1

اظهارات قابل تأمل سیدضیاء هاشمی درباره همراهی رسانه‌های اصولگرا با حوزه هنری در جهت اکران فیلم خارجی⇐مسببان تولیدات شکست‌خوردۀ رانتی-ارگانی، بعد از اتلاف بودجه و تنزل سینمای ارزشی، به فکر اکران فیلم خارجی افتاده‌اند!/پیش از آن که VOD راه بیفتد هم فکر می‌کردند سود هنگفتی در آن هست اما امروز معلوم شده که آن تصورات، باطل است/در زمانی که نه اینترنت وجود داشت و نه سایتهای دانلود فیلم، فیلمهایی مثل «ترمیناتور»، «بیل را بکش» و «دار و دسته‌های نیویورکی» را با دوبله عالی اکران کردیم اما استقبالی نشد/کدام آدم عاقلی تماشای نسخه بدون سانسور رایگان فیلمهای خارجی را رها می‌کند تا نسخه مُثله‌شده همان فیلمها را با صرف هزینه در سینما ببیند؟/مگر امکان دارد بتوان فیلمی پرمخاطب مانند «زن شگفت‌انگیز» را بدون سانسور در کشور اکران کرد؟/در ساختار فعلی فیلمهای خارجی توانایی رقابت با فیلمهای دسته چندم سینمای بدنه را هم ندارند

سینماروزان: یکی دو هفته بعد از خبرسازی برخی رسانه های اصولگرا درباره لزوم اکران فیلم خارجی، رییس سازمان سینمایی حوزه هنری از اکران خارجی به عنوان یک گزینه خبر داد و متعاقب آن نیز باز رسانه های اصولگرا بودند که کوشیدند در گفتگو با افرادی گمنام که نه در تولید موفق بوده اند و نه در پخش و نه در سینماداری، بر تنور لزوم اکران فیلم خارجی در کشور تأکید کنند.

به گزارش سینماروزان مشکل این خبرسازیها آن است که هیچ کدام اکران خارجی را در ساختار سینمایی داخل محک نمیزنند و مثلا نمی گویند در شرایطی که اغلب فیلمهای روز سینمای جهان بدون سانسور و با کیفیت فول اچ.دی در سامانه های مجازی به طور تقریبا رایگان در حال عرضه است و در کنارش اغلب مخاطبان عشق سینما، یک سینمای خانگی با کیفیت متوسط هم که شده در خانه هایشان دارند کدام مخاطبی است که صرف هزینه برای سینما رفتن و تماشای نسخه مثله شده فیلم را به نسخه اصلی و بدون سانسور آن ارجحیت دارد.

اگر پیشتر درباره اکران نسخه های دوبله هم سخن گفته میشد حالا دیگر همان سامانه های مجازی در کنار زیرنویس کردن استودیوی دوبله هم راه انداخته اند(!) و فیلمها را دوبله شده عرضه میکنند تا مخاطبان هیچ هم و غمی نداشته باشند!!

اینها مواردی است که سیدضیاء هاشمی رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان سینمای ایران که خود سابقه اکران فیلم خارجی در کشور را داشته به صراحت بر آنها تأکید می کند و بر این اساس در باغ سبز اکران فیلم خارجی را یک تصور باطل می داند.

سیدضیاء هاشمی با اشاره به اینکه طرح فعلی اکران فیلم‌های خارجی مشابه VOD  است که تا پیش از راه اندازی همه از شکوفایی سینمایی به واسطه آن می گفتند بیان داشت: پیش از اینکه سامانه VOD راه بیفتد، تصور می‌کردند که پول هنگفتی در آن وجود دارد. این سامانه راه‌اندازی شد، بدون اینکه کار کارشناسی لازم صورت بگیرد و زیرساخت‌های لازم برای آن فراهم شود. نتیجه‌اش وضعیت اسف‌بار امروز این سامانه است و اینکه بعد از گذشت چندین سال، هنوز جایی میان مخاطبان سینما و تلویزیون ایران باز نکرده است. همین در مورد اکران فیلم خارجی نیز صدق می‌کند. متأسفانه برخی رسانه‌ها و اشخاص به اشتباه فکر می‌کنند که میلیاردها تومان پول در اکران فیلم خارجی به طور بالقوه وجود دارد و با اکران این فیلم‌ها می‌توان رونق بی‌سابقه‌ای به گیشه سینمای ایران بخشید.

وی در ادامه به طرح شکست‌خورده اکران فیلم‌های خارجی در سالیان گذشته پرداخت و افزود: سال‌ها قبل که اینترنت و سایت‌های متعدد دانلود فیلم وجود نداشت، به کمک فارابی فیلم‌های «دارودسته‌های نیویورکی»، «ترمیناتور»، «بیل را بکش» و «مصائب مسیح» را خریداری و با دوبله عالی و حداقل سانسور ممکن اکران کردیم. برای تجهیز سینماهایی که قرار بود این فیلم‌ها را نمایش دهند هزینه قابل توجهی کردیم و امیدوار بودیم که این طرح حداقل بتواند این هزینه‌‌ها را بازگرداند. هدفمان از اجرای چنین طرحی این بود که هم به اکران تنوع دهیم و هم اینکه رقیب مناسبی برای فیلم‌های ایرانی وارد میدان کنیم. اما این فیلم‌ها با استقبال چندانی از سوی مخاطب روبرو نشدند و طرح اکران فیلم خارجی آن موقع شکست خورد.

تهیه‌کننده فیلم‌‌ پرمخاطب «عروس» در ادامه به شرایط نامناسب اکران فیلم‌های خارجی در ایران اشاره کرد: امروزه نیز فیلم‌ها و سریال‌های خوب خارجی به لطف فراگیرشدن اینترنت و تعدد سایت‌های دانلود، به سهولت و با کمترین هزینه ممکن در دسترس مخاطبان هستند. به محض اینکه فیلم در خارج از کشور در دسترس قرار بگیرد، در این سایت‌ها نیز عرضه می‌شود. کیفیت دوبله‌ها و زیرنویس‌های شبکه‌های زیرزمینی نیز بسیار مطلوب‌تر است. از همه مهم‌تر اینکه، مخاطب به واسطه چنین سایت‌هایی، فیلم‌ها را بدون حتی یک فریم سانسور تماشا می‌کند. لذا در چنین شرایطی و با توجه به وضعیت بد اقتصادی کشور، کدام عقل سلیمی می‌پذیرد که خانواده‌ها به جای دانلود نسخه سانسورنشده فیلم‌ها با کمترین هزینه، با صرف هزینه رفت‌وآمد و پول بلیط روانه سالن‌های سینما شوند و به تماشای نسخه جرح‌وتعدیل شده همان فیلم‌ها بنشینند؟

تهیه‌کننده فیلم «شوکران» در ادامه به شایعه «به‌کارگیری بولدوزر فیلم‌ خارجی برای تخریب سینمای ایران» چنین واکنش نشان داد: حتی در سینمای قبل از انقلاب که فیلم‌های خارجی بدون مشکل ممیزی و هم‌زمان با سایر کشورها در ایران اکران می‌شدند، فیلم‌های ایرانی نیز فروش بسیار خوبی داشتند. اما بعد از انقلاب شاهد شکل‌گیری قیچی‌ای بودیم که یک لبه آن سینمای به اصطلاح رانتی – ارزشی بود و لبه دیگر آن سینمای جشنواره‌ای. هدف این قیچی هم نابودی سینمای بدنه و مردمی ایران بود. پس از چندین دهه تلاش نافرجام، هردوی آن سینماها به قهقرا رفته‌اند و سینمای بدنه همچنان پشتوانه مردمی خود را حفظ کرده است.

هاشمی با اشاره به اینکه سردمداران سینمای رانتی-ارگانی به فکر اکران خارجی افتاده اند ادامه داد: برای اینکه سوءتفاهم نشود توضیحی هم در خصوص سینمای رانتی ـ ارزشی بدهم. منظورم سینمایی است که با ادعای ترویج ارزش‌ها ارقام هنگفتی را از نهادها و ارگان‌ها و حتی سازمان‌های مذهبی دریافت می‌کند اما در عمل، محصولاتی را ارائه می‌دهد که چه در حوزه دفاع مقدس و چه در حوزه ترویج اندیشه‌های مذهبی کیفیت بسیار پایینی دارند یا به دلیل تضاد با ارزش‌ها امکان‌ نمایش در داخل ایران را هم ندارند. متأسفانه عده‌ای ناکامی سینمای ارزشی را به پای سینمای بدنه می‌گذارند. اما این کار صرفا فرافکنی است. در واقع، اتخاذ سیاست‌های نامناسب در تولید این فیلم‌ها که پای محصولات و فیلمسازان رانتی را به آن باز کرد مسبب اصلی این ناکامی است. حال همین مسببان اصلی برای جبران خسارت‌هایی که بابت اتلاف بودجه بیت‌المال و تنزل جایگاه سینمای ارزشی (ان‌شاءالله که تعمدی نباشد) به نظام و کشور وارد کرده‌اند، به این صرافت افتاده‌اند که با واردات فیلم خارجی، شیشه عمر سینمای بدنه را بشکنند و با نابودی سینمای ایران صورت مسئله را پاک کنند.

رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان خاطرنشان ساخت: تجربه سالیان گذشته نشان داده که طرح اکران فیلم خارجی راه به جایی نخواهد برد و باز هم بودجه بیت‌المال با یک طرح از پیش شکست‌خورده دیگر اتلاف خواهد شد. چیزی که مسئولان فرهنگی کشور بهتر است به آن توجه داشته باشند این است که امروزه بسیاری از جوانان و حتی خانواده‌ها از طریق اینترنت به نسخه‌های سانسورنشده و باکیفیت فیلم‌های خارجی دسترسی دارند که همگی آن‌ها توسط شبکه‌های زیرزمینی به بهترین نحو دوبله یا زیرنویس شده‌اند. به علاوه، تعدادی از فیلم‌های پرفروش سینمای جهان نظیر «زن شگفت‌انگیز» هم به دلیل نوع لباس شخصیت اصلی و هم به خاطر ملیت بازیگر آن ممکن است در ایران به هیچ عنوان قابل نمایش نباشند. با این حال، مردم از طریق اینترنت به سهولت می‌توانند به نسخه‌های باکیفیت و سانسورنشده این آثار دسترسی داشته باشند. لذا، اینکه فکر کنیم با اکران دیرهنگام نسخه سانسور یا حتی تحریف‌شده این فیلم‌ها می‌توانیم در ظاهر جمعیت زیادی را به سالن‌های سینما بکشانیم و در باطن به هدف نابودی سینمای ملی برسیم، چیزی جز کوته‌نظری چنین طراحانی را نمی‌رساند. فیلم خارجی با توجه به شرایطی که گفتم حتی توان رقابت با فیلم‌های درجه چندم سینمای بدنه را هم ندارد.

وی در پایان، در پاسخ این سؤال که آیا اساسا با اکران فیلم خارجی در ایران موافق است، گفت: به هیچ عنوان مخالفتی با اکران فیلم خارجی ندارم و اتفاقا آن را به سود سینمای ایران می‌دانم اما به شرطها و شروطها؛ رایت این فیلم‌ها باید از کم‍پانی اصلی خریداری شوند و با حداقل سانسور، عدم تحریف و هم‌زمان با اکران جهانی در سینماهای کشور به نمایش درآیند.




یک اتفاق عجیب در پردیس آزادی⇐آیا حوزه هنری با «زرد» هم مشکل پیدا کرده؟

سینماروزان: فیلم “زرد” از جمله فیلمهای اکران شده بعد از دهه اول محرم است که مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و در زمانی کمتر از دو هفته 2 میلیارد فروش خالص داشت.

به گزارش سینماروزان پرچهره بودن فیلم و سیر داستانی آن که با محوریت چند جوان روایت میشود اصلی ترین اله مانهای اقبال مثبت مخاطبان بوده؛ آن هم به فیلمی با حداقل رگه های طنز.

“زرد” فیلمی نبود که در ابتدای اکران، حوزه هنری با نمایش آن مخالفت داشته باشد و اتفاقا مهمترین سینمای حوزه که پردیس آزادی باشد آن را در برنامه نمایش خود قرار داد اما اتفاق عجیب آنجا بود که هر چه فروش فیلم بالاتر رفت سانسهای آن در این پردیس کمتر شد!

