1

همسر ناصر تقوایی: هشت ماه است که ناصر به دعوت آقای ایوبی برایش فیلمنامه فرستاده اما هنوز وقت نکرده‌اند فیلمنامه را بخوانند/ هروقت مراسمی ‌دارند و می‌خواهند با ناصر عکس یادگاری بگیرند، می‌فرستند دنبالش!

سینماژورنال: احمد طالبی نژاد از جمله منتقدان نزدیک به ناصر تقوایی فیلمساز شناخته شده سینمای ایران است که کتاب گفتگویش با این کارگردان نیز از جمله آثار پرفروش حیطه سینما بوده است.

به گزارش سینماژورنال طالبی نژاد به بهانه روز ملی سینما دیداری با تقوایی و همسرش داشته و برخی از نکاتی که این زوج در این دیدار بیان داشته اند را در روزنامه “شرق” منعکس کرده است.

سینماژورنال متن کامل گزارش طالبی نژاد را ارائه می دهد:

به قصد دیدار و اگر شد یافتن دلایل فیلم نساختن

ساعت پنج بعدازظهر دوشنبه نهم شهریور، به قصد دیدار و اگر شد، گفت‌وگویی در‌باره خودش و سینما و دلایل فیلم نساختنش، زنگ در خانه‌اش در شهرک خودمان- اکباتان- را می‌زنم. می‌پرسد چرا تلفن نکردی که می‌آیی؟ می‌گویم مگر به تلفن‌ها جواب هم می‌دهی؟ ما که هر وقت زنگ زدیم، کسی گوشی را بر نداشت. پاسخ می‌دهد «دلیل دارد»  و این می‌شود سرآغاز گفت‌وگویی که بخش‌های دریادمانده‌اش را لابه‌‌لای این گزارش می‌خوانید. می‌گوید از دست مزاحمان گوشی تلفن را بر نمی‌دارد و روزی نیست که تهیه‌کننده‌ای زنگ نزند و دعوت به فیلم‌ساختن نکند، یا مطبوعاتی‌ها تقاضای مصاحبه نداشته باشند. «من توی خانه‌ام نشسته‌ام از سینما هم خبر ندارم. نمی‌خواهم داشته باشم».

اشاره کنم، میلیارد‌ها تومان پول برایم می‌آورند

می‌گویم این که این همه آدم تماس می‌گیرند که خیلی خوب است. فیلم‌سازانی هستند که سال تا سال کسی سراغشان را نمی‌گیرد. چرا از این موقعیت‌ها استفاده نمی‌کنی؟ پاسخ عجیبی می‌دهد. «تا روزی که خودم تهیه‌کننده فیلمم نباشم، فیلم نخواهم ساخت» به‌شوخی می‌گویم این که نشدنی است. در حال حاضر هزینه یک فیلم متوسط بیش از یک‌ونیم میلیارد تومان است. چنین پولی که نداری. او سال‌هاست تنها از طریق تدریس سینما امرار معاش می‌کند؛ اما استغنای روحی عجیبی دارد. خوشبختانه موقعیتش چه در سینما و چه در حلقه دوستانش آن‌قدر بالاست که می‌گوید «من اشاره کنم، میلیارد‌ها تومان پول برایم می‌آورند» کی‌ها؟ «دوستانم»!

هشت ماه است که به درخواست ایوبی فیلمنامه فرستاده اما…

و راست می‌گوید. این جنوبی خون‌گرم و رفیق‌باز آن‌قدر دوست و همشهری متمول دارد که پا میان بگذارند تا او فیلمش را بسازد. پس لابد علت دیگری در کار است. خستگی؟ ناامیدی؟ نفرت از فیلم‌سازی در شرایط فعلی؟ «همه اینها هست. وقتی تو ندانی که سرآخر چه بر سر فیلمت می‌آید، بهتر است اصلا نسازی» همسرش، مرضیه وفامهر، همان‌طور که مشغول آماده‌سازی شربت خنک است، وارد بحث می‌شود «هشت ماه است که ناصر به درخواست آقای ایوبی، برایش فیلم‌نامه فرستاده . هروقت زنگ می‌زند جواب می‌دهند که هنوز وقت نکرده‌ام بخوانم. چه کاری مهم‌تر از خواندن فیلم‌نامه کسی است که به گردن سینمای ایران حق دارد؟»

هنوز امیدوارم! کدام فیلمسازی را سراغ دارید که دلش نخواهد فیلم بسازد

بغض می‌کند و اشک در چشمانش حلقه می‌زند «باور می‌کنید من به خاطر این که همسر او هستم این حرف‌ها را نمی‌زنم. من از اینکه می‌دانم و همه می‌دانند که ناصر همیشه در کار نوشتن و خلق‌کردن است اما آثارش راه به جایی نمی‌برند، ناراحتم. از اینکه می‌بینم ناصر تقوایی جلوی رویم مثل شمع آب می‌شود و سکوتش سرشار از ناگفته‌هاست گریه‌ام گرفته. شایع می‌کنند که تقوایی نمی‌خواهد فیلم بسازد. کی خبر دارد که او همین اواخر با یک تهیه‌کننده وارد مذاکره شده و منتظر تأیید فیلم‌نامه است. ولی به نظر من عده ای نمی‌خواهند دیگر ناصر فیلم بسازد. چون فکر می‌کنند جای نور چشمی‌ها تنگ می‌شود». قطرات اشک از لای پلک‌هایش فرو می‌غلطند . ناصر او را آرام می‌کند و می‌گوید «هنوز امیدوارم. کدام فیلم‌ساز را سراغ داری که نخواهد فیلم بسازد. این حرفه ماست. این عشق ماست. ولی تحت هر شرایطی هم فیلم نمی‌سازم. آن‌قدر ساخته‌ام که دینی به گردن فرهنگ و هنر این مملکت نداشته باشم».

ما روز ملی همه چیز داریم. ازجمله روز ملی سینما

برمی‌گردم به حرف قبلی و اینکه روز‌ها و ماه‌ها به سرعت برق و باد می‌گذرد و به قول شاملو «عمر به طرز بی‌شرمانه‌ای کوتاه است»؛ در آستانه روز ملی سینما نمی‌خواهی به دوستدارانت خبر خوشحال‌کننده‌ای بدهی؟ مثلا اینکه به‌زودی فیلمی ‌را شروع خواهی کرد و اصلا نظرت درباره این روز چیست؟ «ما روز ملی همه چیز داریم. ازجمله روز ملی سینما.» می‌گویم خب اینکه شوخی است. به‌هرحال این روز یا هر روز دیگری، بهانه‌ای است برای دورهم‌جمع‌شدن اهالی سینما. به خودی خود بد نیست. حتما از تو هم برای سخنرانی یا اهدای جایزه دعوت خواهند کرد. «من این گوشه نشسته‌ام و کاری به سینما ندارم».

درحال‌حاضر اصلا دوست ندارم فیلم بسازم.

می‌پرسم تا کی می‌خواهی منتظر شرایط مطلوب باشی که هیچ‌وقت فراهم نمی‌شود؟ تا آنجا که می‌دانیم، سینماگران فرهیخته، همیشه با جنگ و دعوا و چنگ‌ودندان فیلمشان را ساخته‌اند. به‌هرحال سینمادوستان واقعی، همیشه منتظر اثری تازه از تو هستند. پیش‌تر‌ها لابه‌لای فیلم‌های سینمایی، مستند هم می‌ساختی. الان چندسالی است که در این زمینه هم کار تازه‌ای نساخته‌ای. اثری که آدم را تکان بدهد. مثل مستند تمرین آخر – تعزیه حر که هفت، هشت سال پیش ساختی و به‌گمانم یکی از شاخص‌ترین آثاری است که درباره آئین‌ها ساخته شده. «درحال‌حاضر اصلا دوست ندارم فیلم بسازم. کسی را نمی‌توان مجبور به کاری کرد که دوست ندارد. جو فعلی، سینمایی نیست. اصلا تکلیف سینما و فرهنگ و هنر توی این مملکت روشن نیست. ده‌ها مدعی دارد. هر کس به خودش اجازه می‌دهد در امور فرهنگی و هنری دخالت کند. تکلیف روشن نیست. ما با کی طرفیم؟»

هروقت مراسمی ‌دارند و می‌خواهند با ناصر عکس یادگاری بگیرند، می‌فرستند دنبالش. این چه‌جور مدیریتی است؟

همسرش که حالا از مقدمات پذیرایی فارغ شده، همچنان بغض کرده کنار ناصر می‌نشیند و ادامه می‌دهد؛ «من آدم نادانی نیستم که ندانم کی اینجا نشسته. ناصر یک آرتیست است. به شهرت هم احتیاجی ندارد. بار‌ها ناصر دعوت شده که برود بیرون از این مملکت و فیلم بسازد؛ ولی زیر بار نرفته است. چون مملکتش را دوست دارد. باور کنید آقای ایوبی، فیلم‌نامه را خوانده و لابد چند نفر دیگر هم خوانده‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که این فیلم ساخته نشود. مثل چای تلخ و رومی ‌و زنگی. ولی چرا روراست این را نمی‌گویند. هروقت مراسمی ‌دارند و می‌خواهند با ناصر عکس یادگاری بگیرند، می‌فرستند دنبالش. این چه‌جور مدیریتی است.»

دو ریال وام می‌دهید و خود را مالک فیلم می‌دانید. این که نمی‌شود

پرسشی است که پاسخ روشنی ندارد. نه اینکه نداشته باشد، کسی نمی‌گوید این موانع، از کجا سر راه آدم‌هایی مثل تقوایی گذاشته می‌شود. به شوخی می‌گویم برخی با فیلم‌ساختن به محبوبیت می‌رسند تو با فیلم‌نساختن . هر جا مجلسی درباره سینما برپا شود و تو حضور داشته باشی، دیده‌ام و شنیده‌ام که مشتاقان زیادی در آنجا حضور پیدا می‌کنند. با خنده می‌گوید: «من خیلی سال است که به محبوبیت رسیده‌ام و این را می‌دانم. همین که برای کسب درآمد تحت هر شرایطی فیلم نمی‌سازم، باعث این محبوبیت شده است. من هرگز حاضر نیستم به سینمای ایران لطمه وارد کنم که سالی یا دو سالی یک فیلم بسازم». می‌گویم قبلاً هم تا این حد در امور سینما دخالت می‌شد؟ «درمورد فیلم‌های من یادم نمی‌آید حتی یک فریم از فیلم‌هایم را حذف کرده باشند». ولی فیلم «آرامش در حضور دیگران» نزدیک چهار سال در محاق ماند. «توقیف آن فیلم دلایل دیگری داشت. بعد هم که آزادش کردند، بدون حذف یک فریم نمایش داده شد. فیلم که کهنه نمی‌شود. یا لااقل من بلد نیستم فیلم یک بار مصرف بسازم. چند تا از فیلم‌های امروزی را می‌شود دو بار تحمل کنی؟ بعد هم این که چندرغاز پول می‌دهند و می‌خواهند در تمام جزئیات فیلم دخالت کنند. به شما چه؟ اگر همه پول فیلم را شما بدهید خب حق دارید. ولی دو ریال وام می‌دهید و خود را مالک فیلم می‌دانید. این که نمی‌شود.»

من نمی‌خواهم خارج از شرایط قانونی کار کنم

منظورش البته دولت و نهاد‌های ذی‌ربط است. «من نمی‌خواهم خارج از شرایط قانونی کار کنم وگرنه از همین فردا می‌توانم بدون پروانه ساخت فیلمم را شروع کنم الان که دیگر با این دوربین‌های دیجیتال، نیازی به گرفتن امکانات فنی از دولت نیست. هر کس می‌تواند با دوربین خودش فیلمش را بسازد و روانه جشنواره‌ها کند. مگر نمی‌کنند؟ این یک شیوه چریکی در کار فیلم‌سازی است که در جاهای دیگر هم رواج دارد. ولی من که چریک نیستم». این نکته مهمی‌در کارنامه تقوایی است. او هیچ‌وقت موضع معارضی با مدیریت سینمایی نداشته و همواره بر مدار قانون حرکت کرده و در پاسخ به اینکه ممکن است روزی ناچار شوی از همین روش استفاده کنی، می‌گوید: «چه می‌دانم. هر چیزی امکان‌پذیر است».

آوینی از من پرسید چطور میشود “دایی جان ناپلئون” را از تلویزیون پخش کرد؟

پس از سکوتی طولانی، بحث‌مان می‌کشد به پخش سریال “دایی‌جان ناپلئون” از شبکه‌های ماهواره‌ای و اینکه حتی بچه‌های امروزی هم عاشق این سریال‌اند و هربار از جایی پخش شود با لذت تماشایش می‌کنند، چه رسد به نسل ما که از آن خاطره هم داریم. تقوایی یاد ماجرایی می‌افتد که شاید برای اولین‌بار است که در جایی نقل می‌شود؛ «در روزگاری که همه‌جا علیه سریال دایی‌جان حرف می‌زدند، روزی آقای آوینی با من تماس گرفت و گفت بیا درباره موضوعی صحبت کنیم. آن موقع در حوزه هنری بود. به‌هرحال قرار گذاشتیم و رفتم. گفت که چطوری می‌شود دایی‌جان را در این شرایط قابل نمایش کرد؟ گفتم نمی‌دانم. شما‌ها که با کل آن مخالفید. گفت به‌هرحال باید راهی پیدا کرد. گفتم اگر تلویزیون بخواهد نمایش بدهد، دوسومش باید حذف شود و من هر گز موافق نیستم. بعد‌ها فهمیدم که یکی از مقامات ارشد، سریال را دیده و گفته حیف است دیده نشود»

نسخه کاملی را برای تبدیل به سی.دی به ژاپن فرستادند که فیلم رفت و برنگشت

»چند سال پیش دوستی از بچه‌های قدیم تلویزیون، نسخه کامل‌تری از این سریال را که از آرشیو تلویزیون درآمده بود برایم آورد، که «وی‌اچ‌اس» بود. بعد‌ها دوست دیگری گرفت که آن را به نسخه «سی‌دی» تبدیل کند. گویا فرستاده بود ژاپن، چون آن زمان این کار در ایران انجام نمی‌شد. فیلم رفت و برنگشت. آن نسخه از چیزی که حالا دارند نمایش می‌دهند کامل‌تر بود»

خواهر سیروس مقدم در “دایی جان” نقش “لیلی” را بازی می کرد

بحث درباره دایی‌جان بهانه‌ای می‌شود که نظرش را درباره سریال پایتخت ساخته سیروس مقدم بدانم که در دایی‌جان با تقوایی همکاری داشته؛ «متأسفانه هیچ‌کدام از سریال‌هایش را ندیده‌ام، ولی می‌دانم که در کارش موفق است. می‌دانی که سیروس پسرخاله من است. خواهرش سوسن هم در دایی‌جان نقش لیلی را بازی می‌کند. علتش هم این بود که او مدرسه را تمام کرده بود و برای ما مشکل هماهنگی ایجاد نمی‌کرد. چون اگر مدرسه می‌رفت باید دائم معطل می‌ماندیم کلاسش تمام شود و بیاید سر صحنه».

اما ندیدن “پایتخت” دلیل دیگری هم دارد؛ او به جز فیلم‌های مستند و فوتبال، برنامه‌های دیگر تلویزیون را نگاه نمی‌کند. آن‌قدر عاشق فوتبال است و درباره این ورزش نظریات کارشناسانه دارد که اگر سینماگر نبود، یکی از بهترین مفسران فوتبال می‌شد. و خاطره‌ای دیگر؛ «زمانی که محمد بهشتی مدیر فارابی بود، روزی برایم فیلم‌نامه‌ای را که خودش نوشته بود فرستاد. خواندم و با این تصور که می‌خواهد نظرم را بداند، نکاتی را یادداشت کردم ولی او گفت که ازت می‌خواهم خودت این را بسازی. گفتم این فیلم‌نامه همه‌اش در جاده می‌گذرد. یک ماشین است و دو نفر سرنشین. گفتم من حتی رانندگی بلد نیستم. چه‌جوری می‌خواهم فیلمی‌ بسازم که سرتاسرش رانندگی است؟» (می‌خندد)

چرا باید یک سکانس را تبدیل به یک پلان کرد؟

منظور تقوایی فیلم «آن‌سوی مه» است که بالاخره هم منوچهر عسگری‌نسب ساخت و قرار بود الگویی باشد برای سینمای معناگرایی که بهشتی خیلی دنبالش بود. می‌گوید: «من نمی‌فهمم چرا باید یک سکانس را تبدیل به یک پلان کرد؟ یا حتی یک فیلم را در یک پلان گرفت؟ ضرورتش چیست؟ چه عیبی دارد معقولانه دکوپاژ کنیم؟ مگر اصغر فرهادی که در چند ساله اخیر آبروی سینمای ایران در جهان بوده، از این کار‌ها می‌کند؟ فکر می‌کنم همه این بازی‌ها برای فرار از محتواست. ارزش یک فیلم به محتوایش است. همه شاهکار‌های تاریخ سینما، دکوپاژ معقول دارند. کجا «برگمان» از این ادا‌ها درآورده است؟ روشنفکرتر از «برگمان» سراغ داریم؟ این چه تفاخری است که مثلا من یک پلانم ده دقیقه طول بکشد؟ خب که چی؟ اگر شرایط جوری باشد که تو ناچاری یک ماجرا را در مثلا ده، پانزده دقیقه بگیری، چون اگر بخواهی کات بدهی و جای دوربین را عوض کنی ممکن است آن موقعیت از دست برود، خب یک چیزی. ولی گاهی می‌بینم ضرورتی وجود نداشته و همین جوری طرف دلش خواسته، یک سکانس را در یک نما بگیرد. من معنای این کار‌ها را نمی‌فهمم. سینما مثل هر هنر دیگری، زبان خودش را دارد. مثل نثر. تو یک جمله‌ات را بلند و یک نفس می‌نویسی، جمله بعدی را کوتاه می‌نویسی. جمع این‌ها می‌شود یک متن».

او که البته همه فیلم‌های افراطی را به قول خودش ندیده ولی درباره‌شان خوانده و شنیده، معتقد است: «این هم یک جور تب است که به‌زودی فروکش خواهد کرد».

در برابر سینماها صفی دیده اید؟

ولی جالب است که با اغلب کسانی که فیلم‌های ساختارشکن و اولترامدرن می‌سازند برخورد می‌کنی، سریال محبوبشان “دایی‌جان ناپلئون” و فیلم محبوبشان “ناخداخورشید” است. وجه ممیزه این آثار هم موضوع و محتوایشان است که با فیلم‌نامه دقیق و خلاقانه تبدیل به آثار ماندگار شده‌اند. می‌رسیم به مقوله‌ای که در سینمای چند سال اخیر رایج شده یعنی آمارسازی؛ «دائم دارند آمار غلط درباره بعضی فیلم‌ها به مردم می‌دهند. این فیلم چند میلیارد فروخته، آن یکی رکورد زده و از این حرف‌ها. معیار پرفروش‌بودن یک فیلم چیست؟ یکی‌ این است که ما، در مقابل سینما‌ها صف ببینیم. تو که توی شهر رفت‌وآمد داری، صفی دیده‌ای؟» همسرش ادامه می‌دهد که «من دیروز در شهر کار داشتم و از مقابل چهار سینما در مرکز تهران رد شدم. هیچ صفی نبود. اصلا کسی را ندیدم. این آمار از کجا می‌آید؟» بعد بر سر این که این آمار از کجا می‌آید، بحث کردیم و هریک نظری دادیم که فعلا بماند برای وقتی دیگر.

