1

ادامه ماجرای کلاهبرداری از مخاطبان ایرانی⇐مدیر برنامه “جیپسی کینگز” تکذیب کرد

سینماژورنال: چند روز قبل درباره کنسرتی که در تبلیغات مجازی به نام “جیپسی کینگز” در تالار وحدت برگزار شده بود و کلاهبرداری که به نام جیپسی کینگز از مخاطبان صورت گرفته گزارشی منتشر شد.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال در این کنسرت نوازنده ای حضور داشت به نام “پل ریس” که در تبلیغات به عنوان خواننده جیپسی کینگز معرفی شد؛ مدیر برنامه “جیپسی کینگز” اما به تازگی در گفتگو با “شرق” خواننده بودن این فرد را تکذیب کرده است.

قصه از کجا شروع شد

خبر برگزاری کنسرت کولی‌ها یا جیپسی‌کینگز در یکی، دو هفته گذشته از طریق پیامک‌های بازرگانی و شبکه‌های مجازی منتشر شد. این کنسرت‌ قرار بود در روزهای ٢٣ و ٢٤ مرداد در تالار وحدت برگزار شود که بعدا اعلام شد به دلیل استقبال مردم سئانس فوق‌العاده ساعت ٢٣ نیز به آن افزوده شده. در پوستر مربوط به کنسرت چنین نوشته شده بود: «کنسرت گروه ٩ نفره موسیقی محلی اسپانیا (کولی‌ها) با حضور پل ریس».

همچنین در خبرها از حضور پل ریس به‌عنوان خواننده و نوازنده جیپسی‌کینگزها یاد شد. به‌دنبال این موضوع با مدیر برنامه‌های گروه «جیپسی‌کینگز» در مورد حضور پل ریس به‌عنوان خواننده گروه کولی‌ها مکاتبه شد که در پاسخی که از طریق ایمیل (پست الکترونیک) ارسال شد، چنین اظهار شد: «کنسرتی که اعلام شده است، نشان می‌دهد مربوط به پل ریس، یکی از قدیمی‌ترین برادران و از خانواده ریس است. او عضو سابق جیپسی‌کینگز است، ولی الان دیگر با ما همکاری نمی‌کند».

رییس دفتر موسیقی هم تکذیب کرد
دو روز بعد از انتشار این موضوع نیز فرزاد طالبی، مدیرکل دفتر موسیقی، روز ٢٦ مرداد در پاسخ به اینکه مجوز وزارت ارشاد برای گروهی که با عنوان «جیپسی‌کینگز» به ایران آمده، با چه عنوانی صادر شده است، به مهر گفت: «مجوزی که برای اجرای گروه موسیقی اسپانیایی در تالار وحدت در روزهای گذشته از سوی دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر شده، به نام «گروه موسیقی محلی اسپانیا» بوده و از همان ابتدا هم عنوانی با نام «جیپسی‌کینگز» در این مجوز وجود نداشت کمااینکه در تبلیغات محیطی کنسرت نیز عنوان «گروه موسیقی محلی اسپانیا» برای این کنسرت نوشته شده است».

پل ریس ادعا کرد که سرپرستی گروه به او رسیده است

همچنین در همان روز نشست خبری برگزار شد که از آن با عنوان نشست خبری اعضای گروه جیپسی‌کینگز در رسانه‌ها یاد شد. در ابتدای این نشست، پل ریس گفت: «پدرم با نام خوزه ریس این گروه را با نام لاست ریه‌س که برگرفته از نام فامیلی بود انتخاب کردند. تهیه‌کنندگی آثار برعهده یک فرد مراکشی با نام چیکو بود و پس از اینکه پدرم دچار سرطان حنجره شد و از دنیا رفت، سرپرستی گروه به من که پسر بزرگ خانواده بودم رسید».

او با تأکید بر اینکه در آن زمان برادرش، نیکول ریس بسیار کوچک بود، خاطرنشان کرد: «من بودم که موسیقی را به او آموزش داده و به‌اصطلاح برای اولین‌بار گیتار را به دستش دادم. دو خاندان بالیاردو و ریس‌ها باهم میکس شدند تا اینکه گروهی با نام جیپسی‌کینگز در سال ١٩٨٥ شکل گرفت. جیپسی‌کینگز فقط‌وفقط یک برند بوده و هست. ».


