1

مرگ خودخواسته آلن دلون افسانه‌ای که به ایران آمد ولی نتوانست دوبلورش را ببیند!

سینماروزان/محمد شاکری: آلن دلون ستاره سینمای فرانسه در سن ۸۸ سالگی در خانه‌اش درگذشت.

مرگ آلن دلون که شمایلی افسانه ای از یک نقش منفی زیبا بر جای گذاشت در حالی رقم خورد که او از حدود سه سال قبل و به دلیل رهایی از رنج بیماری، تصمیم به مرگ خودخواسته یا اتانازی گرفته بود.

آلن دلون که بازی در ۸۰ فیلم از جمله چندین شاهکار سینمایی را در کارنامه دارد، اولین بار در سال ۱۹۶۰ و زمانی که ۲۵ سال داشت با بازی در فیلم «ظهر بنفش» توسط «رنه کلمنت» کارگردان فیلم کشف شد.

بسیاری از فیلم‌ها با بازی «آلن دلون» تبدیل به کلاسیک‌های سینما شدند و وی در طول دوران حرفه‌ای خود با کارگردانان نامداری، چون «آنتونیونی»، «ویسکونتی»، «ملویل» و «گدار» همکاری کرد و در کنار بازیگران بزرگی، چون «ژن گابن»، «عمر شریف»، «لینو ونتورا»، «کلودیو کاردیناله»، «مونیکا ویتی» و… مقابل دوربین رفت.

دلون نخستین بار در سال ۱۹۶۱ با فیلم «لذت زندگی» قدم به جشنواره کن گذاشت و سپس با فیلم‌های «خسوف» (۱۹۶۲)، «یوزپلنگ» (۱۹۶۳) و «آقای کلین» (۱۹۷۶) حضور در جشنواره کن را تجربه کرد و در سال ۲۰۱۹ جایزه نخل افتخاری کن را دریافت کرد.

آلن دلون در ایران با دوبله خسرو خسروشاهی بسیار مورد توجه قرار گرفت و آن مدل دوبله نه فقط به شمایل خودِ خسروشاهی بدل شد بلکه بارها مورد تقلید برای بازیگران دیگر قرار گرفت اما جواب نداد. آلن دلون در دهه پنجاه خورشیدی سفری هم به ایران داشت و با هنرمندانی مثل بهروز وثوقی، پوری بنایی، ایرن زازیانس دیدار کرد با این حال خسروشاهی نتوانست به دیدار آلن دلون برود.

محبوبیت آلن دلون در سینمای جهان تاثیر بسیاری داشت و در برخی کشورها و ازجمله ایران تلاش هایی شد برای ساخت و ساز بازیگران نقش منفی زیبا و خوش‌تیپ صورت گرفت و در این مسیر سعید راد ازجمله بازیگرانی بود که با چنین الگویی پا گرفت ولی از جایی به بعد و شاید به دلیل علاقه بیشتر ایرانیان به الگوی قهرمانان جوانمرد و یکه‌بزن‌های تنها، آن شمایل سازی منفی زیبا در ایران پی گرفته نشد.

 




حضور خسرو خسروشاهی-دوبلور آلن دلون و آل پاچینو- در جشنواره فجر۴۲ با “دروغهای زیبا”

سینماروزان: #خسرو_خسروشاهی دوبلور باسابقه ایرانی که بارها به جای مثل آلن دلون، آل پاچینو، آمیتاب باچان و… حرف زده مدیریت دوبلاژ فیلم #دروغهای_زیبا را برعهده داشته که در بخش سودای سیمرغ جشنواره فجر۴۲ حضور دارد.

یادداشت خسروشاهی درباره حضور در این فیلم را بخوانید:

مدتی قبل مرتضی آتش‌زمزم، رفیق قدیمی من که جای پسرم است، پیشنهاد دوبله فیلم جدیدش «دروغ‌های زیبا» را به من داد. او سال‌ها پیش هم در اولین فیلمی که در لبنان ساخت،  با شرم و حیایی که همیشه در او هست، به من پیام داد: «این فیلم را دوبله می‌کنید؟» که گفتم: «بله، چراکه نه».
من با جوان‌ها میانه خیلی خوبی دارم. دروغ‌های زیبا یک فیلم جمع ‌و جور و بسیار خوش‌ساخت با عوامل ایرانی و بازیگران بنگلادشی است و از شرف و انسانیت طبقه کارگر می‌گوید. از کارگرانی که بیهوده عرق‌ هدر نمی‌ریزند و به درجات عالی انسانی می‌رسند. در این فیلم زندگی یک ریکشاران را می‌بینیم که در کشورهایی مثل هند، پاکستان و بنگلادش جزو زحمتکش‌ترین طبقات جامعه هستند.

طی یک‌سالی که درآمریکا بودم، مصاحبه باربارا والترز با راج کاپور را از تلویزیون دیدم. کاپور که برای درمان بیماری قلب در بیمارستانی در هیوستون بستری شده بود، در این مصاحبه گفته ما رویافروشیم و قصرهایی که شما در فیلم‌های هندی می‌بینید، اصلا وجود خارجی ندارد و فقط عده بسیار کمی در چنین قصرهایی زندگی می‌کنند. تماشاگران ما همان ریکشا‌ران‌هایی هستند که شب در ایستگاه‌های قطار و زیر ریکشاها‌یشان و در هوای سرد و بارانی یا گرمای طاقت‌فرسا می‌خوابند اما آرزوها و تخیلات‌شان را در فیلم‌ها می‌بینند. اینکه در قصه‌ها نشان می‌دهیم پسر فقیری عاشق دختر پولداری می‌شود یا بالعکس و در آخر فیلم به هم می‌رسند، همان خوشبختی و رویافروشی است.

مرتضی آتش‌زمزم با ساخت «دروغ‌های زیبا» و روایت قصه یک ریکشاران، خیلی به مدارج انسانی توجه کرده. این‌که چطور آدم‌ها در طبقات پایین جامعه نگران همدیگرند و با وجود شرایط سخت خود، دست افراد محروم‌تر را می‌گیرند.

