1

کتایون امیرابراهیمی یا همان «چل‌گیس» بعد از مدتها سکوتش را شکست و کلی حرف زد⇐باید هر روز صدای دخترانم را بشنوم!/مادرم روس بود و همسرم تحصیلکرده سوئیس و از وابستگان ناصرالدین‌شاه!/ژن روس باعث می‌شود هیچ وقت هیچ چیز را جدی نگیرم/ساموئل خاچکیان ۲۰هزارتومان دستمزدم را به راحتی آب خوردن، خورد! با ۲۰هزارتومان در آن زمان می‌شد یک خانه ویلایی شیک خرید/از شدت بی‌حالی بعد از رسیدن به پاریس، راهی بیمارستان شدم/مهدی میثاقیه-تهیه‌کننده «گوزنها»- خیلی خوش‌حساب بود ولی امثال جمال مجتهدی اصلا خوش‌حساب نبودند/علی حاتمی بعد از ساختن یک تیزر تبلیغاتی برای کارخانه نان ماشینی همسرم، پیشنهاد داد در «حسن کچل» بازی کنم/علی حاتمی خیلی پسر خوبی بود اما امان از بیماری شوم اپیدمیک در جامعه هنری!!/حین تولید سریال «من یک مستأجرم» و به هنگام جمع‌بندی پایانی، اصغر فرهادی سرصحنه می‌آمد

سینماروزان/احمد محمداسماعیلی: کتایون امیر ابراهیمی جزو نسل دوم بازیگران سینمای ایران است که اوج دوران کاریش مصادف با شکل‌گیری موج نوی سینمای ایران در اواخر دهه چهل بود و همگان با دیدن فیلم «حسن کچل» و بازی یک بازیگر چشم سبز که چهره ای شبیه زنان اروپایی داشت از او تعریف کردند؛ چهره امیرابراهیمی بسیارمناسب نقش «چل گیس» داستان حسن کچل بود و همین کاراکتر بود که او را جاودانه ساخت. امیرابراهیمی در کنار بزرگان آن روزگار چه در جلو و چه در پشت دوربین تجربه ها اندوخت. ناصر ملک مطیعی، محمدعلی فردین، بهروز وثوقی، پرویز صیاد و داریوش مهرجویی از جمله همکاران امیرابراهیمی در آن دوران بودند.

امیرابراهیمی از اواخر دهه 50 به بعد کم کارتر شد و بیشتر نظاره گر هنرنمایی همکارانش بود تا اینکه بعد از نزدیک به دو دهه با سریال «بدون شرح» مهدی مظلومی  بار دیگر به دنیای بازیگری بازگشت و در ادامه هم در سریال «کوچهٔ اقاقیا» به کارگردانی رضا عطاران در نقش «گلنسا» دربرابر منوچهر نوذری ایفای نقش کرد.از آن زمان تا به امروز امیرابراهیمی کم و بیش بازیگری را ادامه می دهد و البته حتی کوتاه ترین نقشها را نیز به گونه ای خاطره ساز ایفا میکند. «ورود آقایان ممنوع»، «ارتباط خانوادگی»، «تهران در جستجوی زیبایی»، «زیر هشت» و «بازنده» از جمله آثار کارنامه بازیگری امیرابراهیمی در سالهای اخیر هستند.

در یک عصر خنک با کتایون امیرابراهیمی که به تازگی از سفر شمال کشور بازگشته بود در منزلش قرار گفتگو گذاشتیم و با دیدن آلبوم خانوادگیش و دیدن عکس منحصر به فرد صادق هدایت درکنار پدرش در یکی از تفرجگاههای غرب تهران در دهه بیست به آن دوران پرتاب شدیم. امیرابراهیمی بازیگریست که با ورود به دهه هفتم زندگی همچنان وقار و زیبایی اش را حفظ کرده و با روحیه خوب خاطرات دوران گذشته اش را ورق زد. او دو فرزند دختر دارد که یکی ساکن فرانسه و دیگری ساکن آمریکاست اما همان طور که خودش هم می‌گوید چنان پیوند عاطفی عمیقی با فرزندانش دارد که هر روز باید صدای آنها را بشنود.

