1

استفاده از توجیهی نخ‌نما برای گریز در استفاده از واژه «تحریمی حوزه»⇐مدیر پردیس آزادی: برای «مادر قلب اتمی» سالن خالی نداریم!!!

سینماروزان: مدیران حوزه هنری اگر در دوران ریاست جواد شمقدری بر سازمان سینمایی به صراحت از تحریم برخی آثار مجوزدار سینماها به دلیل مختلف بودن با مضامین آنها سخن گفته و اجازه صدور حواله نمایش برای اکران در سینماهایشان را به آنها نمی دادند اما در مدیریت جدید  سینمایی علیرغم امتداد ماجرای تحریم و ممانعت از اکران برخی آثار در سینماهای حوزه، از به کار بردن واژه «تحریم» مبادرت به عمل می آورند.

به گزارش سینماروزان این مدیران اغلب می کوشند دلیل به نمایش درنیامدن فیلمی خاص در سینماهای حوزه را به نداشتن سالن خالی برای آن فیلم ربط دهند!!!

این اتفاقی بود که درباره فیلمهایی نظیر «خشکسالی و دروغ» و «لانتوری» رخ داد و حالا هم «مادر قلب اتمی» با آن روبروست.

اکران «مادر قلب اتمی»علی احمدزاده در حالی آغاز شده که هیچ کدام از سینماهای حوزه امکان اکران این فیلم را فراهم نکرده اند اما هیچ کدام از مدیران حوزه یا سینماهایش این را نمی گویند که فیلم تحریم شده است.

به تازگی رضا سعیدی پور مدیر پردیس آزادی کاملا بی اشاره به تحریم این فیلم بیان داشته است: ما در این سینما پنج سالن داریم که یکی از آنها مختص به سرگروه است و در چهار سالن دیگر، فیلم‌های دیگر را اکران می‌کنیم و به دلیل تعهدی که به فیلم‌ها داریم، موفق به اکران این اثر سینمایی نشدیم. در صورت خالی شدن سالن، حتما به «مادر قلب اتمی» اکران می‌دهیم. عدم اکران این فیلم در سینما آزادی ربطی به تحریم حوزه هنری ندارد و مسئله تحریم اصلا در میان نیست.




حوزه هنری یک فیلم دیگر را توقیف کرد⇐این بار فیلمی درباره مفقودی ۱۸٫۵ میلیارد دلار ارز و طلا!⇐باید دید واکنش غلامرضا موسوی به این توقیف چیست؟

سینماروزان: حوزه هنری از اوایل دهه نود و بعد از انحلال خانه سینما و همکاری برخی سینماگران طیف مقابل سازمان سینمایی وقت با این نهاد، رویه ای خاص در پیش گرفته و آن هم توقیف برخی آثاریست که مجوز نمایش ارشاد را دارند.

به گزارش سینماروزان این جریان با توقیف «زندگی خصوصی» و «گشت ارشاد» خورد و تا همین امسال و با توقیف فیلمهایی نظیر «خشکسالی و دروغ» و «لانتوری» ادامه یافت؛ توقیفی که بیش از همه غلامرضا موسوی از تهیه کنندگان سینمای ایران در برابر آن واکنش نشان داد.

در تازه ترین مورد یک فیلم اولی به نام «ماحی» که مضمونی درباره فسادهای اقتصادی سالیان اخیر دارد توسط حوزه هنری توقیف شده است و البته که هنوز غلامرضا موسوی در این باره واکنشی نشان نداده است.

داوود خیام کارگردان این فیلم در یادداشتی که درباره این توقیف در اختیار «شرق» قرار داده، درباره چرایی تحریم این فیلم سینمایی نوشته است. 

متن یادداشت این کارگردان را بخوانید:

آيا بيان مفقودشدن١٨/٥٠٠٠٠٠٠٠٠ ميليارد دلار ارز و طلا از كشور در سال‌هاي اخير پياميست ضدارزشي؟…
سؤال من به‌عنوان يك شهروند معمولي و در مرحله بعد به‌عنوان فيلم‌ساز در همين احوالات و شرايط تاريخي است نه ٣٥ سال گذشته و نه آينده… من در شرايط حال زندگي مي‌كنم.حوزه هنري كجاست؟… و چرا اينگونه تصميماتي را در رابطه با نگاه واقع‌گرايانه به مسائل حاد جامعه كنوني مي‌گيرد.

حوزه هنري نهاديست زيرمجموعه سازمان تبليغات اسلامي كه قرار بوده است از فعاليت‌هاي هنري و فرهنگي كشور حمايت كند. اما اين روزها حوزه هنري هر فيلمي كه به مزاجشان خوش نيايد تحريم مي‌كند و از نمايش آنها در سينماهاي زيرمجموعه خودش، بيش از ٩٠ سينما كه بخش قابل‌توجهي از سالن‌هاي سينماي كشور است خودداري مي‌كنند.

اين نهاد به‌صورت شفاهي اعلام كرده است به‌لحاظ محتواي غيرارزشي و مسئله‌دار، اين فيلم را مطابق تشخيص كارشناسان خود نمايش نخواهند داد. اينگونه برخوردهاي متفاوت و متناقضي از اين دست با فيلم‌هاي سينمايي از طرف حوزه هنري نشان مي‌دهد اين نهاد به‌شدت در تلاش است بين منافع اقتصادي (…) و شعارهاي ارزشي (… كه بسيارند) خود تعادلي برقرار كند. تلاشيست كه امنيت و رونق سينما و آزادانديشي، قرباني اين جريان است.

در انتها يادآور مي‌شوم؛ متأسفانه در هياهوي جشنواره فيلم فجر سال گذشته فيلم «ماحي» به‌خاطر سليقه افراطي افرادي از اكران جا ماند. به اين دليل كه فيلم به مفاسد اقتصادي و رانت‌هاي دولتي در كشور در يك دوره تاريخي مي‌پردازد. دراين‌بين چندروزيست كه از جشنواره پرحاشيه فيلم فجر مي‌گذرد. با شرايطي كه امروز شاهدش هستيم متوجه مي‌شويم كه جشنواره فيلم فجر و سازمان‌هاي وابسته به دنبال سينمايي خاموش و دور از هرگونه واقع‌گرايي اجتماعي و سياسي معاصر، مسير خود را طي مي‌كنند.
اميدوارم روزگاري رسد تا صدا و تصوير سينماي ايران بدون هرگونه سليقه افراطي از هر گروه و جناح به مردم سرزمينم ايران انتقال يابد.




بدعت قابل تحسین شورای صنفی نمایش⇐تخصیص دو هفته اضافه اکران برای “خشکسالی…” در پاسخ به تحریم غیرقانونی حوزه هنری

سینماروزان: در حالی که در سال جاری نیز حوزه هنری ممیزی تازه ای را افزون بر پروسه ممیزی ارشاد بر فیلمها وارد کرده و از نمایش برخی آثار مجوزدار در سینماهایش جلوگیری می کند، بعد از مدتها انفعال امروز بالاخره شورای صنفی نمایش در برابر این روند نادرست حوزه خودی نشان داد.

به گزارش سینماروزان شورای صنفی نمایش در بدعتی قابل تحسین حکم به ادامه اکران “خشکسالی و دروغ” داد؛ فیلمی که به دلیل تحریم حوزه هنری از بخشی از سبد سینماها بخصوص در شهرستانها محروم بوده است.

شورای صنفی نمایش به دلیل استقبال تماشاگران و به دلیل تحریم غیرقانونی حوزه هنری حکم به دو هفته اضافه اکران “خشکسالی…” داد.

“خشکسالی…” را پدرام علیزاده کارگردان جوان و مستعد سینما ساخته و فیلمش که روایتی همذات پندارانه از تزلزل زندگی زوجهای جوان روزگار ماست تا امروز منتخب ۹ جشنواره جهانی شده است.




اظهارات تند و تیز کارگردان “خشکسالی…” درباره بازیگر فیلمش⇐از ۴۰ سالگی عبور کرده اما هنوز در سینما جایی ندارد/فرق راف کات و فاین کات را نمی داند/تمام دغدغه اش این بود که اسمش قبل از گلزار بیاید/از تفاوت ممیزی ارشاد با حذفیات تدوین بی خبر است/ایشان حتی برای سرمایه همسرش هم ارزش قائلی نبود!/وقتی فیلم در ارشاد به مشکل خورد از من خواست دی.وی.دی غیرمجاز فیلم را منتشر کنم!!!/ایشان موافق حضور گلزار نبود/کار با گلزار راحتتر از کار با ایشان بود

سینماروزان: ابتدای آذرماه امسال علی سرابی بازیگر تئاتری که بعد از سالها توانست با “خشکسالی و دروغ” ایفای نقش اصلی در سینما را تجربه کند گفتگویی با “شرق” کرد و گلایه های عجیب و غریبی را از پدرام علیزاده کارگردان این فیلم مطرح نمود.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان عطف به آن گفتگو حالا پدرام علیزاده کارگردان جوان “خشکسالی و دروغ” که انصافا توانسته در فیلمش تصویرسازی نسبتا نزدیک به واقعیتی از روابط متزلزل زوجهای جوان روزگار ما ارائه دهد جوابیه ای را نگاشته است که در آن درباره عدم آگاهی علی سرابی بازیگر اصلی این فیلم به بسیاری از امور مربوط به پشت صحنه سینما اشاره شده است.

متن کامل جوابیه علیزاده را بخوانید:

علنی کردن اختلافات کار بی حاصلی است اما…

همیشه علنی‌کردن اختلافاتِ یک همکاری مشترک که با نظرات مختلف شکل می‌گیرد تا به ثمر بنشیند، کار بى‌حاصلى است. به‌هیچ‌وجه قصد نداشتم جواب بازیگر فیلم خشکسالی و دروغ را كه در مدت اخير بدون دانش کافی گفت‌وگوهايى علیه فیلم انجام داد بدهم اما متأسفانه ايشان بر انتقاداتِ كوته‌بينانه خود اصرار دارد و این مصاحبه‌ها را نه‌تنها علیه من، بلکه عليه دیگر عوامل فیلم هم كه بيش از ايشان براى به‌ثمررسيدن فيلم تلاش كرده‌اند، ادامه می‌دهد. از آنجا که ممکن است سکوت من مهری بر تأیید حرف‌های ایشان باشد، لازم دانستم تا چند نکته را ذكر كنم:

علی سرابی گزینه اول من برای بازی در فیلم نبود
اول؛ علی سرابی به‌هیچ‌وجه گزینه اول من برای ایفای نقش امید در فیلم نبود. اما به دلیل اصرارهای محمد یعقوبی و اعتمادی كه به ایشان داشتم و البته دیدن توانایی‌های بازیگری ایشان در تئاتر، قبول کردم تا نقش اصلی فیلم را به ایشان بسپارم. نگاهى به سابقه ايشان در سينما نشان مى‌دهد چنين فرصت و اعتمادى را تا قبل از اين در اختيار نداشتند و فقط در نقش‌های کوتاه از ایشان در سینما استفاده شده بود؛ ولی من این موقعیت بزرگ را براى او فراهم کردم اما حیف که اخلاق حرفه‌ای و حدود یک بازیگر درجه‌یک را نمی‌شناخت و نمی‌شناسد و همين هم باعث شده تا امروز که از چهل‌سالگی عبور کرده هنوز جايى هم‌پاى تئاتر در سينما نداشته باشد؛ آن‌هم باوجود همه توانايى‌ها و استعدادى كه دارد. او نتوانست از این موقعیت بی‌نظیری که در اين فيلم برایش فراهم شد، استفاده درست كند كه خود را در سینما تثبیت نماید.

