1

كدام فيلمها با سرمايه‌گذاري شيوخ منطقه ساخته شدند؟/ردّپاي سعودي‌ها، كويتي‌ها و قطري‌ها در سينماي ايران+عکس

سینماژورنال: برنده شدن “فروشنده” اصغر فرهادی در دو رشته بهترین بازیگری مرد و بهترین سناریو در اختتامیه جشنواره کن سبب ساز آن شده است که برخی رسانه‌های عرب زبان این موفقیت را به سرمایه‌گذاری موسسه فیلم دوحه در آن پیوند زده و از نقش موثر قطری‌ها در جشنواره کن امسال سخن گوید.

به گزارش سینماژورنال البته که اصغر فرهادی هم پیشتر حضور موسسه فیلم دوحه به عنوان سرمایه گذار “فروشنده” را با استفاده از واژه حمایت مالي يا fund تأیید کرده بود و در نشست خبری داخلی‌اش هم باز هم بر این fund صحه گذاشت.

موسسه فیلم دوحه که در سال ۲۰۱۰ ميلادي توسط خانم شيخه مياسه آل‌ثاني دختر پادشاه سابق قطر و خواهر پادشاه فعلی قطر تأسيس شده است(اینجا و اینجا را بخوانید) امسال هفت فیلم مختلف را در جشنواره کن معرفی کرده بود و ردّپای قطر و به تبع آن اعراب در جشنواره 2016 کن آن قدر پررنگ شده بود که یک فیلمساز دورگه عرب‌تبار به نام “هدا بنیامینا” وقتی برای دریافت جایزه دوربین طلایی روی سن رفت در سخنانی عجیب از این گفت که کن متعلق به آنهاست.

خط تکراری فرار دختر از خانه

هدا بنیامینا که با فیلمی به نام “دیواینز” در جشنواره کن حضور داشت در اختتامیه بعد از دریافت دوربین طلایی در سخنانی عجیب گفت: من اغلب علاقه ای نداشتم که به کن توجه نشان دهم اما امروز خوشحالم که اینجا هستم. کن متعلق به ما هم هست…

برای آن که از دلایل موفقیت این جوان عرب در آوردگاه کن بیشتر بدانیم کافیست مروری داشته باشیم بر خلاصه داستان فیلمش “دیواینز”. “دیواینز” درباره فرار است و نه فرار از زندان بلکه فرار دختری از خانه! فیلم این کارگردان دورگه عرب ماجرای اخراج دختری عرب از مدرسه و سپس فرار از خانه برای یافتن آزادی شخصی(!) را روایت می‌کند.

ردّپای شيوخ منطقه در سرمايه گذاري فيلم‌هاي ایراني

 با توجه به تصويري كه “فروشنده ” از فضاي امروز جامعه ايران به تصوير مي كشد، سرمايه گزاري موسسه وابسته به اين شيخه خانم كه حتما خليج فارس را با نام جعلي اش مي شناسد و پدر و برادرش در سياست خارجي مدام در كنار عربستان سعودي عليه ايران و نه فقط حاكميت شاخ و شانه مي كشند، مخاطب ايراني را نسبت به اين فيلم دلزده مي كند.

حتي براي همان تماشاگري كه احتمالا براي او، سازندگان فيلم به هنگام عبور از فرش قرمز صداي شجريان را پخش كردند و براي او مدام ذكر خير دكتر ساعدي را انجام دادند(!) باز قبول اينكه يك وابسته به دربار قطر هم در فرش قرمز قدم بردارد قابل قبول نيست.

فروشنده

فروشنده

 اين جماعت اگر بيشتر از آنهايي كه دل در گرو حاكميت دارند در كمپين هاي حمايت از نام خليج فارس شركت نكنند، كم اثرتر هم نيستند، خلاصه كلام نفرت از  رفتارهای تکفیری-سلفی و حاميان مالي آنها امري ملي در ايران است و مردم ايران با دربار آلوده ساز قطري كه به تنهايي در باب رشوه به فيفا جهت برگزاري بازي هاي جام جهاني عامل فروپاشي كميته مركزي فيفا شد و با پول همه چيز را مي خواهند و مي توانند بخرند، ميانه بدي دارد و اين يك حس مشترك ملي است كه حتي اعراب شريف ايراني هم از سياست هاي خصمانه كشورهاي كوچك و دست ساز منطقه خليج فارس دلزد ، متنفر و ناراضي اند.

حضور پررنگ قطر يكي از كشورهاي حامي گروه هاي سلفی تكفيري در جشنواره کن امسال و البته ردپای پررنگشان بر فرش قرمز فیلم فرهادی، اين سوال را به ذهن مي‌آورد كه آیا فرهادی اولین کارگردان ایرانی است که سرمایه نقدي فیلمش را يكي از فرزندان و بستگان شيوخ حاكم بر كشورهاي عربي منطقه تأمین کرده است؟

جستجوی ریشه ماجرا در یک دهه قبل
هرچند گردش آزاد و سريع اطلاعات و نيز آگاهي و تنفر ملت ايران از حاميان سلفي‌ها و تكفيري‌ها، انتقادها پیرامون دریافت fund “فروشنده” از موسسه فیلم دوحه را به شدت در کانون توجه قرار داده  اما اولين سرمايه گذاري شيوخ در سينماي ايران به ده سال پيش باز مي گردد.

یک دهه پیش از این شيخ ” صالح عبدالله كامل” شيخ سعودي كه صاحب شركت معظم خوشه‌اي (هلدينگ) “دله البركه” است به ايران آمد و در طي قرارداي كه به نمايندگي از كمپاني راديو تلويزيون ماهواره اي ” روتانا” با موسسه سينمايي سبحان‌فیلم به مديرعاملي سعيد حاجی‌ميري منعقد كرد، سرمايه‌گذاري در فيلم هاي ايراني را بر عهده گرفت.

گفتني است امپراطوري تصويري “روتانا” به شاهزاده وليد بن طلال بن عبدالعزيز نوه موسس عربستان سعودي تعلق دارد و عقد اين قرار داد در زمان سياستهاي حسن همجواري خواهانه سعودي و فقط به شكل قرارداد بين دو شركت خصوصي ايراني و سعودي انجام گرفت چرا كه آن زمان هم حساسيت به سرمايه گذاري سعودي ها در سينماي ايران عليرغم نداشتن چهره خصمانه امروزي وجود داشت.

تقاطع

تقاطع

خرید فیلم “تقاطع”

سبحان فيلم كه قرار بود تعداي فيلم به سرمايه گزاري شيخ سعودي بسازد، براي آنكه دچار دفع وقت نشود دست به خريد كارهاي ساخته شده و آماده سينما زد و با خريد فيلم “تقاطع” به كارگرداني ابوالحسن داودي و تهيه كنندگي ناصر شفق اين فيلم را به عنوان محصولي مشترك از سينماي ايران و البته fund سعودي به بازار خارج از ايران ارائه داد.

روتانا از طريق دله البركه با تغییر برخی واژگان مصطلح در ادبیات مسلمانان شیعه از طريق دوبله مجدد و زيرنويس فيلم را در بازار عربي و اروپايي پخش كرد و فيلم را در جشنواره قاهره مركز امپراطوري تصويري روتانا عرضه كرد.

گفتني است برخلاف “فروشنده” كه تا زمان برگزاري فستيوال كن تهيه كننده‌اش اصغر فرهادي و شریک فرانسوی‌اش ممنتو شناخته مي شدند و تا قبل از افشاي طرف قطري و رژه اش در فرش قرمز با تصنيف “دلشدگان”، نامي از اين سرمايه‌گذاري جايي برده نمي شد‌، تهيه كنندگان “تقاطع” نام “روتانا” را به شكل كامل آن البته يعني “راديو تلويزيون عرب” همه جا در كنار نام شفق و حاجي ميري ، اعلام مي كردند.

البته که همکاری روتانا با سبحان فیلم ادامه نیافت و پس از “تقاطع” دامنه اختلافات آن قدر بالا گرفت که به قطع همکاری منجر شد.

سرمایه “فصل فراموشی…” از کویت آمد

سالها بعد این “فصل فراموشی فریبا” عباس رافعی بود که با سرمایه‌گذاری یک شهروند مقیم کویت تولید شد. “فصل فراموشی فریبا” هم که تصویری اغراق شده و تلخ از اجتماع امروز و مظلوميت زن در ايران نشان می‌دهد برخلاف “تقاطع” که از حضورهای جشنواره اي به شكل گسترده ناکام بود، مرتب از فستیوالهای مختلف جایزه گرفته و شاید به لحاظ تعداد جوایز رکورددار سینمای ایران باشد.

البته که حضور “فصل فراموشی فریبا” در جشنواره های رده یک نبوده اما به لحاظ کمیت تعداد جشنواره، این فیلم جزو پیشتازان است.

فصل فراموشی فریبا
فصل فراموشی فریبا

یعنی میان این همه ارگان متمول داخلی یک fund دهنده پیدا نمی‌شد؟

حالا هم که دیگر با “فروشنده” فرهادی روبروییم که با fund موسسه متعلق به دختر خليفه سابق و خواهر خليفه (شاه) فعلي قطر تولید شده و مطبوعات عربي متاسفانه ورود دقیقه نودی به کن و دریافت دو جایزه سینمایی از کن را مربوط به نقش پررنگ قطري عربي مي دانند؛ نكته اي كه حتي اگر آن را يك لاف بزرگ بپنداريم حسرت برانگیز است.

حسرتی از این جهت که عليرغم تمكن مالي كارگردان فيلم و حاضر بودن بسياري از اسپانسرها و بانكهای داخلی براي سرمايه گذاري در فيلم او كه اسكار را در كارنامه دارد و باز با توجه به هزينه هاي كم فيلمسازي در ايران به نسبت ديگر كشور ها چرا بايد پيشنهاد پولي و مالي قطريها با توجه به سياستهاي آلوده  تروريست پرورشان مورد قبول واقع شود؟!




نکته‌ای برآمده از تازه‌ترین گفتگوی فریدون جیرانی⇐بیضایی هم سینمای جشنواره‌ای ایران را محصول دست اروپا می‌دانست

سینماژورنال: فریدون جیرانی کارگردان سینما و مجری اسبق “هفت” که در ماههای اخیر سردبیری روزنامه “سینما” و اجرای برنامه “35” را برعهده داشته است در تازه ترین گفتگوی خود که با “وطن امروز” انجام شده به مرور تاریخچه ای از سینمای جشنواره ای ایران پرداخته است.

به گزارش سینماژورنال مهمترین وجه این تاریخ نگاری آن است که جیرانی ابتدا سینمای اروپا را در نقطه مقابل سینمای آمریکا و به ویژه هالیوود قرار می دهد و در ادامه نیز به صراحت از این می گوید که سینمای جشنواره ای ایران هم تحت تأثیر همین نگاه اروپایی ایجاد شده است.

یکی از مهمترین فرازهای این گفتگو جایی است که جیرانی به نقطه نظری از بهرام بیضایی کارگردان مولف سینمای ایران اشاره کرده و می گوید حتی بیضایی هم سینمای جشنواره ای ایران را محصول دست اروپا می دانست.

