1

فیلمی مرتبط با منافقین، لعیا زنگنه و رامین پرچمی را به هم رساند+عکس و صحبت‌های زنگنه درباره عشق و…

سینماروزان: سالها بعد از موفقیت سریال “در پناه تو”ی حمید لبخنده، نقد و بررسی فیلمی مرتبط با منافقین، باعث شد جوان اولهای آن سریال یعنی- لعیا زنگنه و رامین پرچمی-مجدد به هم برسند.

مخاطبانی که به اکران و نقد و بررسی فیلم “زنانی که با گرگها دویده اند” ساخته امیراطهر سهیلی در پردیس چارسو رفته بودند، لعیا زنگنه را به عنوان بازیگر فیلم و میزبان و رامین پرچمی را به عنوان مخاطب و یکی از مهمانان دیدند.

در حاشیه این اکران، دیداری میان زنگنه و پرچمی صورت گرفت و تصاویری هم ضبط شد و در عین حال لعیا زنگنه که در این سال‌ها کم‌کار شده درباره دلایل حضور در فیلمی مرتبط با منافقین چنین گفت: به دو دلیل اصلی این کار را پذیرفتم. اول متن و فیلمنامه اثر بود که پیش از ملاقات کارگردان آن خواندم و خیلی خوشم آمد و دلیل دوم هم خود آقای امیر اطهر سهیلی بود. وقتی ایشان را ملاقات کردم دیدم که پیش از آنکه کارگردان خوبی باشند یک انسان خوب هستند و میشود به تعامل رسید.

فیلم "مردانی که با گرگها دویده اند" رامین پرچمی و لعیا زنگنه را به هم رساند
فیلم “مردانی که با گرگها دویده اند” رامین پرچمی و لعیا زنگنه را به هم رساند

وی ادامه داد: انگیزه شخصی خودم این بود که مسئله زن، همواره و بدور از هر گونه شعار زدگی برای من خیلی خاص بوده است زیرا معتقدم این زنان هستند که در میانه جنگ میان دو فرد پادرمیانی و دعوت به تعقل و درایت می‌کنند و من به عنوان یک زن و یک مادر معتقدم این وظیفه ماست که باید یادبگیریم و با سبک زندگیمان به بقیه یاد بدهیم.

زنگنه افزود: اگر همواره یادمان باشد و با خودمان تکرار کنیم که عشق و رابطه بر دو عنصر استوار است که اولینش احترام و حرمت است، نسبت به یکدیگر رواداری بیشتری خواهیم داشت چرا که مسئولیت و احترام نشانه انسان بودن، عاشقی و بندگی است و زندگی اساساً جنگ نیست بلکه برای فهمیدن یکدیگر است.




گلایه‌های رامین پرچمی از محدودیتهای سرراهش برای امتداد بازیگری⇐کارگردان «فیلسوفهای احمق» گفت برای کار در سینما و تئاتر مشکلی ندارم/ارشاد گفته نباید نقش پلیس مثبت را بازی کنم!/ در تلویزیون همچنان ممنوع‌الفعالیتم/قرار بود برای «ادابازی» به «خندوانه» بروم اما در دقایق آخر گفتند نیا!/یک بار مجری شبکه دو اسمم را خواند و فردایش تیتر زدند: آقای فتنه ۸۸ در تلویزیون چه می‌کند؟

سینماروزان: رامین پرچمی که با سریال «در پناه تو» چهره شد در جریان اتفاقات انتخاباتی سال 88 مدتی را بازداشت شد و همین موضوع بود که باعث شد بعد از آزادی تا مدتها ممنوع الفعالیت باشد.

به گزارش سینماروزان پرچمی که اخیرا در در دو نمایش «پچ پچه های پشت خط نبرد» و «غسالخونه» ایفای نقش داشته است در تازه ترین گفتگوی خود که با «ایلنا» انجام شده به گلایه از عدم پذیرفته شدن در جامعه هنری بعد از آزادی از زندان پرداخته و اینکه با وجود تحمل مجازات باز هم نمی تواند فعالیت روتین خود را پی گیرد.

این بازیگر در پاسخ به این سوال که چطور متوجه شد که ممنوع‌الکار است؟ گفت: هیچ‌وقت هیچ‌کس به من چیزی نگفت! همان اوایل که از زندان بیرون آمدم؛ طبیعی بود که فکر کنم مدتی ممنوع‌الکار خواهم بود. تمام جو موجود و صحبت‌هایی که می‌شد و تجربه و سابقه قبلی همه نشان می‌داد که به این زودی‌ها اجازه کار نخواهم داشت؛ حداقل در تلویزیون. ولی خودم پیگیرش نشدم چون مدتی هم تهران نبودم.

پرچمی ادامه داد: حدود سال 93 بود که خیلی اتفاقی سعید چاری که می‌خواست یک فیلم سینمایی بسازد سراغم آمد و گویا چند ماه هم دنبال من گشته بود؛ همان شب که قرار بود متن را بخوانم به دلیل مشکلی دیگر که سوءتفاهم بی‌ربطی بود؛ افتادم زندان و هفت ماه آنجا بودم و دوباره این قضیه قطع شد. فردای آن روز که از زندان بیرون آمدم حس کردم خیلی بد شده که قول داده‌ام و ناگهان خبری از من نشده؛ به سعید چاری زنگ زدم عذرخواهی کنم که گفت بیا شهرک دفاع مقدس، هنوز کسی جایگزین تو نشده است. رفتم سکانس‌هایم را بازی کنم اما آن فیلم هیچ وقت ساخته نشد!! همان روز یکی از بازیگران کار؛ کسی به اسم امیر زریوند بود؛ به من گفت می‌توانی تئاتر کار کنی؟ سعید چاری کارگردان «فیلسوفهای احمق» گفت من اجازه‌اش را از ارشاد گرفته‌ام و مشکلی برای تئاتر و سینما ندارد. گفت نمایشنامه‌خوانی «هملت با سالاد فصل» را داریم که قبول کردم و آن را در چارسوی تئاتر شهر اجرا کردیم، که اولین کار من بعد از مدت‌ها ممنوع‌الکاری بود.

این بازیگر تشریح کرد: همان نمایشنامه‌خوانی باعث شد نمایشنامه‌خوانی دیگری با گروه دیگری به اسم «اسب» کار کنم و بعد نمایشنامه بعدی را خودم کار کردم و بعد کار روی روال افتاد و دیگران متوجه شدند هستم و حضور دارم. یک بار هم خانم لعیا زنگنه با من تماس گرفت و پرسید دوباره در بازیگری هستم یا نه و گفت بیا برویم تلویزیون صحبت کنیم. که رفتیم و صحبت کردیم و فهمیدم هنوز در تلویزیون نمی‌توانم کار کنم. با ارشاد صحبت کردم گفتند در سینما و تئاتر مشکلی ندارم. بعد از آن کارهای دیگر همین‌طور پیش آمد.