ایشان فرق راف کات و فاین کات را هم نمی داند
دوم؛ متأسفانه ایشان درک صحیح و درستی از امورِ پس تولید در سینما و به‌ويژه تدوين ندارند و نمی‌دانند که بعد از اتمام فیلم‌برداری دیگر این جملات و فیلم‌نامه نیستند که سرنوشت فيلم را مى‌سازند بلكه مصالحِ صوتى و بصرىِ فراهم‌شده در مرحله فيلم‌بردارى‌اند كه در دستانِ تدوين‌گر و صداگذار و طىِ فرايندِ سخت، حساس و گاه طولانى، به فيلم سروشكل مى‌دهند. ايشان مطلع نيستند كه در اين مرحله تمام تلاش بر اين است كه حتى كوچک‌ترين ايراداتِ كار از اشكالاتِ كارگردان، نويسنده و بازيگر گرفته تا جزئى‌ترين اشكالاتِ كارِ عوامل ديگر به بهترين شكل ويرايش شوند. به طورِ مشخص، در مورد یکی ديگر از بازيگرانِ اين فيلم هم تلاش زيادى صورت گرفت تا بازى‌شان كنترل و تا حد امكان با بازى‌هاى ديگر یک‌دست شود؛ هرچند كه در نهايت هم با توجه به عدم همكارى ايشان در مرحله صداگذارى بازهم انتقاداتى به بازى‌شان وارد است. مقوله‌ای مثل راف‌کات و فاین‌کات کاملا برای آقاى سرابى ناآشناست و گمان می‌‌برند هرآنچه ضبط شده، به همان شكلِ خام باید در فيلمِ اصلى مورد استفاده قرار بگیرد. انگار كه از اين منظر، ميان يك ويديوى ضبط‌شده از اجراى صحنه‌اىِ يک نمايش و يک فيلم سينمايى تفاوتى قائل نيستند. متأسفانه تمام دغدغه ايشان در دورانى كه مراحل مهمِ تدوين و صداگذارى طى مى‌شد، اين بود كه نامشان در عنوان‌بندى قبل از نامِ آقاى گلزار قيد شود.

ایشان شناختی از هنر سینما ندارند
سوم؛ فیلم “خشکسالی و دروغ” صاحب یک فیلم‌نامه مفصل و طولانى بود. هرچند ما در پیش‌تولید و تمرین‌ها توانستيم بخش‌هایی را ویرایش کنیم، اما تصمیمِ جمعى با نويسنده و گروه بازيگران بر آن شد که تمام صحنه‌ها را فیلمبرداری کنیم و در زمان مونتاژ، با مشورتِ تدوينگر، تصمیم نهایی را درباره برخى سكانس‌ها بگیریم. زمان اولين راف‌کاتِ فيلم ١٤٠ دقیقه بود که در زمان حضور آقای یعقوبی در ایران ٢٠ دقیقه از اين زمان را قبل از شروعِ انجامِ فاين‌كاتِ اول، کاهش دادیم. اما همچنان به عقيده بنده و تدوينگر، این نسخه فيلم، سکانس‌ها و پلان‌های زیادی داشت که در روند قصه تأثیرگذار نبودند. درواقع با حجم زيادى از دیالوگ و موضوعات طرف بوديم كه در روندِ داستان مؤثر نبودند و داستانِ فیلم را کاملا از ریتم مى‌انداختند. براى همه عواملِ حرفه‌اى سينما روشن است كه تعديل و اعمال تغييرات در فيلم با هدفِ بهبود داستان و حس‌وحالِ فيلم، طىِ مرحله تدوين و ديگر مراحل پس‌توليد اتفاقات معمولی و همیشگی در روند ساختِ یک اثر سينمايى است. درواقع كمک به فيلم و داستان و بازى‌ها در مرحله تدوين همان‌قدر در سينما بديهى و لازم است كه مرحله تمرين با بازيگران در هنرِ تئاتر. اما روندِ انجامِ اين امورِ حياتى، برای نویسنده و آقای سرابی بسیار تعجب‌برانگیز بود تا جایی که – حتى قبل از تماشاىِ فيلم – شروع به انتقاد از من و عوامل ديگرِ فيلم بکنند که این قطعا دليلى جز شناخت نادرست ايشان از هنر سينما ندارد.

فیلم 9 دقیقه ممیزی شد
چهارم؛ متأسفانه آقای سرابی آن‌قدر با سینما و مسائل پیرامون آن غریبه هستند که ممیزی‌هاى وارده به فیلم را هم حذفیات من و تدوينگر قلمداد می‌‌کنند. نسخه نهاییِ فيلم که براى دريافت پروانه نمايش به ارشاد تحویل داده شد ۹۹ دقیقه بود که متأسفانه ۹ دقیقه از فیلم که اکثریت آن مربوط به سکانس تختخواب بود به انضمام ٤٨ مورد اصلاحیه دیگر که از تغییر دیالوگ‌ها، کلمات، حذف پلان‌ها و موسیقی‌ها همه سانسورهای فیلم ما بود و خوشبختانه موفق شدیم سه سکانس اصلی فیلم یعنی سکانس تختخواب، سکانس حضور میترا در خانه آرش و سکانس ميهمانی را که قرار بود به صورت کامل از فیلم حذف شوند نجات دهیم و فقط با تغییراتی جزئی مانند حذف جوک میترا از سکانس ميهمانی که آقای سرابی من را به‌خاطر آن مؤاخذه می‌‌کند، این سکانس‌ها را حفظ کنیم.
میثم مولایی، تدوينگر فيلم که مورد نقد نابخردانه ایشان قرار می‌‌گیرد، با سختى و تلاشِ زياد ریتم فوق‌العاده و حیرت‌انگیزی به فیلم بخشید و با وجود سانسورهای بی‌شمار فیلم، انسجام و نحوه روایت داستان را به بهترین شکل ممكن حفظ نمود که اگر فیلم در جشنواره می‌‌بود قطعا كارِ پرزحمت ايشان در سروسامان‌دادن به روايت و داستانِ فيلم و حفظِ يک‌دستىِ بازى بازيگران، بيش از حال مورد توجه قرار مى‌گرفت.


پنجم؛ این فیلم تا امروز در ۹ جشنواره جهانی و دو جشنواره فیلم‌های ایرانی پذیرفته‌ شده که نشانه اعتبار و وجه غالبِ هنریِ آن است که اگر اعتماد من به نظر نویسنده فیلم نبود و نسخه طولانی‌تر فیلم به جشنواره‌های الف دنیا فرستاده نمى‌شد، شاید شانس حضور در آن جشنواره‌ها را هم داشتیم.

ایشان حتی برای سرمایه همسرش هم ارزش قائلی نبود و وقتی فیلم در ارشاد به مشکل خورد از من خواست دی.وی.دی غیرمجاز فیلم را منتشر کنم
ششم؛ این فیلم نه‌تنها از نظر هنری متعلق به من و دیگر عوامل سازنده آن است بلکه از لحاظ مادی هم اکثریت سهام فیلم متعلق به من است. جالب این‌جاست که همسر آقای سرابی هم در بخش مادىِ فیلم با من شریک هستند. اما زمانى که فیلم در ارشاد به مشكلاتِ مميزى برخورد و از جشنواره کنار گذاشته شد، آقای سرابی من را تشویق به انتشار دی‌وی‌دی فیلم نمودند! گویا اصلا سرمایه من که هیچ، سرمایه همسرشان هم برایشان مهم نبود که به هوا برود.

ایشان موافق حضور گلزار نبود/کار با گلزار راحتتر از کار با ایشان بود

در مورد انتخاب بازیگران هم که آقای سرابی موافق انتخاب آقای گلزار نبودند خوشبختانه من نگذاشتم که یک کست ناشناخته در فیلم باشد که اگر این چنین مى‌شد شک نکنید که نمايش عمومى فیلم بسیار مشکل می‌‌شد. بدون‌شک حضور محمدرضا گلزار که یک بازیگر صددرصد حرفه‌ای است و کار با ایشان بسیار ساده اما با آقای سرابی سخت و زمان‌بر بود، بسیار به ما کمک کرد. این از شناخت ناکافی ایشان به مقوله پخش و اکران است که حتی در مورد تیزر فیلم هم بر من خرده می‌‌گیرند. قطعا در تیزر و آنونس يک فيلم سينمايى باید جذابیت‌هایی موجود باشد تا بتوان تماشاچی را جذب به دیدن آن فیلم کرد.
البته تمام صحبت‌های من آن‌قدر بدیهی و برای اهالى سينما تکراری است که قطعا همه متعجب می‌‌شوند از این توضیحات.

محمد رحمانیان هم ایشان را از فیلم خود کنار گذاشت
متأسفانه این شکل اعتراضاتِ آقای سرابی تکراری است. اختلافات ایشان با کارگردان‌های مختلفی در تئاتر هم بر کسی پوشیده نیست. از جمله محمد رحمانیان کارگردان بزرگ تئاتر که سال قبل ایشان را از فیلم سینمایی خود هم کنار گذاشت و ایشان حتی در مورد نسخه دی‌وی‌دی نمایشی که در آن بازی کرده بود هم به کارگردان اعتراض داشت.
نکته دیگر آنکه قطعا فروش این فیلم و هر فیلم دیگری که بسازم برای من و تهیه‌کننده‌ام که از طرف ايشان متهم به تجاری‌بودن می‌‌شویم مهم است. ما به سینمای مستقل وابسته هستیم و با سرمایه خودمان فیلم می‌‌سازیم. پس فروش بسیار مهم بوده و هست و همیشه تلاش خواهم کرد تا فیلم‌هایم با مخاطب گسترده روبه‌رو شود و راضی از سالن بیرون بروند. پس اگر ایشان من را متهم به این موضوع می‌‌کنند که وجه اقتصادی فیلم هم علاوه بر وجوهِ هنریِ آن برای من مهم بوده، قطعا اين مورد را درست فهميده‌اند.

