1

چرا گلپا پیشنهاد ده هزار دلاری را رد کرد؟/یک خاطره از محمد گلریز

سینماروزان: محمد گلریز برادر ناتنی اکبر گلپایگانی هرچند در سبک کاری، متفاوت با برادرش عمل کرد ولی آموزه های موسیقی دستگاهی نزد برادر بود که به همان سرودخوانی های انقلابی اش، جلوه‌ای ماندگار داد.

محمد گلریز در گفتگو با هومن ظریف در مجله اطلاعات هفتگی به ذکر خاطره‌ای پرداخته از زمانی که گلپا پیشنهاد شبی ده هزار دلاری برای اجرا را رد کرد.

گلریز به هومن ظریف گفت: حدود سی سال پیش و در اوایل دهه هفتاد یکی از مسئولان فرهنگی کیش میخواست برای گلپا کنسرت‌های بزرگی در سراسر ایران برگزار کند و از طریق من خواست به برادرم گلپا انتقال دهم ولی گلپا میخواست سنگ بزرگی بیندازد که کنسرت ندهد و در پاسخ من گفت حالا که خیلی اصرار میکنی دستمزدم را به دلار میگیرم و با شوخی گفت: شبی ده هزار دلار میخواهم!

محمد گلریز ادامه داد: من رفتم به آن مسئول گفتم گلپا شبی ده هزار دلار می‌خواهد و آن مسئول به جای آن که مخالفت کند گفت خیلی هم عالی، از ایشان بخواهید بیایند و اجرا کنند. خلاصه برنامه ریزی کردند که یک سلسله کنسرت در سراسر ایران برگزار کنند.

گلپا و رد پیشنهاد ده هزار دلاری
گلپا و رد پیشنهاد ده هزار دلاری

گلریز افزود: درنهایت که من به گلپا گفتم مشکل مالی وجود ندارد باز خندید و گفت خیر و آن‌جا بود که فهمیدم علاقه ای به اجرای کنسرت ندارد و فقط خواسته سنگی بیندازد که نشود!

محمد گلریز تاکید کرد: گلپا هرچند در ابتدای انقلاب ممنوع‌کار بود ولی بعد توانست مجوز چندین آلبوم مختلف را بگیرد و عرضه کند ولی درباره کنسرت، این میل شخصی بود که سختگیر بود و با اینکه خارج از ایران،کنسرت برگزار کرد ولی در داخل، نشد.




درگذشت #اکبر_گلپایگانی؛ مرد حنجره طلایی که از پازولینی، یک میلیون دلار غرامت گرفت

سینماروزان/حامد مظفری: اکبر گلپایگانی معروف به گلپا خواننده باسابقه و صریح‌اللهجه ایرانی در ۹۰ سالگی مرحوم شد.

اکبر گلپایگانی ۱۰ بهمن سال ۱۳۱۲ در تهران متولد شد. گلپایگانی در پنج سالگی مادر خود را از دست می‌دهد و این حادثه در آن زمان تأثیر بدی بر روحیه وی گذاشته بود.

در سال ۱۳۱۸ گلپا وارد دبستان فرهنگ شد و به عنوان قاری قرآن در کلاسش برگزیده شد سپس در آشنایی با تعزیه خوان محل و کار کردن زیر نظر او اصول اولیه آوازخوانی را آموخت. در سال ۱۳۲۰ وی به‌طور جدی به تعلیم موسیقی دستگاهی نزد پدر پرداخت. در سال ۱۳۲۶ نخستین تجربهٔ حضور در یک ارکستر و گروه کر را کسب کرد و در سال ۱۳۲۷ در انجمن موسیقی مدرسه نظام عضو شد. او از سال ۱۳۲۸ به بعد با هنرمندان سرشناسِ موسیقی آشنا شد و آموزش را زیر نظر آنان آغاز کرد.

از جمله استادان اکبر گلپایگانی می‌توان به هنرمندانی همچون حسن یکرنگی (از شاگردان اقبال آذر)، نورعلی برومند، اسماعیل قهرمانی، ابوالحسن صبا، یوسف فروتن، محمد ایرانی مجرد، عبدالله دوامی، ادیب خوانساری، حسین طاهرزاده و سلیمان امیرقاسمی اشاره کرد.

در سال ۱۳۳۵ سازمان یونسکو از اکبر گلپایگانی، نورعلی برومند و علی‌اصغر بهاری برای اجرای آواز و موسیقی ایرانی دعوت به عمل آورد. در سال ۱۳۳۷ وی از سوی داود پیرنیا (مبتکر برنامه گلها) به رادیو دعوت شد و به دنبال آن گلپا آلبوم های متعددی را از طریق کمپانی هایی همچون ایران گرام به بازار داد و توانست اقبال مخاطبانی را رقم زند که علاقمند به تحریرهای اصیل ایرانی بودند.

