1

ادامه پرسشها درباره کپی بودن بلوری «بادیگارد»⇐آقازاده حاتمی‌کیا جوابیه‌ای گاف‌آلود داد/تنها تولیدکننده داخلی بلوری ارژینال، ادعاهای این آقازاده را زیر سوال برد

سینماروزان: ماجرای عرضه نسخه بلوری «بادیگارد» ابراهیم حاتمی کیا به شبکه نمایش خانگی از همان آغاز خبررسانی با طرح پرسش درباره اصالت بلوری ها عرضه شده به شبکه خانگی مواجه شد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «نمایش خانگی» از آنجا که تنها تولیدکننده بلوری ارژینال صنایع الکترونیک گلرنگ از بی خبری نسبت به عرضه بلوری «بادیگارد» خبر داد پرسشهایی شکل گرفت در این باره که آیا بناست کپی بلوری به بازار عرضه شود؟

این پرسشها با واکنش اسماعيل حاتمي‌کيا آقازاده ابراهيم کارگردان «بادیگارد» که با عنوان بديع «مدير توسعه پروژه» در «باديگارد» حضور داشته مواجه شد.

آقازاده حاتمي‌کيا با نگارش يادداشتي تفصيلي که بخش عمده آن به شرح تلاشهايشان براي عرضه بلوري اختصاص داده شده ابتدا بدون آن که درباره چرایی عدم تولید بلوری فیلم به صورت ارژینال بگوید از روشهای رایت بلوری و البته محتویان دیسک سخن گفته اند!!!

اين آقازاده اما در جریان شرح تلاشهایش مرتکب گافی شده که هم میتواند پرسشها درباره ارژینال نبودن بلوری «بادیگارد» را جدی تر کند و هم بیانگر دانش اندک ایشان درباره داشته های ایرانیان در زمینه بلوری باشد.

ایشان مدعي شده امکان توليد دیسک بلوري ارژينال در ايران و کشورهاي همسايه وجود ندارد و در انحصار چند کشور معدود است. آیا اين ادعا خود تأییدی بر ارژینال نبودن بلوری «بادیگارد» نیست؟

از اینکه بگذریم گاف آقازاده این است که نمی‌داند در چهار سال گذشته هشت عنوان فيلم و انيميشن بلوری ارژینال در همين کشور و توسط شرکت صنايع الکترونيک گلرنگ -که تنها تولیدکننده بلوری ارژینال در منطقه است- توليد و توزيع شده است. اين عناوين نه با قيمت ۲۵ هزار توماني که بر روي کپي بلوري «باديگارد» گذاشته اند بلکه به قيمت ۸۵۰۰ تومان در فروشگاهها عرضه شده است آن هم در حالي برخي از اين عناوين سه بعدي هستند!

آنچه ايشان ادعا کرده در انحصار چند کشور محدود هست نيز نه تجهيزان توليد دیسک بلوري ارژينال فيلمها بلکه دستگاه و اجازه ساخت استامپر بلوري(ديسک مادر) هست! عدم در اختيار قراردادن امتياز ساخت استامپر به ساير کشورها هم به دليل جلوگيري از توليد محصول بدون دارا بودن رايت محتواست تا يک بار براي هميشه و لااقل در فرمت بلوري جلوي کپي‌کاريهاي دوران سي.دي و دي.وي.دي گرفته شود.

متن یادداشت اسماعیل حاتمی کیا را بخوانید:

چند روزي است که خبر پخش “اولين فيلم بلو رِي ايران” در فضاي فرهنگي و مجازي کشور پخش شده است و نظرات متفاوتي از صاحبنظران اين حوزه به گوش مي‌رسد. از اين رو لازم ديدم توضيحي در اين خصوص ارائه کنم. فيلم “باديگارد”، ساخته ابراهيم حاتمي کيا، که پيش‌تر در سينما و بعد از آن در شبکه نمايش خانگي (البته با فرمت دي وي دي) به نمايش گذاشته شده بود، جدا از ملاحظات داستاني و سينمايي خود، در قالب بلو رِي هم ارائه شد که اين نکته از نظر فني ارزش منحصر به فردي دارد، چرا که اولين فيلم بلو رِي برنامه نويسي شده ساخت داخل کشور مي‌باشد.

براي توضيح بايد عرض کنم که ديسک بلو رِي، تکنولوژي جديدتري نسبت به ديسک دي وي دي است که ظرفيت‌هاي ۲۵ گيگابايت(تک لايه) و ۵۰ گيگابايت (دو لايه) را در مقابل ديسک دي وي دي با ظرفيت‌هاي ۴٫۷ گيگابايت (تک لايه) و  ۹٫۴گيگابايت (دو لايه) در اختيار مصرف کننده مي‌گذارد. اين ظرفيت چند برابري به توليدکنندگان محصولات مولتي مديا از قبيل فيلم، انيميشن، کليپ و موسيقي اين امکان را مي‌دهد که بتوانند کيفيت خروجي محصول خود را افزايش دهند و از تصاوير با ابعاد ۷۲۰*۵۷۶ پيکسلي که اصطلاحا کيفيت SD ناميده مي‌شود، به تصاوير با کيفيت FULL HD با ابعاد تصويري ۱۹۲۰*۱۰۸۰ يا حتي بالاتر مانند  ۴Kرو بياورند. البته که صرف توليد تصاوير با کيفيت کافي نيست و مصرف کنندگان و بينندگان اين تصاوير نيز بايستي از دستگاه‌هاي پخش متناسب با اين فرمت‌ها بهره ببرند.

