1

#ابلق (نرگس آبیار): یک فیلمفارسی سرراست با چشمکی به #می‌تو ؟!/تجاوز به لایف‌استایل سنتی-مذهبی!؟

 

سینماروزان/حامد مظفری:

➕الگوبرداری بی‌تعارف از فیلمفارسی خیلی کمک کرده به سادگی و سرراستی؛ همین ساده کردن صورت مساله و رفتن به سراغ ریشه‌های سینمای‌فارسی کمکی است برای جلب مخاطب

➕مرد متاهل نظرباز، جوان متاهل کفترباز، زن معصوم کمک‌حال خانواده، زن باردار بی‌حواس، پیرزن اهل حال و وراج، بزرگتری که درظاهر مورد احترام همه و همه است، خاله زنک‌های دور تشت ترشی‌سازی و… مستقیم از تیپهای فیلمفارسی آمده‌اند تا جذب کنند

➕گریمها همه تیپیکال و منطبق با خواستنی‌ترین تیپهای فیلمفارسی

➕حتی نام بدمن متعرض به ناموس را هم #جلال گذاشته ؛ لابد به احترام #جلال_پیشوایان بدمن فیلمفارسی‌ها

➕دیالوگ‌های ردوبدل شده در دورهمی‌ها، نیش و کنایه‌های تیپ‌ها در خانه و بیرون و بزن بزن‌های جاهل‌گونه هیچ کم ندارد از فیلمفارسی و تنها کمبود کافه و رقص و رقاصی است که به چشم می‌خورد

➕وامداریِ اسلوب فیلمفارسی باعث شده لحن روایت جلوتر از #نفس و #شبی… باشد

دوربین بیش از حد لرزان، این فیلمفارسی خوب را گرفتار اغتشاشاتی کرده خسته‌کننده! به‌خصوص که زمان فیلم هم طولانی و نزدیک به دو ساعت است و تحمل این اغتشاشات از جایی به بعد واقعا صبر ایوب می‌خواهد

➖کات‌های پیاپی میان مسابقات کفتربازها و تلاش ناکام برای تجاوز ، به یاد همه آن فیلمفارسی‌هایی که می خواستند «طوقی»باشند ، اما از «طوقی» فقط کفترش را داشتند و در اکثر صحنه‌های تجاوز بال بال زدن کفترها به یک موتیف فیلمفارسی بدل شده و می‌شود

برای اولین بار ماجرای تجاوز را به خانواده‌ای سنتی-مذهبی کشانده! و فرد متجاوز را از میان خانواده گزینش کرده؛ تجاوز به زن برادرزن در یک محیط سنتی! تاکنون اغلب متجاوز را در قالب دائم‌الخمران و غربزدگان و غیر مذهبی‌ها می‌دیدیم و اینجا میان خانواده‌های سنتی بعضا مذهبی!

➖ چه چادری باشی چه بی حجاب ، فرقی نمی‌کند و متجاوز بخواهد به سراغت می‌آید ، به سبک #عنکبوت !؟ که پارسال به بخش مسابقه راهش ندادند ولی #ابلق در راس فهرست الفبایی بخش مسابقه ی امسال است.

➖انبوه لات‌بازی و کل‌کل و دعوا و درگیری و زدوخورد به سبک #مغزها… و #شنای_پروانه ! البته گیس و گیس کشی هم به وفور ریخته شده در سکانسها به سبک همان فیلمفارسیهای خانه ی قمرخانمی

➖بازی زیر حد انتظار بهرام رادان که چه خاطرات خوبی با #سنتوری ، #شمعی_در_باد ، #رستگاری… و #آواز_قو ساخته بود ولی قرارگیری‌اش در جای نامناسب باعث شده از پس یک بدمن تیپکال برنیاید. نفس نفس‌ها و لرزیدن‌های قبل از تجاوز رادان یادآور بازیگران تازه‌کاریست که با اغراق به دنبال خودنمایی‌اند! کاش #عنایت_بخشی یا همان #جلال_پیشواییان را گریم می‌کردند برای این نقش!

قرآن آوردن پایانی در سینمای بعد انقلاب یادآور #جدایی… است و در سینمای پیش از انقلاب انبوه فیلمفارسی ها ، که احتمالا در گریز از ارجاع ویادآوری « جدایی…»، ابتدا آن تکیه کلام روتین “خودت کرم داشتی” را وارد کرده و سپس اعترافات سریالی زنان علیه متجاوز، استدلال برادر بزرگتر، منطق همسر برادر متجاوز و درنهایت اعتراف قربانی به عدم وقوع تجاوز(!) را برای جمع کردن غائله!!!

با این پایان‌بندی چشمکی هم به #می‌تو می‌زند و خدا را چه دیدی شاید همین چشمک، مطلوب هیات داوران هم بود و جایزه‌ای نصیب فیلم‌ کرد در شبهای سیاه آن طرف یا روزهای روشن این طرف

➖ مسحوری کارگردان از مجاورت بیغوله محل وقوع اتفاقات با شهربازی را کجای دلمان بگذاریم! به خدا همان بار اول که این مجاورت را به رخ کشیدید حظ بردیم و نیاز به تکرار مکررات نیست برای تحسین انتخاب‌تان

➖گویش #الناز_شاکردوست که مثلا آذری است ولی بیشتر به سبک گویندگان لطیفه‌های آذری تکلم می‌کند و جاهایی هم که اساسا لهجه فراموشش می‌شود. چه می‌شد یک بازیگر آذری-شبیه کاری که در #ائو_خانه شده بود- این نقش را ایفا می‌کرد؟

?کاراکتر

–کفترباز جاهل و بی‌حواس به زن و زندگی با بازی هوتن شکیبا که هرچند جاهایی یادآور مهدی حسینی‌نیای #شنای_پروانه است ولی باز خوب رخت خود را بیرون کشیده از #حبیب_لیسانسه‌ها

?️دیالوگ

میزنه به سرت، سرتو بکوب به دیوار!