مرگ اکبر گلپایگانی
مرگ اکبر گلپایگانی

پای گلپا در اواخر دههٔ چهل به سینما هم باز شد و در فیلم #مرد_حنجره_طلایی به کارگردانی و تهیه‌کنندگی مهدی میثاقیه-تهیه‌کننده گوزنها، پستچی، شب نشینی در جهنم و…- ایفای نقش نمود‌. گلپا به دنبال آن تا اواسط دهه پنجاه در چندین فیلم دیگر به عنوان بازیگر یا آوازخوان حضور یافت و ازجمله #جبار_سرجوخه_فراری ساخته امان منطقی، #صلات_ظهر که عنوان آن برگردان های-نون/ماجرای نیمروز بود به کارگردانی سعید مطلبی و تعدادی از آثار رضا صفایی مثلا #حسین_آژدان، #معشوقه، #قربون_زن_ایرونی و همچنین فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان با عنوان #بوسه_بر_لبهای_خونین و…

گلپا در فیلم معشوقه در کنار ساموئل خاچیکیان که تهیه‌کننده کار بود به عنوان شریک تولید حاضر بود.
در این میان بازی در نقش اصلی مرد حنجره طلایی در کنار محمدعلی تبریزیان( همایون) و ثریا بکیاسا(سهیلا) در نقش یک جوان آوازخوان باعث شد گلپا تا انتهای عمر نزد مخاطبان با همین عنوان تجلیل شود.

گلپا هرچند از هنرمندان موسیقی اصیل بود ولی در ابتدای انقلاب ممنوع‌کار شد و بعد از یک دهه و با برگزاری کنسرت هایی خارج از ایران و سپس با انتشار آلبوم های #مست_عشق و #عقیق فعالیت مجاز خود را از سر گرفت.

پای گلپا به فیلم #مده‌‌آ ی پازولینی هم باز شده بود؛ در سکانسی از فیلم پازولینی از آواز گلپا با تار جلیل شهناز استفاده شده بود؛ استفاده ای بی دریافت اجازه که منجر به محکومیت و دریافت غرامت یک میلیون دلاری توسط گلپا گردید.

گلپا خواننده صریح‌اللهجه ای بود و بارها بی پروا به افشاگری علیه برخی همکاران تصنیف‌خوان کنار مهستی و هایده پرداخت که بعد از انقلاب و با پرونده‌سازی علیه او و بسیاری از هنرمندان دیگر، انحصاری را در دهه شصت برای رشد اقتصادی خود، دوستان و آقازادگان خویش فراهم کرده و پسرفتی تمام و کمال برای موسیقی اصیل مردمی رقم زدند.

اکبر گلپایگانی در ۳۴ سالگی با گلرخ گرایلی ازدواج کرد و از این ازدواج، صاحب دو فرزند دختر به نامهای ساقی و ساغر شد؛ ساقی متاهل و فوق تخصص قلب دارد و ساکن آمریکاست، ساغر نیز متاهل بوده، دکترای ریاضیات دارد و در بورس فرانسه فعالیت دارد. گلپا هیچ گاه به‌مانند انحصارسازان دهه شصت، از رانت خویش برای ورود فرزندان و قوم و خویش به عرصه آواز استفاده نکرد و ترجیح داد فرزندانش را آزاد بگذارد تا خود انتخاب کنند…

 




اکبر گلپا: همه دنبال پول درآوردن هستند/برای الهام‌گرفتن در فعالیت هنری‌ام می‌روم به فرانسه، پاریس و یونسکو!

سینماژورنال: اکبر گلپایگانی معروف به گلپا از جمله خوانندگان پیشکسوت موسیقی ایرانی است.

به گزارش سینماژورنال گلپا جزو آن دسته از هنرمندان ایرانی است که همواره سعی کرده بی درگیری در سیاسی بازی های مرسوم در میان برخی از اهالی مسیر خود را صرفا به عنوان یک هنرمند مستقل پی گیرد.

این خواننده اصیل در تازه ترین گفتگویش که با عسل عباسیان در “شرق” انجام شده کوشیده به برخی از ویژگیهای شخصیتی اش در قالب سخنانی کوتاه اشاره کند.

شاید جالب ترین و در عین حال عجیب ترین جای این گفتگو مربوط باشد به جمله ای از گلپا که می گوید برای الهام گرفتن در فعالیت هنری اش به فرانسه سفر می کند!!!

سینماژورنال متن کامل گفته های گلپا را ارائه می کند.

هر شب ساعت٩:٣٠ می‌خوابم و صبح روز بعد ساعت ٢٠ دقیقه به شش بیدار می‌شوم

– ساز زندگی‌ام کوک است چون: برنامه منظمی دارم. هرشب ساعت٩:٣٠ می‌خوابم و صبح روز بعد ساعت ٢٠ دقیقه به شش بیدار می‌شوم، ورزش می‌کنم و بعد می‌روم سراغ پیانو و هرروز به‌دنبال یک زندگی نو و یک خلق تازه‌ام.