استفاده از اين ظرفيت بالا و توليد يک محصول با کيفيت، نيازمند بکارگيري تکنولوژي‌هاي خاص خود است و همانطور که احتمالا مي‌دانيد ساختار ديسک بلو رِي مشابه فرمت دي وي دي نيست. ديسک بلو رِي دو فرمت دارد. يکي ساختار نشانه گذاري و ديگري برنامه‌نويسي. در ساختار نشانه‌گذاري (HDMV) تعريف ساختار و اجزا با يک زبان نشانه‌گذاري و بکارگيري چندين فايل و اجزاي درختي صورت مي‌پذيرد. اين ساختار عليرغم کارآمد بودن، پيچيده، کم انعطاف و تا حدودي قديمي و از رده خارج است چرا که آخرين ساختار بکار رفته براي دي وي دي ها و ديسک‌هاي با فرمت نهايتا HD (تصاوير با ابعاد ۱۲۸۰*۷۲۰) است و توليدکنندگان اين تکنولوژي، به دلايلي که اشاره شد، آن را براي نسل بعدي تصاوير، که FULL HD،  ۲Kو ۴k ميباشند، توصيه نکرده‌اند ولي با اين حال توليد کنندگاني که قصد ارائه تصاوير تا فرمت HD را دارند، همچنان از سيستم‌هاي خود با ساختار نشانه‌اي استفاده و اقدام به توليد محتوا مي‌نمايند.

فرمت ديگر فرمت قابل برنامه نويسي (BD-J) است که نسبت به فرمت نشانه‌اي، داراي انعطاف فوق العاده در تک تک اجزاي کار، کاملا به روز و کاملا قابل تطبيق و تغيير مي‌باشد. ساختاري که از همان ابتداي بررسي، نظر تيم توليدکننده فيلم بلو رِي باديگارد را به خود جلب کرد. گرافيک چندلايه، امنيت، سادگي، قابليت تعريف روال‌هاي مختلف و قدرت مانور در اين فرمت به گونه‌اي ست که نه تنها آن را براي فيلم و انيميشن، بلکه براي موسيقي و ساير محتواهاي مالتي مديا مناسب و منحصر بفرد کرده است.
با تمام اين اوصاف، و شايد بهتر است بگويم از روي يک کنجکاوي، جرقه توليد فيلم بلو رِي در داخل کشور زده شد. جرقه‌اي که به دنبال اين پرسش در ذهن مان ايجاد شد که ” آيا مي توانيم خودمان در کشور فيلمي با ساختار بلو رِي توليد کنيم؟”. طي بررسي هايي که در روزهاي نخست توسط تيم توسعه انجام داديم، مشخص شد که نه تنها در کشور، بلکه در همسايگي ما نيز چنين کاري انجام نشده است و توليد ديسک بلو رِي در انحصار چند کشور معدود از جمله امريکا است. اين نکته عزم مان را براي کنکاش بيشتر راسخ کرد. ادامه راه نيز هموارتر نبود و روز به روز که مراحل کار پيش مي رفت، جنبه هاي تازه‌اي از دشواريهاي اين کار براي ما روشن مي‌شد و نبود منبع و اطلاعات کافي همواره تهديدي براي ادامه کارمان به شمار مي‌آمد. اما با توکل بر خدا و تلاش جمعي، کاري آماده شد که اکنون در اختيار عموم قرار گرفته است. کاري که از ابتدا بايد گفت که “مشق اول” ماست و يقينا بي اشکال نيست ولي مطمئنا نهايت تلاش‌مان را کرده‌ايم تا رضايت خاطر هم‌وطنان‌مان را به دست بياوريم. اين فيلم حدودا ۱۱۰ دقيقه‌اي  با فرمت برنامه نويسي شده، نه به دليل کپي بودن ديسک آن به زعم برخي دوستان کارشناس(!) بلکه به دليل احترام به کاربران شبکه خانگي که اکثرا از سيستم‌هاي پخش FULL HD استفاده مي کنند (Bluray Player, PS3, PS4)  در همين فرمت توليد شد.

