1

میرکریمی ۴ فیلم ایرانی “دیده‌شده” را در بخش رقابتی بین‌الملل فجر قرار داد⇐آیا این زیر سوال بردن استانداردهای جشنواره نیست؟

سینماژورنال: در حالی که پیش از این گمان می شد شش فیلمی که بناست در دو بخش اصلی بین الملل فجر به نمایش درآیند آثاری هستند که در بخش ملی جشنواره حضور نداشته اند اما با اعلام نام این آثار مشخص شد که فقط دو فیلم از این آثار جدید هستند و بقیه در جشنواره فجر به نمایش درآمده اند.

به گزارش سینماژورنال در دو بخش اصلی بین الملل فجر “اروند” و “هاری” تنها آثاری هستند که پیشتر در جشنواره فجر حضور نداشته و بقیه فیلمها از “خانه ای در خیابان 41 ام” و “نفس” گرفته تا “برادرم خسرو” و “A157” پیشتر در جشنواره فجر حضور داشته اند و البته اغلب جزو آثار نه چندان مقبول جشنواره بوده اند.

فیلم های ایرانی بخش مسابقه بین الملل(سینمای سعادت) عبارتند از:

–اروند به کارگردانی پوریا آذربایجانی

–خانه ای در خیابان چهل و یکم به کارگردانی حمیدرضا قربانی

–نفس به کارگردانی نرگس آبیار

همچنین سه فیلم ایرانی بخش مسابقه سینمای کشورهای آسیایی و اسلامی(جلوه گاه شرق) نیز عبارتند از:

— A157 ساخته بهروز نورانی پور

–برادرم خسرو ساخته احسان بیگلری

–هاری ساخته امیر احمد انصاری

میرکریمی مجبور شد به حضور این آثار رضایت دهد؟

در هر کدام از بخشهای مسابقه بین الملل و مسابقه آسیایی 12 فیلم غیرایرانی هم حاضر خواهند بود. تمام این فیلمها اعم از ایرانی و غیرایرانی توسط شخص رضا میرکریمی دبیر بین الملل فجر انتخاب شده اند.

قرارگیری 4 فیلمی که پیشتر در جشنواره فجر رونمایی شده اند در سبد آثار بخشهای اصلی بین الملل فجر بیش از پیش در جهت زیر سوال بردن یکی از اصول اساسی برگزاری جشنواره های بین المللی مبنی بر رونمایی اولین بار آثار در جشنواره است.

مشخص نیست با وجود حجم بالای آثاری که در جشنواره فجر حضور نداشته اند چرا میرکریمی آثاری تکراری را برای بین الملل فجر درنظر گرفته است؟ آیا این معنایی دارد جز اینکه صاحبان آثار شاخصی که از جشنواره فجر جامانده بودند علاقه ای به حضور فیلمهایشان در بین الملل فجر نداشته اند؟




مشاور وزير بهداشت خبر ميركريمي را تكذيب كرد+سخنان صريح او درباره بیماری كيارستمي

سینماژورنال: در حالی که هفته قبل سینماژورنال در گزارشی از احتمال ابتلای عباس کیارستمی به سرطان روده خبر داده بود(اینجا را بخوانید) روز گذشته رضا میرکریمی این خبر را تکذیب کرد و آن را شایعه خواند.

کارگردان-تهیه‌کننده-مدیرعامل-دبیر جشنواره سرطان را تکذیب کرد

به گزارش سینماژورنال میرکریمی که در ماههای اخیر علاوه بر کارگردانی و تهیه کنندگی، مدیرعامل خانه سینما هم شده و البته دبیر بین الملل فجر هم هست در گفتگو با “ایسنا” در پاسخ به اینکه آیا شایعه سرطان این کارگردان صحت دارد؟ گفته بود: اینگونه نیست و من خواهش می‌کنم از ترویج این شایعات جلوگیری شود و از همه می‌خواهم که برای سلامتی ایشان دعا کنند.

مشاور وزیر بهداشت سرطان را تأیید کرد

با این حال امروز دکتر عباس زارع‌نژاد مشاور وزیر بهداشت و رییس مرکز اطلاع‌رسانی و روابط عمومی وزارت بهداشت با بیان اینکه عباس کیارستمی از سرطان دستگاه گوارش رنج می‌برد به “ایسنا” گفت: به دستور وزیر بهداشت، تیمی از اساتید مجرب به سرپرستی معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی ایران، مسوول رسیدگی به درمان وی شدند. البته پیش از آن هم اقدامات درمانی لازم برای کیارستمی انجام شده بود.

زارع نژاد افزود: پس از اطلاع از بیماری و بستری این کارگردان ارزنده کشورمان در یکی از بیمارستان‌های خصوصی تهران، وزیر بهداشت به عیادت وی رفت و از نزدیک در جریان روند درمانی وی قرار گرفت.

مشاور وزیر بهداشت با بیان اینکه کیارستمی به لحاظ جسمی در شرایط سختی است گفت: امیدواریم دستگاه‌های مسوول در مورد شخصیت‌های هنری احساس مسوولیت بیشتری داشته باشند. وزارت بهداشت از زمانی که از وضعیت کیارستمی مطلع شد، در بالاترین سطح بر بالین وی حاضر و دستورات و اقدامات لازم برای درمان وی را انجام داد.

امید که در خبررسانی راستگو باشیم

سینماژورنال ضمن ابراز خرسندی نسبت به پیگیری روند درمان کیارستمی توسط مقامات بالادستی وزارت بهداشت، امیدوار است هنرمندان مملکت ما اگر می‌خواهند درباره همکاران خود اطلاع رسانی کنند یا این کار را نکنند یا به درستی به انعکاس اخبار بپردازند چراکه قرار دادن خبری در اختیار مخاطب و سپس تکذیب آن خبر به فاصله زمانی اندک توسط یک مدیر دولتی فقط و فقط خوش بینی مخاطبان را نسبت به منبع ابتدایی خبر از بین می برد.

سالهاست كه در اغلب نقاط دنیا به علت گردش آزاد اطلاعات كوچكترين مشكلات مشاهير و افراد معنون و سرشناس بي كم و كاست، دقيق و به عنوان تمام حقيقت از سوي روابط عمومي يا ريييس دفترشان و يا مدير برنامه و حتي وكيل خانوادگي شان اعلام مي شود تا طرفداران آنها در جريان اتفاق رخ داده قرار بگيرند و رفتار هاي شبه عاطفي كه مثلاً “چو نندازيم” ، “زشته”، “مردم حالا ندونن”، “به گوش خودش نرسه  يه موقع” و … كه خبر رساني ميركريمي هم بروزي از اين شيوه بود، منسوخ شده است.

البته که به نظر می رسد به این آشفتگی خبررسانی، غيبت دو فرزند كيارستمي، احمد و بهمن، كه در اين جور مواقع سخنگويي خانواده را برعهده مي‌گيرند، بيشتر دامن زده باشد.




بعد از یک سال رخ داد⇐اعتراف رییس سازمان سینمایی به ناموفق بودن اولین تجربه جدایی بین‌الملل فجر

سینماژورنال: حجت ا.. ایوبی رییس سازمان سینمایی همزمان با 12 فروردین روز جمهوری اسلامی در پردیس چارسو که محل برگزاری بین الملل فجر است حضور یافت.

به گزارش سینماژورنال بخش عمده این دیدار به تقدیر و تشکر ایوبی از تیم برگزاری بین الملل فجر اختصاص داشت اما نکته اینجا بود که ایوبی در خلال این دیدار در سخنانی کوتاه  بعد از حدود یک سال به این مسأله اشاره کرد که بین الملل فجر که سال قبل با دبیری علیرضا رضاداد برگزار شده تجربه موفقی نبوده است.

در بخشی از گفته های ایوبی که از طریق سایت رسمی بین الملل فجر منتشر شده آمده است: بخش عمده‌ای از اهالی رسانه و سینماگران باور ندارند که ما می توانیم جشنواره بین المللی برگزار کنیم. پس از پایان جشنواره پارسال تحلیل ها و نقدها بر این موضوع متمرکز بود که آنچه اتفاق افتاد، تجربه موفقی نبود.

اینکه رییس سازمان سینمایی بعد از یک سال هم که شده ناموفق بودن تجربه برگزاری بین الملل فجر را ولو به اختصار تأیید می کند جای امیدواریست حتی اگر ایشان در همه یک سال قبل کلمه ای در این باره سخن نگفته باشد.

ایوبی سال قبل در حاشیه اختتامیه بین الملل فجر گفته بود: بنده خودم در سال بعد رئیس واقعی هر دو بخش جشنواره فیلم فجر خواهم بود…آقای رضاداد رحمات زیادی کشیده‌اند، اما برگزاری این جشنواره‌ها آنقدر سخت است که  نباید انتظار داشته باشیم که یک نفر چند سال این سمت را داشته باشد و فکر می‌کنم که ایشان هم بدشان نمی‌آید که سال بعد کمی استراحت کنند.

سال قبل ایوبی از خستگی و نیاز به استراحت رضاداد گفته بود و حالا از اینکه تحلیلهای سال قبل او را به این نتیجه رساند که آنچه اتفاق افتاد، موفق نبود.

این اعتراف به ناموفق بودن اولین تجربه جدایی بین الملل از بخش اصلی فجر را که با تغییر دبیر و گماردن دبیری جدید همراه بوده را به فال نیک می‌گیریم و امیدواریم سال بعد همین موقع ایوبی درباره موفق بودن دومین تجربه جدایی سخن گوید.




آقاي میرکریمی! برای وزن‌كشي و عيارسنجي، فهرست متقاضیان‌تان را اعلام کنید

سینماژورنال: در تازه ترین خبر رسیده از دبیرخانه بین الملل فجر از این گفته شده که در جهت پیروی این جشنواره  از قواعد بین المللی، فهرست آثار متقاضی شرکت در بین الملل فجر رسانه‌ای نمی‌شود و فقط نام فیلمهای بخش مسابقه، رسانه ای خواهد شد.