اروپا عقب افتادگی فرهنگی خود از آمریکا را با فیلمهای ضدآمریکایی جبران می کند

جیرانی با توجه به عقبه فرهنگی اروپا و به ویژه فرانسه می گوید: اروپا به طور کلی و فرانسه که خود را مهد فرهنگ و تمدن و اینها می‌داند، همیشه دلش می‌خواسته در موضوع فرهنگی از آمریکا عقب نیفتد که در یک جهاتی از نظر فرهنگی عقب افتاده و همین عقب‌افتادگی را سعی کرده با گرایش به یک نوع سینما پاسخ دهد. یعنی اینکه کن تمایل پیدا می‌کند به جنس فیلم‌های ضد داستانی آمریکایی، تمایلی است که اروپایی‌ها دارند برای پیدا کردن یک جنس سینمایی که در تقابل با هالیوود باشد.

این کارگردان ادامه می دهد: کن هم سمبل جشنواره روشنفکران بود. برلین و ونیز به خاطر تحولات زیاد سیاسی در کشورشان، هیچ وقت مانند جشنواره‌‌ای مثل کن نبودند که شده بود معبود روشنفکران در دهه 70 و اوایل دهه 80. در کن سعی کردند به کشف سینمایی روی بیاورند که علیه هالیوود باشد. کیارستمی از دل این تفکر بیرون آمد.

مدیران دهه 60 به دنبال سینمای سربلند ایرانی بودند

فریدون جیرانی درباره شکل گیری سینمای جشنواره در دوران بعد از انقلاب اسلامی بیان می دارد: بعد از انقلاب سینما به طور کلی تغییر پیدا می‌کند. یعنی سینمای پس از انقلاب قرار است شکل دیگری داشته باشد. مدیران سینمایی از سال 62 دنبال این هستند که فیلمفارسی شکل نگیرد و سینمای سربلند ایرانی ارائه شود. بدون اینکه آنها بخواهند از دل همین فضا فیلم‌هایی مثل «دونده» و «خانه دوست کجاست» بیرون می‌آید که با خط مدیران سینمایی ساخته نشده است. امیر نادری قصه‌اش را به کانون می‌دهد، کانون می‌پسندد، کیارستمی هم همینطور اما  2 فیلم می‌شوند فیلم جشنواره‌ای. «نارونی» هم همینطور.

سینمای جشنواره با سرمایه بخش خصوصی راه نمی افتد

جیرانی با تأیید وابسته بودن آثار جشنواره ای به بودجه های دولتی ادامه می دهد: در کشورهایی مثل ایران و حتی در اروپا سینمای غیرمتعارف با سرمایه بخش خصوصی راه نمی‌افتد. بخش دولتی هزینه می‌کند. بعد از اینکه این فیلم‌ها در اواخر دهه 60 رشد کرد، فارابی متوجه این شد که آن‌طرف (بیرون از مرزها) یک سینمایی را می‌پسندد. سمت و سویی که به این سینما داده شد، یک اختلافی را شکل داد. توازن به هم خورد. یعنی سمت و سوی مدیریت رفت به سمتی که در بخش بین‌الملل فارابی گسترش پیدا کرد و از دل این اختلافاتی به وجود آمد.

چرا بیضایی گفت تماشاچی اروپایی به ما خط می دهد

وی می افزاید: یک گروه هیات هنرمندان مسلمان که با ریل‌گذاری مدیر وقت فارابی مشکل داشتند و یک گروه دیگر مثل شهید آوینی که معتقد بودند نارونی، هامون و… سینمای ملی ایران را نابود می‌کنند. بعد از این مجادلات تغییراتی در مدیریت رخ داد، مثلا لاریجانی آمد اما سینمای جشنواره‌ای به حیات خودش ادامه داد. چون سینمای جشنواره‌ای آن‌طرف برای خودش شکل پیدا کرده بود. تماشاچی پیدا کرده بود. بیضایی مصاحبه‌ای همان موقع با نشریه «گفت‌وگو» که یک مجله روشنفکری بود، انجام داد. مصاحبه خیلی مهمی بود و در آن مصاحبه گفت: تماشاچی اروپایی به ما خط می‌دهد!

در دوره اصلاحات چهره شاخص سینمای روشنفکری دیگر کیارستمی نبود
جیرانی خاطرنشان می سازد: تا آن تاریخ سینمای جشنواره‌ای سمت و سوی فیلم‌های کیارستمی بود. من وقتی رفتم نانت، سینمای روشنفکری آسیای میانه متاثر شده بود از کیارستمی. اما از اصلاحات به بعد تغییراتی رخ داد که جنس سینمای جشنواره‌ای شکل دیگری گرفت و وارد فاز دیگری شدیم. در دوره اصلاحات چهره شاخص سینمای روشنفکری دیگر کیارستمی نبود. نسل بعد از کیارستمی آمدند، مثل جعفر پناهی و… .

دوست عزیز! ابوالفضل جلیلی هم با پول دولت فیلم ساخته

این کارگردان ادامه می دهد: اروپایی‌ها متوجه تغییر در ایران شده بودند، اصلاحات که آمد آنها تحولات ما را مطالعه کردند. جنس فیلم‌هایی که در آن دوره ساخته شد و در جشنواره‌ها رفتند، هم این را نشان داد. کما اینکه خود من هم با «شام آخر» رفتم. خیلی متعجب بودند که چنین فیلم‌هایی در ایران ساخته می‌شوند. یکی از اتفاقات جالب هم این بود، من در نانت که بودم، یکی آنجا بلند شده بود و مدام از [ابوالفضل] جلیلی تعریف می‌کرد و من به او توضیح دادم که دوست عزیز! تو اگر از جلیلی به عنوان کارگردان سینمای معترض یاد می‌کنی، جالب است بدانی که جلیلی با سرمایه دولت فیلم‌هایش را ساخته است. من به او گفتم که جلیلی همه فیلم‌هایش را با سرمایه دولتی ساخته است.

فریدون جیرانی
فریدون جیرانی



قلب واقعیتی دیگر در گروه سینمایی تازه تأسیس⇐آقایان هنروتجربه! اولین تجربه کارگردانی شهاب جزو ۱۰ فیلم پرفروش سال ۹۳ بود

سینماژورنال: موفقیت شهاب حسینی در جشنواره کن و دریافت جایزه بهترین بازیگری از این جشنواره سبب ساز آن شده است که دست اندرکاران هنروتجربه اقدام به اکران مجدد اولین تجربه کارگردانی وی با عنوان “ساکن طبقه وسط” کنند.

به گزارش سینماژورنال مدیران هنروتجربه که در روزهای اخیر و به سبب انتقاداتی از یکی از آثارشان با نام “دونده زمین” صورت گرفته به شدت هم تحت فشار هستند در اقدامی غیرمنتظره به ناگاه از “ساکن طبقه وسط” به عنوان یکی از محصولاتی که در این گروه اکران خواهد شد نام برده اند.

 اعضای سیاستگذاری گروه “هنر و تجربه” با این ادعا که “ساکن طبقه وسط” فیلمی کاملا “هنری و تجربی” است و متاسفانه در زمان خود با بی مهری هایی مواجه شده است تصمیم به اکران مجدد این فیلم گرفته اند.

این اتفاقی در حالی رخ می دهد که “ساکن طبقه وسط” که فیلمنامه آن را محمدهادی کریمی کارگردان آثاری نظیر “برف روی شیروانی داغ” یک دهه و نیم قبلتر نوشته بود، اواخر مهر 93 به صورت گسترده در تهران و شهرستانها اکران شده بود و البته با توجه به مضمون فلسفی آن اقبال مخاطبان به آن هم مثبت بود.

آقایان! “ساکن طبقه وسط” جزو ده فیلم پرفروش 93 بود

جالب است که در آمار سالانه فروش فیلمها در سینماها نیز این فیلم با فروشی نزدیک به 1/5 میلیارد جزو ده فیلم اول پرفروشهای سال بود!

 “ساکن…” در جدول فروش 93 بالاتر از کمدی هایی نظیر “خواب زده ها”، “فرشته‌ها با هم می‌آیند” و آثاری همچون “آرایش غلیظ”، “ملبورن”، “چند متر مکعب عشق” و “مهمان داریم” و البته نماینده اسکاری ایران “امروز” قرار گرفته بود ولی بانیان هنروتجربه ادعا کرده‌اند در اکران، این فیلم مورد بی مهری واقع شده است!

بهتر نیست اسباب رونق اکران فیلمهای خودتان را فراهم کنید؟

اینکه دست اندرکاران یک گروه سینمایی تازه تأسیس که در هفته های اخیر به دلیل عدم تخصیص سالن کافی به فیلمهای مختص خودشان و از جمله “تابو”ی خسرو معصومی مورد نقد قرار گرفته‌اند، قصد دارند بخشی از سرانه سالنهای خود را به “ساکن طبقه وسط” ارائه دهند به شدت غیرمنطقی و سوءاستفاده‌گرانه به نظر می‌رسد به خصوص که این اقدام بلافاصله بعد از دریافت جایزه شهاب حسینی صورت می گیرد.

 البته که این اقدام هنروتجربه مسبوق به سابقه است و پیشتر و با نمایش آثاری نظیر “باشو غریبه کوچک” بهرام بیضایی سعی شده بود تلاشی صورت گیرد برای ایجاد اعتبار برای این گروه ولی تفاوت این بود که فیلمی مانند “باشو” سه دهه قبل اکران شده بود اما “ساکن طبقه وسط” کمتر از دو سال پیش.

تلاش برای گریز از نقدهای “دونده زمین”؟

تازه همین روزهاست که دی.وی.دی “ساکن…” هم به شبکه نمایش خانگی عرضه شود و در این شرایط اکران آن درست همزمان با نقد گریبانگیر این گروه بخاطر اکران “دونده زمین” فقط می‌تواند مجالی تلقی شود برای گریز از نقدها و البته خرید اعتبار برای یک گروه سینمایی تازه تأسیس که حتی با حمایتهای دولت هم نتوانست چنان که باید در بدنه مخاطبان پایگاه کسب کند.

سینماژورنال از توجه دوباره به اولین تجربه کارگردانی شهاب حسینی استقبال می کند اما نه با تحریف واقعیتهای تاریخی.

هنروتجربه ایها پیشتر و در جهت تبلیغ برای آثارشان یک آگهی تبلیغاتی را به برخی رسانه های مطبوع داده و ادعا کرده بودند “رکورد طولانی ترین زمان نمایش فیلم در تاریخ سینمای ایران متعلق به آنهاست”!

در همان زمان سینماژورنال درباره این چنین تحریفاتی به آنها تذکر داد(اینجا را بخوانید) و پیش بینی می شد دیگر از این دست ادعاها نشنویم اما ماجرای اخیر بار دیگر این فرضیه را پیش رو گذاشت که سیاستگذاران این گروه در تنظیم اخبار خود هوشمندی کافی به خرج نمی دهند.