من خیلی فیلم را دوست داشتم و یکی از دلایل قبول دوبله آن، همین وجوه انسانی فیلم بود. قصه این فیلم شریف و انسانی در بنگلادش روایت می‌شود، اما مضامین و مفاهیمی جهانی و با وضع زندگی در کشور خودمان همخوانی دارد و برای جامعه امروز ما هم دیدنی خواهد بود. ممکن است با دیدن این فیلم، خیلی‌ها که دست‌شان به دهان‌شان می‌رسد به خودشان بیایند و قدمی برای کمک به همنوعان خود بردارند. چقدر خوب می‌شود اگر بعد از نمایش در جشنواره فجر و اکران سینما، تلویزیون این فیلم سالم و شریف را بخرد و امکان تماشای آن را برای همه مردم و مخاطبان فراهم کند.

 




گلایه‌های دوبلور «آلن دلون» و «آل پاچینو» از اوضاع حاکم بر حرفه دوبله⇐اکثر مدیران واحد دوبله صداوسیما حرفه‌ دوبله را نمی‌شناختند!/در بیرون از صداوسیما همه چیز در دست چند سایت است که فیلم‌های روز را دوبله می‌کنند/برخی افراد که حتی توانایی گفتن یک نقش اصلی را ندارند، مدیر دوبلاژ شده‌اند/حقوق بازنشستگی ندارم!!!/هزینه بیمه‌ام را خودم پرداخت می‌کنم!!!

سینماروزان: هفتم دی ماه سالروز تولد خسرو خسروشاهی (دوبلور و مدیر دوبلاژ پیشکسوت سینمای ایران) است. خسروشاهی در طول سال‌ها فعالیت در دوبله؛ به‌جای شخصیت‌ها و بازیگران شناخته شده سینمای جهان و البته ایران صحبت کرده است. «آلن دلون»، «آل پاچینو» و «داستین هافمن» معروفترین بازیگرانی هستند که با صدای خسروشاهی به ایرانیان شناسانده شده‌اند.

خسروشاهی در آستانه 76 سالگی با اشاره به وضعیت امروز دوبله به «ایلنا» گفت: امروز تلویزیون فیلم‌های خوبی ندارد که بتواند نمایش بدهد. بیشتر آثار تکراری هستند. فیلم‌های خوبی برای دوبله آورده نمی‌شود و بیشتر دوبلورهای باسابقه بیکار هستند.

وی ادامه داد: من سال‌هاست که هیچ پیشنهادی برای دوبله ندارم و سالهاست فیلمی برای تلویزیون دوبله نکرده‌ام. البته در این سال‌ها برخی فیلم‌ها به فارسی دوبله شده‌اند که بعضا آثار خوبی نیز در میان آن‌ها وجود دارد اما بسیاری از افرادی که امروز کار می‌کنند؛ دریافت درستی از فیلم ندارند.

وی ادامه داد: تا چهار سال پیش با صداوسیما همکاری می‌کردم اما این اواخر می‌دیدم مدیرانی که برای واحد دوبلاژ سازمان درنظر گرفته می‌شوند؛ شناخت خوبی از دوبله ندارند و این حرفه را نمی‌شناسند. می‌توان گفت بیشتر کسانی به عنوان مدیر این واحد انتخاب می‌شوند، فقط چند سال از دوران خدمتشان باقی مانده و می‌خواهند به زودی بازنشسته شوند.

خسروشاهی ادامه داد: اکثر مدیران واحد دوبله صداوسیما حرفه‌ دوبله را نمی‌شناختند و حتی برخی از آن‌ها با فیلم و سینما نیز آشنا نبودند. مثلا من زمانی که فیلم «در جستجوی ریچارد» را دوبله می‌کردم و خودم به جای «آل پاچینو» صحبت می‌کردم، سه روز برای دوبله این فیلم وقت گذاشتم. در این فیلم بیش از سی گوینده صحبت کردند. این فیلم براساس یکی از کارهای شکسپیر ساخته شده بود.

وی ادامه داد: من برای دوبله این فیلم چندین ترجمه نمایشنامه «ریچارد سوم» را خریداری و مطالعه کردم تا دوبله فیلم کیفیت لازم را باشد اما زمانی که مدیر واحد دوبله اثر را دید؛ سوال کرد که دوبله این فیلم چه تفاوتی با دوبله یک فیلم وسترن دارد؟ من هم از همین زمان همکاری خودم را با این واحد قطع کردم.

وی ادامه داد: مشکل دیگر دوبله عملکرد سایت‌هایی است که به تازگی راه‌اندازی شده‌اند. امروز شاهدیم که فیلم‌های روز دنیا به سرعت وارد ایران می‌شود و بدون هیچ مانعی دوبله شده و روی سایت‌های مختلف قرار می‌گیرد.

گوینده نقش «آلن دلون» ادامه داد: در بیرون از صداوسیما هم وضعیت آشفته‌ای در دوبله حاکم است. همه چیز در دست چند سایت است که فیلم‌های روز را دوبله می‌کنند. البته برخی از فیلم‌ها، خوب اما بیشترشان بد دوبله می‌شوند و جالب این است که گاهی مشاهده می‌کنیم یک فیلم به‌صورت همزمان در پنج استودیو دوبله می‌شود.

وی ادامه داد: در آخرین مورد شاهد بودم که فیلم «دانکرک» همزمان با چند دوبله مختلف عرضه شد و بسیاری از سایت‌ها برای آن که از رقابت جانمانند دوبله‌های بی‌کیفیتی از این فیلم را عرضه کردند. علاوه بر اینکه بسیاری از نقش‌هایی که بجای آن گویندگان فارسی مختلف صحبت کرده‌اند، کیفیت خوبی ندارد و ترجمه دیالوگ‌ها و متن فیلم‌ها نیز گاها درست نیست.

خسروشاهی ادامه داد: متأسفانه امروز یک فیلم ظرف سه روز ترجمه و ظرف یک روز دوبله می‌شود. من شخصا شاهد بودم که مثلا یک گوینده در زمان استراحت خود بجای آنکه تمرکز کرده و به شخصیتی که بجای آن می‌خواهد صحبت کند، فکر کند به دنبال سینک زدن و هماهنگ کردن صدا در فیلم دیگری بود.