پرچمی با بیان اینکه «آیا باید پیگیر باشید تا جوابی به شما بدهند که ممنوع‌الکار هستید یا نه» گفت: برای من جالب بود که یکی از مسئولان ارشاد به من گفت ما از شما گله داریم که نیامدی برای حل مشکل‌ات! گفتم مگر کسی به من اعلام کرده بود که ممنوع‌الکاری؟ یا کسی حکمی داده بود و چیزی گفته بود؟ از کجا باید بدانم مشکلم چیست و باید کجا بروم دنبالش؟ گفتند نه؛ شما باید می‌آمدی و تقاضا می‌کردی. گفتم من اصلا با این روال آشنا نیستم ولی از این به بعد چشم! اما راستش هنوز هم که می‌دانم باید پیگیری کنم اما چون خیلی آدم پیگیری نیستم؛ می‌گویم موضوع خودش در روند عادی جلو می‌رود و حل می‌شود. شاید اتفاقا اگر دنبالش باشم سریع‌تر هم اتفاق بیفتد. برای من هم لازم است چون کار دیگری ندارم که انجام دهم.

این بازیگر تئاتر و سینما با تاکید بر اینکه «به‌نظر می‌رسد موضوع ممنوع‌الکاری و زمان آن کاملا سلیقه‌ای است» به خاطره‌ای اشاره کرد و گفت: حدود یک ماه پیش هماهنگ کردند برای برنامه «ادابازی» به خندوانه بروم و حتی هم‌گروهی‌ام هم مشخص و بخشی از کار فیلمبرداری شد. در لحظه آخر که قرار بود کل برنامه ضبط و قرعه‌کشی شود نامه‌ای، تلفنی چیزی شد که این آقا نمی‌تواند کار کند.

پرچمی ادامه داد: سوال این بود که برای رسیدن به همان بخش از کار هم قطعا چند مرحله را پشت سر گذاشته بودم و مشکلی نداشتم حالا آن لحظه آخر چه دلیلی وجود داشت که جلوی کارم را گرفت؟ جز سلیقه چیز دیگری نمی‌تواند باشد. چون تهیه‌کننده گفت استعلام‌ها را کرده‌ایم و جواب‌ها را گرفته‌ایم مشکلی نبوده. اما دقیقا لحظه آخر این اتفاق می‌افتد. مشخص است که کسی یا کسانی هستند که فعلا صلاح نمی‌دانند در تلویزیون حضور داشته باشم. نمی‌دانم چرا؟!

او یادآور شد: حتی اگر قرار بود مجازاتی بشوم، اگر اشتباهی کردم 7-8 سال به خاطرش ممنوع‌الکار بودم و همه اینها انجام شده. اگر قرار بود بروم خارج از کشور یا هر کار دیگری کنم؛ دیدند عملا این اتفاق نیفتاده و من نمی‌خواهم ایران را ترک کنم. یک بار خیلی اتفاقی به برنامه پخش زنده شبکه دو رفتم و در آن حضور داشتم. مدیر برنامه هم بدون اینکه بداند ممنوع‌التصویرم من را از بین جمعیت صدا کرد و من آنجا دیده شدم. فردایش رسانه های افراطی نوشتند که « این آقای فتنه 88 در تلویزیون چه کار می‌کند…» همین باعث شد مدیر شبکه توبیخ شود.

بازیگر سریال «در پناه تو» در ادامه خاطرنشان کرد: در واقع از اینجا و اینطور متوجه می‌شوید که ممنوع‌الکار شده‌اید. وقتی کسی سراغ شما نمی‌آید؛ یا اگر سراغت می‌آید بعدش می‌رود و خبری نمی‌شود و بعدا می‌فهمی که آن بنده خدا رفته و استعلام کرده؛ اما رویش نشده بگوید چنین اتفاقی افتاده. مدتی هم که کار نکنید دیگران شما را از یاد می‌برند. مورد من که اینطور بود و دیگران دنبال دردسر نبودند که سراغ من بیایند. چه کاری است؛ حتما باید من را می‌خواستند که سراغم بیایند اما مشابه من خیلی‌ها بودند که راحت می‌توانستند بازی کنند و دردسری هم نداشتند. یعنی بخش عمده‌اش به سلیقه کارگردان برمی‌گردد و کسی مثل من که اگر پیگیر بود؛ می‌توانست تا حدی اوضاع را پیش ببرد.

پرچمی با بیان اینکه «مدتی که بازی نمی‌کردم فعالیت هنری دیگری نداشتم» گفت: جز همان چند نمایشنامه‌خوانی و دو، سه آهنگی که خواندم، یکی از مسائلی که باعث شد خیلی‌ها بفهمند ایرانم و زنده هستم، مصاحبه‌ای بود که یکی از مجلات با من کرد. نمی‌دانم چطور ناگهان با من مصاحبه کردند که خیلی هم جنجالی از آب درآمد. خیلی از حرف‌ها را زدم که تاکنون نزده بودم؛ بعدش چند مصاحبه جسته گریخته دیگر هم داشتم.

او با اشاره به اینکه  حضورش در دو نمایش «پچ‌پچه‌های پشت خط نبرد» و «غسالخونه» باعث شد در فیلم سینمایی «بالن» مسعود تکاور بازی کند گفت: در این فیلم نقش کوچکی داشتم. این هم البته با خاطره جالبی همراه است؛ آقای تکاور مرا برای نقشی می‌خواست که پلیس مثبتی بود؛ مثل اینکه ارشاد گفته نه این آقا نباید نقش پلیس مثبت را بازی کند! اما چون در کار بودم آقای تکاور لطف کرد و نقش کوتاه دیگری به من داد. که برای من همین که یک کار سینمایی و تصویری بازی کردم؛ خوب بود. کار آقای تکاور اولین کار تصویری‌ام بعد از مدت‌ها بیکاری بود و حالا صحبت‌های دیگری هم شده؛ احمد احمدی قرار است کاری را تهیه کند که گفته حتما در آن هستی و آقایان اسدزاده و تبریزی هم وعده‌هایی داده‌اند.

پرچمی تصریح کرد: هیچ وقت فکر نمی‌کردم برگشتن به نقطه صفر اول سخت باشد و اینقدر زمان ببرد. خیلی زودتر از اینها انتظار داشتم وارد کار شوم اما مثل اینکه خیلی پروسه طولانی‌مدتی است. باید صبوری کنم تا به جایی که بیست سال پیش بودم، برسم. اما اشکالی هم ندارد، بالاخره این هم یک تجربه است.