در ممیزی های وارده بر فیلم و حتی تحریم غیرقانونی حوزه، خانه سینما فقط سکوت کرد و حالا بازیگر فیلم هم…
“خشكسالى و دروغ” با بی‌مهری از جشنواره كنار گذاشته شد و مورد سانسور فراوانی قرار گرفت. با تحریمِ غيرقانونىِ حوزه هنرى یکصد سالن سینما را در سراسر کشور از دست داد و اجازه هیچ‌گونه تبلیغاتی به فیلم داده نشد. به خاطر پخش چند تیزر از ماهواره یک هفته ما را تهدید به پایین‌کشیدن فیلم از پرده كردند. در تمامی موارد هم، هم‌صنفان ما در خانه سینما فقط سکوت کردند و در نهایت می‌‌بینیم که نویسنده و بازیگر فیلم هم از روى شناخت اندكى كه از كار در سينما دارند، به گروه مقابله‌کنندگان با فيلم می‌‌پیوندند. با اين وضعيت، فروشِ نزدیک به سه میلیارد تومان قطعا فوق‌العاده و حیرت‌انگیز بوده و با همه این موارد می‌‌بینیم که خشکسالی و دروغ امسال در بین فیلم‌های پرفروش سینمای ایران قرار می‌‌گیرد که این نشانگر موفقیت این فیلم از لحاظ تجاری هم می‌‌باشد.




انتقاد بازیگر “خشکسالی و دروغ” از کارگردان فیلم⇐در کارهایی که بازیگردانی کردم این قدر حرص و جوش نخوردم/بزرگ‌ترین خلل فیلم در کارگردانی است/کارگردان رویه سطحی کار را فهمیده و با سلیقه شخصی نقش اصلی زن را سانسور کرده!

سینماروزان: درام اقتباسی “خشکسالی و دروغ” ساخته پدرام علیزاده در حالی اکران خود در سرگروه را به پایان برد که رقم فروش 2 میلیارد و نیم را رد کرد.

به گزارش سینماروزان برای فیلمی که محمدرضا گلزار را به عنوان یکی از استارهای شاخص سینما در صدر بازیگران دارد این فروش بیشتر از آن که عالی باشد، متوسط است اما برای کارگردانی به نام پدرام علیزاده که ساخته قبلیش “آخرین سرقت” که یک کمدی کاملا تجاری بود دچار شکست تجاری سنگین شد، فروش “خشکسالی…” معقول به شمار می رود.

با این حال بازیگران “خشکسالی و دروغ” چنان که باید به همکاری با علیزاده روی خوش نشان نداده اند و کم پیش آمده در گفتگوهای خودشان از این کارگردان جوان به نیکی یاد کنند حتی علی سرابی بازیگری که بعد از سالها بازیگری در تئاتر برای اولین بار در “خشکسالی…” یک نقش اصلی سینمایی را به خود اختصاص داده در گفتگویی که با “شرق” داشته به صراحت کارگردانی علیزاده را زیر سوال برده است.

بخشهایی از گفتگویی سرابی که درباره کارگردانی “خشکسالی…” حرف زده را بخوانید:

در تئاتر «خشکسالی…» هرچند کار کمدی باشد، اعماقی در آن دیده می‌شود. حتی در لحظه‌های خنده و گریه. اما به نظرم فیلم «خشکسالی و دروغ» لحن دوپاره‌ای دارد.
اصلا به نظرم فیلم چندپاره است.
‌در سینما چیزی به نام دوز معین است که ریتم را می‌سازد و هنر کارگردانی را به نمایش می‌گذارد. یعنی اگر این دوز بیشتر یا کمتر باشد، فیلم را دچار چالش جدی می‌کند. حالا به نظر شما دوز معین در فیلم از سانسور لطمه دید یا کارگردان؟
بزرگ‌ترین خلل در کارگردانی است. اشکال اول در نوع تفسیر و نگاه کارگردان به این متن است. حتی اگر من نسخه اصلی سینمایی را ندیده باشم، به عنوان یک بیننده که اثر نمایشی را خوانده‌ام با دیدن تنها یک تیزر از این فیلم متوجه می‌شوم کارگردان به‌هیچ‌وجه این اثر را نشناخته است. معتقد هستم «خشکسالی و دروغ» یکی از نمونه‌های تأثیرگذار ادبیات نمایشی است و سه دوره در سه سال این کار را در کشورهای مختلف اجرا کرده‌ام شاید نزدیک به ١٧٠ بار، در همه این اجراها و در هر جای دنیا که اجرا شد با زیرنویس برای مردم اجرا شد، مردم تحت‌تأثیر قرار گرفتند خندیدند و اشک ریختند و با سکوت سالن را ترک کردند. تعجب می‌کنم وقتی این اثر سینمایی می‌شود و در تیزر این فیلم یک موسیقی شاد نواخته می‌شود و آقای گلزار می‌گوید اگر روزی دوست‌دختر قبلی‌تان زنگ بزند شما چه‌کار می‌کنید. ایشان می‌خندد و می‌گوید من که Reject می‌کنم. کارگردان رویه سطحی کار را فهمیده.
‌ تدوین کار مشکل دارد. چرا همه‌چیز کوتاه شده است؟ با وجود بازی شما و آقای گلزار که خوب بوده. اما خیلی چیزها مبهم است یا زن فیلم را بیشتر از اینکه او را درک کنم، تهی‌مغز به نظر می‌رسد؟
من تهی از مغز تفسیر نمی‌کنم. در فیلم نقشی است که بخش عمده‌ای از آن را نمی‌بینید و کارگردان به سلیقه شخصی‌اش حذف کرده و ربطی به سانسور ندارد. تأثیرگذارترین جای بازی شخصیت میترا (آیدا کیخایی) که شما با او همذات‌پنداری می‌کنید را کارگردان به سلیقه شخصی درآورده. در صحنه میهمانی آخر کار جایی است که این خانم یک جوک بسیار معنادار با حالت هیستریک تعریف می‌کند و شما دلتان به حالش می‌سوزد.
‌کارگردان باید گرافیک فیزیک یک بازیگر را در نظر گیرد و نماهای بدی از خانم کیخایی گرفته شده!
در کارهایی که بازیگردانی کردم این‌قدر غصه و جوش نخوردم.

‌پس چرا به این کار ادامه دادید و حالا از آن دفاع می‌کنید؟
کار درعین‌حال که نقاط ضعف دارد اما نقاط قوت بسیاری دارد. حداقل اینکه بار نوشتاری و روشنفکری دارد. زمانی که بدون نگاه کارگردانی، دیالوگ را بشنوید، اگر آدم باهوشی باشید متوجه می‌شوید اثر تأثیرگذار است و با ذهن شما بازی می‌کند. هنوز معتقدم فیلم با همه ضعف‌هایی که دارد، در ٢٠ دقیقه آخر فیلم تأثیرگذار است. در چند سینمای مختلف دیدم که مردم در پایان فیلم سکوت کرده و به فیلم نگاه می‌کنند. به‌هرحال نقاط قابل دفاع هم دارد.




استقبال مخاطبان از اکران ویژه “خشکسالی و دروغ” در بولینگ عبده!+عکس

سینماروزان: شب گذشته اکران مردمی فیلم سینمایی «خشکسالی و دروغ» با حضور عوامل فیلم و جمع کثیری از مردم در سینما جوان(بولینگ عبده سابق) برگزار شد.

به گزارش سینماروزان پدرام علیزاده (کارگردان) و مهدی محرابی (بازیگر) “خشکسالی و دروغ” در این اکران حضور داشتند و با علاقه مندان عکس یادگاری گرفتند. این اکران در بزرگترین سالن سینمای جوان با ظرفیت 350 نفر برگزار شد که به دلیل ازدحام جمعیت برخی روی زمین به دیدن فیلم نشستند.

 «خشکسالی و دروغ» علیرغم تحریم حوزه هنری توانسته است به فروش دومیلیارد و پانصد میلیون تومان دست یابد و اکرانش همچنان به سرگروهی پردیس زندگی ادامه دارد.

از دیگر هنرمندانی که در این مراسم حضور داشتند می توان به دکتر محمدهادی کریمی، آرمان درویش و مریم کاویانی اشاره کرد.

محمدرضا گلزار، پگاه آهنگرانی، علی سرابی، آیدا کیخایی، مهدی محرابی، مارال بنی آدم، خاطره اسدی، مهدی حسینی نیا، سمانه اسماعیلی، نیما راد، فرشاد میرزایی، افشین اخلاقی، آیلین کیخایی، زهرا مصطفوی، ابوالقاسم کرامتی و صدف فانی . از بازیگران دومین فیلم پدرام علیزاده هستند.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: شک و تردیدها و دروغ‌ها و پنهانکاری‌های دو مرد و دو زن منجر به اتفاقی می‌شود. داستان این فیلم بر اساس نمایشنامه خشکسالی و دروغ نوشته محمد یعقوبی نوشته شده است.

خشکسالی و دروغ
خشکسالی و دروغ



اظهارات علی سرابی بازیگر سرشناس تئاتر⇐از گلزار چیزهای زیادی یاد گرفتم!!!/آن حرف لیلا حاتمی اشتباه بود/نقشهای اصلی “خشکسالی…” براساس من و مهدی پاکدل نوشته شده بود/کارگردان “خشکسالی و دروغ” می گفت اگر به جز گلزار از بازیگر دیگری استفاده کند فیلمش از هنروتجربه سر درمی آورد!!!/نوروز آینده با “کلاه قرمزی” به تلویزیون می‌آیم/تلویزیون ایران از ۱۰-۱۵ سال قبل دیگر اثری نداشته که به رشد فکری مردم کمک کرده باشد/زمانی در تلویزیون سریال‌های “سلطان و شبان”، “روزی روزگاری” و “هزاردستان” داشتیم ولی الان هجویات است

سینماروزان: علی سرابی از جمله بازیگران شناخته شده تئاتر است که تجربیاتی اندک هم در حیطه بازیگری و هم بازیگردانی در سینما و تلویزیون دارد.

