1

در روزهایی که اثرات اقتصادی لایحه بودجه۹۷ در کانون توجه قرار گرفته⇐ نویسنده «بی‌وفا» و «دنیا» بیان داشت: هم‌وغم دولت متوجه سیاست خارجی و اقتصاد است

سینماروزان: بعد از ارائه لایحه بودجه 97 از سوی دولت دوازدهم به مجلس، نه فقط کارشناسان اقتصادی که بدنه جامعه هم از اثرات سوء بالا رفتن قیمت حاملهای انرژی و یا حذف احتمالی یارانه 30 میلیون ایرانی سخن می‌گویند.

به گزارش سینماروزان در این اوضاع فرهاد توحیدی نویسنده آثاری همچون «بی وفا»، «دنیا» و «مجردها» که زمانی از منتقدان سرسخت دولت محمود احمدی‌نژاد بود در گفتگویی با «شرق» که بهانه‌اش ماجرای حواشی پیش از اکران «عصبانی نیستم» بوده از این گفته که همّ  و غم دولت روحانی سیاست خارجی و اقتصاد است!!

فرهاد توحیدی بیان داشت: متأسفانه تصورم این است که در دولت آقای روحانی به فرهنگ توجه کافی نمی‌شود و این حوزه به امان خدا رها شده است و هم‌وغم دولت متوجه سیاست خارجی و اقتصاد است و اگر به این منوال ادامه داشته باشد غیرقابل‌جبران خواهد بود.




گزارش «کیهان» درباره تحریف تاریخ در فیلمنامه شهیدبهشتی⇔این فیلمنامه را نویسنده فیلم شکست‌خورده «امکان مینا» نگاشته!

سینماروزان: درحالی که نگارش فیلمنامه اثری سینمایی با محوریت زندگی شهید بهشتی به فرهاد توحیدی سپرده شده که کمترین تجربه موفقی در حیطه آثار تاریخی ندارد حالا «کیهان» از تحریف تاریخ در این فیلمنامه و بازنویسی آن خبر داده است.

به گزارش سینماروزان فرهاد توحیدی که نگارش آثاری همچون «مجردها»، «دنیا» و «بی وفا» را در کارنامه دارد سال گذشته یک فیلم تاریخی با نام «امکان مینا» را روی پرده داشت که با مشارکت ویژه فارابی تولید شده بود اما در اکران شکست سختی خورد.

گزارش «کیهان» درباره تحریف تاریخ در فیلمنامه شهید بهشتی را بخوانید:

فیلم شهید بهشتی درحالی قرار است تولید شود که در فیلمنامه اولیه‌ای که برای این فیلم نگارش یافته، برخی از واقعیات تاریخی تحریف شده است.

در این فیلمنامه که به قلم فرهاد توحیدی نوشته شده، سعی شده تا وجوه انقلابی آیت‌الله شهید بهشتی حذف و چهره‌ای لیبرال از وی ترسیم شود. از جمله تحریف‌های آشکار در فیلمنامه نوشته شده توسط توحیدی، عدم اشاره به حمایت‌های آمریکا از منافقین در انفجار حزب جمهوری اسلامی و شهادت شهید بهشتی و یارانش است.
براساس این گزارش، به خاطر این مشکلات، قرار است فیلمنامه شهید بهشتی بازنویسی و اصلاح شود.
گفتنی است، فیلم سینمایی شهید بهشتی و حادثه تروریستی هفتم تیر با سرمایه‌گذاری بنیاد شهید تولید خواهد شد. کارگردان این فیلم هنوز انتخاب نشده است.



یک تناقض بزرگ؟⇐فرهاد توحیدی: تلویزیون دستگاهی ورشکسته است!/در انتظار پاسخگویی مسئولان تلویزیون برای نگارش سریال «مکتب مفاخر» و منتظر برآورد بودجه سریال «صیاد شیرازی» هستیم!!!

سینماروزان: فرهاد توحیدی فیلمنامه نویس آثاری همچون «دنیا»، «مجردها» و «بی وفا» که آخرین نوشته های اکران شده اش فیلمهای «امکان مینا» و «خماری» بوده اند که اولی علیرغم مشارکت فارابی در تولید در اکران شکست خورد و دومی سر از هنروتجربه درآورده و هیچ کس از میزان فروش آن خبر ندارد، در ماههای اخیر به غیر از حضور به عنوان دبیر جشنواره ای به نام سبز نامش به عنوان سناریست آثاری تلویزیونی همچون پروژه شهیدصیاد شیرازی و «مکتب مفاخر» هم برده شده است.

به گزارش سینماروزان فرهاد توحیدی در تازه ترین گفتگویی که به بهانه وضعیت تولید این دو سریال با «مهر» انجام داده از یک طرف از این گفته که تلویزیون ورشکسته است و از آن طرف هم از انتظار پاسخگویی مسئولان همین تلویزیون ورشکسته برای روی غلتک انداختن فیلمنامه های مصوب شان سخن گفته است!!!

فرهادی توحیدی درباره سریال «مکتب مفاخر» که مدتی پیش قرار بود فیلمنامه آن به جریان بیفتد، گفت: سریال «مکتب مفاخر» فعلا در انتظار پاسخگویی مسئولان است و من بعید می دانم تلویزیون جرات کند و این سریال را بسازد. این مجموعه تصویب شد و قرارداد نگارش هم برای آن بسته شد اما سپس شبکه یک آن را متوقف کرد و من هیچ گاه دلیلش را متوجه نشدم. اکنون این طرح در گروه فیلم و سریال شبکه دو قرار دارد اما با توجه به محافظه کاری هایی که وجود دارد چندان به تولیدش امیدوار نیستم.

توحیدی درباره فیلمنامه این اثر توضیح داد: فیلمنامه این سریال نوعی نقد اجتماعی است که به مباحثی چون تلویزیون، سیاست، اخلاق، مسایل اجتماعی و… می پردازد. داستان این مجموعه درباره فردی است که می خواهد در تلویزیون کار کند اما درنهایت سراغ تلویزیون های اینترنتی می رود. ممکن است مدیر با دل و جرات تری پیدا شود تا بتوانیم دوباره این سریال را به جریان بیندازیم.

توحیدی با اشاره به جزییات این مجموعه عنوان کرد: این مجموعه اپیزودهای مختلفی دارد و فاز اول آن در ۲۶ قسمت پیش بینی شده که قصه های ۱۶ قسمت نوشته شده است و به سرعت قابل آماده سازی خواهند بود. ما به این دلیل باقی داستان را ننوشتیم چون خواستیم بازخوردهای سریال را در هر قسمت وارد کار کنیم.

این فیلمنامه نویس درباره اینکه چرا فیلمنامه های مرتبط با نقدهای اجتماعی به تولید نمی رسند، اظهار کرد: من پیش از این هم گفته ام که تلویزیون دستگاهی ورشکسته است و خودش هم در این مساله مقصر است. به نظر من مسئول سوق دادن مردم به سمت شبکه های ماهواره ای مخصوصا سریال های ترکی خود تلویزیون است. به طور مثال مردم به اخبار تلویزیون نمی توانند اعتماد کنند چراکه کاملا ایدئولوژِی زده است که البته این مساله در خود بدنه کارمندان تلویزیون وجود ندارد اما در برنامه ها دیده می شود. این رسانه در حوزه برنامه سازی نمایشی هم با یک محافظه کاری عمومی مواجه است. فکر می کنم آثاری را که در دهه ۸۰ در تلویزیون می ساختیم امروز دیگر امکان ساختشان در این رسانه وجود ندارد و متاسفانه چون آن فضا وجود ندارد لاجرم برنامه ها از نقدهای اجتماعی خالی هستند. امروزه چه کسی را می توان نقد کرد؟ گویی همه از خطا مصون هستند و نقدناپذیرند.

توحیدی در پایان با اشاره به پروژه «صیاد شیرازی» که آن هم در مرحله نگارش قرار دارد، عنوان کرد: این سریال، پروژه ای گسترده و سنگین است و تلویزیون هنوز هم درگیر مسایل مالی و بدهی های کلان است. بنابراین برنامه ها و طرح های جدید سهم کمی از بودجه جاری دارند. متن سکانس های این سریال به نگارش درآمده است با این حال ما منتظریم که برآورد تولید هم انجام شود تا وارد جزییات بیشتر شویم.




چه کسی تله‌فیلم‌ساز آلمانی را به نام تهیه‌کننده سینما به فارابی قالب کرد؟

سینماروزان/حامد مظفری: چندی قبل اخباری از حضور یک آلمانی به نام «ایوو الکساندر بک» در ایران و حضور در بنیاد سینمایی فارابی به همراه تصاویری که این آلمانی را در میزانسنهایی با حضور علیرضا تابش مدیرعامل فارابی نشان می داد، منتشر شد.

به گزارش سینماروزان در رپورتاژهای مرتبط با این تصاویر بیش از آن که بر عقبه سینمایی آقای بک تأکید شود از این گفته شده بود که ایشان از یک طرف تهیه کننده سینما است و از طرف رییس دفتر برلین یک کمپانی به نام باوارایا!

در همان رپورتاژها مدیرعامل فارابی حین دیدار با آقای بک از این گفته بود که حضور این رییس دفتر می تواند زمینه ای باشد برای تولیدات مشترک سینمایی میان ایران و آلمان و حتی اکران آثار سینمایی ایرانی در آلمان!!!

