سینماروزان: همایون غنیزاده بازیگر و کارگردان سرشناس تئاتر که امسال درام سینمایی “اژدها وارد میشود” را هم روی پرده داشت این روزها نمایش «میسیسیپی نشسته میمیرد» را روی صحنه دارد؛ نمایشی که علیرغم کمبودهای تبلیغاتی اقبال مخاطبان به آن مثبت بوده است.
به گزارش سینماروزان غنی زاده در گفتگویی که به بهانه این نمایش با “ایسنا” داشته به شدت گلایه کرده از کمبود تبلیغات تئاتری در رسانه ملی و یک خلأ مهم تبلیغات تئاتر در صداوسیما که درنظر نگرفتن تعرفه ویژه برای تبلیغات تئاتری است را بیان کرده است.
همایون غنی زاده اظهار کرد: اگر آثار نمایشی ما امکان مناسبی برای تبلیغ و معرفی خود در رسانهی ملی داشتند، اینقدر مسئولین نگران رفتار شبکههای ماهوارهای که برای پُر کردن این خلأ ژست حمایت از فرهنگ و هنر داخلی ایران را به خود گرفتهاند، نمیشدند و برای پخش تیزرهای هنری آن هم بدون اطلاع صاحبان اثر به تکاپو نمیافتادند.
این کارگردان جوان، دربارهی پخش تیزرهای این نمایش بدون هماهنگی و اطلاع گروه در شبکههای ماهوارهای آن هم با وجود تبلیغات خوب شهری و مجازی و نیز حضور بازیگران مطرح بیان کرد: جای شکی نیست که تئاتر نیازمند تبلیغات گستردهتری است و جدا از تبلیغات محیطی مانند بیلبورد و استرابورد که در سطح شهر هم به سختی میتوانیم برای تبلیغ یک تئاتر آنها را در اختیار داشته باشیم، نیاز به تبلیغات دیگر مثلا تلویزیونی هم هست که در این راستا سالهاست در پی این هستیم تا صدا و سیما با تئاتر همکاری داشته باشد و یک تعرفهی فرهنگی برای تبلیغ تئاتر ترسیم کند، چرا که متاسفانه چنین تعرفهای اصلا در صداوسیما وجود ندارد و دائما هم میگویند قبلا تعرفهای نگذاشتهاند و ما کاری از دستمان دیگر بر نمیآید. خُب بگذارند. تعرفهی فرهنگی نگذاشتن برای تئاتر در صدا و سیما یک اشتباه واضح بوده است که یک مدیر لایق به سادگی خوردن یک صبحانه میتواند حلش کند.
پول تبلیغ تئاتر در صدا و سیما اندازه تبلیغ تیزر یک کارخانهدار است
غنیزاده در اینباره توضیح داد: من قبلا با این موضوع مواجه شدهام که تلویزیون برای پخش تیزر یک اثر نمایشی در یک برنامهی پر بیننده تلویزیونی مبلغی بین 300 میلیون تا یک میلیارد تومان را برای باکس تبلیغاتی مطالبه کرده است، یعنی حتی شبیه تبلیغات و تیزرهای فیلمهای سینمایی هم با ما برخورد نکردهاند.البته این حرف به این معنی نیست که در صدا و سیما با سینما برخورد درستی صورت میگیرد.
وی گفت: در کل صدا و سیما اصلا بلد نیست با مقولات فرهنگی برخورد درستی داشته باشد و اصولا دغدغهی این کار را ندارد و رسالت خود را چیز دیگری میداند که ما هم به درستی نمیدانیم چیست، اما در حیطهی تبلیغات درواقع این سازمان مبلغی را که بابت تبلیغ تئاتر مطالبه میکند اندازهی همان مبلغی است که برای تبلیغ رب گوجه فرنگی باید پرداخت شود یا مشابه همان مبلغی است که برای پخش تیزر از یک صاحب کارخانه گرفته میشود، بنابراین شرایط طوری شده که اهالی فرهنگ به خصوص تئاتر از فضای تبلیغاتی رسانهی ملی محروم ماندهاند. فضای تبلیغاتیای که انحصاری و ناحق برای بدست آوردن پول هنگفت و بادآوردهای که معلوم نیست در نهایت هزینهی چه چیزی میشود، فقط در دستان آنهاست.
