1

#ابر_بارانش_گرفته ( #مجید_برزگر) ؛ عقیم، حوصله سربر و بلاتکلیف

 

سینماروزان/مسعود احمدی:

➖کند، حوصله سربر و بلاتکلیف

➖مدام حرف می‌زنند، در ماشین حرف می‌زنند، در خانه حرف می‌زنند، در رستوران چینی، حرف می‌زنند، هنگام صرف تن ماهی حرف می‌زنند، حین پیاده‌روی حرف میزنند، در تهران حرف می‌زنند، در شمال حرف می‌زنند…

➖خدا آتش ‌نشانی را از این جماعت نگیرد که هرجا قافیه، تنگ می‌آید، ابر عقیم‌شان آبستن می‌شود

➕سوژه اتانازی می‌توانست دستمایه یک درام پرکشش باشد اگر پای اداهای شبه‌انتلکت در میان نبود ولی…

➖ولی وقتی نزدیک به دو دهه قبل #رحمان_رضایی درام پرکشش #اتاتازی را با همین مضمون ساخته، چه کاریست ساخت فیلمی فرسنگها عقبتر از فیلم رحمان رضایی؟؟

?دیالوگ

–مگه فرهنگ مملکتا مثل ادویه س که بریزی تو غذا تا باهاش آشنا بشی؟

–شما از اونایی که اول اطلاعات می‌گیرن و بعد، عذاب وجدان؟؟




#روز_صفر( #سعید_ملکان) ؛ جیسون استاتهام به‌دنبال ریگی!/جلوتر از فیلم لرزان خانم داور به‌اشتراک یک مامور کاملا سکولار!

سینماروزان/محمد شاکری:

➕آغاز طوفانی و گیرا از مرز ایران-پاکستان برای رونمایی از ریگی و دارودسته!

➕داستان‌پردازی کم و بیش رسا برای برگردان بخش عمده پرونده ریگی؛

➕ارائه تصاویری استاندارد و حرفه‌ای از درگیری‌ نیروهای امنیتی با قوای ریگی

➕ فیلمبرداری در خدمت ژانر جاسوسی و کاملا متاثر از اسپای‌های هالیوودی

➕باورپذیری نماهای پاکستان

➖باسمه‌ای بودن نماهای آلمان

➖گنگی ماجراهای ابتدایی که در آلمان می‌گذرد؛ شاید به‌خاطر همان شبهه پناهندگی فیلمبرداران به آلمان و از کف رفتن راش‌های آلمان؟؟؟

➖کشت و کشتار نیروی امنیتی در کراچی یادآور بکش‌بکش‌های ۰۰۷ شده!

➖مامور امنیتی با بازی امیر جدیدی شمایل جیسون استاتهام در آثاری مثل #مکانیک را پیدا کرده! ماموری کاملا سکولار که هیچ نشانه‌ای از اسلامیت در او نیست! منتج از سکولاریسم کارگردان یا مشاور؟؟

➕اجرای دقیق و البته پرهزینه کمین زدن بر نیروهای ریگی؛ بسیار جلوتر از نمونه‌اش در فیلم لرزان داور جشنواره!

➕زدن پنبه ریش و پشم‌داران رخنه کرده در همه جا حتی حراست فرودگاه

➖نریشن شعاری انتهای فیلم در خدمت وزارت!

?جوک
–همان طور که کودکی تختی را در گل و لای نشان داده بود حالا سکانسهای آموزش کودکان تحت حمایت ریگی را در گل و لای گرفته

?سکانس
–آماده کردن نوجوان برای انتحاری

–به هم رسیدن مامور و ریگی در انتهای هواپیمای خالی

–مواجهه نوجوان انتحاری با مامور امنیتی

?دیالوگ
–تا حالا شده کتف‌تو گاز بگیری، خون بیاد که اگه تیر بهت خورد، آخ نگی؟؟!!

–اگه عاشق ایران بودی، وضعیت الان این طور نبود!




علیرغم ادعاهای قبلی، فیلم “خورشید” مجیدی به جشنواره نرسید و تریلر”پسرکشی” وارد شد!/پرسش: “خورشید” که آماده نبوده چگونه توسط هیات انتخاب دیده و وارد بخش مسابقه شده بود؟؟

سینماروزان: همان طور که پیش‌بینی می‌شد و علیرغم ادعاهای دبیرخانه فجر، فیلم “خورشید”مجید مجیدی به جشنواره نرسید تا دبیرخانه جشنواره در اطلاعیه‌ای از ورود یک فیلم تازه به جشنواره بگوید.

دبیرخانه از طولانی شدن مراحل فنی فیلم “خورشید” به‌عنوان دلیل نرسیدن آن گفته ولی نگفته فیلمی که آماده نبوده چگونه توسط هیات انتخاب دیده شده و وارد بخش مسابقه شده؟؟ و اساسا بهتر نبود فیلمی که آماده نیست رزرو شود و نه فیلمهای آماده؟؟

دبیرخانه جشنواره فیلم فجر درباره نرسیدن “خورشید” و ورود فیلم “پسرکشی” به جشنواره اعلام کرد: نظر به اینکه فیلم سینمایی «خورشید» به کارگردانی مجید مجیدی و تهیه کنندگی آقایان بنان و مجیدی به دلیل طولانی شدن مراحل فنی فیلم، تا زمان مقرر آماده نمایش نشد، با توجه به مقررات اعلامی، فیلم سینمایی «پسرکشی» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی محمدهادی کریمی وارد بخش مسابقه جشنواره می‌شود و از تاریخ 14 بهمن ماه جایگزین فیلم «خورشید» در جدول نمایش می‌شود. در عین حال به منظور احترام به خواست مخاطبان و تماشاگران عزیزی که بلیت های این فیلم را پیش خرید کرده‌اند و همچنین ارج‌گذاری به تلاش سازندگان که با اهتمام فراوان و به احترام تماشاگران همچنان در حال آماده سازی فیلم هستند، از زمانی که فیلم «خورشید» آماده نمایش شود در زمان‌های پیش بینی در جدول نمایش فیلم «خورشید» نمایش داده خواهد شد و برای فیلم «پسر کشی» با اعلام قبلی از طریق سایت فروش جشنواره (فجر تیکت) نمایش‌های اختصاصی به تعداد مشابه سایر فیلم‌های سینمایی پیش بینی خواهد شد.




#تومان ( #مرتضی_فرشباف) ؛ sandy در ترکمن‌صحرا!!؟؟ عکاس سابق پویافیلم محو تکرر ادرار؟؟؟

 

سینماروزان/مسعود احمدی:

➖نیم ساعت می‌گذرد داستان شروع نمی‌شود! یک ساعت می‌گذرد داستان شروع نمی‌شود! فیلم تمام می‌شود و داستان شروع نمی‌شود

➕دلخورید؟؟ نباشید! پول دارد و دلش می‌خواهد همین طوری فیلم بسازد

➕چگونه از بخش مسابقه سربرآورده؟ به‌خاطر تکرر ادرار گاه و بیگاه کاراکتر اصلی؟؟ از عکاس سابق #پویافیلم بپرسید

➕شرط‌بندی و قمار فی‌نفسه آن قدر هیجان‌زاست که روزانه میلیون‌ها نفر را درگیر خود می‌کند ولی

➖ولی مشکل از اوست که بدون پردازش داستانی متکی بر قمار، فیلم می‌سازد

➖چه جراتی دارند که بدون شناخت جغرافیا، لوکیشن می‌تراشند!

➖مرکز اتفاقات گنبد کاووس است که بخش عمده ساکنانش ترکمن هستند ولی آدمهای داستان با لهجه بچه‌های لب‌خط تهران حرف می‌زنند و مدام هم آهنگ #سندی گوش می‌دهند!

?سکانس
–رقاصی عربی جماعت قمارباز بعد از برد میلیاردی

?جوک

–بدن‌نمایی کاراکتر زن بی‌بدن

–تحقیر خودروی ملی با خرد کردن شیشه‌های پراید؛ حق پیگیری برای سایپا محفوظ است؟؟!!

–بدن‌نمایی پسر سفیدروی سوارکار برای دلبری از آن طرف؟؟

?نتیجه سرخوشانه

–حق اعتراض ندارید چون نصف طالقان واس ماس!




