1

یکی دیگر از #دایی_جان_ناپلئونیها رفت+متن آخرین حرفهای این بازیگر

سینماروزان: روح‌الله مفیدی بازیگر پیشکسوت، سینما، تئاتر و تلویزیون بر اثر ابتلا به سرطان درگذشت.

روح‌الله مفیدی سال ۱۳۰۸ در شهر یزد متولد شد و در سال ۱۳۳۲ فوق دیپلم هواشناسی را از آموزشگاه سازمان هواشناسی دریافت کرد.

مرحوم مفیدی کار تئاتر را در سال ۱۳۲۷ آغاز کرد و سپس وارد وار تصویر شد و نقش‌هایی خاطره‌انگیز بازی کرد.

روح الله مفیدی با ایفای نقش در قامت آسید ابوالقاسم واعظ در سریال دایی جان ناپلئون و همچنین پدرزن طماع علی در سریال #آینه_عبرت به شدت مورد توجه قرار گرفت ضمن اینکه سابقه بازی در سریال پرمخاطب #خانه_بدوش یا #مراد_برقی را هم در کارنامه داشت.

سریال های تلویزیونی «هتل»، «عملیات ۱۲۵ سری اول» و نیز فیلم های سینمایی «پاییزان»، «سرحد»، «شب روباه» و «یه حیه قند» از جمله آثاری هستند مرحوم مفیدی ایفای نقش کرده بود.

روح الله مفیدی اواخر خردادماه در آخرین گفتگوی رسانه ای خود با روزنامه جام جم گفته بود: پیر شدم و دچار ضعف شدید هستم. حدود چهار ماه است که بیمارم و استراحت می کنم. یعنی پرتو درمانی که کردم خیلی ضعیف شدم اما خیلی سال است کار نمی کنم. در این سالها پیشنهاد داشتم البته نه زیاد. ولی خب کهولت سن اجازه نمی داد بازی کنم. فکر نمی کنم با این حالی که دارم دیگر بتوانم مقابل دوربین بروم.

مفیدی ادامه داده بود: خاطراتم را تا جایی که یادم هست از کودکی تا جوانی ام نوشته ام اما بعد درگیر بیماری شدم و کار نگارش نصفه نیمه ماند. این روزها هم احساس می کنم توانم خیلی کم شده و حس و حال کار کردن و حتی حرف زدن را هم ندارم. در گذشته به محض این که بیکار می شدم نقاشی میکردم یا می نوشتم. می دانید من نقاشی و گریم هم کار میکردم اما خیلی وقت است که حال خوشی ندارم. نه توان بازی کردن دارم و نه نقاشی کردن. این چند سال اخیر هم که کرونا بود و با سنی که من داشتم، نمیتوانستم بازی کنم.

مرگ روح الله مفیدی بازیگر سریال دایی جان ناپلئون
مرگ روح الله مفیدی بازیگر سریال دایی جان ناپلئون/عکس پایین: فیلم #حسن_سیاه؛ کاظم روشن ضمیر، نصرت کریمی، روح الله مفیدی، فخری خورورش، مهناز، اردوان مفید

 




انتقاد رسانه اصلاح طلب از کارگردانی که دو بانوی بازیگر را به “کله اسب” بدل کرده!!

سینماروزان: حجم بالای آثاری که در سینمای ایران تولید میشود و عطش فراوانی که برای کارگردان شدن نزد جوانان وجود دارد سبب ساز آن میشود بخش عمده ای از محصولات سینمایی تبدیل به آثاری یکبارمصرف شوند که حتی یک نمای نزدیک دلپسند از بازیگران اصلی خود هم ندارند.

روزنامه اصلاح طلب “شرق” در تحلیلی با تأکید بر اهمیت زیبایی شناسی هنری در سینما از فیلمسازی یاد کرده که با عملکرد غلط خود دو بانوی بازیگر را به کله اسب شبیه ساخته.

متن تحلیل “شرق” را بخوانید:

می‌گویند روزی فیلم‌ساز تازه‌کاری نزد جان فورد -برخی هم معتقدند هاوارد هاکز- رفت و پرسید استاد، به نظر شما زیباترین و جذاب‌ترین نمایی که می‌شود گرفت، چیست؟ استاد در پاسخ گفت: «کلوزآپ؛ بروید و از چهره انسان کلوزآپ بگیرید» و به‌راستی سخن استادانه‌ای است؛ چون هیچ چیزی باشکوه‌تر و گویاتر از چهره انسان نیست؛ به‌ویژه هنگامی که در نمای بسته یا همان کلوزآپ خودمان قرار گیرد؛ چون همه احساس و عواطف انسان‌ها در چهره‌ آنها متجلی می‌شود. اینکه می‌گویند قلب یا همان دل، محل تجلی عواطف است، حرف بی‌خودی است؛ وقتی کسی عاشق، غمگین، شادمان و… شود، از چهره‌اش پیداست نه از قلبش که زیر انبوهی استخوان، پوست و لباس پوشیده شده است. اینها را گفتم تا برسم به همان پیشنهاد استادانه، یعنی زیبایی‌شناسی کلوزآپ.

به‌تازگی فیلمی دیدم به نام … که شخصیت‌های اصلی‌اش دو دختر جوان بودند با بازیگری … و …؛ آدم می‌ترسد از کسی نام ببرد، مبادا دیگر کسی سراغ این بازیگران نرود و آنها مدعی شوند باعث و بانی بی‌کاریشان صاحب این قلم (کیبورد) بوده است.

چندباری این ماجرا برایم اتفاق افتاده است؛ یک بار فیلم‌ساز جوانی در پی یادداشتی که بر فیلمش نوشته بودم، با من تماس گرفت و گفت حالا پاسخ گرسنگی من و خانواده‌ام را تو می‌دهی؟ عجب قلم مؤثر و پرنفوذی داریم ما نویسندگان و خود نمی‌دانیم؛ به این فقره می‌گویند «جیب خالی و پز عالی». باری!

فیلم‌ساز جوان ما در فیلم یادشده، پی‌درپی از این دو بازیگر خوب که صورت کشیده‌ای دارند، کلوزآپ گرفته است، بدون آنکه زاویه مناسبی برای نمایش این صورت‌های کمی‌کشیده انتخاب کند و نتیجه‌اش شده است کلوزآپ‌هایی که اغلب غیرقابل‌تحمل‌اند؛ چیزی شبیه کله اسب و این ربطی به زیبایی و زشتی صورت ندارد؛ بلکه اتفاقا هر دو بازیگر از وجاهت منظر برخوردارند. این به نحوه نگاه‌کردن ما ربط پیدا می‌کند که قدما فرموده‌اند لیلی را باید از دریچه چشم مجنون دید؛ این چشم مجنون، همان زاویه درست و شکیل است.

هم‌سن‌و‌سال‌های من یادشان هست بازیگرانی را که صورت نه‌چندان زیبایی داشتند، اما در روزگار خود بسیار محبوب بودند. یکی چارلز برانسون آمریکایی و دیگری ژان پل بلموند که هر دو صورتی دفرمه و به‌اصطلاح عوام کج‌و‌کوله داشتند، اما روی پرده دلنشین و جذاب می‌نمودند؛ چون کارگردان‌هایی که با این دو کار می‌کردند، لابد می‌دانستند صورت آبله‌روی برانسون و لب‌و‌لوچه آویزان بلموند ممکن است باعث اشمئزاز تماشاگر شود؛ بنابر‌این با مطالعات عمیق به این نتیجه رسیده بودند که از چه زوایایی این دو کله ناموزون و نازیبا را روی پرده بزرگ سینما بیندازند تا تماشاگر زشتی و کج‌وکولگی آنها را نبیند و البته در کنار این تمهید تکنیکی، باید از عنصر عادت هم یاد کرد. اگر دقت کرده باشید، اغلب رجال سیاسی و غیرسیاسی که شب و روز تصویرشان در رسانه‌ها به رخ تماشاگران کشیده می‌شود، چهره‌هایی نامتوازن و بدریخت دارند؛ یکی چشمانش فلان است و دیگری بینی‌اش چنان است و قس‌علی‌هذا؛ ولی از بس تصویرشان را می‌بینم، کم‌کم عادت می‌کنیم به اینکه زشتی‌ها و نواقص موجود در وجناتشان را نبینم و فکر کنیم خیلی هم بد نیستند و کم‌کم خوشمان هم بیاید، این خاصیت تصویر است که فریب می‌دهد و حقنه می‌کند.

بر فیلم‌سازان جوان واجب است پیش از ساختن نخستین فیلمشان، یک دوره زیبایی‌شناسی کلوزآپ را از راه دیدن آثار کلاسیک سینما بگذرانند تا تماشاگر آثارشان هنگام دیدن نمای درشت شخصیت‌ها روی پرده یا قاب تلویزیون، دچار چندش نشود.




درگذشت حسین شهاب بازیگر سینما

سینماروزان: حسین شهاب بازیگر سینما و تلویزیون درگذشت.

به گزارش سینماروزان این بازیگر که به دلیل مشکلات کلیوی و نارسایی کبد در بیمارستان بستری بود، در بیمارستان محب کوثر درگذشت.

این هنرمند در فیلم‌های مختلفی چون «ماموریت»، «برزخی‌ها»، «بازداشتگاه» و… به ایفای نقش پرداخته بود.




درگذشت «خالو قربان» فیلم «میرزا کوچک خان»+عکس

سینماروزان: سیروس قهرمانی بازیگر، نویسنده و کارگردان سینمای ایران یکشنبه شب هجدهم تیرماه در بیمارستان فیروزگر درگذشت.

به گزارش سینماروزان قهرمانی فعالیت سینمایی را با نگارش در مطبوعات سینمایی آغاز کرد.