وی ادامه داد: امروز برخی افراد که حتی توانایی گفتن یک نقش اصلی را در فیلم ندارند به عنوان مدیر دوبلاژ برای برخی از همین سایت‌ها فعالیت می‌کنند. آنها گاه در طول هفته ۵ فیلم را همزمان دوبله می‌کنند. فیلمی که در بهترین حالت سه روز یا دو روز دوبله آن طول می‌کشد در دست این آقایان؛ ظرف یک نصف روز دوبله می‌شود و کسی هم نیست که به این مساله رسیدگی کند. گویا گروهی کمر به نابودی حرفه دوبله بسته‌اند.

خسروشاهی با بیان اینکه امروز بسیاری از شبکه‌های خارجی نیز آثار سینمایی را به فارسی دوبله می‌کنند و نمایش می‌دهند، گفت: بار‌ها به من پیشنهاد شد به خارج بروم و با این شبکه‌ها همکاری کنم اما هرگز نپذیرفتم.

گوینده نقش‌ «آل پاچینو» ادامه داد: هنر دوبله در کشورهای صاحب سینما مثل آلمان، ایتالیا و فرانسه بسیار مهم است. در این کشور‌ها دوبلور‌ها دو گروه هستند: کسانی که فقط در فیلم‌های سینمایی کار می‌کنند و گروهی نیز فقط سریال دوبله می‌کنند که دوبله‌های آن‌ها بسیار عالی است و تمام ضوابط و مقررات را رعایت می‌کنند. در این کشورها اینطور نیست که هر فردی اجازه داشته باشد یک فیلم در دست بگیرد و دوبله کند.

خسروشاهی با بیان اینکه امروز بسیاری از دوبلورهای پیشکسوت و خوش‌صدا بیکار هستند، گفت: در بیشتر بخش‌های سینما و هنر از بلیت‌فروشی تا کارگردانی میزان دستمزدها سامان گرفته و افزایش پیدا کرده اما همچنان دستمزد دوبلور‌ها پایین است و به اندازه تورم افزایش پیدا نکرده.

وی ادامه داد: من بیمه بازنشستگی صداوسیما را ندارم و از طریق خانه سینما بیمه شده‌ام آن هم به شکلی که هزینه بیمه را خودم پرداخت می‌کنم و حقوق بازنشستگی نیز ندارم.




اکران نسخه دوبله‌شده «سلام بمبئی» با حضور دوبلورهای آمیتاب باچان و «شعله»!+توضیحات تهیه‌کننده در این باره

سینماروزان: فیلم پر رقص و آواز «سلام بمبئی» در یک ماه ابتدایی اکران خود توانسته رقم فروش ده میلیارد را رد کند که البته در این فروش بالا تخصیص تعداد بالای سینما و نزدیک به 170 سالن تأثیر شایان توجهی داشته است.

به گزارش سینماروزان در همین اوضاع و در حالی که فیلمیران پخش کننده «سلام بمبئی» به دنبال آن است که احتمالا با رساندن رقم فروش فیلم به 20 میلیارد در ماه دوم رکورد 16.5 میلیاردی «سالوادور…» و رسانه فیلمسازان را پشت سر بگذارد خبری جالب درباره این فیلم منتشر شده و آن هم اینکه بناست نسخه ای دوبله شده از «سلام بمبئی» هم فراهم شود.

شنیده های سینماروزان حکایت از آن دارند یک گروه از دوبلورهای مطرح کشور به مدیریت چنگیز جلیلوند قصد دوبله «سلام بمبئی» را دارند و جالب است که به جز چنگیز جلیلوند خسرو خسروشاهی دوبلور معروف ایرانی که صدایش یادآور «آمیتاب باچان» است نیز در تیم دوبله «سلام بمبئی» حضور دارد.

تهیه کننده تأیید کرد

جواد نوروزبیگی تهیه کننده «سلام بمبئی» در گفتگو با سینماروزان ضمن تأیید تصمیم برای دوبله این فیلم اظهار داشت: قرارداد دوبله کار منعقد شده و مراحل ابتدایی دوبله و دیالوگ نویسی ها در حال انجام است و امیدواریم که در نهایت بتوانیم از اوایل بهمن نسخه دوبله شده را روی پرده بفرستیم.

نوروزبیگی ادامه داد: نسخه دوبله شده را به صورت گسترده اکران خواهیم کرد تا تمامی مخاطبان بتوانند این نسخه را هم ببینند.

این تهیه کننده در چرایی انتخاب چنگیز جلیلوند-خسرو خسروشاهی در رأس هرم دوبله فیلم بیان داشت: این دو نفر جزو دوبلورهای مطرح کشور هستند و مخاطبان خاطرات زیادی از آنها دارند ضمن اینکه به غیر از خسروشاهی که دوبلور اغلب آثار آمیتاب باچان بود، دوبله فیلم معروف «شعله» نیز با حضور جلیلوند به جای «دهر مندرا» انجام شد و همین می‌تواند عاملی باشد برای شکل گیری یک دوبله خاطره انگیز دیگر.

از تجربه ای ناموفق در دوبله «جرم» تا امیدواری به دوبله «سلام بمبئی»

5 سال پیش از این چنگیز جلیلوند نسخه ای دوبله شده از «جرم» مسعود کیمیایی را هم برای اکران در برخی سینماهای خاص آماده کرده بود؛ شاید به دلیل نشستن صدای دوبلورهای مطرح بر روی فیزیک چهره هایی همچون پولاد کیمیایی و حامد بهداد و همچنین اکران محدود نسخه دوبله، اقبال چندانی به نسخه دوبله «جرم» صورت نگرفت.

حالا اما نسخه دوبله «سلام بمبئی» هم به صورت گسترده اکران خواهد شد هم فارغ از محمدرضا گلزار و بنیامین بهادری، بخش عمده دوبلورها به جای بازیگران هندی سخن خواهند گفت که این می‌تواند امیدواری به اکران نسخه دوبله این فیلم را بیشتر کند.




دوبلور آلن دلون و آمیتاب باچان: به‌خاطر دوبله فیلم مخملباف دچار خونریزی حنجره شدم/اگر تلویزیون پول نداشت برای فاجعه ای مثل “کیمیا” هزینه نمی‌کرد/احمدی‌نژاد کارهای خوبی برای بیمه هنرمندان انجام داد

سینماژورنال: خسرو خسروشاهی دوبلور پیشکسوت ایرانی که بسیاری او را بخاطر دوبله‌اش برای بازیگرانی نظیر “آلن دلون”، “آمیتاب باچان” و “آل پاچینو” می‌شناسند در گفتگویی تفصیلی که با “مهر” داشته پاره ای نقطه نظرات خود را درباره وضعیت سینما و تلویزیون و برخی دولتمردان بیان کرده است.