?سکانس

–شکار موش توسط مار معرکه‌گیر+ لولیدن موش‌ها در هم +تلاش ماموران شهرداری برای شکار موش‌ها +سر تکان دادن تنها شاهد گنگ تعرض؛ ورای ادای دین به شهرداری که لابد حامی تولید بوده، همه یادآور فیلمفارسیست!
جلال مارسیرت می‌خواهد به لقمه ی چرب و نرم خود بپیچد، از آن نمادهای فیلمفارسی، درست مثل تنها شاهد ماجرایی جنایی یا تنها شاهد یک رسوایی اخلاقی که فردی گنگ یا معلول است و نمی‌تواند شهادت دهد که باز عینا از روی انبوه فیلمفارسی‌های قدیمی رونویسی شده است.

⁉️سوال

–بالاخره #جلال، مار است یا موش؟

–اگر افتضاح هاروی وینستاین و راه‌اندازی جنبش #می‌تو نبود، هیچ سوژه‌ بدردبخودی در اجتماع ایران یافت نمی‌شد برای ساخت یک فیلمفارسی خوب؟؟

 




#شیشلیک (محمدحسین مهدویان)؛ چرا رضا عطاران؟/چرا آدرس غلط؟/سرتان را بالا بگیرید و از حلالیت بودجه‌ای بگویید که برای تمسخر #رجوی_منفور و #اشرف‌نشینان دریافت شده؟!

سینماروزان/حامد مظفری:

➕اینکه بالاخره بی‌خیال آن دوربین لرزان شده و سعی کرده با ثبات به تصویرسازی بپردازد مایه خوشحالی است

➕اینکه سعی کرده ایده‌ “هر چه از آن نهی شوی به آن علاقمند می‌شوی” را زمینه‌ساز ساخت کمدی کند خیلی بجاست

➖ مشکل آنجاست که آن ایده فرامکانی در مردمانی عرضه شده که ناخودآگاه یادآور منافقین هستند و هرچه بیشتر از فیلم می‌گذرد بیشتر و بیشتر عواقب خودکامگی مسعود رجوی حس می‌شود

پشم ایران واقع در طرب‌آباد(!) در همسایگی تهران شبیه است به پادگان اشرف واقع در عراق در همسایگی ایران! ادبیات رییس پشم‌ایران یادآور میتینگ‌های مسعود رجوی است. پوشش روسای پشم ایران چه در کارخانه و چه در مدرسه، یادآور پوشش سازمانی منافقین است!؟ پدربزرگ بازمانده از گرسنگی یادآور منافقین دررفته از عملیات مرصاد است! لوگوی پشم‌ایران هم مشابه لوگوی منافقین!؟

➕همین نقد منافقین در ورژن کمدی می‌توانست پیشرفتی باشد در کارنامه سازنده اگر درباره وابستگی‌های رییس پشم‌‌ایران و پشت‌پرده رجوی ولو در حد ناخنک، تحلیل داشت

چه کنیم که کارگردان، تکنیسین مستندنمایی است و وقتی وارد دراماتورژی می‌شود، کمیتش، لنگ است. ای کاش بجای یک اینستاباز بنفش، ایده اولیه را به یک سناریست قابل می‌دانند تا یک کمدی-سیاسی منحصربفرد خلق شود.

➖عطاران را دارد و حتی به‌اندازه #نیش_زنبور و #زنها_فرشته‌اند توانایی خلق موقعیت کمیک ندارد! عطاران را دارد و برای خنده گرفتن، دست به دامن اردنگی بر باسن(!) و تاکید بر فحش‌هایی مثل د…ث و ق…م‌س‌اق و پ‌..یوز می‌شود. این است انتهای استعدادهای اینستابازی بنفش که نامش به‌عنوان نویسنده آمده و مدیر تولیدی که با حمایت اول مارکت تهیه‌کننده شده؟؟

➕عطاران تلاش زیادی نکرده برای جاافتادن در نقشی با گریمی یادآور فیلم توقیفی #آینه_شمعدون چون تبحر بالایی در ایفای کاراکترهای حاشیه‌ای دارد. باید عطاران را کاندیدای سیمرغ کنند چون اگر خاطره ذهنی مخاطب از عطاران و بداهه‌هایش نبود، فیلم از دقیقه ۲۰ منقضی می‌شد

استندآپ هاشم ساکن پشم‌ایران برآمده از زندگی تراژیکش است ولی روایتش برای اغیار، خنده‌دار است؛ درست شبیه مستندهایی حول اظهارات دررفتگان از اشرف که برای خودشان، دلخراش و برای بی‌خبران، قهقهه‌زاست.

➖پایان‌بندی باسمه‌ای با تاکید بر اینکه “رهایی از پشم‌ایران/اشرف؟؟ ممکن نیست مگر با اثاث‌کشی از عراق به آلبانی؟؟!”

?کاراکتر

–هاشم با بازی رضا عطاران

–احمد(رفیق هاشم) با بازی پژمان جمشیدی

?️دیالوگ

وقتی کار میکنی محصول داری ولی وقتی میخوری چی داری؟

?جوک

–متلک حاتمی‌کیا؟؟ ما قرار بود بریم کارخونه کار کنیم و شما مواظب بچه‌هامون باشی!