قهرمانی از اوایل دهه چهل در کنار قلم زدن به عنوان بازیگر وارد سینمای ایران شد و در آثاری همچون “جدال بخاطر عشق”، “عذاب مرگ” و “وقتی که آسمان بشکافد” ایفای نقش کرد.

در سالهای پس از انقلاب هم قهرمانی علاوه بر نگارش گاه و بیگاه متون سینمایی در آثاری مثل “شاهرگ”، “سردار جنگل” و “میرزا کوچک خان” ایفای نقش کرده بود. او در “سردار جنگل” و “میرزا کوچک خان” در نقش “خالو قربان” ظاهر شده بود.

او در میانه دهه پنجاه فیلمی با نام “مرد ناآرام” را هم با بازی رضا بیک ایمان وردی و ملوسک در نقشهای اصلی ساخت. سریال “ببخشید” که سریال نوروزی تلویزیون در میانه دهه پنجاه بود از دیگر ساخته های اوست.

سیروس قهرمانی
سیروس قهرمانی
پوستر "سردار جنگل"-قهرمانی از چپ نفر است
پوستر “میرزا کوچک خان”-قهرمانی از چپ نفر سوم است



ادعای یک رسانه⇐ازدواج عروس سابق علی پروین با یک بازیگر-خواننده-کارمند جشنواره!!! +عکس

سینماروزان: اشکان خطیبی در سالهای اخیر سعی کرده در کنار بازیگری و خوانندگی به مدیریت پردیس چارسو و البته کارمندی برای جشنواره بین الملل فجر بپردازد.

به گزارش سینماروزان به تازگی خبرگزاری «جام» گزارش داده که این بازیگر-خواننده-کارمند جشنواره با آناهیتا درگاهی هنرمند نقاش و عروس سابق علی پروین ازدواج کرده است.

متن گزارش «جام» در این باره را بخوانید:

آناهیتا درگاهی هنرمند نقاش معروف و شناخته شده ای است که گالری های وی همیشه با سیل جمعیت و طرفدار مواجه بوده است. اخیرا وی با اشکان خطیبی بازیگر سینمای ایران ازدواج کرده است.

آناهیتا درگاهی با عروس علی پروین شدن حسابی معروف شد. چندی پیش خبر ازدواج آناهیتا درگاهی با محمد پروین پسر علی پروین منتشر شد اما چندی نگذشت که این ازدواج همراه با طلاق پایان یافت؛ البته طلاق این دو زوج به همین راحتی نبود همراه با کلی جنجال بر سر مهریه و حق طلاق محمد پروین به پایان رسید. آناهیتا درگاهی برای نقد کردن مهریه اش خانه ۳۰۰ میلیونی محمد پروین را فروخت. این خبر باعث شد که محمد پروین اعلام کند من همسرم را دوست دارم و هیچ وقت طلاقش نمی دهم! ماجرای آنها همانطور در حال پیچ و خم بود تا اینکه خبر طلاق رسمیشان رسانه ای شد.آناهیتا درگاهی از هنرمندان مطرح ایرانی به حساب می آید؛ حرفه اصلی درگاهی نقاشی می باشد تا به الان سه نمایشگاه در یکی از بهترین مناطق تهران یعنی کاخ نیاوران برگزار کرده است.

خبر طلاق آناهیتا درگاهی هنوز از تب و تاب نیفتاده بود که خیلی سریع خبر ازدواجش با بازیگر مطرح ایرانی اشکان خطیبی منتشر شد. اشکان خطیبی با حضور در برنامه «گپ» که از وی سوال شد چگونه با همسرت آشنا شدی؟ در جواب گفت: من با همسرم دوست بودم کم کم به هم علاقه مند شدیم آخرش هم دل من رو دزدید و ازدواج کردیم.

اشکان خطیبی و آناهیتا درگاهی
اشکان خطیبی و آناهیتا درگاهی

 




بازیگر معروف سینما؛ متهم به قتل راننده جوان!!!

سینماروزان: بازیگر معروف سینما که در کورس شبانه با یک خودرو «تویوتا کمری» مرد جوان راننده را به کام مرگ کشانده بود، با حضور در دادگاه به دفاع از خود پرداخت.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “ایران” مدتی قبل خبر تصادف خودروی کمری با یک خودروی شاسی‌بلند گران‌قیمت و مدل بالا به پلیس و اورژانس اعلام شد. بلافاصله نیز مأموران وارد عمل شدند و با حضور در محل حادثه مشخص شد در پیچ تند یکی از خیابان‌های شمال پایتخت خودروی شاسی بلند، از سمت راست راننده با خودروی تویوتا تصادف کرده که سرنشین تویوتا نیز به شدت آسیب دیده بود.

مرد جوان مصدوم بلافاصله به بیمارستان منتقل شد ولی او به علت شدت جراحات وارده جان سپرد.

در تحقیقات صورت گرفته توسط مأموران راهنمایی و رانندگی مشخص شد مقصر این تصادف راننده خودروی شاسی‌بلند است که یکی از بازیگران معروف سینما و تلویزیون است. سپس برای بازیگر جوان که در این حادثه نقش داشت پرونده‌ای به اتهام قتل غیرعمد تشکیل و پس از تکمیل تحقیقات به دادگاه ارجاع شد.

این بازیگر با حضور در دادگاه گفت: نیمه‌شب به خانه برمی‌گشتم که راننده تویوتا کمری با من کورس گذاشت و در یک پیچ تند، کنترل خودرو را از دست دادم و با پهلوی راست خودروی تویوتا تصادف کردم. شدت تصادف به حدی بود که باعث مرگ سرنشین جوان خودرو شد اما از این حادثه بسیار ناراحت هستم ولی تأکید می‌کنم در زمان وقوع حادثه وضع جسمی بدی نداشتم.

این درحالی است که تحقیقات صورت گرفته در صحنه حادثه حکایت از آن داشت که بازیگر جوان وضع جسمی عادی نداشته است.




دستگیری نویسنده-بازیگر گروه مهران مدیری در یک پارتی مختلط

سینماروزان: شب گذشته نويسنده و بازيگر آثار طنز تلویزیونی در يك پارتي مختلط دستگير شده است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “فارس” اين نويسنده و بازيگر مشهور اقدام به برگزاري پارتي مختلط در منزلش كرده بود كه ماموران ناجا با دريافت حكم قضايي اقدام و حاضرين در پارتي را دستگير كردند.

در منزل اين فرد مشروبات الكلي نيز كشف شده است.
در لحظه انتشار اين خبر دستگير شدگان در حال انتقال به دادسرا براي انجام مراحل قضايي بوده اند.
اين بازيگر نويسنده مشهور سابقه همكاري با رامبد جوان و مهران مديري را در كارنامه خود دارد و البته حضورش در مسابقه بهترین استندآپ کمدین فصل قبل “خندوانه” سبب ساز بهره برداری برخی سیاست‌زدگان شد!
گفته می شود این نویسنده دستگیرشده سابقه ابتلا به بیماری “ام.اس” را هم داشته است و سالها پیش به هنگام حضور پیمان قاسم خانی در یک نشریه هفتگی از طریق وی شرایط حضورش در گروه نویسندگان مدیری را فراهم آورده است.



مهران مدیری، سازشکار یا منفعت طلب؟ بازیگر یا بازیچه؟

سینماروزان: مهران مدیری بازیگر است یا بازیچه؟ سازشکار است یا منفعت طلب؟

دو فراز دیده شده از زندگی او را مرور می کنیم بلکه بتوان به این واسطه فرازهایی از آینده را حدس زد.

فراز اول. 26 آذر 92
چند ماه بعد از انتخابات 92 و روی کار آمدن دولت موسوم به اعتدال، مهران مدیری با رایزنی فراوان شرایط حضور محمدجواد ظریف در پشت صحنه سریال آیتمیک “شوخی کردم” را فراهم کرد و کوشید این حضور را مجالی کند برای احیای مجدد خود که با “ویلای من” نتوانسته بود توجهی را برانگیزد؛ البته که در نهایت حاصلی مثبت تر از قبل نصیب “شوخی کردم” و بعدتر “عطسه” نشد و شکست مالی این سریالها و عدم توانایی مدیری در جلب تهیه کننده از شبکه خانگی موجب بازگشت به رسانه ملی شد.

فراز دوم. 26 آذر 95
چند ماه قبل از انتخابات 96 و حذف احتمالی اعتدالیون از پاستور، مهران مدیری در برنامه تلویزیونی “دورهمی” عباراتی را با استفاده از واژگان “سازشکاری”، “جرات” و “منفعت طلبی” بیان کرد که بسیاری مخاطب آن را دولت یازدهم دانستند و هدف مدیری را نقد دولتمردانی دانستند که هست و نیست ایران را به برجام گره زده بودند! دولتمردانی که در راس آنها همان ظریفی قرار دارد که سه سال قبل مدیری باذوق و شوق، تصاویر حضور او در پشت صحنه سریالش را رسانه ای کرده بود.

فراز سوم. 26 آذر 96
چند ماه بعد از انتخابات 96…؟؟؟

فراز چهارم.26 آذر 99
چند ماه قبل از انتخابات 1400…؟؟؟
.
.
.
؟!




بازیگر نقش حضرت موسی(ع) چه کسی است؟

سینماروزان: کارگردان سریال «حضرت موسی(ع)» گفت که برای ایفای نقش این پیامبر از فردی که سابقه بازیگری ندارد استفاده می‌کنند.

به گزارش سینماروزان جمال شورجه کارگردان سینما و تلویزیون درباره سریال «حضرت موسی‌(ع)» به “مهر” گفت: این سریال در مرحله پیش از پیش‌تولید قرار دارد و امیدوارم با تأمین منابع مالی به زودی بتوانیم ضمن تهیه کتابچه جامع راهبردی، آن را بسازیم.

