1

ترور سفیر زیر سایه هنر⇔شلیک برای تمدید خاطرات!

سینماروزان/محمدمهدی شیخ صراف:  اول باید گفت «درست همون زمان که فکر می‌کنی اوضاع خاورمیانه از این بدتر نمی‌تونه بشه؛ می‌بینی که سخت اشتباه می‌کردی!» ترور سفیر روسیه در ترکیه درست در چنین شرایطی رخ داد آن هم در گالری آثار هنری؛ یک نمایشگاه عکس «گروهی»(و نه انفرادی) با عنوان معنی دار «روسیه از نگاه ترک ها»!

به گزارش سینماروزان و به نقل از “فردا” در فیلم سینمایی «لندن سقوط کرده است» (london has fallen – 2016) سکانسی هست که در آن شخصیت اول 4 کشور اروپایی و رئیس جمهور امریکا هدف ترور قرار میگیرند. آن هم در یک مراسم تشییع جنازه رسمی در قلب اروپا. تنها رئیس جمهور آمریکا به مدد محافظ کارکشته اش زنده می ماند. نکته جالب این است که همه این ترورها توسط افرادی با لباس پلیس لندن انجام میشود آن هم نه با لباس مبدل، تروریست ها از نیروهای رسمی پلیس انگلستان و اسکاتلندیارد هستند که طی سالها در آن نفوذ کرده اند. ترور سفیر روسیه در آنکارا توسط یک افسر پلیس باقی مانده در پلیس تسویه شده بعد از کودتا رخ داد. یک نشانه دیگر بر اینکه همچنان هالیوود از همه دنیا جلوتر است!

اصل ماجرا همان است که گم نمی شود
سرنگونی سوخو24 نگون بخت روس توسط اف16 های ترک یک سال پیش در همین روزها اتفاق افتاد. ترور سفیر روسیه درست در شبی انجام شده که پوتین قرار بود به تماشای تئاتری برود که الکساندر گریبایدوف نوشته است، سفیر روسیه در ایران که در جریان حمله به سفارتخانه روسیه در تهران (۱۸۲۹ م.) به قتل رسید. جنگ جهانی دوم با ترور ولیعهد اتریش آغاز شد. همه این گزارها صرفا به درد ژورنالیست ها می خورد تا تمدید خاطرات کنند و مثل گزارشگرهای فوتبال با تطبیق های تاریخی و مقایسه های آماری ماجرا را دراماتیک تر جلوه بدهند. اصل ماجرا مثل همان نتیجه بازی فوتبال است که هیچ وقت گم نمی شود.

رجزخوانی بعد از شلیک
مِرت آلتین‌تاش افسر 22 ساله با صورت اصلاح شده و کت و شلوار شیک و پیراهن سفید خود بعد از شلیک رجز می خواند، جملاتی را که بر زبان آورده را دیگر همه می دانند. ماجرا مربوط به حلب است. واکنشی به یک شکست. نوعی انتقام. اما رجز خوانی آن هم بعد از شلیک 8 گلوله مقابل دوربین های روشن یعنی اصرار برای ارسال مستقیم پیام. او زمان کافی هم برای این کار در اختیار دارد. تا اینجا همه چیز درست است. سوال اینجاست که چرا او برای ادامه جایی سنگر نمی گیرد، تلاشی هم برای فرار نمی کند تا اینکه هدف گلوله سلاح های اتوماتیک قرار می گیرد؟ نیروهای امنیتی صبر نمی کنند یک یا دوخشاب گلوله سلاح کمری افسر نیروی ویژه ترکیه تمام شود و او را دستگیر کنند. چرا او را به گلوله می بندند؟ جواب ساده است. او منتظر است هدف قرار گیرد چون برنامه همین است. تا پوتین پاسخ سوالش را نیابد که «باید بفهمیم چه کسی «دستور» ترور سفیر را داده است؟».
در همه ترورهای فرمایشی یک اصل وجود دارد، حذف عامل اصلی ترور یعنی پایان پرونده. حالا هرکسی با خیال راحت می تواند بیانیه صادر کند و به گردن دیگران بیندازد و همه چیز به حالت قبل برگردد.