به گزارش سینماروزان سرابی این روزها فیلم “خشکسالی و دروغ” که اقتباسی از نمایشنامه ای به همین نام از محمد یعقوبی است را روی پرده دارد و در این فیلم در برابر محمدرضا گلزار استار سینمای تجاری ایران نقش آفرینی کرده است.

سرابی در گفتگویی تفصیلی که به بهانه این فیلم با “ایسنا” داشته نکات جالبی را درباره این همکاری، کیفیت محصول فعلی و وضعیت تلویزیون در سالهای اخیر بیان کرده و خبری را هم درباره “کلاه قرمزی” بیان کرده است.

بخشهای خواندنی گفته های سرابی را بخوانید.

نگاه کارگردان “خشکسالی…” تجاری بود

من هم ابتدا شنیدم که قرار بود از چهره‌های شاخص سینما {برای بازی در “خشکسالی و دروغ”}استفاده شود ولی اصرار و پافشاری شخص آقای یعقوبی (نویسنده) بود که من این نقش را بازی کنم. البته این را بگویم که بخش عمده‌ای از هنر به ویژه آنچه ما انجام می‌دهیم، شانس است. به نظرم کارگردان این فیلم می‌توانست از این موقعیت استفاده‌ی خیلی بهتری بکند ولی انگار بیشتر نگاه تجاری وجود داشته که به کار لطمه زد. با این حال آنچه پیش آمد یک قدم مثبت برای تئاتر است و کم و کاستی‌هایش را که کنار بگذاریم، این اتفاق خوبی است که یک اثر تئاتری به سینمایی تبدیل شده است و همیشه تأکید کرده‌ام که خوشحال می‌شوم اگر در هر جای این مملکت کاری برای تئاتر انجام می‌شود، در آن مشارکت داشته باشم.

نقش مقابل من از ابتدا برای مهدی پاکدل بود

من در {نسخه های نمایشی}«خشکسالی و دروغ» در میان آقایان با احمد مهرانفر،‌ پیمان معادی و مهدی پاکدل بازی کردم و با خانم‌ها هم باران کوثری، سحر دولت‌شاهی، رویا دعوتی و پگاه آهنگرانی. هر کدام یک جور برداشت از متن و یک جور آکسان داشتند و همه هم خوب بودند. آخرین همکاری در سینما هم با گروهی دیگر بود و یکی از تفاوت‌ها در نسخه سینمایی نبود فرصت کافی برای تمرین بود که این عزیزان وقتی به کار پیوستند وقت زیادی برای تمرین نداشتند. با این حال بازی‌های قابل قبول و خوبی از آقای گلزار و خانم آهنگرانی دیدیم و برای من تجربه خوبی بود که با آقای گلزار کار کردم چون ارتباط خوبی داشتیم و خیلی راحت با هم تمرین می‌کردیم، ولی اگر بخواهم در بین تئاتری‌ها مقایسه کنم با مهدی پاکدل خیلی روی صحنه راحت‌تر بودم، آن هم به این دلیل بود که طبق گفته یعقوبی. نقش‌ها را از همان اول براساس من و پاکدل نوشته بود و به نظرم آن نسخه‌ی اول خیلی درست بود.

از گلزار چیزهای زیادی یاد گرفتم

اگر قرار بود من انتخاب بازیگران را انجام دهم، هرگز این انتخاب‌ها را نداشتم. آن هم به چند دلیل، از جمله اینکه در سینما نمی‌توان به مخاطب دروغ گفت و همه چیز در پرده‌ی سینما خیلی واضح و صادقانه دیده می‌شود. مثلا شما می‌توانید باور کنید که گلزار و آهنگرانی خواهر و برادر باشند؟ البته این دلیل عامیانه است و از لحاظ سنی هم نمی‌توان او را انتخاب کرد، ولی به هر حال از نظر تهیه‌کننده و کارگردان، تبلیغات فیلم و بهتر دیده شدن آن این انتخاب صورت گرفت. تا جایی که خود کارگردان می‌گفت، اگر بجز گلزار کس دیگری انتخاب می‌شد (چون افراد دیگری را در نظر داشتند)، این فیلم به احتمال زیاد در گروه هنر و تجربه اکران می‌شد و از این نقطه نظر کارگردان کاملا درست می‌گوید یعنی در مناسبات اکران و سینمادارها ممکن بود چنین اتفاقی بیفتد. با این حال تمام این‌ها را در حالی می‌گویم که بسیار راضی هستم از اینکه آقای گلزار در فیلم بازی کرد. از او چیزهای زیادی یاد گرفتم، چون در سینما بسیار مسلط است و خیلی خوب دوربین و قاب‌ها را می‌شناسد.

نوروز آینده با کلاه قرمزی می آیم

قطعا دلم برای آن مجموعه{گابی/عروسک مجموعه‌ی کلاه قرمزی} و آن عروسک تنگ شده است. البته در آخرین بار یک عروسک دیگر را هم صداسازی کردم که «قوچی» نام داشت ولی خیلی جدی و زیاد معرفی نشد. با این حال احتمالا نوروز سال آینده با این مجموعه باز هم همکاری دارم. اما به طور کلی ترجیح می‌دهم تئاترم را کار کنم مخصوصا اینکه درآمد خیلی خوبی هم از تئاتر درمی‌آورم و در کنار آن معروفیت زیادی نیز به دست آورده‌ام.

الان تلویزیون پر شده از هجویات

تلویزیون ایران از 10-15 سال قبل دیگر اثری نداشته که به رشد فکری مردم کمک کرده باشد. در حالی که نمونه‌های شبکه‌ی نمایش خانگی باز قابل قبول‌تر است و اوج آن به «شهرزاد» می‌رسد که همان هم نمونه‌های خوبی در میان سریال‌های ترکیه‌ای دارد.

ما زمانی در تلویزیون سریال‌های «سلطان و شبان»، «روزی روزگاری» و «هزاردستان» داشتیم ولی الان هجویات است. خودم هم دو سریال کار بازی کردم که اصلا اشتباه کردم. من دنبال این نیستم که شناخته شوم، هر چند می‌دانم هر کس که سراغ بازیگری می‌رود دنبال دیده شدن است، ولی این که از چه راهی باشد مهم است و من از طریق تئاتر دیده شده‌ام و قشر روشنفکری که تئاتر می‌بینید مرا خوب می‌شناسد، همین برایم کفایت می‌کند.

سینما هنر تدوین است و تئاتر هنر بازیگر

به نظر من آن حرف{لیلا حاتمی که بازی در سینما را بالاتر از تئاتر می‌داند} اشتباه بود. در همه جای دنیا این طور است که در بازیگری تئاتر اتفاق هنری بیشتری رخ می‌دهد تا در سینما. مصداقش هم همان جمله‌ی هیچکاک است که می‌گوید؛ «سینما هنر تدوین است و اصلا بازیگر مهم نیست که چه می‌کند.» حتی اگر بهترین بازیگران دنیا را بررسی کنیم در کارنامه‌ی کاری آن‌ها فیلم‌هایی به شدت بد هم دیده می‌شود و وقتی اسم کارگردان را ببینید متوجه می‌شوید که چرا این اتفاق افتاده است. سینما، تکنیک است ولی در تئاتر فقط خودتان روی صحنه هستید و کسی نمی‌تواند به بازیگر کمک کند. با تمام این حرف‌ها اگر نقش خوبی در سینما پیشنهاد شود حتما قبول می‌کنم، چون بازیگر باید بتواند مدیوم‌های مختلف را بازی و تجربه کند.




تازه‌ترین اظهارات محمدرضا گلزار⇔از “تُرکِ متعصب” بودن تا ترجیح دادن “قیصر” به “فروشنده” /از باور نکردن اتفاقات فیلم “ابد…” تا بیش‌فعال بودن و…

سینماروزان/فرانک آرتا: محمدرضا گلزار بدون‌شک یکی از نیازهای جریان غالب فیلم‌سازی در سینمای ایران است. هر کشوری که معتقد به صنعت سینماست و سازوکار عرضه و تقاضا را در گردش مالی و اساسا سیستم ستاره‌سازی مورد هدف قرار می‌دهد، به ستارگانی همچون گلزار نیازمند است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “شرق” هرچند ایران جزء ١٠ کشور دنیاست که سینما از بدو پیدایش خود به آن ورود پیدا کرده، اما واقعیت این است که تا امروز رشد ناهمگونی در شقوق مختلف خود داشته؛ مثلا دخل‌وخرج سینمای ایران با هم هم‌خوانی ندارد، در تکنولوژی و فناوری‌های روز دچار لنگی‌هایی است و … اما دو عنصر مهم را داراست؛ یکی نیروی انسانی کارآمد و مولد و دیگری تماشاگرانی بالقوه و بالفعل. جدا از بحث جامعه‌شناسانه و آسیب‌شناسانه، شخص محمدرضا گلزار هم چندسالی است که به‌اصطلاح پوست‌ انداخته و رویه خود را در نمایش هنر بازیگری تغییر داده است.

در پنج سال اخیر نوع انتخاب‌های نقش‌ها و گزیده‌کاری‌اش گواه این مدعاست. بنابراین برای مقوم‌شدن بنیه سینما، چه در بحث گیشه و چه از جنبه‌های هنری، بررسی چنین پدیده‌هایی ضروری به‌نظر می‌رسد.

