1

امتداد زیاده‌خواهی آقازاده کارگردان(؟) و ادامه درگیری تهیه‌کننده و کارگردان «قاتل اهلی»⇐کیمیایی برای جلوگیری از نمایش فیلمش به دبیر جشنواره فجر نامه نوشت

سینماروزان: داستان اختلاف مسعود کیمیایی و منصور لشکری قوچانی تهیه کننده “قاتل اهلی” ادامه دارد.

به گزارش سینماروزان در حالی که تهیه کننده اعتقاد دارد منطبق با فیلمنامه ای که طرفین قرارداد را برمبنای آن بسته اند فیلمبرداری تمام است اما کیمیایی اعتقاد دارد هنوز برخی سکانسهای فیلم باقی مانده است.

شنیده ها حکایت دارد که زمینه اصلی اختلاف کیمیایی و لشکری قوچانی بر سر افزودن بر سکانسهای پولاد کیمیایی است که لشکری قوچانی زیربار آن نرفته است و آن را عاملی بر ضربه زدن به کلیت فیلم دانسته است.

لشکری قوچانی برای احقاق حق درباره این فیلم به شورای داوری خانه سینما پناه برده است و کیمیایی که شاید می داند براساس قرارداد حق با تهیه کننده است به دبیر جشنواره فجر متوسل شده و طی نامه ای از او خواسته جلوی نمایش “قاتل اهلی” در جشنواره را بگیرد.

متن نامه کیمیایی برای محمد حیدری دبیر جشنواره فجر را بخوانید:

 

خدمت دبیر سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر جناب آقای محمد حیدری

با احترام.

فیلم «قاتل اهلی» را بدون اطلاع من،مدیر فیلمبرداری،برنامه ریز و دستیار اول کارگردان و بخشی از بازیگران را تهیه کننده فیلم تعطیل کرد.

یکی از احتیاجات تالیف هنری، پول است. مگر آن کس که پول می دهد می تواند تالیف اثری را تعطیل کند؟

۱- فیلم «قاتل اهلی» نوشته و ساخته من تمام نشده است. فصل های مانده و کارهای دیجیتالی آن مانده است.

۲- موسیقی این فیلم با نظر و حضور در اجرا با بنده است.

۳- دفتر عکس نویسی (دکوپاژ) این فیلم در خانه ی من است،چطور فیلم مونتاژ شده در حالی که کارهای آقای دهقان را در مونتاژ می رسند،اما لازم به ذکر است هر مونتور دیگری بدون دفتر عکس نویسی نمی تواند داستان، ریتم و حجم مدت فیلمی را حدس بزند.

۴- دستمزد بعضی از عوامل مانده است.

۵- پرده های تبلیغاتی فیلم با نظر گاه این بنده یک سو باشد.

فیلم قاتل اهلی هنوز تمام نیست،فیلمبرداری میخواهد،موسیقی می خواهد،تدوین کامل می خواهد. در غیر این صورت تقاضا دارم این اثر نیمه مرا برای نمایش در جشنواره فجر و یا هر جای دیگری متوقف نمایید.

این اثر مخدوش، زخمی و نیمه تمام است. حتی نمایش خصوصی آن هم از نظر این مولف جرم است.

با احترام دوستی

مسعود کیمیایی




تهیه‌کننده “قاتل اهلی” خطاب به کیمیایی⇐امیدوارم بین فیلم خوب و زیاده‌خواهی فرزندتان، یکی را انتخاب کنید

سینماروزان: ماجرای اختلافات میان مسعود کیمیایی و منصور لشکری قوچانی تهیه کننده “قاتل اهلی” بیشتر از یک ماه بود به صورت شایعه فراگیر شده بود اما گفتگوی اخیر کیمیایی و افشای صریح این اختلاف بود که باعث شد همه شایعات رنگ واقعیت به خود بگیرد.

به گزارش سینماروزان کیمیایی در گفتگوی خود بدون اینکه به نقش فرزندش پولاد در این اختلافات اشاره کند فقط از این گفته بود که “قاتل اهلی” زخمی است.(اینجا را بخوانید) اما ماجرا بر سر افزودن بر نقش پولاد در “قاتل اهلی” است که تا اینجا تهیه کننده زیر بار نرفته است.

منصور لشکری قوچانی تهیه کننده “قاتل اهلی” در متنی اجتماعی که به ظاهر به بهانه سخنان جمشید مشایخی در مراسم تشییع جعفر والی که بیان داشته بود: «آن موقع هم نوکر سیستم بودیم حالا هم نوکر سیستم هستیم.» نگاشته شده است در کنار انتقاد از وضعیت زندگی هنرمندان پیشکسوت، مروری هم داشته بر کارنامه هنری کیمیایی و در انتها هم حرف اصلی را خطاب به کیمیایی زده و از او خواسته که بین فیلم خوب و فرزندش یکی را انتخاب کند.

متن کامل یادداشت منصور لشکری قوچانی را بخوانید:

باغ بدون باغبان، پر از علف هرز و ميوه هاى گنديده ميشود و هنر بدون هنربان نيز به پوچى و آلت دست شدن هنر بدست فرصت طلبان ميشود. متاسفانه هنرمند تبديل به زينت المجالس مديران دولتى و قاتلان اهلى شده است. اولين روزى كه با استاد كيميايى صحبت ميكردم، از وعده هاى دروغين مديران دولتى خسته شده بود و ٤ سال فقط وعده شنيده بود و قطعا كه با افشاگريهاى مردم و پيگيرى خوب قوه قضاييه ، جلوى بريز و بپاشها و بخشش هاى بيت المال مديران دولتى و قاتلان اهلى اقتصاد گرفته ميشود.

استاد كيميايى ، پنجاه سال براى سينماى اجتماعى زحمت كشيده است و سه فيلم كيميايى، در روند تاريخ ايران تاثيرگذاربوده است؛ با ديدن فيلم “سفر سنگ” در كودكى به انقلاب پيوستم. الله اكبر سعيد راد در فيلم “سفر سنگ” ، شعار “صحيح است ” را به تكبير در انقلاب  تبديل كرد … قيصر … گوزنها … دندان مار … باور كنيد با نويسندگى و كارگردانى يكى از اين فيلمها در كشورهاى پيشرفته ، هنرمند تا آخر عمر از نظر مالى تامين ميشود…

امروزه عشق استاد كيميايى فقط تدريس شده است  و استاد مشايخى ، تلخ ترين و حقيقت زندگى امروز هنرمندان پيشكسوت را بيان كرده است. بعنوان يك هنربان ، تلاش ميكنم تا بتوانم قدمى  براى هنرمندان ، هر چند ميدانم  كوچك است، بردارم… اميدوارم با تدبير و وساطت انسانهاى بزرگ سينما،  هنردوستان و هنربانان، “قاتل اهلى” را در جشنواره و با حضور استاد كيميايى مشاهده كنيم؛ لذت ديدن “قاتل اهلى” بدون حضور استاد بسيار كم ميشود.

احسن به استاد مشايخى! احسن! و  تلاش ميكنم تا راهكارى براى جذب درآمد در خانه سينما بوجود آورم تا هنرمند نياز به كمك مالى  غيرهنربانان  را  نداشته باشد و با همت شما عزيزان و مردم ايران ، منابع مالى هنرمندان تامين شود  و تا  روزى كه گردش مالى در اقتصاد سينما سالم شود ، هنربانان  نياز به كمك و حمايت مردم دارند و نه …

 اميدوارم روزي رانت خواران، يقه سفيدها و آقازاده‌ها نتوانند از حفره هاى اقتصادى كشور،سوءاستفاده هاى ميلياردى ببرند را ببينم و بعد بميرم  و اميدوارم استاد كيميايى بين فيلم خوب و زياده خواهى فرزندشان، فيلم خوب را انتخاب كنند؛ انشالله.




نتیجه تلاش برای افزودن بر کاراکتر پولاد؟⇐مسعود کیمیایی: یک روز رفتیم سرصحنه “قاتل اهلی” و دیدیم تهیه‌کننده اثاث را تحویل داده!/تهیه‌کننده به تدوینگر گفته فیلم تمام شده اما از نظر من تمام نشده!/طلوع استعداد پولاد در ۴۰ سالگی خواهد بود!!!

سینماروزان: تولید تازه ترین فیلم مسعود کیمیایی با عنوان “قاتل اهلی” که داستانی پیرامون یقه سفیدهای مثبت(!) را روایت می کند مدتی است به دلیل اختلافات میان منصور لشکری قوچانی تهیه کننده فیلم و شخص کیمیایی معلق شده است.

به گزارش سینماروزان شنیده ها حکایت از آن دارد که کیمیایی به مانند همه فیملهای سالیان اخیرش قصد داشته به توسعه کاراکتر آقازاده اش پولاد بپردازد اما تهیه کننده زیربار این توسعه کمی نرفته و همین باعث شده طرفین به اختلاف بخورند.

مسعود کیمیایی در تازه ترین گفتگویش که با “شرق” انجام شده بدون اشاره به نقش پولاد در این ماجرا از اختلافات با تهیه کننده گفته ولی در عین حال برای فرزندش هم نوشابه هایی باز کرده و طلوع استعداد او را در 40 سالگی دانسته است!