صداي منحصربفرد آن در پنج صورت (صداي  ۵٫۱ کاناله دالبي فارسي، ۲ کاناله دالبي فارسي،  دي.تي.اس فارسي و همچنين صداي ۵٫۱ کاناله دالبي عربي و يک روايت صميمانه و گرم از ابراهيم حاتمي کيا از اتفاقات فيلم) ارائه شده است.
زيرنويس‌هاي انگليسي، عربي، ژاپني و فارسي ويژه ناشنوايان براي آن در اختيار مخاطب قرار گرفته است که اين فيلم را نه تنها براي مخاطب داخلي، بلکه به صورت بين المللي قابل ارائه و نمايش مي نمايد. وجود بخشهاي پشت صحنه در خصوص کارگردان، بازيگران، تدوين، توليد، فيلمبرداري، موسيقي، جلوه هاي بصري، صدا و طراحي صحنه نه تنها براي مخاطب عام جذاب است، بلکه براي هنرجويان و علاقه مندان به سينما و بازيگري نيز، جنبه آموزشي دارد. از ديگر ويژگي‌هاي جالب توجه اين ديسک، ارائه آلبوم عکسي است از عوامل، بازيگران، صحنه ها و پشت صحنه‌ها که در اين ديسک گنجانده شده است. آلبوم کامل موسيقي متن فيلم نيز به همراه يک پخش کننده در دسترس است و نيازي به جستجوي اين موسيقي ها در اينترنت و يا پخش در دستگاه ديگري وجود ندارد. اين ديسک با صرف ماهها وقت تيم توسعه و با برنامه نويسي حدود ۶۰۰۰ خط کد توليد شد. در توليد آن از تمامي منابع موجود، هرچند اندک خارجي، استفاده گرديد ولي در مقابل دانش آن به صورت کامل بومي شد. اکنون ما مفتخريم که اعلام کنيم مي توانيم ديسکهايي با تکنولوژي روز فيلم‌هاي هاليوودي توليد کنيم و اين نکته، کار را براي رقابت فرهنگي و اقتصادي با بازارها و صنعت فيلمسازي خارجي هموارتر مي نمايد. خلاصه مطلب اينکه، همه و همه اينها با ياري خداوند و به همت تيمي از هنرمندان، کارشناسان، متخصصين و مديران عرصه فرهنگ، توليد شده و در اختيار شما قرار گرفته است تا هم کاري در جهت ارتقاي توان علمي و فرهنگي کشور صورت گرفته باشد و هم اينکه محصولي توليد شود که همگام با پيشرفت تکنولوژي، بتواند کيفيتي در خور و شايسته شان مخاطب ايراني را به شما بيننده عزيز ارائه کند. اميدوارم که بتوانيم نظر مساعد شما را جلب کنيم و از نقد سازنده و ارزشمند شما در جهت بهبود کارمان بهره ببريم.

⇓⇓⇓

تنها تولیدکننده داخلی بلوری ارژینال: کیفیت تصویری بلوری چه ربطی دارد به اینترفیس؟/ای کاش درباره تفاوت کیفیت دیسکهای ارژینال و کپی بلوری توضیح دهید

یادداشت اسماعیل حاتمی کیا با واکنش دست اندرکاران گروه فنی موسسه گلرنگ رسانه که در تعامل با صنایع الکترونیک گلرنگ تنها تولیدکننده بلوری ارژینال در ایران هستند مواجه شد.

در جوابیه تیم فنی گلرنگ رسانه با اشاره به اینکه نحوه اتورینگ بلوری چه به صورت جاوا باشد یا نشانه گذاری هیچ ربطی به پرسش اصلی مبنی بر چرایی رایت بلوری به صورت کپی ندارد بر این امر تأکید شده که ماندگاری و دوام بلوری تولیدشده به صورت ارژینال و از طریق استمپر چندین برابر بلوری های کپی تولیدشده به وسط داپلیکیتور است که در مورد «بادیگارد» از شیوه دوم استفاده شده است.

متن جوابیه تیم فنی گلرنگ رسانه را بخوانید:

سال ۱۳۹۲ شرکت صنایع الکترونیک گلرنگ در تعامل با گلرنگ رسانه با خرید و راه‌اندازی خط بلوری که از پیشرفته ترین نوع در زمان خود بود، تحقیق و بررسی در خصوص مسائل فنی تولید مستر بلوری اعم از دوبعدی و سه بعدی را آغاز نمود.

این مسائل که شامل تهیه سخت افزار و نرم افزارهای تخصصی در این حوزه بود خیلی زود توسط تیم فنی این شرکت پشت سر گذاشته شد که نتیجه آن تولید ۷ عنوان دیسک بلوری به عنوان نمونه در دو قالب دوبعدی و سه بعدی FullHD در همان سال بود.

دشوار ترین و پیچیده ترین مرحله کار، آتورینگ و مسترینگ دیسکهای بلوری بود و آن هم در مرحله کدگذاری و فشرده سازی محتوای اصلی؛ اینکه دقیقا در چه محدوده ای از بیت ریت قرار بگیرد و سمبل ریت مناسب برای صدای محتوا چگونه باشد.

البته تعدد تراک‌های صدا و زیرنویس هم مشکلات مربوط به خود را داشت. آنچه که در یادداشت دست اندرکار «بادیگارد» آمده، نه توضیح درباره چرایی عدم استفاده از تولید ارژینال بلوری بلکه توضیح درباره تفاوت قائل شدن در مدل اتورینگ است.