#بیصدا_حلزون ( #بهرنگ_دزفولی_زاده) ؛ لال‌بازی در روز روشن!/مناسب برای پخش در ایام سوگواری رسانه ملی

 

سینماروزان/محمد شاکری:

➕داستان‌پردازی با محوریت کم یا ناشنوایان قابل احترام است منوط بر آن که استانداردهای سینمایی لازم برای چنین داستان‌پردازی رعایت شود نه اینکه…

➖نه اینکه کارگردانی با سابقه سالها عکاسی حتی از بستن دو قاب خاطره‌انگیز عاجز باشد

➕بازی روان #مهران_احمدی که تجربیاتش باعث شده خودسرانه کاراکتر یک صاحب آتلیه گرفتار در مشکلات را خوب درآورد

➖ هانیه توسلی و محسن کیایی دست و پا می‌زنند برای ایفای نقش دو کاراکتر ناشنوا ولی بیشتر از شناخت سبک رفتاری ناشنوایان، گرفتار نوعی لال‌بازی خنده‌دار می‌شوند

➕رپورتاژ برای بهزیستی و انجمن‌های حمایت از ناشنوایان اگر بهزیستی و این انجمن‌ها از فیلم حمایت کرده باشد بد نیست ولی…

➖ولی مشکل آنجاست که حمایت موجب تولید تله‌فیلم شده و نه فیلمی سینمایی که به‌درد جشنواره‌ بخورد..

➖هرجا که لنگ می‌ماند یا گوشی تلفن زنگ می‌خورد یا آیفون به صدا درمی‌آید یا موزیک پخش می‌کند

➕نجات کودک ناشنوا از تصادم با مترو توسط مامور شریف(!) مترو، ایده خوبی بود اگر در اجرا هم با قدرت گرفته می‌شد ولی…

➖ولی حیف که اجرای همین سکانس دلهره‌زا نیز به‌شدت باسمه‌ای شده

➖سروصداهای تنش‌زا و عصبی‌کننده‌ای که مثلا منگنه شده تا لحن الکن درام را بپوشند

?جوک
–کم آوردن در روایت و قرار دادن قتل اتفاقی در پایان و سپس شنوا کردن کودک ناشنوا با جراحی برای هپی‌اندینگ!




#شنای_پروانه ( #محمد_کارت) ؛ رونمایی مهیج از عاملان اغتشاشات بنزینی بدون گوشه‌چشم به اتصالات!/همچنان نجات در داستان‌گویی پررکب است

سینماروزان/حامد مظفری:

➕افتتاحیه با نماهایی پراعوجاج از بانویی گرفتار در ماجرای لورفتگی فیلمهای موبایلی و به‌دنبالش نمای انهدام استخر زنانه توسط هاشم لاته و دار و دسته!

➕جاگذاری دوربین در نماهای پراغتشاش بدجوری یادآور فیلمهای تکه‌پاره‌ایست که از اغتشاشات بنزینی دیده‌ایم

➕ رونمایی رسمی از شبکه قدرتمند لمپن‌های حاشیه‌نشین که موتور محرکه بسیاری از اتفاقات اجتماعی هم شده‌اند ولی…

➖ولی حیف که درباره اتصالات سابق و فعلی این شبکه قدرتمند چیزی نمی‌گوید یا شاید نباید بگوید!

➕تلاش برای روایت داستانی معمایی و تنیده در بیغوله‌های حاشیه‌ای با غافلگیری‌های پیاپی

➕بازیهای تصویری متنوع به‌مدد حضور #سامان_لطفیان به‌عنوان فیلمبردار که پیشتر هم #آتلان و هم #دایان را ازش دیده بودیم و ضرباهنگ سریع برای به دنبال کشاندن مخاطب

➕استفاده از نابازیگران نچرال‌فیس به‌جای سلبریتی‌های دماغ سربالا برای نقشهای مکمل

➖بازی تیپیکال امیر آقائی در قالب هاشم لاته! آقایی به‌جای نقش، کاریکاتورش را درآورده و طبیعی هم هست چون مدتها بوده نقشی چنین آس به تورش نخورده بود

➖پدر و مادر هاشم لاته کمترین لهجه آذری ندارند ولی هاشم با ته‌لهجه آذری حرف می‌زند

➕واسپاری نقش همسر حجت(جواد عزتی) به مه‌لقا باقری همسر واقعی خودش برای راحت بودن دستمالی طرفین!!

➕رکب‌های پیاپی به مخاطب بدون آن که داستان حتی در دقایق پایانی لو برود

➕یک افغانی بامزه که فی‌البداهه برای ثانیه‌هایی هم که شده از بار خشونت می‌کاهد

➕بستن کامل پایان‌بندی داستان به گونه‌ای منطقی و البته بر مدار ممیزی‌های معمول

کاراکتر

–حجت برادر قاتل با بازی جواد عزتی

–احمدآقا پدر مقتول با بازی علیرضا داوودنژاد

?سکانس

–عرق‌خوری اراذل حاشیه‌ای توام با آواز خوانی

–شنای کودکان حاشیه‌ای در کامیون خاور پر شده از آب

–جمع کردن اراذل عملی و فرو کردن در صندوق عقب کریسیدا و بازداشت در سگدونی

?دیالوگ
–منو نده بالا درخت! همین جا شقه ت میکنم
—-من خودم یه عمره خونه‌م بالا درخته

–کارتن خواب چجوری می‌میره؟ یا کم میزنه یا بد میزنه یا یخ میزنه




ادعای روزنامه کیهان⇐ تمام اتفاقات جشنواره فجر در دفتری بیرون از ارشاد و توسط مثلث “ر.ح.ت” طراحی شده!

سینماروزان: حتی با وجود آن که تقریبا تمام فیلمهای ارگانی معیار روزنامه “کیهان” وارد جشنواره شده باز این روزنامه دست از نقد جشنواره برنمی‌دارد و در تازه‌ترین گزارش خود از فجر، مدعی مهندسی اتفاقات جشنواره در دفتری بیرون از ارشاد و توسط مثلث “ر.ح.ت” شده است!!

امیرحسین جوانشیر در گفت‌وگو با کیهان گفت: سازمان سینمایی و جشنواره فیلم فجر، توسط «ع،ر»، «م.م. ح» و «ع. ت» در دفتری بیرون از مجموعه وزارت ارشاد «باغ فردوس» طرح‌ریزی و مهندسی می‌شود و حسین انتظامی ‌معاون وزیر و رئیس سازمان سینمایی و ابراهیم داروغه‌زاده دبیر جشنواره فیلم فجر و حتی دیگر مدیران سینمایی در عمل هیچ‌کاره‌اند و تنها مجری تصمیمات و دستورات این عناصر در سایه و کلیدی سینما هستند!

این منتقد افزود:‌ اشخاص هدف نظر، در همه امور و انتصابات و جشنواره‌ها و حتی صدور مجوز فیلم‌ها دخالت مستقیم دارند و تمام مهره‌چینی‌ها در سینما دولتی و تدوین برنامه‌های سینمای دولت به اصطلاح تدبیر و امید از طرف اتاق فکر اصلاح‌طلبان به این عوامل‌شان محول شده است!!

وی همچنین گفت: یکی از مأموریت‌های مهم این‌ اشخاص میدان دادن بیش از حد به تشکیلات مافیایی و کاملاً سیاسی خانه سینما و تقویت همه‌جانبه آنها و دخالت دادن‌شان در کل امور سینمای دولتی و کمرنگ کردن نقش نیروهای ارزشی و انقلابی است که نتیجه آن پر و بال دادن به عده‌ای سلبریتی بی‌شناسنامه و بی‌هویت برای میدانداری و جهت‌دهی در انتخابات‌ها و بزنگاه‌های مختلف سیاسی به نفع جریانی خاص شده است.

جوانشیر ادامه داد: این روزها هم شاهد مانور دستوری این عده قلیل در نمایش‌هایی مثل تحریم جشنواره‌های فجر و یا شرکت هدفمند در تجمع ضدانقلاب رو‌به‌روی در دانشگاه امیرکبیر و دوشادوش اربابشان «سفیر انگلیس» بودیم که نمونه‌های این‌گونه اقدامات به شکل فزاینده‌ای این روزها در حال افزایش است و البته همگی هم به علت عدم همراهی مردم با شکست مواجه شده است!