اینکه آقای بک چطور با سمتی به نام رییس دفتری-و در معنای ساده تر آن منشی گری؟- به ایران وارد شده و مورد استقبال مدیرعامل مهمترین ارگان سینمایی زیرمجموعه دولت قرار می گیرد به کنار اینکه چرا رزومه شفافی از ایشان ارائه نشده جای سوال دارد.

اگر بر سوابق «ایوو الکساندر بک» تمرکز کنیم ایشان نه تنها کمترین تجربه ای در کار سینما ندارد که بخش عمده فعالیتهایش در حیطه تلویزیون و تولید فیلمهای تلویزیون یا همان تله‌فیلم بوده است.

آقای بک 53 ساله از اوایل دهه نود میلادی وارد تولید تلویزیونی شده و در رزومه اش هم بیش از هر فعالیت دیگری حضور در تیم تهیه کنندگان فیلمها و سریالهای تلویزیونی دیده میشود.

فارغ از اینکه نامبرده در تیم تولید یک سری آثار با رگه های اروتیک تلویزیونی مانند «افزایش میل جنسی-رفقا این کار آسانی نبود»(2003) حضور داشته اینکه چطور میشود یک تهیه کننده «تلویزیون» به عنوان مهمان ویژه از مهمترین ارگان «سینمایی» ما سربرآورد و البته درباره تولیدات مشترک «سینمایی» محل مشاوره قرار گیرد جای سوال دارد.

از چه کسی باید انتظار داشت؟

جالب است که در دیدار آقای بک با مدیرعامل فارابی هم امیر اسفندیاری که سالهاست مدیر بخش بین الملل فارابی است حضور داشته و هم فرهاد توحیدی!

فرهاد توحیدی سناریست آثاری نظیر «مجردها»، «توکیو بدون توقف» و این اواخر هم «امکان مینا»ست و با چنین کارنامه ای با مصرف داخلی(؟) از او انتظار نمی رود که درباره رزومه آقای بک بداند اما یکی مانند اسفندیاری که همه ساله در موعد انتخاب فیلم برای اسکار تبدیل می شود به تئوریسین معتبر سینمای جهان چطور؟ آیا اسفندیاری از رزومه آقای بک اطلاع نداشته؟

از آن گذشته علیرضا تابش چرا درباره این آلمانی به جستجو دست نزده؟ درست است که ایشان هم در سینما عقبه چندانی ندارد اما فردی که به مدیرعاملی فارابی می رسد نباید لااقل یک مشاور سینمایی آگاه داشته باشد که در این گونه موارد به او داده دهد؟

آقای بک در کنار امیر اسفندیاری، علیرضا تابش و فرهاد توحیدی
آقای بک در کنار امیر اسفندیاری، علیرضا تابش و فرهاد توحیدی



با همراهی تهیه‌کننده “معراجیها” و “سیانور”⇐کارگردان “ایستاده در غبار” به سراغ تابستان خونین ۶۰ رفت

سینماژورنال: محمدحسین مهدویان کارگردانی که با «ایستاده در غبار» توجهات را به خود جلب کرد، تصمیم گرفته به سراغ دهه 60 رفته و به مرور اتفاقاتی بپردازد که تابستان سال 60 در فضای ملتهب ایران رخ داد.

به گزارش سینماژورنال تهیه کنندگی فیلم تازه مهدویان را محمود رضوی تهیه کننده آثاری همچون “معراجیها” و “سیانور” برعهده دارد و هادی بهروز فیلمبردار «ایستاده در غبار» هم در گروه تولید است.

مهدویان با اشاره به اینکه کارش پاییز امسال کلید خواهد خورد به “تسنیم” گفت: سعی دارم تا مجموعه‌ای از وقایع تابستان سال 1360 را به نمایش بگذارم. هنوز نام مشخصی برای این اثر انتخاب نشده و در هفته‌های آینده نام این فیلم نیز نهایی می‌شود.

مهدویان اضافه کرد: لوکیشنهای تصویربرداری این فیلم که در فضایی شهری روایت می‌شود در تهران است و امیدواریم که تا آذر ماه به پایان برسد.

کارگردان «ایستاده در غبار» تصریح کرد: این اثر کاری کاملا سینمایی است و از فضای مستند فاصله گرفتیم و با تدوین همزمان سعی داریم که در زمان باقی‌مانده کار را به جشنواره برسانیم.

تابستانی پر از حادثه

به گزارش سینماژورنال مهدویان فیلم “تابستان 60” را برای جشنواره آماده می کند و از همین حالا می شود حدس زد که این فیلم می تواند امتدادی باشد بر مسیر تولید آثار سینمایی با محوریت آسیب شناسی رفتار منافقین که از سال پیش و با تولید “امکان مینا” و “سیانور” کلید خورد.

“امکان مینا”ی کمال تبریزی به دلیلی کیفیت پایین فیلمنامه نتوانست مورد توجه قرار گیرد اما “سیانور” بهروز شعیبی به واسطه دقت کارگردان در تصویرسازی درست اتفاقات مربوط به تغییر ایدئولوژی منافقین، مقبول طبع مخاطبان افتاد.

حالا مهدویان می خواهد به سراغ تابستان 60 برود یعنی تابستان خونینی که پس از خرداد 60 و ماجراهای پس از طرح عدم کفایت سیاسی ابوالحسن بنی صدر در مجلس و متعاقب آن ورود منافقین به فاز حمله مسلحانه رقم خورد.

رفتارهای افراطی منافقین در تابستان آن سال که دامنه گسترده ای را دربرگرفت و از ترور آیت ا.. خامنه ای تا بمب گذاری  دفتر حزب جمهوری و به شهادت رسیدن آیت ا.. بهشتی و همراهانش و البته انفجار در دفتر نخست وزیری و شهادت محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر را شامل شد، می تواند زمینه ساز ساخت چندین درام سیاسی-تاریخی پراوج و فرود باشد.

اینکه مهدویان تصمیم گرفته در یک درام بلند همه آن حوادث را پوشش دهد قطعا کار ساده ای نخواهد بود اما عقبه این کارگردان جوان در تولید سریال “آخرین روزهای زمستان” و همین فیلم “ایستاده در غبار” جای امیدواری باقی می گذارد که یک درام تاریخی-سیاسی دست اول با محوریت عواقب انحرافهای رفتاری منافقین تولید شود.




روایت زندگی عامل ترور شهیدصیاد شیرازی در یک سریال⇔فیلمنامه را سناریست فیلم کم‌فروش “امکان مینا” نگاشته و کار تولید به تهیه‌کننده فیلم کم‌فروش “ماهی سیاه کوچولو” واگذار شده!

سینماژورنال: فرهاد توحیدی که یکی از تازه ترین تجربیات نویسندگی اش “امکان مینا” به علت فروش پایین زودتر از حد تصور سرگروهش را از دست داد آن طور که به “مهر” خبر داده نگارش فیلمنامه سریال “صیاد شیرازی” را به پایان رسانده و بعد از گرفتن تأییدیه خانواده آن شهید، فیلمنامه را به سازمان ارائه داده و منتظر تأمین بودجه برای تولید است.

به گزارش سینماژورنال این سریال قصه زندگی سه کاراکتر اصلی را به طور موازی به تصویر درآورده که در پایان سرنوشت شان به هم گره می خورد.

قصه اول زندگی قهرمان اصلی یعنی شهید صیاد شیرازی است.

قصه دوم درباره یکی از افراد گروهک تروریستی منافقین است که در پایان صیاد شیرازی را ترور می کند و قصه سوم درباره زنی از اعضای کادر مرکزی این گروهک است.

خالقان آثار کم مخاطب درباره منافقین اینجا چه می کنند؟

به گزارش سینماژورنال اینکه فرهاد توحیدی که تنها تجریه سینمایی اش درباره منافقین به محصولی کم مخاطب به نام “امکان مینا” بدل شده است مجددا و این بار در یک سریال تلویزیون به مرور زندگی یک منافق تروریست پرداخته است هم جای سوال دارد.

از آن طرف انگار تهیه کنندگی این سریال را هم محمدرضا شفیعی برعهده خواهد داشت که آخرین تجربه سینمایی او “ماهی سیاه کوچولو” با مضمونی در حاشیه حماسه آمل، از آثار کم فروش سال 94 گیشه سینماها بود.

آیا رسانه ملی در اوضاع بغرنج اقتصادی که با آن دست به گریبان است بودجه تولید یک سریال پرهزینه را در اختیار چنین افرادی خواهد گذاشت یا رزومه قبلی این چهره ها سبب ساز تأمل بیشتر در ایجاد شرایط تولید این سریال خواهد شد؟




اظهارنظری متناقض از فرهاد توحیدی⇐ “امکان مینا” سفارشی نیست/اگر هم بود شرمندگی نداشت

سینماژورنال: در تمام زمان پیش تولید “امکان مینا”ی کمال تبریزی به غیر از حضور فارابی به عنوان شریک تولید این فیلم از نام وزارت اطلاعات به عنوان حامی فیلم و سفارش دهنده اثر سخن گفته می شد.

به گزارش سینماژورنال در همین راستا بود که مرتضی اصفهانی نویسنده معتمد این وزارتخانه هم نامش در گروه نویسندگان دیده می شد.