به گزارش سینماژورنال خسروشاهی درباره ممیزی سفت و سخت تلویزیون می گوید: مهرجویی یک بار به من گفت باید برای گرفتن مجوز ساخت یک فیلمنامه در تلویزیون کفش آهنی داشت و آنقدر که برای ساخت سریالی “سمفونی مردگان” (عباس معروفی) به تلویزیون رفت و آمد داشته، خسته شده است. او گفت تا پای ساخت رفته اما در نهایت پذیرفته نشده است.

اگر تلویزیون پول نداشت برای فاجعه ای مثل “کیمیا” هزینه نمی‌کرد

این دوبلور با اشاره به کیفیت پایین آثار تلویزیون در سالهای اخیر بیان می دارد: اگر تلویزیون پول نداشت که برای سریالی مثل «کیمیا» این قدر هزینه نمی‌شد. سریالی که من تنها چند قسمت از آن را دیدم و به نظرم فاجعه بود. این سریال می‌توانست ۱۰ قسمت باشد.

فکر نمی‌کنم زندگی ترک‌ها آنقدر بی‌در و پیکر باشد که یک زن با داشتن همسر، معشوقه‌ هم داشته باشد

خسروشاهی درباره اپیدمی شدن سریالهای ترک ماهواره‌ای بیان می دارد: یک بار من و آقای حسین عرفانی در استودیو بودیم و بعد او گفت اگر همین الان داخل یک کوچه برویم و زنگ در خانه ها را بزنیم همه در حال دیدن سریال ترکی هستند. واقعیت این است که من فکر نمی‌کنم زندگی ترک‌ها آنقدر بی‌در و پیکر باشد که یک زن با داشتن همسر، معشوقه‌ هم داشته باشد یا یک مرد چند زن را با هم داشته باشد. این داستان ها فقط از یک ذهن معیوب درمی آید.

وی ادامه می دهد: مجله‌ای بررسی کرده بود که ترک‌ها بزرگترین صادرکننده سریال در جهان هستند و در بعضی از کشورها هیچ گونه نتوانسته اند از توزیع این سریال ها جلوگیری کنند. به طور مثال در نقاطی از جهان مثل مصر و پاکستان این سریال‌ها را تکفیر کرده‌اند.

احمدی نژاد برای صنف هنرمندان کارهای خوبی برای بیمه انجام داد

این دوبلور به مانند بسیاری از هنرمندان از وضعیت صنفی هنرمندان ناراضی است. وی با اشاره به اوضاع و احوال سالهای اخیر اظهار می دارد: وضعیت در این سال ها بدتر شده است. احمدی نژاد برای صنف هنرمندان کارهای خوبی برای بیمه انجام داد که تا مبلغ ۴۰ تا ۵۰ میلیون پول بیماری ها را می داد. اکنون در بیمه ما عمل قلب و بسیاری از مواردی که لازم است وجود ندارد.

خسروشاهی ادامه می دهد: حسین فرحبخش تعریف می کرد که شبی ساعت ۲ و نیم بامداد نزد احمدی‌نژاد رفته بود و گفته بود که اوضاع هنرمندان خوب نیست. احمدی نژاد هم همان جا نام شخصی را می برد و می گوید شمارش کند که چند نفر به پول نیاز دارند تا مبلغی به حسابشان ریخته شود. احمدی نژاد نفری ۴۰۰ هزار تومان نقد و حدود ۲۰۰ هزار تومان هم به عنوان کالا برای هنرمندان قرار داد.

چرا در فیلم خودش به کارگردانی پیمان قاسم خانی بازی نکرد؟

خسروشاهی درباره فیلمی که بنا بود با حضور وی با کارگردانی پیمان قاسم خانی ساخته شود بیان می دارد: آن فیلم اگر ساخته می‌شد بسیار جالب بود اما من از زیر بار آن فرار کردم. قصد این بود که من در این فیلم زندگی خود را با نام خسروشاهی بازی کنم و سفری هم به فرانسه داشته باشم، آلن دلون هم حضور داشته باشد اما نشد و با خود فکر کردم بازی در این سن و سال کار من نیست.

خون ریزی حنجره به خاطر دوبله فیلم مخملباف

این دوبلور 75 ساله با اشاره به سختیهای کار دوبله می گوید: در حین کار ممکن است از حنجره شما خون بریزد به گونه ای که وقتی به پزشک مراجعه می کنید، می پرسد اسید خورده اید و باید بگویید داد زده ام. می پرسد حرفه شما چیست؟ بعد می گوید اگر یکی از تارهای صوتی ات پاره شود چه خواهی کرد؟ مگر چقدر درآمد دارید که اینگونه از خود کار می کشید؟

وی با اشاره به اینکه در فیلمی از مخملباف دچار خونریزی حنجره شده بیان می دارد:در فیلم «عروسی خوبان» ساخته محسن مخملباف دچار خونریزی شدم. او صبح همان روز که دچار خون ریزی شدم مرا به بیمارستان برد و دکتر آنجا به من گفت یک مشت دیوانه دور هم جمع شده اید.

این دوبلور می افزاید: اینها ریسک است که شما با زندگی خود دارید. ممکن است کمتر فریاد بزنید و کسی هم اعتراضی نکند اما خود شما رضایتی ندارید.

او درباره چرایی خونریزی حنجره اش بخاطر ایفای نقش یک جانباز در “عروسی خوبان” بیان می دارد:  وقتی او را به اتاق عمل می برند و یا موجی می شود فریادهای بلندی می زند.

“سرپیکو” را به کیمیایی امانت دادم اما از دفتر صالح علاء سردرآورد

خسرو خسروشاهی روایت جالبی هم از استفاده شخصیتهای مختلف هنری از آرشیو فیلمهایش دارد. وی می گوید: زمانی در دفتر محمد صالح علا بودم که دیدم فیلم «سرپیکو» روی میز اوست. پرسیدم این فیلم را از کجا آورده ای و او پاسخ داد که از مسعود کیمیایی گرفته است و دیگر هم نمی خواهد به او بازگرداند. به او گفتم این فیلم من است و تعریف کرد که کیمیایی به او توضیح داده است فیلم امانت است اما او آن را گرفته و دیگر هم نمی خواهد به او پس بدهد.