–گریم رییس پادگان اشرف-ببخشید رییس پشم‌ایران-مشابه گریم تهیه‌کننده ۳ارگانی سابق‌المطبوع آقایان شده؟؟

?سکانس

–هماغوشی هاشم و رفیقش احمد در رثای آگاهی فرزندان از ماهیت شیشلیک! نمایی که از نگاه سرکارگر پشم‌ایران، یادآور همجنسخواهی است! تکرار این سکانس در کارگاه ساختمان‌سازی چه دلیلی دارد؟ گویا نویسنده خیلی ذوق کرده از این پرداخت؟

⁉️پرسش

–اینکه بناست با همراهی اول مارکت مخابرات علیه منفور مرده‌ای نظیر #رجوی و همپالکیانش، فیلم بسازند در جای خود قابل تقدیر ولی اینکه با وارد کردن عطاران بناست آدرس غلط بدهند در رد ایدئولوگ بودن، چرا؟؟

 




#ستاره_بازی (هاتف علیمردانی) ؛ یک پدر-دختری گرم با اغراق بر بدبختی‌های مهاجران!/مناسب پخش در رسانه ملی

سینماروزان/مسعود احمدی:

➕تمرکز بر ارتباط پدر-دختری بار عاطفی لازم برای ارتباط‌گیری را ایجاد می‌کند به‌خصوص که فرهاد اصلانی سعی کرده همان تیپ آشنای پدر ایرانی متعصب دوستدار خانواده را تداعی کند

➕شیرین کاری فرش فروش ظاهرالصلاح هفت‌خطی که خودش را با زندگی در ایالات متحده هماهنگ کرده؛ منتها با جمع کردن ایرانیان دور خودش و سوءاستفاده پنهانی از اولاد آنها.

➕زنان کم‌مو و پرموی خارجی بی پوستیژ حاضرند در فیلم و ممیزی نخورده؛ حتی بازیگر زن ایرانی نیز در نماهای زیر آب، موهایش رهاست. الگویی برای حل مشکل #کاناپه و #قاتل_و_وحشی که اگر لوکیشن‌های‌شان را به آمریکا منتقل کنند شاید مجوز بگیرند

➖ارائه تصویری به شدت منفی از آمریکا که یادآور گفتمان کارشناس-مجریان رسانه ملی است. چرا هر که در آمریکاست یا نظرباز است یا معتاد و یا همجنسگرا!!؟؟ مگر کارگردان خودش گرین‌کارت ندارد؟ این همه اغراق، خودزنی نیست؟
شاید هم اساسا هدف، تولید محصولی درجهت تنبه از مهاجرت باشد که در این صورت میتوان انتظار داشت در ماههای آینده در کنداکتور پخش از رسانه ملی قرار گیرد

➖استحاله پدر داستان از یک ایرانی متعصب و معترض، به یک مهاجر حرف گوش کن بله قربان‌گو

?کاراکتر

— #صبا دختر ایرانی گرفتار در برزخ اعتیاد و همجنسخواهی با بازی ملیسا ذاکری

?️دیالوگ

–مهاجر ایرانی: به آمریکاییا نمیاد احساساتی باشن!
— همسایه آمریکایی: وقتی بهتون حمله کردیم معنی احساسو می‌فهمی!

–آدمی که تو بچگی تنهاش گذاشتن، هیچوقت کسی رو تنها نمیذاره!

?سکانس

–خلوت پدر و دخترش کنار دریاچه با رنگین کمانی در آسمان

–کابوس خفگی در آب بعد از استنشاق مخدر!




#تی‌تی (آیدا پناهنده)؛ فقدان سنتز میان کانسپت‌های ذهنی نویسنده!

سینماروزان/مسعود احمدی:

➕در ابتدا متاثر از #جاده فلینی به نظر می‌رسد و گوارا و امیدوارانه

➕در #جاده با زنی بدکاره روبروییم که به شدت معصوم است؛ به عبارتی یک کودک بدکاره معصوم! اینجا با مختصات ممیزی داخلی با زنی معادل تی‌تی روبروییم که بدکاره نیست ولی رحم خود را اجاره می‌دهد و ارتباطش با نامزد دایم‌الخمرش نوید یک درام انسانی می‌دهد

➖اضافه کردن شخصیتی تازه و مجزا از #جاده که اخترشناس هم هست به شدت فیلم را از ریتم می‌اندازد و اقتباس از #جاده در ایران۹۹ را فانتزی می‌نماید. شاید اگر با یک ساینس‌فیکشن فرازمانی-فرامکانی مواجه بودیم #تی‌تی یکی از بهترین آثار این سالها می‌شد ولی نه القای لازمانی داریم و نه القای لامکانی

➕داستان #تی‌تی خوب شروع می‌شود و خوب کاراکتر وارد میکند ➖ مشکل آنجاست که داستان، کانسپت‌های ذهنی نویسنده را سنتز نمی‌کند. به بیان بهتر کانسپت‌ها از قبل کنار هم چیده شده و برای تمرکز بر آنها بوده که فیلم ساخته شده وگرنه ابدا لازم نبود که اخترشناسی متوهم در احوالات خود را وارد داستان کرد

➕بخشندگی زن موسوم به بدکاره، نادیده شدن زندگی این دنیایی توسط اخترشناس و بزرگی پدیده عشق ازجمله کانسپت‌های ذهنی کارگردان بوده که هر کدام از
آنها با پردازش درست امکان شکل‌دهی یک درام گیرا را داشت…➖با این همه حس و حالی موجود نیست تا در روح این پیکره تکه‌تکه دمیده شود و مخلوق مستقلی را شکل دهد

➖بازی تیپیکال الناز شاکر دوست که انگار از #باد_در_علفزار_می‌پیچد و #تابو ی خسرو معصومی پرت شده اینجا! البته که در این بازی، کارگردان هم تقصیرکار بوده. معصومی با شناخت دقیق از جغرافیای شمال، بازیگران مکمل را بومی می‌چیند تا به کمک آنها حس و حال منطقه را تداعی کند ولی پناهنده..‌.