بخشهای خواندنی گفتگوی کتایون امیرابراهیمی را با این توضیح بخوانید که متن کامل این گفتگو پیشتر در ماهنامه «دنیای زنان» منتشر شده است:

* آدم نترس و شجاعی به نظر می رسید.

دلیلی برای ترسیدن ندارم! ژن روسی در من از مادرم به ارث رسده است که باعث می شود هیچ وقت هیچ چیزی را جدی نگیرم و حتی موقعی که متوجه بیماریم شدم خیلی راحت با قضیه کنار آمدم.

* مادرتان اهل چه شهری در روسیه بودند؟

 مادرم قفقازی است.

* آیا هنوز هم با فامیل‌تان در قفقاز در ارتباط هستید؟

نه ، خانواده مادرم بعد از انقلاب بلشویکی همه شان به ایران مهاجرت کردند و دیگر در آنجا قوم و خویش نزدیکی نداریم.

* در زندگی از بروز چه مسئله ای بیشتر نارحت می شوید؟

خبر نداشتن از دو دخترم ناراحتم می کند. عاشق دخترانم هستم و با وجود اینکه هر دویشان در خارج از کشور زندگی می کنند باید هر روزصدایشان را بشنوم تا آرامش پیدا کنم.

*  با توجه به علاقه شدیدی که به دخترانتان دارید به چه دلیل در کنارشان زندگی نمی کنید؟

یک سال و نیم پیش برای دیدن دخترم به پاریس رفتم ولی به واسطه ضعف بدنی ناشی از بیماریم بلافاصله بعد از پیاده شدن از هواپیما در بیمارستان بستری شدم و برای همین ترجیح می دهم در خانه ام پذیرای فرزندان باشم یا آن که تلفنی با آنها در تماس باشم.

* میانه تان با مطالعه چطور است؟

عاشق مطالعه کتابهای جنایی از نویسندگانی مثل جورج فلمینگ هستم.

* در کارنامه تان هم یکی دو فیلم پلیسی به چشم می خورد.

بله در فیلمی از ساموئل خاچکیان با عنوان «بوسه بر لب های خونین»  بازی کردم که فیلم جنایی بود و البته ساموئل خاچکیان به راحتی آب خوردن دستمردم را نداد!!!

* آیا اعتراضی برای گرفتن پولتان انجام ندادید.

چرا اعتراض کردم اما مهدی میثاقیه گفت در شأن تونیست که بخواهی بابت این کار جار و جنجال به پا کنی .

* دستمزدتان برای این فیلم چقدر بود؟

بیست هزار تومان بود و با آن می شد در آن زمان یک خانه شیک ویلایی بسیار بزرگ در شمال تهران خرید!

* آیا باز هم پیش آمد که دستمردتان را ندهند؟

نه ، دیگر چنین اتفاقی رخ نداد.

*  آیا در آن دوران هم مثل حالا بین تهیه کنندگان متداول بود که قسط آخر بازیگران را ندهند؟

 پول برخی از بازیگران را می خوردند و نمی دانند. البته تعداد قلیلی تهیه کننده و کارگردان این کارها را انجام می دادند و در مجموع بسیاری هم سروقت تسویه می کردند.

*  کدام تهیه کننده به خوش حسابی معروف بود؟

 مهدی میثاقیه خیلی خوش حساب بود و چکهایی که به عوامل میداد حتی یک روز هم عقب نمی افتاد ولی مثلا جمال مجتهدی خوش حساب نبود و سر فیلم «بده در راه خدا» خیلی بدحسابی کرد.

* بیشترین دستمزدی که در سینما گرفتید چقدر بود؟

 بیست و پنج هزار تومان بیشترین دستمزدی بود که گرفتم. من در حدود شصت فیلم بازی کردم و در بسیاری از آنها هم نقشهای محوری داشتم ولی هیچ گاه به دنبال پول نبودم.

* با کدام کارگردان راحت تر بودید؟

 علی حاتمی کارگردان و انسان خوبی بود.

