1

کیفیت پایین آثار ارگانی جشنواره، صدای “کیهان” را هم درآورد⇐چرا گریمهای “لباس شخصی” نچسب و رفتار کاراکترها، وحشیانه است؟؟/چرا “روز بلوا” جسارت نداشته به سراغ خاندان‌هایی برود که سرنخ اختلاس دست آنهاست؟/چرا “خروج” در قد و قواره فیلمهای قبلی حاتمی‌کیا نیست و پلان آخرش هم آب سردی است بر آتش اشتیاق مخاطبان؟؟

سینماروزان: بسان چند سال اخیر، امسال هم فیلمهای ارگانی سهمی قابل توجه از جشنواره فجر را به خود اختصاص داده بودند ولی عجبا که نامدارترین ارگانی‌ساز سینمای ایران هم به‌نام درام معترضانه، یک کمدی ناخواسته تحویل ملت داده بود.

کیفیت آثار ارگانی جشنواره امسال آن قدر پایین بوده که حتی صدای روزنامه “کیهان” را که اغلب حامی این آثار بوده، درآورده است و این روزنامه را وادار کرده به انتقاد از فیلمهای ارگانی “لباس شخصی” و “روز بلوا”.
“کیهان” هرچند “خروج”حاتمی‌کیا را امیدوارانه خوانده ولی باز این فیلم را نسبت به کارهای قبلی حاتمی‌کیا نقد کرده.

روزنامه “کیهان” نوشت: در فیلم«لباس شخصی»، مخاطب با یکی دیگر از موضوعات مهم و ارزشمند تاریخ انقلاب اسلامی یعنی موضوع حزب توده‌ای و خیانت‌های آنها به انقلاب و نظام اسلامی و آرمان‌های آن درقالب فعالیت‌های مخفی، مواجه است. اما به‌رغم ارزشمندی موضوع این اثر، نوع روایت و پرداخت این موضوع مهم در فیلم، قابل تأمل است. نوع گریم نچسب نیروهای اطلاعات سپاه و شیوه‌های رفتاری بی‌نزاکت حتی با یکدیگر، رفتارها و اعمال توأم با خشونت و در برخی مواقع وحشیانه آنها، چه دیدگاهی در مورد آنها به مخاطب القا می‌کند؟!

این روزنامه‌ ادامه داد: یکی از نیروهای اطلاعات که در کسوت لباس روحانیت هم هست و بقیه نیروها در نماز جماعت به او اقتدا می‌کنند، در بازجویی‌هایش از یک نیروی ساواکی، چنان خشونتی به خرج می‌دهد که منجر به کشته شدن او در زیر بازجویی می‌شود؛ اما نه نفوذی بودن او در فیلم مشخص و شفاف می‌شود و نه، مورد بازخواست فرماندهان رده بالا قرار می‌گیرد. یا حضور شخصیت اصلی فیلم در جمع خانواده و رابطه سرد بین او و همسرش، چنان به ذوق مخاطب می‌زند که انگار مخاطب دلش می‌خواهد به او بگوید، بهتر است تو به وضعیت مملکت کوچک درون خانواده‌ات بپردازی و عطای اصلاح مملکت برون خانواده‌ات را به لقایش ببخشی.

“کیهان” افزود: اینکه کارگردان اثر، به در پیش گرفتن رویه «حفظ بی‌طرفی» در روایت و پرداخت موضوع در فیلم، تأکید داشته باشد، بیشتر به بهانه‌ای برای گریز از هرگونه کاستی‌های فیلم و تبرئه کردن خود شبیه است تا دلیل منطقی و قانع‌کننده برای مخاطبانی که فیلم دیدن برای آنها فقط سرگرمی نیست و اندیشه‌ورزی پیرامون آن، جزیی جدایی‌ناپذیر از آنها در دیدن فیلم است.

“کیهان” درباره فیلم ارگانی “روز بلوا” نوشت: در فیلم «روز بلوا»، کارگردان، روی یک موضوع مهم و به روز اقتصادی و اجتماعی، یعنی موضوع «اختلاس‌های اقتصادی» دست گذاشته است که درد اکثر مردم در جامعه کنونی ایران اسلامی است. این فیلم، گرچه در ابتدا به مذاق مخاطب زخم‌خورده از وضعیت اقتصادی جامعه، خوش می‌آید، اما دقیقه‌ها که می‌گذرد و فیلم، کم‌کم به انتهای خود نزدیک می‌شود، آنها را ناامید می‌کند. شخصیت اصلی فیلم، یک روحانی جوان شیک است. او ابایی از داشتن یک زندگی لاکچری ندارد. در خانه‌ای بزرگ و بسیار خوب زندگی می‌کند. ماشین گرانقیمت دارد؛ حتی ساعت مچی که به دستش می‌بندد و کادوی عروسی است که پدرزنش به او هدیه داده است، چنان می‌ارزد که جای دستمزد هکر یه لا قبای فیلم می‌شود. انگار فقط ظاهراً حواسش به حلال و حرام باشد، بقیه قضایا حل است. دلش هم به موسسه خیریه‌ای خوش است که او به همراه همسر و پدرزنش، از مدیران ارشد و اصلی آن هستند. وقتی روحانی شیک فیلم، متوجه اختلاسی می‌شود که ظاهراً دارد به پای او هم نوشته می‌شود، سعی می‌کند به دنبال یافتن سرنخ‌های اصلی باشد. اما همین پیگیری‌هاست که زمینه ناامیدی مخاطب را فراهم می‌کند. چون اختلاس‌ها ظاهراً فقط به یک نفر می‌رسد و انگار نه انگار که اتفاقاً در این روزهای مملکت، سر هر نخی که کشیده می‌شود، به خاندان‌هایی می‌رسد که کمتر کسی جرأت افشاگری آنها را دارد.

“کیهان” تاکید کرد: ظاهراً پرداختن به موضوع مهمی مانند اختلاس هم، دل و جرأت خاصی می‌خواهد که پیامدهای بعدی‌اش را هم به جان بخرد؛ و الا فیلم، همچنان ابتر می‌ماند و مخاطبی که به ذوقش خورده است.

“کیهان” درباره “خروج” نوشت: فیلم «خروج»، حاتمی‌کیا دست روی سوژه‌ای گذاشته است که برداشتی از یک موضوع واقعی است؛ کشاورزان یک منطقه دور از پایتخت با تراکتورهای خود به سوی مرکز ریاست جمهوری در تهران می‌روند تا حرفشان را به گوش رئیس‌جمهور برسانند. گرچه همزمانی این فیلم، با دوران مسئولیت و حاکمیت دولت فعلی و ریاست جمهوری حسن روحانی همراه شده است و برداشت برخی این است که این یک فیلم سفارشی علیه دولت حاکم فعلی و ریاست جمهوری اوست، اما فارغ از انواع برداشت‌ها، موضوع مهمی که حاتمی‌کیا دست روی آن می‌گذارد، موضوعی قابل اعتناست. موضوعی که شیوه روایت و پرداختن به آن، شاید در قد و قواره فیلم‌های قبلی حاتمی‌کیا نباشد، اما در جای خود، سر و گردن خیلی بالاتری از خیلی از فیلم‌هایی است که در جشنواره سی و هشتم فیلم فجر به نمایش درآمد؛ فیلم‌هایی که برخی از آنها حتی محصول کار پیشکسوتانی از سینمای ایران هستند که هنوز بعد از گذشت چهل پنجاه سال از دوران فیلمسازی‌شان، در فضای دهه چهل و پنجاه سیر می‌کنند و حتی وقتی می‌خواهند روایتی از دهه 90 ایران داشته باشند، اسیر همان فضای دهه چهل پنجاه قبل از انقلاب‌‌اند. خروج، قهرمان دارد، قصه دارد؛ ظلم‌ستیز است و دادخواهی دارد؛ اما با همه اینها، پلان آخر فیلم، انگار آب سردی بر آتش اشتیاق مخاطب است که او را دچار شوک می‌کند. جایی که قهرمان فیلم در مقابل تلاطم و سوال و جواب‌های جوان مقابل خود در بازداشتگاه، فقط سیگار می‌طلبد.




رونمایی “کیهان” از امیدهای خود در جشنواره فجر!⇐همه راه‌ها به اوج ختم می‌شود؟؟!!

سینماروزان: هنوز هیات انتخاب جشنواره سی و هشتم فجر، فهرست فیلمهای بخش‌های مختلف جشنواره را اعلام نکرده با این حال بازار گمانه درباره فیلمهای اصلی جشنواره داغ است.

روزنامه اصولگرای “کیهان” هم به زعم خود و با الصاق صفت “موج نوی سینمای انقلاب” از امیدهای خود در جشنواره فجر رونمایی کرده است.

“کیهان” نوشت: در سی و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر، باز هم چهره‌های جدیدی به موج نوی سینمای انقلاب خواهند پیوست؛ همچون دوره‌های اخیر، باز هم آثاری با موضوعات مرتبط با انقلاب و دفاع مقدس در این جشنواره به نمایش درخواهد آمد که چشمان بسیاری را به خود خیره کنند. علاوه‌بر محمدحسین مهدویان(درخت گردو) و بهروز شعیبی(روز بلوا) که قبلا شناخته شده بودند، برای اولین بار کارگردان‌های جوانی چون امیرعباس ربیعی(لباس شخصی)، سیاوش سرمدی(اوج ۱۱۰)، مهرداد خوشبخت(آبادان ۶۰/۱۱) و… نیز در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر، خودنمایی خواهد کرد و احتمالا از امیدهای این رقابت در بخش نگاه نو خواهند بود.

