1

در گفتگوی یک عضو هیأت انتخاب جشنواره فیلم فجر بیان شد⇐اگر مسئولان جشنواره اهل مصلحت نبودند {فیلم ارگانی}«امپراطور جهنم» به خاطر نقصهایش حتی به بخش غیررقابتی هم راه نمی‌یافت!/واقعیت‌های داعش و حامیان منطقه‌ای و برون‌منطقه‌ای این گروه تروریستی در «امپراطور…» دیده نمی‌شود/خیلی متأسف شدم که «کاناپه» از بخش مسابقه خارج شد/این فیلم در دفاع از مظلومیت پدر بود/در جلسات هیأت انتخاب نه دبیر جشنواره حضور داشت و نه رییس اداره نظارت/نکته جدیدی که از حضور در هیأت انتخاب کشف کردم اینکه جهت محاورات عاشقانه از «پسر به دختر» به «دختر از پسر» تبدیل شده!!!/نگاه غالب هیأت انتخاب، تنوع ژانر و بررسی اثر منهای صاحب اثر بود

سینماروزان: عماد افروغ جزو معدود اعضای هیأت انتخاب جشنواره سی و پنجم فجر است که این روزها می کوشد مرتب و در گفتگو با رسانه های مختلف از عملکرد خود و همکارانش در این هیأت دفاع کند.

به گزارش سینماروزان تازه ترین گفتگوی عماد افروغ که سابقه ورود به مجلس با همراهی اصولگرایان را هم داشته است با روزنامه اصلاح طلب «شرق» انجام شده است؛ در این گفتگو نیز افروغ در کنار توصیف کیفیت کار در هیأت انتخاب باز هم درباره برخی آثار مناقشه برانگیز جشنواره سخن گفته است.

بخشهای خواندنی گفتگوی افروغ را بخوانید:

 نگاه غالب در هیئت انتخاب چه بود؟
نخست عقیده بر این بود که باید تنوع ژانر داشته باشیم، دوم خود اصل اثر منهای تهیه‌کننده و کارگردان ارزیابی شود.

