1

علی عباسی تهیه‌کننده برخی از آثار شاخص سینمای ایران اظهار داشت⇐در «سوته‌دلان» فقط براي گريم بهروز وثوقي ۷۰۰ هزار تومان خرج كردم/تنها فيلمي كه توانستم به خارج بفروشم «تنگسير» بود /«پنجره» و «هنگامه» را با گرته برداری از آثار آمریکایی ساختیم اما ابتدای فیلم به منبع اقتباس اشاره کردیم!!/از «تنگنا»ی ما کپی کردند و حتی دیالوگها را تغییر ندادند ولی کمترین اشاره به منبع نکردند!!/می‌خواستم نسخه سینمایی «سو و شون»سیمین دانشور را بسازم که متأسفانه نشد/علی حاتمی برای ما فیلم تبلیغاتی می‌ساخت و همان جا بود که کشفش کردم/خیلی دلم میخواست «طبیعت بیجان» را تهیه کنم اما میدانستم تولید این فیلم منجر میشود به بیکاری بعدی/حتی فیلمهای کیارستمی هم در ایران عایدی نداشت/آن زمان هم مثل حالا صحبت کردن درباره هر شغلی در سینما با مشکل مواجه می‌شد و فقط امکان این وجود داشت که با رقاصه‌ها و جاهلان شوخی شود!!!/متعجبم که بازی علی نصیریان در «آقای هالو» به اندازه بازی انتظامی در «گاو» دیده نشد/در دهه شصت که اقتدار سینما دست یکی دو نفر بود بسیار آزار دیدیم/فيلم‌هايي كه با مجوز ساخته‌ شده بود را از دفترم بردند و سوزاندند!!/آدمهای خبیث آن قدر برایم زدند که در ۳۳ سالگی تبدیل شدم به «مرحوم»!!

سینماروزان: علی عباسی تهیه کننده ای که آثاری متفاوت از سینمای قبل از انقلاب اسلامی نظیر «سوته دلان»، «تنگسیر»، «رضا موتوری»، «تنگنا» و «حسن کچل» را در کارنامه داشت، به خاطر همین کارنامه متفاوت حق خودش میدانست که بتواند در فضای ایجاد شده در دوران بعد از انقلاب هم در سینمای ایران فعالیت داشته باشد.

البته که عباسی در ابتدای انقلاب اسلامی به فعالیت سینمایی خود ادامه داد و فیلمهایی مانند «جعفرخان از فرنگ برگشته» و «جایزه» را تولید کرد اما از جایی به بعد فشارهای وارده بر وی آن قدر شد که قید سینما را زد و از ایران مهاجرت نمود. عباسی به تازگی در گفتگویی تفصیلی با تینا جلالی در «اعتماد» هم درباره تلخیهای مهاجرت حرف زده و هم از تجربیاتش در تهیه کنندگی گفته است.

علی عباسی با اشاره به وسواسی که در تولید داشته اظهار داشت: توليد فيلم‌هايي با مضمون هنري- تجربي همچون «حسن‌كچل» يا «تنگسير» هزينه‌اش چند برابر فيلمي بود كه با حضور مرحوم آغاسي توليد مي‌شد يا فيلم‌هايي كه با رقص و آواز چند هنرپيشه زن مشهور همراه بود. اين نوع فيلم‌ها 300 يا 400 هزار تومان بيشتر خرج نداشت و فروشش تضميني بود؛ اما آدمي مثل من در تهيه‌‌‌ فيلم «سوته‌دلان» فقط براي گريم بهروز وثوقي 700 هزار تومان خرج كردم. گريمور فيلم فدريكو فليني، اتللو فاوا را آورديم ايران كه مي‌توانيد تجسم كنيد همين رفت‌وآمدها چه هزينه‌اي سنگيني داشت. اين چهره‌پرداز چند روز سر صحنه حضور داشت.

عباسی با بیان اینکه بازگشت سرمایه فیلمهای متفاوت در دوران سابق بسیار سخت بود ادامه داد:  تنها فيلمي كه توانستم به خارج بفروشم «تنگسير» بود كه به روسيه فرستادم و از من 100 تا 200 كپي گرفتند. البته بابت نمايش فيلم در روسيه به ما پول ندادند و به‌ جاي آن ‌يك تعداد فيلم‌ روسي دادند.