هنگام اکران مردمی فیلم «خشک‌سالی و دروغ» دیدم که کنارتان طرفداران شما دختران، پسران نوجوان و البته جوانان و بزرگسالانی حضور داشتند که می‌خواستند با شما سلفی بگیرند. اما آنچه توجهم را جلب کرد، گریه دختر نوجوانی با چهره معصوم بود که دوست داشت شما را از نزدیک ببیند، ولی ظاهرا محافظان، شما را به اتاقی برده بودند تا از هجوم جمعیت در امان باشید. وقتی هنوز هم ابراز احساسات این‌چنینی طرفداران‌تان را می‌بینید، چه حسی دارید؟ با توجه به اینکه چند فیلم شما هم با شکست تجاری مواجه شد.
نخست باید بگویم همیشه استقبال و اظهار لطف مردم برایم محترم و لذت‌بخش بوده، هست و خواهد بود. برای من مردم بسیار مهم و عزیز هستند. تا اندازه‌ای هم که در توانم هست تلاش می‌کنم پاسخ‌گو و قدردان محبت‌های آنها باشم. در شب افتتاحیه اکران فیلم «خشک‌سالی و دروغ» خیلی دوست داشتم بیشتر در کنار مردم بمانم، اما از یک جایی به بعد حراست سالن تشخیص داد که بهتر است میان جمعیت نباشم. در ضمن به گواه آمار «شکست تجاری» درباره فیلم‌های من صدق نمی‌کند. بنابراین گفته شما را اصلاح می‌کنم که بعضی از فیلم‌هایم در مقایسه با فیلم‌های دیگرم فروش کمتری داشتند.
طبیعی است که تحلیلم در گستره فیلم‌های‌تان قابل بررسی است؛ یعنی خودتان را با خودتان مقایسه می‌کنم.
من همیشه تلاش کرده‌ام در انتخاب‌هایم نهایت دقت را داشته باشم، اما طبیعی هست که من هم مرتکب اشتباهاتی شده‌ام. بعضی مواقع هم فیلم‌های خوبی کار می‌کنی که در اکران دچار مشکل می‌شوند؛ مثل شرایط من در چند سال اخیر که دیگر تقصیر من نیست. حدود دو سال در سینما کار نکردم؛ نه اینکه منعی باشد، در حال بازی در مجموعه «ساخت ایران» بودم. دو سال هم هست که فیلم‌هایم به دلایل مختلف اکران نمی‌شوند. در فیلم «دلم می‌خواد»، به کارگردانی آقای بهمن فرمان‌آرا بازی کردم که به ‌دلیل اختلاف‌نظر بین کارگردان و تهیه‌کننده هنوز اکران نشده است. در فیلم «مادر قلب اتمی» بازی کردم که به گواه آنهایی که فیلم را دیده‌اند، فیلم بسیار خوبی شده، ولی متأسفانه به ‌دلیل سوژه خاصش اکرانش بلاتکلیف است! در فیلم «خشک‌سالی و دروغ» بازی کردم که سال گذشته از «جشنواره فیلم فجر» کنار گذاشته شد تا اصلاحاتی رویش انجام شود. حالا هم که خوشبختانه اکران شده، حوزه هنری از پخش آن در سالن‌های خود ممانعت کرده است. امیدوارم فیلم «سلام بمبئی» هم آذر امسال بدون مشکل اکران شود.
 شما چند ویژگی دارید که شرایط را تا حدی برای شما پیچیده و البته منحصر کرده است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در دهه ٦٠ خورشیدی به‌ دلیل سیاست‌گذاری‌های مدیران وقت سینما، برخلاف The star system in Hollywood films، شاهد Anti star system بودیم که معمولا به‌جای بازیگران، فیلم‌ها و کارگردان‌ها ستاره بودند! اما در دهه ٧٠ و به‌ویژه بعد از سال ١٣٧٦، سینما تکانی خورد. شما بعد از آن شرایط پا به عرصه سینما گذاشتید و فرصتی پیش آمد که بحث ستاره‌سازی به ‌طور عملی دنبال شود. در سینمای تجاری و بدنه توانستید جایگاه مناسبی پیدا کنید. اما فقط شما بودید که توانستید در آن مقطع مخاطبان بالقوه سینما را به سالن‌ها بکشانید و آنها برای تماشای بازی‌های‌تان پول بلیت بدهند. این فرصت طلایی را البته مرحوم ایرج قادری برای سینمای ایران ایجاد کرد؛ او که سال‌ها در حاشیه نگه داشته شده بود! آقای قادری که به قول خودش «نبض تماشاگر در دستانش» بود، بازیگر جدیدی را وارد سینما کرد. سؤال اساسی این است که شما به مثابه یک «پدیده» چگونه و چقدر توانستید از این فرصت حسن استفاده را بکنید؟
با تحلیل شما مخالفت نمی‌کنم. اما به‌ طور کلی زمانی که کاری را انتخاب می‌کنیم، همیشه همه شرایط برای بهترشدن آن دست‌‎به‌دست هم نمی‌دهد.
من همیشه گفته‌ام اکثر کارها با این هدف که «آواتار» بسازیم، شروع می‌شود، اما در عمل «هادی و هدی» تحویل داده شده!
مرحوم جلال مقدم جمله معروفی دارند که می‌خواهیم مثل تارکوفسکی فیلم بسازیم، ولی دست آخر به قر کمر فیلمفارسی رضایت می‌دهیم!
بله. البته واقعیت این است هدف همه‌مان ساخت فیلم خوب است. من با فیلم «سام و نرگس» مرحوم ایرج قادری وارد سینما شدم، اما یادتان نرود کار دومم فیلم «زمانه» بود که در آن فیلم روی ویلچر نشستم و موهایم را از ته تراشیدم. فیلم «شام آخر» را بازی کردم و بعد از آن در فیلم «بوتیک» حضور یافتم. حالا شما چرا همان زمان به بازی من در این فیلم نپرداختید؟!… جالب است، الان هم که همه از «بوتیک» صحبت می‌کنند، اکثرا می‌گویند بازی آقای رضا رویگری (شاپوری)، حامد بهداد (مهرداد) و خانم فراهانی (اتی) و جهانگیر خیلی خوب بوده… توجه کنید، نمی‌گویند محمدرضا گلزار خوب بوده، می‌گویند جهانگیر خوب بوده!! در آن زمان هم فیلم را از بخش مسابقه سینمای ایران جشنواره فیلم فجر بیرون آوردند؛ درحالی‌که فیلم بسیار خوبی بود. داستانش از عشق در بطن جامعه آمده بود و بی‌دلیل مثل برخی از فیلم‌های امروزی سیاه‌نمایی نمی‌کرد. حالا سؤالم این است مگر یک بازیگر در عمر هنری خود چقدر فرصت پیدا می‌کند  و در چند فیلم درخشان می تواند حضور داشته باشد؟!
 البته فیلم «بوتیک» در بخش «فیلم‌های اول»، جایزه بهترین فیلم اول از بیست‌ودومین جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد، اما خب در این بخش بازی بازیگران ارزیابی نمی‌شد. بااین‌حال به این نکته اشاره کردید که منتقدان و صاحب‌نظران، بازی شما را تحلیل نکردند. آیا تا این حد برای نگاه منتقدان اهمیت قائل هستید؟
بدون تردید در آن مقطع نظر مثبت منتقدان باعث می‌شد فیلم‌نامه‌هایی هنری از این دست هم به سوی من سوق پیدا کند. اما این نادیده گرفته‌شدن‌ها من را از آن فضا دور کرد! من وارد فیلم‌های تجاری شدم که البته از بازی‌کردن در بسیاری از آن فیلم‌ها ناراضی نیستم و به نظرم اتفاقا فیلم‌های خوبی هستند.
مثلا چه فیلم‌هایی؟
مثل «کما»، «آتش‌بس» و «توفیق اجباری» که مردم آنها را دوست دارند. البته اشتباهاتم را می‌پذیرم، اما برخی از انتخاب‌هایم به دلیل شرایطی بوده که برایم پیش آمد؛ یعنی در شرایطی قرار گرفتم که گریزی از آن نبود.
 البته واقعیت این است که هر بازیگری برای تداوم حضور نیاز دارد فیلم بازی کند. این شرایط هم فقط مختص شما نیست. همه بازیگران چنین شرایطی دارند، اما سؤال این است که برای تداوم حضورتان، بهتر نبود برای حرکت مؤثر در هر دو جریان، فضا را مدیریت می‌کردید؛ یعنی هم در فیلم‌های تجاری و هم در فیلم‌های هنرمندانه با کارگردانان شاخص حضور ‌می‌داشتید؟
متوجه منظورتان هستم. این اتفاق‌ها مربوط به قبل از سال ١٣٩٠ است. از این سال به بعد در فیلم‌های خوبی بازی کرده‌ام؛ مثلا در سریال شبکه خانگی «ساخت ایران» بازی کردم و همین‌طور در چهار فیلم سینمایی خوب. درحال‌حاضر هم مجموعه «عاشقانه»ام در حال آماده‌شدن است.
 البته به نظر می‌رسد در جاهایی، مثل برخی از همکاران‌تان سیاست به خرج ندادید. بازیگرانی می‌شناسم که نه چهره و فیزیک شاخصی دارند و نه بازی دندان‌گیری، اما در هر نشریه و رسانه و هر دفتر فیلم‌سازی سایه‌شان را می‌بینیم، ولی سایه شما در خیلی جاها مستدام نبود! اصلا چرا با نشریات تخصصی و رسانه‌های مهم در ارتباط نیستید؟ چرا افراد معدودی با شما در ارتباط هستند که در عمل جوری به نظر می‌رسد که خود شما عامدانه از رسانه‌ها کناره‌گیری می‌کنید؟
تا حدی با شما موافقم. خیلی پیگیر این نوع ارتباطات نبودم. اعتقاد داشته و دارم که چیدمان زندگی‌ام رقم خورده و روزی‌ام از سوی خداوند مقدر شده است.
 این جمله شما شعارگونه است كه ما به توکل اعتقاد داریم و نه تبلیغات. این نگاه لازم است، اما کافی نیست. بالاخره جهان امروز عصر ارتباطات است و شما در این حیطه می‌توانید هدف‌تان را دنبال کنید!
اگر با مطبوعات هماهنگ نبودم، دلیلش تعمدی نبوده. شاید هم این عزیزان فکر می‌کردند اگر سراغ من بیایند، با برخورد بدی مواجه می‌شوند.
 شاید! اما واقعا دلیلش چه بود. آیا خجالتی هستید؟
اصلا. اما خب دلیلی هم نمی‌دیدم که چیدمانی داشته باشم که دیده شوم. احتمال فراموشی بازیگری که چهار سال در سینما، فیلم نداشته بسیار زیاد است. اما خوشحالم که الان با وجود کم کاری‌ام، مخاطبانم شاید ١٠ برابر زمانی شده‌اند که مثلا در «آتش‌بس» بازی کردم.
از گوشه‌وکنار شنیده‌ام که از فیلم‌سازان خوب پیشنهاداتی دریافت کردید؛ مثلا چرا با مسعود کیمیایی یا بهرام بیضایی همکاری تان عملی نشد؟
قسمت نبود. پروژه سینمایی «لبه پرتگاه» آقای بیضایی کلا منتفی شد. برای بازی در دو فیلم «سربازان جمعه» و «متروپل» آقای کیمیایی نیز دعوت شدم که هر کدام بنا به دلایلی اتفاق نیفتاد. جدا از آنکه کارکردن با آقای کیمیایی جزء افتخارات هر بازیگری است، ایشان را قلبا دوست دارم و امیدوارم روزی با ایشان کار کنم.
به‌طورکلی تعریف‌تان از سینما و نگاه‌تان به این هنر چیست؟
سینما برای من در وهله اول هنر – صنعت سرگرم‌کننده تعریف شده و سپس در قالب روایت سالم قصه، می‌تواند کاربرد آموزشی داشته باشد. خیلی کلی گفتم.
 منظور شما از اشاره به به‌کارگیری واژه سیاه‌نمایی برای برخی از فیلم‌های ایرانی چه بود؟
برخی از فیلم‌ها در این سال‌ها بدون هرگونه دلیل قانع‌کننده‌ای فقط نقاط تاریک جامعه را به رخ کشیدند که تعددشان می‌توانست برخی از واقعیات را نادرست مطرح ‌کند.
 چند سالی است که در کاربرد و مصرف واژگان اسراف می‌کنیم و بدون اینکه بدانیم جایگاه و منزلت هر واژه چیست و کجاست آن را به کار می‌بریم. «سیاه‌نمایی» هم از همان واژگان است. در جایی خواندم که گفتید فیلم «ابد و یک روز» بهترین فیلم سینمای ایران است. درحالی‌که برخی‌ها به فیلم واژه سیاه‌نمایی را سنجاق می‌کنند. نظرتان چیست؟
این فیلم را خیلی دوست دارم. ولی اعتقادی ندارم این همه داستان توأمان در یک خانواده رخ بدهد. چنین فیلم‌نامه‌ای از دیدگاه من وجود خارجی ندارد که این همه مصیبت گریبان‌گیر یک خانواده شود. حجم مصیبت و مشکلات آن قدر زیاد است که نمی‌توان به همه آنها در یک فیلم پرداخت. هر کدام از آن اتفاقات می‌تواند بن‌مایه داستان فیلم جداگانه‌ای باشد. حالا پس از موفقیت چنین فیلمی باید منتظر سری فیلم‌هایی باشیم که می‌خواهند شبیه «ابد و یک روز» ‌شوند و به احتمال زیاد فاقد نکات قوت این فیلم نیز هستند. آنچه می‌ماند تعدادی فیلم با داستان‌های به اصطلاح سیاه هست که در سطح مانده‌اند. ما فیلمی به نام «مادر قلب اتمی» ساختیم. فیلم از دقیقه ٢٠ به بعد وارد فضایی شبیه به سوررئال می‌شود که هیچ ما بازای بیرونی ندارد. وقتی فیلم در جشنواره برلین به نمایش درآمد و با استقبال زیاد مخاطبان مواجه شد، از من پرسیدند که داستان این فیلم در کشور شما وجود خارجی دارد که جواب من منفی بود. توضیح دادم که این فیلم براساس ذهنیت نویسنده فیلم‌نامه ساخته شده و نه براساس واقعیات موجود در ایران.
 پس از چه نظر فیلم «ابد و یک روز» مطابق عقیده‌تان بهترین فیلم است؟
فیلم به‌لحاظ ساختار و تکنیک و بازی‌ها درجه یک است. من مجموعه اتفاقات در فیلم را باور نمی‌کنم.
چقدر فیلم‌های روز جهان را دنبال می‌کنید؟
خیلی.
چه نوع فیلمی با ذائقه شما سازگار است؟
تنوع فیلم‌های مورد علاقه من کم نیستند.
از بازی کدام بازیگران استقبال می‌کنید؟
متیو مک کانهی، ادوارد نورتن، دنزل واشنگتن و راسل کرو جزء بازیگران مورد علاقه من هستند.
 نظرتان درباره بازی بازیگران زن خارجی چیست؟
مورد به‌خصوصی در نظر ندارم.
در مصاحبه‌ای از قول شما خواندم که علاقه‌مند نیستید با خبرنگاران زن گفت‌وگو کنید. چرا؟
این‌طور نیست.
 آیا ضدزن هستید؟
من آذری هستم. به عبارت دقیق‌تر ترک متعصب هستم. آیا مرد سنتی و غیرتی، ضدزن معنا می‌شود؟
 غیرتی‌بودن معنا و مفهومی دارد به عمق فرهنگ و تاریخ این سرزمین. به‌طور مثال دو فیلم «قیصر» و «فروشنده» را با هم مقایسه کنید. قریب ٥٠ سال از هم فاصله دارند. مردان هر دو فیلم، یعنی قیصر (بهروز وثوقی) و عماد (شهاب حسینی) با موقعیتی واحد مواجه می‌شوند که ناموس‌شان مورد تعرض قرار می‌گیرد. هر دو به قانون مراجعه نمی‌کنند و انتقام شخصی می‌گیرند و دست آخر هر دو به شیوه خودشان کَلَک متعرض را یک‌سره می‌کنند. حالا شما کدام مدل غیرتی هستید؟
همچنان مدل قیصر.
 اصولا مبنا و معیار شما برای بازی در چند فیلم، در یک سال چیست؟
بازی‌کردن من مثل بقیه بازیگران نیست؛ مثلا فلان آقای بازیگر در شش ماه اول سال دست کم در هشت فیلم بازی می‌کند؛ درحالی‌که در سال تنها شاید چهار کار درخشان در سینمای ما ماندگار شود.
 چون شما موقعیت‌ بیشتری برای امرار معاش دارید؟
چطور؟
 به شما به ‌دلیل چهره و فیزیک‌تان کارهای تبلیغاتی هم پیشنهاد می‌شود. پس فرصت شغلی برای شما خوشبختانه بیشتر است، اما دیگران چنین فرصتی ندارند؛ بنابراین مجبورند در فیلم‌های بیشتری بازی کنند تا خرج خود و خانواده‌شان را دربیاورند، اما از سویی قبول دارم که برخی از بازیگران این روزها مدل رضا بیک‌ایمان‌وردی در سینمای ایران کار می‌کنند که خب پذیرفتنی نیست.
این هم یک نظر است. اما به فعالیت تبلیغاتی‌ام اشاره کردید. از این نظر خرسندم که با برندهایی مثل لوندویل و جی.یو.ام کار می کنم.
  با همه این توضیحات چرا در فیلم بد «در امتداد شهر» علی عطشانی بازی کردید؟
من آخرین نفری بودم که به پروژه اضافه شدم و به‌هرحال جزء کارهای من است.
چقدر اهل کتاب‌خواندن هستید؟
زمان دانشگاه بیشتر کتاب می‌خواندم. الان هم‌زمان درگیر انتشار آلبوم موسیقی، برپایی کنسرت، بازی در فیلم و سریال و مدیریت دو رستوران هستم که متأسفانه فرصتی برای مطالعه نیست و می‌دانم که این ایراد بزرگ همه ما هست که کتاب‌خوان نیستیم.
 کار دیگری نمی‌خواهید انجام بدهید؟ به نظرم کم‌کار هستید… .
(می‌خندد) خب من بیش‌فعال هستم. هر ساعتی از شب بخوابم، رأس ساعت شش صبح بیدار می‌شوم و کارم را آغاز می‌کنم.
 خب فقط می‌توانم بگویم خداقوت!
(می‌خندد) ممنون، این اتفاق به من کمک می‌کند تا تلاش کنم به اهدافم برسم.
 اهداف‌تان چیست؟
اهداف که در هر زمان و شرایط می‌تواند فرق داشته باشد. ولی به طور کلی می توانم بگویم در این زمان دوست دارم نقش‌هایی را بازی کنم که هر وقت می‌بینمشان، همچنان برایم لذت‌بخش باشد. مردم از کارهای گذشته من هنوز یاد می‌کنند. در موسیقی هم به دنبال این هستم که دوباره روی صحنه برگردم. همان طور که می دانید از سال ٧٧ در عرصه موسیقی فعالیت می کنم
 جمله کلیدی پایانی شما برای این گفت‌وگو چیست؟
از مردم تشکر می‌کنم و دستشان را می‌بوسم. ممنونم که این همه لطف‌شان شامل حال من شده. امیدوارم از کارهایم خوششان بیاید و بتوانم محبت‌شان را جبران کنم.