آنچه که از تعریف آتورینگ می دانیم مرحله ای است که در آن نحوه چیدمان محتواهای موجود در دیسک و ایجاد یک اینترفیس مناسب جهت دسترسی کاربر انجام می شود. این موضوع در مورد دی.وی.دی هم صدق می‌کند اما در آتورینگ بلوری نحوه ساخت این اینترفیس کمی متفاوت و پیچیده تر است.

به طور کلی دو مدل برای آتورینگ بلوری وجود دارد: یکی استفاده از علائم و محتوای گرافیکی (نشانه گذاری)  یا HDMV  و دیگری برنامه نویسی جاوا یا BD-J. این دو مدل تفاوت کلی داشته و حتی محیط نرم افزاری ساخت آنها با هم متفاوت است اما کاربرد نهایی که همان ایجاد اینترفیس دسترسی به محتوا برای کاربر می باشد، در نهایت بسیار به هم شبیه هستند.

تنها تفاوت عمده این دو مدل برای کاربر استفاده از امکانات آنلاین دیسکهای بلوری در مدل BD- J  است. اینترفیس ساخته شده با این مدل چون کاملا برنامه نویسی می شود امکان ایجاد دسترسی به پروتکل های اتصال به شبکه دستگاههای پخش را به برنامه نویس می دهد. در واقع در این مدل اینترفیس کاربر می تواند از طریق لینک هایی که برنامه نویس در اختیار او قرار می دهد به شبکه نت متصل شود. از نمونه کاربردهای این اتصال می توان به انجام گیم آنلاین ، چت به صورت زیر نویس بر روی محتوا و از همه مهم تر دسترسی به بانک اطلاعاتی محتوای موجود بر روی دیسک جهت مطالعه اطلاعات بازیگران  و عوامل فیلم ، هزینه ها و حتی حواشی و اخبار مربوط به محتوا اشاره کرد.

فارغ از این توضیحات درباره تفاوتهای اتورینگ ها، مهم اینجاست که اینترفیس موجود بر روی دیسک از هر مدلی که باشد به هیچ عنوان ربطی به کیفیت تصویر نهایی محتوای اصلی ندارد.

به عبارت دیگر می توان دیسک بلوری را بدون اینترفیس و کاملا اتوماتیک تولید کرد که در این حالت با قرار گرفتن دیسک داخل دستگاه پخش، دیسک بطور خودکار و بر اساس لیست پخشی که در آن قرار داده شده است  شروع به نمایش فیلم می کند.

کیفیت تصویر نهایی ارتباط مستقیم به نحوه فشرده سازی و نرم افزار مورد استفاده و همچنین کیفیت دیسک اصلی دارد که  گلرنگ رسانه در مسترینگ عناوین بلوری خود از حرفه ای ترین نرم افزار روز دنیا و باکیفیت ترین دیسکها استفاده کرده است.

تفاوت دیسکهای تولید شده با روش استمپر در این شرکت با دیسکهای کپی موجود در بازار در ماندگاری و دوام آن می باشد. دیسکهای تولید شده با داپلیکیتور دارای عمر محدود بوده  و پس از مدتی از کار می افتند که همین امر امکان آرشیو کردن طولانی مدت را از کاربر می گیرد اما دیسکهای تولید شده به روش استمپر به شرط اینکه آسیب فیزیکی  نبینند تقریبا به مدت نامحدود قابل استفاده خواهند بود. ای کاش در یادداشت دست اندرکار محترم درباره این تفاوت کیفیت توضیح داده می شد.




چند روز بعد از طرح پرسش پیرامون چرایی توزیع نسخه کپی بلوری «بادیگارد»از سوی یک رسانه مستقل⇐حالا افشاگری یک رسانه مستقل دیگر درباره حضور و تقدیر از فیلم پرهزینه و ارگانی «بادیگارد» در جشنواره‌ای ویژه فیلمهای کم‌هزینه و مستقل در وین!⇔آیا سازمان ارزشی اوج پاسخی برای این تناقضات دارد؟

سینماروزان: انتشار خبر موفقیت فیلم «بادیگارد» ابراهیم حاتمی کیا که با بودجه سازمان هنری-رسانه ای اوج تولید شده در جشنواره ای در وین آن هم دو سال بعد از تولید و بلافاصله پس از آن که خبر انتشار بلوری کپی آن در رسانه مستقل «نمایش خانگی» منتشر شد!!!(اینجا را بخوانید) با واکنش یک رسانه مستقل سینمایی مواجه شده است.

سایت «کافه سینما» با ارائه داده هایی پیرامون اهداف جشنواره ای در وین که «بادیگارد» از آن جایزه گرفته است به افشاگری درباره رویکرد این جشنواره و تناقضات این رویکرد با کیفیت تولید «بادیگارد» پرداخته است.