بابک بیات هم برای خودش فیلم برمیداشت و هم برای شاملو

وی ادامه می دهد: فیلم های زیادی داشتم، همه را از من می گرفتند. بابک بیات به منزل من می آمد و هر بار ۷ تا ۸ فیلم می گرفت. از او می پرسیدم چطور این همه فیلم را می بینید که می گفت همه فیلم ها را خودش نمی بیند و چند تا را هم برای شاملو می برد. این ماجرا مربوط به زمانی می شد که پای شاملو را قطع کرده بودند.




اظهارات تأمل‌برانگیز دوبلور “آلن دلون”، “آل پاچینو” و “آمیتاب باچان”⇐زمان دوبله “پدرخوانده” برای تلویزیون به من گفتند همه “کازینوها” را به “هتل” تبدیل کن و به جای “مشروب”، “ملاس چغندر” به کار بردند!!!/در دوره شمقدری بزرگداشتی هم برای دوبلورها برگزار شد اما آن هم به فراموشی سپرده شد/هزینه ترجمه یک فیلم در تلویزیون حدود ۷۰ هزار تومان است!/قیمت دوبله نقش اول در تلویزیون ۷۰ تا ۱۰۰ هزار تومان است و اگر سابقه زیادی داشته باشید ماهانه حدود ۲۵۰ هزار تومان درآمد خواهید داشت/برای دوبله “جنگ ستارگان” با جورج لوکاس حرف زدم/استنلی کوبریک و ویلیام فردکین هم در جریان دوبله من بودند

سینماژورنال: نام خسرو خسروشاهی با نام آلن دلون، آل پاچینو و آمیتاب باچان عجین شده است و شاید او تنها دوبلوری باشد که صدایش دهان به دهان در میان خیلی‌ها چرخیده و هر کس به نوعی جملات و لحن صدای او را تقلید می کند.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “مهر” خسروشاهی زاده سال ۱۳۲۰ در تهران است و امسال همزمان با سال ۹۵ وارد ۷۵ سالگی می شود.

خسروشاهی برادر همسر زنده یاد احمد رسول زاده است و اصلا رسول زاده باعث شد تا وی به این حرفه وارد شود. خودش می گوید با اصرار زیاد به دوبله وارد شد درحالیکه رسول زاده مخالف بود و البته حالا خودش هم به هر کسی که بخواهد وارد این حوزه شود توصیه می کند که کار و حرفه دیگری را در پیش بگیرد.

دوبلور فیلم های «پدرخوانده» در این گفتگو از ارتباط خود با کارگردانان خارجی برای دوبله فیلم هایشان، سخن گفت و بیان کرد که در ابتدای ورودش به حرفه دوبله در دهه ۴۰ تا سه سال در اتاق ضبط اجازه نشستن نداشته است.

خسروشاهی همچنین به ممیزی فیلم ها که بدون آگاهی و براساس سلیقه انجام می شود اشاره کرد و گفت که این ممیزی ها باعث می شود فحشا، آلودگی و جرم و جنایت ها از فیلم های غرب حذف شود و آنها را مردمی پاک نشان دهد.

سینماژورنال متن کامل گفتگوی خسروشاهی را به نقل از “مهر” ارائه می دهد:

*زنده یاد احمد رسول زاده معرف شما به دوبله بود و شما گاهی در خاطرات خود به این موضوع اشاره کرده اید اما دوست داریم که بدانیم این دعوت صرفا از طرف ایشان صورت گرفت یا خواست خود شما هم بود؟

– خیر اصرار خود من بود. من می خواستم دوبلور شوم اما او مخالف بود و حتی تا سال ها اصرار داشت که کسی نداند که من و او با هم فامیل هستیم و می گفت ممکن است با خود فکر کنند که چون او مدیر دوبلاژ است من هم از طریق او وارد کار شده ام و حتی بعد از اینکه اکثر مدیران دوبلاژ یک رُل نقش اول برای دوبله به من دادند او یک رُل نقش پنجم به من داد.

*می توان او را مرشد و استاد شما در دوبله دانست.

– بله، واقعا همین طور بود.

*چرا همیشه پیشکسوتان در حوزه دوبله ابتدا کسانی را که می خواهند وارد این حرفه شوند، نهی می کنند؟

– خود من هم همین کار را می کنم و اگر قرار باشد توصیه ای به جوانان علاقه مند به دوبله کنم، می گویم این کار بی سرانجام است و در نهایت به خسروشاهی تبدیل خواهند شد. فکر می کنم زمانی که جامعه ایران به سمت سهل پسندی و آسان گیری می رود، کیفیت کار خوب و بد دیگر برای کسی اهمیتی ندارد. در مورد این مساله کسانی که برای رسانه ها و تلویزیون نسخه می نویسند که برنامه ها چگونه باشند، باید پاسخگو باشند که چرا سلیقه مردم این قدر پایین آمده است. شاید به دلیل فیلم و سریال هایی است که پخش می شود و شاید به دلیل سبک زندگی امروز ما است. گویی این روزها با همه چیز شوخی داریم. اکنون فیلم و سریال های بسیار خوبی در جهان وجود دارد اما ما دیگر آنها را نمی بینیم.

همانطور که گفتم همه چیز به شوخی گرفته می شود اگر به بعضی از سالن های سینمایی مراجعه کنید، می توانید دوبله همزمان آثار را ببینید. یعنی فیلم را به زبان اصلی نمایش می دهند، عده ای روی صحنه می روند و به طور همزمان جای شخصیت ها صحبت می کنند و مردم هم می خندند. در حالی که دوبله یک کار جدی است و دوره ای دوبله ایران مورد تحسین دنیا بود. من زمانی که خواستم «جنگ ستارگان» را دوبله کنم با جرج لوکاس کارگردان این فیلم به صورت تلفنی حرف زدم و راهکار و روش خود را برایش شرح دادم به این ترتیب او پذیرفت که فیلم در ایران دوبله و بعد در آمریکا میکس شود و همین اتفاق هم افتاد. استنلی کوبریک و ویلیام فریدکین … نیز در جریان دوبله من نسبت به کارهایشان قرار می گرفتند. الان دیگر این گونه نیست و هر کسی از هر جایی قهر می کند وارد این حرفه می شود.