به گزارش سینماژورنال شاید اگر در سی و دو دوره جشنواره فجری که بین الملل در کنار بخش ملی بصورت یکپارچه برگزار می شد با اعلام اسامی آثار متقاضی روبرو بودیم این روند نوعی نوآوری و البته اطلاع رسانی درباره آن لازم به نظر می رسید اما…

اما نه در آن 32 دوره و نه در دو دوره اخیر جشنواره ملی فجر جز اطلاع رسانی درباره کمیت آثار رسیده هیچ فهرستی از فیلمهای متقاضی از سوی دبیرخانه اعلام نمی شده و حالا اینکه بین الملل فجر هم تصمیم گرفته فهرست آثار متقاضی را اعلام نکند اتفاق تازه ای نیست.

دلیل اطلاع رسانی؟؟

پس دلیل اطلاع رسانی جداگانه در این باره چیست؟ نمایش همگامی با جشنواره هایی چون کن و برلین و…؟
مدتهاست از برند شدن آن جشنواره ها گذشته و طبیعی است که به واسطه همین اعتبار همه ساله با صدها اثری روبرو هستند که متقاضی حضور در جشنواره اند.
اما بین الملل فجر چه؟ آیا در نزدیک به سه دهه و نیم برگزاری این جشنواره هم به حدی نسبی از اعتبار بین المللی رسیده؟
پاسخ ساده است؛ بین الملل فجر اگر طی سالها برگزاری اعتباری جهانی می یافت که اصلا از بخش ملی جدا نمی شد…

 برای نمایش عیار کار خویش فهرست متقاضیان را اعلام کنید
در نتیجه اگر دست اندرکاران بین الملل فجر به دنبال نمایش عیار جشنواره خویش هستند و بناست قدرتی که به واسطه استقلال نصیب آنها شده را به رخ بکشند بهتر آن است از کیفیت آثار متقاضی رونمایی کنند.

اتفاقا چون در همه آن 32 سال یکپارچگی و آن یک سال جدایی، اغلب محصولات بین الملل فجر یا از فیلمخانه ملی ایران گزینش می شده اند یا از طریق دی.وی.دی های بازار زیرزمینی یا بهترین حالت خرید از توزیع کنندگان درجه دوم آثار تامین می شده اند و در اغلب این حالات هم سازندگان از حضور آثارشان در جشنواره مطلع نبوده ان(!) بین الملل فجر تحت مدیریت سیدرضا میرکریمی و حلقه پرتعداد مشاوران و معاونانش اگر می خواهد بدعت گزار باشد دقیقا باید به ارائه آماری دقیق از فهرست آثار متقاضی دست زند.

دل به دریا بزنید برادر…

عدم اعلام نام فیلمهای متقاضی باز هم ذهن را به همان پازل تکراری انتخاب فیلم از سه گانه فیلمخانه-بازار زیرزمینی-شرکتهای واسط سوق می دهد پس چه بهتر که میرکریمی دل به دریا بزند و به صراحت درباره آثار متقاضی به دبیرخانه اطلاع رسانی کند.

اگر اعلام نشدن اسامي متقاضياني  كه به جشنواره اي چون كن يا برلين راه نيفتاده اند براي از اعتبار نيفتادن آن فيلم ها و سازندگانشان بواسطه عيار بالاي جشنواره هاي مذكور( چه خوشمان بيايد و چه نيايد) است، اينجا اتفاقاً اسامي متقاضيان باعث افزايش عيار جشنواره و اعتبار بخشي به آن خواهد شد البته اگر اسامي معتبر و معنوني در آن ليست باشد.




از متن و حاشیه بین‌الملل فجر⇐یک فریم از “گاو” مهرجویی در پوستر/انتخاب فیلمها توسط شخص میرکریمی/نبود بولتن به احترام محیط‌‌ زیست و بودن کتاب احتمالا با بی‌احترامی به محیط زیست!/همچنان “سانسور” وجود دارد…/خاطره‌نگاری خبرنگار لوس‌آنجلس‌تایمز از درگیری با یک دست‌اندرکار خانه سینما!

سینماروزان/مهناز خدادوست: سه‌شنبه 18 اسفند ماه اولین نشست خبری بخش بین الملل فجر که امسال با نام جشنواره جهانی فجر برگزار خواهد شد انجام گرفت.

به گزارش سینماروزان پیش از برگزاری نشست پوستر بین‌الملل فجر رونمایی شد. پوستر بین الملل فجر با تصویری برآمده از پوستر فیلم “گاو” مهرجویی طراحی شده است.

درنشست جشنواره علاوه بر رضا میرکریمی دبیر بین الملل فجر، امیر اسفندیاری معاون امور بین الملل، رضا کیانیان مدیر کاخ و علیرضا شجاع نوری دبیر  نشست‌های تحلیل فیلم به معرفی برنامه های خویش برای جشنواره پرداختند؛ جشنواره ای که به اعتقاد دبیرش بیشتر از آن که به دنبال نمایش فیلم خارجی باشد تأکیدش را بر تحلیل فیلم قرار داده است.

سینماژورنال بخشی از فرازهای مهم این نشست را در ادامه ارائه می دهد:

تنها 3 فیلم ایرانی در بخش مسابقه/جایزه اصلی زرین است

به گفته رضا میرکریمی دبیر بین الملل فجر در بخش اصلی جشنواره جمعا 15 فیلم حضور حواهند داشت.  فقط 3 فیلم این بخش، ایرانی هستند و 12 فیلم دیگر خارجی.

جایزه اصلی این بخش “زرین” است و بقیه جوایز “سیمین”؛ البته که درباره نوع این جایزه که سیمرغ است یا چیز دیگر نکته ای گفته نشد ضمن اینکه نماد جشنواره فجر هم که سیمرغ است در ابعادی بسیار کوچک روی پوستر قرار گرفته بود.

بین الملل فجر به احترام محیط زیست “بولتن” ندارد اما با بی احترامی به محیط زیست(؟) “کتاب” دارد

 هرچند محمد حیدری دبیر جشنواره فجر هم علاقه چندانی به انتشار بولتن کاغذی نداشت و تحت برخی فشارها مجبور شد تصدیگری انتشار بولتن را به مدیر وقت روابط عمومی فارابی بسپارد و این امر انتقاد رسانه های مختلف و از جمله سینماژورنال را در پی داشت اما بین الملل فجر بولتن کاغذی نخواهد داشت.

رضا کیانیان مدیر کاخ بین الملل فجر با اشاره به اینکه جشنواره قصد دارد به محیط زیست احترام بگذارد و انتشار بولتن کاغذی به قیمت قطع درخت تمام میشود از تعطیلی انتشار بولتن کاغذی برای بین الملل فجر خبر داد.

با این حال بین الملل فجر همچنان “کتاب” خواهد داشت؛ کتابی سیاه و سفید که مشخص نیست برای تولید کاغذهای آن از قطع درخت استفاده شده یا نه؟!

بین الملل فجر همچنان “سانسور”دار خواهد بود…

 امیر اسفندیاری معاون امور بین الملل جشنواره بین الملل فجر، درباره مشکل همیشگی نمایش فیلم خارجی در ایران یعنی سانسور از این گفت که امسال سعی می کند سانسور کمتر باشد.

اسفندیاری از این گفت که فیلمها با کمترین جرح و تعدیل در بین الملل فجر به نمایش درخواهند آمد و سعی میشود سانسور کمتر شود. وی این را هم گفت که فیلمها با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی اکران خواهند شد.

میرکریمی: تمام فیلمهای بین الملل فجر را خودم انتخاب می کنم

رضا میرکریمی دبیر بین الملل فجر با اشاره به اینکه مسئولیت دبیری را با ارائه شروطی پذیرفته است اصلی ترین شرط را هم استقلال نظر در پیشبرد برنامه هایش دانست.

میرکریمی با بیان اینکه مسئولیت انتخاب فیلمها با وی است بیان داشت: تمام فیلمهای بین الملل فجر را خودم انتخاب می کنم و فقط مشاوره می‌گیرم.

وی ادامه داد: بعد از دیدن تمام فیلمها، آثار برگزیده را انتخاب می کنم.

خاطره نگاری خبرنگار لوس آنجلس تایمز از برخورد یک دست اندرکار خانه سینما با وی!!!
خبرنگار لوس آنجلس تایمز از حاضران در نشست بین الملل فجر پرسشی را از دبیر بین الملل بیان کرد.

این خبرنگار با اشاره به خاطره ای تلخ از برخورد زشت یکی از دست اندرکاران خانه سینما با وی به هنگام حضور اعضای آکادمی اسکار گفت: یادم می آید به هنگام حضور اعضای آکادمی در ایران روی یک نیمکت نشسته و در حال گفتگو با یکی از اعضای آکادمی بودم که ناگاه فرهاد توحیدی به سراغم آمد و مصاحبه را قطع کرد و از این گفت که چرا پیش از مصاحبه با من هماهنگ نکردی…

سوال این خبرنگار آن بود که آیا امسال هم ممکن است این برخوردها رخ دهد و میرکریمی سعی کرد او را قانع کند که این اتفاق رخ نخواهد داد.

پوستر بین الملل فجر
پوستر بین‌الملل فجر



۲۷ نفر در حلقه بالادستی بین‌الملل فجر⇐۱۳ مشاور، ۸ مدیر، ۲ معاون و…

سینماژورنال: رضا میرکریمی دبیر سی و چهارمین جشنواره بین الملل فجر که با نام جشنواره جهانی فیلم فجر برگزار می شود مدیران و معاونین خود را در این جشنواره معرفی کرد.

به گزارش سینماژورنال میرکریمی طی احکام جداگانه ای دست اندرکاران سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر را منصوب کرد.