ساکن طبقه وسط
شهاب حسینی در نمایی از “ساکن طبقه وسط”/شهاب در این فیلم در 38 نقش متفاوت بازی کرده است



بهروز افخمی: تا شهریورماه همه گفتنی‌ها را در “هفت” گفته‌ام/سایتی آموزشی درباره سینمای کلاسیک راه می‌اندازم/اصلاح‌طلبان مرتب سخنان مرا سانسور کردند/ایوبی تحت‌تأثیر سینماگرانی است که مرتب با بودجه دولتی فیلم می‌سازند و مرتب در گیشه شکست می‌خورند

سینماژورنال: بهروز افخمی در هفته های اخیر به واسطه برخی مباحث طرح شده در «هفت» و البته اظهارنظری درباره توجه جشنواره های فرنگی به دگرباشان به شدت مورد توجه قرار گرفته است و بخصوص اظهارنظر اخیرش یک دوقطبی رقم زده؛ برخی به شدت او را به این واسطه تکفیر می کنند و برخی نیز دلشان خنک شده که یکی مانند او این چنین جشنواره های غربی را چوب می زند.

به گزارش سینماژورنال با این حال اتفاقی که در همین اوضاع و احوال رخ داده کناره گیری علی اصغر پورمحمدی از معاونت رسانه ملی است. افخمی بعد از دیدار با پورمحمدی و با حمایت وی بود که توانست سکان هدایت «هفت» را در دست بگیرد آن هم در شرایطی که داماد پورمحمدی به عنوان هسته تولید برنامه کنار وی قرار گرفت.

حالا کناره گیری پورمحمدی از معاونت سیما آینده «هفت» افخمی را هم دستخوش ابهام می کند؛ بخصوص که وی بنا دارد از شهریورماه تولید پروژه ای جنگی با نام «خمسه خمسه» را هم انجام دهد.

افخمی در تازه ترین گفتگوی خود که با روزنامه «صبح نو» انجام شده در عین اینکه کوشیده درباره برخی از مباحث تکراری تر نظیر همان ماجرای دگرباش-جشنواره کن حرف بزند اشاراتی را هم داشته است به آینده خود در «هفت». جالب است که در این گفتگو افخمی از این گفته که اغلب گفتنی ها را در «هفت» گفته و تا شهریورماه مابقی گفتنی ها را هم خواهد گفت و ممکن است از آن به بعد به تکرار بیفتد و این می تواند این معنا را به ذهن متبادر کند که افخمی هم امیدی به ادامه کارش در «هفت» ندارد.

سینماژورنال متن گفتگوی افخمی با «صبح نو» را ارائه می دهد:

*انتخاب مهمان در برنامه شما به چه شکل صورت می گیرد؟ آیا اتاق فکر خاصی وجود دارد؟

خیر! خودم و با نظر شخصی خودم مهمانان را دعوت می کنم و توصیه خاصی را هم نمی پذیرم

* آیا طرح مباحث بحث برانگیز در برنامه «هفت» ناشی از الگوبرداری از رسانه هایی نیست که می کوشند کمی از الگوهای کلاسیک فاصله گرفته وصریح تر با مخاطب حرف بزنند؟ یعنی انگار شما عمدا نظراتی را در برنامه طرح می کند که مرتب در رسانه های دیگر بازنشر شود.

 نه. این کار من نیست و دیگران چنین می کنند. اگر می بینید برنامه ما می تواند اسباب بحث و نظر را فراهم کند برای این است که من فیلمنامه نویس هستم و فیلمنامه نویس بدی هم نیستم و برای تک تک قسمتهای برنامه فیلمنامه دارم. اگر قسمتهای اول را دیده باشید حتما متوجه بوده اید که برنامه را کاملا سینمایی جلو بردم و بعد از اینکه زنده شد هم سعی می کنم همواره با فیلمنامه ای که فراز و فرود لازم را داشته باشد برنامه را اجرا کنم.

*یکی از شایعات هفته های اخیر پیرامون «هفت» تهدید شما به برکناری از این برنامه و سپردن اجرا به یک مجری معتدلتر است.

 ابدا چنین تهدیدی وجود نداشته. اتفاقا خوشم می آید که برکنار شوم چون در همین مدت کوتاه هم اثرات خود را گذاشته ام.

* طرح مباحثی نظیر «توجه جشنواره کن به دگرباشان» حرف خود شماست؟

بله، دیدگاه خودم است. این طور نیست که بخشی یا رسانه ای بخواهد مرا به سمتی حرکت دهد. در واقع مسأله اینجاست که اصلاح طلبان سانسورشان شدیدتر است و مرتب سخنان مرا سانسور کردند و علاقمند نبودند برخی از نظرات مرا بشنوند اما اصولگرایان معمولا گفته های مرا بی سانسور منتشر می کنند و گفته های اخیرم را هم بی سانسور منتشر کردند.

*چطور می‌شود شما سانسور اصلاح طلبان را شدیدتر می دانید اما به عنوان نماینده آنها وارد مجلس ششم می شوید؟

من همیشه با اصلاح طلبان درگیری داشتم و این علاقمندی من نبود که وارد لیست آنها شوم. من در جریان انتخابات 76 با رییس دولت اصلاحات همکاری تبلیغاتی داشتم و بعدتر به واسطه برادرشان دعوت شدم به حضور در مجلس وگرنه شخصا تمایلی نداشتم به فعالیت سیاسی آن هم با نام اصلاح طلب.در مجلس ششم هم اگر آرای مرا مرور کرده باشید بیشتر به سمت رییس مجلس ششم رفتم که سعی می کرد موضعی معتدلتر اتخاذ کند و نه اصلاح طلبان دوآتشه. رسانه های اصلاح طلب در این سالها مرتب صحبتهای مرا آن طور که خواسته اند منعکس کرده اند و نه آن طور که گفته ام.

*بر این اساس آیا می توان گفت که رسانه ملی هم با استفاده از نام شما در «هفت» خواسته برنامه ای را که در زمان محمود گبرلو بیش از حد منفعل شده بود احیاء کند؟

خیر. چنین نیست. این من هستم که دارم از «هفت» استفاده می کنم و حرفهایی که خودم دوست دارم و نظراتم را بیان می کنم. تمام نکاتی که در «هفت» بیان می شود هم نظر و عقیده خودم هست و از آنها دفاع می کنم.

*در هفته های اخیر صحبتهایی طرح شده است درباره تحریم برنامه شما از سوی برخی سینماگران؟ آیا می توانید به صراحت بگویید این سینماگران چه کسانی هستند؟

اول بگویم که این تحریم مربوط به هفته های اخیر نبوده و تقریبا از زمان حضورم در این برنامه برخی از سینماگران چنین برخوردی را داشته اند. نمی توانم نام آنها که همواره موضعی طلبکارانه نسبت به سینما داشته اند را هم بیاورم. اینها در طی این سالها مرتب با بودجه های دولتی فیلم ساخته اند و مرتب هم در گیشه شکست خورده اند و مرتب هم طلبکار دولت بوده اند که چرا بودجه بیشتری را در اختیار آنها قرار نمی دهد. این طیف سینماگران که ژست روشنفکران مسلمان را به خود گرفته اند متأسفانه در ماههای اخیر آقای ایوبی را هم تحت تأثیر خود قرار داده اند که منطبق با نظر آنها حرکت کند. این تیپ سینماگران وابسته چون می دانستند به هنگام حضور در «هفت» به چالش کشیده خواهند شد از حضور در برنامه طفره رفتند و وقتی که برنامه زنده شد هم بر درصد این تحریم کنندگان افزوده شد چون در زمان برنامه تولیدی امکان جرح و تعدیل گفته ها در تدوین وجود داشت و طرف می توانست گافهای خودش را اصلاح کند اما در برنامه زنده چنین مجالی وجود ندارد.

*مهمترین پرسشی که درباره آینده «هفت» وجود دارد این است که بعد از درگیری شما در پروژه سینمایی بعدی تان که احتمالا «خمسه خمسه» خواهد بود سرنوشت این برنامه به کجا خواهد رسید؟

ما یک تیم تولید داریم که در طول هفته با هم کار می کنیم. بعد از رسیدن به ایده ،این تیم در طول هفته آیتمها را تولید می کنند. اگر همه تیم با هم باشند ادامه کار ممکن است و می توان هم فیلم را ساخت و هم برنامه را ادامه داد.

*اگر روزی از «هفت» رفتید ممکن است برنامه سازی را در مدیومی همچون فضای مجازی ادامه دهید؟

من برای این به «هفت» آمدم که فکر می کردم سینمای ایران را تعدادی فیلمساز طلبکار که فیلمهایشان هم نمی فروشد مصادره کرده اند. من مسئولیت «هفت» را قبول کردم تا بتوانم ماهیت این فیلمسازان را هویدا کنم. در همین چند ماه هم کارم را به قدر کفایت انجام داده ام و خداراشکر برنامه کار خودش را کرده است. تا شهریورماه که درگیر «خمسه خمسه» خواهم شد نیز احتمالا گفتنی ها را گفته ام و بعد از آن ممکن است حرفهایم تکراری شود. بعد از رفتن از «هفت» هم بازگشتم به عرصه ژورنال به این زودی ها امکان پذیر نیست اما اگر بنا باشد روزی در فضای مجازی کار کنم ترجیح می دهم سایتی آموزشی درباره سینمای کلاسیک را راه بیندازم که بتوان از طریق آن علاقمندان به این نوع سینما را هدایت کرد.




پرسش عجیب یک رسانه اصولگرا⇐چرا بعضی‌ها نباید به اصغر فرهادی و شهاب حسینی تبریک بگویند؟!‏

سینماژورنال: موفقیت “فروشنده” فرهادی در جشنواره کن سبب ساز شکل گیری یک سلسله پیامهای تبریک شد؛ پیامهایی که از شخصیتهای هنری تا سیاسی-اجتماعی را دربرمی گرفت.

به گزارش سینماژورنال این سلسله پیامهای تبریک وقتی از سوی برخی افرادی ابلاغ شد که در همه این سالها سعی می کردند اندیشه های فکری جریان همراه با فرهادی را نقد کنند، با مخالفت برخی مخاطبان مواجه شد که در فضای مجازی به صراحت این پیام تبریک را نوعی رنگ عوض کردن قلمداد می کردند.

این اتفاق سبب ساز آن شده است که یک رسانه اصولگرا به نام “حلقه وصل” در گزارشی با طرح این پرسش که “چرا بعضیها نباید به اصغر فرهادی و شهاب حسینی تبریک بگویند؟” به آسیب شناسی ماجرا بپردازد.

سینماژورنال متن کامل گزارش “حلقه وصل” را ارائه می دهد:

واکنشهای مختلف

اعلام نام اصغر فرهادی و شهاب حسینی به عنوان برگزیدگان جشنواره کن، واکنش‌های بسیار زیاد و بعضا متفاوتی را از سوی مسئولان، هنرمندان و اقشار مختلف مردم در پی داشت. برخی چون حسن فتحی از این اتفاق به عنوان پیروزی تاریخی برای مردم ایران یاد کردند و برخی دیگر مثل کیارستمی داغ دلشان تازه شد که چرا وقتی آنها «نخل طلا» گرفتند کسی تحویلشان نگرفت. بعضی‌ها هم مثل شمقدری اینگونه اظهار نظر کردند که :«اگر کسی فکر کند این جایزه‌ها صرفاً بر اساس شاخص‌های هنری داده می‌شود، عقب‌مانده است».

اما در میان همه این خوشحالی‌ها، بی‌تفاوتی‌ها و بعضا دلواپسی‌ها نسبت به بذل و بخشش جشنواره «کن» به سینمای ایران، به نظر می‌رسد موضوعی از نظرها مغفول مانده است.