وی عنوان کرد: بازیگران این مجموعه تلویزیونی ترکیبی از بازیگران شاخص ایرانی و بازیگران جهان اسلام خواهند بود یعنی ما از بازیگران سوری، مصری، لبنانی و ترکیه‌ای استفاده خواهیم کرد که همگی آنها از بازیگران شاخص خواهند بود.

وی ادامه داد: تمام صحنه‌های این سریال در ایران فیلمبرداری می‌شود و در شهرک دفاع ‌مقدس نیز به ضبط خواهیم پرداخت.




قطب‌الدین صادقی: بسیاری از آموزشگاه‌های بازیگری دکانند و صرفا برای کاسبی راه افتاده‌اند/جوانان به سراغ خرید نقش نروند

سینماروزان: در همه این سال‌ها تب و تاب بازیگری در جامعه ما سیر صعودی گرفته واین شوق بیشتر ریشه دارد در توهمی به نام همراهی ثروت و شهرت با بازیگران! توهمی پوشالی که البته به شدت هم به علاقمندان دوآتشه بازیگری ضربه می زند.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “صبح نو” بازیگری، مانند تمامی رشته‌های هنری دیگرعلاوه بر استعداد ذاتی، به دانش آکادمیک و البته کسب تجربه و آغاز از پایین و پله پله بالا رفتن نیاز دارد.
این الگو اما چنان که باید از سوی جوانان رعایت نمی‌شود و کم نداریم بی ربط‌ترین کسانی را که در این حیطه، می‌کوشند همان گونه که با صرف هزینه‌های جراحی به تغییر شکل ظاهری و کاهش یا افزایش وزن خود دست می‌زنند، با خرج هزینه‌های هنگفت به خرید نقش‌هایی ولو جزیی دست می‌زنند تا دیده شوند.

در بازیگری یادگیری و تمرین حرف اول را می زند
آقای قطب الدین صادقی از بازیگران و مدرسان بازیگری ایران است که تقریباً در هر سه مدیوم سینما، تئاتر و تلویزیون تجربیات قابل تأملی دارد و علاوه بر همه اینها برخی از مهمترین چهره‌های بازیگری دو دهه اخیر از آقایان فرهاد اصلانی، سعید آقاخانی، مهران مدیری و رضا عطاران تا خانم آزیتا حاجیان از هنرجویان وی بوده‌اند.  صادقی که هنوز هم می‌کوشد با تدریس، بازیگر تربیت کند درباره تب علاقمندی به بازیگری و بهترین راه برای بازیگر شدن گفت: دیده شدن، تمنایی است که ریشه در اعصار دارد و بازیگری هم یکی از راه‌های دیده شدن است اما حقیقت آن است برای بازیگر شدن باید نخست بازیگر زاده شد و سپس کوشید با تمرین و تمرین و تمرین رشد کرد.
وی ادامه داد: در بازیگری، آموزش، یادگیری و تمرین حرف اول را می‌زند و مسلماً اگر کسی بخواهد موفق و ماندگار باشد بهتر از هر جای دیگر رفتن به سراغ تئاتر است. کسی که می‌خواهد بازیگر شود بهتر است اول از تئاتر شروع کند چون در کنار تحصیل آکادمیک، بهترین فضا برای آموزش، یادگیری و تمرین، صحنه تئاتر است.
بازیگر آثاری نظیر «آدمکش» و «گزارش یک قتل» با اشاره به موفقیت اغلب بازیگران تئاتر در مدیوم‌های دیگر اظهار داشت: در حال حاضر سینمای ما هر چه در زمینه استاد، پیشکسوت و بازیگر خوب دارد از صحنه تئاتر است. تئاتری‌های اصیل‌اند که باعث ارتقای هنر بازیگری شده‌اند و البته تبدیل شدن به بازیگر تئاتر فقط و فقط با مرارت به دست می‌آید.

آموزشگاه‌هایی که برای کاسبی راه افتاده‌اند
صادقی درباره اینکه آموزش بازیگری در آموزشگاه‌های آزاد چقدر می‌تواند در تربیت بازیگر مؤثر باشد، اظهار داشت: آموزشگاه داریم تا آموزشگاه. مشکل اینجاست که بسیاری از این آموزشگاه‌ها، مغازه‌اند و مدرسان آنها نه فقط استاد نیستند بلکه برخی از آنها خودشان هم به اندازه شاگردانشان کاربلد نیستند.
وی ادامه داد: کم نداریم آموزشگاه‌هایی که حتی مدیران آنها تجربه و سواد آموزشی ندارند و خیلی از آنها این تشکیلات را فقط برای کاسبی راه انداخته‌اند.

اول باید خاک صحنه را خورد
قطب‌الدین صادقی با اشاره به حضور روزافزون بازیگران تئاتر در سینما و تلویزیون گفت: به هر حال بازیگری تئاتر کار ساده‌ای نیست. ممکن است یک دهه کارکنی و حتی اسمت را هم کسی نداند اما صبر که داشته باشی یقیناً از سینما و تلویزیون سراغت می‌آیند و آنجاست که می‌توانی بر صحنه مستولی شوی. وی ادامه داد: به نظر من در انتخاب بازیگر برای پروژه‌هایی که نتیجه نهایی کار برایشان مهم است اگر در مرحله اول از بچه‌های تئاتر استفاده شود خیلی بهتر است و یقیناً در این انتخاب، عوامل سازنده فیلم اعم از تهیه‌کننده، کارگردان و غیره ضرر نخواهند کرد زیرا این حقیقت که اول باید خاک صحنه را خورد صحت دارد و حتماً نتیجه کار را بهتر خواهد کرد.

چالش بازیگری از کجاست؟
بازیگر آثاری تاریخی مانند «کلاه پهلوی» و «یتیم خانه ایران» با اشاره به اینکه برای بازیگری نمی‌توان مدیوم قائل شد، اظهار داشت: بازیگری هنر است و همه چیز از صحنه تئاتر شروع می‌شود. تئاتر می‌تواند از لحاظ استعداد یک بازیگر را به چالش بکشد و اگر قرار باشد که بازیگری مدیوم خاص خودش را داشته باشد باز هم سرآغاز آن باید از تئاتر باشد. توانمندی یک بازیگر از آنجایی است که سرفصل زندگی هنری خود را از صحنه تئاتر به دست می‌آورد و در این مسیر بازیگرانی ماندگار و موفق خلق خواهند شد.
وی خاطرنشان ساخت: با این حال متأسفانه این روزها قیافه و تیپ و رنگ چشم و ابرو، مسأله برخی سرمایه‌گذاران فعالیت‌های مقطعی شده است.

جوانان سراغ خرید نقش نروند
قطب الدین صادقی با تأکید دوباره بر اینکه بهترین مجال برای تربیت بازیگر درجه یک همان تئاتر است گفت: به جوانان صراحتاً می‌گویم همان قدر که تبدیل شدن به یک نقاش زبردست نیاز دارد به وقت گذاشتن و نه هزینه کردن برای خریدن تابلوی نقاشی، در بازیگری هم به جای اینکه خام ماجراهایی مانند بازیگر-اسپانسر و خرید نقش‌های هنروری شوند بهترین راه آن است که از یک طرف دانش آکادمیک خود را در هنر بازیگری بالا ببرند و از طرف دیگر درگیر کار تئاتر شوند.
این مدرس خاطرنشان ساخت: تئاتر، سازنده است و فقط دو سه ماه زحمت می‌کشید، اتود می‌زنید و تمرین می‌کنید که در روی صحنه بتوانید نقش را در بیاورید آن هم به‌طور زنده و در مقابل تماشاگران و در وضعیتی که کوچکترین اشتباه، قابل بازسازی نیست. در سینما تمرین چندانی وجود ندارد و در لحظه نقش اجرا و جلوی دوربین بازی می‌شود و اگر هم اشتباهی رخ داد، حتی برای چندمین بار، قابل بازسازی است و امکان اجرای دوباره آن وجود دارد ولی تئاتر بی‌رحم است و فرصت اشتباه را از بازیگر می‌گیرد و همین است که تئاتری‌های حرفه‌ای می‌توانند سکانس به سکانس دشوارترین پروژه‌های سینمایی را از آن خود کنند.




روایت جالب سیروس الوند از همکاری با بهروز وثوقی و نگاهش به بازیگران “دلال‌”پرور

سینماروزان: سیروس الوند کارگردان قدیمی سینمای ایران که سابقه فعالیت هم قبل و هم بعد از انقلاب اسلامی را داشته است در گردهمایی دستیار کارگردانان و برنامه ریزان سینمای ایران با اشاره به وظایف دستیاران کارگردان در سینمای ایران به روایت از همکاری با بهروز وثوقی پرداخت.

به گزارش سینماروزان الوند گفت: همه تصورشان  این است که کار با سوپراستارها دشوار است در حالی که این‌طور نیست. کار با کسی سخت است که تصور می‌کند سوپر استار است!

این کارگردان که در فیلم “نفس بریده” از بهروز وثوقی به عنوان بازیگر اصلی خود استفاده کرده بود، ادامه داد: من با بهروز وثوقی کار کردم و کار با او دشوار نبود اما کسی که فکر می‌کرد که بهتر از بهروز وثوقی است کار با او دشوار بود بنابراین هرکسی تصور هویتی را داشته باشد که ندارد، کار با او سخت است.

نفس بریده
نفس بریده

برخی بازیگران از دستیاران کارگردان “دلال” درست کرده اند!

الوند در ادامه گفته های خود با اشاره به یکی از مشکلات حرفه دستیاران کارگردان اظهار کرد: عملا برنامه‌ریزی دستیار کارگردان را به دستیار بازیگران تبدیل‌ می‌کند. دستیاران باید روشن کنند، دستیاری مسیر است یا مقصد؛ نمی‌توان گفت که حتما مسیر است زیرا که دستیار حتما به کارگردان تبدیل نمی‌شود و نمی‌گویم که مقصد است چون دستیاری بی بها می‌شود.

