1

تهیه‌کننده «هور در آتش» و «اشک سرما» مطرح کرد⇐چرا از ماجرای «ب. ز» و «م. ه. ر» و «ح. ه» و «الف. د» درس نمی‌گیرند و همچنان برای سارقان بیت‌المال فرش قرمز پهن می‌کنند؟؟/تهیه‌کننده‌های حرفه‌ای منزوی و خانه‌نشین شده‌اند تا یک عده نوکیسه با بریز و بپاش وارد سینما شوند و کارت تهیه‌کنندگی بگیرند و بعد از مدتی هم در دادگاه‌های اقتصادی رؤیت شوند!؟/به جای آنکه سینماگران حرفه‌ای، زمام سینما را در دست داشته باشند داماد فلان سیاستمدار، تهیه‌کننده شده و برادرزاده بهمان مدیر، مشغول اداره بین‌الملل سینما و ارسال فیلم به اسکار است؟!/سرمایه‌گذارانی ظهور کرده‌اند که چندین فیلم اکران‌نشده دارند ولی باز به آنها پروانه ساخت می‌دهند که فیلم جدید بسازند!/روسای خدوم(!) سینما معتقدند پیگیری فساد‌های اقتصادی برعهده قوه قضائیه است ولی بررسی صلاحیت آن‌ها که پروانه تهیه‌کنندگی می‌گیرند بر عهده کیست؟ بررسی رزومه سرمایه‌گذاران مشکوک فعال در سینما بر عهده کیست؟؟

سینماروزان: ورود بی‌ضابطه صاحبان سرمایه‌های هنگفت به سینما و شبکه خانگی و متعاقب آن صدور کارت تهیه‌کنندگی برای برخی از افراد گمنام در این سال‌ها مدام تکرار شده ولی هنوز از سوی مدیران سینمایی راهکاری برای برخورد با آن اتخاذ نشده است.

امیرحسین شریفی تهیه‌کننده باتجربه سینما با بیان مطلب بالا و با اشاره به لزوم ضابطه‌مند کردن ورود سرمایه به این عرصه به «جوان» گفت: تولید مستقل محصولات هنری به شدت دشوار شده و متأسفانه ارگان‌های دولتی هم به جای تخصیص تسهیلات براساس ضابطه همچنان بر پایه روابط امور خود را پی می‌گیرند. حرفه‌ای‌ترین سینماگران هم باید رابطه داشته باشند تا کارشان پیش برود و حتی در تخصیص جوایز اغلب جشنواره‌ها هم همین است. در نتیجه این وضعیت انزوا و دلسردی بسیاری از تهیه‌کنندگان حرفه‌ای را شاهدیم.

تهیه‌کننده آثاری نظیر «هور در آتش» و «اشک سرما» ادامه داد: دولت باید امکانات تولید را براساس پیشینه سینماگران توزیع کند ولی این اتفاق نمی‌افتد و در مقابل یکسری نوکیسه را می‌بینیم که با بریز و بپاش وارد سینما می‌شوند و کارت تهیه‌کنندگی هم می‌گیرند ولی بعد از مدتی در دادگاه‌های اقتصادی رؤیت می‌شوند! این جماعت هزینه‌های تولید را هم با بریز و بپاش بالا برده‌اند و متأسفانه همچنان قوانین محکمی برای برخورد با آن‌ها وجود ندارد.

این تهیه‌کننده خاطرنشان ساخت: وظیفه دولت است که از تولیدات مؤثر فرهنگی- هنری حمایت کند و بودجه‌هایی را که مربوط به فرهنگ است در اختیار سینماگران باتجربه بگذارد و از آن‌ها کار خوب و ماندگار بخواهد ولی خیلی از تهیه‌کننده‌های حرفه‌ای خوب داریم که الان متأسفانه منزوی و خانه‌نشین هستند. چرا باید این طور باشد؟

شریفی که سابقه تولید برخی آثار ماندگار کارگردانانی شاخص نظیر «ضیافت» مسعود کیمیایی و «پری» داریوش مهرجویی را در کارنامه دارد، تأکید کرد: به جای آنکه سینماگران حرفه‌ای زمام سینما را در دست داشته باشند آقازاده و داماد فلان سیاستمدار تهیه‌کننده شده و برادرزاده بهمان مدیر مشغول اداره بین‌الملل سینما و ارسال فیلم به اسکار است؟! در همین اوضاع است که به ناگاه سرمایه‌گذارانی ظهور می‌کنند که چندین فیلم اکران‌نشده دارند و باز ارشاد به آنها پروانه ساخت می‌دهد که فیلم جدید بسازند!