اطلاعات تقوایی درباره مار
درحالی‌که داریم حرف می‌زنیم، توجه تقوایی به مستندی درباره مار از شبکه مستند حسابی جلب شده و می‌دانم که او عاشق این‌جور فیلم‌هاست. بنابراین می‌پردازد به بیان نکاتی درباره مار‌ها. اینکه چند نوع مار داریم و در کجا‌ها زندگی می‌کنند و خلاصه این که اطلاعاتش درباره این جانور زیبا اما خطرناک، بیش از آن چیز‌هایی است که فیلم مستند ارائه می‌کند. گاهی به این همه دانش عمومی ‌تقوایی درباره همه چیز حسودیم می‌شود. از تاریخ و جغرافیا و گونه‌های گیاهی و جانوری گرفته تا دیگر مسائل سرزمین‌مان. این همه دانش، بیانگر عمق عشق و علاقه او به ایران‌زمین است. پس سکوت می‌کنم تا او هم فیلم را ببیند و هم درباره مار‌ها حرف بزند. دلم نمی‌آید بیش از این با طرح موضوع فیلم و سینما و ساختن یا نساختن، اعصاب او را خرد کنم.




به دنبال گزارش سينماژورنال صورت گرفت: تأييد تصميم نورتابان و وتوي نظر ايوبي توسط شوراي صنفي نمايش

سینماژورنال: تنها ساعتی بعد از انتشار گزارش سینماژورنال درباره اینکه پخش کننده فیلم مجیدی بدون هماهنگی با شورای نمایش اقدام به نقض سخنان رییس سازمان سینمایی و نیم بها کردن بلیت فیلمش در روز ملی سینما کرده است(اینجا را بخوانید) سخنگوی شورای صنفی نمایش در گفتگویی از نیم بها شدن بلیت تمامی سینماها در روز ملی سینما خبر داد!

به گزارش سینماژورنال غلامرضا فرجی سخنگوی شورای صنفی نمایش به “ایلنا” گفته است: به مناسبت فرا رسیدن ۲۱ شهریور روز ملی سینما شورای صنفی نمایش تصمیم  گرفت که تمامی فیلمهای روی پرده با بلیت نیم بها به نمایش در بیاید.

وی ادامه داد: بر همین اساس تمامی سینماهای سراسر کشور که فیلمهای سینمایی “مزار شریف”، “قندون جهیزیه”، “دوران عاشقی” و “محمد رسول ا..(ص)” را نمایش می‌دهند باید قیمت بلیت این فیلم‌ها را بصورت نیم بها عرضه کنند.

اظهارنظر سخنگوی شورای نمایش در حالی صورت می پذیرد که اعضای شورای نمایش در ساعات گذشته هیچ جلسه فوق العاده ای برای تصمیم گیری در این باره نداشته اند و اگر هم این تصمیم خروجی آخرین جلسه آنها در دوشنبه گذشته بوده قطعا باید همان موقع رسانه ای می شده نه الان.

از آن گذشته این تصمیم همچنان نقض صریح سخنان رییس سازمان سینمایی است که چند روز قبل گفته بود در روز ملی سینما بلیت نیم بها نخواهیم داشت.(اینجا را بخوانید)




خان‌دایی و خالق “قیصر” در کنار تعداد قابل توجهی از مسئولان+عکس

سینماژورنال: مراسم شب گذشته سازمان سینمایی به مناسبت روز ملی سینما پر بود از قابهای دیدنی که هم سوژه لازم برای شاترهای عکاسان را فراهم می کرد و هم اسباب تأمل مخاطبان را ایجاد می نمود.

به گزارش سینماژورنال از جمله این قابهای دیدنی تصویری از میزی بود که رییس سازمان و وزیر ارشاد دور آن نشسته بودند.

در میان این دو نفر احمد مسجدجامعی عضو اصلاح طلب شورای شهر نشسته بود و در کنار اینها محمد احسانی مدیر سابق اداره نظارت ارشاد و مدیر فعلی شبکه اول سیما.

آن طرف میز هم دو چهره آشنا به چشم می خورد؛ یکی مسعود کیمیایی خالق “قیصر” و دیگری جمشید مشایخی بازیگر پیشکسوت سینمای ایران و بازیگر نقش “خان دایی” در “قیصر”!

مسعود کیمیایی و جمشید مشایخی بر سر میزی پر از مسئول مملکتی
مسعود کیمیایی و جمشید مشایخی بر سر میزی پر از مسئول مملکتی



رییس سازمان سینمایی در “خندوانه”+عکس

سینماژورنال: حجت ا.. ایوبی معاون رئیس سازمان سینمایی به دعوت رامبد جوان و به انگیزه روز ملی سینما مهمان برنامه “خندوانه” شد.

به گزارش سینماژورنال این برنامه شامگاه شنبه 21 شهریور مقارن با روز ملی سینما از شبکه نسیم روی آنتن خواهد رفت.

رامبد جوان هسته اصلی برنامه “خندوانه” در هفته های اخیر کوشیده با دعوت از چهره های متفاوت عرصه هنر و سیاست شرایط فراگیری بیشتر برنامه اش را فراهم کند.

حجت ا.. ایوبی در "خندوانه"
حجت ا.. ایوبی در “خندوانه”



رییس سازمان سینمایی: چون فیلم مجیدی فیلم خاصیست در روز ملی سینما بلیت نیم بها نداریم!

سینماژورنال: در اولین سال حضور دولت یازدهم و مدیران سینمایی اش در راس کار سینماها دو روز در ایام سال یکی دهم بهمن و دیگری 21 شهریور که روز ملی سینماست رایگان بودند.
به گزارش سینماژورنال در سال دوم این دو روز به یک روز کاهش یافت و آن هم روز ملی سینما و البته در این روز بلیت به صورت نیم بها عرضه شد و نه رایگان!
حالا در سال سومی که رییس جدید سازمان سینمایی مشغول به کار است آن بلیتهای نیم بها هم از دستور کار خارج شده و مخاطبان حتی در روز ملی سینما هم باید قیمت کامل بلیت را بپردازند.
رئیس سازمان سینمایی در در حاشیه مراسمی که 17 شهریور ماه در وزارت ارشاد برگزار می‌شد در پاسخ به اینکه آیا در روز ملی سینما طرح رایگان یا نیم‌بها کردن بلیت سینما اجرایی خواهد شد به “ایسنا” گفت: نظر به رونق گیشه‌ سینماها در این روزها و اینکه سینما‌داران چندان موافق اجرای این طرح نیستند‌ و از طرفی با توجه به نمایش فیلم “محمد رسول‌ا..(ص)” که فیلم خاصی است، امسال پروژه‌ای در رابطه با رایگان کردن بلیت نداریم.




یک ماه قبل سینماژورنال همین نکته را متذکر شده بود⇐رضا کیانیان: آقای ایوبی می‌خواهد مدرسه ملی سینما ایجاد کند؛ مگر در ایران مدرسه سینمایی کم داریم که قرار است یکی دیگر اضافه شود؟

سینماژورنال: حدودا یک ماه قبل بود که سینماژورنال درباره دلایل ضروری نبودن تأسیس مدرسه عالی سینما گزارش مبسوطی ارائه داد(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال در آن گزارش سعی شده بود با اشاره به برخی از مهمترین مشکلات معیشتی جامعه سینمایی ایران پیشنهاداتی برای حل این مشکلات به جای تمرکز بر تأسیس مدرسه عالی سینما ارائه شود.

حالا رضا کیانیان نیز در تازه ترین گفتگوی تفصیلی خود که با “شرق” انجام شده بر بی فایده بودن تأسیس مدرسه عالی سینما در ایران تأکید کرده و از این گفته که در ایران به اندازه کافی مدرسه سینمایی وجود دارد.

مگر در ایران مدرسه سینمایی کم داریم که قرار است یکی دیگر اضافه شود؟

کیانیان می گوید: آقای ایوبی می‌خواهد مدرسه ملی سینما ایجاد کند… شما می‌دانید مدرسه ملی سینما چیست؟ مگر ما در ایران مدرسه سینمایی کم داریم که قرار است یکی دیگر اضافه شود؟ ما چند تا مدرسه سینمایی در ایران داریم؟

کمک کنند مراکز آموزشی فعلی تاثیرات لازم را داشته باشند

این بازیگر در پاسخ به اینکه شاید فکر کرده‌اند مراکز فعلی تأثیرهای لازم را ندارند و برای همین به فکر تأسیس مدرسه ای جدید افتاده اند بیان می دارد:
خوب کمک کنند تا تأثیرهای لازم را داشته باشند. آیا پژوهش و آسیب‌شناسی کرده‌اند که ضعف آنها چیست؟ و چرا نتوانسته‌اند خوب آموزش بدهند؟ بدون اینکه درباره سطح آموزشی مدرسه‌های ملی و دولتی سینما پژوهشی کرده باشند! فقط می‌خواهند یک مدرسه جدید ایجاد کنند. به چه حقی می‌خواهند از بودجه بیت‌المال مدر سه ملی سینما را ایجاد کنند؟ که چه بشود؟ من که بازیگرم هدف این مدرسه ملی سینما را نمی‌دانم شما که روزنامه‌نگارید نمی‌دانید، پس چه کسی می‌داند؟

برخی به ایوبی گفته اند این کار را نکنید چون فایده ای ندارد

وی ادامه می دهد: می‌دانم آقای ایوبی با افرادی از داخل سینمای ایران مشورت کرده و تعدادی از آنها به او گفته‌اند این کار را نکنید. چون فایده‌ای ندارد، ولی آقای ایوبی همچنان دارد ادامه می‌دهد! درست مثل ماجرای سازمان سینمایی. آقای ایوبی باید بیاید دقیقا توضیح دهد که مدرسه ملی سینما برای چه ایجاد شده است؟

چرا باید یک تشکیلات موازی ایجاد کنیم؟ تشکیلانی که کارش خوردن وقت و هزینه کردن بودجه کشور است

بازیگر “خانه ای روی آب” با اشاره به اینکه خودش هم در نشست مشورتی تأسیس مدرسه سینمایی حضور داشته می افزاید: از من دعوت کردند که بروم آنجا و نظرهای کمکی بدهم، من اصلا با جبهه‌گیری نرفتم. من اصلا نسبت به هیچ موضوعی جبهه‌گیری ندارم، مگر اینکه خلافش ثابت شود. آنها گفتند ما در وهله اول می‌خواهیم وُرکشاپ‌هایی برای صنوف مختلف سینما بگذاریم که سطح دانش آنها بالا برود و از استادهایی استفاده کنیم که خارج از کشور هستند و در سطح جهانی کار می‌کنند که بیایند به صنوف آموزش بدهند تا سینمای ما با سینمای جهان وارد تعامل شود. حرف بسیار خوبی است؛ اما فقط در ظاهر. من گفتم این کار که وظیفه خانه سینماست و وظیفه مدرسه عالی سینما نیست، چه لزومی دارد مدرسه عالی سینما به وجود بیاید، که چنین کاری را انجام دهد؟ خانه سینما هست. به آنجا کمک کنید و این ورک‌شاپ‌ها را راه بیندازید! چرا باید یک تشکیلات موازی ایجاد کنیم؟ تشکیلاتی که کارش خوردن وقت و هزینه‌کردن بودجه کشور است. بهتر است اول پژوهش شود!

اینکه فقط با برخی افراد مشورت کرده‌اند که اسمش پژوهش نیست
این بازیگر پیشکسوت با تأیید اینکه برای راه اندازی این مدرسه با برخی چهره ها مشورت شده بیان می دارد: مشورت بله ولی مشورت با پژوهش فرق دارد… پژوهش یک علم است؛ یعنی سیر تا پیاز مدارس سینمایی را می‌ریزند روی میز و متخصصان این حوزه را دعوت می‌کنند. چارت‌های آموزشی را مشاهده می‌کنند، تحقیقات میدانی و اسنادی می‌کنند. اینکه فقط با برخی افراد مشورت کرده‌اند که اسمش پژوهش نیست. الان این سؤال مطرح است که پژوهشکده سینمای ایران کجاست؟ آیا سینمای ایران به پژوهش احتیاج دارد یا نه؟ نمی‌توانیم بگوییم احتیاج ندارد. امروز در جهان همه‌چیز براساس پژوهش پیش می‌رود! عجیب است که ما پژوهشکده نداریم! پژوهشکده موسیقی و تئاتر ایران کجاست؟

به جای مدرسه ملی سینما، پژوهشکده سینمای ایران را تأسیس کنید

وی خاطرنشان می سازد: من به دوستان گفتم به جای مدرسه ملی سینما، پژوهشکده سینمای ایران را تأسیس کنید که جزء وظایف ملی شما هم است. سالیان سال است می‌گویند ضعف سینمای ایران در فیلم‌نامه است. برخلاف آنکه گفته می‌شود ما در زمینه فیلم‌نامه مشکل داریم، به نظرم ما بهترین فیلم‌نامه‌نویسان را داریم؛ ولی فیلم‌نامه‌های آنان در شوراهای مختلف نابود می‌شود…؛ اما کسی حق ندارد درباره این شوراها حرف بزند. در این شوراها چه کسانی هستند؟ پژوهشکده سینمای ایران باید به این مسائل بپردازد. سینمای ایران بعضی مواقع فروش می‌کند، بعضی مواقع فروش نمی‌کند، چرا این‌گونه است؟

چرا علنی نمیشود که چه کسی گفته مدرسه عالی سینما خوب است؟

رضا کیانیان تاکید می کند: پژوهشکده سینمای ایران باید به این موضوعات بپردازد. چرا یک کارگردان سینمای ایران در یک سال فیلم درجه یک می‌سازد و بعد دیگر نمی‌تواند فیلم خوب بسازد؟ در مدرسه ملی سینما و سازمان سینمایی به این سؤالات جواب داده نمی‌شود. درباره مدرسه عالی سینما، از میان افرادی که به آقای ایوبی مشاوره داده‌اند، چه کسانی گفته‌اند مدرسه ملی سینما خوب است و چه کسانی گفته‌اند مدرسه ملی بد است! چرا این بحث‌ها علنی نمی‌شوند؟




رضا کیانیان: شش ماه پیش از منشی ایوبی وقت ملاقات خواستم؛ هنوز این وقت را به من نداده‌اند!/آقای ایوبی هر وقت سخنرانی می‌کنند شعر از مولانا می‌خوانند! شعرخواندن از مولانا چه فایده‌ای برای سینمای ایران دارد؟

سینماژورنال: یکی از بازیگران متبحر ایرانی که مدیومهای مختلف از سینما تا تلویزیون و تئاتر را در حد کمال تجربه کرده است رضا کیانیان است.

به گزارش سینماژورنال کیانیان در سالهای اخیر در آثاری چون “هیچ کجا هیچ کس”، “پنج تا پنج”، “دلم می خواد” و “خبر خاصی نیست” ایفای نقش کرده است که در این بین وضعیت اکران “دلم می خواد” که کارگردانش بهمن فرمان آرا است مشخص نمی باشد.

کیانیان در تازه ترین گفتگوی تفصیلی خود که با “شرق” انجام شده است در کنار گلایه از عدم مشخص شدن وضعیت اکران “دلم می خواد” نقبی هم زده است به اوضاع و احوال مدیریت سینما در دولت جدید و البته سیاستگذاریهای شخص حجت ا.. ایوبی.

این بازیگر با اشاره به مشکلات سینمای ایران تنها ویژگی مثبت مدیریت جدید سینمایی را راه اندازی گروه “هنروتجربه” دانسته است و از مدیران سینمایی دولت یازدهم پرسیده است که چرا سازمان سینمایی که توسط مدیران قبلی تأسیس شده بود را همچنان نگه داشته اند!

کیانیان گلایه هایی هم کرده از اینکه برای دیدار با مدیران سینمایی و از جمله رییس سازمان سینمایی همچنان مشکل وجود دارد.

سینماژورنال متن کامل گفتگوی کیانیان را ارائه می کند:

شما دو فیلم مهم در کارنامه خود دارید که سال‌ها اکران نشده‌اند… .
بله آنها هر دو پروانه نمایش دارند و به دلایلی که من نمی‌دانم حق اکران ندارند! به این فیلم‌ها، فیلم سومی هم به تازگی اضافه شده؛ فیلم «دلم می‌خواد» ساخته آقای فرمان‌آرا، که به‌دلیل اختلافی که میان آقای کارگردان فیلم و تهیه‌کننده فیلم وجود دارد از اکران محروم است!… در هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر همه این فیلم را دیده‌اند و متفق‌القول معتقدند که فیلم خوبی است و فیلم بدون مشکلی است، حالا این سؤال مطرح است که این اختلاف را چه کسی باید حل کند؟ آیا قرار است این مشکل حل‌نشده باقی بماند و تبدیل به یک زخم کهنه شود و هیچ‌وقت دوا نشود؟ یا اینکه قرار است مسئولان سینمایی کشور به‌خاطر مسئولیتی که دارند باید برای حفظ سینمای ایران و سرمایه‌های سینمای ایران تلاش کنند؟ و با پادرمیانی این مشکل را حل کنند؟… من با آقای ایوبی صحبت کردم و نظراتم را به ایشان گفتم و راه‌حل‌هایم را با او در میان گذاشتم. با آقای شاه‌آبادی و آقای تابش، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی هم صحبت کرده‌ام؛ نظراتم و راه‌حل‌هایم را هم به این دوستان گفته‌ام. اما متأسفانه هیچ…  و هیچ… .
وقتی با آقای ایوبی صحبت می‌کردید چه واکنشی داشتند؟
من حدود شش ماه پیش، به دفتر آقای ایوبی رفتم و از منشی ایشان یک وقت ملاقات خواستم. هنوز این وقت را به من نداده‌اند. اگر به من رضا کیانیان وقت ندهند پس به چه کسی می‌خواهند وقت بدهند؟ آقای ایوبی از سوی دیگر شماره تلفنش را به من داده و گفته هر وقت کاری داری به من زنگ بزن. من زنگ زدم و به ایشان گفتم من به دفتر شما رفتم و وقت ملاقات خواستم ولی هنوز خبری نشده! آقای ایوبی به من گفت: اصلا یک قرار ناهار می‌گذاریم و صحبت می‌کنیم. ولی این قرار ناهار هنوز گذاشته نشده است. من چند ماه باید پشت در اتاق ایشان صبر کنم تا این قرار گذاشته شود؟ آیا من باید بروم پشت آن در بست بنشینم؟ و مثل بچه یتیم‌ها وقت ملاقات بخواهم؟ من که با حکم و بخش‌نامه بازیگر نشده‌ام. ولی آقای ایوبی مثل هر مدیر دیگری با بخش‌نامه و حکم، مدیر شده‌اند و با یک حکم و بخش‌نامه هم می‌توانند از این شغل کنار بروند. ایشان باید یادشان باشد اگر سینماگران نباشند معاونت سینمایی به دردی نمی‌خورد این همه معاونت که در وزارت ارشاد است اعم از معاونت مطبوعاتی، معاونت سینمایی و معاونت هنری و… به خاطر این است که کار هنرمندان را راه بیندازند. نه اینکه در کار ما مشکل ایجاد کنند، نه اینکه من پشت در اتاق آقای ایوبی ماه‌ها صبر کنم. آقای جعفری جلوه (معاونت اسبق) هم با من همین رفتار را کردند! من و بهمن فرمان‌آرا رفتیم از مدیر دفتر آقای جعفری‌جلوه یک وقت ملاقات خواستیم. آقای جعفری‌جلوه تا پایان دوران ریاستش این وقت ملاقات را به ما نداد.
اما ما همچنان سینماگریم و ایشان تا به حال چندبار به شغل‌های دیگر فرستاده شدند!
مشکلی که برای فیلم «دلم می‌خواد»، به وجود آمده، مشکلی است بین تهیه‌کننده و کارگردان. این مشکل در تاریخ سینمای جهان بارها و بارها بین کارگردان‌ها و تهیه‌کننده‌ها پیش آمده است. اما بالاخره حلش کرده‌اند، چون آن فیلم مهم است. چون تهیه‌کننده و کارگردان و بازیگران و سایر عوامل مهم هستند. آقای ایوبی، شما باید قدم پیش بگذارید و این مشکل را حل کنید! آقای ایوبی، شما قول اکران نوروز این فیلم را داده بودید. شما قول اکران عید فطر این فیلم را داده بودید! شما قول اکران دوم عید فطر را داده بودید… این قول‌ها چی شد و کو؟
مثل اینکه از اوضاع خیلی شاکی هستید… .
من می‌خواهم بگویم اوضاع از این ماجرا که تعریف کردم وخیم‌تر است. من تا زمانی که توافق هسته‌ای نشده بود از این حرف‌ها نمی‌زدم… الان خوشبختانه توافق به سلامتی و دل خوش انجام شده است… حالا مسائل پس از توافق وجود دارد هم در ایران و هم در جهان… اما باید وضع ما هم روشن شود. من سینماگرم، باید مشخص شود که این سینماگر از نظر مدیران چه‌کاره است؟ می‌خواهم خطاب به آقای روحانی بگویم آقای روحانی عزیز، در سینمای ایران به جز چند کار خوب! دیگر نه از تدبیر خبری هست و نه از امید.
آقایان جنتی و ایوبی هر دو انسان‌های خوبی هستند ولی خوب‌بودن برای وزارت و معاونت فقط شرط لازم است. آقای روحانی شما قول دادید خانه سینما را باز می‌کنید و باز کردید. این اتفاق بسیار خوب و درجه یک و خوشحال‌کننده‌ای بود. ما بعد از بازگشایی خانه سینما، جلسه‌ای با مسئولان وزارت ارشاد داشتیم و من سؤالاتی را مطرح کردم. از جمله از آقای ایوبی پرسیدم شما وقتی به معاونت سینمایی وزارت ارشاد منصوب شدید چرا همچنان سازمان سینمایی را حفظ می‌کنید، سازمان سینمایی میراث کسانی بود که با سینما دشمن بودند. سازمان سینمایی میراث کسانی است که خانه سینما را بستند. سازمان سینمایی میراث کسانی بود که کوپن بین هنرمندان پخش می‌کردند و گداپروری می‌کردند و کیسه برنج و روغن می‌دادند! آقای ایوبی سازمان سینمایی میراث آن نوع مدیریت است شما چرا ادامه‌اش دادی و حفظش کرده‌ای؟ سازمان سینمایی میراث دولتی است که سازمان برنامه و بودجه را منحل کرد! من همان روز اینها را از آقای ایوبی پرسیدم و هنوز که هنوز است کسی جواب این سؤال را به من نداده است. یک نفر بیاید به من بگوید سازمان سینمایی چه نفعی برای سینمای ایران دارد؟ … سازمان سینمایی به ضرر سینمای ایران و به ضررسیاست‌های کلان نظام جمهوری اسلامی است.
زمانی که سازمان سینمایی را در دولت گذشته ایجاد کردند اصلا اهدافشان از ایجاد این سازمان چه بود؟
اصولا سازمان سینمایی با هدف دولتی‌کردن کامل سینما ایجاد شد. سازمان سینمایی تشکیل شد برای اینکه سینما را به‌طور کامل زیر چتر دولت ببرد. درحالی‌که ما باید به سمت خصوصی‌سازی حرکت کنیم. هنر باید خصوصی شود. وقتی سازمان سینمایی تشکیل شد آقای احمد نجفی آمد برنامه هفت و از تشکیل سازمان سینمایی دفاع کرد. هم آقای نجفی و هم آقای شمقدری در آن زمان می‌گفتند که ما سازمان سینمایی را تشکیل دادیم برای اینکه بتوانیم بودجه بیشتری را برای سینما بگیریم تا سینمای ایران رونق بگیرد. به نظرم کسی نباید برای سینمای ایران بودجه بگیرد برای اینکه سینمای ایران خودش بلد است برای خودش بودجه بگیرد. فقط باید ممیزی‌ها را از سر راه سینمای ایران بردارند. وقتی دولتی می‌خواهد برای سینمای ایران بودجه تعیین کند منظورش این است که من به شما پول می‌دهم تا آنچه را من می‌خواهم بسازید. پس اصل ٤٤ ما چه می‌شود؟ من این سؤال را از آقای روحانی دارم. آقای روحانی! چرا در وزارت ارشاد شما همچنان سازمان سینمایی را حفظ کردند؟ سینمای ایران مگر چیست که به یک سازمان احتیاج داشته باشد؟ یک معاونت هم برایش زیاد است. سینمای ایران دچار بیشترین نظارت و ممیزی در مقایسه با همه عرصه‌های دیگر است. ما الان یک شورای تصویب فیلم‌نامه داریم بعد یک شورای پروانه ساخت داریم بعد یک شورای پروانه نمایش. پس سه بار ممیزی می‌شویم. بعد از اینکه به ما پروانه نمایش دادند چند شورای پنهان وجود دارد. یک جایی هم مثل حوزه هنری است که می‌گوید من این فیلم را اکران نمی‌کنم. یک جایی مثل شهرداری وجود دارد که می‌گوید من این فیلم را اکران نمی‌کنم. با اینکه از سه مرحله ممیزی گذشته است ولی ارگان‌های دیگر و کسان دیگری هم هستند که برای اکران یک فیلم باید و نباید وضع می‌کنند!
مثل ماجرای فیلم رستاخیز… .
ما خیلی فیلم داریم که با چنین مشکلاتی مواجه شدند. این موضوع فقط مربوط به سال‌های اخیر نیست! ما فیلم‌هایی داریم که هیچ‌وقت اکران نشده‌اند و وزارت ارشاد هیچ‌وقت هیچ مشکلی با آنها نداشته است. مثل فیلم «صد سال به این سال‌ها»… وزارت ارشاد هیچ‌وقت مشکلی برای اکران این فیلم نداشته است. مثل «خانه‌ای روی آب» که وزارت ارشاد هیچ مشکلی با آن نداشت ولی مشکلات زیادی برای اکران داشت و البته بالاخره اکران شد؛ مثل «گزارش یک جشن». همان کسانی که سازمان سینمایی را درست کردند که سینما را دولتی کنند، گزارش یک جشن را از کارگردان و تهیه‌کننده‌اش خریداری کردند! یعنی آنچه مورد تأیید ما نیست پولش را می‌دهیم و می‌اندازیم گوشه انبار!!! از این به بعد هم آن چیزی را می‌سازید که مورد نظر ماست. این یعنی کاملا سینمای دولتی. تا قبل از هشت سال دوران آقای احمدی‌نژاد و سیاست دولتی‌کردن سینما، سینمای ایران در جشنواره‌های جهانی می‌درخشید. اینکه سینمای ایران در جشنواره‌ها می‌درخشید باعث شد یکسری از آدم‌ها که ناراحت‌های همیشگی‌اند…
منظورتان دلواپسان هست دیگر…
دلواپسند، ناراحتند، دلخورند، اعتراض دارند. هستند که ایراد بگیرند. از همه‌چیز دلخورند و با همه چیز هم مخالفند و حتی با خودشان هم مخالفند. اصلا شغلشان این است. اینان وقتی فیلمی از سینمای ایران در جشنواره‌های جهانی می‌درخشید می‌گفتند به‌خاطر سیاه‌نمایی است. من می‌گویم به‌خاطر سیاه‌نمایی نیست به‌خاطر نوعی از سینماست که قبل از انقلاب متولد شد و در نظام جمهوری اسلامی رشد کرد. این سینما در برابر سینمای آمریکا ایستاده بود و هنوز هم ایستاده است. سال‌ها پیش، هر کشوری از اروپا برای خودش سینمای مستقل خودش را داشت؛ ایتالیا سینمای مستقل خودش را داشت؛ فرانسه سینمای مستقل خودش را داشت؛ آلمان، سوئد، انگلیس… و در آسیا هم ژاپن سینمای مستقل خودش را داشت. اما سینمای آمریکا آمد و همه این سینماها را نابود کرد. با وجود آنکه سینمای آمریکا توانست همه سینماهای مستقل کشورها را نابود کند نتوانست سینمای یک کشور را نابود کند و آن سینمای ایران بود که فرمول مخصوص خودش را داشت. این سینما یعنی سینمای ایران را اروپایی‌ها خیلی دوست داشتند و دارند! چون نوستالژی سینمایی را که آمریکا نابودش کرده بود در سینمای ایران می‌دیدند. چون در گذشته در مقابل سینمای آمریکا حرفی برای گفتن داشتند ولی سینمای آمریکا سینمای آنها را نابود کرد. به‌همین‌دلیل در جشنواره‌های اروپایی مرتب به سینمای ایران جایزه می‌دادند؛ برای اینکه سینمای ایران یک هویت مستقل داشت.
وضعیت سینمای ایران در سال‌های اخیر در آن سوی مرزها چگونه است؟
در هشت سال گذشته خواستند این هویت مستقل از بین برود و تقریبا هم به خواسته خود رسیدند. برای اینکه در جشنواره‌های مختلف مرتب جای سینمای ایران خالی و خالی‌تر شد. بدنه سینمای ایران هم تضعیف شد. در مقابل این تضعیف سینمای بدنه، چه کار کردند؟ شرایطی ایجاد کردند که سینمای ایران وارد بازی سینمای آمریکا و هالیوود شود؛ یعنی کاری که آمریکا با سینمای اروپا کرد. مسئولان سینمایی در رؤیا‌هاشان می‌گفتند ما می‌توانیم فیلم بزرگ هالیوودی بسازیم!! طوری که روی هالیوود را کم کند. این در حالی بود که ما با فیلم‌هایی که ساخته بودیم سال‌ها بود روی هالیوود را کم کرده بودیم. آقای دکتر صالحی یک‌بار که درباره سینمای ایران حرف می‌زدیم، تعریف کردند در نشریه‌ای خارجی مطلبی خوانده‌اند که فیلم‌های سینمای ایران با هزینه‌ای به اندازه خرج قهوه بین پلان‌های فیلم‌های آمریکایی ساخته می‌شود و همین فیلم‌های ایرانی که با چنین بودجه‌های کمی ساخته می‌شوند در برابر سینمای آمریکا ایستاده‌اند و حرف برای گفتن دارند!
آمدند سینمایی به اسم سینمای فاخر درست کردند. سینمای فاخر، یعنی یک بودجه‌ای در حد فیلم‌های هالیوودی به شما می‌دهیم تا بروید فیلم هالیوودی بسازید!!! حتی یکی از این فیلم‌های فاخر نه‌فقط شبیه فیلم‌های هالیوودی نشد، بلکه از آنچه خودمان داشتیم هم عقب ماند! و هیچ هم نفروخت. ما چرا با دست خودمان سینمای مستقل‌مان را خراب می‌کنیم و خودمان را می‌اندازیم در بازی سینمای آمریکا که قرار است در آن شکست بخوریم. ما با فیلم‌های سینمای ایران برنده بودیم، حتی اسکار هم مجبور شد به سینمای ایران جایزه بدهد. جشنواره‌های جهانی مجبور شدند به سینمای ایران جایزه بدهند؛ اما به سینمای فاخر ما نه جایزه‌ای دادند و نه تحویلش گرفتند. چون از این نوع فیلم‌ها، خیلی بهترش را در انبارهای‌شان به تعداد زیادی دارند.
سینمای فاخر یعنی: آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد!
آیا سریال‌های تاریخی مثل مختارنامه، فاخر محسوب می‌شوند؟
ببینید آقای میرباقری که تاریخی می‌سازد، مثل مختارنامه، مثل امام علی(ع)، هرگز شکست نخورده‌ است! برای اینکه ثابت کرده این کار را بلد است و دیگر اینکه، آن یک سریال است! و ما در ساخت سریال تاریخی تجربه و پیشینه داریم! اما فیلم مسافر ری ایشان هرگز به پای سریال‌های‌شان نرسید!
درباره فیلم‌هایی مثل رستاخیز و محمدرسول‌الله(ص) هم چنین تحلیلی دارید؟
من فیلم‌های محمدرسول‌الله(ص) و رستاخیز را هنوز ندیده‌ام؛ ولی برای هر دو کارگردان آنها احترام قائلم!
به نظر می‌رسد انتقادات فراوانی از مدیران فعلی دارید…
کار مثبتی که آقای ایوبی انجام داده است، تشکیل گروه هنر و تجربه است. خوب و قابل دفاع است! اصلا کار دولت همین است که در کار سینما دخالت نکند و فقط حمایت کند. این سینمای هنر و تجربه حمایت از سینمایی است که قرار است تجربه‌های جدید در آن انجام شود و وجوه هنری‌اش قوی‌تر از وجوه بازاری‌اش است؛ بنابراین دولت از آن حمایت می‌کند و یک‌سری سالن هم می‌دهد برای اینکه حمایت شود. من مصاحبه‌ مفصلی در زمینه سینمای هنر و تجربه کرده‌ام و خیلی هم آنجا تشکر کرده‌ام؛ اما از کار‌های نکرده ایشان گله دارم!
محسن امیریوسفی هم همین را می‌گفت… . او نیز معتقد است تنها کار مثبتی که سازمان سینمایی انجام داده، تشکیل گروه هنر و تجربه است…
همه سینمایی‌های دلسوز همین را می‌گویند…، اما من این سؤال را می‌پرسم که سازمان سینمایی به چه دردی می‌خورد؟ آقای ایوبی باید توضیح دهد چرا این سازمان را نگه داشته است… از سویی دیگر، الان تهیه‌کنندگانی هستند که از بعد از انقلاب فعالیت خود را شروع کرده‌اند و در این سی‌وچندسال برادری خود را ثابت کرده‌اند و نشان داده‌اند تهیه‌کنندگان خوبی‌ هستند. یک‌سری تهیه‌کنندگان هم از قبل از انقلاب فعالیت داشته‌اند. آنها هم تهیه‌کنندگان خوبی بوده‌اند و تا حالا کارشان را بسیار خوب انجام داده‌اند. آیا شأن این تهیه‌کنندگان با تهیه‌کنندگانی که یکی، دوسال است تهیه‌کننده شده‌اند یکی است؟ باید خطاب به رئیس‌جمهور بگویم آقای رئیس‌جمهور در وزارت ارشاد شما از تهیه‌کنندگان قدیمی گرفته تا تهیه‌کنندگان جدید، همه با یک چوب رانده می‌شوند. درصورتی‌که آقای ایوبی و جنتی فقط دو سال است که به سینما آمده‌اند؛ اما همه این تهیه‌کنندگان قدیمی در طول عمر نظام جمهوری اسلامی با سینما در ارتباط بوده‌اند. آیا این تهیه‌کنندگان قدیمی همان‌قدر باید نظارت شوند که یک تهیه کننده‌ای که تازه وارد این کار شده است! آن هم بعضا با رابطه! پس سرمایه تجربه کجا می‌رود؟ آیا سرمایه مادی و معنوی را باید ارج بگذارند یا نه؟ الان تهیه‌کننده‌ای که سال‌ها فعالیت کرده با تهیه‌کننده‌ای که فقط یک ‌سال است وارد این عرصه شده است، هیچ فرقی ندارد. چرا؟ هر دو باید همان مراحل ممیزی را بگذرانند! این ندیدن شأن آدم‌ها در سینما و احترام‌نگذاشتن به سال‌ها تجربه و کار آدم‌ها، از کجا آب می‌خورد؟
آقای ایوبی هر وقت سخنرانی می‌کنند شعر از مولانا می‌خوانند. خب شعرخواندن از مولانا چه فایده‌ای برای سینمای ایران دارد؟ اگر مولاناست پس باید درجه شناخت او از آدمی و خدا در سینمای ما پرتو بیفکند! من از ایشان می‌پرسم! پرتو مولانا در سینمای ما کجاست! به شکل عینی نشان دهید!
وقتی سینمای ایران در جشنواره‌ای خارجی حضور پیدا می‌کند، چند هزار کلمه مثبت راجع به سینمای ایران نوشته می‌شود؟ چند هزار کلمه مثبت در برابر سینمای آمریکا به نفع سینمای ایران نوشته می‌شود؟ به نظرم این همان جلوه شعور عرفانی است که خیلی مهم است. چرا این چیزها را کسی نمی‌بیند. آقای کیارستمی با موفقیت‌هایش در جشنواره‌های بین‌المللی جزء پرچم‌داران مقاومت در برابر سینمای آمریکاست و جزء خط مقدم جبهه است. آقایان ایوبی و جنتی هم آمدند گفتند ما هم فیلم فاخر خواهیم ساخت. برای چه می‌خواهید فیلم فاخر بسازید؟ فیلم فاخر سینمای ایران را نابود می‌کند. دو چیز به سینمای ایران به ‌شدت ضربه می‌زند؛ یکی تله‌فیلم‌ها و فیلم‌های تلویزیونی و یکی هم فیلم‌های فاخر که هر دو با سرمایه دولتی حمایت می‌شوند! ز یک طرف فیلم‌های ارزان‌قیمت و تله‌فیلم درست می‌کنند برای اینکه سینمای خصوصی از فرط ارزانی نتواند با آن برابری کند. از یک طرف فیلم فاخر می‌سازند که سرمایه خصوصی از فرط گرانی نتواند با آنها برابری کند و در ضمن به سرمایه بخش خصوصی اجازه فعالیت نمی‌دهند. در ظاهر از بخش خصوصی استقبال می‌کنند! اما با ممیزی‌های گوناگون او را پس می‌زنند! آقایان! سینمای دولتی در همه کشورهای جهان بارها شکست خورده است. همسایه شمالی ما بزرگ‌ترین و پرقدرت‌ترین سینمای دولتی را داشت، ولی بالاخره شکست خورد؛ حالا ما می‌خواهیم جا پای آنها بگذاریم.؟
بالاخره نظرتان را درباره وضعیت اکران فیلم «صد سال به این سال‌ها» نگفتید… .
همین فیلم «صدسال به این سال‌ها» که حدود هفت سال از ساخت آن گذشته است، اگر اکران شود قطعا مردم از آن استقبال بسیار خوبی خواهند کرد. فیلم پروانه نمایش هم دارد، ولی اکران نمی‌شود. چرا نمی‌شود؟ کسی نمی‌داند.
درباره فیلم «گزارش یک جشن» هم چنین نظری دارید؟
آن را هم که خریدند و انداختند در انبار… .
… موضوع مهم دیگری که حتما باید به آن اشاره کنم موضوع ایجاد مدرسه ملی سینماست. آقای ایوبی می‌خواهد مدرسه ملی سینما ایجاد کند. آقای تاجیک شما می‌دانید مدرسه ملی سینما چیست؟ مگر ما در ایران مدرسه سینمایی کم داریم که قرار است یکی دیگر اضافه شود؟ ما چند تا مدرسه سینمایی در ایران داریم؟
شاید فکر کرده‌اند این مراکز تأثیرهای لازم را ندارند… .
خوب کمک کنند تا تأثیرهای لازم را داشته باشند. آیا پژوهش و آسیب‌شناسی کرده‌اند که ضعف آنها چیست؟ و چرا نتوانسته‌اند خوب آموزش بدهند؟ بدون اینکه درباره سطح آموزشی مدرسه‌های ملی و دولتی سینما پژوهشی کرده باشند! فقط می‌خواهند یک مدرسه جدید ایجاد کنند. به چه حقی می‌خواهند از بودجه بیت‌المال مدر سه ملی سینما را ایجاد کنند؟ که چه بشود؟ من که بازیگرم هدف این مدرسه ملی سینما را نمی‌دانم شما که روزنامه‌نگارید نمی‌دانید، پس چه کسی می‌داند؟ می‌دانم آقای ایوبی با افرادی از داخل سینمای ایران مشورت کرده و تعدادی از آنها به او گفته‌اند این کار را نکنید. چون فایده‌ای ندارد، ولی آقای ایوبی همچنان دارد ادامه می‌دهد! درست مثل ماجرای سازمان سینمایی. آقای ایوبی باید بیاید دقیقا توضیح دهد که مدرسه ملی سینما برای چه ایجاد شده است؟ از من دعوت کردند که بروم آنجا و نظرهای کمکی بدهم، من اصلا با جبهه‌گیری نرفتم. من اصلا نسبت به هیچ موضوعی جبهه‌گیری ندارم، مگر اینکه خلافش ثابت شود. آنها گفتند ما در وهله اول می‌خواهیم وُرکشاپ‌هایی برای صنوف مختلف سینما بگذاریم که سطح دانش آنها بالا برود و از استادهایی استفاده کنیم که خارج از کشور هستند و در سطح جهانی کار می‌کنند که بیایند به صنوف آموزش بدهند تا سینمای ما با سینمای جهان وارد تعامل شود. حرف بسیار خوبی است؛ اما فقط در ظاهر. من گفتم این کار که وظیفه خانه سینماست و وظیفه مدرسه عالی سینما نیست، چه لزومی دارد مدرسه عالی سینما به وجود بیاید، که چنین کاری را انجام دهد؟ خانه سینما هست. به آنجا کمک کنید و این ورک‌شاپ‌ها را راه بیندازید! چرا باید یک تشکیلات موازی ایجاد کنیم؟ تشکیلاتی که کارش خوردن وقت و هزینه‌کردن بودجه کشور است. بهتر است اول پژوهش شود!
ممکن است برای تأسیس مدرسه ملی سینما با افراد زیادی مشورت کرده باشند… .
مشورت بله ولی مشورت با پژوهش فرق دارد…  پژوهش یک علم است؛ یعنی سیر تا پیاز مدارس سینمایی را می‌ریزند روی میز و متخصصان این حوزه را دعوت می‌کنند. چارت‌های آموزشی را مشاهده می‌کنند، تحقیقات میدانی و اسنادی می‌کنند. اینکه فقط با برخی افراد مشورت کرده‌اند که اسمش پژوهش نیست. الان این سؤال مطرح است که پژوهشکده سینمای ایران کجاست؟ آیا سینمای ایران به پژوهش احتیاج دارد یا نه؟ نمی‌توانیم بگوییم احتیاج ندارد. امروز در جهان همه‌چیز براساس پژوهش پیش می‌رود! عجیب است که ما پژوهشکده نداریم! پژوهشکده موسیقی و تئاتر ایران کجاست؟ من به دوستان گفتم به جای مدرسه ملی سینما، پژوهشکده سینمای ایران را تأسیس کنید که جزء وظایف ملی شما هم است. سالیان سال است می‌گویند ضعف سینمای ایران در فیلم‌نامه است. برخلاف آنکه گفته می‌شود ما در زمینه فیلم‌نامه مشکل داریم، به نظرم ما بهترین فیلم‌نامه‌نویسان را داریم؛ ولی فیلم‌نامه‌های آنان در شوراهای مختلف نابود می‌شود…؛ اما کسی حق ندارد درباره این شوراها حرف بزند. در این شوراها چه کسانی هستند؟ پژوهشکده سینمای ایران باید به این مسائل بپردازد. سینمای ایران بعضی مواقع فروش می‌کند، بعضی مواقع فروش نمی‌کند، چرا این‌گونه است؟ پژوهشکده سینمای ایران باید به این موضوعات بپردازد. چرا یک کارگردان سینمای ایران در یک سال فیلم درجه یک می‌سازد و بعد دیگر نمی‌تواند فیلم خوب بسازد؟ در مدرسه ملی سینما و سازمان سینمایی به این سؤالات جواب داده نمی‌شود. درباره مدرسه عالی سینما، از میان افرادی که به آقای ایوبی مشاوره داده‌اند، چه کسانی گفته‌اند مدرسه ملی سینما خوب است و چه کسانی گفته‌اند مدرسه ملی بد است! چرا این بحث‌ها علنی نمی‌شوند؟ من از مدت‌ها قبل می‌خواستم انتقاداتم را مطرح کنم، ولی می‌ترسیدم کسانی سوءاستفاده کنند و انتقاداتم را گذاشتم برای بعد از توافق هسته‌ای. الان هم که توافق انجام شده است. کارنامه دولت در زمینه وعده‌هایی که آقای روحانی داده، کارنامه خوبی است. تورم پایین آمده است و دارد مهار می‌شود. تعامل با کشورهای جهان در حال افزایش است. صلح‌طلبی جایگزین افراطی‌گری و جنگ‌طلبی شده است. الان با سیاست‌های دولت، حتی افراطی‌گری در دنیا منزوی شده و در گوشه دیوار قرار گرفته و تضعیف شده است. اینها را باید دید و تشکر هم باید کرد و حتی باید گفت دمش گرم! ولی آقای روحانی پس وضعیت فرهنگ و هنر چه می‌شود؟ آقای روحانی شما به فرهنگ و هنر توجه ندارید. هنر ذاتش اعتدال است. هنر یعنی اعتدال. هنر قلوب را تسخیر می‌کند. هنر می‌تواند جهان را معتدل کند. پس چرا دولت اعتدال به هنر توجهی نمی‌کند؟
فارغ از اینکه انتقاداتی به مدیران سینمایی وارد است، به‌نظر می‌رسد کلا سینما و هنر ایران زیر ضربه است… و دلواپسان مرتب فشار می‌آورند… مثلا از یک طرف کنسرت‌های زیادی لغو می‌شود و از طرف دیگر، به شبکه مستند برای پخش مستند چنارستان خیلی فشار می‌آید یا حتی وضعیت برنامه هفت خیلی مشخص نیست… .
خیلی خوب است اینهایی که شما می‌گویید، حمله می‌کنند. برای اینکه در مسئله‌ای نظراتشان را می‌گویند ولی این دوستان یعنی مدیران سینمایی مگر قدرت دولتی ندارند؟ بایستند و استدلال کنند. چرا عقب می‌نشینند؟ باید شرایطی باشد که همه نظراتشان را بگویند و دولت هم باید بتواند از خودش دفاع کند. وقتی دولت می‌گوید باید کنسرت باشد باید کنسرت برگزار و بعد سمیناری برگزار شود و مخالفان نظراتشان را بگویند.
مثلا در قضیه پخش مستند چنارستان از شبکه مستند، دلواپسان بسیار به نمایش این فیلم اعتراض کردند ولی مدیر شبکه مستند به این اعتراض‌ها توجهی نکرد و حتی این مستند دوبار پخش شد، بعد هم دیگر دلواپسان اعتراضی نکردند… .
بله، اعتراض‌ها خوابید و معلوم هم نشد اعتراض‌ها سر چه‌چیزی هست؟ البته معلوم بود ولی از یک‌سوی دیگر اصلا معلوم نشد! مسئولان باید با دلایل روشنی درباره اقدامات خود سخن بگویند، مثلا برنامه هفت را تعطیل می‌کنند بدون اینکه دلیلی برای تعطیلی آن بیاورند. بعد هم شایعه می‌شود چون برنامه هفت با خانم بنی‌اعتماد صحبت کرده، تعطیل شده است. اگر دلیلش این است، خب بگویند… برنامه‌ای که به سینمای ایران می‌پرداخته، به همین سادگی تعطیل می‌کنید؟ برای چه این کار را می‌کنید؟ به چه حقی؟ مگر تلویزیون شبکه خصوصی شماست؟ باید با حساب‌وکتاب و با دلیل بیایند علت تعطیلی برنامه هفت را بگویند. مثلا آقای ایوبی به‌گونه‌ای رفتار می‌کند که خیلی سروصدا نشود و همه‌چیز آرام باشد. سروصدا نشود! آقای ایوبی می‌تواند این پست را قبول نکند. وقتی قبول می‌کنید باید کار انجام دهید.
شاید ترجیح می‌دهند چهار تا فیلم اکران نشود ولی آرامش در سینما برقرار باشد… .
خب، این آرامش به چه دردی می‌خورد؟
شما در اکران خصوصی فیلم «پاداش» کمال تبریزی حضور داشتید… آیا نسخه اصلی این فیلم را قبلا دیده بودید؟
من اصل فیلم پاداش را دیده‌ام. با تماشای این فیلم آدم از خنده روده‌بر می‌شود. ولی سروته این فیلم را کلی زده‌ و کلی سانسور کرده‌اند. من نمی‌دانم مسئولان چرا چنین نسخه بی‌سروتهی را اکران کرده‌اند بعد هم احتمالا افتخار می‌کنند این فیلم را نشان داده‌اند! با چه وضعیتی نشان داده‌اند؟ با وضعیت بدی نشان داده‌اند و خودشان هم می‌دانند! من همان اوایل که آقای تبریزی فیلم را ساختند و مونتاژ شد فیلم را دیدم. من هنوز هم آن نسخه اصلی فیلم را دوست دارم. کدام یک از موضوعاتی که در «پاداش» به آن پرداخته می‌شد، وجود ندارد؟ ما راجع‌به ریا و دروغگویی حق نداریم حرف بزنیم؟ من وقتی نسخه سانسورشده و بی‌سروته فیلم پاداش را دیدم، دلم خیلی سوخت.
دلتان برای که سوخت؟
دلم برای فیلم، برای کمال تبریزی، برای بازیگران و سایر عواملش سوخت! یک چیز دست‌وپاشکسته‌ای نشان دادند، اینکه آن فیلم نیست. حال آدم بد می‌شود. حالا افتخارشان این است که این فیلم را نشان داده‌اند. آیا این نوع نشان‌دادن، افتخارکردن دارد؟
همین نسخه فعلی را هم آقای تبریزی مصاحبه کرده‌اند که وزارت ارشادی‌ها نگران بودند سر نمایشش اتفاقی بیفتد… .
خب بشود! چطور فقط عده‌ای حق دارند سروصدا درست کنند و بقیه حق ندارند.