اگر به صورت موردی سانسهای نمایش “زرد” در مهمترین سینمای حوزه را بررسی کنیم می بینیم که کمیت سانسها در آخر هفته گذشته و مثلا روز پنجشنبه کمتر از روزهای قبل بوده!

همین امروز که چهارشنبه 26 مهرماه باشد در اتفاقی عجیب فقط سه سانس نمایش که 12 ، 18 و 21.20 باشد برای فیلم قرار داده شده است!

درست است که تراکم اکران پاییزی که مرهون سیاست باز کردن ورودی اکران توسط شورای صنفی نمایش بوده موجب افزایش تعداد فیلم و محدود شدن سانسها شده اما وقتی می بینیم در همین پردیس حوزه فیلمهایی از گروه آزاد تا روزی 6 سانس می گیرند چطور میتوان سانسهای پایین فیلمی سرگروه دار که اتفاقا بالاترین فروش هفتگی را داشته توجیه کرد؟

اگر پخش “زرد” با حوزه هنری بود یا رایت خانگی آن در اختیار موسسه هنرهای تصویری سوره وابسته به حوزه هنری قرار میگرفت باز هم علیرغم فروش بالا با این خست در تخصیص سانس روبرو می شد؟




حال حسابی شورای صنفی نمایش و حوزه هنری به یک فیلم رفع توقیف شده؟؟⇐قرارداد اکران «خانه دختر» برای گروه آزاد است اما هم به اندازه فیلمهای سرگروه دار، سالن دارد! و هم پردیس آزادی را!

سینماروزان: فیلم توقیفی «خانه دختر»شهرام شاه‌حسینی در حالی با تعدیلهایی که به گنگی بیشتر فیلم منجر شده روی پرده رفته که از همان روز ابتدایی اکران تعداد بالای سالنهایش جلب توجه می کند.

«خانه دختر» نه تنها با توقیف حوزه هنری روبرو نشده و مهمترین سینمای حوزه که پردیس آزادی باشد به این فیلم سالن اصلیش را به صورت فول سانس داده بلکه تعداد سالنهای آن هم جالب توجه است.

«خانه دختر» بلافاصله بعد از صدور پروانه نمایش در گروه آزاد روی پرده رفته اما فقط در تهران بیشتر از 20 سالن به آن تخصیص داده شده؛ یعنی اوضاع اکران آن چندان تفاوتی با فیلمهای سرگروه دار ندارد!!

تازه فیلمهای دیگر بعد از دریافت پروانه نمایش حداقل چند ماهی پشت خط اکران می مانند بلکه زمان برای اکران پیدا کنند اما «خانه دختر» با فاصله ای اندک از صدور پروانه نمایش روی پرده رفته است آن هم با حجمی قابل توجه از سالن.

صدالبته که رفع توقیف فیلم و اینکه حتی نسخه ای تعدیل شده از آن توانسته اکران شود بلکه بخشی از سرمایه تولید بازگردد خیلی هم خوب است و قابل ستایش اما مختصات اکران در گروه آزاد باید طوری باشد که برای صاحبان دیگر آثار روی پرده سوءتفاهم برانگیز نباشد.

آیا تسهیل شرایط اکران «خانه دختر» یک تشویق است در جهت جبران توقیف دوساله فیلم!؟؟ با این حساب آیا دیگر فیلهمای رفع توقیف شده هم مشمول این تسهیلات قرار می گیرند؟




چند هفته بعد از خبرسازیهای هدفمند رسانه‌های اصولگرا⇐رییس سازمان سینمایی حوزه هنری: به «اکران خارجی» فکر می‌کنیم⇔پرسش: آیا با همان سلیقه‌ای که فیلم تولید می‌کنید به اکران خارجی فکر می‌کنید؟ یا با آن سلیقه‌ای که منجر به توقیف آثار مجاز می‌شود؟/اگر منظورتان از فیلم خارجی، محصولات آمریکایی است شعارهای سی و چندساله‌تان در دشمنی با آمریکا را چه می‌کنید؟

سینماروزان: خیلی جالب است که درست چند هفته بعد از محتواهایی که در نقد جریان تولید داخل و حمایت از اکران خارجی در برخی رسانه های اصولگرا منتشر شد حالا رییس سازمان سینمایی حوزه هنری از اکران خارجی صحبت میکند. آیا آن خبرسازیها و این اظهارنظرات قطعاتی از یک پازل از پیش برنامه ریزی شده اند؟

به گزارش سینماروزان محمد حمزه‌زاده رئیس سازمان سینمایی حوزه هنری در نشست سراسری مدیران امور سینمایی این نهاد در سنندج از علاقه‌مندی حوزه هنری به اکران فیلم خارجی سخن گفت.

محمد حمزه‌زاده گفت: حمایت از تولید ملی اولویت اول، دوم و سوم ماست. همان حساسیتی که برای نمایش فیلم ایرانی داریم برای انتخاب و نمایش فیلم خارجی هم داریم، اما به اکران فیلم خارجی به عنوان یک گزینه فکر می‌کنیم. میزی که برای جذب مخاطب چیده می شود باید متنوع باشد. در بخش تولید و اکران باید این موضوع را در نظر گرفت.

در روزگاری که مخاطبان با سینماهای خانگی خود همه جور محصول خارجی به‌روزی را در کوتاهترین فاصله از اکران می بینند اینکه چطور بتوان با اعمال سانسور و ممیزی مجالی را فراهم کرد برای اکران محصولات خارجی جای پرسش دارد! بماند که امکان دریافت رایت بسیاری از محصولات مطرح خارجی به خاطر اعمال تحریم کمپانیهای تولیدکننده وجود ندارد.

از همه اینها گذشته سطح سلیقه مدیران حوزه هنری را در تولید محصولاتی نه چندان مطلوب مخاطب عام بارها دیده‌ایم. آیا مدیران حوزه هنری با همین سلیقه میخواهند به انتخاب و اکران فیلم خارجی دست زنند؟ یا با سلیقه ای که مطابق آن برخی آثار مجاز اجازه اکران در سینماهای حوزه را نمی یابند؟

حمزه زاده این را هم نگفت سلیقه سازمان متبوعش در اکران فیلم خارجی شبیه حمایت حوزه از اکران آثار پررقص و آوازی مانند «سلام بمبئی» است یا شبیه به سلیقه ای که باعث ممانعت از اکران کمدی‌های انتقادی نظیر «اکسیدان» یا «پا تو کفش من نکن» می‌شود؟

از آن گذشته منظور ایشان از اکران فیلم خارجی، فیلم آمریکایی است یا فیلم اروپایی؟ اگر بناست فیلمهای آمریکایی را به نمایش درآورید تناقض با شعارهای سی و چندساله تان در دشمنی با آمریکا را چه می‌کنید؟

 




نقش اصلی تازه‌ترین محصول حوزه به بازیگر «فرح» رسید+عکس

سینماروزان: ساغر عزیزی بازیگری که علیرغم فعالیت بیش از یک دهه ای بیش از هر چیز به خاطر ایفای نقش «فرح دیبا» در سریال «معمای شاه» شناخته میشود نقش اول فیلمی شد از محصولات حوزه هنری.

به گزارش سینماروزان گروه «کات» از زیرمجموعه های باشگاه فیلم سوره-به مدیریت محمدرضا شفاه تهیه‌کننده «21روز بعد»- که وابسته به حوزه هنری است، فیلمی ویدیویی به نام «چای جوشیده» را در دست تولید دارد به کارگردانی محمد علیزاده و تهیه کنندگی حسین دارابی؛ نقش اصلی این فیلم را ساغر عزیزی ایفا میکند.

مدیریت فیلمبرداری این فیلم را علیرضا برازنده برعهده دارد و علیرضا استادی، ساغر عزیزی، مریم خدارحمی، سامان غنائمی، آرش ماهان و کیمیا ملایی بازیگران این اثر هستند.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: اعضای خانواده آقامحمود در تدارک برگزاری جشن تولد سمانه، دختر کوچک خانواده هستند که حضور یک بسته چای شرایط را تغییر می دهد… .

علیزاده پیش از این فیلم های کوتاهی چون «حقیقت مجازی»، «تراس»، «سحری» و «همسایه» را کارگردانی کرده بود.

این فیلم محصول جدید گروه «کات» می باشد. «کات» 2 سال پیش توسط باشگاه فیلم سوره برای حمایت از فیلمسازان جوان در عرصه تولید فیلم های کوتاه و نیمه بلند و با مدیریت حسین دارابی تشکیل شد.

عوامل فیلم داستانی «چای جوشیده» عبارتند از:

کارگردان: محمد علیزاده، تهیه کننده: حسین دارابی، نویسنده: صادق باقری، مجری طرح و مدیر تولید: محمدجواد موحد، مدیر فیلمبرداری: علیرضا برازنده، تدوین: سیاوش کردجان، مدیر صدابرداری: رضا تهرانی، صداگذاری: رامین ابوالصدق، طراح صحنه و لباس: امیرحسین حداد، طراح چهره و گریم: حسین یزدی، موسیقی: امید روشن بین، دستیار اول و برنامه ریز: حامد پوراسفندیانی، مدیر تدارکات: علی سنگینی، محصول «کات».

چای جوشیده
چای جوشیده




طعنه حسین فرحبخش به همکاری بی‌سابقه حوزه، شهرداری و تلویزیون در جریان اکران یک کمدی پرحاشیه

سینماروزان: پنجمین ساخته حسین فرحبخش با نام «پا تو کفش من نکن» در حالی روی پرده رفت که فارغ از درجه بندی 12+ برای آن از سوی حوزه هنری ممنوع العرضه تشخیص داده شد و رسانه ملی هم خیلی زود آن را ممنوع التبلیغ کرد. از آن سو پردیسهای شهرداری نیز فیلم را با محدودیت سانس روی پرده فرستادند.

به گزارش سینماروزان فارغ از همه اینها از حدود دو هفته قبل و در حالی که این کمدی در میان پرفروشهای هفتگی اکران بود به ناگاه بیشتر از 80 درصد سینماها آن را از برنامه نمایش خارج کردند با این حال اکران «پا تو کفش من نکن» در همان سینماهای باقیمانده آن قدر مخاطب داشته که فروش فیلم از 1.5 میلیارد بگذرد.

حسین فرحبخش کارگردان «پا تو کفش من نکن» با اشاره به محدودیتهای کثیری که گریبان فیلم آخرش را گرفته به «فیلم» گفت: با تمام کارشکنیها فروش فیلم مناسب بوده است.

وی با طعنه ای به ارگانهای متصل به منابع عمومی ادامه داد: اکران فیلم ما از یک نظر شاید بی نظیر باشد چون حوزه هنری و تلویزیون و شهرداری تهران به طور بی سابقه ای با همکاری هم فیلم ما را تحریم کردند و در نهایت محدودیت سنی هم به فیلم وارد شد تا همه نوع بی مهری را شاهد باشیم اما از فروش راضی هستیم.

این کارگردان که سابقه سالها تهیه کنندگی دارد تأکید کرد: طبیعیست اگر تبلیغات محیطی یا تلویزیونی مناسبی برای این کمدی وجود داشت و این تحریمها صورت نمیگرفت،فیلم به فروش بسیاری بالاتری دست می یافت.




محمدمهدی حیدریان در گفتگویی تفصیلی بیان کرد⇐در چهار، پنج ماه گذشته توانستیم راهبرد کلان سینما را تنظیم کنیم/امکان نمایش خارجی به دلیل محدودیت اکران وجود ندارد/هنروتجربه هم باید سطح هنری ما را ارتقا دهد! دادوستد در دور باطل هم فیلمساز را خراب می‌کند و هم مخاطب را/مدیران سینمایی باید همگان را از ساده‌نگری نسبت به جامعه خارج کنند/سینمای ایران، انتخاب اول مخاطبان در خانه‌هایشان نیست و این زنگ خطر است/{مدیران حوزه} پشت مرزهای قانونی هم‌افزایی کنند؛ چاره‌ای جز گفتگو نداریم

سینماروزان: محمدمهدی حیدریان از زمان روی کارآمدن در سازمان سینمایی بیشتر از آن که به مانند سلف خود اهل اظهارنظرات فراوانی باشد که گاه به تناقض بینجامد کوشیده کمتر سخن گوید و اگر هم سخنی می گوید آن قدر سیاستمدارانه باشد که برایش حاشیه نیافریند شاید برای همین بوده که در چند ماهی که از عمر مدیریتش گذشته علیرغم همه انتقادات توانسته فضایی آرامش بخش برای فعالیت خود و همکارانش در سازمان سینمایی فراهم کند.

