سینماروزان: نزدیک چهار دهه بعد از آن که جلوی اکران فیلمهای رور خارجی را گرفتند و در حالی که مخاطبان در سینماهای خانگی، جدیدترین محصولات جهانی را بی سانسور و با فرمت ۴k میبینند، همچنان گروهی هستند که مشکل سینمای ایران را عدم اکران فیلم خارجی میدانند ولی نمیگویند کدام مخاطب عاقلی است که نمایش رایگان و بی ممیزی فیلم خارجی را رها کرده و هزینه سینما بدهد تا نسخه ممیزی شده فیلمی را ببیند که دیگر مثل سابق دوبلورهای برجستهای هم برای برگردان آن وجود ندارند.
در این اوضاع علیرضا داوودنژاد در گفتگو با روزنامه اعتماد، شرط جالبی را برای آزادسازی اکران خارجی طرح کرده و گفت: سینمای ایران با توجه به توسعه روزافزون سالنهای سینما باید در مقابل ابتلا به سانسور و ناامنی بازار چارهاندیشی کند و با توسل به هرگونه شگرد ممکن از تولید انبوه فیلمهای سینمایی وانماند. عقبنشینی در تولید یعنی میدان باز کردن برای آنها که رسما در انتظار واردات فیلم خارجی هستند.
وی ادامه داد: من به هیچ وجه مخالف آزاد شدن واردات فیلم خارجی نیستم مگر آنکه پیش از آن تولید آزاد فیلم ایرانی ممکن شده باشد!! این فاجعه است که سینمای ایران را با سانسور از زندگی ایرانی بیرون برانیم و برگزیدگانی از سازندگان آن را هم به سریالسازی کوچ بدهیم و جماعتی را هم به تولید فیلمهای تبلیغاتی یعنی فیلمهایی که در تولید سود میبرند و به مخاطبان نمیاندیشند، بکشانیم و به این ترتیب زمینه افول و زوال «دانایی سینمایی» را در این سرزمین مهیا کنیم.
داوودنژاد افزود: بدون دانایی سینمایی که همان فوت و فن باور پذیری در آثار دیداری شنیداری است هیچ مملکتی به منظومه هنری رسانهای فراگیر و اثر گذار دست پیدا نمیکند؛ بنابراین تا در بر پاشنه سانسور و نا امنی بازار میگردد؛ کشاندن مخاطبان به هر لطایف الحیلی به سینما مجاز و تلاشی ناگزیر برای حفظ سالنهای سینما برای فیلم ایرانی و تقلایی اگرچه نازل و جانکاه برای بقای زنجیره تولید و توزیع و نمایش فیلم در ایران است؛ ناگفته نماند که در میان فیلمهای به قول معروف ارگانی هم گاهی درخششهای کمنظیری مثل «تنگه ابو قریب» دیده میشود که به منزله میوهای رسیده از درخت دانایی سینمایی است. ولی به هرحال تا تولیدات سینمایی ما خلاصه میشود در کمدیهای تجاری و تراژدیهای ارگانی و خبری از زندگی ایرانی در درامهای اجتماعی نیست، نهایتا معنایش این است که سینمای ایران از مدیریت فرهنگی محروم است و در گردابی از اقتصاد سیاسی دست و پا میزند… .