#ابراهیم_امینی نویسنده فیلم مطرح کرد⇐#موقعیت_مهدی، یک فیلم جنگی خالص نیست!/ این فیلم، یک ملودرام عاشقانه است!/متأسفانه برخی از فیلمهای حول جنگ، بیش از آنکه نگاهشان به مخاطب باشد، به مدیریت بالادستی نظر دارند!/نمیخواستیم یک فیلم کلیشهای بسازیم که صرفاً مدیران آن را تحسین کنند!/تلاش کردیم مدیران را فقط بهعنوان بخشی از مخاطبان فیلم در نظر بگیریم!/با بخشی از وجود مدیران حرف زدیم که در همه مخاطبان دیگر هم مشترک است!
سینماروزان: فیلم «موقعیت مهدی» فیلم بااحساسی شده است و «عاطفه» همیشه روی مخاطب کار میکند.
ابراهیم امینی نویسنده فیلم موقعیت مهدی با بیان مطلب فوق به خبرگزاری مهر گفت: زمانی که میخواستیم فیلم #موقعیت_مهدی را بنویسیم، درباره ژانر آن بسیار با هم حرف میزدیم. در نگاه اول شاید اینگونه به نظر برسد که ژانر این فیلم از ابتدا مشخص بود که جنگی است، اما وقتی در کار پیش رفتیم، احساس کردیم قصهها و موقعیتهای خانوادگی برایم جذابتر است و دوست داریم درباره «خانواده» صحبت کنیم. بعدها که نسخه سینمایی از نسخه سریال تفکیک شد و خیالمان راحت شد که بخشهای جنگی را میتوان در سریال مطرح کرد، تصمیم گرفتیم در نسخه سینمای روی رابطه دو برادر و اساساً مفهوم «خانواده» متمرکز شویم.
امینی ادامه داد: این فیلم به معنای ژانری، یک فیلم جنگی خالص نیست. این فیلم یک ملودرام عاشقانه است و برای همین است که احساس میکنم میتواند فروش خوبی هم در گیشه داشته باشد. این فیلم میتواند رابطه خوبی با نسل جدید برقرار کند، نسلی که شاید هیچ رابطه مستقیمی با جنگ نداشته باشد و هیچ دغدغه و مطالعهای هم در این حوزه نداشته باشد
این نویسنده افزود: همه آدمها از نسلهای مختلف، احساس و «عاطفه» را میفهمند. یک فیلم اگر بتواند تأثیر عاطفی و حسی روی مخاطب بگذارد، برنده است. درباره «موقعیت مهدی» این اتفاق افتاده است. فیلم مخاطب را درگیر میکند. این یک ملودرام عاشقانه با پسزمینه جنگی است.
ابراهیم امینی تاکید کرد: دغدغهمان این بود که چه کنیم به دام کلیشهها نیفتیم. موضوع، عادتها و شاید تا حدودی خواست و انتظار مدیران ما را به سمت کلیشهها سوق میداد، اما باید این نگرانی را جدی میگرفتیم. باید مقاومت میکردیم. ما نمیخواستیم یک فیلم کلیشهای بسازیم که صرفاً مدیران آن را تحسین کنند. میخواستیم اثری بسازیم که با مخاطب ارتباط برقرار کند.
امینی تاکید کرد: متأسفانه برخی از فیلمهایی که با موضوعات حول جنگ ساخته میشوند، بیش از آنکه نگاهشان به مخاطب باشد، به مدیریت بالادستی نظر دارند. مدیرانی که شاید بودجهای را برای کار در نظر گرفتهاند و در ازای آن توقعاتی هم دارند. البته در کار ما هم باید نظر مدیران تأمین میشد و اینگونه نیست که مدعی باشیم میخواستیم کاری بسازیم که مدیران آن را نپسندند، اما واقعیت این است که ما تلاش کردیم مدیران را فقط بهعنوان بخشی از مخاطبان فیلم در نظر بگیریم. همه اینها در کنار هم میشوند «مردم» و ما تصمیم گرفتیم با بخشی از وجود مدیران حرف بزنیم که در همه مخاطبان دیگر هم مشترک است.