به گزارش سینماروزان حیدریان در تازه ترین گفتگوی تفصیلی خود با رسانه اصلاح طلب «شرق» همچنان کوشیده پاسخ حتی تندترین پرسشها را هم به گونه ای کاملا سیاستمدارانه بدهد و هرگز اسیر تندی در کلام نشود اما با این حال مرور چندباره گفتگوی وی تکلیف را درباره برخی از موضوعات مبتلابه سینمای ایران و مثلا توقیف آثار مجوزدار توسط حوزه هنری یا مسائل یک گروه دولتی کم‌مخاطب روشن کرده است!

او کاملا سیاستمدارانه از این گفته که برای حل مشکل نهادهایی مانند حوزه چاره ای جز گفتگو وجود ندارد و باید مدیران آنها را به هم افزایی در پروسه های صدور مجوز دعوت کرد و درباره گروهی مانند هنروتجربه هم اگر نتواند سطح هنری را ارتقا دهد به مانند همه امور دست نشانده دیگر به دور باطلی می افتد که عاقبتی خوش در انتظارش نیست.

متن گفتگوی حیدریان را بخوانید:

در چهار سال نخست، دولت «تدبیر و امید» تمام سعی‌اش بر این بود که به بهبود ارتباط هنرمندان و دولتمردان بپردازد؛ شکافی که در دوران هشت‌ساله ریاست‌جمهوری آقای احمدی‌نژاد عمیق شده بود. بعد از بهبودی این ارتباط، حالا دیگر سطح مطالبات هنرمندان بالا رفته و آنها در پی مطالبه حقوق معوقه و البته بحق خود هستند. حالا در دوره دوم ریاست‌جمهوری آقای روحانی، سینماگران می‌خواهند خواسته‌هایشان جامه عمل بپوشد. در این مسیر چه خواهید کرد؟
ممنون از شما که همواره با مطالبتان باب گفت‌وگو را باز کرده‌اید. قبل از هر چیز معتقدم رسانه‌ها عضو خانواده فرهنگ و اصلا از جنس فرهنگ و هنر هستند و اگر با توجه به قابلیت‌هایی که دارند به کمک سایر بخش‌های فرهنگ نیایند، هرچه برنامه و عِده و عُده داشته باشیم، بدون رسانه‌ها به نتیجه نمی‌رسیم. در وهله نخست از دست‌اندرکاران سینما انتظار داریم کمک کنند تا به یک برنامه برسیم و در چارچوب همان برنامه عمل کنیم.
هدفتان این است که مسیر سینماگران را هموار کنید؟
بله. ما و جامعه سینمایی با هم خانواده هستیم. پس کار اول این است که با کمک هم به‌روز شویم.
وقتی می‌گویید انتظار دارید، حدود و ثغور این انتظارات چیست؟
سنگ‌بنای اول انتظار این است که جایگاه فعلی سینما در جهان کجاست و ما در کجا قرار داریم. ضروری است به کجا برسیم و چگونه می‌توانیم به آن برسیم. این محورها را باید با هم جلو ببریم. اگر انتظار سینما یا تک‌تک دست‌اندرکاران از برنامه‌های سینما چیز دیگری باشد و ما به برنامه‌های دیگری فکر می‌کنیم که در اصول اشتراکاتی نداشته باشیم، به جایی نمی‌رسیم. پس همین که سینماگران انتظار داشتند اتفاقی بیفتد، باید ببینیم چه نوع انتظاری داشتند و چه اتفاقی باید می‌افتاد که نیفتاد! و کمکی که باید از رسانه‌ها بگیریم، این است كه این انتظارات و برنامه‌ها را به هم نزدیک کنند.
به نظر شما الان سینمای ما در کجا قرار دارد؟
در مدت چهار، پنج ماه گذشته که بنده مستقیما در سازمان سینمایی مستقر شده‌ام، با کمک و همفکری بخشی از دست‌اندرکاران و صاحب‌نظران در حوزه‌های اجتماعی از جامعه‌شناسان گرفته تا حوزه‌های کلان فرهنگی و دوستانی که می‌توانستند وقت بگذارند، توانستیم راهبرد کلان سینما را تنظیم کنیم. سینما زنجیره‌ای به‌هم‌پیوسته است. در سینما لازمه تحقق و رسیدن به اهداف، رسیدن هم‌زمان به چند سکوی ابتدایی است که باید پا را روی آن بگذارید تا بار مجموعه را روی یک هدف گذاشت و به مقصود نهایی رسید. این‌طور نیست که بگوییم برش می‌زنیم و به هدف نهایی می‌رسیم. یعنی اگر سالن سینما نداشته و درعین‌حال تولید انبوه داشته باشیم، خروجی منطقی نخواهیم داشت. اگر به سالن‌ها به‌عنوان یک عضو از بازار موردنیاز سینما توجه نکنیم، اگر هم‌زمان نقش کلیدی نیروی انسانی، کیفیت تولید، گردش مالی و… را با هم لحاظ نکنیم، به رشد مطلوب و همه‌جانبه نخواهیم رسید.
اجازه دهید به شکل جزئی‌تر وارد مسائل شویم. بهتر از ما می‌دانید که الان سینمای ایران غیر از وجهی داخلی، وجهی بین‌المللی پیدا کرده است که فقط به جشنواره‌ها محدود نمی‌شود. بحران زمانی در داخل به وجود می‌آید که برخی‌ها سینما را متعلق به خودشان می‌دانند. کسانی که زمانی برای سینما محلی از اعراب قائل نبودند، حالا خودشان را صاحب سینما می‌دانند و می‌خواهند به نوعی سلیقه‌شان را حاکم کنند. درواقع سینما به جایی رسیده که بر سر مالکیتش دعواست. نمونه‌اش هم اراده‌های خارج از سینماست. اصلی‌ترین مرجع اجرای قانون و مجوزدادن‌ها سازمان سینمایی است که خیلی جاها مثل حوزه هنری عدول می‌کنند و خیلی از سازمان‌ها که به جایی پاسخ‌گو نیستند. تا جایی که اطلاع دارم بزرگ‌ترین چالش دولت جدید و دولت قبل این است که دست این اراده‌ها را کوتاه کند و مدافع مجوزهایی که می‌دهید، باشد. نمی‌دانم چرا در دولت گذشته این اتفاق افتاد ولی واقعا راهکارش چیست؟ سال‌هاست فیلم‌های درخشانی در محاق توقیف مانده‌اند. هرچند اخیرا خوشبختانه تعدادی از آنها با اعمال اصلاحات رفع توقیف شده‌اند. اما واقعا جوابگوی سال‌های ازدست‌رفته یک فیلم‌ساز چه کسی است؟ این حق‌الناس چگونه استیفا می‌شود؟ یا فیلمی که به نام مبارک امام حسین(ع) مزین شده، هنوز نمی‌تواند در داخل کشور اکران شود. واقعا چرا؟
فرمایش شما صحیح است از این بابت که حوزه فرهنگ بیشترین آسیب را از چندگانگی‌ها و از عدم احساس امنیت متحمل می‌شود. الان که در حوزه تأمین سرمایه برای فعالیت‌ها دچار مشکل هستیم حوزه فرهنگ همیشه دچار این مشکل بوده، پس در این شرایط بیشتر آسیب‌پذیرند و بیشتر به امنیت و آسودگی خیال نیاز دارد. عزم دولت در این دوره از طرق مختلف صورت می‌گیرد که یکی از راه‌ها گفت‌وگو و تعامل با کسانی است که صاحب تأثیر و قدرت هستند و می‌توانند در حوزه‌های فرهنگ و هنر مؤثر باشند. راه رسیدن به چارچوب و قرار و مدار کاری که وظیفه قانونی‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است تا راحت‌تر آن را ایفا کند، همین تعامل و گفت‌وگوست. شاید این امر مهم‌ترین وظیفه و اولویت دولت در دوره جدید باشد. رفتارها در حوزه سینما خیلی متفاوت‌تر از گذشته شده و میزان دخالت‌هایی که حتما از سر دلسوزی است… .
البته در شکل خوش‌بینانه می‌توان دلسوزی را پذیرفت!
من اعتقاد دارم که همه این مسائل از سر دلسوزی است و فقط بستگی به میزان آگاهی‌ هر فرد دارد. آنها عنادی ندارند. مملکت، فرهنگ و مردم را دوست دارند؛ تنها با میزان آگاهی و تخصص‌شان به حوزه فرهنگ و با امکانی که در اختیار دارند به مسئله ورود می‌کنند. هرچند که در این اینجا می‌توانند برای ما مشکل درست کنند. با این نگاه، به نظر بهترین رفتار این است که طبق قانون مشخص در تعامل با کارشناسان، هنرمندان و دست‌اندرکاران سینما باشیم و به‌جز كار کارشناسي اطلاعات و آگاهی بدهیم و با گفت‌وگو‌های سازنده مشکلات را حل کنیم.
آن وقت واقعا تصورتان این است که مشکلات کاملا حل می‌شود؟
 چاره‌ای جز گفت‌وگو نداریم. در حوزه فرهنگ چنین مطالباتی وجود دارد. عرض ما این است که این مطالبات محقق‌شدنی نیست مگر اینکه به مرزهای قانون عقب‌نشینی کنیم.
حداقل حسنش این است که از افراط و تفریط پرهیز می‌شود؟
بله. پشت مرزهای قانونی هم‌افزایی کرده و کمک کنند تا آن اتفاق بیفتد. دیگر اینکه اتکای سینماگران روزبه‌روز به بخش خصوصی بیشتر می‌شود. مثل همه حوزه‌های اقتصادی در حوزه فرهنگ هم به سمت سرمایه بخش خصوصی می‌رویم. لازمه این کار امنیت خاطر است. امنیت خاطر هم همین است که عرض کردم. بخشی از وقت‌مان را در ابتدای کار خواهیم گذاشت که با تعامل مثبت و پیش‌برنده به سمتی برویم که تکلیف بخش خصوصی روشن باشد و بدانیم با چه کسی و در چه محدوده‌ای طرف هستیم و اگر چه کار کند به چه نتیجه‌ای می‌تواند برسد. این تلاش را در اولویت خواهیم داشت.
به نکته‌ای خوشحال‌کننده در مراسم تودیع و معارفه آقای صالحی، وزیر جدید، برخوردم که ایشان به مسئله خوبی اشاره کردند و گفتند دنیا سینمای ما را با اسکارمان می‌شناسد. اینکه وزیری که در رأس تصمیم‌گیری‌های امور فرهنگی و هنری قرار می‌گیرد به چنین دیدگاهی برسد، جای خوشحالی است یا کار درخشانی که گروه «هنروتجربه» در اکران فیلم «کوه» امیر نادری کرد یا فیلم‌ساز درخشانی به نام کیانوش عیاری که بعد از گذشت شش سال بالاخره توانست از مهلکه توقیف «خانه پدری» به سلامت عبور کند جای خوشحالی است. درعین‌حال این سؤال همچنان وجود دارد که چرا هنوز بعد از سی‌واندی سال به سینماگران اعتماد نمی‌کنید؟ یک فیلم‌ساز باید چند فیلم بسازد تا عِرق ملی خود را به نمایش بگذارد؟ این روند تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟ بیم این می‌رود که فیلم‌سازان از ایران بروند و از این به بعد به جای «سینمای ایران»، شاهد «فیلم‌ساز ایرانی» باشیم و این خطری جدی است؟ ضمن اینکه برخی از مسئولان از پاسخ‌دادن طفره می‌روند!
ابتدا باید مجری مناسب برنامه را انتخاب کنیم و بعد ارزیابی خواهیم کرد. اگر برنامه با تشخیص ما درست بوده باشد که ادامه می‌دهیم در غیر این صورت، با فرد بهتری کار را ادامه خواهیم داد. موظف هستیم کارمان را درست انجام دهیم.
خواهشم این است بخشی از مدیران سینما و دست‌اندرکاران همه را از غلاف ساده‌نگری و محدودانگاری نسبت به جامعه خارج كنند. سینما خیلی جدی‌تر و حرفه‌ای‌تر از این حرف‌هاست. سینما پیچیده‌تر از این حرف‌هاست و اگر همه اینها باشد سینما ارزشمند خواهد شد. سینمای ساده و سطحی، سینمای غیرسینما، سینما فقط فیلمی روی پرده دیدن نیست. این را رسانه‌ها می‌توانند به نمایندگی از مردم مطالبه کنند. چون برای مردم امکان نمایش خارجی به دلیل محدودیت اکران وجود ندارد. پس مردم وجه قیاس می‌خواهند. در منزل وقتی انتخاب می‌کنند خیلی انتخاب اولشان نیستیم و این زنگ خطر است. باید تلاش کنیم فیلمی بسازیم که به‌طور طبیعی از سوی مردم انتخاب شود. این را شما باید از دست‌اندرکاران بخواهید. اجازه ندهید به سادگی و سهل‌انگارانه از کنار شما رد شوند. تعریف سینما را از همه‌‌ بخواهید. اقتضائات داشتن سینمای حرفه‌ای، سینمایی را که در شرایط رقابتی آزاد انتخاب مردم باشد، موضوع بحث قرار دهید که چه فیلمی باید داشته باشیم تا از طرف مردم انتخاب شود. رسانه‌ها می‌توانند کمک کنند سینما جدی‌تر شود.
ساختار «هنروتجربه» را تغییر نمی‌دهید؟
بحث‌ها و اختلاف نظرهای مصداقی را که کنار بگذاریم، در مفهوم کار کسی را ندیده‌ام که مخالف باشد. کسانی که ایراد داشتند هم گفتند با هنروتجربه مخالف نیستیم. «هنروتجربه» یکی از راه‌های ارتقای سینماست. فیلم و فیلم‌ساز یکی از راه‌های فراخوانی مخاطب جدید و مخاطب حرفه‌ای به سینماست. بدون مخاطب حرفه‌ای هنر شما ارتقا پیدا نمی‌کند. اگر دادوستد شما و مخاطب در راستای دور باطلی باشد، سهل‌پسندی و ساده‌انگاری را به هم تزریق می‌کنید و هم فیلم‌ساز خراب می‌شود و هم مخاطب. اینکه گفته می‌شود سطح سلیقه نازل شده و ذائقه پایین آمده، در دادوستد دور باطل رخ می‌دهد و عکس این قضیه هم صادق است. باید مخاطب حرفه‌ای داشته باشیم و منتقد جدی حرفه‌ای تا فیلم‌ساز و فیلم حرفه‌ای داشته باشیم. این زنجیره به‌هم‌پیوسته است. از هنروتجربه هم این انتظار را داریم که سطح هنری ما را ارتقا دهد و از تجربیاتش برای سینمای تجاری استفاده شود.




