سینماروزان: حسین فرحبخش تهیه کننده و کارگردانی که در انتظار دریافت پروانه نمایش پنجمین تجربه کارگردانی اش «سازش» است همچنان صریح و سرراست حرفهایش را می زند.
به گزارش سینماروزان تازه ترین گفتگوی فرحبخش که با برنامه اینترنتی «کات» انجام شده نیز به مانند همیشه صراحت دارد و شفافیتی که متأسفانه در میان بسیاری از سینماگران پیشکسوت ما به دلایل مختلف که یکی از آنها ملاحظه کاری برآمده از درگیری در معادلات ارگانی است دیده نمی شود.
بخشهای خواندنی گفتگوی فرحبخش را بخوانید:
سالهاست که از فارابی انتقاد می کنید. اوضاع کنونی فارابی را چطور می بینید؟
بنیاد فارابی لانه ی فساد است! لانه ی فساد فکری است. در راس آن فردی است به اسم احمد شاه! (علیرضا تابش)… فردی که چیزی از سینما نمیفهمد چرا باید رییس بنیاد فارابی باشد؟ چون فامیل رییس جمهور محترم سابق است؟ اگر خود رییس جمهور سابق الان سر کار بود این آقا را می انداخت بیرون. عده ای الان در فارابی نشسته اند و شبیه عمروعاص شده اند! مسعود احمدیان در فارابی چه کار میکند؟ نه فیلمنامه نویسی بلد است نه سینما میفهمد.
فارابی باید کلا بسته شود. باز بودنش به چه درد میخورد؟ این همه آدم آنجا کار میکنند برای چه؟ اگر فارابی را ببندند چه مشکلی برای سینما پیش میاید؟ اگر مشکل شان برای تعطیل کردن فارابی حضور آن همه کارمند است و حقوقشان است، من همین جا میگویم که خودم، و جامعه صنفی تهیه کنندگان همه با هم پول می گذاریم به ارشاد می دهیم تا همه ی کارمندان فارابی را بازخرید کند!
این موازی کاری های فارابی مسخره است. عده ای می گویند چرا تلویزیون به بعضی از فیلم هایی که از وزارت ارشاد مجوز دارند روی خوش نشان نمی دهد؟ خوب حالا بیایند ببینند فارابی ای که زیر مجموعه خود وزارت ارشاد است همین کار را میکند. به مجوزهای ارشاد بی توجه است! باز تلویزیون از ارشاد جداست، فارابی که زیر مجموعه ی خود ارشاد است. به بعضی از فیلم های دارای مجوز بودجه میدهند و به بعضی ها نه. از بعضی ها حمایت می کنند و از بعضی ها نه. اصلا بعضی از فیلم ها را کلا قبول ندارند. تو چه کاره ای که قبول نداری؟ اگر پولی دست تو داده اند برای کمک به سینما، باید به همه ی فیلم های مجوز دار کمک کنی. کم و زیاد ندارد. باید به همه وام بدهی. نظر شخصی خودت را حقنه نکنی.
فارابی امسال از فیلم هایی حمایت کرد و بهشان وام داد که دارید می بینید. تهش به کجا ختم شد؟ از دل این فیلم ها چه چیزی در آمد؟ همه اش از سلیقه ی شخصی و بی سوادی میاید. چند نفر نشسته اند آنجا همینطور نظر بیخود میدهند. باز بودن فارابی فقط به ضرر سینمای ایران است.
مدیران دهه 60 مسعود کیمیایی را نابود کردند. تقوایی را نابود کردند. آقای عبدالله اسفندیاری در برنامه شما گفت ما در دهه شصت هوای کیمیایی را داشتیم و حمایتش کردیم. دروغ میگوید. آنها دشمن کیمیایی بودند. از خود کیمیایی بپرس چقدر اذیتش کردند تا به شما بگوید چه بلاهایی سرش آوردند. مدیران دهه شصت کارشان دروغ گویی است. اگر کاری هم برای کیمیایی کردند برای آن بود که کیمیایی دیگر خودش نباشد! بشود شبیه همان مدیران. خواست آنها نابودی کیمیایی بود و همه ی زورشان را هم زدند.