* آیا آن طوری که در مطبوعات سینمایی در باره سطح کاری علی حاتمی نوشته شده است به عنوان همکار او را مولف دیدید؟

 تا آنجایی که می دانم و در «حسن کچل» تجربه اش کرده ام تمام دیالوگ ها و شعرهای فیلم را خود علی حاتمی سروده بود. یادم می آید سرصحنه می رفت و توی یک اتاق می نشست و می نوشت و ندیدم که در نگارش کسی به او کمک کند. درباره حاتمی باید بگویم که از کار با من راضی بود؛ البته من نمی‌خواهم زیاد از خودم تعریف کنم و سعی کردم در تمامی کارهایم جوری ایفای نقش کنم که کارگردان راضی باشد.  شما پریسا بخت آور را به عنوان یک کارگردان قبول دارید؟ حتی ایشان هم فقط با یک سکانس، عیار کار مرا درک کرد.

* از برخی از همکاران بخت‌آور مثل یکی دو نفر از عوامل «من یک مستأجرم» شنیده ام برخی از صحنه های سریال های ایشان  را همسرش اصغر فرهادی کارگردانی کرده است.

نه ، این طوری نبود. زیاد به حرف های خاله زنکی برخی از عوامل گوش نکنید!!! البته موقع جمع بندی پایانی اصغر فرهادی سر صحنه می آمد و سعی میکرد به همسرش مشاوره دهد ولی این طور نبود که اصغر فرهادی سر صحنه بیاید و به جای همسرش دکوپاژ دهد.

کتایون-امیر-ابراهیمی
کتایون امیرابراهیمی/عکس: حامد ریحانی

* برگردیم سر بحث علی حاتمی…

 علی حاتمی پسر خوبی بود و البته مثل همه آدمها نقاط ضعفی داشت؛ یکی از نقاط ضعف او همان بیماری اپیدمیک در بخشی از جامعه است و امان از این بیماری{…}!! یک نقطه مثبت او توجه به جزییات بود به خصوص در زمینه طراحی صحنه و لباس که از هیچ گاف مختصری هم نمی گذشت.

* میانه همسرتان با بازیگری شما چطور بود. آیا مشکلی نداشت؟

نه، همسرم آدمی فرهنگی بود و یادم هست که در اغلب فیلم هایم سر صحنه می آمد. او تحصیلکرده سوییس بود و نوه معتمد الدوله و از بستگان ظلّ السلطان حاکم اصفهان که پسر ناصرالدین شاه قاجار بود محسوب می شد! علی حاتمی یک تیزر تبلیغاتی درباره کارخانه نان ماشینی همسر من ساخته بود و علی عباسی تهیه‌کننده «حسن کچل» به من گفت علی حاتمی می خواهد فیلم موزیکالی بسازد آیا تو در این فیلم بازی می‌کنی و من هم قبول کردم.

*  به چه نحوی دوست دارید توسط کارگردان ها هدایت شوید؟

من از کارگردان می خواهم توضیح صحنه و بازی  که از من  انتظار دارد را بیان کند  تا من براساس درک خودم از نقش بازی می کنم.

*  آیا دیالوگ ها را سریع حفظ می کنید؟

بخشی از دیالوگهای نقشم را حفظ می کنم و مقداری را بر اساس استنباطم از نقش به آن اضافه می‌کنم.  سر صحنه «من یک مستأجرم» موقعی که پریسا بخت آور این شیوه کاری من را دید کمی نگران شد اما من گفتم اصلا نگران نباش و به من بگو چه چیزی می خواهی ومن برایت بازی می کنم.

*  پریسا بخت‌آور به شما چه جوابی داد؟

گفت بازی کن ببینیم چه کار می کنی و بعد از دیدن بازیم گفت همه چیز دست خودت و تا پایان فیلمبرداری این روش را ادامه دادم.

* بنابراین کارگردان کار بلدی است؟

 من خودم کاربلد هستم ( با خنده). از کارگردانی که مدام بگوید فلان کار را بکن و این طوری بازی کن و یا نکن بدم می آید و قطعا با وی دچار چالش می شوم.

* آیا تا به حال شده اختلاف سلیقه با کارگردانی باعث درگیری لفظی شود؟

 من طوری بازی می کردم که همه مجاب می شدند به من اعتماد کنند.




کارگردان «مادرزن سلام» پروانه ساخت گرفت+فهرست کامل ۴پروانه صادر شده

سینماروزان: شورای پروانه ساخت ارشاد با ساخت 4 فیلمنامه موافقت کرده که در میان آنها «توطئه خانوادگی» به کارگردانی خسرو ملکان بیش از بقیه جلب توجه میکند.