رامین پرچمی در گفتگویی تفصیلی بیان داشت⇐حمید سمندریان به من گفت تو لهجه شمالی داری و بازیگر خوبی نمی‌شوی/برای نصرالله قادری نوشتم به من نمره قبولی بده وگرنه باید یک ترم دیگر مرا تحمل کنی/با منصور ضابطیان و امیرمهدی ژوله دچار مشکلات مالی شدم/در «سنتوری» بنا بود بجای حسن پورشیرازی نقش یک معتاد را بازی کنم اما پیشنهاد مهرجویی را رد کردم/بازی در «بوتیک» را بعد از ایفای یک سکانس رها کردم/سانسور زیاد سریال «در پناه تو» را داغان کرد/نقش پارسا پیروزفر کاملا حذف شد/می‌خواهم بخشهای حذف شده «در پناه تو» را اجرا کنم/مرگ حسن جوهرچی موجب شد بازیگران «در پناه تو» مجددا کنار هم جمع شوند/نقش من در «ضیافـت» بنا بود به حامد بهداد برسد اما…/کیمیایی اگر «ضیافت۲» را بسازد باز هم مورد استقبال قرار می‌گیرد/بدترین کار من «زیر آسمان شهر۳» بود/در فیلمهای آینده کمال تبریزی و مسعود کیمیایی بازی میکنم

سینماروزان: رامین پرچمی بازیگری که با سریال «در پناه تو» در کانون توجه مخاطبان قرار گرفت و همین باعث شد چند سالی هم به واسطه آن سریال بتواند حضورش در سینما و تلویزیون را امتداد دهد بعد از حوادث انتخابات88 مدتی را در زندان به سر برد و همین باعث شد که از جریان روز بازیگری دور بماند.

به گزارش سینماروزان پرچمی پنج سالی است که از زندان آزاد شده و به زندگی حرفه ای بازگشته و میکوشد تلاشهای تازه ای داشته باشد در حیطه های مختلف هنری از بازیگری تا اجرا و حتی خوانندگی. این بازیگر اخیرا در گفتگویی تفصیلی که با «هنرآنلاین» داشته به مرور برخی از اتفاقات زندگی شخصی و حرفه ایش پرداخته است.

پرچمی با اشاره به بی علاقگی خانواده اش به بازیگری بیان داشت: در زمان ورود به دانشگاه با پدرم اختلاف نظر داشتم و در نهایت ایشان اجازه داد که من هنر بخوانم. در کنکور هنر شرکت کردم و نفر ششم مرحله اول کنکور سراسری شدم اما در مرحله دوم پذیرفته نشدم. در نهایت ورودی دانشگاه آزاد شدم و آمدم سمت بازیگری.

وی درباره اولین برخورد با حمید سمندریان گفت: در مصاحبه مهرماه دانشگاه آزاد آقای سمندریان به من گفتند که تو لهجه شمالی داری و بازیگر خوبی نمی‌شوی. بعد از آن اسم من در لیست تکمیل ظرفیت بهمن‌ماه دانشگاه آمد و من پذیرفته شدم. آقای سمندریان بعدها هم مرا دید و گفت تو هنوز مشکل لهجه‌ات را داری.

پرچمی پیرامون حضور در سریال «در پناه تو» اظهار داشت:  اهالی خانواده‌ام مخالف بودند ولی دیدند چاره‌ای نیست و بهتر است از من حمایت کنند. زمانی که مرا برای سریال «در پناه تو» انتخاب کردند، آقای لبخنده با خانه ما تماس گرفت و به پدرم گفت که پسرت برای این سریال انتخاب شده. پدرم به آقای لبخنده گفت اگر بازیگر نقش اصلی است، بیاید! در حالی‌که من حتی اگر یک نقش کوچک داشتم هم با سر می‌آمدم. آقای لبخنده بعدها از آن خاطره به خوبی یاد می‌کرد. در ادامه که من فیلم “ضیافت” را بازی کردم و معروف شدم، باعث افتخار فامیل شدم و پدرم خیلی خوشحال بود.

پرچمی با اشاره به اساتیدش در دانشگاه بیان داشت: در آن دوره آقای سمندریان، آقای اسماعیل شنگله و خانم منیژه محامدی در دانشگاه آزاد تدریس می‌کردند. اما من خیلی آدم دانشگاه برویی نبودم. خاطرم هست که سر امتحان کلاس آقای نصرالله قادری پای برگه امتحانی برای ایشان نوشتم که استاد من می‌خواستم در نهایت بازیگر شوم که شدم، حالا اگر می‌خواهید یک ترم دیگر مرا تحمل کنید، ردم کنید، اگر نه که نمره قبولی به من بدهید تا بروم سر کارم. ایشان هم مرا قبول کردند. من در دانشگاه بدن و بیان را یاد گرفتم و اساتید هم به نسبت روی من تأثیرگذار بودند اما دانشگاه بیشتر محلی برای آشنا شدن آدم‌ها با همدیگر و ارتباط گرفتن است. درس خواندن در دانشگاه تأثیر آن‌چنانی روی من نگذاشت اما من اگر وارد دانشگاه نمی‌شدم، هیچ‌وقت آگهی جذب بازیگر سریال “در پناه تو” را نمی‌دیدم و یک بازیگر حرفه‌ای نمی‌شدم. شاید آقای لبخنده یا آقای کیمیایی چیزهای بیشتری را به من یاد دادند.

رامین پرچمی درباره مهمترین اتفاق زندگیش که همان سریال «در پناه تو» بود بیان داشت: سناریو «در پناه تو» یکی از کم‌نظیرترین سناریوهایی است که من خوانده‌ام. در ابتدا به ما سناریو 10-15 قسمت اول را دادند و سپس ادامه سناریو در طول فیلمبرداری کامل شد. سناریو سریال عالی بود ولی سانسور آن را داغون کرد. الان اگر شما سریال را ببینید، متوجه سکانس‌های بی ربط و داستان گنگ آن می‌شوید. 10-12 قسمت اول سریال که نابود شد. بخش ویژه‌ای از داستان حذف شد که به نظرم خود آن بخش را الان می‌توان به یک فیلم یا سریال خوب تبدیل کرد. من حتی می‌خواهم از آقای علیرضا طالب‌زاده نویسنده سناریو اجازه بگیرم که اگر فرصت باشد آن بخش‌ها را در قالب یک نمایشنامه یا فیلمنامه‌خوانی کار کنم.