تدوین مدولاسیون‌هایی برای مرکب‌خوانی
– این‌روزها مشغول هستم به تدوین مدولاسیون‌هایی برای مرکب‌خوانی. من به همراه عده‌ای دیگر از هنرمندان بزرگ مثل فرهنگ شریف، انوشیروان روحانی و… در حال تدوین یک فرمول برای مرکب‌خوانی هستیم.

شهرت و پول تأثیر بدی بر جوانان گذاشته
– موسیقی‌ای که به‌تازگی بیشترین تأثیر را بر من گذاشت یا برایم جالب بود؟ من همواره از مواجهه با یک موسیقی ناب و اصیل متأثر می‌شوم، بنابراین نمی‌توانم فقط از یک اثر به‌عنوان اثری که برایم جالب بوده نام ببرم اما نکته‌ای که در کار بعضی جوان‌ها می‌بینم این است که شهرت و پول تأثیر بدی بر آنها گذاشته و برخی از آنها را از انجام کار جدید و زحمت‌کشیدن منصرف می‌کند و راحت‌طلبشان کرده.

برای الهام‌گرفتن در فعالیت هنری‌ام می‌روم به فرانسه، پاریس و یونسکو!
– برای الهام‌گرفتن در فعالیت هنری‌ام می‌روم به: فرانسه، پاریس و یونسکو. در پاریس، به‌جز یونسکو، سازمان‌های مختلفی هست که روی اصالت آدمی کار می‌کنند و من برای الهام‌گرفتن همیشه به آنها رجوع می‌کنم.

هنر عبارت است از چیزی که با روح مردم و احساس آنها درآمیخته
– اگر بخواهم هنر را در یک واژه خلاصه کنم باید بگویم هنر عبارت است از: چیزی که با روح مردم و احساس آنها درآمیخته. امروز جهان دهکده کوچکی شده. یک زمان سفر به مشهد یک هفته طول می‌کشید، الان ٥٠ دقیقه‌ای به مشهد می‌رسید. امروز ماهواره‌ها به کرات مختلف می‌روند. ما باید هنرمان را با روحیه مردم زمانه تطبیق دهیم و این جوانی و نیرو می‌خواهد.

هروقت عصبی و ناراحت باشم…
– موزیسینی که تمایل دارم با او ناهار بخورم؟ هروقت عصبی و ناراحت باشم، می‌نشینم یک‌ساز سولوی پرویز یاحقی، فرهنگ شریف، جلیل شهناز یا حسن کسایی را گوش می‌کنم و سرشار از سرخوشی و نشاط می‌شوم. به خدا نزدیک می‌شوم. نیرو می‌گیرم. «ناهار» خیلی کوچک است در مقابل اسم این بزرگان. من با موسیقی این بزرگان، در بدترین لحظه‌هایم همراه می‌شوم و با آنها معاشرت می‌کنم.

دکتر برومند هم حق پدری بر گردن من دارد
– بزرگ‌ترین معلمم: اول پدرم و بعد هم نورعلی‌خان برومند بود. دکتر برومند هم حق پدری بر گردن من دارد. او پدر عرفانی من است که ٩ سال‌ونیم شاگردش بودم.

اگر هم موزیسین نمی‌شدم، حتما کار هنری می‌کردم
– چه‌کاره بودم اگر کسی نمی‌شدم که حالا هستم؟ باز هم موزیسین می‌شدم. اگر هم موزیسین نمی‌شدم، حتما کار هنری می‌کردم. هروقت دلم بگیرد، می‌زنم زیر آواز و برای خودم می‌خوانم: «ای خدا این وصل را هجران مکن» و تمام زندگی و عرفان در این جمله است.

همه دنبال پول‌درآوردن هستند
آن سال‌ها خواننده گلهای جاویدان بودم و ١٧ سال آواز خواندم، آن هم با هنرمندانی همچون احمد عبادی، مرتضی‌خان محجوبی و آقای ورزنده. آرزویم این است که این نسل و اصالتشان دوباره تکرار شود. اما کو؟ همه دنبال پول‌درآوردن هستند. پول هم البته بد نیست. هنرمند هم احتیاج دارد خوب زندگی کند اما در کنار یک هنر اصیل. مگر امثال کسایی با اصالت و شریف و زیبا زندگی نکردند؟

مرا عاشق و شیدا، واله و رسوا تو کردی
– محبوب‌ترین قطعه موسیقی زندگی‌ام؛ آهنگی است که آقای تجویدی تنظیم کرد و بنان هم خواند: مرا عاشق و شیدا، واله و رسوا تو کردی… .