گفته های کیمیایی درباره “قاتل اهلی” و فرزندش پولاد را بخوانید

آقای کیمیایی کمی به فیلم اخیرتان بپردازیم. اختلاف‌نظر شما و تهیه‌کننده «قاتل اهلی» از زمان فیلم‌برداری کم‌و‌بیش به گوش می‌رسید؛ اما ظاهرا شما معتقدید فیلم هنوز تمام نشده است و تهیه‌کننده خلاف نظر شما، فیلم را برای جشنواره فیلم فجر آماده کرده است. چه اتفاقی بین شما افتاد؟ 
خیلی ساده. یک روز رفتیم سر صحنه و طبق روال قرار بود سکانس باقی‌مانده را فیلم‌برداری کنیم که به ما گفتند تهیه‌کننده اثاث را تحویل داده است. آن روز قرار بود یک سکانس خیلی مهم را فیلم‌برداری کنیم؛ تهیه‌کننده خودش با آقای دهقان، تدوینگر فیلم که بسیار تدوینگر خوبی است و من بسیار دوستش دارم، صحبت کرده بود و گفته بود فیلم تمام شده است. درصورتی‌که از نظر من فیلم تمام نشده است؛ این فیلم من نیست.
  البته زمان زیادی هم برای نگارش فیلم‌نامه گذاشته شد و فیلم‌برداری «قاتل اهلی» کمی بیشتر از حد معمول طولانی شد. 
من به همه اینها تن دادم. زمان زیادی که برای بازنویسی طی شد و همه موارد. خیلی‌ها به من گفتند فیلمت را بساز، تو مثلا قبل از انقلاب می‌گفتی من از شمر پول می‌گیرم برای حسین (ع) فیلم می‌سازم. اما به نظرم معادلات سینما تغییر کرده و حقیقتش این است که حدس نمی‌زدم تهیه‌کننده فیلم چنین کاری انجام دهد. چیزی که مشخص است، این است که از نظر من، «قاتل اهلی» هنوز تمام نشده و پلان‌هایی باقی مانده است که باید فیلم‌برداری شود. فیلم باید تمام شود، این فیلم الان زخمی است… خون‌آلود است.
  ظاهرا «قاتل اهلی» سیاسی‌ترین کار شما است، همین‌طور است؟ 
من فیلم خودم را ساختم. نه، سیاسی نیست… حتی من شنیدم خیلی‌ها می‌گویند این فیلم تند است و به بسیاری از شخصیت‌های سیاسی پرداخته است؛ درصورتی‌که این‌طور نیست.
  پرویز پرستویی بعد از مدت‌ها، برای نخستین‌بار مقابل دوربین شما ایفای نقش کرد، نتیجه این همکاری چطور بود؟ 
در این سال‌ها آقای پرستویی را از دور می‌شناختم و در «قاتل اهلی» با هم همکاری کردیم. بسیار آدم نازنین و بازیگر بسیار خوبی است. ‌ای‌کاش می‌شد همه من با همه او یکی می‌شد؛ اما این اتفاق نیفتاد. در آینده اگر جانی باشد، ‌جانِ ساختن، پرویز پرستویی را در دل و ذهنم دارم. بازیگر شریفی است.
  در این فیلم گروه پشت‌صحنه هم تغییراتی نسبت به ساخته‌های قبلی شما داشت؛ از گروه راضی بودید؟ 
به نظرم وقتی بر کار مسلط باشید، همان کار را انجام خواهید داد. حالا ممکن است خیلی چیزها تغییر کند اما اساس یک اتفاق به هم نمی‌ریزد. زمانی با نزدیک‌ترین دوستانم کار می‌کردم و هر بار دوست داشتم این همکاری در فیلم‌های مختلف ادامه‌دار شود، اما الان افراد دیگری هستند که با آنها دوست می‌شوم و با هم کاری انجام می‌دهیم. خیلی دوست داشتم فیلم من را نعمت حقیقی می‌گرفت، اما الان دستیار نعمت می‌گیرد و فیلم‌بردار بسیار خوبی است.
  در فیلم اخیرتان فکر می‌کنید تا چه حد از تخیل شما مصادره شده؟ 
تکه‌هایی در فیلم هست که از نظر من نیاز به اصلاح داشت، اما می‌گفتند با کامپیوتر درست می‌شود، مثلا اگر نیاز بود خطی روی پیشانی بازیگر باشد که از نظر من در زمان گریم به بازی بازیگر کمک می‌کرد و نبود این خطوط بغض را در چهره‌اش نشان می‌دهد، به من می‌گفتند با کامیپوتر درست می‌کنیم! این برای من عجیب است. این اتفاقات شما را گیج می‌کند، مثل این است که میهمانی دارید و آن را نمی‌شناسید و نمی‌توانید بگویید برو بیرون. در گذشته همه ما برای ساخت یک فیلم جمع می‌شدیم که شعرهای خودمان را بگوییم. الان همه جمع می‌شوند و حاصلش تکه‌شعری است که صاحبان دیگری هم دارد.
  فکر می‌کنم شاید علت اینکه بازمانده‌هاي این تفکر و خلاقیت به سمت تئاتر می‌روند، از همین موضوع نشئت می‌گیرد؟ 
تئاتر هنوز فتح نشده، برای اینکه صاحب دارد، زمان گذشته هم فیلم‌ها صاحب داشت، فیلمی که صاحب دارد وقتی شروع می‌شود، متوجه می‌شوید. الان همه فیلم‌ها یک صاحب دارد؛ دستگاه‌هایی که آنها را کنترل می‌کنند.
 …
  از پولاد چه خبر؟ 
پولاد در حال پیش‌ساخت فیلمی تازه است. فیلم نوشته فوق‌العاده‌ای دارد. نوشته‌اش در جایی ایستاده که هیچ‌گاه حتی در سایه‌اش در آثار من نبوده است.
امیدوارم و می‌دانم فیلم بسیار خوبی خواهد ساخت. پولاد هر آنچه من بگویم به حساب پدربودنم می‌گذارد، اما طلوع استعدادش در ٤٠سالگی خواهد بود. همیشه در فیلم‌های من و دیگران خیلی خوب بازی کرده، اما شاید به دلیل پسرمن‌بودن قدر ندیده است.




منتقد نزدیک به کیمیایی⇔کارشناس ثابت برنامه سینمایی شبکه ۲!!/طراح صحنه “شهرزاد۲” دکور برنامه را ساخته و آهنگساز “خانه پدری” هم موسیقی متن را⇔سوابق روشنی از نویسندگان برنامه در دست نیست!+عکس

سینماروزان/امیرعلی حسینی: تازه ترین برنامه سینمایی رسانه ملی بناست از شبکه دوم سیما روی آنتن برود و حالب است که محمد خزاعی دبیر اسبق جشنواره فجر و دبیر سالهای اخیر جشنواره مقاومت اجرای آن را برعهده دارد.

به گزارش سینماروزان “سینمادو” نام این برنامه است که تهیه کنندگی آن را عباس یدالهی از تهیه کنندگان فعال در سیمای قم برعهده دارد و کارگردانی برنامه را هم حمیدرضا معدنچی.

اولین قسمت “سینمادو” 11 آذرماه بعد از خبر سراسری از شبکه دوم روی آنتن خواهد رفت.

در پشت صحنه تولید “سینمادو” جمعی از باتجربه های سینما حضور دارند و از جمله مجید میرفخرایی که طراحی دکور را برعهده داشته و بهزاد عبدی که ساخت موسیقی را برعهده دارد. فرهاد توکلی فارسانی هم تیتراژ برنامه را ساخته است. جواد طوسی هم کارشناس ثابت برنامه است.

“سینمادو” با مدت زمان 90 دقیقه تولید می شود و هر هفته پنجشنبه به طور زنده روی آنتن می رود.

باتجربه های صحنه و موسیقی

به گزارش سینماروزان حضور میرفخرایی که اخیرا درگیر طراحی صحنه “شهرزاد2” شده و پیشتر طراحی صحنه آثاری همچون “روز واقعه”، “در چشم باد” و “رستاخیز” را برعهده داشته در تیم تولید “سینمادو” جالب توجه است ضمن اینکه حضور بهزاد عبدی موزیسین آثاری همچون “آل”، “خانه پدری”، “برف روی شیروانی داغ”، “مزارشریف” و “قاتل اهلی” که اخیرا هم کار ساخت موسیقی “کمدی انسانی” را در دستور کار قرار داد به قدر کافی اسباب توجه به یک برنامه سینمایی تلویزیونی را موجب می شود.

تحریریه چطور چیده شده؟

به نظر می رسد یک برنامه سینمایی روزآمد آن هم در رسانه ملی بیش از هر چیز نیاز داشته باشد به تحریریه ای به روز، مستقل و البته پویا که بتواند مباحث و جریانات سینمایی را به طور راهبردی پیش ببرد؛

نام حامد جلیلوند و زهرا غزنویان به عنوان نویسندگان “سینمادو” آمده که هیچ کدام سابقه روشنی در عرصه نویسندگی سینمایی ندارند! از آن طرف مشخص نیست تیم تحریریه زیرمجموعه این نویسندگان چطور چیده شده اند؟

فارغ از آن در شرایطی که مهمترین عنصر یک برنامه سینمایی که منتقدش است به واسطه تعلقات خاطر خود به یک فیلمساز شناخته می شود صحبت کردن از استقلال مشی در چنین برنامه ای قدری با ملاحظه صورت می گیرد.

به اشتراک منتقد درخدمت کیمیایی

در نقطه مقابل مسعود فراستی که منتقد ثابت “هفت” است در “سینمادو” جواد طوسی منتقد نزدیک به مسعود کیمیایی است که به عنوان منتقد-کارشناس حضور خواهد داشت.

طوسی در همه این سالها جزو معدود منتقدان قدیمی بوده که شریک منافع حلقه بالادستی انجمن موسوم به منتقدان خانه سینما بوده و به تمامیت خواهی برخی اعضای بالادستی این انجمن کمترین واکنشی نشان نداده است.

حتی دو سال قبل و پس از استعفای طهماسب صلح جو از پیشکسوتان حاضر در هیات رییسه انجمن، طوسی کمترین واکنشی نشان نداد.

صلح جو در انتقاد از سوء استفاده برحی از اعضای هیات رییسه که نام انجمن را مجالی کرده اند برای تصدی گری کارهای ارگانی و کارمندی برای جشنواره ها و گروههای دولتی، استعفا داد اما طوسی نه تنها به حمایت از او وارد نشد که کمترین واکنشی هم به این سوءاستفاده ها نشان نداد.

آیا منتقدی که بیش از هر چیز نامش با نام یک کارگردان گره خورده و از آن سو حداقل موضع گیری را درباره آسیبهای صنف متبوعش داشته، خواهد توانست جریانی جدید را در عرصه نقد سینمایی در رسانه ملی پدید آورد؟

دکور در حال آماده سازی "سینمادو"
دکور در حال آماده سازی “سینمادو”



اسحاق خانزادی صدابردار و صداگذار پیشکسوت سینمای ایران⇐داور جشن خانه سینما بودم اما روز جشن دعوتم نکردند!!!/۲۵۰ مستند از جبهه‌ها ساختم اما یک نفر از مدیران حالم را نپرسید/از BBC بگیر تا manoto و حتی GEM پیشنهاد همکاری داشتم/۳۳ سال برای ارشاد کار کردم اما از روزی که بازنشسته شدم یکی از مدیران ارشاد به سراغم نیامد

سینماروزان: در بی‌رحمی سینما همین بس که در دهه 90 حتی از بسیاری از ستاره‌های دهه هفتادی سینما هم خبری نداریم. ذات سینما مانند ورزش عجین شده است با قهرمانان زنده و به بیان بهتر تا چهره‌ای حی و حاضر است مدام به او توجه می‌شود ولی امان از کهولت سن که خیلی زود مخاطبان را دچار فراموشی می‌کند.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “صبح نو” بی‌رحمی سینما برای دست‌اندرکاران پشت صحنه به مراتب بیشتر است. از فیلمبردار گرفته تا صدابردار و نورپرداز و چهره‌پرداز و طراح صحنه تا زمانی که در بورس هستند و کارهای رنگارنگ به آنها پیشنهاد می‌شود در مناسبت‌ها و مراسم هم هستند و به آنها توجه می‌شود اما تا پا به سن می‌گذارند، کاملاً آنها را از دایره توجه خارج می‌کنند.

250 مستند از جبهه‌ها ساختم
آقای اسحاق خانزادی صدابردارو صداگذار پیشکسوت از افراد پشت صحنه سینمای ایران است که نزدیک به چهار دهه فعالیت حرفه‌ای سینمایی دارد و تقریباً با اغلب سینماگران سرشناس ایران از آقایان علی حاتمی و بهرام بیضایی تا مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی و مسعود جعفری جوزانی کار کرده است.

