1

نظرات كاملاً متفاوت درباره “فروشنده” فرهادي كه شباهت عميق به “حقايق درباره ليلا دختر ادريس” بيضايي دارد⇐از “نخل طلا را به اين فيلم بدهيد” تا “كم‌رمق‌تر از هميشه است و به سختي مي‌تواند تأثير بگذارد”+سیناپس فیلم

سینماژورنال: بالاخره تازه ترین فیلم اصغر فرهادی “فروشنده” در جشنواره کن به نمایش درآمد.

به گزارش سینماژورنال فیلم تازه فرهادی که داستان سکنی گزیدن یک زوج جوان در خانه زنی بدنام  است، بعد از اولین نمایش در کن مواجه شد با اظهارنظرات متنوعی از نمایندگان رسانه های حاضر در نمایش فیلم.

این اظهارنظرات دامنه متفاوتی را هم شامل می شود و از لایق نخل طلا بودن تا کم رمقی را دربرمی‌گیرد.

نکته ای که در خلال این نظرات وجود دارد این است که بازی شهاب حسینی بازیگر مرد “فروشنده” مورد توجه قرار گرفته و هیچ بعید نیست جایزه بهترین بازیگری جشنواره به او برسد.

ابتدا سیناپس “فروشنده” را بخوانید:

آ‍پارتمانی در تهران در حال فرو ریختن است و ساکنان آن از جمله زوج متاهلی که شخصیت‌های اصلی داستان اند، عماد (شهاب حسینی) و رعنا (ترانه علیدوستی)، برای نجات جان خود با عجله در حال فرار از خانه اند.  در پایان خانه سر جایش ثابت می‌ماند، با ترکی عمیق بر روی دیوار که منجر به نشت گاز می‌شود.

عماد و رعنا مجبور می‌شوند که خانه‌ تازه‌ای پیدا کنند. آنها سریعا می‌روند به واحد بزرگ ولی قدیمی خانه‌ای که در نزدیکی همان‌جا واقع است. اما ظاهرا ردپای ناخوشایندی از گذشته‌ی خانه هنوز باقی مانده. مستأجر قبلی نیمی از اثاثش را جا گذاشته و حاضر نشده که برای بردنشان بیاید.

وقتی که علتش را می‌پرسند، در جواب معلوم می‌شود خانم مستاجر، آن طوری که در بیان مردم تهران رایج است، با مردهای زیادی پریده، به بیان دیگر روسپی بوده. نق‌ نق‌ها شروع می‌شود و بعد از آن اتفاقی می‌افتد که سبب نادیده گرفتن موضوعی سیاه‌تر می‌شود. رعنا در خانه تنها است و می‌شنود که کسی وارد خانه شده. به تصور این که عماد است شروع می‌کند به حرف زدن، اما عمادی در کار نیست.

شب همان روز عماد به خانه برمی‌گردد و وقتی که از پله‌ها بالا می‌رود، ردپای خونی در راه‌پله‌ها به چشمش می‌خورد و همسرش را در حالی می‌بیند که وقتی زیر دوش بوده، توسط کسی که وارد خانه شده به سرش ضربه خورده. در بیمارستان سرش را بخیه می‌زنند و معلوم می‌شود که مشکل جسمی خاصی ندارد.

به غیر از این که اوضاع کلا خوب نیست. چنین اتفاقاتی پیش می‌آید و آدم‌های خوب در شهرهای بزرگ ممکن است که مورد حمله قرار بگیرند. اما آنچه که بر سر رعنا آمده، خوبی ذاتی‌اش را تحت تاثیر قرار می‌دهد. رعنا وحشت کرده…حالت تدافعی هم بهش دست داده.

از عماد که معلم ادبیات دبیرستان است می‌خواهد تا کارش را رها کند و در خانه پیشش بماند… اما از طرف دیگر هم می‌خواهد که تنها باشد. رعنا مجموعه‌ای از تنش‌ها و فراتر از آن مجموعه‌‌ی تناقضات است. از سر تنش و استرس شروع می‌کند به پرخوری.

عماد در قالب جوانمردی تمام عیار ظاهر می‌شود که فقط به دنبال آرامش و حمایت از همسرش است. اما اوضاع وقتی به هم می‌ریزد که احساسات زنانه‌ غیرمنطقی رعنا این اجازه را به او نمی‌‌دهد و عماد هم طاقتش تمام می‌شود و همین است که اتفاقات تازه ای را شکل می دهد…

فروشنده اصغر فرهادی
ترانه علیدوستی و شهاب حسینی در نمایی از “فروشنده” اصغر فرهادی

حالا بخشی از نظرات کوتاه نسبت به “فروشنده” را به نقل از “دنیای تصویر آنلاین” مرور کنید:

متیو اندرسون از بی‌بی‌سی: درام اخلاقی پرتنش اصغر فرهادی را دیدم. نخل طلا را بدهید به این فیلم.

