سینماروزان/مصطفی محمدی: پروانه معصومی در دوران کاریش با کارگردانان نامدار بسیاری کار کرد؛ از علی رفیعی(نمایش جنایت و مکافات)، منوچهر انور(شهر قصه) و بهرام بیضایی(رگبار، غریبه و مه و کلاغ) تا ناصر تقوایی(ناخدا خورشید).
معصومی تجربه کار با محسن مخملباف را هم در “ناصرالدین شاه آکتور سینما” داشت در نقشی دوپهلو که در ظاهر انگار همان آتی(عاطی) فیلم رگبار بود و در باطن انگار آتی/آتیه(آینده)ای که هنر و فرهنگ ایران در انتظار آن است…
خسرو ملکان از جمله کارگردانان نزدیک به پروانه معصومی در دهه های شصت و هفتاد درباره چگونگی همکاری معصومی با مخملباف به روزنامه جوان گفت: او هر سناریویی که میرسید میخواند و بارها شاهد بودم که سناریو دستش گرفته و در حال مطالعه است. مثلاً وقتی سناریوی فیلم «ناصرالدین شاه آکتور سینما» به کارگردانی محسن مخملباف را خواند و برای بازی در آن اعلام آمادگی کرد، گفت فقط به این دلیل که قرار است نقش خودم(نقش آتی رگبار) را بازی کنم، میخواهم در این فیلم حضور داشته باشم!!
ملکان ادامه داد: حتی محسن مخملباف هم به خود من گفت که خانم معصومی نقش خودش را بازی میکند و البته بیضایی هم گفته بود که در رگبار بیشتر خود معصومی بوده که همگون با نقش بوده است. معصومی تا وقتی کاری را نمیپسندید و مطمئن نمیشد که در آن اثر جا نمیافتد، قبول نمیکرد. این انتخاب یا عدم انتخاب نقشها هیچ ربطی به جوایز و مسائل مانند آن نداشت. او در مواقعی که نقشی را نمیپسندید، میگفت اصلاً این نقش مال من نیست یا اینکه این نقش بارها تکرار شده است و چرا آن را به من پیشنهاد کردهاند؟! اصالتهای فرهنگی برای ایشان از همه چیز مهمتر بود. من فکر میکنم پروانه معصومی در سالهای دهه ۶۰ تا اواسط دهه ۷۰ در فیلمها و سینمای ما خیلی مؤثر بودند و آن ایام دقیقاً اوج کار ایشان بود.
خسرو ملکان در رابطه با مشی رفتاری و اخلاقی پروانه معصومی خاطرنشان میکند: اصلاً آدم حاشیهداری نبود و اتفاقاً سینما را هم خیلی دوست داشت، حتی ایامی که در اثری بازی نمیکرد یا در حال تماشای فیلم بود یا در حال مطالعه سینما، بهخاطر همین رفتار و منش بود که اطلاعات عمومی خوبی داشت و ماحصل همین مطالعهها باعث شد به سه زبان زنده دنیا (انگلیسی، فرانسه و آلمانی) تسلط کامل داشته باشد. ایشان مشاور بسیار خوبی بودند و خیلی مواقع به من کمک میکردند، حتی گاهی پیش میآمد که سر صحنه نبودند، من به ایشان زنگ میزدم و مشورت میگرفتم. چیزهای زیادی از ایشان یاد گرفتم (با صدایی بغضآلود)، اصلاً نمیدانم باید چه بگویم. خانم معصومی در زندگی من نقش زیادی داشتند.
خسرو ملکان که سابقه همکاری با پروانه معصومی در فیلمهای «تماس» و «طوبی» را در کارنامه دارد میگوید: من با پروانه معصومی دو فیلم سینمایی کار کردم و دو سریال که البته ایشان در آن دو سریال مشاور بنده بودند، نه بازیگر. من ایشان را خیلی خوب میشناسم. معصومی به نظر من فقط یک بازیگر نبود، بلکه یک مشاور سناریوی خیلی خوب بودند. طراح لباسی کاملاً حرفهای و کارکشته بود. معصومی به معنای واقعی کلمه یار پروژه بودند. من بدون اینکه چیزی به ایشان بیاموزم، چیزهای زیادی از او آموختم.
ملکان میافزاید: ایشان تنها بازیگر نبودند و فقط در فیلم بازی نمیکرد، بلکه وقتی کار ایفای نقششان تمام میشد کار را رها نمیکردند. بعد از این همه فعالیت سینمایی و هنری که انجام دادهام، تنها بازیگری بود که سر مونتاژ و صداگذاری میآمد. وجود ایشان در زندگی من خیلی مؤثر بود، معصومی شاید در بین همه آدمهایی که در سینما بودند با من بیشتر از بقیه کار کرده بود. ما یک شرکت داشتیم که با هم همکاری میکردیم. هرگز انتظار این خبر را نداشتم، اما به هر حال دنیا همین است و من عمیقاً متأسفم.
او تاکید کرد: ایشان قبل از انقلاب هم جایزه گرفته بود. اولین فیلمی که خانم معصومی بازی کرد، فیلم «رگبار» به کارگردانی بهرام بیضایی بود که اتفاقاً برای بازی در آن فیلم جایزه هم کسب کرد، ولی این جایزهها اصلاً تأثیری در روحیه و اخلاق او نداشتند. اصلاً چنین شخیصتی نداشت که بهخاطر یک جایزه دچار تغییر و تحول رفتاری شود. اگرچه هر انسانی از کسب جایزه و دریافت نشان سیمرغ خوشحال میشود و حتماً ایشان هم از این بابت خوشحال شدند، اما اینکه این جوایز در روحیه و اخلاقش تأثیر بگذارد، اصلاً اینگونه نبود. شاید بیشترین تأثیری که این جوایز در روحیه معصومی ایجاد کرد، بالا بردن دقتنظرشان در انتخاب نقشها و کارهای بعدی بود و فقط انتخاب اثر را برایش سختتر کرد.