پل ریس چه کاره است؟
با وجود صحبت‌های پل ریس، اما جست‌وجوهای اینترنتی موضوع دیگری را مطرح می‌کند. به‌همین‌دلیل در تماس دوباره‌ای که روزنامه «شرق» با گروه جیپسی‌کینگز برقرار کرد و در مورد صحت این گفته‌ها پرسید، چنین پاسخی دریافت کرد: «در گروه جیپسی‌کینگز، نیکولاس ریس فقط خواننده رهبر و تونینو بالیاردو تنها گیتاریست رهبر است».

پاول ریه س نوازنده ای که سالهاست در جیپسی کینگز حضور ندارد
پل ریس نوازنده ای که سالهاست در جیپسی کینگز حضور ندارد



کلاهبرداری آشکار از علاقمندان موسیقی؟؟⇐”جیپسی کینگز” حضورش در ایران را تکذیب کرد!!!+عکس

سینماژورنال: طی روزهای گذشته دو شرکت «اکسیر نوین» به مدیریت محمدرضا خانزاده و «پرشیا فیلم» به مدیریت شاهرخ بحرالعلومی(فرزند ابراهیم بحرالعلومی منتقد و بازیگر مرحوم سینما) اقدام به برگزاری اجرای زنده یگ گروه موسیقی اسپانیایی کردند و در تبلیغات این کنسرت تمرکز زیادی بر حضور یک نوانده “جیپسی کینگز” در این کنسرت شد و حتی کار به جایی رسید که در شبکه های اجتماعی این کنسرت به نام کنسرت جیپسی کینگز معرفی شد.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “فارس” معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز طی اقدامی بی سابقه سه سانس در دو روز (18، 21 و 23) و یک سانس فوق‌العاده دیگر را به این گروه در تالار وحدت تهران اختصاص داد!

اما واقعیت اینجا بود که این گروه کمترین ربطی به «جیپسی‌کینگز» نداشت و تنها حضور نوازنده ای به نام «پل ریه‌س» از اعضای سابق این گروه سبب ساز آن شد که بسیاری گمان کنند این گروه جیپسی کینگز است که به ایران آمده و بلیت‌های این اجرا  تا سقف 190 هزار تومان به فروش رفت.

نتیجه استعلام

قطعا پیدا کردن اعضای اصلی «جیپسی‌کینگز» کار دشواری نیست و با چند جستجوی ساده اینترنتی می‌توان تمام شجرنامه این گروه را بررسی کرد. از طرفی روز گذشته روزنامه شرق با مدیر برنامه‌های گروه «جیپسی‌کینگز» مکاتبه کرد که در پاسخی که از طریق ایمیل ارسال شده، چنین آمده است: «کنسرتی که اعلام شده است، نشان می دهد که مربوط به پل ریس، یکی از قدیمی ترین برادران و از خانواده ریس است. او عضو سابق جیپسی کینگز است، ولی الان دیگر با ما همکاری نمی کند».

از طرفی جالب این جاست که همزمان با اجرای فردی که خواننده اصلی جیپسی‌ها معرفی شد، گروه واقعی در «نیواورلئان» آمریکا کنسرت داشت! آیا معاونت هنری ارشاد که همکاری بی‌دریغی با دو شرکتی که به نام جیپسی کینگز کنسرت دادند، انجام داد، از این موضوع هم بی‌اطلاع بود؟ آیا مسولانی که تالار وحدت را تمام و کمال در اختیار این شرکت‌ها قرار داده، از این کلاهبرداری محرز بی‌اطلاع بوده‌اند؟

آیا هزینه بلیت بازگردانده خواهد شد؟

حال با محرز شدن سوءاستفاده تبلیغاتی از عنوان گروه و خواننده «جیپسی‌کینگز»، باید منتظر ماند و دید که آیا هزینه بلیت‌های تا سقف 190 هزار تومانی این اجرا به مردم باز خواهد گشت یا خیر. آیا معاونت هنری ارشاد برای اعتماد سازی و بازگشت اعتبار از دست رفته خود، اقدام به برخورد و بازگشت پول‌های مخاطبان خواهد کرد یا خیر؟

اما این موضوع برای اولین بار نیست که اتفاق می‌افتد اردیبهشت سال گذشته نیز خبرهایی از حضور گروه «جیپسی‌کینگز» منتشر شد و مدیر وقت دفتر موسیقی نیز این خبر را تایید کرد اما در ادامه با پیگیری‌هایی که خبرنگاران انجام دادند مشخص شد که از گروه اصلی «جیپسی‌کینگز» خبری نیست و یک گروه دیگر تحت عنوان «جیپسی‌کینگز فمیلی» قصد اجرا در تهران را داشته‌اند!