بلحاظ کمّی این دست اندرکاران یا حلقه برگزاری شامل 8 مدیر،  13 مشاور، 2 معاون، 1 دبیر نشستها، 1 رییس کاخ و 1 مسئول امور فنی و آماده سازی می باشد که در کنار میرکریمی یک جمع 27 نفری را تشکیل می دهند.

فهرست این دست اندرکاران به این شرح است:

مهدی یزدانی: معاون اجرایی

امیر اسفندیاری: معاون امور بین الملل

ایرج تقی پور: مدیر امور هنری و تبلیغاتی

جعفر صانعی مقدم:  مدیر برنامه ریزی

علیرضا شجاع نوری: دبیر  نشست‌های  تحلیل فیلم

کیوان کثیریان: مدیر ارتباطات و اطلاع رسانی

محمدصلواتی: مدیر امور تشریفات

دکتر روح الله حسینی: مدیر علمی و آموزشی

مازیار میری: مدیر بخش دارالفنون

اشکان خطیبی: مدیر اجرایی کاخ جشنواره

محسن شاه ابراهیمی: مدیر طراحی داخلی  کاخ جشنواره

افشین اسدزاده:  امور فنی و آماده سازی فیلم ها

مشاوران فرهنگی دبیر: اکبر نبوی، محمد مهدی دادگو، دکتر حسن ریاضی

مشاوران انتخاب فیلم: محمدمهدی عسگرپور، علیرضا شجاع نوری، فریدون جیرانی، مجید اسلامی، کامیار محسنین ، شادمهر راستین، حسن برزیده ، جعفر صانعی مقدم، مرتضی رزاق کریمی، فرید فرخنده کیش.

رئیس کاخ جشنواره: رضا کیانیان

مدیر ارتباطات و اطلاع رسانی جشنواره، در توضیح این خبر اعلام کرد که احکام این مدیران در ماه های گذشته صادر شده و آنان مدت هاست آغاز به کار کرده اند و دبیر جشنواره، تنها به دلیل تقارن با رویدادهای جشنواره فیلم فجر در بخش ملی، اعلام این احکام  را به تعویق انداخته است.




معاون فرهنگی مناطق آزاد: هزینه زیادی برای ساخت “دختر” صرف نشده/سینماژورنال: میزان هزینه را به صورت شفاف و مستند اعلام کنید تا شایعات از بین برود

سینماژورنال: تازه ترین فیلم رضا میرکریمی با عنوان “دختر” که در جشنواره هم حضور داشت با حمایت مالی منطقه آزاد اروند تولید شده است با این حال اقبال عمومی مخاطبان جشنواره به آن قابل توجه نبود.

به گزارش سینماژورنال با این حال محمدعلی زم معاون فرهنگی و اجتماعی دبیرخانه شورای عالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی ایران با اعلام رضایت از فیلم سینمایی “دختر” و موفقیت این فیلم در نامزد شدن در جشنواره فیلم فجر به “ایلنا” گفت: قبل از ساخت فیلم “دختر” و در زمان بررسی فیلمنامه ما متوجه شدیم که قطعا این فیلم اثر خوبی می‌شود.

وی با تاکید بر لزوم حضور مناطق آزاد در بخش فرهنگ گفت: متاسفانه از زمان تاسیس مناطق آزاد و ویژه اقتصادی، این مناطق در حوزه اقتصاد فرهنگ هیچ کاری نکردند به همین دلیل از سال گذشته که مقام معظم رهبری آن سال را به‌عنوان سال اقتصاد و فرهنگ نامگذاری کردند تصمیم گرفته شد که مناطقی که در حوزه اقتصاد استطاعت خوبی دارند وارد تولید کار فرهنگی شوند.

زم درباره دلیل سرمایه‌گذاری در فیلم “دختر” گفت: سرمایه‌گذاری این فیلم توسط منطقه آزاد اروند، آبادان و خرمشهر انجام شده است و دلیل آن این بود که از لحاظ مضمونی؛ داستان فیلم به شرایط این مناطق نزدیک بود و نیروهای محلی هم در ساخت آن مشارکت داشتند.

زم با اشاره به اینکه ساخت فیلم توسط مناطق آزاد ادامه خواهد داشت؛ افزود: ساخت فیلم “دختر” آغاز کار در حوزه سرمایه‌گذاری در سینماست و اگر فیلمنامه و سوژه‌های خوبی توسط سینماگران ارائه شود؛ قطعا مناطق آزاد برای ساخت فیلم سرمایه‌گذاری می‌کنند. البته به جز فیلم “دختر” تاکنون ساخت فیلم دیگری قطعی نشده است.

وی با رد اخباری که درباره هزینه زیاد ساخت این فیلم مطرح می‌شود؛ گفت: به هیچ عنوان هزینه زیادی برای ساخت این فیلم صرف نشده و میزان بودجه این فیلم مانند فیلم‌های معمولی دیگر است.

دختر
نمایی از “دختر”

پی نوشت سینماژورنال

 اینکه منطقه آزاد اروند، آبادان و خرمشهر تصمیم گرفته از تولیدات سینمایی حمایت کند به شدت تصمیمی نیکو است اما سوال اینجاست که آیا این منطقه آزاد نباید حمایت از پروژه هایی که مرتبط با زندگی فردی و اجتماعی در مناطق آبادان و خرمشهر هستند را در دستور کار قرار دهد؟

“دختر” جز تصاویری هلی شات که از پالایشگاه آبادان نشان می دهد و یک مراسم تقدیر از کاراکتر اصلی در پالایشگاه هیچ اله‌مان دیگری ندارد که بتوان آن را برآمده از مختصات بومی منطقه ای چون آبادان دانست. بخش عمده فیلم هم که در تهران می گذرد و تنها لهجه جنوبی است که به عنوان ویژگی بومی به تهران آورده می شود؛ آن هم لهجه ای که هرازگاه تغییر می کند و به فارسی پهلو می زند؛ نگاه کنید به جایی که مریلا زارعی به ماهی فروشی رفته یا جایی که دخترک داستان در اتوبوس است.

آیا اگر آقای عزیزی اهل منطقه ای دیگر بود در خط کلی داستان تغییری ایجاد می شد؟

بر این اساس واقعا نمی توان “دختر” را اثری برآمده از جغرافیای خاصی دانست و خیلی راحت به جای آبادان که شهری جنوبی است اگر آقای عزیزی را مردی مثلا اهل کهکیلویه و بویراحمد هم تصویر می کردیم باز هم در خط کلی داستان تغییری ایجاد نمی شد.

سه سال قبل سیمای بوشهر از تولید فیلمی حمایت کرد به نام “تنهای تنهای تنها” که  داستانی بومی را در جغرافیای بومی و با بازیگران بومی روایت می‌کرد و البته پیامی که فیلم از آن می‌گفت ماهیتی فرامنطقه ای داشت. فیلمی که اتفاقا با بودجه یک فیلم تلویزیونی تولید شده بود اما این قابلیت را داشت که هم در جشنواره و هم بعدتر در اکران عمومی و پخش از تلویزیون مورد توجه مخاطبان قرار گیرد. فیلمی که باعث شد هم یک کارگردان جوان جنوبی به نام احسان عبدی پور به سینمای ایران معرفی شود و هم تعدادی بازیگر بومی.

استخدام کارگردانان ساکن در تهرانی که برای دریافت ردیف بودجه به جنوب سر می زنند نقض غرض است

منطقه آزاد اروند اگر می خواهد باز هم از تولیدات سینمایی حمایت کند بهترین راه استفاده از الگوهایی مانند “تنهای تنهای تنها” است وگرنه استخدام کارگردانان ساکن در تهرانی که برای دریافت ردیف بودجه سری هم به مناطق آزاد جنوبی می زنند و با ایجاد پاساژهای فرعی در فیلمنامه راهی می یابند برای دریافت بودجه نمی توانند عاملی باشند در جهت تحقق اهداف فرهنگی مناطق آزاد.

میزان حمایت مالی مشخص شود

البته که بهتر است میزان حمایت مالی از چنین پروژه هایی به صورت شفاف و با ارائه اسناد مالی مشخص شود تا خدای نکرده کارگردانانی که نتوانسته اند این گونه حمایت ها را کنار خود داشته باشند شایعات را باور نکنند.




توضیحات رضا میرکریمی درباره چگونگی تأمین بودجه “دختر”⇐با مشارکت خودم که فارابی هم همراهم بود و سهم زیادی که…

سینماژورنال: “دختر” تازه ترین فیلم رضا میرکریمی از جمله آثار جشنواره است که هرچند پیش از رونمایی در جشنواره انتظارات زیادی نسبت به آن وجود داشت اما در نهایت نتوانست چنان که باید مورد توجه مخاطبان قرار گیرد.

به گزارش سینماژورنال با این حال این فیلم بلحاظ نامزدی دریافت جایزه جزو بالانشینهاست و در 7 رشته نامزد دریافت سیمرغ شده است.

رضا میرکریمی در گفتگو با “شرق” درباره تأمین مالی پروژه ابتدا از بانکی گفته است که چند ماه وقت او را گرفته و از وی حمایت نکرده و سپس این را گفته که این فیلم را با مشارکت فارابی و منطقه آزاد اروتد ساخته است.

میرکریمی گفته است: فیلم‌نامه‌ای داشتم و به جاهای مختلف مراجعه کردم تا منابع مالی‌اش را تأمین کنم. یک بانک چند ماه وقتم را گرفت و متأسفانه بدعهدی کرد.

وی ادامه داده است: بعد قرار بود بنیاد سینمایی فارابی کمک کند که مشکل مالی داشت. درنهایت خوشبختانه با مشارکت خودم که کمک فارابی هم همراهم بود و سهم زیادی که منطقه آزاد اروند متقبل شد، این فیلم ساخته شد و سفارش و دخالتی در روند کار نبود، چون اساسا فیلم‌نامه قبلا نوشته شده بود.