تیزرهای جذابی که توجه شبکههای برون مرزی را جلب کرد
کارگردان نمایش «کالیگولا» با اشاره به تیزرهای تبلیغاتی نمایش «میسیسیپی نشسته میمیرد» ادامه داد: با توجه به نمایش تیزر تئاتر “میسیسیپی نشسته میمیرد” و چند تئاتر دیگر بدون اطلاع صاحبان اثر در شبکههای ماهوارهای باید بگویم به نظر میرسد تیزرهایی که جهت نمایش در فضای مجازی و آپارات توسط تیم تبلیغات آماده کرده بودیم، آنقدر به لحاظ بصری جذاب بوده که توجه چند شبکه برون مرزی را هم به خود جلب کرده است و آنها هم شاید برای وجههی خود و پر کردن باکس پخش خود اقدام به پخش آن کردهاند.
با شبکههای ماهوارهای همسو نیستیم
او اضافه کرد: در واقع احساس میکنم آنها از صدا و سیمای ما بیشتر نگران حفظ ظاهر فرهنگی خود هستند و به مخاطبان خود توصیه میکنند با رفتن به تئاتر برای چند ساعت از جعبهی تلویزیون دور شوند و ماهواره نبینند، بلکه تئاتر ببینند! البته و قطعا برای اینکه نگرانی دوستان ناگهان گریبان ما را نگیرد بلافاصله اضافه میکنم اظهر منالشمس است که ما با آنها و خیلی از برنامههای آنها همسو نیستیم و تمایلی هم به پخش تیزر تئاترمان در این شبکهها نداریم، ولی قطعا صداوسیمای ایران خیلی بیشتر از آن شبکهها با ما غیر همسو و غریبه شده است.صدا و سیما آنقدر غریبه و غیره خودی شده است که گاهی حتی به سختی میتوانم باور کنم برنامههای بی محتوایش از تهران و خیابان جام جم و ولیعصر در حال پخش است!
او در پاسخ به این سؤال که اینکه به نظر میرسد در سالهای گذشته به اندازهی کافی برای خود طرفدارانی در میان مخاطبان تئاتر پیدا کرده و حضور بازیگران سرشناس در نمایش جدیدش هم مخاطبان بیشتری را جذب کرده است، بیان کرد: چون نمیتوانم از خودم تعریف کنم، به همین دلیل درستی این حرف را هم نسبت به خودم نمیتوانم تایید کنم، اما چیز عجیبی نیست که چند سال تجربه و حضور مستمر در این عرصه باعث شده باشد کمکم در فضای تئاتر و در میان تماشگران، به شکلی معرفی شده باشیم که آنها در هر شرایطی از ما حمایت کنند. من در تالار وحدت تجربهی اجرای نمایش «کالیگولا» را داشتهام و آن نمایش هم با استقبال بسیار خوبی مواجه شده است؛ بنابراین خوشبختانه استقبال از نمایشهایم اتفاق غریب و دست نیافتنی نبوده که نیاز به تبلیغات نامتعارفی با وجود حساسیتهای نامتعارفتر داشته باشیم. پس در همین فرصت لازم میبینم از تماشاگران کارهایم که کمتر مخاطبان صدا و سیما هستند سپاسگزاری کنم.
تعداد روشنفکران ما به اندازه سه ردیف اول تالار وحدت هم نیست
غنیزاده در بخش دیگری از این گفتوگو در پاسخ به اینکه آیا قبول دارد که «میسیسیپی نشسته میمیرد» نسبت به دیگر کارهایش قشر گستردهتری در مقایسه با آن گروهی که تئاتربین حرفهای و اصطلاحا روشنفکر نامیده میشوند را جذب کرده است، اظهار کرد: فکر میکنم در این نمایش و نیز نمایشهای دیگرم خیلی وقتها جنسی از تماشگر را تجربه میکنیم که قبلا به سالن تئاتر نمیآمدند. البته برای جواب دادن به اینکه تماشاگرانی که قبلا به دیدن تئاتر من یا دیگر تئاترها در گذشته میآمدند فقط قشر روشن فکر بودهاند و غیره لازم است که گروه و قشر “روشنفکر” را تعریف کنیم.