این تهیه کننده درباره همکاری ناکام با سهراب شهیدثالث گفت: آن زمان دلم مي‌خواست فيلم «طبيعت بي‌جان» سهراب شهيد ثالث را تهيه كنم. سهراب براي تهيه فيلمش با من مشورت كرد و به من پيشنهاد تهيه آن را داد. من به انديشه سهراب اعتقاد داشتم، مي‌دانستم فكر درخشاني دارد اما اگر ساخت «طبيعت بي‌جان» را قبول مي‌كردم، مي‌دانستم كه فيلم بعدي خودم را نمي‌توانم بسازم براي اينكه مي‌دانستم «طبيعت بي‌جان» تماشاگر زيادي ندارد. با تمام احترامي كه براي سينماي كيارستمي قائلم اما فيلم‌هاي او هم در ايران تماشاگر نداشت و فقط عوايد خارجي كسب مي‌كرد.

عباسی درباره اقتباسهایی که انجام داده گفت: من آن زمان چند فيلم امريكايي خوب ديده بودم و فكر كردم از فيلم‌هاي هندي كه بهتر است و از آن فيلم‌ها الهام گرفتيم و دو فيلم «هنگامه» و «پنجره» را ساختيم؛ اما ابتداي فيلم مي‌نوشتيم «اقتباس» از چه فيلم‌هايي شده است ولي بعضي‌ها نمي‌نوشتند. تازگي‌ها البته شنيدم از روي فيلم‌هاي قديمي من چند فيلم ساخته ‌شده است؛ مثلا از روي «تنگنا»؛ و جالب اينكه گويا هيچ تفاوتي هم ندارد و بعضي ديالوگ‌ها هم دقيقا همان ديالوگ است، اين ديگر خيلي بد است.

این تهیه کننده قدیمی با اشاره به علاقه اش برای اقتباس ادبی بیان داشت: به غیر از روشهای مرسوم، روش ديگري هم در نگارش فيلمنامه داشتم كه به سراغ متون ادبي بروم؛ مثلا براي نگارش فيلمنامه «تنگسير» از نوشته صادق چوبك استفاده كردم. طرحي داشتم از خانم سيمين دانشور به نام «سووشون» كه متاسفانه اين آخري محقق نشد. همچنين استعدادها را كشف مي‌كردم همچون علي حاتمي. علي ابتدا فيلم تبليغاتي براي دفتر ما ساخت و وقتي او را ديدم، دريافتم كه انسان درخشاني است و استعداد بي‌نظيري دارد و همين شد كه فكر كردم برايم فيلم هم بسازد. خيلي با هم خوب كار كرديم. فيلم‌هاي «حسن‌كچل» و «سوته‌دلان» محصول تعامل بين من و او بود.

عباسی درباره تعامل با علی حاتمی گفت: هم اختلاف‌نظر داشتيم و هم تعارض داشتيم و هم تعامل خوبي داشتيم. خيلي با هم حرف مي‌زديم. آنقدر با هم حرف مي‌زديم كه به تعامل برسيم. اين ‌طور نبود كه هر چه من بگويم او انجام دهد. يادم مي‌آيد يك ‌بار من و علي رفته بوديم شمال و طي اين سفر او چند قصه براي من تعريف كرد كه از دل آن قصه‌ها، من ساخت «سوته‌دلان» را به او پيشنهاد كردم.

علی عباسی درباره درگیریهایش با سانسور اظهار داشت: مشكل سانسور و مميزي بوده و هست. هم آن زمان و هم حالا. به عنوان نمونه آن زمان صحبت كردن از هر شغلي با اعتراض مواجه مي‌شد. هيچ‌وقت نمي‌توانستيم پليسي را نشان دهيم كه رشوه‌بگير باشد يا يك كارمند وزارت دارايي يا پزشك و… درحالي كه در همه جاي جامعه آدم‌هاي فاسد وجود دارد. آن سال‌ها يكي از دوستان تعبير جالبي به كار مي‌برد اينكه تنها صنفي كه منسجم نيستند، رقاصه‌ها و جاهل‌ها هستند به همين دليل بود كه سوژه اغلب فيلم‌ها حول همين موضوعات مي‌چرخيد.