جالب است که تقریبا تمام آنهایی که “کیهان” به عنوان امید خود نام برده با حمایت سازمان هنری-رسانه‌ای اوج مشغول فیلمسازی هستند!! “روز بلوا”، “لباس شخصی”، “اوج۱۱۰” و “آبادان ۶۰/۱۱” همه محصول اوج هستند و فقط “درخت گردو” خارج از این قاعده است که آن هم با حمایت تهیه‌کننده مطبوع اول مارکت همراه‌اول مخابرات تولید می‌شود. جالبتر اینجاست که برخی از امیدهای کیهان اصولگرا آثاری هستند نظیر “لباس شخصی” که برخی اصلاح‌طلبان، به پشت صحنه تولید آنها سر زده‌اند.(اینجا را بخوانید)


آیا راه موج نوی سینمای انقلاب فقط از یک سازمان خاص می‌گذرد؟ و امکان این وجود ندارد که فیلمسازی پیدا شود که بدون حمایت چنین سازمانی، محصولی بسازد به‌مراتب انقلابی‌تر از آثار ارگانی مرسوم؟؟ 




با اعلام دبیرخانه فجر⇐صاحبان بیش از صد فیلم از همین حالا باید خود را حذف شده جشنواره سی و هشتم بدانند⇔نکته: این، جشنواره‌ایست که اوج و رنجکشان با بیش از ده فیلم متقاضی حضور در آن هستند!⇔توصیه: این جشنواره نیاز مبرم دارد به هیات انتخابی قدرتمند و توصیه‌ناپذیر!

سینماروزان: با پایان مهلت ثبت‌نام برای حضور در جشنواره سی و هشتم فیلم فجر مشخص شد ۱۵۱ فیلم متقاضی حضور در جشنواره شده‌اند.

۱۱۵ فيلم سينمايي بلند( ۳۷ فیلم اولی و ۷۸ فیلم دیگر) به همراه ۳۶ فيلم مستند متقاضي حضور در جشنواره فيلم فجر هستند که بعد از تطبیق با مقررات از دهم آذرماه توسط هیات انتخاب دیده شده و بررسی می‌شوند.

با توجه به آن که در بخشهای مختلف جشنواره از سودای سیمرغ(۲۲) تا نگاه نو(۱۰) و مستند(۱۰) در مجموع فقط ۴۲ فیلم میتوانند به جشنواره راه یابند از همین حالا باید ۱۰۹ فیلم را حذف شده بدانیم!

در جشنواره‌ای که به جز فارابی و مرکز گسترش، یک سازمان ارزشی متمول به نام اوج با هفت تا هشت فیلم متقاضی حضور در جشنواره است، شانس صاحبان آثار مستقل برای قرارگیری در لیست ۱۰۹تایی حذف‌شدگان باید خیلی بالا باشد. این طور نیست؟

از آن طرف هم سرمایه‌گذارانی متمول نظیر محمدصادق رنجکشان را داریم که همزمان با چهار فیلم متقاضی حضور در جشنواره‌اند.

اوج امسال فیلمهای”آبادان ۱۱/۶۰” (مهرداد خوشبخت-حسن کلامی)، “اوج ۱۱۰”(سیاوش سرمدی-جلیل شعبانی)، “کیک زرد”(علی شاه‌حاتمی-جلیل شعبانی)، “خروج” ابراهیم حاتمی‌کیا، “لباس شخصی”( امیرعباس ربیعی- حبیب والی‌نژاد)،”روز بلوا”(بهروز شعیبی-محمدرضا تخت‌کشیان) و”کارو” احمد مرادپور-حسین صابری را در مسیر تولید دارد و به نظر می‌رسد با همه آنها متقاضی حضور در جشنواره باشد.
فیلم “خورشید”مجید مجیدی هم به تهیه‌کنندگی امیر بنان تولید میشود. بنان تهیه‌کننده سریال “گیله‌وا”ی اوج بوده ولی هنوز مشخص نیست که “خورشید” هم با سرمایه اوج تولید شده یا نه؟؟

سرمایه‌گذار چندفیلمه انتهای دهه نود یعنی محمدصادق رنجکشان با “خون شد”(مسعود کیمیایی-جواد نوروزبیگی)، “عنکبوت”(ابراهیم ایرجزاد-جواد نوروزبیگی)، “شنای پروانه”(محمد کارت-رسول صدرعاملی) و “قاتل و وحشی”(حمید نعمت‌الله) متقاضی حضور در جشنواره است.

همین اوج و رنجکشان را که رویهم بگذاریم به ۱۱ فیلم میرسیم که حدودا معادل یک‌سوم ظرفیت بخش فیلمهای داستانی جشنواره است. این، تازه جدا از سهم نهادهایی مانند فارابی و سرمایه‌گذارانی نورس نظیر علی طلوعی و ابراهیم عامریان است که با فیلمهایی همچون “کشتارگاه”، “دینامیت” و “انفرادی” مترصد حضور در جشنواره‌اند…

آیا در جشنواره سی و هشتم فجر جایی برای مستقل‌ها هست؟؟
واسپاری هیات انتخاب جشنواره سی و هشتم به نامهای تکراری و افراد منفعلی که خیلی راحت تحت تاثیر جوسازیهای منسوبین به متمولین قرار می‌گیرند یک جشنواره کاملا سفارشی را پیش رو خواهد گذاشت اما اگر ابراهیم داروغه‌زاده دبیر جشنواره، هیات انتخابش را با افرادی توصیه‌ناپذیر بچیند که خودشان به‌طور نسبی هم که شده در سینمای مستقل رشد کرده و بالا آمده باشند و البته توانایی دفاع از شایستگان واقعی-و نه نیروهای متبوع این طرف و آن طرف- را داشته باشند، میتوان امید داشت به جشنواره‌ای پویا و متنوع.




تعبیر محسن تنابنده از حمایت هنگفت یک سازمان ارزشی از “پایتخت۵″⇐قرض‌الحسنه‌ای بود که تمام و کمال برمیگردد!!!

سینماروزان: نزدیک به یک سال و نیم بعد از تولید و روی آنتن رفتن فصل پنجم “پایتخت” با حمایت سازمان هنری-رسانه ای اوج همچنان حرف و حدیث درباره حمایت هنگفت این سازمان از “پایتخت5” وجود داشته و کار به جایی رسیده که این سوالات به تولید “قسم”محسن تنابنده هم متصل شده!؟

محسن تنابنده در تازه ترین گفتگویی که درباره “پایتخت5” با “هفت صبح” داشته حمایت مالی اوج را به “قرض الحسنه”ای تشبیه کرده که بناست به اوج برگردد!! ولی تنابنده درباره مبلغ و زمان بازگشت قرض الحسنه حرفی نزده؟!

محسن تنابنده میگوید: سریال “پایتخت” اساسا متعلق به تلویزیون است. تلویزیون در فصل پنجم قرض الحسنه ای از موسسه اوج میگیرد و تمام و کمال هم برمیگردد.

تنابنده بی اشاره به میزان حمایت مالی اوج از “پایتخت5” ادامه میدهد: بیایید یک بار هم که شده ماجرا را کامل و واضح ببینیم. آیا قصه ای را که نیاز به توپ و تانک و اسلحه و هلیکوپتر دارد میتوان با تلویزیونی که یک تفنگ آب پاش هم ندارد ساخت؟؟؟ این چیزها را فقط اوج میتوانست فراهم کند!!!




کارگردان “روز سوم” همراستا با رسانه ها و سینماگران مستقل، از فقدان یک استراتژی مدون در مدیریت سازمان ارزشی متمول اوج گفت⇐توجه بیش از حد به “خودی”ها و ارجحیت “روابط محفلی” عاملی شده برای آن که “اوج” به چشم اندازهای مدنظر نرسد/اینکه اغلب سینماگران بر “منفعت مالی” همکاری با “اوج” تأکید میکنند اصلا زیبنده نیست!/باید یک نظارت قوی بر عملکرد مدیران “اوج” وجود داشته باشد

سینماروزان: بالاخره مدتها بعد از پرسش رسانه ها و سینماگران مستقل درباره چرایی عدم وجود یک استراتژی مدون در استفاده از تمام نیروهای مستعد سینمایی توسط مدیران سازمان هنری-رسانه ای اوج ، یکی از کارگردانانی که سابقه همکاری با این سازمان را هم دارد به طرح این پرسش پرداخت و خواستار نظارتهای قوی بر عملکرد مدیران اوج شد.

محمدحسین لطیفی کارگردان درام جنگی “روز سوم” که سابقه همکاری با اوج را در سریال «سر دلبران»  داشته با انتقاد از فقدان استراتژی اوج به “مهر” گفت: سازمان رسانه‌ای «اوج» یک سازمان قوی و مؤثر با بنیه مالی قابل توجه در فضای سینما و تلویزیون این سال‌ها بوده است اما به نظر می‌رسد استراتژی واحد و مدونی در انتخاب پروژه‌ها وجود نداشته، یا اگر استراتژی بوده درست اجرا نشده است.

کارگردان «به وقت خماری» ادامه داد: بعضی از پروژه‌هایی که این سازمان تولید کرده، شروع خوبی نداشته و قاعدتاً به نتیجه خوبی نرسیده است. من به‌عنوان یک برادر خونی، فیلمسازی که با این دوستان آشنا هستم و انرژی و علاقه‌شان را می‌شناسم باید بگویم، شاید در بعضی انتخاب‌ها “خودی” بودن ملاک بوده و نتیجه به دلیل همین “روابط محفلی” در خور این سازمان و چشم اندازهایی که دارد، نشده است.

لطیفی در بخش دیگری از سخنانش با طرح لزوم نظارت بر عملکرد مدیران اوج گفت: استفاده از نظر سینماگران و کارشناسان دلسوز از هر قشری که هستند می‌تواند تهیه و تدوین یک استراتژی را ممکن سازد. پس از آن شیوه نظارتی قوی باید وجود داشته باشد تا محصولات، از یک نظام فکری و کیفیتی پیروی کنند.