با این حال فرهاد توحیدی دیگر نویسنده “امکان مینا” در گفتگو با “ایسنا” اظهارنظری متناقض درباره سفارشی بودن اثر داشته است. فرهاد توحیدی درباره سفارشی بودن این فیلم گفت: «امکان مینا» سفارشی نیست اما حتی اگر سفارشی هم بود، از پذیرش سفارش شرمنده نیستم. از نظر من نوشتن و ساختن کار سفارشی به شرطی جایز است که موضوع سفارش را قبول داشته باشی.

“امکان مینا” به کارگردانی کمال تبریزی و تهیه کنندگی منوچهر محمدی که میلاد کیمرام و مینا ساداتی به عنوان بازیگران اصلی آن حضور دارند در ده روزی که روی پرده بوده است نتوانسته چنان که باید توجه مخاطبان را به خود جلب کند.




کمال تبریزی: هم “مارمولک۲” را می‌سازم و هم یک کمدی با مضمون “مداحان”!

سینماژورنال: در حالی که پیشتر منوچهر محمدی تهیه کننده “مارمولک” شایعات مربوط به ساخت قسمت دوم “مارمولک” را تکذیب کرده بود كمال تبريزى كه اين روزها فيلم کم فروش “امكان مينا” را روى پرده سينماها دارد خبر از ساخت “مارمولك2” داد.

به گزارش سینماژورنال کمال تبریزی در گفتگویی ویدیویی با “تی وی پلاس” در اين باره گفت: فكر مى كنم وقت آن است بعد از مدت ها دوباره كارى با آقاى پرستويى انجام بدهم. الان با يك تهيه كننده خيلى خوب به يك ايده خيلى خوب رسيديم و به اين نتيجه رسيديم شخصيت اول مرد آن را آقاى پرستويى مى تواند خيلى خوب، باورپذير و متفاوت اجرا كند. اين نقش تا به حال در كارنامه كارى ايشان نبوده. ايشان اين روزها سرشان خيلى شلوغ است و مرتبا هم پيشنهاد دارند اميدوارم براى مارمولك٢ دوباره شرايط همكارى با آقاى پرستويى پيش بياید.

اولین کار این است که با منوچهر محمدی هماهنگ شویم

اين كارگردان شناخته شده در ادامه درباره روند ساخت فيلم “مارمولك٢” گفت: اين روزها داريم روى طرح و ايده كار مى كنيم وقتى به نتيجه مطلوب برسيم اولين كار اين است كه با آقاى محمدى در ميان خواهيم گذاشت و انشاالله به زودی کار را شروع خواهيم كرد.

همه تابوها بايد شكسته شود

تبريزى همچنين درباره پروژه طنز ديگرى با موضوع “مداحان” گفت: آن پروژه ربطى به “مارمولك٢” ندارد و پروژه ديگرى است كه دارد در يك كانال و مجراى ديگرى اتفاق مى افتد و اميدوارم اتفاق بيفتد؛ براى اينكه همه تابوها بايد شكسته شود كما اينكه درباره روحانيت در “مارمولك” تابوی سنگين‌ترى را شكستيم بنابراين الان هم مى تواند براى مداحان عزيز هم اتفاق بیفتد.




سناریست “۵۰ کیلو آلبالو” سرگرم نوشتن سریال شهید صیاد شیرازی!!!

سینماژورنال: نوروز امسال کمدی پرحاشیه “50 کیلو آلبالو” که مضامین موجود در آن به شدت با انتقاد رسانه های اصولگرا مواجه شد روی پرده رفت؛ نام فرهاد توحیدی به عنوان سناریست این اثر به چشم می خورد.

به گزارش سینماژورنال این روزها نیز تازه ترین محصول دست فرهاد توحیدی با عنوان “امکان مینا” در سینماها روی پرده است و البته که نتوانسته توجهات را جلب کند و جزو کم فروش ترین فیلمها بوده.

با این حال کار نگارش سناریوی سریال زندگی شهید صیاد شیرازی نیز به فرهاد توحیدی سپرده شده است!

توحیدی با اعلام این خبر به “فارس” گفت: در حال حاضر مشغول نگارش فیلم‌نامه شهیدصیاد شیرازی هستم که تا به این لحظه طرح کلی آن آماده شده است. این فیلمنامه قرار است در سی قسمت آماده شود.

وی ادامه داد: تهیه‌کنندگی این سریال برعهده محمدرضا شفیعی است که پیش از این قرار بود آن را جواد نوروزبیگی انجام دهد. کارگردان آن هنوز مشخص نیست همچنین باید بگویم مدیران در حال صحبت هستند تا تعیین شود که سریال «شهید صیاد شیرازی» از کدام شبکه پخش خواهد شد.

یک شکست خورده دیگر در تلویزیون؟

به گزارش سینماژورنال در شرایطی که تقریبا تولید سریالهای فاخر تاریخی در تلویزیون متوقف است اینکه کار تولید سریالی با محوریت زندگی شهیدصیاد شیرازی به سناریستی سپرده می شود که معدود تجربیاتش در ژانر تاریخی مانند “امکان مینا” به شدت چالش برانگیز بوده اند چندان بخردانه به نظر نمی رسد.

نوروز امسال حضور بهرام توکلی که آخرین فیلم سینمایی اش “من دیه گو مارادونا هستم” شکست سنگینی در اکران خورده بود در مقام نویسنده سریال “بیمار استاندارد” نتیجه ای کاملا ضعیف دربرداشت.

ماه رمضان امسال نیز حسین مهکام که تنها تجربه کارگردانی اش در سینما “آزادی مشروط” با شکست کامل در گیشه مواجه شده بود، مینی سریال “کشیک قلب” را برای رسانه ملی ساخت که آن هم توجهی برنینگیخت.




طراحی بنری شوخ و شنگ برای فیلم کاملا جدی و کم‌فروش “امکان مینا”+عکس

سینماژورنال: در شرایطی که تازه ترین فیلم کمال تبریزی با عنوان “امکان مینا” که با مشارکت فارابی تولید شده در اکران عمومی مورد توجه قرار نگرفته است و فروش آن به شدت پایین است، دست اندرکاران پخش فیلم برای کمک به رونق آن بنری را برای آن طراحی کرده اند که کمترین ربطی به فضای درونی فیلم ندارد.

به گزارش سینماژورنال “امکان مینا” با بازی میلاد کیمرام و مینا ساداتی فضایی کاملا جدی دارد و داستانی درباره اعضای گروهک منافقین در ابتدای انقلاب اسلامی را بیان می کند اما در بنری که اخیرا برای فیلم طراحی شده فضایی شاد و سرخوشانه می بینیم حاوی لبخندهای دو بازیگر اصلی فیلم.

اینکه برای فیلمی که رگه هایی کاملا جدی دارد چنین بنری انتخاب می شود از کلیشه ترین راهها به شمار می رود برای جلب نظر مخاطبی که علاقه ای ندارد به تماشای چنین آثاری بنشیند؛ آیا این ترفندی است برای کمک به رونق مخاطب؟ آیا با چنین ترفندهایی می توان مخاطب دهه نودی را جلب کرد؟

بنر تازه امکان مینا
بنر طراحی شده برای “امکان مینا”



شکست سنگین کمال تبریزی در گیشه⇐”امکان مینا” که با مشارکت فارابی تولید شده در قعر جدول فروش/این چهارمین فیلم متوالی تبریزی است که اکران ناموفقی را پشت سر می‌گذارد

سینماژورنال: تازه ترین فیلمهای وارد شده به سبد اکران دو فیلم هستند؛ یکی “امکان مینا”ی کمال تبریزی و دیگری “لانتوری” رضا درمیشیان.

به گزارش سینماژورنال در این بین “امکان مینا” فروش دو روز ابتدایی اکرانش به شدت پایین بوده است و به نظر می رسد با ادامه این وضع زودتر از حد تصور باید سینماها را ترک کند.

“امکان مینا” که تازه ترین فیلم کمال تبریزی است و مینا ساداتی و میلاد کیمرام بازیگران اصلی آن هستند در دو روز ابتدایی اکرانش به زحمت رقم فروش 20 میلیون تومان را رد کرده است!

این اتفاق در حالی افتاده است که تقریبا تمامی پردیسهای سینمایی شهر این فیلم را در برنامه نمایش خود قرار داده اند و البته فیلم در سینماهای حوزه هنری و از جمله سینما سپیده که فیلمها را با 50 درصد تخفیف نشان می دهد روی پرده است.

چهارمین شکست بعد از “طعم شیرین خیال”، “پاداش” و “دونده زمین”

تبریزی پیش از این “دونده زمین” را در گروه هنروتجربه روی پرده داشت که آن فیلم هم نتوانست مخاطب چندانی را جلب کند.

سال گذشته نیز این کارگردان دو فیلم را روی پرده داشت که هیچ کدام فروش مطلوبی نداشتند؛ تبریزی در نوروز سال قبل اثری سفارشی با مضمون محیط زیست به نام “طعم شیرین خیال” را روی پرده داشت که آن فیلم علیرغم روی پرده رفتن در نوروز نتوانست در نهایت بعد از دو ماه اکران بیشتر از 570 میلیون فروش داشته باشد.

