1

اظهارات تهیه‌کننده مستند انتخاباتی جهانگیری⇐مدیریت سینمایی روزگار احمدی‌نژاد فقط اصلاحیه‌ای کوچک به فیلمی با مضمون ترنس‌ها وارد کرد!!/اگر الان می‌خواستیم برای چنین فیلمی مجوز بگیریم یقینا دچار ممیزی‌های بیشتری می‌شدیم

سینماروزان: هرچند یک دوره چهارساله از رییس جمهوری حسن روحانی گذشته و او وارد دوره دوم ریاست جمهوری خود شده اما همچنان حرف و حدیث درباره محمود احمدی نژاد رییس جمهور دولتهای نهم و دهم است که از سیاست تا فرهنگ جریان دارد.

به گزارش سینماروزان به تازگی نشست نقد و بررسی فیلم «آینه های روبرو» از محصولات سینمایی روزگار احمدی نژاد، در خانه هنرمندان برگزار شد و جالب اظهارات فرشته طائرپور تهیه کننده این فیلم درباره همراهی مدیریت سینمایی دولت دهم با این فیلم ملتهب بود.

«آینه های روبرو» فیلمیست که به صراحت از مشکلات ترنس ها در جامعه ایران سخن می گوید و طائرپور که در جریان انتخابات96، تهیه کنندگی یکی از مستندهای انتخاباتی اسحاق جهانگیری معاون اول دولت روحانی را برعهده داشته از این گفته که این فیلم اگر بنا بود در دولت روحانی ساخته شود ممیزیهای بیشتری می خورد.

طائرپور با اشاره به همراهی مدیر وقت سینمایی با «آینه‌های روبرو» گفت: این فیلم را در سال 89 ساختیم. مدیریت سینمایی آن دوره در اختیار جریانی بود که با ما سر سازگاری نداشت و به همین دلیل منتظر مخالفت‌ها و ممانعت‌های بیشتری بودم. اما فقط اصلاحیه‌ای کوچک در انتهای فیلم روی صدا داشتند؛ فیلم با صدای «رعنا» و همسرش به پایان می‌رسد. وزارت ارشاد معتقد بود شخصیت زن مذهبی فیلم آنقدر محترم است که حتی سوال شک‌دار همسرش نسبت به او نباید مطرح شود. ما هم آن دیالوگ را تغییر دادیم.

این تهیه کننده ادامه داد: فکر می‌کنم اگر الان می‌خواستم برای این فیلم اجازه نمایش بگیرم، بیشتر مشکل داشتم. چون نیروهایی که مخالف این‌جور فیلم‌های نو و اجتماعی هستند، الان فعال‌تر شده‌اند و الان می‌توانند با فضاسازی ممانعت‌های بیشتری ایجاد کنند. در حال حاضر در مدیریت وزارت ارشاد تفکری وجود دارد که از اختلاف پرهیز می‌کند و رعایت می‌کند، پس یقینا دچار ممیزی‌های بیشتری می‌شدیم.

طائرپور با اشاره به مخالفت ابتدایی و در نهایت نمایش «آینه های روبرو» در قم افزود: یکی از جذاب‌ترین جلسات بحث و گفتگو راجع به این فیلم در قم بود؛ با جامعه‌ای پر از طلبه‌ها و دانشجویان الهیات. قصد داشتم اکران فیلم را از قم شروع کنم که برنامه‌ریزی و اعلام هم شد اما همان شب اول و قبل از اکران، فیلم را پایین کشیدند. اما شش ماه بعد از همان قم ما را دعوت کردند و بیش از هشتصد نفر در آن سالن به تماشای فیلم نشستند و فیلم را خیلی دوست داشتند. بنابراین فکر می‌کنم فیلم خوب راه خودش را باز می‌کند و تا سال‌های سال نفس می‌کشد.