پرسشهای رسانه اصلاح‌طلب: چرا سینما آزادی سرنوشت خود را با حوزه هنری گره زده؟/آیا با تغییر شهردار، این سینما راه خود را از حوزه جدا خواهد کرد؟

سینماروزان: بازدید محسن هاشمی رییس شورای شهر از پردیس سینمایی آزادی در روز ملی سینما و درخواستی که وی از برخی ارگانهای انقلابی پیرامون واگذاری سینماهایشان به شهرداری داشت(اینجا را بخوانید) موجب آن شد که روزنامه اصلاح طلب «شرق» در گزارشی پیرامون این بازدید پرسشی را طرح کند درباره پردیس آزادی.

به گزارش سینماروزان پردیس آزادی که سهامش به صورت کاملا مساوی میان شهرداری و حوزه هنری تقسیم شده در کوران توقف فیلمها توسط حوزه هنری اغلب دنباله رو مدیران حوزه بوده و به قافله تحریم کنندگان پیوسته؛ این موضوعیست که پرسش روزنامه «شرق» را موجب شده است؛

این رسانه نوشته است: یکی از سؤال‌های اهالی سینما از مدیریت شهرداری تهران این بوده که چرا سینما «آزادی» سرنوشت خود را با حوزه هنری گره زده است؟ حوزه هنری با عملکردش در سال‌های اخیر که همانا تحریم فیلم‌های کارگردانان مستقل است، موضع خود را در قبال سینمای ملی و مستقل به صراحت اعلام کرده، درحالی‌که شهرداری تهران خدمات زیادی به سینمای ایران کرده است.

«شرق» بدون طرح چرایی دریافت عوارض 5درصدی شهرداری از فیلمهای سینمایی از خدمات زیادی گفته که شهرداری برای سینمای ایران کشیده(!) و افزوده است: شهرداری تهران با توسعه فضاهای فرهنگی و ساخت پردیس‌های سینمایی توانسته خدمات شایانی به اشاعه سینمای ملی کند. سؤال اینجاست که شهرداری تهران با اینکه فقط ٥٠ درصد سهم سینما «آزادی» را دارد، چقدر می‌تواند در سرنوشت اکران فیلم‌ها تأثیر‌گذار باشد؟

این رسانه ادامه داده است: درست است که ٥٠ درصد سهم سینما آزادی به شهرداری تهران و ٥٠ درصد آن به حوزه هنری تعلق دارد، ولی متأسفانه در سال‌های اخیر شهرداری تهران از سیاست‌های ضد سینمای ملی حوزه هنری تبعیت کرده و قرارداد بسیاری از فیلم‌ها را اعمال نکرد. با تغییر فصول و ریاست محمدعلی نجفی بر شهرداری تهران باید دید بادهای تغییر به سینماهای شهرداری هم می‌وزد و این نهاد، راه خود را از حوزه هنری جدا می‌کند یا نه. 




بعد از پیروزی پرسپولیس بر الاهلی⇐حالا رونمایی از تیزر فوتبالی «۲۱روز بعد»+فیلم

سینماروزان:  با داغ شدن تب فوتبال در جامعه و برد پرسپولیس در دیدار نفسگیر با الاهلی عربستان، تیزر متفاوتی از فیلم «بیست و یک روز بعد» رونمایی شد.

به گزارش سینماروزان داستان «بیست و یک روز بعد» در بستر برگزاری یک دربی میگذرد و پایان بندی فیلم کاملا تحت الشعاع دربی جنجالی استقلال-پرسپولیس پیش می رود.

برای دیدن تیزر فوتبالی «بیست و یک روز بعد» اینجا را ببینید.

اگر هنوز «بیست و یک روز بعد» را ندیده اید برای دیدن نیم بهای آن تا انتهای شهریورماه فرصت دارید.




تعریض به حوزه هنری؟⇐محسن هاشمی: از نهادهای انقلابی خواهش می‌کنیم سینماهای مصادره شده را در اختیار شهرداری قرار دهند+یک وعده درباره راه‌اندازی خروجی مترو درست ضلع شرقی پردیس آزادی و احداث پارکینگ طبقاتی بر روی آن

سینماروزان: محسن هاشمی در روز سینما، در پردیس آزادی حاضر شد و ضمن بازدید از قسمت‌های مختلف این سینما که توسط شهرداری تهران بازسازی شده، بازدید کرد و هم تعریضی زد به حوزه هنری و هم وعده ای داد درباره زمینی که ضلع شرقی پردیس آزادی قرار دارد.

به گزارش سینماروزان در ابتدای حضور هاشمی در پردیس آزادی، رضا سعیدی‌پور مدیرعامل سینما آزادی با اشاره به اینکه پردیس آزادی با دارا بودن تنها پنج سالن رتبه دوم جذب تماشاگر را دارد، گفت: یک میلیون و 200 هزار نفر سالانه سینمای آزادی را برای تماشای فیلم انتخاب می‌کنند.  قطعه زمینی در مجاورت سینما آزادی قرار دارد که متعلق به بانک سپه است و تنها 90 ظرفیت دارد که امکان ارائه خدمت به رانندگان خودروها در همه ایام سال وجود ندارد و اگر این زمین توسط شهرداری تملک و به پارکینگ بدل شود بسیاری از مشکلات مرتفع می‌شود. یکی از مشکلات سینما آزادی نبود پارکینگ است که با کمک شهرداری می‌توان این مشکل بزرگ را رفع کرد.

محسن هاشمی رئیس شورای شهر پس از استماع سخنان مدیرعامل سینما آزادی با بیان اینکه بررسی‌ها نشان داده که اختلافی در مالکیت قطعه زمین مجاور سینما آزادی وجود دارد، گفت: اگر شهرداری این زمین را خریداری کند می‌توانیم در آن خروجی مترو را ایجاد کرده و مجتمع پارکینگ بر روی آن احداث کنیم.

وی با بیان اینکه قبل از انقلاب صنعت سینمایی به سمت ابتذال کشیده شده بود و سرمایه‌گذاران سینمایی نیز از نوع طاغوتی بودند، گفت: بعد از انقلاب عمده سینماها یا مصادره شد و یا تعطیل شدند.

هاشمی با بیان اینکه پس از انقلاب بلافاصله کشور دچار جنگ شد و شاهد بودیم که وضعیت سینماها دچار رکود شد و سینما به کاری ضررده بدل شده بود، گفت: در یک دهه اول انقلاب رکود جدی در صنعت سینما دیده شد و بسیاری از سینماها تغییر کاربری گرفتند اما پس از مدتی نیروهای اصیل انقلاب وارد صنعت سینما شدند و موضوع سینما و تئاتر رو به درآمدزایی حرکت کرد و این صنعت رشد و پویا شد و سرمایه‌گذاران کم کم آثار ارزشمندی را ساختند و فعالیت سینمایی توجیه فنی و اقتصادی پیدا کرد.

وی با بیان اینکه برای کمک به سینما آمده‌ایم، گفت: با این حال هنوز برخی سینماهای قدیمی در اختیار نهادهای انقلابی هستند بخصوصا سینماهایی که مصادره شدند و از این نهادهای انقلابی خواهش می‌کنیم اگر امکان دارد بهره‌برداری از این سینماها را در اختیار شهرداری قرار دهند.

رئیس شورای شهر تهران با بیان اینکه سینماهای خاطره‌انگیز باید احیاء شوند، گفت: به همین دلیل رئیس کمیسیون فرهنگی را مأمور کرده‌ایم تا نسبت به پیگیری وضعیت سینماها اقدام کند.

 هاشمی که در جمع مخاطبان پردیس آزادی سخن می‌گفت در واکنش به اعتراض یکی از شهروندان مبنی بر گران بودن قیمت بلیت سینما گفت: ارگان‌ها و دستگاه‌ها می‌توانند به مناسبت‌های فرهنگی بن سینما تهیه کرده و آن را در اختیار کارمندانشان قرار دهند و شهرداری تهران نیز می‌تواند همانگونه که در موضوعات مختلف فرهنگی یارانه می‌دهد بر روی یارانه بلیت سینما برای عموم شهروندان نیز مطالعاتی انجام دهد.




چرا «من و شارمین» در پردیس آزادی اکران نشده؟⇐آیا درگیری ویشکا آسایش در خرافه باعث تحریم فیلم توسط حوزه هنری شده؟⇐پخش کننده: گفته‌اند سالن خالی نداریم! باید تا چهارشنبه صبر کنیم!

سینماروزان: اکران کمدی “من و شارمین” در حالی از چهارشنبه 15 شهریورماه در گروه قدس آغاز شده است که مهمترین سینمای حوزه هنری که پردیس آزادی باشد فیلم را در برنامه نمایش قرار نداده است.

این اتفاق در حالی رخ داده که بنرهای تبلیغی “من و شارمین” هم جلوی پردیس آزادی و هم در پاگردهای آن قابل مشاهده اند؛ درست شبیه وضعیتی که برای دو فیلم “اکسیدان” و “پا تو کفش من نکن” رخ داد. این دو فیلم هم علیرغم آن که تبلیغاتشان در پردیس آزادی صورت گرفته بود اما در نهایت با تحریم حوزه و تحریم نمایش در این پردیس مواجه شدند.