تابستان سال قبل هم تبریزی یک کمدی با عنوان “پاداش” را روی پرده داشت که بعد از یک ماه و نیم نمایش، فروش اش به 400 میلیون تومان هم نرسید.

شکست سنگین فارابی و تبریزی و توحیدی و محمدی و…

با این حال و علیرغم این شکستها در اکران اما او باز هم توانست حمایت لازم برای تولید فیلم تازه اش “امکان مینا” را داشته باشد. یادمان نمی رود که فارغ از حرف و حدیثها پیرامون حمایت یکی از وزارتخانه‌ها از تولید این فیلم، سال قبل علیرضا تابش مدیرعامل فارابی هم “امکان مینا” را یکی از دو فیلمی عنوان کرده بود که فارابی در تولید آنها به طور مستقیم شراکت کرده است.

تابش دی ماه سال قبل گفته بود: بنیاد سینمایی فارابی در سال سینمایی خود بیش از ۴۰ فیلم را در لیست حمایت قرار داد؛ از این 40 تنها دو فیلم «نفس» به کارگردانی نرگس آبیار و «امکان مینا» ساخته کمال تبریزی در لیست فیلم های مشارکتی قرار گرفته‌اند و باقی آثار از طریق اعطای وام مورد حمایت قرار گرفته‌اند.(اینجا را بخوانید)

حالا “امکان مینا” که علاوه بر تولید در پخش هم حمایت فارابی را داشته و این نهاد بعد از مدتها دفتر پخش خود را با پخش این فیلم احیاء کرده است، نتوانسته افتتاحیه معقولی داشته باشد.

حاصل همکاری تبریزی با فرهاد توحیدی

آخرین موفقیت کمال تبریزی در اکران به کمدی “طبقه حساس” بازمیگردد که نوروز 93 روی پرده رفت و در نهایت رقم فروش سراسری 6 میلیارد را رد کرد. در فروش بالای آن فیلم فارغ از حضور رضا عطاران، نباید نقش پیمان قاسم خانی همکار فیلمنامه نویس تبریزی را فراموش کرد؛ همکاری که یک بار هم کمدی “مارمولک” را برای تبریزی نوشته بود که آن هم در مدت کوتاه اکران خود جزو پرمخاطبها بود.

جالب است که تهیه کننده “مارمولک” یعنی منوچهر محمدی به عنوان تهیه کننده “امکان مینا” کنار تبریزی بوده است اما ضعف سناریو که نام فرهاد توحیدی به عنوان یکی از دو نویسنده آن به چشم می خورد و حفره های روایی موجود در اثر که به هنگام نمایش در جشنواره هم با انتقاد مواجه شده بود باعث شد این فیلم در دو روز ابتدایی اکران حرفی برای گفتن نداشته باشد.

فروش پایین “امکان مینا”ی کمال تبریزی در شرایطی بوده که “لانتوری” رضا درمیشیان که از حضور باران کوثری، مریم پالیزبان و نوید محمدزاده سود می برد و داستانی ملتهب درباره اسیدپاشی را نشان می دهد حتی با وجود تحریم حوزه، در دو روز ابتدایی اکرانش فروشی فوق العاده را تجربه کرده و تا اینجا فروش 300 میلیون را رد کرده است.




قرارداد اکران فیلم بازیگر GEM ثبت شد+عکس/فیلم پرحاشیه تبریزی از چهارشنبه روی پرده می‌رود

سینماژورنال: براساس تصمیم شورای صنفی نمایش قرارداد اکران فیلم سینمایی «نیمه شب اتفاق افتاد» در گروه آفریقا بعد از نمایش فیلم «لانتوری» به ثبت رسید.

به گزارش سینماژورنال «نیمه شب اتفاق افتاد»  ساخته تینا پاکروان که داستان عشق یک جوان به زنی میانسال را روایت می کند از حضور حامد بهداد و رویا نونهالی به عنوان بازیگران اصلی سود می برد.

رابعه اسکویی بازیگری که در ماههای اخیر به ترکیه مهاجرت کرده و مشغول همکاری با شبکه ماهواره ای جم است نیز در این فیلم نقش مکمل داستان را ایفا کرده است.

رابعه اسکویی، آتیلا پسیانی، ستاره اسکندری و تینا پاکروان در پشت صحنه "نیمه شب..."
رابعه اسکویی، آتیلا پسیانی، ستاره اسکندری و تینا پاکروان در پشت صحنه “نیمه شب…”

فیلم پرحاشیه تبریزی می آید

در جلسه امروز شورای صنفی نمایش همچنین مقرر شد که فیلم «امکان مینا» از روز 13 مردادماه در گروه سینمایی زندگی به نمایش درخواهد آمد.

“امکان مینا” آخرین ساخته سینمایی کمال تبریزی از جمله آثار جشنواره سی و چهارم فیلم فجر بود که نمایش آن در کاخ جشنواره با حواشی فراوانی روبرو شد. تبریزی در این فیلم سعی کرده بود داستانی پیرامون اعضای گروهک منحله منافقین را ارائه کند اما گافهای دراماتیک و ساختاری کار اسباب انتقادات مخاطبان را موجب شد.

میلاد کیمرام و مینا ساداتی بازیگران اصلی “امکان مینا” هستند.




فرهاد توحیدی: مملکت در شرایط اقتصادی مطلوبی به سر نمی‌برد/سینماژورنال: پس چرا بخشی از بودجه‌های عمومی را صرف برگزاری جشنواره‌های بی‌خاصیت می‌کنید؟

سینماژورنال: فرهاد توحیدی سناریستی که در سالیان اخیر آن قدر درگیر صنف(!) شده بود که خروجی اش به عنوان فیلمنامه نویس چندان جلب توجه نمی کرد به تازگی در گفتگو با “فارس” نکته جالب و البته پرسش برانگیزی را درباره کمبود منابع مالی در کشور بیان کرده است.

به گزارش سینماژورنال در جایی از این گفتگو که بهانه اش چرایی عدم ساخت فیلم درباره ماجرای حمله ناو آمریکایی به ایرباس بوده توحیدی گفته است: مملکت در شرایط اقتصادی مطلوبی به سر نمی برد؛ زمانی که پول نفت گزاف بود و فیلم «لاله» ساخته می شد باید چنین سوژه هایی مورد توجه قرار می گرفت.

شما راست می گویید اما…

به اعتقاد سینماژورنال البته که درباره اوضاع اقتصادی مملکت نویسنده “بی وفا” و “مجردها” که یکی از نویسندگان کمدی پرحاشیه “50 کیلو آلبالو” هم بوده اند، کاملا درست گفته اند.

این اوضاع اقتصادی نامطلوب گریبان کف جامعه و از جمله کف صنف سینما را گرفته است ولی مساله اینجاست که این نگرانیهای اقتصادی به امروز و دیروز مربوط نمی شود و سالهاست بدنه جامعه از آن رنج می برد و هیچ گاه هم این طور نبوده که نداشتن بنیه اقتصادی قوی در کف جامعه باعث نچرخیدن چرخ سینمای متکی به منابع عمومی شود.
حالا هم چنین است؛ درست است که چهره های مستقل عرصه سینما برای دریافت یک وام حداقلی باید مدتها در نوبت باشند اما برای نورچشمی ها همواره بودجه هست.

هر که نداند شما خوب می دانید
هر کس که نداند جناب توحیدی دیگر خودش خوب می داند برای تولید یکی از فیلمنامه های اخیرشان به نام “امکان مینا” هم فارابی و هم یکی از وزارتخانه ها ورود کردند و بودجه خوبی را هم برای تولید فراهم نمودند.
باز هم ایشان بهتر از هر کس می داند در همین اوضاع اقتصادی بودجه های پر و پیمانی صرف برگزاری جشنواره هایی بی مخاطب، بی هدف و بی چشم انداز می شود.

اگر پول نیست پس چرا جشنواره برای سالنهای خالی برگزار می کنید؟
جالب است که دبیر یکی از همین جشنواره ها خود جناب توحیدی بوده است.
سوال اینجاست ایشان که از اوضاع اقتصادی نامطلوب مملکت آگاهند چرا خود درگیر جشنواره هایی هزینه زا و بی کارکرد مطلوب می شوند؟
آیا حسن نیت ایشان زمانی به اثبات نمی رسید که به صراحت و به دلیل پرهیز از افزایش درصد وضعیت نامطلوب اقتصادی، به برگزارکنندگان این جشنواره توصیه می کردند قید برگزاری آن را بزنند؟

این تناقضات را حل کنید
چطور می شود کسی از اوضاع بغرنج اقتصادی مملکتش باخبر باشد اما از آن سو درگیر فعالیت نویسندگی در فیلمی کاملا دولتی شود که البته نمایش اش در جشنواره جز انتقاد مخاطبان را به دنبال ندارد؟
آقای توحیدی! اگر واقعا به دنبال ارائه تصویری صادقانه از خود هستید این تناقضات را برای مخاطبان حل کنید.




بعد از تجربه ناموفق “امکان مینا”⇐توحیدی باز هم برای تبریزی فیلمنامه کمدی می‌نویسد/آخرین کمدی اکران شده توحیدی “۵۰ کیلو آلبالو” بود

سینماژورنال: فرهاد توحیدی که اولین بار در ابتدای دهه هشتاد فیلمنامه اثر شبه‌معناگرایانه “گاهی به آسمان نگاه کن” را برای کمال تبریزی نوشته بود سال قبل فیلمنامه “امکان مینا” را به اتفاق و مشاركت نويسنده ديگري كه بخش عمده آثار مورد حمایت معاونت فرهنگی وزات اطلاعات معمولا نگارش اوليه اوست، براي تبریزی نوشت.