این بازیگر با اشاره به سانسور نقش پارسا پیروزفر بیان داشت: نقش پارسا پیروزفر که به خاطر یک سری دلایل احمقانه کلاً حذف شد. می‌گفتند پدر این پسر یک زن دیگر گرفته، حالا چرا این پسر عاشق دختر نامادری‌اش شده است! خوشتیپ و خاص بودن چهره پارسا هم بی دلیل نبود و همه این‌ها باعث شد قصه آن نقش کلاً حذف شود. البته آقای لبخنده از لج سانسورها، پارسا پیروزفر را در سریال گذاشت ولی با توجه به سانسورهایی که روی این نقش صورت گرفت، حضور پارسا کاملاً بی دلیل و نامشخص است. نقش من و نقش آقای جوهرچی هم خیلی دچار سانسور شد. به هر حال سریال “در پناه تو” اتفاق خوبی برای بازیگران جدید آن نسل بود. بعد از آن سریال یک دوستی خوب میان بازیگران آن سریال ایجاد شد که تا چند سال هم ادامه داشت اما از یک جایی به بعد قطع شد. سال گذشته در مراسم تشییع جنازه آقای جوهرچی دوباره آن گروه دور هم جمع شد و بعد از 10-15 سال همدیگر را دیدیم. انگار همان صمیمیت دوران فیلمبرداری سریال “در پناه تو” را با هم داشتیم. صمیمیت آن روزها دیگر هیچ‌وقت سر هیچ کاری برای من تکرار نشد.

پرچمی درباره چگونگی پیوستن به «ضیافت» کیمیایی و اینکه نقش را از بهداد گرفته اظهار داشت: آقای جوهرچی باعث این اتفاق شد. روزی که فیلمبرداری سریال “در پناه تو” تمام شد، من داشتم بعد از 1 سال و سه ماه فیلمبرداری راهی شمال می‌شدم. قبل از این‌که راه بیفتم، به خانه یکی از دوست‌هایم رفتم که دیدم تلفن آن‌جا زنگ خورد. مادرم پشت تلفن بود و گفت که آقای جوهرچی سراغت را می‌گیرد و گفته فوراً بیا فلان جا. من به آن‌جا رفتم و دیدم که قرار است فیلم سینمایی “ضیافت” به کارگردانی آقای کیمیایی ساخته شود. آقای جوهرچی و پارسا پیروزفر هم قرار بود در آن فیلم بازی کنند. عوامل فیلم به دنبال یک بازیگر جوان می‌گشتند که نقش جواد را بازی کند. گویا قرار بود از بین من و آقای حامد بهداد یک نفر را انتخاب کنند که در نهایت مرا انتخاب کردند. بعد از آن اتفاق آقای بهداد بارها به شوخی از آن اتفاق یاد می‌کند و می‌گوید که تو نقش مرا در فیلم “ضیافت” گرفتی. 4 نفر از بازیگران سریال “در پناه تو” در فیلم “ضیافت” هم بازی می‌کردند که خیلی‌ها تصور می‌کردند آقای کیمیایی ما را از سریال “در پناه تو” انتخاب کرده است، در حالی‌که آن موقع هنوز سریال پخش نشده بود و حتی اکران فیلم “ضیافت” هم قبل از پخش سریال “در پناه تو” انجام شد. نقش جواد در فیلم سینمایی “ضیافت” یکی از بهترین نقش‌هایی بود که من بازی کردم. کار کردن با آقای کیمیایی هم جزو افتخارات کارنامه کاری من است. در آن سال‌ها خیلی خوش‌شانس بودم و در این سال‌های اخیر خیلی بد شانس.

وی ادامه داد: فیلم “ضیافت” فیلم خیلی خوبی درآمد. حداقل این‌که نیمه اولش شاهکار بود. از نیمه دوم به بعد یک مقدار دچار افت شد اما باز هم آن فیلم نسبت به فیلم‌های قبل و بعد آن سال‌های آقای کیمیایی بهتر بود. آنقدر خوب بود که اخیراً می‌گویند آقای کیمیایی می‌خواهد فیلم “ضیافت 2” را بسازد. به نظرم اگر این فیلم ساخته شود هم مطمئناً مورد استقبال قرار می‌گیرد.

رامین پرچمی درباره همکارانش در مجله ای به نام «نقش آفرینان» که سالها درگیر انتشار آن بود بیان داشت: بعضی‌ از نویسندگان «نقش آفرینان» دوستان خود من بودند و بعضاً هم از طریق واسطه به مجله مطلب می‌رساندند. من با شهاب حسینی دوست بودم و به ایشان گفتم که یک مقاله برای مجله بنویسد. با بهرام رادان هم همینطور. به هر حال این بازیگرها سرشان شلوغ بود و خیلی نمی‌توانستند مشغول نوشتن شوند اما با این‌ حال من سعی می‌کردم که در هر شماره مجله، حداقل 7-8 مقاله از بازیگرها وجود داشته باشد. آقای شریفی‌نیا می‌توانست در این زمینه کمک زیادی به ما بکند اما خیلی از روابط و نفوذش استفاده نکرد. امیر آقای سکانس‌های ماه مجله را می‌نوشت که من به شخصه خیلی از آن بخش مجله خوشم می‌آمد. صالح میرزا آقایی هم به فیلم‌های خارجی تسلط زیادی داشت و خیلی خوب نقد می‌نوشت. منصور ضابطیان هم یک شماره در مجله نوشت و بعد به خاطر مسائل مالی به مشکل خوردیم و دیگر ننوشت. امیرمهدی ژوله هم همچین وضعیتی داشت. خیلی دوست داشتم آقای ژوله بنویسد اما مسائل مالی مانع این همکاری‌ها می‌شد. خیلی خوشحالم که برخی از هنرپیشه‌هایی که امروز هنرپیشه‌های مطرحی هستند، یک روزی در مجله “نقش آفرینان” می‌نوشتند. متأسفانه من از یک جایی به بعد خسته شدم و بعد هم ماجرای اتفاقات سال 88 پیش آمد و مجله از چاپ و انتشار باز ماند. شاید اگر چاپ مجله “نقش آفرینان” تا امروز ادامه داشت، الان بهترین نشریه سینمایی کشور بود.

این بازیگر پیرامون پیشنهادات خوبی که رد کرده اظهار داشت: شاید فقط 4-5 پیشنهاد را در طول دوران حرفه‌ای‌ام رد کرده باشم. البته متأسفانه همه آن‌ها کارهای خوبی از آب درآمدند.. من قرار بود در فیلم “بوتیک” بازی کنم که سر یک سکانس به مشکل برخوردم و نقشی که داشتم را بازی نکردم اما در نهایت فیلم “بوتیک” خیلی خوب شد. یا در فیلم “سنتوری”، نقشی که آقای پورشیرازی بازی کرد به من پیشنهاد شد اما من گفتم قبلاً یک نقش کوتاه در فیلم “مهمان مامان” برای آقای مهرجویی بازی کرده‌ام و دیگر بهتر است منتظر یک نقش بهتر برای همکاری با آقای مهرجویی بمانم که آن فیلم هم در نهایت گل کرد و اتفاقاً همان نقش کوتاه هم دیده شد. من آنقدری پیشنهاد نداشته‌ام که با انتخاب اشتباه یک فیلم یا سریال، مسیر هنری‌ام را اشتباه رفته باشم. شاید بدترین کار من “زیر آسمان شهر 3” بود که آن فیلم اصلاً دیده نشد. خود فیلم دیده نشد که قرار باشد بد بودن من دیده شود. من چند سال اول دوران حرفه‌ای‌ام خوش شانس بودم اما بعدها یک سری اتفاقات در زندگی‌ام افتاد که کلاً مرا از شرایط عادی دور کرد.