کارگردان مجموعه «صاحبدلان» ادامه داد: متأسفانه در فضای سینما معمولاً درباره منفعت مالی همکاری با سازمان اوج صحبت می‌شود. این معرفی و تبلیغ خوب و زیبنده ای برای این مجموعه که کار فرهنگی می‌کند، نیست. شاید بهترین تعریف و تبلیغ برای یک نهاد فرهنگی و سینمایی این باشد که من با آن همکاری می‌کنم چون می‌توانم مسائلی را مطرح کنم که در همه موسسه‌ها و نهادها نمی‌شود.




قرار دادن فرماندهان جدید سپاه در عمل انجام شده؟؟⇐هدف روسای فعلی اوج از انتشار خبر تولید عنقریب ۱۰ فیلم مختلف چیست؟؟

سینماروزان/حامد مظفری: سازمان هنری-رسانه ای اوج در سالهای اخیر و با صرف هزینه بالا سعی زیادی کرده که ردپایی پررنگ در سینما و تلویزیون به جای گذارد ولی مشکل آنجاست که به غیر از مواردی معدود این هزینه ها هیچ گاه نتوانسته اسباب معرفی استعدادهای درخشان به جامعه سینمایی را فراهم کند.

اینکه روسای فعلی اوج به سراغ برندهایی همچون ابراهیم حاتمی کیا و مسعود ده نمکی و حتی “پایتخت” میروند و میکوشند عقبه آنها را به کارنامه خود الصاق کنند نه نشانه شکوفایی بلکه نشانه عدم کارکرد صحیح سیستمی است که باید نیروهایی مستعد و تازه نفس را به سینمای ایران معرفی کند نه آن که خود منگنه به برندهای دست ساخته نهادهای پیشین نظام اسلامی باشد.

یک ماه بعد از تغییر و تحول در رأس فرماندهی سپاه پاسداران خبر رسیده که سازمان هنری-رسانه ای اوج که کل محصولات تولیدشده سینماییش در سالهای راه اندازی به ده نرسیده به ناگاه تصمیم گرفته ده اثر سینمایی را در تابستان پیش رو کلید بزند و با این ده اثر متقاضی جشنواره شود!!

فارغ از آن که این خبر خود ناظر به آفتی مبتلابه در سیستمهای متصل به بیت المال با نام “کمیت گرایی” است اولین سوالی که حول این خبر ایجاد می‌شود آن است که روسای فعلی اوج با توسل به کدام رزومه عملیاتی جرأت کرده اند فقط در یک سال ده فیلم مختلف تولید کنند؟؟

همه دستاورد سازمان اوج در سال گذشته و جشنواره سی و هفتم فقط یک فیلم در حال و هوای تله فیلمهای دوران مدیریت ضرغامی بر رسانه ملی با عنوان “بیست و سه نفر” بود که هنوز زمان اکرانش هم مشخص نشده! با این کارنامه شفاف چطور میخواهند در سال جاری ده فیلم تولید کنند؟

پرسش دوم ناظر به کمیت گرایی روسای فعلی اوج را باید در تغییر و تحولات بالادستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی جستجو کرد.

اینکه یک ماه بعد از تغییر فرمانده کل سپاه و تحولات مدیریتی این ارگان، به ناگاه خبری میرسد مبنی بر تولید ده فیلم توسط یکی از زیرمجموعه های سپاه چه معنایی دارد؟؟

آیا بناست با تصویب بودجه های این ده پروژه، فرماندهان تازه سپاه در عمل انجام شده قرار گیرند؟؟ آیا بهتر نبود روسای فعلی اوج صبر میکردند تا تحولات مدیریتی سپاه به تکامل برسد و آن گاه منطبق با شرایط تازه، تصمیم گیری میکردند؟؟




حاتمی‌کیا با همراهی سازمان ارزشی، پروژه تازه‌اش را وارد پیش تولید کرد

سینماروزان: ابراهیم حاتمی کیا فیلمبرداری فیلم جدیدش را همزمان با نیمه بهار سال آینده آغاز می‌کند.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «پانا» ابراهیم حاتمی کیا کارگردان شناخته شده سینمای ایران، پیش تولید فیلم جدیدش را در سکوت خبری آغاز کرده است و قصد دارد فیلمبرداری این فیلم را همزمان با نیمه بهار سال آینده آغاز کند.

تاکنون خبری از موضوع و سرمایه گذار فیلم جدید این کارگردان به طور رسمی اعلام نشده است و حاتمی‌کیا سعی دارد بدون حاشیه ساخت فیلم جدیدش را دنبال کند.

گفته می‌شود سرمایه گذار و تهیه کننده فیلم حاتمی کیا مانند فیلم‌های اخیر او سازمان اوج خواهد بود، البته احتمال دارد وی با فردی غیر از محمد خزاعی برای تهیه کنندگی تازه‌ترین اثرش انتخابکند.




اظهارات احسان عبدی‌پور -که با حمایت نواصولگرایان مجری «کیوسک» شده بود- درباره فیلم ارگانی «۲۳نفر»⇐هشتاد دقیقه منتظر شدم تا کارگردان با یکی از قهرمانان جلو برود و این اتفاق نیفتاد!!/فیلم نه قهرمان دارد و نه ضدقهرمان و از کمبود لانگ‌شات به شدت رنج میبرد/مشکل سفارش‌دهندگان چنین فیلمهایی آن است که بازگشت سرمایه برایشان اهمیت ندارد/فستیوالی از تیر و ترقه راه انداختن را یک تکنیسین هم میتواند انجام دهد؛ فیلم جنگی بیش از هر چیز به فیلمنامه استاندارد نیاز دارد

سینماروزان: از جمله فیلمهای ارگانی حاضر در جشنواره سی و هفتم فجر «23نفر» بود که با حمایت سازمان هنری-رسانه ای اوج تولید شده بود ولی به لحاظ اجرا نتوانسته بود ضرباهنگ یک درام جنگی استاندارد را داشته باشد.

احسان عبدی پور کارگردانی که آثاری نظیر «تیک آف» و «تنهای تنهای تنها» را در کارنامه دارد و اخیرا نیز با حمایت نواصولگرایان مجری برنامه ای اغلب سینمایی به نام «کیوسک» شده بود در گفتگو با «خبرفوری» نظراتش درباره این فیلم را بیان کرد.

عبدی پور با اشاره به اینکه فقط همین یک فیلم را در جشنواره دیده اظهار داشت: فقط برای دیدن بازی رفیق جنوبیم سعید آلبوعبادی به دیدن «23نفر» رفتم. سعید نقش «ملاصالح» را در فیلم بازی کرد و خیلی هم خوب اجرا کرد.

این کارگردان جوان ادامه داد: در طول تماشای فیلم مدام منتظریم که فیلم شکل گیرد و با یکی از قهرمانان جلو برود. بیست دقیقه میگذارد و می‌بینیم این اتفاق نمی افتد و در نهایت هشتاد دقیقه میگذرد و فیلم با هیچ کدام از قهرمانان و خطهای روایی جلو نمیرود! این اذیتم کرد! 

عبدی پور افزود: جمع 23 نفری که در طول فیلم هستند آن قدر شبیه هم هستند که هیچ تنشی رخ نمیدهد. مثلا جایی که صدام بهشان پیشنهاد میدهد بیایید به پاریس بروید تقریبا هیچ تنشی رخ نمیدهد و انگار که این 23 نفر یک نفر بیشتر نیستند! فیلم از این که یک قهرمان عملگرای بیرونی ندارد رنج میبرد و وقتی جلو میرود یک مشکل دیگر هم دارد و اینکه ضدقهرمان هم ندارد!! علیرغم اینکه مهدی جعفری کارگردان این فیلم، فیلمبردار خوبی است ولی فیلمش از کمبود لانگ شات به شدت رنج میبرد. 

احسان عبدی پور با اشاره به مشکل تولیدات سفارشی سینمای جنگ اظهار داشت: از آنجا که واحدهای کلان اقتصادی یا سیاسی هستند که فیلمهای جنگ را سفارش میدهند ما عموما با ارگانهایی طرفیم که برایشان بازگشت سرمایه اهمیت ندارد پس مدام یک عملیات یا یک جمعیت را فیلم می‌کنند. سینمای جنگ نیاز به تقابل قهرمان و ضدقهرمان دارد تا کنار اینها عملیات هم تصویر شود وگرنه تصویرسازی صرف عملیات میشود مستندنمایی!!! فستیوالی از تیر و ترقه راه انداختن را یک تکنیسین هم میتواند انجام دهد؛ در صورتی که فیلم جنگ بیش از هر چیز به فیلمنامه کنشمند و استاندارد نیاز دارد.




بعد از ادعای شگفت انگیز درباره تأمین بودجه فیلم مطبوع “کیهان” از بلوچستان!!⇐آیا سرمایه گذاری “قسم”تنابنده هم از اوج به استانی در شمال ایران منتقل خواهد شد؟؟  

سینماروزان: مدتی پس از انتشار متن اتهامات محمد امامی سرمایه گذار بازداشتی سریال “شهرزاد” ، تهیه کننده فیلم “شبی که ماه کامل شد” از تأمین سرمایه این فیلم توسط سرمایه گذاران بلوچ خبر داد!!!

به گزارش سینماروزان اینکه بودجه فیلمی با مضمون قتل زن داداش عبدالمالک ریگی- که اتفاقا “کیهان” هم زودتر از خیلی ها آن را بعنوان فیلم معیار جشنواره معرفی کرد-توسط سرمایه گذاران استانی محروم همچون بلوچستان تأمین شده باشد به شدت شگفت انگیز بود و شاید برای بستن مسیر حاشیه های احتمالی به هنگام رونمایی فیلم در جشنواره.

شفاف سازی روزگار جدید مصائب خود را هم دارد و در سالی که قیمت دلار افسارگسیخته بالا رفت و معیشت مردم تحت الشعاع قرار گرفت همه میخواهند خود را مستقل و بی وابستگی نشان دهند مبادا با قضاوت مخاطبان روبرو شوند.

