1

از جوک کیمیایی تا سیلی شکیبایی/از کل‌کل‌های درویش تا سنکوپِ رخشان!

سینماروزان: بیتا فرهی آذر۱۴۰۲ مرحوم شد در حالی که به عنوان نمادی والا از هنرمندان شیک و باپرنسیب، نامش در اذهان باقی ماند.

 

به گزارش سینماروزان، فریدون جیرانی چندی قبل از فوت بیتا فرهی گفتگویی تفصیلی با او انجام داد که در زمان خود منتشر نشد و حالا فرازهایی از گفته های بیتا فرهی را به نقل از اعتماد می‌خوانید:

 

–ازدواجم چهار سال طول کشید و بعد به دلایلی دوستانه و با رفاقت جدا شدیم ولی تا زمانی که زنده بود، رفاقت مان سرجایش بود تا اینکه دو سال پیش فوت کرد ولی به هر حال زندگی دونفره ما دوام پیدا نکرد و بعد از ازدواج اول نیز دیگر ازدواج نکردم.

 

–شوهرم(آقای قریشی) چاپخانه بسیار عظیمی داشت و کار فرهنگی میکرد، کتاب هفته کار شوهر من است که از کتاب های متشخص زمان خود بود و همین الان هم نایاب است. اواخر هم کار چاپ کتاب درسی انجام می‌داد.

 

–شوهرم علاقه ای به سینما نداشت، مرد اسپرتی بود و اهل تنیس و اسکی، ورزش می‌کرد و روزگار را جور دیگری میدید، اهل سینما نبود و گذری به سینما نداشتیم.

 

–حاصل ازدواجم یک دختر به اسم مهساست که دیپلم را در ایران گرفت و بعد به فرانسه رفت و تحصیلاتش را کامل کرد و ازدواج کرد و نوه ای دارم که عاشقش هستم. نوه من دختری سه سال و نیم است به اسم “تسا”.

 

–برای فیلم “هامون” اصلا دورخوانی نداشتیم، سناریو را داشتم، اولین روز فیلمبرداری، مهرجویی و گروهش دنبالم آمد و رفتیم کتابسرا تا ترس نداشته باشم. مهرجویی سعی می‌کرد از خودم بازی بگیرد و من چون شنیده بودن بچه ها خیلی راحت بازی می‌کنند، کودکانه جلوی دوربین رفتم.

 

–در “هامون” صحنه های روانشناس و روانکاو خیلی مشکل بود. با جلال مقدم بازی داشتیم و بسیار سخت بود، دیالوگ ها و بازی سخت بود ولی ما راحت گرفتیم. صحنه سیلی زدن خسرو شکیبایی به من هم واقعا سورپرایز بود چون اول گفتند سیلی می‌زنیم و بعد گفتند نمی‌زنیم ولي نهایتا سیلی خوردم، جا خورده بودم و درد داشت‌. خسرو شکیبایی خیلی ناراحت شده بود که بهش گفته بودند سیلی بزند.

 

–در اولین رونمایی “هامون”، مردم خیلی برخورد خوبی داشتند و فکر می‌کردند همسر خسرو شکیبایی هستم در حالی که پروین جان(همسر شکیبایی) همراهمان بود.

 

–سواد و استعداد بازیگری کنار هم مهم است و استعداد هم باید ذاتی باشد و اندکی هم اکتسابی.

 

–مریل استریپ بازیگر خوبی است ولی فیلمنامه های خوبی برایش می نویسند و مثل اینجا نیست که فقط رل مادربزرگ‌ها را برای ما بنویسند و تقریبا هیچ رل بدردبخوری نباشد.

آخرین حرفهای بیتا فرهی
آخرین حرفهای بیتا فرهی

–من فيلم “اعتراض” را خیلی دوست دارم چون نقش متفاوتی بازی کردم، زن متفاوتی بود، ریخت و شمایل متفاوتی داشت و گویش و فرم حرف زدن دیگری داشت.

 

–به کیمیایی گفتم، من تکنیک نمیشناسم و نه لنز میشناسم و نه چیز دیگر و ایشان خندید و گفت شما همینی که هستی، باش. یادم است سرصحنه “اعتراض”، کیمیایی میخواست خنده ای طبیعی از من بگیرد و یک دفعه آمد در گوشم جوکی گفت که خنده ام گرفت و همزمان آن نما توسط اصغر رفیعی جم ضبط شد. در “اعتراض” داریوش ارجمند هم بود که بسیار بازیگر قدرتمندی است و یکی از بهترین بازیهایش در همین فیلم بود.

 

–من هم با مهرجویی راحت بودم و هم با کیمیایی، مقابل این دو راحت بودن و آنها مرا آزاد و راحت می‌گذاشتند ولی احمدرضا درویش این طور نبود.

 

–احمدرضا درویش بسیار کارگردان خوبی است و سخت پسند و مشکل و بسیار سر بازی در “کیمیا” کل‌کل میکرد.

 

–کار با رخشان بنی اعتماد بسیار سخت بود، برای “خون بازی” سه ماه روخوانی کردیم، سه ماه کار و روخوانی هم باید جلوی خودش انجام می‌شد.

 

–یکی از سخت ترین صحنه های “خون بازی” جایی بود که مادر به دخترش هرویین می‌داد و من یکی دو بار اجرا کردم و خوب بود ولی رخشان تا برداشت ۱۲ و ۱۳ ادامه داد چنان که داشتم سکته میکردم یعنی مرا رساند به جایی که داشتم سنکوپ میکردم یعنی آن قدر گرفت و گرفت و گرفت که به اوج رسید و بعد کات داد.

 

–کیمیایی صبح به صبح دیالوگها را میداد و از فیلمنامه کامل، خبری نبود ولی مهرجویی سناریوی کامل داده بود و دیالوگها کمتر تغییر می‌کرد.

 

 

 

 




#احمدرضا_درویش کارگردان باسابقه در کارگاه انتقال تجربه‌ی شیراز متذکر شد: درباره میراث هنری این دوران، ۶۰۰ سال آینده قضاوت خواهد شد!/به‌جای قضاوت همکاران، به‌دنبال درک حقیقت بروید!/دیجیتال و هوش مصنوعی، نباید ما را به سمت وادادگی ببرد!/سینمای قبل از انقلاب هم دستاوردهای خود را داشت/ولی امروز فقط سی تا چهل فیلمبردار درجه یک داریم/با نگاه ژورنالیستی نمی‌شود فیلمساز شد!/مگر می‌شود صاحب اثر را جدا از اثر دید؟

سینماروزان/محمد شاکری: اینکه انسان به سراغ کاری می‌رود، به جهان‌بینی، تربیت، سلوک، نگاه به اطراف و تلقی‌اش از اثری که می‌گذارد، بستگی دارد. مثلا ما کشاورزان بسیاری داریم اما شاید کسی دوست داشته باشد در طول چهار فصل از خاک برداشت کند، اینکه کشاورزی بخواهد در این زمینه فعالیت کند با کسی که می‌خواهد تنها پسته و گردو بکارد متفاوت است، این مساله به معنی بی ارزش بودن فعالیت کشاورزان چهار فصل نیست بلکه به نگاه و کشش او وابسته است.

احمدرضا درویش کارگردان ژانر جنگ با بیان مطلب فوق در کارگاه انتقال تجربه در هفته فیلم هنروتجربه در شیراز گفت: ما در حوزه‌های مختلف مثل ادبیات، معماری و… دائما با مجموعه‌ای از پدیده‌ها مواجه هستیم، کم‌تر پیش می‌آید که وقتی با این پدیده‌ها روبه‌رو می‌شویم به کسانی که این پدیده‌ها را خلق کرده‌اند، فکر کنیم؛ اینکه خالق اثر هنگام خلق به چه چیزی فکر کرده، در چه موقعیتی بوده و هندسه ذهنش چه بوده است. زمانی که رابطه اثر با صاحب اثر را متوجه نمی‌شویم وارد دیدگاهی انتزاعی می‌شویم، مگر می‌شود صاحب اثر را جدا از اثر دید؟ یادمان باشد، روزی می‌رسد که ما نخواهیم بود، درباره دوره‌ای که ما برای آن انتخاب شده‌ایم، ۶۰۰ سال آینده قضاوت خواهد شد.

کارگردان «رستاخیز» خاطرنشان کرد: بخش زیادی از انرژی جوانان فعال سینمایی که برای ورود به جهان حرفه‌ای سینما کار تجربیِ جدی انجام می‌دهند، صرف قضاوت کارهای یکدیگر می‌شود در صورتی که کار فیلمساز این نیست؛ کار فیلمساز درک و بیان حقیقت از دریچه نگاه خود با موضوعات مختلف و فرم سینماست، هر فیلمسازی ترجمان خاص خود را دارد، دغدغه اصلی فیلمساز باید صرف این بخش شود. مگر می‌شود یک تصنیف ماندگار تاریخی ساخته شود و صاحب اثر، فردی معمولی باشد؟ اثری ماندگار است که از ذهن موثر تابیده باشد.

درویش درباره جایگاه هنرمند و خالق تاکید کرد: مرتبت هنرمندی یعنی هنرمند به جایگاهی از نگاه به هستی می‌رسد، خودش را در جریان هستی طوری پیدا می‌کند که لباس هنر در قامت او اندازه و قابل تشخیص است، وقتی لباس هنر قابل تشخیص و در قواره اندام یک هنرمند بریده و دوخته شود، آثار بزرگی مثل «شاهنامه»، «مثنوی معنوی»، «فیه ما فیه» و بسیاری از آثار مهم و ماندگار دیگر، ایجاد خواهد شد. پس قبل از فیلمساز شدن باید به مساله مرتبت هنرمندی توجه شود.

این فیلمساز در ادامه تصریح کرد: شما فیلمساز هستید و همه پدیده‌های جهان برای شما مواد و دست‌مایه‌هایی هستند تا اثری را تولید کنید و عصاره اصلی در ذهن شما را برای تولید اثر ایجاد کنند. جریان نقد در جهان تولید اثر نیست، ما باید اثری را برای نقد شدن تولید کنیم. البته فیلمساز وظیفه دارد به‌وسیله اثری که تولید می‌کند، چیزهایی را نقد کند. نگاه‌های ژورنالیستی، نگاه فیلمساز نیست. هرگاه خواستید بدانید در چه بستری از سینما حرکت کنید، به مسائلی که می‌شنوید و در ذهن‌تان می‌نشیند اما شما را به موضع‌گیری وادار نمی‌کند و یک افقی واقعی را ترسیم می‌کند، توجه کنید.

او توضیح داد: فضای فکری و حرف‌هایی که از گوشه و کنار می‌شنوید، از جنس کوچه هنر نیست؛ عرصه محل هنر کشف و شهود، دستیابی به جریان حقیقت هستی و رسیدن به مرحله تسلیم است به‌طوری که به جایی می‌رسید که دیگر نمی‌توانید موضوع موجود در ذهن‌تان را نسازید. شما صیاد نیستید بلکه صید هستید چراکه در رابطه شناخت هنرمند از خود و جهان پیرامونش اتفاقی رخ داده است. واقعیت‌های جهان اطراف مثل جهان دیجیتال و هوش مصنوعی، ما را به سمت وادادگی عضلانی می‌برد اما هنرمند، عضلات روانی و ذهنی خود را محکم می‌کند پس کار سختی در پیش دارد.

کارگردان «دوئل» در بخش دیگری از صحبت‌هایش درباره سال‌های ابتدایی فعالیت هنری‌اش بیان کرد: سینمای قبل از انقلاب هم دستاوردهای خود را داشت ولی قرار شد بعد از انقلاب، سینمای دیگری پایه‌ریزی شود اما هیچ زیرساخت، طراحی و افقی از سینمای جدید وجود نداشت، در چنین فضایی، هسته مقاومی وجود داشت و اصلا اجازه ورود به نیروهای جوان و دارای انگیزه‌های متفاوت نمی‌داد.

درویش ادامه داد: سینمای ایران در حال حاضر حداقل ۳۰ الی ۴۰ فیلمبردار درجه یک دارد، قبل از انقلاب نیز فیلمبردار خوب وجود داشت اما قابل مقایسه با وضعیت فعلی نیست، این مساله در زمینه طراحی صحنه، تدوین، موسیقی و… نیز وجود داشت.همچنین در بخش طراحی صحنه باید گفت که اصلا چنین رشته‌ای در سینما به‌طور حرفه‌ای وجود نداشت و اساسا قرار نبود که اتفاقات جدی‌ای رخ دهد. در عرصه بازیگری و فهمی که از مقوله تولید و تهیه‌کنندگی در کشور وجود دارد، دچار پیشرفت قابل ملاحظه‌ای بوده‌ایم. آثاری که بعد از انقلاب تولید و ماندگار شده، بدون شک تهیه‌کننده درجه یکی داشته‌اند که در چهل سال اخیر به دست آمده‌اند. البته باید گفت که هنوز چالش‌ها و حفره‌های بسیار جدی‌ای در سینما وجود دارد.

 

این کارگردان در بخش دیگری از صحبت‌هایش درباره چگونگی انتخاب عوامل و ورود به فیلم تصریح کرد: انتخاب عوامل مربوط به بخش تولید است؛ برای جاده‌ای که می‌خواهید بکشید تا به آدرس مورد نظر برسید، به تشخیص کارشناسی نیاز دارید. فیلمساز و مولف با عناصری که در خدمت یک فیلم قرار می‌گیرند، تفاوت دارد؛ مهم‌ترین تفاوت او این است که امضاکننده اثر است درصورتی که به عوامل دیگر گفته می‌شود که چگونه و در کجای کار به درستی حضور داشته باشند، این نکته، تفاوت مهمی است که در همه بخش‌های هنر و خالقان آن وجود دارد.

احمدرضا درویش در شیراز
احمدرضا درویش در شیراز

کارگردان «سرزمین خورشید» تاکید کرد: باید به جایی برسید که صحنه خودش بخواهد چگونه آن را فیلمبرداری کنید، تا وقتی که مریض نشوید، حال‌تان بد نشود، گرفتار نشوید و حلقه کاری که می‌خواهید انجام دهید، گلوی‌تان را فشار ندهد، فیلم‌تان، فیلم نمی‌شود به همین دلیل می‌شنویم که بسیاری از آثار مهم دنیا، آثاری هستند که ساخته نشده‌اند.

او در پایان درباره تفاوت فیلم‌های «دوئل» و «رستاخیز» توضیح داد: «دوئل» تعبیر و نگاه من به جنگ است که کاملا واقعی نیست و متاثر از آن است. در «رستاخیز» تلاش شد که به تاریخ توجه اساسی شود اما به این معنا نیست که از جریان خیال جدا شود، در جاهایی که تاریخ اجازه می‌داد و سکوت شده بود، درام شکل می‌گیرد و من توانستم که مظروف ذهن خود را به کار بیندازم.

هفته فیلم هنر و تجربه شیراز با همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس، گروه سینمایی هنر و تجربه، مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی و انجمن سینمای جوانان فارس برگزار می‌شود.




#احمدرضا_درویش کارگردان متخصص سینمای جنگ در #جشنواره_مقاومت اظهار داشت: پابرهنه‌ها بودند که جنگ را اداره کردند!/شخصیتِ برآمده از همان پابرهنه‌ها باید در آثار جنگی تجلی پیدا کند/جنگ برای من تمام نشده!/هنوز جنگ هست…/آغوش سینمای جنگ باید به روی همه باز باشد/نباید در توزیع امکانات تولید، خودی و غیرخودی داشت!