امیرحسین شریفی تأکید کرد: مدام درباره رویکرد مخاطبان به رسانه‌های بیگانه هشدار می‌دهیم ولی یک بار از مدیران فرهنگی نمی‌پرسیم چرا کاری کرده‌اند که حرفه‌ای‌ها بیکار شوند و آقازادگان بی‌سواد و صاحبان پول‌های مشکوک وارد سینما شده و روزبه‌روز هم پروارتر شوند.

شریفی با نقد نگاه مدیرانی که از بررسی صلاحیت سرمایه‌گذاران مشکوک سر باز زده‌اند، اظهار داشت: رؤسای خدوم(!) سینما می‌گویند پیگیری فساد‌های اقتصادی برعهده قوه قضائیه است. بله کاملاً درست است ولی بررسی صلاحیت آن‌ها که پروانه تهیه‌کنندگی می‌گیرند بر عهده کیست؟ بررسی رزومه سرمایه‌گذاران مشکوک فعال در سینما بر عهده کیست؟ اینکه برخی سرمایه‌گذاران فعال در سینما در دادگاه‌های مفاسد اقتصادی محکوم شوند آبروی سینما را برده و مدیران سینما منفعلانه مشغول راه‌اندازی شورا و کمیته هستند!

تهیه‌کننده «سیب سرخ حوا» با تأکید بر لزوم به کارگیری متخصصان در تولید محصولات سینمایی گفت: چرا از ماجرای «ب. ز» و «م. ه. ر» و «ح. ه» و «الف. د» درس نمی‌گیرند و همچنان برای سارقان بیت‌المال فرش قرمز پهن می‌کنند که به سینما بیایند و قواعد را به هم زنند؟ وقتی پیشکسوتانی کارکشته در تولید داریم چرا نباید ازشان استفاده کرد؟ مدیران سینمایی باید با اتخاذ تصمیمات ضربتی روند تولید در سینما را کاملاً قاعده‌مند کنند و اجازه ندهند سینما و شبکه خانگی به محل جولان سرمایه‌های مشکوک بدل شود.




امیرحسین شریفی با انتقاد از تورم لجام گسیخته بیان کرد⇐در دوران دلار ۱۱ هزار تومانی چگونه باید پروژه ای را به انتها برد که با دلار ۴۵۰۰ تومانی تصویب شده؟؟/دستمزد بدنه سینما و تلویزیون ایران شاید به ماهیانه ۲ تا ۳ میلیون هم نرسد و با این ارقام باید هم کرایه خانه دهند و هم خرج زندگی!!/چرا حمایتهای دولتی به بدنه صنف نمیرسد و در حلقه ای معدود تقسیم میشود؟؟/چرا در تمام سال حتی یک سبد ارزاق اولیه میان اهالی سینما و تلویزیون توزیع نمی‌شود؟/آقای انتظامی! درد اصلی سینماگران درد معیشت است؛ هرچه زودتر خودی نشان دهید

سینماروزان: گرانی ناگهانی قیمت دلار در ماههای اخیر بسیاری از پروژه های سینمایی و تلویزیونی را با وقفه هایی در مسیر تولید مواجه کرد و منتج از آن بر بیکاری بدنه سینما و تلویزیون افزود.

امیرحسین شریفی تهیه‌کننده سینما و تلویزیون که امسال را درگیر تولید فصل دوم “روزهای بیقراری” بود با اشاره به آسیب های گرانی ارز بر پروژه اش به “جام جم” گفت: درست در میانه مسیر تولید فصل دوم مجموعه «روزهای بیقراری» بودیم که به ناگاه التهابات ارزی رخ داد و متأثر از آن تقریبا همه چیز گران شد؛ از قیمت بلیت هواپیما گرفته تا قیمت مواد غذایی! برای پروژه‌ای که برآوردش به زمان دلار 4500 تومانی بازمی‌گشت معلوم است که اثرات گرانی سرسام‌آور ارز و رسیدن دلار به بالای ده هزار تومان بیش از حد فضای کار را دچار التهاب کرد و بسیاری از عوامل را نگران نمود ولی اعتبارم به عنوان تهیه‌کننده موجب شد علیرغم کمبودها و گرفتاریها و حتی با استفاده از سرمایه شخصی، سریال را جلو ببرم و از تعطیلی آن جلوگیری کنم. اما درد اصلی پروژۀ من و امثال من نیست که اگر اصلاح برآورد درباره‌شان صورت نگیرد به ضرردهی مطلق میرسند.