#درخت_گردو ( #محمدحسین_مهدویان) ؛ محترم در انتخاب سوژه ولی چند پله پایین‌تر از #بازی_بزرگان !/خوش به‌حال پیمان معادی که بالاخره نقشی انگ فیزیکش پیدا کرد!/حیف که مهران مدیری، سردشت را با برره اشتباه گرفته؟؟/برگ برنده‌ای که #حکایت_عاشقی داشت و اینجا نیست

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر:

➕افتتاحیه با نماهایی دل‌انگیز از ارتفاعات آذربایجان غربی

➕ارائه تصاویری معقول از بی‌پناهی قربانیان بمباران شیمیایی سردشت؛ قبل، حین و سالها بعد از فاجعه

➕ وفاداری به مستندنمایی #آخرین_روزهای زمستان با این مزیت که اینجا کمتر می‌لرزاند و هرچند با فیلترگذاری، قاب را تنگ کرده تا تداعی ۱۶ شود ولی از آن تکانه‌های عصبی #ماجرای_نیمروز خبری نیست و انگار مهدویان بالاخره فهمیده برای ایجاد حس فاجعه باید بر صحنه‌آرایی تمرکز کند و نه رعشه‌های دوربین

➕شلوار کردی چه برازنده پیمان معادی است؛ به‌خصوص وقتی کردی می‌رقصد!! بالاخره گریمی متناسب با فیزیک، نصیب پیمان شد و همین بهترین نقش کارنامه این بازیگر را موجب شده

➕بازی خوب مینا ساداتی که بی ادعا و ادابازی یک معلم گرفتار در بمباران شیمیایی را ایفا کرده

➖بازی تصنعی و خنده‌دار #مهران_مدیری که با همان نگاههای داخل دوربین #برره و صدای لرزان و اشتباهی #مرد_هزارچهره درون فیلمی آمده که می‌خواهد بگریاند؛ مدیری آن قدر تیپ ثابت کمیکش را این ور و آن ور تکرار کرده که حتی با مکث جلوی دوربین هم نمی‌تواند تیپ و نه حتی شخصیتی دیگر را خلق کند! ای کاش همان مهدی زمین‌پرداز #آخرین_روزهای_زمستان را به‌جای مدیری می‌آورد یا حداقل مدیری را در اکستریم لانگ شات قرار می‌داد و نه کلوزآپ‌های متوالی!

➖بالا بردن دامنه سانتی‌مانتالیزم با اسلو کردن نماهای تراژیک؛ به سبک #ایستاده_در_غبار که در این دومی اسلو کردن تصاویر در خدمت اوج حماسی فیلم بود و اینجا متظاهرانه و برای استحصال چندی آب چشم

➖صحنه‌آرایی دهه شصت با کانادا و کوکای شیشه‌ای!

➕بدبیاری پشت بدبیاری دربرابر جنگ‌زدگان و قربانیان فاجعه‌ای که حالا حالاها سینما و تلویزیون بهشان بدهکار است!

➖کش دادن داستان تا دادگاه لاهه و سفر به اروپا و نمایش بلوندهای اروپایی با سرفه‌های ممتدی که یادآور #از_کرخه_تا_راین است! کش دادن تا آواز خوانی دخترکان جوان ادامه می‌یابد تا تداعی #حکایت_عاشقی احمد رمضان‌زاده شود منتها برگ برنده #حکایت_عاشقی دختر جوان کردی بود که بی‌ادا سکانس‌های موزیکال انتهایی را پیش می‌برد؛ چنین بازیگری در سرتاسر #درخت_گردو یافت می‌نشود

➕رفتن به سراغ گرفتاران شیمیایی سردشت آن قدر به‌ندرت صورت می‌گیرد که همین خودش بهترین عامل برای تشویق کارگردان است ولی همچنان و با اختلاف #بازی_بزرگان کامبوزیا پرتوی است که در این مجموعه در بالاترین نقطه می‌ایستد؛ تازه پرتوی بیش از دو دهه قبل و با دست خالی و بدون حمایت هنگفت مالی فیلمش را ساخته بود و مهدویان با حمایت هنگفت اول مارکت همراه اول مخابرات

➖صد حیف که حمایت اول مارکت و کوشش برای وارد کردن بازیگران سرشناس به فیلم نه به جنس سینمای مهدویان می‌خورد و نه به جنس فیلمی که می‌خواهد بخشی غبارآلود از تاریخ را پیش‌رو بگذارد

➕آغاز و پایان داستان با نمایش بی‌توجهی به مردمان کرد از کمبودهای مادی تا تحصیلی؛ ای کاش اسپانسر متمول فیلم درکنار تولید فیلم، قدری هزینه‌ای کند برای کم کردن از آلام کولبران کرد.

?کاراکتر
قادر با بازی پیمان معادی

?سکانس
–ضجه‌های کودکان شیمیایی و فریادهای “سوختم سوختم” زیر دوش آب سرد

–دف نوازی به‌هنگام دفن طفلان شیمیایی و به خواب رفتن پدر کودکان بر سر قبر تا خود صبح

☑️نتیجه فنی
مهدویان خودش هم فهمیده بهترین راه برای ادامه حیاتش در فیلمسازی رجعت به مستندنمایی است که محمد آوینی در روایت فتح بهش آموخت؛ پس بیخود و بی‌جهت نباید به سراغ منگنه چهره‌های گران به اثرش برود حتی اگر برای چنین الصاق‌هایی، درآمدی چندبرابری داشته باشد! چون با این منگنه کردن‌ها، تیشه به ریشه مستندنمایی می‌خورد و…




#عامه_پسند ( #سهیل_بیرقی) ؛ تشبث به بازی‌های مونتاژی برای فرار از ضعف روایت/لزبازی جواب نداد، روی آوردند به گی‌بازی؟!/ربط #مادرزن_سلام با شراکت #خانه_فیلم در این پروژه؟!/اگر تریلوژی این است باید دعا کنیم که به همان دستیاری برگردند مباد چشم‌مان به تترالوژی‌شان روشن شود

سینماروزان/حامد مظفری:

➕تاکید بر اکت به‌جای حرف در سکانسهای ابتدایی و درجهت معرفی روحیات کاراکترهای مختلف ولی

➖ولی از دقیقه پنج به بعد باز حرف و حرافی است که فیلم را پیش می‌برد…

➖بازی‌های مونتاژی و عقب و جلو بردن‌ها برای گریز از ضعف درام است؟

➖بازی باران که یادآور #کوچه‌_بی‌نام است؛ منتها لهجه‌دار!

➖گم کردن مدام لهجه شهرضایی توسط باران ! یک نابازیگر شهرضایی می‌آوردید ارژینال‌تر نمی‌شد؟

➖فیلمبرداری شلخته و طراحی صحنه آشفته یادآور تله‌فیلمهای شبکه شما!

➖مدام ساختار پیش‌رو، زن داستان را می‌ترساند از ورود به بیزنس؛ در اجتماع بیرونی عکس این رویه را شاهد نیستیم؟ در هر اداره و آفیسی که می‌روید بیشتر از مردان، زنان را سرکار نمی‌بینیم و مردان بخت‌برگشته خیلی که هنر کنند نمی‌شوند راننده اسنپ! ؟

➖در فیلم قبل به لزبازی پناه برد ولی دریغ از ورود به یک جشنواره مطرح خارجی و حالا به سراغ گی‌بازی رفته؛ باز لابد برای پرزنت در آن ور ولی دریغ که حتی یک تیپ دگرباش منطقی را هم در نیاورده!!

➖#هوتن_شکیبا واقعا نومیدکننده است و عاجز از ایفای یک ترنس تیپیکال! بهتر نبود یک ترنس را برای بازی در این تیپ، از پارک دانشجو می‌آوردند؟

➕استفاده از #بیخودی_خانه به‌جای …خانه !!

➕نمایش قومیت‌گرایی مخالف با رشد مهاجرین در شهرستان‌ها ولی…

➖ولی این قومیت‌گرایی، مرد و زن نمی‌شناسد و قومیت‌گرایان اتفاقا به‌خاطر ترحم بدوی با زن بیشتر کنار می‌آیند تا مرد!

➖با این حجم خامدستی و بی‌مایگی که از فرم گرفته تا محتوا را دربردارد، ادعای تریلوژی شان هم می‌آید! امید که به همان دستیاری کارگردان برگردند که چشم‌مان به تترالوژی‌شان روشن نشود!

➖ نوری پیکچرز(کتی شهابی) و خانه فیلم و لوگوهای سایپا+سردر دانشگاه آزاد(؟) همراهی کرده‌اند برای ساخت فیلمی با یک خرده‌پیرنگ مستعمل، حقیقتا که هنر می‌خواهد داشتن همه اینها کنار هم و ناتوان از روایت یک داستان ساده!

➖ مگر #عرق_سرد از همین کارگردان گیشه گرمی داشت که خانه‌فیلم باز شریک شده؟؟ پروسه #مادرزن_سلام که نقشی ندارد در این شراکت؟

?دیالوگ
–اینستا هم شریه؛ همه زندگیا رو به هم میریزه

–حواست به دختر مخترا باش؛ همه تو کار مرد مسن ان
—-چی میگن بهش؟ شوگر ددی یا ددی شوگر؟

–تخفیف میدی؟
—-نه
–چرا؟
—-مدلمه!