این کارگردان متذکر شد: تعریف من از دستیار کارگردان این است که اگر روزی کارگردان حضور نداشت، تهیه کننده این اعتماد را به دستیار داشته باشد که پروژه را پیش ببرد، این کار دستیاری است نه هماهنگ کننده بازیگران و برخی از بازیگران از دستیاران، دلال‌هایی درست کرده‌اند در مسیر خیانت به سینمای ایران.

وی در ادامه گفت:  این مافیا که می‌گویند مافیای تهیه و توزیع حرف مُفت است. بخش قابل توجه مافیا در سینما توسط بازیگران اتفاق می‌افتد که برخی از برنامه‌ریزها به صورت ناخودآگاه به این بازیگران کمک می‌کنند.




هنرپیشه‌ای که “تور لیدر” شده⇐ ۲۰ تا ۳۰ میلیون می‌دهند که هنرور فیلم شانه تخم‌مرغی شوند!/سر کلاس به‌جای تدریس بازیگری، خاطره می‌گویند و وقت مردم را تلف می‌کنند

سینماروزان/علی کیانی‌موحد-شقایق ایروانی: سیاوش مفیدی از جمله بازیگرانی است که خیلی کم در مطبوعات حضور داشته و گفتگو می کند. به همین دلیل گفتگوهای خیالی با وی در فضای مجازی زیاد دیده شده و شایعات جالبی هم درباره زندگی اش وجود دارد.

به گزارش سینماروزان همین موضوع بهانه ای بود تا با وی درباره این شایعات و فضای مجازی همکلام شویم و او نیز کوشید در این گفتگو درباره همه شایعات و شبهه هایی که درباره زندگی شخصی و حرفه ای وی وجود دارد حرف بزند.

متن کامل گفتگوی سیاوش مفیدی که بیش از هر چیز به واسطه مجموعه هایی مانند “خنده بازار” و “شکرآباد” شناخته می شود را بخوانید:

*علاوه بر شهرت و محبوبیتی که دارید، اطلاعات ضد و نقیض فراوانی درباره تو در رسانه ها و فضای مجازی وجود دارد. می خواهیم کمی درباره این موضوع گپ بزنیم.

(با تعجب) واقعا اینگونه است؟!

*بله! مثلا اینکه دختر دارید…

ندارم! (کمی فکر می کند) الان یادم افتاد! عکسی از من در سایتهای مختلف منتشر شد که کنار همسرم و پسرم و دختر خواهر همسرم ایستاده بودم و گفتند که دختر من است! در مصاحبه ای که آن روز انجام دادم وی هم حضور داشت و در عکس کنارمان ایستاد. دو پسر دارم. علی 15 ساله و سام هم 15 ماهه است.

*پس چرا مردم می گویند دخترتان است؟!

مردم که همه چیز می گویند. چندی پیش عکس خودم و همسرم را در اینستاگرام منتشر کردم، کامنتهای فراوانی برایم آمد که مگر نعیمه نظام دوست همسرت نیست، پس کنار این خانم چه می کنی؟! ماجرا از آنجا آب می خورد که اواخر دهه هفتاد در یک سریال با نعیمه نظام دوست در نقش زن و شوهر همبازی بودیم. در آنجا اسم کاراکترهایمان با اسم خودمان یکی بود و به همین دلیل برخی از مردم فکر می کردند ما واقعا زن و شوهر هستیم. از این دست شایعات پشت سر بسیاری از مردم هستند. برخی مواقع دلم می خواهد اینستاگرام را ببندم و از فضای مجازی دور شوم تا از این حرفها دور باشم اما نمی توان اینکار را انجام داد. فضای مجازی حسنهای خاص خود را نیز دارد.

*امروز اینستاگرام و تلگرام راه ارتباطی بین هنرمندان و طرفدارانشان شده است. این موضوع را قبول دارید؟

خیر، اصلا این حرف را قبول ندارم. به جرات می گویم بیش از نوددرصد هنرمندان اصلا جواب طرفدارانشان را در فضای مجازی نمی دهند. ارتباطی هم که شما می گویید یکطرفه هست. یعنی آن چهره معروف عکس یا ویدیویی از خودش در فضای مجازی پخش می کند تا بیشتر دیده شود. از سوی دیگر متاسفانه اینستاگرام تبدیل به فضایی شده برای فحاشی! به فرض شما عکس یک گل در صفحه شخصی تان می گذارید. یک نفر زیر عکس ناسزا می دهد که این چه عکسی است؟! فرد دیگری به حمایت از شما با فحاشی جوابش را داده و یک جنگ تمام عیار راه می افتد! واقعا فضای مجازی این روزها در ایران فضای سالمی نیست. برخی مواقع دعا می کنم کاش در ایران هم مانند چین، اینستاگرام را فیلتر می کردند.

*در جریان این هستید که برخی از هنرمدان طرفدار مجازی در اینستاگرام خریداری کرده اند؟!

بله، در جریان این موضوع هستم.

*به نظرتان چرا برخی از هنرمندان دنبال خرید طرفدار هستند؟

سوالتان را با یک سوال پاسخ می دهم. به نظرتان چرا فردی بازیگر می شود؟!

*نمی دانم. چرا؟!

برای آنکه دیده شود! سالهای پیش مستندی درباره بازیگری دیدم که فکر کنم آقای کیارستمی یا مهرجویی در آن گفت بازیگر عاشق چهره اش هست و به همین دلیل جلوی دوربین می رود و هرفردی جز این بگوید دروغ گفته است! همه انسانها علاقه دارند دیده شوند. امروزه به واسطه همین شبکه های مجازی برخی از مردم از بازیگران هم مطرح تر هستند. اینکه یک هنرمند برای خود طرفدار مجازی می خرد تا صفحه اش از یک میلیون طرفدار به دو میلیون برسد، برای آن است که به دیگران بگوید من هوادار بیشتری داشته و بیشتر دیده می شوم. البته باید بگویم همه هنرمندان ما اینگونه نیستند.

*برای من جالب است که دیمیتریو آلبرتینی، هافبک سابق میلان و تیم ملی ایتالیا، در اینستاگرام تنها 1400 طرفدار دارد.

برای آنکه در آنجا ارزش انسانها به تعداد طرفدارانشان در فضای مجازی نیست! من به واسطه شغل دیگرم یعنی راهنمای تور بودن، با بسیاری از گردشگران خارجی در ارتباط هستم. شاید باورتان نشود که نود درصد آنها اینستاگرام یا تلگرام و این قبیل برنامه ها را ندارند. در ایران همه خود را درگیرفضای مجازی کرده اند. به نظرم این داستان به مشکل فرهنگی بازمی گردد. به همین دلیل هم هست که فحاشی در فضای مجازی در ایران بیشتر از سایر کشورهاست. با همه آدمهای دنیا متفاوت هستیم!

*برخی دوستان هنرمند در کار خرید و فروش لایک و کامنت و درآمدزایی هستند.

(باتعجب)واقعا؟! باورم نمی شود. یعنی یک بازیگر لایک و کامنت می فروشد؟! برای اولین بار چنین حرفی می شنوم. من که از کسی برای لایک و کامنت پول نمی گیریم(می خندد) فکر کنم با این حساب برخی از دوستان درآمد بالایی از فضای مجازی پیدا کرده اند. (باخنده) برای من هم می شود مشتری پیدا کنید؟!

*تا به حال اسم خودت را در گوگل جستجو کردید؟!

چند بار!

*به اطلاعات عجیب و غریبی هم برخورد کردید؟!

بله! زمانی که در خنده بازار مشغول بازی بودم، یکی از همکاران مطبوعاتی شما با من گفتگویی کرد و در مقدمه آن نوشت من متولد چالوس هستم، در حالیکه من متولد تهرانم! همین یک جمله این همکار شما که واقعا نمی دانم برای چه آنرا نوشته بود، در تمام اینترنت پخش شد و هنوز هم مردم من را در خیابان می بینند در اینباره صحبت می کنند. برای من جالب بود که یک خط نوشته در رسانه چقدر می تواند در افکار مردم تاثیرگذار باشد. یه جز این نوشته بود امیدوارم شهاب عباسی سالیان سال زنده باشد و من برای وی کار کنم و … نمی دانم چرا این حرفها را از زبان من نوشته بود؟!

*چرا باید یک نفر خیالی با شما صحبت کند؟

شاید به دلیل اینکه خیلی اهل گفتگو نیستم. چراکه حرف زیادی برای گفتن ندارم.

*شما که گفتید یک بازیگر علاقه به دیده شدن دارد.  یکی از راههای دیده شدن همین گفتگوهاست. پس چرا از آن فراری هستید؟!

به دلیل اینکه در یک گفتگو باید حرفی برای زدن باشد، وقتی من در کاری حضوری ندارم پس به چه دلیل باید گفتگویی کنم؟!

سیاوش مفیدی
سیاوش مفیدی

*شاید سوال دوستان مطبوعاتی همین باشد. چرا در کارها حضور ندارید؟

برای اینکه به من پیشنهاد کار نمی شود! ممنوع الکار هم نیستم. همین چند هفته پیش مهمان یک برنامه در شبکه دو بودم اما فکر کنم بازیگر خوبی نیستم که به من پیشنهاد زیادی نمی شود. آنهایی که کار می کنند به طور حتم بهتر از من هستند و به همین دلیل است که آنها در اکثر کارها حضور دارند و من خیر!من از کسی طلب ندارم و هرکسی دوست دارد با من کار می کند و هرکسی دوست ندارد خیر!