این تهیه کننده ادامه داد: درد اصلی، تورم لجام گسیخته موجود در جامعه است که موجب می‌شود مردم روبروز جیبشان خالی تر شود؛ شاید خیلیها باورشان نشود که دستمزد بدنه سینما و تلویزیون ایران شاید به ماهیانه 2 تا 3 میلیون هم نرسد و با این ارقام باید هم کرایه خانه دهند و هم خرج زندگی. آیا ممکن است؟؟

تهیه کننده “سیب سرخ حوا” و “اشک سرما” افزود: اگر صنوف یکپارچه و درست و حسابی داشتیم که بتواند در بحرانها هم که شده به یاری بدنه هنری کشور بشتابد یقینا تحمل درد آسان‌تر میشد اما جای خالی این صنوف هم بدجوری احساس میشود. صنف هنری داریم؛ مثلا خانه سینما را داریم که اتفاقا حمایتهای مالی خوبی هم از دولت می‌گیرد اما مشکل آنجاست که این حمایتها به بدنه صنف نمی‌رسد و اغلب میان حلقه‌ای معدود که با ارتباطات در صنف سینما رخنه کرده‌اند توزیع می‌شود!

امیرحسین شریفی خاطرنشان ساخت: وقتی عملا می‌بینیم مدیری چندشغله در رأس صنف قرار گرفته معلوم است که عطش منفعت‌گرایی شخصی بر مصلحت سنجی صنفی غلبه کرده. این وظیفه مدیران هنری است که یک بازنگری جدی در عملکرد حلقه‌های بالادستی صنوف هنری داشته باشند و ببینند آیا این حلقه‌ها توانسته‌اند لااقل یک بیمه درمانی درست و حسابی برای اعضاء فراهم کنند؟ مدیران هنری باید از رئوس صنف بپرسند که چرا در تمام سال حتی یک سبد ارزاق اولیه میان هنرمندان توزیع نمی‌شود؟ یا چرا مثلا در مناسبتهایی مانند روز سینما یا شب عید هدیه‌ای نقدی به اعضای صنف تعلق نمی‌گیرد؟ یادم می‌آید زمانی مدیری که کارش به عزل کشید، توزیع سبدکالا را دور از شأن هنرمندان دانسته بود اما نگفته بود اینکه هنرمند سال در دوازده ماه بیکار باشد و از فرط ناچاری با سرشکستگی به دستفروشی کتابخانه شخصیش در پیاده‌روهای خیابان انقلاب روی آورد، نزدیک به شأن اوست یا نه!؟؟ آقای حسین انتظامی! درد اصلی سینماگران روزگار ما درد معیشت است؛ هرچه سریعتر خودی نشان دهید و برنامه‌هایی را برای تسکین درد در دستور کار قرار دهید.




واکنش تهیه‌کننده «اشک سرما» به ایفای نقش دوباره گلشیفته در قامت یک کرد تفنگ‌به‌دست⇐گلشیفته نسخه زیرنویس «اشک سرما» را برای ریدلی اسکات برد و دیگر بازنگشت…/۳۸۰میلیون سرمایه بخش خصوصی سوخت به‌خاطر بدبینی نسبت به مهاجرت گلشیفته!!/رایت ویدیویی «اشک سرما» را توقیف کردند فقط به‌خاطر مهاجرت گلشیفته!!/گلشیفته بازیگری باشعور و مستعد بود؛ وااسفا به حال سیاستگزارانی که استعدادها را بایکوت می‌کنند و مجیزگویان را بر صدر می‌نشانند

سینماروزان/مهناز خدادوست: انتشار خبر حضور دوباره گلشیفته فراهانی در قامت یک کرد تفنگ به دست در فیلم فرانسوی «دختران خورشید»، یک دهه و نیم بعد از تجربه «اشک سرما» که در آنجا هم در نقش یک کرد کومله تفنگ به دست ایفای نقش کرده بود(اینجا را بخوانید) با واکنش تهیه‌کننده «اشک سرما» مواجه شد.

امیرحسین شریفی تهیه کننده «اشک سرما» با اشاره به اثرات مهاجرت گلشیفته در سرنوشت «اشک سرما» به سینماروزان گفت: برای تولید «اشک سرما» نزدیک به 380میلیون خالص در بخش خصوصی هزینه شد و علیرغم آن که فیلم مورد توجه مخاطبان جشنواره قرار گرفت اما مهاجرت گلشیفته باعث شد مجبور شویم فیلم را در یکی از بدترین ادوار اکران روی پرده بفرستیم؛ تازه موتور فیلم روشن شده بود که به ناگاه از پرده پایین کشیده شد و نتوانستیم درآمد چندانی از اکران داشته باشیم.