حقارت نقص دستگاه امنیتی
نقص دستگاه امنیتی برای هر کشوری خوار کننده است؛ آن هم وقتی در چنین سطحی رخ دهد. برای قرابت ذهنی یک لحظه تصور کنید سفیر فرانسه در تهران در افتتاحیه یکی از فیلمهای سینمایی که معمولا سفارتخانه اش هزینه ساخت آنها را می دهد توسط یکی از نیروهای امنیتی ایران به همین شیوه در سالن سینما کشته شود. بقیه ماجرا نیازی به حدس زدن ندارد… ابعاد رسانه ای هم به کنار، اگر همه سفارتخانه های اروپایی تعطیل نشود، اگر قطعنامه ای صادر نشود، اگر تحریم جدیدی وضع نشود و اگر دو سه میلیارد دلار دیگر از حسابهای بلوکه شده ایران برندارند، مطمئنا تا سالیان طولانی دیگر هیچ تبعه اروپایی در تهران احساس امنیت نخواهد داشت.

خنجر از پشت، شمشیر از قفا و شلیک از پشت سر
خنجر از پشت، شمشیر از قفا و شلیک از پشت سر در تمام دنیا نماد ناجوانمردی است. در سینما این را زیاد دیده ایم. حتی معروف است بعضی تروریستهای بزرگ قبل از شلیک، نام هدف را صدا می کردند تا به سمتشان برگردد یا به آنها نگاه کند. این کار حتی اگر به دلیل امکان هدف گیری بهتر فاصله بین دو ابرو هم انجام شود باز نتیجه آن شلیک از روبروست. یعنی ولو برای یک ثانیه، فرصت داری که آماده مرگ باشی! یک بار فیلم “لحظه شلیک” آندری کارلوف را ببینید تا متوجه تلخی مضاعف این ماجرا شوید، ترور سفیر روسیه بهترین نماد برای شناخت جریانی است که از فتح حلب ناراحتند و ناجوانمردی بخش جدا ناشدنی وجود آنهاست، اما معلوم نیست چرا عده ای دوست دارند این بخش را نادیده بگیرند.




منشأ مهاجرت دوبلورهای جوان به دوبی، مالزی و ترکیه به‌روایت جلال مقامی

 سینماروزان: جلال مقامی همان قدر که چهره‌اش برای مخاطبان دهه شصتی تلویزیون با مجموعه «دیدنی‌ها» آشناست صدایش نیز به خاطر سال‌ها حضور در دوبله و مدیریت دوبلاژ برخی از آثار ماندگار سینما و تلویزیونی در خاطرات جاری است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “صبح نو” دوبله منحصر به فرد او در سریال «لبه تاریکی» یکی از شاهکارهای این استاد دوبله ایران است و از مشهورترین آثار مقامی می‌توان به گویندگی‌اش در آثاری چون «لورنس عربستان»، «شکوه علفزار»، «ارتش سری»، «پوآرو»، «شرلوک هلمز» و «هشدار برای کبری 11» اشاره کرد.

مقامی اما چند سالی می‌شود که از دوبله کناره گرفته است. خودش درباره این دوری گفت: آخرین کار دوبله‌ای که انجام دادم مربوط به سه سال پیش بود و بروز نوعی بیماری که صدایم را دچار مشکل کرده بود باعث شد مجبور شوم. نه فقط دور دوبله را خط بکشم که حضورم به عنوان گوینده در رادیوالبرز هم دچار مشکل شد.
وی با اشاره به روند درمانش ادامه داد: تا یک سال قبل حتی حرف زدن عادی هم برایم مشکل بود اما مدتی است که خیلی بهتر شده‌ام و آن طور که پزشکان می گویند در آینده نزدیک مشکلم کاملاً برطرف می‌شود.

انتخاب آثار نادرست برای دوبله
مشکلی که در سال‌های اخیر دوبله ایران از آن رنج می‌برد مهاجرت بی‌رویه دوبلورهای جوان به خارج از ایران و همکاری با شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان است.