به خودمان اجازه می‌دهیم به جای دیگران فکر کنیم

حکایت مردمان امروز ما، حکایت عجیبی است. به خودمان اجازه می‌دهیم به جای دیگران فکر کنیم، به جای دیگران تصمیم بگیریم. به خودمان حق می‌دهیم درون فکر دیگری برویم و هرطور که ما دلمان می‌خداهد فکر او را تغییر دهیم! یک لحظه خود را جای دیگری نمی‌گذاریم که هیچ، تازه از آنجایی که خود را حق مطلق می‌دانیم، هر کسی که خلاف تفکر ما اندیشه کند را به باد تخطئه می‌گیریم. حکایت عجیبی است، حکایت این روزهای مردمان ما …

گویی حق، مفهوم مرده‌ای برای مردمان روزگار ما شده است. فضای مجازی هم که خود معضلی شده برای بیشتر آسیب‌دیدن حوزه‌ی خصوصی افراد. از هنرمندان گرفته تا ورزشکاران و از همه مهمتر سیاستمدران بایستی یا از این فضا دور باشند (که به هیچ عنوان نمی‌شود) و یا خود را بر مبنای سلیقه‌ی مخاطبان تغییر دهد، حتی بر خلاف عقیده واقعی خود.

نمی توانی پست بگذاری چون ممکن است برخی خوششان نیاید

نمی‌توان یک پست از فرد، موضوع و… مورد علاقه‌ات در صفحه شخصی خود (البته به ظاهر شخصی) گذاشت، چون احتمال دارد به مذاق عده‌ای خوش نیاید و تازه آنجاست که در کمال خودخواهی، آن عده به خود اجازه می‌دهند تو را آماج حملات بی‌رحمانه خود قرار دهند که چرا این طور فکر کردی، از شما بعید است!(محترمانه‌ترین شکلش)، با مطالعه بیشتری پست بگذارید! پست را پاک کن، به فلان آرمان خیانت کردی، به فلان شخص خیانت کردی و … تو گویی قالبی وجود دارد که هرکس باید درون آن قالب قرار گیرد، اگر فردی درون آن قالب جا نگیرد و از بعضی جاهای قالب سرریز کند و یا بعضی جاهای قالب را پر نکند، باید به او حمله کرد یا در بهترین حالت سعی در روشن نمودن او نمود. اگر هم خود را اصلاح نکرد حتما باید حذف شود!

نمی‌دانم کی قرار است جامعه‌ی احساساتی و جوزده‌ی ما به بلوغ برسد؟ نمی‌دانم کی یاد می‌گیریم درک کنیم کسی هم می‌تواند دوست ما باشد و هم صد در صد مثل ما فکر نکند؟ نمی‌دانم کی یاد می‌گیریم به حوزه‌ خصوصی و ذهن افراد احترام بگذاریم؟نمی‌دانم کی می‌فهمیم یک فرد هم می‌تواند پایبند به ارزش‌ها باشد و هم می‌تواند علایق سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خاص خودش را داشته باشد و وظیفه‌ی ما این است که صرفا به آن علایق احترام بگذاریم و نه چیزی بیش از آن؟




پس از تذکر سینماژورنال، ايوبي اشتباهش را تصحيح كرد+عکس

سینماژورنال: صبح امروز ایمیلی از سازمان سینمایی برای رسانه ها ارسال شد با عنوان “حجت ا.. ایوبی: دو نخل طلای کن موفقیت بزرگی برای سینمای ایران است”.

به گزارش سینماژورنال به ضمیمه این ایمیل متن گزارش حضور حجت ا.. ایوبی رییس سازمان سینمایی در کارگروه سینمایی جشنواره امام رضا(ع) ارسال شده بود.

در متن این گزارش ایوبی در اشتباهی فاحش جوایز بهترین بازیگری و فیلمنامه “فروشنده” از کن را نخل طلا قلمداد کرده بود.

بروز این اشتباه همراه شد با انتشار گزارشی در سینماژورنال که چرایی این اشتباه را به چالش کشیده بود.(اینجا را بخوانید)

جالب اینجا بود كه ساعاتي پس از تذكر سينماژورنال ،ایمیلی دیگر از سازمان سینمایی ارسال شد که در آن عنوان گزارش حضور ایوبی در کارگروه جشنواره امام رضا(ع)به این صورت تصحیح شد:”حجت ا.. ایوبی: دو جایزه از کن موفقیت بزرگی برای سینمای ایران است.”

اما نکته اینجا بود اصل گاف که در متن گزارش هم آمده بود عليرغم اصلاح تيتراصلاح نشده بود!

ایمیل اول سازمان سینمایی
ایمیل اول سازمان سینمایی
ایمیل دوم سازمان سینمایی/اصلاحیه عنوان
ایمیل دوم سازمان سینمایی/اصلاحیه عنوان



چرا ايوبي عليرغم تسلط به زبان فرانسه، اين گاف را داد؟ تشبث به غلط مصطلح شده نخل طلاي فيلمنامه و بازيگري براي چيست؟!

سینماژورنال: فردای اختتامیه کن برخی از روزنامه های تخصصی سینمایی و برخی روزنامه های سیاسی در گافی آشکار جوایزی که شهاب حسینی و اصغر فرهادی از کن گرفته بودند را نخل طلا نامیدند!

به گزارش سینماژورنال این اتفاق در حالی رخ داد که نخل طلای کن به کن لوچ رسیده بود و شهاب حسینی و اصغر فرهادی جوایز بهترین بازیگری و فیلمنامه را گرفته بودند.(اینجا را بخوانید)

حالا در واکنشی غیرمنتطره حجت ا.. ایوبی رییس سازمان سینمایی هم در جلسه کارگروه سینمایی جشنواره ای به نام امام رضا(ع) آن گاف را تکرار کرده است.

گاف رییس سازمان

ایوبی گفته است: اتفاقی که در جشنواره فیلم کن برای سینمای ایران افتاد باعث افتخار ماست. این‌که از هفت جایزه اصلی این جشنواره دو جایزه اش به سینمای ایران تعلق بگیرد، نه فقط موفقیتی برای فیلم«فروشنده»، بلکه موفقیتی برای سینمای ایران است.

وی عنوان کرد: گرفتن این دو نخل طلا، تصویری از ایران به جهان مخابره می کند که هر چقدر هم برای آن هزینه کنیم باز هم کم است.

شما که در “ژان بارت” بودی دیگر چرا؟

به گزارش سینماژورنال اینکه رییس سازمان سینمایی دولت یازدهم که مرتب به سوابق رایزنی خود در فرانسه اشاره داشته است و البته خاطرات حضورش از فرانسه را نیز در «1970 روز در شماره شش ژان بارت» مکتوب کرده است چنین گافی بدهد جای تعجب دارد.

او که مرتب در گفته هایش از الگوهای فرانسوی به عنوان راه نجات سینمای ایران یاد کرده است دیگر باید بداند سینمای ایران فقط یک بار نخل طلای جشنواره فرانسوی کن را گرفته است و آن هم در سال 1997 توسط عباس کیارستمي و او بايد خوب بداند اين دو جايزه ي جديد هر چقدر هم ارزشمند باشد نخل طلا نيست، پس چرا مانند غيرمطلعين اين غلط مصطلح را به كار مي برد و از دو نخل طلا يكجا!!! سخن مي آورد، كه كفه افتخارات مديريتي اش را سنگين كند؟

از آن گذشته اینکه ایوبی به محصولی افتخار می کند که محصول کمپانی ممنتوفیلمز فرانسه است و البته شرکتی وابسته به یک شاهزاده عرب سرمایه ای را به عنوان fundبه آن داده است جای شگفتی دارد.

ایوبی از منظر یک شهروند ایرانی می تواند به مطرح شدن نام دو ایرانی در سینمای جهان افتخار کند اما از منظر رییس سازمان سینمایی نه.

ممنتو باید افتخار کند و او که به فیلم fund داد

مسأله اینجاست که “فروشنده” فرهادی نه محصول برنامه ریزی سینمایی ایشان و مدیران زیرمحموعه اش که محصول هنر شخصی عواملش و البته تهیه کننده فرانسوی است که شرایط ورود فیلم به بخش رقابتی کن را هر طور شده بود فراهم کرد.

آقای ایوبی! این یک واقعیت تلخ است؛ او که به “فروشنده” نازید و جوایز آن را در روزمه خویش قرار داد همان “فاطمه الرمیحی” قطری بود که با پرداخت پول تا گام برداشتن بر روی فرش قرمز این فیلم راه یافت.

ای کاش به جای موسسه فیلم دوحه این ارگان زیرمجموعه شما یعنی بنیاد سینمایی فارابی بود که بخشی از آن میلیاردهایی را که سال گذشته صرف تولید دو فیلم “نفس” و “امکان مینا” کرد صرف حمایت از “فروشنده” می کرد تا افتخار شما به عنوان رییس سازمان سینمایی به این موفقیت هم منطقی‌تر جلوه کند.

آقای ایوبی! باید به دنبال یافتن پاسخی به این پرسش باشید که چرا هیچ کدام از پروژه هاي میلیاردی که ارگان تحت نظارت شما در آن سرمايه گزاري كرد حتي نتوانست در فجر مخاطب را تا آخر فيلم در سالن نگه دارد.

وگرنه اینکه سعی کنید ثمره تلاش دیگران ، فرانسوي ها و قطري ها را به نام خود ثبت کنید نمی‌تواند کمکي به شما در موجه جلوه دادن کارنامه خویش داشته باشد.

حجت ا.. ایوبی در کارگروه جشنواره امام رضا(ع)
حجت ا.. ایوبی در کارگروه جشنواره امام رضا(ع)



اين بار جدال قلمي همسر بهروز افخمي با يك به قول خودش سارق شاعر و يك بازيگر نامستعد!+عکس

سینماژورنال: گفتگوی بهروز افخمی با یکی از روزنامه های اصولگرا و استفاده از این تعبیر درباره جشنواره کن که این جشنواره از آن دگرباشهاست و اصرار او بر این تعبیر انتقادات بسیاری را نسبت به وی فراهم کرده است.

به گزارش سینماژورنال حجم این انتقادات آن قدر بوده که باعث شده مرجان شیرمحمدی همسر افخمی در مقام دفاع از وی برآید و در متنی اجتمای برخی از منتقدان به صحبتهای همسرش را حسابی بنوازد.

از جمله کسانی که شیرمحمدی از خجالت آنها درآمده بهرام رادان بازیگر و یغما گلرویی ترانه سراست که شیرمحمدی اولی را بازیگری دانسته که متن داستان “گاوخونی” را از رو هم نمی تواند بخواند و دومی را سارق شاعر!

ابتدا متن کامل یادداشت اجتماعی شیرمحمدی را بخوانید:

شوهر من دائم دنبال شر می‌گرده. البته من اونو بهتر از خودش می‌شناسم و می‌دونم که همه‌ی این بازیگوشی‌ها رو می‌کنه که از زیر تمام کردن فیلمنامه‌ی جدیدش در بره.

اصلن هر کار آینده‌دار و مایه‌دار که پیش بیاد بهروز ازش فرار می‌کنه و میره دنبال یک بازی بی‌هوده که هیچی غیر از دردسر توش نیست. اما این جنجال تازه که بهروز درباره‌ی جشنواره‌ی کن راه انداخته راستی برای خیلی‌ها شده فرصت که بگن ما هم هستیم!

