در گفتگوی یک عضو هیأت انتخاب جشنواره فیلم فجر بیان شد⇐اگر مسئولان جشنواره اهل مصلحت نبودند {فیلم ارگانی}«امپراطور جهنم» به خاطر نقصهایش حتی به بخش غیررقابتی هم راه نمییافت!/واقعیتهای داعش و حامیان منطقهای و برونمنطقهای این گروه تروریستی در «امپراطور…» دیده نمیشود/خیلی متأسف شدم که «کاناپه» از بخش مسابقه خارج شد/این فیلم در دفاع از مظلومیت پدر بود/در جلسات هیأت انتخاب نه دبیر جشنواره حضور داشت و نه رییس اداره نظارت/نکته جدیدی که از حضور در هیأت انتخاب کشف کردم اینکه جهت محاورات عاشقانه از «پسر به دختر» به «دختر از پسر» تبدیل شده!!!/نگاه غالب هیأت انتخاب، تنوع ژانر و بررسی اثر منهای صاحب اثر بود
سینماروزان: عماد افروغ جزو معدود اعضای هیأت انتخاب جشنواره سی و پنجم فجر است که این روزها می کوشد مرتب و در گفتگو با رسانه های مختلف از عملکرد خود و همکارانش در این هیأت دفاع کند.
به گزارش سینماروزان تازه ترین گفتگوی عماد افروغ که سابقه ورود به مجلس با همراهی اصولگرایان را هم داشته است با روزنامه اصلاح طلب «شرق» انجام شده است؛ در این گفتگو نیز افروغ در کنار توصیف کیفیت کار در هیأت انتخاب باز هم درباره برخی آثار مناقشه برانگیز جشنواره سخن گفته است.
بخشهای خواندنی گفتگوی افروغ را بخوانید:
نگاه غالب در هیئت انتخاب چه بود؟
نخست عقیده بر این بود که باید تنوع ژانر داشته باشیم، دوم خود اصل اثر منهای تهیهکننده و کارگردان ارزیابی شود.
در جلسات داوری هیأت انتخاب، حبیب ایلبیگی یا محمد حیدری حضور نداشتند؟
خیر، قرار هم نبود که باشند. فقط در جلسه آخر بودند و نتایج طبق نظر جمعی مستقل و به دور از هرگونه شبهه مصلحتاندیشی و نفوذ مطرح شد. حتی یک فیلم اولی راه پیدا نکرده بود ولی بعد که تعداد فیلمها از ٢٨ به ٣٣ فیلم بسط پیدا کرد، خوشبختانه راه یافت. از این نظر وجدانم ناراحت بود که این فیلم خوب چرا نتوانست بیاید که درنهایت راه یافت و وجدانم آسوده شد.
با توجه به اینکه فیلم «کاناپه» کیانوش عیاری تکلیفش روشن و از بخش مسابقه خارج شد. نظرتان درباره این فیلم چیست؟
الان نمیتوانم به سؤال شما صراحتا پاسخ دهم چون جشنواره هنوز برگزار نشده و من عضو هیئت انتخاب هستم و دستم بسته است.
آقای افروغ! الان همه که میدانند!
خیلی متأسف شدم این فیلم که مضمون خانوادگی و اجتماعی داشت و در دفاع از جایگاه و مظلومیت پدر بود، از مسابقه خارج شد!
فیلم «کاناپه» هم رفت وردست ِ «خانه پدری». نظرتان درباره فیلم «خانه پدری» چیست؟
به نظرم مشکل برخی فیلمها از جمله خانه پدری که آن را دیدهام با اصلاحات جزئی قابل حل است.
«آشغالهای دوستداشتنی» چطور؟
معتقدم «آشغالهای دوستداشتنی» با اصلاحات جزئی قابل اکران است.