آقای میرکریمی! آيا داوران آكادمي، همان ديالوگهايي را خواهند خواند كه ما شنيديم؟

سینماژورنال/مارتا ثناوش: «كار دشواري كه در اين پروژه داشتم و به شكلي ديگر در “به همين سادگي” هم با آن مواجه شدم، اين بود كه بايد وارد دنيايي مي‌شدم كه متعلق به من نبود؛ دنياي دختران يك سن خاص. شايد اگر مختصات اين دنيا را به دقت مي‌دانستم، در رابطه عميق‌تر من با دخترم هم تاثير مثبتي مي‌گذاشت ولي واقعيت اين است كه نسل ما هر كدام به يك نسبت، فاصله‌اي با نسل جوان‌ فعلي دارد.»

این جملات بخشهایی از گفته های رضا میرکریمی درباره تازه ترین فیلمش “دختر” است و البته بزرگترین دلیل لذت نبردن مخاطبان از تماشای این فیلم. بزرگترین مشکل “دختر” میرکریمی که برای تولیدش سازمان منطقه آزاد اروند هم به عنوان سرمايه گزار، کنار وی بوده همین است که میرکریمی وارد دنیایی شده که متعلق به آن نبوده است.

البته که برای شناخت این دنیا حداقل کاری که می شد کرد این بود که از فیلمنامه نویسی برای بازنویسی اثر استفاده کرد که روحیات جوانان روزگار ما که اغلب متولد دهه هفتاد هستند را بشناسد نه فیلمنامه‌نویسی که نه سن و سالش به اين آدم ها ميخورد نه جنسيتش و نه نويسنده متبحري است كه حداقل كارهاي قابل اعتناي مستقلي از وي ديده باشيم.

این نسل به دنبال حقوق خود است و نه تکالیف خود
این یک واقعیت است که تعارض نسلی در جامعه ایرانی مسأله ایست که بسیاری از بحرانهای خانوادگی را رقم زده است و البته سینمای ایران هنوز که هنوز است نتوانسته درباره تعارض دیدگاههای جوانان متولد دهه 70 با والدین خود محصول قابل تأملی خلق کند. یا باید صبر کرد تا دهه هفتادیها هم مانند دهه شصتیها وارد سینما شوند و فیلم خودشان را بسازند یا آن که اگر بناست درباره آنها فیلم بسازیم مبتنی بر تحقیقات کافی باشد.

اصلی ترین ویژگی جوانان دهه هفتادی صراحت و جسارتی است که در رفتار و گفتار از خود بروز می دهند. کافیست فقط به موسیقی رپ که به نوعی نماد این نسل است توجه کنیم تا دریابیم این نسل دیگر مانند نسل دهه شصت نیست که خواستنی‌هایش را در لفافه‌‌ای-ولو ظاهري – بيان كند، اين نسل به دنبال حقوق خود است نه تكاليف خود و اين صراحت  از اين نكته آشكارا  سرچشمه مي گيرد ، نسلي كه اغلب به نسبي گرايي اخلاق هم در عمل به شدت معتقد است و در مورد مسائل اخلاقي ديگران به بهانه اينكه قضاوت بد است ورود نمي كند و تا حد ممکن فرديت هر كس را محترم مي‌شمارد.

جوانانی که به سبک پیردختران دهه پنجاهی لباس می پوشند و به موزیک دهه شصتی ها گوش می دهند
اما در “دختر” میرکریمی جوانانی دهه هفتادی می بینیم که در پارتی به سبک پیردختران دهه پنجاهی میک‌آپ کرده و لباس می‌پوشند و به موزیک مورد علاقه جوانان دهه شصتی گوش می دهند. رفتار این دختران در خانه هم شبیه به رفتار کودکانی است که از ترس عدم برخورد با واکنشهای احتمالی حتی جرأت بیان ساده ترین خواسته های خود را هم ندارند.

فارغ از انتخاب نادرست بازیگرانی که بناست نقش این دختران را بازی کنند اینکه کارگردان حتی تعارضات پدر و دختری متعلق به دهه هفتاد را همان طور و از همان نوعي مي بيند كه قبلاً به كرات در مورد اختلافات نسلي مربوط به دهه هاي پيش به كرات نشان داده شده، حاصلي جز ملال ندارد.

از آن بدتر اینکه کارگردان چون این نسل را نمی شناخته سعی کرده با قرار دادن دیالوگهایی نظیر اینکه “هیچکی خانواده آدم نمیشه” و “کنترل آدمو اذیت میکنه” فیلم را پیش ببرد که این هم به جای آن که فیلم را سمپاتیک کند آن را شعاری کرده است.

ربط بی دلیل داستان به ماجراهایی چون وضع خراب تولید یا کم کردن حقوق پرسنل پالایشگاه به دلیل تحریم و نمایش اخبار مذاکرات هسته ای از تلویزیون هم بیش از آن که به داستان عمق ببخشد همین روحیه شعاری را بیشتر می کند.

دختر
مریلا زارعی و فرهاد اصلانی در نمایی از “دختر”

دخترک از چه چیز پدر می ترسد؟
فیلم درباره ترس دختر از پدر و تلاش دختر برای نه گفتن به پدر و تصمیم گیری برای خویش است اما چرا باید دختر از پدر بترسد؟ تصویرسازی که فرهاد اصلانی از پدر دختر ارائه داده کمترین دلیلی برای ترس از پدر ارائه نمی کند.

این پدری نیست که بخواهد با رفتارش دختر را از خانه براند. اتفاقا پدری است که وقتی حتی با تمرد فرزند روبرو می شود سعی می کند با آرامش با او برخورد کند. پدری که حتی در برابر طعنه های مدام خواهرش و پیش کشیدن حوادثی از گذشته باز هم آرامش خود را حفظ می کند.

پس دخترک از چه چیز پدر می ترسد؟

شاید دلیل رفتار دختر ترس نیست و بیشتر نوعی تمرد است. اما چرا این دختر که می داند پدرش آدمی نیست که رفتارهای ضربتی داشته باشد از واکنش پدر به این تمرد تا این حد واهمه دارد؟

این پرسشهای متنی را که کنار بگذاریم میرکریمی به یک سوال مهمتر باید پاسخ دهد و آن هم اینکه مخاطب هدف “دختر” چه کسانی هستند؟ مگر جز این است که این فیلم بناست قبل از هر کس مورد توجه دختران دهه هفتاد و والدین آنها قرار گیرد پس چرا کمترین نشانه ای از مناسبات چنین نسلی در فیلم نمی بینیم؟

فکر مخاطب آن طرفی را کرده اید؟

ميركريمي بخاطر بچه مسلمان شناخته شدن و پايبندي اش به نظام هميشه مورد انواع و اقسام حمايت هاي مادي و معنوي قرار گرفته پس نمي تواند فارغ از عقايدش، به شکل يك فيلمساز آن ور آبي در آيد و بي محابا پدر را به عنوان نماد سنت ها و نيز مردسالاري و فالوكراسي كاملاً بكوبد يا عصيان دختر جوان عليه پدر را كاملاً در جهت آنچه نفي خشونت مردانه و قيموميت پدر بر دختر و مرد بر همسر را كه از مذهب مي آيد نفي كند.

اما از ديگر سو با افول محبوبيت فيلمهايش در ميان مردم و منتقدين و رو نكردن يك فيلم با مضمون و ساختاري قابل توجه در اين سالها، مجبور است كه نگاه به آن سوي آب داشته باشد بخصوص كه وی از جمله چهره هایی است که عمدتا جزو گزینه های اصلی ارسال فیلم به اسکار خارجی زبان است.

پس وی بايد به آن سوي آبها هم توجه كند و دل به آن سو بدهد. اما نسخه فعلی با دیالوگهایی که ما می شنویم بعید است بتواند داوران آن طرفی را به درک درستی از فیلم برساند مگر آن که بعدتر برای ارسال فیلم به جشنواره های آن طرفی برخی دیالوگها تغییر کند یا در برگردان آنها به صورت زیرنویس اضافاتی صورت گیرد. در این صورت پازل مشكلات علت و معلولي داستان كه براي مخاطب اينجايي لاينحل است براي داور آكادمي كاملاً قابل فهم خواهد بود.




لغو نشستهای خبری روز هشتم به‌دلیل کسالت و تب و لرز!

سینماژورنال: بعد از عدم نمایش ناگهانی “یتیم خانه ایران” در کاخ جشنواره که برخی آن را به دلیل حذف بخشهایی از فیلم به دلیل مهاجرت یکی از بازیگران به آن سوی آبها دانسته اند امروز هم هر سه نشست خبری صبح لغو شد.

به گزارش سینماژورنال از یک طرف نشست خبری “مالاریا”ی پرویز شهبازی در کاخ جشنواره برگزار نشد و از سوی دیگر عوامل فیلم “دختر” هم به دلیل کسالت از حضور در نشست خبری فیلمشان سرباز زدند.

فیلم اولی “خماری” سومین فیلمی بود که باید در روز هشتم جشنواره نشستش برگزار می شد که نشست این فیلم هم به دلیل تب و لرز تهیه کننده(!) لغو شد.




معضل آلودگی هوا و پدیده ریزگردها⇐ مضمون دو فیلم از آثار جشنواره فجر+عکس

سینماژورنال: آلودگی هوا امسال هم به مانند سالهای گذشته نفس شهروندان تهرانی را گرفته است.

به گزارش سینماژورنال این تنگی نفس آن قدر شدید شده است که مدیران مملکتی مرتب به تعطیلی مدارس حکم می‌دهند.

در بروز آلودگی هوا در کنار آلاینده‌های شیمیایی این ریزگردها هم هستند که نقش داشته‌اند. ریزگردها که از جنوب غرب وارد ایران شد ابتدا در خوزستان شیوع یافت، کم‌کم غرب ایران را درنوردید و تابستان امسال حتی به تهران هم رسید.