سینماروزان/امید عشریه: برای نسل ما وقتی جنگ تمام شد، جنگ شروع شد و یا ادامه داشت. جنگ برای ما هشت سال نبود. چه بسا برای برخی از جمله من تمام نشده است. نه به لحاظ ذهنی و نه متاثر از مسایل روحی و معنوی، که خیلی جدی و همینطور ادامه دارد، هنوز جنگ هست و ما در محضر خاطرات دوران دفاع مقدس هستیم و آنها را به اجرا در می‌آوریم.

#احمدرضا_درویش کارگردان متخصص در ژانر جنگ با بیان مطلب فوق در #جشنواره_مقاومت گفت: طبقه اجتماعی جنگ ما علیه دشمن در دوران دفاع مقدس و دفاع از کشور با پابرهنه‌ها بودند و اینها جنگ ما را اداره کردند و در این تردیدی نیست و شخصیت های برگرفته از همان مردم در فیلم ها، آثار، نقاشی و آثار تجسمی ما باید تجلی پیدا کند؛ روح نسل های پا برهنه، که عاشقانه در محضر و رکاب امام راحل حضور یافتند.

کارگردان فیلم «دوئل» افزود: واقعیت این است که بر اثر مرور زمان و بعد از جنگ و تغیییرات و تحولات اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی، این تغییرات در بدنه افرادی که در جنگ حضور داشتند صورت گرفته است. این خطر هم می تواند وجود داشته باشد که اصولا تحلیل های ما هم نسبت به دوران جنگ به سمتی برود که رنگ و بوی دیگری دارد.

درویش ادامه داد: در جنگ، فن، فناوری و تجهیزات هم بوده اما مقدمه همه اینها نیروی انسانی بوده که برگرفته از روح انقلاب و طبقه ای از مردم است که عاشقانه حضور پیدا کردند و معامله کردند و جهاد فی سبیل الله ترجمه اش در دوران جنگ ماست و این فرق جنگ ما با جنگ های دوران کلاسیک است.

وی افزود: در خیلی از جنگ ها، حوادث و رخدادها کمابیش بوده ولی آن چیزی که در جنگ ما اهمیت دارد این است که جنگ برای خداست و در دوران معاصر دوباره جریانی به این ادبیات و معرفت شکل بگیرد و سینه سپر کرده و با خدا معامله کند. متاثر از این و همان دیدگاه که جاری بود اولین جرقه های تولید فیلم زده شد و پرچمدار اصلی این حرکت کسی است که چنین صحنه هایی را ساخته است.

وی افزود: سهم سینمای جنگ و دفاع مقدس در توسعه سینمای ملی ایران و شکل گیری سینما از ابتدای امر تاکنون بر کسی پوشیده نیست. در شرایطی که کشور در حال بنیانگذاری نگاه جدیدی بعد از انقلاب و در تراز انقلاب برای سینما بود و چیزی هم نگذشت که جنگ شکل گرفت، دوربین لازم بود که نسلی درگیر دوربین و جنگ و سلاح و جنگ شدند. تربیت شدند و معارف دفاع مقدس و سینما و تصویر و صدا را درک کردند و از این ها آثاری ایجاد شد که می شود گفت عمودهای خیمه بزرگ سینمای ایران هستند.

وی گفت: ضمن ارزشگذاری برای تمام آثار سینمای ایران، سینمای دفاع مقدس را نجات بخش سینما از حیث معرفتی و زیبایی شناختی، فنی، تکنیکی می‌دادم و بهترین سینماگران ایران آموخته های خود را از سینمای دفاع مقدس دارند.

کارگردان «سرزمین خورشید» گفت: آغوش سینمای جنگ برای همه باید باز باشد و در توزیع امکانات نباید خودی و غیرخودی داشت و به هر کسی که می خواهد در این بستر، دوربین، صدا ، میکروفون و قلمش را کار بیاندازد باید میدان داده شود.

وی افزود: ابراهیم حاتمی کیا در ۲۴ سالگی دیده بان را ساخت و این که امروز بچه های ۲۴ ، ۲۵ ساله ما به عراق می روند و در غربت و فضایی بسیار عجیب و غریب فیلم می سازند و شجاعانه دوربین خود را به صحنه پلیدترین پدیده های جهانی می برند، این دستاورد ابراهیم حاتمی کیا، سیف الله داد و رسول ملاقلی پور است. اگر آن ایثار و حماسه و شهید آوینی و تلاش های عزیزان ما در دوران دفاع مقدس در فیلمسازی نبود امروز قطعا دچار مشکل می شدیم.

درویش همچنین گفت: مردم ما با خون، بغض و سکوت رمزآلود خود در سال های ستم و تجاوز نقطه اتصال با تاریخ معاصر خود دارد و می گوید من کوتاهی نکرده ام. این دستاورد بزرگی است. پیشانی این احساس مال مردم پابرهنه و مستضعف است. آن چیزی که من را برانگیخته می کند همین است.

درویش در عین حال اظهار داشت: فیلم ضدجنگ بد نیست اما فیلم نباید ضد دفاع نباشد. جامعه ما به فیلم ضد جنگ نیاز دارد و جنگ در هیچ فرهنگ، دین و آیینی پذیرفتنی نیست.

احمدرضا درویش: جنگ تمام نشده!
احمدرضا درویش: جنگ تمام نشده!




#احمدرضا_درویش کارگردان سینما بیان کرد: وقتی دولت اعتدال به شکلی کاریکاتوری #رستاخیز را پایین کشید، پنج شش فیلمنامه نوشتم!/فیلمنامه کمدی هم نوشته‌ام!!/دوستانی قبلا در جایگاهی بودند که نباید می‌بودند!/صبر من زیاد است و می‌دانم #رستاخیز بالاخره اکران می‌شود!

سینماروزان/کیوان بهارلویی: وقتی وضع #رستاخیز مشخص نیست نمیشود درباره آن صحبت نمی‌کنم. گرچه قول‌هایی درباره این فیلم دادند اما این فیلم همچنان وضعیت نامشخصی دارد.

احمدرضا درویش با بیان مطلب فوق در پردیس سینمایی ملت گفت: دوستانی قبلا در جایگاهی بودند که نباید می‌بودند. آن‌ها رفتند، دوستان جدید هم آرزوهایی درباره فیلم دارند ولی فقط آرزوست. فیلم #رستاخیز در پلتفرم‌های خارجی در حال عرضه بین‌المللی است. مجوز بین‌المللی هم صادر شده اما سوال این است که چطور این مجوز صادر شده و تماشاگران خارجی می‌توانند فیلم را ببینند اما ایرانی‌ها روی پرده نه؟

این کارگردان افزود: طبق عهدی که با عوامل، خدای خودم و صاحب رستاخیز بستم، این فیلم را برای پرده سینما ساخته‌ام و تمام امکانات فیلم برای نمایش در سالن استاندارد جمعی است که این آرزوی من محقق نشده است. اما آرزوی اصلی من محقق شد، یعنی اینکه فیلم ساخته شد.

درویش تأکید کرد: صبر من زیاد است و می‌دانم #رستاخیز بالاخره اکران می‌شود. وقتی دیگر اسمی از ما نیست یا حتی صد سال دیگر، بالاخره فیلم یک فیلمساز دیده می‌شود. این فیلم مگر فقط برای جشنواره بود و بعد برود داخل قوطی؟ بالاخره فیلم از کشو درمی‌آید و دیده می‌شود.

این فیلمساز تاکید کرد: وقتی که دولت قبل آن جریان کاریکاتوری فیلم #رستاخیز و پایین کشیدنش را ایجاد کرد، بیکار نبودم در این مدت پنج شش فیلمنامه نوشتم و کیفش را بردم.

وی ادامه داد: درباره آثار مختلف، تعابیر فیلمساز با مخاطب می‌تواند متفاوت باشد، مثلا «متولد ماه مهر» را فیلم جنگی نمی‌دانم بلکه به نظرم یک فیلم اجتماعی است که جنگ هم در آن جریان دارد این را هم باید بگویم من فیلمنامه کمدی هم نوشته‌ام گرچه هنوز آن‌ها را نساخته‌ام.

کمدی سازی احمدرضا درویش؟
کمدی سازی احمدرضا درویش؟

 




تازه‌ترین اظهارات بازیگر نقش ابوالفضل(ع) در فیلم توقیفی “رستاخیز”⇐هشت سال به سیستم اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان ورود کردیم و آن‌ها هر چه فیلم خوب بود را قلع‌ و قمع کردند!!/در دولت اعتدال هم “رستاخیز” حذف شد و هم امثال من با مشکلات زیادی مواجه شدیم!/اگر فیلم “رستاخیز” دچار سیاست‌زدگی نمی‌شد به راحتی می‌توانست در همان دولت احمدی‌نژاد اکران شود!/درویش معتقد بود که ستاره این فیلم را به سینه دولت احمدی‌نژاد نمی‌زند و نتیجه‌اش ستاره‌ توقیف شد که در دولت اعتدال به سینه این فیلم زدند!!/اعتدالیون با تمام قدرت، درویش را، فیلمش را و همه جوان‌هایی را که سه، چهار سال از عمر خود را وقف این فیلم کرده بودند ذبح کردند!!/امیدوارم رئیس تازه سینما، بی درگیری در سیاسی‌بازی، شرایط اکران “رستاخیز” را فراهم کند!

سینماروزان: با روی کار آمدن دولت سیدابراهیم رئیسی و حضور محمد خزاعی به عنوان رئیس سینما، مجددا امیدهایی شکل گرفته در صاحبان آثار توقیفی برای رفع توقیف این آثار.

به گزارش سینماروزان ازجمله آثاری که در دولت اعتدال علیرغم دریافت پروانه نمایش درنهایت توقیف شد فیلم عاشورایی “رستاخیز” است.

بهادر زمانی بازیگر نقش ابوالفضل(ع) در فیلم توقیفی “رستاخیز” با اشاره به حضور محمد خزاعی در رأس  سازمان سینمایی به خبرگزاری ایسنا بیان کرد:‌ با توجه به منش اخلاقی و رفتاری که از محمد خزاعی می‌شناسم، فکر می‌کنم حضورشان در سینما اتفاق خوبی را رقم بزند.

زمانی ادامه داد: در دولت اعتدال، هم «رستاخیز» حذف شد و هم امثال من با مشکلات زیاد در گرفتن پروانه ساخت و نمایش فیلمم مواجه شدم و عجیب است حتی مرا تمیز ندادند که جزء کسانی هستم که خودشان به او آسیب زده‌اند و می‌توانستند کمی کمک‌کننده باشند.

وی افزود: من فکر  می‌کنم در سیستم دولت جدید این اتفاقات حذف شود. به پیشینه کسانی که الان مسئولیت دارند کاری ندارم ولی امید بیشتری دارم. برای این امید داشتن هم کافی است سال‌های گذشته را مرور کنیم؛ ما هشت سال به سیستم اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان ورود کردیم و آن‌ها هر چه فیلم خوب بود را قلع‌ و قمع کردند. از آن طرف تجربه نشان داده فیلم‌های تند انتقادی در دولت‌های اصولگرا به‌راحتی پروانه نمایش گرفته‌اند و اغلب فیلم‌هایی که نقدهای مستقیم داشتند مربوط به دوران اصولگرایان بودند. البته تاکید می‌کنم که من طرفدار هیچ حزب و گروه و جناحی نیستم اما به هرحال کارنامه کاری همه این گروه‌ها در دسترس و قابل مقایسه است.

بهادر زمانی گفت: برهمین اساس معتقدم اگر فیلم “رستاخیز” دچار سیاست‌زدگی نمی‌شد به راحتی می‌توانست در همان دولت احمدی‌نژاد اکران شود. ولی به نظرم با لجبازی‌های صورت گرفته این اتفاق میسر نشد. آقای درویش معتقد بود که ستاره این فیلم را به سینه دولت احمدی‌نژاد نمی‌زند و نتیجه‌اش ستاره‌ توقیف شد که در دولت اعتدال به سینه این فیلم زدند.

این بازیگر اظهار داشت: درویش یک تجربه سیاسی با “رستاخیز” داشت و فکر می‌کنم ایشان توانایی این را داشت که در زمان دولت دهم و همان آخرین سال دولت احمدی‌نژاد فیلم را اکران کند، اما کار به دولت بعد (یازدهم) و اعتدالیون کشیده شد و آن‌ها هم با تمام قدرت ایشان را، فیلمش را و همه جوان‌هایی را که سه، چهار سال از عمر خود را وقف این فیلم کرده بودند ذبح کردند. فیلم می‌توانست برای همه آن جوان‌ها سکوی پرش و امتیازی در کارنامه کاری‌شان باشد که این فرصت را از دست دادند. به نظرم وقتی تصمیم‌های انسان در زندگی، سیاسی می‌شود شرایط جور دیگری رقم می‌خورد، چون بازی سیاست آنقدر چرک و کثیف است که می‌تواند هر چیزی را دستخوش از بین رفتن و نابودی کند.

بهادر زمانی تاکید کرد: من شاهدم که آقای درویش برای این فیلم بسیار زحمت کشید، خیلی‌ها ممکن است این مسئله را فقط در حرف بیان کنند، در حالی که من از نزدیک شاهد بودم ولی به نظرم با سیاسی شدن، تمام تلاش‌ها از بین رفت اما درنهایت امیدوارم که با تغییر مدیران سینما و روی کار آمدن خزاعی، بی درگیری در سیاسی بازی، شرایط اکران فیلم را فراهم کند!




حرف‌های قابل تامل کارگردان فیلم توقیفی “رستاخیز”⇐بخش بین‌الملل سینمای ایران و برگزاری جشنواره‌های مثلا جهانی(!) اساساًً ادعاست!/تعداد محدودی آدم هستند که در جشنواره‌های مختلف همدیگر را ملاقات می‌کنند و تمام!/ فیلم‌های ما در زنجیره سینمای جهان، جایگاهی نداشته و ندارد!!/این همه بودجه بیت‌المال برای مدیریت سینما وجود دارد اما آیا یک دی‌وی‌دی فیلم ایرانی در مزارشریف که حدود دو میلیون جمعیت شیعه و فارسی‌زبان دارد، فروخته می‌شود؟! /در همین کشور عراق آیا می‌توانند تولیدات شبکه نمایش خانگی ایران را بخرند و ببینند؟/به‌جای برگزاری جشنواره‌های پرهزینه در همین کشورهای اطراف برای محصولات ایرانی، بازار ایجاد کنند!

سینماروزان/نسترن حسینی: احمدرضا درویش، کارگردان فیلم توقیفی “رستاخیز” در اظهاراتی قابل تامل از بی‌فایده بودن برگزاری جشنواره‌های پرهزینه مثلا جهانی در ایران گفت و خواستار ورود به بازار فرهنگی منطقه شد.

این فیلمساز در نشست «انقلاب اسلامی و سینمای ایران» که به‌صورت مجازی در دانشگاه سوره برگزار شد، اظهار داشت: از نظر من سینمای ایران ملی نیست، چون بازتاب‌دهنده آرمان‌ها و مطالبات ملت ایران نیست. آنچه در محضر سینما مشاهده می‌کنیم، دربردارنده خواست ملی نیست، پس سینما نیست. از نظر جغرافیایی هم همین‌طور است و یک فرد در شهرهای سیستان و بلوچستان امکان حضور در سینما را مانند یک فرد در شهرهای تهران و تبریز و مشهد ندارد. هنوز برخی شهرهای ما فاقد سینما است.

کارگردان “دوئل” افزود: این همه بودجه بیت‌المال برای مدیریت رسمی ‌سینما وجود دارد اما آیا یک دی‌وی‌دی فیلم ایرانی در مزارشریف که حدود دو میلیون جمعیت شیعه و فارسی‌زبان دارد، وجود دارد و فروخته می‌شود؟! یا از طریق فضای اینترنتی می‌توانند بخرند و ببینند الان در کشور عراق آیا می‌توانند تولیدات شبکه نمایش خانگی ما را بخرند و ببینند؟ بخش بین‌الملل سینمای ایران و برگزاری جشنواره‌های مثلا جهانی(!) اساساًً ادعاست! به‌جای برگزاری جشنواره‌های پرهزینه در داخل، در همین کشورهای اطراف برای محصولات ایرانی، بازار ایجاد کنند!