جردن فرلی از توتال فیلم: نمایش اخلاقگرایانه‌ تکان‌دهنده‌ای از ایران که به پای «جدایی» نمی‌رسد.

ربکا لاورنس، معاون دبیر سرویس فرهنگ بی‌بی‌سی: «فروشنده» فوق‌العاده بود. مدعی دیرهنگام برای نخل طلا.

هالیوود السور: «فروشنده» درباره‌ شک، خشم، مالکیت، انتقام، گناه و ترحم است. اما تمام این‌ها را زیرمجموعه‌ شووینیسم(میهن پرستی افراطی) قرار می‌دهد.

پیتر بردشاو از گاردین: «فروشنده‌» اصغر فرهادی محصولی فریبنده‌ای با مایه‌هایی از هانکه و دنیس ویلونوا است.

گریگوری الوود، موسس هیتفیکس: «فروشنده» یک ملودرام خوش‌ساخت و باز هم یک درام اخلاق‌گرایانه‌ دیگر از اصغر فرهادی است. ترجیح می‌دهم چیز تازه‌تری ببینم.

جردن رویمی از ایندی وایر: فکر می‌کنم که کاملا مشخص است که «فروشنده» با «جدایی» فرق دارد. اما یک بار دیگر باید بپرسیم که این چیست؟ یک فیلم عالی که بعد از فیلم شان پن بدجوری بهش نیاز داشتیم.

الکس بیلینگتون از فرست شوئینگ: فیلم جدید فرهادی حرف ندارد. یک درام انتقامی فریبنده با لایه‌های فراوان. ولی تا جایی که امیدوار بودم پیش نمی‌رود. تا همین جا هم خوب است.

تیم گریرسون از اسکرین اینترنشنال: سرگردانی اخلاقی و کنایه‌های دراماتیک سرراست فرهادی این بار کم‌رمق‌تر از همیشه است و به سختی می‌تواند تاثیر بگذارد.

شهاب حسینی، اصغر فرهادی، ترانه علیدوستی، بابک کریمی و محمد حقیقت در جشنواره کن
شهاب حسینی، اصغر فرهادی، ترانه علیدوستی، بابک کریمی و فرید سجادی حسینی در جشنواره کن

نیکولا گروژاندوویچ از پلی‌لیست: «فروشنده» شگفت‌انگیز است. نه به خوبی «جدایی» ولی بهتر از «گذشته». مدعی خیلی جدی برای بهترین بازیگر مرد.

واکنش رسمی توتال فیلم: ابهامات اخلاقی به شدت تکان‌دهنده، این فیلم را از «جدایی» فراتر برده. بازی‌های درجه یک.

رنه نارانخو، خبرنگار اسپانیایی: در «فروشنده»، اصغر فرهادی فیلمسار ایرانی، شخصیت‌های قدرتمندی را خلق کرده و تنش‌های موجود در یک چارچوب اخلاقی و مذهبی را آشکار ساخته است.

آلخاندرو جی کالوو ناشر اسپانیایی: اصغر فرهادی در «فروشنده» نسبت به «گذشته» پیشرفت کرده اما همچنان درامی بیش از حد مهندسی شده دارد.

سم سی مس از مجله اسلنت: «فروشنده» یا مرگ عقاید تلقین شده به یک مرد ایرانی در باب عدالت اجتماعی. بالاخره کارگردانی فرهادی به پای نویسندگی‌اش رسید.

ترویس کولرویس از مجله فرهنگی منسل: فیلم فرهادی تشریح کامل احساس تحقیر و گناه است.

استفان لو بلانک روزنامه‌نگار فرانسوی: «فروشنده» داعیه‌ای پرشور علی انتقام‌جویی است.

⇓⇓⇓

 پی نوشت سینماژورنال

فارغ از طیف گسترده نظراتی که نسبت به “فروشنده” وجود دارد شباهت عحيب داستان فيلم فرهادي با یکی از فیلمنامه‌های شناخته‌شده بهرام بیضایی یعنی “حقايق درباره ليلا دختر ادريس” بخصوص تا نيمه فيلم، شگفتي آور است، هرچند خود آن فيلمنامه نیز به نوعی به “مستأجر” رومن پولانسكي شبيه بود.