شریفی خاطرنشان ساخت: مهاجرت گلشیفته باعث شد مجوز پخش خانگی فیلم هم صادر نشود و علیرغم وجود چند مشتری خوب برای رایت ویدیویی، متأسفانه نتوانستیم رایت خانگی را هم بفروشیم و فیلم بعد از اکرانی نصفه و نیمه، عملا توقیف شد تا بعدها قاچاقچیان از پخش نسخه قاچاق به سود برسند و تهیه کننده اش که من بودم ضرر کنم!! در یک کلام 380میلیون سرمایه بخش خصوصی سوخت فقط به خاطر بدبینی نسبت به مهاجرت گلشیفته!

امیرحسین شریفی با روایت خاطره ای از آخرین دیدار با گلشیفته به سینماروزان گفت: گلشیفته قبل از آن که از ایران برود سراغم آمد و ازم خواست نسخه ای زیرنویس از «اشک سرما» را بهش بدهم؛ گویا مذاکراتی با تیم تولید «پیکره دروغها»ی ریدلی اسکات انجام داده بود و میخواست چند نمونه کار برایشان ببرد و به واسطه وجه انسانی «اشک سرما» این فیلم هم در الویتهایش قرار داشت. من تنها نسخه زیرنویس «اشک سرما» را در اختیارش گذاشتم و او البته قول داد که فیلم را بهم برگرداند اما هم خودش رفت و هم فیلم!

تهیه کننده فیلمهایی مانند «ضیافت»، «پری» و «سیب سرخ حوا» تأکید کرد: گلشیفته بازیگر مستعد و باشعوری بود؛ شعوری که مرهون رشد در یک خانواده هنری بود. او حین حضور در صحنه به شدت بی ادا و اصولهای متداول در برخی بازیگران، نقشش را ایفا میکرد و به شدت هم منضبط بود. اینکه در خارج از ایران چه مسیری را انتخاب کرده و خواهد پیمود به خودش مربوط است ولی اینکه یک دهه و نیم بعد از «اشک سرما» تازه فرانسویان به استعداد او در ایفای نقش یک زن کرد پی برده اند و باز هم چنین نقشی بهش داده اند معنایی ندارد جز وجود حجمی بالا از استعدادها در این کشور که متأسفانه به دلایل مختلف به کار گرفته نمی‌شوند. وااسفا به حال سیاستگزارانی که مجیزگویان را بر صدر می‌نشانند و استعدادها را بایکوت می‌کنند.

امیرحسین شریفی
امیرحسین شریفی



درحالی که بعد از خروج ترامپ از برجام، رییس‌جمهور از امتداد رشد اقتصادی گفت⇐تهیه‌کننده «ضیافت» و «اشک سرما» مدعی شد: سینماگران ایرانی از شدت بیکاری، راننده «اسنپ» شده‌اند!!

سینماروزان: درست لحظاتی بعد از اعلام خروج دونالد ترامپ از برجام بود که حسن روحانی رییس جمهور یازدهم از امتداد رشد اقتصادی سخن گفت و مدعی شد: ما با برجام بدون آمریکا روبرو هستیم و مردم شاهد خواهند بود که رشد اقتصادی ما ادامه خواهد داشت. ارز کشور به خوبی تامین خواهد داشت و بازار ثبات خواهد داشت.

فارغ از واکنشهای مختلف شهروندان به این اظهارات که خود محکیست بر درستی آن، اگر این اظهارات را در کنار سخنان اخیر امیرحسین شریفی تهیه کننده سینما و تلویزیون بگذاریم همه چیز درباره میزان رشد اقتصادی دستگیرمان خواهد شد.

امیرحسین شریفی با اشاره به بیکاری دامنگیر بخش عمده ای از بدنه سینما و تلویزیون گفت: باعث تأسف و شرم مسئولان سینمایی است که برخی از هنرمندان از شدت بیکاری برای گذران زندگی شان در «اسنپ» کار می کنند! برخی فکر می کنند سینما ملک پدری شان است و فقط آقازادگان خود را در پروژه ها به کار میگیرند و همین میشود که بخش عمده ای از بدنه حرفه ای سینما بیکار میماند و در مقابل آقازادگان و نفوذیهای بی ریشه در سینما جولان میدهند.

تهیه کننده آثاری نظیر «ضیافت» و «پری» ادامه داد: باندبازی و لابی گری در سینمای کشور بیداد می کند و به بالاترین حد خود رسیده است و باعث تأسف و شرم مسئولان سینمایی است که برخی از هنرمندان بیکارند و در عوض عده دیگری که جزو دوستان و نزدیکان مدیران محسوب می شوند مرتباً کار دارند و همه امور سینما را در دست گرفته اند.