خانزادی اما از دیده نشدن به‌رغم کارنامه پربار گلایه‌ها دارد. او از آن دست سینماگرانی است که دلش می‌خواهد در آستانه 70 سالگی همچنان مثمرثمر باشد. این صدابردار برجسته با اشاره به فعالیت‌های فراوانی که در ادوار گوناگون داشته گفت: بسیاری فقط سوابق سینمایی مرا می‌دانند و شاید ندانند من مدت‌ها برای صداوسیما هم کار می‌کردم و نزدیک به 1300 فیلم تلویزیونی در کارنامه دارم. یادم نمی‌رود که در کوران حوادث منجر به پیروزی انقلاب اسلامی در دل مردم بودم و مدام فیلم می‌ساختم برای ثبت در تاریخ. از آن‌سو در روزهای جنگ تحمیلی نیز مستقیماً در خط مقدم حضور داشتم و 250 فیلم مستند از جبهه‌ها ساخته‌ام.

هزاران دقیقه از جبهه‌ها فیلم گرفتم
وی ادامه داد: من در هر دو جبهه جنوب و غرب کشور حضور داشتم و یک نمونه‌اش با شهید علی اکبر شیرودی از نزدیک حشر و نشر داشتم و در همان دوران فیلم‌های درجه یک 35 میلیمتری ساختم که می‌تواند بهترین سند برای آگاهی از آن دوران باشد. من چندین فیلم فقط از عملیات کربلای 5 ساختم و همواره کوشیدم همزمان با سینمای حرفه‌ای در تلویزیون هم کمک حال پا گرفتن تولید باشم اما تراژیک است که هیچ‌گاه دیده نشدیم و این روزها می‌بینیم حتی یک نفر نیست که حال ما را بپرسد و بیاید و درباره هزاران دقیقه فیلمی که از جبهه‌ها گرفتیم با ما گپ بزند.

33 سال برای ارشاد کار کردم اما از روزی که بازنشسته شدم یکی از مدیران ارشاد به سراغم نیامد
صدابردار «مرسدس»، «اعتراض» و «جعفرخان از فرنگ برگشته» با اشاره به برنامه‌های گفت‌وگو محور رسانه ملی که مدام اشخاص گوناگون را دعوت به گفت‌وگو می‌کنند گفت: یک بار دیدم که یک کفاش را آورده‌اند تلویزیون و از او درباره زندگی شغلی‌اش می‌پرسند که البته خیلی هم خوب است اما در همه این سال‌ها یک‌بار نشده سراغ من و امثال من بیایند. من کارمند وزارت ارشاد بودم و 33 سال برای این وزارتخانه کار کردم اما از روزی که بازنشسته شدم یکی از مدیران ارشاد سراغ من نیامد که لااقل مجالی را فراهم کنند برای انتقال تجربیاتم به جوان‌ترها.

هیچ گاه مجیزگو نبودم
خانزادی با اشاره به کم‌کاری‌هایش در سالیان اخیر بیان داشت: زمانی بود که من سالی 10 فیلم در جشنواره داشتم اما در سال‌های اخیر سالی یک فیلم هم نداشته‌ام. چرا؟ چون هیچ‌گاه مجیزگو نبودم و همواره اصل اساسی زندگی‌ام کار، کار و کار بوده است. من آدمی نیستم که خودم را به کاری سفارش کنم و حتی برای نزدیک‌ترین کارگردانان به خودم هم، این اختیار را قائلم که انتخاب کنند.

از “بی بی سی” بگیر تا “من و تو” و حتی “جم” پیشنهاد همکاری داشتم اما نرفتم
صدابردار مجموعه‌های ماندگار «مردان آنجلس»، «بوعلی سینا» و «مریم مقدس» خاطرنشان ساخت: در یک دهه اخیر پیشنهاد خارجی کم نداشتم؛ از «بی‌بی‌سی» بگیر تا «من و تو» و حتی «جم» پیشنهاد داشتم آن هم نه برای نفر دوم بودن که برای تولیدات با بودجه مکفی اما نرفتم و نخواهم رفت چون وطنم اینجاست و دوست دارم برای هنر این مملکت کار کنم.

داور جشن خانه سینما بودم اما روز جشن ما را دعوت نکردند
این صداگذار سینمای ایران با طعنه‌ای به هیأت رییسه خانه سینما اظهار داشت: من امسال به‌عنوان داور جشن خانه سینما حاضر بودم و در مدت 25 روز بیشتر از 100 فیلم را دیدم و نظراتم را به‌عنوان داور لحاظ کردم اما حتی برای شرکت در جشن خانه سینما از ما دعوت به عمل نیاوردند و از آن‌سو کارت دعوت جشن به‌دست کسانی رسیده بود که کم‌ترین ربطی به سینما نداشتند. این چه معنایی دارد جز اینکه حتی صنف سینمای ایران، پیشکسوتانش را نادیده می‌گیرد!




حضور عزت‌ا.. ضرغامی در یک نمایشگاه هنری+عکس⇒آغاز فاز تازه فعالیت انتخاباتی؟

سینماروزان: عزت ا.. ضرغامی که بعد از خروج از سازمان صداوسیما کوشید از طریق شبکه های اجتماعی نظراتش در حیطه های مختلف را در اختیار مخاطبان بگذارد اخیرا یک سلسله دیدار با هنرمندان را ترتیب می دهد.

به گزارش سینماروزان در این دیدارها که با صرف صبحانه و اغلب حلیم همراه است ضرغامی میزبان چهره های مختلفی بوده است؛ از مسعود کیمیایی تا عادل فردوسی پور و فتیله‌ایها!

در امتداد چنین دیدارهایی بسیاری درباره کاندیداتوری ضرغامی در انتخابات ریاست جمهوری 96 گمانه زنی کردند.

به تازگی نیز ضرغامی در یک نمایشگاه هنری حاضر شده است. عزت الله ضرغامی به همراه “خلیفه صدیق” رهبر مسلمانان قادریه میانمار از نمایشگاه دائمی آثار هنری نگار مکتب خانه بازید کرد.

ضرغامی ضمن بازدید از نمایشگاه نگار مکتب خانه در مجتمع فرهنگی سرچشمه، آثار به نمایش در آمده در این نمایشگاه را معرف هنر اسلامی ایرانی خواند و بر لزوم آموزش این هنر اسلامی ایرانی به دانش آموزان و نسل جوان ایرانی تاکید کرد.

عزت ا.. ضرغامی
عزت ا.. ضرغامی
عزت ا.. ضرغامی
عزت ا.. ضرغامی



داریوش ارجمند: بسیار دوست دارم نظرات مسعود فراستی را بشنوم/”مختار” را قبول ندارم چون شخصیت سالمی نبوده!/تمام سینمای ایران جمع شدند تا من در “اعتراض” بازی نکنم/در منفی‌ترین نقشی که تاکنون بهرام بیضایی نوشته بازی کردم

سینماروزان: داریوش ارجمند بازیگری که بیش از هر چیز به واسطه ایفای نقش “مالک اشتر” سریال “امام علی(ع)” شناخته می شود شب گذشته 23 مهرماه با حضور در برنامه “هفت” نکات جالبی را درباره کارنامه بازیگری خود بیان کرد.

به گزارش سینماروزان  ارجمند با اشاره به سری سوم برنامه «هفت» گفت: «هفت» از معدود برنامه هایی است که تا این موقع شب بیدار می مانم تا آن را ببینم و بسیار دوست دارم نظریات مسعود فراستی را بشنوم.

وی با بیان آنکه من 4 سال در مشهد شاگرد دکتر شریعتی بودم، افزود: من به همراه همسرم شاگرد اول کلاس های این استاد بودیم. مادرم و دکتر شریعتی از نخستین کسانی بودند که به طور حرفه ای من را برای بازیگری ترغیب کردند.

فریدون جیرانی دستیار من در کارگردانی بود

این بازیگر پیشکسوت ادامه داد: با وجودی که تعصب بسیاری به تئاتر داشتم، با ورود سینما به ایران جذابیت های این حوزه ما را به خود جذب کرد. اولین فیلم خود را با خرید یک دوربین 8 میلیمتری با وام، به نام «هیس» ساختم و جریان سینمای آزاد مشهد را راه اندختیم. فریدون جیرانی آنجا بود و دستیار من در کارگردانی بود. سینمای آزاد، پدر سینمای امروز است و بچه های خوبی از این گروه بیرون آمدند. نظیر مهدی صباغ زاده ولی بهترین شان فریدون جیرانی است! من وقتی از پاریس برگشتم، جیرانی مرا حیرت زده کرد. هرچند دو فیلم اول جیرانی بد بود و او دیر اوج گرفت.

وی ادامه داد: صحنه تئاتر مثل پل صراط می ماند برای یک بازیگر! تا زمانی که از این پل عبور نکند نمی تواند به سینما برسد.

شهرهای مذهبی همیشه در هنر پیشرو بوده اند

ارجمند درخصوص آنکه چرا مشهد با این پشتوانه سینمایی تاکنون وارد حوزه جدی تولید فیلم سینمایی نشده است، گفت: مرکزیت تهران همه استعدادها را بلعید! من وقتی تهران آمدم، اداره ارشاد تهران سالن برای تمرین تئاتر ما نداشت. اما ما در مشهد سالن بزرگی برای این کار داشتیم. عجیب است که شهرهای مذهبی همیشه در هنر پیشرو بوده اند! مثلا بااستعدادترین افراد را در قم می دیدید!

همه سینما جمع شدند تا «اعتراض» را بازی نکنم!

بازیگر نقش «مالک اشتر»، درخصوص مافیای بازیگری در سینمای ایران اظهار داشت: اولین کلاس بازیگری تهران، کلاس من بود. اما همان ابتدای دوره با شاگردانم طی می کنم که بنده کسی را به جایی معرفی نمی کنم! بلعکسش نیز نبوده، یعنی کسی را از بازی در جایی ممنوع کنم! ابدا. هرکسی به هر جایی بخواهد برسد باید خود تلاش کند.

ارجمند درخصوص بایکوت خود در سینما افزود: من آدم متوکلی هستم! اصلا برایم مهم نیست. تمام این سینما جمع شدند تا من در “اعتراض” بازی نکنم. من معتقد بودم بر سر هر خوان بنشستم، خدا رزاق بود. معتقدم سینما مثل سایه است. اگر به دنباش بروی، از تو فرار می کند اما اگر راه خودت را بروی، دنبالت می آیند.

کسانی که به دنبال حذف من بودند امروز کجایند؟

وی ادامه داد: کسانی که به دنبال حذف من بودند، امروز کجا هستند؟ بیایند با هم به میان مردم برویم، ببینم چه کسی در قلب مردم جای دارد! من افتخارم این است که نوکر مردمم و به بیان حضرت علی (ع) از روی شانه خود مردم را نگاه نمی کنم! تا زمانی که سینمای این کشور انقدر کوچک است این تنگ نظری ها وجود دارد.

آرزویم بازی در نقش حضرت ابالفضل (ع) بود

این بازیگر ادامه داد: آروزیم بود نقش حضرت ابالفضل (ع) را بازی کنم، چون اعتقاد دارم کسی نیست به اندازه من این مرد عزیز را بشناسد. من با این آقا بزرگ شدم. اما از من گذشت و دیگر نمی توانم بازی کنم. خیلی ها از من می پرسند که در زمان نقش مالک را چگونه بازی کردی که می گویم واقعا به خاطر نمی آورم در آن زمان چه کار می کردم. آن زمان فکر می کردم در دکور جنگ صفین حضرت علی(ع) مرا می بینم.