مقامی دلیل این امر را نبودن آینده کاری برای دوبلورها در داخل دانست و به «صبح نو» اظهار داشت: من در سه سال اخیر کار دوبله نکردم اما کم و بیش تلویزیون را پی می‌گیرم و راستش را بخواهید روندی را که برای انتخاب و دوبله فیلم در سازمان صورت می‌گیرد قبول ندارم. هرازگاه در این میان یک فیلم خوب هم دوبله می‌شود ولی مشکل کلی آن است که از یک طرف سریال‌هایی که برای دوبله انتخاب می‌شوند و از طرف دیگر فیلم‌های دوبله شده کیفیت چندانی ندارند که دوبله به درک بیشتر آنها کمک کند.

وی ادامه داد: در میان سریال‌ها، بیشتر سریال‌های کره‌ای هستند که دوبله می‌شوند و در میان فیلم‌های آمریکایی نیز بیشتر فانتزی‌های پر از زد و خورد و حادثه در تلویزیون دوبله می‌شوند در صورتی که مخاطبان نسخه زیرنویس آنها را ترجیح می‌دهند چون واقعاً دوبله کردن برای زمانی است که دیالوگ در فیلم جایگاه مهمی داشته باشد. مدیر دوبلاژی که فیلم فانتزی برای دوبله بهش سپرده می‌شود همه کاری که می‌کند قرار دادن چند صدای بم خوش آوا به جای قهرمانان اصلی است و بقیه نقش‌ها کمترین اهمیتی برای دوبله پیدا نمی‌کنند. انتخاب فیلم خوب برای دوبله کمک می‌کند به رشد صنعت دوبله و پیشرفت دوبلورهای جوان ولی چنین روندی در صداوسیما وجود ندارد و همین هم می‌شود که جوانان نمی‌توانند تکنیک‌های دوبله را بیشتر یاد بگیرند و از جایی به بعد به تکرار می‌رسند و ترجیح می‌دهند مهاجرت کنند و بخت خود را در جایی دیگر بیازمایند…

اکران نسخه دوبله شده آثار مطرح در دستور کار قرار گیرد
جلال مقامی که در کارنامه دوبلوری‌اش به جای بازیگران مطرحی چون «رابین ویلیامز»، «رابرت ردفورد» و «عمر شریف» حرف زده است با اشاره به اینکه صنعت دوبله ایران روزبه‌روز منزوی‌تر می‌شود به «صبح نو» گفت: فارغ از تلویزیون که به دلایل گوناگون نتوانسته به رشد نسبی دوبله کمک کند سال‌هاست جلوی اکران فیلم‌های خارجی دوبله شده در سینماها را هم گرفته‌ایم و همین می‌شود که همچنان فقط چند نام قدیمی از دوبلورها را به عنوان اشخاص درجه یک این فن می‌شناسیم و بقیه با فاصله‌ای بعید نسبت به آنها قرار دارند.

این دوبلور خاطرنشان ساخت: زمانی بود که در سینماها آثاری کلاسیک نظیر «بر باد رفته»، «دکتر ژیواگو»، «جنگ و صلح» و «بینوایان» به صورت دوبله شده اکران می‌شد و همین کمک می‌کرد هم به آشنایی مخاطبان با محصولات دست اول سینمای جهان و هم رشد دوبله؛ اما در شرایطی که بسیاری از سالن‌های سینماهایمان به ویژه در روزهای میانی هفته خالی هستند، جرأت آن را نداریم که فیلم‌های دوبله شده سطح بالا را در آنها اکران کنیم و همین می‌شود که مستعدترین دوبلورهای جوانمان مرتب باید درجا بزنند و به سودای اوضاع بهتر مهاجرت کنند.