بالاخره کمتر از ۳ روز مانده به انتخابات و یک روز بعد از انصراف شهردار از انتخابات⇐عسکرپور درباره حمایت از دولت روحانی نوشت

سینماروزان: حدودا دو هفته قبل که خبر ساخت فیلم تبلیغاتی اسحاق جهانگیری توسط جوانی با حداقل رزومه منتشر شد در چرایی عدم حضور سینماگران سرشناس برای ساخت چنین آثاری از حمایتهایی که از سوی شهردار تهران نثار برخی از آنان شده سخن گفتیم و اینکه نوعی رودربایستی با شهردار باعث میشود آنها جرأت حضور آشکار پشت روحانی و معاونش جهانگیری را نداشته باشند.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان دیروز که محمدباقر قالیباف به نفع ابراهیم رییسی از انتخابات کنار رفت می‌شد حدس زد برخی از سینماگرانی که تاکنون به دلیل تعارف با قالیباف اظهارنظر رسمی درباره روحانی نداشتند آشکارتر وارد صحنه شوند.

یک روز بعد از انصراف شهردار محمدمهدی عسکرپور تهیه کننده و کارگردانی که سابقه سالها کارمندی برای سازمان فرهنگی-هنری شهرداری را داشته و در سالهای اخیر و مثلا در تولید آخرین فیلمش «ماجان» حمایت تصویرشهر را داشت با نگارش یادداشتی درباره حمایت از دولت تدبیر سخن گفته است.

اینکه عسکرپور که در ورود به سینمای جوانی به نام محمود رضوی-نماینده ستاد قالیباف و تهیه کننده فیلم 3ارگانی قتل موسی خیابانی- نقش موثری داشته است و البته  آخرین سریالش «نفس گرم» را به تهیه کنندگی همین جوان ساخت، تازه بعد از انصراف قالیباف درباره حمایت از دولت تدبیر سخن می گوید تأمل‌برانگیز به نظر می رسد اما عسکرپور به جای سخن گفتن در این باره در یادداشتش به گلایه از آنها پرداخته که در زمان دولت دهم آسیب‌زا بودند و حالا در کنار یکی از نامزدها-منظور ابراهیم رییسی است؟؟- حضور یافته اند!

متن یادداشت عسکرپور را به نقل از «ایسنا» بخوانید:

در این روزها که جدل لفظی بین نامزدهای انتخاب ریاست جمهوری حالت فزاینده پیدا کرده، فارغ از عملکرد دولت یازدهم در حوزه‌های مختلف که خود جای بحث دارد، برای من و لابد خیلی از اهالی حوزه فرهنگ و هنر که دوره سختی را در سال‌های دولت دهم پشت سرگذاشتیم، دیدن چهره‌ها و شنیدن صداهایی که در آن ایّام رفتار به شدت ضد فرهنگی، تفرقه آمیز و آسیب زننده داشتند، در کنار یکی از نامزدها بیشتر جلب نظر می‌کند. به نظرم به همین دلیل ساده، اهالی کار و کرامت نباید نسبت به حمایت گسترده هنرمندان و اهل فرهنگ از دولت تدبیر و امید برآشفته شوند، پس بهتر است که کمی از فحاشی و بددهنی که شیوه رایج و پیش برنده در آن سال‌ها بوده دست بردارند. به هر صورت در عرصه نمایش چیزی داریم به نام فلاش بک!




ادعاهای یک کارگردان سینما⇐ روحانی و جهانگیری میگویند اگر ما نباشیم نمی‌توانید کنسرت برگزار کنید درحالیکه امروز هنرمندان ما گوشه خیابان و مترو موسیقی اجرا می‌کنند!!

سینماروزان: در فاصله کمتر از دو هفته‌ای که تا انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده هر کدام از سینماگران می کوشند نقطه نظر خود را نسبت به اوضاع و احوال سیاسی جامعه بیان کنند؛ نقاط نظراتی که از حمایت از حسن روحانی تا مخالفت با وی را شامل میشود.