متن گزارش «کافه سینما» را با ذکر این توضیح بخوانید که سینماروزان آمادگی دارد پاسخ مدیران سازمان اوج را هم درباره ماجرای توزیع نسخه های کپی بلوری این فیلم و هم درباره چگونگی حضور در چنین جشنواره ای منتشر کند:

«بادیگارد جوایز جشنواره بین المللی فیلم وین را درو کرد» این تیتری است که فارس نیوز برای خبر موفقیت فیلم بادیگارد انتخاب کرده است. متن خبر اطلاعات «مختصر» دیگری را هم درباره موفقیت فیلم می‌دهد. از جمله:
«… علاوه بر جایزه بهترین کارگردان، فیلم بادیگارد که در جشنواره سی و چهارم فیلم فجر نیز به نمایش درآمده بود، در جشن اختتامیه این جشنواره برنده جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (بابک حمیدیان) و بهترین طراحی هنری هم شده است. فیلم سینمایی «بادیگارد» به تهیه‌کنندگی احسان محمدحسنی و کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا یکی از محصولات سازمان هنری رسانه‌ای اوج است.»
این خبر با پوشش بسیار زیادی در تقریبن تمام رسانه‌های فارسی و انگلیسی ایران بازتاب داده شده است. خبرگزاری صدا و سیما با تیتر «درخشش بادیگارد در جشنواره وین»، ایسنا با تیتر «جوایزی برای بادیگارد در وین، پایگاه فردانیوز با تیتر «طوفان بادیگارد در جشنواره فیلم وین!» (علامت تعجب در تیتر است)، خبرآنلاین، مهر، باشگاه خبرنگاران، شبکه خبر، خبرگزاری دانشجو، مشرق، آنا، آی فیلم و … همگی با همین تیتر به پوشش خبر رفته اند. از متن خبر پیداست که همگی این خبر موفقیت بزرگ فیلم را به نقل از «روابط عمومی سازمان رسانه‌ای اوج» منتشر کرده اند. متن خبر همه جا مشابه هم است و فقط تیترها متفاوت‌اند. جز یک خبرگزاری که به آن اشاره خواهم کرد.
حالا خبر را به زبان انگلیسی هم سرچ کنیم. یعنی: Vienna International Film Festival Bodyguard
نتایجی که گوگل به ما نشان می‌دهد هم همگی اذعان می‌کنند که Bodyguard در Vinnnale (جشنواره بین المللی فیلم وین) ۳ جایزه معتبر برنده شده. اما یک لحظه صبر کنیم، یک جای کار اشکال دارد!:
تمام اخبار انگلیسی «طوفان» موفقیت فیلم به نقل از بخش انگلیسی مهرنیوز، باشگاه خبرنگاران، آی‌فیلم، تهران تایمز، خبرگزاری صبا و مشابه این است و خبری از سایت‌های خبری سینمایی مثل ورایتی، تایمز و خبرگزاری‌های جهانی نیست. در تمام این خبرهای انگلیسی و حتی تمام خبرهای فارسی تاکید روی جشنواره بین المللی فیلم وین (Vinnale) است؛ یکی از معتبرترین جشنواره‌های فیلم اروپا. جشنواره ای که پس از فستیوال برلین، معتبرترین فستیوال فیلمهای آلمانی زبان جهان است و در دوره قبلی خود بیش از ۹۴ هزار نفر تماشاگر داشت. این جشنواره که مهمترین رویداد سینمایی اتریش محسوب می‌شود از زمان نخستین دوره در ۱۹۶۰ تا امروز هر سال با حضور سینماگران مشهور آلمان و جهان در «مرکز تاریخی وین» برپا می‌شود و محل ارتباط سینماگران بزرگ دنیا و کشف استعداد‌های تازه سینما است. از آن جشنواره‌هایی که فرش قرمز دارند و عکاسان و خبرنگاران و شکارچیان امضا و سلفی جمع می‌شوند و پر از میهمانی‌های پر زرق و برق و جلسات نمایش و نقد فیلم است.
با راهنمایی خبر یک سری به وبسایت «ویناله» می‌زنیم: http://www.viennale.at/en . جشنواره ۲۰۱۷ فیلم وین هنوز شروع نشده که تمام شود. طبق برنامه همیشگی، این جشنواره از ۲۷ مهر تا ۱۱ آبان برگزار خواهد شد و هنوز هم مهمترین ویژگی خود را حفظ کرده است: «ویناله» بزرگترین فستیوال «غیررقابتی» فیلم در اروپا است. یعنی اصلن جایزه‌ای اهدا نمی‌کند که فیلم «بادیگارد» آن را گرفته باشد. هنوز هم برگزار نشده که فیلم «بادیگارد» در آن باشد. جستجوی سایت با کلمه bodyguard هم نتیجه ای ندارد.
گویی در تنظیم خبر بوسیله روابط عمومی سازمان اوج و در ذوق زدگی عجیب رسانه‌ها به این «موفقیت بزرگ» یک شیطنت عجیب وجود دارد. ذوق زدگی «عجیب» آنهایی که – شاید حتی به درستی – معتقدند فستیوال‌های جهانی به فیلم‌هایی مشابه بادیگارد اقبال نشان نمی‌دهند. اما وقتی می‌بینی یک خبر […] به این شدت و سرعت در رسانه‌ها پیچیده و حتی صفت‌های غلو آمیز «طوفان»، «درو کردن» و مشابه آن را هم در برجسته سازی خبر استفاده کرده‌اند، می‌فهمی که انگار دوستان خیلی هم از فستیوال‌های خارجی بدشان نمی‌آید.
اما آیا کل خبر دروغ است؟ نه اینطور نیست. همانطور که اشاره شد در بین تمام این خبرگزاری‌ها فقط یک نهاد خبری موضوع را درست منتشر کرده: ایرنا.
ایرنا در متن خبر به درستی اشاره کرده که بادیگارد در «جشنواره فیلمهای مستقل وین» (Vienna Independent Film Festival VIFF) برنده این جوایز شده است. این جشنواره یک فستیوال بسیار جوان سینمایی است که امسال سومین دوره خود را برگزار کرده. با وجود آنکه به ادعای سایت جشنواره، این فستیوال امسال در فهرست «رویدادهای واجد شرایط IMDB» وارد شده است، جوایز اعطا شده به فیلم در صفحه IMDB بادیگارد وجود ندارد.