?جوک
–پیژامه‌هایی که مدام در سکانس‌های داخلی در پای معتمدآریا به چشم می‌خورد

☑️نتیجه اخلاقی
–با فامیل لهجه‌دار شراکت کن و سفره‌خانه پرقلیان راه بنداز؛ شراکت با دگرباش برای راه‌اندازی کافه نتیجه‌ای ندارد جز پلمب کافه!




#قصیده_گاو_سفید ( #بهتاش_صناعیها) ؛ تدارکات #شکوفافیلم چه ربطی دارد به انتلکت‌بازی؟!/آموزش سینمارفتن با قضات خطاکار در سه‌شنبه‌های نیم‌بها؟!/سمپات بازیگر معترض با دستگاه قضا!؟؟

 

سینماروزان/محمد شاکری:

➕خط داستانی که اعدام به‌خاطر اشتباه قضایی است می‌تواند نوآوری محسوب شود؛ منوط به اینکه حس نشود که این اشتباه مربوط به قبل از تغییر و تحول در دستگاه قضاست

➖اجرای ضعیف و دم‌دستی سوژه‌‌ای بکر! تلاش برای روشنفکرنمایی سوژه‌ای رئال آن هم توسط یک تدارکاتچی سابق #شکوفافیلم ! #شکوفافیلم را چه به ژست انتلکت؟؟

➖اغراق بر نمایش استیصال یک قاضی با حکم اشتباه؛ لابد برای ایجاد همذات‌پنداری با قاضی ولی مشکل آنجاست که این قاضی هیچ شباهتی ندارد با قضاتی که در دنیای واقعی دیده‌ایم!

➖ایستا بودن تصاویر و تمرکز بیش از حد بر تثبیت دوربین هیچ ربطی ندارد به موقعیت متشنجی که برای قاضی مرکزی فیلم ایجاد شده

➖بارش مداوم باران برای جلوگیری از کسالت!؟؟ چه کاریست آخر؟؟ هیچ مفری جز باراندن باران برای کمک به صحنه‌آرایی نیست؟

➖فقدان منطق در رفتار زن مرکزی فیلم که بلافاصله جلب ناشناسی می‌شود که مدعیست رفیق همسر اعدامیش بوده و بلافاصله هم با مرد ناشناس که یک قاضی خطاکار است به سینما میرود؛ آن هم در سه‌شنبه‌های نیم‌بها !!

➕نمایش دار مکافاتی که همه در آن اسیریم؛ قاضی خطاکاری که عامل اعدام اشتباهی شده، فرزندش را بخاطر اوردوز از دست می‌دهد!

➖پایان‌بندی کمیک؛ قتل قاضی خطاکار با شیر مسموم!

➖حضور #مریم_مقدم بازیگری که سابقه نامه‌نگاریش به ارکان هنری دولت در ذهن‌مان است در فیلمی که بوی سمپاتی با قضات از جای‌جای آن به مشام می‌رسد حقیقتا که جلوه‌ای دگرباشانه به بخش مسابقه فجر داده!

?دیالوگ

–یکی مواد میزنه، یکی عرق میخوره، یکی هم مثل من ماهواره می‌بینه!

–وقتی همه قضات با هم اشتباه کردن لابد حکمتی توشه!

?سکانس
–تماشای قاضی خطاکار به خواب‌رفته توسط سگی پشمالو به نام #پنبه !

?جوک
–طرف در انتهای گرفتاری‌های اقتصادی، شماره کارت بانکی‌اش را ندارد و دنبال دفترچه حساب است!

–گرفتن طرف به‌خاطر نگه داشتن تعدادی فیلم کلاسیک در خانه؟؟!!

–همچنان افاغنه هستند که مدام برای ایرانیان کارگری می‌کنند بی‌توجه به بازگشت به وطن صدها افغان بعد از پایین آمدن دفعتی ارزش پول ایران و واسپاری پروژه‌های میلیاردی به برادرون افغان!

–رنگ کردن موی زن همزمان با کلاه به سر بودن!

–بچه ۷ساله با لذت به تماشای #بیتا ی #هژیر_داریوش نشسته؛ انگار که دارد باب اسفنجی تماشا می‌کند!

–تین‌ایجر دهه هشتادی عشق بیس، آهنگ موردعلاقه‌اش #آینه فرهاد مهراد است!

☑️نتیجه اخلاقی
–خطر مرگ؛ هیچ قاضی حتی مستفعی با کیس پرونده‌هایش روی هم نریزد!




#سه_کام_حبس (برادران #سالور) ؛ افتتاحیه #جشنواره با سوژه‌ای دمده و پر از رکاکت کلامی به‌اشتراک عیال پوستیژ به سر

 

سینماروزان/مسعود احمدی:

➕گزارش بدبختی طبقه پایین که هرچه فلاکت است نصیبشان می‌شود و همه هم گرفتاری اقتصادی ولی…

➖ولی باز مشکل آنجاست که به ریشه‌های این فلاکت اشاره نمی‌شود و در آستانه چهل سالگی انقلاب فقط حجمی بالای رکاکت کلامی-بصری است که بر پرده نقش می‌بندد.

➕فساد تنیده در ساختار بوروکراتیک از بیمارستان تا نیروی انتظامی را خوب نشان می‌دهد ولی…

➖ولی مشکل آنجاست که سرهنگ را خوب و سرباز را نابکار و سرپرستار را خوب و پرستار را نابکار نشان می‌دهد و البته خیلی زود هم توجیهاتی برای نابکاری این نیروهای دون پایه ارائه می‌دهد

➕شاید هم می‌خواسته بگوید بدی از ماست و نه از مافوق! پلیدی از کف است و نه از سقف!

➖ایفای نقش اوردوزکرده توسط #تنابنده که همان نقی است که نیمه‌فلج شدنش بعد از اوردوز به‌جای تراژیک شدن، کمیک می‌شود.

➖داستان تکراری اعتیاد مگر چقدر کشش دارد که بعد از چهل سال، باز کلی خرج می‌کنند برای فیلمسازی درباره‌اش!؟؟

➖پناه بردن به کلیشه زن سرطانی پوستیژ به سر ناراضی از دوست‌پسر برای پیشبرد روایت؛ پناه به تکرار برای گریز از تکرار؟؟ تفاوت فقط بازیگر نقش است که به عیال کارگردان سپرده شده

➕نمایش لهیدگی خودرویی وطنی(؟) که قیمت صفرش ۶۰تا را رد کرده

?سکانس
گرفتگی چاه آشپزخانه همزمان با ورود پلیس به خانه!

?دیالوگ
–یارو میلیاردی میدزده کاری باهاش ندارن؛ سر موتوربگیری ما که میشه اینجا میشه سوییس

–ترشی میخوای؟ …اش داری؟ شارژر میاری؟

–نمیدونم اون خالکوبیتو باور کنم یا جلسه قرآنتو؟!

–میدونی چرا این جوونا سکته میکنن؟؟ چون آت و آشغالها رو میزنن به بدنشون و بعد میرن دکتر که فنر بزنه و رگا باز بشه

–اعصابت خرابه؟ شیرت خشک شده؟ من، جفت سینه‌هامو بریدن!

–گفتم بری درآری که پلیس درنیاره!

?جوک
تلاش برای شیشه‌کشی در بیمارستان و با خالی کردن لامپ صد؛ لابد برای احیای خاطرات دلاویز دربند؟




این است عاقبت “تحریم” را تحریم کردن؟؟⇐یک عضو هیات انتخاب جشنواره، دولت را مفلوک خواند و یک عضو هیات داوران، مدعی نشناختن شورای سیاستگذاری جشنواره شد!

سینماروزان/حامد مظفری: سیکل اتفاقات عجیب و غریب حول جشنواره سی و هشتم فجر همچنان ادامه دارد و اگر تا قبل همه حواشی را به تحریم کنندگان نسبت میدادند حالا این افرادی از هسته مرکزی جشنواره اند که برایش حاشیه سازی میکنند.

محمود رضوی عضو هیات انتخاب فجر از جمله افرادی است که اظهاراتش در زیر سوال بردن مستقیم دولت حاشیه ساز شده است. رضوی نوشته است: بزرگترین خطر هشت سال یکبار حاکمیت ملی، دولتهایی بودند که در دو سال آخر خود، کار نمی‌کنند و با چانه می‌خواهند ادامه دهند، دولت تشریفات هم که مفلوک‌ترین دولت جمهوری اسلامی است و یک سال می‌شود مرده و صرفا حیات نباتی دارد. تقابل دولت بی‌کارنامه با حاکمیت فرار به جلو برای عدم پاسخگویی به مردم است!

فرشته طائرپور عضو هیات داوران دیگر فرد حاضر در هسته برگزاری فجر است که با انتشار نامه ای مطول به سیاستگذاران فجر حاشیه ساخته است.