وی گفت: من اعتقاد دارم که ما اصلا در ایران روشنفکر نداریم یا حداقل روشنفکران زیادی نداریم، یعنی تعداد روشنفکرهای ما اگر هم وجود داشته باشند، به اندازهی سه ردیف صندلی همین تالار وحدت در یک شب هم نمیشوند.
او با اشاره به اینکه بیشتر به نظر میرسد یک اصطلاحی باب شده که به اشتباه قشر اهل مطالعه یا تحصیل کرده را تحت عنوان روشنفکر معرفی می کنند که اصلا این تعریف بسیار سطحی است، اضافه کرد: از نظر من فعالان تئاتر در این سالها خیلی کمکاری کرده و تئاتر را خوب معرفی نکردهاند، حداقل به آن میزانی که هنرهای تجسمی یا موسیقی و حتی موسیقی خاص خود را به مردم شناسانده و در بین آنها جایی باز کرده، تئاتر موفق عمل نکرده است، چرا که یک نوع رفتار و تفکر از گذشته و به اشتباه به تئاتر دیکته شده که اصلا استقبال از تئاتر را شنیع و زشت میدانستند.
این کارگردان تئاتر ادامه داد: این نگاه اشتباه که به نظرم شکلی از تقلب است برای سرپوش گذاشتن روی ضعفهای ساختاری آثار تئاتری بوده که همیشه همین ضعفها منجر به عدم استقبال از این آثار میشده است، نه نادانی مخاطب. امروز تئاتر باید برای معرفی خود خیزهای بلند و جدی بردارد، چون به مخاطب نیاز دارد چرا که باید تصویر اشتباهی را که تلویزیون با نادانی و بیدانشی از تئاتر با ساخت تله تئاترهای عجیب و غریب ترسیم کرده از اذهان بزداید، چون خیلی از مردم بعلت ضعفهای ما هنرمندان در هنر تئاتر نمیدانند و باور ندارند دیدن این هنر هم میتواند شیرین و لذت بخش باشد.
- همایون غنی زاده در “می سی سی پی نشسته می میرد”
چه کسی گفته تئاتر تماشاگر انبوه نیاز ندارد؟
غنیزاده خاطرنشان کرد: اصلا همین تالار وحدت با ظرفیت 700 نفر ساخته شده برای اینکه شبی 700 نفر روی صندلیهایش بنشیند. چه کسی گفته تئاتر به تماشاگر انبوه نیاز ندارد؟ آن گروهی که هر وقت تئاتری با استقبال روبرو میشود با رندی میگویند این تئاتر دست به تقلب یا سطحیگری زده است تا مخاطب سطحی و عوام را جلب کند از واقعیت جا مانده و دچار توهم شده است. اصلا مخاطب سطحی کجاست؟! مخاطبانی که آنقدر سطحی باشند که لیاقت دیدن تئاتر خوب را نداشته باشند چه کسانی هستند؟!
نویسنده، کارگردان و بازیگر نمایش «میسیسیپی نشسته میمیرد» در پایان گفت: باید بگویم همانطور که تعداد زیادی روشنفکر نداریم که این سه ردیف اول صندلیهای تالار وحدت را در یک شب پر کنند، آدمهای سطحیای که لایق دیدن تئاتر نباشند هم آنقدر زیاد نیستند که بتوانند در مدت 50 شب 35 هزار نفر بشوند و تالار وحدت را پر کنند؟! بنابراین به نظرم باید تعریفمان را از یکسری مسائل تغییر دهیم که البته هر چقدر هم مقاومت باشد این تعاریف در حال تغییر است و باید امیدوار باشیم به اینکه مخاطب و مردم تئاتر را پیدا کنند و بتوانیم تصویر مناسبی از این هنر که قطعا و حتما هیچ برتریای نسبت به هنرهای دیگر ندارد را برای آنها ترسیم کنیم.