⇓⇓⇓
در وبسایت کوچک و جمع جور فستیوال http://www.vienna-film-festival.com می‌خوانیم:
«… ما از نمایش فیلمهای کوچک که بدون بودجه‌های زیاد و اسپشیال افکت‌های غیر ضروری و «مستقل» تولید شده‌اند حمایت می‌کنیم. با توسعه سریع تجهیزات فیلمسازی [امکان] فیلمبرداری برای فیلمسازان مستقل بیشتر و ارزان‌تر می‌شود… این جشنواره به بهترین فیلم، کارگردانی، فیلم کوتاه، مستند و موسیقی متن جایزه خواهد داد. این جوایز و گواهینامه‌ها در شب اختتامیه به تولیدکنندگان شرکت کننده در جشنواره ارسال شده و یا با ایمیل و پست فرستاده می‌شود.»
نگاهی به فهرست فیلمهای شرکت کننده در فستیوال مشخص می‌کند که تمامی آثار انتخاب شده در جشنواره بر اساس اهداف و ماهیت «مستقل» برگزارکنندگان است. فیلمهایی کوچک و جمع و جور که محصول فیلمسازان جوان سینما هستند و همگی به صورت کاملن مستقل تهیه شده اند. اما بادیگارد فیلمی است که محصول یکی از قدیمی‌ترین فیلمسازان سینمای ایران است و هر چیزی که هست یک فیلم «مستقل کم هزینه» نیست. اینکه چطور به بخش اصلی این فستیوال راه پیدا کرده یک بحث دیگر است. اما خود فستیوال هم همانطور که اشاره شد یک فستیوال بسیار کوچک جوان و خودمانی در وین اتریش است و هیچ ربطی به ویناله ندارد.
اگر در اروپا یک چرخی بزنیم شاید در کشورهای این قاره بیشتر از ۳۰۰ فستیوال فیلم و تئاتر و نقاشی و عکاسی پیدا می‌کنیم. حتی بعضی فستیوال‌ها در روستاها برگزار می‌شوند و میهمانان فستیوال – که با هزینه شخصی خود و اگر مایل باشند شرکت می‌کنند – میهمان خانه‌های روستاییان هستند. در بسیاری از شهرهای اروپا، شهرداری‌ها، دهداری ها، مدارس هنری، دبیرستان‌ها، کلیساها، انجمن‌‌های فرهنگی و … هر سال از این فستیوال‌های هنری برگزار می‌کنند. فستیوال‌هایی که مهمترین هدف آنها «گفتگوی سالم فرهنگی‌» و شکست انحصار سینمای تجاری است. همین فستیوال‌های کوچک اروپایی مردم آن مناطق را با فرهنگ‌های دیگر آشنا می‌کند. این فیلم‌ها نمایندگان فرهنگی می‌شوند و در یک فضای دوستانه اکران می‌شوند و به رسم یادگار جایزه‌‌ای می‌گیرند و تمام. در ایران و چند کشور عمدتن در حال توسعه یک راه ساده برای «جهانگردی» فیلمسازی برای این فستیوال‌‌هاست. بعد از آنکه بعضی فیلمسازان جوان با یک دوربین کوچک و امکانات محدود یک فیلم کوتاه، ویدئو کلیپ، فیلم مستند یا حتی فیلم بلند می‌سازند، کار اصلی شروع می‌شود. از روی اینترنت فهرست بلندبالای فستیوال‌های فیلم را دانلود می‌کنند و تک تک برای همه آنها فیلم پست می‌کنند یا در Vimeo آپلود می‌کنند.

