سینماروزان/معصومه طاهری: «این جنگ یک گنج است که آن را باید استخراج کرد.» این صحبت مقام معظم رهبری است که سالها پیش برای معرفی دفاع مقدس به مسئولان فرمودند، اما آیا این گنج به درستی استخراج شده است؟!
به نقل از روزنامه جوان، مسعود دهنمکی، رزمنده پیشین و خبرنگار دهه ۷۰ و مستندساز و فیلمساز دهه ۸۰ و ۹۰ است که در کنار فعالیتهای خود در هنر هفتم، کار دیگری را رقمزده است؛ کاری که کمتر کسی مگر کارشناسان دفاع مقدس از اهمیت آن اطلاع دارد. فرهنگنامه ۲۰ جلدی «اسارت و آزادگان» بهانهای شد تا روزنامه «جوان» با وی گفتگو کند.
متن کامل گفتگوی روزنامه جوان با مسعود دهنمکی را بخوانید:
*شما علاوه بر فیلمسازی و کارگردانی، در حوزه تحقیق و پژوهش دفاع مقدس هم فعال هستید. لطفاً کمی درباره فرهنگنامه «اسارت و آزادگان» که تهیه کردهاید، بفرمایید.
مجموعه اسارت و آزادگان را که فصل اول آن ۷۰ جلد و قریب به ۸۰ هزار صفحه است، بعد از سالها پژوهش، نگارش و تدوین تهیه کردم. این کار حدود ۲۰ سال طول کشید؛ یعنی از زمان ورود آزادگان در سال ۶۹ من مشغول کار در ستاد امور آزادگان شدم و در همان مراحل گزینش آزادگان متوجه خاطرات مهمشان شدم و به این نتیجه رسیدم که ما به یک روایت جمعی از آن مقطع نیاز داریم؛ چراکه از یک سو زوایای مختلف اسارت را آدمهای مختلف دیدهاند و از سوی دیگر به یک کار مرجع در این باره احتیاج داشتیم. البته کار خاطرهنگاری و تاریخ شفاهی را دوستان انجام میدهند و نهادهای زیادی هم وجود دارد، بنابراین من پیشنهاد این کار پژوهشی را به ستاد آزادگان دادم. خٌب در آن مقطع چند جلد کتاب موضوعی مثل مقاومت در اسارت، معنویت در اسارت و… چاپ شد که کتابهای حجیمی نبودند و بیشتر بر مبنای خاطرات نوشته شده بودند. من دنبال یک کار بنیادیتر بودم. برای همین وقتی از ستاد بیرون آمدم و وارد کار مطبوعاتی شدم، احساس کردم کار باید ادامه پیدا کند.
*روند کار چطور بود؟
به صورت جهادی وارد کار شدیم. تقریباً ۵۰ محقق بر اساس مصاحبهها و تحقیقات اولیه من شروع به جمعآوری مصاحبهها کردند. بعد مجموعهای را تعریف کردیم تا همه اطلاعات مرجع مثل اسارت و آزادگان در اخبار، اسارت و آزادگان به روایت تصویر، از لحظه اسارت تا آزادی و… را جمعآوری کنیم تا آیندگان در موضوعات مختلف بتوانند از این اطلاعات بهره ببرند. پنج جلد هم درباره اسلام و اسارت تعریف کردم و از منابع فقهی و قرآنی در زمینه اسارت و منشور اسیرداری در اسلام همچنین مقایسه رفتار ما با اسیران عراق یا فیلمهای سینمایی که درباره اسارت ساخته شده بود، استفاده کردم. بعد از آن مجموعه فصول اردوگاهها را دارم که برای هر اردوگاه ۳۰ تا اردو تعریف کردیم و برای هر کدام دو تا سه جلد تعریف شده است که ۱۰ فصل دارد. مثل ساختار فیزیکی اردوگاه، فرمانده اردوگاه عراقی، فرمانده ایرانی، روزشمار اسارت و یک روایت جمعی از منابع دست اول پیدا کردیم. در هر اردوگاه بر اساس ترجمه اسناد صلیب سرخ و هلال احمر اطلاعات را در کنار روایت شفاهی آزادگان قرار دادیم که یک مجموعه ۷۸ جلدی شد. در فاز دوم هم فرهنگنامه موضوعی ایجاد کردیم مثل بهداشت و درمان، تغذیه، تبادل و غیره. تمام این مجموعه ۲۰ سال طول کشید که بیش از ۵ هزار ساعت مصاحبه و حدود ۲ هزار ساعت فیلم است. این فرهنگنامه مرجع قابلیت صدها جلد کتاب را دارد و برای محققان، نویسندگان، فیلمسازان و علاقهمندان بسیار جامع و مفید است.