*فرق شما با آنها که امروزه وارد این هنر می شوند و اتفاقا خود را عاشق می دانند، چیست؟

– شما می بینید که در این سال ها چقدر صداهای متعددی به دوبلورهایی که با شوق، عشق و علاقه کار می کرده اند، اضافه شده است. آن صداهای عاشق به خاطر پول وارد این حرفه نشده بودند و برای گفتن یک نقش ساعت ها صبر می کردند اما کدام یک از صداهای جدید در کنار آن صداها قرار گرفته است؟ من در ابتدای ورود به دوبله حدود ۳ سال حتی اجازه نداشتم در گوشه اتاق ضبط بنشینم تا بتوانم نقشی را بگویم و حالا عده ای همان ابتدا که به کار وارد می شوند، می خواهند نقش اول یک فیلم یا سریال را بگویند. من سال های سال است به هر جوانی که می خواهد وارد این حرفه شود، می گویم هر کاری که انتخاب کند از این حرفه بهتر است. بسیاری از دوبلورهای ما حتی نتوانسته اند با درآمد حرفه خود ازدواج کنند. قیمت دوبله نقش اول در تلویزیون ۷۰ تا ۱۰۰ هزار تومان است و اگر سابقه زیادی داشته باشید تا حدی افزایش خواهد یافت و با احتساب نتیجه کاری که می کنید ماهانه حدود ۲۵۰ هزار تومان خواهد شد که بسیار غم انگیز است. به طور مثال خود من را شاید سالی برای دوبله ۶ فیلم به کار دعوت کنند و اگر هر فیلم ۱۵۰ هزار تومان باشد حدود ۹۰۰ هزار تومان دریافت خواهم کرد. آن دسته از جوانانی که فکر می کنند ما ماشین آخرین مدل سوار می شویم باید این مسائل را بدانند. اگر دستمزدها در تلویزیون در این سال ها با تورم جلو می رفت شاید ما هم وضعیت بهتری داشتیم چون کار اصلی ما در تلویزیون است.

*آیا استودیوهای شخصی نمی توانند این خلاء را جبران کنند. به طور مثال موسسه فرهنگی و هنری قرن ۲۱ زمانی آثار بسیار خوبی داشت و از دوبلورهای حرفه ای بهره می گرفت.

– اکنون اکثر استودیوها وضعیتشان بدتر از تلویزیون شده است. خوبی تلویزیون این است که هیچ منعی برای آوردن دوبلور ندارد و اگر بخواهد، می تواند از ۱۰ دوبلور حرفه ای برای یک فیلم استفاده کند. بعضی از مشکلات این حوزه نیز از طرف خود ما دوبلورها است. میدان دید ما کم شده است و فیلم ها را نمی شناسیم. من نمی خواهم به همکاران توهین کنم ولی آنقدر دلمرده و خسته شده اند که فیلم های روز را نمی بینند. نباید فکر کنیم که حتما همه هنرپیشه ها باید آنتونی کوئین و دیگر هنرپیشه های سینمای کلاسیک باشند.

*خود تلویزیون چقدر در دوبله با کیفیت آثار حساسیت دارد؟

– برای بعضی این مهم است که صرفا کار به آنتن برسد و هیچ حرفی هم از چارچوب های مورد نظر آنها خارج نباشد. البته اگر با آنها صحبت کنید قانع می شوند که فیلم ها باید با کیفیت بالاتری دوبله شوند ولی وقتی کار به عمل می رسد من به عنوان مدیر دوبلاژ دیالوگی را تحویل می گیریم که پر از خط خطی و سانسور است و کیفیت در مراتب بعدی قرار دارد. سانسورها از طریق افرادی است که کسی آنها را نمی شناسد، فیلم نمی بینند و معلوم نیست چقدر سواد دارند. به جای خط خطی ها هم دیالوگ هایی نوشته می شود که وقتی با تصویر منطبق شود کسی آنها را نمی فهمد. خاطرم هست زمان دوبله فیلم «پدرخوانده ۲ و ۳» به من گفتند همه واژه های «کازینو» باید به هتل تبدیل شود. من به آنها جواب مثبت دادم و گفتم در این صورت آیا شما جواب شاکیان را خواهید داد؟ آنها پرسیدند که پاسخ چه کسی را باید بدهند و من گفتم همه نهادهایی که در کشورمان هتل دارند.

بنابراین این گونه نیست که استودیوهای دوبله فیلم ها وضعیت بهتری نسبت به تلویزیون داشته باشند. آخرین قیمت دوبله در استودیو بین یک میلیون و ۸۰۰ تا دو میلیون تومان است که این دستمزد بین همه گوینده ها تقسیم می شود. معمولا هم گویندگان ثابت هستند و تغییر نمی کنند. گاهی هم خود مدیران استودیوها کار مدیران دوبلاژ را انجام می دهند. به طور مثال یکی از استودیوها آخرین فیلم کمپانی والت دیزنی را که به شکل قاچاق از روی پرده فیلمبرداری شده است خریداری می کند؛ فیلمی که ناقص است، تیتراژ ندارد و حتی پرده در ابعاد درستی در فیلمبرداری جای نگرفته است و بعد این فیلم در استودیوی ایران دوبله شده و مردم هم که تبلیغات آن را دیده اند خریداری می کنند اما بعد به خاطر کیفیت پایین آن فکر می کنند که چه فیلم بدی است اما خبرنگاری که دقت بیشتری دارد آن را تحلیل کرده و بعد در رسانه ها از سرقت و کپی غیر مجاز آن خبر می دهند. در این زمان وزارت ارشاد به تازگی از خواب بیدار شده و می فهمد که در حیطه کاری او چه اتفاقی رخ داده است و سریع واکنش نشان می دهد و بیان می کند که فیلم را جمع خواهند کرد و دوباره فیلم اصلی را با کیفیت خوب خریداری کرده و دوبله خواهند کرد. این میان انجمن گویندگان اعتراضی نمی کند و کاری انجام نمی دهد و وزارت ارشاد نیز آخرین نفری است که متوجه ماجرا می شود. این رویکردها باعث شده است وزارت ارشاد که پیش از این به دوبله فیلم ها درجه الف و ب می داد دیگر این درجه بندی را ارائه نکند. در دوره آقای شمقدری بزرگداشتی هم برای دوبلورها برگزار شد اما انگار امروزه این مساله به فراموشی سپرده شده است.

