احمد(امیرعباس ربیعی)؛ تسویه حساب!؟
سینماروزان/مسعود احمدی:
+شمایل درشت و شبیه به واقع احمد کاظمی با بازی تینو صالحی.
-تلاس برای ترکیب رئال با سی جی آی در آن نماهای ابتدایی؛ نماهای زلزله و فرود هواپیما قدری تصنعی شده علی الخصوص شکاف زمین.
-سانتی مانتال؟ نشاندن عروس و داماد در پشت وانت زلزلهزدهها
+لحن مستندنمای عواقب آوار بم میتواند نقطه قوتی برایش باشد و اگر تلاش میشد داستانها را قوام بخشد آن لحن، جذابتر هم میشد. +نماهای مستندوار خوب از عمق فاجعه و پشتیبانی لجستیکی کامل هوانیروز ارتش از تولید که خودش نقطه قوت است.
+نقدِ صحیح بی نظمی و ناهماهنگی ساختارهای ایرانی حین بحران!
-رفتار کاریکاتوری آن برنامه ریز کنار دست احمد که تیپ کامل است. بناست با منفی بافی، قطب منفی باشد کنار احمد کاظمی؟ قطب منفی قدرتمند نیست که تعارض و درام میسازد؟ اینجا اصلا قطبی شکل نمیگیرد و بیشتر به شوخی شبیه است.
+ورود به زندگی مردمان زلزله زده با ایجاد داستانک های فرعی؛ نیاز به توسعه بیشتر داشت این ورود و البته افزایش جذابیت داستانک ها.
-مرگ باسمه ای داماد! آن همه اصرار بی دلیل برای همراهی با عروس چیست وقتی هواپیما فقط باید مجروحین را ببرد؟ ایضا آن قرارگیری کودک جلوی هواپیما ؟ برای افزودن بر بار تراژدی؟ تراژدی بدون منطق؟
-آن درگیری های لفظی برنامهریز دولتی با طلبه طرفدار احمد؟ متلک پرانیهای متعدد حواله احمد و یارانش؟ میخواهد یادآور آژانس شیشه ای باشد؟ آن حرافی های خنده دار و کودکانه برنامهریزی واقعا اصل همراهی او با احمد را زیر سوال نمی برد؟ او که جنس احمد را میشناسد اصلا چرا تن داده به این سفر؟
-ایجاد تضاد میان دولت و احمد بدجوری بیرون میزند. به همان رشادت میپرداخت بهتر نبود؟ آن دگردیسی یکباره برنامهریز دولتی هم که کار را بدتر میکند. قهرمان که نباید همه را مجاب کند، او با نگاه عملیاتی است که میتواند کار را به بار برساند.
+در دکوپاژ هنوز به بلوغ نرسیده اما بهتر از دو فیلم قبلی است ولی -ضربه اصلی را از درام متزلزل که پر از تکه و طعنه و نیش خود میخورد. اینکه از همان ابتدا و از زبان پزشک میخواهد مشکل را احمد بداند و در مقابل احمد را فداکار و در سکوت معرفی کند، بزنگاه نمیسازد.
-جوک؟ کول کردن پیرمرد توسط برنامهریز در حالی که میگوید اگر مرا در تلویزیون دیدی بگو سوار دکتر مملکت شدم!
-آن همه نیش و کنایه به دولت وقت-دولت دوم اصلاحات-بیش از حد رنگ و بوی سیاسی به ماجرا نمیدهد؟ تسویه حساب؟ قرار است از رشادت ها بگوییم و سنگ اندازی ها را نشان دهیم ولی چرا این همه کنایه های سطحی به دولت وقت؟ این شکل انتقاد را در برنامه های مناظره محور نمیتوان دنبال کرد؟ تازه منتج از پسامهسا که مناظرهها با حضور اصلاح طلبان پیش میرود.
-چرا شوخی با علم؟ اصلا برنامهریزی که قبولش ندارند چرا باید همراه شود با احمد؟ نمیشد فردی همسو به کار گرفته شود؟
دیالوگ:
مشکل من اینه که باکری ندارم!