بعد از چهار سال دوری از پرده عریض⇐گلزار مهرماه به سینماها می‌آید

سینماژورنال: یکی از آثار حاشیه برانگیز محمدرضا گلزار با عنوان “خشکسالی و دروغ” بعد از دریافت پروانه نمایش در مسیر اکران قرار گرفت.

به گزارش سینماژورنال «خشکسالی و دروغ» که توسط پدرام علیزاده ساخته شده است بعد از پایان اکران «سایه‌های موازی» در گروه زندگی روی پرده می‌رود.

آخرین فیلم اکران شده گلزار فیلم تجاری “تو و من” از محصولات برادران بانکی بود که شهریور 91 روی پرده رفت. محمدرضا گلزار که به دلیل ممنوع الکاری و توقیف دو فیلم قبلی خود “مادر قلب اتمی” و “دلم میخواد” در چهار سال گذشته فیلمی را بر پرده سینماها نداشته و حالا با «خشکسالی و دروغ» اکران پاییزی سینماها را تجربه می‌کند.

تهیه کنندگی “خشکسالی و دروغ” را غلامرضا موسوی از شرکای موسسه فیلمیران برعهده دارد اما پخش این فیلم توسط هدایت فیلم انجام خواهد شد!

 پگاه آهنگرانی، علی سرابی و آیدا کیخایی از دیگر بازیگران “خشکسالی و دروغ” هستند که اقتباسی است از نمایشی به همین نام از آثار محمد یعقوبی.

 




آیا حوزه هنری تغییر رویه داده؟ ⇔فيلم خیانت‌بار حذف شده از جشنواره، مشکلي براي اکران در سينماهاي حوزه ندارد+عکس

سينماژورنال: مدتي پيش از آغاز جشنواره سي و چهارم فيلم فجر نام تعدادي از فيلمها از سوي برخي رسانه هاي اصولگرا به عنوان آثاري که مميزي محتوايي مانع حضور آنها در جشنواره شده است مطرح شد.

به گزارش سينماژورنال از جمله اين فيلمها “خشکسالي و دروغ” بود ساخته کارگرداني جوان به نام پدرام عليزاده که اقتباسي از نمايشي است به همين نام نوشته محمد يعقوبي.

در آن زمان اين مسأله طرح شد که “خشکسالي و دروغ” مضموني درباره خيانتهاي زناشويي دارد و عدم پاي‌بندي کاراکترهاي داستان به بسياري از روابط اخلاقي برآمده از شرع و عرف جامعه باعث شده است اين فيلم در شمار آثاري قرار گيرد که هيأت انتخاب جشنواره تصميم‌گيري درباره آن را به اداره نظارت ارشاد واگذار کند.