➕کوشش هوتن شکیبا برای ایفای جوانی دائم‌الخمر، طماع و شکاک که خودش پارادوکس روانی است ولی نامزدش را متهم می‌کند به جنون.

➕ترسیم زورگوی اول در سیکلی که نتیجه‌ای ندارد جز قرارگیری در چنبره زورگویی همو که بهش زور گفته بود!

?کاراکتر

–امیرساسان با بازی هوتن شکیبا

گاف

–جغرافیا حوالی بهشهر مازندران است ولی لهجه تی‌تی گیلکی است به‌‌جای مازنی!

?️دیالوگ

–دنیا همچین …وهی هم نیس که آدم خیال میکرد!




#بی_همه_چیز (محسن قرایی) ؛ کارگردانی یکدست با کنایات دِمُده!/ انتقال بی‌مغز روابط اجتماعی سوییس به روستایی در پهلوی دوم!/رونویسی بی‌روح از اثر دورنمات

سینماروزان/مسعود احمدی:

➕روان، داستان می‌گوید و بی‌لکنت با آن که پر است از بازیگر ولی از پس کنترل بازیگر حتی بازیگران فرعی‌تر هم برآمده

➕کارگردانی یکدست و بی دست‌انداز و پرهیز از اغراق در دکوپاژ

➕ اقتباس از نمایشنامه #ملاقات_با_بانوی_سالخورده فردریش دورنمات فی‌نفسه قابل تقدیر است در سینمایی که همه می‌خواهند مولف جلوه کنند حتی با سرقت

➖جغرافیای داستان، روستایی در مرکز ایران حوالی راه‌آهن است ولی اثری از اتمسفر روستا موجود نیست‌‌. چرا؟ به خاطر عدم هماهنگی داستان با مختصات ایران؟ یا به خاطر طراحی لباس دوگانه که برخی جاها به زمان اتفاقات می‌خورد و برخی جاها، نه؟ منبع اقتباس، #سوئیس است با سیر و سلوک اجتماعی خاص خودش و اینجا، ایران است با سلوکی دیگر. آنجا مناسبات شهری بر روح نمایش حاکم است و پول برای هتلدار و بانکدار و کارخانه‌دار یک شهر اروپایی در میانه‌های سده پیش چنان اهمیت داشت که همه منافقانه و‌ ریاکارانه وارد فضایی که بانوی متمول می‌سازد بشوند و خود را نجات دهند اما آدمهای ساده‌دل روستایی در عصر پهلوی دوم، اساسا عاری از این طراحی شخصیت ویژه شهر سوئیسی نمایشنامه دورنمات هستند! در نتیجه آن بازیهای کثیف شهری طبقات بالای اجتماعی سرمایه داری اینجا تبدیل‌می‌شود به روابط اجتماعی غیرواقعی که در باور نمی گنجد و فقط چیدمانی می‌شود برای فیلمسازی که به زور می‌خواهد حقنه کند پول، برادر را هم در مقابل برادر قرار می‌دهد.

➕البته که می‌شود برای عمیق جلوه دادن کار ، اشارات و کنایات سیاسی-اجتماعی از آن بیرون کشید، علیه مردسالاری شعار داد و با #می‌تو مغازله کرد و کارگردان را حلوا حلوا نمود.‌..➖ در این فضا می‌بایست آن روح حاکم بر اثری که فیلم از آن اقتباس شده در می‌آمد وگرنه باقی قضایا، اشارات و کنایات تزییناتی الصاق شده هستند ، ضمن اینکه شتاب سیاسی این روزگار هزار برابر صریح‌تر از کنایات دمده امثال این فیلمهاست که البته داعیه‌ای هم ندارند.

➖هادی حجازی‌فر خیلی سعی کرده نقشش را با رگه‌های کمیک بازی کند ولی باز همان کمال نیمروز است با عصبیت و عجله‌ای لابد برای زدن! این بار به‌جای #موسی ، هدف #امیر است!

.
➕کلیپ‌های آهنگین خوبی برای قرار دادن در جای جای فیلم ساخته شده و نشان از تسلط کارگردان بر زبان تصویر دارد ➖صد حیف که هر چه می‌کند باز روح ندارد. روح است که نماهای مشابه در فیلمهایی همچون #مالنا که منبع رونویسی بوده‌اند را مانا کرده ولی هیچ کدام از کلیپ‌های این فیلم حتی به صورت اسلوموشن نقطه عطفی نمی‌سازد
.
➕سرمایه‌گذاری بنیاد خیریه(!؟) بر فیلمی اقتباسی حتی اقتباسی بی‌روح جای خوشحالی ندارد؟
.
➖آموزگاری که بناست حاکمیت عقل و نه احساس را اجرا کند چقدر شبیه است به آقامعلم #جاده‌های_سرد و آموزگار #ایران_برگر
.
➕ هدیه تهرانی با آن صورت سنگی کاملا همگن است با لیلی‌؛ بانویی که آمده تا انتقام ۴۰ سال قبل را بگیرد!
.
➖پرستویی خیلی سعی می‌کند تودار باشد و پارادوکس مظلوم-ظالم را اجرا کند ولی سرآخر و وقت موعظه قبل از قصاص باز حاج کاظم‌ش بیرون می‌زند؛ آن انتحار پایان‌بندی هم که دیگر انگ حاج‌کاظم است و شاید هم یک قدم جلوتر ، انگ #عمر_مختار و بازیگر نام آوازه اش در آن هیبت ، زیاده خواهی این بازیگر از نقش- وقتی که حق و سهم این نقش در روند درام نیست- کاملا مشهود است.
.
➖ لحن اثر دورنمات که یک هجویه تلخ است ، موقعیتهای طنز بسیاری را می‌آفریند اما در اینجا به غیر از ذبح گاو دختر یائسه روستایی یا صحنه غارت مغازه با پولهای اهدایی، موقعیتی کمیک که طنازی هجوگونه آدمهای ریاکار و پول پرست را رقم زند ،به چشم نمی‌آید چون فیلم در انتخاب لحن خود بین کمدی و تراژدی سرگردان است.