طائرپور در نامه خود به سیاست‌گذاران فجر نوشته است: اعضای محترم شورای سیاست‌گذاری جشنواره فیلم فجر شما را به نام نمی‌شناسم؛ زیرا تاکنون نام‌تان در جایی اعلام نشده؛ یا شده و من نخوانده‌ام. حدس می‌زنم که تعدادی از شما مدیران موظف سینمایی باشید و تعدادی دیگر از سینماگران مورد وثوق همان مدیران سینمایی. امیدوارم انتخاب شما که از میان جمع سینماگران کشور برای این مسئولیت صورت گرفته، به استناد موفقیت‌های حرفه‌ای‌تان در ادوار مختلف این جشنواره و سایر جشنواره‌های ملی و جهانی، سوابق داوری‌تان در مجامع سینمایی و هنری، و شناخت‌تان نسبت به موقعیت سینما در نسبت با مسائل روز و حاد جامعه باشد؛ چون روی صحبتم بیشتر با شماست. من به عنوان یک تهیه‌کننده، یک فعال صنفی و یک عضو از تشکل‌ها و داوری‌های مختلف سینمایی، هنوز نمی‌دانم که شورای شما چه آیین‌نامه و ضوابطی برای انتخاب داوران، انتخاب چهره‌هایی برای بزرگداشت، اتخاذ روش‌های سنجیده برای مدیریت تبلیغات و حواشی هر دوره از جشنواره فیلم فجر (این تنها رویداد سینمایی که قرار است با بودجه دولت اما مدیریتی سینمایی و صنفی برگزار شود) دارد؛ و بعید می‌دانم تعداد قابل اعتنایی از همکاران من نیز چنین سوال بی‌جوابی به ذهنشان نرسیده باشد. هر که هستید امیدوارم صاحب تشخیص حساسیت‌های مرسوم و مقطعی جامعه نسبت به هر دوره از جشنواره‌ای که برگزار می‌شود، باشید. برایتان مهم باشد که این جشنواره در کدام حال و احوال جامعه برگزار می‌شود. سینماگران همدل با حال عمومی جامعه، چه توقعی از شما و کارهایتان دارند. آیا اینکه در سالی به سر می‌بریم که جماعتی از ترور سردار سلیمانی، جماعتی از سانحه سقوط هواپیما و جماعت بزرگ‌تری از هر دوی این حوادث خشمگین و غمگین هستند، در تصمیمات شما و اتخاذ روشی متناسب جهت رعایت این وضعیت، تاثیری داشته است؟! آیا اینکه سیمرغ شما امسال باید با بال‌های سوخته، یا در آسمانی آتش‌گرفته، اوج بگیرد از ذهن‌تان عبور کرده است؟! آیا حواستان بوده که پوستر امسال جشنواره شما، نباید تفاوتی با دوره‌های قبل نداشته باشد و نمادی از این احوالات در آن دیده نشود؟ آیا حواس‌تان بوده برای انتخاب داوری که قرار است فضیلتِ سعه صدر را در شما بیان کند- نه به سوابق قدیم او- بلکه به اظهارنظرهای اخیرش درباره سینمای ایران و بازیگران سینمای ایران مراجعه کنید و از وی بخواهید که ابتدا به خاطر سخنان ناروایی که در رادیوی رسمی ایران گفته و جریانی را برای تحریک جامعه به تحقیر تولیدات و چهره‌های محبوب سینمای ایران به راه انداخته، عذرخواهی کند؟ (بحث مقایسه او با سایر هنرمندانی که سال‌هاست در انتظار چنین سعه صدری هستند بماند برای مجالی دیگر). آیا برای توجیه این واقعیت که جشنواره فیلم فجر، صرفاً یک مسابقه سینمایی جهت معرفی تولیدات صنعت سینماست و برخلاف نامش، عمدتاً معنایی از جشن نداشته و ندارد (به خصوص امسال)، مطلبی را منتشر کرده‌اید؟‌امثال من، با اعتقاد و تعهد به حراست از جام بلورین «سینما» و عبور دادن آن از میدان مین‌های آماده انفجار با فیلم‌هایمان، حیثیت‌های فردی‌مان، تعارض‌های منطقی‌مان، زلف به زلف بقای این جشنواره گره می‌زنیم و از خودی و بیگانه سخنان روا و ناروا می‌شنویم، تا «سینما» بماند و تولید و نمایش و جشنواره‌اش بمانند و چهره‌هایش محترم شمرده شوند… امثال من به احترام همان مردمان نجیبی که یک‌شبه بلیت‌های این جشنواره را پیش‌خرید می‌کنند، در برگزاری این آیین حرفه‌مان که سیاست‌گذاری‌اش دست شماست مشارکت می کنیم…امثال من به احترام همان فیلمسازانی که امیدوارانه به میدان این مسابقه سینمایی قدم می‌گذارند و مانند ورزشکارانی که با انجام مسابقات، نقش اجتماعی خود را در پاسخ به دلخوشی‌های کوچک هم‌وطنان‌شان خلاصه می‌کنند، داوری جشنواره‌ای را که شما در اتاق فکرش نشسته‌اید می پذیریم.و خدا کند که شما از دانایان سینمای ایران باشید و بلد باشید که چگونه بر دل‌های زخمی آنانی که جشنواره را تحریم کرده‌اند مرهم بگذارید. خدا کند شما به معنای واقعی سیاست‌گذار فرهنگی باشید و مهارت هویت بخشی به این دوره از جشنواره فیلم فجر را داشته باشید.هر که هستید کار امسال‌تان سخت است؛ خدا کند مردانِ کار سخت باشید.

محمود رضوی که عملکردش به عنوان عضو هیات انتخاب فجر به شدت محل مناقشه است از فلاکت دولت می‌گوید ولی نمی‌گوید چرا به‌عنوان متصدی انتخاب فیلم در جشنواره این دولت به کار مشغول شد؟ اگر این دولت مفلوک است چرا رضوی در شورای صنفی نمایش این دولت مشغول به کار بوده؟؟اگر این دولت مفلوک است چرا از بنیاد فارابی سازمان سینمایی این دولت حمایتهای هنگفت میلیاردی گرفته است؟؟؟ چه کسی مفلوک‌تر است؟ دولت یا او که در یک دولت به‌زعم خودش مفلوک، تصدی‌گری هیات انتخاب جشنواره‌ای کاملا دولتی را می‌پذیرد؟؟

فرشته طائرپور عضو هیات داوران فجر مدعی نشناختن سیاستگذاران فجر شده؟؟ طائرپور چطور سیاستگذاران فجر را نمیشناسد؟ مگر حسن خجسته از اعضای سیاستگذار فجر امسال، دو سال پیش با ایشان در هیات داوران فجر نبود؟ اصلا اگر طائرپور واقعا سیاستگذاران فجر را بلحاظ فکری نمی‌شناسد چرا داوری را می‌پذیرد؟

از آن طرف طائرپور با طعنه به سعید راد حمله میکند که چرا داور فجرش کرده‌اند؟ این حمله از چه بابت است؟ به خاطر ایفای نقش سعید راد در فیلم “گیرنده” از محصولات دولت دوم احمدی‌نژاد؟ یا به‌خاطر ممنوعیت فعالیت سعید راد در دوران مدیریت سینمایی محمد بهشتی شوهرخواهر ایشان؟؟ یا شاید هم به‌خاطر عدم تعلق راد به دارودسته بالایی خانه سینما؟؟

جالب است که طائرپور حتی در نقد جشنواره از این نمی‌گوید که این چه جشنواره‌ایست که جریان اصلی سینمای کنشگر را بیرون می‌گذارد و جشنواره را پر می‌کند از دوقطبی ارگانی-هنروتجربه ؟؟  طائرپور نمی‌گوید چرا داوران این جشنواره، افراد تکراری یک حلقه‌ منسوب به بالادست خانه سینمایند که بعضا از اتاق پایین دفتر جشنواره(!!) به اتاق بالا آمده‌اند و بجایش به سعید راد بخاطر زیر سوال بردن سینمای تجاری طعنه میزند؟ چرا طائرپور درکنار سعید راد بر فریدون جیرانی(دیگر داور امسال) خرده نمی‌گیرد که زمانی مسعود فراستی را وارد “هفت” کرد که همچنان آرایش درباره بخش اعظم تولیدات سینما، اسباب ناراحتی اصحاب سینماست؟

یعنی طائرپور نمی‌داند که چرا امسال به‌جای هفت نفر، نه نفر را به هیات داوران آورده‌اند؟؟ و جز این است که خواسته‌اند نزول کیفیت را با افزایش کمیت پوشش دهند؟؟ پس چرا طائرپور در این باره چیزی نمی‌گوید؟