البته که در نهايت نيز همين مميزي مانع حضور فيلم در جشنواره سي و چهارم شد و پس از آن بر سر دريافت پروانه نمايش فيلم نيز مشکلاتي پيش آمد و در نهايت با مقاديري مميزي فيلم پروانه نمايش گرفت.

نظر مساعد حوزه نسبت به اکران فیلم

پدرام عليزاده کارگردان اين فيلم در گفتگويي که اخيرا به بهانه وضعيت اکران اين فيلم داشته از اين گفته که اين فيلم که زماني به دليل خيانت بار بودن مضمون نتوانسته بود به جشنواره راه يابد با یک دقیقه ممیزی پروانه نمایش گرفته و براي پخش به هدايت فيلم سپرده شده و البته سينماهاي حوزه هنري هم فيلم را پخش خواهند کرد.

عليزاده به “ایسنا” گفته است: حوزه هنري هم نظر مساعدي نسبت به فيلم دارد و تأييد کرده که فيلم، در سينماهاي متعلق به حوزه نيز اکران داشته باشد.

آیا حوزه هنری تغییر رویه داده؟

نظر مساعد حوزه هنري نسبت به “خشکسالي و دروغ” و پخش آن در سينماهاي حوزه هنري در شرايطي رخ خواهد داد که زماني نه چندان دور و در ابتداي دهه نود حوزه هنري برخي از فيلمهاي داراي مجوز نمايش از ارشاد را به دليل خيانت بار بودن مضمون آنها توقيف کرده و آنها را در سينماهاي خود نمايش نداد.

از جمله اين فيلمها “زندگي خصوصي”، “من همسرش هستم”، “برف روي کاجها” و “پل چوبي” بودند که در فاصله زماني نوروز 91 تا شهريور 92 اکران شدند در حالي که حوزه هنري آنها را در سينماهاي خود روي پرده نبرد.

آیا این اتفاق نشان دهنده تغییر رویه مدیران حوزه هنری نسبت به فیلمهای با مضمون خیانت است؟ یا رفتار قبلی حوزه هنری جدا از مضمون آثار، ریشه در اتفاقاتی دیگر داشت و از جمله زورآزمایی در برابر رییس وقت سازمان سینمایی؟

باید صبر کرد و دید واکنش مدیران سینمایی حوزه هنری نسبت به اظهارنظر کارگردان “خشکسالی و دروغ” چیست؟

داستان دو مرد و دو زن

به گزارش سینماژورنال پدرام علیزاده کارگردان “خشکسالی و دروغ”پیشتر یک کمدی تجاری به نام “آخرین سرقت” را ساخته بود.

“خشکسالی و دروغ” از حضور بازیگرانی چون محمدرضا گلزار، پگاه آهنگرانی، علی سرابی و آیدا کیخایی سود می برد. این فیلم داستان یک زوج وکیل به نامهای “امید” و “آلا” را روایت می کند که با ورود همسر قبلی امید یعنی “میترا” زندگیشان دستخوش اتفاقات متعدد می شود. شخصیت چهارم فیلم “آرش” برادر “آلا” است که در دفتر حقوقی “امید” و “آلا” کار میکند.

پگاه آهنگرانی، علی سرابی، محمدرضا گلزار و آیدا کیخایی در نمایی از "خشکسالی و دروغ"
پگاه آهنگرانی، علی سرابی، محمدرضا گلزار و آیدا کیخایی در نمایی از “خشکسالی و دروغ”



اعلام برائت محمدرضا گلزار از همکاری با یک فروشگاه مولتی‌برند پوشاک ورزشی+عکس

سینماژورنال: محمدرضا گلزار بازیگر خوش چهره سینمای ایران که از آخرین فیلم اکران شده اش “تو و من” از محصولات برادران بانکی، چهار سالی می‌‌گذرد مدتی است درگیر مدیریت در رستورانی به نام “انار” شده است.

به گزارش سینماژورنال گلزار که در گذشته همکاریهایی با یک فروشگاه مولتی‌برند پوشاک ورزشی به نام go sport را هم تجربه کرده بود در گفتگویی که با “تیوی پلاس” داشته به صراحت از همکاری با آن فروشگاه اعلام برائت کرده و گفته است: من مدتهاست در آنجا نیستم. حضورم در آنجا کلا منتفی است. مردم هم خاطرجمع باشند آنجا به من ربطی ندارد.

وی درباره حضور در رستوران تازه‌اش گفته است: اینجا سعی می کنم حضور کامل داشته باشم و در کنار ارتباط مستقیم با مردم نظارت هم دارم بر رستوران.

گلزار که دو فیلم توقیفی به نام “مادر قلب اتمی” و “دلم میخواد” را در کارنامه دارد با اشاره به سوابق رستوران‌داری‌اش بیان داشته است: سالها پیش در کنار یکی از دوستانم یکی از رستورانهای شمشک را چند فصل اداره کردیم و خوشبختانه موفقیتی کسب کردیم و در نهایت هم رستوران تازه ام را راه انداختیم.

این بازیگر که دو فیلم “سلام بمبئی” و “خشکسالی و دروغ” را هم آماده اکران دارد خاطرنشان ساخته است: رستوران انار هم از قبل دایر بوده اما از حالا به بعد با مدیریت جدید و شرایط جدید راه اندازی شده است.

گلزار افزوده است: یقینا برنامه‌ریزی‌مان این است که شعبات دیگری از این رستوران را هم راه بیندازیم.

رستوران انار محمدرضا گلزار
رستوران انار به مدیریت محمدرضا گلزار



جشن تولدی به اشتراک گلزار+عکس

سینماژورنال: محمدرضا گلزار بازیگر خوش چهره ایرانی با درام اقتباسی “خشکسالی و دروغ” به جشنواره فجر می آید؟!

به گزارش سینماژورنال این فیلم این روزها در مرحله صداگذاری توسط فرامرز ابوالصدق قرار دارد و بعد از صداگذاری وارد پروسه ضبط موسیقی میشود.

در تازه ترین تصویر منتشره از فیلم گلزار در کنار دیگر بازیگران اصلی این فیلم در یک جشن تولد دیده میشود.

“خشکسالی و دروغ” توسط پدرام علیزاده ساخته میشود و ماجراهای دروغهای پیاپی ای را بیان می کند که توسط چهار شخصیت اصلی گفته می شود.

پگاه آهنگرانی، علی سرابی، محمدرضا گلزار و آیدا کیخایی در نمایی از "خشکسالی و دروغ"
پگاه آهنگرانی، علی سرابی، محمدرضا گلزار و آیدا کیخایی در نمایی از “خشکسالی و دروغ”



تولید آلبوم گلزار با ملودیهای مرتضی پاشایی

سینماژورنال: محمدرضا گلزار بازیگری که اخیرا در “خشکسالی و دروغ” پیمان علیزاده ایفای نقش کرد این روزها درگیر ضبط آلبوم خویش است.

به گزارش سینماژورنال در روزهای اخیر گلزار در حال ضبط وکال/آوا برای آلبومش بود و آن طور که “تماشاگران امروز” خبر داده یکی از نمایندگانش گروه ارکستر گلزار را هم به ثبت رسانید.

یکی از مهمترین چهره هایی که نامش بعنوان آهنگساز در آلبوم گلزار آمده مرتضی پاشایی است. فواد غفاری دیگر آهنگساز اثر است.

گلزار برنامه هایی را نیز برای برگزاری کنسرت در تهران دارد.




گلزار در کنار رفیق هندی‌اش+عکس

سینماژورنال: در حالی که ابتدای هفته جاری “پهلاج نیهالانی” مدیر شرکت موشن پیکچر بالیوود به ایران آمده است که بناست وی با همراهی جواد نوروزبیگی فیلمی به نام “سلام بمبئی” را کارگردانی کند.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال این پروژه که از حضور محمدرضا گلزار به عنوان بازیگر اصلی خود سود می برد، داستانی عاشقانه را روایت می کند.

پیش از این از حضور تعدادی بازیگر سرشناس هندی در این پروژه که کارگردانی آن را قربان محمدپور برعهده دارد صحبت شده بود.

محمدرضا گلزار که آخرین کار سینمایی اش “خشکسالی و دروغ” بوده به تازگی تصویری از خود را در کنار یک همتای هندی منتشر کرده و ذیل آن به ذکر عنوان “سلام بمبئی” بسنده کرده است.

محمدرضا گلزار
محمدرضا گلزار در کنار رفیق هندی



تبلیغ مسواک آمریکایی توسط گلزار+عکس

سینماژورنال: محمدرضا گلزار بازیگر خوش چهره سینمای ایران به تازگی بازی در درام اقتباسی “خشکسالی و دروغ” را پشت سر گذاشت.

به گزارش سینماژورنال در این درام که توسط پدرام علیزاده کارگردان جوان سینمای ایران ساخته شده است گلزار در برابر بازیگرانی چون علی سرابی، آیدا کیخایی و پگاه آهنگرانی ایفای نقش کرده است.

در کنار فعالیت بازیگری گلزار اخیرا قراردادی را با گروه بهداشتی “سان استارز” منعقد نموده است و به عنوان یک چهره معروف برای این گروه آمریکایی که با نشان تجاری “جی.یو.ام” شناخته می شود تبلیغ می کند.

پایه گذاری در شیکاگو

گروه سان استارز در 1923 توسط یک دندانپزشک به نام “جان اُ. باتلر” در شیکاگو بنیان گذاری شد و دیری نگذشت که به عنوان یکی از شرکتهای مهم تولید محصولات بهداشتی دهان و دندان در بیش از 90 کشور دنیا معرفی شد.

این گروه بهداشتی بیش از هر چیز به واسطه مسواکهای خود شهره است؛ بسیاری از دندانپزشکان، مسواکهایی که این گروه تولید می کند را در جهت تسهیل پاکیزگی کامل دندان به بیماران خویش معرفی می کنند.

محمدرضا گلزار اولین تصویر تبلیغاتی خود با برند این شرکت را به تازگی در صفحه اجتماعی خود منتشر کرد.

محمدرضا گلزار
محمدرضا گلزار با تبلیغ برند “جی.یو.ام”




سلفی گلزار و رفقای تازه‌ترین فیلمش+عکس

سینماژورنال: محمدرضا گلزار بازیگر سینمای ایران این روزها مشغول بازی در “خشکسالی و دروغ” است.

به گزارش سینماژورنال “خشکسالی و دروغ” توسط پدرام علیزاده و با اقتباسی از نمایشنامه ای به همین نام نوشته محمد یعقوبی، کارگردانی می شود.