“مختار” را کلا قبول ندارم چون شخصیت سالمی نبود

ارجمند با اشاره به نپذیرفتن بازی در سریال “مختارنامه” گفت: من شخصیت مختار را کلا قبول ندارم و به همین دلیل، بازی در این سریال را قبول نکردم. مختار شخصیت سالمی در مذهب تشیع نبوده است.

وی با اشاره به اهمیت نقش های یک بازیگر ادامه داد: من اعتقاد دارم هنرپیشه با انتخاب نقش جایگاه خود را در جامعه تعیین می کند. برای همین هیچگاه حاضر نشدم نقش منفی بی خاصیتی را بازی کنم. اگر نقش منفی بازی کردم در جهت خدمت به جامعه بوده است. من در منفی ترین نقشی که تاکنون بهرام بیضایی نوشته بود بازی کردم.

برای فیلم ساختن به سینما آمدم، نه بازیگری!

ارجمند درخصوص کارگردانی در سینما نیز بیان داشت: یک روز سناریویی به وزارت ارشاد پیش آقای جواد فریدزاده بردم. بعد از بازی در فیلم «ناخدا خورشید» دیگر قصد نداشتم فیلم بازی کنم. اما او به من گفت تو برای جمهوری اسلامی فقط باید بازی کنی! نباید بروی فیلمساز شوی یا خوانندگی کنی! اما من واقعا برای ساختن فیلم آمدم نه بازی کردن! و امیدوارم تا پایان عمرم بالاخره فیلم بسازم.

این بازیگر ادامه داد: پسرم در مدرسه سینمایی لندن در انگلیس درس می خواند. او می گفت سر کلاس های ما یک ساعت راجع به «ناخدا خورشید»، ناصر تقوایی و بازی من در این فیلم حرف زدند.

وی درباره سرنوشت فیلم «پیرمرد و دریا» تقوایی نیز گفت: دیگر شرایط برای ساخت این فیلم برای او سخت شد. او «ناخدا خورشید» را زمانی ساخت که بعد از آن سخت گیری ها، فنر فشرده ای شده بود و می ساخت اثبات کند که می تواند بسازد. تقوایی در سینمای ایران یک استثنا است. او باید ادیب، حقوقدان و … می شد




رونمایی از لوگو و برچسب تبلیغاتی “قاتل اهلی”+عکس

سینماژورنال: تازه ترین فیلم مسعود کیمیایی با عنوان “قاتل اهلی” بعد از پایان فیلمبرداری در مرحله تدوین قرار دارد.

به گزارش سینماژورنال به تازگی لوگوی تبلیغاتی این فیلم هم رونمایی شده است.

منصور لشکری قوچانی تهیه کننده “قاتل اهلی” برچسب تبلیغاتی “قاتل اهلى از هر قاتلى خطرناكتر است چون او را دوست داريم !!!” را به عنوان یکی از جملات تبلیغی فیلم اعلام کرده است.

قاتل اهلی
لوگوی “قاتل اهلی”




مسعود کیمیایی: نه بیمه دارم، نه بازنشستگی/باید کار کنم تا نان بخرم!!!

سینماژورنال: مسعود کیمیایی کارگردانی که این روزها درگیر فیلمبرداری تازه ترین اثرش “قاتل اهلی” است در تازه ترین گفتگویش که با “شرق” انجام شده از حال و هوای فیلمسازی در میانه دهه هفتم زندگی گفته است.

به گزارش سینماژورنال کیمیایی که صاحب یکی از آموزشگاههای پرهنرجوی سالهای اخیر با نام “کارگاه آزاد فیلم” است در بخشی از گفتگویش از این گفته که نه بیمه دارد و نه بازنشستگی و باید کار کند تا نان بخرد.

متن تازه ترین گفتگوی کیمیایی را بخوانید:

هفتم مرداد تولد ٧٥ سالگی شما بود. شما آن زمان مشغول فیلم‌برداری جدیدترین فیلمتان، «قاتل اهلی»، بودید. حالا که فرصتی کوتاه پیش آمد که با شما گفت‌وگوی کوتاهی کنیم، این سؤال برایم پیش آمده؛ ‌از اینکه در ٧٥ سالگی فیلم می‌سازید، چه احساسی دارید؟
به دلیل کارکردن مداوم و به دلیل میان مردم بودن و اهمیت زبان که از نوجوانی در من بوده و گذشت این‌همه جابه‌جایی در بافت و ذات این سرزمینِ عزیز، بی‌تردید قضاوت‌هایی در عمرم تبدیل به نگاه و عقیده شده که تأثیر آنها را در فیلم و تألیفات ادبی‌ام می‌بینیم.
این دگرگونی‌های سرازیرشده که در پود این ملتِ اضطراب‌دیده، شگفتی‌های بسیار ساخته، بدون‌شک شکل تاریخی به خود می‌گیرد که این فرازها و فرودها را تاریخ هنر قضاوت خواهد کرد که سهم بزرگی در فهم تاریخ اجتماعی، سیاسی و حتی مبارزاتی ما دارد.
هر جست‌وجوگر هنرمندی می‌داند هیچ‌گاه بالغ نمی‌شود
در تألیف‌های سخت کوشیده‌ام، مثل «حسد بر زندگی عین‌القضات»، «جسدهای شیشه‌ای»، «سرودهای مخالف ارکسترهای بزرگ ندارند» و دیگر نوشته‌ها و فیلم‌های ساخته‌شده‌ام. این نگاه و بودِ مستقیم از قضاوت‌هایم می‌آید. هم آرمیده‌ها را در این سال‌های اخیر بشمارید. هرکدام بخشی از زیبایی دنیا بودند. قضاوت‌های پنهان و آشکار در انسان هنرمندِ دانسته، زندگی او را قضاوت خواهد کرد. قضاوت مهم‌ترین سرزمین پاک‌اندیش انسان است که هم برتری و برگزیدگی می‌سازد و هم افول. برای نوشتن یک شعر، نوشتن قطعه‌ای موسیقی و ساخت یک فیلم و بقیه، قضاوت‌ها دائم در تمام راهروهای حس و دانایی‌ات حضور دارند. یک قضاوت بد، یک قضاوت سیاه، شعرت را ناشعر می‌کند. قضاوت، ایمان انسان است که عقیده را مطمئن می‌گوید و دانسته و سزاوار.
سینمای ازدست‌رفته را نگاه کنید. هنر که از دست نرود. خاموش می‌شود. تغییر می‌کند. خواب می‌رود. اما هست. در حمله به ایران مجلس ترحیمِ موسیقی، زیاد شلوغ نشد. کاشی‌کاری آمد با تمام ملودی‌هایش. درآمد (اورتور) دارد. متنِ آوازی دارد. ضیافت آبی و سبز فیروزه‌ای است، ‌صاف منتقل شد به فرش، ‌همان درآمد، میان آن تصنیف باغ، گیاه و درخت، حتی با پرنده‌هایش. چهارگوش‌های درهم، حجم‌سازی در آن درهمی‌ها (دوره‌ای از نقاشی‌های سپهری) یا (اشر، ‌نقاش و معمار) که کسی از کسی تقلید نکرد. زمانه می‌گذرد. قضاوت‌ها می‌سازد که آفریده می‌شوند در این روزگار می‌توان «عارف» نبود و حفظ اسرار کرد. آن اسرار در قضاوت‌های حال به زمین آمده‌اند و فاش‌کردن‌شان حبس دارد.
در سؤال اول، پرسیده‌اید چه احساسی دارید؟ و… آن حرف‌های (قضاوتی) دشت وسیعی از انتخاب انسان امروز است، مثل تدوین، خواب تدوین شده هست اما می‌توان دوباره منظره‌های دیگری بر آن گذاشت و مناظری از آن منها کرد. کاری که در روز کرده‌ای را دوباره مونتاژ کن. آنها را که دوست نداری کم کن و رؤیای تمیزت را اضافه کن، در خانه، کار، پیاده‌رو، کارخانه، سینما، رانندگی، می‌شود یک زندگی دیگر که منظرهایی دارد که مال تو نیست. کارِ قضاوت سخت می‌شود.
گفتم سینما دارد از دست می‌رود، یا از دست رفته. انسان را در سینمای دهه ٤٠ و ٥٠ و تا ٨٠ ببین. آرزوهای انسانِ سینمای قدیم شریف بود. رؤیاهای زندگی آسیبی نداشت. حتی رؤیای چلمنی که قهرمان می‌شد، اگر هنوز هم این عقیده سوسیالیستی را دارید که قهرمان، جامعه رنجبر و کارگرنشین را فریب می‌دهد، آیا همان فریب زیباتر از تمام سینمای امروز نیست؟ بله فریب و ریاکاری است، اما قهرمانی مثل «شِین» می‌آید شهرت را تمیز می‌کند، چشم به خانواده‌ات ندارد، هرچه خوب دارد یاد پسرت می‌دهد، خونی شده می‌رود جایی دیگر. مردانِ بدِ هجومی را کشته است و دوست ندارد پسربچه‌ای او را ببیند، آدم‌کشی کار بدی است، اما بدی‌کشی کیف دارد. بدی‌کشی به جامعه رنجبر و کارگرنشین هم به‌دردبخور است -نه بیشتر- آنجا هم قهرمان است.
در همین فیلم «قاتل اهلی» با جوانی آشنا شدم که فیلم‌بردار است. اما فیلم‌برداری را از رفته به خاک، نعمت حقیقی آموخته است، آمد برای فیلم‌برداری، خیلی خوب، ترکیب و رنگ می‌داند. می‌دانم هیچ‌گاه از سفره فیلم‌برداری‌اش سیر نمی‌شود. این را گفتم که فیلم بد، فیلم‌برداری خوب به دردش نمی‌خورد. سالن خالی برای آهنگ‌ساز دست نمی‌زند. فیلم «قاتل اهلی» عذاب‌های مرد متدین قدیمی تهرانی است.
انسانِ امروز را نمی‌گویم. هنرمند امروز بسیار شیفته و بدهکار این دستگاه کامپیوتر شده. حتی از آن خلاقیت می‌خواهد. یاد فیلمی از جوزف لوزی افتادم (مستخدم)؛ مستخدمی استخدام یک مرد تنهای پول‌دار با تربیت انگلیسی و اشرافیتِ قدیمیِ بریتانیایی. مستخدم بسیار «بلد» است. آهسته و آرام با ارباب دوست می‌شود. کارهایش را بی‌تکلف انجام می‌دهد. گاهی به آقا ترحم دارد. گاهی دلسوز است. اما همیشه یک مستخدم. خلاصه کنم کار به جایی می‌رسد که مستخدم به جای آقا می‌نشیند. آقا تعظیم به مستخدم می‌کند. کفش‌هایش را واکس می‌زند… تا تنها راه رهایی این است، دوباره به اصل خودش برگردد؛ همان تربیتی که داشت. حالا حریف این بی‌پدرومادر می‌شود، همین مستخدم که به کلید برق می‌زدیم کمک انسان می‌شد، کامپیوتر. که آهسته ارباب شد.
انسان امروز «دچار» این دستگاه شده است، خیلی‌ها «دچار» می‌شوند، دچار عشق، دچار پول، دچار رفاقت و دچار کشتن و دچار زندگی… .
سینمای امروز به کف خیابان، به مردم پیاده‌رو، به آمده‌ها برای چاق‌کردن حاشیه‌ شهرها، به فحشا و علت‌ها، به بی‌خانگی کاری ندارد، ‌سینمای امروز روزنامه نمی‌خواند، موسیقی نمی‌داند. تدوین نمی‌شناسد. عشق را بلد نیست. ترجمه شده. دانایی قرض‌گرفتن را می‌داند. بدهکار می‌ماند. می‌زند به فضا و سفینه‌ها، فیلم‌های قدیم، ‌اتومبیل‌های قدیم. می‌شود تارانتینو، جدول فیلم‌های بزرگ تاریخ سینما همه از گذشته است. «پدرخوانده» جدیدترین آن است که آن هم تحت تقلید ١٠ تا فیلم نوآر ست. بهترینش را «ریچارد کَُنت» بازی می‌کند و «ادوارد جی. رابینسون». استادش«وینست شرمن» است که با خطوط در سیاه سفیدها چه‌ها می‌کند. انسان امروز قهرمانِ تمام‌وقت می‌خواهد. قهرمانِ نیم‌وقت نمی‌خواهد. آدمِ امروز تمام روز و شبش را احتیاج به قهرمان دارد، دکترهای نیمه‌‌وقت، خیلی‌ها را به انتظار گذاشته‌اند.
قهرمان نمی‌داند اول فکرکردن کجاست. فکرکردن دورش می‌کند. نباید اسیر انتخاب‌ها شود و شک. فکر هیچ ایستگاهی برای خستگی درکردن نیست. دشمنِ ارزیابی است. هنرمند و قهرمان، ریل‌های مشترکی دارند. بعضی از ایستگاه‌های فکرِ هنرمند شعر می‌نویسد و ادبیات. بعضی تبدیل به موسیقی و نقاشی تا همه. قهرمان از بیخ، این ارزیابی‌کردن‌ها را منهدم می‌کند.
هنرمند، قهرمان می‌خواهد و قهرمان را هنرمند می‌گوید، ‌در «تنهاکِشی»‌ها می‌خواهد همان تسلط را داشته باشد. در ایستگاه‌های فکر بماند و «چاله‌گردی» کند تا برسد به یک تحلیل، از موضوعی کسل‌کننده، کسل‌کننده نگذرد، «جسدهای شیشه‌ای» را پنج سال نوشتم.  «سرودهای مخالف» را چهار ‌سال نوشتم. «حسد…» را که این ١٠ سال را حاشیه‌نشینی کرده‌ام. من باید کار کنم تا نان بخرم. بازنشستگی ندارم. بیمه ندارم. ارث نرسیده. جایی که حقوق داشته باشم، ندارم. پس باید کار کنم. «جسدهای شیشه‌ای» طاقت‌فرسا نبود. پنج سال گرسنگی، جنگ، ‌حبس، ‌دردسر عشق‌رفتگی، ‌عشق‌مردگی، ‌رفیق‌مردگی. حقیقت‌ها دیر می‌آیند. بعد از آمدن هم کامل نیستند. کم ‌و کسر دارند. نگاه به این مجسمه‌های کائوچویی توی ویترین‌‌های کت‌وشلوارفروشی ردیفی بکن. چقدر کراوات دارند و پاپیون‌، کت‌وشلوارها سیاه و براق هستند، گردن آنها کراوات است و در خیابان هیچ مردی کراوات ندارد.
روزگاری، سلامتِ جنون معنی داشت. عقل از این جنون به وجد می‌رسید. خانم! مصاحبه‌ها جای خیلی از حرف‌ها نیست. مصاحبه‌ها بیشتر بدهکارِ ملاحظه و مدارا شده‌اند. اگر حرف‌هایت را مواظب باشی که به دروغ می‌رسی. تقلب می‌شود. نشانی حرف‌های مواظبت‌شده پر از تقلب می‌شوند. واژه مواظبت، احترام به سانسور می‌گذارد، حیف از درخت بلند و صبوری که در جنگلی دور گم شده باشد. روز از آنِ عشق نیست، در شب گشایی معلوم می‌شود، موسیقی و عشق در شب زبان باز می‌کنند. برای همین موسیقی صدای عقل ندارد. معرکه‌های زندگی در روز زنده و پول‌سازند.