در “حقایق درباره لیلا دختر ادریس” با دختری به نام “لیلا” روبروییم که پدر و مادر خود را از دست داده و كسي را ندارد، او به دنبال يك زندگي مستقل  در یکی از محله‌های فقیرنشین به زحمت خانه اي براي  اجاره می يابد؛ خانه‌ای که او  به آنجا نقل مكان می‌کند پيش از اين متعلق به زنی روسپی به نام اعظم بوده است و از اینجا به بعد اتفاقات اين خانه، مشکلات تازه اي را براي ليلا رقم می‌زند، يعني رجوع مشتري‌هاي اعظم به خانه اي كه حالا ليلا در آن زندگي مي كند باعث بروز احساسات متضاددرون ليلا مي شود.

تفاوت “حقایق درباره لیلا دختر ادریس” با “فروشنده” در اين است كه ليلا برخلاف رعنا همسري ندارد و تنها یک نامزد دارد که هرازگاه او را بخاطر زندگی مستقل سرزنش می‌کنند.

به نظر مي رسد براي نشان دادن غربت اين زن كه مستاجر جديد اين خانه بدنام است تصميم بيضايي براي تنها بودن زن، انتخاب درست تري است تا نسخه فرهادی كه زن همسري همراه و همدل هم دارد.

حقایق درباره لیلا دختر ادریس
“حقایق درباره لیلا دختر ادریس” بهرام بیضایی

در “مستأجر” رومن پولانسکی هم با مردی به نام “تروکوفسکی” روبروییم که وارد آپارتمانی می شود که پیشتر دختری با گذشته نامعلوم در آن زندگی کرده است؛ دختری که گفته می شود خود را از پنجره ساختمان به بیرون پرت کرده و به این ترتیب به زندگی خود پایان داده است.

همین گذشته آپارتمان است که باعث تعارضات تروکوفسکی و همسایه‌هایش می شود و سرانجام تقدير مستأجر قبلي بر سرنوشت مستاجر جديد سايه مي افكند.

هر چند بهرام بيضايي نتوانست “حقايق درباره لیلا دختر ادریس” را جلوي دوربين ببرد و به چاپ آن در نهايت اكتفا كرد اما حالا فيلمي با تقريبا همان خط داستاني نماينده رسمي ايران در كن است؛ اتفاقي كه شايد سالها پيش و پس از نمايش “چريكه ي تارا” در بخش نوعي نگاه كن در سال ١٩٨٠ مي‌توانست با ” حقايق درباره لیلا دختر ادریس” بيفتد، فيلمي درباره سايه  شوم مستأجر قبلي بر مستأجر فعلي كه بالاخره ساخته شد.

مستأجر رومن پولانسکی
“مستأجر” رومن پولانسکی



چرا عباس قادری، همایون شجریان را بامرام تر از پدرش می داند؟/چرا قادری همکاری با ناصر ملک مطیعی را رد کرد؟

سینماژورنال: عباس قادری خواننده کوچه بازاری موسیقی که شایعات مجاز شدنش از سوی رییس دفتر موسیقی ارشاد رد شده است در گفتگویی تفصیلی با “تماشاگران امروز” نکات جالبی را درباره پیشنهادات سینمایی اش و همچنین مردم داری همایون شجریان بیان کرده است.

به گزارش سینماژورنال قادری با مقایسه همایون و پدرش محمدرضا شجریان می گوید: همایون خان از نظر مردمداری و مرام اخلاقی از پدرش بهتر است. شجریان بزرگ کارش نامبروان و بیست است…اما برخوردها متفاوت است.

وی ادامه می دهد: من الان به شما می گویم سلام شما یک سلام میکنید و رد می شوید اما یک زمانی می گویم سلام طرف می آید دست می دهد و اجتماعی تر برخورد می کند.

قادری همچنین با اشاره به یک خواننده جوان دیگر بیان می دارد: احسان خواجه امیری هم خیلی خوب می خواند و با خود و پدرش رفیق هستیم. خانوادگی با هم رفت و آمد داریم ولی همایون گرمتر است…

چرا همکاری با ناصر ملک مطیعی را رد کرد؟
قادری با اشاره به علاقه علی عطشانی کارگردان سینمای ایران برای حضور در فیلمهایش می گوید: عطشانی چند بار به من پیشنهاد داد. خیلی دوست دارد من در فیلمهایش باشم.

وی با تایید اینکه عطشانی برای خواندن در “نقش نگار” که بازگشت به سینمای ناصر ملک مطیعی محسوب می شد به وی پیشنهاد داده درباره دلایل محقق نشدن این همکاری بیان می کند: گفتم اگر قرار است یک همکاری خوب داشته باشم باید همه چیز حساب شده باشد.

قادری ادامه می دهد: آقای بانکی هم دو سه بار ما را به دفترش دعوت کرده و پیشنهاد داده. تا ببینیم خدا چه می خواهد…