پرویز شیخ طادی یکی از کارگردانانی است که در اظهارنظر سیاسی که داشته کوشیده به انتقاد از مشی فرهنگی دولت روحانی پرداخته و اینکه آنها در مناظره ها مردم را می ترسانند به چالش بکشد. این کارگردان به «خبرگزاری دانشجو» گفته است: روحانی و جهانگیری طوری مردم را می‌ترسانند که اگر آنها نباشند چه اتفاقی برای مردم می‌افتد. به عبارتی دولت فعلی در مناظره‌ها همان وعده‌ها و شعارهای چهار سال پیش را می‌دهد به‌اضافه یک القای ترس از نبود این دولت.

وی افزود: اگر الان یک غیرایرانی این مناظره را ببیند با حرف‌های روحانی و جهانگیری فکر می‌کند تمام آزادی‌ها از ما سلب شده و هنرمندان در یک فضای امنیتی زندگی می‌کنند. تعجب می‌کنم از دولتی که خودش و کارنامه‌اش تندرو بوده و حالا ما را در نبودشان از فضای امنیتی می‌ترسانند.

این کارگردان سینما در خصوص مصادره به مطلوب کنسرت‌ها توسط دولت یازدهم افزود: این دولت ما را می‌ترساند که اگر ما نباشیم نمی‌توانید کنسرت برگزار کنید در حالی که امروز هنرمندان ما گوشه خیابان و مترو موسیقی و کنسرت اجرا می‌کنند و مردم به آنها پول می‌دهند. دولت اگر خدماتی ارائه داده بود، امروز مردم شاهدش بودند.

شیخ طادی خاطرنشان ساخت: ما حداقل انتظار داشتیم در دولت یازدهم سالن‌های تئاتر مجهزتری در مناطق مختلف تأسیس شود که نشد. انتظار داشتیم بودجه سازمان صداوسیما را پرداخت کنند که هزاران نفر از اهالی سینما و تلویزیون بیکار نشوند. انتظار داشتیم واحدهای صنفی سینما را به رسمیت بشناسند. انتظار داشتیم از بودجه جاری وزارت ارشاد کم شود و به بودجه تولیدات سینمایی اضافه شود که این هم اتفاق نیفتاد.




ادعاهای مدیر کاخ جشنواره فجر⇐آقایان روحانی و جهانگیری در پدیدآمدن فضای مناسب‌تر موسیقی، تئاتر و دیگر هنرها فعالیت چشمگیری کرده‌اند!/آقای هاشمی‌طبا اطلاعات زیادی درباره تئاتر و دیگر هنرها دارد!/ رئیسی به صورت کلی در مورد سینما سخن گفت!

سینماروزان: بهروز غریب‌پور که در دو سال اخیر فارغ از حرفه اش به عنوان کارگردان تئاتر به عنوان رییس کاخ میلاد در جشنواره های فجری که محمد حیدری برگزار کرده است حضور داشته این روزها آخرین مراحل اپرای عروسکی خیام را پشت‌سر می‌گذارد تا بعد از ماه رمضان، اواخر خرداد، آن را در تالار فردوسی اجرا کند.

به گزارش سینماروزان غریب پور در گفتگویی که به بهانه انتخابات ریاست جمهوری با «شرق» داشته هم درباره مناظره‌های نامزدهای ریاست‌جمهوری و هم درباره اینکه چرا آنها باید به فرهنگ بپردازند سخن‌ گفته است.

غریب پور در این گفتگو  ادعاهایی را طرح کرده درباره فعالیت چشمگیر اسحاق جهانگیری و حسن روحانی در حیطه هنر و همچنین  اطلاعات بالای تئاتری مصطفی هاشمی طبا!

نکته گفتگو آنجاست که غریب پور هنگام نام بردن از روحانی، جهانگیری و هاشمی طبا مدام پسوند «آقا» را استفاده کرده اما ابراهیم رییسی را بدون این پسوند و صرفا با ذکر نام خانوادگی یاد کرده است.