شب‌کاری مسعود کیمیایی و همکاران “قاتل اهلی” به پایان رسید/ادامه کار در خانه مأمور امنیتی و با حضور پولاد کیمیایی+۵ عکس جدید

سینماژورنال: مسعود کیمیایی که این روزها درگیر فیلمبرداری تازه ترین محصولش “قاتل اهلی” است شب گذشته نهم مردادماه فیلمبرداری آخرین سکانسهای شب را به پایان رساند و از فردا سکانسهای روز کاری آغاز خواهد شد.

به گزارش سینماژورنال کیمیایی از یازدهم مردادماه به لوکیشنی در شمال تهران می رود؛ لوکیشنی که خانه شخصیت اصلی داستان است. شخصیتی به نام “حاج آقا دکتر جلال سروش” که از همان دو پیشوند قبل از نام و نام خانوادگی هم می‌توان عقبه امنیتی او را حدس زد.

“قاتل اهلی” به مدیریت فیلمبرداری فرشاد محمدی تاکنون حدودا 40 درصد از فیلمبرداری‌اش را پشت سر گذاشته است و تدوین همزمان با فیلمبرداری توسط بهرام دهقانی در حال انجام است.

تمامی بازیگران فیلم از پرویز پرستویی تا امیر جدیدی، پرویز پورحسینی، لعیا زنگنه و ثریا قاسمی مقابل دوربین رفته اند و فقط سکانسهای پولاد کیمیایی فرزند کارگردان باقی مانده است؛

پولاد در “قاتل اهلی” نقش خواننده ای را بازی می کند که رابطه ای عاطفی میان او و دختر “حاج آقا دکتر جلال سروش” شکل می گیرد. فیلمبرداری سکانسهای مربوط به پولاد نیز فردا انجام خواهد شد.

تهيه كنندگى “قاتل اهلى” را منصور لشكرى قوچانى برعهده دارد دارد و قرار است اولين نمايش آن در جشنواره امسال باشد.

قاتل اهلی
قاتل اهلی
قاتل اهلی

قاتل اهلی

قاتل اهلی
قاتل اهلی
قاتل اهلی
منصور لشکری قوچانی، مسعود کیمیایی، پرویز پرستویی و لعیا زنگنه در پشت صحنه “قاتل اهلی”
قاتل اهلی
قاتل اهلی



تلاشهای مسعود کیمیایی برای خواننده کردن دوبلور “هاکلبری‌فین”+عکس

سینماژورنال: عباس نباتی دوبلور پيشكسوت تلويزيون که در تیم دوبله انیمیشنهای خاطره انگیزی مانند “هاکلبری فین”، “ایکی یو سان”  و “دوقلوهای افسانه ای” حضور داشته است بعد از سالها از تلاش مسعود کیمیایی برای خواننده کردن وی خبر داد.

به گزارش سینماژورنال نباتی که در برنامه “خانواده یک” حاضر شده بود با اشاره به این ماجرا بیان داشت: در ابتدای حضورم در دوبله، به واسطه مسعود کیمیایی وارد عرصه خوانندگی شدم اما هرگز نتوانستم روح خود را با فضای خوانندگی تطبیق دهم.

وی بی‌علاقگی را مهمترین دلیل عدم‌ورود به عرصه خوانندگی عنوان کرد و گفتدر سال‌های دور، زمانی که مسعود کیمیایی هنوز چهرۀشناخته‌شده‌‍‌ای در سینمای ایران نبود، من را برای خوانندگی به استودیو مولن‌رُژ برد اما هرگز نتوانستم روح خود را با فضای خوانندگی تطبیق دهم؛ به همین دلیل در همان ابتدای راه، مسیرم را از خوانندگی جدا کرده و به سمت دوبله رفتم.

 از قنادی تا دوبله…

عباس نباتی با اشاره به چگونگی ورودش  به دنیای هنر دوبله گفت: حضور من در عرصه هنر از «کافه قنادی» شروع شددر سالیان دور کافه قنادی (کمی بالاتر از چهارراه جمهوری)، پاتوق اصلی هنرمندان بود. من نیز که در آن زمان از اهواز به تهران آمده بودم، مدام به این کافه تردد داشتم تا اینکه روزی به واسطه خسرو پرویزی کارگردان اهوازی و مطرح تلویزیون به مرحوم علی کسمایی، نابغه بی‌بدیل هنر دوبله معرفی شدم.

نباتی با اشاره به سختی ورود به هنر دوبله در گذشته، اظهار داشت: در آن زمان، ماه‌ها طول می‌کشید تا هنرجو بتواند به جای یکی از نقش‌های اصلی در یک اثر نمایشی صحبت کند.

این مدیر دوبلاژ باسابقه ادامه داد: پس از ماه‌ها فعالیت در عرصه دوبله سرانجام ایرج دوستدار، دوبله یکی از نقش‌های اصلی فیلم «پسران کتی الدر» که جان‌وین و وین‌مارتین در آن ایفای نقش داشتند را به من سپرد. این فیلم داستان زندگی سه بردار بود و من به جای بردار کوچک خانواده که نقش آن را مایکل‌اندرسون بازی می‌کرد، صحبت کردم. ‌

وی یادآور شد: در این کار من بین دو سلطان دوبله ایران، ایرج دوستدار و منوچهر اسماعیلی می‌نشستم و همین موضوع استرس بسیاری را به من که در آن زمان تنها 18 سال داشتم، وارد می‌کرد اما خوشبختانه پس از آن توانستم جایگاه مناسبی در هنر دوبله پیدا کنم.

نباتی دوبله کارتون‌های «اکی‌یوسان» و «زورو» را از آثار به‌یادماندنی خود برشمرد و گفت: با دعوت پرویز نارنجی‌ها که از مدیر دوبلاژ‌های موفق زمان خود بود، برای کارتون اکی‌یوسان دعوت شدم و به جای شخصیت ژنرال این کارتون صحبت کردم.

دوست داشتم مهندس نفت شوم

وی در پایان «مهندس نفت» بودن را رؤیای کودکی خود عنوان کرد و گفت: من نیز مانند همه کودکان خوزستانی دوست داشتم در آینده مهندس نفت باشم اما هرگز نتوانستم به این مهم برسم گرچه بسیار خوشحالم که امروز هم پسر و هم دخترم توانستند در کسوت مهندسی فعالیت کنند.