به گزارش سینماژورنال نه “گاهی…” و نه “امکان مینا” نتوانستند توجهات مخاطبان را به خود جلب کنند و حتی “امکان مینا” به هنگام رونمایی در جشنواره فجر با انبوه انتقاداتی روبرو شد که ساختار داستانی اثر را بیش از حد سطحی می دانستند.

با این حال توحیدی آن طور که خودش گفته می خواهد یک فیلمنامه دیگر برای تبریزی بنویسد؛ این فیلمنامه کمدی است و جواد نوروزبیگی تهیه کننده ای که با همکاری بانک پاسارگاد آثاری نظیر “بهمن” و “من دیه گو مارادونا هستم” را تولید کرده بود نیز به عنوان تهیه کننده پروژه حاضر است.

نگارش یک کمدی-اجتماعی به تهیه کنندگی نوروزبیگی و کارگردانی کمال تبریزی

فرهاد توحیدی در این باره به “فارس” گفته است: قرار است كه يك فيلمنامه سينمايي ديگر به نگارش در بياورم كه كمال تبريزي قرار است ساخت آن را بر عهده بگيرد. تنها چيزي كه مي‌توانم بگويم اين است كه اين فيلمنامه يك كمدي اجتماعي خواهد بود و به لحاظ نگارشي در نيمه راه آن هستم. نام اين فيلمنامه به دليل اينكه در حال تغيير است بهتر است از آن نامي نبرم تا زماني‌كه نهايي شود.

اين فيلمنامه‌نويس در ادامه عنوان كرد: تهيه‌كنندگي اين فيلم برعهده جواد نوروز‌بيگي خواهد بود. بعد از اتمام سريال «سرزمين كهن» كه به نظرم تا اواخر پاييز طول مي‌كشد اين فيلم‌ سينمايي نيز كليد خواهد خورد.




برادر توحیدی! نعل وارونه زدن بس است! مردم برخلاف شما دچار فراموشي نشده‌اند

سینماژورنال: ارائه آماری مبنی بر اینکه خیانت دومین عامل طلاق زوجین در تهران است سبب ساز آن شده است که فرهاد توحیدی فیلمنامه نویس ایرانی و صاحب آثاری مانند “دنیا”، “شهر موشها2″، “مجردها” و “امکان مینا” با نگارش یادداشتی برای “شرق” به انتقاد از برخی از مسئولان بپردازد که در سالهای گذشته از فیلمسازانی که درباره خیانت فیلم می ساختند ایراد گرفتند.

به گزارش سینماژورنال توحیدی البته سعی کرده به مانند تمامی اظهارنظراتش این یادداشت را هم با نوعی تعلق خاطر نسبت به جریان سیاسی متبوعش بنگارد و برای همین است که در بخشی از یادداشت قلب واقعیت دیده می شود.

ابتدا یادداشت را بخوانید:

شاخک‌های سینما هنوز حساس است

در خبرها آمده است که «خیانت» به‌عنوان دومین دلیل طلاق زوجین در تهران به ثبت رسیده. بااین‌حساب بعید نیست که خیلی‌ها چون من، خاطره سال‌های پیش را به یاد بیاورند که مسئولان به برخی از آثار تولیدشده در سینما به‌خاطر پرداختن به این آسیب اجتماعی خاص ایراد گرفته و سینما را در خیانت زوج‌ها، شریک جرم دانستند. واقعیت این است که سینما چیزهایی را در جامعه می‌بیند و بر اساس همان‌ها، دست به ساختن می‌زند.

هشدارهای جامعه‌شناسانه درباره پدیده شوم خیانت، خیلی پیش از اینها داده شده بود و به همین خاطر نمی‌توان گفت سینما در پرداختن به این موضوع جلوتر بوده اما به‌هرحال، شاخک‌های هنر هفتم، گویی آن‌قدر حساس بوده است که بازتاب‌های رواج این آسیب اجتماعی را در جامعه ببیند.

سینما در این سال‌ها، مرغ عزا و عروسی بوده و هربار به دلیلی سرش بریده شده است! نگاه کنید که امروز چه بر سر موسیقی ما می‌آید؛ پنج‌سال پیش، دقیقا، اتفاقاتی از همین دست، دامن سینما را گرفته بود و سینماگران متهم بودند که با ساخت فیلم، در مسیر ترویج آسیب‌های اجتماعی قدم برمی‌دارند.

شاید در میان این کشمکش‌ها، کسی توجه نکرد که تغییر سبک زندگی، مشکلات اقتصادی، بالارفتن سن ازدواج و استقلال مالی خانم‌ها، پیش‌زمینه پایدارنبودن نظام خانواده و ازدواج را فراهم کرده و سینماگران هم زمانی که دست به ساختن آثاری با چنین درون‌مایه‌ای زدند، به کج‌روی متهم شدند و حالا که این بحران به تأیید مسئولان فعلی رسیده، مسئولان پیشین نیستند که از هنرمندان دلجویی کنند.

در چنین چرخه‌ای، این سؤال پیش می‌آید که چرا تکلیف هنر مشخص نمی‌شود؛ آیا قرار است هنری «حکیم‌فرموده» در جامعه داشته باشیم؟ آیا قرار است به فردیت هنرمندان و شاخک‌های آنها احترام بگذاریم؟ آیا قرار است هنر به چیزی ملتزم باشد و اگر این‌طور است، آن وجه التزام چیست؟

وضعیت عبرت‌انگیز تلویزیون، یادآور این نکته است که ادامه سیاست‌های غلط در هر حوزه هنری که باشد می‌تواند به ازمیان‌رفتن مخاطب آن رشته از هنر بینجامد. در سینما این وضعیت بغرنج‌تر است. سینما می‌تواند در چارچوب قوانین آزادانه به طرح مسائل اجتماعی و آسیب‌های جامعه بپردازد و نقشی فراتر از دیگر هنرها برای ساختار جامعه بازی کند، اما اگر چنین خاصیتی را از سینما بگیرند، دیگر چه چیزی برای پرده‌های نقره‌ای باقی خواهد ماند؟ 

چرا راستی را به انتها نمی‌رسانید؟

به گزارش سینماژورنال آنچه فرهاد توحیدی نوشته دو نیمه دارد؛ یک نیمه‌اش که از فیلمسازی سالهای گذشته فیلمسازان با مضمون خیانت می‌گوید و همچنین اینکه برخی مسئولان در سالهای قبل به خاطر این پرداخت به سینماگران ایراد گرفته بودند  کاملا درست است.

اما نادرستی بیانات ایشان کجاست؟ آنجا که در یک قلب واقعیت آشکار می‌گویند مسئولانی که از چنین آثاری ایراد گرفتند امروز نیستند که از سینماگران دلجویی کنند.

به نظر می رسد این فیلمنامه نویس یا حوادث آن دوران را درست مرور نکرده یا حوادث را مرور کرده و یا به دلیلی که در ابتدای مطلب آوردیم یعنی حرکت بر مدار خواسته های یک جریان سیاسی خاص از بازگو کردن واقعیات واهمه دارد.

این دیگر یک واقعیت کاملا آشکار است که تمامی فیلمهایی که در دوران مدیریت سینمایی سابق با مضمون آسیب شناسی مستقیم یا غیرمستقیم خیانتهای زناشویی ساخته شدند و از جمله “پل چوبی”، “برف روی کاجها”، “من همسرش هستم” و “زندگی خصوصی” از اداره نظارت آن زمان پروانه نمایش گرفتند.

توقیف در حوزه هنری رخ داد

توقیف آثار کجا رخ داد؟ در حوزه هنری.

حوزه هنری آن زمان که برخی از روسای خانه سینمای منحل شده با حمایت این نهاد فیلمسازی می‌کردند چون مالکیت بخش عمده ای از سینماهای ایران بخصوص در شهرستانها را برعهده داشت در بدعتی تاریخی این گونه آثار را در سینماهایش پخش نکرد و عجبا که این ماجرا نه تنها به کاهش مخاطب این قبیل آثار منجر نشد که بالعکس حتی معمولی ترین آثار این گروه توقیفی هم فروشی متوسط داشتند.

از آن زمان تاکنون مدیر حوزه هنری که تغییر نیافته! پس اینکه توحیدی گفته مدیران مسبب توقیف دیگر نیستند که پاسخگو باشند صددرصد غلط است.

جناب توحیدی هر چیز را که یادشان رفته باشد نباید این را یادشان رفته باشد که همان رییس سابق سازمان سینمایی یعنی جواد شمقدری برای دفاع از روند غلط توقیف فیلمهای مجوزدار حتی تا پای درگیری با انصار حزب ا.. پیش رفت.