این تهیه کننده با اشاره به کیفیت بازیگران دوره های مختلف سینمای ایران بیان داشت: ما آن زمان بازيگران خوبي همچون پرويز فني‌زاده داشتيم كه من عاشقانه او را دوست داشتم. بازيگران مرد خوب زيادي داشتيم. خيلي خوشحال شدم كه بازي مرحوم آقاي انتظامي در فيلم «گاو» ديده شد اما خيلي متعجب شدم كه از بازي علي نصيريان در «آقاي هالو» كمتر ياد مي‌شود. ايشان بازي نمونه و درخشاني در اين فيلم داشتند و بازيگر خوبي هستند.  بهروز وثوقي بازيگر خوبي بود به‌ خصوص در «گوزن‌ها» و «سوته‌دلان». ولي بازيگر بدنه سينما بود. بعضي بازيگران سينما جذابيت‌هاي مخصوص به خود را دارند. در هر صورت دنياي بازيگري به ‌شدت پيچيده است. بايد «آن» داشته باشي. بعضي آدم‌ها گاهي خوشتيب نيستند ولي «آنِ» سينمايي دارند. از طرفي هم بعضي در مجالس و ميهماني‌ها خوب حرف مي‌زنند ولي «آنِ» بازيگري را ندارند. خدا بيامرزد مرحوم فردين و ملك‌مطيعي «آنِ» بازيگري را داشتند و مردم آنها را دوست داشتند.

علی عباسی که در میانه دهه شصت و به خاطر فشارهای وارده مجبور به مهاجرت از ایران شد در روایتی تراژیک از آن دوران گفت: من 20‌ساله كه از ايران رفتم. دوران جنگ در ايران بودم و كار كردم. ولي در هر 3 فيلم آخر به من آسيب وارد كردند و به من ضربه زدند. سوزاندن فيلم‌هايم اهانت و توهين به سينما بود. آن زمان اقتدار دست يكي‌دو نفر در سينما بود و كسي با آنها نمي‌توانست مقابله كند. حتي فيلم‌هايي كه با مجوز ساخته‌ شده بود را از دفترم بردند و سوزاندند. آيا فيلم «سوته‌دلان» سوزاندني است؟ بدترين فيلم‌ها به نظر من سوزاندني نيست چون جغرافياي مملكت در اين فيلم‌ها نشان مي‌دهد و بعدها از تاريخ سينما بايد براي مردم گفت كه چه كساني در سينما كار مي‌كردند و نوع فعاليت‌شان چه بود. بدترين كتاب‌ها را نبايد سوزاند چون بعدها بايد مقايسه صورت بگيرد بين بدترين نوشتار و بهترين آن‌ها. طي اين سال‌ها بسيار آزار ديدم. بالاخره انسانيم و از پوست و گوشت ساخته شديم. فولاد كه نيستم كه اگر فولاد هم بودم با ضربه‌هاي سنگين به من كج‌ومعوج شدم…12 سالم بودم درباره سينما مي‌نوشتم. مجله سينمايي زدم و مقاله‌نويس سينما بودم. اولين برنامه سينمايي تلويزيوني را من توليد كردم. بعد از انقلاب اولين فيلم‌ها را من ساختم. چطور دلم نخواهد دوباره‌كار كنم؟ ولي بعضي آدم‌ها خيلي خبيث بودند. خصوصا انگار روي من بيشتر حساس بودند. البته اين روحيه در اغلب ما انسان‌ها هست كه توفيق خود را در عدم موفقيت ديگران مي‌بينيم و اين حسادت نه ‌تنها به‌ طرف مقابل لطمه مي‌زند بلكه به جامعه هم لطمه وارد مي‌كند. چون جلوی فعاليت موثر او را در اجتماع مي‌گيريم.

عباسی ادامه داد: بعضي آدم‌ها به معناي واقعي خبيث هستند و براي آدم مي‌زنند رذالت را در چشم آنها مي‌تواني ببيني و مدام منتظر مچ‌گيري هستند. نمونه‌اش هم من كه در 33‌سالگي پرونده‌ام بسته شد و در اوج جواني تبديل شدم به مرحوم علي عباسي. بايد بگويم كه اين حس خيلي سخت است. فرض كنيد مني كه آن زمان به ‌سختي هم كار مي‌كردم، هم ‌درس مي‌خواندم و هم سربازي مي‌رفتم بدون كوچك‌ترين پارتي. خودم پارتي خودم بودم ولي اين افراد رذل چنان ضربه‌اي به من زدند كه روح و روان من را به هم ريختند.




آغاز فراخوان تیزرسازی برای “هفت ماهگی” با حضور باران کوثری و حامد بهداد+فیلم

سینماروزان: تازه ترین تجربه بازیگری مشترک باران کوثری-حامد بهداد با عنوان “هفت ماهگی” بناست از نیمه دی ماه در گروه آزاد روی پرده برود.