?کاراکتر

#نوری زنی روستایی(با بازی باران کوثری) که بدویتش باعث می‌شود در نفاق قدری عقب‌تر باشد از دیگران!

?گاف

معلم مدرسه روی تخته، عکس متوازی الاضلاع کشیده و زیرش نوشته: ذوزنقه!! و با صدای بلند از کودکان می‌خواهد به متوازی‌الاضلاع بگویند: ذوزنقه!

?سکانس

–تاراج مغازه متجاوز با پول زن تحت‌تجاوز

–انگشت‌زنی دورویان بر برگه اعدام متجاوز و لحظاتی بعد، گریستن همان دورویان به حال اعدامی!




حرفهای یک روحانی-کارگردان که فیلمش توسط هیات داوران فجر، رد شده⇐از حوزه علمیه تاییدیه گرفتیم تا بتوانیم مجوز ساخت دریافت کنیم!/به‌خاطر کسب مجوز، نام فیلم را تغییر دادیم!/نه دستمزد گرفتم و نه بودجه دولتی!/خودسانسوری یکی از بازیگران باعث سانسور یک سکانس مهم فیلم شد!!

سینماروزان: یک روحانی-کارگردان که فیلمش توسط هیات داوران جشنواره سی و نهم فجر رد شده درباره کم و کیف تولید فیلمش حرف زد.

حجت‌الاسلام احمد آقایی درباره دردسرهای کسب مجوز فیلمش به خبرگزاری مهر بیان داشت: متاسفانه به خاطر ساخت «ورود و خروج ممنوع» ۲ سال منتظر مجوز بودم، در واقع ارشاد از این می‌ترسید که این فیلم بعدها دردسرساز باشد و به همین دلیل از ما خواستند که تاییدیه حوزه علمیه را بیاوریم تا مجوز صادر شود، ما نیز تاییدیه فیلمنامه را از حوزه علمیه دریافت کردیم تا بتوانیم مجوز ساخت را دریافت کنیم.

امید آقایی ادامه داد: این مساله که روحانی بودم در کسب مجوز حوزه تاثیرگذار بود و در واقع این مساله باعث شد که حوزه علمیه به ما اعتماد کرده و به این باور برسد که ما یک نقد مثبت به روحانیت داریم. خوشبختانه فیلمنامه ارائه شده به حوزه علمیه بدون هیچ ممیزی همراه بود، البته ممیزی‌هایی از سوی ارشاد داشتیم، به عنوان مثال نام اولیه فیلم «تک دل» بود، که با مخالفت روبرو شد، من به آنها گفتم که این فیلم طنز است و باید اسم خاصی داشته باشد، در نهایت نام این فیلم به «ورود و خروج ممنوع» تغییر کرد.

این روحانی-کارگردان تاکید کرد: در حقیقت باید بگویم که خودسانسوری برای ساخت این فیلم مدنظر من نبود ولی این خودسانسوری گاهی از سوی بازیگران اعمال می‌شد، به عنوان مثال یک سکانس مهم در فیلم داشتم که هرچه کردم بازیگر این سکانس را بازی نکرد و معتقد بودند که این سکانس خطرناک است و در نهایت مجبور شدیم که این سکانس را جلوی دوربین نبریم.

آقایی ادامه داد: در واقع می‌توان گفت بیشترین سانسور از سوی عوامل برای ساخت این فیلم بوده است. با توجه به اینکه «ورود و خروج ممنوع» فیلم اول من بود، مجبور شدم که یک جاهایی راه بیایم تا این فیلم ساخته شود. البته امیدوارم در فیلم‌های بعدی بتوانم با یک استقلال بیشتری حضور داشته و حرف‌های خود را بزنم.

این کارگردان-روحانی تاکید کرد: با توجه به اینکه فکر می‌کردم فیلم خوبی است، دستمزد نگرفتم و برای دستمزد به صورت درصدی از فروش قرار گذاشتیم. من قائل به این بودم که اگر می‌خواهم به سینما ورود پیدا کنم و ماندگار شوم باید بدون سرمایه و بودجه دولتی این کار را انجام دهم. خوشبختانه موفق شدیم و این فیلم را ساختیم. باید بگویم اگر روحانیت به عرصه سینما ورود پیدا کند، نگاه روحانیت به سینما و نگاه سینماگران به روحانیان بالانس می‌شود، یعنی هم روحانیت دیگر به این فکر نمی‌کند سینماگران آدم‌های متفاوتی هستند، هم سینماگران این نگاه را ندارند که روحانیت یک سری آدم دگم و تندرو هستند.