مناظره تاریخی تهیه کننده متبوعتان با رییس سینما را که یادتان نرفته

باز هم ایشان نباید آن مناظره تاریخی که میان آن رییس و تهیه کننده  آخرین فیلمنامه شان “امکان مینا” در برنامه “هفت” رخ داد را از یاد برده باشند. در آن میزگرد رییس سینما از این می گفت که ماجرای خیانت چون در جامعه رخ داده باید در سینما بازتاب داشته باشد اما تهیه کننده متبوع توحیدی باز هم نه از سر دلسوزی به خاطر جامعه که از سر همان درگیری های سیاسی که با طیف مقابل داشت تا توانست بر نادرستی پرداختن به مقوله خیانت در سینما تأکید کرد.

پس توحیدی یا نباید درباره موارد این چنینی بی محابا و با قلب واقعیت حرف بزند یا اگر هم می خواهد ژست روشنفکری سالهای اخیرشان که به وادی خیرخواهی برای محیط زیست هم کشیده شده(!) از بین نرود قبل از هر کس باید از دوستان همه این سالهایش گلایه کند که در اقدامی عجیب به جای اینکه در جریان توقیف غیرمنطقی فیلمهای مجوزدار کنار سینماگران باشند ترجیح دادند یا سکوت اختیار کنند یا به نفع توقیف واکنش نشان دهند.

چرا آن زمان در برابر توقیف فیلمها واکنش نشان ندادید؟

جناب توحیدی آن زمان در قبال روند نادرست توقیف فیلمها توسط حوزه هنری نه تنها واکنشی نشان ندادند که بعضا همراه با دوستان ديگرشان در شوراي مركزي خانه سينمای منحل شده كه پاي ثابت فيلمسازي در حوزه هنري بوده و هستند سکوتی اختیار کردند که انگار سرشار از رضایت بود…

راستي آقاي توحيدي گمان مي‌كنند مردم و همكاران شان تا اين حد دچار فراموشي اند كه به فاصله تنها سه سال قلب واقعيت ایشان را باور کنند؟




فهرست کامل اکران عیدفطر⇐از “بارکد” و “دراکولا” و “زاپاس” تا “دختر”، “آب نبات چوبی” و “امکان مینا”

سینماژورنال: در آخرین نشست شورای صنفی نمایش قرارداد اکران “دراکولا”ی عطاران و “بارکد” مصطفی کیایی برای عیدفطر منعقد شد.

به گزارش سینماژورنال با این حال این همه پازل اکران عیدفطر نیست و “سینما” خبر داده که “دختر”، “زاپاس”، “آب نبات چوبی” و “امکان مینا” هم در این موعد روی پرده می روند.

در این بین “زاپاس” یک کمدی است که در کنار “دراکولا” و “بارکد” سومین کمدی عیدفطر خواهد بود. “دختر” فیلم اخیر رضا میرکریمی است که اقبال چندانی از سوی مخاطبان در جشنواره نداشت.

“آب نبات چوبی” هم که به نوعی تغییر مسیر عجیب و غریب حسین فرجبخش از سینمای تجاری به خرده پیرنگ است عطاران را در شمایلی مهیب تصویر می‌کند. “امکان مینا”ی کمال تبریزی یکی از ضعیف ترین آثار سالیان اخیر کارگردانش است که در جشنواره نتوانست جز نارضایتی مخاطبان را به همراه داشته باشد.

بازگشت سرگروهی به آفریقا

جالب است که بنا شده از عیدفطر سینما آفریقا با پایان دادن به اکران فیلم اخیر مجیدی که از شهریور پارسال در این سینما روی پرده است به سرگروهی بازگردد و جایگزین اریکه شود.

فهرست کامل اکران عیدفطر به همراه گروه سینمایی نمایش دهنده به شرح زیر است:

دختر/ ماندانا

زاپاس/استقلال

بارکد/آزادی

دراکولا/کوروش

آب نبات چوبی/آفریقا

امکات مینا/زندگی




دفاع يكي از نویسندگان “امکان مینا” از بدترین سریال نوروزی تلویزیون

سینماژورنال: وضعیت سریالهای نوروزی 95 تلویزیون چنان که باید جالب نبود و در این بین یکی از ضعیف ترین سریالهای نوروزی “بیمار استاندارد” بود.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال این سریال که حاصل همکاری بهرام توکلی-سعید آقاخانی به عنوان زوج نویسنده-کارگردان بود نتوانست توجهات را به خود جلب کرد و در نظرسنجی “همشهری جوان” هم به عنوان بدترین سریال نوروزی انتخاب شد و “تمشک زرین” گرفت!!!(اینجا را بخوانید)

این شکست تلخ را قبول ندارند…
با این حال دست اندرکاران این سریال و از جمله بازیگرانش علاقه چندانی به قبول شکست در جلب مخاطب ندارند و می کوشند با ادعاهایی نظیر اینکه اثرشان به دلیل ساختار بدیع نتوانسته مورد توجه قرار گیرد کیفیت پایین اثر را توجیه کنند.

بابک حمیدیان بازیگر اصلی مرد این سریال كه همزمان با اكران فیلم “بادیگارد” همانند اين فيلم در “بیمار استاندارد” هم کاراكتر مقابل شیلا خداداد را بازی می کرد به تازگی در گفتگویی با “شرق” با این ادعا که چون سرانه مطالعه در ایران پایین است نتيجه گرفته پس مخاطبان ( لابد بي سواد)  نمی توانند با مدلی از طنزپردازی که در “بیمار استاندارد” ارائه شده ارتباط برقرار کنند!!

عجیب تر اینجاست که حمیدیان برای اینکه حقانیت خود را ثابت کند شاهد مثالی هم می آورد از دیدارش با فرهاد توحیدی و اینکه او این سریال را بالاتر از سریالهای متعارف تلویزیون و در حد آثار سینمایی دانسته است.

حمیدیان می گوید: یک روز که اتفاقی در شهر کتاب آقای توحیدی را دیدم، درباره سریال «بیمار استاندارد» با من صحبت کرد. نظرش این بود که سطح کیفی این سریال مثل یک اثر سینمایی و بالاتر از سطح کیفی سریال‌هایی است که در این سال‌ها دیده است.

وی ادامه می‌دهد: به‌شوخی به آقای توحیدی گفتم کاش صدای شما را ضبط می‌کردم برای اینکه این نظر برایم قابل‌احترام است. مقصودم این است که این سریال کار خودش را برای فرهاد توحیدی که یکی از بهترین فیلم‌نامه‌نویسان ماست انجام داده.

حمیدیان خاطرنشان می‌سازد: با تجربه‌ای که در این سریال داشتم، اگر سعید آقاخانی باز هم بخواهد این مدل از سریال یا فیلم‌سازی را تجربه کند و حتی اگر برای یک پلان از من دعوت کند، به دلیل احترامی که برای او قائلم حتما در کنارش خواهم بود و از نگاهش دفاع خواهم کرد و همین‌طور بهرام توکلی و مسعود ردایی. من تحول و شجاعت را ستایش می‌کنم.

آفرین به شما که هوای همکارانت را داری اما…

به گزارش سینماژورنال اینکه بابک حمیدیان این قدر جانانه به حمایت از کار می پردازد از این منظر که او حتی با وجود بازخورد به شدت منفي باز هم قید حمایت از همکارانش را نمی زند جای تقدیر دارد اما درباره اینکه گفته اند چون سرانه مطالعه در ایران پایین است این سبک از کمدی سازی-البته اگر واقعا نامش را کمدی سازی بنامیم- در تلویزیون جواب نمی دهد به شدت سطحی انگارانه به نظر می رسد.

درست است که سرانه مطالعه به دلایل مختلف در ایران پایین است اما این یک واقعیت است که غلبه فضای سایبری باعث شده ایرانیان نه فقط مخاطب آثار روز سینمای جهان و از جمله هالیوود باشند بلکه سریالهای به‌روز آن طرفی هم خیلی سریع به دستشان رسیده و آنها را تماشا می کنند و اتفاقا همین در جریان کیفیت محصولات روز سینما و تلویزیون دنیا قرار داشتن است که وقتی سریالی را فاقد اصلی ترین اصول اساسی شخصیت پردازی می بیند آن را پس می زنند، يعني اگر دانسته هاي مطالعاتي عموم مردم هم كم باشد موانست ديداري آنها با محصولات بصري بين المللي به شدت بالاست.

بابک حمیدیان تلویحا پایین بودن آگاهی فرهنگی جامعه را اسباب عدم اقبال به مخاطب می داند اما از این نکته غافل است که در کلاسیک ترین تعاریف، زیربنای شکل گیری اتفاقات در کمدی بالا بودن سطح آگاهی مخاطب از حوادث و رویدادهاست و همین است که باید اسباب خنده را موجب شود.