پرچمی درباره برنامه های آینده اش بیان داشت: من خیلی علاقه‌ای به تئاتر ندارم. علاقه‌ام به تلویزیون و سینما بیشتر از تئاتر است. در زمان دانشجویی‌ام چند تئاتر کار کردم و دیگر تا پارسال که چند نمایشنامه‌خوانی داشتم، تئاتر را تجربه نکرده بودم. الان هم یک تئاتر روی صحنه دارم اما همین‌ها هم باعث نشده که به تئاتر علاقه‌مند شوم. هنوز هم اگر از تلویزیون و سینما پیشنهاد داشته باشم، به سراغ آن‌جا می‌روم. الان مشکل ممنوع‌الکاری هم ندارم و می‌توانم در سریال‌ها بازی کنم. نمایشنامه‌خوانی‌هایی که پارسال داشتم باعث شد آقای کمال تبریزی بگوید در فیلم بعدی‌اش از من استفاده می‌کند. اگر آقای کیمیایی هم بخواهد فیلم بسازد، احتمالاً در آن فیلم هم حضور پیدا خواهم کرد. همچنین یکی از دوستانم آقای احمد احمدی که تهیه‌کننده است هم در فیلم بعدی‌اش از من استفاده خواهد کرد. من مطمئنم در اولین یا دومین کارم، دوباره روی غلتک خواهم افتاد. الان تمام تلاشم این است که دوباره دیده شوم.




ايفاي نقش رامين پرچمي در نمايشي که به‌خاطر روشن کردن سيگار به کارگردانش نامه محرمانه زدند!!!

سينماروزان: رامين پرچمي که بعد از درگيري در حوادث انتخابات88 چند سالي ممنوع الفعاليت شده بود يکي دو ساليست که فعالتر از قبل شده است.

به گزارش سينماروزان پرچمي که سالها بعد از «اخراجیها2» با ايفاي نقش در يک کمدي-سياسي با نام «فيلسوفهاي احمق» به سینما بازگشت بناست با نمايشي با محوريت جنگ تحميلي نیز به تئاتر بازگردد.

اين نمايش که متن آن از عليرضا نادري است «پچ پچه هاي پشت خط نبرد» نام دارد که پیشتر توسط خودش هم اجرا شده بود.؛ این نمایش مروری دارد بر دغدغه های هشت رزمنده در خط مقدم و بناست به کارگردانی جوانی به نام محمدرضا ستاری از 28 خرداد در تالار حافظ روی صحنه برود.

مضمون دفاع مقدسی این نمایش این شبهه را ایجاد کرده که آیا این نمایش با همراهی ارگانهای متولی هنر دفاع مقدس اجرا خواهد شد. محمدرضا ستاری کارگردان نمایش در نشست خبری نمایش در پاسخ به پرسشی درباره این حمایتها گفت: سال گذشته به خاطر یک نخ سیگاری که در نمایش روشن کردیم از همان ارگان‌هایی که نام می‌برید به ما، نامه محرمانه زدند و گفتند مگر در جبهه سیگار می‌کشیدند، حالا این‌ها چطور می‌خواهند حمایت کنند. در حالی که معمولا این ارگان‌ها ضد ما و ضد این متن‌ها هستند.

رامین پرچمی نیز درباره همکاری خود با عوامل این نمایش بیان کرد:‌ اینکه در این سال‌ها کجا بودم و چه می‌کردم کمابیش همه می‌دانند و نمی‌خواهم درباره آن صحبت کنم اما این نمایش اولین کار جدی من پس از حدود هفت سال و همچنین اولین کار جدی من در حوزه تئاتر است.

او افزود: نقشم در این نمایش بسیار خوب است که البته این خوب بودن را به مرور کشف کردم چون با روحیات من کاملا متفاوت است.

وی در پاسخ به اینکه پس از آنچه در ماجراهای سال ۸۸ برایش رخ داد، در نمایشی بازی می‌کند که متن آن به لحاظ ارتباط با آن دوران جالب توجه است، آیا قصد ندارد در این باره صحبت کند؟ گفت: ترجیح می‌دهم همچنان سکوت کنم اما این را بگویم که هم آن اتفاقات و هم این نمایشی که در آن بازی می‌کنم به خواست خودم نبود بلکه تقدیر من است و من هر بار به آنچه رخ داد همگام شدم.

پرچمی اضافه کرد: سال ۷۳ که این نمایش را آقای نادری اجرا کرد، برای اولین بار تماشا کردم و خوشحالم الان قرار است در نمایشی که یکی از بهترین کارهایی بوده که تاکنون دیده‌ام بازی کنم.




در تشییع حسن جوهرچی بیان شد⇐این بازیگر یک هیأتی بود+عکس

سینماروزان: مراسم تشییع پیکر حسن جوهرچی بازیگر سینما و تلویزیون یکشنبه ۱۷ دی ماه از مقابل خانه سینما شماره ۲ برگزار شد آن هم در حالی که بر روی پوسترهای ترحیم این بازیگر پسوند «حاج» کنار نامش دیده می شد.

 رامین پرچمی، لعیا زنگنه، همایون اسعدیان، رضا رفیع،  فرشید نوابی، کوروش سلیمانی، خشایار الوند، جواد افشار   و جمعی از بازیگران پیشکسوت سینما و تلویزیون و جمع زیادی از مردم در این مراسم حاضر شدند.

در ابتدای این مراسم مداحی اجرا و بیان شد که حسن جوهرچی یک هیأتی و ولایتی بود.

اکبر جوهرچی برادر بزرگتر زنده یاد جوهرچی در این مراسم با اشاره به ویژگی های این بازیگر در سخنان کوتاهی اظهار کرد: من از همه تشکر می کنم که برای این مراسم حضور یافتند و واقعا فکر نمی کردم که با چنین جمعیتی روبرو شوم. لازم است این نکته را بگویم که حسن بسیار مظلوم بود و ما در کودکی او را بسیار اذیت می کردیم. او اهل هیأت بود و می توان گفت هم بچه مسلمان دوره خودش بود و هم این دوره.