 




پرسش یک رسانه دولتی: آیا روی آنتن رفتن شجریان، قرار است پاتکی به هشدار ایوبی باشد؟

سینماژورنال: در حالی دو شب قبل به ناگاه تصویر محمدرضا شجریان از بخش خبری “20.3” روی آنتن رفت(اینجا را بخوانید) که بسیاری گمان می کردند حالا حالاها شجریان را در رسانه ملی نمی بینند.

به گزارش سینماژورنال این اتفاق که به بهانه بستری شدن این خواننده در بیمارستان صورت گرفت زمینه ای شده است برای نگارش یادداشتی به قلم محمدصادق شایسته در روزنامه “شهروند” که از جمله رسانه های دولتی محسوب می شود.

در این یادداشت با کنار هم قرار دادن ماجرای انتقاد حجت ا.. ایوبی از این بخش خبری و سپس روی آنتن رفتن شجریان از این بخش، پرسشهایی درباره این دو اتفاق طرح شده است.

سینماژورنال متن کامل این یادداشت را ارائه می دهد.

یک بام و دقیقا چند هوا؟!

کمتر از یک هفته پیش بود که حجت‌الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی در اقدامی بی‌سابقه دو بار بی‌پرده بر بخش خبری همیشه حاشیه‌ساز ٢٠:٣٠ تاخت. آن هم به دلیل اطلاع‌رسانی نادرست و مغرضانه درخصوص حذف نام «فجر» و نامگذاری بخش بین‌الملل جشنواره فجر به «جشنواره بین‌الملل ایران».
در اولین اقدام نامه‌ای سرگشاده به محمد سرافراز نوشت و در آن هشدار داد که این گونه اتفاقات اعتماد مردم به رسانه ملی را از بین می‌برد و در اقدام دوم با روایت برخوردش با خبرنگار ٢٠:٣٠ و سوءاستفاده این بخش خبری از فرصتی که برای اصلاح اشتباه قبلی‌شان در اختیار آنها قرار داده بود سخن گفت و این‌بار مردم را خطاب قرار داد و گفت به دوربین ٢٠:٣٠ اعتماد نکنند. این دو برخورد رئیس سازمان سینمایی به اندازه‌ای تند و تیز بود که اگر ذره‌ای حق با ایوبی نبود بی‌شک او آماج انتقادات تند و تیز رسانه ملی قرار می‌گرفت با این حال سکوت عجیب این بخش خبری و کل مدیران صداوسیما درخصوص صحبت‌های ایوبی صدق گفتار ایوبی را ثابت کرد.

اتفاق عجیب و منحصربفرد
اما اتفاق عجیب و منحصر به فردی که یکشنبه شب در این بخش خبری رخ داد همه را غافلگیر کرد. از ٥‌سال پیش محمدرضا شجریان از طرف صداوسیما در بایکوت کامل خبری است و حتی مدیران این سازمان حاضر نشده‌اند در ٥‌سال اخیر «ربنا»ی ماندگار او را در شب‌های ماه رمضان پخش کنند و از طرفی طبق شنیده‌ها برنامه «دستان» تنها برنامه تخصصی موسیقی اصیل ایرانی هم به علت حمایت مجری برنامه‌اش از شجریان تعطیل شده. در چنین وضعیتی ناگهان ٢٠:٣٠ خبر بستری شدن محمدرضا شجریان در بیمارستان را منعکس می‌کند.

چهار بار از لفظ استاد استفاده شد
این اتفاق از آن جهت تعجب‌آور است که در متنی که مجری ٢٠:٣٠ در این خصوص خواند چهار بار از لفظ استاد و یک بار از ترکیب «استاد آواز ایران»  استفاده شد. بی‌شک آنها که اخبار را پیگیری می‌کنند به خوبی به خاطر دارند که در سال‌های اخیر هنرمندانی که سیاست‌های تلویزیون چندان با فعالیت آنها همخوانی نداشته مورد آماج بدترین تفسیرها و برخوردها از طریق همین بخش خبری قرار گرفته‌اند. رخشان بنی‌اعتماد و کیانوش عیاری بارزترین نمونه‌های این برخوردهای مغرضانه ٢٠:٣٠ هستند. حالا چه شده که خبر بستری شدن محمدرضا شجریان در بیمارستان آن هم با چنین ادبیاتی که درخصوص هیچ‌کدام از هنرمندان هم‌رده و همفکر شجریان به کار برده نشده تنها در بخش خبری ٢٠:٣٠ پخش می‌شود؟

هنوز مجوز کنسرت نمی دهند
درحالی‌که شجریان هنوز هم مجوز ندارد که در ایران کنسرت برگزار کند و برخی رسانه‌های همسو با صداوسیما حتی مریضی او را هم دغل‌بازی خوانده‌اند این‌که تلویزیون آن هم در حاشیه‌سازترین بخش خبری‌اش اقدام به خبررسانی درخصوص بیماری شجریان می‌کند جای سوال
فراوان دارد.

سوال مهم اینجاست…
قطعا رویکرد صداوسیما درخصوص چهره‌های مغضوبش با بستری شدن شخص در بیمارستان تغییر نمی‌کند. که اگر قرار بود رویکردهای تلویزیون این‌قدر احساساتی‌گونه عوض شود، الان نصف هنرمندان قهر کرده از تلویزیون در این رسانه مشغول فعالیت بودند. سوال مهم هم دقیقا این‌جاست که آیا پخش این خبر از ٢٠:٣٠ که حتی سابقه انتقاد به خبرسازی‌های آن به دولتمردان و شخصیت‌های اجتماعی و سیاسی هم رسیده است ربطی به افشاگری‌های یک هفته گذشته سازمان سینمایی دارد؟

حرکتی موقت برای نشان دادن حسن نیت یا پاتکی به هشدار ایوبی؟

آیا خبر بستری شدن یکی از ممنوع‌الکار‌ترین چهره‌های چند‌سال اخیر عرصه فرهنگ‌وهنر حرکت موقتی از سوی ٢٠:٣٠ برای نشان دادن حسن‌نیت خود است؟ آیا این یک نوع فرار از واقعیت برای توجیه تمام برخوردهای قبلی‌شان است؟ آیا این اتفاق قرار است پاتکی به هشدار ایوبی باشد؟ و آیا این گاف بزرگی بوده و همین الان مسببان آن در سکوت خبری درحال مواخذه شدن هستند؟ دلیل این اتفاق {واقعا} بی‌سابقه و شگفت‌انگیز هرچه باشد نمی‌توان این مسأله را فراموش کرد که تلویزیون و به‌خصوص ٢٠:٣٠ خیلی بیشتر از اینها به جامعه فرهنگ و هنر بدهکارند.




اعتراف عجیب و دیرهنگام رئیس سازمان سینمایی: دو قوه مهم کشور “عصبانی نیستم!” درمیشیان را توقیف کردند!

سینماژورنال: دو سال از توقیف فیلم سینمایی «عصبانی نیستم!» به کارگردانی و تهیه کنندگی رضا درمیشیان توسط دولت تدبیر و امید می گذرد. فیلمی که پروانه نمایش آن در همین دولت صادر شده است ولی عقب نشینی دولت در برابر گروه های افراطی مانع نمایش «عصبانی نیستم!» شده است.

به گزارش سینماژورنال در آستانه هفته دولت و دومین سال ریاست حجت ا.. ایوبی بر سازمان سینمایی، ایوبی در پاسخ به سوال روزنامه “اعتماد” که شما پشت فيلم «قصه‌ها» ايستاده‌ايد ولي پشت فيلم‌هاي ديگری همچون فیلم «آشغال‌هاي دوست داشتني» و «عصباني نيستم!» مثل فیلم «قصه ها» ایستادگی نکردید، توقیف «عصبانی نیستم!» را فارغ از اختیارات قانونی اش دانست!

ایوبی گفت: « بعضي از اين فيلم‌ها مثل “من عصباني نيستم” از دو قوه مهم كشور مجوز لغو اكران صادر شد. بنابراين مساله آن فيلم‌ها از حوزه اقتدار ارشاد خارج است.»

سازمان سینمایی بیش از این بارها وعده داده بود که هيچ مانعى بر سر نمايش «عصبانی نیستم!» نيست و این فیلم مستقل سینمای ایران به نمایش درخواهد آمد.