 

ورود+و+خروج+ممنوع
ورود+و+خروج+ممنوع

 

 




آشنایی با قابل تحمل‌ترین آثار جشنواره۳۹ فجر در سینماروزان⇐از ماجرای جن و جن‌گیری در “زالاوا” تا اقتباس روستایی “بی همه چیز” از فردریش دورنمات با کمک بنیاد خیریه؟!/از تعریض “ابلق” به جنبش “می‌تو” تا انتحار مرد عقیم‌مآب در “روشن”!!/از قتل یک طاغوتی توسط آقازاده انقلابی در “مصلحت…” تا فرود اشتباهی(!) بمب آمریکایی بر سر ایرانی در “…آبادان”+…

سینماروزان: از حدود شصت فیلم متقاضی جشنواره سی و نهم فجر، بیش از ۴۰ فیلم توسط هیات داوران رد شدند تا درنهایت ۱۶ فیلم تاییدیه هیات داوران را بگیرند.

در میان همین ۱۶ فیلم اغلب ارگانی هم برمی‌خوریم به آثاری ضعیف و حتی فاقد استانداردهای پخش در تلویزیون که به هنگام رونمایی در جشنواره، به تفصیل به آنها خواهیم پرداخت.

در آستانه جشنواره در سینماروزان بر تعدادی از فیلمهای قابل تحمل جشنواره تمرکز کرده‌ایم بلکه رغبتی ایجاد شود نزد مخاطبان برای پیگیری آثار.

پیشاپیش پوزش سینماروزان را بپذیرید بابت اندک بودن حجم فیلمهای قابل تحمل!

زالاوا
زالاوا

اول. “زالاوا”ی ارسلان امیری را باید در صدر آثار قابل تحمل جشنواره دانست.
روح‌الله برادری از تهیه‌کنندگان قدیمی سینمای ایران با همکاری دخترش سمیرا، تولید فیلم اول ارسلان امیری را برعهده گرفته‌اند. آیدا پناهنده همسر ارسلان امیری نیز فیلم “تی تی” را در جشنواره دارد‌.
“زاوالا” درباره ماجراهای یک جن و جنگیری است؛ ماجرایی که در فضایی بین کمدی و دلهره روایت می‌شود و موضع‌گیری علیه خرافه طوری اعلام می‌شود که مخاطب ابتدا محو داستان شود و بعد جذب پیام.

بی همه چیز
بی همه چیز

دوم. “بی‌همه‌چیز“محسن قرایی به تهیه‌کنندگی جواد نوروزبیگی، ایرانیزه شده “ملاقات بانوی سالخورده” فردریش دورنمات است!
امید اخباراتی از رئوس اصلی بنیاد خیریه اخباراتی(!) سرمایه‌گذار “بی همه چیز” بوده!
قرایی داستان دورنمات- با محوریت بازگشت زن میانسال به زادگاه برای مجازات متجاوز- را به روستایی حوالی گرمسار برده و در قبل از انقلاب روایت کرده.
این کارگردان در دومین فیلم مستقلش ازمنظر تکنیکی روبه جلوتر است ولی ازمنظر داستانی و به‌ویژه در پایان‌بندی می‌توانست بهتر باشد.

روشن
روشن

سوم.”روشن“روح‌الله حجازی امتداد علایق کارگردان است درباره کار بر تعارضات زناشویی.
در اینجا با مردی تنها، عقیم‌مآب و تحقیرشده توسط همسر روبروییم که گرفتار دسیسه انبوه‌سازان هم شده و درنهایت کارش به انتحار می‌رسد! بازی رضا عطاران در “روشن” را باید از ویژگی‌هایش دانست و از حالا شانس دریافت سیمرغ.

شیشلیک
شیشلیک

چهارم. “شیشلیک“محمدحسین مهدویان به تهیه‌کنندگی محمدرضا منصوری از محصولات اول‌مارکت مخابرات.
کارگران کارخانه تولید پشم(!) “شیشلیک” فقط تخم‌مرغ می‌خورند ولی وقتی بچه یکی از کارگران، دلش شیشلیک می‌خواهد، تعارضی بدوی شکل می‌گیرد از جنس آثار ضدکمونیسم دهه‌های قبل هالیوود. همگنی متن با تصویر و درک درست بازیگران از فضای متعارض فیلم می‌تواند برگ برنده‌اش باشد.

ابلق
ابلق

پنجم. “ابلق“نرگس آبیار با مایه‌های تجاوز به زنان در نگاه اول یادآور انبوهی فیلمفارسی است ولی لحن داستانگو و سرگرم‌کننده اثر باعث می‌شود فیلم برای تماشاگران جشنواره، قابل تحمل باشد. تجاوز، موتیف اصلی “ابلق” است و ازجایی به بعد تداعیگر شعارهای حامیان جنبش “می‌‌تو” !!
دوربین لرزان آثار قبلی آبیار در اینجا هم به چشم می‌خورد و به غیر از هوتن شکیبا، بازی مابقی بازیگران اصلی، تعریفی ندارد به‌خصوص بازیگری تقریبا حذف از رده یک بازیگری ایران که حالا خواسته با گریمی سنگین و در قالبی پلید، خوداحیایی کند…

روزی+روزگاری+آبادان
روزی+روزگاری+آبادان

ششم. “روزی روزگاری آبادان“حمید آذرنگ به تهیه‌کنندگی عبدالله اسکندری محصول اول مارکت مخابرات شاید در کارگردانی، شلخته باشد ولی با طراحی داستان هوشمندانه و رفت و آمد میان سوررئال و رئال با پایان‌بندی غافلگیرکننده، قطعا سهمی از سبد جوایز را به خود اختصاص خواهد داد‌.
“…آبادان” متمرکز است بر ماجراهای خانواده‌ای در آبادان که یک بمب آمریکایی کاملا اشتباه بر سر آنان فرود می‌آید.

