سینماروزان: وحید جلیلی ازجمله نیروهای فرهنگی جریان راست است- که با توجه به انصراف برادرش سعید جلیلی به نفع سیدابراهیم رییسی در انتخابات ۱۴۰۰- شایعات مختلفی درباره مدیریتش در ساختار فرهنگی دولت سیزدهم مطرح شده است.
بهگزارش سینماروزان وحید جلیلی که ازجمله گردانندگان جشنواره عمار بوده در گفتگویی تفصیلی با خبرگزاری تسنیم ریشه مشکلات فرهنگی کشور را حلقه بسته مدیریت فرهنگی دانسته است.
وحید جلیلی درباره علل حمایت ارگانهای حاکمیتی از فیلمسازان موسوم به روشنفکر به خبرگزاری تسنیم بیان داشت: مشکل در اقتدار امنیتی دستگاههای مدیریتی ما نیست. اتفاقاً خیلی هم مقتدرند و در موقعیتهایی که بخواهند اجازه ورود به برخی را ندهند، نمیدهند. آقای ضرغامی برای انتخابات شعار خودش را نان، مسکن و آزادی انتخاب کرده بود اما بهنظرم آزادی در نظر ایشان مورد نقد است.
جلیلی ادامه داد: حرفم این است که اگر شما میبینید که از یک عنصر ضدانقلاب یا ضددین در صداوسیما، وزارت ارشاد یا جاهای دیگر حمایت میشود، محصول این نیست که دوستان ما از دستشان در رفته است و یا اقتدار امنیتی ندارند بلکه اتفاقاً دروازهها روی آنان باز است و نمونههای آن هم “لاتُعدّ و لاتُحصی” است، در واقع تعداد فیلمهای مسئلهداری که توسط ارگانهای جمهوری اسلامی ایران مانند حوزه هنری، بنیاد سینمایی فارابی و صداوسیما ساخته شده است بسیار زیاد است، حتی برخی از ارگانها مسئلهدارترین فیلمها را حمایت کرده است، فیلمی مانند “خانه پدری” را یکی از نهادها حمایت کردند که ساخته شود. آنقدر که روشنفکران از ارگانهای جمهوری اسلامی ایران پول و رانت گرفتند و فیلم ساختند بچهحزباللهیها نگرفتند
جلیلی افزود: مشکل، نقصان در حراست و امنیت وزارت فرهنگ و نهادهای ما نیست بلکه باید عمیقتر نگاه کرد. نه، این محصول برنامهریزی مدیریت فرهنگی ماست یعنی نرمافزار مدیریت فرهنگی آقایان خراب است چون مدیرانی سیاستزده هستند. مدیران سیاستزده نمیتوانند در عرصه فرهنگ و هنر تصویر جامعی از فرهنگ و هنر و سینما داشته باشند و خیلی راحت فریب میخورند.
وحید جلیلی با انتقاد از حلقه بسته مدیریت فرهنگی کشور گفت: مدیران اصلی وزارت ارشاد و صداوسیما حداکثر یک جماعت ۲۰ تا ۳۰ نفره هستند که ۳۰ سال است مدیریت فرهنگی کشور را در انحصار خود گرفتهاند و به هیچ کس هم پاسخگو نیستند. الآن وقت این است که از ایشان بپرسیم که “آقا، شما رفتید که سلیقه مخالف انقلاب و نظام را جذب کنید؛ آیا جذب شدند؟ جذب هم نه به این معنا که انقلابی و حزباللهی شوند فقط به این معنا که خیلی ضدانقلاب نباشند. واقعاً به این نتیجه رسیدید؟ “، کارنامهشان را روی میز بگذارند و بگویند که “در این ۳۰ سال هزاران میلیارد تومان امکانات کشور در اختیار ما بود و برای این رویکرد از آن استفاده کردیم که جذب کنیم”. آیا جذبی رخ داد؟ بهنظر من تشت رسوایی نظریه جذب افتاده است.
جلیلی گفت: اما حالا که اینهمه سال از مدیریت آقایان و بعد از آن هم حضور دیگر مدیران فرهنگی حزباللهی در ارکان مدیریت فرهنگی مانند ارشاد و… گذشته است، زمان پاسخگویی آنها رسیده است. امکاناتی هم که آقایان در اختیار داشتند که کم نبوده است؛ تنها سازمان صداوسیمای ما ۳۲ شبکه استانی دارد. در تمام این استانها چقدر مضامین و موضوعات جالب و جذاب دراماتیک هست که میتواند برای بازنمایی هویت و فرهنگی ملی و تاریخی و ایرانی ما بهکار آید اما، خروجی آن چه شده است؟ مسئول استانهای سازمان صداوسیما کیست؟ یکی از اعضای آن باندی است که ۳۰ سال است حاکم است. کافی است که یادداشت ایشان را درباره زنجیر طلای یک فوتبالیست بخوانید تا بدانید چه فاجعهای در مدیریت فرهنگی کشور ما حاکم است. این گونه متوجه میشویم که سطح دغدغه این آدم چیست که اگر در سال ۵ تا یادداشت بنویسد یکی از سرقت زنجیر طلای فوتبالیست است، آن هم با چه سوز و گدازی. خب، وقتی چنین فردی ژنرال جنگ نرم شماست، انتظار دارید شکست نخورید؟ بهشان هم هیچ انتقادی نمیشود کرد، میگویند “خفه شو، تو ضدنظام و انقلاب هستی. ”
جلیلی در ادامه بیان داشت: حرف ما مگر چیست؟ ما میگوییم که نمیشود که دشمنان ما با تمام اتاقهای فکر و استراتژیهایشان وارد جنگ نرم با جمهوری اسلامی ایران شدند، و بعد در اوج همین جنگ نرم میبینید که مدیریت جنگ نرم دست چه عناصری و با چه سطح نازلی از دغدغه افتاده است. سریال “عروس تاریکی” ساخته میشود که در صفحه سریال چند هزار نفر به آن فحش میدهند که چقدر این سریال دارای سیاهنمایی و فضاحت در محتوا است. خب، وقتی صداوسیمای ما این باشد چه انتظاری از مدیران ارشاد دولت تدبیر و امید است!؟ بهعقیده من آنها میگویند که “مدیران حزباللهی که باید الگوی ما باشند و ما از آنان باید یاد بگیریم، نتیجه کارشان این شده است که خود شما منتقد آن هستید دیگر چه انتظاری از ما دارید؟ ” این وضعیت موجود ماست که بهدلیل غلبه باندهای قدرت در عرصه فرهنگی کشور رخ داده است. من همه مشکلات را در این باندی بودن مدیریت فرهنگی جمهوری اسلامیایران میدانم، باید فکری برای مدیریت باندی حاکم بر فرهنگ و رسانه جمهوری اسلامیایران بشود. مگر مدیران ارشاد دولت فعلی که رو به اتمام هست چهکسانی هستند؟ یکی از آنان فردی است که یکی از افراطیترین افراد جناح راست در دهه ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ و… بود که بسیاری از حملات تبلیغاتی که علیه آقای خاتمی میشد طراحی ایشان بود، پس ایشان را هم نمیشود متهم کرد که اصلاحطلب است بلکه یک جناح راستی جدی است که امروز هم مدیر سازمان سینمایی کشور است، بنابراین او هم از دل همین باندها بیرون آمده است. پس باید دقت کرد که مدیریت فرهنگی کشور را سیاسی نقد نکرد چراکه چپ و راست در عرصه فرهنگی کشور، دستشان در یک کاسه است، اصولگرا و اصلاحطلب در حد زیادی با هم اشتراک نظر دارند و مانند هم عمل میکنند!