 در جلسات داوری هیأت انتخاب، حبیب ایل‌بیگی یا محمد حیدری حضور نداشتند؟
خیر، قرار هم نبود که باشند. فقط در جلسه آخر بودند و نتایج طبق نظر جمعی مستقل و به دور از هرگونه شبهه مصلحت‌‌اندیشی و نفوذ مطرح شد. حتی یک فیلم اولی راه پیدا نکرده بود ولی بعد که تعداد فیلم‌ها از ٢٨ به ٣٣ فیلم بسط پیدا کرد، خوشبختانه راه یافت. از این نظر وجدانم ناراحت بود که این فیلم خوب چرا نتوانست بیاید که درنهایت راه یافت و وجدانم آسوده شد.
 با توجه به اینکه فیلم «کاناپه» کیانوش عیاری تکلیفش روشن و از بخش مسابقه خارج شد. نظرتان درباره این فیلم چیست؟
الان نمی‌توانم به سؤال شما صراحتا پاسخ دهم چون جشنواره هنوز برگزار نشده و من عضو هیئت انتخاب هستم و دستم بسته است.
 آقای افروغ! الان همه که می‌دانند!
خیلی متأسف شدم این فیلم که مضمون خانوادگی و اجتماعی داشت و در دفاع از جایگاه و مظلومیت پدر بود، از مسابقه خارج شد!
 فیلم «کاناپه» هم رفت وردست ِ «خانه پدری». نظرتان درباره فیلم «خانه پدری» چیست؟
به نظرم مشکل برخی فیلم‌ها از جمله خانه پدری که آن را دیده‌ام با اصلاحات جزئی قابل حل است.
 «آشغال‌های دوست‌داشتنی» چطور؟
معتقدم «آشغال‌های دوست‌داشتنی» با اصلاحات جزئی قابل اکران است.
 نظرتان درباره فیلم «امپراتوری جهنم» چیست که سازندگان فیلم از خجالت کامل اعضای هیئت انتخاب درآمدند و با واژگانی همچون ترسو و… شما را نواختند. البته آقای خزایی خودشان زمانی دبیر جشنواره فیلم فجر بودند و قطعا می‌دانند این جشنواره، زینت‌بخش روزهای شادی‌آور فجر است، بنابراین کمی بعید به نظر می‌رسید این‌گونه عمل کند. ولی درنهایت با آن نامه یک پنالتی به سمت خودشان شوت کردند؟
بهتر است از اصحاب فن و کسانی که شک و شبهه‌ای درباره آشنایی‌شان با سینما نیست، سؤال کنید. سال‌هاست درباره اسلام تکفیری مقاله می‌نویسم. آخرین مقاله‌ام با عنوان «اسلام تکفیری بزرگ‌ترین چالش بشر کنونی» در مجله «جستاری در معارف اسلامی» چاپ شده است. کتاب «توحیدگرایی و صلح» بنده را هم نشر علم چاپ کرده است. حساسیت زیادی روی اسلام تکفیری دارم. این جریان را می‌شناسم و به‌ویژه نگاه متحجرانه ابن‌تیمیه را سال‌ها به نقد کشیده‌ام. حتی درسی با عنوان «فلسفه علوم اجتماعی» با دانشجویان خارجی و اهل‌سنت داشتم و یکی از کنفرانس‌ها مربوط به نقد آرای ابن‌تیمیه بود و بیشترین نقد را خود دانشجویان اهل سنت به آرای ابن‌تیمیه وارد می‌کردند. من این کار را بدون هرگونه های‌وهوی انجام می‌دهم. با عنایت به اینکه دستم بسته است، فقط این سؤال مضمونی را مطرح می‌کنم که آیا داعش یک پدیده واکنشی و تصادفی است یا ایجابی و ارادی؟ دراین‌بین نقش آمریکا کجاست؟ داعش ارادی شکل گرفته و حمایت سازمان‌یافته منطقه‌ای و برون‌منطقه‌ای داشته است.
 البته ظاهرا فیلم به‌طور کامل آماده نشده بود!
برخی از فیلم‌ها را گفتیم چون عجله‌ای است ببینیم. اما اگر این فیلم این‌قدر ناقص است چرا فرستادند؟ با توجه به اینکه آقایان ما را متصف به خیلی چیزها کردند! اجازه دهید در همین حدی که دیده‌ایم بگویم این کار مصداق حمله بد است. دفاع و حمله دو روی یک سکه است. آن کس که بد دفاع می‌کند، بد هم حمله می‌کند و برعکس. حمله خوب، یعنی توجه ریشه‌ای و مبنایی به ابعاد مختلف واقعیات و قضایا. این سروصداها آن‌هم در جشنواره فجر و از سوی کسانی که ادعای انقلابی‌بودن دارند، کمی عجیب به نظر می‌رسد. ابتدای صحبت‌هایم گفتم خوشحالم می‌بینم این استقبال در دهه فجر انقلاب اسلامی صورت می‌گیرد. اما اینکه فیلم‌مان را پس بگیریم چه معنایی دارد؟ اگر جماعت هیئت انتخاب ترسو بودند باید از عوامل و سروصدا‌ها و هجمه‌های آنها می‌ترسیدند و فیلم را به بخش مسابقه جشنواره راه می‌دادند! و اگر مسئولان جشنواره اهل مصلحت نبودند این فیلم به بخش غیررقابتی هم راه نمی‌یافت، حداقل به خاطر نقص‌هایش. پس ما را متصف به ترسوبودن نکنید. گفتند اینها تحت‌تأثیر دیپلماسی سیاسی و رسانه‌های عربی هستند. زمانی که این فیلم دیده می‌شد بی‌خبر از این مقولات بودیم، هنوز هم روحمان بی‌خبر است. عوامل اصلی فیلم به ما بگویند از کجا می‌توانیم به این اطلاعات دست بیابیم.
چون این فیلم هنوز اکران عمومی نشده است، درضمن تصمیم جمعی اقتضائات خاص خود را دارد به‌ناچار به همین بسنده می‌کنم. بعد از جشنواره دستمان بازتر خواهد شد. امیدوارم در این فرصت، شبهات و نواقص فیلم برطرف شود و فیلمی متناسب با موضوع تولید و به نمایش گذاشته شود.
سربسته بگویم همه در برابر قانون یکسانند. نمی‌شود چیزی برای کسی حرام اما برای دیگری مباح باشد. این چه امتیازی است که برای بعضی‌ها که در حاکمیت هستند موجه باشد و برای دیگران نه! ممکن است به لحاظ اجتماعی حساسیت‌ها نسبت به کسی که سابقه انقلابی دارد کمتر شده باشد اما به معنای قانونی‌‌‌بودن آن نیست. به‌هرحال بحث شخص بنده درباره فیلم بیشتر مضمونی بود. در حدی که در فیلم دیدم واقعیت‌ها درباره داعش و حامیان منطقه‌ای و برون‌منطقه‌ای این گروه تروریستی دیده نمی‌شد. درحالی‌که آمریکا خود معترف به دست‌داشتن در شکل‌گیری داعش است، در فیلم به آن اشاره‌ای نشده است!