به نظر میرسد عنقریب است که برخی از صاحبان محصولات ارگانی جشنواره نیز از ترس قضاوت بخاطر ارگانی بودن شرایط معرفی خویش به عنوان محصولی مستقل را فراهم کنند.

آیا میتوان انتظار داشت فیلمی مانند “قسم”محسن تنابنده که پیشتر درباره حمایت سازمان هنری-رسانه ای اوج از آن سخن گفته شده به همین زودیها به عنوان فیلمی که با حمایت مالی سرمایه گذارانی ساکن در استانی شمالی ساخته شده، معرفی شود؟؟؟




فارابی، رقیب اصلی اوج است یا رقیب سرمایه گذاران بازداشتی و چندفیلمه؟؟؟⇐حداقل ۹ فیلم جشنواره با حمایت مستقیم فارابی تولید شده!!+فهرست فیلمها و مبلغ تسهیلات دریافتی

سینماروزان: اعلام فهرست فیلمهای جشنواره فجر مشخص کرد سازمان هنری-رسانه اوج با فیلمهای “23 نفر”، “قسم” و “تختی” در بخش مسابقه جشنواره حاضر است. محمدصادق رنجکشان سرمایه گذار جدیدالورود سینما با دو فیلم “متری شش و نیم” و “سرخپوست” در بخش مسابقه جشنواره است و حوزه هنری هم فقط با یک فیلم با نام “دیدن این فیلم جرم است” در بخش فیلم اولیها! پرسشهایی جدی نیز درباره حضور یک سرمایه گذار بازداشتی با دو فیلم در جشنواره وجود دارد.

تازه ترین شفاف سازی فارابی درباره تسهیلات بگیرانش مشخص نموده فارابی پرفیلم ترین ارگان حاضر در جشنواره است.  فارابی هشت فیلم در بخش مسابقه فجر دارد که میشود 36 درصد از کل این بخش!!! فارابی یک فیلم هم در بخش نگاه نو دارد. فهرست اخیر تسهیلات بگیران فارابی را اینجا ببینید.

“سمفونی نهم”(1) محمدرضا هنرمند که حمایت ۸۷۵میلیونی فارابی در سال ۹۶ یعنی دوران دلار زیر ۴هزار تومانی را برای تولید داشته از فیملهای حاضر در بخش مسابقه جشنواره است.

«پالتو شتری»(2) و «طلا» (3)که هر کدام ۳۰۰میلیون تسهیلات فارابی را داشته اند نیز در بخش مسابقه حاضرند. مجید شیخ انصاری از مدیران سالیان تلویزیون تهیه کنندگی «پالتو شتری» را برعهده داشته است. «ماجرای نیمروز۲»(4) از دیگر فیلمهای مورد حمایت فارابی است که در بخش مسابقه جشنواره فجر حضور دارد.

فارابی به “سونامی”(5) ساخته میلاد آقازاده رسول صدرعاملی که در بخش فیلم اولیهای فجر است نیز تسهیلات 342 میلیونی داده است.

رضا میرکریمی دبیر محفل موسوم به جهانی فجر که اخیرا حسین انتظامی نوید ادغام آن با جشنواره اصلی فجر را داده برای ساخت “قصر شیرین”(6) دقیقا 350 میلیون تسهیلات فارابی را گرفته و با این فیلم در بخش مسابقه جشنواره است.

“بنفشه آفریقایی”(7) به تهیه کنندگی علیرضا شجاع نوری از مدیران محفل جهانی فجر نیز 225 میلیون از فارابی تسهیلات گرفته است و البته که در بخش مسابقه فجر است.

سیاوش حقیقی هم برای تولید “خون خدا”(8) نزدیک به 150 میلیون تسهیلات فارابی را گرفته است و با همین فیلم در بخش مسابقه فجر است در حالی که فیلم قبلیش “مادری” از شکست خوردگان گیشه بود.

علیرضا رییسیان نیز با “مردی بدون سایه” (9)در بخش مسابقه حاضر است. این فیلم تسهیلات 550 میلیونی فارابی را داشته!




داستان مسافران سفر ناتمام؟!⇐”قسم” آماده نمایش شد+عکس

سینماروزان: فیلم سینمایی “قسم” به کارگردانی محسن تنابنده و تهیه کنندگی الهام غفوری  و جلیل شعبانی آماده نمایش شد.

به گزارش سینماروزان با پایان مراحل فنی فیلم سینمایی “قسم” به کارگردانی محسن تنابنده و تهیه کنندگی الهام غفوری و جلیل شعبانی آماده نمایش شد.

در فیلم سینمایی “قسم” مهناز افشار، سعید آقاخانی، حسن پورشیرازی، مهران احمدی، نقش آفرینی می کنند.

در خلاصه داستان آن آمده است : به جان نياز،قصاص بخواي بچه رو ميگيرم طلاقت ميدم جان يه دونه خترمونو قسم خوردم كه بدوني اينكارو ميكنم به جان نياز.

اولین نمایش این فیلم در جشنواره فیلم فجر چهارشنبه 10بهمن در سینما راگا خواهد بود و پنجشنبه ۱۸ بهمن ساعت 21:30 در پردیس ملت برای سینما رسانه ها به نمایش درمی آید.

عوامل این فیلم عبارتند از:

نویسنده و کارگردان: محسن تنابنده، مدیر فیلمبرداری: تورج اصلانی، مدیر تولید: حسن مصطفوی،طراحی و ترکیب صدا:‌حسین ابوالصدق، تدوین: خشایار موحدیان، موسیقی: یحیی سپهری شکیب، مشاور کارگردان: سیروس مقدم، صدابردار: مهدی ابراهیم زاده، طراح گریم:‌عباس عباسی، اصلاح رنگ و نور:‌سهراب نوربخش، طراح صحنه:‌بابک پناهی، طراح لباس: فرحناز نادری، دستیار کارگردان (فاز یک): مصطفی تنابنده، دستیار کارگردان (فاز دو): علیرضا نجف زاده، برنامه ریز:‌رضا سخایی، طراح جلوه های ویژه میدانی: ایمان کرمیان، طراح جلوه های ویژه بصری:سعید خلیلی ، طراح گرافیک و مدیر هنری: سیروس سلیمی، مدیرتبلیغات : میثم معراجی، مدیر روابط عمومی: علی زادمهر، تهیه کنندگان: الهام غفوری، جلیل شعبانی

قسم

قسم

قسم

 




جلیل سامان کارگردان سریالهای «پروانه» و «نفس» اظهار داشت⇐ وقتی نمایندگان ضعیف و متناقض را به مجلس می‌فرستیم چه توقعی داریم؟!/نه مداحان، نخبه هستند و نه سلبریتی‌ها!/چرا کم‌سوادترین سلبریتی‌ها، بیشتر از همه حرف می‌زنند؟/چرا حاکمان برای کسب قدرت و وجاهت دست به دامن سلبریتی‌ها شدند؟؟/چرا نیروهای مخلص‌ ما در رأس کار نیستند!؟/آدم مخلص هیچ وقت سرمایه‌اش چند هزار میلیاردی نمی‌شود و در خانه چندده میلیاردی نمی‌نشیند!/چرا سریال «چمران» ساخته نشد؟ حتی کار را به اوج هم ارائه کردم، اما کسی دستی نجنباند!/عدم تولید سریال «چمران» عجیب نیست چون همه دنبال این هستند که با سلبریتی‌ها عکس بگیرند!!/اگر بتوانید پای پله هواپیما یا پلوخوران آقازاده‌ای، رضایت مسئولی را جلب کنید کار تمام است وگرنه ول معطلید

سینماروزان: اینکه جلیل سامان کارگردانی که توانسته با حمایت رسانه ملی سریالهایی مانند «ارمغان تاریکی»، «پروانه» و «نفس» را بسازد هم جزو منتقدان مدیریتی کشور است جای تعجب دارد.

جلیل سامان در گفتگویی که به بهانه چرایی عدم تجلی روحیه استکبارستیزی در محصولات هنری ایران با «جوان آنلاین» انجام داده کوشیده برخی مشکلات مدیریتی کشور را نقد کند.

متن کامل گفتگوی جلیل سامان با «جوان آنلاین» را بخوانید:

با توجه به در پیش بودن روز ۱۳ آبان فکر می‌کنید به عنوان یک هنرمند پس از گذشت نزدیک به ۴۰ سال از انقلاب اسلامی مبارزه با سلطه‌گری و زورگویی قدرت‌های استکباری چقدر اهمیت دارد؟
فکر نمی‌کنم کسی در خصوص مبارزه با امریکا و زورگویی‌هایش تردید داشته باشد منتها نحوه برخورد با این استعمارگر محل مناقشه است.
فکر می‌کنید انسجام داخلی یا همان چیزی که حضرت امام راحل از آن به عنوان وحدت کلمه یاد می‌کردند در موضوع مبارزه با استکبار جهانی چقدر اهمیت دارد و اگر در این باره صدای واحدی از درون کشور شنیده نشود چقدر می‌تواند به این مسئله صدمه وارد کند؟ 
نحوه برخورد یک سیاستمدار یا دیپلمات، یک دانشمند یا صنعتگر، یک هنرمند یا یک نظامی با این هژمونی متفاوت خواهد بود چه رسد به یک سیاستمدار با سیاستمدار دیگر! در بعد مبارزه با استکبار جهانی ابزاری مثل رسانه امروز خیلی تعیین کننده است، چون افکار عمومی روز به روز در جهان اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. ابزار جنگ نرم را نیز نباید دست کم بگیریم، طوری که برخورد رسانه‌ای من به اندازه برخورد رسانه‌ای او تاثیرگذار باشد! اما آیا امکانات رسانه‌ای ما این قدرت را در مصاف با این هژمونی فرهنگی دارد؟