مصلحت+نظام
مصلحت+نظام

هفتم. در میان فیلمهای ارگانی جشنواره تنها یک فیلم قابل تحمل هست و آن هم “مصلحت نظام/پدری/مصلحت” که حسین دارابی آن را با حمایت اوج و حوزه ساخته.
“مصلحت” درباره قتل یک طاغوتی توسط یک آقازاده انقلابی است آن هم در ابتدای انقلاب؛ فیلم از منظر متنی، ساده پیش می‌رود و پایان‌بندی بحث‌برانگیزی هم دارد درباره بخشش قاتل توسط ولی دم طاغوتی!!

باز هم از عموم مخاطبان بابت اندک بودن حجم فیلمهای قابل تحمل که حتی به نصف آثار مطلوب هیات داوران هم نمی‌رسد پوزش می‌طلبیم ولی…

…تلخی واقعیت آنجاست که در میان آثار مردودی هیات داوران هم تقریبا جز “قاتل و وحشی” و “چپ و راست” به آثاری برنمی‌خوریم که اگر وارد جشنواره می‌شدند در دسته‌بندی “قابل تحمل” جای می‌گرفتند!

 

۵+۲ فیلم قابل تحمل جشنواره فیلم فجر
۵+۲ فیلم قابل تحمل جشنواره فیلم فجر




مرگ خواننده خوش‌صدای “خلبانان ملوانان…”+عکس

سینماروزان: جمشید نجفی از خوانندگان خوش‌صدای ایرانی درگذشت.

به گزارش سینماروزان جمشید نجفی که متولد ۱۳۲۹ تهران بود و اصالتی آذری داشت بیش از هر چیز به خاطر خواندن قطعه “خلبانان…” از ساخته‌های بابک رادمنش، شناخته می‌شد.

“گیجه لر” از دیگر قطعات خاطره‌انگیز جمشید نجفی است ضمن اینکه آخرین بار صدایش با قطعه “دختر گلفروش” در کمدی “زنها فرشته‌اند۲” شنیده شد.

پدر جمشید نجفی اصالت باکویی داشت که به مراغه و بناب آمده و در آنجا سکنی گزیده و با دختری اردبیلی تشکیل زندگی داد.

نجفی در سال ۱۳۵۱ اولین آلبوم خود را با نام “سلام به لیلی سلام به مجنون” ساخته صمد نوریان به بازار عرضه کرد و با آلبومهای دیگری  از جمله “آی دختر گل فروش” و “خواهش میکنم الو” سر زبانها افتاد.

جمشید نجفی آلبوم‌های دیگری ازجمله “گیجلر” و “گلدی بابا” و “آخشاملار” را به زبان آذری ارائه کرده ضمن اینکه بازخوانی سالهای اخیرش از قطعه “غروب پاییزه…”قاسم جبلی نیز به شدت مخاطب‌پسند شده بود.

جمشید+نجفی
جمشید+نجفی

 




تمدید مهلت شرکت در جشنواره بانوان کارآفرین

سینماروزان: در پی استقبال علاقمندان، مهلت شرکت در جشنواره ایران بان‌نو تا نیمه اسفندماه تمدید شد.

جشنواره تخصصی بانوان کارآفرین(ایران بان‌نو) جشنواره‌ای است برای تعامل میان اهالی فرهنگ و بانوان کارآفرین.

فراخوان جشنواره ایران‌ بان‌نو در آستانه شب یلدا منتشر شد و تاکنون استقبال از جشنواره، چنان بوده که باعث تمدید مهلت شرکت در جشنواره شده.

عموم علاقمندان به شرکت در جشنواره تا میانه اسفند می‌توانند آثار خود را به شماره ۰۹۳۷۶۴۹۴۳۵۹ واتس‌آپ کنند. امکان ارسال آثار از طریق پست الکترونیک
Info@iranbaneno.ir
میسر است. دبیرخانه جشنواره با شماره تماس ۰۲۱۸۶۰۴۷۷۲۱ پاسخگوست.

جشنواره بانوان کارآفرین در حیطه‌های مختلف فرهنگی-اجتماعی و در بخش‌های بانوان کارآفرین برتر، عکس، شبکه‌های اجتماعی، فیلم کوتاه، تیزر، موشن، کلیپ، پویانمایی، رسانه، پژوهش، کتاب، مقاله، موسسات مردم‌نهاد و گروه‌های جهادی خیریه برگزار خواهد شد.




لیلا حاتمی شصت دقیقه با سر تراشیده!!؟؟+عکس

سینماروزان: “قاتل و وحشی” به‌عنوان تنها فیلم توقیفی جشنواره سی و نهم فجر، داستان مادری است اسیر یک باند مخوف!

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: “زیبا”، مهیای عروسی دخترش می‌شود که بطور اتفاقی اسیر یک باند گانگستری مخوف میشود. او سعی می‌کند از این بند خود را رها کند. وقت زیادی ندارد، چون دخترش نیز بی‌خبر از همه‌چیز عازم همان‌جاست و این اتفاقی است که نباید بیفتد. «زیبا»، برای نجات خود و دخترش می‌جنگد…
حمید نعمت‌الله مضمون اصلی فیلم خود را مقابله‌ی خیر و شر عنوان کرد و گفت که در واقع این یک فیلم حماسی است.
لیلا حاتمی با سری تراشیده جلوه ای متفاوت به بخش عمده فیلم “قاتل و وحشی” داده است.

امین حیایی، شهرام حقیقت‌دوست، ستاره اسکندرى، عزت‌الله رمضانی‌فر، شهرام قائدى، سام‌نوری و …، و با تهیه‌کنندگی حمید نعمت‌الله و محمدصادق رنج‌کشان دیگر بازیگران این فیلمند.