درویش با طرح این پرسش که آیا واقعاًً سینمای ایران فرهنگ و عطر و زیست اجتماعی ایرانی را نمایندگی می‌کند، پاسخ به آن را منفی دانست و ادامه داد: اصلاً این‌چنین نیست! اساساًً این جنس سینما کجای بازار و نقطه طلایی نگاه مخاطب جهانی قرار می‌گیرد؟ تعداد محدودی آدم حدود ۴ – ۵ هزار نفر هستند که در جشنواره‌ها همدیگر را ملاقات می‌کنند و حمایت و ترویج می‌کنند و تمام! فیلم‌های ما در زنجیره سینمای جهان، جایگاهی نداشته و ندارد.

کارگردان “سرزمین خورشید” همچنین درباره ضلعی از تهاجم به فرهنگ و سینمای ایران که همه اصالت را به سینمای قبل از انقلاب می‌دهد، تصریح کرد: این ضلع، تصویری به مخاطب ارائه می‌دهد که نه تنها در شأن هنری و فرهنگی ملت آرمان‌گرا و انقلاب‌کرده ایران نیست بلکه اساساًً هر چی هست، چیزی مخدوش و جعلی است. در بررسی هر پدیده باید تمام تاریخش را دید و نه فقط یک بخش را!!




ادعای پرسش‌برانگیز رسانه اصولگرا ⇐واگذاری تولید سریال تاریخی صدوچهارقسمتی(!) به احمدرضا درویش!

سینماروزان: در دوران بی‌پولی تلویزیون که حتی وضعیت تولید سریالهایی نظیر “موسی(ع)” بعد از مدتها پیگیری به جایی نرسیده اینکه خبر برسد احمدرضا درویش بناست یک سریال تاریخی صدوچند قسمتی برای تلویزیون بسازد، واقعا پرسش‌برانگیز است.

خبرگزاری اصولگرای فارس مدعی شده درویش بناست سریال تاریخی ۱۰۴ قسمتی “فصل قلندران” که وقایعش در دوره صفویه می‌گذرد را برای رسانه ملی بسازد. این خبرگزاری درباره چگونگی تامین منابع تولید این سریال، اطلاعاتی ارائه نکرده!؟؟

متن گزارش خبرگزاری فارس درباره سریال سازی درویش را بخوانید:

«فصل قلندران» که احمدرضا درویش قصد دارد آن را کارگردانی کند، قصه ای در عصر صفویه دارد که در جنوب کشور و حاشیه خلیج فارس می‌گذرد.

این سریال داستانی و تاریخی در ۸ فصل ۱۳ قسمتی که هر قسمت ۶۰ دقیقه زمان دارد ساخته خواهد شد و برای نگارش فیلمنامه این اثر ۶ ماه تحقیق شده است. همچنین مدت نگارش فیلمنامه ۱۸ ماه بوده و ۴ نویسنده فیلمنامه این اثر را به نگارش درآورده اند.

در سال ۱۰۳۱ هجری قمری «خالو حسین دادور»، کهن سالترین ساکن جزیره هرمز همراه با فرزندان، نوه ها، نبیره ها و اقوام خود در یک سفر جمعی عازم دریا شده اند. همراهان خالو حسین همه ماهیگیر و صیاد مروارید هستند. خالو حسین بر روی عرشه کشتی بادبانی، در بستر دراز کشیده و کودکان صیاد مروازدی، دور او حلقه زده اند. خالو حسین با سیمایی حاکی از یکصد و بیست و پنج سال تجربه های تلخ و شیرینی، خاطرات گذشته را مرور می کند.

نوه ها، نتیجه ها و نبیره های خالو حسین، مبهوت، به سخنان خالو حسین گوش می دهند. صدای خالو حسین، در پیچ و تاب بادبان ها می پیچد. خالو حسین دادور، به یکصد و بیست سال قبل اشاره می کند، به دوران پس از استیلای مغولان و تیموریان و آنچه بر ایرانیان گذشته است.

همه رویدادهای فیلمنامه «فصل قلندران» از زبان خالو حسین دلاور روایت می شود. «خالو حسین دادور»، فرزندان ابراهیم پیک دادور است که در کودکی تحت تعالیم پدر خود در دسته صیادان مروارید فعال بوده است. ابراهیم بیک دادور، پدر خالو حسین، تاجر جواهر و مروارید در خطه جنوب بوده که همه اموال و گنجینه جواهراتش توسط پرتغالی ها در هرمز مصادره و به یغما رفته است. خالو حسین با همان سن اندکف صندوقچه حاوی مروارید سفید (مرجانه) یادگار پدرش را در قعر دریا و در لابلای بدنه یک کشتی غرق شده پنهان کرده است.

کشتی مسافری غرق شده، قبل از اشغال هرمز و هنگام بازگشت از سفر حج، توسط کشتی های توپدار پرتغالی به آتش کشیده شده و با مسافرانش که از حج باز می گردند، غرق شده است. حالو حسین اکنون در جوانی در راس گروهی مخفی از مبارزان به کشتی های تدارکاتی پرتغالی شبیخون می زنند و پهنه خلیج فارس را برای آنان نا امن کرده اند.




احمدرضا درویش صریحتر از همیشه بیان داشت ⇐دیگر از مدیران ارشاد، مجوز ساخت نمیگیرم!!/به‌زودی نسخه اصلی «رستاخیز» در فضای مجازی بارگذاری خواهد شد/باعث تاسف است که مدیریت توییتری بر کشور حاکم شده!/جهانی شدن سینمای ایران، توهمی بیش نیست؛ حتی در مزارشریف هم کسی دنبال فیلمهای ایرانی نیست!

سینماروزان: حواشی قاچاق مجازی نسخه عربی “رستاخیز” همچنان ادامه دارد و کار به جایی رسیده که احمدرضا درویش کارگردان فیلم به صراحت از این گفته که دیگر از مدیرانی که مجوزهایشان اعتبار ندارد، درخواست مجوز ساخت نمیکند.

درویش پیرامون ادامه کارش بعد از تجربه توقیف «رستاخیز» به “آیفیلم” گفت: شاید از منظر عقلانی کسی که مثل من فیلمش اکران نشده و بعد هم اثرش غیرقانونی نمایش داده شود، از ادامه کار بترسد و این احتمال را بدهد که ممکن است این اتفاق بار دیگر رخ بدهد. بعد از این ماجراها من به این نتیجه رسیدم که مدیران ارشاد ما پای امضا و مجوزشان نمی‌ایستند و من هم دیگر از آن‌ها مجوز ساخت فیلم نمی‌گیرم.

درویش ادامه داد: ما آبرو می‌گذاریم و فیلم می‌سازیم. مگر یک آدم چقدر عمر می‌کند؟ ۱۵ سال از پیش تولید «رستاخیز» تا امروز گذشته است و من فکر می‌کنم فیلم بعدی من حتما ۳۰ سال زمان نیاز دارد! مگر من تا کی زنده ام؟ فکر می‌کنم فرهنگ برای سیستم حکومتی ما خیلی مهم نیست و باعث تاسف است که مدیریت توئیتری بر کشور ما حاکم شده است! هنرمند اهل مکاشفه و شهود است و با رویاپردازی کار می‌کند و مدیریت کردن برای این قشر کار ساده‌ای نیست.

درویش با ابراز امیدواری نسبت به عرضه نسخه مجاز “رستاخیز” اظهار کرد: آنچه برای «رستاخیز» رخ داد سرقت فرهنگی است. من دوست دارم هم کسانی که این فیلم را به صورت قاچاق منتشر کرده اند، هم مسلمانان معتقد و شیعیان عرب و غیرعرب بدانند ما به عنوان سازندگان و صاحبان اثر راضی نیستیم که فیلم به این صورت منتشر شده و امیدواریم مردم خودشان از دیدن فیلم قاچاق پرهیز کنند و دیگران را هم از تماشا که عملی حرام است، پرهیز دهند. اگر علاقه‌مندان صبر کنند نسخه اصلی  «رستاخیز» توسط صاحبان فیلم به صورت کاملا قانونی و شرعی بارگذاری خواهد شد و می‌توانند آن را با کیفیت خوب تماشا کنند.

درویش با ریشخند توهمات جهانی مدیران سینمایی گفت: متاسفانه مدیران ما در سینما دچار توهمی عجیب شده‌اند و فکر می‌کنند حضور جهانی داریم در حالی که به نظر من اینطور نیست. حتی در پایتخت شهرهای اسلامی هم کسی آنچنان دنبال سینمای ایران نیست. در همین مزارشریف که هم زبانیم و فرهنگ‌مان مشترک است، در بازار فروش فیلم‌هایشان یک فیلم ایرانی هم دیده نمی‌شود و بیشتر دنبال آثار چینی و تایلندی هستند! در همین نزدیکی خودمان در هندوستان میلیون‌ها شیعه داریم، اما واقعا چه نزدیکی باهم داریم؟ هیچ! اصلا در زمینه کاری چه اتفاقات مثبتی بین ما رخ داده است؟! هیچ!




احمدرضا درویش در موزه سینما بیان کرد⇐ساخت «درخشش» با موضوع فتح خرمشهر، ۱۵ سال طول میکشد!!

سینماروزان: فیلم سینمایی «دوئل» با حضوراحمدرضا درویش نویسنده و کارگردان، بازیگران و عوامل فیلم به مناسبت هفته دفاع مقدس در سالن فردوس موزه سینما به نمایش درآمد.

به گزارش سینماروزان احمدرضا درویش کارگردان فیلم«دوئل» بعد از نمایش این فیلم در نشست گفتگو با مخاطبان با تشکر از برگزارکنندگان این برنامه و موزه سینما، گفت: مراسم امشب مانند یک مهمانی خوب است که عوامل «دوئل» نیز در آن حضور دارند و بعد از مدت ها و حدود 14 سال که از فضای فیلم «دوئل» خارج شده بودم دوباره امروز ذهنم با یک حال خوب به آن سال ها رفت و خستگی ام درآمد.

وی ادامه داد: حدود 4 سال بود که این فیلم را ندیده بودم و دوست داشتم آن را روی پرده ببینم که خوشبختانه امروز در موزه سینما این اتفاق افتاد. موزه سینما به نوعی خانه ما است و همه فیلمسازهایی که در طی سال های گذشته برای سینمای ایران زحمت کشیده اند و کسانی که عمرشان را برای سینمای ایران گذاشته اند یک جای پا، اسم و یک حقی در این مکان دارند و اسمشان باید ثبت شوند و خوشحالم که امروز نیز به نوعی اسم ما در اینجا ثبت می شود و آیندگان ما را قضاوت خواهند کرد.

درویش همچنین یادآور شد:‌ اسم اینجا موزه سینما است و چیزی در موزه قرار می گیرد که بسیار ارزشمند باشد زیرا کالای فاخر و ارزشمند را در موزه می گذارند. موزه سینما موزه تصویر صدا و احساس است و طبیعی است که «دوئل» نیز به موزه سینمای ایران تعلق دارد.

وی با بیان اینکه می‌خواهم نقبی به دوران خودم بزنم، بیان کرد: جهان رویا و جهان خیال پردازی بسیار عجیب و غریب و حیرت انگیز است که هر فردی وقتی از این مساله فاصله می گیرد و خود با عینیت و واقعیت می سنجد و مرور می کند خودش را به جا نمی آورد.

درویش ادامه داد: امشب به روزگار گذشته غبطه خوردم، امیدوارم موقعیتی که من به آن گرفتار هستم برای هیچ‌کس اتفاق نیافتد. البته بازهم می گویم اینجا خانه من است به همین دلیل اینقدر احساساتی شده‌ام وگرنه من آدم احساساتی نیستم. ما هنرمندان آدم صحرا هستیم و به آسمان نگاه می کنیم ، لطفا آسمان را از ما نگیرید.

وی ادامه داد: چندین سال است که نقش صنعتگران و تکنوکرات ها در دنیا مهم شده است و سرنوشت حیات انسان بستگی به صنعت، ثروت ، سرمایه داری و کاپیتالیسم پیدا کرده است.

درویش با اشاره به تلاش کشورهای دیگر در این حوزه ، گفت: کارخانه های فیلمسازی کشورهای دیگر تلاش دارند تا این آسمان را بگیرند و ما باید جلوی اینکار را بگیریم.

درویش: آرزوی ساخت فیلمی درباره فتح خرمشهر دارم

احمدرضا درویش در پاسخ به این سؤال که شنیده می شود قصد دارید فیلمی درباره فتح خرمشهر بسازید، گفت: سینمای ما تصویری از بیرون دارد اما داخل خانواده سینما اتفاقات دیگری موج می زند که خیلی باید به آنها توجه کنیم. «دوئل» یک حلقه ای از زنجیره سینمای ایران است و آنچه از قبل در سینمای ما بود مانند دوامدادی در «دوئل» به دست ما رسید و ما نیز باید آنرا به آیندگان بدهیم.

وی ادامه داد: من دو، سه روز در جریان دفاع مقدس و روزهای ابتدایی جنگ در زمانیکه خرمشهر در محاصره بود ،جهان آرا را دیده بودم و همیشه دوست داشتم در فیلم هایی که درباره جنگ می سازم یک اشاره و امضایی از او در فیلم هایم باشد زیرا جهان آرا نماد و اسوه مقاومت در روزهای ابتدایی جنگ بود.

درویش خاطرنشان کرد: از 20 سال پیش دو آرزو در فیلمسازی داشتم یکی اینکه حتما فیلمی درباره حادثه عاشورا و دیگر اینکه فیلمی درباره فتح خرمشهر بسازم. فیلم «رستاخیز» به عنوان آرزوی اولم ساخته شد وحدود 15 سال از پیش تولید آن تا امروز که وضعیت نمایش آن مشخص نیست وقت من را به خود اختصاص داد. در این مدت چند فیلمنامه نوشتم که یکی از آنها فیلمنامه «درخشش» است که مربوط به آرزوی دومم است که درباره فتح و آزادسازی خرمشهر است.

وی ادامه داد: این فیلمنامه هم اکنون کامل شده است اما فکر می کنم ساخت آن نیز  15 سال طول بکشد و امیدوارم عمرم به ساخت این فیلم کفاف بدهد.

درویش با اشاره به اینکه خوشحال است کسانی که با او کار کرده اند امروز در سینما درخشیده اند، گفت: نمی‌دانید چه لذتی دارد وقتی می بینم بازیگری که با من کار کرده در کار دیگری درخشیده است. آن زمان است که سرم را بالا می‌گیرم و احساس می‌کنم من هم سهمی در آن درخشش داشته‌ام.

اثباتی: چالش‌های ساخت «دوئل» برایمان دلپذیر بود

امیرحسین اثباتی طراح صحنه و لباس نیز درباره شرایط ساخت فیلم «دوئل» گفت: این فیلم، اصلاً فیلم سختی نبود چون همدلی و همکاری بسیاری در زمان ساختش وجود داشت و افقی را هر روز برای ما ترسیم می کرد که باعث می‌شد همه بدانیم قرار است چه اتفاقی بیافتد. بنابراین از این نظر ساخت فیلم «دوئل» اصلاً سخت نبود و بسیار دلپذیر بود.