جشنواره سی و چهارم فیلم فجر هم از بروز آلودگی هوا و معضل ریزگردها در امان نیست چراکه دو فیلم از آثار جشنواره امسال، این دو پدیده را دستمایه خلق درام قرار داده اند.

 رویارویی یک دختر و پسر در بحبوحه آلودگی هوا

“وارونگی” تازه ترین فیلم بهنام بهزادی کارگردانی که پیشتر با “قاعده تصادف” در جشنواره سی و یکم مورد توجه قرار گرفته بود هرچند درباره رویارویی یک دختر و پسر بعد از مدتهاست اما مسأله آلودگی هوا در فیلم مورد توجه قرار گرفته است.

وارونگی هوا یا وارونگی گرمایی به پدیده‌ای گفته می‌شود که در آن برخلاف حالت طبیعی، دما، با افزایش ارتفاع نیز زیاد می‌شود و در این شرایط درجه حرارت پایین جو کمتر از طبقه فوقانی است. در شهرهای بزرگ وارونگی هوا معمولا باعث آلودگی هوا می‌شود.

سحر دولتشاهی و ستاره پسیانی در نمایی از "وارونگی"
سحر دولتشاهی و ستاره پسیانی در نمایی از “وارونگی”

شنیده‌های سینماژورنال حکایت از آن دارد که در “وارونگی” داستان پیرزنی روایت می‌شود که بر اثر آلودگی هوا وضعیت جسمی نامساعدی پیدا می‌کند و در این شرایط دخترش تصمیم می‌گیرد او را از تهران خارج کند و در این بین رویارویی دختر با پسری سابقا آشنا است که گره درام را شکل می‌دهد.

سحر دولتشاهی و علی مصفا نقشهای اصلی فیلم را بازی کرده اند و در کنار آنها شیرین یزدان بخش، ستاره پسیانی، رویا جاویدنیا و علیرضا آقاخانی هم حضور داشته اند. علی مصفا نقش اصلی مرد فیلم یعنی کاراکتری را ایفا کرده که انگار به بیماری ریوی دچار است.

پدیده ریزگردها به آشکار شدن تعارضات نسلهای مختلف منجر می‌شود

“دختر” تازه ترین محصول رضا میرکریمی مدیرعامل خانه سینما هرچند در ظاهر داستانی اجتماعی درباره تعارضات نسلهای مختلف را روایت می کند اما در بخشی از فیلم به صراحت به پدیده ریزگردها اشاره شده است.

شنیده‌های سینماژورنال حکایت از آن دارد که داستان “دختر” که با حمایت سازمان منطقه آزاد اروند تولید شده است درباره دختر نوجوانی است که برای شرکت در یک مهمانی از آبادان به تهران می‌آید بدون اینکه پدرش از ماجرا خبر داشته باشد. برنامه دختر این است که بعد از شرکت در مهمانی با اولین پرواز به آبادان بازگردد اما پدیده ریزگرد(!) باعث لغو تمامی پروازها شده است…

دختر نوجوان چاره‌ای نمی‌یابد جز اینکه نزد عمه‌اش که سالهاست در تهران ساکن است رفته و یک شب را کنار وی سپری کند اما گذشته عمه و البته پدری که به جستجوی وی به تهران آمده است اتفاقات متفاوتی را برای این دخترک شکل می‌دهد.

ماهور الوند فرزند سیروس الوند کارگردان سینمای بدنه نقش اصلی فیلم را ایفا کرده است آن هم با عینکی که همواره بر چشمانش است. فرهاد اصلانی، مریلا زارعی، شاهرخ فروتنیان، هدایت هاشمی و قربان نجفی از دیگر بازیگران فیلم هستند.

ماهور الوند در نمایی از "دختر"
ماهور الوند در نمایی از “دختر”




ميركريمي “دختر” را از بخش مردمي فجر خارج كرد

سینماژورنال: مدیر ستاد انتخاب فیلم برگزیده از نگاه تماشاگران سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر گفت: سید رضا میر کریمی مدیر عامل خانه سینما فیلم دختر را به منظور پیشگیری از هرگونه شائبه احتمالی از بخش رقابت آرائ تماشاگران جشنواره فیلم فجر خارج کرد.

به گزارش سینماژورنال علی آشتیانی پور اظهار کرد: بنا به تصمیم سید رضا میرکریمی مدیرعامل خانه سینما فیلم سینمایی “دختر” از گردونه رقابت شمارش آراء برای انتخاب فیلم برگزیده از نگاه تماشاگران جشنواره فیلم فجر خارج شد.

وی اضافه کرد: میرکریمی ترجیح داده است با توجه به مسوولیتی که در خانه سینما دارد و به منظور پیشگیری از هرگونه شائبه احتمالی، فیلم “دختر” در این بخش حضور نداشته باشد.

گفتنی است همه ساله بخش اهداء سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران در جشنواره فیلم فجر توسط خانه سینما صورت می پذیرد. آشتیانی پور در خاتمه از این تصمیم حرفه ای میرکریمی قدردانی کرد و افزود اوایل هفته آینده چگونگی اجرای این بخش که در جشنواره فیلم فجر از اهمیت بالایی برخوردار است به اطلاع عموم خواهد رسید.

اقدامتان قابل تقدیر است اما یادتان نرود برای مخاطب کیفیت اثر است که مهم است و نه سیمرغ

سینماژورنال به نوبه خود اقدام رضا میرکریمی در خارج کردن فیلمش از سبد شمارش آرای مردمی را ارج می نهد ولی نکته اینجاست که در سالهای اخیر مخاطبان هم زیاد به داشتن سیمرغ به عنوان اله‌مانی برای انتخاب فیلم جهت تماشا نمی‌نگرند بخصوص در سالهای اخیر که برخی از داوران جشنواره به صراحت از جابجایی سیمرغها در لحظات آخر سخن گفته اند.

آرای مردمی هم بعضا طوری پیش رفته که حرف و حدیثهایی را شامل شده است و البته در اکران سراسری بارها دیده شده آثاری که سیمرغ مردمی گرفته اند پایین تر از فیلمهایی قرار گرفته اند که اصلا نامشان در میان فیلمهای رده بالای آرای مردمی جشنواره هم نبوده است.




دختر فیلمبردار “چ”؛ بازیگر اصلی زن فیلم جدید فرهادی!

سینماژورنال: بالاخره بعد از مدتها حرف و حدیث بازیگر اصلی زن فیلم تازه اصغر فرهادی با عنوان “فروشنده” انتخاب شد.

به گزارش سینماژورنال این بازیگر مونا جعفریان نام دارد و آن طور که “بانی فیلم” خبر داده دختر حسین جعفریان فیلمبردار فیلم تازه اصغر فرهادی است.

گفته می شود مونا جعفریان در آمریکا تئاتر خوانده است و این اولین تجربه بازیگری سینمایی اش است.

پیشتر ادعا شده بود که این بازیگر و بازیگران دیگر “فروشنده” از طریق فراخوان تلگرامی انتخاب می شوند که البته سینماژورنال پیش بینی کرد این فراخوان بخشی از پروسه تولید فیلم است.(اینجا را بخوانید)

مشخص نیست که دختر همکار درجه اول فرهادی که پیشتر سابقه فیلمبرداری آثاری چون “چ”،”زیر پوست شهر” و “درباره الی” را داشته از طریق همین فراخوان انتخاب شده است یا نه.

پیش از این حضور شهاب حسینی به عنوان بازیگر اصلی مرد این فیلم قطعی شده بود.

از دختر سیروس الوند تا دختر حسین جعفریان

جالب است که چندی قبل ماهور الوند دختر سیروس الوند به عنوان بازیگر اصلی فیلم “دختر” رضا میرکریمی انتخاب شده بود و حالا مونا جعفریان دختر حسین جعفریان هم بازیگر فیلم فرهادی شده است.

البته که از چنین نمونه هایی سالیان سال است که در سینمای ما وجود دارند؛ از رضا داوودنژاد و پولاد کیمیایی گرفته تا باران کوثری و پگاه آهنگرانی و…




مریلا زارعی جایگزین هدیه تهرانی شد

 سینماژورنال: در حالی که رضا میرکریمی تصمیم گرفته تازه ترین فیلم خود “دختر” را بعد از دهه اول محرم کلید بزند نقش مکمل زن این فیلم به مریلا زارعی رسید.

به گزارش سینماژورنال پیش از این و در پیش تولید اولیه اثر بنا بود هدیه تهرانی این نقش را بازی کند اما حالا مشخص شده مریلا زارعی همکار سالیان اخیر ابراهیم حاتمی کیا در “دختر” بازی خواهد کرد.

زارعی اخیرا بازی در “بادیگارد” حاتمی کیا را پشت سر گذاشت ضمن اینکه یک فیلم آماده اکران به نام “ماهی سیاه کوچولو” دارد.

“دختر” داستان سفر یک دختر شهرستانی به تهران برای شرکت در یک مهمانی خداحافظی است؛ در حالی که پدر دختر به دنبال اوست.

نقش دختر شهرستانی را ماهور الوند فرزند سیروس کارگردان سینمای ایران بازی می کند و نقش پدر را فرهاد اصلانی.




از میان ۴۰۰ متقاضی بازی در فیلم میرکریمی، نام دختر سيروس الوند بیرون آمد+عکس

سینماژورنال: ماهور الوند دختر سیروس الوند بازیگر اصلی فیلم جدید رضا میرکریمی شد.

به گزارش سینماژورنال نام فیلم تازه میرکریمی “دختر” است و  چهار ماه پیش از این بنا بود با سرمایه بانکی خصوصی تولید شود(اینجا را بخوانید) اما این اتفاق نیفتاد تا شهریور امسال که کار مجددا وارد پیش تولید شد.