منظور توحیدی کدام آثار سینمایی است؟ امکان مینا یا مجردها؟

درباره اظهارنظرات فرهاد توحیدی و اینکه “بیمار استاندارد” را یک کمدی در سطح سینما دانسته اند باید پرسید ایشان منظورشان کدام دسته از آثار سینمایی است؟

برای اینکه پرسشمان ملموس تر باشد از نوشته های اخیر خود جناب توحیدی شاهد مثال می آوریم؛ آیا منظورشان از استاندارد سینمایی اثری است مانند “امکان مینا” که به دلیل ضعف مفرط فیلمنامه در لحظات تراژیک، مخاطب را می خنداند یا فیلمی مانند “مجردها” که  كاري برآمده از سبک کمدی‌های سه‌نفره متوسلانی-گرشا-سپهرنیا بود؟ يا “توكيو بدون توقف” و “بي وفا” و “دنيا” كه فيلم هايي زير متوسط نُرم در قياس با كارهاي مشابه شان هستند، كداميك؟




آیا نامزدیهای پرشمار “امکان مینا” و “دختر” مسیر انحرافی بود؟/آیا پرستویی جایگزین معادی شد؟

سینماژورنال: در حالی شب گذشته “ابد و یک روز” سعید روستایی که برخی رسانه‌ها از ردّپای بستگان رییس جمهور در تأمین سرمایه آن سخن گفته‌اند(اینجا را بخوانید) با دریافت شش سیمرغ فاتح بلامنازع جشنواره سی و چهارم شد که تا ساعاتی قبل از برگزاری اختتامیه بسیاری گمان می‌کردند “امکان مینا”ی کمال تبریزی و “دختر” رضا میرکریمی که در تعداد نامزدی رقیب “ابد…” بودند خواهند توانست بخشی از جوایز اصلی را به خود اختصاص دهند.

به گزارش سینماژورنال با این حال نتایج نهایی و عدم دریافت حتی یک سیمرغ توسط “امکان مینا” و اعطای یک سیمرغ فرعی به “دختر” این ظن را پیش روی مخاطب قرار می دهد که نکند از ابتدا هم قرار دادن نام این فیلمها در فهرست نامزدیها فقط برای جلب نظر چهره های متنفذی بوده که به عنوان کارگردان و تهیه کننده پشت این فیلمها قرار دارند؟ و يا  راضي و دلخوش ساختن  وزارتخانه ها  و نهادهايي كه سرمايه گزاري كلاني در توليد اين فيلم ها داشته اند و مي توانند در چینش اقلام تبليغاتي فيلم در زمان اكران از نامزدي پرتعداد فيلم در جشنواره فجر به عنوان اعتبار فيلم و جلب اعتماد مخاطب سود ببرند؟

در ادامه چنین نگاهی می توان سوالات زیر را طرح کرد:

سوال اول.

آیا هیأت داوران که می‌دانست نبودن همزمان نام “امکان مینا”، “دختر” و “بادیگارد” که یکی کمال تبریزی و منوچهر محمدی را به عنوان کارگردان و تهیه‌کننده دارد و دو فیلم دیگر رضا میرکریمی و ابراهیم حاتمی‌کیا را که هر چهار نفر از جمله چهره‌های متنفذ و داراي روابط فراسينمايي قوي در نظام هستند می‌تواند فشارها را آن قدر کند که قدرت تصمیم‌گیری نهایی از آنها سلب شود پس در نامزدیها به دو فیلم اول توجه وافر نشان داد اما در نتایج نهایی هر سه فیلم را کنار گذاشت؟

سوال دوم.

آیا قرار دادن “امکان مینا” و “دختر” در فهرست نامزدی رشته‌های مختلف بیشتر یک مسیر انحرافی نبود برای آن که فشارهای برآمده از عدم حضور نام “بادیگارد” حاتمی‌کیا در فهرست نامزدی‌های اصلی چنان که باید محسوس نباشد؟

سوال سوم.

آیا به همین دلیل بوده که در اقدامی کاملا هوشمندانه هم “امکان مینا” نامزدیهایش پرشمار شده و هم “دختر” ولی در نهایت این نام “ابد و یک روز” بود که از گلدان بیرون آمد؟

برای رسیدن به پاسخ این سوالات یا باید یکی از هیأت داوران بوده باشیم یا آن که براساس حوادث پس از اعلام نامزدیها پیش برویم.

بعد از اعلام نامزدیها در مورد “امکان مینا” و “دختر” چون اهالی رسانه آنها را نپسندیده بودند هجمه ای شکل گرفت علیه هیأت داوران درباره چرایی حضور این آثار در نامزدیها  بخصوص در رشته هايي چون فيلمنامه كه از نقاط ضعف مفرط اين دو فيلم به شمار مي رفت و در نتیجه کار داوران  را در کنار گذاشتن این آثار راحت کرد اما…

اما درباره “بادیگارد” چون بخش عمده ای از رسانه های اصولگرا یک صدا به نقد عملکرد هیأت داوری در کنار گذاشتن این فیلم پرداختند این چنین شد که یکی از مهمترین جوایز اصلی جشنواره که جایزه بهترین بازیگری مرد باشد به بازیگر “بادیگارد” رسید كه او را از مجموعه معترضين به رفتار داوران جدا كند، بخصوص که شنیده های سینماژورنال حکایت از آن دارد که علاوه بر جوایز بازیگر اصلی زن و مکمل مرد بنا بود جایزه بهترین بازیگر اصلی مرد هم به پیمان معادی برای “ابد…” برسد؛ بازیگری که شاید حضورش در این فیلم اولی قطعا برای تأثیرگذاری بر هیأت داوران هم بوده است اما به هر حال انتقادهای رسانه ای کار خود را کرد و در نهایت و برای کاهش فشارها این پرویز پرستویی بود که جایگزین معادی شد.

“امکان مینا” و “دختر” بازندگان اصلی بودند

هركدام اين پيش فرض‌ها كه درست باشد اين ” امكان مينا” و ” دختر ” بودند كه بازنده اصلي به شمار مي‌آيند نه فيلمی چون “باديگارد” كه ین عدم اقبال هیأت داوران باعث شکل گیری نوعی اتحاد میان رسانه های همسوی آن شد؛ اتحادی که مطمئنا مفیدفایده اکران نوروزی آن است.




روزنامه اصولگرای “جوان” مدعی شد⇐یک فیلم بخش مسابقه جشنواره فجر به سفارش وزارت اطلاعات تولید شده‌ و فیلم دوم با نظارت این وزارتخانه+عکس

سینماژورنال: در روزهای پس از اعلام لیست فیلمهای بخشهای اصلی جشنواره فیلم فجر این گمانه‌زنی درباره میزان موفقیت هر یک از آثار برگزیده در داوری نهایی است که مورد توجه قرار گرفته است.

به گزارش سینماژورنال در این بین برخی رسانه‎ها نیز کوشیده‌اند از ریشه‌های مالی تولید آثار و حمایت ارگانی که از برخی آثار شده پرده بردارند.

روزنامه اصولگرای “جوان” از جمله این رسانه‌هاست که در گزارشی به قلم محمدصادق عابدینی مروری داشته است بر شاخص ترین فیلمهای سیاسی سینمای ایران در ادوار مختلف و در عین حال مدعی شده امسال دو فیلم در جشنواره حضور دارند که با حمایت وزارت اطلاعات تولید شده اند.

این دو فیلم “امکان مینا”ی کمال تبریزی به تهیه کنندگی منوچهر محمدی و “سیانور” بهروز شعیبی به تهیه کنندگی محمود رضوی هستند؛ این روزنامه این را هم گفته که “امکان مینا” به سفارش وزارت اطلاعات ساخته شده و “سیانور” با نظارت این وزارتخانه. جالب است که هر دو فیلم هم به موضوع منافقین می پردازند.

سینماژورنال متن کامل گزارش “جوان” را ارائه می دهد:

دو فیلم براساس موضوع منافقین

سه فيلم شاخص سي و چهارمين جشنواره فيلم با نگاه مستقيم به مسائل سياسي و با مشاركت نهاد‌هاي امنيتي ساخته شده ‌است. از اين ميان خط داستاني دو فيلم براساس موضوع گروهك تروريستي مجاهدين خلق شكل گرفته است. حضور پررنگ ژانر سياسي در جشنواره امسال نقطه عطفي در برگزاري جشنواره به شمار مي‌رود.
فيلم‌هاي «امكان مينا»، «باديگارد» و «سيانور» نگاه مستقيمي به مسائل سياسي دارند. پروژه‌هاي سينمايي كه با مشاركت و نظارت نهاد‌هاي سياسي و امنيتي توليد شده و احتمال اينكه در گزينه‌هاي احتمالي دريافت سيمرغ‌هاي جشنواره قرار بگيرند نيز زياد است.