وی ادامه داد: آقای درویش هم محیط بسیار دلنشینی برای همه اعضای گروه به وجود آورده بود اما از نظر مقیاس، کار بسیار بزرگ بود. به طوری که ما برای جابه‌جایی صحنه نیاز به استفاده از لودر داشتیم. فضاهایی را مجبور بودیم بازسازی کنیم که نیاز به ایده‌پردازی داشت و بسیار حساس بود اما این چالش‌ها برای ما مطلوب و دلپذیر بود.

روزبهانی: هیچ فیلمی شبیه به «دوئل» نشد

محسن روزبهانی، مدیر جلوه‌های ویژه نیز گفت: هر فیلمی که کار می‌کنم بعد می‌روم «دوئل» را می‌بینم تا بفهمم شبیه به آن شده است؟! و تا به حال هیچ فیلمی شبیه به آن نشده است. ما زیاد درگیر امکانات و تدارکات نبودیم، همه را خود آقای درویش فراهم کرده بود. هر روز که سر صحنه می‌رفتیم دکوپاژ آماده بود و می‌دانستیم که باید چه کار کنیم اما بازهم کار سختی بود چون با جان آدمیزاد سروکار داشتیم.

بازغی: نباید بگذاریم مسیر سینما تغییر کند

پژمان بازغی با تشکر از داریوش صادقیان و گروه گریم فیلم ، گفت: بگذارید ازاینجا شروع کنم که واقعاً جای انوشیروان ارجمند با بازی فوق‌العاده‌اش اینجا خالی است. من 26 ساله بودم که در فیلم «دوئل» بازی کردم و الان 45 سال دارم. فیلم را که دیدم متوجه شدم چقدر جوان و خام بودم و اصلاً آن روزگار درک نمی‌کردم و تازه متوجه شدم که چه مسئولیتی بر دوش من گذاشته شده است.

وی ادامه داد: قرار بود مجموعه‌ای به نام «پسران آدم» توسط آقای درویش ساخته شود که به دلایلی به سرانجام نرسید. از آنجا ایشان را می‌شناختم. خوب به یاد دارم هفته‌نامه سینما تیتر زده بود؛ «درویش دوئل می‌کند» و با خودم فکر کردم یعنی آقای درویش مرا به یاد دارد. چند روز بعد آقای درویش با من تماس گرفت و فیلمنامه را داد تا بخوانم. بعد که نظرم را پرسید، گفتم بسیار خوب است، فقط نقش زینال را چه کسی بازی می‌کند؟ گفت خودت و بسیار غافلگیر شدم.

بازغی تاکید کرد: مسیرسینمای ایران از آن دورانی که ما در فیلم «دوئل» بازی کردیم بسیار تغییر کرده است. فکر می‌کنم وظیفه هیات انتخاب و داوران جشنواره‌ها این است که مواظب باشند مسیر سینما تغییر نکند. در روزگاری که این فیلم را بازی می‌کردیم فیلم‌ها به شکل ساده‌تری ساخته می‌شدند. ما نزدیک به 10 ماه سر این کار بودیم و همه صحنه‌ها از تیراندازی تا غواصی را خودمان تمرین می‌کردیم. به نوعی تمام صحنه‌های بدل را خودمان بازی کردیم.

وی با اشاره به خاطره‌ای از بازی‌اش در فیلم «دوئل» گفت: یک روز سر صحنه بعد از تحمل دو ساعت و نیم گریم، داریوش صادقیان می‌خواست در چشم من لنز بگذارد که متوجه شد لنز از چشم من بیرون می‌آید. وقتی زیر نور آن را نگاه کردیم دیدم که لنز پاره شده بود. کلی هنرور داشتیم و آفتاب داشت غروب می‌کرد و فرصت نبود تا لنزدیگری جایگزین کنیم. از آقای درویش پرسیدم صحنه‌ای که می‌خواهیم بگیریم چقدر است و ایشان گفتند 15 ثانیه. گفتم باشد بگیریم. من پلک نمی‌زنم. بعدها متوجه شدم اگر پلک می‌زدم و آن لنز به پشت چشم من می‌رفت باید چشمم را تخلیه می‌کردند اما آن روزگار ما شور دیگری داشتیم و الان در سینما بدین شکل نیست.

دیرباز: سینما را با «دوئل» شناختم

کامبیز دیرباز که در فیلم «دوئل» نقش یحیی را بازی می‌کرد، گفت: هر چه من در سینما دارم از اعتماد آقای درویش و بازی در این فیلم است. او نشان داد می‌شود به آدم‌های گمنام اعتماد کرد. هنوز هم بعد از 18 سال هر وقت در انتخابم اشتباه می‌کنم با خودم فکر می‌کنم الان آقای درویش اگر این فیلم را ببیند، چه فکری می‌کند. همیشه فکر می‌کنم وظیفه دارم پرچم این مرد را به خاطر اعتمادش بالا نگه دارم.

وی با بیان اینکه «دوئل» تا مدت‌ها مرا بد عادت کرده بود، گفت: با احترام به تمام کارگردانانی که تا امروز با آنها کار کردم معتقدم سینما را با فیلم «دوئل» شناختم. من که کوچک‌ترین عضو گروه فیلم بودم هر روز دکوپاژ فیلم را می دانستم و بسیار منظم بودیم. حتی یک قطره خون از بینی کسی نیامد. یادم می آید در جشنواره آن سال گروهی از فرانسه آمده بودند؛ وقتی فیلم را دیدند باور نکردند تمام جلوه‌های ویژه فیلم میدانی است و کامپیوتری نیست. سال‌ها گذشت تا من متوجه شدم «دوئل» یک استثنا بود.

اقباشاوی: چرا «دوئل» یک استثنا شد؟!

در ادامه دانش اقباشاوی که در فیلم «دوئل» دستیار کارگردان بود با اهدا نشان کلاه‌خود حضرت عباس به احمدرضا درویش، گفت: من در آن زمان 23 ساله و فیلمساز کوتاه بودم. (البته دوست نداشتم آقای درویش این را بفهمد.) برخلاف کامبیز که خوشحال است در یک اتفاق استثنایی سینمای ایران حضور داشته است، من ناراحت هستم که چرا «دوئل» یک استثنا شد.

رئیس انجمن صفنی برنامه ریزان و دستیاران کارگردان سینمای ایران افزود: این فیلم با دست ساخته شد و روی نگاتیو ثبت شد. سوال این است که چرا این جنس از سینمای جدی تکرار نشد.

در پایان مراسم احمدرضا درویش کارگردان «دوئل»، بازیگران و عوامل فیلم با حضورجمع علاقمندان ‌و مهمانان در ایوان موزه سینما عکس یادگاری گرفتند.

در حاشیه نمایش این فیلم طرحی از چهره بازیگران و کارگردان «دوئل» توسط هنرمندان نقاش حاضر در موزه سینما طراحی و به رسم یادبود به آنها اهدا شد.

در این مراسم افرادی همچون پژمان بازغی، کامبیز دیرباز، محسن روزبهانی، فرزاد رحمانی، مهدی حیدری، داریوش صالحیان، دانش اقباشاوی، رضا رویگری، مهران عباسی مدیرعامل موزه سینما و… حضور داشتند.




حمله همه جانبه رسانه شبه اصولگرا به احمدرضا درویش و محمدمهدی حیدریان⇐آقای درویش در ایران زندگی نمی‌کند و از بدیهیات بی اطلاع است؟/اگر در نظام پهلوی، روحانیت چنین گاردی نسبت به فیلمی همچون “رستاخیز” داشت، نظام شاهنشاهی جرأت اکرانش را داشت؟/وقتی حتی آیت الله سیستانی هم صریحا اعلام کرده در جریان ساخت “رستاخیز” نبوده پس چرا درویش به صراحت نام مرجع تقلید حامی “رستاخیز” را اعلام نمی کند؟/وقتی  درویش جرات ندارد به صراحت بگوید: «نظر مراجع اهمیتی ندارد و باید فیلم اکران شود؟!»، چرا توقع دارد دولت جرأت عملی کردن چنین اقدامی را داشته باشد؟!/چرا سازمان بازرسی سراغ محمدمهدی حیدریان رئیس پیشین سازمان سینمایی نرفته تا بپرسد با چه استدلالی بابت ۶۰درصد “رستاخیز” نزدیک به ۱۷میلیارد به صاحبان فیلم پرداخت شده؟!/ چرا درویش و همکارانش به جای آنکه بابت مسئولیت حقوقی انتشار نسخه عربی “رستاخیز” تحت تعقیب قرار بگیرند، در مقام طلبکار و مدعی ظاهر شده‌اند؟/چرا کپی رایت بین الملل “رستاخیز” را ثبت نکرده بودند؟/چرا سازمان سینمایی از سازندگان این فیلم بابت انتشار این فیلم و عدم حفافظت از امانتی که در اختیار داشته‌اند و منجر به تضییع ۱۷ میلیارد تومان از بیت المال شده، شکایت نکرده‌اند؟!

سینماروزان: بلاتکلیفی شش ساله فیلم “رستاخیز” و به دنبالش قاچاق نسخه عربی فیلم احمدرضا درویش را واداشت که بعد از صدور بیانیه هایی درباره ماجرای گریبانگیر فیلمش روی آنتن زنده شبکه سه به انتقاد از مدیران اعتدال بپردازد که نتوانستند شرایط اکران “رستاخیز” را فراهم کنند.

رسانه شبه اصولگرای “تابناک” با نقد حرفهای درویش حملات تندی را کرده هم به او و هم به آنهایی که بابت خرید 60درصد از سهام این فیلم توقیفی هزینه ای بالا برای بیت المال ایجاد کردند.

متن گزارش تابناک را بخوانید:

احمدرضا درویش پس از یک دوره سکوت همزمان با پرداخت رقم‌های نجومی از سوی سازمان سینمایی به مالکین این فیلم در قالب خرید مالکیت این فیلم و انتشار نسخه‌ای از این فیلم در یوتیوب پس از پرداخت این رقم سنگین، در برنامه هفت حضور یافت و به همراه برخی دیگر ادعاهایی مطرح کرد که قابلیت نقد جدی دارد؛ ادعاهایی که می‌توانست با حضور یک منتقد مسلط به موضوع به چالش کشیده شود اما در تریبون یک طرفه بیان و به نوعی جای طلبکار و بدهکار عوض شد.

 فیلم سینمایی «رستاخیز» آخرین ساخته احمدرضا درویش ـ که از مقطع تاریخی مرگ معاویه تا شهادت امام حسین (ع) در روز عاشورا را روایت می‌کند ـ پس از یک دوره طولانی توقیف، از یک هفته پیش در یک کانال عربی یوتیوب منتشر شد و بلافاصله در کانال‌های تلگرامی و دیگر بسترهای مجازی، این نسخه بارگذاری و دسترسی عمومی‌تر برای آن فراهم شده است. نسخه قاچاق منتشر شده از کیفیت بالایی برخوردار است و به زبان عربی دوبله شده و درباره منشأ انتشار  آن گمانه‌های متفاوتی مطرح می‌شود.

انتشار این نسخه با پیگیری حقوقی بنیاد سینمایی فارابی به عنوان مالک 60 درصد آن همراه شد و سکوت احمدرضا درویش که پس از شروع پرداخت رقم کلان از سوی دولت با مالکان این فیلم شروع شده بود نیز شکسته و او با صدور بیانیه‌ای در مقام طلبکار ظاهر شد. اتفاق عجیب اما حضور این کارگردان در برنامه «هفت» و ارائه تریبون یک طرفه به او بود که با طرح‌های ادعاهایی پیش رفت.

سالن اصلی برج میلاد، از ساعت 10:05 روز 16 بهمن 1392 فیلم رستاخیز میزان نمایش فیلم سینمایی رستاخیز بود؛ نخستین اکران برای اهالی رسانه و منتقدین در پنجمین روز جشنواره فیلم فجر. پس از نمایش چهره حضرت عباس در فیلم، تماس‌ها با حجت الله ایوبی رئیس وقت سازمان سینمایی شروع شد و همان گونه که انتظار می‌رفت با مسئولین ارشد کشور نیز تماس گرفتند و به شدت نسبت به این اتفاق انتقاد کردند و با لحن قاطع با اکران این فیلم مخالفت کردند. واکنش دولت چه می‌توانست باشد؟

چالش اصلی برای اکران فیلم رستاخیز، به تصویر کشیدن چهره حضرت عباس (ع) در دقایق فراوانی از این فیلم است. پرسش اساسی این است که چرا امام حسین (ع) به تصویر کشیده نشده است؟! آیا برای اولی مجوزی از سوی مراجع صادر شده بود و برای دومی مجوز وجود نداشت؟ پاسخ منفی است. اساساً مشخص بود که نمایش چهره حضرت عباس (ع) با مخالف مراجع همراه است و این امر بدیهی می‌توانست در زمان ساخت فیلم رعایت شود. البته درویش به گونه‌ای مبهم در این زمینه سخن گفت و پاشنه آشیل عدم نمایش فیلمش را پوشش داد.

احمدرضا درویش در «هفت» گفت: «فیلم با سرمایه گذاری سرمایه گذارانی از دو کشور ساخته شد. ما برای اینکه فیلم را بر مبانی تاریخی و فقهی صریح حرکت کنیم، زمینه اعتماد یکی از مراجع بزرگ جهان شیعه را جلب کردیم. آن تشکیلات آکوا فالز که شرکت هستند در فیلم، بخش بین الملل یکی از مراجع بزرگ جهان است، در سرمایه گذاری فیلم مشارکت کردند و در واقع فیلم متبرک به وجوهاتی شد که مردم به مراجع محترم می‌پردازند. از این نظر که هم فیلم بتواند متبرک شود و هم در حوزه تاریخی و مشورتی بتواند تضمین بدهد و درست حرکت کند.» این مرجع تقلید که درویش از او نام نمی‌برد کیست و چرا به صراحت نامش برده نمی‌شود؟

اگر منظور از ان مرجع تقلید بزرگ جهان شیعه، آیت الله سیستانی است که ایشان در استفتایی صراحتاً تأکید کرده‌اند، در جریان ساخت این فیلم نبوده و فیلمنامه را تأیید نکرده‌اند. اگر منظور شخص دیگری است و حتی یکی از مراجع شیعه مطرح از این فیلم حمایت کرده، بهتر است درویش این موضوع را بیان کند.

درویش در بخشی دیگر از اظهارات خود در هفت گفت: «آن چیزی که باعث شده من صبر پیشه کنم، یک نصیحت است. یک توصیه است و یک امر بزرگ است که برای من احترامش از اوجب واجبات است. یک کسی در ملاقات حضوری. بنده را احضار کرده در همان یک هفته اول که فیلم از اکران پایین کشیده است. حرف‌های به من زده ایشان و به من یک جمله فرمودند: شما به خداوند توکل کن و بر باور خودت ایستادگی کن. ایشان مقام معظم رهبری بودند. من خدمت ایشان رسیدم. موضوع را مطرح کردم. ما بر اساس فتوای رهبری عمل کردیم. ما بر اساس فتوای ولی فقیه عمل کردیم… در این چهار سال برای من عجیب است مسئولین فرهنگی کشور که از استفتای رهبری و از ملاقات من خبر داشتند. من امروز دارم این را رسانه‌ای می‌کنم… من این را هیچ‌جا رسانه‌ای نکردم، برای اینکه نمی‌خواستم از رهبری خرج شود… ولی من را به جایی رساندند که…»

درویش از فتوای رهبر انقلاب سخن می‌گوید، در حالی که رهبری یک فتوای کلی صادر کردند و در آن تأیید بر نمایش چهره حضرت معصومین در «فیلم» یا نمایش چهره حضرت عباس نکرده‌اند. این واضح است که اگر چنین امری ممکن بود میرباقری چهره حضرت علی (ع) و چهره حضرت عباس (ع) را در سریال‌هایش به نمایش می‌گذاشت؛ اما چنین اتفاقی رخ نداد و اگر کسی بگوید موضع تشیع را در این زمینه نمی‌داند، باید نسبت به صداقت در اظهاراتش شک کرد.