همزمان با ادامه اکران فیلم؛ حسین حقیقی قطعه «ضد» را خواند
سینماروزان/کیوان بهارلویی: قطعه «ضد» با صدای حسین حقیقی به زودی منتشر میشود.
همزمان با ادامه اکران فیلم سینمایی «ضد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی، تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی، حسین حقیقی قطعه «ضد» را که روایتی از خلوص عشق تا جنون سیاست است، برای این اثر خواند.
این قطعه با شعری از امید روزبه تنظیم شده است و به زودی با انتشار در سایتهای رسمی موسیقی در دسترس مخاطبان قرار میگیرد.
فیلم سینمایی «ضد» محصول سازمان سینمایی سوره، به نویسندگی حسین ترابنژاد از ۱۵ آذرماه در سینماهای سراسر کشور اکران شده و در خلاصه داستان فیلم آمده است: «هر کسی میتواند «ضد» باشد. این «ضد» میتواند حذف یک نفر یا یک ملت باشد…».
مهدی نصرتی، لیلا زارع، لیندا کیانی، نادر سلیمانی، مجید پتکی، روزبه رئوفی، عماد درویشی، مهشید جوادی، شیرین آقاکاشی و امین خانی بازیگران اصلی این فیلم هستند.
نباید وقت مخاطب را تلف کرد!
سینماروزان: مشکلی که ما در چرخه اکران داریم این است که فیلمهایی از جنس «ضد» نمیفروشند و اینطور تعبیر میشود که این فیلمها اصطلاحا بفروش نیستند، در حالی که معلوم است در این چرخه، این فیلمها فروشی نخواهند داشت. درواقع مشکل از فیلم نیست، مشکل از چرخه است.
امیرعباس ربیعی کارگردان فیلم #ضد با بیان مطلب فوق به خبرگزاری ایسنا بیان داشت: همین الان که فیلم «ضد» در حال اکران است روز افتتاحیه خود را با ۴۰ سالن شروع کرد و «ویلای ساحلی» هم که همزمان با فیلم ما اکران شد، نزدیک به ۴۰۰ سالن داشت. در توضیح آن هم میگویند سالن پُر نمیشود، چرا سالن اضافه بدهیم؟ در حالی که عامل پُر نشدن سالنها به فیلم برنمیگردد!
او ادامه داد: وظیفه من به عنوان فیلمساز این نیست که مخاطب را به سینما بکشانم؛ وظیفه من این است فیلمی بسازم که مخاطب پس از دیدن آن راضی از سالن سینما بیرون رود و نگوید وقتم را تلف کردم. من نمیتوانم با فیلم «ضد»، مخاطب «فسیل» را به سینما بکشانم. پس من باید کسی را به سینما بکشانم که دوست دارد فیلمی مثل «ضد» را ببیند و اتفاقاً «فسیل» را اصلا دوست ندارد.
ربیعی افزود: مساله اصلی ما هم همین است اما آیا فیلم میتواند چنین کاری را انجام دهد؟ خیر! ساخت فیلم نمیتواند به تنهایی این کار را انجام دهد. بخش زیادی از کسانی که فیلم «ضد» را در هر زمانی که ببینند، دوست دارند آنهایی هستند که اصلا سینما نمیروند. من در میان مردم زندگی میکنم و میدانم عده قابل توجهی هستند که تماشای فیلمهایی از جنس «ضد» را دوست دارند چون به هر حال یک تم سیاسی دارد. این تماشاگر فیلمهای دنیا را نیز در همین ژانر دنبال میکند ولی الان او اصلا باخبر نمیشود که چنین فیلمی در حال اکران است. این دسته زمانی جذب فیلم «ضد» میشوند که یک کنجکاوی برایشان ایجاد شود.