جلال مقامی که سرپرستی گویندگی 50 فیلم ایرانی در روزگاری که هنوز صدابرداری سرصحنه متداول نشده بود را در کارنامه دارد، تأکید کرد: هنوزهم در سینمای جهان فیلم‌های باکیفیت و استاندارد کم ساخته نمی‌شوند. کافی است سالی 10 عنوان از این فیلم‌ها را با به خدمت گرفتن ترکیبی از دوبلورهای پیشکسوت و جوان دوبله کرد و در سینماها به نمایش درآورد. شک نکنید که به این شیوه در درازمدت هم مخاطبان سینمارویمان بیشتر خواهد شد و هم از دل این اکران‌ها دوبلورهای مستعدی بیرون خواهند آمد و آینده کاری روشن‌تری هم پیش روی جوانان دوبله قرار خواهد گرفت و البته جلوی مهاجرت دوبلورها به ترکیه، دوبی و مالزی هم گرفته می‌شود.




روایت عینی پخش‌کننده پرفروش‌ترین فیلم سال از شب کودتای نظامی در ترکیه

سینماژورنال: در حالی که مراسم افتتاحیه اکران سراسری “من سالوادور نیستم” در ترکیه با حضور منصور سهراب‌پور و امیر پروین‌حسینی تهیه‌کنندگان فیلم، حبیب اسماعیلی پخش کننده اثر و البته حبیب ایل‌بیگی نماینده سازمان سینمایی در استانبول برگزار شده بود خبر کودتای نظامی در ترکیه در فضای رسانه ای پیچید.

به گزارش سینماژورنال دقایقی بعد از انتشار خبر کودتای نظامی در ترکیه حبیب ایل‌بیگی از طریق صفحه اجتماعیش از سلامتی خود و تیم همراهش در این سفر گفت با این حال گویا تنها ایل‌بیگی و یکی از بازیگران این فیلم به نام مهدی مهرابی بوده که بعد از کودتا در ترکیه باقی مانده‌اند و مابقی عوامل به ایران بازگشته‌اند.

فضایی به شدت کنترل شده در سراسر شهر

حبیب اسماعیلی پخش کننده “سالوادور…” که با عبور از رقم 17 میلیارد پرفروش‌ترین فیلم سال است، با اشاره به فضای کنترل شده ای که پیش از کودتا در استانبول با آن مواجه شده بود به سینماژورنال گفت: به خاطر ناامنی‌های اخیر فضایی به شدت کنترل شده و امنیتی را هم در خیابانها، هم در فرودگاه و هم در هتل محل اقامت دیدیم.

مدیر شرکت پخش رسانه فیلمسازان ادامه داد: نیروهای پلیس فراوانی در سطح شهر پراکنده بودند و حتی ساعاتی قبل از کودتا که ما در حال عزیمت به سمت فرودگاه بودیم مواجه شدیم با بسته شدن خیابانهای منتهی به فرودگاه و کنترل دقیق خودروها.

این پخش کننده و تهیه کننده باسابقه با اشاره به افتتاحیه اکران “سالوادور…” در ترکیه بیان داشت: یک شب قبل از کودتا افتتاحیه برگزار شده بود و من به همراه تهیه کنندگان فیلم شب گذشته و ساعاتی قبل از کودتا به تهران بازگشتیم. اما حبیب ایل بیگی و مهدی مهرابی بازیگر فیلم همچنان بعد از کودتا هم در ترکیه مستقر بودند.

اکران “سالوادور” به صورت سراسری و فول سانس در 30 سالن انجام می شود

تهیه کننده آثاری نظیر “قرمز”، “تصویر آخر” و “بازجویی یک جنایت” درباره روند اکران “سالوادور…” در ترکیه بیان داشت: افتتاحیه خیلی خوبی برای فیلم برگزار شد و البته هم چهره های سرشناس فرهنگی و هم مخاطبان عام در افتتاحیه حاضر بودند.

اسماعیلی خاطرنشان ساخت: برخلاف دیگر اکرانهای خارجی که فیلمهای ایرانی را به صورت محدود و در روزهایی خاص نمایش می دهند اکران “سالوادور…” به صورت سراسری و در مدت یک ماه و در 30 سالن سینما در شهرهای مختلف ترکیه به صورت فول سانس انجام خواهد شد.

این پخش کننده افزود: این شیوه اکران سراسری می تواند آغازی باشد بر اکران محصولات پرمخاطب وطنی در کشورهای همسایه و البته زمینه ساز سودآوری بیشتر صنعت سینمای کشور.