حال با تمامی این تفاسیر باید منتظر ماند و دید که واکنش دستگاه قضا نسبت به این کلاهبرداری چه خواهد بود؟

نیکلاس ریه س خواننده اصلی جیپسی کینگر
نیکلاس ریه س خواننده اصلی جیپسی کینگر
پاول ریه س نوازنده ای که سالهاست در جیپسی کینگز حضور ندارد
پل ریه‎س نوازنده ای که در جیپسی کینگز حضور ندارد



نویسنده اصلاح‌طلب خطاب به کامران نجف‌زاده: با “جیپسی کینگز” عاشق شده‌اید با شجریان چطور؟

سینماژورنال: سیدعلی میرفتاح روزنامه نگار اصلاح طلب که قریحه وافری در طنزپردازی دارد تازه ترین یادداشتش را بهانه ای کرده است برای اشاره به ممنوعیت کنسرت گذاری شجریان در ایران.

به گزارش سینماژورنال میرفتاح با اشاره به یکی از آیتمهای اخیر برنامه کامران نجف زاده مجری تلویزیون که از گروه موسیقی “جیپسی کینگز” به عنوان گروهی خاطره ساز که ایرانیان با صدای آنها عاشق شده اند نام برده بود، این مساله را طرح کرده که آیا کسی با صدای شجریان عاشق نشده؟

میرفتاح در این یادداشت که در “اعتماد” منتشر شده نکات جالبی را درباره موسیقی های روز و متاسفانه نادیده انگاشتن ارزش کلام در این موسیقی های اغلب زیرزمینی نیز بیان کرده است.

سینماژورنال متن کامل یادداشت این روزنامه نگار و نویسنده را ارائه می دهد.

نجف زاده خبر از کنسرت جیپسی کینگز داد

ديشب در يكي از بخش‌هاي خبري تلويزيون، كامران نجف‌زاده خبر از كنسرت قريب‌الوقوع جيبسي كينگز در ايران داد و به طور ضمني به خاطره‌ساز بودن ساز و آواز اين كولي شوريده حال در ايران اشاره كرد و به صراحت گفت «خيلي از ما با اين صدا عاشق شديم».

مگه چه اشكالي داره؟

و چون خودش مي‌دانست اين حرف با مذاق تلويزيون چقدر ناهماهنگ است به دوربين نگاه كرد و گردن كج كرد و گفت «مگه چه اشكالي داره؟»، خيلي درست و بجا گفت. دمش گرم، به طريق اولي دم آنها هم كه حصارهاي الكي را برداشتند و راه ورود جيبسي كينگ را هموار كردند گرم‌تر.

با صدای شجریان عاشق نشده ایم؟

خيلي خوب است كه تنگ‌نظري‌ها كنار بروند و صداي شادي و موسيقي خوب از تمام سالن‌ها و محفل‌هاي مردمي شنيده شود و روان جامعه از اصوات خوش و سازهاي خوش‌تر صفا يابد اما با كمال تواضع و ادب و اخلاص عرض مي‌كنم حيف است در وسعت مشربي كه جاي جيبسي كينگ باز است، استاد مسلم آواز ايران، محمدرضا شجريان جايي نداشته باشد. با او خاطره نداريم؟ با او عاشق نشده‌ايم؟ اين «چه اشكالي داره؟» را در مورد او و لحن داودي او نمي‌توانيم به‌كار ببريم؟

حیف است استاد آواز نخواند

من اصلا سياسي بحث نمي‌كنم و نمي‌خواهم سر زخم‌هاي چندسال پيش را باز كنم. حكايت شب هجران فروگذاشته به. به جايش خيلي ساده و روشن و بي‌پرده عرض مي‌كنم كه حيف است استاد آواز ايران نتواند بخواند و اين نخواندنش را مثل يك بغض متراكم با خود به جاهاي مختلف ببرد و حتي در همايش دانشگاه آزاد نتواند آن را پنهان كند.