 در بخشی از صحبت‌هایتان به اهالی فرهنگ نقد داشتید و گفتید اگر سینما مورد هجمه برخی به‌ظاهر سیاست‌مدارنماها واقع می‌شود، بخشی از مشکل به اهالی فرهنگ و هنر برمی‌گردد. دقیقا منظورتان چه بود؟
مشکل را در عدم مقاومت برخی از اصحاب فرهنگ و هنر می‌دانم. جایی خودشان گرفتار می‌شوند که نباید بشوند.


 گاهی گریزی نیست. چون سرمایه‌شان در مضیقه است!
این جواب، روشنفکرانه نیست. چون روشنفکر هزینه می‌دهد. یک زمان می‌گفتند شما چرا به هایدگر ایراد می‌گیرید که به نازی‌ها گرایش پیدا کرد. گفتم: باید از آن جریان خارج می‌شد و خلوتی اختیار می‌کرد. نه اینکه آلوده شود و بگویند نظرش از عملش جداست! بنده چون تفکر دیالکتیک دارم، می‌گویم هیچ «عملی» نیست که ریشه در« نظری» نداشته باشد. نمی‌توانم نظر و عمل را جدا بدانم. اگر می‌خواهید ببینید نظر من چه جلوه‌ای دارد، باید ببینید عمل من چیست. اگر عمل من ریشه در نظرم نداشته باشد که شکاف است. باید ساده‌زیست بود و در قناعت مبارزه کرد. جایی هم باید مقاومت کرد و جایی هم تعامل. جایی ترجیح می‌دهیم تعامل و گفت‌وگو باشد و سوءتفاهم‌ها ما را فراری ندهد. باید همه راه‌ها را برویم.
آخر حرف‌هایم این است که اگر جامعه‌ای پویایی نسبی نداشته باشد از این بحث‌ها هم خبری نخواهد بود. همین نقص‌ها مقدمه‌‌ای برای حل خیلی مسائل است. خدا نکند اینها نباشد که به گورستان تبدیل می‌شود.


 در حالت عادی اهل فیلم‌دیدن هستید؟
بله، منتها این‌طور نیست که بلیت بخرم و به سینما بروم. چون وقت این کار را ندارم. الان جلد چهارم روزنگاشتم را برای انطباق با متن اصلی در دست دارم. از طرفی نمی‌خواهم برج عاج‌نشین باشم. یک روشنفکر ناثنویت‌گرا، هم مخاطب‌های متفاوت دارد و هم قالب‌های متفاوت برای آثارش. بنده قالب مقالات تخصصی و علمی پژوهشی و کتاب برای مقاطع تحصیلات تکمیلی دارم اما برای عامه هم می‌نویسم. با شما هم مصاحبه می‌کنم، افتخار هم می‌کنم چون وظیفه دارم چیزی که می‌دانم را نشر دهم. رسالت، رسالت انبیاست. آهنگ قرآن بیانگر یک ژانر فراگیر چندژانری است، فلسفه دارد اما فلسفه صرف نیست. رمان دارد، اما رمان صرف نیست. در آن با یک انسان در حیات واقعی‌اش روبه‌رو می‌شویم. انسانی که می‌اندیشد، عشق می‌ورزد، قهر می‌کند، آشتی می‌کند، خطا می‌کند، ثواب می‌کند، رجعت می‌کند و… باید از این آهنگ و منطق درس گرفت. بحث تفصیلی آن باشد برای بعد. هیچ‌گاه در زندگی دنبال تیتر و عنوان نبوده‌ام.