به گزارش سینماروزان خسرو ملکان که از جمله فیلمسازان فعال در دهه 60 بود آخرین بار یازده سال قبل یک کمدی به نام «مادرزن سلام» را ساخت و بعد از آن کار سینمایی جدی نداشت.

به جز این شورای ساخت با تولید سه فیلمنامه دیگر هم موافقت کرده است.

فهرست کامل پروانه های صادره به شرح زیر است:

–«حسن کچل» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی نادره ترکمانی و نویسندگی مشترک خسرو صالحی/ نادره ترکمانی در ژانر کودک و نوجوان

–«توطئه خانوادگی» به تهیه‌کنندگی، کارگردانی و نویسندگی خسرو ملکان در ژانر اجتماعی

–«ایده اصلی» به تهیه‌کنندگی مشترک آزیتا موگویی/رضا کریمی ،کارگردانی آزیتا موگویی و نویسندگی مشترک امیر عربی/ حسین تراب نژاد در ژانر اجتماعی

— «داوود باید ترک کنه» به تهیه‌کنندگی سید امیر سیدزاده، کارگردانی و نویسندگی محمود غفاری در ژانر اجتماعی




ادعای رسانه اصولگرا⇐فيلمي در “هنروتجربه” در حال اكران است كه کلیت نظام را مورد تمسخر قرار داده!+عکس

سینماژورنال: به تازگی فیلم در گروه سینمایی تازه تأسیس “هنروتجربه” روی پرده رفته است ساخته چهره ای به نام بایرام فضلی که پیشتر او را به عنوان فیلمبردار شناخته ایم تا کارگردان.

به گزارش سینماژورنال این فیلم “باز هم سیب داری؟” نام دارد که 10 سالی در توقیف بوده و حالا به مدد گروه تازه تأسیس، فرصت یافته روی پرده برود و اکران شود.

روزنامه اصولگرای “جوان” در یادداشتی به قلم ایزد مهرآفرین دبیر فرهنگی این روزنامه با اشاره به بخشی از بار محتوایی این اثر آن را دارای نگاه تمسخرآمیز نسبت به حاکمیت کشور دانسته است.

سینماژورنال متن کامل یادداشت “جوان” را ارائه می دهد:

سکوتی ناشی از جهالت خودخواسته؟؟

در سكوت معناداري كه در بهترين حالت ناشي از يك جهالت خود خواسته است، فيلمي در گروه «هنر و تجربه» در حال اكران است كه در قالب يك داستان شبه فولكلور و فضايي سوررئال کلیت نظام و حاکمیت کشور را مورد تمسخر قرار داده است.
فيلم سينمايي «باز هم سيب داري؟» ساخته بايرام فضلي در گروه هنر و تجربه در حال اكران است، فيلمي كه 10 سال در توقيف به سر مي‌برده و اكنون با سياست‌هاي به اصطلاح درهای بازی كه سازمان سينمايي در پيش گرفته از توقيف درآمده و اكران شده است.
در وهله اول مواجهه با اين فيلم سوالي مطرح مي‌شود كه دليل توقيف اين فيلم چه بوده است؟!

“داس دار”ها چه کسانی هستند؟
فيلم همانطور كه از نامش نيز مشخص است برداشتي از داستان فولكلور «حسن كچل» است، اما داستان آن در محيط لامكاني و لازماني سير مي‌كند كه سراسر استعاره، كنايه و طعنه است. در اين فيلم با گروهي به اسم «داس‌داران» روبه‌رو هستيم، داس‌داران بر منطقه‌اي حكمفرمايي دارند، شخصيت اصلي داستان از بد حادثه به منطقه تحت كنترل داس‌داران وارد مي‌شود، در اين منطقه «داس‌دار»‌ها احكام خاصي را اجرا مي‌كنند، هر كس «بيدار» باشد زنداني مي‌شود و هر كس «خواب» باشد يا «خود را به خواب‌زده» باشد، كسي با او كار ندارد.