آیا “من و شارمین” که با روایتی شوخ و شنگ با حضور ویشکا آسایش،پژمان بازغی، سحر قریشی و گوهر خیراندیش به نقد آلودگیهای خرافی می پردازد تازه ترین تحریمی حوزه هنری است؟؟

فیلم نمیتواند به طور مطلق از سوی حوزه تحریم شده باشد چون سینما پیام انقلاب که برای حوزه است فیلم را در برنامه نمایش قرار داده پس چرا فیلم در پردیس استراتژیک حوزه یعنی پردیس آزادی روی پرده نرفته؟

داریوش باباییان مدیر موسسه شکوفافیلم که پخش فیلم را برعهده دارد این عدم پخش را به کمبود سالن در پردیس آزادی ربط داده و به سینماروزان میگوید: فعلا ظرفیت پردیس آزادی تکمیل است و چون “ساعت 5عصر” علیرغم از دست دادن سرگروه همچنان در این پردیس سانسهای فراوان دارد این پردیس سالن خالی ندارد و به ما سالن نرسیده اما قول داده اند از چهارشنبه 22 شهریورماه به ما سالن دهند.

باباییان در پاسخ به این سوال که چطور میشود برای “من و شارمین” در پردیس آزادی سالن نباشد اما فیلمهای “ماجان” و “نگار” که همزمان با این فیلم اکران خود را آغاز کرده اند در آزادی سالن مکفی داشته باشند و فیلمی کم فروش مانند “فصل نرگس” علیرغم پایان اکران در سرگروه همچنان در این پردیس سالن، داشته باشد، بیان میدارد: این را باید از گردانندگان پردیس پرسید و به ما گفته اند ظرفیت تا چهارشنبه تکمیل است و سالن خالی نداریم! من هم سعی میکنم مثبت فکر کنم و تا چهارشنبه منتظر بمانم تا فیلمم در این پردیس، سالن بگیرد.




معاون نظارت در گفتگویی تازه بیان داشت⇐مدیران حوزه هنری باید از کل سینمای ایران حمایت کنند/مدیران حوزه ملاکها و معیارهایشان برای نمایش فیلم در سالنها و بخصوص سرگروه دادن به برخی آثار خاص را به طور شفاف اعلام کنند

سینماروزان: ابراهیم داروغه‌زاده معاون نظارت سازمان سینمایی به تازگی روی آنتن زنده شبکه خبر با اشاره به حق سینماداری حوزه هنری که باعث میشود به انتخاب فیلم برای نمایش در سینماهایش دست زند طعنه ای هم زد به برخی از پردیس داران خصوصی که به برخی آثار در پردیسهایشان توجه بیش از حد میکنند.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان موضوعی که داروغه زاده درباره آن حرف زد آن قدر در ماههای اخیر حاشیه ساز بوده که باعث شد وی مجددا در گفتگویی تازه درباره سینماداری حوزه سخن گوید.

داروغه زاده در کنار تأکید بر گفته های قبلیش از مسئولان حوزه هنری خواسته ملاکها و معیارهای خود برای نمایش فیلم در سالنهایشان را اعلام کنند.

ابراهیم داروغه زاده با اشاره به وضعیت هنر سینما در کشور به «ایرنا» گفت: با توجه به تمام محدودیت‌هایی که دولت‌ها برای سینمای نجیب ایران ایجاد کرده‌اند و به رغم سرمایه گذاری‌های بسیار اندکی که در این حوزه انجام گرفته است، سینماگران ما با تلاش و از خودگذشتگی، این مهمترین نماد فرهنگی هنری کشور را در این سال‌ها زنده و سربلند و افتخارآمیز حفظ کرده‌اند و برای ایران و فرهنگ و هنر ایرانی در جهان، افتخارات بی‌شماری خلق کرده‌اند، بنابراین بر تمام دولتمردان و مسئولین کشور فرض است که قدردان این عزیزان بوده و با تمام توان خدمتگزار سینمای سربلند ایران باشند.

معاون نظارت ادامه داد: طبیعی است مدیران سینمای حوزه هنری هم به عنوان بخشی از بدنه حاکمیتی این کشور از این مسئله مستثنی نیستند و وظیفه دارند از کلیت سینمای ایران که در مجموع نمره‌ای بالاتر از متوسط کسب کرده و نسبت به بسیاری دیگر از حوزه‌های کشور عملکرد بسیار بهتری داشته، صیانت کرده و حمایت‌های خود را از سینما به عنوان یک وظیفه حاکمیتی، قلمداد کنند.

داروغه زاده با بیان اینکه سالن‌های سینمایی حوزه هنری به عنوان بخش خصوصی تلقی نمی‌شوند و اختیاری که در انتخاب فیلم‌ها برای عقد قرارداد یا عدم آن دارند نبایستی به گونه‌ای اعمال شود که عدالت و قانون را نادیده گرفته و صرفاً به یک عملکرد سلیقه‌ای تبدیل شود، گفت: اگر مدیران حوزه هنری ملاک‌ها و معیارهایشان برای نمایش برخی فیلم‌ها در گذشته و حال به خصوص فیلم‌هایی که در سرگروه سینماهای حوزه نمایش داده شده‌اند را به صورت شفاف و علنی بیان کنند، بسیاری از سوءتفاهم ها برای مردم، رسانه ها و سینماگران حتماً برطرف خواهد شد.

معاون نظارت سازمان سینمایی افزود: شایسته است همه ما مدیران دولتی که از سینماگران انتظار رفتار قانونی داشته و داریم، خود نیز پایبند به قوانین کشور باشیم.

داروغه زاده خاطرنشان کرد: باز تأکید می کنم این رفتار حوزه هنری با سینما به منزله تحریم تلقی نمی‌شود زیرا معتقدم هرگونه عدم نمایش برخی از فیلم‌ها باید بر اساس مبانی و اصول اعلام شده و صرفاً اعمال سلیقه‌های موردی و غیر شفاف باشد. امیدوارم مدیران مؤمن، معتقد و پایبند به قانون نظام جمهوری اسلامی ایران که در حوزه هنری مسئولیت سینما را بر عهده دارند هرچه زودتر این دغدغه اهالی سینما و مردم را برطرف کنند و دراین زمینه سازمان سینمایی آماده گفت وگو با این عزیزان است.




بهرام رادان با دعوت مخاطبان به تماشای «زادبوم» گفت: از سینمای مستقل حمایت بکنید!/پرسش: فیلمی که سرمایه‌گذارش فارابی است، چگونه می‌تواند «مستقل» باشد؟؟

سینماروزان: فیلم «زادبوم»ابوالحسن داوودی در حالی بعد از هشت سال بلاتکلیفی به تازگی روی پرده رفته که اوضاع فروش اش چندان مناسب نبوده شاید برای همین بوده که دست اندرکاران تولید این فیلم کوشیدند برای اولین بار بهرام رادان را مجاب کنند در اکران مردمی این فیلم در پردیس ملت حاضر شود بلکه تکانی بخورد در فروش فیلم.

به گزارش سینماروزان رادان در اکران مردمی «زادبوم» در پردیس ملت در کنار طعنه‌های بحقی که به حوزه هنری بابت توقیف فیلمهای مجاز زد بیان داشت: امیدوارم از فیلم خوشتان بیاید و از سینمای مستقل حمایت بکنید تا ما بتوانیم با گردش چرخه اقتصادی سینما برایتان فیلم بهتری بسازیم. به حمایت خود از سینمای مستقل ادامه دهید و نگذارید تشکیلات و سازمان‌هایی که می‌خواهند بین سینمای مستقل و مخاطب قرار بگیرند، پیروز شوند.

پرسش آنجاست «زادبوم» که همچنان بر روی پوسترهایش نام مهمترین ارگان سینمایی دولتی که فارابی باشد به عنوان سرمایه‌گذار به چشم می خورد چگونه میتواند مصداق سینمای مستقل باشد؟ و تأکید سه‌باره‌ای که رادان بر عبارت «سینمای مستقل» داشته از کجا نشأت گرفته است؟

اگر فیلمهایی که مشارکت مستقیم فارابی را دارند مصداق سینمای مستقل هستند پس تهیه کنندگانی که با سرمایه شخصی فیلم تولید می‌کنند باید نام محصولات خود را چه بگذارند؟ بماند که «زادبوم» در زمان تولید حمایت حوزه هنری را هم برای ساخته شدن آن هم به صورت دنیاگردی از امارات تا آلمان داشت و در دو سال اخیر بود که حوزه حمایت خود را از فیلم پس گرفت ولی همچنان فارابی پای کار ایستاده است.

پوستر "زادبوم"
پوستر «زادبوم»/نام فارابی همچنان به عنوان سرمایه گذار روی پوستر است



حسین فرحبخش با انتشار نامه‌ای سرگشاده به نقد عملکرد حوزه هنری پرداخت⇐رفتار حوزه هنری با سینمای ایران نه از سر تعهد و درد دین که نوعی سیاسی‌کاری و استفاده از امکانات بیت‌المال برای خارج کردن حریف از میدان و دست یافتن به قدرت سیاسی است/خانه سینما یا باید تکلیف خود را با حوزه هنری روشن کند یا تعطیل شود و دیگر در مورد تهیه‌کنندگان، سینماداران و مقوله اکران اظهار نظر نکند/اعضای شورای عالی به‌اصطلاح تهیه‌کنندگان باید خجالت بکشند که در برابر ترکتازی‌های حوزه هنری جز صدور چند بیانه بی‌خاصیت کار دیگری نکرده‌‌اند/خائنینی که اجازه نمی‌دهند صنف واحد تهیه‌کنندگان تشکیل شود ترمز شورایعالی را برای برخورد قاطع و عملیاتی در برابر حوزه هنری کشیده‌اند!/مگر این سینماها ملک پدری مدیران حوزه است که هر فیلمی با سلیقه‌شان جور نبود را در آن نمایش ندهند و تحریم کنند؟/اغلب سینماهای حوزه در ابتدای انقلاب از افرادی مصادره شده که بسیاری‌شان به نان شب محتاج بودند و حالا به جای این که مطابق اصل ۴۴  این سینماها را به بخش خصوصی واگذار کنند،  آن‌ها را  ابزار دست خود کرده‌اند!!!/رفتارهای مدیران حوزه مرا به یاد اکبر گنجی می‌اندازد که در ابتدای انقلاب پونز در پیشانی افراد بدحجاب می‌کرد اما امروز منکر امام زمان (عج) شده و می‌گوید امام عسکری (ع) اصلا پسر نداشته… /افکار این جماعت من را به یاد آن فیلمسازی می اندازد که ابتدای انقلاب همه عوامل سینما را ممنوع‌الکار، خانه نشین یا مجبور به هجرت کرد اما امروز خودش در جهت ترویج پورنوگرافی، بهاییت و منافع صهیونیست‌ها فیلم می‌سازد!/این آقایان به چه حقی کاتولیک‌تر از پاپ شده‌اند و فیلمی که از فیلترهای وزارت ارشاد عبور کرده را در سینماهایی که متعلق به بیت‌المال است نمایش ندهند. مگر ما در این مملکت دو تا حکومت داریم؟/اگر تعهد و تخصص مدیران حوزه از مدیران دولتی بیشتر است، ارشاد چرا بساط ممیزی را به حوزه هنری واگذار نمی‌کند؟/سری به رستوران ها، پاساژها، کنسرت‌ها، مراکز فرهنگی و هنری بزنید و ببینید سبک انتخابی عامه مردم و سلیقه‌شان در تضاد با عقاید و افکار داعشی-طالبانی شماست یا سبک فیلمسازی بدنه سینمایی که مدام توقیفش می‌کنید؟/اصولگرایی یعنی بردن آبروی مردم، تهمت، افترا، استفاده ابزاری از دین، قدرت طلبی، ضدخواست مردم حرکت کردن و دروغ و دروغ و دروغ؟؟؟/خجالت بکشید و بعد از نزدیک به چهل سال از دین‌ستیز کردن جوانان دست بردارید/زین پس خواهید دید چگونه با حکم آتش به اختیار رهبری در برابر انحرافات شما‌ از دین و آرمان‌های انقلاب می‌ایستیم

 سینماروزان: ماجرای توقیف فیلمهای مجوزدار توسط حوزه هنری که از ابتدای دهه نود و بعد از همکاری برخی از سران صنف سینما با حوزه هنری آغاز شده بود در سالهای اخیر ادامه یافته است و این روزها آثاری همچون «پا تو کفش من نکن»، «اکسیدان» و «زادبوم» را روی پرده داریم که هر سه از سوی حوزه هنری توقیف شده اند.

