1

گاف آشکار “پلِ خواب”⇒⇐لرزندان داستایوفسکی در گور

سینماژورنال: “پلِ خواب” با جمله ای از داستایفسکی آغاز میشود و البته که بنا به ادعای کارگردان برداشتی از “جنایت و مکافات” این نویسنده روسی است!

به گزارش سینماژورنال با این حال برخلاف “جنایت و مکافات” که بخش عمده اش به واقعه نگاری و ژرفكاوي روانشناختي ، جامعه شناختي و مذهب شناختي پس از جنایت اختصاص دارد در “پل خواب” بیشتر این روند منجر به جنایت است که مرور میشود و البته که بزرگترین گاف فیلم نیز درست در نقطه ای که بناست جنایت روی دهد اتفاق می افتد.

کاراکتر اصلی فیلم به خاطر قرارگیری در وضعیت بد اقتصادی به سراغ پیرزنی ثروتمند که رانندگی وی را برعهده دارد می رود و با ضربات پتک!!! او را به قتل می رساند و گاوصندوقش را كه پر از ارز است خالی می کند و ارز موجود در آن را برای صاف کردن بدهی مورد استفاده قرار می دهد.

مشکل اما اینجاست که این پیرزن قصد سفر به خارج کشور را دارد و جوان اول فیلم هم كاملاً از جریان سفر اطلاع دارد و منطق روایت حکم می کند جوان داستان صبر کند تا وی سفر کند و بعد از سفر به خانه اش رفته و در در فرصت مقتضي درب گاوصندوق را باز كند و گاوصندوقش را خالی کند.

اما جوان داستان اين فكر ساده را زیرپا گذاشته و برای رسیدن به گاوصندوق دو قتل اضافی انجام می دهد.

توجیهی کاملا فرعی
البته برای آن که توجیهی کاملا فرعی برای این گاف تراشیده شود در بخش پایانی قاتل جوان از تحقیر خود به عنوان دلیل اصلی قتل یاد می کند اما كسي كه براي تحقير كس ديگري را مي كشد چرا بلافاصله در اسرع وقت به سراغ گاوصندوقش مي رود و چطور با ارزي كه مي دزدد بدهي اش را تسويه مي كند!

اين توجيه چنان مضحك است كه رفيق هپروتي قاتل هم به آن از سر تمسخر پوزخند ميزند چه برسد به مخاطبي كه دست فيلمساز برايش كاملاً رو شده است.

حال بايد پرسيد چرا پاي داستايفسكي را براي اين قصه نيم بند بايد وسط بكشيم؟ قتل هاي اين چنيني كه صفحات حوادث روزنامه هاي محلي را هم پر كرده است!




انتقاد سناریست “شبهای روشن” از کارگردان “سلام بر عشق”!

سینماژورنال: اصغر نعمیمی که پیشتر به عنوان فیلمسازی تجاری آثاری چون “بی وفا” و “سلام بر عشق” را ساخته بود اخیرا کار ساخت فیلمی به نام “سایه های موازی” را به اتمام رساند.

به گزارش سینماژورنال نکته جالب درباره این فیلم نام سناریست آن بود؛ سعید عقیقی که بیش از هر چیز بخاطر نگارش فیلمنامه آثاری چون “شبهای روشن” شناخته میشود نامش به عنوان فیلمنامه نویس “سایه های موازی” آمده است.

با این حال این مساله چنان که باید خوشامد عقیقی نبوده و به همین دلیل وی با نگارش یادداشتی برای “شهروند” از این ماجرا گلایه کرده است.

متن کامل یادداشت عقیقی را در ادامه می خوانید:

تماس گرفتند و گفتند که می‌خواهند فیلم خوب بسازند

این یادداشت صرفا برای ثبت درتاریخ است و نه چیز دیگر. آقای اصغر نعیمی با من تماس گرفتند و گفتند که می‌خواهند فیلم خوب بسازند. من یادداشتی به ایشان دادم که ضمن واگذاری فیلمنامه ذکر شده بود هرگونه تغییری در فیلمنامه باید با نظر نویسنده باشد.

ارتباطی با ایشان نداشتم

ارتباطی با ایشان نداشتم تا خبر آغاز فیلمبرداری را در سایت‌ها خواندم. احتمالا بسیاری چیزها در این فیلم تغییر یافته و انتخاب‌هایی شده که من از آنها بی‌خبرم. بعد از اطلاع از این موضوع، ایمیلی به شرح زیر به تاریخ ٢٠ ژانویه ٢٠١٥ که می‌شود سی ام دی ماه ١٣٩٣ برای ایشان فرستادم:

نمی‌خواهم نامم به‌عنوان نویسنده یا هر چیز دیگر در فیلم ایشان باشد

من بی‌آن‌که نمایی از فیلم آقای اصغر نعیمی دیده باشم یا تصوری از آنچه به نمایش درخواهد آمد داشته باشم، نمی‌خواهم نامم به‌عنوان نویسنده یا هر چیز دیگر در فیلم ایشان باشد. این تصمیم شخصی من است و ربطی به کیفیت فیلم ایشان ندارد.

فیلمنامه ایشان می‌تواند با نگاهی به داستان «نازنین» نوشته داستایوفسکی نوشته شده باشد

در نهایت فیلمنامه ایشان می‌تواند با نگاهی به داستان «نازنین» نوشته داستایوفسکی که من هم پیش‌تر اقتباسی از آن در کتابی با نام «سه فیلمنامه» منتشر کرده‌ام، نوشته شده باشد.  من فیلم ایشان را که الان نامش «سایه‌های موازی» است، ندیده‌ام و در هیچ‌یک از مراحل تولید فیلم، نقش و حضوری نداشته‌ام.

سایه های موازی
ابوالفضل پورعرب، سمیرا حسن پور و شهاب حسینی در نمایی از “سایه های موازی”

آنچه بر پرده نمایش داده شده یا خواهد شد، کار من نیست

مهم نیست که فیلم خوبی شده یا نه. آنچه برای من اهمیت دارد، این است که آنچه بر پرده نمایش داده شده یا خواهد شد، کار من نیست، کار ایشان است. اقتباس من از داستان داستایوفسکی، فروردین ١٣٨٧ نوشته شده و ‌سال ١٣٨٩ در کتابی به نام «سه فیلمنامه» توسط نشر افکار به چاپ رسیده است. کسانی که به این موضوع علاقه‌مندند، می‌توانند به آن کتاب مراجعه کنند.

نه با این فیلم نسبتی دارم، نه با سعید عقیقی و داستایوفسکی‌ای که نام‌شان بر پوستر این فیلم است

خُلف وعده کارگردان در زمینه قرارش با من، نشان می‌دهد که هدف چیز دیگری بوده؛ چیزی که شاید ساختن فیلم به هر قیمت، بیش از ساختن فیلم خوب در آن پیدا باشد. کافی است تأکید کنم مسئولیت متنی که فیلم‌اش ساخته شده، با من نیست. نه با این فیلم نسبتی دارم، نه با سعید عقیقی و داستایوفسکی‌ای که نام‌شان بر پوستر این فیلم است، نه با موقعیتی که فیلم در آن تولید شده، نه با کسانی که بعدا از این داستان برای خود جامه‌ای خواهند دوخت.