تهیه کنندگی “خشکسالی و دروغ” برعهده غلامرضا موسوی است.

در تازه ترین تصویری که از این فیلم در صفحه اجتماعی گلزار قرار داده شده این بازیگر و رفقایش در این فیلم را در کنار هم و در حال گرفتن عکس سلفی می بینیم.

محمدرضا گلزار
سلفی محمدرضا گلزار و رفقا در پشت صحنه “خشکسالی و دروغ”



دیدار گلزار با نفر دوم ارشاد+عکس

سینماژورنال: محمدرضا گلزار این روزها مشغول بازی در درام اقتباسی “خشکسالی و دروغ” است.

به گزارش سینماژورنال این درام توسط پدرام علیزاده کارگردان جوان سینمای ایران تولید می شود و گلزار در آن ایفاگر نقش “آرش” است؛ جوانی که در ظاهر ادعا میکند تمایلی به زندگی مشترک ندارد.

حضور علی مرادخانی معاون هنری وزارت ارشاد که بلحاظ چارت سازمانی و حوزه مسئولیت بعد از وزیر ارشاد قرار می گیرد، سرصحنه “خشکسالی و دروغ” سبب ساز آن شد که میان این مدیر هنری و گلزار دیداری صورت گیرد.

در این دیدار گپ و گفت صمیمانه ای میان این مدیر فرهنگی و این بازیگر خوش تیپ سینما انجام شد و همین گپ و گفت باعث شد که گلزار دلنوشته ای بر این دیدار بنگارد.

گلزار نوشت: يادگار ماند، ردپايى پُررنگ از ديدارِ جنابِ مرادخانى از سرِ صحنه ى فيلممان “خشكسالى و دروغ”…مديريت و تدبير و دانستگى و عشق و عشق و عشق و مهربانى. ممنون و سپاسگزار.

گلزار شش شال پیش نیز دیداری را با یکی از چهره های نزدیک به رییس دولت نهم و دهم یعنی اسفندیار رحیم مشایی داشت؛ دیداری که در آن درباره برخی مشکلات آن زمانش گفتگو کرده بود.

محمدرضا گلزار
محمدرضا گلزار در دیدار با علی مرادخانی



بی‌تفاوتی محمدرضا گلزار نسبت به زنان+عکس

سینماژورنال: محمدرضا گلزار بازیگر خوش چهره سینمای ایران این روزها مشغول بازی در “خشکسالی و دروغ” است.

به گزارش سینماژورنال “خشکسالی و دروغ” یک اقتباس سینمایی از نمایشی به همین نام نوشته محمد یعقوبی است.

کارگردانی “خشکسالی و دروغ” را پدرام علیزاده کارگردان جوان ایرانی برعهده دارد که نخستین ساخته اش یک کمدی تجاری به نام “آخرین سرقت” بود.

“خشکسالی و دروغ” به جز گلزار از حضور بازیگرانی چون پگاه آهنگرانی، علی سرابی و آیدا کیخایی سود می برد.

داستان یک زوج وکیل

این فیلم که در چهار فصل مختلف فیلمبرداری خواهد شد داستان یک زوج وکیل به نامهای “امید” و “آلا” را روایت می کند که با ورود همسر قبلی امید یعنی “میترا” زندگیشان دستخوش اتفاقات متعدد می شود.

شخصیت چهارم فیلم “آرش” برادر “آلا” است که در دفتر حقوقی “امید” و “آلا” کار میکند.

ایفای نقش خواهر پگاه

محمدرضا گلزار در “خشکسالی و دروغ” ایفاگر نقش “آرش” است؛ مرد جوانی که سعی می کند در ظاهر خود را نسبت به زنان بی تفاوت نشان دهد اما در باطن ماجرا شکلی دیگر دارد.

بازیگر نقش “آلا” هم پگاه آهنگرانی است و به این ترتیب گلزار و پگاه در این فیلم برادر و خواهر هستند.

فیلمبرداری دو فاز از پروژه

به گزارش سینماژورنال  “خشکسالی و دروغ” فیلمی مبتنی بر چهار فصل سال است و برای همین فیلمبرداری آن یک سالی طول می کشد. داستان فیلم در فاصله زمانی ۲۵ اردیبهشت ۹۳ تا ۲۵ اردیبهشت ۹۴ روایت میشود و برای همین نیاز بوده به استفاده از هر چهار فصل سال برای فیلمبرداری. تاکنون فازهای زمستانی و بهاری کار فیلمبرداری شده اند.

محمدرضا گلزار
محمدرضا گلزار با گریم تازه اش در “خشکسالی و دروغ”



اعتراف باران کوثری به اختلاف با کارگردان “خشکسالی و دروغ”/به این نتیجه رسیدم که همکاری با این کارگردان نتیجه خوبی نخواهد داشت

سینماژورنال: باران کوثری بازیگر زن سینمای ایران که بنا بود در اقتباس سینمایی “خشکسالی و دروغ” به کارگردانی پدرام علیزاده حاضر شود از بازی در این کار انصراف داد و پگاه آهنگرانی جایگزین وی شد.

به گزارش سینماژورنال این اتفاق در حالی روی داد که برخی منابع دلیل آن را درگیری باران با پروژه “دندون طلا”ی داوود میرباقری دانستند با این حال این بازیگر سینمای ایران به صراحت به اختلاف نظر با کارگردان “خشکسالی و دروغ” اعتراف کرده است.

جدایی ام هیچ ربطی به “دندون طلا” نداشت

باران کوثری با اشاره به اینکه جدایی اش از این پروژه سینمایی هیچ ربطی به “دندون طلا” ندارد به “اعتماد” می گوید: اين خبر كه من به دليل همزماني اين پروژه با پروژه “دندون طلا” انصراف دادم كاملا اشتباه است. دليل انصراف من به هيچ‌وجه همزماني با هيچ پروژه‌اي نبوده است و زماني كه من انصرافم از پروژه “خشكسالي و دروغ” را اعلام كردم، هنوز براي كار آقاي ميرباقري قرارداد نبسته بودم.

من یک ماه قبل انصراف دادم

وی ادامه می دهد: من نزديك به يك ماه قبل از اين پروژه انصراف دادم اما آنها به دلايلي ترجيح دادند كه آن را اعلام نكنند.

به این نتیجه رسیدم که همکاری با این کارگردان نتیجه خوبی نخواهد داشت

كوثري با اعلام اينكه علت كناره‌گيري‌اش اختلاف نظر شديد با پدرام عليزاده، كارگردان اين فيلم بوده است، افزود: در نهايت من به اين نتيجه رسيدم كه اين همكاري نتيجه خوبي نخواهد داد. هرچند از ابتدا هم دليل حضور من در اين فيلم، متن و آقاي يعقوبي بودند.

نقشم در این کار را دوست دارم اما…

به گزارش سینماژورنال این بازیگر تاکید می کند: از نظر من هنوز هم استاد يعقوبي و خانم كيخايي از بزرگان اين عرصه هستند و دوست دارم كه با آنها كار كنم. من اين نقش را بارها اجرا كرده‌ام و هنوز هم دوست دارم آن را بازي كنم. اما سينما فضا و اقتضائات ديگري دارد و من ترجيح مي‌دهم در سينما با شرايط ديگري كار كنم. 

ای کاش این فیلم در شرایط دیگری ساخته می شد

به گفته او فيلمنامه يعقوبي بسيار درخشان است و آرزو مي‌كند كاش اين فيلم در شرايط ديگري ساخته مي‌شد.




اتمام فیلمبرداری فاز اول پروژه اقتباسی گلزار و باران

سینماژورنال: باران کوثری و محمدرضا گلزار که سالها بعد از کمدی “توفیق اجباری” برای بازی در دومین فیلم بلند پدرام علیزاده قرارداد بسته بودند فاز اول فیلمبرداری در این پروژه را پشت سر گذاشتند.

به گزارش سینماژورنال “خشکسالی و دروغ” که فیلمنامه آن اقتباسی از نمایشنامه ای به همین نام نوشته محمد یعقوبی است در هفته انتهایی اسفندماه کلید خورد و در فاصله زمانی 21 تا 28 اسفندماه فاز اول فیلمبرداری آن که مربوط به فصل زمستان بود انجام شد.

پدرام علیزاده کارگردان این پروژه با بیان این مطلب به سینماژورنال گفت: در فاز اول فیلمبرداری چهار بازیگر اصلی مان یعنی محمدرضا گلزار، باران کوثری، آیدا کیخایی و علی سرابی جلوی دوربین رفتند و کار خیلی خوب و طبق برنامه پیش رفت.

هفته آخر فروردین فاز دوم فیلمبرداری آغاز می شود

این کارگردان درباره ادامه فیلمبرداری بیان داشت: هفته آخر فروردین ماه فاز دوم فیلمبرداری آغاز میشود که البته برخلاف فاز اول کمی طولانی تر است و یک ماهی به طول خواهد انجامید.

علیزاده ادامه داد: فازهای سوم و چهارم فیلمبرداری مربوط است به فصول تابستان و پاییز که ممکن است هر دو فاز را با هم در تابستان بگیریم.

یک بازیگر شناخته شده مرد و دو بازیگر زن سینما به گروه اضافه می شود

پدرام علیزاده که پیشتر یک کمدی به نام “آخرین سرقت” را کارگردانی کرده با اعلام اینکه در فاز دوم فیلمبرداری “خشکسالی و دروغ” بازیگران تازه ای به کار می پیوندند به سینماژورنال گفت: به شخصیتهای مرد نمایشنامه منبع یک کاراکتر اضافه شده است و برای بازی در این کاراکتر هم با یک بازیگر شناخته شده سینمای ایران مذاکراتی داشته ایم اما چون هنوز به نتیجه قطعی نرسیده ایم نمی توانیم نام بازیگر را اعلام کنیم.

وی خاطرنشان ساخت: به جز این بازیگر مرد، در فیلمبرداری بهاری پروژه دو بازیگر زن که آنها هم سینمایی هستند به گروه بازیگران افزوده خواهند شد.

داستانی مابین اردیبهشت93 تا اردیبهشت 94 

به گزارش سینماژورنال  “خشکسالی و دروغ” فیلمی مبتنی بر چهار فصل سال است و برای همین فیلمبرداری آن یک سالی طول می کشد. داستان فیلم در فاصله زمانی ۲۵ اردیبهشت ۹۳ تا ۲۵ اردیبهشت ۹۴ روایت میشود و برای همین نیاز بوده به استفاده از هر چهار فصل سال برای فیلمبرداری.