هم این عضو هیات داوران و هم آن عضو هیات انتخاب، آگاه تر از آن هستند که نادانسته مدعی نشناختن هیات داوران و مفلوک بودن دولت برگزارکننده فجر شوند پس چرا گرفتار پارادوکس رفتار و گفتار شده اند؟

به خاطر آن که بتوانند نپیوستن به تحریم کنندگان شاخصی همچون تهمینه میلانی یا علی مصفا و مصطفی خرقه پوش و رضا درمیشیان و محمدعلی سجادی و فریدون شهبازیان و بسیاری دیگر را توجیه کنند؟؟؟ و لابد بعدها به خاطر همکاری در برگزاری جشنواره تحریم شده، نواخته نشوند؟؟




در نشست خبری دبیر جشنواره فجر مطرح شد⇐از ماجرای بدهی محسن امیریوسفی به فارابی تا چرایی رد “عنکبوت”/از ادعای حضور کیمیایی در جشنواره علیرغم تحریم تا تایید ۸میلیاردی بودن بودجه جشنواره!!/از تکذیب تحریم جشنواره توسط پیمان معادی تا بی‌ایرادی گرین‌کارت داشتن داوران فجر و…

سینماروزان: نشست جشنواره سی و هشتم فیلم فجر درحالی برگزار شد که در اقدامی بدیع(!) نمایندگان شهردار و میراث فرهنگی از جمله سخنرانان نشست خبری جشنواره سی و هشتم فجر بودند؛ یکی به بهانه حمایت شهرداری از جشنواره فجر و دیگری به‌خاطر رونمایی از نخستین سیمرغ تولید داخل!

ابراهیم داروغه‌زاده دبیر فجر در این نشست مدعی شد: در انتخاب فیلمها هیچ نهادی جز هیات انتخاب دخیل نبود!! مگر آن که فیلمی مرتبط با قوه قضاییه باشد{ “عنکبوت” ؟} که باید برود با قوه هماهنگ کند که همین { عنکبوت ؟} را هم هیات انتخاب رد کرد و رد شدنش ربطی به قوه نداشت!

ابراهیم داروغه‌زاده دبیر فجر گفت: درباره بدهی محسن امیریوسفی به فارابی خودش باید جواب دهد ولی فیلمش طبق آیین نامه نمی‌تواند در جشنواره باشد.

ابراهیم داروغه‌زاده دبیر فجر مدعی شد: تحریم ناشی از فضاسازی خارج از کشور بود و فقط تعدادی از هنرمندان به‌دلیل غلیان احساسات(!!) نخواستند در #جشن شرکت کنند و البته ما هم به دنبال جشن نیستیم.

ابراهیم داروغه‌زاده مدعی شد: کیمیایی همان طور که تهیه‌کننده فیلمش گفته در جشنواره حضور خواهد یافت!! کیمیایی چون گفته همیشه با مردم بوده حتما همراهی خواهد کرد و با مردم(!!) در جشنواره فجر خواهد بود.

ابراهیم داروغه‌زاده مدعی شد: برخلاف تصورات نه تنها کسی پیشنهاد داوری را رد نکرد که اتفاقا تعداد بیشتری(۹نفر) داوری را پذیرفتند!!

داروغه‌زاده دبیر فجر گفت: بودجه جشنواره با توجه به قرارداد با شهرداری(!) ۸میلیارد است ولی سعی می‌کنیم کمتر هزینه کنیم!!

ابراهیم داروغه‌زاده درباره ادعای فرشته طائرپور داور فجر درباره نشناختن شورای سیاستگزاری فجر گفت: طائرپور ممکن است شورای سیاستگزاری را نشناسد!!

داروغه‌زاده درباره تحریم فجر توسط پیمان معادی بازیگر فیلم ارزشی “درخت گردو” گفت: معادی نگفته(!) جشنواره را تحریم می‌کند و احتمالا در نمایش فیلمش در جشنواره حضور خواهد داشت!

ابراهیم داروغه‌زاده دبیر فجر درباره حضور ۴ داور دوتابعیتی در جشنواره با بیانی شبیه اینکه انگار گرین‌کارت داشتن داوران مورد ندارد(؟) مدعی شد: ما از دوتابعیتی بودن داوران خبر نداریم و بعید است که فردی در هیات داوران باشد که شهروند آمریکا باشد!!

ابراهیم داروغه‌زاده درباره تقاضای برخی از کارمندان و مدیران صداوسیما برای دریافت کارت خبرنگاری جشنواره گفت: افرادی که حائز شرایطند یعنی برنامه مرتبط با جشنواره دارند، کارت دریافت می‌کنند و لاغیر!

ابراهیم داروغه‌زاده دبیر فجر گفت: وقتی کانون کارگردانان خانه سینما افرادی که فیلم ویدیویی ساخته‌اند را عضو نمی‌کند چه انتظاری است که جشنواره سینمایی فجر، فیلمهای ویدیویی را احتساب کند!

ابراهیم داروغه‌زاده دبیر فجر از پاسخ به سوالی درباره چرایی حضور یک مدیر درسایه در جشنواره این سالها سرباز زد!

ابراهیم داروغه‌زاده دبیر فجر درباره شاخص انتخاب مجریان نشست‌های فجر مدعی شد: اینها بهترین‌ها هستند و ما بهترین‌ها را انتخاب کردیم!

ابراهیم داروغه‌زاده دبیر فجر درباره حضور عسکرپور دبیر بین‌الملل فجر در هیات داوران جشنواره ملی فجر گفت: حضور عسکرپور در هیات داوران ، حسن است و چرا نباید باشد و این داوری از ارزشهای ایشان کم نمی‌کند!




ممنوعیت نقد جشنواره به‌خاطر مخالفت با تحریم!!؟؟

سینماروزان/حامد مظفری: در کمال تعجب و در هفته‌های اخیر جریانی عجیب در رسانه‌های سیاست‌زده و نه رسانه‌های مستقل راه افتاده است و آن هم حمایت همه‌جوره از جشنواره فجر در راستای مخالفت با تحریم‌کنندگان است.

شگفتا که به‌مانند تمام بزنگاه‌های سیاسی-اجتماعی-اقتصادی-بنزینی-هواپیمایی این بار هم همپوشانی کاملی میان راست و چپ پدید آمده در حمایت حداکثری از جشنواره برای به خاک مالیدن تحریم‌کنندگان!

اینکه این روند چقدر کمک می‌کند به مردمی شدن جشنواره را می‌توان با پیدا کردن مصادیقی دیگر از همپوشانی‌های چپ و راست در همین اواخر حدس زد.

زیاد هم دور نمی‌رویم؛ در جریان سقوط هواپیمای اوکراینی تمام رسانه‌های سیاست‌زده کوشیدند به مخاطب القا کنند که سقوط صرفا به‌دلیل نقص فنی بوده و لاغیر!! نتیجه چه شد؟؟ بعد از مشخص شدن دلیل اصلی ماجرا، جریان رسانه‌ای سیاست‌زده بیش از پیش اعتبار خود را نزد مخاطب از دست داد.

حالا و دربرابر جشنواره هم هر تصمیمی که هیات انتخاب و هیات داوران و دبیرخانه می‌گیرد جز همراهی رسانه‌های سیاست‌زده را شامل نمی‌شود.

اینکه افرادی فاقد کارنامه روشن وارد هیات انتخاب می‌شوند، اینکه چندین فیلم کنشمند از جشنواره حذف می‌شوند، اینکه از فروش بخش عمده بلیتها در یازده دقیقه می‌گویند ولی نمی‌گویند جشنواره‌ای با این سودآوری چه نیازی دارد به رفتن زیر بلیت شهردار و شهرداری، اینکه چندین دوتابعیتی وارد هیات داوران جشنواره می‌شوند و نمی‌گویند چگونه است جمع داور تبعه آمریکا با جشنواره‌ای که بناست به جایزه سردار سلیمانی افتخار کند، اینکه از بیانیه‌های حامیانه یک سلبریتی دوتابعیتی که رفتارش یادآور رفتار انتخاباتی تتلوهاست، ذوق می‌کنند و اینکه حتی یک چهره در حد و اندازه امثال مجیدی و حاتمی‌کیا در هیات داوران برای داوری آثار اینها نیست فقط بخش‌هایی از ایرادات این جشنواره است.

البته که جریان رسانه‌‌ای مستقل سینمایی به‌موقع و بسیار روشنگرانه چنین ایراداتی را بیان کرده‌اند بلکه از اشتباهات بزرگتر جلوگیری کنند ولی عجبا که رسانه‌های سیاست‌زده همچون فردی که خود را به خواب زده، کلمه‌ای نقد را در دستور کار قرار نمی‌دهند مبادا آب به آسیاب تحریم‌کنندگان بریزند!