از سوی دیگر، علاوه بر آنکه ولی فقیه هیچ حکم صریحی در مشروعیت نمایش صادر نکرده‌اند -که اگر صادر شده بود، فیلم علی‌رغم مخالف سایر علما اکران می‌شد- دیگر مراجع با این فیلم مخالف هستند. آیت الله وحید خراسانی، آیت الله صافی گلپایگانی و آیت الله مکارم شیرازی تأکید کرده‌اند حتی تماشای این فیلم نیز جایز نیست! آیت الله سیستانی نیز حاضر به تایید این فیلم نشده‌اند.

منوچهر محمدی در این برنامه هفت تعبیر عجیبی به کار برد و گفت: «ناهیان رستاخیز. کسانی که نمایش رستاخیز را نهی کردند، قطعاً باید در روز محشر در محضر باری تعالی جواب دهند.» این ناهیان چه کسانی هستند؟ مراجع تقلید! نه در نظامی که مشروعیت آن برآمده از دین است، بلکه اگر در نظام پهلوی نیز روحانیت چنین گاردی نسبت به یک فیلم سینمایی می‌شد، نظام شاهنشاهی اجازه اکران آن فیلم را می‌داد یا جرأت اکرانش را داشت؟! آقای درویش در ایران زندگی نمی‌کند و از بدیهیات بی اطلاع است؟

احمدرضا درویش در این برنامه می‌گوید، علی جنتی وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همکارانش را در وزارت فرهنگ و ارشاد به دست بریده حضرت عباس حواله که جواب آنها را می‌دهد و آنها جواب نیز گرفته‌اند؛ اما آیا واقعاً جنتی و وزرای بعدی فرهنگ و ارشاد اسلامی دست روی دست گذاشتند و درویش را با فیلمش تنها گذاشتند؟ قطعاً چنین نیست و روایتی که این کارگردان بیان می‌کند، غیرمنصفانه است.

با وجود آنکه مشخص بود نمی‌توان چهره حضرت عباس را نشان داد و وزارت فرهنگ و ارشاد می‌توانست این فیلم را مثل دیگر آثار توقیف کند و به اعتراضات کارگردانش نیز وقعی ننهد، پس از مشخص شدن مخالفت صریح مراجع با اکران این فیلم، حجت الله ایوبی، علیرضا رضاداد (دبیر وقت جشنواره فیلم فجر) و برخی دیگر از مسئولان ارشاد به ملاقات مراجع رفتند و سعی کردند مراجع تقلیدی که ایشان را پذیرا شدند قانع کنند؛ اما این مراجع از جمله آیت الله مکارم در نهایت با نمایش چهره حضرت عباس (ع) چه در آن جلسات خصوصی و چه به صورت عمومی موافقت نکردند.

این موضوع به جلسه هیأت دولت نیز کشید و دقایق طولانی از نشست هیأت دولت با حضور شخص رئیس جمهور به بحث درباره این فیلم پرداخته شد؛ اما وقتی مراجع تقلید به صراحت مخالف نمایش چهره حضرت عباس هستند و فتوایی به صراحت مبنی بر نمایش چهره حضرت عباس در فیلم و سریال از سوی مراجع بالادستی نیز صادر نمی‌شود، چگونه توقع داریم دولت یا حسن روحانی مقابل مراجع تقلید بایستند و این فیلم را اکران کنند؟! آیا درخواست چنین اقدام انتحاری از سوی نظام یا دولت منطقی است؟ وقتی آقای درویش جرات ندارد به صراحت این درخواست را مطرح کند و بگوید: «نظر مراجع اهمیتی ندارد و باید فیلم اکران شود؟!»، چرا توقع دارد دولت جرات عملی کردن چنین اقدامی را داشته باشد؟!

با وجود آن، به واسطه برخی توصیه‌ها، مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اقدام به اکران این فیلم کردند اما این اکران بی حاشیه نبود. همزمان با نخستین اکران این فیلم در 24 تیر 1394 گروهی مقابل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سینما شکوفه اعتراض کردند و یکی از زنان معترض اقدام به قمه زنی در این جمع کرد. مسئولان و سازندگان این فیلم سینمایی نیز مورد تهدید قرار گرفتند. جو به حدی ملتهب شد که مسئولان سازمان سینمایی تا تصمیم گیری درباره این فیلم با در نظر گرفتن ملاحظات امنیتی، دستور توقف اکران این فیلم را دادند و در نهایت اساساً اکران فیلم ناممکن شد.

همان روز و در اوج این اعتراضات خیابانی، علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد وقت حجت الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی وقت را به اتاقش فرامی‌خواند و از او می‌پرسد که مگر آقای درویش نگفته که فتاوای سه تن از مراجع از جمله یکی از مراجع مهم قم را دارد؟ ایوبی تایید می‌کند. جنتی دفتر آن مرجع تقلید را می‌گیرد و پسر آن مرجع تقلید می‌گوید که ایشان می‌گوید اگر این فیلم اکران شود، عمامه بر زمین می‌کوبم، کفن می‌پوشم و روز عید فطر پابرهنه به همراه مقلدینم به خیابان می‌آیم!

دولت به واسطه صدور پروانه نمایش یک فیلم سینمایی با موضوع قیام عاشورا از سوی گروه‌های مذهبی در معرض اتهام اقدام علیه تشیع قرار گرفت! علاوه بر مراجع تقلید شماری از مداحان دارای پایگاه مردمی در هیأت‌های مذهبی و یا در قالب نگارش نامه‌هایی با لحن تند نسبت به اکران این فیلم اعتراض کردند. شماری از روحانیون در یادداشت‌هایی، اشکالات اساسی به محتوای فیلم وارد کردند و گفتند، این فیلم تطابق با حادثه عاشورا ندارد و بحث را فراتر از نمایش چهره حضرت عباس بردند.

در این شرایط دولت باید مجدداً دستور نمایش فیلمی را درباره امام حسین (ع) می‌داد که اگر اکران می‌شد، متهم به حمله به ارزش‌های شیعی می‌شد و اگر اکران نمی‌شد از سوی کارگردانش به دست بریده حضرت عباس حواله داده می‌شد! البته فقط این مسئله نبود و نگرانی‌هایی درباره رفتارهایی از جنس همان قمه زنی نسبت به سازندگان یا مسئولان سینمایی وجود داشت و بعید نبود برخی متعصبین دست به اقداماتی بزنند که اصل اکران این فیلم را یک بحث حاشیه‌ای نماید!

در اواخر دوران حضور حجت الله ایوبی رئیس پیشین سازمان سینمایی، ابتدا شایعه پرداخت 13 میلیارد تومان به سازندگان این فیلم مطرح شد. تهیه کننده این فیلم چنین پرداختی را تکذیب کرد. رئیس وقت سازمان سینمایی در نشست‌‌های خصوصی این رقم را تأیید کرد؛ اما گفت زیر بار پرداخت چنین رقمی نمی‌رود، چرا که این رقم منطقی نیست. مگر «رستاخیز» -با تجربه فیلم‌های پیشین از جمله موفقیت‌ترین‌شان در اکران یعنی فیلم «محمد»- چقدر ظرفیت فروش در اکران عمومی داشت که 13 میلیارد تومان بابت 60 درصد آن توسط سازمان سینمایی پرداخت شود و مشکل سازندگان فیلم رفع شود؟!

در دوره محمدمهدی حیدریان این قرارداد عجیب امضا شد و بنابراین، سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکنون بابت 60 درصد این فیلم هفده میلیارد تومان وجه نقد رایج مملکت را پرداخت کرده است! آیا ارزش این فیلم 28 میلیارد تومان در نظر گرفته شده که 60 درصد آن، معادل 17 میلیارد تصور شده است؟ مگر تصور می‌شد این فیلم در اکران عمومی چند میلیارد تومان بفروشد که برای 60 درصد رایت این فیلم 17 میلیارد تومان پرداخت شد؟ چرا سازمان بازرسی سراغ حیدریان رئیس پیشین سازمان سینمایی نرفته تا بپرسد با چه استدلالی با چنین درخواستی که سلفش به رضایت نداده بودند، موافقت کرده است؟!

برای بازگشت همین هفده میلیارد تومان با در نظر گرفتن سهم 60 درصد سازمان سینمایی از فروش (متناسب با سهمش از فیلم) رستاخیز باید بیش از 84 میلیارد تومان می‌فروخت تا حدود 28 میلیارد تومان آن به عنوان درآمد فیلم به سازندگان می‌رسید (حدود 33 تا 35 درصد قیمت بلیت به مالکین فیلم می‌رسد و مابقی سهم سالن سینما، پخش و… است) و در نهایت از این حدود 51 میلیارد حدود 17 میلیارد به عنوان سهم دولت به بیت المال بازمی‌گشت. آیا این فیلم ظرفیت 84 میلیارد تومان فروش را داشت؟! واضح است که نداشت. پس چرا از منابع دولت 17 میلیارد تومان منابع مملکت به سازندگان رستاخیز رسید؟!

با این بودجه سازمان سینمایی که دقیقاً از محل «منابع تولید» در چند سال اخیر بنیاد سینمایی فارابی و مؤسسه رسانه‌های تصویری تامین شد، چند فیلم سینمایی در ایران قابل تولید بود؟! یکی از دلایلی که دست سازمان سینمایی در تامین بودجه برای سایر پروژه‌های سینمایی طی چند سال اخیر بسته بود، چاه ویل «رستاخیز» بود که به 17 میلیارد رسیده و امیدواریم در واکنش به اظهارات درویش به 20 یا 30 میلیارد تومان نرسد! وقتی آقای درویش از راهزنی فرهنگی سخن می‌گوید، دقیقاً از چه سخن می‌گوید؟!

«تدارک بسیار وسیعی در عرصه بین المللی دیده شده بود تا فیلم به دست مظلومین شیعه در آفریقا و چین برسد، در پاکستان، هندوستان و جاهای مختلف دنیا. فیلم به سه زبان عربی، فرانسوی، آذری دوبله شد و زیرنویس. انواع و اقسام ابتکارات، قراردادها، توافق نامه‌های داخلی و خارجی… حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی توزیع ملی این فیلم را در سطح کشور برعهده گرفت. اشاره به اینها به این دلیل است که این فیلم زیرزمینی ساخته نشد…» این بخشی از اشاره درویش به تدارک برای اکران بین المللی رستاخیز بود که در ادامه با گلایه نسبت به توقیف فیلم در داخل ایران بدون اطلاع او همراه شد.

اکنون باید این پرسش را مطرح کرد که چرا این فیلم از شانزدهم بهمن 1392 که در جشنواره فجر رونمایی شد، تاکنون اکران بین المللی نشده است؟! چه چیزی مانع شده که این فیلم در سطح بین المللی اکران شود و مردم به تماشای این اثر بنشینند؟! خیلی واضح است که این اقدام مانعی نداشته و اگر واقعاً سازندگان این فیلم به دنبال اکران این فیلم بودند، می‌توانستند اکران بین المللی را بدون توجه به اکران داخلی پیش ببرند. اصغر فرهادی شماری از فیلم‌هایش را ابتدا در خارج از ایران و سپس با فراهم شدن شرایط در ایران اکران کرده و مجید مجیدی نیز آخرین ساخته‌اش را ابتدا در هند و سپس در ایران اکران کرد.

آیا اساساً زمینه فروش گسترده بین المللی برای این فیلم وجود داشت؟ اگر چنین است که چرا این اتفاق رخ نداد و فیلم نگه داشته شد و در نهایت به شکلی مشکوک پس از دریافت رقمی نجومی از سازمان سینمایی، به زبان عربی منتشر شد؟ اکنون مقصر اینکه این فیلم در سطح بین المللی اکران نشده نیز متولیان داخلی هستند یا درویش و مالکان که چند سال فیلم را نگه داشتند و چانه زنی برای دریافت رقمی نجومی از دولت را در قالب فروش رایت فیلم به دولت پیش بردند؟! آیا اگر این فیلم اکران می‌شد و در دنیا فروش اندکی داشت یا اساساً استقبال بین المللی موفقی نمی‌شد، باز هم می‌شد رایت داخلی فیلم را به این قیمت به سازمان سینمایی فروخت؟!

نسخه فیلم رستاخیز توسط هر شخصی منتشر شده باشد، مسئولیت آن بر عهده سازندگان فیلم است، چرا که مسئولیت حفظ امنیت این نسخه بر عهده آنها بوده است. درویش و همکارانش که امروز باید پاسخگو باشند که چرا مراقبت نکرده‌اند تا فیلمی که بابت 60 درصدش، 17 میلیارد تومان از بودجه این مملکت را دریافت کرده‌اند، سر از یوتیوب در نیاورد و چرا امروز به جای آنکه بابت مسئولیت حقوقی این موضوع تحت تعقیب قرار بگیرند، در مقام طلبکار و مدعی ظاهر شده‌اند؟ چرا سازمان سینمایی از سازندگان این فیلم بابت انتشار این فیلم و عدم حفافظت از امانتی که در اختیار داشته‌اند و منجر به تضییع 17 میلیارد تومان از بیت المال شده، شکایت نکرده‌اند؟!

چرا بلافاصله پس از انتشار این فیلم در یوتیوب، عوامل آن دست به کار نشدند و در چند دقیقه زمینه حذف آن را فراهم نکردند؟! مگر با توجه به زمینه سازی برای اکران بین المللی این فیلم، این اثر در سطح بین الملل ثبت نشده بود و کپی رایت نداشت؟! منوچهر محمدی در بخشی از این برنامه تاکید کرد که با 10 تا 15 هزار دلار امکان ثبت بین المللی فیلم برای عدم امکان چنین اتفاقی وجود داشت اما احمدرضا از این موضوع گذشت و پاسخ نداد چرا کپی رایت چنین فیلم ثبت نشده بود و پس از عرضه در یوتیوب نیز اقدام سریعی برای حذف در ساعت اولیه رخ نداد؟

یا این تعلل اتفاقی بود یا دوستان با توجه به هفده میلیاردی که گرفته بودند، برای پیگیری کم انگیزه بودند؟! مزرعه‌ای که امروز می‌سوزد برخلاف گفته درویش، رستاخیز نیست که این فیلم امروز در فضای مجازی به لطف دست‌های پنهان منتشر شده و عجیب اینکه زبان فارسی نیز منتشر نشده است! مزرعه‌ای که امروز در حال سوختن است، منابع عمومی بودجه است که این طور دود می‌شود و هوا می‌رود!




روایت پرسوز احمدرضا درویش از روزه داری فرهاد قائمیان به هنگام ایفای سکانس شهادت “حر” در فیلم توقیفی “رستاخیز”

سینماروزان: حتی قاچاق نسخه عربی “رستاخیز” هم موجب نشد که برای حل مشکل توقیف این فیلم عاشورایی چاره ای اندیشیده شود و همچنان انفعال مقامات بالادستی در رفع توقیف این فیلم را شاهدیم.

احمدرضا درویش کارگردان “رستاخیز” که در تمام مدت توقیف این فیلم کوشیده بود کمتر حرف بزند به تازگی و بعد از بیانیه ای که درباره قاچاق مجازی فیلمش منتشر کرد، روایتی پرسوز ارائه داده به “اعتماد” از روزه داری فرهاد قائمیان بازیگر نقش “حر” به هنگام ایفای سکانس شهادت این یار سیدالشهداء(ع).