*برخی دوستان از وجود مافیا و باند صحبت می کنند…

باند که برای فرودگاه است! حرف برخی از دوستان را قبول ندارم. چطور تا مشغول به کار هستند و پروژه های مختلف به آنها پیشنهاد می شود و بازی می کنند حرف از باند و مافیا نمی زنند و تا بیکار می شوند به این نتیجه می رسند که باندهای مختلف اجازه فعالیت به آنها را نمی دهند؟!

*خود شما پیشنهاد نداشتید که درصدی به آنها بدهید تا به شما نقش دهند؟

هیچوقت! هیچوقت چنین پیشنهادی نشده و من هم درباره آن حرفی نشنیده ام. شاید مشکل از من است که به من پیشنهاد بی شرمانه نمی‌دهند!(می خندد)

*از دوستان مطبوعاتی هم پیشنهادی نداشتید؟

اینکه پول بدهم با من مصاحبه کنند یا عکس روی جلد بزنند؟! نه، اصلا از این حرفها هم نشنیده ام. اما از برخی همکاران شنیده ام که این اتفاقات می‌افتد. در واقع باید بگویم زمانی ناراحت می شدم که چرا من بازی نمی کنم اما این روزها دیگر عادت کرده ام! به این نتیجه رسیده ام که انگار هر فردی تاریخ مصرفی دارد و ممکن است این تاریخ برای من به انقضا رسیده باشد.

*حس نمی کنید این روزها کمتر از قبل مردم شما را می شناسند؟

نه، مردم هنوز هم در خیابان من را می شناسند اما باید قبول کرد توجهات کمتر شده است. وقتی در تلویزیون برنامه دارید مردم به شما بیشتر توجه می کنند و برایشان جذاب تر می شوید اما وقتی چند مدت برنامه نداشته باشید، از کانون توجه مردم دور خواهید شد. ایرادی به مردم نباید گرفت و این اتفاق برای همه می افتد. البته این روزها که مردم کمتر تلویزیون می بینند،حرف از تلویزیون یعنی صداوسیما و ماهواره!

*سیاوش مفیدی از فراموش شدن نمی ترسید؟

خیر! من را بشناسند و یا نشناسند، چه اتفاقی برای من می افتد؟ امروز به این نشناختن عادت کرده ام. سختی های زیادی داشت تا به این شرایط برسم اما این روزها دیگر شهرت و شناخته شدن برایم مهم نیست. اینکه مردم دوستت داشته باشند موهبتی الهی است. این همه آدم که ناشناس هستند، زندگی نمی کنند؟ جوانی ام را برای این کار گذاشتم و این همه تجربه دارم اما وقتی نمی خواهند از من استفاده کنند که نمی توانم به کسی اصرار کنم.

*کلاس بازیگری نخواستید برگزار کنید؟

هیچوقت! دوست ندارم عده ای را بدبخت کنم(می خندد)کلاس بازیگری به چه دردی می خورد؟! مگر به آنها در این کلاس چه چیزی یاد می دهند؟ هیچ چیز!

*شما خودت در کلاسهای سمندریان حضور داشتید و بازیگر شدید.

سمندریان با همه تفاوت داشت. کلاسهایش مثل کلاسهای امروز نیست. به من پیشنهاد تدریس زیاد شد اما قبول نکردم چون چیزی برای ارائه کردن به شاگردان نداشته و بهتر است بگویم بلد نیستم بازیگری را تدریس کنم. مانند برخی از دوستان هم نیستم که سرکلاس به جای تدریس بازیگری، خاطره بگویم و وقت مردم را تلف کنم!

*تب و تاب بازیگری که این روزها به شدت زیاد است. به نظر شما می ارزد برخی پول زیادی خرج کنند و بازیگر شوند؟

به طور حتم برای برخی می ارزد. خود شما سر لوکشین تله فیلمی که در آن بازی می کردم، حاضر بودید. برخی چهره های جدید را خودتان مشاهده کردید. آنها افرادی بودند که بیست یا سی میلیون پول به تهیه کننده داده بودند تا نقشی به آنها داده شود! آن فرد به چه امیدی بیست یا سی میلیون پول داده تا در یک فیلم شانه تخم مرغی که شاید صدنفر هم آنرا خریداری نکنند، حضور پیدا می کند؟! به نظر دوست دارد بین خانواده و دوستانش کلاس گذاشته و بگوید بازیگر است! متاسفانه از این دست افراد بسیار زیاد شده اند. هیچ کجای دنیا اینقدر علاقمند به بازیگری وجود ندارد. واقعا نمی دانم چرا مردم دوست دارند معروف شوند؟! مگر این معروف بودن چه مزیتی برای شما دارد؟!

*خود شما یک آدم معروف هستید، این معروف بودن سود فراوانی برای شما داشته است؟

(باخنده) بیشتر برعکس بوده. جایی برای خرید می روید و فروشنده جنس پانصد هزارتومانی را به شما هشتصد هزار تومان می فروشد و شما حرفی هم نمی توانید بزنید. بارها هم شده که یک راننده تاکسی کرایه از من نگرفته و گفته چون شما من را خندانده اید، حق ندارم از شما پولی دریافت کنم. اما اینکه معروفیت حسن خاصی داشته باشد، نمی دانم! یکبار در جشنی دعوت بودم. آقای مجری برخی را به عنوان بازیگر معرفی کرد که من فکر کنم پدر آن فرد هم وی را نشناسد اما به یکباره بازیگر شده است! دلیل این رفتار را هیچوقت متوجه نمی شوم. الان در فضای مجازی برخی فکر می کنند اگر دیوانه بازی دربیاورند معروف شده و به شهرت می رسند! هرچه دیوانه بازی بیشتر، مردم بیشتر تو را می بینند! این افراد برای من اصلا قابل درک نیستند.

*با این حساب اجازه می دهید پسرتان بازیگر شود؟

خیر! امیدوارم این اتفاق نیفتد و فعلا بیشتر به فوتبال علاقه دارد تا بازیگری! البته من نمی توانم جلوی علاقه شخصی اش را بگیرم اما در کل دوست ندارم سمت بازیگری برود.

*در یکی از گفتگوهایی که از سمت شما منتشر شده نوشته بودند که از وقتی علی به دنیا آمده اجازه ندادید که همسرتان بازی کند!

بازی کند؟! من و همسرم در کلاسهای استاد سمندریان آشنا شده و سپس ازدواج کردیم. وی به جای بازیگری سمت گریم رفت و کار گریم را دنبال کرد. اصلا این نبوده که بخواهد بازی کند و من اجازه نداده باشم! وی چند کار گریم در تلویزیون هم انجام داد اما وقتی علی به دنیا آمد دیگر نمی توانست در کارهای مختلف حضور داشته باشد چون ترجیح ما تربیت فرزندمان بوده. این هم از آن حرفهای جالب بود!

*در نقش سردبیر در “خنده بازار” حضور داشتید…

بله، نقش می فروشه می فروشه می فروشه! آن شخصیت را از یک تهیه کننده الگوبرداری کردم! در آنجا با اهالی مطبوعات شوخی های زیادی کرده و خیلی از آن شوخی ها در فضای رسانه وجود دارد. نمی توان با قاطعیت گفت فردی خوب یا بد است. خبرنگار خوب یا بد، دکتر خوب یا بد در همه جا وجود دارد. البته اگر انتقادی از قشری شود به همه آن قشر برمی خورد، برعکس بازیگران که واقعا مظلوم واقع شده اند! هر نقد و انتقادی که بخواهند به ما می کنند و ما هم گردنمان از مو باریکتر! فلان خواننده یا فوتبالیست بازیگر می شود و مردم هیچ حرفی نمی زنند اما فقط کافی است یک بازیگر بخواند تا به وی ایراد بگیرند. نمی دانم چرا مردم به این قضیه حساسیت دارند؟!

*یک ابهام دیگر هم درباره شما وجود دارد. رشته تحصیلی شما بانکداری است

مدیریت بانکداری. البته لیسانس قبول شده بودم اما انصراف داده و مدرک معادل فوق دیپلم گرفتم.

*شغل اصلی تان این روزها هم راهنمای تور بودن است.

بله!

*اینها چه ارتباطی به بازیگری دارند؟!

بله، حرف شما درست است، هیچ ربطی به یکدیگر ندارند. البته از تورلیدری لذت می برم اما از دهه هفتاد در بازیگری بودم و به آن علاقه دارم.

*داستان بازیگر شدن شما هم جالب است.

بله، در اوایل دهه هفتاد در کلاسهای بازیگری استاد سمندریان شرکت می کردم. آن زمان برای حضور در کاری باید تست می دادید، نه مثل امروز که جای تست از راههای مختلف نقش می گیرند. یکی از دوستان با من تماس گرفت که دو جای مختلف تست بازیگری می گیرند. تست اول برای حضور در فیلم سینمایی “سفر به چزابه” مرحوم ملاقلی پور بود. به محل تست رفتم اما گفتند باید صبر کنم و در آنجا کسی نبود. نیم ساعت صبر کرده و حوصله ام سر رفت. به آنها گفتم برم دوری بزنم و برگردم! از در آنجا خارج شده و رفتم سراغ محل دوم برای تست. حسین محب اهری کارگردان یک کار کودک بود و تعدادی بازیگر می خواست. من در تست کار وی شرکت کرده و وی هم از من خوشش آمد و برای آن کار انتخاب شدم. آن زمان همه افرادی که انتخاب شدند صفر کیلومتر بودند، بهراد خرازی و مجید صالحی در آن کار همبازی من بودند. شاید اگر کمی صبر می کردم در سفر به چذابه نقش جدی می گرفتم!