«داس‌دار»‌ها با كساني كه گدايي مي‌كنند، كاري ندارند و همچنين با كساني كه به «گريه و زاري» مي‌پردازند، اما در مقابل هر كسي كه بخواهد جلوي آنها بايستد و به قول آنها «اختشاش کند» را سركوب مي‌كنند! شخصيت اصلي داستان تلاش مي‌كند شرايط را تغيير دهد، پيرمرد‌ها با وي همكاري نمي‌كنند ولي «جوان‌ها»‌ به خاطر سخنان قهرمان داستان تصميم مي‌گيرند با «داس‌داران» مبارزه كنند، ولي در حمله داس‌داران همه مضروب شده و بازداشت مي‌شوند.

عاقبت داس داران…
«داس‌داران» در نهايت قهرمان ظلم‌ستيز فيلم را نيز تطميع و جذب مي‌كنند تا مهره آنها شود. بايرام فضلي، كارگردان «باز هم سيب داري؟» درباره فيلمش مي‌نويسد: سعي كرده‌ام در اين فيلمنامه دنيايي ابلهانه ترسيم كنم كه مردمانش به شكلي ويژه زندگي مي‌كنند. اين ويژگي از يك پس‌زمينه فولكلوريك سرچشمه مي‌گيرد ولي كاربرد خود را در دنياي امروز پيدا مي‌كند و خودبه‌خود فضاي نماديني به ‌وجود مي‌آورد كه از واقعيت‌هاي امروزي جوامع پيشرفت نكرده، يا از سير تحول يك انقلاب در يك كشور جهان سومي – كه هرازچندي در يك چرخه سلسله‌وار به‌وقوع مي‌پيوندد – اخذ شده است.

کارگردان می گوید من آدم سیاسی نیستم
فيلم در سال 85 ساخته شده، فضلي در گفت‌و‌گویی در پاسخ به اين سؤال كه فيلم پيشگويي سياسي دارد، مي‌گويد: من آدم سياسي نيستم و هيچ‌گاه پيشگويي نكرده‌ام، اما فيلمساز جدا از جامعه و شرايطي كه در آن مي‌گذرد، نيست و آنچه در آثارش ديده مي‌شود برداشتي از جامعه و دنياي پيرامون اوست و طبيعي است كه از فيلم‌ها مصاديق و تعابير سياسي مي‌شود. در واقع در چارچوب روايت هنري يا حتي غيرهنري مي‌توان مصاديق سياسي را پيدا كرد.
وي در ادامه اين گفت‌و‌گو مي‌گويد: «طبيعي است با شرايطي كه ايران در خاورميانه يا در حوزه مسائل سياسي و اجتماعي دارد، برداشت‌هاي سياسي از اين فيلم صاحب قوت و قدرت مي‌شود» و در جواب خبرنگار كه مي‌گويد: اما شرايط ترسيم شده تنها شامل ايران نمي‌شود، تصريح مي‌كند: بله فقط ايران نيست. بلكه شرايطي كه در فيلم توصيف مي‌شود شامل مجموع كشورهاي جهان سومي نيز مي‌شود؛ كشورهايي كه به نوعي دچار عقب‌ماندگي يا عقب نگه داشته شدن، شده‌اند.

دلایل توقیف چند ساله این فیلم
با مشاهده اين فيلم به خوبي مي‌توان منظور «داس‌داران» را فهميد و كارگردان حتي تلاش كرده تا با استفاده از نامي هم‌آوا منظور خود را به مخاطب القا كند. اين القا آنقدر  صریح و روشن است كه سايت «شهر» متعلق به سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران، طي يادداشتي درباره «باز هم سيب داري؟» مي‌نويسد: «نكته جالب درباره اين فيلم كه علي‌الظاهر از دايره نظارت سينماي ايران قسر در رفته و فعلاً جان سالم به در برده، اشاره‌ها و كنايه‌هاي سياسي آن است. فيلمي كه البته بيش از يك دهه پس از توليد روي پرده رفته و برخي گزاره‌هاي طرح شده در آن را به نوعي پيش‌بيني يك فيلمساز از شرايط امروز مي‌دانند.»

حال مي‌توان به دلايل توقيف چند ساله اين فيلم پي برد، اما هنوز دليل اكران آن مشخص نشده، سوالي كه مديران گروه هنر و تجربه و مدير سازمان سينمايي مي‌توانند به آن پاسخ دهند.

باز هم سیب داری
نمایی از “باز هم سیب داری؟”