مگر تحریم‌کنندگان جشنواره چه کسانی هستند که این قدر از آنها می‌ترسند؟؟ فهرست نزدیک به ۱۵۰نفره تحریم‌کنندگان امثال علی مصفا، تهمینه میلانی، جعفر پناهی، محمد رسول‌اف، محمدعلی سجادی، رضا درمیشیان، حمید فرخ‌نژاد، ژیلا ایپکچی، محمدرضا مویینی، فریدون شهبازیان، جمیل رستمی، مرضیه وفامهر، اشکان اشکانی، مصطفی خرقه‌پوش، زینت رضا و حتی کارمند فرهنگی فارابی و برادرزاده یک مدیر سینمایی را دربرمیگیرد که اغلب کارنامه‌شان مشخص است.

اینکه علی مصفا و تهمینه میلانی، جشنواره را تحریم کرده‌اند باید به بسیج رسانه‌‌های سیاسی برای ندیدن ایرادات جشنواره منجر شود؟؟

شاید دبیرخانه جشنواره-به‌دلیل یک سنت قدیمی و نه‌چندان کارآمد- این سیاست را پیش‌رو گذاشته باشد که در تریبون‌های رسمی‌اش هیچ ایرادی را برنتابد ولی آیا رسانه‌های چپ و راست غالبا غوطه‌ور در بیت‌المال هم شعبه‌هایی از دبیرخانه جشنواره‌اند که جز به مدح و ثنای جشنواره، نمی‌نگارند؟؟

وظیفه رسانه دیدن نقاط قوت و ضعف کنار یکدیگر است و نه توجیه‌تراشی برای ندیدن نقاط ضعف. همان طور که باید سخن تحریم‌کنندگان و دلایل‌شان بر تحریم را انعکاس داد همان طور هم باید به ارزیابی کیفی جشنواره‌ای پرداخت که به‌زودی چهل ساله می‌شود ولی در شاکله، رفتار محافل یکی دو ساله را بروز می‌دهد.

تجربه نشان داده بدترین آفت برای محافل متصل به دولت، تعریف و تمجید همه‌جانبه از آنهاست. حتی اگر دست‌اندرکاران نخواهند باز در ساختار چنین محافلی به قدر کفایت نیروی مجیزگو برای ندیدن ایرادات نفوذ می‌کنند و دیگر نیازی نیست رسانه‌ها و آن هم رسانه‌هایی که از جیب ملت خرج می‌کنند نقش آن مجیزگویان را بازی کنند.




ضرب شست(!!) داروغه به شایعات فقدان داور برای فجر گرفتار تحریم؟⇐معرفی ۹(!) داور برای فجر با حضور دو سینماگر دوتابعیتی+یک مدیر سالیان سیما+طراح صحنه پروژه‌های ارگانی+فیلمبردار بهمن قبادی+منتقد میانه+یک سیاستگزار فجر+دبیر بین‌الملل فجر+ البته جیرانی

سینماروزان: با حکم ابراهیم داروغه‌زاده، اعضای هیأت داوران بخش «سودای سیمرغ» سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر معرفی شدند.

در واکنش به همه حرف و حدیثهای مرتبط با فقدان کافی سینماگر علاقمند برای حضور در تیم داوران، داروغه‌زاده ۹ نفر را به عنوان داور معرفی کرده تا ضرب شستی باشد به همه آن حرفها؟؟

سرلیست هیات داوران نرگس آبیار است که همزمان عضو شورای سیاستگزاری فجر هم هست. نرگس آبیار پیشتر و در جریان جشنواره شبهای سیاه تالین و متعاقب اعتراضات بنزینی از همراهی با مردم گفته بود و اینکه حالا ایشان درخلاف جهت سینماگرانی که به‌خاطر مردم، جشنواره را تحریم کرده‌اند، حضور در هیات داوران را پذیرفته جای پرسش دارد.

سعید راد بازیگری که مدتها مقیم کانادا بود و در سالهای اخیر جز ایفای نقشی کوتاه در “چ”، نقش‌آفرینی قابل توجه در آثار سینمایی نداشته شناخته‌شده‌ترین چهره هیات داوران است.

عباس بلوندی طراح صحنه و لباس پروژه‌های ارگانی مختلف از دیگر اعضای هیات داوران است.

تورج اصلانی فیلمبردار “فصل کرگدن”بهمن قبادی هم در هیات داوران حاضر است!!

محمدمهدی عسکرپور دبیر بین‌الملل جداشده از فجر و مازیار میری از کارگردانان متبوع حلقه بالادستی خانه سینما از دیگر داوران جشنواره امسال هستند. در این بین میری ازجمله سینماگران دوتابعیتی محسوب می‌شود.

طهماسب صلح‌جو منتقد میانه و رضا پورحسین از مدیران سالیان سیما از دیگر اعضای هیات داوران هستند.

 فریدون جیرانی نویسنده و کارگردان سینما عضو نهم هیات داوران است؛ عضوی که بیش و پیش از تمام اعضای دیگر حضورش در میان داوران قطعی بود.




تکرار حرف سینماروزان در “هفت”⇐ تحریم جشنواره چه ربطی دارد به بازیگران ارگانی؟؟

سینماروزان: هفته گذشته و بعد از ادعای تحریم جشنواره توسط بابک حمیدیان بازیگر فیلم ارگانی “روز بلوا”ی اوج و به‌دنبال آن موضع‌گیری خنثای بهروز شعیبی کارگردان فیلم نسبت به خط و ربط محصولش، این تناقض را زیر سوال بردیم.(اینجا را بخوانید)

حالا در برنامه تازه “هفت” نیز ژست تحریم جشنواره توسط بازیگران ارگانی به چالش کشیده شده و در بخش میز رسانه گفته شد: بازیگرانی که در فیلمهای ارگانی بازی کردند چرا باید بیایند جشنواره را تحریم کنند؟؟!!

به غیر از بابک حمیدیان، پیمان معادی بازیگر فیلم “درخت گردو” که جزو آثار مطلوب ارزشیون در جشنواره است نیز جزو تحریم‌کنندگان جشنواره است. “درخت گردو” را مصطفی احمدی تهیه‌کننده متبوع اول مارکت همراه اول مخابرات تولید کرده است.

مابقی تحریم‌کنندگان شاخص جشنواره افرادی هستند نظیر علی مصفا، تهمینه میلانی، جعفر پناهی، محمد رسول‌اف، محمدعلی سجادی، رضا درمیشیان، حمید فرخ‌نژاد، ژیلا ایپکچی، محمدرضا مویینی، فریدون شهبازیان، جمیل رستمی، مرضیه وفامهر، اشکان اشکانی، مصطفی خرقه‌پوش، زینت رضا و… که هرچند بعضا حمایت‌های فارابی و تلویزیون را داشته‌اند ولی هیچ‌گاه به‌صورت گل‌درشت حمایت ارگانهای متمول ارزشی و رسانه‌های اینها را نداشته‌اند.




آقای دبیر! در چینش هیأت داوران، مراقب دوتابعیتی‌ها باش!

سینماروزان: جشنواره سی و هشتم فیلم فجر به دلایل مختلف که اصلی‌ترین آنها حذف فیلمهای کنشگر از فهرست فیلمهای جشنواره و وارد کردن بخشی از آثار هنروتجربه ای کسالت‌بار و شماری از آثار ارگانی به جشنواره است، در کانون نقد و نظر قرار گرفته است.

به جز این، تب تحریم جشنواره فجر بخشی از سینما را درگیر خود کرده و چهره‌هایی شناخته‌شده نظیر علی مصفا، تهمینه میلانی، جعفر پناهی، محمد رسول‌اف، محمدعلی سجادی، رضا درمیشیان، حمید فرخ‌نژاد، ژیلا ایپکچی، محمدرضا مویینی، فریدون شهبازیان، جمیل رستمی، مرضیه وفامهر، اشکان اشکانی، مصطفی خرقه‌پوش و زینت رضا نیز به فهرست تحریم کنندگان فجر پیوسته‌اند.

دست‌اندرکاران جشنواره به‌جای پذیرفتن انتقادات و باز کردن باب دیالوگ حتی با تحریم‌کنندگان، به سمت نوعی رپورتاژنگاری یکطرفه در خدمت جشنواره از طریق رسانه‌های متبوع خویش رفته‌اند و تلویحا کوشیده‌اند بر این فرض اثبات‌نشده اصرار ورزند که شرکت نکردن در جشنواره ریختن آب در آسیاب دشمنان است!