آنقدر ارسال به این فستیوال‌ها زیاد است که بعضی از آنها برای ارسال فیلم هم حتی شرط پرداخت چند یورو پول گذاشته‌اند، به این امید که تعداد آثار ارسالی کم شود. در نهایت و در بدترین حالت ممکن، یک فیلم کوتاه یا بلند ایرانی چون محصول یک کشور جهان سومی در صدر اخبار است و چون سینمای مهمی در دنیا دارد در چند فستیوال پذیرفته می‌شود. فیلمساز خوش شانس حالا با دعوتنامه این فستیوال‌ها می‌تواند ویزای اروپا بگیرد و با هزینه شخصی به این شهرها سفر کند. هم ویزای شینگن جور می‌شود، هم امکان دارد اگر میزبان شهرداری باشد به عنوان میهمان یک تخفیف خوبی در هزینه هتل و مترو و بازدید موزه‌های شهر در نظر گرفته شود و هم فیلمش در این فستیوال‌ها نمایش عمومی داده می‌شود. اگر فیلمساز جوان هم خیلی خوش شانس باشد که جایزه می‌گیرد و سرمایه مختصری در حد دویست،۳۰۰ یورو برای فیلم بعدی‌اش پیدا می‌شود. در ایران خودمان از این جوانانی که با «سینما» جهانگردی می‌کنند کم نیست.
اینکه چطور «بادیگارد» که مهمترین محصول سال فرهنگ رسمی ایران بود و با بودجه میلیاردی تولید شد را در کنار این فیلمهای کوچک و مستقل جا بزنیم، شعبده‌ای است که شاید یا دوستان یاد گرفته‌اند، یا با یک Fund کوچک اهدایی به دبیرخانه فستیوال به دست آمده(؟؟؟) یا هر چیز دیگر ( در قسمت Support Us وبسایت جشنواره به تفصیل شرح داده شده که در برابر کمک‌های مالی اهدایی فستیوال چه خدماتی به صاحبان آثار و حامیان مالی می‌تواند ارائه کند.) اما اینکه با عوض کردن نام فستیوال بخواهیم آن را به عنوان یک «موفقیت بزرگ» برای سینمای ایران جا بزنیم، یک کمی دن کیشوت بازی است.

با شناختی که از روحیات حاتمی کیا دارم مطمئنم او در این ماجرا هیچ نقشی ندارد و اصلن علاقه‌ای به حضور فیلمش در هیچ فستیوالی هم ندارد، چه کن و برلین باشد و چه این فستیوال کوچک. اما آنهایی که دارند برای سازمان خود سابقه اینترنشنال درست می‌کنند باید کمی بیشتر تلاش کنند. مارکتینگ سینما کار راحتی نیست.»




ارتباط تنگاتنگ فراگیری آثار سه بُعدی با رواج فرمت بلوری⇔بلوری؛ فرمتی مطمئن برای انتقال حجم و کیفیت تصویری بالا

سینماروزان: از جمله نشستهای راهبردی جشنواره ویدیویی یاس نشست بررسی جایگاه فناوری سه بعدی در سینما و شبکه خانگی و نقش فرمت بلوری در سه بعدی سازی بود؛ نشستی که توسط کارشناسان موسسه نمایش خانگی گلرنگ رسانه و صنایع الکترونیک گلرنگ برگزار شد.

علی میراحمدی کارشناس اتورینگ، مسترینگ، تدوین و ۳D ، مهرداد سلیمانی مدرس دانشگاه در گرایش های فیلمسازی، مبانی دیجیتال، و تدوین و شهاب کاظمی معاون اجرایی گلرنگ رسانه و دانش آموخته آکادمیک گرایش های عکاسی، فیلمبرداری، کارگردانی سینما و ادبیات نمایشی سخنرانان نشست بودند و درباره “ماهیت و ساختار”، “فنون” و “نقش بلو- ری” در سه بعدی سازی سخن گفتند.

در ابتدای این جلسه شهاب کاظمی با اشاره به این که موسسه گلرنگ رسانه نخستین آورنده فرمت تکنولوژی بلو-ری و تنها تولید کننده این فرمت در آسیای مرکزی است گفت: حتی در حال حاضر شرق اروپا هم چنین تکنیکی ندارند. ما می خواهیم با برگزاری این نشست فیلمسازان را تشویق کنیم تا وارد ساخت فیلم های سه بعدی شوند و ترس شان نسبت به استفاده از این تکنولوژی ریخته شود.

معاون اجرایی گلرنگ رسانه افزود: سیستم سه بُعدی به زبان ساده به معنی این است که شما به صورت همزمان با دو چشم محیط را ببینید یا با دو دوربین همزمان فیلم برداری کنید. اما ما اینجا هستیم تا درباره چگونگی تبدیل این تکنیک ساده به تکنیک اجرایی صحبت کنیم.

مهرداد سلیمانی، دیگر کارشناس حاضر در این نشست صحبت هایش را با تعریف کوچک ترین جزء سینمای دیجیتال یعنی پیکسل شروع کرد و گفت: بارها شاهد بوده ایم که فیلم ها یا سریال های فاخر گاهی در زمان حرکت دوربین از شبکه های ماهواره ای با لرزش مواجه می شوند چرا که سینمای دیجیتال یکباره در کشور ما بدون زمینه سازی وارد شد.