 علی جوهرچی پسر زنده یاد جوهرچی نیز در سخنانی یادآور شد: امروز کشور و مردم ما یک هنرمند را از دست داد اما من پدرم را از دست دادم که بزرگترین و بهترین الگویی است که یک جوان دانشجوی هنر می تواند داشته باشد.

تشییع حسن جوهرچی
تشییع حسن جوهرچی



با مدیریت رامین پرچمی⇐”مستر بین” ایرانی هم از راه رسید!!!+عکس

سینماروزان: تولید سریال «ماجراهای آقای خوش بین» به نویسندگی و کارگردانی اشکان درویشی به قسمت دهم رسید.

به گزارش سینماروزان فرید کتابچی با بازی در سریال «ماجراهای آقای خوش بین» داستان های مستربین را ایرانیزه می کند و در این ایرانیزه کردن رامین پرچمی بازیگر سینما و تلویزیون نیز به عنوان مدیر پروژه حضور دارد.

این سریال، اثری کمدی به نویسندگی و کارگردانی اشکان درویشی است که مراحل ضبط آن از شهریور ماه امسال آغاز شده و همچنان ادامه دارد. درویشی با اعلام این خبر درباره تعداد قسمت های آن توضیح داد: به دلیل این که سریال جنبه اپیزودیک دارد، محدودیتی برای تعداد قسمت های آن نیست و تا زمانی که بتوانیم قصه های جذاب و موقعیت های خنده داری را ایجاد کنیم، آن را ادامه می دهیم.

وی با اشاره به تصویربرداری 10 قسمت از این سریال بیان کرد: در حال حاضر قسمت های ضبط شده پای میز تدوین قرار دارند و هر قسمت از این سریال در 30 تا 40 دقیقه روایت می شود.

این تهیه کننده درباره داستان «ماجراهای آقای خوش بین» ادامه داد: این سریال به نوعی ماجراهای روان آتكینسون معروف به مستربین كمدین مشهور انگلیسی را ایرانیزه کرده است. به این ترتیب که این کاراکتر با بازی فرید کتابچی با حضور در موقعیت های مختلف ایرانی و مرتبط با سنت ها و آداب و رسوم و فرهنگ خودمان رفتارهای جالبی را از خود بروز می دهد. مثلا به یک دیزی سرا می رود یا در ورزش گروهی و صبحگاهی در یک پارک شرکت می کند. در صف نانوایی می ایستد و برخورد او با بسیاری از عادات روزمره مردم باعث ایجاد موقعیت های کمیک می شود.

وی درباره نحوه پخش این سریال نیز گفت: برای پخش «ماجراهای آقای خوش بین» با دو شبکه تلویزیونی صحبت کرده ایم که هنوز قطعی نیست و همچنین امکان پخش این سریال در شبکه نمایش خانگی هم فراهم است.

فرید کتابچی، ماریا زینالی، آرتمیس گلبازیان، رومیسا زینالی، امیرمهدی زاچکانی، محمد فلاح، محمد قوام، آوا صدر،ماندانا چوپانی، ماه آفرید عنایتی، مائده نجفی، مهدی قنبری، هانا قلمبر، امیرعلی رضایی، مجتبی احمدی سرپرست تیم تشریفات و… با حضور افتخاری رامین پرچمی بازیگران این سریال کمدی هستند.

ماجراهای آقای خوش بین
پشت صحنه “ماجراهای آقای خوش بین”

سایر عوامل این پروژه نیز عبارتند از:

تهیه کننده: اشکان درویشی، مجری طرح: فرید کتابچی، مدیر پروژه: رامین پرچمی، تصویربرداران: سعید اشکانی، عرفان احتشامی، دستیار کارگردان: آذین فولادوند، تدوین، اصلاح رنگ و جلوه های ویژه: بهمن قهاری، صدابردار: مریم گلی، طراح گریم: اکرم افشاری، مدیر صحنه: هدیه محمدی، عکاس: مجتبی رسولی، مشاور تبلیغاتی: فرزانه پیری، دستیاران صحنه: امیرحسین جلالیان و ارشیا توکلی و مشاور پروژه و مدیر روابط عمومی: رکسانا قهقرایی.

ماجراهای آقای خوش بین

نمایی از “ماجراهای آقای خوش بین”




شهاب حسینی جلوی دوربین بازیگری که چند سال در زندان بود!!!+عکس

سینماژورنال: رامین پرچمی که در حوادث بعد از انتخابات 88 مدتی بازداشت بود اخیرا فعالیت هنری را از سر گرفته است.

به گزارش سینماژورنالپرچمی در اواخر سال ۸۹ دستگیر شد و به زندان اوین منتقل شد و تا اواخر سال ۹۰ هم در زندان بود. او در اسفند ۹۰ آزاد شد اما این خبر را رسانه ای نکرد تا مرداد ۹۱ که خبر آزادیش را رسانه ای کرد و البته سال گذشته هم در گفتگویی تفصیلی هم از روزهای زندان گفت و هم روزهای بعد از آن.(اینجا را بخوانید)

پرچمی که بعد از مدتها ممنوع‌الفعالیت بودن در کمدی آماده اکران “فیلسوفهای احمق” هم ایفای نقش کرده است به تازگی در نقش نویسنده و تهیه کننده یک برنامه اینترنتی ظاهر شده است.

این برنامه “حاشیه در حاشیه” نام دارد که مهمان اولین قسمت آن هم شهاب حسینی است.

شهاب حسینی بازیگر سینما و تلویزیون در اولین قسمت از برنامه «حاشیه در حاشیه» درباره شایعات و حواشی زندگی حرفه ای و شخصی خود و همچنین چالش های پیش روی چهره ها در جامعه صحبت می کند.

«حاشیه در حاشیه» عنوان برنامه جدیدی از آپارات است که به شایعات و حواشی پیرامون زندگی هنرمندان و چهره های ورزشی می پردازد. این برنامه تلاش می کند تا چالش ها و فراز و نشیب های درگیر شدن در حواشی را از زبان چهره ها بررسی کند.

حاشیه هایی که مردم خواسته یا ناخواسته برای چهره ها ایجاد می کنند و زندگی شخصی، حرفه ای، امنیت و آرامش هنرمند یا ورزشکار را تحت الشعاع قرار می دهند.

شهاب حسینی و رامین پرچمی در "حاشیه در حاشیه"
شهاب حسینی و رامین پرچمی در “حاشیه در حاشیه”

اشکان درویشی کارگردان این برنامه اینترنتی است. تهیه کنندگی اش را خود او و رامین پرچمی برعهده دارند. نویسندگی و مدیریت پروژه را هم رامین پرچمی بازیگر سینما و تلویزیون انجام می دهد. گفتنی است برنامه «حاشیه در حاشیه» اولین فعالیت جدی رامین پرچمی بعد از دوران ممنوع الکاری این هنرمند است. اجرای این برنامه را نیز درویشی و پرچمی به طور مشترک بر عهده دارند.