 




“سالوادور…” همزمان با کودتا به ترکیه رفت!!+عکس

سینماژورنال: در حالی که شب گذشته 25 تیرماه یک کودتای نظامی در ترکیه رخ داده است اکران کمدی پرفروش «من سالوادور نیستم» به کارگردانی منوچهر هادی و تهیه کنندگی مشترک سید امیر پروین حسینی و منصور سهراب‌پور نیز در این کشور آغاز شده است!

به گزارش سینماژورنال البته انجام کودتا اسباب آسیب دیدگی به هیچ کدام از عوامل ایرانی مرتبط با این فیلم که در ترکیه حاضر بوده اند را فراهم نکرده است.

اکران «من سالوادور نیستم» که در داخل اکران رقم فروش 17 میلیارد را رد کرده است،  با همت و تلاش هلدینگ ENG و با همکاری وابستگی فرهنگی سر کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در سی سینمای استانبول انجام می‌شود.

مراسم افتتاحیه فیلم نیز ساعاتی پیش از کودتا با حضور حبیب ایل بیگی (معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی)، مرتضایی‌فر (سرکنسول جمهوری اسلامی ایران در استانبول) پروفسور ایلبر اورتایلی (مورخ مشهور ترکیه)، عبدالرضا راشد (وابسته فرهنگی سرکنسولگری ج.ا.ا در استانبول، سید امیر پروین حسینی، منصور سهراب پور، حبیب اسماعیلی (مدیر پخش «رسانه فیلمسازان»)، برخی از بازیگران فیلم، شخصیت‌ها، سینماگران محلی و علاقمندان سینما در استانبول برگزار شد.

در این مراسم ابتدا پروفسور «ایلبر اورتایلی» با تمجید از فعالیت‌های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در استانبول، برگزاری هفته‌های فیلم و اکران فیلم‌های ایرانی را در ترکیه گامی در راستای تقویت فرهنگی دو کشور دانسته و با اشاره به غنای تاریخ و تمدن ایران و فرهنگ مشترک دو کشور ایران و ترکیه، افزود: امروز سینما و فیلم‌های معناگرای ایرانی که برگرفته از ارزش‌های انسانی و الهی است خلاء مفاهیم سینمای هالیوود را پر کرده و به صنعت سینمای دنیا خدمت بزرگی را ایفا می‌نماید.

اکران عمومی فیلم همزمان در ۳۰ سالن  سینما در شهر های مختلف ترکیه به مدت یک ماه به همت هلدینگ ENG و وابستگی ایران در استانبول از تاریخ ۲۴تیرماه تا ۲۴ مرداد ماه برگزار خواهد شد. فیلم «من سالوادور نیستم» با زیرنویس ترکی استانبولی پخش می شود.

من سالوادور نیستم
استند تبلیغاتی “من سالوادور نیستم” در ترکیه



“فاطما گل” پرفروش‌ترین سریال ترکیه شد

سینماژورنال: «فاطما گل» به عنوان سریالی که در سال 2015 بیشترین فروش خارجی را برای تلویزیون ترکیه به همراه داشته، برگزیده شد.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “ایسنا” طی مراسمی که در ترکیه برای اعطای جایزه برترین محصول تلویزیونی در حوزه صادرات برگزار شد، مجموعه تلویزیونی «گناه فاطما گل چیست؟» به عنوان برنده معرفی شد.

این سریال که از سال 2010 تا 2012 تولید شده، در حوزه فروش خارجی محصولات تلویزیونی ترکیه پولسازترین اثر نام گرفت. صادرات «فاطما گل» از سال 2006 آغاز شد و سپس به خاورمیانه، اروپای مرکزی، آمریکای لاتین، آمریکا، آسیا و آفریقا راه پیدا کرد.

«برن سات» در این سریال نقش اصلی «فاطما گل» را ایفا می‌کند. این هنرپیشه پیش از این با ایفای نقش «ثمر» در سریال «عشق ممنوعه» به شهرت رسید.

