سينماژورنال: کمبود بودجه رسانه ملي سبب ساز آن شده است که در ماه رمضان امسال توليد تعداد زيادي برنامه گفتگومحور در شبکههای مختلف در دستور کار قرار گيرد.
به گزارش سينماژورنال اين برنامه ها که اغلب در يک پلاتوي ثابت با يکي دو مجري و البته به همين اندازه مهمان و پخش تعدادي وله و آيتم روي آنتن ميروند بيش از هر چيز يادآور جُنگهايي هستند که در سه دهه قبل و در مناسبتهايي خاص از رسانه ملي پخش ميشدند.
آن جُنگها در دوران جنگ تحميلي توليد ميشدند و در شرايطي که نه ماهواره بود و نه اينترنت وايرلس و نه گوشيهاي اندرويد و نه اپليکيشنهاي ارتباطي مردم چاره اي نداشتند جز تماشاي آنها.
برنامههایی که همه از روی دست هم می نویسند
اما در ميانه دهه نود و در شرايطي که از يک سو صدها شبکه ماهوارهاي فارسي زبان داريم و از آن سو شبکههايي اجتماعي که ديگر استفاده از آنها جوان و پير نميشناسد اين سبک برنامهسازي چه توجيهي ميتواند داشته باشد جز پر کردن آنتن؟!
از “باغ رمضان” و “جشن رمضان” گرفته تا “گنجينه رمضان” و از “شيدايي” گرفته تا “دعوت” و “ماه نشان” همگي به گونهاي عجيب در حال رونويسي از دست همديگر هستند و همه سعيشان را هم مي کنند که بگويند پرمخاطبند.
جالب است که اين تلاش براي پرمخاطب نشان دادن هم نه از مسير درست و منطقياش که با توسل بر خبرسازيهايي صورت ميگيرد که اغلب از طريق تعدادي خبرگزاري و سايت داراي آبشخور دولتي منتشر میشود.
بهجای اتاق فکر همه چیز را با بداهه پیش می برند
يکي از اين برنامه ها که محصول شبکه اي تازه تأسيس هم هست به جاي اينکه بکوشد با تشکيل اتاق فکري براي برنامه شرايط طرح سوژههايي که دغدغه مخاطب است را در برنامه فراهم کند تريبون را در اختيار مجري بداههپرداز خود داده که هر شب با دعوت از يکي دو مهمان بهزعم مجري نيکوکار(!) هم براي مهمانان تبليغ کند و هم آنتن را پر کند.
طبيعي است که چنين مسيري مخاطب چنداني به خود جلب نميکند و مخاطبي که بي هدف در حال عوض کردن کانال است نيز فقط کافيست چند دقيقه از اين برنامه را ببيند تا سريع کانال را عوض کند و بخت سرگرم شدن را در کانالي ديگر يا مديومي ديگر جستجو کند.
تخصیص رپورتاژ به رسانه های دولتی برای بالا بردن بیلان کاری
در اين شرايط تهيه کننده براي آن که بتواند يک برنامه شکستخورده را به عنوان برنامه اي مطرح جا بزند چه کرده است؟
خبرنگار يکي از خبرگزاريهاي دولتي را به عنوان کارمند روابط عمومي استخدام کرده و از او خواسته در تمام سي شب ماه رمضان گزارش برنامه در تعدادي رسانه منتشر شود!
طبيعي است که رسانه هاي مستقل که حرمت مخاطب برايشان از هر چيز ديگر اهميت بيشتري دارد به سراغ انتشار چنين رپورتاژهايي نروند و روابط عمومي هم چاره اي نداشته جز انتشار گزارشها در يکي دو خبرگزاري و سايت باز هم کاملا دولتي.
يعني رسانه هايي که به مانند همان برنامه مخاطب چنداني ندارند و اگر حمايتهاي دولتي را هم نداشته باشند خيلي زود تعطيل مي شوند شدهاند مبلغ برنامهای بیمخاطب تا احتمالا تهیهکننده چنین برنامهای با پرینت گرفتن این رپورتاژها و قرار دادن آن پیش روی مدیر بالادستی، باز هم بتواند برای تولید چنین برنامههایی بودجه بگیرد.
آیا پاسخی وجود دارد؟
اما آیا این سبک تولید محتوا برای رسانه ملی جز حیف و میل بیتالمال نتیجهای دارد و جز زدگی مخاطب نسبت به این رسانه، حاصلی دیگر دربردارد؟
آیا در ماهی که به نام مهمانی خدا نامگذاری شده است بهتر نبود برای تولید برنامه و بالا بردن بیلان کاری روشهایی حلالتر در دستور کار قرار گیرد؟
آیا در دستگاه عریض و طویل رسانه ملی ناظرانی هستند که به رصد چنین برنامه هایی پرداخته و وقتی روشهای مخاطبگریزان تولید محتوا را میبینند شرایط محدودیت فعالیت چنین برنامهسازانی را فراهم کنند؟