داستان بیکاری یک دانشجوی اخراجی
«عصبانی نیستم!» که برنده چندین جایزه بین المللی و جوایز متعدد منتقدان سینمایی است ، داستان نوید ، دانشجوی ستاره‌دار و اخراجی است که برای پیدا کردن شغل و فراهم آوردن حداقل شرایط زندگی در رویارویی با بی‌اخلاقی‌های جامعه با خود تمرین می‌کند تا «عصبانی» نباشد و در تلاش است تا دختر مورد علاقه‌اش «ستاره» را از دست ندهد…

تنها نمایش «عصبانی نیستم!» مربوط به سی و دومین جشنواره فیلم فجر است که فیلم با 15 دقیقه سانسور به نمایش در آمد و با استقبال مردم و منتقدان روبرو شد هر چند که عصبانیت برخی رسانه های افراطی را در پی داشت!

تغییر برنامه نمایش فیلم در کاخ جشنواره و عدم برگزاری نشست نقد و بررسی
مسئولان جشنواره سی و یکم فيلم فجر ابتدا جلوی نمایش سانس های فوق العاده فیلم و نمایش شهرستان هایش را گرفتندو ترس از واکنشها سبب ساز آن شد که حتی برنامه نمایش این فیلم در کاخ جشنواره نیز در آخرین دقایق جابجا شود و فیلم در آخرین روز نمایش فیلمها در کاخ جشنواره به جای “طبقه حساس” کمال تبریزی روی پرده برود. از آن سو در اقدامی عجیب اجازه برگزاری نشست نقد و بررسی هم به فیلم داده نشد.
تهدید دوباره برخی افراطیون، منجر به حذف جوایز این فیلم از جشنواره شد و درمیشیان مجبور به انصراف از دریافت جوایز فیلم شد و حتی به آرای مردمی این فیلم که  جزو فیلمهای پرفروش بود بود در محاسبه انتخاب فیلم مردمی توجهی نشد.

قریبیان ماجرا را فاش کرد
این ماجرا فردای اختتامیه جشنواره از زبان داوران و با مصاحبه فرامرز قریبان افشا شد و مشخص شد جوایز فیلم “عصبانی نیستم!” جابجا و حذف شده است. بخصوص جایزه نوید محمدزاده بازیگر نقش اصلی فیلم که به رضا عطاران داده شد و عطاران فردای اختتامیه خود اعلام کرد که جایزه متعلق به نوید محمدزاده است.

با این حال چند ماه بعد از جشنواره، قرارداد نمایش عمومی «عصبانی نیستم!» با بیست دقیقه سانسور دیگر در شورای صنفی نمایش ثبت شد تا فیلم به نمایش عمومی دربیاید. اما انتقاد برخی نمایندگان مجلس سبب ساز آن شد که سازمان سینمایی خیلی زود از اکران این فیلم عقب نشینی کرده و شورای صنفی نمایش هم “مستانه” حسین فرحبخش را جایگزین آن کرد.

توقیفی که حاصل توافق بود؟!
در روزهای ملتهب پیش از توقیف “عصبانی نیستم!” برخی از چهره های مطرح ایران از کارگردانان تا بازیگران از مدیران سینمایی خواستند پای پروانه نمایش این فیلم بایستد اما برخلاف مجوز رسمی که ارشاد برای اکران این فیلم صادر کرده بود در نهایت انتقاد نمایندگان مجلس و تهدید آنها به استیضاح وزیر ارشاد نتیجه داد و فیلم توقیف شد. همان زمان رئیس کمیسون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در مصاحبه ای رسمی اعلام کرد توقیف این فیلم توافق مجلس و دولت است و “عصبانی نیستم!” هیچ گاه در ایران به نمایش در نخواهد آمد.

وضعیت نامعلوم “لانتوری”

درمیشیان پس از فیلم سینمایی «عصبانی نیستم!» امسال فیلم دیگری را با نام «لانتوری» کلید زد که آن فیلم هم به دلیل عدم همکاری نهادهای دولتی فیلمبرداری آن متوقف است.




اتحادیه ویدیورسانه خطاب به رییس سازمان سینمایی: زیرمجموعه جنابعالی باعث چنددستگی صنف ویدیورسانه شده/حمایت از جریان موازی در شبکه خانگی ادامه راهی است که سکانداران پیشین سینما پیمودند…

سینماژورنال: اتحادیه شرکتهای ویدئو رسانه (سینمای خانگی) ایران در نامه سرگشاده ای خطاب به حجت ا.. ایوبی رییس سازمان سینمایی اعتراض خود را نسبت به عدم تحقق وعده ها، وضعیت نابسامان شبکه نمایش خانگی ، مبارزه با قاچاق و تکثیر غیر قانونی فیلم ها و همچنین اجرای برخی سیاستها و عملکردهایی که وضعیت شبکه را به بحرانی ترین شکل ممکن رسانده اعلام کرد.

به گزارش سینماژورنال متن کامل این نامه سرگشاده به شرح زیر است:

جناب آقای دکتر ایوبی

ریاست محترم سازمان سینمایی کشور

با سلام

در آخرین دیداری که در واپسین روزهای سال 93 در خدمتتان بودیم ناخرسندی خود را از پیگیری مطالبات اتحادیه ویدئو رسانه ایران از طریق رسانه ای شدن مشکلاتی که ناشی از عدم تحقق وعده ها و برنامه های شما و تیم همراهتان توسط دست اندرکاران بخش های مختلف سینما بوده است ابراز فرمودید اما نامه سرگشاده اخیرتان به ریاست محترم سازمان صدا و سیما ثابت کرد که جنابعالی نیز تغییر رویه داده و پیگیری مطالبات را از طریق رسانه ها، بیشتر می پسندید امیدواریم گفتار پيامبر گرامی اسلام (ص) در باره فردی که در یک کشتی محل نشستن خود را سوراخ مي‌کرد فراموش نکرده باشید. درآن مثال زيبا، سکوت هر کدام از کشتي نشينان و عدم تذکر و اقدام عملي در قبال فرد تخريب گر، نابودي و هلاکت همه آنان را به دنبال داشت.

اینک پس از شش ماه از آخرین نشست اعضای هیات مدیره اتحادیه ویدئو رسانه ایران و به دلیل عدم تمام وعده ها و قول هایی که در جلسه 17 اسفند ماه 93 برای توجه بیشتر به صنف نمایش خانگی دادید و هیچیک نیز نه تنها رنگ واقعیت نگرفت و وضعیت نابسامان ناشی از سیاستهای نادرست سازمان سینمایی را به سامان نکرد بلکه در برخی موارد نیز با تدبیر زیر مجموعه تان  اتفاقات و عملکردهایی خلاف آنچه که شما به ظاهرا بدانها اعتقاد داشتید رخ داد.

جناب آقای ایوبی، اگر در این مدت سکوت کردیم و زبان به انتقاد و تذکر نگشودیم فقط و فقط احترام به کلام شما و صبوری خودمان بود اما بيش از دوسال است كه زير مجموعه جنابعالي نه تنها به توصيه هايي كه در جلسات باهيات مديره اتحاديه به ایشان داشته اید هیچگونه توجهی نکرده اند بلكه عملا باعث تفرقه و چنددستگي صنف شده اند.به راستی دلیل این نوع عملکرد که در جلسات حضوری قول و قراری گذاشته می شود و در عمل به شیوه معکوسی رفتار  می شود چیست؟ آیا اینگونه عملکرد با هماهنگی و چراغ سبز شما صورت می گیرد یا ریشه در جای دیگری دارد؟

با کمال تاسف باید به اطلاعتان برسانیم آنچه تاکنون حاصل تلاش زير مجموعه شما بوده است سوراخ کردن کشتی ای است که وصفش در ابتدا رفت و عدم تذکرات، پیگیری و برخورد قاطعانه شما با این عمل هدفمند (و یا احتمالا فکر نشده) ، نابودی شبکه نمایش خانگی است. نابودی ای که در آینده بسیار نزدیک عوارض نامطلوبش بابيكاري هزاران نفر و از دست رفتن يكي از اصلی ترین و کمک رسان ترین جايگاههاي اقتصادی سينما که نقش مهمی در سالیان دور در شادابی و نشاط تولید و نمایش در سینمای کشور و توسعه این صنعت داشت بر همه نمايان خواهد شد .

جناب آقای ایوبی به نظر می رسد که تصمیم اخیر سازمان سینمایی مبنی بر حمایت از جریان موازی در شبکه نمایش خانگی ادامه راهی است که سکانداران پیشین سینما پیموده و تلاش کردند تا با ایجاد چندین صنف موازی به اهدافی دست یابند که مطلوب نظر ایشان بود و متاسفانه نتیجه همان شد که دانیم و دانید و اینک بسیار متاسفیم که پس از گذشت دو سال از حضورتان بر مسند ریاست سازمان سینمایی سیاست چند پاره کردن صنوف سینمایی اینبار از شبکه نمایش خانگی کشور کلید خورده است.

اما در اينجا براي روشن شدن مطلب برخي از كاستي هاي زير مجموعتان را جهت اطلاع جنابعالی بیان می کنیم

١) عدم توجه لازم و کافی به دهها نامه و طرح هاي توسعه که با هدف رونق بازار نمایش خانگی و کمک به اقتصاد نیمه جان سینمای ایران كه توسط تنها تشكل رسمي نمایش خانگی به جنابعالی و مدیران مرتبط و مشاورانتان منتقل شد و متاسفانه به هیچیک از آنها تا امروز وقعی نهاده نشده است.

٢)بکار گیری سیاست هايي كه باعث شکاف در وحدت رویه صنف شده است همچون  تشویق برخی افراد به تشکیل فراکسیون، کانون  و امثالهم، ترغیب برخی موسسات به روی گردانی از قوانین صنفی و مقاومت در زمینه الزام نصب هولوگرام صنفی بر روی محصولات

٣) اهداء و واگذاري برخي فيلم هاي  حمایتی ميجر به بعضی موسسات بدون رعایت هیچگونه ضابطه مشخصی که متاسفانه در قالب تفاهم نامه ای در سربرگ رسمی سازمان سینمایی و حتی سوء استفاده از نام و اعتبار اتحاديه براي توجیه این عمل صورت گرفته است.

٤) بي توجهي صرف به  اجرای تعهداتتان در قبال الزام خريد فيلم ايراني که سبب وارد آمدن خسارات سنگین مادی و اعتباری برای بخش اعظم موسسات ویدئو رسانه کشور شد كه البته پيگيري اين مطالبات برعهده ما باقی مانده است.

٥) اصرار در جاري بودن يك دستورالعمل قديمي مربوط به بیش از دو دهه قبل در زمینه الزام خرید رایت عناوین خارجی آن هم برخلاف قانون، نظر مقام معظم رهبری و عدم عضویت کشورمان در کنوانسیون های جهانی مربوط به حق مالکیت و در مقابل، اجرای آسانترین گزينه و سلب مسئوليت ازخود برای تغییر و به روز سازی دستور العمل مذکور و کمک به حل مشکلات كه نتيجه آن نیز از خروج اجباری ميليون ها دلار سرمایه از کشور، تضعيف موسسات ويديورسانه وگسترش فعالیت و فربه ترشدن مافياي قاچاق بود.

٦)اتخاذ تصمیمات و سیاستهایی كه در نهایت به تقويت شدن شبكه فساد و غير فرهنگي انجامید و عدم برخورد قاطعانه با متخلفان تابلو دار در این زمینه كه نتيجه اش تكثير و توزيع فراوان محصولات فرهنگي بدون مميزي ارشاد از كانال های گوناگون غیر رسمی شد و روز به روز نیز بر دامنه و تعداد آن افزوده می شود.

٧) انجام برنامه های نمایشی صرف و بدون ریشه و مانورهای تبلیغاتی رسانه ای، ظاهرا و به اصطلاح  در حمايت و صيانت محصولات نمایش خانگی اما در باطن بدون توجه به موسسات ویدئو رسانه ای كه مالباختگان اصلی ماجرای قاچاق و تکثیر غیر مجاز بودند و عدم رسیدگی به مشکلات انبوه ایشان.

٨)كوتاهي در اجرای اصل ٤٤ قانون اساسی با وجود تاکیدات مکرر ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران، ریاست محترم مجلس شورای اسلامی و حتی وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی و حرکت و فعالیت در جهت عکس آن و سلب و        باز پس گیری تمامي وظايف غير دولتي و غير حاكميتي از اتحادیه ویدئو رسانه  براي  افزايش قدرت زير مجموعتان (كه معلوم نيست با چه نيت و اهدفي انجام شده).

٩)  واگذاري مساله مهم vod به افرادی كه با شکل خاص  موفق به دریافت مجوز شده و ناديده گرفتن حق موسسات و شركتهاي پخش و فروشگاهها و نمایندگان توزيع كه سالها عمر خود را در اين راه صرف کرده اند و با نادیده گرفتن ایشان توسط سیستم سیاستگذاری و عملیاتی سازمان سینمایی،افراد یاد شده در آینده و با فراگیر شدن تکنولوژی مذکور عملا در این بازار هیچکاره خواهند بود.

جناب آقای ایوبی،امید داریم که انتشار این نامه زمینه غضب شما و مدیران زیر مجموعه تان را فراهم نسازد.زیرا در روایت داریم که ریشه ی اصلی غضب، همانا تکبر،غرور و تحقیر دیگران است. از حضرت عیسی (ع) پرسیده شد: عامل غضب و خشم چیست؟ فرمود: « تکبر و خودبزرگ بینی و کوچک شمردن مردم» و انشا الله که شما و مدیران موصوف چنین نباشید

بنابر این بار دیگر به شما متذکر می شویم كه نتيجه تمام عملكردهاي ناصحيح زيرمجموعتان به پای شما نوشته خواهد شد و جنابعالی در برابر همه اين اتفاقات مسئول خواهيد بود و عملکردتان در تاریخ سینمای ایران باقی خواهد ماند. در پایان توصیه میکنیم فقط یکبارشخصا و با دقت واقعيت ها را ببينيد و به مقابله با کج رفتاری ها بپردازید باشد که نام نیکی از شما در دفتر تاریخ سینمای ایران برجا بماند




پیش‌بینی سینماژورنال به حقیقت پیوست: انتقاد سریالی رسانه‌های جبهه فرهنگی انقلاب از تغییر نام بین‌الملل فجر به “جشنواره بین‌المللی ایران”/یک سوال: نظر حاتمی‌کیا درباره این تغییر نام چیست؟/یک پیش‌بینی: آیا نام جشنواره در نهایت به “جشنواره فیلم تهران” بدل خواهد شد؟

سینماژورنال/حامد مظفری: سه هفته پیش که خبر از انتصاب رضا میرکریمی به عنوان دبیر بخش بین الملل فجر دادیم(اینجا را بخوانید) می شد پیش بینی چنین روزهایی را کرد اما تا اعلام رسمی خبر از سوی سازمان سینمایی منتظر ماندیم.

سه روز قبل که رییس سازمان سینمایی حکم رضا میرکریمی برای دبیری بین الملل فجر را صادر کرد(اینجا را بخوانید) و مدتی بعد از آن نیز از تغییر نام بین الملل فجر به جشنواره فیلم ایران سخن گفت نیز این پیش بینی را کردیم که این اقدام با واکنش فعالان جبهه فرهنگی انقلاب مواجه خواهد شد.(اینجا را بخوانید)

آنجا پیش بینی کردیم که اقدام تازه سازمان سینمایی با مخالفت رسانه ها و کارشناسان و سینماگران وابسته به جبهه فرهنگی انقلاب روبرو شده و آنها از این تغییر نام گلایه خواهند داشت و اتفاقات سه روز اخیر سندی است بر درستی آن اتفاق.

نگاهی به رسانه های منتسب به این جبهه مانند “جوان”، “نسیم”، “فارس”، “سینماپرس” و “مشرق” و موضع گیری آنان نسبت به این اتفاق و امتداد این موضع گیریها تا رسانه ملی، شبکه خبر و بخش خبری “20:30” طی روزهای گذشته، نشان از آن داشت که این گروه از فعالان فرهنگی انتقاد شدید دارند به تصمیم تازه سازمان سینمایی.

آینده از آن کیست؟

اما آینده از آن کیست؟ و در نهایت اتفاقات چگونه پیش خواهد رفت؟

درست ساعاتی بعد از انتقادات دامنه دار جبهه فرهنگی انقلاب و در نهایت روی آنتن رفتن برنامه ای انتقادی از “20:30” کارگردانی که دبیر این جشنواره تازه تأسیس شده، در مطلبی در صفحه اجتماعی به انتقاد از “20:3” پرداخته و یک روز بعد نیز رییس سازمان سینمایی با نگارش نامه ای خطاب به رییس صداوسیما به این بخش خبری اعتراض کرده و آن را سراسر کذب می خواند(اینجا را بخوانید).

رییس سازمان سینمایی در نامه خود بر این تأکید می کند که جشنواره فجر همچنان فجر باقی خواهد ماند و در کشورهای مختلف هم سیمرغهای آن به پرواز درخواهند آمد اما این را نمی گوید که بالاخره کذبی گزارش مذکور از کجا نشأت گرفته! مگر نه اینکه ابتدا بین الملل فجر از بخش ملی جدا شد و حالا هم تغییر نام داده پس دروغ گزارش “20:30” کجاست؟

 آيا وقتي ايوبي مي گويد جشنواره فجر باقي خواهد ماند منظورش جشنواره  داخلي فجر است يا نه برخلاف آنچه قبلاً منتشر شده بود جشنواره  بين المللي فجر( بخش جدا شده از فجر) هم همچنان فجر خواهد بود و ايران نام نخواهد گرفت.
چرا به جاي اينكه روابط عمومي سازمان سينمايي به تكذيب تغيير نام بين الملل فجر آن هم در قبال همه از خبر “٢٠:٣٠ “گرفته تا نماينده عضو كمسيون فرهنگي ، اقدام كند ، ايوبي خود به نامه نگاري به سرافراز دست زده و فقط جواب “٢٠:٣٠” را آنهم در ايهام داده است؟

فارغ از همه اینها، نامه صریح ایوبی به رییس رسانه ملی و واکنش اجتماعی میرکریمی، یک نشانه مهم دارد.

آن نشانه این است که سازمان سینمایی برخلاف رویه پیشین خود در توقیف یا معلق کردن اکران فیلمهای مجوزداری نظیر “عصبانی نیستم”، “خانه پدری”، “خانه دختر” و “رستاخیز” تحت تأثیر فشار رسانه های منتقد، این بار می خواهد در برابر هجمه ها ایستادگی کند.

استفاده از میرکریمی برای عبور از بحران؟

اصلا اینکه شخصیتی مثل رضا میرکریمی که نزد چهره های ارزشی سینمای ایران نیز هواداران خود را دارد برای دبیری جشنواره بین المللی ایران انتخاب می شود یک پلتیک تمام عیار برای عبور از این بحران است.

سازمان سینمایی ابتدا و با حضور دبیر پیشین فجر ،جدایی بخش بین الملل از بخش ملی را به بهانه پررونق برگزار کردن آن کلید زد و سپس و از آنجایی که می دانست تغییر نام بین الملل فجر و تبدیل آن به جشنواره ای دیگر با حضور دبیر پیشین با واکنشهای به مراتب تندتری روبرو خواهد شد از میرکریمی برای این تغییر سود جست.