 با توجه به فیلم‌های دیده‌شده که برایندی از فضای سینمای ایران است، آینده سینمای ایران را چطور تحلیل می‌کنید؟
فرصت مغتنمی بود که ٩٨ فیلم را یک‌جا ببینم. به این معنا نیست که این فیلم‌ها را منفک از تاریخ سینما و منفک از جامعه بدانیم. این فیلم‌ها می‌توانند عقبه جشنواره‌های گذشته را هم با خودشان حمل کنند. فرصت مغتنمی برای آشنایی با بزرگان سینما بود. واقعا سینما را آینه تمام‌نمایی از جامعه می‌دانم. خواسته یا ناخواسته دردهای جامعه را منعکس می‌کنند که برای جامعه‌شناس فرصت مغتنمی است. بنده دغدغه زیادی درباره فقر، اعتیاد، بی‌کاری و فساد اقتصادی داشتم اما این ٩٨ فیلم به من فهماند فقط اینها مسئله ما نیست. منازعات خانوادگی و سوءظن‌ها از واقعیات جامعه ما به شمار می‌روند. نکته جدیدی که کشف کردم جهت محاورات عاشقانه از پسر به دختر به دختر از پسر تبدیل شده که هشداردهنده است، یعنی جای عاشق و معشوق عوض شده است. این نکته به همه دردمندان می‌گوید اتفاقی در جامعه در حال رخ‌دادن است. معتقدم باید قدر اصحاب سینما را دانست. اگر خواسته باشد که چه بهتر، اگر ناخواسته باشد باز هم این مسائل و آسیب‌های اجتماعی را بروز می‌دهد. باید قدر این جماعت را دانست و مشکلات‌شان را فهم کرد. مورد دیگر اینکه باید احساس صمیمیت بیشتری با جامعه داش




چرا جشنواره‌های بودجه‌خوار دست از سر سینما برنمی‌دارند؟

سینماروزان/جواد محرمی: بخش قابل‌توجهي از بودجه سازمان‌ها و نهادهاي مهم فرهنگي كشور كه مصداق بيت‌المال مي‌باشد، هر ساله به برگزاري جشنواره‌هاي مختلف فرهنگي و هنري اختصاص پيدا مي‌کند و تب جشنواره‌زد‌گي به عنوان پديده‌اي شيک و دهان پرکن رو به افزايش است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “جوان” در همه جاي دنيا براي برگزاري جشنواره‌ها اهداف و كاركرد مشخصي در نظر گرفته مي‌شود و به‌طور دائم هست‌ها و بايدها مورد بررسي قرار مي‌گيرد، چراکه برخلاف ايران، صرف برگزاري جشنواره هدف نيست و دستاوردها و استراتژي‌هاي آينده‌نگر اهميت اصلي را دارد، اما در ايران هر ساله تعداد انبوهي جشنواره فيلم و ساير هنرها برگزار مي‌شود که ظاهراً نفس برگزاري آنها و هدر دادن پول بيت‌المال اصلي‌ترين انگيزه برگزارکنندگان را شامل مي‌شود. همين رويکرد غيراستراتژيک باعث شده جشنواره‌ها در ايران صرفاً کارکرد دورهمي‌هاي عده‌اي از خودماني‌ها را داشته باشد و مردم در لابه‌لاي هزينه‌ها و ريخت و پاش‌هاي ميلياردي حتي نقش حاشيه‌اي هم نداشته باشند.

مهم نيست حالا اين جشنواره‌ها در چه دولتي برگزار مي‌شود، چه در دولت منتسب به اصولگرايان باشد، چه اصلاحاتي‌ها و چه معتدلين، هميشه جشنواره‌اي هست و هميشه عده‌اي هستند كه اين جشنواره‌ها را برگزار كنند ولي چيزي كه در اين بين وجود ندارد، مردم است و سهم مردم از اين جشنواره‌ها.