عباس نباتی
عباس نباتی



تأیید تحلیل یک هفته قبل سینماژورنال با انتشار اولین تصویر رسمی پرستویی در “قاتل اهلی”⇔شباهت ملموس با سعید امامی در کانون توجه+عکس

سینماژورنال: حدودا یک هفته قبل و در جریان مراسم تشییع عباس کیارستمی بود که انتشار تصاویری از پرستویی در شمایلی جدید و شباهت این شمایل با سعید امامی این گمانه سینماژورنال را در پی داشت که پرستویی در فیلم تازه مسعود کیمیایی با عنوان “قاتل اهلی” بناست تصویری باشد از همان سعید امامی که زمانی کیمیایی به خاطر تولید فیلمهای “ضیافت” و “سلطان” با حمایت وی به شدت نقد شد.(اینجا را بخوانید)
به گزارش سینماژورنال حالا اولین تصویر رسمی منتشر شده از پرستویی در “قاتل اهلی” این گمانه را تأیید می کند. این تصویر که پرستویی یا “دکتر جلال سروش” را از نیم رخ نشان می دهد باز هم شباهتهایی ملموس دارد با سعید امامی. فقط کافیست دقت کنیم بر حالت نگاه و قوز بینی تا همه چیز دستمان بیاید.
فیلمبرداری در جاده کرج
فيلمبردارى فيلم سينمايى “قاتل اهلى” به تهیه کنندگی منصور لشکری قوچانی در جاده كرج ادامه دارد.
كارخانه اى در جاده كرج اين روزها ميزبان قاتل اهلى است كه پرويز پرستويى به همراه تعداد زيادى هنرور در اين لوكيشن جلوى دوربين فرشاد محمدى رفته اند.
فيلمبردارى اين فيلم يك هفته اى است در تهران آغاز شده و تاكنون همه بازيگران اصلى جلوى دوربين رفته اند. تهيه كنندگى “قاتل اهلى” را منصور لشكرى قوچانى برعهده دارد دارد و قرار است اولين نمايش آن در جشنواره امسال باشد.
پرویز پرستویی در نمایی از "قاتل اهلی"
پرویز پرستویی در نمایی از “قاتل اهلی”
فهرست عوامل فيلم “قاتل اهلى” عبارتند از:
نويسنده و كارگردان: مسعود كيميايى، مدير فيلمبردارى: فرشاد محمدى، طراح چهره پردازى: ايمان اميدوارى، مدير صدابردارى: ايرج شهزادى، طراح صحنه و لباس: امير حسين حداد، موسيقى: بهزاد عبدى، مدير توليد: بيژن سليم خانى، مشاور كارگردان: زامياد سعدونديان، دستيار اول كارگردان و برنامه ريز: حسين فلاح، عكاس: محمد مهدى دلخواسته، تصويربردار پشت صحنه:جواد بيات، منشى صحنه: شهرزاد مطلق، مدير تداركات: اسماعيل كلبى آبادى، مشاور طراح لباس: غزل آلوسى، گروه كارگردانى: مهران شهرآشوب، سياوش عرفانى، دستيار اول فيلمبردار: بهمن نادياب، نورپرداز: داوود محمدى، گروه فيلمبردارى: آنگينه ايسانيان، حسن لشگرى، اميرحسين واحدى، على نهاردانى، محمدعلى راحت، گروه صحنه و لباس: بهنام جعفرى طادى، على كاظمى، محمدرضا جنيدى، مهدى ابراهيمى، سحر كريمى، گروه صدا: على نعمتى، اميد قربانى، مجريان گريم: رضا باباپور، سمانه مراديان، ميلاد بهارلو، جانشين توليد: اميدقربانى، دستيار تداركات: محمدشاه محمدميراب، گروه خدمات: شهداد اژدرى، اميرنيكومنظرى، تامين هنروران: حميد بخشى نژاد، روابط عمومى: نداپزشك فلاح، نسترن حاجى عرب، مدير امور بازرگانى: مهشيد اهنگرانى، مدير امور رسانه اى: احسان ظلى پور.
بازيگران: پرويز پرستويى، پگاه آهنگرانى، امير جديدى، پرويز پورحسينى، لعيا زنگنه، حميدرضا آذرنگ، اميرحسين رستمى، حميدرضا افشار، رضا رشيد پور، اكبر معززى، سعيد پيردوست، شراره دولت آبادى، هستى محمايى و با حضور ثريا قاسمى.
تهيه كننده: منصورلشكرى قوچانى



درگذشت منتقدی که رمان کیمیایی را ویرایش کرد

سینماژورنال: جمشید ارجمند نویسنده و منتقد سینما امروز 23 تیر ماه درگذشت.

به گزارش سینماژورنال ارجمند حوالی ساعت 9 صبح چهارشنبه 23 تیر ماه بر اثر ایست قلبی درگذشت.  ارجمند از دو ماه قبل به دلیل عفونت در بیمارستان شهدای تجریش  بستری بود و در همین بیمارستان درگذشت.

 ارجمند اسفندماه به علت مشکلات قلبی در بیمارستان قلب تهران بستری شده بود و پس از بهبود نسبی در نوروز اما 19 فروردین بار دیگر به علت نارسایی قلبی و وخامت حالش به بیمارستان قلب برده شد و دوباره به منزل برگشت اما دوباره به بیمارستان رفت.

جمشید ارجمند از دهه 30 فعالیت نوشتاری‌اش را آغاز کرد و در مجله «ستاره سینما» و سایر مجلات نقد فیلم مطلب می‌نوشت و با منتقدانی همچون پرویز دوائی همدوره بود.

او چندین کتاب مهم – نزدیک به 20 عنوان – را از زبان فرانسه به فارسی ترجمه کرده و در زمینه ویرایش هم فعالیت داشته است. از جمله کتبی که وی ویراستاری کرد رمان “جسدهای شیشه ای” مسعود کیمیایی است.

“دوره دوجلدی درباره چند سینماگر”، “درباره سینما”، “فیلم‌ ساختن”، “سینماگر”، “دستور خط و نگارش”، “دست‌نامه‌ شیوه نگارش”، “گربه روی شیروانی داغ” و ۲۱ فیلم-قصه دیگر از آثار جمشید ارجمند است.

از جمشید ارجمند دو فرزند به نامهای محمد و لیلا باقی مانده است. لیلا ارجمند همسر شاهرخ دولکو منتقد و مستندساز بوده است.




چه شود؟⇐اميرحسين رستمى و رضا رشيدپور هم بازیگر فیلم کیمیایی شدند!!!+عکس

سینماژورنال: با تكميل فهرست عوامل پشت دوربين و اضافه شدن چند بازيگر جديد، فيلم سينمايى “قاتل اهلى” به كارگردانى مسعود كيميايى كليد خورد.

به گزارش سینماژورنال اميرحسين رستمى، رضا رشيدپور و ثريا قاسمى بازيگران جديد اين فيلم هستند كه قرار است در تازه ترين فيلم مسعود كيميايى جلوى دوربين بروند.

فيلمبردارى “قاتل اهلى” از صبح روز دوشنبه با يادى از عباس كيارستمى در تهران آغاز شده است.

اين فيلم داستان زندگى حاج آقا دكتر جلال سروش است كه نقش آن را پرويز پرستويى بازى مي‌كند.

قرار است اولين نمايش “قاتل اهلى” در جشنواره امسال باشد. تهيه كنندگى تازه ترين فيلم كيميايى را منصور لشكرى قوچانى برعهده دارد كه تاكنون فيلمهاى “خط ويژه”، “كوچه بى‌نام” و “عصر يخبندان” از او اكران و علاوه بر موفقيت در جشنواره در اكران عمومى نيز با استقبال مخاطبان روبرو شده است.

فهرست عوامل فيلم “قاتل اهلى” عبارتند از:

نويسنده و كارگردان: مسعود كيميايى، مدير فيلمبردارى: فرشاد محمدى، طراح چهره پردازى: ايمان اميدوارى، مدير صدابردارى: ايرج شهزادى، طراح صحنه و لباس: امير حسين حداد، موسيقى: بهزاد عبدى، مدير توليد: بيژن سليم خانى، مشاور كارگردان: زامياد سعدونديان، دستيار اول كارگردان و برنامه ريز: حسين فلاح، عكاس: محمد مهدى دلخواسته، تصويربردار پشت صحنه:جواد بيات، منشى صحنه: شهرزاد مطلق، مدير تداركات: اسماعيل كلبى آبادى، مشاور طراح لباس: غزل آلوسى، گروه كارگردانى: مهران شهرآشوب، سياوش عرفانى، دستيار اول فيلمبردار: بهمن نادياب، نورپرداز: داوود محمدى، گروه فيلمبردارى: آنگينه ايسانيان، حسن لشگرى، اميرحسين واحدى، على نهاردانى، محمدعلى راحت، گروه صحنه و لباس: بهنام جعفرى طادى، على كاظمى، محمدرضا جنيدى، مهدى ابراهيمى، سحر كريمى، گروه صدا: على نعمتى، اميد قربانى، مجريان گريم: رضا باباپور، سمانه مراديان، ميلاد بهارلو، جانشين توليد: اميدقربانى، دستيار تداركات: محمدشاه محمدميراب، گروه خدمات: شهداد اژدرى، اميرنيكومنظرى، تامين هنروران: حميد بخشى نژاد، روابط عمومى: نداپزشك فلاح، نسترن حاجى عرب، مدير امور بازرگانى: مهشيد اهنگرانى، مدير امور رسانه اى: احسان ظلى پور.
بازيگران: پرويز پرستويى، پگاه آهنگرانى، امير جديدى، پرويز پورحسينى، لعيا زنگنه، حميدرضا آذرنگ، اميرحسين رستمى، حميدرضا افشار، رضا رشيدپور، اكبر معززى، سعيد پيردوست، شراره دولت آبادى، هستى محمايى، كاترين اصلانى و با حضور ثريا قاسمى.
تهيه كننده: منصور لشكرى قوچانى

قاتل اهلی

قاتل اهلی

مسعود کیمیایی و منصور لشکری قوچانی در پشت صحنه "قاتل اهلی"
مسعود کیمیایی و منصور لشکری قوچانی در پشت صحنه “قاتل اهلی”




رونمایی از گریم امنیتی بازيگر كيميايي در مراسم كيارستمي+عکس⇔آیا کیمیایی به دنبال رهایی از کابوس انتساب به “سعید امامی” است؟

سینماژورنال: پرویز پرستویی بازیگری که دو دهه بعد از “آژانس شیشه ای” همچنان خاطره انگیزترین کاراکترش همان “حاج کاظم” فیلم حاتمی کیاست در تازه ترین تجربه بازیگریش جلوی دوربین “قاتل اهلی” مسعود کیمیایی می‌رود.

به گزارش سینماژورنال “قاتل اهلی” داستان زندگی یک شخصیت متنفذ امنیتی را روایت می‌کند با نام “دکتر جلال سروش” و ایفای نقش این شخصیت برعهده پرویز پرستویی است.

پرستویی در مراسم تشییع عباس کیارستمی به عنوان مجری مراسم حضور داشت و همین مجری گری بود که باعث شد به گونه ای کاملا ناخواسته از گریمی که کیمیایی برای نقش امنیتی “قاتل اهلی” برایش درنظر گرفته رونمایی شود؛ گریم یک مرد میانسال جاافتاده با ریشی آنکادر شده و عینکی با فریم مشکی.

آنچه از گریم پرستویی هویداست ماهیت مثبت کاراکتری است که در ورسیون های قبلی “قانل اهلی” بنا بود یک شخصیت منفی و حتی رانتخوار باشد اما گویا با حذف فرهاد اصلانی که در پیش تولید قبلی فیلم برای همکاری با کیمیایی قرارداد سفید امضاء کرده بود شمایل شخصیت اصلی “قاتل اهلی” از منفی به مثبت استحاله پیدا کرده است.