طبیعی است کمتر کسی است که بتواند انگ شبه‌روشنفکر بودن یا وابستگی به فراماسونرها را به میرکریمی بزند و سازمان سینمایی با حضور میرکریمی راحتتر خواهد توانست منویات خود را در تأسیس جشنواره ای جدید یا تغییر نام بخش بین الملل فجر پیاده کند.

نظر حاتمی‌کیا درباره این تغییر نام چیست؟

اگر در نظرات چند روز اخیر دقت کرده باشید حتما متوجه شده اید که یکی از کلیدواژه های مخالفان تصمیم ایوبی سخنان جنجالی دو سال قبل ابراهیم حاتمی کیا درباره جشنواره فیلم فجر و گلایه های او از بی ربطی نام این جشنواره با آثار موجود در آن بود.

اما خود حاتمی کیا در برابر این اتفاق چه واکنشی نشان خواهد داد؟ آیا او با مخالفان این تغییر نام یا تأسیس جشنواره ای جدید همراه خواهد شد یا بخاطر میرکریمی هم که شده سکوت را ترجیح می دهد.

سابقه ذهنی ما در جریان نقدهای وارده از سوی حاتمی کیا به اسکار فرهادی و سپس دفاعش از “یه حبه قند” میرکریمی و در نهایت حمایت میرکریمی از انتقاد حاتمی کیا، نشان از آن دارد دوستی این دو نفر آن قدر دیرینه هست که حاتمی کیا وارد این تقابل نشود اما این را هم نباید از نظر دور داشت که بالاخره ابراهیم بچه جنگ و دفاع مقدس است و بعضا دیده شده در بزنگاههای حساس سینمایی مهمترین واکنشها را نشان داده است.

آیا نام جشنواره در نهایت به “جشنواره فیلم تهران” بدل خواهد شد؟

فارغ از ورود حاتمی کیا به این تقابل یک سوال اساسی تر هم وجود دارد؛ اغلب رسانه ها چه آنها که موافق تغییر نام جشنواره هستند و چه آنها که مخالف، در یک نقطه مشترکند و آن هم این پرسش که عموم جشنواره های معتبر دنیا را با نام شهرهای محل برگزاری می شناسند و نه کشورهای برگزارکننده؛ چرا نام جشنواره تازه تأسیسی که میرکریمی مدیرش است را جشنواره ایران گذاشته اند و نه تهران؟

پاسخ سینماژورنال به این پرسش یک چیز است؛ واهمه از مقایسه شدن با جشنواره ای به نام تهران که در دوران قبل از انقلاب اسلامی حدودا شش دوره در ایران برگزار می شد.

سوال بعدی اینجاست که آیا نام جشنواره بین المللی ایران برای این جشنواره تازه تأسیس، گذراست یا پایا؟ حدس سینماژورنال آن است که این تغییر نام مرحله بعدی پروسه است! یعنی بعد از آن که تب انتقادات مرتبط با تأسیس جشنواره فروکش کرد آن گاه برای آن که این جشنواره نیز منطبق با روال جهانی جشنواره های معتبر شود نام آن به جشنواره فیلم تهران بدل خواهد شد.




رئیس سازمان سینمایی خطاب به رئیس رسانه ملی: گزارش سراسر کذب و نادرست بخش خبری “بیست و سی” {درباره تغییر نام جشنواره فجر} را تصحیح کنید!

سینماژورنال: حجت الله ایوبی معاون وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی و رئیس سازمان سینمایی در نامه ای به محمد سرافراز رئیس سازمان صدا و سیما از رویکرد بخش خبری “بیست و سی” گلایه کرد.

به گزارش سینماژورنال در متن نامه ایوبی با گلایه از رویکرد این برنامه درباره تغییر و تحولات بین الملل فجر به صراحت از این سخن گفته که اطلاعات این برنامه درباره این تغییر نادرست و سراسر کذب بوده است.

سینماژورنال متن کامل نامه ایوبی به سرافراز را ارائه می دهد:

تشکر از پخش بهتر تیزرهای تلویزیونی

جناب آقای دکترمحمد سرافراز رئیس محترم سازمان صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران؛با سلام و احترام! وظیفه خود می دانم از رویکرد مثبت سازمان صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران در پوشش رویدادهای سینمایی کشور به ویژه پخش بسیار بهتر تیزرهای سینمایی تشکر کنم؛ بی تردید اعتلای سینمای ایران کمک بزرگی به رسانه ملی برای انجام رسالت خطیرش، خواهد کرد.

گزارش سراسر کذب و نادرست بخش خبری “بیست و سی” را تصحیح کنید

با این وجود و به رغم میل باطنی برای پاسخگویی به شبهه افکنی های رسانه ای که هرازگاهی رخ می دهد، به دلیل اهمیت موضوع از شما درخواست می شود دستور فرمایید گزارش سراسر کذب و نادرست بخش خبری “بیست و سی” شامگاه پنجشنبه 29 مرداد با موضوع تغییر نام جشنواره فیلم فجر را جهت روشن شدن افکار عمومی تصحیح کنند؛ البته این نخستین بار نیست که این برنامه با رویکردی تخریبی موجب تشویش افکار عمومی نسبت به برنامه های سازمان سینمایی شده است.

در برنامه یادشده این گونه تصریح شده که دیگر جشنواره فیلمی به نام فجر وجود نخواهد داشت به زعم تحلیل گر برنامه در جمع بندی نهایی خود از اینکه نام فجر از سینمایی که در خور نام انقلاب اسلامی نیست ،برداشته شده، اظهار خوشوقتی کرده است. این برنامه علاوه بر نشر خبر کذب، سینمای پرافتخار کشور را که مورد حمایت بی دریغ مقام معظم رهبری است در مقابل ارزش های اسلامی و انقلابی قرار داده است.

سیمرغ های جشنواره در شماری از کشورهای جهان به پرواز درخواهد آمد

به زودی مقرارات جشنواره فیلم فجر از سوی دبیر محترم این جشنواره اعلام و سیمرغ های سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر نه تنها در تهران و استان های مختلف بلکه برای نخستین بار در شماری از کشورهای جهان همزمان با دهه جشن های پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به پرواز درخواهد آمد و زود باشد که آفتاب آید دلیل آفتاب. و زود باشد که این حقیقت بر همگان آشکار شود.

سرمایه بزرگ رسانه ملی که همان اعتماد مخاطبین است چه خواهد شد؟

اما سرمایه بزرگ رسانه ملی که همان اعتماد مخاطبین است چه خواهد شد؟ آیا شایسته است که فردی یا گروهی برای منفعتی گذرا و سیاسی سرمایه بزرگ اعتمادملی را مخدوش کند؟ با شناختی که از جنابعالی وجود دارد یقین می دانیم که آنچه روی داده بیرون از خواست و اراده سازنده شماست. امید که با دستور فوری شما آب رفته به جوی بازگردد. موفقیت های روزافزون تان را از خدواند بزرگ خواستارم.




خبر ۳ هفته قبل سینماژورنال رسمیت یافت: میرکریمی دبیر بخش بین الملل جشنواره فجر شد

سینماژورنال: سه هفته پیش سینماژورنال از این مساله خبر داد که بناست رضا میرکریمی کارگردان سینمای ایران به عنوان دبیر بخش بین الملل جشنواره فجر انتخاب شود.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال حالا رییس سازمان سبنمایی در حکمی رسمی خبر سینماژورنال را تایید کرده و میرکریمی را به دبیری بخش بین الملل فجر منصوب کرد.

میرکریمی پیش از این به مدیرعاملی خانه سینما هم منصوب شده بود و حالا با حضور به عنوان دبیر بین الملل فجر دغدغه هایش بیشتر هم می شود.

 متن حکم ایوبی برای میرکریمی چنین است:

به موجب این حکم به سمت دبیر جشنواره بین المللی فیلم ایران منصوب می‌شوید. سینمای ایران در سخت‌ترین شرایط توانست پنجره‌ای به بیرون بگشاید؛ و امروز که دربهای جهان به روی فرهنگ و هنر ایران بزرگ باردگر گشوده شد، جشنواره بین المللی فیلم ایران می‌تواند همه مشتاقان و دوستداران هنر هفتم را در سرزمین ادب و عرفان و عشق و گفت‌وگو گِردِ هم آورد. جدایی بخش بین‌الملل جشنواره فجر فرصتی است برای برپایی همایشِ بزرگ و با شکوهِ همه سینماگرانی که همچنان به آینده سینمای فرهنگی، هنری و اصیل و انسانی باور دارند.

«جشنواره ملی فیلم فجر»، جشن سال تحویل سینمای ملی ایران و جشنواره بین الملل که پس از این رویداد بزرگ برگزار می شود فرصتی است استثنایی برای تبادل تجربه و اندیشه با سینمای جهان و معرفی تولیدات سالانه سینمای ایران به دوستداران نگاه ایرانی در سینما. این جشنواره که به نام ایران مزین است همچنین بهانه ای است برای معرفی فرهنگ وهنر سرزمینی که آوازه هنر و هنرمندانش جهانی و دیرپای است.

دبیری این رویداد مهم، نیازمند اندیشه‌های خلاق، پیشنه‌ای درخشان و همراهی همه اهالی سینماست. سوابق درخشان تان در سینمای ایران و جهان و جایگاه والای‌تان در مدیریت اصناف نوید بخش رویدادی شکوهمند ودرخورِ نام سینمای ایران است. موفقیت های روزافزونتان را در برگزاری این رویداد مهم از خداوند متعال خواهانم.




سخنگوی ارشاد: درباره بهمن قبادی از ایوبی بپرسید/تبلیغ فیلم در شبکه های معاند جرم است/ترانه عرب کش مجوز انتشار ندارد

سینماژورنال: سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشست هفتگی خود نکات جالبی را درباره مسائل روز هنری کشور و از جمله سینما بیان کرد.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “فارس” نوش آبادی درباره اینکه حجت ا.. ایوبی در مصاحبه با روزنامه وال استریت ژورنال از بلامانع بودن بازگشت بهمن قبادی و فیلمسازی او در داخل کشور، گفته است  بیان داشت: این مطلب را از شخص اقای ایوبی رییس سازمان جویا شوید که با چه دلیل و استناد به چه نکات این مطلب را عنوان کرده است. اما سیاست رسمی ارشاد جذب هنرمندان نویسندگان و نخبگانی است که به دلایل مختلف فاصله گرفته‌اند.

* هنرمندان خارج کشور اگر با نظام و کشور مخالف نباشند می‌توانند به ایران بازگردند 
 
وی ادامه داد: اگر این افراد سابقه ضدیت با نظام جمهوری اسلامی و همکاری با شبکه های معاند را نداشته باشد و یا ارتباطی با کسانی که با این نظام و این کشور مخالف نباشند، طبیعی است ما از چنین افراد علاقمند برای فعالیت هنری دعوت می‌کنیم. این افراد و دوری شان از کشور نباید ناشی از عناد و ضدیت با نظام و فرهنگ باشد. اگر جرمی باشد جرائم باید رسیدگی شود اگر مقامات ذی ربط اجازه دهند طبیعتا ارشاد از هنرمندان که قوانین جمهوری اسلامی را رعایت کند استقبال می‌کند.

* شیوه نامه برگزاری کنسرت
 
نوش آبادی در پاسخ به سوالی پیرامون اینکه سرانجام شیوه نامه برگزاری کنسرت‌ها و اینکه ظاهرا وزیر ارشاد عنوان کرده است که فقط برای برگزاری محل کننسرت‌ها با نیروی انتظامی در تعامل است و مابقی مسایل در اختیار ارشاد خواهد بود اگر این نکته درست باشد آیا نیاز به تدوین شیوه نامه احساس می‌شود یا خیر؟ واقعا نقش نهادهای دیگر جز ارشاد در برگزاری کنسرت‌ها فقط در حد نظم دادن به محل کنسرت‌ها خواهد بود؟ گفت: پیش نویس شیوه نامه اولیه برای همکاری نیروی انتظامی و ارشاد برای اجرای کنسرت‌ها آماده شده اما نهایی نشده است. اشکالاتی متوجه آن است، درصدد مرتفع کردن آن هستیم. نشست‌هایی با مسئولان نیروی انتظامی داشته ایم تا ابهامات مرتفع شود. اجرای کنسرت در گروی همکاری سه نهاد ارشاد قوه قضاییه و نیروی انتظامی است.

*سیاست ارشاد همکاری با نهادهای امنیتی و انتظامی است

وی ادامه داد: ما به دنبال همکاری و تعاملیم. در حیطه هم دخالت نمی‌کنیم و نقش بدل برای هم ایفا نخواهیم کرد و هرکس نقش حود را در جای خود ایفا می‌کند. سیاست ارشاد همکاری با نهادهای امنیتی و انتظامی است. اما صدور مجوز برای اجرای کنسرت بر اساس قانون بر عهده ارشاد است.

*جشنواره امام رضا (ع)مردمی و با رویکرد وحدت اسلامی برپا می‌شود

نوش آبادی درباره جشنواره امام رضا (ع) گفت:، امکانات جشنواره رضوی مردمی است و سعی شده از حداقل امکانات دولتی برای ان استفاده شود، جشنواره مردمی و با رویکرد وحدت اسلامی برپا می‌شود. با مشارکت ٧٧ کشور و مسئولان ٣١ استان شاهد یک حرکت موثر فرهنگی در کشور خواهیم بود.

*پیش بینی جذب 40هزار هنرمند در صندوق اعتباری هنرمندان تا پایان سال94

وی درباره حمایت‌ها از صندوق اعتباری هنرمندان و نویسندگان گفت: سال گذشته ١٧ هزار و ٩٥٧ نفر را عضو کردیم اما بعد با پالایش افراد واجد را عضو کردیم. تا پایان سال ٩٣ حدود ١٨ هزار نفر عضو داشته و پیش بینی می‌شود تا نیمه اول سالجاری این رقم به ٤٠ هزار عضو برسد. ٥٥٤١ نفر زن و ١٢٤١٦ نفر عضو مرد است که زنان ٣١ درصد و مردان ٦٩ درصد را شامل می شود. در صددیم هیچ خبرنگار هنرمند و نویسنده ای محروم از خدمات بیمه تامین اجتماعی تکمیلی و خدمات رفاهی با نقشی که به حوزه های مختلف داده ایم نباشد.

*تبلیغ فیلم از شبکه‌های معاند با رضایت صاحبان فیلم جرم است

وی همچنین درباره تبلیغ فیلم از شبکه ای خارجی معاند گفت: بر اساس ابلاغیه ارشاد اگر تبلیغ فیلمی از طریق شبکه های خارجی معاند با رضایت فرد صاحب اثر انجام شود تخلف و جرم تلقی می شود. حتی با تخفیف ٩٥ درصدی تبلیغ فیلمها از صدا و سیما طبق توافق صورت گرفته، این بهانه هم از برخی فیلمسازان داخلی گرفته شده ؛ چرا که برخی از عدم پخش تیرز اثارشان گلایه داشتند ولی این تخفیف نشان از برداشتن گام خوب دارد.

* ترانه عرب کش مجوز انتشار ندارد

نوش‌آبادی درباره اعطای مجوز به ترانه‌ای اختلاف آمیز گفت: ارشاد به ترانه عرب کش هیچ مجوزی نداده است چرا که سیاست ما در حفظ انسجام و وفاق ملی و تقریب مداهب و قومیت‌هاست. این اثر اجازه نشر ندارد، همه فعالیتها معطوف به وفاق ملی باید باشد.




حجت‌ا.. ایوبی: هر سرمایه گذاری را که می‌بینید نشانی مجتمع کورش را بدهید/با همراهی “نورتابان” به‌دنبال تجهیز مجتمع‌های بیشتری هستیم/سینمای ایران را در دنیا با نام “هنروتجربه” می‌شناسند

سینماژورنال: حجت ا.. ایوبی رییس سازمان سینمایی در دومین اجلاس سراسری مدیران کل ارشاد استانها به ارائه آماری از فعالیتهای سازمان تحت مدیریت خویش پرداخت.

به گزارش سینماژورنال این مدیر سینمایی حین این آماردهی نکات جالبی را درباره “هنروتجربه”، مجتمع کوورش و همکاری سازمان سینمایی با موسسه نورتابان بیان کرد.

ایوبی در این مراسم با اشاره به برگزاری جلسات مشترک میان مدیران کل ارشاد و مدیران سینمایی اظهار کرد: این جلسات امید بخش و نوید بخش است و بوی امید را همه احساس می کنند.
وی یادآور شد: اگر چه سفر های استانی من زیاد نیست اما باید فایل سازمان سینمایی را متفاوت ببینید و این سازمان در بین دیگر معاونت های وزارت ارشاد، به دلیل تنوع مشکلات و بحران های متعدد و پی در پی شرایط متفاوتی دارد. شاید نتوانستیم خدمت خیلی از دوستان در استان های مختلف برسیم اما خدمت هریک از دوستان رسیدم و مدیران فرهیخته ای را دیدم.
رییس سازمان سینمایی تاکید کرد: قاطبه مدیران از مشروعیت کافی بین نخبگان و اهالی فرهنگ برخوردارند و خود نخبه هستند و این مهم در های فرهنگ را باز می کند.
ایوبی خطاب به مدیران کل ارشاد ادامه داد: همدلی بین شما و مردم و مدیران و استانداران و شهرداران وجود دارد نوید بخش روزهای خوبی برای فرهنگ و هنر است.

انتظاری که وجود دارد این است که پروژه های مانده به اجرا برسد

وی عنوان کرد: ما و شما به میانه راه رسیدیم و انتظاری که وجود دارد این است که پروژه های مانده به اجرا برسد و این روحیه درشما دیده می شود.
معاون وزیر ارشاد در امور سینمایی اضافه کرد: به رغم اینکه می دانیم دنیای ارتباطات است بسیاری از کارهای انجام شده باید بیشتر مورد گفت وگو قرار گیرد و در جلساتی مشترک هر روز یک معاونت با مدیران کل ارشاد ارتباط داشته باشد و شما با حضور در موسسات مختلف و خانه سینما و گفت وگو با دبیران جشنواره های مختلف، با آنان در مسیرهای مختلف گفت وگو کنید و با هنرمندان و سینماگران برجسته به بحث بنشینید.
ایوبی گفت: یکی از خوشبختی های ما این است که توضیح دادن اهمیت فیلم و سینما دیگرضرورت ندارد و علما و روحانیون و مراجع و نمایندگان و مدیران به این مهم اذعان دارند.
وی تصریح کرد: اگر به دو سال پیش برگردیم فضای بدگمانی و تردید در مدیریت سیاسی کشور به دلیل اتهام زنی ها درباره سینما به وجود آمده بود و عده ای می خواستند بخشی از نظام را به نتیجه برسانند که سینما نمی خواهیم اما امروز وقار به سینما برگشته و ادبیات سینمای امروز را با سال های گذشته مقایسه کنیم.