عموم جشنواره‌هايي كه در كشور برگزار مي‌شود(مشخصاً اينجا در حوزه فيلم و سينما) تعداد مخاطبان و مردمي كه در جريان برگزاري آن هستند و اين رويداد را پيگيري مي‌كنند يك جمع بسيار محدود هستند كه عمده آنها هم از خود برگزاركنندگان مي‌باشند. جدا از جشنواره فيلم فجر كه اساساً يك جشنواره ملي و مردمي است، جشنواره فيلم‌هاي مستند(سينماحقيقت) كه هم‌اكنون در حال برگزاري است، جشنواره فيلم كوتاه تهران، جشنواره فيلم مقاومت و جشنواره انيميشن و جشنواره كودك(آن هم در سال‌هاي دور) تنها جشنواره‌هايي هستند كه جداي از اينكه مخاطبان خود را دارند اثرگذاري و اثربخشي خود را در طول اين سال‌ها نشان داده‌اند و مابقي جشنواره‌ها همه كپي هستند از يكديگر با فيلم‌هاي تكراري، هيئت انتخاب و داوران تكراري، فيلمسازان تكراري، جوايز تكراري و در نهايت جشنواره‌هاي تكراري. تبليغات دهان پرکن حول و حوش جشنواره‌هاي بي‌محتوا و بي‌هدف به قدري براي برخي مسئولان اصالت دارد که شهر‌ها و شهرستان‌هايي که بعضاً ميزباني جشنواره‌ها را برعهده مي‌گيرند و براي آن سر و دست هم مي‌شکنند، کوچک‌ترين تأثيري در فرآيند اصلي جشنواره‌ها ندارند و تنها امور اجرايي و تدارکاتي به آنها سپرده مي‌شود.

رامسر يک هفته محفل تهران‌نشين‌هاست
روز گذشته نشست خبري جشنواره فيلم ياس برگزار شد و دبير آن ابعادي از برگزاري آن را تشريح کرد؛ جشنواره‌اي که به بررسي فيلم‌هايي مي‌پردازد که در حوزه نمايش خانگي توليد و توزيع مي‌شوند و در آن فيلم‌هاي تلويزيوني روي پرده سينما نمايش داده مي‌شود! فيلم‌هايي که اصولاً براي پخش از تلويزيون و شبكه نمايش خانگي ساخته مي‌شود.

بخش عمده محصولات نمايش خانگي را هم سريال‌هايي تشکيل مي‌دهد که اصولاً نمايش عمومي آن بي‌معني است. شهر توريستي رامسر ميزبان اين جشنواره است و مکان برگزاري آن سبب مي‌شود برگزارکنندگان براي کشاندن هنرمندان و رسانه‌ها به محل برگزاري مشکل کمتري داشته باشند، اما کساني که در سال‌هاي گذشته همزمان با برگزاري جشنواره فيلم ياس سري به شهر رامسر زده‌اند به وضوح اين نکته را لمس کرده‌اند که مردم خطه شمال و حتي اهالي رامسر کمترين حضور و مشارکتي در اين جشنواره ندارند و در واقع اين جشنواره محفل تهران‌نشينان است و تنها بخشي از هزينه‌هاي برگزاري اين جشنواره از جيب مردم فقير خطه شمال پرداخت مي‌شود بدون اينکه بخش اعظمي از اين مردم حتي از برگزاري آن خبر داشته باشند. در جريان برگزاري جشنواره احتمالاً تني چند از مسئولان بلندپايه شهري حضور دارند و اگر از آنها درباره ماهيت جشنواره ياس سؤال کنيد، اطلاع چنداني از کم و کيف ماجرا ندارند و احتمالاً در دل قند آب مي‌کنند که نام شهرشان براي چند روز در بخش‌هاي فرعي خبري آورده مي‌شود.

ناني که براي برگزارکنندگان گرم مي‌شود
عده‌اي هم در رسانه‌ها متأسفانه نقش کارچاق‌کن جشنواره‌ها را برعهده گرفته‌اند و براي اعتباربخشي رسانه‌اي صفحات روزنامه‌هاي خود را به ابعاد مختلفي از آن اختصاص مي‌دهند و همين ضريب دادن‌هاي کاذب رسانه‌اي بخشي از جار و جنجال مورد نياز برگزارکنندگان را فراهم مي‌کند. مردم هم در حاشيه اين شوي چند روزه تبليغاتي از دور نظاره‌گر بيلبوردهايي هستند که در خيابان‌ها نصب شده و احتمالاً از اصل ماجرا بي‌خبرند، اينکه اگر اين جشنواره‌ها براي آنها آب ندارد براي برگزارکنندگان حتماً نان دارد.