روایت احمدرضا درویش را بخوانید:

همه در وسط ميدان جمع شده‌اند. يك طرف نخلستان، يك طرف خيمه‌گاه اوليا(ع) يك طرف خيمه‌گاه اشقيا و يك طرف ريگزار. از آسمان آتش مي‌بارد. باد داغ به پرچم‌ها شلاق مي‌زند. صحنه‌ فيلمبرداري، كربلاست…

اهالي روستاي دولت‌آباد بم مثل هر روز مي‌آيند براي تماشا. نزديك نمي‌شوند.

آن دورها، زن، مرد، بچه، نشسته‌اند روي خاك، عده‌اي ايستاده‌اند، بُهت‌زده، گريان، پوستشان برشته از گرما و از فقر مُدام…

صدها اسب، هنرورها، بدلكاران، آمبولانس‌ها، فن‌هاي بزرگ باد براي شليك خاك، دوربين سنگين و… همه‌ چيز براي شهادت «حُر» مُهياست.

انگار صحراي محشر است…! نبرد «حُر» در ميان اشقيا، در لابه‌لاي كوفيان، اسب‌ها، شمشيرها و… قرار است نيزه تا نيمه در شكم «حُر» فرو‌ رود و از روي اسب بر خاك اُفتد…

سايه‌بان كوچك مخصوص مونيتور، كوره‌ آتش است. ميكروفن داغ است و در دستم مي‌لرزد. بي‌قرارم…

پريشان و مضطرب به سايبان مي‌آيد.

مي‌گويد: همه‌ چيز آماده است ولي…!

مي‌گويم: ولي چي؟

خم مي‌شود و در گوشم چيزي مي‌گويد: …

خبر مانند پُتك است بر سرم! سرم گيج مي‌رود. انگار برگ‌هاي خشك نخل بر ديواره‌ سايه‌بان شعله مي‌كشند.

فرياد مي‌زنم: ‌اي واي …‌اي واي …‌اي واي …

خشمگين، جماعت را مي‌شكافم و به سمت خيمه‌گاه اوليا مي‌روم. دندان‌هايم قفل شده‌اند.

با خود مي‌گويم: خودسري، بي‌نظمي و…!!! آن هم از كسي چون «حُر»؟!!

همه‌ بازيگرها را با نام نقششان صدا مي‌زنم. باور نمي‌كنم. در حيرتم، بُغض دارم، گِله دارم. كف پاهايم‌ گر گرفته‌اند…

با قامتي بلند بالا، سوار بر اسب، يورتمه مي‌رود تا عرق اسب خشك نشود. كلاهخود در دستش، شال روي سرش، زره و خِفتان بر تنش و شمشير و غلاف بر شال كمرش…

افسار اسبش را كه مي‌چرخانم، مي‌فهمد كه نه مهتر اسبم و نه يكي از عوامل پشت صحنه. خيال مي‌كند خودم آمده‌ام تا او را به ميدان ببرم… اسب بي‌تابي مي‌كند. چشم‌هاي جماعت از دور، به ما در لابه‌لاي خيمه‌ها دوخته شده‌اند. به او خيره مي‌شوم… مي‌فهمد كه خبري شده است.

فرياد مي‌زنم: تو با ما چه مي‌كني «حُر»!؟

چشمانش، به كاري فكر مي‌كند كه نكرده است.

مي‌گويد: چه كار كردم آقا؟!

مي‌گويم: تو روزه‌اي؟

ناگهان خُشكش مي‌زند. اسب هم انگار عمق فاجعه را مي‌فهمد. پاسخش سكوت است و بُهت، پلك نمي‌زند.

با غضب مي‌گويم: آخر خوش انصاف، مگر ماه رمضان است! اينجا ته دنياست، روزه هم كه بر مسافر واجب نيست، بازي در صحنه‌ شهادت «حُر» با زبان روزه!؟ با شكم خالي، لب تشنه؟ در 50 درجه گرما؟ در ميان فوج فوج اسب و خود و زِرِه و شمشير؟ كارت تمام است… و كار من…

بطري آب را كه در دستم مي‌بيند، آه از نهادش بلند مي‌شود.

مي‌گويد: نه آقا… نه…

مي‌گويم: يا آب مي‌خوري يا فيلمبرداري تعطيل.

ناگهان هيكل تنومندش به رعشه مي‌اُفتد. از روي اسب فرو‌ مي‌ريزد و بر خاك سجده مي‌كند.

اين ‌بار او فرياد مي‌زند: من قول دادم… قول دادم… قول دادم…

بر بالينش مي‌نشينم: قول چي، به كي، چي داري مي‌گي؟!

بي‌صدا هق هِق مي‌زند. زره، كف دست‌هايم را مي‌سوزاند، وقتي بازوانش را مي‌گيرم. سرش را كه بالا مي‌آورد، خون در چشمانش اشك شده است.

بُريده بُريده مي‌گويد: نذر كرده‌‌ام كه در لحظه‌ شهادت «حُر» روزه باشم.

لب‌هاي خشكيده‌اش مي‌لرزند.

جسم «حُر» بر خاك اُفتاده است. دوربين آرام به صورت او نزديك مي‌شود، دست امام حسين‌(ع) روي سر «حُر» قرار مي‌گيرد. صداي كسي از بلندگوهاي ميدان شنيده مي‌شود.

«آنچنان كه مادرت تو را آزاده ناميد، در دنيا و در روز رستاخيز آزاده‌اي»

انگار نه انگار فيلمبرداري تمام شده، انگار «حُر» سال‌ها نخوابيده است. دهانم را به گوشش مي‌چسبانم.

آرام مي‌گويم: «نذرت قبول دلاور.»




احمدرضا درویش در واکنش به قاچاق اینترنتی فیلم توقیفی «رستاخیز» بیان داشت⇐«رستاخیز» گروگان گرفته شده توسط دولت تدبیر و اُمید، توسط دست‌های آلوده در آن‌سوی مرزها(!) به تاراج رفته!!/بر اثر آنچه به «رستاخیز» تحمیل شده است، هموطنان من از تماشای آن محروم و مخاطبان خارجی بر آنان رجحان پیدا کرده‌اند! /متأسفانه وزارت ارشاد و سازمان سینمایی با فرافکنی و انفعال، به مکاتبات و مطالباتِ اینجانب و سازندگان «رستاخیز» بی‌اعتنا بوده و هستند/وزارت ارشاد در مقابل حکم بدوی دیوان عدالت اداری و اعتراض‌ها و مطالباتِ مُکرّر نمایندگان مجلس شورای اسلامی نسبت به رفع توقیف «رستاخیز» وقعی ننهاده است!!/از همه‌ نهادهای انتظامی و اطلاعاتی، وزارت امور خارجه، وزارت کشور، معاونت حقوقی رئیس جمهور و دیگر دوائرِ مرتبط، درخواست می‌کنم که نسبت به کشفِ منشأ این سرقتِ فرهنگی اقدام کنند!!/از دو قوه­‌ قضائیه و مقنّنه درخواست می‌کنم که در دفاع از حقوق معنوی و سرمایه‌های هنری و فرهنگی، حساسیت نشان دهند!

سینماروزان: قاچاق نسخه عربی “رستاخیز” در اینترنت و ادعاهای یک رسانه اصلاح طلب درباره اینکه به غیر از تقی علیقلی زاده تهیه کننده فیلم هیچکس به نسخه ای از این فیلم دسترسی نداشته با واکنش احمدرضا درویش کارگردان این فیلم مواجه شد.

احمدرضا درویش با نگارش بیانیه ای سرگشاده بی اشاره به آنها که نسخه هایی از فیلم در اختیارشان بوده به گلایه از وزارت ارشاد و سازمان سینمایی پرداخته که انفعال آنها در ماجرای توقیف “رستاخیز” در نهایت موجبات قاچاق فیلم را رقم زده است.

متن بیانیه احمدرضا درویش را بخوانید:

نازنین‌تر زِ قدت در چمن ناز نَرست

خوش‌تَر از نقش تو در عالم تصویر نبود

(حافظ)

پس­ از بیست سال حسرت و آرزوی تولید اثری با الهام از حماسه‌ی عاشورا، بالاخره در شب شامِ غریبانِ سال 1384،(همزمان با امضاء قرارداد هسته‌ای «برجام») انتظار به سرآمد و با استعانت از الطاف الهی و توسل به ائمۀ اطهار­(ع) تَشرُّف به آسمانِ ملکوتیِ امام حسین­(ع) آغاز شد.

گامِ اول

برای تولید فیلم سینمایی «رستاخیز»، با عزمِ راسخِ عواملِ سازنده و بهره­‌گیری از سرمایه‌های معنوی و مادی در بخش خصوصی (در ایران و خارج از کشور) و حمایتِ‌ نهادهای مرتبط، ده سال زمان صرف شد.

گامِ دوم

فیلم «رستاخیز» در سال 1392 و در سی و دومین جشنواره‌ی فیلم فجر، با کسب 8 سیمرغ بلورین در بخش داخلی، یک سیمرغ بلورین در بخش بین‌الملل و جایزه‌ی ویژه (نشان مصطفی عقاد)، به عنوان بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمبرداری، بهترین طراحی صحنه، بهترین موسیقی و … معرفی شد.

گامِ سوم

فیلم «رستاخیز» با تکیه بر مبانی فقهی و مجوزهای قانونی در تاریخ 24/4/1394، اکران و پس از چند ساعت به دستور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت از پرده‌ی اکران پایین کشیده شد. سازمان امور سینمایی پس از توقیف فیلم رستاخیز، در اقدامی سؤال‌برانگیز، پروانه­‌ی نمایش داخلی فیلم را باطل و پروانه نمایش بین­‌المللی آن را صادر کرد!

گامِ چهارم

تلاش‌ها برای رفع مشکل «رستاخیز» کلید خورد. از مکاتبه‌ها و ملاقات‌های حضوری با مقام‌های کشوری و لشکری گرفته تا مکاتبه با رییس جمهور محترم و پاسخ حیرت‌انگیز ایشان! و ملاقات با بالاترین مقام عالی کشور، رهبر معظم انقلاب که تأکید کردند:

… شما به خدا توکل و بر باور خود ایستادگی کنید … و حُجّت را بر سازنده‌ی رستاخیز تمام کردند.

گامِ پنجم

اکنون پس از سپری شدن بیش از چهار سال از توقیف فیلم «رستاخیز» و همزمان با شام غریبان شهدای کربلا (1398) نسخه‌ی معیوب این فیلم با نام «القربان» در اقدامی غیراخلاقی و غیرقانونی به فضای مجازی و سایت‌های اینترنتی راه یافته است. راهزنانِ عرصه‌ی هنر و فرهنگ با بستن قاب تصویر (کادر)، نشانِ حک شده (واترمارک) بر روی تصاویر و عنوان‌بندیِ (تیتراژ) انتهای فیلم که حاوی اسامی عوامل و سرمایه‌گذاران فیلم بوده است را حذف کرده‌اند. متأسفانه چهار روز از این سرقتِ فرهنگی سپری شده، صدها هزار نفر فیلم «القربان» را دیده‌اند و بنا بر قرائن موجود، میلیون‌ها نفر با پرداخت هزینه به شبکه‌های اینترنتیِ خارجی به تماشای آن نشسته‌اند!

***

بیش از پانزده سال از شب آغازینِ عاشورای 1384 و تولید فیلم «رستاخیز» سپری شده است. توصیف و توضیح در خصوص هر یک از گام‌های این فیلم، کتابی قطور است که گرچه دانستن آن، عبرت‌های گران­بهایی را برای افکار عمومی و دست‌اندرکارانِ عرصه‌ی فرهنگ و هنر به همراه دارد، لکن اشاره به جزئیات آن در این مقال نمی‌گنجد. جسمِ به گروگان گرفته شده‌ی فرزند من «رستاخیز»، توسط دولت تدبیر و اُمید، در حالی توسط دست‌های آلوده به جهل و تباهی در آن‌سوی مرزها به تاراج رفته است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از شروع تولید این فیلم تاکنون، چندین وزیر را به خود دیده است!

اینجانب، ضمن توصیه به خود و مسئولان محترم، به رعایت موازین منطبق بر اخلاق، انصاف و عدالت، توجه همگان را به موارد ذیل جلب می‌کنم.

1. فیلم رستاخیز با هدف ترویج فرهنگ اهل بیت­(ع) در بخش‌‌ خصوصی ساخته شده و حق‌الناس است. گرچه پس از محکوم شدنِ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دادگاه بدویِ دیوان عدالت اداری، بنیاد سینمایی فارابی و مؤسسه‌ی رسانه‌های تصویری برای جبران بخشی از دیونِ سازندگان، به سهامدارانِ آن پیوسته‌اند.

2. با توجه به ظرفیت­‌های نامحدود در عصر ارتباطات و نقش بی‌­بدیل آثار هنری در ترویج ارزش­های فرهنگی؛ از محضر علما و مراجع عالیقدر، دانشمندان و روشنفکرانِ علوم دینی و علوم اجتماعی­، ذاکرانِ اهلِ بیتِ عصمت و طهارت­(ع) و اصحاب گرانقدر رسانه درخواست می­‌کنم، با تأکید و تکیه بر پویایی فقه شیعه و سیره­ی نبوی­(ص) بستر مناسب را برای تشویق اصحاب هنر و ترغیب آنان به تولید آثارِ متأثر از معارف دینی و تاریخی فراهم کنند و امکان سوءاستفاده‌­ی معاندان و کج‌اندیشان را از ذخایر نابِ فرهنگی سلب نمایند.

3. از دو قوه­‌ی محترمِ قضائیه و مقنّنه درخواست می‌کنم که در دفاع از حقوق معنوی و سرمایه‌های هنری و فرهنگی، همچون دفاع از بیت‌المال و حق‌الناس حساسیت نشان دهند. گرچه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مقابل حکم بدوی دادگاه دیوان عدالت اداری و اعتراض‌ها و مطالباتِ مُکرّر نمایندگان مجلس شورای اسلامی نسبت به رفع توقیف «رستاخیز» وقعی ننهاده است، لکن بی‌توجهی مسئولانِ ذی‌ربط، از مسئولیت این دو قوه­‌ی مهم نمی‌کاهد.

4. صیانت از سرمایه‌های معنوی، هنری و فرهنگی وظیفه‌ی ذاتیِ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان سینمایی است. متأسفانه این دو نهاد دولتی در مسئله‌ی رستاخیز، با فرافکنی و انفعال، به مکاتبات و مطالباتِ اینجانب و سازندگان «رستاخیز» بی‌اعتنا بوده و هستند. اکنون وقت آن است که آنان از خواب غفلت بیدار شوند و در برابر هویتِ به یغما رفته‌ی فیلم عاشورایی رستاخیز، از خود عکس‌العملی معنی‌دار نشان دهند.

5. از همه‌ی نهادهای انتظامی و اطلاعاتی، وزارت امور خارجه، وزارت کشور، معاونت حقوقی رئیس جمهور و دیگر دوائرِ مرتبط، درخواست می‌کنم که ضمن واکاوی و پیگیری موضوع از مجاری داخلی و خارجی، نسبت به کشفِ منشأ این سرقتِ فرهنگی اقدام کنند و هرچه سریع‌تر از انتشارِ این عملِ حرام و گستاخانه جلوگیری نمایند.

6. از سهام­دارانِ داخلی و خارجی فیلم «رستاخیز» درخواست می‌کنم همچون گذشته بر صیانت از حقوق معنوی و مادی این فیلم پافشاری و با پیگیری و مطالبه‌ی مجدانه، از به تاراج رفتن حیثیت مولود خود جلوگیری کنند. در این خصوص گرچه بنیاد سینمایی فارابی و مؤسسه‌ی رسانه‌های تصویری که پس از حکم بدوی دادگاه دیوان عدالت اداری به سهام­داران فیلم پیوسته‌اند، دو نهاد وابسته به دولت هستند و متأسفانه برای دفاع از مطالبه‌ی مؤلف و سازندگان فیلم «رستاخیز» و رفع توقیف فیلم اقدامی نکرده‌اند؛ لکن این نهادها، هم به دلیل وظایف ذاتی خود در صیانت از همه‌ی آثار سینمایی و هم به عنوان سهام­دار، نسبت به پیگیری‌ حقوقیِ موضوع فوق، مسئولیت مضاعفی برعهده دارند.