 اختلافات تهیه کنندگان در شرف حل و رو به اتمام است
رییس سازمان سینمایی در ادامه با اشاره به فعالیت های انجام شده در عرصه سینما اظهار کرد: اختلافات تهیه کنندگان در شرف حل و این اختلاف عمیق شده و بی مورد تهیه کنندگان رو به اتمام است.
ایوبی ادامه داد: پروژه بزرگی که به کمک مدیران کل ارشاد می تواند به سرانجام برسد اقتصاد سینما است؛ در چهار سال  دولت دهم، عدد مخاطبان به زیر ۷ میلیون تن و فروش سینماهای سراسر کشور به زیر ۳۰ میلیارد تومان رسیده بود که این زنگ خطر و یاس کامل برای سرمایه گذاران محسوب می شد.
وی توضیح داد: در سال ۹۳ ، ۷۰ درصد افزایش مخاطب داشتیم و نفر اول در دنیا در این زمینه هستیم که چنین افزایش مخاطبی داشتیم و چین و ترکیه در رده های بعدی قرار دارند.
معاون وزیر ارشاد تاکید کرد: این در حالی است که این افزایش مخاطب در چین با سینمای هالیوود انجام شده اما ما با سینمای ملی این اتفاق را رقم زدیم.
ایوبی افزود: وقتی آمدیم زیر ۲۰۰ سینمای فعال در سراسر کشور داشتیم و امروز ۳۲۲ سینمای فعال داریم و چند سالن از سوی بخش خصوصی در حال ساخت است.

به هر سرمایه گذاری که می بینید نشانی پردیس کوروش را بدهید
وی یادآور شد: ما به یک جمع بندی قطعی رسیدیم که پردیس هایی مانند کوروش می توانند به اقتصاد سینما کمک کنند و هر سرمایه گذاری را که می بینید نشانی مجتمع کورش را بدهید. آمدن بخش خصوصی به سینما نوید بخش است و در این صورت ارتباط مردم با سینماگران موثر بوده و فیلمسازان برای مردم فیلم خواهند ساخت.
رییس سازمان سینمایی عنوان کرد: همه سینماهای کشور با همراهی ادارات کل دیجیتال شد که اتفاق خوبی بود و سالن دار هایی که همواره در شهرستان ها ناراضی بودند امروز به دلیل فروش آثار سینمایی راضی هستند.
ایوبی ادامه داد: این نشانه هایی است که سینما به سبد خانوار در حال بازگشت است. سینما جایی برای کانون خانواده است تا اعضای خانواده به تماشای فیلم های ایرانی بنشینند. این خلایی است که جهان مجازی ایجاد کرده و نیازمند آن هستیم.

سینمای ایران را در دنیا با این سینما (هنر و تجربه) می شناسند
وی با بیان اینکه گروه هنر و تجربه از کارهای خوب این دوره است گفت: سینمای ایران در دنیا با این سینما (هنر و تجربه) می شناسند. این سینما را نمی توان از اکران محروم کرد و اکران گسترده این آثار نیز مشکلاتی ایجاد می کرد و از این رو گروه هنر و تجربه تشکیل شد و امروز اکران فیلم های هنر و تجربه موجب به وجود آمدن پاتوق های بسیار خوب برای سینماگران است و اگر در جایی در استانی این ظرفیت وجود داشته باشد می توانیم شاهد تشکیل چنین پاتوق هایی باشیم.
رییس سازمان سینمایی در ادامه به اقدامات انجام شده در راستای احیای سینمای کودک اشاره کرد و یادآور شد: در سینمای کودک شورای راهبردی سینمای کودک و نوجوان تشکیل شده و جلسات هر هفته این شورا به دبیری فرشته طائر پور برگزار می شود. ایوبی افزود: بزرگان سینما در این جلسات حضور دارند و خروجی های این شورا مشخص است و یکی از نتایج این شورا، جداسازی جشنواره فیلم کودک و نوجوان است.
ایوبی با اشاره به برگزاری المپیاد در همدان ادامه داد: برگزاری این المپیاد کار بسیار خوبی است و شور و شوق بسیار قابل توجهی ایجاد شده است.
وی عنوان کرد: قصد داریم سینمای کودک و خانواده را جدا کنیم و از فیلم های کودک و خانواده در قالب کودک و مستند حمایت کنیم و امیدواریم اتفاق خوبی در این زمینه رخ دهد و این سینما دوباره احیا شود.

سینمای ایران در جایی قرار دارد که تجربه اش را باید برای نسل بعدی نهادینه کند
رییس سازمان سینمایی درباره تاسیس مدرسه ملی سینما نیز گفت: سینمای ایران در جایی قرار دارد که تجربه اش را باید برای نسل بعدی نهادینه کند و تجربه سینمای ایران به کشورهای همسایه و کشورهای دیگر صادر شود و بسیاری از کشورهای اروپایی دوست دارند بدانند که سینمای ایران چگونه به این جایگاه رسیده است.
ایوبی در ادامه با تاکید بر لزوم توجه به شبکه نمایش خانگی گفت: از کارهایی که در حال پیگیری است اقدامات ستاد صیانت از محصولات سینمایی در مقابله با قاچاق آثار است . قاچاقچیان روزگار خوبی داشتند اما با فعالیت ستاد این روزگار تمام شده است. اگر سینمای خانگی راه بی افتد و ۵۰۰ میلیارد تومانی که در بازار قاچاق می چرخد به سینمای ایران بازگردد اتفاق خوبی خواهد افتاد.
وی یادآور شد: این در حالی است که فروش سینمای ایران سالانه ۶۰ میلیارد تومان است.
رییس سازمان سینمایی اظهار کرد: ستاد مبارزه با قاچاق فیلم به دبیری سید مصطفی ابطحی در سه چهار ماه گذشته اقدامات خوبی در تهران انجام داده و فضا برای قاچاقچیان در تهران ناامن شد اما در شهرستان ها، شبکه های قانونی کار نمی کنند و در استان ها شبکه مویرگی عقیم است.
ایوبی تاکید کرد: در برخی استان ها قرار است کار مبارزه با قاچاق فیلم شروع شود و اگر این اتفاق در استان ها نیز رخ دهد این اتفاق کار بزرگی خواهد بود.

وقتی یک خانواده به راحتی به تاریخ هزاران فیلم سینمای ایران دسترسی داشته باشند سینمای ایران احیا خواهد شد
وی درباره راه اندازی” وی او دی “در کشور به همراهی وزارت ارتباطات و وزارت ارشاد اسلامی توضیح داد: این کار درخشانی است که ساختارهای آن ایجاد شده و همه مردم با اپراتورهای مختلف می توانند فیلم های سینمای ایران را با هزینه های اندک که قابل مقایسه با خرید سی دی نیست انتخاب کنند.
رییس سازمان سینمایی ادامه داد: وقتی یک خانواده به راحتی به تاریخ هزاران فیلم سینمای ایران دسترسی داشته باشند سینمای ایران احیا خواهد شد.
ایوبی درباره تمرکز زدایی در عرصه فرهنگ و هنر یادآور شد: نماد تمرکز زدایی شما(ادارات کل فرهنگ و هنر) هستید و بخش هایی از فعالیت ها را باید به شما واگذار کنیم. حاضریم بخشی دیگر از فعالیت ها را به شما واگذار کنیم.
وی درباره ضرورت برگزاری جشنواره ها در استان های مختلف نیز گفت: سالانه در سینمای ایران نزدیک به ۵۰ فیلم به نمایش می رسد و سالانه ۴۰۰ فیلم با احتساب آثار ویدیویی تولید می کنیم و جشنواره ها فضای مناسبی برای دیده شدن این آثار است از این رو آماده تفویض اختیارات و برگزاری جشنواره های مختلف در استان ها هستیم.
رییس سازمان سینمایی ادامه داد: تمام استان هایی که فکر می کنند که ظرفیت صدور مجوز ویدیویی را دارند به آقای حبیب ایل بیگی معاون ارزشیابی و نظارت آثار سینمایی اعلام کنند. ما به دنبال تقویت فیلمسازی در استان ها هستیم و تولید فیلم های ویدیویی کم هزینه است و این اتفاق در استان ها مناسب خواهد بود.
ایوبی درباره جشنواره های ملی توضیح داد: این انگیزه وجود دارد که این رویدادها در استان های مختلف برگزار شود؛ جشنواره کودک در اصفهان برگزار خواهد شد و المپیاد تخصصی نوجوانان در همدان برپا می شود.

با همراهی بنیاد مستضعفان و شرکت نور تابان به دنبال تجهیز مجتمع های بیشتری هستیم
وی درباره استفاده از مجتمع های فرهنگی به عنوان سالن سینمایی یادآور شد: در کشوری که ۳۲۲ سالن دارد یک سالن هم غنیمت است. تاکنون ۱۵ مجتمع فرهنگی را تجهیز کردیم. امسال در حرکتی بزرگتر با همراهی بنیاد مستضعفان و شرکت نور تابان به دنبال تجهیز مجتمع های بیشتری هستیم و اگر موانعی پیش نیاید و بنیاد و شرکت نور تابان به تعهدات خود عمل کنند ۱۰۰ مجتمع تا ۳ ماه آینده به سالن ها افزوده می شود.
رییس سازمادن سینمایی تاکید کرد: باید برای اداره این مجتمع ها فکر کنیم و آداب سینما شدن و مدیریت سینما شدن این مجتمع ها در استان های مختلف باید مشخص شود. این سالن ها زیر نظر شما و در عین حال توسط نهادهای با انگیزه اداره شود تا سینماگران احساس کنند ۱۰۰ سالن به سینماها افزوده شده است.
ایوبی گفت: در جلسات متعدد با دیوان محاسبان در استان های مختلف اعلام شد که استفاده از این مجتمع ها ایرادی ندارد و این مجتمع ها می توانند بلیط بفروشند و منع قانونی در این زمینه وجود ندارد.
وی توضیح داد: آقای بابک رضایی به عنوان مشاور امور استان ها معرفی شده و وی رابط ما با شما است و آقای رمضانعلی حیدری خلیلی قائم مقام امور اجرایی سازمان نیز پیگیر امور هستند.
رییس سازمان سینمایی تصریح کرد: فرصت های مدیریتی به سرعت می گذرد و قدیمی های ارشاد می دانند که این جلسات برگزار شده و می گذرد و امیدوارم با همدلی و همراهی در این عرصه مهجور فرهنگ با محوریت افراد فرهیخته در استان های مختلف، اقدامات ماندگار کنیم و از این دوران کوتاه مدیریتی یادگاری بر جای بماند.
ایوبی ادامه داد: گاه مدیران دوران عمر کوتاه مدیریتی خود را صرف آیین نامه ها می کنند؛ من بیشتر عمل گرا هستم . خطر را به جان پذیرفتیم و اعلام کردیم که برنامه های پیش رو چیست از این رو درخواست داریم دفترچه سیاستگذاری سازمان سینمایی را مطالعه کنید.
وی توضیح داد: اگر مجتمع های فرهنگی از سوی انجمن های سینمای جوان اداره شود قطعا موفقیت هایی حاصل خواهد شد. الگوی پیشنهادی برای تشویق بخش خصوصی در سالن سازی داریم که به مدیران کل پیشنهاد خواهیم کرد.

رونمایی از فیلم های خوب در شهرستان ها به فروش آن کمک می کند
رییس سازمان سینمایی درباره برگزاری جشنواره فیلم فجر در استان ها نیز اظهار کرد: جشنواره فیلم فجر، هم جشنواره است و هم جشن ملی سینمای ایران و جذاب ترین برنامه ایام دهه فجر، جشنواره فجر است. بسیاری از تهیه کنندگان موافق نمایش فیلم ها در ایام این رویداد در استان ها نیستند اما من موافق این مهم نیستم و معتقدم رونمایی از فیلم های خوب در شهرستان ها به فروش آن کمک می کند و سالی که جشنواره در استان ها برگزارشده شاهد رونق سینما در آن شهر بوده ایم.
ایوبی تصریح کرد: اعتبارات لازم را از استان های خود بگیرید و امیدوارم با مذاکرات و رایزنی ها بتوانیم امسال شاهد برگزاری جشنواره فیلم فجر در استان ها باشیم.




تدبیر تازه سازمان سینمایی؛ برگزاری گردشی جشنواره کودک و نوجوان در اصفهان و همدان

سینماژورنال: بالاخره بعد از مدتها حرف و حدیث درباره مکان برگزاری جشنواره کودک و نوجوان رییس سازمان سینمایی از طرحی تازه برای برگزاری این جشنواره خبر داد.

به گزارش سینماژورنال حجت ا.. ایوبی در افتتاحیه سینما زیتون رودبار خبر از این داد که دو بخش کودکان و نوجوانان جشنواره از یکدیگر تفکیک شده و جشنواره به صورت گردشی یک سال در همدان و سال دیگر در اصفهان برگزار خواهد شد.

رییس سازمان سینمایی گفت: جشنواره فیلم کودک و نوجوان با تفکیک از یکدیگر، یک سال در همدان و یک سال در اصفهان برگزار می شود و امسال شاهد برپایی جشنواره فیلم نوجوانان در همدان خواهیم بود.

ایوبی عنوان کرد: قرار شد جشنواره فیلم کودک و نوجوان پس از مباحث طولانی و بحث در شورای راهبردی کودک و نوجوان یک سال در همدان و یکسال در اصفهان برگزار شود و در عین حال سینمای خردسال و نوجوان نیز از یکدیگر تفکیک شود.


وی گفت: امسال جشنواره فیلم نوجوانان در همدان برگزار خواهد شد و معتقدیم سینمای خردسال و نوجوان را باید از یکدیگر تفکیک کرد.

اتفاق جالبی که درباره برگزاری گردشی جشنواره کودکان و نوجوانان رخ می دهد در حالیست که در سال اخیر تولیدات اندکی در حیطه سینمای کودک داشته ایم و حتی دبیر جشنواره در نشست خبری خود از این گفته بود که ممکن است این جشنواره را امسال بدون بخش مسابقه آثار بلند برگزار کند.

 




پیشنهاد سینماژورنال به سازمان سینمایی: بودجه مدرسه عالی سینما را حداقل صرف راه‌اندازی “بیمارستان جامع سینماگران” کنید

سینماژورنال: یکی از طرحهایی که رییس سازمان سینمایی دولت یازدهم به انجام آن همت گماشته تاسیس مدرسه عالی سینما است.
مدرسه در معنای کلی محلی است برای آموزش و تربیت نیروی کارآمد برای ورود به اجتماع و مدرسه عالی هم طبیعیست که باید فضایی را فراهم کند برای تربیت نیروهایی که بناست در سطوح عالي آموزش دیده و در اين سطح در جامعه به فعالیت بپردازند.
به گزارش سینماژورنال حجت ا.. ایوبی در حکمی که زمستان سال قبل برای اعضای هیات امنای این مدرسه صادر کرد “نهادینه کردن تجربه گرانسنگ سینمای ایران و انتقال آن به نسل آینده” را اصلی ترین هدف این مدرسه عالی دانسته بود.
البته که چنین هدفی نیز میتواند هدفی زیبنده برای یک مدرسه عالی باشد اما…

آموزش متولیان خاص خود را دارد
اما مساله بر سر فلسفه تاسیس چنین مدرسه ای توسط سازمان سینمایی است. مطابق آنچه در قانون اساسی ما آمده این دو وزارتخانه آموزش و پرورش و علوم و تحقیقات و فناوری هستند که وظیفه آموزش و شکوفایی استعدادهای کشور و جهت دهی به آنها را برعهده دارند.
دقیقا در همین راستا بوده که از یک سو در هنرستانهای ما آموزش هنرهای نمایشی جایگاه یافته و از آن سو دانشگاههای مختلف کشور از دانشگاههای دولتی گرفته تا آزاد، پیام نور و علمی-کاربردی نیز در همه این سالها تلاش کرده اند به تربیت نیرو برای هنر کشور بپردازند.
بررسی اینکه خروجی این سیستم آموزشی چقدر منطبق بوده با نیازهای هنری کشور به جای خود می تواند مفیدفایده باشد اما بحث بر سر متولی تربیت نیروی کارآمد هنری است که مطمئنا این متولی نمی تواند وزارت ارشاد باشد.

وظیفه شما تربیت نیرو نیست

همان طور که وزارت صنعت و معدن تربیت نیروهای متخصص عرصه صنعت از مهندسان رده بالا تا تکنسینهای رده میانی و حتی نیروهای کارگری را برعهده وزارتخانه های آموزش و پرورش و علوم و تحقیقات  گذاشته تربیت نیروی کارآمد عرصه سینما را هم باید از همین دو وزارتخانه خواست.
اینکه سازمان سینمایی خودش شخصا وارد فاز تربیت نیروی ماهر سینمایی شود درست مانند آن است که مثلا وزارت جهاد کشاورزی به تربیت کشاورز یا مهندسین کشاورزی بپردازد یا وزارت راه و شهرسازی به تربیت مهندسین عمران بپردازد.

سازمان سینمایی کمک کند به ارگانهای متولی آموزش
البته که سازمان سینمایی می تواند تعاملی سازنده را با وزارتخانه های متولی آموزش و در نگاهی جزیی تر دانشگاههای هنر و دانشکده های سینمایی داشته باشد و  درباره نیازمندیهای صنعت سینمای مملکت به آنها مشاوره دهد.
از آن طرف میتوان تسهیلات ویژه ای را برای پیشکسوتان ایجاد کرد تا بتوانند با راه اندازی آموزشگاههای آزاد و کارگاههای کوتاه یا بلندمدت به تربیت نیروی مفید برای سینما بپردازند. البته که در این حالت کمکی هم شده است به رشد و توسعه بخش خصوصی در کشور.
اما اینکه سازمان سینمایی در کنار این همه گرفتاری که با آن روبروست بخواهد وارد حوزه آموزش سینما هم بشود فقط و فقط افزودن بر دامنه وظایف و البته در نهایت به کمال نرساندن اهداف اصلی سازمان است.

طبیعیست که وقتی مدرسه عالی سینما راه اندازی میشود بودجه ویژه ای هم برای اجرای آن درنظر گرفته میشود؛ بودجه ای که میتوان آن را صرف بسیاری از امور مغفول مانده سینما از سالن سازی در نقاط دور از مرکز تا شرایطی برای پخش فراگیر آثار ایرانی در کشورهای منطقه کرد.

از این راه میان بر استفاده کنید

اگر بناست کمبودهای سیستم آموزشی سینما را برطرف کنید راه ميانبري بسيار كم هزينه تر يعني تشكيل يك كمسيون مشترك از همين هيئت امناي پيشنهادي شما و هيئتي كه وزارت آموزش عالي برمي گزيند هم وجود دارد. با کمک این کمیسیون به آسيب شناسي علل ناكارآمدي هاي احتمالي تعليم و تعلم در اين رشته خاص يعني سينما پرداخته و آن را رفع كنید.

يك كمسيون كم خرج بدون بودجه هاي آنچناني ميتواند از دانشكده هاي قديمي دولتي تا دانشكده هايي چون سوره وابسته به حوزه هنري را به آن مقصودي رهنمون كند كه  در نظر است با صرف بودجه هاي گزاف در اين مدرسه عالي محقق شود.

حتي اگر عنوان شود بودجه چندان زيادي هم به اين امر اختصاص نخواهد يافت، باز هم اين مورد به واسطه دوباره كاري يا در حال حاضر چند باره كاري بي فايده است و بهتر آنكه در اين اوضاع و احوال كار بيهوده نكنيم و حداقل در اين يك مورد ميتوان به گذشته نگاهي عبرت آموز كرد ، زماني كه حوزه هنري  با همين هدف كه در تاسيس مدرسه عالي سينما عنوان ميشود ، مجتمع آموزشي سوره را بنا نهاد.