به گزارش سینماروزان محمدحسین فرحبخش کارگردان و تهیه کننده سینما که علاوه بر کمدی در حال اکران «پا تو کفش من نکن» دومین ساخته سینمایی‌اش درام ملتهب «زندگی خصوصی» هم با تحریم حوزه مواجه شده بود به تازگی با انتشار نامه ای سرگشاده با انتقاد از عملکرد مدیران حوزه هنری به گلایه از معاون معزول نظارت هم پرداخته که به هنگام حضورش در سازمان سینمایی به واسطه سختگیریهایش به شدت با واکنش سینماگران مواجه بود.

متن نامه محمدحسین فرحبخش را با ذکر این توضیح بخوانید که سینماروزان آماده است پاسخ مدیران حوزه هنری نسبت به این انتقادات را منعکس کند:

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

“این الطالب بدم المقتول بکربلا”

هان ای “دین فروشان بی دین”  بدانید که اگر روزی، خدای ناکرده، جمهوری اسلامی سقوط کند شما مقصرید و شک نکنید گناه شما از رضا خان قلدر و محمدرضا پهلوی خبیث بیشتر است.

ای کوردلانِ تاریک ذهن که خود را محور عالم می‌دانید، مبادا گمان باطل کنید که مقام معظم رهبری فقط به شما حکم آتش به اختیار داده، که اصلا این‌گونه نیست و ما هم سرسپرده حکم مقام عظمای ولایت هستیم و زین پس خواهید دید چگونه در برابر انحرافات شما‌ از دین و آرمان‌های انقلاب می‌ایستیم و با شما مبارزه می‌کنیم. با این تفاوت که قدرت و ابزار شما تفنگ و گلوله است و قدرت ما اندیشه ما است و حمایت مردم.

ای مردم! بدانید زمانی که امام راحل فرمودند نگذارید این انقلاب به دست نامحرمان بیفتد، منظورشان از نامحرمان سازمان منافقین، آمریکا یا اسراییل نبود بلکه اشاره‌شان به عناصر داخلی و ظاهرا خودی بود که خواسته یا ناخواسته در مسیر اجانب و منافقین حرکت می‌کردند بود. من صریح می‌گویم امروز کسانی نظیر حبیب ایل بیگی‌ها و محمد حمزه‌زاده‌ها و به اصطلاح رسانه‌هایی مثل خبرگزاری فارس و روزنامه کیهان مصداق بارز همان نااهلان و نامحرمانی هستند که با روش‌های فاشیستی و متحجرانه باعث سلب اعتماد عامه مردم  از نظام انقلابی و اسلام می‌شوند و به بهانه دفاع از فرهنگ و انقلاب، مقاصد سیاسی ناسالم خود را دنبال می‌کنند و عملکرد منافقانه‌شان باعث دین گریزی و دین ستیزی مردم شده.

ما با تاریک‌اندیشانی که در لوای دین و انقلاب تیشه به ریشه دین و انقلاب می‌زنند مقابله خواهیم کرد و رسوای‌شان خواهیم نمود و عملکرد غیردینی‌شان را فاش می‌کنیم تا سیه روی شود هر که در او غش باشد. اندیشه‌ای که فقط تأویل و تفسیر خود از دین را درست و منطقی می‌داند و در این تأویل و تفسیر دچار جمود هم هست اندیشه‌ای خطرناک است که باید در برابر آن ایستاد و سردمدارانش را رسوا کرد.

ما با ریاکارانی که در لباس مذهب باعث وهن مذهب و دین‌گریزی جوانان و جامعه می‌شوند مبارزه خواهیم کرد و ای کاش امام راحل(ره) که پرچمدار مبارزه با تحجر و ریاکاری و نفاق بودند، چند سال بیشتر زنده می‌ماند تا برای همیشه  ملت ایرانم را از شر این افکار پلید و ریاکارانه خلاص می‌کرد.

متأسفانه حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی به عنوان نهادی فرهنگی به اشغال افرادی از این سنخ درآمده که از دین و مذهب هیچ نمی‌دانند و در عین حال خود را محور و ملاک همه چیز می‌دانند. این حضرات کار را به جایی رسانده‌اند که نهادی مثل حوزه هنری عزت و اعتبارش را از دست داده و تبدیل و سمبل لمپنیسم و زورگویی شده.

من محمدحسین فرح‌بخش با مداخله آمرانه و غیرقانونی در امور فرهنگی مساله و مشکل دارم و با آن مبارزه می‌کنم. من هر نوع تحریم کالاهای فرهنگی، که از مجاری قانونی پروانه نمایش و توزیع گرفته‌اند، را عملی غیرقانونی و غیرشرعی می‌دانم و در برابرش سکوت نخواهم کرد و معتقدم هر کس در برابر این ظلم و جور حوزه هنری سکوت کند خیانتی آشکار مرتکب شده. من باور دارم رفتار حوزه هنری با سینمای ایران نه از سر تعهد و درد دین که نوعی سیاسی‌کاری و استفاده از امکانات بیت‌المال برای خارج کردن حریف از میدان و دست یافتن به قدرت سیاسی است. این حضرات چون جناح سیاسی متبوع‌شان بازنده انتخابات شده از مردم کینه به دل دارند، بنابراین فیلم‌های ما را که مورد استقبال عامه ملت قرار می‌گیرد را بهانه کرده‌اند تا رقیب سیاسی خود را از میدان به در کنند و سنگ پیش پای دولت قانونی و منتخب مردم بیندازند و از کابینه سهم‌خواهی کنند.

من معتقدم خانه سینما باید تکلیف خود را با حوزه هنری روشن کند چرا که دیگر مماشات و عافیت طلبی چاره ساز نیست و خانه سینمایی که در برابر این عمل غیرقانونی و ظلم آشکار عملی قاطع انجام ندهد بهتر است تعطیل شود یا حداقل دیگر در مورد تهیه‌کنندگان، سینماداران و مقوله اکران اظهار نظر نکند.

اعضای شورای عالی به اصطلاح تهیه‌کنندگان باید خجالت بکشند که در برابر ترکتازی‌های حوزه هنری جز صدور چند بیانه بی خاصیت کار دیگری نکرده‌. خائنینی که اجازه نمی‌دهند صنف واحد تشکیل شود این‌جا هم ترمز شورای عالی را برای برخورد قاطع و عملیاتی در برابر حوزه هنری کشیده‌اند. این شورا برای به دست اوردن اعتبار خود باید این خائنین را به مردم و سینماگران معرفی و از صنف اخراج کند.

باید وزارت ارشاد با ایل بیگی معزول برخورد کند. فرد خائنی که فیلم‌های مردم از جمله همین فیلم “پا تو کفش من نکن” را به شکل غیرقانونی برای نهادهای امنیتی و خبرگزاری‌های دروغ‌پراکنی مثل خبرگزاری فارس نمایش می‌دهد تا زمینه توقیف فیلم‌ها فراهم شود. دم خروس حضرات هم جایی بیرون می‌زند که خبرگزاری موردنظر (که بداند مورد تنفر ملت شریف ایران است و پول پابرهنه‌های زاهدان و کردستان را خرج مقاصد سیاسی خود می‌کند) از دو ماه قبل از اکران شروع به جوسازی و پرونده سازی برای فیلم “پا تو کفش من نکن” می کند. مگر این فیلم جز تلاش برای ایجاد ساعاتی مفرح و شاد برای این مردم دردکشیده هدف و مدعای دیگری دارد که چنین مورد بغض و عناد آقایان قرار گرفته و اساسا چرا این جماعت با هر اثری که دل مردم را شاد می‌کند مساله و مشکل دارند؟

من یقین دارم انقلابیون و شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس اگر می‌دانستند قرار است افرادی از جنس حمزه‌زاده و ایل‌بیگی، به عنوان مدیران فرهنگی عنان امور را به دست بگیرند و همه چیز را از مسیر درست منحرف کنند، قطعا و هرگز انقلاب نمی‌کردند.

این  متحجرین حتی باعث ننگ رهبر انقلاب هستند و اعمال‌شان موجب هتک حرمت ایشان بوده و هست.

سوال این‌جاست که مگر این سینماها ملک پدری آقایان است که هر فیلمی با سلیقه‌شان جور نبود را در آن نمایش ندهند و تحریم کنند؟… نه خیر حضرات، این سینماها در ابتدای انقلاب از افرادی مصادره شده که بسیاری‌شان به نان شب محتاج بودند و حالا شما به جای این که مطابق اصل 44  این سینماها را به بخش خصوصی واگذار کنید،  آن‌ها را  ابزار دست خود کرده تا سلیقه و عقاید مسموم گروهی از همفکران خود را از طریق تحریم فیلم‌های ایرانی به جامعه حقنه کنید. ای ملت ایران و ای سینماگران شریف ایرانی بدانید این تمامیت‌خواهان چنان ذهن‌های بیمار و اهداف پلیدی دارند که اگر قدرت داشتند و می‌توانستند همین فردا تمام سینماهای بخش خصوصی را مصادره می‌کردند.

من این جماعت متظاهر به دین و دینداری را توجه می‌دهم به فرمایش  امام صادق (ع) که می‌فرمایند: “دین به رکوع و سجود طولانی نیست، بلکه دین به امانت داری و وفای به عهد است.”

کسانی مثل  ایل‌بیگی، حمزه‌زاده، روزنامه فلان و خبرگزاری بهمان باید پاسخ دهند کدام وفای به عهد را انجام داده‌اند؟ به کدام امانت مردم که دست شان سپرده شد خیانت نکردند؟ این آقایان که فقط از پست و مقامی که به امانت نزدشان است در جهت مخالفت با مردم و ستیز با رأی ملت و بدنام کردن اسلام استفاده کردند. اعمال این افراد من را به یاد اکبر گنجی می‌اندازد که در ابتدای انقلاب پونز در پیشانی افراد بدحجاب می‌کرد اما امروز منکر امام زمان (عج) شده و می‌گوید امام عسگری (ع) اصلا پسر نداشتهافکار این جماعت من را به یاد آن فیلمسازی می اندازد که ابتدای انقلاب همه عوامل سینما را ممنوع الکار، خانه نشین یا مجبور به هجرت کرد اما امروز خودش در جهت ترویج پورنوگرافی، بهاییت و منافع صهیونیست‌ها فیلم می‌سازد. بله این است عاقبت افراط و تظاهر به دین، بدون اعتقاد و باور قلبی

این آقایان به چه حقی کاتولیک‌تر از پاپ شده‌اند و فیلمی که از فیلترهای وزارت ارشاد عبور کرده را در سینماهایی که متعلق به بیت‌المال است نمایش ندهند. مگر ما در این مملکت دو تا حکومت داریم، یکی رسمی و دیگری پشت پرده که تازه معلوم هم نیست این دولت در سایه از کجا خط می‌گیرد.