از اين دست جشنواره‌ها که بودجه جاري کشور را مي‌بلعند کم نيستند و اشتهاي زيادي براي بالا رفتن تعداد آنها از سوي نهادها و ارگان‌هاي مختلف وجود دارد و حتي آن دسته از جشنواره‌هايي که ادعا مي‌کنند به شکل دولتي برگزار نمي‌شوند هم به شکلي غيرمستقيم بخش عمده هزينه‌هاي خود را از طريق بخش دولتي جذب مي‌کنند و در واقع در حال حيف و ميل بيت‌المال هستند.

تيم‌هاي مشترک با پشتيباني رسانه‌هاي مشترک
نکته ديگر درباره برگزاري جشنواره‌هاي مختلف فيلم اين است که عده‌اي افراد ثابت به طور چرخشي مديريت اجرايي، هنري و رسانه‌اي اين جشنواره‌ها را برعهده دارند و اين مديريت را دست به دست مي‌کنند، گويي که توانمندي ديگري در سطح کشور براي سپردن اموري از اين دست وجود ندارد. هيئت داوران جشنواره‌هاي فيلم نيز همواره اسامي مشخصي هستند که در طول سال از سهميه جشنواره‌هاي پرتعداد بي‌نصيب نمي‌مانند. در واقع جشنواره‌ها سفره‌اي چرب با هزينه‌هاي ميلياردي براي فربه کردن جيب عده‌اي خاص است که برگزار نشدن آنها هيچ خللي به زندگي روزمره مردم وارد نمي‌کند و برخلاف تبليغات، مردم بهره‌اي از اين سفره ندارند.

جشنواره‌هايي که بدون راهبرد برگزار مي‌شود
اصولاً فلسفه وجودي جشنواره‌هاي معتبر فيلم در جهان مانند کن، ونيز و برلين جهت دهي به سينماست، اما جشنواره‌هاي ايراني به‌رغم ثبت اهداف و انگيزه‌هاي پرطمطراقي که براي آنها ذکر شده است، اما در عمل يک دورهمي دوستانه با حضور تعدادي از افراد مشخص است که خروجي دندان‌گيري ندارد، هرچند مديران آن توان ارائه بيلان‌هاي طولاني به عنوان دستاورد جهت عرضه به مديران بالادستي و رسانه‌هاي حامي را دارند.

جشنواره فيلم پروين اعتصامي نيز جزو ليست رويدادهاي به اصطلاح هنري سال است که اخيراً فراخوان داده و در بهمن‌ماه برگزار مي‌شود؛ جشنواره‌اي که نگاهي کاملاً جنسيتي به سينما دارد و معلوم نيست دستاورد برگزاري آن دقيقاً قرار است چه چيزي باشد. اين جشنواره در بخش مسابقه فيلم کوتاه خود بخشي دارد با عنوان «زنان فيلمساز با موضوع آزاد و مردان فيلمساز با موضوع زن.» واقعيت اين است که کمتر زني را در جامعه ايران مي‌توان يافت که از برگزاري چنين جشنواره‌اي با موضوع زنان اطلاع داشته باشد و اين مسئله نشان مي‌دهد که برگزاري اين جشنواره با نگاه ملي انجام نمي‌شود و حلقه‌اي از افراد ذي‌نفع و ذي‌نفوذ وجود دارند که طي سال بايد بودجه‌هاي ميلياردي بين آنها پخش شود و البته اين هزينه‌ها همواره با نام مردم انجام مي‌شود.