شاعر سارق یا سارق شاعری به نام یغما گلرویی، بعد از این‌که در جریان سرقت ادبی از ترجمه‌ی دیگران گربه‌گیر شده و فهمیده که در عرصه‌ی ادبیات برای همیشه بدنام شده، حالا چاره کرده! خیال کرده با اظهار لحیه درباره‌ی بهروز، اعتبار بی اعتبار شده‌ شو نوار چسب می‌زنه.

خیلی‌های دیگه هم هستند اما از همه بامزه تر بهرام رادانه که اصلن راه جشنواره‌ی کن را از وقتی یاد گرفت که بهروز پیداش کرد و آوردش توی فیلم گاوخونی بازی کنه. همان فیلمی که بخاطرش رفت کن. بگذریم که توی همان “گاوخونی” هم به نظرم نقطه ضعف بزرگ فیلم بهرام رادانه. هر وقت فیلم “گاوخونی” را میبینم اعصابم خرد میشه که این آدم چرا نمی‌تونه متن داستان جعفر مدرس‌صادقی را از رو درست بخونه!! بگذریم.

متن اجتماعی شرمحمدی در حمایت از همسرش
متن اجتماعی شیرمحمدی در حمایت از همسرش بهروز افخمی

پی نوشت سینماژورنال:

اظهارات افخمی درباره کن در حالی بود که خودش سالها پیش با فیلم اقتباسی “گاوخونی” به کن رفته بود و آن هم نه در بخش اصلی که در بخش “دو هفته با کارگردانان” حضور داشت.

بعد از نمایش “گاوخونی” که در کن با نام “انتهای رودخانه” به نمایش درآمد افخمی برنامه ای داشت برای ساخت فیلمی با عنوان “انتهای دنیا” درباره حواشی جشنواره کن.

نویسنده فیلمنامه “انتهای دنیا” پرویز صمدی مقدم صاحب امتیاز مجله “فرهنگ و سینما” بود و سناریو را براساس اولین تجربیات خودش به هنگام حضور در کن نگاشته بود. “انتهای دنیا” با بازی بهرام رادان و هنرپیشه ای که می گفتند فرانسوی است و در فیلمهای ژان لوک گدار بازی کرده ساخته شد اما هیچ گاه به نمایش درنیامد با این ادعا که نگاتیوهای فیلم حین ورود به ایران از بین رفته است!!!

همینین وجه تناقض آمیز حضور در کن و فیلمسازی درباره آن و سپس به فاصله چند سال منسوب کردن جشنواره کن به دگرباشان بوده که بیشتر از اصل ادعای افخمی محل نقد واقع شده است.

بگذريم از اين كه تهيه كننده “گاوخونی” که اسباب حضور افخمی در کن را فراهم آورد علي معلم بود که این سالها پانسيونر هميشگي كن است و بدون استثنا هر سال در اين جشنواره حضور دارد.

واقعاً افخمي چه چيز دگرباشانه اي در كن ديده و يا به آن رسيده كه این قدر درباره آن تاكيد دارد و چرا صريح و عيان و بي پرده نمي گويد ماجرا بر سر چیست؟
ردّپاي دگرباش ستيزي افخمي به فيلم “آذر، پرويز و …” او هم رسيده بود، از ديگر سو توييت جنجالي رادان در حمايت از قانونی شدن ازدواج اين عده در ایالات متحده مسبوق به سابقه است و حالا اين دو نفر سر “كن” مواضع قبلي خود را به نوعي قوام بخشيده اند.

یک روز بعد از اهدای جایزه به اصغر فرهادی و شهاب حسینی در جشنواره کن، یادداشتی از افخمی در یکی از روزنامه های صبح منتشر شد که باز هم تأکید او بر دگرباشانه بودن جشنواره کن در آن خودنمایی می کرد و این دیگر دوز انتقادات را چند برابر کرد.

حالا همسر افخمی که در این سالها در سایه افخمی از طراحی صحنه و لباس آثاری نظیر “پسر تهرونی” و بازیگری نقشهای مکمل در فیلمها به مقام نویسندگی هم رسیده است به حمایت از همسر درآمده است و کوشیده است با تاختن به یک بازیگر و یک ترانه‌سرا، حسابی از خجالت منتقدان درآید.

از کن که بگذریم این سخن شیرمحمدی که همسرشان هر کار مایه‌داری که برایش پیش بیاید را رها می‌کند و به دنبال یک بازی بیهوده می‌رود است که بیش از حد انتزاعی به نظر می رسد.

آخر خواهر گرامی!  کدام یک از آثار همسر شما از همان فیلم بلاتکلیف “فرزند صبح” گرفته تا همین آخرین اثرشان “روباه” و البته همین برنامه “هفت” که بخش عمده آیتمهایش گرد‌اوری مطالب رسانه‌های مولد است، برایشان جنبه مایه‌آوری نداشته است؟




بی‌خوابی پوران درخشنده در شب درخشش شهاب که برای دیده شدن یک نابازیگر سندروم‌دان از جان مایه گذاشت

سینماژورنال: موفقیت شهاب حسینی در جشنواره فیلم کن و دریافت جایزه بهترین بازیگری(اینجا را بخوانید) سبب‌ساز آن شده است که پیامهای تبریک فراوانی برای این بازیگر فرستاده شود؛ پیام‌هایی که عموما ادبیاتی تکراری و کلیشه‌زده دارند.

پوران درخشنده کارگردان سینمای ایران اما این موفقیت را مجالی کرده برای نام بردن از یکی از ویژگیهای حرفه‌ای این بازیگر. درخشنده با اشاره به همکاری های سه‌گانه‌اش با شهاب به سینماژورنال بیان داشت: “شمعی در باد”، “بچه‌های ابدی” و “هیس دخترها فریاد نمی‌زنند” سه همکاری مشترکی بود که با شهاب داشتم و تقریبا از همان “شمعی در باد” که به نوعی در کانون توجه قرار گرفتن تواناییهای بازیگری او بود به موفقیت آتی اش ایمان پیدا کردم.

وی ادامه داد: مهمترین ویژگی شهاب در کار حرفه‌ای عشق به همکار و وقت گذاشتن برای دیده شدن بازیگران مقابلش است. او اساسا در بازیگری به دنبال مطرح کردن خودش نیست و همین باعث می‌شود بیشتر دیده شود.

برای یک نابازیگر سندروم دان از جان مایه گذاشت

درخشنده با اشاره به همکاری با شهاب حسینی در “بچه های ابدی” بیان داشت: وقتی که شهاب برای علی احمدی‌فر نابازیگر سندروم دان این فیلم گذاشت و اعتماد به نفسی که به احمدی‌فر داد تا بازی این پسر دیده شود کم‌نظیر است. شهاب از جان مایه گذاشت تا این پسر باور کند که می‌تواند به خوبی بدرخشد و دیدیم هم که چنین شد.

این کارگردان که بیش از دو دهه است در سینمای ایران فعالیت دارد خاطرنشان ساخت: نیما صفایی نابازیگر کودک فیلم “هیس…” هم برای اولین بار بود که جلوی دوربین می رفت و شهاب در این کار هم وقت گذاشت تا بازی این نابازیگر دیده شود.

پوران درخشنده با اشاره به اینکه بسیاری از بازیگران وقتی فیلمنامه ای بهشان پیشنهاد می‌شود بیش از هر چیز به کمیت نقش فکر می کنند خاطرنشان ساخت: شهاب حسینی وقتی جنس کار را بشناسد با دل و جان وقت می گذارد. در “هیس…” هم با اینکه نقش اش کوتاه بود اما با کمال میل آمد و با خودش اعتماد به نفس را آورد.

ساعتها خواب به چشمم نیامد

درخشنده با بیان اینکه امیدوار است در کار جدیدش “زیر سقف دودی” با شهاب حسینی همکاری داشته باشد به سینماژورنال گفت: برگزیده شدن شهاب در جشنواره کن شبی فراموش نشدنی را برایم رقم زد به طوری که ساعتها خواب به چشمم نیامد.

وی تأکید کرد: موفقیت شهاب از عشق واقعی اش به حرفه اش و مردمش نشأت می گیرد.  این عشق است که مسیر او را در بازیگری هموار کرد و فکر می کنم باز هم در بازیگری پیشرفتش ادامه داشته باشد.




چرا پیام تبریک نیکی کریمی به شهاب حسینی سانسور شد؟+عکس

سینماژورنال: موفقیت شهاب حسینی و اصغر فرهادی در جشنواره کن و دریافت جایزه های بهترین بازیگری و بهترین فیلمنامه سبب ساز آن شد که چهره های مختلفی به آنها تبریک بگویند؛ از مدیران سینمایی گرفته که این جور موفقیتهای انفرادی را ناشی از برنامه ریزی های کارشناسانه خود می‌دانند تا کپی‎‌برداران از مجموعه‌های هندی.

به گزارش سینماژورنال در این بین نیکی کریمی بازیگر ایرانی هم خیلی زود پیام تبریک ویژه ای برای شهاب حسینی و اصغر فرهادی فرستاد. پیامی که دو بخش بود؛ بخش ابتدایی آن اختصاص داشت به تبریک به شهاب حسینی، اصغر فرهادی و “فروشنده” و البته کتایون شهابی که یکی از هیأت داوران بود.

نیکی کریمی در بخش دوم پیام خود هم به دریافت نخل طلا توسط کن لوچ اشاره کرده بود و از این گفته بود که او هیچ گاه به دام هالیوود نیفتاده است.

اما جالب و تعجب برانگیز بود که بخش دوم پیام نیکی کریمی ساعاتی بعد از انتشار اولیه حذف شد.

در بخش حذف شده پیام نیکی کریمی چنین آمده بود: نخل طلا هم که به کن لوچ فیلمساز کهنه کار انگلیسی رسید که تابحال جوایز زیادی را از جشنواره کن برده و تا اونجایی که یادم میاد این دومین باره نخل طلا میبره. سالهاست که ادامه میده به ساختن فیلم برای طبقه کارگر و مشکلات اونا و روابطشون و هیچ وقت هم به دام هالیوود و وسوسه ساخت فیلم پرفروش نیفتاد.

پیام تبریک اصلی
پیام تبریک اصلی

پیام تبریک اصلی

پیام تبریک سانسورشده
پیام تبریک سانسورشده




گاف بزرگ روزنامه‌های تخصصی سینمایی(!) در انتشار خبر موفقیت‌هاي اخير كن+عکس

سینماژورنال:  خبر خوشحال كننده موفقيت يك فيلم ايراني و دو هنرمند نام آشناي سينماي ايران در فستيوال كن، برخی از رسانه هاي عمومي و حتي متاسفانه به اصطلاح تخصصي را گويا چنان دچار شعف ساخت  كه در امر انتشار اين خبر دچار یک گاف درشت شدند، چراكه اگر حمل بر صحت كنيم به جز هيجان ناشي از شعف دليل موجهي بر اين گاف از سوي روزنامه اي كه مدعي است تخصصي سينماست(!) و از حیث تخصصی بودن مدام سردبیر عوض می‌کند و روزنامه‌‌ای دیگر که نماد اصلاح‌طلبی است و خبرگزاری دیگری که آن هم مرتب چپ می‌زند نمي توان يافت.