انتقاد رضا عطاران از سوءاستفاده در آموزشگاه‌های بازیگری

سینماروزان: رضا عطاران بازیگر و کارگردان ایرانی که در آثارش برخی از نابازیگران و بازیگران کمتر دیده شده را به بازیگرانی شیرین و مخاطب پسند بدل کرده است اعتقادی به سیستمهای آموزش بازیگری در ایران ندارد.

به گزارش سینماروزان رضا عطاران در حاشیه نمایش فیلم «چه خوبه برگشتی» در کیش درباره‌ی ارزیابی‌اش از وضعیت هنرجویان حوزه سینما گفت: پیش‌بینی این امر بسیار سخت است زیرا تعداد متقاضیان نسبت به جمعیت کشور بسیار بالاست، این در حالی است که نیاز سینما به این حد نیست به همین خاطر گاها از این توجه مردم به سینما سوءاستفاده می‌شود.

این بازیگر  ادامه داد: برگزاری برخی از کلاس‌های آموزشی که نه کیفیت دارد و نه شرایط خوبی یکی از این نمونه‌های سوءاستفاده است. کلاس‌هایی که صرفاً در جهت درآمدزایی انجام می‌شود لذا من فکر نمی‌کنم که این‌گونه اقدامات تأثیری بر آینده سینمای ایران داشته باشد.

وی با اشاره به اینکه در آینده نیز قصدی برای آموزش بازیگری ندارد، افزود: باید شکل آموزش دچار تغییر شود، یعنی افراد برای آموزش انتخاب شوند نه اینکه هرکسی توانست پول پرداخت کند انتخاب شود و فکر کند صرفاً با این کلاس‌ها می‌تواند موفق شود.




۹۹ ضربه شلاق+۲ سال ممنوعیت از فعالیت؛ در انتظار بازیگر معروف

سینماژورنال: بازیگر مشهور تلویزیون که با شکایت دختری جوان راهی دادگاه شده بود، هر چند از اتهام تجاوز به عنف تبرئه شد اما دادگاه او را به‌خاطر ارتکاب عمل منافی عفت به تحمل شلاق و ممنوع‌الکاری محکوم کرد.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “همشهری” رسيدگي به اين پرونده از چندي قبل در دستور كار قضات دادگاه كيفري قرار گرفت. دختر جواني به دادگاه كيفري يك استان تهران رفت و مدعي شد از سوي يكي از بازيگران معروف مورد آزار و اذيت قرار گرفته است. او گفت: مدتي قبل از طريق يكي از دوستانم با بازيگر معروفي آشنا شدم و دوستم گفت كه او از من خوشش آمده و قصد ازدواج دارد. من هم گفتم اگر واقعا اين نيت را دارد بايد به خواستگاري‌ام بيايد. به اين ترتيب يك روز او همراه با مادرش به خانه‌مان آمد و در حضور پدر و مادرم از من خواستگاري كرد. از آن روز به بعد چند مرتبه با يكديگر بيرون رفتيم تا اينكه او يك شب از من براي شركت در مهماني‌اي كه در خانه‌اش گرفته بود دعوت كرد.

وی افزود: آن شب حدود ساعت11 مهماني تمام شد و به‌جز من و خواستگارم هيچ‌كس در خانه نبود. او يك ليوان شربت به من داد اما همين كه شربت را نوشيدم دچار سرگيجه و دوبيني شدم. او در شرايطي كه نمي‌توانستم از خودم دفاع كنم من را مورد آزار و اذيت قرار داد.

شاكي ادامه داد: پس از آن ديگر جوابم را نمي‌داد و گفت قصدي براي ازدواج ندارد. اين در حالي بود كه او باعث آبروريزي شده بود. به همين دليل من هم تصميم گرفتم از او شكايت كنم. دختر جوان براي اثبات اظهاراتش مداركي نيز به دادگاه ارائه كرد. از اين‌رو به دستور قاضي پرونده اين بازيگر سرشناس به دادگاه احضار شد.

هر چند اين چهره مشهور در حضور قاضي به‌طور كلي ماجراي آزار و اذيت دختر جوان را انكار كرد اما شواهد و مداركي كه عليه وي وجود داشت باعث شد قاضي براي وي قرار وثيقه سنگيني صادر كند. در شرايطي كه بازيگر مشهور قادر به تأمين اين وثيقه نبود چاره‌اي نداشت تا اين بار نه به‌عنوان بازيگر بلكه به‌عنوان يك متهم راهي زندان شود.

دومين دردسر

زنداني شدن بازيگر جوان چند روز بيشتر طول نكشيد چرا كه او سرانجام توانست وثيقه سنگيني را كه برايش درنظر گرفته بودند تأمين كند و آزاد شود. اما نمي‌دانست در بيرون از زندان چه دردسر بزرگي در انتظارش است. در شرايطي كه چند روز از آزادي موقت آقاي بازيگر مي‌گذشت وي سوار بر خودرواش در يكي از خيابان‌ها حادثه بزرگي به‌وجود آورد.

او هنگام رانندگي در جريان تصادف با خودروي ديگري كه راننده‌اش زن جواني بود باعث مرگ وي ‌شد تا دردسرهاي زندگي‌اش دوچندان شود. در چنين شرايطي اين بار وي به اتهام بي‌احتياطي در رانندگي منجر به فوت بازداشت شد و تا زماني كه نتوانسته بود وثيقه 130ميليون توماني دومين پرونده‌اش را فراهم كند، در زندان ماند.

حكم دادگاه

آقاي بازيگر در انتظار سرنوشت دومين پرونده‌اش بود كه موعد محاكمه به‌خاطر آزار و اذيت دختر جوان رسيد. قضات دادگاه هر چند بعد از بررسي محتويات پرونده اين بازيگر را از اتهام تجاوز به عنف تبرئه كردند اما او را در مورد ارتكاب عمل منافي عفت مجرم تشخيص دادند و به 99ضربه شلاق و منع از اشتغال به فعاليت‌هاي فرهنگي به‌مدت 2سال محكوم كردند.




ادعای یک خبرگزاری⇐دستگیری یک بازیگر زن با نام “خانم کاف” در پارتی شبانه!

سینماژورنال: به تازگی و در جریان ورود مأموران نیروی انتظامی به یک پارتی شبانه در کرج نزدیک به 29 نفر دستگیر شده اند.

به گزارش سینماژورنال خبرگزاری “سینماپرس” ضمن انتشار خبر این دستگیری از حضور یک بازیگر با نام خانم “کاف” در فهرست دستگیر شدگان خبر داده است.

سینماژورنال متن گزارش سینماپرس در این باره را ارائه می دهد:

در یک پارتی شبانه، ۱۲ دختر و ۱۷ پسر در یکی از باغات استان البرز دستگیر شدند.

یک منبع آگاه گفت؛ بنابر اعلام خبر به پلیس استان البرز، مبنی بر برپایی پارتی شبانه در یک ویلای شخصی، مامورین نیروی انتظامی وارد عمل شده و با ورود به این ویلا ۲۹ دختر و پسر را دستگیر کردند.

در بین دستگیر شدگان یک مرد تبعه غیر ایرانی و نیز بازیگر معروف سینما و تلویزیون، خانم «ک» نیز به چشم می خورد.

گفتنی است، در این ویلا مقادیری مشروبات الکلی و مواد مخدر نیز کشف و ضبط شد.

در روزهای گذشته، برخورد با پارتی های شبانه و مختلط افزایش یافته است.

 




روایت بازیگر زن لبنانی از حضور در پارتی یک کارگردان ایرانی+فیلم

سینماژورنال: دارین حمزه بازیگر زن لبنانی جزو معدود چهره های خارجی است که در سینمای ایران حضوری نسبتا فعال و اثرگذار داشته است؛ اثرگذار از این جهت که اغلب مخاطبان یکی دو نقش وی مثلا کاراکترش در “کتاب قانون” را به یاد دارند.

به گزارش سینماژورنال اولین حضور دارین حمزه در سینمای ایران هم همین “کتاب قانون” بود؛ او هشت سال قبل برای بازی در این فیلم به ایران آمد و هرچند این فیلم بلحاظ مضمون با مشکلاتی در اکران مواجه شد اما بعد از روی پرده رفتن فیلم بود که به ناگاه نام دارین حمزه و لهجه خاصی که با آن فارسی حرف میزد مورد توجه قرار گرفت.

این حضور باعث شد دارین حمزه در سالهای بعد در یک سری دیگر از آثار سینما و تلویزیون ایران و از جمله “سی و سه روز”، “شکارچی شنبه، “فرشتگان قصاب” و “تولدی دیگر” ایفای نقش کند.

به تازگی فیلم گفتگویی از دارین حمزه منتشر شده که وی به صحبت کردن درباره حضور در پروژه های سینمایی و تلویزیونی ایران پرداخته است. وی آشنایی خود با سینمای ایران را زمانی دانسته که در لندن سینما می خوانده و در درس “سینمای جهان” با بخشی مواجه شده به نام “سینمای ایران”.

وی دلیل انتخاب خود برای بازی در “کتاب قانون” را این دانسته که صورتش هیچ جراحی زیبایی نداشته و عوامل فیلم دنبال بازیگری می گشته اند که صورتش طبیعی باشد.

تناقض موجود در مهمانی کارگردان

حمزه در بخشی از این گفتگو به بازگویی خاطره ای از شرکت در مهمانی یکی از کارگردانان ایرانی که با وی کار کرده است پرداخته است.

او با اشاره به اینکه در سینمای ایران می بایست پوشش متناسب را رعایت می کرده، از زمانی گفته که برای حضور در مهمانی یک کارگردان هم با همان پوششی که بیرون از آن استفاده می کرده حاضر شده!

حمزه با اشاره به اینکه کارگردان ایرانی مورد نظر شام خوشمزه ای را برایش تدارک دیده بود و وی نیز با پوشش کاملا پوشیده-مشابه پوششی که جلوی دوربین داشته-در مهمانی حاضر شد وقتی دید پوشش بانوان داخل خانه آزادانه است و خودش مانند پیرزنها لباس پوشیده دچار تعجب شده است.