من شخصا با قسمت هایی از حرفهای تان موافقم، اما این حرفها و انتقادات اجتماعی-فرهنگی درست شما، چرا در آثارتان مشخص نیست؟ چرا فیلم هایتان جور دیگری است؟ صادقانه بگویم، من بعضی مواقع شرم میکنم تعدادی از کارهای شما را ببینم. خجالت آور است.
چی خجالت آور است؟
اینکه بعضی از کارهایتان نه فیلمنامه ای دارد و نه کارگردانی و ساختاری و از اول تا آخر عده ای بازیگر از پسر جوان تا مرد 70 ساله میریزند جلوی دوربین فقط میزنند و میرقصند و روو به دوربین قر میدهند بدون هیچ منطق و دلیلی. همینطور بیخود. این سینما نیست.
اینطور نیست کدام آدم 70 ساله در فیلم من رقصیده؟
کم نیستند. در همین فیلمتان بی خود و بی دلیل شریفی نیا با آن سن و سال میزند میرقصد. چرا؟ کجای اقتضای قصه و درام این را میدهد؟ منظورم از شرم آور این است.
اولا شریفی نیا نمیرقصد دوما شریفی نیا 70 سالش نیست! سوما شما چرا فیلمهای جدی من را اسم نمیبری؟ چرا از «آواز قو» و «خصوصی» و «آبنبات چوبی» نمیگویی؟ چرا این پکیج را با هم نمی بینی؟ من فیلمهای اجتماعی و سیاسی کم نساختم. آن فیلم هایی هم که شما می گویی شرمت میاید حتی نگاه کنی برای حوزه ی اندیشه و پخش از دانشگاه هاروارد که ساخته نشده. برای تحلیل جامعه شناسانه مردم که نساختم. ساخته شده تا همه با خانواده شان بروند سینما فیلم ببیند و سرگرم شوند و حالشان عوض شود. همین. فقط سرگرم شوند.
باور کنید هزار جور میشود سرگرم کرد. این بیش از آنکه سرگرمی باشد لوده بازی های لوس و سطح پایین عده ای آدم چیپ است. من حتی از دیدن آنونس فیلم «آس و پاس» اذیت شدم. نتوانستم ببینم. ده ثانیه بیشتر نگاه نکردم. اینها واقعا چیست؟!
این نظر توست. خیلی هم محترم. اما نظر مردم این نیست. مردم مثل تو فکر نمی کنند. مثل تو نمی بینند هی نگو واقعا شرم آور است. از نظر تو شرم آور است از نظر مردم خیلی هم خوب است و شرم آور نیست. من اگر بروم «زندگی خصوصی» بسازم و مثل آن موقع عده ای آدم بریزند فیلم را از پرده پایین بکشند خوب است؟ آن وقت پول زندگی ام را تو میدهی؟ من باید بیزنس کنم. من دنبال گیشه هستم چرا باید به غیر گیشه فکر کنم؟ فیلم غیر شرعی نساختم و نمیسازم. مردم را سرگرم میکنم. یادم است سر فیلم «شارلاتان» بود که…
ببخشید وسط حرفتان می آیم! گفتید شارلاتان. تنها سکانسی که از فیلم یادم است این است که چند نفر بازیگر همینطور الکی میرفتند هوا پرواز می کردند بعد برمی گشتند زمین یهو شلوارهایشان از پایشان در میامد! باز هم بدون هیچ منطقی. فاجعه بود آن فیلم…
فاجعه نبود و بسیار هم ساختار خوبی داشت و برو ببین چقدر شبکه خانگی فروش کرد. مردم عاشق «شارلاتان» هستند. آن فیلم ساختار و سر و شکل داشت و خیلی هم فیلم خوبی بود. جوری میگویی شلوارهایشان در آمد انگار برهنه بودند! اینها همه اش کارتونی بود و چیز زشت و قبیحی نبود. اتفاقا الان می خواستم همین را بگویم. سر فیلم «شارلاتان» بود که یک نفر از چهره های سرشناس، فیلم را دیده بود و وقتی از سالن آمده بود بیرون نمی خواست پول ما را بدهد. من آنجا بودم. گفتم چه شده؟ نمی دانست فیلم مال من است گفت واقعا فیلم مزخرفی بود! گفتم مزخرف خود تویی! پول فیلم را بده بیاد!.. من فیلم نساختم در کتابخانه ها و انجمن ها تحلیل و تمجید بشود. تو اگر در سالن زمان دیدن فیلم سرگرم شدی و اعصابت خرد نشد و خسته نشدی و تا آخر با اشتیاق فیلم را دیدی، من به خواسته ام رسیدم.