مطابق با اطلاعات ارائه شده در”سینما” ظاهرا میرکریمی ماهور الوند را از میان حدود 4۰۰ متقاضی برای ایفای نقــش در این فیلم انتخاب کرده اســت.

ماهور الوند دانشــجوی ترم ششــم تئاتر هنرهای زیبای دانشگاه تهران است و “دختر” اولین تجربه حرفه ای او در سینما خواهد بود.

در پیــش تولید قبلی “دختر” با چهره هایی چون هدیه تهرانی و فرهاد اصلانی برای ایفای دیگر نقش های فیلم مذاکره شده بود. مذاکراتی که گفته می شــود همچنان ادامه دارد اما هنوز به مرحله عقد قرارداد نرسیده اســت.

ماهور الوند
ماهور الوند در نمایی از نمایش “ناصر سعید تهرانی” به کارگردانی داریوش رشادت

فیلمنامه این فیلم را مهران کاشانی نوشته که پیش از این در مقام بازیگر در “به همین ســادگی” با میرکریمی همکاری کرده بود.

فیلم داســتان دختری است که برای شرکت در مهمانی دوست خود به رغم مخالفت پدرش از آبادان به تهران می آید و با اتفاقاتی روبه رو می شود.

برنامه ریزی گروه برای شــروع فیلمبرداری 25 مهــر تا اوایل آبان است؛ فیلمی که صحنه های آن در تهران و آبادان فیلمبرداری خواهد شد.




یک رسانه دولتی، جشن خانه سینما را با این عبارت توصیف کرد: “یکی از بی‌نظم‌ترین، پرایرادترین و کم‌هیجان‌ترین جشن‌های چند ‌سال اخیر”

سینماژورنال: دو روز بعد از برگزاری جشن خانه سینما همچنان حواشی مرتبط با این جشن ادامه دارد.

به گزارش سینماژورنال در کنار انتقادات وارده به نحوه انتخاب برترین ها، نوع برگزاری جشن و ساماندهی اجرای آن نیز از جمله مواردی است که مورد انتقاد قرار گرفته است.

روزنامه “شهروند” ارگان رسمی سازمان هلال احمر در گزارشی کاملا انتقادی به جشن هفدهم خانه سینما تاخته است.

در این گزارش که به قلم محمدصادق شایسته نگاشته شده است نکات جالبی درباره مشکلات برگزاری جشن ذکر شده است.

سینماژورنال متن کامل این گزارش را ارائه می‌دهد:

این جشن در شأن کدام سینما و خانه بود؟

٤‌سال از آخرین‌باری که عمارت مسعودیه میزبان اهالی مختلف صنوف خانه سینما بود گذشته بود که در این ٤‌سال اتفاقات و حاشیه‌هایی زیادی برای خانه سینما به وجود آمد و حتی باعث تعطیلی ٢ساله آن شد. با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، وزارت ارشاد در نخستین اقدام قفل «خانه سینما» را باز کرد تا همان ابتدا اتفاق فرهنگی مهمی در دولت یازدهم رخ دهد، اتفاقی که تا امروز هم به قول رضا میرکریمی، مدیرعامل فعلی خانه سینما مهم‌ترین کاری است که در وزارتخانه علی جنتی در حوزه فرهنگ انجام شده است.

پس از بازگشایی مجدد، قرار بود شانزدهمین دوره جشن «خانه سینما» برگزار شود که اعلام شد به دلیل مشکلات مالی با روشی متفاوت این جشن برگزار خواهد شد و جوایز برنده‌ها توسط چهره‌های سرشناس سینمای ایران در اقصی‌نقاط شهر به دستشان رسید، بعد هم فیلم این اتفاق تدوین و در روز ملی سینما در برج میلاد برای اهالی سینما و اصحاب رسانه پخش شد.

اما امسال و در هفدهمین دوره برگزاری این جشنواره، قرار بود همه چیز به حالت شکوهمند قبلی‌اش بازگردد. همایون اسعدیان، دبیر جشنواره شد و مازیار میری، مدیر اجرایی. عمارت مسعودیه هم بار دیگر میزبانی برگزاری جشن را به عهده گرفت. ظاهرا همه چیز برای برگزاری یک جشن درست و حسابی و در شأن سینمای ایران و اهالی‌اش آماده بود، اما جمعه‌شب برخلاف تصور و درحالی‌که فیلم «چند متر مکعب عشق» به کارگردانی جمشید محمودی جوایز را درو کرد و «قصه‌ها» به کارگردانی رخشان بنی‌اعتماد با وجود نامزدی در هشت رشته هیچ تندیسی به دست نیاورد، یکی از بی‌نظم‌ترین، پرایرادترین و کم‌هیجان‌ترین جشن‌های چند ‌سال اخیر سینمای ایران برگزار شد؛ جشنی که به جز حضور چهره‌های سرشناس از هرگونه ویژگی خاص دیگری تهی بود.

وقتی غیرسینمایی‌ها جولان دادند
رضا میرکریمی، مدیرعامل خانه سینما قبل از اهدای جایزه بهترین فیلم روی صحنه می‌آید و می‌گوید خدا را شکر که هیچ صندلی‌ای خالی نیست و ٤‌هزار نفر در جشن خانه سینما حضور دارند. مشکل اول جشن امسال از همین جا شروع می‌شود. در همه جای دنیا این‌گونه جشن‌ها با معیارهای خاصی برای انتخاب مدعوین برگزار می‌شود. جدا از نحوه صندلی‌چیدن‌های مراسم که آن را بیشتر شبیه جشن‌های تلویزیونی کرده بود، حضور گسترده مردمی که بین آنها و خانه سینما هیچ ارتباطی نمی‌شد پیدا کرد، از نکات عجیب جشن هفدهم بود. بسیاری از چهره‌های سرشناس سینما و رسانه که به دلیل ترافیک بالای میدان بهارستان و نبود جای پارک خودرو کمی دیرتر به مراسم رسیدند، در اوج بی‌نظمی، صندلی‌های پرت چیده‌شده در انتهای محل برگزاری مراسم نصیب‌شان شد، درحالی‌که چهره‌هایی ناشناس با خانواده و بچه‌های کوچک‌شان در ردیف‌های میانی و حتی جلو قرار داشتند.

فروش کارت دعوت به مردم عادی!

جدا از این مسأله، کلی کارت دعوت برای مدعوین صادر شده بود که عملا وجودشان بی‌فایده بود چرا که در جلوی در عمارت مسعودیه این کارت دعوت‌ها با قیمت‌های جالبی به مردم عادی فروخته می‌شد و از یک ساعتی به بعد دیگر هر کسی هم که از خیابان اکباتان و ملت عبور می‌کرد و کنجکاو می‌شد که داخل عمارت مسعودیه چه خبر است، بی‌هیچ مشکلی وارد آن می‌شد. درحالی‌که جشن خصوصی «حافظ» با جذب اسپانسر قادر به در اختیار گرفتن تالار وزارت کشور است یا تالار وحدت چندین‌بار میزبان افتتاحیه و اختتامیه جشنواره فجر بوده و این مسأله باعث وجود نظم قابل قبولی در اجرای این مراسم‌ها می‌شد، این‌که برگزارکنندگان جشنواره دقیقا چه هدفی از برگزاری جشن در عمارت مسعودیه آن هم با این اندازه بی‌نظمی داشته‌اند، خود جای سوال دارد.

از اجرای بد تا لو رفتن نام برنده‌ها
نحوه برگزاری جشن هم تا دلتان بخواهد ایراد و اشکال اساسی داشت. از انتخاب احسان کرمی به‌عنوان مجری بگیرید تا اشکالات عجیب و غریب فنی. احسان کرمی بدون تردید یکی از بدترین شب‌های خود را در زمینه اجرا گذراند. این مجری جوان که اتفاقا سابقه بدی هم در اجرای مراسم ندارد، با استرس و تپق‌های مکرر عجیبی کار را آغاز کرد. کرمی تلاش زیادی داشت تا به سبک جشن‌هایی از این دست در سراسر جهان با اجرایی که کمی طنازی و شوخی در آن وجود داشته باشد، مراسم را جلو ببرد اما شوخی‌های کرمی جز در موارد معدود هیچ نشاطی برای میهمانان ایجاد نکرد و جذابیتی نداشت.

شوخیهایی که مهمانان نمی دانستند در قبال آن چه واکنشی نشان دهند

عدم واکنش‌های مثبت به شوخی‌های کرمی، او را در موقعیت سختی قرار داد و به دلیل فشار وارده هرازچندگاهی شوخی‌هایی می‌کرد که حتی خود میهمانان هم نمی‌دانستند در قبال آن چه واکنشی نشان دهند و شاید اگر حرکات موزون پرویز شاهین‌خو در شب جشن تولد ١٠٠سالگی‌اش نبود و رامبد جوان هم از نحوه برگزاری جشن شاکی نشده بود تا به همراه فاطمه معتمدآریا کمی شیطنت‌های مخصوص خودش را انجام دهد، می‌توانستیم لقب بی‌هیجان‌ترین جشن سینمایی ایران را به این دوره بدهیم.

از آن طرف به علت اشکالات فنی، کلیپ‌های مخصوص معرفی نامزدها فرصت پخش شدن پیدا نکرد و به این ترتیب هنرمندانی که جوایز را اهدا می‌کردند تنها به خواندن نام برنده‌ها اکتفا می‌کردند که این هم در نوع خودش تجربه بدیع و بی‌سابقه‌ای بود!

حتی در زمینه صدا هم مراسم با مشکلات متعددی مواجه شد و در طول ٣ ساعت برگزاری مراسم تنها صدای مجری شنیده می‌شد و دریغ از یک قطعه موسیقی در طول مراسم.