با توجه به شعار‌ها و راهبرد‌هایی که کشور از ابتدای انقلاب درباره این موضوع داشته چقدر در داخل کشور همصدایی و همنوایی و همدلی از سوی مسئولان در این باره دیده می‌شود؟ 
معتقدم این مسئله وجود دارد، چون همواره ما در موضع مظلوم واقع شده‌ایم و این را مردم می‌فهمند. تحریم‌های ظالمانه و کشتار مردم مستضعف جهان از جمله یمن، فلسطین، سوریه، عراق و حمایت از رژیم‌های قرون وسطایی، چون عربستان سعودی در بسیاری از نقاط جهان چهره دژخیم امریکا و متحدانش را بیشتر عیان کرده است.
از طرفی در حال حاضر رئیس‌جمهوری در امریکا حاکم شده که مانند قبلی (اوباما) مشت آهنینش را در دستکش مخملینش پنهان نکرده! همراهی با عربستان نیز به خوبی شعار دموکراسی را پوشالی کرده است، اما این مسئله را نباید فراموش کنیم که آنچه کار ما را سخت کرده توان رسانه‌ای دشمن نیست! ضعف عملکرد برخی از دستگاه‌ها در قوای حاکم خودمان است، چون ما به لحاظ امکانات مادی و معنوی چیزی کم نداریم و نباید دشمن توان تحریم ما را داشته باشد، البته این ضعف توسط رسانه‌ها بزرگنمایی می‌شود. ما به پیشرفت‌های مدنی، صنعتی، علمی، بهداشتی و نظامی خوبی رسیده‌ایم از همه مهم‌تر اینکه سرنوشتمان در دست خودمان است. پس باید مشکلات داخلی را با همدلی و همفکری حل کنیم. آن وقت قدرت‌های استکباری هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند. حاکمیت توسط مردم شکل گرفته و در توالی انتخابات قدرت دست به دست شده است.
چه کسی این گروه‌های سیاسی را حاکم می‌کند؟ 
مسلماً مردم، وقتی چنین نمایندگان ضعیف و متناقضی را به مجلس می‌فرستیم چه توقعی داریم؟! به نظر من لازم است بینش مردم عمق پیدا کند؛ هم در انتخاب‌ها و هم در مطالبه‌گری‌شان و این لازمه‌اش این است که نخبگان کمتر سکوت کنند و صدایشان به گوش مردم و مسئولان برسد! نخبگان اجتماع مداح‌ها یا سلبریتی‌ها یا اقشار دیگر نیستند. ائمه جمعه و ورزشکاران هم نیستند. نخبگان از همه این‌ها هستند، اما همه این‌ها نیستند. الان در وضعیتی قرار داریم که کم‌سوادترین سلبریتی‌ها بیشتر حرف می‌زنند و بیشتر طرفدار دارند و بیشتر لایک می‌خورند و در عرصه سیاست هم تاثیرگذاری دارند.
این عارضه از کجا گریبان ما را گرفت؟!
از آنجایی که رسانه‌ها و برخی حاکمان برای کسب قدرت و وجاهت دست به دامن سلبریتی‌ها شدند! و نه نخبگان! کاندیدا‌ها برای ماندن و پیروز شدن دنباله‌رو افراد مشهور شدند و تلویزیون برای کسب مخاطب بیشتر به دامن شهرت در غلتید. سینما و تلویزیون نیز متأسفانه از اندیشه خالی شده است.
در ایران همه می‌گویند مرگ بر امریکا و همه او را دشمن بشریت می‌دانند، اگر هم کسی می‌گوید مذاکره کنیم از سر استیصال است! و نه رفاقت با امریکا. پس در کلیت معتقدم این همصدایی وجود دارد و باید از آن بهتر به سود منافع ملی استفاده کنیم. برجام به همه مردم جهان ثابت کرد امریکا قابل اعتماد نیست. از الطاف خفیه! ترامپ بود. (خنده) ضربه‌ای بود که اگر ما را از پا نیندازد ما را قوی‌تر می‌کند. تحریم‌های ترامپ به ما ثابت کرد آنچنان که شعارش را دادیم در تولید برخی اقلام غیروابسته نیستیم و بیشتر از آن ثابت کرد تفکر لیبرالیستی نسخه کارسازی برای اقتصاد ما نیست! مدیر خوش‌نشین نمی‌تواند برای مردم مستضعف که صاحبان و وارثان انقلابند دلسوز باشد. 
به سینمای ایران درباره موضوع استکبارستیزی چه نمره‌ای می‌دهید؟
متأسفانه سازمان منافقین و جنگ بسیاری از نیرو‌های کارآمد انقلاب را گرفت و فعلاً دچار قحط‌الرجالیم! یکی از دوستانم هشت سال در دفاع مقدس بود، اواخر جنگ او را دیدم. گفتم چه خبر رحیم؟ گفت: «هیچی مخلصای ما رفتند، مخلصای صدام موندند!» الان وضعیت انقلاب همین است. مخلص‌های ما در رأس کار نیستند. آدم مخلص هیچ وقت سرمایه‌اش چند هزار میلیاردی نمی‌شود. صاحب ده‌ها شرکت نمی‌شود. توی خانه چندده میلیاردی نمی‌نشیند و سنگ دین را به سینه بزند. سینمای ایران نمره خوبی ندارد. نه فقط در استکبارستیزی بلکه معتقدم در دفاع مقدس و موضوع داعش و نه حتی معضلات اجتماعی نیز نمره خوبی ندارد. ما سینمای بدون اندیشه‌ای داریم.
چرا خود شما تا به حال درباره استکبارستیزی یا موضوع ۱۳ آبان فیلم نساخته‌اید؟
استکبارستیزی خیلی مستقیم است. به نظرم باید روح استکبارستیزی را در مخاطب ایجاد کرد!
اگر بخواهید سریال چمران را بسازید چقدر استکبارستیزی در شخصیت او پررنگ خواهد بود؟
شاهد از غیب رسید! چمران چرا ساخته نشد؟ چمران که سراپا استکبارستیزی است. در واقع تحقیق و فیلمنامه آرشیو شد.
یعنی ساخته نمی‌شود؟
با وجود پیگیری‌های زیادی که کردم فعلاً که خبری نیست حتی کار را به اوج هم ارائه کردم، اما کسی به اصطلاح دستی نجنباند. برایم عجیب نیست؛ همه دنبال این هستند که با سلبریتی‌ها عکس بگیرند! بحث‌های فرهنگی مال جلسات است و عملیاتی نیست. اگر بتوانید پای پله هواپیما یا پلوخوران آقازاده‌ای رضایت مسؤلی را جلب کنید که کاری را انجام بدهید، شدنی‌تر است تا در سلسله مراتب سازمانی و تشکیلات فرهنگی. ساخت سریال چمران حرفش قشنگه! اما ساختش مردافکنه، اونم با سامان.




یک بازیگر-کارگردان تئاتر مدعی شد⇐با بودجه‌ای که برای امثال «تنگه ابوقریب» هزینه شد، به‌راحتی میتوان اثر بزرگ و باکیفیت خلق کرد/نهادهایی که چنین هزینه‌هایی می‌کنند نگاه علمی ندارند/این نهادها نگاهشان شخصی و تشریفاتی است!

سینماروزان: حضور ارگانهایی که بودجه های هنگفت برای تولید محصولاتی خاص هزینه میکنند و ایجاد فضایی که فقط معدودی از هنرمندان امکان استفاده از این بودجه های عمومی را دارند همواره محل نقد و نظر بوده است.

سازمان هنری-رسانه ای اوج از جمله سازمانهایی است که در سالهای اخیر بودجه فراوانی را برای تولید آثار سینمایی گذاشته است. «تنگه ابوقریب» تازه ترین محصول روی پرده این سازمان است که تلاش زیادی شده که از یک طرف با تخصیص حجم بالای سالن و از طرف دیگر با تبلیغات مختلف از پخش تیزرهای فراوان تلویزیونی تا تخصیص تبلیغات محیطی اسباب رونق گیشه اش فراهم آورد آن هم در شرایطی که برخی از آثار روی پرده نه تنها ممنوع از پخش تیزرند بلکه حتی تعداد سینماهایشان هم یک چهارم این گونه آثار نیست.

ایوب آقاخانی از جمله کارگردانان و بازیگران سرشناس حیطه تئاتر که در رادیو هم فعالیت داشته با اشاره به تخصیص بودجه‌های میلیاردی برای چنین آثاری به «اعتماد» گفت: اگر بودجه‌اي به همان ميزان كه مثلا براي فيلم سينمايي «تنگه ابوقريب» هزينه شد براي خلق و اجراي نمايش هم هزينه شود به راحتي مي‌توان اثر بزرگ و با كيفيت خلق كرد. فقط بايد متوجه باشيم، اين پول به چه كارگردان و نويسنده‌اي داده مي‌شود و فاصله اين فرد با آنچه پيش‌تر اشاره شد، چقدر است. يعني بدانيم كه قرار است دوباره همان كليشه‌هاي نازل گذشته تكرار شوند يا نه، قرار است به سوي كارهاي پيش‌رو، باكيفيت و جسور حركت كنيم. اگر كارگرداني كه اين پول در اختيارش قرار مي‌گيرد فردي متعصب باشد و به سلايقي از اين دست تن دهد قطعا با نمايشنامه يا نمايش‌هاي مورد نظر مواجه نخواهيم شد.

آقاخانی ادامه داد:  اگر دست هنرمند باز گذاشته شود حتما در تئاتر هم مي‌توانيم خلق كنيم. فكر مي‌كنم بيشتر نهادهايي كه مي‌توانند چنين بودجه‌هايي هزينه كنند عموما نهادهاي توانمند و متمكني از نظر مالي هستند كه عموما نگاه‌شان به تئاتر، نگاه علمي و آكادميك قابل دفاعي نيست. آنها بيشتر نگاه شخصي و تشريفاتي و تبليغاتي دارند. يكي، دو نمونه هم اتفاق افتاده كه هزينه‌هاي آنچناني براي تئاترهايي شده كه فاقد هرگونه ارزش هنري و معنايي بودند.