به گزارش سینماژورنال در اختتامیه جشنواره کن شهاب حسینی برنده جایزه بهترین بازیگری شد و اصغر فرهادی هم جایزه بهترین فیلمنامه را گرفت اما برخي روزنامه هايي كه حرفه اي بودن شان را همواره به رخ مي كشند  با تیترهای درشت “یک فیلم با دو نخل طلا” و “نخل طلای کن در دستان اصغر فرهادی و شهاب حسینی جای گرفت” به پوشش خبری این جوایز پرداختند.

 نويسندگان اين نشریات انگار یادشان رفته، برخلاف جشنواره فجر که به همه برندگان سیمرغ می‌دهد در جشنواره کن فقط یک نخل طلا Palme d’Or وجود دارد كه در اختتامیه 2016 اين جايزه يعني  نخل طلا به کن لوچ برای فیلم “من دانیل بلک” رسید.

شهاب حسینی و اصغر فرهادی هم به ترتیب جایزه بهترین بازیگری Prix d’interprétation masculine و جایزه بهترین فیلمنامه Prix d’interprétation masculine گرفتند.

البته که هر دوي اين  جایزه هاي به جاي خود ارزشمندند و جزو رزومه افتخارات سینمای ایران ثبت خواهد شد و باعث آشنایی بیشتر مخاطبان جهانی با سینمای ایران می گردد.

توضيح سینماژورنال نیز تنها براي جلوگيري از تكرار این گاف  و غلطِ مصطلح شدن آن در آينده و نيز افزايش سطح معلومات گردانندگان بعضی نشريات  است وگرنه جايزه بهترين بازيگري و فيلمنامه هم گرچه نخل طلا نيستند اما به جاي خود بسيار ارزشمندند.

در تاریخ سینمای ایران فقط یک بار و آن هم عباس کیارستمی  در سال 1997 برای “طعم گیلاس” به طور مشترک با فیلمسازی ژاپنی به نام شوهی ایمامورا کارگردان “مارماهی” برنده نخل طلا شد.

.

کن لوچ در کنار نخل طلا
کن لوچ در کنار نخل طلا
شهاب حسینی و جایزه بهترین بازیگری
شهاب حسینی و جایزه بهترین بازیگری
اصغر فرهادی و جایزه بهترین فیلمنامه
اصغر فرهادی و جایزه بهترین فیلمنامه




“کن لوچ” نخل طلای جشنواره کن را به خانه برد/شهاب حسینی بهترین بازیگر مرد شد/اصغر فرهادی بهترین سناریست+فهرست کامل برندگان و حواشی اختتامیه

سینماژورنال: اختتامیه جشنواره شصت و نهم کن در حالی برگزار شد که بسیاری از ایرانیان منتظر بودند نخل طلای بهترین فیلم به “فروشنده” اصغر فرهادی برسد.

به گزارش سینماژورنال با این حال این کن لوچ بریتانیایی تبار بود که نخل طلای بهترین فیلم را به خانه برد اما در عوض فرهادی جایزه بهترین فیلمنامه را گرفت و شهاب حسینی جایزه بهترین بازیگر مرد را.

فهرست کامل برندگان کن 2016 را در ادامه بخوانید:

–بهترین فیلم: من دانیل بلک/کن لوچ/انگلیس

–بهترین کارگردان: فارغ التحصیل/کریستین مونجیو/رومانی+خریدار شخصی/الیویه آسایاس/فرانسه

__بهترین فیلمنامه: اصغر فرهادی/فروشنده/ایران

–بهترین بازیگر مرد: شهاب حسینی/فروشنده/ایران

–بهترین بازیگر زن: ژاکلین ژوزه/ماروسا/فیلیپین

–جایزه ویژه هیئت داوران: خاویر دولان/این فقط پایان دنیاست/کانادا و فرانسه

–جایزه ویژه هیات داوران: آندره‌آ آرنولد/عسل آمریکایی/آمریکا و فرانسه

–جایزه بهترین فیلم کوتاه : خوانجو خیمنز/تایم کد/اسپانیا

–جایزه دوربین طلایی برای بهترین فیلم اول: هدا بنیامینا/دیواینز/فرانسه و قطر

حواشی اختتامیه

کن لوچ برنده نخل طلا، سخنرانی بعد از دریافت جایزه خودش را به وضعیت سیاسی و اقتصادی جهان امروز اختصاص داد و گفت: ما باید بگوییم که تغییر دنیا امکان‌پذیر است.

اصغر فرهادي بعد از دریافت جایزه گفت: فيلم هاي من فيلم هاي شادي نيستند اما خوشحالم كه با جوايزم مردم ايران يا لاقل بخشي از آنها را شاد مي كنم.
فرهادي همچنین بیان داشت: روزي به همراه فيلمبردارم براي تماشاي نسخه نهايي “فروشنده” به سينمايي رفتيم مسئول سالن گفت بيست دقيقه براي آماده شدن فيلم لازم است و در اين فاصله فيلمي برايتان بگذارم؟ گفتم اگر خسته كننده نيست بگذار و آن فيلم “مد مكس” جورج ميلر بود؛ همان موقع گفتم اين نشانه خوبي است.

فرهادی در کنفرانس مطبوعاتی بعد از اختتامیه از فیلم “گاو” یاد کرد و گفت جایزه‌ش ادای دینی‌ست به شاهکارهای ادبی و سینمایی که او را تحت تأثیر قرار داده است.

ژاکلین خوزه بازیگر فیلیپینی بعد از دریافت جایزه بهترین بازیگری در حال اشک ریختن گفت: من فقط آمده بودم تا همراه دخترانم بر روی فرش قرمز راه بروم.

شهاب حسيني بعد از دریافت جایزه گفت: مطمئنم روح پدرم الان نظاره گر من است؛ از فرهادي و عليدوستي تشكر مي كنم؛ اين جايزه را از مردم دارم پس اين جايزه را با تمام وجود و از اعماق قلبم به آنها تقديم مي كنم.

شهاب حسینی در کنفرانس مطبوعاتی بعد از اختتامیه گفت: فرهنگ و هنر جایگزین خوبی برای جنگ است و امیدوارم روزی مسائل جهان از طریق هنر حل شود.

–“ورایتی” توجه کن به فیلم جدید فرهادی را از نشانه‌های پسابرجام در سینمای ایران خواند.

–برخی منتقدان نادیده گرفتن فیلم‌هایی چون «سیرانوادا»، «تونی اردمن» و «پترسون» در اختتامیه را غیرمنطقی خواندند اما اعضای هیأت داوران از تصمیمات خود دفاع کردند.

کن لوچ برنده نخل طلای بهترین فیلم
کن لوچ برنده نخل طلای بهترین فیلم
اصغر فرهادی اختتامیه کن
اصغر فرهادی برنده جایزه بهترین فیلمنامه

شهاب حسینی برنده جایزه بهترین بازیگری
شهاب حسینی برنده جایزه بهترین بازیگر مرد

ژاکلین خوزه
ژاکلین خوزه برنده جایزه بهترین بازیگر زن



نماینده شاهزاده قطری بر روی فرش قرمز “فروشنده”+عکس

سینماژورنال: از جمله چهره های حاضر در فرش قرمز “فروشنده” اصغر فرهادی در جشنواره کن “فاطمه الرمیحی” مدیر اجرایی موسسه فیلم قطر بود.

به گزارش سینماژورنال حضور این زن قطری از آن جهت حائز اهمیت بود که پیشتر سرمایه گذاری این موسسه قطری در فیلم “فروشنده” مطرح شده بود اما اصغر فرهادی ادعا کرده بود این موسسه فقط به آنها fund یا تنخواه داده است.(اینجا و اینجا را بخوانید)

حالا و با حضور مدیر اجرایی موسسه فیلم قطر بر فرش قرمز بیش از پیش ردّپای پررنگ این موسسه که وابسته به یک شاهزاده قطری است در تولید “فروشنده” به چشم خواهد آمد.

نکته درباره این حضور آن بود که مدیر اجرایی موسسه فیلم قطر با پوشش کامل بر روی فرش قرمز ظاهر شده بود.

باید منتظر ماند و دید واکنش این سرمایه گذار قطری به موفقیت یا شکست احتمالی “فروشنده” در جشنواره کن چیست؟

مؤسسه فيلم قطر در سال ۲۰۱۰ ميلادي توسط خانم شيخه مياسه آل‌ثاني دختر پادشاه سابق قطر و خواهر پادشاه فعلی قطر تأسيس شد.

این موسسه به عنوان اولین موسسه بين‌الملل فیلمسازی قطر با سرمایه گذاری کلان در حال تولید و تامین بودجه فیلم، آموزش فیلمساز بومی، و برگزاري جشنواره سالانه دوحه ترايبيکا، نسل‌ها و قمره است.

فاطمه الرحیمی مدیر اجرایی موسسه فیلم قطر
فاطمه الرمیحی  مدیر اجرایی موسسه فیلم قطر
فاطمه الرحیمی مدیر اجرایی موسسه فیلم قطر
فاطمه الرمیحی مدیر اجرایی موسسه فیلم قطر



یک درام فنلاندی با محوریت مشت زنی برنده بهترین فیلم نوعی نگاه جشنواره کن شد/”وارونگی” بدون جایزه به خانه بازخواهد گشت+فهرست کامل برندگان

سینماژورنال: برندگان بخش “نوعی نگاه” جشنواره شصت و نهم کن معرفی شدند.

به گزارش سینماژورنال بهترین فیلم این بخش از فنلاند بود و ژاپن، آمریکا و البته فرانسه نمایندگانی در میان برندگان داشتند. ردپای ژاپن و فرانسه در دو فیلم برنده این بخش به چشم می خورد.

“وارونگی” بهنام بهزادی کارگردان ایرانی سهمی از جوایز این بخش نبرد.

درام زندگینامه ای ورزشی “شادترین روز زندگی اولی مکی” ساخته جوهو کاسمانن محصول فنلاند جایزه اصلی  “نوعی نگاه” جشنواره کن را از آن خود کرد.

“شادترین…” مروری دارد بر زندگی یک مشتزن فنلاندی سبک وزن که قصد دارد در مسابقه ای حساس با یک رقیب آمریکایی شرکت کند؛ برخلاف بسیاری از فیلمهای با زمینه مشتزنی کارگردان این فیلم بخش کمی از داستان را در رینگ روایت می کند و بیشتر سعی می کند به تمرینات
این مشتزن و ارتباطات بیرونی اش تمرکز کند؛ “شادترین…” به عنوان یکی از گزینه های اسکار غیرانگلیسی زبان 2017 مورد توجه قرار گرفته است.

جایزه هیات داوران نوعی نگاه به “کوجی فوکادا”ی ژاپنی برای “هارمونیوم” رسید. “تادانوبو آسانو” که از جمله بازیگران بین المللی ژاپن است به شدت در این فیلم درخشیده است.

“مت رز” آمریکایی برای”کاپیتان شگفت انگیز” جایزه بهترین کارگردانی نوعی نگاه را گرفت. این فیلم “ویگو مورتنسن” را در قالب مردی به تصویر می کشد که علیرغم از دست دادن همسرش می کوشد فرزندانش را به بهترین شکل بزرگ کند.