همه نام برندگان را می دانستند

یکی دیگر از نکات تاسف‌برانگیز هم لو رفتن اسامی برندگان بود. درحالی‌که همه جای دنیا اسامی برندگان برای حفظ جذابیت برنامه تحت تدابیر شدید امنیتی نگهداری می‌شود، برخی خبرگزاری‌ها تنها چند دقیقه پس از آغاز مراسم، فهرست برندگان جشنواره را رسانه‌ای کردند و درحالی‌که هنوز بخش اهدای جوایز آغاز نشده بود، همه نام برندگان را می‌دانستند!

اتفاقی که فقط در سینمای ایران می‌تواند رخ دهد. در طول جشن چهره‌هایی چون فرشته طائرپور و رضا میرکریمی این اشکالات را طبیعی دانسته و به اسعدیان و میری خسته نباشید گفتند، اما این دلجویی روسای خانه سینما هم نمی‌تواند باعث شود تا برگزاری هفدهمین دوره جشن خانه سینما را یکی از ضعیف‌ترین دوره‌ها تا امروز ندانیم.

 




سناریست “محمد رسول ا..(ص)”: پیشنهاد دادم به سراغ بیضایی بروند اما…

سینماژورنال: اکران “محمد رسول ا..(ص)” در حالی از چهارشنبه آغاز می شود که به هنگام اکران خصوصی آن برخی از منتقدان از ضعفهای موجود در بار دراماتیک آن سخن گفته بودند.

به گزارش سینماژورنال کامبوزیا پرتوی سناریست اصلی پروژه که سابقه ساخت آثاری چون “گربه آوازه خوان”، “گلنار” و “کافه ترانزیت” و سابقه همکاری با جعفر پناهی در نگارش سناریوی آثاری چون “دایره” و “پرده” را دارد، در گفتگویی ضمن توصیف مراحل نگارش فیلمنامه و منابع مطالعاتی اش به صراحت از این گفته که در برهه ای از زمان و برای درست نویسی گفتار کاراکترها به مجیدی و تیم نگارش توصیه کرده است به سراغ بهرام بیضایی بروند اما بیضایی در ایران نبوده و آنها ناچار به سراغ یکی از شاگردان وی یعنی حمید امجد رفته اند.

پرتوی در گفتگو با “فارس” به‌یاد می‌آورد که علیرضا رضاداد، یکی از تهیه‌کنندگان اجرایی فیلم، با او تماس گرفت و به او پیشنهاد همکاری داد. پرتوی با قبول این پیشنهاد، در جلسه‌‌ای با حضور مجید مجیدی ، محمدمهدی حیدریان، جواد نوروزبیگی و کمال تبریزی شرکت کرد و آنها منابع و تحقیقاتشان را در اختیار پرتوی قرار دادند.

آشنایی با دیدگاههای نویسنده اهل سنت

پرتوی می‌گوید که از منابع آنها چندان استفاده‌ای نکرد تا اینکه رضاداد کتاب تازه‌ای را به او معرفی کرد.

پرتوی توضیح می‌دهد: «کتاب را نویسنده‌ا‌ی مصری درباره‌ی زندگی حضرت محمد (ص) نوشته بود. نکته‌ی حائز اهمیت در آن کتاب، دیدگاه نویسنده‌ای سنی بود به حضرت پیامبر. این کتاب ما را به دیدگاه مسلمانان سنی نزدیک می‌کرد و شرایطی را فراهم می‌آورد تا ما با دیدگاه اهل سنت نسبت به پیامبریِ حضرت محمد (ص) بیشتر آشنا شویم. پس از مطالعه آن کتاب، من تحقیقاتم را آغاز کردم و در نهایت به تحقیق جامع‌تری رسیدم؛ از جمله به کتابی برخوردم که زوایای تازه‌ای از زندگی حضرت را برایم روشن ساخت و آن کتاب مسیحا نوشته‌ی سیدمصطفی موسوی گرمارودی بود. با مطالعه این کتاب، بسیاری از مناسبات اجتماعی زمان زندگی حضرت پیامبر برایم روشن شد.» این دو کتاب مسیر تحقیقات را برای پرتوی روشن کرد و به‌دنبال آن جلساتی هفتگی با حضور محمدمهدی حیدریان و مجیدی برگزار ‌شد.

بزرگ ترین نگرانی سازندگان، شیوه‌ گفتار شخصیت‌ها بود

اما بزرگ ترین نگرانی سازندگان، شیوه‌ی گفتار شخصیت‌ها بود؛ اینکه زبان گفتاری باید چگونه باشد: آیا باید سراغ زبان ادبیاتی می‌‌رفتند یا زبان روزمره و عادی انتخاب می‌شد؟ کامبوزیا پرتوی توضیح می‌دهد که: «من فکر می‌کردم بهتر است به زبانی برسیم که پیش از این امتحانش را در سینما پس داده، مثل شیوه‌ی گفتاری فیلم اسپارتاکوس که در این صورت باید شیوه‌ی نگارش کتاب‌هایی مثل تاریخ طبری و تفسیر خواجه عبدالله انصاری را در نظر می‌گرفتیم؛ ضمن اینکه باید به زبانی می‌رسیدیم که در دوبله و ترجمه به زبان‌های دیگر کشورها بگنجد.»

برای بازنویسی میرکریمی هم به ما ملحق شد

این گزینه از طرف کارگردان و تهیه‌کننده مورد تأیید قرار گرفت. فیلمنامه‌ی اولیه‌ با این شیوه به اتمام رسید و برای برخی عوامل خارجی ارسال شد. این عوامل نیز با خود نظراتی را به همراه آوردند که بعضا سینمایی نبودند و بیشتر سیاسی و اجتماعی بودند. اما همین نظرات، هم برای پرتوی و هم برای مجیدی حاوی یک نکات تازه‌ای بود و باعث شد بازنویسی فیلمنامه، با نگاهی دیگر به موضوع حیات پیامبر (ص) آغاز شود.

برای این بازنویسی سینماگران دیگری هم به جمع سازندگان اضافه شدند؛ از جمله سیدرضا میرکریمی. پرتوی می‌گوید: «وقتی آقای میرکریمی به جلسات ما ملحق شدند، این پیشنهاد مطرح شد که اگر بخواهیم زبان گفتاری فیلم را طور دیگری ببینیم، چطور می‌شود؟ من گفتم بهتر است برای این شیوه دیالوگ‌نویسی به سراغ افراد دیگری بروید.»

پیشنهاد من بیضایی بود اما…

پرتوی ادامه می دهد:«آنها پرسیدند پیشنهاد من چه کسی است؟ و من گفتم این زبان در تخصص آقای بهرام بیضایی است و ایشان می‌توانند این زبان را پربارتر کنند. اما آقای بیضایی در ایران نبودند و آقای میرکریمی، آقای حمید امجد را پیشنهاد دادند و ایشان هم یک مرحله روی دیالوگ‌های فیلمنامه کار کردند که بخش‌هایی از این دیالوگ‌ها در فیلم موجود است.»




پیش‌بینی سینماژورنال به حقیقت پیوست: انتقاد سریالی رسانه‌های جبهه فرهنگی انقلاب از تغییر نام بین‌الملل فجر به “جشنواره بین‌المللی ایران”/یک سوال: نظر حاتمی‌کیا درباره این تغییر نام چیست؟/یک پیش‌بینی: آیا نام جشنواره در نهایت به “جشنواره فیلم تهران” بدل خواهد شد؟

سینماژورنال/حامد مظفری: سه هفته پیش که خبر از انتصاب رضا میرکریمی به عنوان دبیر بخش بین الملل فجر دادیم(اینجا را بخوانید) می شد پیش بینی چنین روزهایی را کرد اما تا اعلام رسمی خبر از سوی سازمان سینمایی منتظر ماندیم.

سه روز قبل که رییس سازمان سینمایی حکم رضا میرکریمی برای دبیری بین الملل فجر را صادر کرد(اینجا را بخوانید) و مدتی بعد از آن نیز از تغییر نام بین الملل فجر به جشنواره فیلم ایران سخن گفت نیز این پیش بینی را کردیم که این اقدام با واکنش فعالان جبهه فرهنگی انقلاب مواجه خواهد شد.(اینجا را بخوانید)

آنجا پیش بینی کردیم که اقدام تازه سازمان سینمایی با مخالفت رسانه ها و کارشناسان و سینماگران وابسته به جبهه فرهنگی انقلاب روبرو شده و آنها از این تغییر نام گلایه خواهند داشت و اتفاقات سه روز اخیر سندی است بر درستی آن اتفاق.

نگاهی به رسانه های منتسب به این جبهه مانند “جوان”، “نسیم”، “فارس”، “سینماپرس” و “مشرق” و موضع گیری آنان نسبت به این اتفاق و امتداد این موضع گیریها تا رسانه ملی، شبکه خبر و بخش خبری “20:30” طی روزهای گذشته، نشان از آن داشت که این گروه از فعالان فرهنگی انتقاد شدید دارند به تصمیم تازه سازمان سینمایی.

آینده از آن کیست؟

اما آینده از آن کیست؟ و در نهایت اتفاقات چگونه پیش خواهد رفت؟

درست ساعاتی بعد از انتقادات دامنه دار جبهه فرهنگی انقلاب و در نهایت روی آنتن رفتن برنامه ای انتقادی از “20:30” کارگردانی که دبیر این جشنواره تازه تأسیس شده، در مطلبی در صفحه اجتماعی به انتقاد از “20:3” پرداخته و یک روز بعد نیز رییس سازمان سینمایی با نگارش نامه ای خطاب به رییس صداوسیما به این بخش خبری اعتراض کرده و آن را سراسر کذب می خواند(اینجا را بخوانید).