به گزارش حریت دیلی نیوز، سریال‌های شبکه «D» ترکیه نه تنها در این کشور بلکه در خارج از مرزها هم رکوردشکن بوده‌اند. محصولات این شبکه تاکنون در 138 کشور جهان پخش شده‌اند.




رفیق سابق مخملباف ادامه “بایسیکل‌ران” را در ترکیه ساخت+عکس

سینماژورنال: محرم زینال زاده بازیگر قدیمی سینمای ایران و رفیق سابق محسن مخملباف اخیرا یک فیلم سینمایی را به صورت مشترک با کارگردانی ترک به نام “مصطفی دلازی” ساخته است.

به گزارش سینماژورنال جالب اینجاست که این فیلم بنا به گفته مصطفی دلازی ادامه “بایسیکل ران” فیلم دهه شصتی مخملباف است؛ همان فیلمی که زینال زاده در آن در نقش یک دوچرخه سوار افغان ظاهر شده بود.

زینال زاده در سالهای حضور مخملباف در ایران یا به عنوان بازیگر یا دستیار کارگردان در آثاری نظیر “دستفروش”، “ناصرالدین شاه آکتور سینما”، “سلام سینما” و “نون و گلدون” حضور داشت.

اینکه بعد از مهاجرت شماری از بازیگران ایرانی به ترکیه و همکاری با شبکه ماهواره ای GEM حالا رفیق سابق مخملباف هم به ترکیه رفته و در محصولی مشترک میان سینمای ایران و ترکیه بازی می کند جالب توجه به نظر می رسد. جالبتر اینکه این فیلم اواسط بهار امسال در ترکیه اکرن خواهد شد.

سینماژورنال متن گزارش سایت رادیو و تلویزیون ترکیه درباره حضور زینال زاده در ترکیه که خبرگزاری “مهر” آن را ترجمه کرده ارائه می دهد:

نام فردا چیز دیگریست

بر اساس اعلام منابع ترکیه‌ای اولین فیلم مشترک هنرمندان ترکیه و ایران که در استان وان ترکیه فیلمبرداری شده است در ماه می اکران می‌شود.

سایت رادیو و تلویزیون ترکیه در خبری اعلام کرد که قرار است در ماه می(اواسط بهار) فیلمی در این کشور اکران شود که بنا بر اعلام آنها این اثر به طور مشترک بین هنرمندانی از ترکیه و افرادی از ایران ساخته شده است.

در چهارچوب توافق ساخت فیلم مشترک میان ترکیه و ایران، اولین فیلم مشترک هنرمندان ترک و ایرانی به نام «نام فردا چیز دیگری است» که در استان وان ترکیه فیلمبرداری شده است در ماه می اکران می‌شود.

این فیلم در راستای بهبود روابط فرهنگی و هنری و با توجه به توسعه روابط تجاری بین دو کشور ساخته شده است. داستان فیلم را مصطفی دلازی و فیلمنامه اش را محرم زینال‌زاده، کارگردان ایرانی نوشته است.

محرم زینال زاده در نمایی از "نام فردا چیز دیگریست"
محرم زینال زاده در نمایی از “نام فردا چیز دیگریست”

کارگردانی مشترک زینال زاده و دلازی

کارگردانی این فیلم را که اکثر صحنه‌های آن در منطقه کوپرولر شهرستان ادرمیت استان وان ترکیه فیلمبرداری شده است مصطفی دلازی و زینال‌زاده به عهده دارند.

در نقش‌های اصلی این فیلم هنرمندانی چون محرم زینال‌زاده، وولکان کسکین، زلال دره، فرات تانیش، متین کچه‌جی و صلاح الدین تاش‌دوگن هنرمندان ترک حضور دارند.

فیلم ادامه “بایسیکل ران” است

مصطفی دلازی به خبرنگار آناتولی گفت: این فیلم اولین فیلم سینمایی مشترک بین ترکیه و ایران است. به دلیل مناظر طبیعی زیبای وانف در این شهر فیلمبرداری کردیم. فیلم را با محرم زینال‌زاده با هم کارگردانی کردیم. زینال‌زاده همچنان در نقش اصلی بازی می‌کند. فیلم شبیه ادامه فیلم «بای‌سیکل ران» زینال‌زاده است. هنرمندان ترک بیشتر در نقش‌ها بازی کردند و هنرمندان ایرانی در تصویربرداری فیلم نقش داشتند.