مت رز بسیار به حضور مورتنسن در این فیلم اعتقاد داشته و به صراحت از این گفته که بدون حضور او نمی توانست فیلم را به سرانجام مطلوب برساند.

“توقفگاه بین راه” نوشته و ساخته  دو خواهر فرانسوی به نامهای”دلفین کالین” و “موریل کالین” جایزه بهترین فیلمنامه را گرفت تا زنان هم سهمی از جوایز نوعی نگاه داشته باشند.

“توقفگاه بین راه” که از رمانی نوشته همین دو خواهر اقتباس شده داستان دو سرباز زن فرانسوی را روایت می کند که بعد از بازگشت از افغانستان سه روز را در قبرس می گذرانند.

انیمیشن فرانسوی-ژاپنی”لاک پشت سرخ” ساخته “میشل دودوک دو ویت” انیمیشن ساز برنده اسکار، جایزه ویژه هیات داوران نوعی نگاه را گرفت.




تبریزی بدون تعطیلی “سرزمین کهن” به کن رفت؟!

سینماژورنال: جشنواره کن در حال برگزاری است و در این حین گروهی از نمایندگان خانه سینما و فارابی هم روانه جشنواره شده اند.

به گزارش سینماژورنال از جمله سینماگرانی که به عنوان مسافر راهی کن شده کمال تبریزی کارگردان سینما و تلویزیون است.

شنیده های سینماژورنال حکایت از آن دارد تبریزی که این روزها فاز سوم سریال “سرزمین کهن” را در مسیر فیلمبرداری دارد برای آن که از برنامه زمانی تولید عقب نماند بدون متوقف کردن فیلمبرداری به کن می رود.

وی کارگردانی تعدادی از سکانسها را با ترسیم دکوپاژ کامل به دستیاران خود سپرده تا به هنگام حضور ایشان در کن فیلمبرداری ادامه یابد.

به این ترتیب هم تولید “سرزمین کهن” امتداد خواهد یافت و هم مسافرت سینمایی تبریزی به کن انجام خواهد شد.




علیرضا رییسیان: وجه تفریحی سفر به کن برای مدیران دولتی و نمایندگان خانه سینما اهمیت بیشتری دارد/کارکرد منتقدی که گزارش روزانه کن را منتشر می‌کند به‌مراتب مفیدتر از ده‌ها مسافر دولتی کن است

سینماژورنال: علیرضا رئیسیان کارگردانی که طی همه این سالها کوشیده با صراحت به تحلیل اوضاع و احوال سینمای ایران بپردازد در تازه ترین گفتگویش مفیدفایده بودن حضور مدیران سینمایی در جشنواره هایی مانند کن را به چالش کشیده است.

به گزارش سینماژورنال این کارگردان در گفتگو با “فارس” با اشاره به تجربیات خودش از حضور در کن به صراحت به این نکته اشاره کرده که اغلب مدیران سینمایی و نمایندگانی که از خانه سینما که مسافر کن می شوند بیشتر جنبه تفریحی سفر است که برایشان اهمیت یافته است.

رییسیان با نکته ریزی هم اشاره می کند با این مضمون که حضور یک تهیه کننده-منتقد به نام علی معلم که به صورت روزانه از کن گزارش می دهد بسیار مثمرثمرتر از کاروانی از مدیران سینما و نمایندگان خانه سینمایی است که هیچ کس درباره کیفیت حضورشان از آنها گزارش کار نمی خواهد.

سینماژورنال متن کامل گفته های رییسیان را ارائه می دهد.

حکایت سریالهای تکراری تلویزیون

رییسیان درباره نحوه حضور فعالیت بخش بین الملل سینمای ایران گفت: حکایت بین الملل سینمای ایران در بازار کن حکایت سریال های تکراری و بدون مخاطب تلویزیون است که نه  حاصلی دارد و نه تغییر جدی در بخش بین الملل سازمان سینمایی حاصل می شود.  متاسفانه  برای هر حرکت نابجا و نادرستی هم که در چتر سینمای ایران شاهد آن هستیم،  مدیران در حال بازنشستگی توجیهاتی دارند. این که چرا پاویون را تعطیل می کنند و چتر را نگه می دارند پرسشی است که متاسفانه تنها توجیه می کنند.  فیلم هایی که در چتر سینمای ایران به نمایش در می آید و توسط نهادهای دولتی ارایه شده است  به درد کدام فسیتوال یا خریدار خارجی می خورد؟

حضور در بازار به سفر تفریحی شبیه است

وی در ادامه توضیح داد: برای حضور در بازار کن افراد در سمت های دولتی مختلف حضور دارند و بیشتر به یک سفر تفریحی شبیه است. این همه آدم وقتی به یک سفر می روند و راندمان کاری آن ها ظرف سالهای گذشته این قدر پایین است این سفر هویت خود را از کاری به تفریحی تغییر می دهد.  حضور نمایندگان نهادهای دولتی، نمایندگان خانه سینما  بیشتر شبیه به گشت و گذار است. حاصل این حضور چیست. چرا منابع سینما اینگونه باید هزینه شود؟ هرگاه پرسشی می شود به توجیهاتی که مسئولین و مدیران بین الملل می دهند بسنده می شود  توجیهاتی که هیچ گاه قانع کننده نیست.

حضور نمایندگان سینمای ایران در کن ربطی به فعالیت مدیران دولتی سینما ندارد

وی درباره حضور دو فیلم نماینده ایران در جشنواره کن گفت: توجه به این نکته مهم است اگر فیلم فرهادی در بخش رقابتی جشنواره کن حضور دارد ربطی به فعالیت های مدیران بین الملل دولتی سینمای ایران ندارد یا اگر فیلم بهزادی در بخش “نوعی نگاه” حاضر شده است تنها به دلیل فیلم این فیلمساز است و نه شکل فعالیت بخش بین الملل سینمای ایران. هر دو فیلم به دلیل وجهه بین المللی سازندگانشان و محتوای اثر در بخش رقابتی جشنواره کن حاضر شدند و هیچ ربطی به فعالیت مدیران دولتی ندارد.

راضی نگه داشتن مدیران بالادستی

وی درباره حضور داور ایرانی در میان داوران این جشنواره گفت: حضور خانم کتایون شهابی هم به دلیل موقعیت و فعالیت خودشان در حوزه پخش آثار سینمایی در حوزه بین الملل است و هیچ ربطی به مناسبات دیگر ندارد. حضور داور ایرانی مربوط به کیفیت تجربی پخش کنندگی  فیلم است. بنابراین همیشه این داستان کهنه و تکراری در حال اتفاق است و مسئولین هم مثل اینکه به فکر راضی کردن گروه زیادی از مدیران خانه سینما و مدیران خودشان و بالادستی ها هستند و کار جدی در حوزه بین الملل انجام نمی دهند

کارگردان فیلم سینمایی «دوران عاشقی» در ادامه گفت: در ابتدا با ایده آقای ایوبی  در حوزه بین الملل موافق بودم ایشان قصد داشتند این حوزه فعالیتش یکپارچه شود و یک هماهنگی در فعالیت این حوزه شکل بگیرد اما متاسفانه انتخاب غلط ایشان برای سپردن مدیریت این حوزه به فردی کم تجربه مانند آقای امینی باعث تاسف شد. چرا منابع مالی و اقتصادی و انرژی افراد اینگونه باید هدر رود. سینمای ایران در بخش بین الملل نیاز به  ساز و کار جدید و رویکرد تازه دارد.

فعالیت نهادهای دولتی در کن ثمره اش هیچ است

وی در خاتمه تاکید کرد: اگر درباره جشنواره جهانی فیلم صحبت کنیم  بلافاصله با حملات و فشارهای مختلف  مواجه می شویم. وقتی درباره وضعیت بین الملل نقد دلسوزانه ای مطرح می کنیم اینگونه برای مدیران رده بالا تصویر می کنند که چون دعوت نمی شوند این مواضع را اتخاذ می کنند.

رییسیان خاطرنشان ساخت: من چند دوره با هزینه شخصی خودم در کن حضور یافتم و می دیدم فعالیت های دولتی ثمره اش «هیچ» است. پرسشگری نیست و  کسی هم خود را موظف به  پاسخگویی نمی داند. هرکسی هم درباره عیب های سینمای ایران در حوزه بین الملل پرسش کند فوری متهم می شود.

علی معلم فعالیت کاملتری در حوزه بین الملل دارد

کارگردان “ایستگاه متروک” با اشاره به گزارشهایی که علی معلم تهیه کننده و منتقد طی این سالها از جشنواره کن داشته بیان داشت:  با توجه به گزارش های آقای علی معلم که در سایت او روزانه گذاشته می شود احساس می کنم ایشان فعالیت کاملتر در حوزه بین الملل دارند تا مدیرانی که در این حوزه حضور دارند! و یک تنه کمبود کار کاروان دولتی را جبران می کنند.

 




ممانعت از راه‌اندازی غرفه “مرکز گسترش” در بازار کن

سینماژورنال: در حالی که بازار فیلم شصت و نهمین جشنواره فیلم کن از ۱۰ می آغاز به کار کرده ولی برخلاف رسم چند سال اخیر، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی ایران در این بازار حضور نیافته است که شنیده‌های ما حاکی از آن بود که ریاست سازمان سینمایی اجازه این حضور را نداده است.

به گزارش سینماژورنال محمدمهدی طباطبایی نژاد مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در این باره به “مهر” گفت: ما در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی تابع سازمان سینمایی و سیاست های آن هستیم. برای حضور در هر جشنواره و رویداد بین المللی باید اجازه این حضور از سوی سازمان سینمایی و شورای بین الملل سازمان سینمایی صادر شود و چون این اجازه رسمی از سوی سازمان سینمایی به ما اعلام نشد ما نیز در بازار جشنواره فیلم کن حضور پیدا نکردیم.

سازمان سینمایی اجازه نداد

وی تاکید کرد: طبق روال سابق برای بازار فیلم کن درخواست غرفه کرده بودیم اما چون از سوی سازمان سینمایی اجازه ای برای حضور در کن اعلام نشد، برنامه حضور در بازار به صورت خودکار کنسل شد.

مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی بیان کرد: سازمان سینمایی دارای بخشی به نام شورای بین الملل است و این شورا تصمیم می گیرد که چه موسساتی در جشنواره های خارجی حضور داشته باشند و چه موسساتی حضور نداشته باشند. اگر در این شورا تصمیم گرفته می شد که مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی می تواند در بازار فیلم کن حضور داشته باشد، ما حتما حضور پیدا می کردیم چراکه ما تابع نظرات و تصمیمات سازمان سینمایی هستیم.

درباره جایگزین مرکز در کن چیزی به ما نگفتند

وی تاکید کرد: پیش‌بینی ما این بود که با توجه به اینکه در «داک کورنر» این جشنواره فیلم داشتیم، درخواست غرفه برای بازار بدهیم ولی در نهایت در بازار حضور نیافتیم.

این مدیر سینمایی در پاسخ به این پرسش که آیا به دلیل پررنگ کردن نقش بخش خصوصی در بازارهای بین المللی جهانی اجازه حضور مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در بازار فیلم کن صادر نشده است، توضیح داد: به ما در مورد اینکه جایگزین ما کسی از بخش خصوصی برود، چیزی اعلام نشده است. طبق دستور سازمان سینمایی لزوما موسسه ها با دستور مکتوب شورای بین الملل می توانند در جشنواره ها حضور داشته باشند که این دستور به دست ما نرسید.