متن گفتگوی غریب پور را بخوانید:

‌ به نظرتان برخورد کاندیداهای ریاست‌جمهوری درباره وضعیت فرهنگ در مناظره‌ها چگونه است؟
ما متأسفانه در طول این چند دهه نسبت به فرهنگ، درواقع با یک بیان صحیح و شهامت‌مندانه روبه‌رو نشده‌ایم. با آنکه همیشه شعار داده‌ایم که ما در معرض شبیخون فرهنگی هستیم و فرهنگ ما در معرض آسیب‌هاست و در شعار فرهنگ به صورت یک پدیده کاملا مطلق و درعین‌حال بسیط مورد صحبت قرار گرفته است، اما هرگز به جزئیات و مؤلفه‌های فرهنگ، نه در زمان مناظره‌های انتخابی و نه در زمان تصدی امور نپرداخته‌ایم.
‌ چه دلیلی دارد؟
دلایل مختلفی دارد. به نظرم افرادی که از افکار عمیق مذهبی برخوردارند، به‌صراحت از موسیقی، تئاتر، هنرهای تجسمی و… نمی‌گویند و انگار در اظهارنظر وارد حریم‌های ممنوعه شده‌اند. درحالی‌که ما در جامعه، هم در زمینه موسیقی و تئاتر و هم هنرهای تجسمی فعالیت می‌کنیم و اینجاست که برایم سؤال ایجاد می‌شود چگونه است که در عمل انواع هنرها را داریم، اما در بحث‌کردن افرادی که در رأس امور یا پایین‌تر از رأس قرار گرفته‌اند به‌صراحت درباره‌اش صحبت نمی‌کنند.
‌ در میان کاندیداهای اخیر کدام‌ها بهتر می‌توانند درباره فرهنگ نظر بدهند؟
در میان این شش کاندیدا، آقایان روحانی و جهانگیری می‌توانند بهتر صحبت کنند چون در پدیدآمدن فضای مناسب‌تر موسیقی، تئاتر و دیگر هنرها فعالیت چشمگیری کرده‌اند، اما هنوز در مناظره‌ها به این واقعیت‌ها نپرداخته‌اند. اینها با احتیاط درباره فرهنگ می‌گویند که انگار با پیشینه خطیربودن موضوع، باید با مشکلات بعدی مواجه شوند. در مناظره قبلی، فقط رئیسی به صورت کلی در مورد سینما گفت که یک رشته تصمیم‌ها دارد، اما درباره فضای فرهنگی هیچ نظری ارائه نکرد.
‌ درحالی‌که اهمیت آن بسیار است… .
فضای فرهنگی که می‌تواند تنفس‌گاه معنوی یک جامعه و رگ حیاتی آن باشد، اگر بااهمیت نباشد و نتوانیم وارد جزئیاتش شویم و آن را منوط به آینده کنیم که اگر رأی آوردند بعد واردش می‌شوند؛ این دیگر خطر بزرگی است. اگر اینها به‌صراحت نگویند که موسیقی فاخر و ارزشمند و حتی موسیقی‌ای که برای سرگرمی و اوقات فراغت است، چه نقشی در جامعه دارد و با کلی‌گویی درباره فرهنگ حرف بزنند، انگار که چیزی نگفته‌اند. کنفوسیوس می‌گوید که اگر می‌خواهید فرهنگ یک ملت را تغییر بدهید، موسیقی آن ملت را تغییر بدهید. بنابراین باید جایگاه فرهنگ همیشه برایمان با جزئیات مشخص باشد و ارائه‌کردن برنامه است که ما را متوجه فرهنگ ملت و هویت می‌کند که بتوانیم در مقابل این آسیب‌های فرهنگی تنومندانه قرار بگیریم. ما باید در محدوده فرهنگ با جزئیات و آگاهی بر تأثیرات برنامه داشته باشیم.
‌ چگونه این مهم محقق خواهد شد؟
اگر آنها فقط به سینما توجه می‌کنند، اما سینما متکی به بازیگری است و بهترین بازیگران جهان از تونل تئاتر رد شده‌ و وارد سینما شده‌ و بر پرده نقره‌ای درخشیده‌اند. این فراموش‌کردن تئاتر خود یک غفلت بزرگ است. این در حالی است که در سینما همه هنرها وجود دارد و اگر فقط به سینما توجه شود انگار که آشنایی با این پدیده نداشته باشند و اشاره کلی‌کردن نمی‌تواند درست باشد. این در حالی است که آقایان جهانگیری و روحانی می‌توانستند و می‌توانند درباره فرهنگ با جزئیات صحبت کنند. حتی میرسلیم با توجه به اینکه وزیر فرهنگ بوده است، می‌توانست نظرات خودش را بدهد و درکل سکوت اینها جایز نیست. من یک خاطره از آقای هاشمی‌طبا دارم. زمانی که رئیس سازمان تربیت‌بدنی بود و من می‌خواستم کارگردانی جشن المپیک غرب آسیا را انجام بدهم، یک ساعت با هم درباره تئاتر و دیگر هنرها صحبت کردیم که اطلاعات زیادی درباره اینها داشت. آن زمان در کسوت یک مقام ورزشی بود، اما آنها در مناظره بیشتر درباره تشکیل خانواده و اقتصاد، نه از نوع کلان که از نوع اشتغال بحث می‌کردند. درحالی‌که می‌شد درباره سینما و دیگر هنرها نیز بحث شود؛ برای مثال باید از آقای رئیسی پرسیده می‌شد که سینمای امروزمان از چه امکاناتی برخوردار است و از چه امکاناتی برخوردار نیست؟ آیا در زمینه سینما به دنبال سینماسازی خواهند بود؟ آیا دلشان می‌خواهد که در زمینه تولید فیلم‌های ارزشمند و ماندگار سرمایه‌گذاری کنند؟ که فقط ما با تولیدات مصرفی مواجه نباشیم.