نظرتان درباره فیلم «امپراتوری جهنم» چیست که سازندگان فیلم از خجالت کامل اعضای هیئت انتخاب درآمدند و با واژگانی همچون ترسو و… شما را نواختند. البته آقای خزایی خودشان زمانی دبیر جشنواره فیلم فجر بودند و قطعا میدانند این جشنواره، زینتبخش روزهای شادیآور فجر است، بنابراین کمی بعید به نظر میرسید اینگونه عمل کند. ولی درنهایت با آن نامه یک پنالتی به سمت خودشان شوت کردند؟
بهتر است از اصحاب فن و کسانی که شک و شبههای درباره آشناییشان با سینما نیست، سؤال کنید. سالهاست درباره اسلام تکفیری مقاله مینویسم. آخرین مقالهام با عنوان «اسلام تکفیری بزرگترین چالش بشر کنونی» در مجله «جستاری در معارف اسلامی» چاپ شده است. کتاب «توحیدگرایی و صلح» بنده را هم نشر علم چاپ کرده است. حساسیت زیادی روی اسلام تکفیری دارم. این جریان را میشناسم و بهویژه نگاه متحجرانه ابنتیمیه را سالها به نقد کشیدهام. حتی درسی با عنوان «فلسفه علوم اجتماعی» با دانشجویان خارجی و اهلسنت داشتم و یکی از کنفرانسها مربوط به نقد آرای ابنتیمیه بود و بیشترین نقد را خود دانشجویان اهل سنت به آرای ابنتیمیه وارد میکردند. من این کار را بدون هرگونه هایوهوی انجام میدهم. با عنایت به اینکه دستم بسته است، فقط این سؤال مضمونی را مطرح میکنم که آیا داعش یک پدیده واکنشی و تصادفی است یا ایجابی و ارادی؟ دراینبین نقش آمریکا کجاست؟ داعش ارادی شکل گرفته و حمایت سازمانیافته منطقهای و برونمنطقهای داشته است.
البته ظاهرا فیلم بهطور کامل آماده نشده بود!
برخی از فیلمها را گفتیم چون عجلهای است ببینیم. اما اگر این فیلم اینقدر ناقص است چرا فرستادند؟ با توجه به اینکه آقایان ما را متصف به خیلی چیزها کردند! اجازه دهید در همین حدی که دیدهایم بگویم این کار مصداق حمله بد است. دفاع و حمله دو روی یک سکه است. آن کس که بد دفاع میکند، بد هم حمله میکند و برعکس. حمله خوب، یعنی توجه ریشهای و مبنایی به ابعاد مختلف واقعیات و قضایا. این سروصداها آنهم در جشنواره فجر و از سوی کسانی که ادعای انقلابیبودن دارند، کمی عجیب به نظر میرسد. ابتدای صحبتهایم گفتم خوشحالم میبینم این استقبال در دهه فجر انقلاب اسلامی صورت میگیرد. اما اینکه فیلممان را پس بگیریم چه معنایی دارد؟ اگر جماعت هیئت انتخاب ترسو بودند باید از عوامل و سروصداها و هجمههای آنها میترسیدند و فیلم را به بخش مسابقه جشنواره راه میدادند! و اگر مسئولان جشنواره اهل مصلحت نبودند این فیلم به بخش غیررقابتی هم راه نمییافت، حداقل به خاطر نقصهایش. پس ما را متصف به ترسوبودن نکنید. گفتند اینها تحتتأثیر دیپلماسی سیاسی و رسانههای عربی هستند. زمانی که این فیلم دیده میشد بیخبر از این مقولات بودیم، هنوز هم روحمان بیخبر است. عوامل اصلی فیلم به ما بگویند از کجا میتوانیم به این اطلاعات دست بیابیم.
چون این فیلم هنوز اکران عمومی نشده است، درضمن تصمیم جمعی اقتضائات خاص خود را دارد بهناچار به همین بسنده میکنم. بعد از جشنواره دستمان بازتر خواهد شد. امیدوارم در این فرصت، شبهات و نواقص فیلم برطرف شود و فیلمی متناسب با موضوع تولید و به نمایش گذاشته شود.
سربسته بگویم همه در برابر قانون یکسانند. نمیشود چیزی برای کسی حرام اما برای دیگری مباح باشد. این چه امتیازی است که برای بعضیها که در حاکمیت هستند موجه باشد و برای دیگران نه! ممکن است به لحاظ اجتماعی حساسیتها نسبت به کسی که سابقه انقلابی دارد کمتر شده باشد اما به معنای قانونیبودن آن نیست. بههرحال بحث شخص بنده درباره فیلم بیشتر مضمونی بود. در حدی که در فیلم دیدم واقعیتها درباره داعش و حامیان منطقهای و برونمنطقهای این گروه تروریستی دیده نمیشد. درحالیکه آمریکا خود معترف به دستداشتن در شکلگیری داعش است، در فیلم به آن اشارهای نشده است!
در بخشی از صحبتهایتان به اهالی فرهنگ نقد داشتید و گفتید اگر سینما مورد هجمه برخی بهظاهر سیاستمدارنماها واقع میشود، بخشی از مشکل به اهالی فرهنگ و هنر برمیگردد. دقیقا منظورتان چه بود؟
مشکل را در عدم مقاومت برخی از اصحاب فرهنگ و هنر میدانم. جایی خودشان گرفتار میشوند که نباید بشوند.