این فعال تئاتر که سابقه اجرای نمایشهایی در حیطه دفاع مقدس نظیر «تکه های سنگین سرب» را در کارنامه دارد افزود: اين كارهای پرهزینه اتفاقا به لحاظ وسعت در فضاي بزرگ هم اجرا شدند اما به طور طبيعي شاهد هستيم امروز هيچ يك از آنها محل پرسش و مثال قرار نمي‌گيرند. چرا؟ چون نتيجه نداشتند و به طور طبيعي با ارزش‌هاي كيفي فاصله داشته‌اند. به نظرم زاويه ديد سرمايه‌گذار در اين مقوله بسيار داراي اهميت است.




در اوج بحرانهای اقتصادی حاکم بر جامعه⇐ده‌نمکی، کمدی «زندانیها» را به اوج فروخت؟!+عکس

سینماروزان: در شرایطی که در زمان تولید «زندانیها» هیچ گاه به سرمایه گزاری سازمان هنری-رسانه ای اوج در این پروژه اشاره ای نشده بود اما حالا این سازمان ارزشی، فیلم تازه مسعود ده نمکی را به عنوان محصول خود معرفی کرده است. آیا این معنایی دارد جز آن که ده نمکی فیلمش را بعد از کامل شدن، به این سازمان واگذار کرده است؟؟

فیلم سینمایی «زندانی ها» به کارگردانی و تهیه کنندگی مسعود ده نمکی پس از پایان تدوین و اصلاح رنگ، آماده نمایش شده است. این فیلم از دوم تیرماه سال جاری کلید خورد و پس از پایان مراحل تصویربرداری و انجام مراحل فنی، آماده اکران در سینماهای سراسر کشور شد.

طنز اجتماعی «زندانی ها» ، داستان دانشجوی جوانی است که قصد دارد برای پایان نامه‌اش روی تعدادی زندانی‌ تحقیق کند. ده‌نمکی قصد دارد در این فیلم تأثیر معنویات بر زندانی‌ها را به تصویر بکشد. در این فیلم بازیگرانی چون هدایت هاشمی، هومن برق نورد، بهنام تشکر، برزو ارجمند، بهاره افشاری، بهنوش بختیاری، اصغر نقی زاده و امیر نوری حضور دارند.

عوامل دیگر این فیلم عبارتند از:
تهیه کننده و کارگردان: مسعود ده نمکی، مجری طرح: علیرضا نجف زاده، مدیر تولید : امیر ابراهیمی، مدیر فیلم برداری: فرشاد گل سفیدی، طراح صحنه و لباس: بهزاد جعفری، طراح گریم: شهرام خلج، صدابردار: فرشید احمدی، مدیر تدارکات: جواد قاسمی، تدوین: خشایار موحدیان، برنامه ریز و دستیار اول کارگردان: امید جزینی، جلوه های ویژه ی میدانی: ایمان کرمیان، جلوه های ویژه ی بصری: سعید خلیلی، عکاس:حسن شجاعی، محصول مرکز فیلم و سریال سازمان هنری رسانه‌ای اوج

زندانیها
زندانیها




پرسشهای منتج از کلید زدن فیلم ارگانی «بیست و سه نفر» با حضور سردار سلیمانی⇐پرسش اول: آیا رضایت علیرضا رییسیان برای تولید فیلمی براساس مستندش، جلب شده؟؟/پرسش دوم: آیا رییس سازمان ارزشی، سردار سلیمانی را از اعتراضات علیرضا رییسیان آگاه کرده؟؟

سینماروزان: بلافاصله بعد از انتشار خبر ساخت فیلمی با نام «بیست و سه نفر» با سرمایه گزاری سازمان هنری-رسانه ای اوج و واسپاری کارگردانی این پروژه به مهدی جعفری بخاطر آنکه کارگردان مستند «آن بیست و سه نفر» بوده، علیرضا رییسیان تهیه کننده آن مستند در گفتگویی صریح از مالکیت بر مستند فوق الذکر و سوژه خبر داد و اقدام به ساخت فیلم «بیست و سه نفر» بدون کسب رضایتش را غیرقانونی و غیراخلاقی دانست.(اینجا را بخوانید)

سخنان رییسیان با واکنش تند مدیر روابط عمومی سازمان اوج مواجه شد که خطاب به رییسیان مدعی گشت چون در سینما موفق بوده اند و بیکاری زیاد شده، خیلیها میخواهند با آنها کار کنند!

این واکنش با پاسخ جامعه صنفی تهیه کنندگان که از قدیمی ترین صنوف سینمایی ایران است روبرو شد که با تأکید بر اهمیت گفتگو برای حل مشکلات، ادبیات روابط عمومی این سازمان در برخورد با رییسیان را شماتت کرد.(اینجا را بخوانید)

اظهارنظر جامعه صنفی تهیه کنندگان این انتظار را ایجاد میکرد که سازمان اوج مذاکره ای تازه با رییسیان ترتیب دهد در جهت حل مسأله و رسیدن به نتیجه اما بی آن که هیچ خبری درباره چنین مذاکره ای یا کسب رضایت رییسیان منتشر شود به ناگاه خبر کلید خوردن پروژه «بیست و سه نفر» با حضور سردار قاسم سلیمانی و همچنین احسان محمدحسنی رییس سازمان اوج از طریق برخی رسانه های اصولگرا منتشر شده است!

دلیل حضور سردار سلیمانی در آغاز تولید این پروژه کاملا قابل پیش بینی بود. احمد یوسف‌زاده، نویسنده کتاب «آن بیست و سه نفر» مدتها پیش گفته بود سردار سلیمانی پیشنهاد ساخت فیلمی از روی این کتاب را به ابراهیم حاتمی کیا داده و بدیهی بود یکی از دلایل سازمان اوج برای سرمایه گزاری بر این پروژه هم حسن نظر سردار باشد اما…

اما پرسش اولی که پیش می آید آن است که آیا رضایت رییسیان برای تولید جلب شده است و طرفین به نتیجه مشترکی رسیده اند که کار کلید بخورد؟

پرسش دوم اینکه آیا دست اندرکاران سازمان اوج و در رأس آنها محمدحسنی درباره اعتراضات رییسیان، حرفی به سردار زده بودند و سردار را در جریان ماوقع اتفاقات قرار داده بودندو سپس از وی دعوت کرده بودند که در مراسم آغاز فیلمبرداری حاضر شود؟؟




واکنش جامعه صنفی تهیه‌کنندگان به ادبیات دور از شأن روابط عمومی یک ارگان ارزشی⇐کجای اخلاق حرفه‌ای این اجازه را به شما می‌دهد که با ادبیات سخیف، تهیه‌کننده‌ای که سال‌هاست در عرصه سینما فعال است را مورد عتاب و خطاب قرار دهید؟؟/در حیرتیم که چگونه، علیرضا رییسیان را به قانون اقتباس ارجاع می‌دهید در شرایطی که مالک اصلی مستند «۲۳ نفر» شخص رییسیان است!!!/ به جای ادبیات سخیف و حمله به بزرگان سینما، با احترام با آنان سخن گویید/ به جای تهدید، مسایل پیش آمده را با گفتگو حل کنید

سینماروزان: اعلام خبر تولید فیلمی با نام «بیست و نفر» توسط سازمان هنری-رسانه ای اوج و واسپاری کارگردانی این فیلم به مهدی جعفری به خاطر اینکه خودش بوده که کارگردانی مستندی به همین نام را برعهده داشته است، ابتدا با واکنش علیرضا رییسیان تهیه کننده آن مستند مواجه شد.

رییسیان با اعلام اینکه مالک اصلی مستند «آن بیست و سه نفر» شخص وی بوده و بقیه عوامل و از جمله کارگردان نمیتوانند ادعای مالکیت داشته باشند، هرگونه استفاده بی مجوز از اثرش را غیرقانونی اعلام کرد.

سخنان رییسیان با واکنش تند مدیر روابط عمومی سازمان اوج مواجه شد که خطاب به رییسیان مدعی گشت چون در سینما موفق بوده اند و بیکاری زیاد شده، خیلیها میخواهند با آنها کار کنند!

هرچند روابط عمومی اوج درباره ریشه های بیکاری بدنه سینماگران که یک دلیلش واریز بخش عمده بودجه در سبد ارگانهاست حرفی نزد و از این نگفت که کدام دستاورد را در بخش خصوصی داشته که خود را موفق میداند اما ادبیات این روابط عمومی با واکنش جامعه صنفی تهیه کنندگان سینمای ایران مواجه شده است.

جامعه صنفی که بخش عمده ای از تهیه کنندگان سینمای ایران عضو آن هستند در بیانیه ای خطاب به سازمان اوج با تأکید بر اهمیت گفتگو برای حل مشکلات، ادبیات روابط عمومی این سازمان در برخورد با رییسیان را شماتت کرده است.

متن بیانیه جامعه صنفی تهیه کنندگان سینمای ایران را بخوانید:

احترام و اخلاق
فضیلت فراموش شده این‌‌روزها …

در بدو ورود به عرصه تهیه‌کنندگی و فیلمسازی احترام به فرهیختگان و بزرگان این عرصه را باید آموخت، باید بگوییم ما سریع خودمان را به آنها رساندیم و همیشه هم با احترام از آنها آموختیم. اما گویا احترام این‌روزها متاعی است که خریدار چندانی ندارد. در این نوشتار روی قانون و شرع صحبتی نداریم اما از اخلاق که مدیر روابط عمومی یک ارگان از آن یاد می‌کند باید صحبت کنیم!!!

کجای اخلاق حرفه‌ای این اجازه را به مدیر روابط عمومی یک ارگان می‌دهد که اینگونه و با ادبیات سخیف، تهیه‌کننده‌ای که سال‌هاست در عرصه سینما فعال است را مورد عتاب و خطاب قراردهد.