‌ یعنی به ضرورت فرهنگ آگاه نیستند؟
نه‌اینکه آگاه نباشند؛ بلکه به صورت کارشناسی برخورد نمی‌کنند. اینها ضرورت را به‌خوبی می‌دانند، اما با یک واهمه همراه هستند درحالی‌که آقای روحانی، رئیس دولت تدبیر و امید، طبعا در این‌جور مسائل ورود پیدا کرده و از طریق وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، وارد این مباحث فرهنگی شده است، اما الان نمی‌دانم چرا آنها را بیان نمی‌کند؟ اگر اوقات فراغت و ورزش و فرهنگ را حذف کنیم، انگار ما فقط همه فراغتمان با قدم‌زنی در خیابان و گردش در پارک‌ها سپری می‌شود. دولت‌ها باید برای این مسائل مهم برنامه دقیق و شفاف داشته باشند. درحال‌حاضر جوانان ما با نوعی موسیقی بی‌اصل‌ونسب همراه هستند که در ذهنشان تبدیل به عناصر فرهنگی خواهد شد و باید دراین‌باره برنامه داشته باشیم که جلو این آسیب‌ها را بگیریم. باید آقایان روحانی و جهانگیری مردم را آگاه کنند که برگزاری کنسرت خلاف دین نیست و باید برای اوقات فراغت برنامه‌ریزی‌شان را اعلام کنند که مانع از انحرافاتی شوند که از بی‌برنامگی می‌آید و باید بگویند که موسیقی باعث بیداری و هوشیاری افراد جامعه می‌شود و ما را لبریز از معنویات می‌کند. برای همین منظور هم هست که در ماه محرم آنچه اجرا می‌شود در مراسم سوگواری (تعزیه، مداحی و سینه‌زنی) تلفیق شعر و موسیقی است. باید این تابو شکسته شود و این‌گونه باعث آگاه‌سازی مردم شوند که می‌تواند بر میزان رأی و محبوبیت نامزدها بیفزاید.
‌ چقدر در این میان پرداختن به هنر تئاتر اهمیت دارد؟
من فقط به دنیای تئاتر یونان باستان اشاره می‌کنم که از دوهزارو ٥٠٠ سال پیش، همواره تئاتر آنچه آفریده بسط‌دهنده دموکراسی، اندیشه، تفکر مدنیت و نقد جامعه بوده است. حتی تئاتر عروسکی ژاپنی، بونراکو، نیز طوری عمل می‌کرد که انعکاس واقعیت روی صحنه و نتیجه‌گیری‌اش برای کشف جامعه باشد. یک پدیده مهم در بونراکو این بود که اطرافشان خشونت بیش از حد شده و این می‌توانست هشداری به جامعه‌شناسان و مدیران اجتماعی و فرهنگی در سطوح بالا و پایین باشد. بنابراین نپرداختن به تئاتر یک غفلت است و امروز باید در عمل نشان دهند که چه برنامه‌ای برای توسعه تئاتر در شهرستان‌ها دارند. اینکه کاندیدایی بگوید که مردم نان ندارند بخورند حالا چرا باید درباره تئاتر صحبت شود، عوامانه است. ما در دوره مشروطیت به اهمیت تئاتر و روزنامه پی برده‌ایم و در آن زمان حتی روزنامه با موضوع تئاتر منتشر می‌کردیم. امروز حتی می‌شود درباره خوشنویسی هم در مناظره‌ها به‌عنوان میراث فرهنگی و ادبی ماندگار بحث کرد.
‌ پیشنهادتان به نامزدها چیست؟
من به‌عنوان کارگردان تئاتر پیشنهاد می‌کنم به همه نامزدها که چون غالبا با بازیگری آشنا نیستند، قدرت و سرعت انتقال ندارند و زود ناراحت می‌شوند و فضا را تبدیل به مجادله و مچ‌گیری می‌کنند، وقتی مقابل دوربین قرار می‌گیرند، در صحنه باید بازی کنند و اگر عصبانی شوند این آشکار است و اگر خواب باشند هم معلوم است. در مناظره بهترین بازیگر کسی است که خوب پاسخ بدهد و عصبی نشود و بتواند بر خشم خودش غلبه و از این فرصت استفاده کند برای اینکه مکنونات ذهنی‌اش را بیان کند. مناظره قبلی آتشین نبود به جز چندلحظه‌ای که بین جهانگیری و قالیباف بحثی شد… .