شما در دهه 60 و 70، با فیلمسازهای مطرحی کار کردید. مثل افخمی و الوند و افراد دیگر. چرا در این سالها دیگر با آنها کار نکردید؟ چرا اکثرا پی جوان های تازه وارد رفتید؟
چون الان کار کردن با آن اسم و رسم دارها سودی ندارد. فقط ضرر است. من چرا الان باید به افخمی پول بدهم که برود “روباه” بسازد؟ معلوم است من برای روباه چند میلیارد خرج نمیکنم که تهش چند میلیون توی گیشه فروش کند. من که مثل بعضی ها بیلبوردهای شهری ندارم. به من که پیام بازرگانی مفت و مجانی تلویزیون بهم نمی دهند. من که شهرداری و فارابی هوایم را ندارند. ارشاد هم که ازم پشتیبانی و حمایتی نمیکند. روباه افخمی را چه کسی می بیند؟ من برای فیلم بی مخاطب چرا باید پول خرج کنم؟
می گویند شما به این دلیل با چهره های سرشناس کار نمی کنید چون همیشه عادت دارید در کار فیلمسازها دخالت کنید و خودتان بالای سر کار می ایستید و می خواهید کار را سریع جمع کنند تا هزینه ی تولید پایین بیاید. به همین خاطر با فیلمسازهای مطرح به مشکل می خورید و با جوان های تازه وارد راحتید.
اصلا این حرفها نیست. دروغ است. من نه خودم را از کسی بالاتر میدانم که در کارش دخالت کنم و نه حرف های غیرکارشناسانه میزنم که فیلمسازان، حتی چهره های مطرح بتوانند ایراد بگیرند و بگویند داری اذیت میکنی. من اگر با آنها کار نمیکنم، چون نه پول مفت دارم خرج کنم نه دنبال ساخت فیلم های کم فروشم. اصغر نعیمی را شما میشناسی. پسر فوق العاده ای است. خیلی دوستش دارم. قلم فوق العاده ای دارد و نقدهای سینمایی اش هم از همه بهتر بود. من اصغر را وارد عرصه فیلمسازی و سینما کردم و خودش استعداد داشت و ترقی کرد و بالا رفت. من وقتی فیلم «سلام بر عشق» را برایش تولید کردم و پولش را دادم، برو ببین چقدر هوایش را داشتم. بهترین بازیگرها را آوردم و بهترین امکانات را بهش دادم. اما همین اصغر نعیمی اگر از من می خواست فیلم «سایه های موازی» اش را تهیه و تولید کنم قبول نمیکردم. چون من اصلا این نوع سینما را قبول ندارم. چرا باید پول خرج این چیزها کنم؟ هنوز «سایه های موازی» را ندیدم اما ندید میگویم این فیلمی نیست که برایش سرمایه گذاری کنم. من میخواهم فیلم پرفروش بسازم.