براساس آمار طي سال در ايران حدود 50 جشنواره ريز و درشت فيلم برگزار مي‌شود که به‌طور ميانگين هفته‌اي يک جشنواره در سال است، جشنواره فيلم سلامت، جشنواره فيلم وحدت، جشنواره فيلم سبز، جشنواره فيلم رشد، جشنواره فيلم تهران، جشنواره رويش، جشنواره فيلم 100، جشنواره فيلم حسنات و اينها فقط بخشي از اسامي جشنواره‌هایي است كه در طول سال برگزار مي‌شود.  قطعاً اگر اين همه هزينه را كه براي برگزاري اين جشنواره‌ها مي‌شود، مي‌شد صرف توليد در همان موضوع كرد قطعاً دستاورد و اثر بخشي بهتري هم براي سينما و هم براي مردم داشت.  موضوعي بودن جشنواره‌ها در ايران خود يکي از آفت‌هاي اصلي به شمار مي‌رود. در تمام دنيا اهداف جشنواره‌ها پنهاني و در زير لايه‌هاي ظاهري دنبال مي‌شود، اما در ايران هنوز اين عقلانيت شکل نگرفته که به شکل غيرمستقيم سينماگران را به سوي موضوعات رهنمون کنند. برگزاري جشنواره در ايران نيز مانند بسياري از پديده‌هاي ديگري که سوغات و دستاورد تمدن غرب است هنوز در ظواهر گرفتار است و از عمق لازم برخوردار نيست؛ جشنوار‌ه‌هایي كه اين روزها عين قارچ سمي روز به روز در حال رشد هستند و فعلاً كسي نيست كه آنها را از ريشه بكند.




افشای ناگفته‌های زندگی خصوصی پیشکسوتان پرسپولیس+عکس

سینماژورنال: مستند «هویت سرخ» برای اولین بار به بیان راز های ناگفته و داستان زندگی خصوصی پیشکسوتان پرسپولیس می پردازد و در این مستند مرز خط قرمز دنیای فوتبال شکسته شده و حقایق بیان می شود.

به گزارش سینماژورنال شخصیت های اصلی این سریال اسطوره ها و بزرگان سرخ پوش  هستند، که در کنار آن گروه محققین جذابترین و جنجالی ترین موضوعات پیرامون این بزرگان را در اختیار کارگردانان برنامه قرار داده اند تا به کنجکاوی بی اندازه مخاطب پاسخ داده شود؛ مخاطبانی که این بزرگان، قهرمان زندگیشان بودند و با هر بازی پرسپولیس هزاران بار به جای قهرمان خود می دویدند، فریاد میزدند با آنها در دنیای خود خوشحالی می کردند و حتی گاه با اسطوره های خود گریه می کردند.

این مستند پرده از بسیاری از ناگفته ها بر می دارد و تمامی خاطرات فوتبالی گذشته را  زنده می کند.

«هویت سرخ» به تهیه كنندگى امير بهمنش و مهرزاد سيف الهى تفرشى توليد شده است و هر دوشنبه در سامانه اینترنتی “فیلیمو” به نمایش گذاشته می شود.

اولین قسمت این برنامه اختصاص دارد به مرور برخی از ناگفته های زندگی رضا شاهروی هافبک چپ سابق پرسپولیس که به خاطر شباهت با پائولو مالدینی به “رضا مالدینی” شهره بود.

هویت سرخ
هویت سرخ



پخش زنده اختتامیه جشنواره در شبکه‌های درون مرزی سازمان ممنوع بود اما در شبکه برون مرزی سازمان، آزاد!

سینماژورنال: امسال همزمان با برگزاری جشنواره فیلم فجر چهار برنامه تلویزیونی “سینمای ایران”،”هفت”،”سینماملت” و “سی و پنج” با محوریت بررسی جشنواره تولید شدند که در این بین “سی و پنج” برنامه ای اینترنتی بود.

به گزارش سینماژورنال با این حال و علیرغم این تولیدات هیج کدام از شبکه های تلویزیونی مراسم اختتامیه را ولو با تاخیر چند دقیقه ای روی آنتن نفرستادند و این یک عقبگرد برای رسانه ملی بود که در سالهای قبل افتتاحیه و اختتامیه را از شبکه نمایش روی آنتن می فرستاد.

تناقض این رفتار وقتی بیشتر شد که شبکه های داخلی اختتامیه را بصورت زنده پخش نکردند اما شبکه برون مرزی پرس.تی.وی اختتامیه را به صورت زیرنویس و با زبان انگلیسی روی آنتن فرستاد!!!