نخستین عکس از فیلم «احمد» منتشر شد/ روایتی دلهرهآور از ۱۸ ساعت ابتدایی زلزله بم
سینماروزان/مهدی فلاح: همزمان با انتشار اولین خبر رسمی از فیلم سینمایی «احمد»، از نخستین عکس این پروژه رونمایی شد.
همزمان با ادامه فیلمبرداری فیلم سینمایی «احمد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی و تهیهکنندگی حبیب والینژاد، نخستین عکس از این فیلم منتشر شد.
این اثر برای اولین بار قصهای ناگفته از ۱۸ ساعت ابتدایی حادثه تراژیک زلزله بم و اقدامی قهرمانانه در این ساعات پُرالتهاب را همزمان با بیستمین سالگرد این اتفاق روایت میکند.
امیرعباس ربیعی پس از فیلمهای سینمایی «لباس شخصی» و «ضد» در فضای تاریخی، فیلم سینمایی «احمد» را در ژانر حادثهای و در فضای متفاوت مقابل دوربین برده است.
«احمد»، محصول مشترک سازمان سینمایی سوره حوزه هنری و موسسه تصویرشهر سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران است که برای حضور در چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر آماده میشود.
اسامی بازیگران و دیگر عوامل همراه با جزئیات پروژه در اخبار بعدی اطلاعرسانی خواهد شد.
عشق در هنگامه اغتشاش!⇔ لیندا کیانی در “ضد” چه میکند؟+عکس
سینماروزان/زهرا دمزآبادی: همزمان با انجام آخرین مراحل فنی فیلم سینمایی «ضد»، تازهترین جزئیات از قصه این فیلم منتشر شد.
به گزارش سینماروزان، با انجام مراحل پایانی فنی فیلم سینمایی «ضد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی و تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی، نخستین عکس از ایفای نقش متفاوت لیندا کیانی در این فیلم رونمایی شد.
«ضد» به نویسندگی حسین ترابنژاد، یک تریلر سیاسی است که در بستر التهابات کشور در تابستان سال ۱۳۶۰ میگذرد. قصۀ این فیلم درباره یک عشق در دلِ حوادث سیاسی است که پس از سالها دوباره شعلهور میشود. در خلاصه داستان فیلم آمده است: بعضی آدمها میتوانند بر «ضدِّ» هدفی باشند که همه میپندارند در خدمت آن هستند. این «ضد» میتواند حذف یک نفر یا یک ملت باشد…
مهدی نصرتی، لیلا زارع، نادر سلیمانی، لیندا کیانی، مهشید جوادی، مجید پتکی، روزبه رئوفی، عماد درویشی، شیرین آقاکاشی، جواد خانی و… بازیگران «ضد» هستند.
این فیلم از تازهترین محصولات سازمان سینمایی حوزه هنری است که در بخش مسابقه چهلمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد.
سایر عوامل «ضد» عبارتند از؛ مشاور فیلمنامه: جواد موگویی، مدیر تولید: علی شیرمحمدی، مدیر فیلمبرداری: هاشم مرادی، طراح صحنه و لباس: محمدرضا شجاعی، تدوین: مهدی سعدی، مدیر صدابرداری: علی عدالتدوست، صداگذار: امین شریفی، آهنگساز: مسعود سخاوتدوست، طراح گریم: مرتضی کهزادی، طراح جلوههای ویژه بصری: محمد لطفعلی، مدیر برنامهریزی: حسین دیردار، دستیار کارگردان: بهمن حسینی، منشی صحنه: آرزو قربانی، عکاس: کورش جوان، مشاور رسانهای: هادی فیروزمندی، مجری طرح: موسسه فرهنگی هنری وصف صبا، محصول سازمان سینمایی سوره.
لیلا زارع و لیندا کیانی در بطن حوادث ابتدای انقلاب⇐آمادگی “ضد” برای حضور در جشنواره+عکس
سینماروزان/زهرا دمزآبادی: دومين فیلم سینمایی امیرعباس ربیعی با نام «ضد» این روزها در سکوت خبری پیش میرود تا برای چهلمین جشنواره فیلم فجر آماده شود.
