سینماروزان/کیوان بهارلویی: فصل چهارم سریال “زخم کاری” با قصه ای پرملات شروع شد که آغاز و پایانش با سیما بسته شد.
زوال سریع فصل دوم “زخم کاری” باعث شده محمدحسین مهدویان دیگر هیچ کاری را با افتتاحیه کم بنیه شروع نکند و دیگر به هیچ مهره مردودی،فرصت سعی و خطا ندهد و از همین روست که در فصل چهارم نیز مانند فصل سوم نه خبری از مرتضی امینی تبار است و نه خبری از کامبیز دیرباز و مهران غفوریان. بله بله، میدانیم الزامات داستانی آنها را از دور خارج کرده ولی بهترین الزامات در قصه همانها هستند که در جهت حذف تیپهای از کاردرنیامده پیش میروند.
“زخم کاری۴” با عرض اندام برندههای برند زخم کاری از سیما گرفته تا مالک و سمیرا و پانی، شروع شد و داستان هم برخلاف پیش بینی ها هیچ قابل حدس نبود. بناست پانی برنده باشد؟ یا سیمایی که با یک پیامک به هم میریزد؟ یا مالک خسته و کلافه؟ یا سمیرا ی مالیخولیاییطور؟
مهدویان فصل چهارم زخم کاری را با سیما -با بازی الناز ملک- شروع کرد و با سیما پی گرفت و دیگر تعلل هم نکرد و در همین قسمت اول و با وارد کردن پدر سیما، چک اول را زد. پدری که نه فقط شمایل مهیبش با گریمی سنگین بلکه بازیگر توانای کمحرفش-مهدی سلطانی-حکایت دارد از ورود یک قطب مشکوک تازه. آن اقتباس از اتللوی تیتراژ را که جدی بگیریم ناگزیریم که قتل سیما توسط مالک را گمانه بزنیم منتها با قدرت گرفتن برابانسیوی داستان که حالا مهدی سلطانی نقشش را ایفا کرده…
مهدی سلطانی را این اواخر در “گناه فرشته” ساخته حامد عنقا و شاهنقش “مشفق” دیدیم که سرگردان بود میان آرامش امروز و اغتشاشات دیروز و ماندگار با مونولوگی رمانتیک در توصیف عشق از دست رفته. حالا در فصل چهارم “زخم کاری” نگاهها به اوست؛ به عنوان شهیرترین تازه وارد سریال. پدری با گذشته مجهول و با انبوه تنفر از دخترکی که خواسته لای بزرگان بلولد ولی حتی نتوانسته استایل پوشش خود را شبیه آنها کند. سلطانی در سکانس هایی کوتاه از “زخم کاری۳” و با گریمی جوانتر ناظر به دهه شصت ظاهر شده بود و حالا با ورود ولو صم بکم به فصل چهارم، مشخص شده که بناست از آن بذرپاشی قبلی، میوهای خوشطعم به عمل آید.
اگر شخصیت پردازی سلطانی دقیق باشد هم کار مهدویان راحت است و هم کار خودش و هم مخاطب لذت خواهد برد…