تهیه کننده فیلم سینمایی «اشک سرما» افزود: متأسفانه هیچ ارگانی مسئولیت ورود به مبحث باندبازی و لابی گری در سینمای کشور و آفات برآمده از آن را نمی پذیرد؛ این اتفاق در حالی است که امروزه امور سینمای کشور تنها به دست ۲-۳ شرکت پخش کننده که اتفاقاً سینمادار هم هستند افتاده است و  یک نفوذی چندی پیش وارد شورای صنفی نمایش شده که چندشغله است و خودش هم تهیه کننده است هم پخش کننده و هم سینمادار!

وی ادامه داد: من واقعاً نمی دانم مسئولان و مدیران سازمان سینمایی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی اصلی عرصه فرهنگ و هنر و سینمای کشور چرا هیچ اقدامی برای جلوگیری از نفوذ بیشتر این افراد در سینما نمی کنند؟ چرا یک بار برای همیشه قانونی تصویب نمی شود تا یک پخش کننده و سینمادار حق ورود به شورای صنفی نمایش را نداشته باشد؟ چرا مسئولان سینمای کشور تدبیری برای بیکاری بخش اعظمی از اهالی سینمای کشور که افرادی کاربلد و متبحر هستند اما خانه نشین شده اند نمی کنند؟

شریفی با تأکید بر اینکه اهالی شریف و نجیب سینمای کشور قدرت ایستادگی در مقابل باندهای مخوف را ندارند تصریح کرد: این وظیفه مدیران و مسئولان سینمایی است که جلوی قدرت و نفوذ بیشتر این قبیل افراد که خود را همه کاره سینما می دانند و فکر می کنند سینما ملک شخصی پدری شان است بگیرند. من نمی دانم چرا بعضی از فیلم ها سال ها برای دریافت پروانه ساخت و نمایش و اکران شان زمان لازم دارند و در نقطه مقابل برخی دیگر از فیلم ها ظرف ۲ ماه پروانه ساخت می گیرند، ساخته می شوند و در بهترین زمان و شرایط هم روی پرده می روند!

این سینماگر خاطرنشان کرد: وضعیت سینمای کشور امروزه به گونه ای شده که هیچ فردی با شرایط عادی در آن نمی تواند کار کند؛ شایسته سالاری امروزه در سینمای کشور هیچ گونه معنا و مفهومی ندارد و متأسفانه آنچه از شواهد پیداست اینکه مدیران سینمایی هم از باندهای مخوف حمایت می کنند و دست شان در دست آن ها است!

تهیه کننده اولین فیلم با مضمون داعش با نام «آوازهای سرزمین من» متذکر شد: یک بار برای همیشه باید بساط مادرخوانده ها و پدرخوانده های سینما برچیده شود و با تدبیر و نظارت مسئولان سینمای کشور و همچنین نهادهای ناظر بر عملکرد دستگاه های فرهنگی افراد شایسته و دارای صلاحیت هم که سال ها است بیکار و خانه نشین شده اند بتوانند در این سینما فعالیت کرده و برای رشد و ارتقای سطح فرهنگی کشور گامی جدی برداند.




یک دهه و نیم بعد از «اشک سرما»⇐گلشیفته فراهانی باز هم جامه کردهای مبارز را به تن کرد/این بار ایزدی شد و به جنگ داعش رفت+فیلم

سینماروزان: پانزده سال بعد از درام عاشقانه-جنگی «اشک سرما» گلشیفته فراهانی بار دیگر در جامه کرد تفنگ به دست فرورفت.

به گزارش سینماروزان گلشیفته در محصولی فرانسوی به نام «دختران خورشید» که در جشنواره کن رونمایی خواهد شد نقش یک کرد ایزدی را بازی کرده است.

 گلشیفته در «اشک سرما»ی عزیزالله حمیدنژاد و محصول آفاق فیلم و تهیه کنندگی امیرحسین شریفی نقش روناک یک دختر کرد کومله ضدانقلاب را ایفا کرد که عشق به سربازی ایرانی سرنوشتی تراژیک را برایش رقم زد!

گلشیفته در «دختران خورشید» ساخته «اوا هیوسون» به تهیه کنندگی «دیدار دومهری» فرانسوی نقش «بهار» یک دختر حقوقدان را بازی میکند که وقتی به همراه همسر و فرزندش عازم سرزمین مادریش کردستان است دزدیده شده و شرایط به سمتی میرود که به یک مبارز کرد بدل شود و در کنار یک گروه زنان ایزدی به مقابله با داعش بپردازد

«امانوئل برکوت» برنده جایزه بهترین بازیگری کن2015 برای «شاه من» در «دختران خورشید» در نقش یک ژورنالیست ظاهر شده است. بهی جنتی عطایی هنرمند ایرانی ساکن پاریس از همبازیان گلشیفته در فیلم است. «ارول افسین»، «عربی قیبه» و «زبیده بولات» از دیگر بازیگران «دختران خورشید» هستند.