به هرحال سانسورها فقط مربوط به تلویزیون نیست و همه جا وجود دارد. یادم می آید که فیلمی دیگری بود که شخصی از کارخانه بیرون می آمد و بعد آنقدر مشروب می خورد که در ادامه همسرش را می کشت. از ما خواسته شد که قسمت مشروب خوردن را از فیلم در بیاوریم و سوال من این بود که آن وقت همسر این فرد به چه دلیلی باید کشته شود؟

*زمانی هم در یکی از جلسات دوبلورها با مسئولان بیان شد که وقتی فیلم ها با سانسورها و ممیزی های زیادی مواجه می شوند مخاطبان این فیلم ها با خود فکر می کنند که غربی ها چقدر پاک هستند زیرا در فیلم های آنها هیچ نکته و ویژگی منفی وجود ندارد.

– بله خود من سال ها پیش درباره این مساله اعتراض کردم اما فیلم ها همچنان با ممیزی های فراوان دوبله می شوند.

خاطرم هست فیلمی را به نام «زلزله توکیو» دوبله کردیم. در این فیلم که بسیار مدرن بود ساختمان های شیک و زیبایی از توکیو نشان می داد و بعد از زلزله یکباره همه چیز نابود می شود اما این فیلم توقیف شد و دلیل آن هم زرق و برق زیاد توکیو بود. در واقع این ممیزی ها و توقیف شدن ها هیچ دلیل درست و روشنی نداشت و سلیقه ای پیش می رفت و خیلی وقت ها به نفع غرب بود. اعتراض ما در آن جلسه این بود که وقتی همه معضلات فیلم های غربی را حذف می کنیم چرا مردم ما نباید فکر کنند که آنها بسیار خوب هستند. یک نفر به خاطر خوردن مشروب خواهر یا همسرش را می کشد و ما همه این جرم و جنایت ها، فحشا، خیانت ها و مشروب خوردن ها را حذف می کنیم گویی غرب پاکِ پاک است. آن وقت اینجا در روزنامه های خود می خوانیم که فردی در گوشه ای از شهر و یا کشور به خاطر خوردن این مشروب دست به قتل زده است در حالی که همین مساله را از یک فیلم خارجی سانسور می کنیم و گویی اصلا چنین اتفاقی در آنجا رخ نمی دهد. البته سانسورکنندگان بعد از سال ها متوجه اشتباه خود می شوند اما دیگر راه برگشتی وجود ندارد.

خاطرم هست فیلم دیگری را برای تلویزیون دوبله کردیم که در آن نشان می داد در ماه آوریل هوا آنقدر دگرگون می شود که از آسمان برف می بارد. شخصیت های فیلم سراغ یک دانشمند می روند و او برای آنها توضیح می دهد که هر ۴۰۰ میلیون سال یک بار خورشید سه درجه کاهش دما پیدا می کند که باعث می شود زمین سرد شود و در این شرایط برف می آید. چنین دیالوگ هایی را مسئولان مربوطه خط زده بودند و به جای آن نوشته بودند که ما آمریکایی ها آنقدر در صحرای نوادا بمب منفجر کرده ایم که خورشید سرد شده است. اینها نتایج همان سطح آگاهی است. امام خمینی(ره) فرموده اند که تلویزیون باید دانشگاه باشد بنابراین در این رسانه نمی توان هر حرفی را نسنجیده به مخاطب عرضه کرد.

خسرو خسروشاهی
خسرو خسروشاهی

*چالش با چنین ویراستارانی چقدر از شما به عنوان یک مدیر دوبلاژ زمان و انرژی می گیرد و یا ممکن است روی یک فیلم تاثیر منفی بگذارد؟

– این مساله به مدیر دوبلاژ بستگی دارد. به طور مثال فیلم «پدرخوانده» صحنه ای دارد که در آن مایکل به هاوانا می رود و شریک پدرش در آنجا به او می گوید که در دنیای ممنوعیت الکل توانسته اند یک شبه میلیونر شوند چراکه از کانادا مشروب قاچاق کرده اند. ویراستار این واژه را خط زده بود و به جای مشروب، ملاس چغندر را به کار برده بود که این حرکت بینش پایین یک شخص را می رساند. بنابراین همانطور که گفتم این انرژی به این بستگی دارد که چقدر شما به کار خود وابسته باشید و آن را دوست داشته باشید.

من حدود سه سال پیش برای مدیر دوبلاژی فیلم «در جستجوی ریچارد» هر چه کتاب درباره ریچارد سوم در ایران چاپ شده بود خریداری کردم و خواندم چراکه فکر می‌کردم در کشور حداقل حدود ۱۰۰ نفر هستند که نمایشنامه «ریچارد سوم» شکسپیر را می شناسند و ما باید به خاطر همان صد نفر کتاب‌ها و ترجمه های متعدد را بررسی کنیم. البته ترجمه در خود تلویزیون اهمیت چندانی ندارد. هزینه ترجمه حدود ۷۰ هزار تومان است که به یک جوان سپرده می شود و متن ترجمه را در یک شب تا صبح تحویل می دهد. شما دیگر در این ترجمه اثری از کلام شکسپیر نمی بینید. در حالی  که شکسپیر کلماتی را در اثر خود بکار می برد که حتی باید در زمان انگلیسی هم معنای آن را جستجو کنید.

من شخصی را پیدا کردم که برای ترجمه این نمایشنامه چندین سال وقت گذاشته بود. البته ما نمی توانستیم به طور مستقیم از تلاش این فرد استفاده کنیم چون فیلم مثل کتاب نیست که در آن از پی‌نوشت استفاده شود بنابراین زمانی طول کشید تا دیالوگ ها را آماده کردم و فیلم را هم در ۳ روز با حدود سی‌ و چند گوینده دوبله کردیم. برای دوبله این فیلم از شرایط بدی برخوردار بودیم به گونه ای که در گرم‌ترین ماه تابستان در همان اتاقی کار را دوبله کردیم که کولر نداشت و من شیشه های آب یخ را روی پیشانی خود می گذاشتم. شاید این شرایط به این دلیل بود که ما باید از تلویزیون فراری می شدیم.