چه کسی گفته تعهد و تخصص شما از نه نفر عضو شورای صدور پروانه نمایش که جمعی از متدینین، متخصصین و مجتهدین هستند بیشتر است؟ اگر چنین است و وزارت ارشاد تا این حد ضعیف در دفاع از پروانه‌های نمایش خود، چرا بساط ممیزی را به حوزه هنری و این آقایان واگذار نمی‌کند؟ از سوی دیگر  باید از این حضرات پرسید چرا با این همه ادعا و امکانات و بودجه فیلمی مورد تأیید نظام و متناسب با عقایدتان نمی‌سازید که مورد توجه و استقبال مردم هم قرار بگیرد؟ باید از این جماعت پرسید شما در این سال‌ها جز ضرر زدن به حوزه هنری و ایجاد رانت برای رفقای‌تان چه کرده اید؟

باید پرسید همین حمزه زاده از کجا خط و دستور می‌گیرد و از کجا حمایت می‌شود که برخلاف اهداف نظام، فرمایشات مقام معظم رهبری مبنی بر در نظر گرفتن رای و نظر مردم و حتی برخلاف نظر مسئولین بلندپایه حوزه هنری، سلایقِ باند و جناح خود را مدنظر دارد و تیشه به ریشه دین و باور مردم می‌زند و آنها را نسبت به اسلام و انقلاب بدبین می‌کند. چه کسی ایل‌بیگی را در سلسله مراتب مدیریتی سازمان سینمایی حمایت می‌کند؟ این جماعت چرا باید مقابل خواست مردم بایستند و چرا برای پیش‌برد اهداف خود از هیچ فشاری رویگردان نیستند. مثلا باید پرسید اداره بازرگانی صدا و سیما به رغم صدور مجوز پخش تیزر همین فیلم «پا تو کفش من نکن» چرا به ناگهان پخش تیزرها را قطع می‌کند. به راستی کدام نیروی پنهان و فشار از بیرون اراده خود را به تلویزیون تحمیل می‌کند؟

درد این‌جاست که این‌ها عزم کرده‌اند در مقابل خواست ملت بایستند. اما این حضرات بهتر است سری به رستوران ها، پاساژها، کنسرت‌ها، مراکز فرهنگی و هنری بزنند و ببینند سبک انتخابی عامه مردم و سلیقه‌شان در تضاد با عقاید و افکار داعشی، طالبانی اینان است. همه می‌دانند که اکثریت مردم این عقاید واپسگرایانه و متحجرانه را قبول ندارند… امثال حمزه زاده و ایل‌بیگی باید خجالت بکشند و بعد از نزدیک به چهل سال از دین‌ستیز کردن جوانان دست بردارند.

من معتقدم این روش‌های غلط و بی نتیجه نه سهوا که عامدانه و برای ضد دین کردن مردم در دستور کار این‌ها قرار دارد.

والله اگر تمام قدرت‌های استکباری جهان جمع شوند نمی‌توانند مثل حمزه زاده‌ها، ایل‌بیگی‌ها و امثال خبرگزاری ف. و روزنامه ک. به اسلام و ایران و ایرانی ضربه بزنند.

ما از عملکرد حضرات همین را فهمیدیم که اصولگرایی یعنی: “بردن آبروی مردم، تهمت، افترا، استفاده ابزاری از دین، قدرت طلبی، ضد خواست مردم حرکت کردن و دروغ و دروغ و دروغ …” این است آن‌چه آقایان به عنوان اصولگرایی به خورد ملت می دهند.

بزرگان و اهل قدرتی هم که از امثال اینها حمایت می‌کنند بدانند قدر مسلم اهل جهنم هستند و باید از درگاه الهی طلب بخشش کنند.

کوتاه سخن کنم چرا که درد بسیار است و شرح آن پایانی ندارد. من یکی که از این جماعت ریاکار و متحجر به خدا پناه می برم و چون به نظر می‌رسد برای درد و ظلمی که بر ما می‌رود فریادرسی نیست از مقام معظم رهبری خواستارم یک بار برای همیشه به فریاد ما برسند و به حکومت ریاکارانه این حضرات خاتمه دهند.

فاعتبرو یا اولی الابصار

محمدحسین فرح‌بخش

تهیه‌کننده و کارگردان سینما




از سوی روحانی صورت گرفت⇐معرفی یک فعال حوزوی برای تصدی‌گری وزارت ارشاد دولت دوازدهم⇔آیا رییس سینمای حوزه هنری با حمایت مدیرعامل ۱۱شغله، به ریاست سازمان سینمایی خواهد رسید؟

سینماروزان: منطبق با پیش بینی های قبلی، حسن روحانی، عباس صالحی معاونت فرهنگی ارشاد دولت یازدهم را به عنوان وزیر پیشنهادی ارشاد دولت دوازدهم به مجلس معرفی کرد.

به گزارش سینماروزان عباس صالحی که یک حوزوی تمام عیار است در ابتدای دهه 50 وارد حوزه علمیه مشهد شد و دروس مقدماتی، سطوح مقدماتی و عالی را در حوزه علمیه مشهد گذراند.

وی از سال ۶۰ به حوزه علمیه قم عزیمت کرد و دروس خارج را تا سال ۶۸ در آن حوزه گذرانیده و مجدداً به مشهد عزیمت داشته و در دروس خارج اساتید مشهد ادامه تحصیل داد. وی در سال ۷۶ مجدداً به حوزه علمیه قم مراجعت تحصیلی و علمی داشت.

با حضور عباس صالحی در وزارت ارشاد احتمال تغییر و تحول در سازمان سینمایی هم کم نیست و همین روزها کم نبوده شنیده‌ها درباره اختلاف نظر صالحی و محمدمهدی حیدریان در روش مدیریت سینما.

بر این اساس گزینه های مختلفی هم به عنوان جانشین حیدریان شنیده شده است. احمد میرعلایی مدیر احمدی نژادی که در دولت دهم مدیرعامل فارابی شد از جمله این گزینه هاست.(اینجا را بخوانید)

محمد حمزه زاده رییس سازمان سینمایی حوزه هنری یکی دیگر از گزینه‌هاییست که در روزهای اخیر نامش به عنوان جانشین حیدریان شنیده شده است.

حمزه زاده که خیلی زود و از همان میانه دهه دوم زندگی مدیریت فرهنگی را با سردبیری مجلات رشد آغاز کرده از ابتدای دهه هشتاد وارد حوزه شد و از همان ابتدا هم به عنوان مدیر!!! حمزه زاده ابتدا مدیریت انتشارات سوره مهر را پذیرفت و بعد از نزدیک به یک دهه رییس سازمان سینمایی حوزه هنری شد.

یکی از دلایلی که می‌تواند احتمال حضور حمزه زاده بر ریاست سازمان سینمایی دولت دوازدهم را افزایش دهد رابطه نزدیکی است که میان حمزه‌زاده و مدیرعامل 11شغله خانه سینما(اینجا را بخوانید) وجود دارد.

منوچهر شاهسواری که آخرین فیلمش «مزارشریف» را با حمایت مستقیم حوزه هنری تولید کرده همزمان با مدیرعاملی خانه سینما در شورای تصویب فیلمنامه حوزه هنری و هیأت امنای موسسه هنرهای تصویری سوره وابسته به حوزه هم حضور دارد و با این رزومه آیا مخالف حضور حمزه زاده در ریاست سازمان سینمایی خواهد بود؟؟؟

 اگر حمزه زاده رییس سازمان سینمایی شود آن گاه مواضع او در برابر فیلمهایی که در آینده از سوی حوزه هنری توقیف خواهد شد چه خواهد بود؟؟؟ آیا حمزه زاده در جایگاه سازمان سینمایی دولت دوازدهم همچنان بر نقش «فانوس دریایی»بودن حوزه هنری تأکید خواهد کرد؟؟؟




بعد از توقیف «مادر قلب اتمی»، «اکسیدان»، «پا تو کفش من نکن» و کلی فیلم دیگر⇐حالا ممیزی ۶ دقیقه‌ای حوزه هنری به فیلمی محصول خودش؟؟؟

سینماروزان: حوزه هنری از ابتدای دهه نود به این سو رابطه کجدار و مریزی با سینماگران داشته است؛ به برخی از آنها که مضامین آثارشان مورد طبع اش بوده حسابی حال داده و شرایط مطلوب اکران را برایشان فراهم کرده و به برخی هم که به اعتقاد خودش منطبق بر مانیفستش-اگر واقعا مانیفستی وجود داشته باشد-نبوده اند، چراغ قرمز نشان داده و اکران در سینماهای حوزه هنری را برایشان ممنوع اعلام کرده است.

به گزارش سینماروزان همین روزها دو کمدی «اکسیدان» و «پا تو کفش من نکن» روی پرده هستند که علیرغم موردپسند قرار گرفتن از سوی مخاطبان اما حوزه آنها را کاملا توقیف کرده است. در ماه رمضان هم فیلم «مادر قلب اتمی» را داشتیم که حوزه کاملا توقیفش کرد.

با این همه اینکه فیلمی از محصولات حوزه هنری هم برای اکران ممیزی حوزه نصیبش شود تعجب برانگیز است. محمدرضا خردمندان جوانی که فیلم «21 روز بعد» را با حمایت حوزه هنری ساخته هفته قبل در یادداشتی که برای یکی از رسانه های نزدیک به شهردار نگاشته بود به صراحت از شورای تصویب فیلمنامه حوزه گلایه کرده بود و از این گفته بود که شورای تصویب فیلمنامه حوزه مخالف تولید فیلم وی بوده اند و ایده اش را دهه شصتی دانسته اند و این محمد حمزه زاده رییس سازمان سینمایی حوزه هنری بوده که کمک کرده تا این پروژه توسط حوزه به جریان بیفتد.

خردمندان شب گذشته در جریان اکران فیلمش در جشنواره شهر هم از ممیزی 6 دقیقه ای فیلمش سخن گفت! البته که این سخن گفتن با ترغیب مخاطبان به تماشای فیلم بود چون به ادعای این جوان، ممیزی باعث شده ریتم فیلم پویاتر شود اما خردمندان درباره چرایی این ممیزی و اینکه چقدر از آن با نظر مدیران حوزه هنری و به ویژه مدیر پخش بهمن سبز وابسته به حوزه انجام شده چیزی نگفت.

آیا مدیران حوزه هنری حتی به فیلمی محصول خودشان هم ممیزی وارد می کنند؟ به هر حال «21 روز بعد» همان فیلمی است که کارگردانش مدعیست شورای تصویب فیلمنامه حوزه آن را باسمه ای، ضدآرمان، چپ و کمونیستی دانسته و فقط این حمزه زاده بوده که مثل کوه پشت وی و تهیه کننده اش محمدرضا شفاه که از امتیاز(؟) فارغ التحصیلی از دانشگاه امام صادق برخوردار است(!!) ایستاده تا فیلم به پایان برسد. آیا آن باسمه ای دانستن به این ممیزی 6 دقیقه ای منجر شده؟؟؟ یا آن که ماجرای این ممیزی ربطی به سلیقه مدیران حوزه ندارد؟




آقازاده خلف ملاقلی‌پور فیلم زندگی بازرگان را می‎سازد

سینماروزان: علی ملاقلی‌پور فرزند خلف رسول ملاقلی پور کارگردان فقید سینمای ایران که سه سال قبل نخستین فیلمش «قندون جهیزیه» را ساخت و البته فیلمش علیرغم بی مهری های فراوان در اکران، مورد توجه قرار گرفت بعد از ماهها که به دنبال تأمین سرمایه برای دومین فیلم بلندش بود و به نتیجه نرسید تصمیم گرفته با حمایت حوزه هنری فیلمی درباره مهدی بازرگان بسازد.

به گزارش سینماروزان این فیلم که در گونه مستند است  «راه طی شده» نام دارد و با موضوع  بررسی افکار و اندیشه‌های «مهندس مهدی بازرگان» به عنوان روشنفکر دینی،سیاستمدار و نخست وزیر دولت موقت ایران در سال 57 در حال تولید است و نام آن «راه طی شده» است.

 تحقیقات این فیلم مستند از دی ماه سال گذشته آغاز شده و  از تولیدات مرکز مستند حوزه هنری که  تهیه کنندگی آن بر عهده  محمدامین نوروزی است.

این فیلم  در حال حاضر مراحل ضبط مصاحبه با شخصیت های نهضت آزادی از قبیل آقای مهندس توسلی, دکتر سحابی، مهندس اکبر بدیع زادگان و… را طی می کند و قرار است برای  جشنواره سینما حقیقت آماده نمایش و در این رویداد رونمایی شود.

علی ملاقلی پور از علاقمندان جدی مطالعه در خصوص انقلاب و مسائل سیاسی است. وی به غیر از فعالیت هنری پژوهش‌های زیادی در زمینه شخصیت‌های مختلف انقلاب و تاریخ معاصر انجام داده است




محدودیت‌های ۴گانه پیش‌روی اولین کمدی فرحبخش⇔صنف سینما در کار ارسال پیامک تسلیت برای اعضاء!!