رییس سازمان سینمایی در نامه خود بر این تأکید می کند که جشنواره فجر همچنان فجر باقی خواهد ماند و در کشورهای مختلف هم سیمرغهای آن به پرواز درخواهند آمد اما این را نمی گوید که بالاخره کذبی گزارش مذکور از کجا نشأت گرفته! مگر نه اینکه ابتدا بین الملل فجر از بخش ملی جدا شد و حالا هم تغییر نام داده پس دروغ گزارش “20:30” کجاست؟

 آيا وقتي ايوبي مي گويد جشنواره فجر باقي خواهد ماند منظورش جشنواره  داخلي فجر است يا نه برخلاف آنچه قبلاً منتشر شده بود جشنواره  بين المللي فجر( بخش جدا شده از فجر) هم همچنان فجر خواهد بود و ايران نام نخواهد گرفت.
چرا به جاي اينكه روابط عمومي سازمان سينمايي به تكذيب تغيير نام بين الملل فجر آن هم در قبال همه از خبر “٢٠:٣٠ “گرفته تا نماينده عضو كمسيون فرهنگي ، اقدام كند ، ايوبي خود به نامه نگاري به سرافراز دست زده و فقط جواب “٢٠:٣٠” را آنهم در ايهام داده است؟

فارغ از همه اینها، نامه صریح ایوبی به رییس رسانه ملی و واکنش اجتماعی میرکریمی، یک نشانه مهم دارد.

آن نشانه این است که سازمان سینمایی برخلاف رویه پیشین خود در توقیف یا معلق کردن اکران فیلمهای مجوزداری نظیر “عصبانی نیستم”، “خانه پدری”، “خانه دختر” و “رستاخیز” تحت تأثیر فشار رسانه های منتقد، این بار می خواهد در برابر هجمه ها ایستادگی کند.

استفاده از میرکریمی برای عبور از بحران؟

اصلا اینکه شخصیتی مثل رضا میرکریمی که نزد چهره های ارزشی سینمای ایران نیز هواداران خود را دارد برای دبیری جشنواره بین المللی ایران انتخاب می شود یک پلتیک تمام عیار برای عبور از این بحران است.

سازمان سینمایی ابتدا و با حضور دبیر پیشین فجر ،جدایی بخش بین الملل از بخش ملی را به بهانه پررونق برگزار کردن آن کلید زد و سپس و از آنجایی که می دانست تغییر نام بین الملل فجر و تبدیل آن به جشنواره ای دیگر با حضور دبیر پیشین با واکنشهای به مراتب تندتری روبرو خواهد شد از میرکریمی برای این تغییر سود جست.

طبیعی است کمتر کسی است که بتواند انگ شبه‌روشنفکر بودن یا وابستگی به فراماسونرها را به میرکریمی بزند و سازمان سینمایی با حضور میرکریمی راحتتر خواهد توانست منویات خود را در تأسیس جشنواره ای جدید یا تغییر نام بخش بین الملل فجر پیاده کند.

نظر حاتمی‌کیا درباره این تغییر نام چیست؟

اگر در نظرات چند روز اخیر دقت کرده باشید حتما متوجه شده اید که یکی از کلیدواژه های مخالفان تصمیم ایوبی سخنان جنجالی دو سال قبل ابراهیم حاتمی کیا درباره جشنواره فیلم فجر و گلایه های او از بی ربطی نام این جشنواره با آثار موجود در آن بود.

اما خود حاتمی کیا در برابر این اتفاق چه واکنشی نشان خواهد داد؟ آیا او با مخالفان این تغییر نام یا تأسیس جشنواره ای جدید همراه خواهد شد یا بخاطر میرکریمی هم که شده سکوت را ترجیح می دهد.

سابقه ذهنی ما در جریان نقدهای وارده از سوی حاتمی کیا به اسکار فرهادی و سپس دفاعش از “یه حبه قند” میرکریمی و در نهایت حمایت میرکریمی از انتقاد حاتمی کیا، نشان از آن دارد دوستی این دو نفر آن قدر دیرینه هست که حاتمی کیا وارد این تقابل نشود اما این را هم نباید از نظر دور داشت که بالاخره ابراهیم بچه جنگ و دفاع مقدس است و بعضا دیده شده در بزنگاههای حساس سینمایی مهمترین واکنشها را نشان داده است.

آیا نام جشنواره در نهایت به “جشنواره فیلم تهران” بدل خواهد شد؟

فارغ از ورود حاتمی کیا به این تقابل یک سوال اساسی تر هم وجود دارد؛ اغلب رسانه ها چه آنها که موافق تغییر نام جشنواره هستند و چه آنها که مخالف، در یک نقطه مشترکند و آن هم این پرسش که عموم جشنواره های معتبر دنیا را با نام شهرهای محل برگزاری می شناسند و نه کشورهای برگزارکننده؛ چرا نام جشنواره تازه تأسیسی که میرکریمی مدیرش است را جشنواره ایران گذاشته اند و نه تهران؟

پاسخ سینماژورنال به این پرسش یک چیز است؛ واهمه از مقایسه شدن با جشنواره ای به نام تهران که در دوران قبل از انقلاب اسلامی حدودا شش دوره در ایران برگزار می شد.

سوال بعدی اینجاست که آیا نام جشنواره بین المللی ایران برای این جشنواره تازه تأسیس، گذراست یا پایا؟ حدس سینماژورنال آن است که این تغییر نام مرحله بعدی پروسه است! یعنی بعد از آن که تب انتقادات مرتبط با تأسیس جشنواره فروکش کرد آن گاه برای آن که این جشنواره نیز منطبق با روال جهانی جشنواره های معتبر شود نام آن به جشنواره فیلم تهران بدل خواهد شد.




واکنش عضو کمیسیون فرهنگی مجلس به حذف نام فجر از جشنواره‌ای سینمایی: وزیر ارشاد اصلاح نکند؛ اقدام می‌کنیم!

سینماژورنال: تغییر نام بخش بین الملل فجر و در نهایت تبدیل آن به یک جشنواره تازه با واکنش یکی از اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی هم مواجه شده است.

به گزارش سینماژورنال لاله افتخاری عضو کمیسیون فرهنگی ضمن ابراز تاسف از حذف نام “فجر” از جشنواره به “کیهان” گفت: هفته گذشته، نمایندگانی با وزیر ارشاد گفت‌وگو کردند و انتقادات خود از وضعیت سینمای ایران را بیان نمودند و خواستار اصلاح و رفع ایرادات شدند.

وی افزود: ما توقع داشتیم، شخص وزیر، وضعیت را از این بدتر نکند و حالا می‌بینیم که مدیر زیرمجموعه ایشان، نام فجر را از روید‌ادی که باید در خدمت انقلاب باشد، حذف می‌کند.

افتخاری گفت: این اتفاق حتما پیگیری می‌شود و اگر وزیر نسبت به اصلاح قدمی بر ندارد، نمایندگان و کمیسیون فرهنگی، بر اساس وظیفه، عمل خواهند کرد.




علیرضا رئیسیان: این براي اولين بار است كه رئيس يك تشكيلات غيردولتي{رئیس خانه سینما}، يك مسئوليت صددرصد دولتي را قبول مي‌كند

سینماژوزنال: اتفاقی که دیروز رخ داد و طی آن رییس سازمان سینمایی از یک طرف رضا میرکریمی به عنوان دبیر بخش بین الملل فجر برگزید(اینجا را بخوانید) و از طرف دیگر نام این بخش را به جشنواره بین المللی فیلم ایران تغییر داد(اینجا را بخوانید) با واکنشهای مختلفی در رسانه ها روبرو بوده است.

به گزارش سینماژورنال یکی از مهمترین واکنشها از آن علیرضا رئیسیان کارگردانی بوده است که این روزها ملودرامی به نام “دوران عاشقی” را روی پرده دارد؛ ملودرامی که علیرغم تلخ بودن بار داستانی خیلی خوب و به طور متوسط روزی 100 میلیون تومان می فروشد.

این انتصاب نمونه ای از ارتباطات تنگاتنگ میان خانه سینما و وزارت ارشاد است

رئیسیان درباره حضور رضا میرکریمی که مدیرعامل خانه سینما هم هست به عنوان دبیر جشنواره فیلم ایران به روزنامه “جوان” گفت:  اين براي اولين بار است كه رئيس يك تشكيلات كاملاً مدني و غيردولتي، البته به ظاهر غیردولتی، يك مسئوليت صددرصد دولتي را قبول مي‌كند و اين مسئله در نوع خودش يك موضوع منحصر به فرد و البته بسيار جالب است.

وي افزود: مدت‌هاست كه من در رابطه با خانه سينما و وزارت ارشاد مي‌گويم كه ارتباطي تنگاتنگ با يكديگر دارند و همچنين مي‌گفتم كه دعواهاي گذشته اين دو بخش ريشه در جاهاي ديگري دارد، اكنون اين انتصاب جالب و تعجب آميز نمونه‌اي از آن ارتباطات تنگاتنگ است و به نوعي در صحت مدعاهاي بنده شاهد از غيب رسيد!

هم تفكيك دو بخش سينماي داخلي و بين‌الملل، هم جدا كردن مديريت اين جشنواره و هم تغيير اسمش اشتباه خيلي بزرگي است

کارگردان “چهل سالگی” و “ایستگاه متروک” خاطرنشان ساخت: نكته بعدي اينكه اصولاً در هيچ جاي دنيا مرسوم نيست جشنواره‌اي كه بيش از 35 سال از عمر برگزاري آن مي‌گذرد به يك باره تغيير نام بدهد و يك مفهوم عامي مثل «ايران» را به يك جشنواره بدهند. من در هيچ كجاي دنيا تا به حال نديده‌ام كه مثلاً بگويند جشنواره فيلم ايتاليا! چون چنين چيزي كاملاً نامفهوم و غير قابل درك است و نمي‌شود ما يك مفهوم عام را به عنوان يك اسم روي يك موضوع خاص بگذاريم.

رئیسیان تأکید کرد: اين كار به نظر من كاملاً اشتباه است. هم تفكيك دو بخش سينماي داخلي و بين‌الملل، هم جدا كردن مديريت اين جشنواره و هم تغيير اسمش اشتباه خيلي بزرگي است.