7. بسیار متأسفم که بر اثر آنچه به «رستاخیز» تحمیل شده است، هموطنان من از تماشای آن محروم و مخاطبان خارجی بر آنان رجحان پیدا کرده‌اند! به دلیل برخورداری فیلم «رستاخیز» از مضمون بلند حماسه‌ی عاشورا و همچنین حاشیه‌های پس از توقیف آن توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، عطشِ فراوانی در مخاطبان محترمِ داخلی و خارجی، به خصوص جوانان برومند، برای دیدن این فیلم بوجود آمده است. اینجانب به­ عنوان عضوی کوچک از خانواده‌­ی بزرگِ سینمای ایران از عموم مردم ارجمند، به ­خصوص ارادتمندان به ساحت مقدّس حضرت اباعبدالله الحسین­(ع) که به رعایت امور شرعی و قانونی شهره هستند، تقاضا می‌کنم که از دیدن، کپی‌برداری و انتشار فیلم «رستاخیز» اجتناب کنند و دیگران را نیز از این فعل حرام و غیرقانونی پرهیز دهند.

به اُمید آنکه با درایت و تدابیر منطبق بر اخلاق و عقلانیت، هیچ مخاطبی از دیدن، شنیدن و درک آثار هنری محروم نشود و «رستاخیز» با عبور از موانع و رضایت سازندگانِ آن، در معرضِ دیدگانِ عمومی قرار گیرد.

نخستین بار، در روز رستاخیز درباره خون‌ها دادرسی خواهد شد.

پیامبر اکرم (ص)




متعاقب قاچاق اینترنتی نسخه عربی باکیفیت فیلم توقیفی “رستاخیز”، یک رسانه اصلاح طلب مدعی شد⇐جز تهيه‌كننده اثر حتي يك فريم اين فيلم قابل دسترسي براي كسي نبوده است!!/تمام سهامداران و از جمله فارابی به این نتیجه رسیده بودند که نسخه عربی را در اینترنت منتشر کنند!!!/کپی رایت بین المللی “رستاخیز” ثبت شده و مالکان فیلم اگر بخواهند میتوانند از قاچاقچیان شکایت کنند

سینماروزان: بالاخره شش سال بعد از رونمایی اولیه “رستاخیز” و ماهها بعد از توقیف این فیلم عاشورایی، نسخه ای باکیفیت از فیلم با دوبله عربی از طریق سامانه یوتیوب منتشر شد.

اینکه چه کسی نسخه عربی فیلم را منتشر کرده و اینکه این انتشار چه سودی دارد مهمترین پرسش های پیرامون این اتفاق است.

روزنامه اصلاح طلب «اعتماد» به نقل از يك منبع آگاه مدعی شده است: سه نسخه فيلم «رستاخيز» با سه زبان انگليسي، فارسي و عربي در دو استوديو، يكي استوديو روشنا در ايران و ديگري استوديويي در لندن بوده و جز تهيه‌كننده اثر حتي يك فريم اين فيلم قابل دسترسي براي كسي نبوده است. با اين حال هنوز مشخص نيست كه آيا تهيه‌كننده اجازه انتشار آن را داده يا نه. و البته سوال مشخص ديگر اينكه سازندگان فيلم چرا بايد راضي به اين كار باشند؟

این رسانه اصلاح طلب ادامه داده است: اين اواخر تمام سهام‌داران فيلم – از بنياد سينمايي فارابي گرفته تا موسسه رسانه‌هاي تصويري، آكو آفالز و… – در كنار سرمايه‌گذار فيلم طي يك جمع‌بندي به اين نتيجه رسيده بودند كه نسخه عربي اين فيلم را در فضاي اينترنت نظير نت فليكس نمايش دهند كه نسخه غيرقانوني اين فيلم درفضاي اينترنت تمام برنامه‌هاي سرمايه‌گذاران وسهام‌داران را به هم ريخت.

«اعتماد» افزوده است: كپي‌رايت بين‌المللي«رستاخيز» ثبت شده است. به همين جهت مالك فيلم اگر بخواهد مي‌تواند طبق قوانين حقوقي و حق تكثيري كه دارد پيگيري كرده و از نشردهنده اين فيلم شكايت كند.




به دنبال تقدیر بنیاد روایت از احمدرضا درویش ذیل تصویری از شهید آوینی⇐بودجه تولید پروژه پرهزینه “درخشش” توسط بنیاد روایت تأمین خواهد شد؟؟/کدام چهره شناخته شده سینمای جنگ، تهیه کنندگی این بیگ پروداکشن جنگی را برعهده خواهد گرفت؟

سینماروزان: نخستین پیش بینی منتج از دیدار احمدرضا درویش با مدیرعامل بنیاد روایت و تقدیر این ارگان ارزشی از درویش باید حمایت بنیاد از تولید فیلمنامه “درخشش”درویش باشد؟

محمدیاشار نادری مدیرعامل بنیاد روایت به تازگی به پاس سی سال فعالیت احمدرضا درویش ذیل عکس شهید آوینی از درویش تقدیر به عمل آورد و درویش را هنرمندی در مسیر هنر عاشورایی خطاب کرد.

آیا این تقدیر به اعلام حمایت بنیاد روایت از پروژه پرهزینه “درخشش” که کنکاشی است در ماجرای جنگ خرمشهر منجر خواهد شد؟؟ آیا بنیاد روایت همه جوره پشت تولید “درخشش” خواهد ایستاد تا شانزده سال بعد از “دوئل” درویش بتواند یک درام جنگی جذاب بسازد؟؟

اگر بنیاد روایت حامی تولید “درخشش” باشد یقینا باید سینماگری کارکشته در ژانر جنگ به عنوان تهیه کننده کنار درویش قرار گیرد. بنیاد روایت از چه کسی به عنوان تهیه کننده سود خواهد جست؟؟

یکی مثل محمد خزاعی که معتمد ارگانهای ارزشی است و در تولید “به وقت شام” و “قلاده های طلا” حضور داشته؟؟ یا یکی مثل تقی علیقلیزاده که به غیر از “رستاخیز” در برخی ساخته های مهم درویش و از جمله “دوئل” و “متولد ماه مهر” تهیه کنندگی کرده؟

تهیه کنندگی پروژه های جنگی شوخی نیست که بتوان از افراد نورس و بله قربان گوی عشق سلفی در تولید بهره جست. با حضور احتمالی بنیاد روایت به عنوان حامی “درخشش” کدام چهره امتحان پس داده سینمای جنگ تهیه کنندگی را برعهده میگیرد؟؟؟




معاونت نظارتی که «خانه دختر» را اکران کرده چرا چاره‌ای نمی‌کند برای اکران «رستاخیز»؟؟

سینماروزان/حامد مظفری: اینکه احمدرضا درویش بنا داشت با ساختن «رستاخیز» و تاکید بر شعار «او که گفت نه» و «فتنه‌گر» خطاب شدن مدام یاران سیدالشهداء در فیلم ادای دین کند به کاندیدای محبوبش در انتخابات88 یا نه را خدا داند!

اینکه دست اندرکاران «رستاخیز» بابت توقیف عجولانه فیلمشان نزدیک به ده میلیاردی از فارابی بخاطر شراکت(!) گرفتند درحالیکه پیشتر مدام از تولید در بخش خصوصی میگفتند هم به کنار!!

کاری هم به کیفیت دراماتیک «رستاخیز» نداریم که کمیتش بدجوری لنگ میزد!

مسأله آن است که «رستاخیز» آخرین محصول حرفه ای سینمای ایران در باب قیام عاشوراست و توقیف آن نه تنها باعث شده سازندگان از سنجش عیار کار خویش بی‌بهره بمانند بلکه واهمه‌ای را هم در بسیاری از سینماگران علاقمند به زندگی سیدالشهداء(ع) ایجاد کرده که طرحهایشان درباره این امام را کنار بگذارند!

آیا معاونت نظارتی که توانسته آثاری پرحاشیه همچون «خانه دختر» و «عصبانی نیستم» را اکران کند و به اکران محدود فیلمی همچون «خانه پدری» رضایت دهد، نباید بتواند چاره ای کند برای اکران «رستاخیز» ؟؟؟




در پاسخ به پرسشی مبنی بر کمک ۱۳میلیاردی فارابی به «رستاخیز»⇐احمدرضا درویش بودجه تولید «رستاخیز» را فاش کرد⇔کمی بیش از ۱۵٫۵ میلیارد!!!که ۴۵ درصدش می‌شود کمی بیش از ۷میلیارد⇔پرسش کلیدی: فارابی بابت حمایت ۴۵درصدی خود چقدر به «رستاخیز» کمک کرده؟ ۱۳میلیارد یا ۷میلیارد؟

سینماروزان: ماهها بعد از افشای ماجرای کمک فارابی به فیلم توقیفی «رستاخیز» همچنان این پرسش کلیدی مطرح است که چطور میشود فیلمی محصول بخش خصوصی باشد و فارابی 45 درصد در تولید آن شراکت کند؟؟؟

به گزارش سینماروزان پیش از این و منطبق با داده های مرتبط با تولید 30 میلیاردی «رستاخیز» پرسشهایی طرح شده بود درباره کمک 13میلیاردی فارابی به «رستاخیز» و جالب آنجاست که احمدرضا درویش در گفتگویی با «ایلنا» وقتی مخاطب این پرسش قرار گرفته که ماجرای کمک 13میلیاردی فارابی به «رستاخیز» چه بوده مدعی شده فیلم در زمان خودش 13 میلیون یورو هزینه برداشته است.

درویش درباره چگونگی ماجرای  کمک 13میلیارد تومانی از طرف فارابی به فیلم رستاخیز بیان داشت: سازندگان «رستاخیز» به خاطر این فیلم همچنان به سرمایه‌گذاران خارجی، سیستم بانکی و افراد حقیقی و حقوقی بدهکار هستند. فارابی برای جبران بخشی از خسارتی که وزارت ارشاد به این فیلم وارد کرده، به تعهد 10 سال پیش خود عمل کرده و براساس قراردادی قانونی بخشی از هزینه مربوط به سهام خود را پرداخت کرده، با این هدف که بخشی از بدهی‌های فیلم به بانک‌ها و مؤسسات پرداخت شود. هزینه ساخت این فیلم نه با ریال بلکه با یورو صورت گرفته زیرا پروژه، شریک خارجی داشته است. این فیلم حدود 13میلیون یورو هزینه داشته است، البته آن زمانی که فیلم را می‌ساختیم، یورو 1200 تومان بود.

با یک ضرب ساده میشود فهمید که برمبنی همان قیمت یوروی 1200 تومان بودجه تولید «رستاخیز» نزدیک به 15.6 میلیارد بوده است!!! طبیعی است که 45 درصد این رقم که بنا بوده فارابی به این فیلم کمک کند هم چیزی حدود 7 میلیارد میشود.

پرسش اصلی همین جا حادث می‌شود؛ فارابی بابت سهم 45 درصدی خود دقیقا چقدر به سازندگان «رستاخیز» پرداخت کرده است؟ 13 میلیارد یا 7میلیارد؟؟




جمال شورجه بیان کرد⇐فيلمساز اگر ارتباط تنگاتنگي با علماي دين برقرار كند، اتفاق درویش-«رستاخیز» تکرار نخواهد شد

سینماروزان: دشواری تولید فیلمهای تاریخی-مذهبی به غیر از ریشه‌هایی که در نیازمندی به منابع مالی هنگفت دارد به تعابیر مختلفی که درباره چگونگی پرداختن به شخصیتهای مذهبی و اتفاقات مذهبی وجود دارد هم بازمیگردد.

شاید اینکه فیلمی مانند «رستاخیز»احمدرضا درویش چهار سال بعد از رونمایی در جشنواره هنوز نتوانسته راهی پرده های سینما شود ناشی از مورد دوم باشد.
جمال شورجه کارگردان سینمای ایران که بنا دارد کارگردانی سریال «موسی(ع)» را انجام دهد به تازگی در گفتگو با «جوان» راه حل جلوگیری از مشکلاتی که برای امثال «رستاخیز» به وجود آمده را ارتباط نزدیک فیلمساز با علمای اسلام دانسته است.
جمال شورجه گفت: يكي از بزرگ‌ترين مشكلاتي كه ما در حوزه توليد فيلم‌هاي تاريخي و مذهبي با آن مواجه هستيم اين است كه اين نوع آثار قاعدتاً بايد توسط بخش دولتي سرمايه‌گذاري و ساخته شوند چراكه بخش خصوصي تنها براي تجارت وارد سينما شده و رغبتي براي پرداختن به اين نوع فيلم‌ها و آثار ندارد، اما متأسفانه بخش دولتي هم هيچ حركت جدي و مثمرثمري در اين راستا انجام نداده و همين باعث مي‌شود تا ما در اين سينما دچار انفعال شديد شويم.
وي ادامه داد: دولت بايد در زمينه توليد آثار تاريخي و مذهبي بسيار فعال‌تر باشد؛ ما بايد همه ساله شاهد تخصيص بودجه قابل توجهي براي توليد اين نوع فيلم‌ها كه مي‌توانند تأثيرات مؤثر و مثبت فرهنگي در جامعه و به خصوص براي نسل جوان داشته باشند، باشيم. مسئولان تمامي دستگاه‌ها و نهادهاي فرهنگي وابسته به دولت موظف هستند از فيلمسازان و هنرمندان دغدغه‌مند براي پرداختن به موضوعات ديني و مذهبي دعوت به عمل آورند و از آنها بخواهند فيلم‌هاي ارزشمندي در اين حوزه توليد كنند اما متأسفانه تا به امروز هيچ‌گونه حركت جدي و مثبتي از سوي مسئولان دولتي در اين راستا صورت نگرفته است.
شورجه سپس با تأكيد بر اينكه فيلمسازان متعهد بسياري در كشور وجود دارند كه علاقه شديدي براي ساخت آثار ارزشمند ديني و مذهبي در آنها موج مي‌زند اظهار داشت: متأسفانه شاهد هستيم كه به اين دسته از فيلمسازان توسط مسئولان دولتي بهاي چنداني داده نمي‌شود و اغلب آنها بيكار و خانه‌نشين شده‌اند و اين اتفاق بسيار تأسف‌برانگيز است. بنده معتقدم نهادهاي مرتبط با توليد فيلم و صاحبان بودجه در تمامي ارگان‌ها و سازمان‌ها موظف هستند براي ترويج و توسعه تفكرات ديني و مذهبي گام‌هاي اساسي و جدي بردارند و نگذارند سبد سينماي كشور خالي از فيلم‌هاي ارزشمند ديني بماند.
اين سينماگر در پاسخ به اين سؤال كه براي جلوگيري از اتفاقاتي نظير آنچه براي «رستاخيز» به وجود آمد چه بايد كرد؟ تصريح كرد: فيلمسازان و هنرمندان اگر ارتباط تنگاتنگي با علماي بزرگ دين برقرار كنند و همواره با اهل قرآن، تفسير، روايات و دين ارتباط داشته باشند ديگر شاهد اتفاقاتي نظير آنچه براي آقاي درويش به وجود آمد نخواهيم بود؛ استفاده از نظرات كارشناسان ديني باعث مي‌شود علماي اعلام هم از اين نوع فيلم‌ها حمايت كنند و نقش مؤثري براي تشويق بيشتر مردم معتقد و مذهبي كشور براي تماشاي اين نوع فيلم‌ها در سينما داشته باشند.
كارگردان فيلم سينمايي «سي و سه روز» با اشاره به «رستاخیز» تأكيد كرد:  مسائل ديني و مذهبي همواره بسيار حساسيت‌برانگيز هستند و ما  نبايد با عبور از برخي خطوط قرمز و ارزش‌ها جامعه را دچار تشويش كنيم؛ حضور كارشناسان و صاحب‌نظران بزرگ ديني در زمان توليد فيلم‌هاي تاريخي و مذهبي باعث مي‌شود تا هرگز ديگر شاهد اتفاقاتي مشابه نباشيم. ما بايد آگاه باشيم اگر در روند توليد فيلم‌هاي ديني و مذهبي غفلت كنيم يا  به نظرات كارشناسان ديني تن ندهيم قطعاً علماي ديني و ساير افراد جامعه در مقابل فيلم ما  موضع منفي خواهند گرفت.
شورجه خاطرنشان كرد: اگر ما در توليد فيلم‌هاي ديني و مذهبي دو نكته را رعايت كنيم مي‌توانيم شاهد دستاوردهاي مهمي در اين حوزه باشيم؛ اول آنكه نظام توليد فيلم‌هاي ارزشي و ديني در تمامي دستگاه‌ها و نهادهاي دولتي كشور جا بيندازيم و همه دستگاه‌ها را موظف كنيم تا براي توليد آثاري با مباحث ديني و ارزشي اهتمام ويژه و جدي نشان دهند و دوم آنكه ممارست و مجالست ميان هنرمندان و روحانيت و اهل كتاب و دين را فراموش نكنيم.
اين كارگردان در خاتمه اين گفت‌وگو متذكر شد: به اعتقاد بنده علماي ديني حتي در نگارش ديالوگ‌هاي فيلمنامه‌ها هم بايد دخالت داشته باشند؛ همچنين بنده اميدوارم روند توليد فيلم‌هاي ارزشمند ديني و مذهبي روز به روز افزايش پيدا كند تا مردم كشور ما بتوانند به خوبي توسط آثار فرهنگي و هنري هرچه بيشتر نسبت به زندگي معصومين (ع) آشنايي پيدا كنند.