سینماروزان: اکران تازه‌ترین فیلم حسین فرحبخش با نام  «پا تو کفش من نکن» که نخستین تجربه کارگردانی او در ژانر کمدی است در حالی بعد از کلی حاشیه و فشارهای افراطیون آغاز شد که ابتدا محدودیت سنی 18+ و سپس 12+ برای آن درنظر گرفته شد.(محدودیت اول)

به جز آن فیلم با توقیف توسط حوزه هنری روبرو شده و اجازه نمایش در سینماهای حوزه را پیدا نکرد.(محدودیت دوم)

فیلم با حداقل تیزر تلویزیونی مواجه بوده است(محدودیت سوم) اما این همه محدودیتها نیست چون فیلم در اغلب پردیسهای شهرداری که روی پرده رفته با محدودیت تعداد سانس روبروست.(محدودیت چهارم)

به غیر از ماندانا که سینمای سرگروه «پا تو کفش من نکن» است و پردیسهایی مانند کوروش و شکوفه، دیگر پردیسهای پایتخت و از جمله چارسو، ارگ تجریش، زندگی، اریکه، راگا، تماشا و تیراژه2 فقط روزی 3 سانس برای فیلم ایجاد کرده اند که بخش عمده این سانسها هم در ساعات کم مخاطب قبل از عصر است.

معلوم نیست این محدودیت در تخصیص سانس چرا ایجاد شده؟!

«پا تو کفش من نکن» اولین فیلم اکران96 نیست که با تحریم حوزه هنری روبرو نشده است بلکه پیش از آن «3بیگانه» و «مادر قلب اتمی» هم دچار تحریم شده بودند اما «پا تو کفش من نکن» تنها فیلم سالهای اخیر است که همزمان با تحریم حوزه با سه محدودیت دیگر از درجه بندی سنی و مشکل تیزر تلویزیونی تا محدودیت سانس در پردیسهای شهرداری روبروست.

مشخص نیست نهادهای صنفی مانند خانه سینما یا شورایعالی تهیه کنندگان در برابر این همه محدودیت واکنشی نشان خواهند داد یا نه؟؟




ادعاهای روزنامه اصولگرای «کیهان»⇐«مارمولک» یکی از بهترین کمدی‌های تاریخ سینماست اما «اکسیدان» اصلا کمدی نیست/اینکه «اکسیدان» می‌گوید فرمان دست روحانیت باشد خوب است اما کارگردانی فیلم ضعف مفرط دارد

سینماروزان: اکران کمدی «اکسیدان» علیرغم توقیف حوزه هنری با وضعیت مطلوبی ادامه دارد و فیلم در آستانه فروش 5 میلیاردی قرار گرفته است.

به گزارش سینماروزان از ابتدای اکران این کمدی که یکی از اصلی ترین مضامین آن وفاق ادیان بوده است نقد و نظرهای مختلفی درباره اش وجود داشته است.

به تازگی آرش فهیم در روزنامه اصولگرای «کیهان» هم یادداشتی درباره این فیلم ارائه داده و در آن مدعی شده با وجود آن که «مارمولک» فیلم توقیفی یک دهه و نیم قبل منوچهر محمدی یکی از بهترین کمدیهای تاریخ سینمای ایران است اما «اکسیدان» که آن را هم منوچهر محمدی تهیه کرده اصلا کمدی نیست.

متن یادداشت «کیهان» را بخوانید:

فیلم «اکسیدان» تازه‌ترین محصول «منوچهر محمدی» نمونه بارزی از تضاد هدف و وسیله در یک اثر سینمایی است. با این فرض که سازندگان این فیلم، قصدشان دفاع از همان شعارهایی باشد که در بخش‌هایی از فیلم عنوان می‌شود؛ شعارهایی مثل حمایت از نهاد خانواده، تقبیح مهاجرت و تبلیغ روحانیت اسلامی؛ محتوای فیلم با این شعارها ناسازگار است.
«اکسیدان» روایت جوانی با نام اصلان است که نامزدش به یکی از کشورهای اروپایی مهاجرت کرده و این جوان قصد دارد خود را به وی برساند و  او را برگرداند. اما برای گرفتن ویزا با ممانعت‌هایی مواجه می‌شود. او در این مسیر با یک دلال مهاجرت آشنا می‌شود و با نقشه او ابتدا خود را یک کشیش مسیحی جا می‌زند تا از این طریق ویزا بگیرد. اما باز هم موفق نمی‌شود. او باز هم نقش‌های دیگری بازی می‌کند، اما در نهایت متوجه می‌شود که نامزدش در خارج با فرد دیگری ازدواج کرده است و …
«اکسیدان» قرار بوده نسخه جدید «مارمولک» باشد. این فیلم هم با مبنا الگو قرار دادن کمدی جابجایی قصد ترسیم نوعی طنز دینی را داشته است. اما برخلاف «مارمولک» که آن فیلم هم به تهیه‌کنندگی منوچهر محمدی ساخته شده بود و یکی از بهترین فیلم‌های کمدی و تنها کمدی مذهبی تاریخ سینمای ایران است‌، موفق نیست. چون برخلاف «مارمولک» فیلم «اکسیدان» اصلا کمدی نیست! پس چیست؟ در خوش‌بینانه‌ترین حالت، یک هجو تصویری درجه سه و سطحی است. به طوری که از ابتدا تا انتهای فیلم حتی یک موقعیت کمدی هم دیده نمی‌شود. تنها چیزی که فیلم را تشکیل می‌دهد، شوخی‌های کلامی پیش پا افتاده‌ای است که معمولا در فضای مجازی رواج دارد.
قصه و روایت فیلم به قدری خلل و حفره دارد که گویی توسط یک فرد آماتور که از حداقل اطلاعات سینمایی بی‌بهره است نوشته شده. فقط کافی است یک بار آنچه در فیلم اتفاق می‌افتد را مرور کنیم.
در آغاز فیلم می‌بینیم که اصلان و نامزدش در حال بررسی یک خانه هستند که پس از ازدواج، در آن زندگی کنند. اما چند دقیقه بعد، به اصلان خبر می‌رسد که نامزدش به خارج از کشور مهاجرت یا به عبارتی پناهنده شده است! اما دلیل این اتفاق تا پایان برای مخاطب فیلم مشخص نمی‌شود. پس از آن اصلان، تصمیم می‌گیرد تا برای پیدا کردن و بازگرداندن نامزدش به خارج برود، اما نمی‌تواند ویزا بگیرد. دلیل این اتفاق نیز معلوم نمی‌شود! اصلان چون نمی‌تواند ویزا برای خروج از کشور بگیرد، مبلغ زیادی را به یک خلافکار پرداخت می‌کند تا زمینه را برای خروج وی از کشور فراهم کند. فرد مجرم هم به وی پیشنهاد می‌دهد که نقش یک راهب مسیحی را بازی کند تا سفارتخانه‌های خارجی به وی ویزا دهند. آن‌ها به یک کلیسا می‌روند و لباس‌های کشیش شاغل و ساکن در آنجا را به زور از تنش خارج می‌کنند. این هم مشخص نیست که چطور ممکن است که دو جوان، توی روز روشن به داخل یک کلیسا آن هم وسط شهر تهران بروند و هر کاری می‌خواهند بکنند و هر چه می‌خواهند از آن سرقت کنند و کسی مانع آن‌ها نشود؟ یعنی در یک کلیسا به آن بزرگی آن هم در ساعت اداری، حتی یک نفر نگهبان حضور ندارد؟
همان‌طور که مشخص است، فیلمنامه «اکسیدان» حتی از الزامات اولیه یک داستان روان و منطقی هم بی‌بهره است. به طوری که اتفاقات رخ داده در آن، باورپذیر نیستند و هیچ عقلانیتی در آن دیده نمی‌شود.
به این مشکلات باید ضعف مفرط در کارگردانی را هم اضافه کرد. حامد محمدی، در مقام کارگردان این فیلم حتی نتوانسته از بازیگران خود نقش‌آفرینی بگیرد. به طوری که جواد عزتی و امیر جعفری، همان تیپ‌های همیشگی را که معمولا در سریال‌های طنز تلویزیونی ارائه داده بودند در این فیلم هم تکرار کرده‌اند. ساختار بصری فیلم، مغشوش و به هم ریخته است. سطح میزانسن‌ها و قاب‌های فیلم در حد بی‌کیفیت‌ترین سریال‌ها و تله فیلم‌های تلویزیون هستند.
این فیلم مفاهیم مثبتی مثل نقد مهاجرت را دستمایه قرار داده است. حتی سکانس پایانی فیلم، آنجا که شخصیت روحانی با اصلان و کشیش سوار موتور هستند و می‌گوید: «تا وقتی فرمان به دست روحانیت است، خطری ما را تهدید نمی‌کند» (نقل به مضمون) موضوعات خوبی هستند که در فیلم مطرح شده‌اند. اما مشکل این است که حجم ابتذال به قدری در فیلم بالاست که حرف‌های خوب فیلم در آن مستتر می‌شوند. به ویژه اینکه مضامین مثبت فیلم، بدون هیچ منطقی وارد فیلم شده‌اند و در نتیجه، این شوخی‌های رکیک فیلم هستند که به ذهن و فکر مخاطب منتقل می‌شوند، نه نفی مهاجرت و تبلیغ روحانیت اسلامی!
حتی سازندگان فیلم مدعی هستند که این فیلم به تقریب ادیان می‌کوشد. اولین قدم برای نزدیک کردن پیروان ادیان مختلف به هم، ادای احترام و برانگیختن حس همذات‌پنداری است. اما در برخی از بخش‌های «اکسیدان» مسیحیان و آداب آن‌ها تحقیر می‌شود. با چنین وضعیتی در فیلم جایی برای نزدیک شدن مسیحیان به مسلمان‌ها نمی‌ماند.
با گذشت حدود 15 سال از ساخت فیلم «مارمولک» اما «اکسیدان» نمی‌تواند خاطره آن فیلم را زنده کند و به مراتب عقب از آن قرار می‌گیرد.




نتیجه مناظرات دبیر شورایعالی تهیه‌کنندگان با رییس سازمان سینمایی حوزه هنری؟⇐حوزه هنری پخش فیلم دبیر شورایعالی را قبول کرد!!!⇔پیشنهاد سینماروزان: صاحبان آثار مشکل‌دار هم با مدیران حوزه مناظره برگزار کنند بلکه مشکل آثارشان حل شود

سينماروزان: شايد کمتر کسي فکر ميکرد در فاصله اي کمتر از دو هفته از دومين مناظره اي ميان مهرداد فريد دبير شورايعالي تهيه کنندگان و محمد حمزه زاده رييس سازمان سينمايي حوزه هنري، فريد از پخش فيلم آخرش توسط حوزه هنري خبر دهد.

به گزارش سينماروزان در دو مناظره درگرفته ميان فريد و حمزه زاده که اصلي ترين دليل آن ممانعت حوزه هنري از اکران برخي آثار مجوزدار در سينماهايش بود فريد تا حد امکان سعي کرد رفتار حوزه هنري را محکوم کند و از شفاف نبودن آراي حوزه هنري درباره مميزي خود سخن گويد.

اين مناظرات هرچند تأثيري در حل مشکل تحريم حوزه درباره آثاري همچون «مادر قلب اتمي» و «اکسيدان» که همزمان با اين مناظرات روي پرده بودند نداشت اما يک نتيجه عيني از آن حادث شده و آن هم پذیرفتن پخش «دعوتنامه» ساخته مهرداد فريد توسط حوزه هنری بود.

مهرداد فريد با اعلام اين خبر به «مهر» گفت: براي پخش «دعوتنامه» با حوزه هنري قرارداد بسته ايم و طبق برنامه ريزي ها قرار است، «دعوت‌نامه» اواخر پاييز اکران شود.

«دعوتنامه» يکي از معدود آثاري است که با مشارکت ويژه فارابي توليد شده اما فيلم نه تنها نتوانست به بخش مسابقه جشنواره سي و پنجم فجر راه پيدا کند بلکه نه داستان و نه ساختار اپیزودیک آن چنان که بايد مورد توجه مخاطبان جشنواره قرار نگرفت.

با تجربه اي که در مورد قبول پخش «دعوتنامه» توسط حوزه هنري صورت گرفته بايد منتظر بمانيم تا ديگر فيلمسازاني که آثارشان از نظر حوزه مشکل داشته هم مناظراتي را با مديران اين نهاد برگزار کنند بلکه پخش فيلمشان به حوزه واگذار شود…