علیرضا رئیسیان قدم به قدم جلو آمد و با حفظ احترام به پیشینیان و امانتداری در این عرصه فعالیت کرد. رئیسیان فیلمی با عنوان «چهل سالگی» را در کارنامه خود دارد که براساس رمانی به همین نام از ناهید طباطبایی ساخته شده است؛ او به خوبی از شرایط اقتباس و واگذاری حقوق مؤلف مطلع است اما در حیرتیم چگونه مدیر روابط عمومی یک ارگان با این نوع ادبیات، تهیه‌کننده و کارگردان فرهیخته و صاحب سبک سینمای ایران را به قانون اقتباس ارجاع می‌دهد در شرایطی که تحقیقات نوشتاری و تصویری از عملیات بیت‌المقدس و نحوه اسارت نوجوانان رزمنده و مصاحبه با تک تک آنها در سال 85-84 و نوشتن خط مستند داستانی برای سریال به سفارش رئیسیان و توسط دکتر محمد شهبا نوشته شد!!

در حالی که مهدی جعفری (کارگردان) یک سال بعد به پروژه پیوسته در حال حاضر مدعی حق مالکیت اثر دانسته شده!!؟؟؟

 در این مجال قصد نداریم به موارد حقوقی و قانونی مورد اختلاف بپردازم که این مهم را به قانون باید سپرد.

فارغ از حق و حقوقی که درباره «23 نفر» در نوشتار مدیر روابط عمومی صحبت شده است ، باید به جوانی که سمت مدیر روابط عمومی ارگان اوج را عهده دار است این نکته را باید یادآور شویم احترام به بزرگتر و فرهیختگان از مهم ترین آموزه‌های اخلاقی، فرهنگی و دینی ما ایرانیان است که سرمایه‌ای فرهنگی و اجتماعی محسوب می‌شود و همگان به ویژه کسانی که در حوزه فرهنگ فعالیت دارند وظیفه در حفظ و ارتقای آن دارند.

ما در عرصه فرهنگ و هنر به برآمدن جوانانی برومند نیاز داریم تا سنگی را گران نشماریم. افراد برومند در این عرصه رشد نمی‌کنند اگر در سایه سرو سهی نکته نیاموزند. جوانان اگر خود را درس آموز سرمایه‌های بزرگ و نادر هنرمندان فرهیخته و دانش‌آموخته و ارزنده قرار ندهند شاهد رشدشان نخواهیم بود. بهتر است به جای ادبیات سخیف و حمله به بزرگان این عرصه با احترام و اخلاق با این عزیزان سخن بگوییم و به جای تهدید به مجاری قانونی، مسایل پیش آمده را با گفت‌وگو و تعامل حل کنیم.




واکنش علیرضا رییسیان به ادعاهای سازمان ارزشی درباره واسپاری پروژه جنگی به فردی با فقط یک فیلم سینمایی در کارنامه⇐رایت «بیست و سه نفر» متعلق به شخص من است و هر گونه استفاده بی مجوز از آن کاملا غیرقانونی است!!/پیشتر حوزه هنری هم بنا داشت چنین فیلمی بسازد که جلویش را گرفتم!/یک بار هم سازمانی مربوط به دفاع مقدس قصد ساخت فیلمی از این طرح را داشت که آن هم متوقف شد/به هیچ شخصی اجازه نخواهم داد بی مجوز چنین فیلمی تولید کند

سینماروزان: توضیحات روابط عمومی سازمان هنری-رسانه ای اوج در چرایی واسپاری کارگردانی پروژه جنگی “بیست و سه نفر” به فردی با فقط یک فیلم سینمایی در کارنامه با واکنش علیرضا رییسیان کارگردان سرشناس مواجه شد.

روابط عمومی اوج دلیل واسپاری کارگردانی به مهدی جعفری را ساخت مستندی به همین نام توسط وی دانسته بود و حالا رییسیان بیان داشته که تهیه کننده آن مستند و مالک حقوق بعدیش وی بوده و هرگونه ساخت فیلم براساس این اثر کاملا غیرقانونی است.

علیرضا رئیسیان اعلام کرد: حق امتیاز تصویری مجموعه مستند «گروه ۲۳ نفر» متعلق به من است و هرگونه استفاده از آن بدون مجوز من غیرقانونی و غیراخلاقی است.

این کارگردان بیان داشت: پیرو خبر منتشر شده از سوی سازمان اوج مبنی بر ساخت فیلم «۲۳ نفر» باید به اطلاع برسانم که امتیاز تصویری و نیز طرح و تهیه‌کنندگی این کار در اختیار من است که برهمین اساس سال ۸۵  مجموعه مستندی را با نام «گروه ۲۳ نفر» طبق این طرح و با تحقیقات دکتر محمد شهبا در ۲۰ قسمت ساختیم و سال ۸۸ دو بار از شبکه چهار سیما پخش شد و مورد تقدیر هم قرار گرفت.

او افزود: همچنین از این مجموعه مستند یک فیلم ۹۰ دقیقه‌ای هم تولید شد که آن هم پخش شده است.

رییسیان ادامه داد: چند سال قبل حوزه هنری به تهیه‌کنندگی حبیب احمدزاده و کارگردانی مهدی جعفری قصد داشت فیلمی را از این مجموعه بسازد که من ناچار شدم به وزارت ارشاد شکایت کنم و چون امتیاز آن را در اختیار داشتم جلوی کار گرفته شد. یک بار دیگر هم سازمانی مربوط به دفاع مقدس قصد ساخت فیلمی از این طرح را داشت که آن هم  متوقف شد تا اینکه مدتی قبل شنیدم سازمان اوج قصد دارد پروانه ساخت یک فیلم سینمایی را از این طرح بگیرد که این موضوع را هم پیگیری کردم و جلوی صدور پروانه ساخت آن گرفته شد. به همین دلیل برایم عجیب بود که دیدم خبری از این سازمان برای ساخت فیلم منتشر شده چرا که چندی قبل از طریق یک رابط تماس گرفته بودند تا برای نقل و انتقال امتیاز تصویری فیلم توافقی صورت گیرد اما هنوز اتفاقی نیفتاده است.

او تأکید کرد: این امتیاز متعلق به شخص من است و اجازه نخواهم داد کسی بدون مجوزم از روی آن اثری تصویری تولید کند، با این حال اگر به توافق برسیم، براساس شروطی که مشخص خواهد شد ممکن است اجازه فیلم ساخت فیلم داده شود اما با توجه به آنچه تاکنون پیش آمده به نظرم اقدام سازمان اوج غیراخلاقی، غیر حرفه‌ای و غیر قانونی است.




توضیحات سازمان ارزشی متمول در چرایی واسپاری  پروژه‌ای جنگی به فیلمسازی که فقط یک فیلم سینمایی اکران نشده را در کارنامه دارد!/پیشتر قاسم سلیمانی پیشنهاد ساخت این پروژه را به حاتمی‌کیا داده بود!!

سینماروزان: سازمان هنری-رسانه ای اوج کارگردانی تازه ترین پروژه اش با عنوان “بیست و سه نفر” که یک پروژه جنگی است را به فیلمسازی سپرده با حداقل رزومه در گونه جنگ!

مهدی جعفری که بناست این فیلم را بسازد هرچند یک مستند با نام “بیست و سه نفر و آن یک نفر” را ساخته اما فقط یک فیلم بلند سینمایی با نام “ایستگاه اتمسفر” را در کارنامه دارد!!!

“ایستگاه اتمسفر” که مشخص نیست حمایت ارگانهای شهری را در تولید داشته یا نه نیز دو سال بعد از تولید هنوز فرصتی برای اکران نیافته که براساس اقبال مخاطبان بتوان درباره سطح کارگردانش نظر داد.

سازمان اوج اما بی توجه به پشت اکران ماندن فیلم سینمایی اول و آخر جعفری کارگردانی “بیست و سه نفر” را بهش سپرده. این واسپاری را بگذارید کنار اظهارات احمد یوسف‌زاده، نویسنده کتاب «آن بیست و سه نفر» که گفته بود سردار سلیمانی پیشنهاد ساخت فیلمی از روی این کتاب را به ابراهیم حاتمی کیا داده است تا اهمیت انتخاب کارگردانی ششدانگ برایش بیشتر تفهیم شود.

روابط عمومی اوج در توجیه واسپاری پروژه به جعفری به “کیهان” گفت: مهدی جعفری قبلا فیلم مستندی هم با عنوان «بیست و سه نفر و آن یک نفر» ساخته بود و این فیلم مستند و پژوهش‌های صورت گرفته درباره موضوع، باعث شد ما به فکر ساخت یک فیلم سینمایی درباره آن افتادیم!




تولید «ثارالله» منتفی شد؟⇐همکاری فرآورده با سازمان ارزشی متمول برای تولید «بیست و سه نفر»

سینماروزان: مجتبی فرآورده که چند سال اخیر را به دنبال تأمین بودجه تولید فیلمی با نام «ثارالله» بود و به جایی نرسید، شده است تهیه‌کننده پروژه ای به نام «بیست و سه نفر» که تازه ترین محصول سازمان هنری-رسانه ای اوج است.

به گزارش سینماروزان «بیست و سه نفر» به کارگردانی مهدی جعفری و تهیه کنندگی مجتبی فرآورده ساخته خواهد شد؛ مهدی جعفری پیش از این مستند «23 نفر و آن یک نفر» را تولید کرده بود که جزو آثاری در معرفی نوجوانان حاضر در جنگ بود. او البته با حمایت شهرداری فیلمی به نام «ایستگاه اتمسفر» را هم ساخته بود که همچنان دو سال بعد از تولید اکران نشده است!!!

«بیست و سه نفر» به تهیه کنندگی مجتبی فرآورده، روایت گروهی از رزمندگان نوجوان ایرانی است که در جریان جنگ ایران و عراق در سال 1361 به اسارت نیروهای عراقی درآمدند.