البته این امکان هم وجود دارد که کیمیایی پایان بندی فیلم را با نوعی آشنایی زدایی به پایان ببرد؛ یعنی شخصیت مثبت خود را در نهایت با ماهیتی مخوف معرفی کند؛ روشی که البته محافظه کاری این سالیان کیمیایی بعید است اجازه آن را بدهد.

شائبه ها از “ضیافت” تا “سلطان”

به گزارش سینماژورنال این اولین بار نیست که کیمیایی به سراغ یک شخصیت متنفذ امنیتی می رود؛ او پیشتر در “ضیافت” هم یکی از کاراکترهای داستان را بر محوریت یک شخصیت متنفذ امنیتی پیش برده بود؛ کاراکتری به شدت مثبت که فریبرز عرب نیا نقشش را ایفا می کرد و البته وجود همین کاراکتر زمزمه‌هایی را درباره ماهیت سرمایه گزار این فیلم شکل داد و شائبه همکاری کیمیایی با سعید امامی را ایجاد کرد.

این شائبه ها بعدتر و با ساخت “سلطان” که در آن طعنه های تندی به شهردار وقت تهران غلامحسین کرباسچی صورت گرفته بود پررنگتر شد بخصوص که یکی از دستیاران سابق کیمیایی که بعدا کارگردان شد، نیز این شائبه‌ها را به مطبوعات کشاند با این حال کیمیایی هیچ گاه این شائبه ها را تأیید نکرد و مدام آن را تکذیب کرد و البته در گفتگوهایش آن دستیار سابق را حسابی نواخت اما شابئه‌ها همچنان باقی ماندند…

رهایی از کابوس سعید امامی؟

هیچ بعید نیست که کیمیایی تصمیم گرفته باشد در “قاتل اهلی” روند داستان و ماجراها را طوری پیش ببرد که یک بار برای همیشه از شر آن شائبه ها خلاص شود؛ اگر بر گریم کیمیایی یا “دکتر جلال سروش” و البته عینک با فریم مشکی اش دقت کنیم بیش از هر چیز این شباهت نمادین با سعید امامی است که به چشم می‌خورد!

البته شباهتی که میان چهره بازیگر قبلی کاندیداشده برای این نقش یعنی فرهاد اصلانی و سعید امامی وجود دارد هم خود می‌تواند موید این ماجرا باشد. شباهتی که البته در نهایت به همکاری منجر نشد تا این پرستویی باشد که با گریمی متفاوت ایفاگر این نقش شود.

آیا همان وسواس ذهنی برآمده از پرسشهای مکرر درباره ماجرای سعید امامی و جوابهاي تكراري او بوده که شباهتی ناخواسته را رقم زده یا آن که کیمیایی قصد دارد برای یک بار هم که شده و با تصویرسازی نمادین آن شخصیت، برای همیشه از شر کابوسهایی که به واسطه منتسب کردنش به آن شخصیت پیش آمده بود رهایی پیدا کند؟ باید منتظر ماند و دید.

به گزارش سینماژورنال تهیه کنندگی “قاتل اهلی” را منصور لشکری قوچانی برعهده دارد و امیر جدیدی، پرویز پورحسینی، حمیدرضا آذرنگ، لعیا زنگنه و پگاه آهنگرانی از دیگر بازیگران فیلم هستند.

پرویز پرستویی با گریم "قاتل اهلی"
پرویز پرستویی با گریم “قاتل اهلی” در تشییع کیارستمی/عکسها: مهدی ماهری
پرویز پرستویی با گریم "قاتل اهلی"
پرویز پرستویی با گریم “قاتل اهلی” در تشییع کیارستمی



آنچه كيميايي از روند كاري كيارستمي نمي‌دانست+متن مرثیه‌نامه و یک گاف

سینماژورنال: مسعود کیمیایی که عباس کیارستمی سالها پیش و به هنگام ساخت “قیصر” به عنوان سازنده تیتراژ کنارش بود در رثای رفیق دورانش یادداشتی را منتشر کرد.

به گزارش سینماژورنال کیارستمی که سالها بعد از “قیصر” برای ادای احترام به رفیق قدیمی تیتراژ “سربازهای جمعه” را هم ساخته بود به بهانه تبریک تولد کیمیایی در پشت صحنه “متروپل” آخرین فیلم اکران شده کیمیایی هم حاضر شده بود.

اولین نکته شاید کمی غیرقابل قبول یادداشت کیمیایی در رثای رفیق قدیمی آنجاست که در توصیف کیارستمی او را چهره ای دانسته که در سرزمین خودش نوشته و ساخته! در حالی که کیارستمی در سالهای اخیر فارغ از تهیه کننده، حتی لوکیشنهایش را نیز در کشورهایی جز ایران پیدا می کرد.
آیا کیمیایی فیلمهای اخیر کیارستمی را ندیده بود؟؟؟

دومین نکته کاملا غیرقابل قبول که می‌تواند گافی برای کیمیایی باشد آن است که “ستایش مر آن ایزد تابناک،که پاک آمدم پاک رفتم به خاک” که از سروده های عارف قزوینی است را به میرزاده عشقی نسبت داده است.

⇓⇓⇓

متن  یادداشت کیمیایی را بخوانید:

عزای ملی هنر را اعلام کنید. جسمش رفت اندیشه اش ماند.«ستایش مر آن ایزد تابناک،که پاک آمدم پاک رفتم به خاک میرزاده عشقی» یکی دیگر از آنهایی که با هم بودیم و با هم شدیم رفت.
عباس کیارستمی رفیق من بود.تابنده زندگی کرد.سینماگر بزرگی بود که تا سینما سینماست می‌ماند.اندیشه‌گر و اندیشه سازی کرد.رفیق من در سرزمین خودش ماند و نوشت و ساخت. اینجایی بود.رفیق من به این سادگی در تاریخ هنر به دست نمی‌آید.می‌دانم تا آخر عمر سوگوارش خواهم بود.




بازیگر “اژدها…” جلوی دوربین کیمیایی می‌رود+لعیا زنگنه و پرویز پورحسینی هم قرارداد بستند

سینماژورنال: سه بازيگر جديد به جمع عوامل فيلم سينمايى “قاتل اهلى” به كارگردانى مسعود كيميايى اضافه شدند.

به گزارش سینماژورنال امير جديدي كه از نسل جديد بازيگران سينماى ايران است و اخیرا درام مهیج “اژدها وارد میشود” را روی پرده داشت، يكى از نقش هاى اصلى فيلم را بازى كند.
او براى اولين بار است كه با مسعود كيميايى همكارى خواهد كرد و به این ترتیب همبازی پرویز پرستویی شد که بازیگر نقش اصلی مرد فیلم یعنی ایفاگر کاراکتر رانتخوار کلان است.
پرويز پورحسينى و لعيا زنگنه دو بازيگر ديگر “قاتل اهلى” هستند كه در اين ميان زنگنه سابقه همكارى با كيميايى را در كارنامه اش دارد.
“قاتل اهلى” بازيگران ديگرى نيز دارد كه طى روزهاى آينده انتخاب خواهند شد.
آغاز فیلمبرداری از 20 تیر
پيش از اين بازى پرويز پرستويى، پگاه آهنگرانى و حميدرضا آذرنگ در اين فيلم قطعى شده بود. طبق برنامه ريزى انجام شده فيلمبردارى “قاتل اهلى” ٢٠ تيرماه در تهران آغاز ميشود.
منصور لشكرى قوچانى تهيه كنندگى جديدترين فيلم مسعود كيميايى را برعهده دارد.



بوي خوش “قاتل اهلي” بی حضور پولاد؟!

سینماژورنال: مسعود کيميايي بي ترديد يکي از شاخص ترين چهره هاي فرهنگ و هنر ايران زمين با بيش از نيم قرن حضور مستمر و خلق آثار ماندگاري چون “قيصر”، “داش آکل”،”خاک”، “گوزن ها”، “سفر سنگ”، “سرب”، “دندان مار”، “خط قرمز” و بسياري ديگر است.

کيميايي علاوه بر حوزه سينما آثار شاخصي مانند “حسد”، “زخم عقل”، “جسدهاي شيشه اي” و “سرودهاي مخالف ارکستر بزرگ ندارند” را در حوزه ادبيات به ثبت رسانده و همين امر سبب مي شود برخلاف بسياري از هم نسلانش به مردي براي تمام فصول هنر و انديشه تبديل شود که تاريخ فرهنگ و هنر اين سرزمين را وادار به توقف و برداشتن کلاه از سر براي نشانه احترام به سالها فعاليت تأثيرگذار و جريان ساز مي کند.

سينماي ايران شايد کمتر نامي مانند مسعود کيميايي را به خاطر دارد که به عنوان پرچمدار موج نوي سينماي ايران در دوره اوج فيلمفارسي به مبارزه با آن برخاست و با همراهي هم نسلانش موفق شد راه تفکر و صحبت از ارزشهاي انساني و اخلاقي را به سينماي آن دوران باز کند که اين مهم هرچند در سالهای اخیر گرفتار نوعی تکرار و پافشاری بیش از حد بر کلیشه ها شد اما به هر حال ردّپای پررنگ آن در سینمای ایران باقی است.

عدم حضور پولاد؛ فرصتی برای چهره های مستعد بازیگری

خبر عدم حضور پولاد کيميايي در پروژه “قاتل اهلي” پدر صحبتها و حواشي بسياري را پيرامون اين پروژه در بر داشته است.

 ديدگاههاي مختلفي که همگي به دنبال واکاوي دليل اصلي اين جدايي هستند. اصلي ترين مسئله مي تواند حضور پولاد کيميايي در نقش اصلي فيلم “گشت ارشاد2” باشد که شايد پدر و پسر را خواسته يا ناخواسته وادار به جدايي کرده است.

اما مسئله تأمل بر انگيز و اميدوار کننده در اين بين نگاهي به اسامي بازيگراني است که همگي با سينماي کيميايي معرفي و اعتباري براي خود ساخته اند.

بهروز وثوقي، بهمن مفيد، سعيد راد، فرامزر قريبيان، فريبرز عرب نيا، محمدرضا فروتن و بسياري نامهاي ديگر که با حضور در آثار کيميايي جاي پاي خود را در سينماي ايران محکم تر نموده اند سبب اميدواري نسل آينده سينماي ايران در دوران رکود ستاره شده و همگان را چشم انتظار پرده برداري از شخصيت هاي اصلي “قاتل اهلي” به خصوص بازيگران جوان آن مي کند.
خاتمه شایعات تکراری

يکي ديگر از دلايل اين امر مي تواند تصميم پدر و پسر براي خاتمه دادن به شايعات خسته کننده اي باشد که سالها پيرامون انتخاب نقش اصلي فيلمهاي مسعود کيميايي مطرح بوده و سناريوي تکراري آن مانند تم اصلي کارهاي کيميايي “سينماي قهرمان پرور” که به آن اعتقاد دارد هميشه با پرده برداري از پولاد کيميايي به عنوان قهرمان اصلي به پايان رسيده و شايعاتي را در پي داشته که ترکش هاي آن براي کارگردان و بازيگر باقيمانده است.

پولاد کيميايي بازيگر بدی نیست و عدم موفقيت او در کارهاي مسعود کيميايي با حضورش در آثاري چون “زندگي با چشمان بسته” و “گشت ارشاد” جبران شده.