به گزارش سینماروزان در فاصله دو ماه مانده تا اکران این فیلم، فراخوان تیزرسازی برای آن آغاز شده است. در این فراخوان از عموم علاقمندان به ساخت تیزر برای این فیلم که البته دارای تجربیات خاص خود در این زمینه هستند دعوت شده است تا در فراخوان شرکت کنند.

علاقمندان شرکت در فراخوان می‌توانند ضمن مکاتبه با صفحه رسمی “هفت ماهگی” در اینستاگرام(اینجا را کلیک کنید) یا صفحه رسمی تهیه‌کننده فیلم(اینجا را کلیک کنید) و ارسال یک نمونه از آثار خود در این فراخوان شرکت کنند.

حائزان شرکت در فراخوان این شانس را خواهند داشت که حدود 40 دقیقه از راش‌های فیلم را در اختیار داشته باشند تا مبتنی بر خلاقیت شخصی به ساخت تیزر برای فیلم اقدام کنند.

تیزرهای برگزیده این فراخوان به طور رسمی در سینماها و رسانه های رسمی از جمله صداوسیما پخش خواهند شد و در کنار آن از سازندگان این تیزرها در مراسمی با حضور عوامل فیلم تقدیر خواهد شد و هدایای نقدی ویژه‌ای به آنها تعلق خواهدگرفت و تسهیلاتی جهت حضور در فعالیت حرفه ای تبلیغاتی در سینما برایشان فراهم می شود.

جذب جوانان مستعد اما گمنام

منصور لشکری قوچانی تهیه‌کننده “هفت ماهگی” هدف از راه اندازی این فراخوان را ایجاد مجالی تازه برای استعدادیابی در زمینه تیزرسازی از جوانان مستعدی دانست که به دلایل مختلف و به خصوص عدم آشنایی با ساز و کار ورود حرفه ای به این عرصه نتوانسته اند عرض اندام کنند.

این تهیه‌کننده خاطرنشان ساخت: درباره فیلمهای قبلی ام و از جمله “کوچه بی‌نام” و “خط ویژه” مواجه شدم با برخی تیزرهای متفاوت و البته به لحاظ بصری، جذابی که توسط جوانان گمنام شهرستانی ساخته شده بود؛ جوانانی که با کمی توجه می‌توانند به نیروهایی حرفه ای برای بخش تبلیغاتی سینما بدل شوند. در این راستا تصمیم گرفتیم که برای ساخت تیزر “هفت ماهگی” فراخوانی رسمی را برگزار کنیم تا اعم علاقمندان به ساخت تیزر چه آنها که در داخل ایران زندگی می کنند چه علاقمندان سینمای ایران در خارج از کشور بتوانند در آن شرکت کنند.

“هفت ماهگی” که توسط هاتف علیمردانی ساخته شده است به غیر از باران کوثری و حامد بهداد از حضور بازیگرانی نظیر هانیه توسلی، پگاه آهنگرانی، احمد مهرانفر، فرشته صدرعرفایی و محمدرضا علیمردانی سود می‌برد.

برای دیدن یکی از اولین نمونه تیزرهای طراحی شده برای “هفت ماهگی” اینجا را ببینید.




دفاع تمام قد “کیهان” از شهاب حسینی

سینماژورنال: روزنامه اصولگرای “کیهان” به انتقاد از هجمه هایی پرداخته است که طی روزهای اخیر نصیب شهاب حسینی شده است.

به گزارش سینماژورنال این روزنامه با انتقاد از رویه غلطی که در فحاشی به هنرمندان دارای تمایل به ارزشهای مذهبی صورت می‌گیرد این گونه رفتارها را زیر سوال برد.

سینماژورنال متن گزارش “کیهان” را ارائه می دهد:

توهین و فحاشی در فضای مجازی

 گروهی از کاربران ضدانقلاب در فضای مجازی، باز هم کمپین فحاشی به «شهاب حسینی» را احیا کردند!  پس از اینکه شهاب حسینی، جایزه خود به عنوان بهترین بازیگر شصت و نهمین جشنواره فیلم کن را به آستان مقدس امام زمان(عج) تقدیم کرد، گروهی از شبه روشنفکرها و افراد ضدانقلاب، فضای مجازی را پر از توهین و فحاشی علیه این بازیگر کردند!