به گزارش سینماروزان، فیلمبرداری فیلم سینمایی «ضد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی و تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی که از اواسط مهرماه در سکوت خبری کلید خورد، همچنان ادامه دارد.
مهدی نصرتی که پیشتر در “لباس شخصی” ایفاگر کاراکتر یاسر بود در “ضد” هم نقش اصلی است و کنارش لیلا زارع و لیندا کیانی ایفای نقش میکنند.
همزمان با انتشار نخستین خبر رسمی از «ضد»، بازیگران این فیلم معرفی شدند:
مهدی نصرتی، لیلا زارع، لیندا کیانی، نادر سلیمانی، مهشید جوادی، روزبه رئوفی، مجید پتکی، عماد درویشی، شیرین آقاکاشی و جواد خانی در «ضد» ایفای نقش میکنند.
«ضد» به نویسندگی حسین ترابنژاد، درامی سیاسی است که در بستر یکی از حوادث مهم و ملتهب ابتدای انقلاب اسلامی روایت میشود.
این فیلم از تازهترین محصولات سازمان سینمایی حوزه هنری است که خود را برای حضور در چهلمین جشنواره فیلم فجر آماده میکند.
ربیعی پیش از این، فیلم سینمایی «لباس شخصی» را کارگردانی کرده بود که نامزد بهترین فیلم اول در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر شد و توجه منتقدان و اهالی رسانه را همراه داشت.
سایر عوامل «ضد» عبارتند از:
مشاور فیلمنامه: جواد موگویی، مدیر هنری: محمدرضا شجاعی، مدیر فیلمبرداری: هاشم مرادی، مدیر صدابرداری: علی عدالتدوست، طراح صحنه: صدرا صدری، طراح لباس: آذر کتابی، طراح گریم: مرتضی کهزادی، منشی صحنه: آرزو قربانی، مدیر برنامهریزی: حسین دیردار، دستیار کارگردان: بهمن حسینی، مدیر تولید: علی شیرمحمدی، عکاس: کورش جوان، مشاور رسانهای: هادی فیروزمندی، مجری طرح: موسسه فرهنگی هنری وصف صبا، محصول سازمان سینمایی سوره.
#لباس_شخصی ( #امیرعباس_ربیعی) ؛ تمام و کمال در #حضیض !! هیچ #اوج ی در کار نیست!!
سینماروزان/محمد شاکری:
➕همین که ورود کرده به ماجرای توده میتواند مزیت باشد
➖ دیالوگهای شعاری سراسر فیلم را پر کرده!! بهجای اثرگذاری، خندهدار است
➖شخصیت اصلی از ابتدا تا انتها میگوید مشکل از توده است و تازه در انتها هم معلوم میشود که سرکار بوده!
➖شخصیت اصلی با قوس کمر موجود در یک عکس، رد تشکیلات مخفی توده را میزند
➖نشان دادن گاه و بیگاه پیکر شهید برای حسدار کردن!! یعنی نمیداند حس گرفتن، نیاز دارد به پیشزمینه دراماتیک؟؟
➕خشونت بیمحابا در کلام بازجویان اطلاعاتی!
➕بیان نقش انگلیس در ایجاد بازی جهت زدن تودهایها
➕تیپسازی خوب بهمدد حضور #خیرالله_تقیانی_پور بهعنوان بازیگردان
➖جیغ و دادهای یاسر که مثلا نیروی اطلاعاتی است ولی برای استدلال فقط داد میزند!