 برای تماشای فیلم پشت صحنه «دختران خورشید» اینجا را ببینید.




اظهارات تهیه‌کننده «پری» و «ضیافت» که با «کبریت سوخته» به سینماها آمده⇐تنها با رابطه می‌توان فیلم اکران کرد/داعش در معرض نابودیست اما هنوز نتوانسته‌ایم فیلم ضدّداعشی که سه سال قبل ساختیم را اکران کنیم!/آیا مدیران ارشاد حواسشان به مافیای اکران هست؟

سینماروزان: امیرحسین شریفی تهیه‌کننده ای که در کارنامه اش آثاری همچون «پری»، «ضیافت» و «سیب سرخ حوا» را دارد به تازگی با «کبریت سوخته» به سینماها آمده است؛ فیلمی که به دلیل اکران در گروه آزاد نتوانسته تعداد سینماهای کافی داشته باشد.

به گزارش سینماروزان شریفی در انتقاد از شرایط موجود در اکران به «فارس» گفت: «کبریت سوخته» تولید سال 93 است و با مجوز سینمایی ساخته شد اما بعد از تلاش مکرر و گذشت سه سال توانستیم از روز چهارشنبه (21 تیرماه) فیلم را در سینماها در گروه آزاد اکران کنیم. این در شرایطی است که فیلم پتانسیل داشتن سرگروه را داشت اما نتوانستیم سرگروهی پیدا کنیم!

وی با مخاطب قرار دادن مدیران ارشاد که چرا حواسشان به وضعیت اکران نیست ادامه داد: در شرایط فعلی تنها با رابطه می‌توان فیلم اکران کرد و اگر رابطه نداشته باشیم امکان اکران فیلم در سینماها وجود ندارد. متاسفانه سینما گرفتار مافیای اکران است و باید برای این شرایط فکر شود و راه چاره‌ای عاجل از سوی مدیران ارشاد صورت گیرد.

امیرحسین شریفی در ادامه درباره اکران فیلم «آوازهای سرزمین من» که چهار سال قبل تولید شده گفت: فیلم سینمایی «آوازهای سرزمین من» کاملاً با میل و اراده شخصی و از روی تکلیف در لبنان ساختیم. کاملاً مصداق صحبت اخیر مقام معظم رهبری به صورت «آتش به اختیار» ساخته شد اما متاسفانه هنوز اکران نشده در شرایطی که نزدیک به 13 جایزه بین المللی به فیلم اهداء شده اما هنوز در ایران نتوانستیم فیلم را اکران کنیم.

وی ادامه داد: این در شرایطی است که داعش رو به زوال و نابودی است اما ما هنوز نتوانستیم فیلمی که در نقد و ضدیت با رفتارهای تکفیری داعش توسط عباس رافعی ساخته شده را در سینماهای کشور اکران کنیم.

وی در خاتمه تاکید کرد: الان اکثر صاحبان آثار که بدون رابطه و باند در سینمای ایران فعال هستند با این مشکل مواجه می‌شوند  و باید برای مافیای اکران فکری عاجل شود زیرا اکثر آثار در صف اکران باقی مانده است.




واکنش تهیه کننده «پری» و «اشک سرما» به تهیه کننده ارگانی انصرافی از جشنواره⇐آقای خزاعی! خدا جای حق نشسته! همان بلایی را که بر سر ما آوردید حالا بر سر خودتان آمد

سینماروزان: ساعاتی پیش محمد خزاعی تهیه کننده فیلمی ارگانی به نام «امپراطور جهنم» که با حمایت انجمن سینمای دفاع مقدس ساخته شده است همراه با پرویز شیخ طادی کارگردان این فیلم، نامه ای خطاب به رییس سازمان سینمایی نگاشته و در گلایه از حذف فیلم از بخش مسابقه جشنواره فجر، انصراف خود را از حضور در بخش چشم انداز اعلام کردند.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان متعاقب آن نامه انصرافی امیرحسین شریفی تهیه کننده سینمای ایران و صاحب آثاری نظیر «اشک سرما»، «پری» و «ضیافت» که سه سال قبل فیلم «آوازهای سرزمین من» در نقد داعش را ساخته بود با ارسال یادداشتی برای سینماروزان با مرور برخی از ناملایماتی که بر سر فیلمش رفته با صراحت خطاب به خزاعی گفت همان بلایی که وی و دبیرخانه جشنواره مقاومت بر سر «آوازها…» آوردند حالا بر سر فیلم خودش آمد و این معنایی ندارد جز آن که در این دنیا هر چه کنی به خود کنی!