این افراد که البته عادت دارند که به هر هنرمندی که نسبت به ارزش‌های مذهبی و انقلابی ابراز تمایل کند، فحاشی کنند، این بار هم در سایت‌ها و شبکه‌های مختلف اینترنتی، شهاب حسینی را به خاطر تقدیم جایزه‌اش به امام دوازدهم شیعیان، با انواع اهانت‌ها، نواختند!

همانهایی که کمپین راه انداخته بودند

این جریان، در سال 89 و پس از حضور حسینی در دیدار هنرمندان سینما و تلویزیون با رهبر انقلاب اسلامی نیز کمپین «من از شهاب حسینی متنفرم» را در فضای مجازی راه انداخته بودند.

شهاب حسینی هم در واکنش به این اقدامات تخریب آمیز در گفت وگویی اظهار داشت: کوچکترین اهمیتی به این موضوعات نمی‌دهم؛ اگر خداوند بخواهد آتش خشم و غضب و حسد تبدیل به گلستان می‌شود، همان گونه که برای ابراهیم شد.وی در ادامه بیان کرد: نه تایید این افراد من را خوشحال و نه تکذیبشان من را ناراحت  می‌کند.




مجید مجیدی، پرویز پرستویی و کارگردان “کیمیا”⇔در جمع نامزدهای چهره سال انقلاب اسلامی

سینماژورنال: معاون هنری حوزه هنری از پرویز پرستویی، جواد افشار(کارگردان “کیمیا”)، عبدالحمید قدیریان، مجید مجیدی، هادی محمدیان و بهناز ضرابی‌زاده به عنوان ۶ نامزد نهایی چهره سال انقلاب اسلامی نام برد.

به گزارش سینماژورنال فاضل نظری معاون هنری حوزه هنری در گفت‌وگو با ستاد خبری هفته هنر انقلاب اسلامی، درباره چگونگی روند جمع آوری آراء برای انتخاب چهره سال انقلاب اسلامی، گفت: ابتدا از میان همه کسانی که در سالی که گذشت، آثار شاخص در حوزه هنر انقلاب عرضه کرده بودند، در یک گروه کانونی ١٩ نفر انتخاب شدند که در فرآیند انتخاب مرحله به مرحله  براساس رای حدود ٦٠ نفر از نخبگان و خبرگان هنری تعداد نامزدها به ٩ نفر رسید و بالاخره بر اساس اجماع این خبرگان تعدادنامزدهای نهایی به دلیل نزدیکی آراء به یکدیگر به ٦ نفر محدود شد که اسامی آنها به ترتیب حروف الفبا عبارت است از؛ آقایان جواد افشار، پرویز پرستویی، عبدالحمید قدیریان، مجید مجیدی، هادی محمدیان و خانم بهناز ضرابی‌زاده.

معاون هنری حوزه هنری تأکید کرد: به نظر ما سه بزرگواری که در لیست ٦ نفره جدید نام آنها نیست و البته همه کسانی که بر اساس باورهایشان و تعهد به حقیقت، در سپهر هنر ایران اسلامی درخشیده‌اند سرمایه‌های قابل افتخار هنر انقلاب هستند.

وی در ادامه گفت: ملاک ما برای انتخاب هنرمند برتر سال 1394، ارائه و عرضه عمومی اثر او بوده و نه سال تولید اثر. اگر کتاب بوده سال انتشار، اگر فیلم بوده، سال اکران عمومی و به همین ترتیب در حوزه‌های دیگر به زمان ارائه اثر توجه کرده‌ایم.

فاضل نظری در ادامه، توجه به فعالیت‌های هنرمندان در حوزه‌های فرهنگی هنری را به عنوان یکی از ملاک‌های انتخاب نامزدها برشمرد و گفت: ما علاوه بررسی آثار هنرمندان، به فعالیت فرهنگی هنری آن‌ها هم توجه کردیم و میزان حضور آنها در فعالیت‌های گسترده اجتماعی در حوزه انقلاب اسلامی، برایمان حائز اهمیت بود.

وی از وجود فضایی ارزشی، صمیمی و صادقانه میان خبرگان و نخبگان عرصه فرهنگ و هنر برای انتخاب برترین هنرمند سال ابراز خرسندی کرد و در پایان گفت: طی مراسم تجلیل از چهره سال هنر انقلاب اسلامی، نتیجه آرا برای انتخاب هنرمند برتر سال 1394 اعلام خواهد شد.