حمزه درباره اینکه در خانه کدام کارگردان حاضر شده چیزی نگفته است؛

او تاكنون در آثار کارگردانانی همچون مازیار میری، داریوش فرهنگ، پرویز شیخ طادی، جمال شورجه و سهیل سلیمی بازي كرده است و به نظر ميرسد حالا با اين رعايت سرپوشي و كتمان احوالات شخصي ديگران كه به نوعي دوري جستن از حواشي محسوب مي شود، باز هم در سينماي ايران به فعاليت بيشتر بپردازد.

برای دیدن گفتگوی دارین حمزه اینجا را کلیک کنید.




ترس عمومی از “ایدز” به مدیران سینما و تلویزیون سرایت کرده

سینماژورنال: سالهاست که بیماری ایدز در ایران شناسایی شده است و همه ساله شماری از ایرانیان بر اثر ابتلا به این بیماری جان خود را از دست می‌دهند اما همچنان سینما و تلویزیون ما از پرداختن به سوژه بیماران ایدزی در آثار خود سرباز می زنند.

به گزارش سینماژورنال چرایی این کم کاری هدف کمپین “هنر+ایدز” است. کمپینی که از ابتدای سال ۹۵ آغاز به کار کرده و می کوشد در گفتگو با اهالی هنر درباره این کم کاری طرح پرسش کند.

ثنا حاجی‌زاده کارشناس بازیگری و بازیگر درباره چرایی عدم پرداخت دقیق از وضعیت بیماران اچ.آی.وی می‌گوید: به نظر می رسد یک سری خط قرمز وجود داشته باشد که فیلمنامه نویسان و کارگردانان را از ورود به مسأله بیماران اچ.آی.وی منع می کند. البته پیش از این و در سریالهایی مانند “خط قرمز” و “داستان یک شهر” و آثاری سینمایی نظیر “شمعی در باد” و “قصه ها” پرداختن به مسأله بیماران ایدزی را دیده بودیم اما این آثار هم نه در متن که در حاشیه به این مورد پرداخته بودند شاید بخاطر اینکه فکر می کردند این موضوع خط قرمز است و نباید آشکارا در آن ورود کرد.

حاجی زاده که فارغ التحصیل اپرا از دانشگاه ملی روسیه است و تجربه بازیگری هم دارد با اشاره به مدیران فرهنگی ایران می افزاید: به نظر می رسد ترسی که مسئولان سینما و تلویزیون از ایدز دارند باعث شده که به صورتی کاملا ناخواسته از ورود به آثار معرف این بیماری پرهیز داشته باشند.

نگاهی که سابق بر این نسبت به وبا وجود داشت حالا نسبت به ایدز وجود دارد

وی ادامه می دهد: سالها پیش مردم نسبت به بیماری هایی مانند وبا و طاعون همین ترس را داشتند و حالا نسبت به ایدز همین واهمه وجود دارد چون به درستی این بیماری به جامعه شناخته نشده است. ترس مردمان به طور مستقیم به مدیران فرهنگی هم سرایت کرده و باعث نوعی واهمه از تولید محصولات نمایشی درباره این بیماری شده است.

این کارشناس بازیگری خاطرنشان می سازد: طبیعی است که این واهمه در ذهن کارگردانان، فیلمنامه نویسان، تهیه کنندگان و حتی بازیگران ما هم وجود دارد که آیا اگر پروژه ای با محوریت بیماران ایدز را در دستور کار قرار دهند از سدّ ممیزی به راحتی می گذرند و تازه بعد از تصویب فیلمنامه و ساخت فیلم، اثرشان اکران می شود یا نه.

این بازیگر می افزاید: وقتی از مدیران فرهنگی تا کارگردانان و بازیگران واهمه تولید آثار مرتبط با ایدز وجود دارد طبیعی است که سرمایه گذاران بخش خصوصی هم جرأت ورود به تولید چنین آثاری نمی کنند.

مدیران سینما و تلویزیون ایدز را بشناسند

ثنا حاجی زاده در پایان گفته های خود با مخاطب قرار دادن مدیران سینما و تلویزیون گفت: اگر مدیران ایدز را بشناسند قطعا ترس شان از این بیماری فرومی ریزد و در این صورت است که کارگردانان و تهیه کنندگان هم به مدیران اعتماد کرده و تولید درامهایی واقع گرایانه با محوریت ایدز را در دستور کار قرار می دهند و در نتیجه تولید چنین آثاری است که آگاهی بخشی عمومی درباره ایدز صورت پذیرفته و ترس عمومی از ایدز از بین می رود.




بهزاد فراهانی خطاب به رییس جمهور: هر کاری که دولت قبل کرد که غلط نبود/یک نظام بیمه‌ای جامع برای هنرمندان راه بیندازید

سینماژورنال: بهزاد فراهانی کارگردان و بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر هرچند در سال 94 یک نمایش به نام “گل و قداره” را روی صحنه برد اما درگیری اش در فعالیتهای صنفی خانه تئاتر سبب ساز این شد که حتی استقبال از این نمایش هم نتواند او را نسبت به دورنمای هنر در سال 94 خوش بین کند.

به گزارش سینماژورنال فراهانی با اشاره به اینکه هنوز اهالی هنر و بخصوص سینما و تئاتر در حل ابتدایی ترین امور صنفی خود ناکام هستند به “نسیم آنلاین” گفت: سال 94 هم در امتداد سال 93 رفتار قابل قبولی را از دولتمردان نسبت به اهالی هنر ندیدیم. متأسفانه دولتمردان ما اهالی هنر را ندیدند و بخصوص در حیطه تئاتر که اوضاع به مراتب بدتر هم بود.

*وزیر ارشاد از توجه به تئاتر گفت اما…
وی ادامه داد: مشکلات بیمه ای هنرمندان سینما و تئاتر همچنان در این سال هم ادامه داشت و احتمالا درسال جدید هم ادامه خواهد داشت.

بهزاد فراهانی با تمرکز بیشتر بر مشکلات حوزه تئاتر بیان کرد: از همه بدتر این بود که قرارداد تیپ را در تئاتر از بین بردند و از آن طرف آیین نامه هایی که برای دستمزدهای عوامل تئاتر بود نیز مورد توجه قرار نگرفت. اما بدترین نقطه ضعف کارنامه فرهنگی دولت یازدهم و به ویژه وزیر ارشاد این بود که آمدند و قانونی را تنظیم کردند که 20 درصد از فروش تئاترهایی که در سالنهای دولتی روی صحنه می رود به حساب دولت واریز شود.

این بازیگر خاطرنشان ساخت: این خیلی بد است که وزیر ارشاد سال 94 را سال تئاتر نامید و از لزوم حمایت از اهالی تئاتر شعارها داد اما به جای کمک بیشتر برای حل مشکلات بر دامنه مشکلات افزوده شد.

*چرا حمایت مستقیم از بیمه هنرمندان را برداشتند؟
بازیگر آثاری چون “ابراهیم خلیل ا..”، “قلبهای ناآرام” و “مظفرنامه” با اشاره به اینکه مشکل بیمه هنرمندان که در دولت قبل و با تخصیص بودجه مستقیم حل شده بود دوباره در سال گذشته عود کرد به نسیم آنلاین گفت: این توقع زیادی نیست که یک بیمه جامع برای بر و بچه های هنرمند ایجاد کنند و همه هنرمندان از سینماگران تا اهالی تئاتر و موسیقی و هنرهای تجسمی را تحت پوشش آن ببرند.

وی ادامه داد: این مشکل در دولت قبل با حمایت مستقیم تا حدود زیادی حل شده بود اما در دو سال اخیر آن حمایت مستقیم را به نام تمرکز بر صندوق کمک به هنرمندان برداشتند و نتیجه اینکه نه تنها بخش عمده خدمات درمانی هنرمندان بر دوش خودشان افتاد بلکه هنرمندانی که می‌خواستند خودشان را بیمه کنند هم گرفتار مشکلات فراوانی شدند.

*هر کاری که دولت قبل کرد که غلط نبود
بهزاد فراهانی درباره دورنمای ذهنی اش از سال جدید گفت: این تصور که هر کاری دولت قبل انجام داده غلط بوده و باید جلویش را گرفت آسیبی است که در این سالها مرتب متوجه اهالی هنر شده است. یک بار برای همیشه بیایند و ببینند کدام اقدام دولت قبل درست بوده و کدام، نادرست. اقدامات درست را افزایش دهند و جلوی اقدامات نادرست را بگیرند.

وی خاطرنشان ساخت: دولت حسن روحانی اگر می خواهد واقعا برای هنرمندان در سال جدید کاری کند طی یک اقدام ضربتی کوتاه مدت مشکل بیمه هنرمندان را رفع کند. به سادگی می توان یک نظام بیمه ای جامع برای تمامی هنرمندان راه انداخت و کاری کرد که اگر هنرمند نان شب ندارد در عوض موقع بیماری بتواند به مدد این بیمه مشکلاتش را کمتر کند.

*امسال هم احتمالا باید برای روی صحنه بردن یک نمایش کلی دردسر بکشم
این کارگردان با اشاره به اینکه در زمینه فعالیتهای حرفه ای هم در سال جدید سعی خواهد کرد باز هم بر مدار قبل حرکت کند بیان داشت: اینکه انتظار داشته باشم امسال مواجه شویم با فضای باز و متفاوت برای کار منطقی نیست. طبیعی است که امسال هم اگر بخواهم نمایشی را روی صحنه ببرم باید کلی دردسر و گرفتاری را تجربه کنم؛ از ممیزی گرفته تا پیدا کردن سالن برای اجرا و تأمین خواسته های مالی عوامل.