امکان مینا
مینا ساداتی و میلاد کیمرام در نمایی از “امکان مینا”

سابقه سينماي سياسي در ايران
براي بررسي سابقه سينماي سياسي در كشورمان بايد ابتدا تمايزي ميان حضور سياست در فيلم‌ها و فيلم‌هایي كه با پايبندي فيلمساز به ژانر سياسي توليد شده‌اند را متمايز كرد. اگر اين موضوع را در نظر نگيريم بايد اولين فيلم ناطق ايراني را به عنوان اولين فيلم سياسي نيز در نظر بگيريم. مرحوم سپنتا، كارگردان فيلم «دختر لر» به دستور دربار پهلوي تصوير رضاشاه را در فيلم گنجاند، در صورتي كه اين فيلم داستاني عاشقانه را روايت مي‌كرد!
اما آنچه به عنوان توليد فيلم با رگه‌هاي سياسي در ايران ناميده مي‌شود به اواسط دهه 50 باز مي‌گردد. زماني كه مسعود كيميايي فيلم «گوزن‌ها» و بعد از آن «سفر سنگ» را ساخت. البته مي‌توان به اين ليست فيلم‌هاي ديگري مانند «تنگسير» را نيز افزود.
به دليل فضاي سانسور شديد توسط حكومت پهلوي گاهي يك ديالوگ كه شبهه سياسي به آن وارد بود مي‌توانست فيلم را به توقيف بكشاند بنابراين كمتر فيلمسازي اين ريسك را مي‌پذيرفت كه سرمايه‌گذاري‌اش در توليد فيلم با خط قرمز ساواك رو‌به‌رو شود.
اين شرايط با پيروزي انقلاب اسلامي به سرعت تغيير كرد. در سال‌هاي ابتدايي انقلاب كارگردانان جوان و حتي فيلمسازهايي كه سابقه توليد چندين فيلم تجاري و فيلمفارسي‌هاي عامه‌پسند را داشتند، شروع به توليد فيلم‌هايي با مضمون افشاي سياست‌هاي غلط پيش از انقلاب و فساد سياسي دوران پهلوي كردند.
اين فيلم‌ها از سال 58 تا اوايل دهه 60 بخش عمده‌اي از آثار سينماي ايران را تشكيل مي‌دادند از «فرياد مجاهد» و «خانه عنكبوت»گرفته تا آثار توقيفي چون «برنج خونين» و «آقاي هيروگليف» كه غالباً فيلم‌هاي شعاري نيز بودند، اما تغيير شرايط اجتماعي و آغاز جنگ تحميلي سينما را از پرداختن به ژانر سياسي دور كرد و در عوض سينماي دفاع مقدس و ژانر اجتماعي رشد خود را آغاز كردند. دومين دوره رشد سينماي سياسي در دهه 70 بود كه به واسطه دولت اصلاحات فيلمسازاني كه افكار نزديك به اين دولت داشتند شروع به توليد فيلم‌هايي با مضامين سياسي كردند.
«بانوي ارديبهشت» و«نيمه پنهان» فيلم‌هايي با رگه فمنيستي و با نگاه سياسي‌اند كه در اين دوران ساخته شدند.

حاتمي‌كيا، سينماي سياسي دفاع مقدس
ابراهيم حاتمي‌كيا كارگرداني است كه بيشترين علاقه در پرداختن به ژانر سياسي را در آثارش به نمايش گذاشته است. در اواخر دهه 70 و اواسط دهه 80 برخي از فيلمسازاني كه در حوزه دفاع مقدس فيلم ساخته بودند آثاري را با رنگ بوي سياسي توليد كردند.
حاتمي‌كيا و مرحوم ملاقلي‌پور در اين گروه قرار مي‌گيرند. حاتمي‌كيا در طول اين سال‌ها «آژانس شيشه‌اي»، «موج مرده»، «ارتفاع پست»، «به رنگ ارغوان»، «گزارش يك جشن» و «باديگارد» توليد كرد كه همگي نشانه‌هايي قوي از ژانر سياسي را دارند. از سوي ديگر كارگردان كم‌كار سينماي ايران «ابوالقاسم طالبي» نيز در همين سال‌هاست كه «آقاي رئيس‌جمهور» را با موضوع انتخابات رياست جمهوري توليد مي‌كند.
اين كارگردان بعد‌ها يكي از شاخص‌ترين فيلم‌هاي سياسي تاريخ سينماي ايران را با نام «قلاده‌هاي طلا» ساخت، فيلمي كه توليد آن ريسك بزرگي براي طالبي به شمار مي‌رفت.
البته پيش از طالبي، كارگردان گمنامي به نام حامد كلاهداري نيز فيلمي با عنوان «پايان‌نامه» درباره وقايع سال 88 ساخت كه چندان مورد توجه قرار نگرفت.
مسعود ده‌نمكي نيز از جمله افرادي است كه نگاه سياسي به دفاع مقدس و شرايط اجتماعي بعد از جنگ داشته است قسمت سوم سه‌گانه «اخراجي‌ها» يك كمدي سياسي به شمار مي‌رود. ابوالحسن داوودي هم فيلم سياسي «زاد‌بوم» را توليد كرده كه در توقيف بسر مي‌برد.
در سال‌هاي اخير توليد فيلم‌هايي مانند «قصه‌ها»، «عصباني نيستم»، «پل چوبي» و «آشغال‌هاي دوست‌داشتني» گرچه نگاه سياسي فيلمساز در آنها مشهود است اما در ژانر اجتماعي طبقه‌بندي مي‌شوند.

سیانور
آتیلا پسیانی و مهدی هاشمی در نمایی از “سیانور”

3 تفنگدار سينماي سياسي/دو فیلم یکی با نظارت وزارت اطلاعات و دیگری با سفارش این وزارتخانه
امسال سه فيلم «امكان مينا» ساخته كمال تبريزي، «باديگارد» به كارگرداني ابراهيم حاتمي‌كيا و «سيانور» اثر بهروز شعيبي را مي‌توان پرچمداران ژانر سياسي دانست. گرچه درباره «سيانور» گفته شده كه فيلمي در ژانر پليسي است، اما در خبر‌ها آمده اين فيلم با نظارت مستقيم وزارت اطلاعات توليد شده و داستان آن درباره گروهگ منافقين است.
«امكان مينا» نيز به گروهك منافقين پرداخته، در اخبار منتشر شده درباره اين فيلم گفته شده «امكان مينا» با سفارش وزارت اطلاعات ساخته شده، اما «باديگارد» كه گفته مي‌شود در آن حاتمي‌كيا انتقاد‌هاي تندي به رئيس‌جمهور پيشين داشته، تكميل‌كننده مثلث فيلم‌هاي سياسي جشنواره سي و چهارم است.
حاتمي‌كيا بعد از توليد فيلم «چ» با موضوع زندگي شهيد چمران، سراغ «باديگارد» رفته است. در بخشي از خلاصه داستان اين فيلم آمده است: باديگارد بخشي از زندگي خود را به محافظت از جان يك شخصيت مهم مي‌گذراند، اما از جايي مي‌فهمد كه اين شخصيت بيش از آنكه به فكر مصالح نظام باشد به فكر منافع شخصي است و همين موضوع است كه باديگارد را آشفته مي‌كند.
ژانر سياسي از جمله موضوعاتي است كه كمتر سينماي ايران رغبتي به پرداختن به آن داشته است. حضور سه فيلم با موضوع سياسي در اين دوره فجر را مي‌توان به فال نيك گرفت. احترام به سليقه‌هاي مختلف و اينكه سينما در چند ژانر مانند اجتماعي محدود نشده است را بايد از نقاط قوت سي و چهارمين جشنواره بين‌المللي فيلم فجر دانست.




کدام دو فیلم جشنواره مورد حمایت ویژه دولتی قرار گرفته‌اند؟

سینماژورنال: در حالی که همه ساله بخش عمده ای از تولیدات سینمای ایران با بودجه ارگانهای دولتی ساخته می‌شوند اما کمتر پیش می‌آید مدیران این ارگانها به صراحت درباره حمایتهای خود حرف بزنند.

به گزارش سینماژورنال در یک مورد تازه و قابل تحسین اما علیرضا تابش به صراحت به نام دو فیلمی اشاره کرده که امسال با مشارکت مستقیم فارابی تولید شده‌اند؛ این دو فیلم “نفس” نرگس آبیار هستند و “امکان مینا”ی کمال تبریزی.

علیرضا تابش در گفتگو با “مهر” با اشاره به حمایت این ارگان از 40 اثر سینمایی گفته است: این بنیاد در سال سینمایی خود از ۴۰ اثر حمایت کرده که از این تعداد ۳۷ فیلم فرم حضور در سی و چهارمین جشنواره فجر را پر کرده‌اند.

به 38 فیلم وام داده شده و در تولید 2 فیلم مشارکت صورت گرفته

علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی درباره مجموع آثاری که مورد حمایت این بنیاد سینمایی قرار گرفته و فرم حضور در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر را پر کرده اند به  مهر گفت: بنیاد سینمایی فارابی در سال سینمایی خود بیش از ۴۰ فیلم را در لیست حمایت قرار داد که از این تعداد ۳۷ اثر فرم حضور در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر را پر کرده اند که امیدواریم پس از پایان مراحل فنی همه این ۳۷ فیلم فرصت دیده شدن در جشنواره را پیدا کنند.

دو فیلم “نفس” و “امکان مینا” با مشارکت فارابی تولید شده اند

وی درباره نحوه حمایت بنیاد سینمایی فارابی از تولیدات سینمای ایران توضیح داد: حمایت بنیاد سینمایی فارابی به دو صورت اعطای تسهیلات وام و یا مشارکت در تولید بوده است که از ۴۰ اثری که اشاره کردم تنها دو فیلم «نفس» به کارگردانی نرگس آبیار و «امکان مینا» ساخته کمال تبریزی در لیست فیلم های مشارکتی قرار گرفته‌اند و باقی آثار از طریق اعطای وام مورد حمایت قرار گرفته‌اند

آثار تولید شده مورد توجه سلایق مختلف قرار خواهد گرفت
تابش ادامه داد: با ارزیابی مجموع تولیدات بنیاد سینمایی فارابی به این جمع بندی رسیدیم که آثار تولید شده مورد توجه سلایق مختلف مخاطب قرار خواهد گرفت و برای بخشی از آثار مورد حمایت به خصوص فیلم های متعلق به کارگردان های فیلم اولی اکران آبرومندی را در سال ۱۳۹۵ پیش بینی می کنم و معتقدم برخی از این آثار شانس دیده شدن در جشنواره های بین المللی را نیز دارند.