با احترام به این فرض است که باید از دبیر جشنواره انتظار داشته باشیم برای چینش هیأت داوران بخش اصلی جشنواره که سودای سیمرغ باشد، سراغ افراد دوتابعیتی که نیمی از سال را در داخل مشغول کاسبی و نیمی دیگر را در زمین دشمن(!) مشغول خوشگذرانی هستند، نرود.

برخی می‌گویند از دست‌اندرکاران جشنواره ای که شناخته شده‌ترین سلبریتی حامیش، یک دوتابعیتی است(!) نمیتوان انتظار شق‌القمر داشت ولی اینکه شنیده‌هایی جدی درباره حضور برخی سینماگران دوتابعیتی در هیأت داوران مسابقه اصلی جشنواره وجود داشته باشد به شدت برخورنده است.

اینکه امثال سیروس الوند و ابوالحسن داوودی و محمدمهدی دادگو که دوتابعیتی هستند بخواهند در فهرست گزینه‌های داوری فجر سی و هشتم باشند فرض اثبات‌نشده حامیان جشنواره را کاملا زیر سوال می‌برد و دبیر جشنواره را با یک چالش جدی مواجه خواهد کرد.

آیا ابراهیم داروغه‌زاده برای چیدمان هیأت داوران به سراغ دوتابعیتی‌ها می‌رود و گرفتار دردسرهایی خواهد شد که دبیر جشنواره سی و پنجم را درگیر کرد؟؟ دبیر جشنواره سی و پنجم دو تفاوت با دبیر جشنواره سی و هشتم داشت و آن هم اینکه هم خودش دوتابعیتی بود و هم اینکه هیچ گاه خود یا حامیانش تلاش نکردند مخالفان جشنواره را بازیگران زمین دشمن بخوانند برای همین کار دبیر امسال در استفاده از دوتابعیتی‌ها به مراتب دشوارتر خواهد بود.

آقای دبیر! در چینش هیأت داوران، مراقب دوتابعیتی‌ها باش!




صاحبان فیلمهای ارگانی خوشحال باشند⇐معرفی داوران فیلم اولیهای فجر با حضور سازندگان فیلمهای ارگانی+داداش یک مدیر حاضر در صحنه+عیال مدیرعامل خانه سینما

سینماروزان: هیات داوران بخش فیلم اولیهای فجر معرفی شدند آن هم با حضور حداقلی سینماگران مستقل.

مهدی جعفری و هادی مقدم‌دوست که فیلمهای ارگانی “۲۳نفر” و “هیهات” را با حمایت اوج ساخته اند، از جمله داوران بخش فیلم اولیها هستند.

مصطفی رزاق‌کریمی داداش مرتضی رزاق‌کریمی قائم‌‌مقام مرکز گسترش که از جمله مدیران حاضر در صحنه است و حضور پررنگی در محافل مختلف سینمایی دارد(!) و فرشته طائرپور همسر مدیرعامل چندشغله خانه سینما از دیگر اعضای هیات داوران فیلم اولیها هستند.

روح‌الله حجازی فیلمسازی با آثاری شکست‌خورده درگیشه و ازجمله “مرگ ماهی” دیگر داور فیلم اولیهاست.

این پنج نفر علاوه بر فیلم اولیها، آثار مستند و کوتاه فجر را هم داوری خواهند کرد و با توجه به چینش هیات داوران، از همین حالا میتوان موفقیت ارگانیها را در این بخش پیش‌بینی کرد.




پرسش کلیدی رسانه اصولگرا⇐ مردم سیل‌زده شمال کشور، مردم غبارزده جنوب کشور و کسانی که در فلات مرکزی ایران دچار بحران بی‌آبی شده‌اند چه جایگاهی در آثار سینمایی امسال و محصولات جشنواره دارند؟؟

سینماروزان: در حالی که بخش عمده آثار حاضر در جشنواره امسال فجر متاثر از غلبه فیلمهای ارگانی-هنروتجربه است و بخشی از آثار کنشمند به دلیل لحن انتقادی از جشنواره کنار گذاشته شده اند یک روزنامه اصولگرا به انتقاد از نبود کف جامعه در محصولات سینمایی اخیر پرداخته است.

روزنامه “فرهیختگان” با نقد نگاه خنثای سینمای شبه روشنفکرانه نوشت: در مورد مسائل و دغدغه‌هایی که سینمای روشنفکری ایران مطرح می‌کند، مهم‌ترین و چالش‌برانگیزترین بحث این است که چه لایه‌هایی از اجتماع و کدام طبقه، وقت و حوصله پرداختن به هرکدام از این موضوعات دارد و علاقه‌مند است جزئیات آن را بررسی کند.

این رسانه با اشاره به آثاری همچون “احتمال باران اسیدی” و “بنفشه آفریقایی” نوشت: یک انسان افسرده و مردم‌گریز، از پنجره آپارتمانش در شهرک غرب تهران به تنهایی بی‌منتهای بشریت نگاه می‌کند، یک زن میانسال، شوهر سابق خود را به خانه‌اش آورده تا همراه همسر فعلی‌اش از او مراقبت کند و این شوهر سابق کسی است که به او خیانت شده بود و… اینها چند نمونه از دغدغه‌های مطرح شده در سینمای روشنفکری ایران طی سال‌های اخیر است.

“فرهیختگان” با انتقاد از خلأ وجود کف جامعه در سینما و جشنواره نوشت: می‌شود یک لحظه چهره مردم سیل‌زده شمال کشور، مردم غبارزده جنوب کشور و کسانی که در فلات مرکزی ایران دچار بحران بی‌آبی شده‌اند را تصور کرد که این فیلم‌ها به‌عنوان بیان‌کننده دغدغه‌های عمومی اجتماع ایران برایشان نشان داده می‌شود. می‌توان جوانی را در پایتخت تصور کرد که با مدرک لیسانس پیک موتوری شده و پیرمردی را جلوی چشم قرار داد که در کردستان کولبری می‌کند یا کشاورز بلوچ را پیش نظر آورد که تا دیروز درگیر بی‌آبی بوده و امروز خانه و کاشانه‌اش را سیل برده و دنبال این امید می‌گردد که کسی دستش را بگیرد تا از دامنه این بلا بلند شود.آنها به بعضی از این دغدغه‌هایی که سینمای ایران مطرح می‌کند چه می‌گویند؟ آیا آنها با تماشای کمدی‌های بفروش سینمای ایران قادر هستند که از دنیای پرمصیبت‌شان حتی لحظاتی فارغ شوند و اگر پای تماشای یک سری از فیلم‌های روشنفکری سینمای ایران بنشینند، این احساس رضایت به ‌آنها دست خواهد داد که دغدغه‌هایشان بیان شده است؟

این رسانه تاکید کرد: از رهگذر این پرسش‌هاست که می‌شود به دلیل فاصله ایجاد شده بین سینمای ایران و عموم جامعه پی برد. بخش عمده‌ای از سینمای ایران در سال‌های متمادی اخیر، راهی را پیموده که امروز متعلق به یک طیف فکری به‌خصوص و یک طبقه اجتماعی خاص است. برای همه نیست. حالا نوبت سقوط این فواره در نقطه اوج آن فرارسیده و نوبت دیگران است که صدایشان در سینمای ایران شنیده شود!!




کارگردان فیلم ارگانی در مسیر بابک حمیدیان؟/ساده‌زیستی حوالی کاخ نیاوران؟؟+فیلم

سینماروزان: بعد از انصراف بابک حمیدیان بازیگر فیلم ارگانی “روز بلوا” از حضور در جشنواره، کارگردان این فیلم هم با لحنی محافظه‌کارانه درباره “روز بلوا” صحبت کرده است.

شعیبی، فیلمش را اثری بدون جهت‌گیری و فاقد قضاوت خوانده؛ انگار که در بخش خصوصی و با سرمایه شخصی، فیلمی مستقل ساخته!!

مگر نه اینکه “روز بلوا” با حمایت سازمان هنری-رسانه‌ای اوج تولید شده و رییس این سازمان هم تاکید کرده با افتخار از سپاه بودجه می‌گیرد پس چرا شعیبی این قدر خنثی حرف می‌زند؟؟

نمی‌شود که هم حمایت اوج را داشت و هم مدعی فقدان جهت‌گیری شد! اوج سازمانی منسوب به نیروهای نورس دست راستی است و شعیبی هم خواه ناخواه برای چنین سازمانی فیلم ساخته.

اینجاست که می‌شود گفت دم حاتمی‌کیا گرم که لااقل وقتی با حمایت ارگانهای حاکمیتی فیلم میسازد آن قدر وجود دارد که فریاد بزند فیلمساز نظام است!! به هر حال نمی‌شود که هم حوالی کاخ نیاوران سکنی گزید و هم مدعی ساده‌زیستی شد!

برای تماشای گفته‌های شعیبی اینجا را ببینید.