طباطبایی نژاد در پایان در جواب این سوال که این امکان وجود دارد همان سیاست های جدیدی که برای موسسه رسانه های تصویری مبنی بر حضور کمرنگ تر در بازارهای بین المللی در نظر گرفته شده است برای مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی اجرا می شود یا خیر، پاسخ داد: من اطلاعی ندارم.




“فروشنده” فرهادی در فرانسه به “مشتری” بدل شد!⇔با پوستری که یادآور “شهرزاد” است+عکس

سینماژورنال: “فروشنده” ساخته اصغر فرهادی که یک هفته بعد از اعلام نام سایر فیلمهای بخش مسابقه، نامش به عنوان فیلم اضافه شده به بخش مسابقه جشنواره کن معرفی شد با تغییر نام در این جشنواره به نمایش درخواهد آمد.

به گزارش سینماژورنال خبر این تغییر نام را محمد حقیقت منتقد و روزنانه نگار ساکن پاریس به “بانی فیلم” داده و از این گفته که در آفیش تبلیغاتی این فیلم که توسط شرکت پخش کننده طراحی و منتشر شده نام “مشتری” است که به چشم می خورد.

ابتدا گزارش محمد حقیقت در این باره را بخوانید:

“فروشنده” آخرین ساخته اصغر فرهادی که به عنوان نماینده سینمای ایران در بخش مسابقه شصت و نهمین دور جشنواره کن، حضور دارد، در آفیش تبلیغاتی اش که توسط شرکت پخش کننده طراحی و منتشر شده با نام “مشتری” در سینماهای فرانسه به نمایش در می آید.

 اصغر فرهادی با “فروشنده” برای دومین بار است که به بخش مسابقه جشنواره کن راه یافته است.

“فروشنده” با نام “مشتری” از روز دوم نوامبر ۲۰۱۶ در سینماهای فرانسه به نمایش عمومی در خواهد آمد. کمپانی ممنتو و اصغر فرهادی به طور مشترک این فیلم را تهیه کرده اند.

مدت زمان “فروشنده” دو ساعت و پنج  دقیقه است و امتیاز فروش بین المللی این فیلم همچون چند فیلم اخیر اصغر فرهادی در اختیار کمپانی ممنتو است.

اخیرا آفیش فرانسوی به همراه تعداد زیادی عکس در اختیار مطبوعات فرانسوی قرار داده شده که عنوان “مشتری” برای فیلم آمده است. آیا در نهایت اسم فیلم «فروشنده» خواهد بود یا “مشتری”؟ آیا “فروشنده” بهتر می فروشد یا “مشتری” طرفداران بیشتری به خود جلب خواهد کرد؟

به همه این پرسش ها در ماه نوامیر آینده پاسخ داده خواهد شد.

از ورای خلاص داستان ارائه شده از سوی پخش کننده و عکس های منتشر شده،  صحنه ها در آپارتمان است و به نظر می آید آخرین فیلم اصغر فرهادی از نظر فضا سازی نزدیک به “جدائی نادر ازسیمین” است.

پوستر "مشتری" یا همان "فروشنده"
پوستر “مشتری” یا همان “فروشنده”

در رابطه با یک “بدنام” اینجا “فروشنده” است که اهمیت دارد و آنجا “مشتری”

نکته جالب پیرامون تغییرنام “فروشنده” آن است که شنیده های سینماژورنال حکایت از آن دارد که فیلم داستان زندگی زوجی را بیان می کند که وارد مجتمعی می شوند که یک زن بدنام هم در آن زندگی می کند و تعارضات با همین زن بدنام است که بخشی از درام را شکل می دهد.

شاید یک دلیل اینکه در برهه ای از زمان فرهادی بدش نمی‌آمد این پروژه را “بدنام” بنامد تعبیری بود که واژه “بدنام” می توانست برای کارگر جنسی حاضر در داستان ایجاد کند؛ با این حال به دلیل اشتهار بیش از حد تریلر “بدنام” آلفرد هیچکاک او ترجیح داد به سراغ عنوان “فروشنده” برود.

حالا با تغییر نام فیلم از “فروشنده” به “مشتری” این حس به مخاطب دست می دهد که گویا برخلاف اینجا که فرهادی بدنام را به فروشنده تشبیه کرده بود ممنتوفیلم ترجیح داده برای اکران خارج از کشور، مشتری را معادلی بداند برای مضمون مرتبط با یک زن بدنام! به عبارت بهتر از دید فرهادی بدنامی برای “فروشنده” بود اما خارج از کشور انگار این “مشتری” ها هستند که بدنام قلمداد می شوند!

طراحی ساده انگارانه پوستر

فارغ از تغییر ماهیت چندباره عنوان فیلم از “برسد به دست آهو” تا “بدنام” و “فروشنده” و حالا “مشتری” که نشان دهنده تردیدهای فراوان اصغر فرهادی است، درباره طراحی پوستر فرانسوی “مشتری” هم نکته ای وجود دارد و آن هم طرح به شدت ساده انگارانه و دم دستی آن است که به نظر می رسد بیشتر مناسب عرضه فیلمی سوپرمارکتی در شبکه خانگی باشد نه ارائه محصول در جشنواره کن.

به خصوص که بازیگران اصلی فیلم فرهادی، شهاب حسینی و ترانه علیدوستی هستند که طی ماههای اخیر با سریال “شهرزاد” مهمان شبکه خانگی بوده اند و البته طراحی پوستر “مشتری” فعلی یا “فروشنده” قبلی بی شباهت به پوسترها و بنرهای این سریال هم نیست.

یادآوری فیلمی از تامی لی جونز

به گزارش سینماژورنال عنوان “مشتری” یادآور محصولی دهه نود در هالیوود هم هست؛ یک درام جنایی با بازی “تامی لی جونز” و “سوزان ساراندون” ساخته “جوئل شوماخر” از محصولات برادران وارنر با این حال آن درام ربطی به بدنامی(!) به شکل مدنظر فرهادی نداشت.

“مشتری” هالیوودی داستان کشته شدن وکیلی را روایت می کرد که وکالت خلافکاران را برعهده می گیرد. مظنون بودن یکی از مشتریان این وکیل به قتل یک سناتور و گره خوردن آن با ماجرای کشته شدن وکیل بود که درام را پیش می برد.

پوستر فیلم دهه نودی "مشتری"
پوستر فیلم دهه نودی “مشتری”

 




زيست‌نوشت یک بانوی ایرانی که داور جشنواره کن شده+عکس⇔خواهرزاده یک تهیه‌کننده، همسر یک فیلمبردار و البته خویشاوند نزدیک بنیانگذار فارابی

سینماژورنال:  در حالی که پیش از این از ایران چهره‌هایی مانند عباس کیارستمی فیلمساز آوانگارد و لیلا حاتمی بازیگر ایرانی بوده‌اند که اولی چندین بار و از جمله در سالهای 1993، 2002 و 2005 و دومی یک بار در سال 2014 توانسته‌اند تا داوری در بخش اصلی جشنواره کن پیش روند و نیکی کریمی هم یک دوره در سال 2007 در هیأت داوران بخش فیلم کوتاه این جشنواره حاضر بوده، به تازگی مشخص شده که در هیأت داوران جشنواره کن امسال هم یک داور ایرانی حضور دارد.

به گزارش سینماژورنال این داور بانویی است به نام کتایون شهابی که در سالهای اخیر شرکتی به نام “نوری پیکچرز” را در فرانسه راه اندازی کرده و آثاری چون “قصه ها”، “ناهید” و “چهارشنبه 19 اردیبهشت” را پخش کرده است.

شهابی که فارغ التحصیل ادبیات فرانسه است سالها پیش از این فعالیت سینمایی خود را با حضور در بنیاد سینمایی فارابی آغاز کرد.

نسبت خانوادگی با سیدمحمد بهشتی

البته که حضور در فارابی بیش از هر چیز به نسبت خانوادگی وی با سیدمحمد بهشتی بنیانگذار فارابی بازمی گشت. کتایون شهابی خواهرزاده همسر بهشتی است و همین نسبت کمک زیادی به وی در تثبیت جایگاه خود در فارابی داشت.

مدتی بعد از فعالیت در فارابی برای آن که شخصیتی معتمد بنیانگذاران اولیه فارابی بتواند در حیطه پخش بین الملل بخش خصوصی سینمای ایران حضور داشته باشد، شهابی به عنوان مدیرعامل شهرزاد اینترنشنال مدیا مشغول کار در زمینه صادرات محصولات فرهنگی سینمایی به خارج از ایران شد.

همسر یک فیلمبردار و خواهرزاده فرشته طائرپور

به گزارش سینماژورنال کتایون شهابی همسر عطاءا.. حیاتی فیلمبردار ایرانی است. حیاتی خود در دهه 60 با کمک سیدمحمد بهشتی دو فیلم با نامهای “کودکی از آب و گل” و “شهر زنان” را هم تولید کرد؛ فیلم اول هرگز به نمایش درنیامد و فیلم دوم هم موفقیت چندانی را کسب نکرد.

شهابی که خواهرزاده فرشته طائرپور هم هست در ابتدای دهه 90 به دلیل ارتباط با بی.بی.سی به همراه تعدادی دیگر از مستندسازان مدتی را در بازداشت به سر می برد.

کتایون شهابی حدودا چهار سالی می شود که “نوری پیکچرز” را در پاریس تأسیس کرده و به نوبه خود می کوشد زمینه معرفی آثاری از سینمای ایران به جشنواره ها را فراهم آورد.

توجه کن به بانوان ایرانی

انتخاب یک بانوی ایرانی به عنوان عضو هیأت داوران کن بعد از داوری های لیلا حاتمی و نیکی کریمی در این جشنواره این فرضیه را القاء می کند که در سالهای اخیر جشنواره کن در کنار توجه به فیلمهایی مانند “ناهید” که مفاهیمی فمینیستی دارند در انتخاب داور ایرانی هم بیشتر توجهش به بانوان است.

کتایون شهابی
کتایون شهابی



بالاخره “فروشنده” فرهادی وارد کن شد+ فهرست کامل هفت فیلم اضافه شده به کن ۲۰۱۶

 سینماژورنال: یک هفته بعد از اعلام رسمی فیلمهای جشنواره کن امشب نام “فروشنده” اصغر فرهادی به عنوان تنها فیلم اضافه شده به بخش مسابقه اعلام شد.

به گزارش سینماژورنال البته که این تنها فیلم اضافه شده به جشنواره نیست و فیلمهایی از مصر، انگلیس، آمریکا، تونس و فرانسه به بخشهای مختلف کن اضافه شده اند.

–فیلمهای اضافه شده به نگاه نو عبارتند از: “برخورد” محصول مصر و “جهنم یا پرآبی” محصول انگلیس

–فیلمهای اضافه شده به نمایشهای ویژه: “عناصر اشتباه محصول آمریکا، “جنگل مبهوت”محصول فرانسه، “شوف” محصول فرانسه و تونس

–فیلم اضافه شده به نمایشهای نیمه شب: “خون پدری” محصول فرانسه