برای ساخت فیلم انتخاباتی اسحاق⇐چرا خواهرزن بهشتی ماند و یک فیلم اولی؟/منوچهر محمدی‌ها کجا رفتند؟ عسکرپورها را چه شد؟

سینماروزان: درست یک روز بعد از عرض اندام اسحاق جهانگیری در برابر قالیباف در اولین مناظره تلویزیونی انتخابات96 به ناگاه خبر ساخت فیلم تبلیغاتی وی به تهیه کنندگی فرشته طائرپور و کارگردانی مجید توکلی منتشر شد.

فارغ از آن که گویا حتی طائرپور که به واسطه خواهری همسر محمد بهشتی وارد سینما شد و رشد قابل توجهی هم کرد تصور نمیکرده جهانگیری بتواند جلوی قالیباق قدعلم کند و برای همین درست 24 ساعت بعد از مناظره و وزیدن نسیم موافق بود که از همکاری با وی رونمایی کرد، اینکه در برابر انبوه فیلمسازان داعیه دار اصلاح طلبی یک فیلم اولی است که فیلم اسحاق را میسازد پرسش برانگیز است.

واقعا چرا طائرپور به سراغ یکی از سینماگران مطرح مدعی اصلاح طلبی نرفته؟ آیا کسی را برای این کار نیافته! چرا نیافته؟
به یک دلیل عمده و آن هم قرارگیری شهردار تهران در قطب مقابل اسحاق.