*مصاحبهها از همان زمان پیادهسازی و تنظیم شدند؟
ما با یک شیب ملایم کار را افزایش دادیم. در مرحله اول خودم تنها مصاحبه را شروع کردم، بعد کم کم نیروها را پنج نفر و ۱۰ نفر اضافه کردم و تا مراحل پایانی کار ۵۰ نیرو داشتیم و هر کدام بخشی را به عهده داشتند. در مقطعی هم گروه ویراستاران و تنظیمکنندگان را شکل دادم تا کار جامع و کامل شود.
*زیر نظر ارگان یا نهاد خاصی فعالیت داشتید؟
این مجموعه را تحویل نهاد کتابخانه عمومی کشور دادیم و از یک فصلی به بعد به ما حقالتألیف دادند و امتیاز کار را گرفتند. در سال ۹۲ طی مراسمی نسخه صفر آن چاپ و رونمایی شد و جلد صفر آن هم که معرفی ۷۸ جلد بود، چاپ شد ولی بعد از آن با توجه به تغییر دولت و مسئولیتها در کتابخانههای عمومی انتشارش به تعویق افتاد، ولی بخشی از این اطلاعات که حدود شش ترابایت اطلاعات بود برای اینکه از بین نرود به جاهای دیگری مثل مرکز نشر آثار دفاع مقدس، بنیاد شهید، حوزه هنری دفتر ادبیات مقاومت به صورت رایگان اهدا شد تا آنها نیز این اطلاعات را ذخیره و آیندگان بتوانند از آن استفاده کنند. امیدوارم مشکلات چاپ برطرف و کتاب منتشر شود.
*مصاحبهها را حضوری انجام میدادید؟
همه مصاحبهها در دفتر انجام میشد و بخشی از مصاحبهها حضوری بود، اما برای کم کردن هزینهها، چون در بخش خصوصی کار انجام میشد اگر افرادی تهران نبودند و امکان آمدن برایشان نبود و ما هم نیرو و امکاناتی برای سفر نداشتیم، مصاحبهها را تلفنی انجام میدادیم. برای شروع کار خودم ۱۰۰ ساعت مصاحبه با چهرههای شاخص اسارت داشتم تا پایه اول پژوهش انجام بشود و بر اساس آن برای هر اردوگاه یک کارشناس تعیین میکردیم و اطلاعات پایه به دست آمده را در اختیار محققها قرار میدادیم. سؤالات و پرسشنامهها تهیه شده بود و محققها بر اساس آن مصاحبهها را انجام میدادند. کارها تنظیم و پیاده میشد سپس سرفصلها را فیشبرداری میکردیم. تقریباً به اذعان برخی از کارشناسان باتجربه حتی خارجیهایی که برای تحقیق در زمینه جنگ به کشور آمده بودند، این کار بزرگترین کار مرجع جنگ در دنیاست؛ یعنی ۸۰ هزار صفحه کتاب در یک مجموعه اطلاعات درباره اسارت در هیچ جای دنیا وجود ندارد.