➖کپیبرداری از سبک کاری مهدویان بی آن که یادشان باشد بنیاد روایت کلی هزینه و زمان صرف مهدویان کرد تا در مستندنمایی رشد کند و اینجا یک تازهکار ییپیشینه در مستندنمایی فقط در حال کپی سبک است
➖کدر کردن مدام تصویر با غبار و باران برای پوشاندن گافهای صحنهآرایی
➖موزیک گلدرشت بهظاهر حماسی برای پوشش ضعف در داستانپردازی
➖از کف دست عرق کرده کیانوری پی میبرد به جاسوسی دختر همراه کیانوری!؟؟
➖برگ برندهای بهنام داماد کیانوری را رد نمیزند!! چرا؟؟
➖چرا هویت واقعی رابط مشهوری که اسناد جاسوسی توده را از بریتانیا در پاکستان تحویل میگیرد، مشخص نیست؟؟
➖بازیهای اغراقزده و تیپیکال همه ردهها؛ از نیروهای اطلاعاتی تا سمپاتهای توده تا خود کیانوری که عین مجسمه است!
➖مشاوره کارگردانی حاتمیکیا!! حاتمیکیا که خود درگیر #خروج بوده چطور فرصت کرده برای مشاوره چنین پروژهای؟؟
?کاراکتر
–توفیقی(ساواکی زندانی) با بازی مجید جعفری
?دیالوگ
–هرچی حزب میگه بگین چشم
–از کسی ضربه میخوریم که میگوید درود بر خمینی!
–حکومت دست آخونداس؛ سفارت آمریکا رو میگیرن ولی با شوروی کار ندارن
–انگلیس دنبال این بوده که توده را بزنیم!
–ما اگه شک نکنیم نونمون حلال نیس
–خدا خواس مچ شوروی رو گرفتیم ولی اون انگلیس بی پدر و مادر…
–به دوستات بگو به این راحتی که به من میگن به بقیه نگن خائن
?جوک
–کت احمدینژادی در تن نیروهای سپاه دهه شصت
–میرم تهران، میریزم همهشونو میگیرم!(به سبک فیلم لرزان ۳ارگانی)
–بریزیم خونه رو بزنیم!(باز به سبک فیلم لرزان ۳ارگانی)
–تلویزیون رنگی، تصویر سیاه و سفید نشان میدهد
–آفتاب وسط آسمان است و تلویزیون، #مدرسه_موشها نشان میدهد!!
–اندازه ریش و موی کاراکترها در کل فیلم هیچ تغییری نمیکند؛ انگار فریز شدهاند
شاهدی تازه بر مدعای همپوشانی حداکثری چپ و راست ⇐پذیرایی از یک عضو مرکزی حزب کارگزاران در پشت صحنه فیلم تازه سازمان ارزشی!
سینماروزان: مدتهاست در درددلهای بدنه جامعه گلایههایی با کلیدواژه مشترک میشنویم ناظر به اینکه چپ یا راست، فرقی نمیکند؛ اغلب به فکر خود و آقازادگان خود هستند و در این میان کف جامعه است که قربانی دعواهای زرگری آنها در مواعیدی همچون انتخابات میگردد.
این همدستی چپ و راست اگر در سالهای گذشته پنهانتر بود در سالهای اخیر آشکارتر شده تا جایی که روزنامههای منادی اصلاحات مدام تصاویر پروژههای ارگانی متبوع راست را روی جلد میبرند و آنها را ستارهباران میکنند و حتی دستاندرکاران این رسانهها افتخار میکنند به هنروری کودکان خود در چنین پروژههایی!!
حالا و در خلال گزارش پشت صحنهای که روزنامه اصولگرای “فرهیختگان” از پشت صحنه “لباس شخصی” از تازهترین محصولات سازمان هنری-رسانهای اوج ارائه داده، خبر حضور یک عضو شورای مرکزی کارگزاران سازندگی(محمد عطریانفر) در پشت صحنه این فیلم و مشاورههای او به سازندگان هم لو رفته است.
