سینماروزان/مهناز خدادوست: این نیاز تمامی جشنواره های مطرح داخلی است که در کنار محصولات تلخ و متفکرانه هرازگاه محصولاتی شیرین و باز متفکرانه داشته باشند و اصلا چه کسی گفته شیرینی با تفکر جور درنمیاید.
«جهان با من برقص» نخستین فیلم سینمایی سروش صحت کاملا در خدمت این مفهوم ساخته شده که حتی درباره گنگ ترین و تلخ ترین مفهوم موجود در زندگی بشری هم قادریم با نوعی طنازی و شیرینی به خلق محصول دست زنیم.
اشاره به مرگ و اندیشه لایتناهی آن در فیلمنامه «جهان با من برقص» بشدت فانتزی گونه و شیرین است. جهان که تا دو ماه دیگر بیشتر زنده نمی ماند در میان یادداشت های خود در لحظات پایانی فیلم به پایان ترس خود از مرگ و عدم پذیرش آن اشاره می کند. عدم پذیرش آن را می توان در شیوه زندگی متفاوت او با بشر امروزی عنوان کرد و ترس و پایان چنین احساسی را نتیجه وابستگی به غیر هم نوع .
سکانس آخر که جهان در طویله با گاو صحبت می کند و دکتر با سیگار وارد می شود با تقلید از صدای گاو پاسخ او را می دهد بزرگترین نقطه وجه فانتزی فیلم است. فیلم بر پایه سکوت ، سرسبزی و گاها تفکر ، در تدارک شکل دادن به شخصیت اصلی خود است و می خواهد به چرایی ارتباط انسان با موجودی غیر از هم نوع خود را توضیح دهد.
برخورد ورزشکار با دختر جهان ، اشاره به خیانت رفیق ، آگاهی سرمایه دار از عدم احساس همسرش به او ، برخورد دکتر با خواهر جهان و بساری از المان های داستان « جهان با من برقص» حاصل نقد اجتماعی – فرهنگی مولف نسبت به جامعه خود است.
در واقع مولف تنها به ضد ارزش های اجتماعی موجود اشاره می کند و راهکار را هم نوعی بیخیالی تعیین میکند. نمایی که جهان به خواب ابدی رفته است و همه میهمانان با لباس مشکی دور او جمع شده اند مثال شام آخر داوینچی است که زیباترین نمای فیلم به لحاظ زیبایی شناسی است.