متن یادداشت امیرحسین شریفی را بخوانید:

سه سال قبل که با دشواریهای بسیار و در شرایطی که حتی ارگانهایی که دم از اهمیت نقد رفتارهای تکفیری در سینما می زدند حاضر نشدند سر سوزنی به ما کمک کنند اولین فیلم ضدّداعش با عنوان «آوازهای سرزمین من» را ساختم؛ فیلمی که در زمان مقتضی به دبیرخانه جشنواره فیلم فجر هم ارائه شد و در حالی که می توانست وجه استراتژیک جشنواره را بالا ببرد اما علیرضا رضاداد دبیر وقت جشنواره اجاز حضور را نداد و بعدتر که وزیر وقت ارشاد فیلم را دید و در چرایی عدم حضور در جشنواره او را طرف پرسش قرار داد با وارونه کردن واقعیت گفت فیلم آماده نبوده!!!

و البته من نیز حیّ و حاضر خطاب به وزیر گفتم اتفاقا فیلم کاملا آماده شده بود اما هم رییس سازمان سینمایی و هم دبیر منصوب ایشان در جشنواره، جرأت نمایش این فیلم را  نداشتند چون واهمه این را داشتند که بر امتداد اقامت دوگانه شان خللی وارد شود.

در آن زمان کمترین انتظار من از مدعیان سینمای استراتژیک این بود که چنین رفتاری را بی پروا نقد کنند اما به غیر از برخی اصحاب شریف رسانه هیچ کدام از مدیران و مسئولان و سینماگرانی که نان شعاردهی از این سینما را می خورند حتی یک خط درباره لزوم حمایت از چنین فیلمی سخن نگفت. در آن زمان البته کمترین واکنشی از محمد خزاعی تهیه کننده «امپراطور جهنم» ندیدم…

بعدتر وقتی «آوازها…» راهی به جشنواره مقاومت به دبیری محمد خزاعی پیدا نکرد فهمیدم که آقایان شعارده حتی جرأت این را ندارند که در جشنواره ای که به واسطه مفاهیمی نظیر مقابله با افکار انحرافی گروههای تکفیری بودجه می گیرد هم اولین فیلمی که بر این مبنا ساخته شده را اکران کنند!

در این سه سال تلاشهای زیادی برای اکران فیلم کردم و البته با داشتن پروانه نمایش حتی نتوانستم فیلم را در گروه آزاد اکران کنم؛ از آن سو گروه هنروتجربه که ردیف بودجه دولتی برایش تخصیص یافته و اصلا بودجه می گیرد که یار و یاور سینمای مهجور در اکران باشد نیز شرایطی برای اکران فیلم فراهم نکرد و همه این ناملایمات در اکران هم کمترین واکنشی را از دوستانی که حالا به خاطر حذف فیلمشان از جشنواره فجر به نامه نگاری افتاده اند، ندیده ام.

عجب آن که دوستان ما که مدام ادعای مسلمانی می کنند و خود را ضدّداعش می دانند در مهجوریت و انزوای پیش آمده برای «آوازها…» حتی یک توئیت نزدند اما «ميتروپوليت كليمنت» اسقف اول روسيه در جشنواره کاتولیکهای دنیا برای ساخت این فیلم به من جایزه داد و گفت شما ظلم و ستم داعش را به خوبی تصویر کشیدید و با بیانی صریح از لزوم اتحاد مسلمان و مسیحی برای مبارزه با افکار انحرافی سخن گفتید.

من زودتر از اینها فهمیدم که سیاستهای سینمایی دولت فعلی علاقه ای به تولید و اکران فیلمهایی در نقد تکفیریها و داعش ندارد و در این باره بارها هم هشدار دادم و باز هم در این باره حرفهایم را بی واهمه خواهم زد اما تعجبم از امثال دبیر جشنواره مقاومت است که در این سالها کمترین حمایتی ولو در حرف از صاحبان آثار استراتژیک نداشتند و  چند روز بعد از حذف فیلمشان از بخش مسابقه جشنواره فجر و بعد از  آن که فیلمشان-احتمالا طی تعاملی دوجانبه- برای حضور در بخش چشم انداز معرفی شده است تازه یادشان آمده نامه انصرافی بنویسند و شوآف دهند.