این برنامه اینترنتی به زودی در سایت آپارات منتشر خواهد شد.

همچنین عوامل زیر در تهیه و تولید این برنامه مشارکت خواهند داشت:

مدیر تصویر برداری: عرفان احتشامی، دستیار کارگردان : آذین فولادوند، مشاور پروژه و مدیر امور رسانه ای: رکسانا قهقرایی، برنامه ریز: مریم گلی،تدوین: بهمن قهاری، دستیار صحنه: هدیه محمدی، عکاس: مجتبی رسولی و…




نخستین واکنش رامین پرچمی به بازتابهای افشاگری اخیرش+عکس

سینماژورنال: پنج روز قبل نخستین گفتگوی رامین پرچمی بعد از هفت سال حرف و حدیثی که پیرامونش بود، منتشر شد.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال انتشار این گفتگو که به نوعی افشاگریهای پرچمی درباره خودش و مدت حضورش در زندان بود، بازتابهای فراوانی را در رسانه های داخل و خارج از ایران داشت و هر کس با نقطه نظر خود به آن نگریسته بود.

در اولین واکنش به بازتابهای این گفتگو، رامین پرچمی عکسی از خود، سگش و البته همراهی گمنام(!!) سوار بر موتور پرشی را در صفحه اجتماعی اش منتشر کرده و متنی را هم ضمیمه آن کرده است.

بعد از هفت سال سکوت

پرچمی نوشته است: اولين گفتگوى درست و حسابى و به قول معروف چالش برانگيز من بعد از هفت سال سكوت (با اون دو قرن سكوت معروف مقايسه نكنيد لطفاً!) به شكلى خاص و در سطحى عام  منتشر شد كه برخلاف انتظار و على رغم تمايل و با وجود فشارهاى وارده از پايين و چانه زنى هاى موردى از بالا، فعلاً هيچگونه  حرف و نظر و اساساً واكنش و بازتاب و پژواكى از خود بروز نخواهم داد مگر خلافش را ثابت كنم!

تصویری غریب…

وی با اشاره به تصویر خود و سگ و موتورش ادامه داده است: هركارى كردم نتوانستم از كنار اين تصوير غريب به راحتى كه هيچ، حتى به سختى عبور كنم ! لذا ضمن بازنشر آن به وسعت وسعم ، دست كليه كسانى كه ميتوانند در اين زمينه هرگونه كمك و مساعدتى را در هر حد و به هر صورتىً به اين جانب بنمايند عميقاً می فشارم و …

رامین پرچمی،سگش و همراهی گمنام سوار بر موتور
رامین پرچمی،سگش و همراهی گمنام سوار بر موتور




رامین پرچمی بعد از مدتها به حرف آمد: اگر جای امین حیایی بودم من هم در “قلاده های طلا” بازی می‌کردم/وصلت با آن خانواده این امکان را برایم فراهم کرد که مجله داشته باشم/جرم من اقدام علیه امنیت ملی بود و نه قاچاق مواد مخدر/در اوین مدعیان آزادی اندیشه را آدمهایی متعصب دیدم/اگر به آن طرف می‌رفتم یکی می شدم مثل اندی یا داوود بهبودی!!

سینماژورنال: رامین پرچمی سال دوم تحصیل بازیگری تئاتر در دانشگاه آزاد، برای بازی در سریال “در پناه تو” انتخاب شد و بازی در همین سریال بود که نه فقط وی که تقریبا تمامی بازیگران آن از حسن جوهرچی تا لعیا زنگنه و پارسا پیروزفر را به جایگاهی رساند که تا سالها پیشنهادات مختلف بازیگری داشتند.

به گزارش سینماژورنال پرچمی بعد از “در پناه تو” تجربه همکاری با کارگردانانی  مختلف را تجربه کرد؛ از مسعود کیمیایی در “ضیافت” و داریوش مهرجویی در “مهمان مامان” تا مسعود ده نمکی در “اخراجیها2”.

پرچمی که سابقه سردبیری مجله ای به نام “نقش آفرینان” را هم داشته و در آن مجله با همسرش شکوه جیرودی همکاری می‌کرد در سالهای اخیر به واسطه دستگیری‌اش در حوادث منتج از انتخابات 88 در کانون اخبار قرار داشت.

او در اواخر سال 89 دستگیر شد و به زندان اوین منتقل شد و تا اواخر سال 90 هم در زندان بود. او در اسفند 90 آزاد شد اما این خبر را رسانه ای نکرد تا مرداد 91 که خبر آزادیش را رسانه ای کرد.

پرچمی در این چهار سال بعد از آزادی هم کمتر پیش آمده که تن به گفتگوهای تفصیلی بدهد اما دست اندرکاران مجله “تماشاگران امروز” با ذکاوت تمام یک گفتگوی مفصل و البته پرحرف و حدیث را با وی ترتیب داده اند.

اگر چراغ، قرمز نبود دستگیر نمی شدم

جالبترین بخش گفتگوی رامین پرچمی آنجاست که درباره چگونگی ماجرای دستگیریش در حواشی انتخابات 88 سخن گفته و ادعا می کند که ناخواسته دستگیر شده است. به گزارش سینماژورنال پرچمی می گوید: گوشی دستم بود و داشتم عکس می گرفتم. موتور سوار بودم و سگم هم روی موتور بود. دیدم یک عده مردم ایستاده اند و دارند شعار می دهند. چراغ هم قرمز بود و شاید اگر سبز بود من رد میشدم و هیچ کدام از این اتفاقات نمی افتاد.

یک چاقو در جیبم بود و برای آن متهم شدم به خرابکاری…
وی ادامه می دهد: ایستادم و اصلا فکر نکردم عکس گرفتن از آن گارد و فضا کار اشتباهی است. حتی به این فکر نکردم که کارم اشتباه است. حتی همان جا یک نفر دستبند سبز به من داد و گفت این را ببند و من هم بستم و همین یک نکته منفی برایم شد. یک چاقو هم در جیبم بود که برای آن هم اتهام اقدام به خرابکاری خوردم.