*یعنی به عنوان یک دوبلور و مدیر دوبلاژ پیشکسوت هیچ امتیازی را برای شما قائل نشدند؟

– بعد از دوبله فیلم «در جستجوی ریچارد» با آن شرایط سخت به من گفتند که می توانم دستمزد نهایی گویندگان را تا ۱۵۰ درصد افزایش دهم و من باید فکر می کردم که وقتی همه گویندگان درجه یک هستند این ۱۵۰ درصد را چطور باید تقسیم‌بندی کنم بنابراین همه دوبلورها را جمع کرده و ماجرا را برایشان تعریف کردم. در واقع خواستم حالا که با این همه سختی و مشقت کار را دوبله کرده ام، اجازه دهند که آن مبلغ هم به صندوق مالی تلویزیون بازگردد چراکه خیلی کمتر از دستمزد واقعی آنها بود.

رئیس واحد دوبلاژ وقتی چرایی این مساله را پرسید، اعتراض کردم که حق این دوبلورها ۱۵۰ درصد نیست و آنها یک فیلم معمولی را دوبله نکرده بودند اما این شخص در نهایت جسارت به من اظهار کرد که مگر دوبله «در جستجوی ریچارد» با یک فیلم ایتالیایی که یکی از همکارانتان ساعت ۲ بعد از ظهر دوبله آن را تمام کرده است، چه تفاوتی دارد؟ من هم به او پاسخ دادم که آیا فکر نمی کند بهتر است از پشت میز ریاستی خود به مکان دیگری برود.

اگر متن همین فیلم به شکلی بی کیفیت ترجمه و دوبله می شد بسیاری به سازمان صدا و سیما خرده می گرفتند که چرا با شکسپیر اینگونه برخورد شده است و چرا هیچکس پاسخگو نیست، اما در عین حال وقتی زمانی هم که کاری خوب می شود باز هم کسی حرفی نمی زند. گویی عشق، شور و درک از میان ما رخت بر بسته است و مسئولان فکر می کنند که وظیفه من این است که بیست و چند روز زندگی خود را کنار بگذارم، بهترین دیالوگ ها را با لب های آل پاچینو سینک کنم تا یک دوبله حرفه ای را تحویل آنها دهم و در نهایت ۲۵۰ هزار تومان دریافت کنم.

خسرو خسروشاهی
خسرو خسروشاهی

* فکر نمی کنم زمانی که شما برای ترجمه فیلمنامه این اثر گذاشتید حتی چند درصد آن برای یک فیلم معمولی صرف شود.

– بله مترجم هم درآمد زیادی ندارد و حتی ممکن است از بین آشنایان خود مدیر دوبلاژ انتخاب شده باشد. من پشت یکی از فیلم هایی که دوبله شده بود اسم فردی را به عنوان مترجم دیدم، اما چون او را می شناختم همان فیلم را با زبان اصلی تهیه کردم و بعد فیلم زبان اصلی را با فیلم دوبله شده مقایسه کردم و متوجه شدم که مترجم از یک زیرنویس بسیار الکن از کار خود استفاده کرده و حتی موجب شده است تا داستان فیلم که از پیچیدگی ها و راز و رمزهایی برخوردار بود، لو برود.

*البته این روحیه افرادی چون شما است که فیلم را به زبان اصلی پیدا می کنید و در دوبله یک فیلم این چنین کنکاش می کنید وگرنه این کار نفعی برای شما ندارد.

– خیر، نفعی ندارد. تنها می توان به این پرداخت که چقدر حرفه دوبله سطحی گرفته شده است و مترجم یا دوبلور هر واژه ای را در کار خود قرار می دهد. من پسری دارم که وقتی خیلی کوچک بود و به تازگی می توانست صحبت کند، ناسزایی را مدام بیان می کرد که ما ابتدا متعجب شدیم و بعدا فهمیدیم که آن واژه را از یک کارتون آموخته است. امروز هم گاهی همکاران خود من دوبله ها را با بی میلی انجام می دهند و من شنیدم که در جشنواره فیلم فجر یک کار انیمیشن دوباره دوبله شد چراکه صداپیشه شخصیت ها به طور مناسب انتخاب نشده بود.

 




ورسیون سینمایی “پژمان” به اشتراک فردین، آلن دلون و یک پژمان جمشیدی شکست خورده!!!

 سینماژورنال: سریال “پژمان” که براساس فیلمنامه ای از پیمان قاسم خانی تولید شد آن قدر موفق بود که تهیه کننده کار خیلی زود به فکر تولید نسخه سینمایی آن افتاد.
به گزارش سینماژورنال فیلمنامه این نسخه سینمایی را خود پیمان می نویسد و جالب اینجاست که خود او نیز به عنوان اولین تجربه کارگردانی آن را جلوی دوربین خواهد برد.
قاسم خانی درباره تیم بازیگران این کار به فاطمه پاقلعه نژاد در “تماشاگران امروز” می گوید: غیر از پژمان جمشیدی که نقش اصلی را بازی میکند سام درخشانی هم در فیلم حضور دارد.
وی ادامه می دهد: حمید فرخ نژاد،مانی حقیقی و ویشکا آسایش نیز موافقت خود را برای بازی در فیلم اعلام کرده اند.

به اشتراک دوبلورهای فردین و آلن دلون
جالب است که پیمان قاسم خانی تصمیم گرفته از حضور دو دوبلور سرشناس کشور نیز در این پروژه استفاده کند؛ یکی خسروشاهی دوبلور معروف آلن دلون و دیگری چنگیز جلیلوند دوبلور فردین. خودش در این باره می گوید: به شدت به دنبال خسرو خسروشاهی و چنگیز جلیلوند برای ایفای نقشهای خاص این پروژه هستم.

پژمانی که کاملا شکست خورده
پیمان درباره داستان نسخه سینمایی “پژمان” بیان می دارد: قصه فوتبالیستی است که سریال را بازی کرده و معروف شده و الان چند سالیست که از سریال می گذرد و الان از هنرپیشگی هم اوت شده یعنی یک پژمان شکست خورده در دو جبهه است.