آقای دبیر جشنواره مقاومت که در هیأت مدیره برخی موسسات سینمایی وابسته به منابع عمومی حضور دارند و در کنار تولید فیلمهای ارگانی اخیرا مجری تلویزیون هم شده اند یادشان نرود که دنیا دار مکافات است و هر چه کنند به خود کنند و همان بلایی را که بر سر ما آوردند حالا بر سر خودشان آمد. وقتی نامه ایشان را خواندم واقعا به تردید افتادم این نامه را همان کسی نوشته که اولین فیلم ضدّداعش سینمای ایران را به جشنواره تحت امرش راه نداد؟ آن هم فیلمی که با کمتر از یک چهارم بودجه ای ساخته شده که ایشان برای ساخت فیلم حذف شده شان از آن برخوردار بودند.

نامه این دبیر-عضو هیأت مدیره-تهیه کننده-مجری را که خواندم توکلم به خدا بیشتر شد چون باز هم دریافتم خداست که جای حق نشسته و قبل از آن که بندگان خدا بخواهند به حساب آدمی برسند، پروردگار چنان درسی به آدمی می دهد که مرتب در دلت بگویی هرچه کنی به خود کنی.

امیرحسین شریفی
امیرحسین شریفی




عزیزا.. حمیدنژاد از افتخاری می‌گوید که نصیب شمقدری و ایوبی کرده/چرا خانه سینما درباره لابی‌گری در انتخابات سکوت کرده؟

سینماژورنال: عزیزا.. حمیدنژاد آخرین فیلمش “آناهیتا” را با بازی شهاب حسینی در دولت اول احمدی نژاد با حمایت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی ساخت و بعد از آن و به دلایل مختلف که شاید یکی از آنها شکست تجاری “آناهیتا” باشد تاکنون نتوانسته فیلمی بسازد.

به گزارش سینماژورنال این کارگردان که اخیرا و با حضور در تیم کارگردانی سریال “چرخ فلک” بازگشت به پشت دوربین را تجربه کرده در گفتگویی که به بهانه همین سریال با “شرق” انجام داده درباره بیکاری در سینما گفته است: فیلم‌ساز اگر بخواهد مؤلفه‌های خودش را حفظ کند تحت فشار قرار می‌گیرد و کمتر می‌تواند فیلم بسازد کمااینکه من در دوره آقایان شمقدری و ایوبی نتوانستم فیلم بسازم و همیشه می‌گویم بگذار این افتخاری برای آقایان شمقدری و ایوبی باشد که نه حمیدنژاد، بلکه کارگردان «اشک سرما» نتوانست در مدیریت این دوستان فیلم بسازد. 

آن قدر فضا آلوده است که…

وی ادامه داده است: آن‌قدر فضا آلوده است که تحلیل‌کردن درباره اینکه این مدیریت خوب است یا بد، بیهوده است. مسئله ریشه‌ای‌تر از این حرف‌هاست. در دهه‌های ٦٠ و ٧٠ مدیریت منسجمی نداشتیم اما انگیزه‌های انقلابی قوی بر همه حاکم بود و خودانگیخته کار می‌کردند و فیلم‌هایی که در آن زمان ساخته شده، پر از انگیزه و انرژی است؛ پلان‌به‌پلان فیلم‌ها پر از علاقه و شیفتگی به سینما است. چیزی که الان وجود ندارد. فیلم‌های‌ میلیاردی ساخته شده و می‌شود، اما هیچ‌کدام تأثیر‌گذار نبوده است.

کارگردان “هور در آتش” افزوده است: آدم‌های زیادی با بودجه‌های کلان فیلم ساختند و فیلم‌های‌ گران‌قیمتی ساخته شده، اما هیچ‌کدام نتوانستند دل مخاطب را بلرزانند و این جای تأسف دارد. خیلی امیدی به بهبودی این شرایط ندارم و اگر بتوانم مؤلفه‌های خودم را حفظ کنم و فیلم بسازم، این کار را انجام می‌دهم و اگر نه، فیلم نمی‌سازم.

ایرادات کلیدی اساسنامه خانه سینما

حمیدنژاد که مدتی از فعالان صنف خانه سینما بود اما در سالهای اخیر از این حیث کاملا منزوی شده در تشریح دلایل این انزوا به وجود ایرادات کلیدی در اساسنامه خانه چنین اشاره کرده است: فعالیت‌های صنفی باید وجود داشته باشد و صنف‌هایی که آن‌قدر مقتدر باشند که بتوانند از اعضایشان دفاع کنند، منتها خانه سینما یک مشکل اساسی دارد و آن اساسنامه‌اش است، درباره مجامع عمومی و رأی‌گیری و لابی‌کردن در انتخابات سکوت کرده و هیچ مورد و بند و تبصره‌ای دراین‌باره وجود ندارد که آیا صنف می‌تواند لابی کند یا نه؟