دلازی ضمن اشاره به اهمیت این فیلم از نگاه همکاری هنری بین دو کشور گفت: هنر همیشه در ایجاد نرمش در روابط بین ملت‌ها نقش اساسی دارد.




چرا تلفن‌همراه اکبر عبدی خاموش است؟ آیا برای وی اتفاقی افتاده؟/یکی از نزدیکان عبدی پاسخ داد

سینماژورنال: شایعه سازی درباره مرگ هنرمندان مدتهاست که فضای مجازی را به خود مشغول کرده و هرازگاه بیمارانی در گونه روانی یافت می‌شوند که به شایعه سازی درباره مرگ هنرمندان می‌پردازند.

به گزارش سینماژورنال تازه ترین شایعه ای که درباره مرگ هنرمندان منتشر شده از مرگ اکبر عبدی کمدین توانای ایرانی سخن می گوید.

این شایعه از صبح 5 فروردین ماه در فضای مجازی منتشر شد و از آنجا که تلفن همراه عبدی هم خاموش بود بسیاری از دوستان وی گمان کردند که احتمالا اتفاقی برای این بازیگر رخ داده است.

سینماژورنال اما بعد از تماس با یکی از نزدیکان اکبر عبدی دریافت که این هنرمند سالم و سرحال در حال گذراندن تعطیلات نوروزی است. این آشنای عبدی در پاسخ به اینکه چرا تلفن همراه وی خاموش است گفت: این بازیگر برای تعطیلات نوروز به ترکیه رفته و برای همین است که تلفن همراهش خاموش است.

در انتظار “رسوایی2”

آخرین فیلم اکران شده اکبر عبدی کمدی-فانتزی “آدم باش” به کارگردانی مجید جوانمرد بود؛ فیلمی که علیرغم انتظارات گیشه خوبی نداشت.

این بازیگر قسمت دوم “رسوایی” به کارگردانی مسعود ده نمکی را آماده اکران دارد؛ فیلمی که تصویرسازی واقع گرایانه ای از زلزله احتمالی تهران ارائه داده است و عبدی در آن نقش روحانی عارف مسلکی را ایفا می کند که پیش بینی وقوع این زلزله را می کند…




جزییات شکایت خواننده لس‌آنجلسی از قهرمان ملی به روایت آقای قهرمان+عکس

سینماژورنال/فاطمه پاقلعه‌نژاد: هفته گذشته تصویر احضاریه ای در فضای مجازی دست به دست می چرخید که بیش از هر چیز نام “خواهان” یا در حقیقت شاکی در آن مورد توجه قرار گرفت: نام یک خواننده لس آنجلسی که اجازه حضور در ایران را ندارد اما در دادسرای عمومی کشور از یک قهرمان پیشکسوت به اتهام کلاهبرداری شکایت کرده است.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “تماشاگران امروز” در ابتدا شک و گمان به این سمت و سو بود که «شهرام ش.» به خاطر برگزاری کنسرت هایش در آلانیای ترکیه از شخصی در ایران شاکی است ولی بعد در توضیحی که خود او در کانال تلگرامی تهران تایمز داد مشخص شد او از یک قهرمان پینگ پنگ آسیا به جرم کلاهبرداری 400هزاردلاری شکایت کرده است.

با کدهایی که این خواننده در جوابیه اش داد آن قهرمان ملی کسی جز امیر احتشام زاده نمی توانست باشد؛ کسی که نامی غیرقابل حذف در ورزش ایران است. مردی نابغه که در سال های دور توانسته بود در 17 رشته ورزشی قهرمانی ملی باشد. او اما در میان همه ورزش هایی که قهرمانش بوده، نامی است عجین شده با پینگ پنگ ایران. این قهرمان پینگ پنگ آسیا سال هاست که روزگار بازنشستگی را می گذراند و دیگر خیلی خبرساز نیست. اما در دل این روزهای خانه نشینی اش با ادعای عجیب این خواننده لس آنجلسی، نامش دوباره سر زبان ها افتاده است.احتشام زاده اما در گفتگوی پیش رو این ادعا را تکذیب کرده است.

