سینماروزان: عدم اتحاد تهیهکنندگان علیرغم تلاشهای جامعه صنفی تهیهکنندگان برای ایجاد اتحاد با واکنشی تحقیرآمیز از سوی سازمان سینمایی و صدور پروانه تهیهکنندگی برای افرادی بیربط مواجه شد بلکه تفرقهافکنان به خود بیایند و مانع اتحاد نشوند.
اینکه افتراق تهیهکنندگان به جایی رسیده که از روابط عمومی معزول سینما تا هنرور فیلم “برادرم خسرو” تا تولیدکننده کممخاطبترین فیلم تاریخ ایران، پروانه تهیهکنندگی سینما بگیرند حقیقتا برخورنده است.
رضا شکرالله از فعالان سینما در یادداشتی طنازانه در همین موضوع از صدور مجوز تهیهکنندگی برای یک خالیبند(!!) گلایه کرده و در عین حال شماری از خالیبندیهای این “تهیهکننده بعد از این” را مرور کرده.
متن یادداشت رضا شکرالله را بخوانید:
باج ندادن سازمان سینمایی به شورایعالی و ایستادن در برابر تجمیع نشدن چهار تشکل تهیه کنندگی و دادن مجوز تهیه کنندگی از سوی سازمان سینمایی جای تقدیر دارد اما به وجد میآییم وقتی در میان اسامی صالحان اعلام شده برای داشتن مجوز تهیهکنندگی به نام سرشکسته خالی بندی(!!) برمیخوریم که واقعا جایش در عرصه تهیه کنندگی خالی بود!!
کسی که با پشتوانه غنی فرهنگی(!!) بدون ادعا، از شهر ادب و شعر یعنی شیراز یعنی شهر مرد پشت پرده همه تاریخ سینمای ایران و منشا خدمت و رحمت در سینمای بعد از انقلاب به تهران آمد با ادعای دارا بودن دکترای سینما از اطریش!!
از جمله خدمات(یا خالیبندیهای؟؟) بزرگ این مرد بزرگ(البته بنا بر مدعیات خودشان) فقط بسنده میکنم به این چند مورد:
–ترانهسرایی برای خانم گوگوش آتشین!!؟؟
–بازنویسی سناریوهای مسعود کیمیایی!!؟؟
–نویسنده اساسنامه اولیه خانه سینما و مشاور سیدمحمد بهشتی!!؟؟
–حکم مابین علیرضا رضاداد و بنیاد مستضعفان در پروژه محمد(ص)!!؟؟
–یار شفیق و رفیق مصطفی عقاد!!؟؟
–مشاور محمد رضا عباسیان و محمد خزائی در جشنواره فیلم فجر!!؟؟
–کاشف استعدادهای جوان سینمایی!!؟؟
–و صد البته خدمات بیشمار برای گذشته و حال و آینده سینمای این مرز و بوم!!؟؟
آقای معاون نظارت! سر جدت این کیست که بهش مجوز تهیه کنندگی دادید؟؟
درست است که آقای انتظامی گفته به یک آدم درپیت مجوز تهیهکنندگی بدهید بلکه تهیهکنندهها غیرتی بشوند و با هم متحد بشوند اما نه دیگر به خدای خالیبندی و ابتذال.
وااای خدااااا
چقدر خندیدم
ههههخخخخخ
این خالی بند همونی ه که تو جشنواره شهری که دبیرش
سیاوش حقیقی بود مدام دور طباطبایی نژاد میچرخید
و مجیزشو میگفت؟؟
مردک تو اطریش بوده اونوق فارسی رو با لهجه دهاتای اوجاغ تپه
حرف میزنه؟؟؟
شرم باد بر این همه وقاحت
همین خالی بندیا نبود که باعث شد … از دفترش
پرتش کرد بیرون؟؟