تهیه‌کننده «رستاخیز» گفته‌های منسوب به وزیر درباره پرداخت خسارت بخاطر توقیف را تکذیب کرد⇔سینماروزان: این تهیه‌کننده کاملا درست می‌گوید! وزیر از پرداخت بخاطر مشارکت گفته و لاغیر! اما پرسش اصلی چیست؟ اینکه چطور بعد از سالها پروپاگاندا پیرامون خصوصی بودن منابع مالی «رستاخیز» به ناگاه سروکله فارابی به‌عنوان شریک ۴۵درصدی تولید پیدا شد؟

سینماروزان: عباس صالحی وزیر ارشاد در اولین نشست خبری خود در توضیح وضعیت فیلم «رستاخیز» از انعقاد قرارداد میان سازمان سینمایی و سازندگان فیلم و انجام قرارداد و حتی پرداخت مبلغی به تهیه کننده سخن گفته بود.

صالحی اظهار داشته بود: سازمان سینمایی گفت‌وگویی با تهیه کننده فیلم داشته و به جمع بندی رسیده‌اند. الان هم مثل هر قراردادی که امضا می‌کنند بر آن مبنا عمل می‌کنند. در واقع آنچه اتفاق می‌افتد براساس این گفتگو میان سازمان سینمایی و تهیه کننده در ماه‌های آخر دولت یازدهم است و این قرارداد در حال اجرا است. به عنوان مشارکتی که از قبل داشتند، مبلغی به تهیه‌کننده فیلم پرداخت شده و الان هم نمایش خارجی‌اش را انجام می‌دهند ولی برای نمایش داخلی هنوز اقدامی انجام نمی‌شود.

به گزارش سینماروزان پرداخت مبلغ به سازندگان که به اعتقاد برخی به واسطه طرح شکایتی بود که بخاطر توقیف فیلم مجوزدار «رستاخیز» در دوران رییس معزول سینما در دیوان عدالت اداری صورت گرفته بود چندان هم غیرمنطقی نبود.

به هر حال دیوان عدالت اداری حق طرح شکایت در قوه قضاییه را برای سازندگان قائل شده بود. چرا؟ چون در ساختاری آماتورانه فیلمی که برایش پروانه نمایش صادر شده بود به ناگاه ساعاتی کوتاه بعد از اکران توقیف شده بود و صدالبته که در این میان بیش از همه رییس سازمانی مقصر بود که هم پروانه نمایش صادر میکند و هم فیلم پروانه دار را توقیف میکند!

با این حال تقی علیقلی زاده تهیه کننده «رستاخیز» در تازه ترین واکنش خود بی آن که درباره حق قانونی مبنی بر دریافت خسارت بخاطر توقیف محصول مجازش سخن گوید از این گفته که هیچ گاه موضوع پرداخت خسارت مادی برایش مطرح نبوده و بر این امر تأکید کرده که در گفتار وزیر هم چیزی درباره پرداخت خسارت نیامده.

 علیقلی زاده سینماگری رند است و میداند چگونه بگوید که تناقض‌آمیز نباشد. ایشان پربیراه هم نگفته چون وزیر درباره پرداخت مبلغ به سازندگان به واسطه مشارکت قبلی گفته و نه به خاطر توقیف و هر که جز آن بگوید مصداقی جز تحریف نمیتوان برایش قائل شد.

اما این سینماگر باهوش این را نمی‌گوید چطور می‌شود فیلمی را قبل و پس از تولید و حتی زمان رونمایی در جشنواره محصول بخش خصوصی معرفی کرد اما به ناگاه دو سال بعد از توقیف ناگهانی، سروکله فارابی به عنوان شریک تولید پیدا شود؟!؟ آن هم شریک 45 درصدی!(اینجا را بخوانید)

متن یادداشت تقی علیقلی زاده را بخوانید:

پس از تعلیق و توقف اکران فیلم  «رستاخیز» در تیر ماه ۱۳۹۴، اصحاب رسانه و کنشگران در عرصه‌ی  فرهنگ و هنر عاشورایی به سنت هر ساله و همزمان با ایام  شهادت سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) علاوه بر مرور آثار مختلف، به انعکاس آخرین وضعیت و رویدادهای مربوط به سرنوشت این فیلم نیز می‌پردازند، که نشان‌دهنده‌ی عمق تعهد و رسالتی است که بر عهده‌ی آنان است.

براستی هرچقدر از تصمیم مسئولان سابق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در توقف و تعلیق اکران فیلم «رستاخیز» سپری می‌شود، تبعات و زیان‌های عمیق مادی، معنوی و فرهنگی آن، بیش از پیش بر همگان آشکار می‌شود.

پس از سخنان جناب آقای دکتر صالحی، وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی در حاشیه‌ی نشست رسانه‌ای‌ مورخ ۱۳۹۶/۷/۴ در خصوص وضعیت فعلی فیلم «رستاخیز» برداشت‌های متفاوتی از سخنان ایشان در افکار عمومی منعکس گردید که ابهام‌ها و سوءتعبیرهایی همچون “پرداخت خسارت به سازندگان رستاخیز”را به همراه داشت.

لازم به ذکر است که نه در متن سخنان وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی و نه در گفت‌وگوهای مشترک و تعهدات حقوقیِ مکتوب بین سازندگان این فیلم با مسئولان محترم، هیچ‌گاه موضوع پرداخت خسارت مادی و تعیین و اعلان ارقامی برای آن، مطرح نبوده و این مسأله صرفاً گمانه‌زنی‌هایی است که از اصل صحیح نمی‌باشد.

ضمن تشکر و قدردانی از تلاش و عزم جناب آقای دکتر صالحی، وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی و جناب آقای مهندس حیدریان، ریاست محترم سازمان سینمایی در تلاش برای حل و فصل مشکلات حقوقی فیلم فوق، سازندگان این فیلم امیدوارند با توکل به الطاف الهی و تعامل سازنده با مدیران محترم و خدمتگزار، بستر مناسب برای عبور از موانع پیش رو فراهم گردد.

همچنین ضمن تشکر و قدردانی از بروز حساسیت‌ها و توجه فعالان محترم در عرصه رسانه، خود و همگان را به پرهیز از هر نوع پیش‌داوری و گمانه‌زنی در خصوص روند مسائل مربوط به فیلم رستاخیز توصیه می‌نمایم.

«رستاخیز» به عنوان اثری برآمده از سینمای نجیب ایران، هدیه‌ای ناقابل به پیشگاه عاشقان و شیفتگان فرهنگ عاشوراست که امید است با همت بلند همه‌ی دلسوزان و مدیران محترم، گره از مشکلات آن گشوده شود.ان‌شاءالله.




چهارمین محرم بی «رستاخیز» و گفته‌های وزیر ارشاد درباره قرارداد با تهیه‌کننده⇐آیا قراردادی منعقد شده برای عدم اکران فیلم به‌شرط دریافت وجه با نام «مشارکت»؟؟/چرا متن قرارداد منتشر نمی‌شود؟

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر: بعد از رونمایی «رستاخیز» در جشنواره سی و دوم فجر، امسال، چهارمین محرمی است که پشت سر می گذاریم بدون اکران مهمترین فیلم عاشورایی این سالها که «رستاخیز» باشد.

به گزارش سینماروزان این عدم اکران طولانی حواشی فراوانی را هم داشته و درباره دلایل آن از طرح مدام واژه فتنه در فیلم به گونه‌ای خاص(!) تا مخالفت برخی مراجع با اکران اثر فراوان گفته شده است.

تازه ترین اظهارنظر درباره این فیلم را عباس صالحی وزیر ارشاد در نخستین نشست خبری خود داشت که مدعی شد درباره این فیلم مطابق با قراردادی که امضاء شده عمل میشود. صالحی گفت: سازمان سینمایی گفت‌وگویی با تهیه کننده فیلم داشته و به جمع بندی رسیده‌اند. الان هم مثل هر قراردادی که امضا می‌کنند بر آن مبنا عمل می‌کنند. در واقع آنچه اتفاق می‌افتد براساس این گفتگو میان سازمان سینمایی و تهیه کننده در ماه‌های آخر دولت یازدهم است و این قرارداد در حال اجرا است. به عنوان مشارکتی که از قبل داشتند، مبلغی به تهیه‌کننده فیلم پرداخت شده و الان هم نمایش خارجی‌اش را انجام می‌دهند ولی برای نمایش داخلی هنوز اقدامی انجام نمی‌شود.

آیا منطبق با آنچه از فحوای کلام وزیر ارشاد استنباط می‌شود، عدم اکران داخلی فیلم با رضایت تهیه کننده و معطوف به قراردادیست که درباره این فیلم میان سازمان سینمایی و تهیه کننده امضاء شده است؟؟ فارغ از آن که عقد قرارداد درباره آثار بلاتکلیف امری بدیع در ساختار فرهنگی کشور است این نکته اهمیت دارد که وزیر گفته قرارداد مربوطه در حال اجراست.

پرسش بعدی آن است که آیا این قرارداد منعقد شده برای عدم اکران فیلم؟ و آیا مبلغی که به گفته وزیر به تهیه کننده پرداخت شده به خاطر همین عدم اکران است؟

و آیا اینکه دو سال بعد از توقیف ناگهانی به ناگاه سروکله فارابی به عنوان شریک 45درصدی تولید فیلمی پیدا شد که در تمام زمان پیش تولید و تولید و بعدتر رونمایی و حتی هنگام اکران چندساعته، محصول بخش خصوصی جا زده شده بود به خاطر همین قرارداد است؟

از آن گذشته چرا متن قراردادی که میان سازمان سینمایی و تولیدکنندگان فیلم منعقد شده منتشر نمی شود تا همه پرسشهای پیرامون این فیلم پاسخی صریح پیدا کند؟ و مثلا مخاطبان بدانند جلوگیری از اکران این فیلم چقدر خرج روی دست سازمان سینمایی گذاشته؟ آن هم سازمانی که برخی سینماگران برای گرفتن یک وام حداقلی از یکی از زیرمجموعه‌های آن که بنیاد فارابی باشد باید ماهها و بلکه سالها در انتظار بمانند!

مگر نه اینکه وزیر ارشاد در همین نشست اخیر خود بر شفاف سازی مالی زیرمجموعه های ارشاد تأکید کرد پس چه خوب که درباره متن قراردادی که خود وزیر در یک شفاف سازی راهبردی از امضای آن خبر داده و ارقام آمده در آن هم شفاف سازی شود.

پی نوشت: یادمان نرود قراردادی که میان سازمان سینمایی و دست‌اندرکاران «رستاخیز» منعقد شده فقط یکی از عواقب توقیف ناگهانی فیلمی است که در زمان رییس معزول سینما مجوز نمایش گرفته و چند ساعتی روی پرده رفته بود!

بیچاره سینمایی که باید مدیرانی بی ربط به سینما نظیر آن مدیر معزول عشق سلفی را به خود ببیند؛ مدیرانی که جرأت ایستادگی ولو یک روزه بر روی مجوز نمایشی که صادر کرده اند را هم ندارند و زمینه ای فراهم می‌سازند برای باز شدن پای دیوان عدالت اداری به ماجرا و سیکلی از اتفاقات عجیب و غریبی که پیش روی ماست. آیا اگر در زمان رییس معزولی که همچنان دست و پا میزند برای بازگشت به سینما برای این فیلم پروانه نمایش صادر نمی‌شد و از آن سو بعد از صدور پروانه نمایش مدیران سازمان با اولین انتقادات، فیلم را پایین نمی‌آوردند این همه اتفاقات عجیب رخ می داد؟




پاسخ نومیدکننده وزیر ارشاد به اکران داخل «رستاخیز»⇐قراردادی با تهیه‌کننده بسته شده!/مبلغی به تهیه‌کننده پرداخت شده!/اما برای نمایش داخلی اقدامی انجام نمی‌شود!

سینماروزان: بعد از رونمایی «رستاخیز» در جشنواره سی و دوم فیلم فجر این فیلم هیچ گاه نتوانست در داخل اکران شود و یک بار هم که تا مرز اکران رفت فقط چند ساعتی روی پرده بود و محافظه کاری رییس معزول سینما در برابر برخی افراطیون موجب از پایین پرده کشیدن فیلم شد.

به گزارش سینماروزان با احتساب امسال، چهارمین محرمی است که پشت سر می گذاریم بدون اکران مهمترین فیلم عاشورایی این سالها که «رستاخیز» باشد. شاید همین مسأله بود که باعث شد عباس صالحی در اولین نشست خبری خود بعد از استقرار در وزارتخانه ارشاد در این باره تحت سوال قرار گیرد و البته پاسخش به سرانجام اکران «رستاخیز» چندان امیدوارانه نبود.

وزیر ارشاد درباره‌ آخرین وضعیت فیلم «رستاخیز» گفت: سازمان سینمایی گفت‌وگویی با تهیه کننده فیلم داشته و به جمع بندی رسیده‌اند. الان هم مثل هر قراردادی که امضا می‌کنند بر آن مبنا عمل می‌کنند. در واقع آنچه اتفاق می‌افتد براساس این گفتگو میان سازمان سینمایی و تهیه کننده در ماه‌های آخر دولت یازدهم است و این قرارداد در حال اجرا است.

وی افزود: به عنوان مشارکتی که از قبل داشتند، مبلغی به تهیه‌کننده فیلم پرداخت شده و الان هم نمایش خارجی‌اش را انجام می‌دهند ولی برای نمایش داخلی هنوز اقدامی انجام نمی‌شود، با این حال تفصیل ماجرا را سازمان سینمایی ارائه خواهد کرد.