 با این حال مسئله اميدوار کننده در اين بين معرفي چهره هاي جوان بعدي در سينماي کيميايي و رسيدن فرزندش به بلوغ سينمايي است که مي تواند موجب حضور چندين ستاره در سينماي ايران شود و شايد پولاد تصميم گرفته با اين بلوغ دوشادوش و به موازات پدر به موفقيت آفريني در حرفه خود بپردازد نه زير سايه که داغ هميشگي بر پيشاني فرزندان مردان بزرگ است و مي تواند حواشي بسياري را به دليل تعلق خاطر همگان به حضور در آثار پدرش از روي دوش او بردارد.

ای کاش پرستویی از آن شمایل تکراری اش دست بردارد

مسئله ديگري که بيننده را اميدوار به ديدن “قاتل اهلي” مي کند انتخاب پرويز پرستويي به عنوان نقش اصلي است که برای علاقمندان کيميايي می تواند نويد ديدن فيلمي جذاب با سواري خسته چون فيلمهاي کلاسيک مورد علاقه کارگردان نامدار سينماي ايران باشد؛

 البته اگر پرستویی دل به دل کیمیایی دهد و از آن شمایل تکراری فیلمهای یک دهه اخیرش که به تأسی از “آژانس شیشه ای” در آن جا مانده دست بکشد و کاراکتری تازه خلق کند.

اگر این اتفاق بیفتد بي ترديد زوج کيميايي و پرستويي مي توانند تجربه‌ای متفاوت را رقم بزنند.

امیدوار باشیم؟

اميدواري مخاطبين سينماي کيميايي به ديدن اثري جديد از او در صورت حفظ همين هوشمندي در انتخاب ساير بازيگران مي تواند ناکاميهای این چند سال را کمرنگ کرده و مجدداً شاهد صف هاي طولاني مخاطبين براي تماشاي اثر ديگري از اين کارگردان کاربلد شود.

بايد منتظر ماند و ديد آيا اين بار کيميايي که با همراهي منصور لشکري قوچاني پس از مدتها پیش تولید و تغییر تیم بازیگران به ثباتی نسبی در پیش تولید رسيده خواهد توانست حرف جديدي در سینمای خودش بزند يا مجددا گرفتار همان سناريوي قديمي خواهد شد؟ الله اعلم.




“قاتل اهلی” دوباره به جریان افتاد⇐پرویز پرستویی به‌جای فرهاد اصلانی نقش “یقه‌سفید” را بازی می‌کند+عکس

سینماژورنال: در حالی که چند هفته قبل از توقف کامل “قانل اهلی” خبر داده شده بود اما پيش توليد فيلم سينمايى «قاتل اهلى» به كارگردانى مسعود كيميايى دوباره از سرگرفته شد.

به گزارش سینماژورنال روز گذشته پرويز پرستويى براى ايفاى نقش اصلى فيلم تازه كيميايى با دست اندركاران فيلم قرارداد بست تا اولين همكارى اين بازيگر و كارگردان شكل بگيرد.
حذف اصلانی که قرارداد سفید بسته بود
حضور پرستویی در نقش اصلی “قاتل اهلی” حکایت از حذف فرهاد اصلانی دارد که در پیش تولید قبلی بنا بود نقش اصلی فیلم یعنی نقش یک یقه سفید متنفذ را بازی کند.
اصلانی برای بازی در “قاتل اهلی” قرارداد سفیدامضاء بسته بود اما در نهایت از پروژه کنار گذاشته شد.
بقيه عوامل و بازيگران «قاتل اهلى» در حال انتخاب هستند كه با قطعى شدن اين فهرست طى روزهاى آينده نام آنها رسانه اى خواهد شد.
طبق برنامه ريزى انجام شده فيلمبردارى «قاتل اهلى» به تهيه كنندگى منصور لشكرى قوچانى تا چند هفته ديگر در تهران آغاز ميشود.
“قاتل اهلی” درباره یقه سفید یا رانتخوار کلانی است که دچار مشکلات عدیده با اعضای خانواده و بخصوص فرزندانش است.
کیمیایی به بهانه حضور پرستویی به عنوان نقش اصلی فیلم “قاتل اهلی” یادداشتی را منتشر کرده است. متن یادداشت کیمیایی را بخوانید:
با پرويز پرستويى دير شده بود
دوباره فيلم ميسازم. از آخرين فيلمم چهار سال ميگذرد. «قاتل اهلى» يكسال پيش توليدِ فقط فيلم نوشت را گذراند. منصور لشكرى قوچانى در يك موقعيت سختى قرار داشت، اين بنده را كامل ميخواست. با تمام سياه و سفيدها… تا آخر. به دنبال «يكجايى» من بود. من نگاهم به اين «فيلم نوشت» تمام شده بود. لشكرى هنوز به دنبال «من» ميگشت… تا شد. اما تاشدم تا شد.
دكتر جلال سروش اصل و دانسته  «قاتل اهلى» است. فيلم را مي بينيد. يك آدم تازه كه پنهان مانده بود؛ سخت بود. آقاى پرويز پرستويى شد.
تا امروز… با پرويز پرستويى دير شده بود. آن تنهاىِ قلدرِ ضرب ديدهِ تنها مانده و مانده تا موسفيد كرده و از پا نيفتاده من پيدا شد. پيدا بود، دير شده بود.
قرار بر اين است سازهاى خود را كوك كنيم تا اركستر «قاتل اهلى» آهنگ و قطعه سينماى ملى ما را بنوازد. بازيگران ديگر «قاتل اهلى» همه از قلب انتخابى صحيح مي آيند.
در هفتاد و پنج سالگى، فيلم «قاتل اهلى» كه نگاهِ آمده از تجربه هاى سخت كشيده امروز من است ساخته ميشود.
کیمیایی در کنار پرستویی و لشکری قوچانی
کیمیایی در کنار پرستویی و لشکری قوچانی



کارمند “هنروتجربه”: فراستی باید ۷۴ ضربه شلاق بخورد/خبرگزاری اصولگرا: مدیر “هنروتجربه” چند ضربه شلاق باید بخورد؟

سینماژورنال: حدودا  5 سال بعد از زمانی که مسعود فراستی با استفاده از واژه “استمناء” در توصیف “جرم” مسعود کیمیایی در “هفت”ی که جیرانی روی آنتن می فرستاد کلی حاشیه ساز شد، حالا فراستی باز هم با به کار بردن واژه ای دیگر در کانون حاشیه قرار گرفته است.

به گزارش سینماژورنال واژه جدید فراستی “دیاثت” نام دارد که البته برخلاف استمناء ریشه ادبی هم ندارد و در هیچ فرهنگ لغتی موجود نیست. فراستی در برنامه “هفت” در نقد فیلم “دونده زمین” کمال تبریزی که در گروه “هنروتجربه” روی پرده است این واژه را به کار برده است و همین باعث بروز حواشی فراوانی شده است.

از یک طرف چهره ای که سالهاست در حلقه بالایی صنفی موسوم به منتقدان و نویسندگان خانه سینما حضور دارد و البته به کارمندی برای هنروتجربه هم مشغول است، مجازات فراستی را به خاطر این تعبیر 74 ضربه شلاق دانسته است؛

این عنصر بالادستی آن حلقه که به نظر می‌رسد اطلاعات حقوقی مرتبط با این ماجرا را از یکی دیگر از حاضران در حلقه که سالها به کار وکالت مشغول است و قاضی تحقیق بوده، گرفته، در اقدامی محافظه‌کارانه خبر این مجازات را از سایت رسمی‌اش منتشر نکرده و به انتشار آن در کانال شخصی اش بسنده کرده است!

از آن طرف خبرگزاری اصولگرای “فارس” هم در گزارشی که بر این ماجرا رفته این پرسش را طرح کرده که امیرحسین علم الهدی مدیر گروه هنروتجربه بخاطر فیلمهای توهین آمیز مانند “دونده” چند ضربه شلاق باید بخورد؟

سینماژورنال گزاش “فارس” در این باره را ارائه می دهد:

فراستی و فیلمی که مصداق «دیاثت هنری» است

مسعود فراستی که به تنهایی و در سالن خالی «دونده زمین» کمال تبریزی را دیده بود در “هفت” گفت: «کارگردان و تهیه کننده محترم در جایی گفته‌اند این فیلم نقدی بر وضعیت دولت قبل است. فیلم ابدا علیه دولت قبل نیست. فیلم علیه مردم است. فیلم به شدت بی غیرت است. همان بی غیرتی که اخیرا آقای جوادی آملی بر آن اشاره کردند که فروش خانه و مملکت به بیگانه مصداق کامل بی غیرتی است. ما دیاثت فرهنگی و هنری هم داریم که متاسفانه فیلم، چنین دیاثت و فروش غیرتی در آن است».

همین جملات کافی بود تا با خلق عبارت «دیاثت هنری» در ادامه عبارت های مشابهی چون دیاثت فرهنگی و دیاثت سیاسی مخالفان «هفت جدید» با انواع و اقسام نظرات، نگاه و تحلیل ها به سراغ فراستی بروند و بگویند فراستی به تبریزی توهین کرده و خیلی سریع کار به مرور قانون رسید و ماده 608 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1375 در شبکه مجازی دست به دست می شد که در آن آمده است : « توهین به افراد از قبیل فحاشی و استعمال الفاظ رکیک، چنانچه موجب حد قذف(متهم کردن فرد به زنا و لواط) نباشد،  به مجازات شلاق تا 74 ضربه و یا پنجاه هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی خواهد بود.» و گفتند فراستی برای استفاده از این عبارت باید 74 ضربه شلاق بخورد، از سوی دیگر موافقان نیز بیکار نبودند و این عبارت را توهین آمیز نداستند بلکه نقدی در رابطه با ساخته تبریزی می‌دانستند.

آخرین اثر کمال تبریزی چه کرده است؟

فارغ از همه حاشیه‌های «هفت» اخیر، هیچ‌کس به سراغ «دونده زمین» نرفت و نگفت آخرین اثر کمال تبریزی چه کرده است که منتقد آن را مصداق دیاثت هنری دانسته و توهین به شعور مردم می‌داند؟ چگونه آثاری در تحقیر فرهنگ ایرانی و ارج نهادن به یک خارجی، با افتخار ساخته می‌شوند و برای جذب مخاطب آن را سیاسی جلوه می‌دهند؟ و سوال اصلی این است که بر اساس کدام معیار و ملاک این آثار اکران می شوند؟

برای دور زدن اداره نظارت چند ضربه شلاق باید خورد؟

اگر تصور کنیم که فراستی با گفتن این عبارت که نمی دانیم از منظر قانون مصداق الفاظ رکیک هست یا خیر به تحمل شلاق محکوم می‌شود با کارگردانی که در اثرش در 90 دقیقه نه به یک نفر  بلکه به جامعه ایرانی توهین می‌کند چه باید کرد؟ یا جناب علم‌الهدی که به نظر می‌رسد با دور زدن نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی این آثار را در گروه «هنر و تجربه» اکران می‌کند چند ضربه شلاق را باید متحمل شود؟

سحر دولتشاهی در نمایی از "دونده زمین"
سحر دولتشاهی در نمایی از “دونده زمین”