*خواننده ای لس آنجلسی ادعا کرده همسرش به ایران آمده و از شما و احتمالا دامادتان شکایت کرده است. این ادعا را تائید می کنید؟
ایشان شکایت کرده و من هم از این موضوع شاکی هستم که چرا باید ایشان اگر مشکلی با داماد من دارند بخواهند از من شکایت کنند؟ من برای عروسی دخترم به آلانیا رفته بودم و ایشان را دیدم چون من مقیم ایران هستم و ایشان مقیم لس آنجلس؛ بعد از آن هم در چند سفر دیگری که رفتم به دخترم سر بزنم ایشان را ملاقات کردم. ایشان با داماد من در کار به مشکل خوردند و از من درخواست ریش سفیدی کردند و من هم برای آنها ریش سفیدی کردم و به خاطر همان اینها الان از اسم من سوء استفاده می کنند.

تصویر مربوط به شکواییه خواننده لس آنجلسی علیه مجید احتشام زاده
تصویر مربوط به احضاریه خواننده لس آنجلسی علیه امیر احتشام زاده

*چطور سوء استفاده می کنند؟
ایشان یک برگه ترکی جلوی من گذاشتند و من اصلا ترکی بلد نیستم و به من گفتند اینجا را امضا کن فقط به خاطر این که مشکل بین من و دامادت حل شود اصلا هم قرار نبود از آن برگه استفاده کنند. من هم فقط به خاطر این که فکر می کردم در وجود ایشان انسانیت وجود دارد این برگه را امضا کردم و نمی دانستم در آن چه نوشته، من نه در معاملاتی که اینها با هم داشتند حضور داشتم و نه چیز دیگر و حتی نمی دانستم برای کدام معاملات به مشکل خوردند. هر بار هم که به ترکیه رفتم، یک هفته ده روز ماندم دخترم را دیدم و برگشتم.

*پس تجارتی نداشتید؟
هیچ تجارتی ندارم و من اصلا در سن و سالی نیستم که بخواهم تجارت کنم. در سن 83سالگی در مملکت خودم هم بازنشسته هستم و از پیشکسوتان حقوق می گیرم و حتی اینجا هم شغلی ندارم.

* اما او ادعا کرده با شما رفاقتی 50 ساله دارد؟
من شصت و خرده ای سال است که در مملکتم قهرمان بودم و خیلی ها من را می شناختند و این دلیل نمی شود که با همه آنها دوستی و رفت و آمد داشته باشم.

*در متنی که منتشر کرده نوشته که دختر و داماد یکی از دوستان 50ساله من آقای «امیر» که قهرمان پینگ پنگ آسیا است از من 400هزار دلار کلاهبرداری کردند و داماد ایشان الان با شکایت همسر من در زندان است. تقریبا مشخص است که شما را می گوید. این ادعا حقیقت دارد یا شما تکذیب می کنید؟
این ادعا را درباره خودم تکذیب می کنم، ایشان از اسم و امضای من و از ریش سفیدی من سوءاستفاده کرده. این فرد فقط به من گفت برای من ریش سفیدی کن اما الان چون داماد من در زندان است، از امضای من سوء استفاده کردند. سفته هایی به زبان ترکی و بدون مبلغ به من دادند و من امضا کردم و الان در آنها مبلغ وارد کردند و به خاطر همان ها از من شکایت کردند.

*این بحث تجارت و رفاقت و چیزهایی که گفته چطور؟

هیچکدام. تمامش دروغ است. من هیچ رفاقتی با او ندارم ولی خیلی ها من را می شناختند. الان هم ایشان از اسم من سوءاستفاده کرده و من به عنوان یک پیشکسوت ورزش از ایشان شکایت دارم که در مملکت خودم که برای آن افتخارآفرین بودم، من را زیر سوال برده.