“فرهیختگان” گزارش داد: در پشت صحنه «لباسشخصی» علاوهبر اینکه ما برای گزارش رفتهایم، یک میهمان دیگر هم دارند؛ محمد عطریانفر، روزنامهنگار و عضو حزب سازندگی، به دعوت تهیهکننده و کارگردان آمده است در جریان ساخت فیلم قرار بگیرد، دلیل دعوت هم این میشود که او در دهه 60 و اتفاقات آن زمان حضور داشته است و میتواند به روند تولید فیلم کمک کند و مشورت دهد، کما اینکه از افراد دیگر هم برای حضور در این پروژه و بازدید پشت صحنه دعوت شده است. وقتی که میرسد به اتاقی دعوت میشویم و کارگردان و تهیهکننده هم میآیند. عطریانفر از آنها میخواهد توضیحی در مورد فیلم دهند.امیرعباس ربیعی، کارگردان و نویسنده لباسشخصی است. ربیعی برای عطریانفر از موضوع و زمان فیلم میگوید. فیلمی که در دهه 60 روایت میشود و قرار است از اتفاقاتی بگوید که تا به حال هیچ چیزی درمورد آن گفته نشده است و با روایتی که در فیلم میآید، با اتفاق جدیدی در آن دهه مواجه خواهیم شد.
این روزنامه ادامه داد: عطریانفر وقتی از موضوع فیلم و اینکه در دهه 60 میگذرد، آگاه میشود به فیلم مهدویان اشاره میکند و میگوید: «به مهدویان گفتم اگر قبل از فیلم با من صحبت میکردی، حتما اطلاعات بهتری از عباس زریباف به تو میدادم، چون عباس را میشناختم، همان موقع هم که دستگیرش کردند، همسرش با من تماس گرفت و گفت از عباس خبری ندارد و من سراغ یکی از دوستان رفتم و گفتم اگر عباس را گرفتهاید به همسرش اطلاع دهید. بعد هم گفتم باید همسرش را هم میگرفتید، چون مثل خودش اطلاعات زیادی دارد.»
فرهیختگان افزود: عطریانفر در مورد بازیگران کار میپرسد و ربیعی میگوید: «بازیگران همه کسانی هستند که در تئاتر فعالیت داشتهاند و قبل از این شهرتی نداشتهاند، اما همه با تمام توان در حال کار هستند.»والینژاد میخواهد برای گرفتن صحنهای که امروز میخواهند بگیرند، به طبقه بالا رفته و از نزدیک کار گروه را ببینند. صحنهای که قرار است، فیلمبرداری شود، بازجویی از یکی از شخصیتهایی اصلی است. بازجو که یک روحانی است بههمراه کسی که قرار است بازجویی شود، داخل اتاق هستند و بقیه هم پشت دوربین مینشینند، تلویزیون کوچکی جلویمان قرار میگیرد و کار شروع میشود، سایهای که در اتاق بازجویی میافتد، باعث میشود، تا ربیعی کات بدهد و بخواهد تا آن مشکل حل شود و دوباره فیلمبرداری شروع میشود، اینبار دوربین کسی را که بازجویی میشود دقیق در کادر خود ندارد و چون دوربین پشت پنجره است، بازیگر باید خودش را با دوربین تراز کند و همان جایی که میگویند، سرش را نگه دارد. ربیعی چندینبار کات میدهد و چند باری هم تمرین میدهند و درنهایت این صحنه کوتاه چند دقیقهای، ضبط میشود. بعد از تمام شدن ضبط، عطریانفر داخل اتاق بازجویی میشود و میگوید: «من چون تجربه اتاق بازجویی زیاد دارم، این اتاق با اتاقهای بازجویی اصلی کمی متفاوت است.»بعد هم نگاهی به لباس بازیگری که بازجویی میشد، میاندازد و میگوید: «لباس این دوستمان هم باید لباس زندان باشد، اما انگار لباس خودش را به تن دارد.»ربیعی توضیح میدهد این چندمین بازجویی او است و لباسش هم مدام درحال تعویض است، چشمبند هم دارد. عطریانفر برای ربیعی آرزوی موفقیت میکند و میگوید: «طبیعتا این جمع که همه جوان هستند، میتوانند اتفاق خوبی را در جشنواره رقم بزنند.»