*خواسته ام از رییس جمهور
وی ادامه داد: با این حال همواره سعی می کنم با دید باز به آینده نگاه کنم زیرا یأس و نومیدی باعث می شود آدمی نتواند حتی اثرگذاری مقطعی هم داشته باشد. باید به امید زندگی کرد و من نیز امیدوارانه به سال جدید می نگرم و تنها یک خواسته از رییس جمهور و وزیر ارشاد دارم و آن هم اینکه به فکر ایجاد بیمه ای جامع برای هنرمندان باشند.




این بازیگر ایرانی جدایی روح از جسم را متوجه شده+عکس

سینماژورنال: در میان آدمیانی که در نقاط مختلف کره زمین پراکنده شده اند هستند برخی که ادعا می کنند به هنگام رفتن در کما و بازگشت دوباره شاهد جدایی روح از جسم بوده اند.

به گزارش سینماژورنال از جمله این آدمیان که جزو بازیگران ایرانی است رضا ایرانمنش نام دارد؛ هنرمند جانبازی که سالها با عوارض برآمده از شیمیایی شدن دست و پنجه نرم می کند.

17 بار کما رفتن به اشتباه مطرح شده است

ایرانمنش در تازه ترین گفتگوی خود که با “کیهان” انجام شده با ردّ این شایعه که گفته اند 17 بار به کما رفته بیان داشته است: گزارشی از بنده به عنوان بیوگرافی در ویکیپدیا آمده که اصلاحیه‌هایی دارد؛ مثلاً مسئله 17 بار کما رفتن به اشتباه مطرح شده است؛ از آن‌ جایی که قلب و ریه‌ام از کار افتاده بودند 17 مرتبه با دستگاه‌های حیات سعی کردند تا مرا برگردانند.

جدایی روح از جسم را متوجه شدم

وی ادامه داده است: شاید باورتان نشود جدایی روح از جسم را متوجه شدم. یکی از دوستان از لحظه به ‌هوش آمدن من که بعد از یک ماه حاصل شد، فیلم گرفته بود؛ در فیلم دیدم که گریه و التماس می‌کنم و همه را به قرآن قسم می‌دهم که نمی‌خواهم برگردم، اما بالاخره برگشتم و دردها احیاء شدند.

ایرانمنش خاطرنشان ساخته است: قبل از هوشیاری کامل صدای بوق دستگاه‌ها به من یادآوری می‌کردند که برگشته‌ام و می‌فهمم دوباره به «آتیه» آمده‌ام.

هوای آلوده روحی آزارم می‌دهد

این بازیگر سینما و تلوزیویون با اشاره به محدودیتهای کاریش در سالهای اخیر بیان داشته است: امروز هوای آلوده روحی آزارم می‌دهد چرا که بیش از 100 اثر نمایشی(تئاتر)، سینمایی و تلویزیونی در کارنامه هنری خودم دارم که بخش عمده آن به دفاع مقدس و روایت حال و هوای آن رزمندگان بی‌ادعا برمی‌گردد اما امروز با بیش از چهار سال سابقه رزمندگی در چالش این روزگار تنها و بدون پشتیبان مانده‌ام. رسالتی برعهده دارم تا خاطرات غنی دفاع مقدس و سلحشوری و ایثار رزمندگان را در آن مقطع و زندگی امروزشان را ثبت و ضبط کنم. حالا اینکه چندی است می‌گویید بنده را نمی‌بینید در تلویزیون یا سینما، این از کم‌ لطفی دوستان ماست که نمی‌خواهند امثال من فعالیت کنند.

اداره مافیایی سینما و تلویزیون باعث کم کاری ام شده

ایرانمنش در جایی دیگر از گفتگوی خود اظهار داشته است: امروز به من می‌گویند چرا کم کار شدی؟! دلیل آن اداره مافیایی سینما و تلویزیون است؛ یک‌سری افراد خاص فقط می‌توانند در سینما و تلویزیون کار کنند. معمولاً هم کسانی هستند که با رانت کار خودشان را پیش می‌برند. هیچ‌وقت وارد این فضاها نشده‌ام، بنابراین نباید باشم.

رضا ایرانمنش

رضا ایرانمنش




بازیگر مطرح دهه‌های شصت و هفتاد با گریمی متفاوت روی پرده+عکس

سینماژورنال: حبیب اسماعیلی هرچند در سالهای اخیر بیشتر به عنوان پخش کننده و مدیر شرکت پخش رسانه فیلمسازان مولود شناخته می شود اما پیگیران سینمای دهه های شصت و هفتاد بیشتر او را به عنوان بازیگر به خاطر دارند.

به گزارش سینماژورنال حبیب اسماعیلی فعالیت بازیگری خود را با کار در تئاتر آغاز کرد اما خیلی زود جذب سینما شد و در دهه های شصت و هفتاد در آثاری چون “بازجویی یک جنایت”، “تصویر آخر”، “بازی تمام شد”، “تبعیدیها”، “بدل” و “ساده لوح” ایفای نقش کرد که اغلب آنها در یک نقطه مشترک بودند و آن هم تکیه بر جلب نظر مخاطب عام.

اسماعیلی حین بازیگری کار تهیه کنندگی را هم پی می گرفت و طی سه دهه فعالیت تهیه کنندگی در تولید فیلمهایی مانند “قرمز”، “بازیگر”، “تصویر آخر”، “بازی تمام شد” و “خاطره” نقش داشت.

حبیب اسماعیلی چند سالی بود که فعالیت بازیگری نداشت که شاید یک دلیل آن دغدغه هایش در پخش فیلم باشد اما اخیرا با یک نوآر به نام “360 درجه” به سینماها آمده است.

سینمای ایران نیاز دارد به آثاری با قهرمان یا ضدقهرمانهایی مطلوب مخاطب

کاراکتر حبیب در این کار هم کاراکتری است خاص؛ مردی با سابقه خلافکاری که چند سالی است کوشیده مسیری متفاوت در زندگی خویش پی گیرد و از همین جهت یک چاپخانه را اداره می کند با این حال آن سابقه قبلی دست از سر وی برنمی دارد و در نهایت نیز مرگ وی را موجب می شود.

اسماعیلی که با گریمی متفاوت در “360 درجه” ایفای نقش کرده درباره دلایل حضورش در این فیلم به سینماژورنال می گوید: فارغ از ایفای نقشم در این فیلم فکر می کنم سینمای ایران سینمایی است که نیاز دارد به قهرمان یا ضدقهرمانهایی که بتوانند شرایط جلب نظر مخاطبان عام را فراهم کنند. فیلمنامه ای که سام قریبیان نوشته بود از این جهت کار متفاوتی بود و شاید همین رویکرد بود که باعث شد در این فیلم ایفای نقش کنم.

وی ادامه می دهد: البته در کنار فضای مخاطب پسند سناریو اینکه فرامرز قریبیان به عنوان تهیه کننده کنار پروژه بود در ایفای نقشم در “360 درجه” نقش داشت؛ قریبیان از رفقای قدیمی من است و از جمله چهره هایی است که حین حضورش در سینما همواره کوشیده مخاطبان را به سینماها بکشاند.

حبیب اسماعیلی، 360 درجه
حبیب اسماعیلی در نمایی از  “360 درجه”

پیشنهاد گریم خاص این کاراکتر از سام قریبیان بود

حبیب اسماعیلی درباره چهره پردازی متفاوتش در “360 درجه” و اینکه پیشنهاد این گریم از چه کسی بوده بیان می دارد: سام قریبیان جوان خوشفکری است که درباره گریم تک تک کاراکترها پیش بینی های لازم را کرده بود. درباره شخصیت من هم این سام بود که پیشنهاد این گریم خاص با آن عینک رنگی را داد. بعد از پیشنهاد سام با مهری شیرازی گریمور کار در این باره مشورتهای لازم انجام شد و در نهایت خروجی چهره پردازی همان چیزی شد که الان در فیلم می بینید.

حبیب اسماعیلی با اشاره به اینکه “360 درجه” از جمله فیلمهایی است که سعی می کند ژانر نوآر را در سینمای ایران احیا کند اظهار می دارد: سالهاست که مخاطبان ما سینمای ژانر را نه از محصولات داخلی که از محصولات هالیوودی طلب می کنند و این برای سینمای ما که حداقل در گونه هایی مانند جنایی و نوآر صاحب چهره های مجربی مانند فرامرز قریبیان و اخیرا فرزندش است نمی تواند نقطه مطلوبی باشد. شخصا سعی کردم کمک حال فرامرز و سام در “360 درجه” باشم و با پخش مطلوب فیلم شرایط دیده شدن آن را فراهم کنم.

حبیب اسماعیلی، 360 درجه
حبیب اسماعیلی در نمایی دیگر از “360 درجه”

“360 درجه” بلحاظ مخاطب دومین فیلم پرمخاطب دو هفته اخیر بوده است

این پخش کننده درباره قضاوتش نسبت به فروش فیلم طی سه هفته ای که از اکران آن گذشته به سینماژورنال می گوید: اکران “360 درجه” در شرایطی که بلحاظ تعداد سینماها و امور تبلیغی با برخی از آثاری که حمایتی همه جانبه را پشت خود دارند(!) قادر به رقابت نبوده نسبتا مطلوب بوده است و این فیلم در دو هفته اخیر بلحاظ تعداد مخاطب دومین فیلم جدول فروش بوده است.

اسماعیلی در پایان گفته های خود تاکید می کند: “360 درجه” فیلمی است محصول بخش خصوصی سینمای ایران و به نظرم بیشتر از اینها باید از چنین آثاری حمایت شود چون هر چه بخش خصوصی قدرت بیشتری بگیرد رقابت بیشتر شده و سینمای ایران هم رشد بهتری را تجربه خواهد کرد.