گاهی گریزی نیست. چون سرمایهشان در مضیقه است!
این جواب، روشنفکرانه نیست. چون روشنفکر هزینه میدهد. یک زمان میگفتند شما چرا به هایدگر ایراد میگیرید که به نازیها گرایش پیدا کرد. گفتم: باید از آن جریان خارج میشد و خلوتی اختیار میکرد. نه اینکه آلوده شود و بگویند نظرش از عملش جداست! بنده چون تفکر دیالکتیک دارم، میگویم هیچ «عملی» نیست که ریشه در« نظری» نداشته باشد. نمیتوانم نظر و عمل را جدا بدانم. اگر میخواهید ببینید نظر من چه جلوهای دارد، باید ببینید عمل من چیست. اگر عمل من ریشه در نظرم نداشته باشد که شکاف است. باید سادهزیست بود و در قناعت مبارزه کرد. جایی هم باید مقاومت کرد و جایی هم تعامل. جایی ترجیح میدهیم تعامل و گفتوگو باشد و سوءتفاهمها ما را فراری ندهد. باید همه راهها را برویم.
آخر حرفهایم این است که اگر جامعهای پویایی نسبی نداشته باشد از این بحثها هم خبری نخواهد بود. همین نقصها مقدمهای برای حل خیلی مسائل است. خدا نکند اینها نباشد که به گورستان تبدیل میشود.
در حالت عادی اهل فیلمدیدن هستید؟
بله، منتها اینطور نیست که بلیت بخرم و به سینما بروم. چون وقت این کار را ندارم. الان جلد چهارم روزنگاشتم را برای انطباق با متن اصلی در دست دارم. از طرفی نمیخواهم برج عاجنشین باشم. یک روشنفکر ناثنویتگرا، هم مخاطبهای متفاوت دارد و هم قالبهای متفاوت برای آثارش. بنده قالب مقالات تخصصی و علمی پژوهشی و کتاب برای مقاطع تحصیلات تکمیلی دارم اما برای عامه هم مینویسم. با شما هم مصاحبه میکنم، افتخار هم میکنم چون وظیفه دارم چیزی که میدانم را نشر دهم. رسالت، رسالت انبیاست. آهنگ قرآن بیانگر یک ژانر فراگیر چندژانری است، فلسفه دارد اما فلسفه صرف نیست. رمان دارد، اما رمان صرف نیست. در آن با یک انسان در حیات واقعیاش روبهرو میشویم. انسانی که میاندیشد، عشق میورزد، قهر میکند، آشتی میکند، خطا میکند، ثواب میکند، رجعت میکند و… باید از این آهنگ و منطق درس گرفت. بحث تفصیلی آن باشد برای بعد. هیچگاه در زندگی دنبال تیتر و عنوان نبودهام.
با توجه به فیلمهای دیدهشده که برایندی از فضای سینمای ایران است، آینده سینمای ایران را چطور تحلیل میکنید؟
فرصت مغتنمی بود که ٩٨ فیلم را یکجا ببینم. به این معنا نیست که این فیلمها را منفک از تاریخ سینما و منفک از جامعه بدانیم. این فیلمها میتوانند عقبه جشنوارههای گذشته را هم با خودشان حمل کنند. فرصت مغتنمی برای آشنایی با بزرگان سینما بود. واقعا سینما را آینه تمامنمایی از جامعه میدانم. خواسته یا ناخواسته دردهای جامعه را منعکس میکنند که برای جامعهشناس فرصت مغتنمی است. بنده دغدغه زیادی درباره فقر، اعتیاد، بیکاری و فساد اقتصادی داشتم اما این ٩٨ فیلم به من فهماند فقط اینها مسئله ما نیست. منازعات خانوادگی و سوءظنها از واقعیات جامعه ما به شمار میروند. نکته جدیدی که کشف کردم جهت محاورات عاشقانه از پسر به دختر به دختر از پسر تبدیل شده که هشداردهنده است، یعنی جای عاشق و معشوق عوض شده است. این نکته به همه دردمندان میگوید اتفاقی در جامعه در حال رخدادن است. معتقدم باید قدر اصحاب سینما را دانست. اگر خواسته باشد که چه بهتر، اگر ناخواسته باشد باز هم این مسائل و آسیبهای اجتماعی را بروز میدهد. باید قدر این جماعت را دانست و مشکلاتشان را فهم کرد. مورد دیگر اینکه باید احساس صمیمیت بیشتری با جامعه داش