وی افزود: بسیاری از کارگردانان و تهیه کنندگان در ابتدا مقاومت زیادی دربرابر این تکنولوژی داشتند و راضی نبودند تا ما به سمت سینمای دیجیتال برویم. چون شناخت خوبی از این سیستم وجود نداشت و آنها تصور می کردند که تصویر و صدای فیلم ها آنطور که می خواهند گرفته یا پخش نمی شود.

این استاد دانشگاه درباره پیکسل توضیح داد: پیکسل ها تاکنون به شکل مربع و مستطیل بوده اند چون اگر دقت کنید شکل پرده سینما و تلویزیون هم مستطیلی شکل است. اما این مستطیل ها و مربع ها می توانند سایزهای مختلفی داشته باشند.

سلیمانی ادامه داد: در کشور ما سیستم رنگی پال بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد، البته سیستم رنگی ان تی اس سی هم پیش از این مورد استفاده قرار می گرفت که همیشه مشکل ساز بود. در واقع در سیستم ان تی اس سی پیکسل ها به شکل مستطیل عمودی بودند و در سیستم پال مستطیل ها به شکل افقی بودند. تا این که پیکسل ها به شکل مربع هم پدیدار شدند.  ما مجبور هستیم از لحظه ای که تصویربرداری آغاز می شود اشراف کامل به پیکسل داشته باشیم.

وی درباره تفاوت سینمای دیجیتال و نگاتیو تاکید کرد: ما هنوز در سینمای دیجیتال به کیفیت نگاتیو در رنگ و عمق میدان نرسیده ایم. فکر می کنم علت این موضوع هم ساختار مولکولی نگاتیو است که به آن شکل سه بعدی می دهد اما در دیجیتال ما فقط با نور و ال ای دی کار می کنیم. البته برای سینمای سه بعدی ما فقط باید از کیفیت Full HD به بالا استفاده کنیم.

علی میراحمدی  با اشاره به این که معمولا سیستم سه بُعدی برای فیلم های اکشن و کمدی یا انیمیشن به کار گرفته می شوند گفت: این سیستم به درد فیلم های دیالوگ محور و به صورت تک لوکیشن نمی خورد. برای رشد سینمای سه بعدی باید دوربین را از لوکیشنهای محدود و دایره بسته ایده های آپارتمانی بیرون کشید.

وی افزود: دیدن فضای سه بعدی از نتیجه اختلاف دید دو چشمی است. هنگام تصویربرداری یک تصویر سه بعدی دو دوربین مورد استفاده قرار می گیرند که هر دو از یک شی یکسان با کمی اختلاف در زاویه دید و از یک نقطه ثابت تصویر برمی دارند.

میراحمدی تاکید کرد:هنگام پخش یک پلان سه بعدی تصویر مربوط به دوربین سمت چپ فقط به چشم چپ نشان داده می شود و در مورد سمت راست هم همین اتفاق می افتد. مغز با تلفیق این دو تصویر باعث درک عمق می شود. با تنظیم فاصله دو دوربین به صورت پویا عمق تصویر را کاهش یا فزایش می دهیم.

میراحمدی با اشاره به اینکه فیلمهای سه بعدی یا باید در سینماها یا سینمای خانگی عرضه شوند گفت: حجم لازم برای ارائه فیلم سه بعدی بین 35 تا 50 گیگابایت است که قاعدتا برای ذخیره سازی این حجم باید به سمت استفاده از بلوری رفت بخصوص که فارغ از وضوح تصویر، دامنه طیفی رنگها در فیلمهای سه بعدی فقط از طریق بلوری است که قابلیت انتقال دارد.

نشست آشنایی با صنعت سه بعدی سازی و جایگاه فرمت بلوری در این صنعت
نشست آشنایی با صنعت سه بعدی سازی و جایگاه فرمت بلوری در این صنعت

شهاب کاظمی معاون اجرایی گلرنگ رسانه با اشاره به قابلیت بلوری در انتقال وضوح تصویری سینمای سه بعدی خاطرنشان ساخت: متاسفانه کاهش دانش آکادمیک باعث شده بسیاری گمان کنند فرمت بلوری منقضی شده در صورتی که فرمت بلوری در حال حاضر تنها فرمتی است که میتوان از آن برای انتقال وضوح تصویری FULL HD و بالاتر از آن مثلا 4K استفاده کرد.

این کارشناس ادامه داد: البته این طور نیست که بلوری فقط مخصوص عرضه آثار سه بعدی باشد بلکه این آثار سه بعدی هستند که برای لحاظ کیفیت می بایست در فرمت بلوری عرضه شوند. بلوری هم کیفیت تصویری بالا را پوشش می دهد هم حجم بالای انتقال اطلاعات را و این دو ویژگی است که باعث می شود در آینده بیشتر از اینها از این فرمت استفاده کرد.

کاظمی تاکید کرد: بلوری یک ویژگی مهم دیگر هم دارد و آن هم اینکه تولیدش به گونه ای کاملا امنیتی رخ می دهد و در نتیجه قاچاق آن به راحتی رخ نمی دهد. اینها همه باعث شد که صنایع الکترونیک گلرنگ در تولید و بومی سازی این تکنولوژی ورود کند.