آن قدر نگران سگم بودم که به گریه افتادم
پرچمی می افزاید: حتی وقتی دستگیر شدم تمام مشکل سگم بود که آن را به یک درخت در چهارراه ولیعصر بستند. یعنی من همین طور با خنده داشتم می رفتم که یک نفر آمد و گفت بیا اینجا. دستم را گرفت و مرا سوار ماشین کرد. من با خودم گفتم لابد مرا شناخته و میخواهد نصیحت کند اما یک باره دیدم سر مرا فشار داد پایین و یک اسلحه هم گذاشت و گاز ماشین را گرفتند و رفتند…من فقط نگران سگم بودم و آن قدر گریه کردم که خودش شماره یکی از دوستانم را گرفت و بهش آدرس داد که برو و سگ را بردار. تازه بعد از اینکه رسیدیم مرا شناختند و گفتند شما چرا و بعد کم کم داستان زیاد شد که مگر میشود بدون قصد و نیت این کار را کرده باشی.

به آنها که دستگیرم کردند حق می دهم
وی خاطرنشان می سازد: الان که فکر می کنم یک بخشی به آنها حق می دهم چون همان شب بی.بی.سی اعلام میکند که فلانی دستگیر شد و فردایش یک نفر امضایی که از من گرفته بود را روی سایت می گذارد که از اتفاق من هم جوگیر شده و یک شعر انقلابی نوشته بودم.

در اوین مدعیان آزادی اندیشه را آدمهایی متعصب دیدم
پرچمی درباره روزهای حضور در بند سیاسی زندان اوین بیان می دارد:… من با آدمهایی که آنجا بودم تضاد پیدا کردم …دوستان سینمایی ام این طرف و آن طرف برایم کاری انجام دادند اما آنها با آن همه ادعا…

وی در توضیح نگاه آدمهای هم بندش می افزاید: کمکهایی که افراد و سیاسیون در آنجا می کردند برای این بود که در سایت بنویسند!!! یعنی اگر کاری هم می خواستند بکنند هدف بهره برداری تبلیغاتی بوده ضمن اینکه من در همان جا بسیاری از دوستان مدعی آزادی اندیشه را دیدم که اتفاقا خیلی هم متعصب بودند. به گزارش سینماژورنال  پرچمی درباره خط قرمزهای همبندانش در زندان بیان می دارد: مثلا در اوین گفتند بیا برنامه فرهنگی راه بینداز و فیلم نشان بده. مثلا میخواستم فیلم “نفوذی” را نشان دهم می گفتند نه این به سازمان مجاهدین توهین کرده…خب در مملکت اسلامی فیلم به سازمان مجاهدین توهین کرده و شما ناراحتید؟ تازه توهین هم نکرده بود.

طرف می توانست یک سند برای حل مشکل من بگذارد اما این کار را هم نکرد

پرچمی ادامه می دهد: مثلا آقای فلانی که خیلی هم کله گنده است می توانست یک سند برای مشکل دیگر من بگذارد و برود در بوق و کرنا هم کند اما این کار را هم برای من نکردند.

بعد از آزادی شش ماه در لاهیجان بودم
این بازیگر درباره روزهای آزادی از زندان می گوید: حدودا شش ماه در همان سال 91 برای اینکه خودم را یک مقدار جمع و جور کنم و از این فضاها دور باشم به کیانشهر لاهیجان رفتم.

وی ادامه می دهد: بعد که به تهران برگشتم با زمانی که در شمال بودم خیلی فرق نکرد. تنها بودم و با هیچ کس ارتباطی نگرفتم.

رامین پرچمی
رامین پرچمی

جرم من اقدام علیه امنیت ملی بود
پرچمی پیرامون شایعات مبتنی بر اتهامش به قاچاق مواد مخدر بیان می دارد: جرم من اقدام علیه امنیت ملی بود…

اگر من هم جای امین حیایی بودم در “قلاده های طلا” بازی می کردم
به گزارش سینماژورنال رامین پرچمی که اخیرا برای بازی در فیلمی سیاسی به نام “فیلسوفهای احمق” قرارداد بسته در جایی از گفتگو می گوید: شنیده ام امین حیایی را برای بازی در “قلاده های طلا” اذیت کرده اند اما واقعا فکر نمی کنم بخاطر بازی در یک فیلم چنین رفتاری با یک هنرمند درست باشد.
وی در پاسخ به این سوال که اگر تو جای حیایی بودی در “قلاده های طلا” بازی می کردی بیان می دارد: شاید اگر بگویم آره باور نکنید.

گذران زندگی با ارث پدری
پرچمی که به دلیل مشکلات سیاسی مدتی ممنوع الکار بوده درباره گذران زندگی در دوران ممنوع الکاری می گوید: بخشی از امورات زندگی را با ارث پدری گذراندم و بخشی را هم واقعا نمی دانم چطور گذشت.

وصلت با آن خانواده این امکان را فراهم کرد که مجله داشته باشم

رامین پرچمی که سالها سردبیری مجله “نقش آفرینان” را برعهده داشت درباره کار در آن مجله می گوید: کار بیشتر خانوادگی و رفاقتی بود. چند نفر دوست بودیم که می خواستیم مجله دربیاوریم. پدر همسرم هم حمایت می کرد و چاپخانه داشت. اصلا وصلت با آن خانواده این امکان را برایم فراهم کرد که بتوانم مجله داشته باشم.

دختر لعیا زنگنه که در بغلم بود الان بزرگ شده…
پرچمی درباره دوری چند ساله اش از وادی سینما و بازگشت دوباره بیان می دارد: در آن مدت سراغ کسی نمی رفتم و طبیعتا کسی هم سراغ من نمی آمد. خیلی از دوستان سابق را در همین مدت اخیر دیده ام. با لعیا زنگنه بعد از بیست سال دو هفته قبل صحبت کردم. آن زمان بچه اش کوچک بود و در بغل من اما الان همان بچه دخترخانمی شده که او را با یک غریبه اشتباه می گیرم.

اگر به آن طرف می رفتم یکی مثل اندی می شدم یا داوود بهبودی
وی درباره ماجرای خوانندگیش که اخیرا با خواندن یک قطعه در کانون توجه قرار گرفته می گوید: کلا مثل بازیگری خواندن هم برایم جذابیت داشت. همیشه دوست داشتم آواز بخوانم و کنسرت برگزار کنم. مطمئن باشید اگر یک روز به آن طرف میرفتم وارد بخش سیاسی VOA نمی شدم؛ یکی مثل اندی یا حتی داوود بهبودی می شدم.

پارسا پیروزفر باید یک جمله را سی بار تمرین می کرد و من بدون تمرین بازی می کردم
رامین پرچمی درباره پارسا پیروزفر همبازیش در سریال “در پناه تو” توصیف جالبی دارد. وی می گوید: من و پارسا دو قطب کاملا مخالفیم. پارسا اهل مصاحبه نیست و من خودم مصاحبه کننده ام. پارسا اهل هیچ مهمانی نیست و من، نه. در “ضیافت” او یک جمله را باید سی بار تمرین می کرد ولی من بدون تمرین جلوی دوربین می رفتم.