خوشنویس باید بنویسد و شاعر باید شعر بسراید

چه پنهاني؟ آوازه‌خوان، آن هم كسي كه به اين خوبي خوشي بلد است آواز بخواند بايد آواز بخواند همچنانكه بلبل به غزلخواني و قمري به ترانه. خدا هركسي را براي يك كاري آفريده و هر كسي خودش را وقف آموختن و ماهر شدن در يك كاري و فني و هنري كرده. استاد معمار بايد معماري كند و خوشنويس بايد بنويسد و شاعر بايد شعر بسرايد كه اگر نسرايد دق مي‌كند و غمباد مي‌گيرد. من بي‌هنر هيچ‌ندان را چهار روز نگذارند بنويسم غم همه عالم آوار مي‌شود روي سرم چه برسد به آنكه طرف استاد باشد و صوتي داودي داشته باشد و بهترين كارنامه موسيقايي را به نام خود سند زده باشد.

او نخواند که باید بخواند؟

بعد هم او نخواند، كه به جايش بخواند؟ هيچ نوع موسيقي‌اي بد نيست و هيچ كس جاي هيچ كس ديگر را تنگ نكرده و فضا بي‌ترديد بايد براي همه باز باشد اما شما را به خدا گوش‌تان را تيز كنيد، ببينيد از دور و بر چه مي‌شنويد؟ در هيچ دوره‌اي مثل الان اين همه بدسليقه مجال خواندن و منتشر كردن و باد در گلو انداختن نداشته‌اند.

به ایرانسل زنگ بزنید و ببینید چه بلبشویی است

اگر مي‌خواهيد عمق فاجعه را دريابيد به ايرانسل ملت زنگ بزنيد تا ببينيد چه بلبشويي است بازار موسيقي ايران. گوش ملت شده مزبله و صداي بوق‌شان شده زباله. بيشتر بخواهيد عمق فاجعه را دريابيد شبكه‌هاي غيرمجاز موسيقي را تماشا كنيد. تا چند سال پيش اين طور بود كه هر كس از ننه‌اش قهر مي‌كرد، مي‌رفت توي كار اينترتيمنت و موزيك و كليپ و عين بلبل باغ كيقباد، لصوت‌الحمير، مي‌خواند و پخش مي‌كرد و سر زبان‌ها مي‌افتاد و سلبريتي مي‌شد و شش ماه بعدش هم افول مي‌كرد و مي‌رفت كاباره‌هاي دبي و تركيه تا دل ملت هميشه مسافر را شاد كند.

چها تا فحش هم می شود ترانه

حالا اما وضع فرق كرده و نه فقط هر كه از ننه‌اش قهر كند كه خود ننه و بابا هم گرفتار تب نوبه خودخواننده‌پنداري شده‌اند و‌ دار و ندارشان را مي‌فروشند و مي‌دهند به يك كمپوزر زيرك كه از چوب خشك خواننده تمام عيار بسازد و… شعر و ترانه هم نگرانش نباشيد. چهارتا فحش و حرف بي‌ادبي و كلمات ركيك و فس ناله‌هاي فلسفي و چند چيز ديگر را كه نمي‌توانم بگويم چرخ مي‌كنند و ريتميك عين بحرطويل اما مغلوط و زشت مي‌خوانند و روي اينترنت مي‌گذارند و حالش را مي‌برند.

اگر سایه می شنید از خود بیخود می شد

آن‌وقت اين وسط فقط مانع و محذور براي موسيقي خوب و درست و حسابي است كه شعرش مال حافظ و سعدي است، سازش مال چهارتا آدم حسابي و استاد و آوايش مال همان استادي كه گردن تك‌تك‌مان حق دارد و گردن ادبيات هم و گردن شعر درست و حسابي… راست مي‌گويد سايه كه اگر حافظ مي‌شنيد اين آواي ملكوتي «در همه دير مغان نيست چو من شيدايي» حتما از خود بي‌خود مي‌شد و او را غرق در بوسه‌اش مي‌كرد.

مگه چه اشکالی داره؟

سعدي هم يقين دارم كه اگر «سر آن ندارد امشب كه برآيد آفتابي» را مي‌شنيد -كه يقينا شنيده- صد بوسه ز مهر بر جبينش مي‌زد -كه لابد زده من نه اين طرفي‌ام نه آن طرفي. اصلا بحث سياسي و اين طرفي و آن طرفي نيست. بحث خيلي ساده است. اصلا نه از زبان من كه از زبان نجف‌زاده ٢٠:٣٠ بشنويد كه «مگه چه اشكالي داره؟»