آن زمان دلسوزاني پیدا نشدند كه بگویند به جاي تأسیس نهادی هزینه بر، سراغ برگرداندن استادهايي چون بهرام بيضايي به دانشكده هنر دانشگاه تهران رفته و در آيين نامه گزينش دانشجويان رشته هاي هنري بازنگری کنید و نتیجه اش را هم که دیدیم چه شد؟

آن زمان تب دانشگاه و مجتمع آموزشي ساختن داغ بود ، پرديس هاي پولي دانشكده هاي دولتي هم به رقابت با دانشگاه آزاد وارد شده بودند و “هر جوان ايراني يك مدرك” شعار ناگفته مسئولينی بود كه بدشان نمي آمد حداقل چند سالي ورود جوانها به بازار كم توان و بي رونق اشتغال به تاخير بيفتد، اما حالا چه ؟

با وجود اين همه دانشكده مجازي بين المللي، ورك شاپهاي چند روزه فيلمسازاني همسنگ امثال هيئت امناي شما در موسسات خصوصي ، چه نيازي واقعاً به اين مدرسه عالي است كه خارج از ضوابط بقيه موسسات دولتي آموزشي هم نمي تواند فعاليت كند ، مگر آنكه ادعا داشته باشيد مواد درسي شما ويژه و خارج از دستور شوراي عالي انقلاب فرهنگي است و يا قوانين نامكتوب حاكميتي كه در دانشكده هاي هنر اجرا مي شوند، اينجا اجرا نخواهند شد که البته این امر هم بعید به نظر می رسد.

به داد اکران فیلمهای مجوزدار برسید

جناب ايوبي! مشكل سينماي ايراني كه بزرگانش يا مهاجرت كرده يا بيكارند و يا فيلمشان مورد لطف شوراي صنفي قرار نگرفته و هر آن منتظرند طلبكارها به در خانه شان بريزند ، فراتر از اين حرفهاست كه در پشت  نبود مدرسه عالي سينما این مشکلات را پوشاند.

مشكل جوانهاي مستعد در دنياي ارتباطات كنوني و با وجود اين همه موسسات آموزشي از نوع مجازي و حقيقي اش، تعليم ديدن نيست ، يأس و سرخوردگي از وضعي است كه بر سر فيلم ها در اكران مي آيد ، از كمبود سالن است ، كه اين همه فيلم چند سالن معدود در كل كشور داشته باشند و راس هرم منزلتي سينماي  جريان اصلي را تعداد سانس هاي یک پردیس سینمایی تازه تأسیس مشخص كند و مافياي سانس جايگزين كلمه مافياي پخش شود آن هم با اين هزينه هاي بالا و اين فروش هاي نازل كه كل فروش سالانه اين سینما با اين همه معاون و مدير كل و … به اندازه قيمت يك مجتمع مسكوني چند طبقه در محله اي نه چندان گران قيمت نيست.

هیأت امنای تان را به هیأت امنای سینمای جوان منتقل کنید

آقاي ايوبي! دفاتر سينماي جوانان استانها بخصوص استانهاي محروم را تجهيز كنيد و در همه جاي ايران استعداديابي كنيد، دفاتر سينماي جوان كه در چند دهه از آزمون استعداديابي سربلند بيرون آمده بودند اينك در فقر مادي و امكانات، نيمه تعطيل هستند.

اين بودجه را به آنها بدهيد و هيأت امناي تان را با همان حقوق ماهيانه به هيأت امناي انجمن سينماي جوان انتقال دهيد ، هر چه اين دفاتر را كه وظيفه آموزش سينما به جوانهاي ايراني در همه جاي كشور را برعهده دارند پرتوان سازيد و آنها پرتلاش ظاهر شوند، استعداد هاي ناب بومي مناطق مختلف را با فرديت هاي گوناگون و  متنوعي كه بر گرفته از زبان و جغرافياي محل سكناي آنهاست، به دست خواهيد آورد.

آقای ایوبی! بیمارستان جامع سینماگران راه اندازی کنید

اصلا چرا راه دور برویم؛ سینماگران ایرانی سالهاست که در حسرت یک نظام بیمه درمانی درجه اول به سر می برند؛ بیمه ای که آنها را بی نیاز کند از خرجهای فراوانی که به هنگام بروز بیماری سراغشان می آید.
آیا نمی شود بودجه ای که بناست صرف راه اندازی مدرسه عالی سینما شود را برای ساخت یک کلینیک درمانی چندمنظوره برای سینماگران صرف کرد؟
کلینیکی که اهالی سینما بتوانند با احترام کامل در آن ویزیت شده و با حداقل هزینه درمان شوند.
به دور و برمان نگاه که کنیم می بینیم کارمندان ارگانهایی مانند بانکها، وزارت نفت و حتی این اواخر وزارت آموزش و پرورش از چنین امکاناتی برخوردارند اما دریغ که برای اهالی سینمایی که بیشتر از یک قرن از عمرش می گذرد هنوز چنین امکانی ایجاد نشده است.
جناب ایوبی! این یک پیشنهاد مفید و خداپسندانه است؛ کار آموزش را به وزارتخانه های متبوعش سپرده و بودجه مدرسه عالی سینما را صرف راه اندازی بیمارستان جامع سینماگران کنید.  اهالی شریف صنف سینما و بخصوص کف صنف که بهره ای از میلیاردهای ردوبدل شده در پروژه های بالاییان نمی برند حق شان است حداقل در زمانی که خود یا بستگانشان بیمارند به جز رنج بیماری، رنج دیگری را متحمل نشوند.

جناب ایوبی! اگر این کار را بکنید و این بیمارستان را راه اندازی کنید، ثوابی می برید ده ها برابر تأسیس مراکزی موازی با دانشکده های وزارت علوم.




رسانه وابسته به دولت خطاب به رییس سازمان سینمایی: آقای ایوبی! خطرناک صحبت می‌کنید

سینماژورنال: در ماههای ابتدایی روی کار آمدن دولت یازدهم بودند مخالفان سیاسی این دولت که سعی کردند کشمکشهای سیاسی خود با دولتمردان را وارد عرصه سینما کرده و به انتقاد از رویکرد سینمایی دولت بپردازند.

به گزارش سینماژورنال با این حال بعد از جلوگیری از اکران چند فیلم مجوزدار و حواشی های عجیبی که در دو جشنواره فجر گذشته رخ داد آرام آرام رسانه های دولتی هم به انتقاد از مشی سینمایی دولت می پردازند.

در تازه ترین مورد روزنامه “شهروند” که ارگان جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی بوده و از رسانه های وابسته به دولت به شمار می رود به انتقاد صریح از تازه ترین سخنان رییس سازمان سینمایی پرداخته است.

سینماژورنال متن کامل این یادداشت را که محمدصادق شایسته با عنوان “آقای ایوبی خطرناک صحبت می کنید” نگاشته است ارائه می دهد:

آقای ایوبی!خطرناک صحبت می کنید

«حرف غیرقابل قبولی است که توقع داشته باشیم هر فیلمی ساخته می‌شود، حتما باید اکران بگیریم. ما محکوم نیستیم تمام فیلم‌ها را اکران کنیم، البته شورای پروانه ساخت تلاش می‌کند به فیلمسازان مشاوره بدهد تا فیلم‌هایی بسازند که قابلیت اکران را داشته باشد و از ساخت فیلم‌هایی که شانسی برای اکران ندارد، پیشگیری کند.»
این جملات بر زبان حجت‌الله ایوبی، رئیس سازمان سینمایی در گفت‌وگو با ایسنا جاری شده است. مدیر خوش اخلاق و محجوب سینمای ایران که در دو‌سال فعالیت خود در رأس سازمان سینمایی تلاش کرده اول از همه آرامش را به بدنه سینما بازگرداند با گفتن این جملات خواسته یا ناخواسته درحال مشروعیت‌بخشی به قانون‌گریزی گروه‌های افراطی از سویی و از سوی دیگر دلواپسان سینما است. رئیس سازمان سینمایی به این نکته اشاره کرده که سازمان سینمایی محکوم به اکران همه فیلم‌هایی که مجوز می‌دهد، نیست آن هم در شرایطی که این روزها گروه‌های فشار بر سینما به نحو احسن توانسته‌اند وظیفه خود را که همان بی‌ارزش جلوه دادن مجوزهای سازمان سینمایی و وزارت ارشاد است، به خوبی انجام دهند.

فعالیتهایی که علیه سینمای ایران صورت گرفته
جلوگیری از اکران فیلم‌هایی چون «عصبانی نیستم» و «خانه دختر»، پایین کشیدن فیلم‌هایی چون «رستاخیز» و «خانه پدری» و لیست سیاه دوباره حوزه هنری درخصوص برخی فیلم‌ها ازجمله «از رئیس‌جمهور پاداش نگیرید» فعالیت‌هایی است که در یک‌سال و نیم گذشته علیه سینمای ایران صورت گرفته و هر بار موضع سازمان سینمایی و ارشاد موضع عقب‌نشینی و منفعلانه بوده است. درست است که این روزها خانه سینما باز است یا سینماگران کمتر با هم درگیر می‌شوند، اما آیا سازمان سینمایی به این نکته پی نبرده که هر روز ارزش مجوزهایی که می‌دهد کمتر و کمتر می‌شود؟

آیا مدیریت سازمان سینمایی نگران بی اعتماد شدن سینماگران نیست؟

آیا مدیریت سازمان سینمایی که مدام در مقابل فشارها به هر دلیلی کوتاه آمده نگران بی‌اعتماد شدن سینماگران به بدنه مدیریتی سینمای کشور نیست؟ اگر سازمان سینمایی هیچ تضمینی برای اکران فیلم‌ها نمی‌دهد پس چرا مجوز و پروانه ساخت برای آن صادر می‌کند؟ آیا سینماگر ایرانی توان و مهم‌تر از آن اجازه این را دارد که به شکل شخصی و خصوصی و بدون نیاز به مجوزهای دولتی فیلم خود را بسازد و اکران کند و نیازی هم به حمایت ارشاد از مجوزهایی که می‌دهد، نداشته باشد؟ این نکته واضحی است که سینماگر ایرانی بدون پروانه ساخت قانونا نمی‌تواند فیلم خود را بسازد و بدون پروانه نمایش هم قانونا نمی‌تواند در اندیشه اکران آن باشد.

اگر مجوز بی اعتبار شود فیلمساز با چه انگیزه ای فیلم بسازد؟
پس در هر حال سینماگر ایرانی برای انجام فعالیت قانونی نیازمند مجوزهای دولتی است. حالا اگر قرار باشد ارشاد مجوز ساخت صادر کند اما هیچ تضمینی برای اکران شدن آن ندهد فیلمساز با چه انگیزه‌ای فیلم بسازد؟ آقای ایوبی خودشان راهکار جالبی در این خصوص پیشنهاد می‌دهد: « اگر فیلمی به هر دلیلی دچار مشکل اکران شود، ما آن را می‌خریم تا سرمایه مادی‌ سازندگانش برگردد و در کنار آن به آن فیلمساز کمک می‌کنیم تا فیلم بعدی‌اش راحت‌تر ساخته شود. 
هرچند فیلم سرمایه آن فیلمساز است اما از دیدگاه ما سرمایه اصلی خود فیلمساز است که نباید خلاقیتش در یک فیلم مشکل‌دار متوقف شود.»

آیا متوجه خطر گفتن چنین جملاتی نیستید؟

اما آیا رئیس سازمان سینمایی متوجه خطر گفتن چنین جملاتی نیستند؟ این‌که از این پس هر طیفی از هر فیلمی خوشش نیامد ٤٠٠ یا ٥٠٠ نفر را صدا کند، آنها را روانه در ورودی وزارت ارشاد کند و تنها چند ساعت بعد ارشاد و سازمان سینمایی را مجبور به عقب‌نشینی از همه مواضع قانونی‌اش {تاکید می‌کنیم مواضع قانونی‌اش} کند. سینماگر و فیلمساز در هیچ کجای جهان فیلمش را نمی‌سازد که یکی آن را بخرد و بگذارد داخل کمد. این همان روشی نیست که در مدیریت قبلی سینماگران شاهدش بودند و کلی هم به آن اعتراض کردند؟ این‌که چون فیلم فیلمسازی ممکن است پایه‌های مدیریتی ما را بلغزاند پس خودمان بخریم تا هم فیلمساز ضرر مالی نکند و هم تسامح.

در کنار تساهل، قاطعیت هم لازم است

آقای ایوبی تساهل و تسامح امر پسندیده‌ای است، صبوری از واجبات اخلاقیات انسانی و دینی است اما در کنار تساهل و تسامح قاطعیت هم وجود دارد، در کنار صبوری، مدیریت بحران هم واجب است و در هیچ کتاب موفق مدیریتی نوشته نشده که برای جلوگیری از حاشیه مدام باید عقب نشینی کرد. بزرگترین کابوس سینماگران پس از دوران تلخ مدیریت قبلی سینما این بود که روزی حسرت برخی سیاست‌های آن دوره را بخورند، آقای ایوبی نشانه‌های این کابوس درحال دیده شدن است.




حجت‌ا.. ایوبی: دنبال راه‌حلی برای مشکل جعفر پناهی هستیم/بهمن قبادی مشکلی برای فیلمسازی ندارد

سینماژورنال: تازه ترین اظهارات رییس سازمان سینمایی درباره دو تن از فیلمسازان ایرانی سبب ساز ایجاد حواشی رسانه ای فراوانی برای وی شده است.

به گزارش سینماژورنال حجت ا.. ایوبی در گفتگو با یک نشریه آمریکایی از نگاه منعطف سازمان تحت امرش در برخورد با جعفر پناهی و بهمن قبادی یاد کرده است و همین باعث بروز برخی انتقادات شده است.

روزنامه “وال استریت ژورنال” اخیرا به بهانه تاثیر توافق هسته‌ای بر سینمای ایران و بخصوص بر شرایط دو سینماگر مختلف یعنی جعفر پناهی و بهمن قبادی که اولی به حکم دستگاه قضا امکان فعالیت ندارد(هرچند از زمان صدور حکم سه فیلم زیر زمینی ساخته است) و دومی به دلیل ساخت “فصل کرگدن” امکان فعالیت در کشورش را ندارد به سراغ حجت‌ا.. ایوبی رئیس سازمان سینمایی رفته است.

به گزارش سینماژورنال این رسانه  از مدیر سینمای ایران در رابطه با مذاکرات اخیر پرسیده که ایوبی نیز در جوابی گفته است: اگر قبل از این سینمای ایران می توانست از پنجره وارد دنیا بشود با توجه شرایط فعلی می‌توان از درب اصلی وارد شد. ما تمام فیلمسازان را به کار کردن تشویق می کنیم. مخصوصا کسانی که در زمان دولت قبلی کار نکردند.

او در مورد شرایط جعفر پناهی هم گفته است: جعفر پناهی یک مورد خاص است چون تنها فیلمساز ایرانی است که مشکل قضایی دارد و دولت و وزارت ارشاد کاری از دستش برنمی‌آید. از طرف خودم و دستگاه قضایی به دنبال راه حلی هستیم تا به شکل قانونی راه حلی برای مورد آقای پناهی پیدا کنیم.

ایوبی درباره بهمن قبادی هم به وال استریت ژورنال گفته است: درب برای همه هنرمندان ایرانی باز است و من می‌دانم که بهمن قبادی مشکلی نخواهد داشت اگر به ایران بیایید و در ایران فیلم بسازد.




محمدحسین قاسمی: برخی نهادها همان طور که فیلمنامه “شیار ۱۴۳ ” را رد کرده بودند، فیلمنامه “نفس” را هم رد کردند!

سینماژورنال: رییس سازمان سینمایی با حضور در پشت صحنه فیلم سینمایی “نفس” به کارگردانی “نرگس آبیار” با عوامل این اثر سینمایی گفت وگو کرد.

به گزارش سینماژورنال حجت الله ایوبی به همراه حبیب ایل بیگی معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی، محمدرضا تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، سید صادق موسوی مدیرکل حوزه ریاست و نمایش عصر سه شنبه ۲۳ تیر با حضور در محل فیلمبرداری فیلم “نفس” با عوامل این اثر سینمایی گفت وگو کرد و از آخرین وضعیت این فیلم مطلع شد.

امیدوارم “نفس” موفق باشد
ایوبی در این دیدار اظهار کرد: امیدوارم فیلم سینمایی “نفس” همانند فیلم “شیار ۱۴۳” اثری موفق باشد.
وی یادآور شد: دوران دفاع مقدس به عنوان دوران رشادت و مقاومت ملت ایران، زوایای پنهانی دارد که کمتر مورد توجه قرار گرفته و خوشحالیم زوج خانم آبیار و آقای قاسمی این زوایا را مورد توجه قرار دادند.
رییس سازمان سینمایی اظهار کرد: مقام معظم رهبری بارها تاکید فرمودند که در دوران دفاع مقدس مسائل انسانی و عاطفی و سبک زندگی وجود داشت و همین مهم، نقطه تفاوت دوران دفاع مقدس با دیگر جنگ های طول تاریخ است.
ایوبی ادامه داد: اشاره به این بخش از دوران دفاع مقدس برخلاف ساخت فیلم های جنگی هزینه ی کمتری دارد و در عین حال اثرگذاری آن قابل توجه است.

روایت سالهای 57 تا 62
محمد حسین قاسمی تهیه کننده فیلم “نفس” نیز با اشاره به ۴۰ لوکیشن متفاوت این اثر سینمایی اظهار کرد: ۹۰ روز از آغاز فیلمبرداری این اثر می گذرد و این فیلم سال های ۵۷ تا ۶۲ را روایت می کند.
وی ادامه داد: در این فیلم صحنه هایی همچون بازگشت امام راحل به میهن در سال ۵۷ و عاشورای این سال بازسازی شده است.

برخی نهادها همانطور که فیلمنامه  “شیار ۱۴۳” را برای حمایت رد کرده بودند فیلمنامه ی فیلم “نفس” را هم رد کردند
تهیه کننده فیلم “نفس” با اشاره به حمایت های بنیاد سینمایی فارابی از فیلم “نفس” در عین حال تصریح کرد: برخی نهادها همانطور که فیلمنامه ی “شیار ۱۴۳” را برای حمایت رد کرده بودند فیلمنامه ی فیلم “نفس” را هم رد کردند.

کمک مردم در بازسازی صحنه ها
وی گفت: مهران احمدی در این فیلم نقش پدر خانواده را بازی می کند. جمشید هاشم پور، پانته آ پناهی ها، شبنم مقدمی و سیامک صفری بازیگران این اثر سینمایی هستند.
این تهیه کننده یادآور شد: مردم در بازسازی صحنه های مختلف به ما کمک بسیاری کردند و در برخی صحنه ها علاوه بر هنروران، حدود ۱۰ هزار تن حضور داشتند و صحنه های این اثر سینمایی در شهرهای مختلف از جمله یزد، هشتگرد، نظرآباد و پارچین فیلمبرداری شده است.

فیلمبرداری فیلم “نفس” هم اکنون در یکی از خیابان های جنوبی تهران در حوالی خیابان ری ادامه دارد. هم اکنون صحنه های مربوط به رویای بازیگر خردسال این اثر سینمایی در این لوکیشن فیلمبرداری می شود.