بله، تلخ یا شیرین در سالهای اخیر بخش عمده سینماگران مدعی اصلاح طلبی، لذت حمایت شهرداری را در گرفتن حمایت از تصویرشهر برای تولیدات خود یا شراکت در مدیریت پردیسهای مختلف چشیده اند و حالا با چه رویی می توانند بروند فیلم انتخاباتی کاندیدای مقابل قالیباف را بسازند؟

از پردیس زندگی گرفته تا پردیسهای در دست تجهیز مگامال و مگاپارس در اختیار چهره هایی همچون منوچهر محمدی، تقی علیقلی زاده، احمدرضا درویش و سیدجمال سادتیان است که سالهاست کفه آرای آنها به سمت اصلاح طلبی پایین رفته.
از آن سو نگاهی به فیلمهای حمایتی سالیان تصویرشهر ما را به سینماگرانی می رساند که اغلب جزو مدعیان اصلاحات بوده اند. از منوچهر محمدی که چندین فیلم و از جمله “طلا و مس”، “بوسیدن روی ماه” و “میم مثل مادر  را با حمایت تصویرشهر تولید کرده تا همایون اسعدیان که کارگردان “طلا و مس” و “بوسیدن…” بوده و  محمدمهدی عسکرپور که فارغ از سالها کارمندی برای سازمان فرهنگی-هنری شهرداری در جشنواره اخیر فجر بعنوان تهیه کننده با یکی از محصولات تصویرشهر یعنی “ماجان” حضور داشت و آخرین سریالش “نفس گرم” را به تهیه کنندگی جوانی ساخت که این روزها نماینده مستقیم ستاد قالیباف است!!!
حتی مجید مجیدی هم در کارنامه اش فیلمی به نام “آواز گنجشکها” دارد که در ردیف محصولات تصویرشهر جای می گیرد. با این اوضاع آیا میتوان از آنها انتظار داشت که به سراغ ساخت فیلم انتخاباتی قطب مقابل شهردار بروند؟؟؟
قطعا خیر!

مابقی سینماگران هم حتی اگر بعد از همه حاشیه های مرتبط با فیشهای نجومی و افاضات دختر یک نماینده حاضر در لیست امید، همچنان بر اصلاح طلبی پای فشارند باز هم در فضای متلاطم میانه دهه نود جرات ریسک و قمار بر سر یکی مثل اسحاق نمی کنند که تا همین دیروز حتی تئوریسینهای افراطی اصلاح طلب هم او را به حساب نمی آوردند!

پس می ماند جوانی کم نام و نشان و البته فاقد عقبه سیاسی شفاف که فیلمسازی برای اسحاق برایش بازی دوسربرد است. چه اسحاق رای آورد و چه نه او بدین واسطه بر اشتهار خود خواهد افزود. اما طنز ماجرا آنجاست که همین جوان هم تنها یک فیلم بلند در رزومه خود دارد و آن هم به تهیه کنندگی عسکرپور که در همه این سالها تعاملی موثر با ارگانهای فرهنگی متبوع شهرداری داشته است.

پی نوشت: اینکه گفته شده برای جوانگرایی به سراغ یک کارگردان جوان رفته اند چقدر منطقی است؟ کافیست رزومه جوانترهایی را که در همین دو سال اخیر در سینما درخشیده اند مرور کنیم تا متوجه شویم حتی در توجیه جوانگرایی هم یکی از آخرین گزینه ها جوان فعلی است! مثال واضح می خواهید؟ یکی اش همان جوانی که دو سال قبل فیلمی ساخت که اتفاقا مطلوب مدیران تدبیری واقع شد و در جشنواره سی و چهارم سیمرغ بارانش کردند. منظورمان همان فیلمیست که سرمایه اش را تهیه کننده “شهرزاد” داده بود؛ همان سرمایه گزاری که بعد از بازداشت در میانه های سال قبل مشخص شد کارت تهیه کنندگیش را هم از صنفی به ریاست فرشته طائرپور گرفته است یعنی همین خانم طائرپوری که تهیه کننده فیلم انتخاباتی اسحاق است. چرا از یکی مانند او استفاده نشده؟