*چطور شد وارد این کار شدید؟
سال ۶۹ که من در ستاد آزادگان مشغول به کار شدم، کار پژوهش را شروع کردم ولی ارتباط تنگاتنگی که با مرحوم حاجآقا ترابی و مرحوم وکیلی، مسئولان وقت ستاد آزادگان و حاج آقا طایفی نوروز که خودشان هم از رهبران آزادگان در اسارت بودند داشتم، باعث شد تا مسیر کار برای من تسهیل شود و اطلاعات اولیه، اسامی، آدرسها و هرچه لازم بود را در اختیار ما میگذاشتند. البته بخشی از اطلاعات را به ستاد آزادگان دادیم و بعد از آن اطلاعات را بدون هیچ دریافت وجهی در اختیار بنیاد شهید گذاشتیم. انصافاً آقای ابوترابی و طایفینوروز مشوق اصلی من بودند.
*تعداد اسرا چقدر بودند؟
حدود ۴۲ هزار آزاده در کشور داریم که بخشی از آنها آزادگان مفقود و ثبتنام نشده بودند، بخشی دست منافقان اسیر بودند، بخشی در دست گروهکها بودند، بخشی هم بر اساس قانون آزادگان که هرکس برای دفاع از اسلام و انقلاب هر کجای دنیا شش ماه اسیر باشد آزاده محسوب میشوند. البته این رویه مدنظر ما نبود. بخشی هم که در دوران طاغوت بیش از شش ماه زندانی سیاسی بوده باشند آزاده محسوب میشوند که آنها هم مورد مطالعه ما نبودند.
*با چنددرصد از آزادگان مصاحبه کردید؟
ما سعی کردیم در هر اردوگاه به طور متوسط با ۵۰ نفر مصاحبه کنیم. برخی به صورت کارشناس اصلی و دائمی هستند که ما ساعتها با آنها مصاحبه داشتیم و با توجه به تخصصی که در اردوگاه داشتند بر اساس موضوع مصاحبه میگرفتیم.
*چیزهای جالبی هم بین آزادگان مشترک بود؟
یکی از نکات جالب این است که فضای هر اردوگاه با اردوگاه دیگر فرق داشته است. مثلاً فضای اردوگاه مفقودین با اسیران ثبتنام شده متفاوت بود. وقتی پای مصاحبه آنها مینشستیم، میدیدیم در شرایط متفاوتی بودند. حتی بین اسیران ثبتنام شده سطح معنویت متفاوت بود؛ آنهایی که معنویت بالاتری داشتند را اردوگاه پاسداران میگفتند یا اردوگاه رهبران و در کمپها فضا متفاوت بود. اردوگاه ارتشیها و اردوگاه تبعیدی با هم فرق داشتند. برای همین احتیاج به یک روایت جمعی بود تا افراد دچار خودسانسوری نشوند یا همدیگر را تکذیب نکنند و احساس نکنند اطلاعات تحریف شده، چون فضای اردوگاهها با هم فرق داشته است.
*آزادگانی که با آنها مصاحبه شده پیگیر هستند تا درباره مصاحبهها بدانند؟
این کتاب مرجع و سنگین است و قیمت فروش آن بالاست ولی هر آزادهای که مصاحبه خودش را بخواهد ما اطلاعات را در اختیارشان قرار میدهیم. در حال حاضر هم منتظر چاپ آن هستیم.
*نسخه الکترونیکی هم دارد؟
فعلاً نه، چون ناشر باید در این زمینه تصمیمگیرنده باشد، ولی اگر موافق باشد درباره نسخه الکترونیکی هم اقدام میکنیم.
*این کار چقدر شما را در پروسه فیلمنامهنویسی و سینما کمک کرد؟
من یک کار درباره آزادگان ساختم. فیلم اخراجیها ۲ که بر اساس اتفاقات اردوگاه رومادی بود، یک هواپیمایی را دزدیده بودند و اسیران را برای کار تبلیغاتی به اردوگاه آزادگان برده بودند و قصه اخراجیها ۲ را بر اساس آن شکل دادم؛ یعنی تخیل و واقعیت را با هم ادغام کردم و در طراحی صحنه و فضا همه پژوهشها به کار آمد. تفاوت فضای اردوگاهی اینقدر زیاد است که حتی خود آزادگان هم میگفتند این وضعیت اردوگاه غیرممکن است. درحالی که واقعیت ربودن هواپیما به اردوگاه اسیران ایرانی واقعیت داشت و من بر اساس واقعی بودن در فیلم آوردم.