محصول جدید سازمان ارزشی اوج، مرحله پیش تولید خود را گذرانده و فیلمبرداری آن طی روزهای آتی در شهرک چهاردانگه تهران کلید خواهد خورد.




انتقادات نویسنده زندگینامه رهبر انقلاب از فیلم ارگانی «تنگه ابوقریب» و طرح پرسش درباره خروجی سازمان ارزشی متمول اوج⇐برای نشان‌دادن عظمت فداکاری رزمندگان، نیازی به بزرگ‌نمایی کارهایشان نیست/سازندگان بر اساس کدام استدلال می‌گویند اگر عراق از تنگه‌ ابوقریب می‌گذشت به‌سرعت به اندیمشک و دزفول می‌رسید؟؟!!/عراق در ۴ ماه آخر جنگ یکی پس از دیگری مناطق مختلف ما را گرفت و ده‌ها گردان ما نتوانستند این مناطق را حفظ کنند و سرنوشت جنگ را تغییر دهند!/ چرا در «تنگه ابوقریب» به بیننده چنین القا می‌شود که وجود یک گردان واقعا می‌تواند سرنوشت جنگ را تغییر دهد؟؟/قطعنامه ۵۹۸ فقط  آتش‌بس بود و ارتباطی با صلح دائمی که سازندگان فیلم می‌گویند نداشت!/آیا ایجاد تشكیلات موازی مانند سازمان اوج يا شبکه‌ی افق، توانسته اهداف را برآورده کند؟ اين نهادها با چه هزینه‌ای به چه اهدافی رسیده‌اند؟/چرا در اوجِ سختی‌های اقتصادیِ اهالی فرهنگ، نهادهایی با اوجِ برخورداری از امکانات شکل می‌گیرند که تعادل صحنه‌ فرهنگ را بر هم زنند؟؟/چقدر باید زمان بگذرد که کسانی دوباره بیایند و بگویند این نهادها نیز نتوانستند خواسته‌ انقلاب را تامین کنند؟

سینماروزان: فیلم ارگانی «تنگه ابوقریب» که با حمایت مستقیم سازمان هنری-رسانه ای اوج تولید شد از همان زمان رونمایی در جشنواره فیلم فجر به واسطه ضعف دراماتیک و گافهای تاریخی با انتقاد رسانه های مستقل مواجه شد با این حال به مانند اغلب ارگانهای مشابه که وقتی میلیاردها را هزینه میکنند جز پذیرش تحسین، قابلیتی ندارند، نقدهای وارده به این محصول هم از سوی ارگان مولد، جدی گرفته نشد تا موسم اکران برسد و این نویسنده ای از اردوگاه اصولگرایان باشد که گافهای فیلم را ردیف کند.

جعفر شیرعلی‌نیا پژوهشگر دفاع مقدس که به غیر از «دایره المعارف مصور زندگی امام خمینی(ره)»، نگارش «روایتی از زندگی و زمانه حضرت آیت‌الله سید علی خامنه‌ای» را هم در کارنامه دارد در یادداشتی پیرامون «تنگه ابوقریب» نه فقط تلاشهای تولیدکنندگان برای القای ذهنیات خویش به مخاطبان را نقد کرده بلکه درباره کیفیت فعالیتهای نهادهایی مانند اوج هم طرح سوال کرده است.

متن یادداشت شیرعلی نیا را بخوانید:

در سینما فیلم «تنگه‌ی ابوقریب» را دیدم. ابتدای فیلم آرم سازمان اوج نقش بست که مدیرعاملش افتخار می‌کند پول محصولاتش را از سپاه می‌گیرد. در پایان فیلم جمله‌ای بر پرده‌ی سینما نمایش داده شد که از آن عکس گرفتم. نوشته بود: «عراق در صورت عبور از تنگه‌ی ابوقریب می‌توانست به سرعت نیروهایش را به اندیمشک و دزفول برساند و با اشغال خوزستان خود را به‌عنوان برنده‌ی اصلی جنگ تثبیت کند. گردان عمار از لشکر 27 محمد رسول‌الله با دستان خالی و لب‌های تشنه‌ی افرادش مانع از اتمام این کار شد و سرنوشت جنگ را در آخرین روزها تغییر داد. داستان این مردان در میانه‌ی تاریخ رسمی روزهای پایانی جنگ گم شد. پنج روز بعد قطعنامه‌ی 598 بین ایران و عراق برای صلحی دائمی به امضاء رسید.»؛
جمله‌هایی که بناست اهمیت سرگذشت قهرمانان این داستان را پررنگ‌تر کند اما درست به نظر نمی‌رسد. برای نشان‌دادن عظمت فداکاری رزمندگان، نیازی به بزرگ‌نمایی کارهایشان نیست.
معلوم نیست سازندگان فیلم بر اساس کدام استدلال می‌گویند اگر عراق از تنگه‌ی ابوقریب بگذرد به‌سرعت به اندیمشک و دزفول می‌رسد، یعنی به سرعت دشت عباس را طی می‌کند و به رودخانه‌ی کرخه می‌رسد و بعد به آسانی از رودخانه عبور می‌کند و اندیمشک و دزفول را اشغال می‌کند. جالب است که عزیزان به این حد هم اکتفا نکرده‌اند و نوشته‌اند ارتش عراق خوزستان را هم اشغال می‌کرد، یعنی با پیشروی چند‌صد کیلومتری پس از دزفول و اندیمشک، اهواز، خرمشهر، آبادان و … را هم می‌گرفت. این در حالی است که در حمله‌ی 21 تیرماه 67 آشفتگی خطوط دفاعی ایران، اوج خودش را نشان داد. حتی ارتش عراق پس از سال‌ها تا کیلومترها در عمق خاک ایران پیش رفت و شهر دهلران را نیز تصرف کرد و چند روز در اشغال نگه داشت و بعد عقب نشست؛ قصد ماندن نداشت و در محور فکه نیز که تنگه‌ی ابوقریب در آن قرار داشت شکست‌های تلخی نصیب ایران شد و نه تنها بحث اشغال خوزستان که حتی اشغال اندیمشک و دزفول هم مطرح نبوده اما گویا سازندگان فیلم از جایی دیگر به اهداف عراق برای اشغال خوزستان در این حمله پی برده‌اند!
آن‌ها مدعی هستند مقاومت گردان عمار در تنگه‌ی ابوقریب سرنوشت جنگ را تغییر داده و به بیننده چنین القا می‌شود که وجود یک گردان واقعا می‌تواند سرنوشت جنگ را تغییر دهد این در حالی است که عراق در 4 ماه آخر جنگ یکی پس از دیگری مناطقی را که ما سال‌ها در عملیات‌های بسیار سخت گرفته بودیم، گرفت و ده‌ها گردان ما نتوانستند این مناطق را حفظ کنند و سرنوشت جنگ را تغییر دهند.
در خط آخر نیز یک جمله‌ی عجیب وجود دارد: «پنج روز بعد، قطعنامه‌ی 598 بین ایران و عراق برای صلحی دائمی به امضا رسید.» بگذریم از این‌که در واقع قطعنامه‌ها میان طرفین امضاء نمی‌شوند و موضوع قطعنامه نیز آتش‌بس بود و ارتباطی با صلح دائمی که سازندگان فیلم می‌گویند نداشت و این‌که قطعنامه یک سال قبل از این ماجراها در شورای امنیت سازمان ملل تصویب شده بود و ایران با تلخی تمام ناچار به پذیرش آن در 27 تیر 1367 شد که امام از آن به‌عنوان جام زهر یاد کرد. اما روال جملات انتهایی به‌گونه‌ایست که گویا گردان عمار سرنوشت جنگ را تغییر داده و نتیجه‌ی آن امضای قطعنامه‌ی 598 شده است.
فیلم می‌توانست بدون این ادعاها نیز جذاب باشد و مظلومیت و فداکاری رزمندگان گردان عمار را به تصویر بکشد که عزیزترین فرزندان این مرز‌و‌بوم بودند.

نمی‌دانم این جمله‌ها از تیم هنری اثر است یا به سازمان سازنده‌ی فیلم مربوط می‌شود اما این جملات، شبیه توجیهات برخی از دوستان برای تشکیل نهادهای تازه است که مراحلی این‌گونه را طی می‌کند:
1- خطر بزرگی کشور را تهدید می‌کند و اگر کارهایی که ما می‌گوییم انجام نشود، این خطر به‌سرعت کشور را از پا می‌اندازد.
2- ما آن کسانی هستیم که می‌توانیم جلوی این خطر بزرگ را بگیریم اما این کار با نهادها و روندهای رسمی کشور ممکن نیست. به جمله‌ی کنایه‌آمیز انتهای فیلم توجه کنید: «داستان این مردان در میانه‌ی تاریخ رسمی روزهای پایانی جنگ گم شد.»
3- کار با انتقاد از نهادهای رسمی و تلاش برای اثبات ناتوانیشان آغاز می‌شود و به تشکیل نهادهای جدید ختم می‌شود. در اوجِ سختی‌های اقتصادیِ اهالی فرهنگ، نهادهایی با اوجِ برخورداری از امکانات شکل می‌گیرند که تعادل صحنه‌ی فرهنگ را بر هم می‌زنند.
آیا تجربه‌ی این‌گونه نهادسازی‌ها با دقت بررسی شده است؟ آیا ایجاد تشكیلات موازی مانند سازمان اوج يا شبکه‌ی افق یا نهادهای موازیِ نظامی- فرهنگی توانسته اهداف را برآورده کند؟ اين نهادها با چه هزینه‌ای به چه اهدافی رسیده‌اند؟
چقدر باید زمان بگذرد که کسانی دوباره بیایند و بگویند این نهادها نیز نتوانستند خواسته‌ی انقلاب را تامین کنند؟