لیلا حاتمی با گریم "قاتل و وحشی"
لیلا حاتمی با گریم “قاتل و وحشی”

 




عیان گویی معاون نظارت ، توپ را به زمین هیات داوران انداخت⇐بجز “قاتل و وحشی” هیچ فیلم دیگری به خاطر نداشتن پروانه نمایش از فهرست فیلم‌های هیات داوران حذف نشده!!/هیات داوران هیچ درخواستی برای نمایش “قاتل و وحشی” ارائه نداد!!/این نظر هیات داوران بوده که بسیاری از فیلمهای مجوزدار در جشنواره نباشند!  

سینماروزان:  بعد از اعلام فهرست مطلوب هیات داوران فجر برای نمایش در جشنواره برخی از صاحبان آثار با فانتزی سازی و چسباندن خود به فیلم توقیفی”قاتل و وحشی” مدعی توقیف شدند ولی معاون نظارت به صراحت ادعای این خیال پردازان را تکذیب کرد.
سعید رجبی فروتن به صراحت اعلام کرده که تنها فیلم ممیزی خورده “قاتل و وحشی” است و مسئول عدم انتخاب سایر آثار راه نیافته به جشنواره هیات داوران است و نه اداره نظارت!!
 

سعید رجبی فروتن در گفت‌وگویی مکتوب با ایسنا درباره اینکه جشنواره فیلم فجر همیشه محلی برای نمایش فیلم‌ها پیش از هر توقیف قطعی یا ممیزی‌های زیاد بوده، چرا این اتفاق برای فیلم «قاتل و وحشی» که- نزدیک به 60 دقیقه لیلا حاتمی را با سرتراشیده ارائه میدهد-رخ نداد و آیا این امکان هست که در یکی از روزهای جشنواره اجازه نمایش فیلم در بخش خارج از مسابقه داده شود، بیان کرد:‌ نوع اصلاحات احتمالی شورای پروانه نمایش به فیلم‌های داوطلب حضور در جشنواره ممکن است متفاوت با اکران عمومی آن‌ها باشد، زیرا معمولا فیلمسازان پس از دریافت بازخورد جشنواره‌ای فیلم‌هایشان نسخه متفاوتی را به شورای بازبینی ارائه می‌دهند. همچنین شورای پروانه نمایش اصلاحات جزیی را حسب مورد به زمان اکران عمومی فیلم‌ها موکول می‌کند. در مورد فیلم «قاتل و وحشی» شورای پروانه نمایش در نسخه ارائه شده صحنه‌هایی را مغایر با احکام شرعی دانسته است و متاسفانه در مهلت داده شده اصلاحات مورد انتظار محقق نشد.

او در پاسخ به اینکه چرا فیلم «قاتل و وحشی» با وجود درخواست داوران برای آن‌ها به نمایش درنیامد تا شاید آن‌ها هم به عنوان متخصصان این حوزه می‌توانستند راهکار و کمکی برای حل مشکل فیلم ارائه کنند، گفت:‌ هیات داوران اصولا برای فیلم «قاتل و وحشی» و هیچ فیلم دیگری تقاضای نمایش نکرده است، زیرا به موجب مقررات و گردش کار تعریف شده فیلم‌هایی که با نمایش آن‌ها در جشنواره ولو با اصلاحات موافقت به عمل می‌آمد، برای داوران ارسال می شد. 

رجبی فروتن در پاسخ به اینکه آیا عدم صدور مجوز نمایش برای فیلم «قاتل و وحشی» در اکران عمومی قطعی است‌ و این فیلم را باید توقیف شده دانست، تاکید کرد: بررسی دوباره فیلم «قاتل و وحشی» برای اکران عمومی به تقاضای تهیه‌کننده و اراده و تمایل او به رفع مشکل موجود وابسته است.

وی همچنین درباره اینکه چرا سختگیری‌های شورای پروانه نمایش در جشنواره‌ای که امسال بسیار محدود برگزار می‌شود زیاد بوده (طبق اظهارات برخی صاحبان فیلم) بویژه ممیزی‌هایی که مصداق آن‌ها به وفور در جامعه دیده می‌شود، گفت: اشاره شما به کدام سخت گیری شورای پروانه نمایش است؟ آیا به جز ایراد کلی به فیلم «قاتل و وحشی» از اصلاحات سایر فیلم‌ها اطلاع دارید؟ آیا جز این است که اگر به معدودی از فیلم‌ها اصلاحاتی ابلاغ شده است با استقبال تهیه‌کنندگان آن‌ها روبرو شده و نام آن‌ها در بین فیلم‌های منتخب هیات داوران به چشم می‌خورد؟

معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی در پایان در پاسخ به اینکه آیا فیلم‌های دیگری بوده‌اند که برای جشنواره متقاضی بودند و موفق به دریافت پروانه نمایش نشدند، گفت: بجز “قاتل و وحشی” هیچ فیلم دیگری به خاطر نداشتن پروانه نمایش از فهرست فیلم‌های منتخب هیات داوران حذف نشده است و این نظر هیات داوران بوده که بسیاری از فیلمهای مجوزدار در جشنواره نباشند!

 




اظهارات متناقض سخنگوی وزارت بهداشت که رییس جشنواره عترت(!) هم هست ⇐جشنواره فجر می‌تواند برای سی‌درصد ظرفیت، بلیت‌فروشی کند ولی ترجیح به برگزاری به صورت غیرحضوری است!!

سینماروزان: سخنگوی وزارت بهداشت در اظهاراتی متناقض از یک طرف از امکان برگزاری جشنواره فجر با سی درصد ظرفیت سالن‌ها گفت و از طرف دیگر از ترجیح به برگزاری “غیرحضوری” جشنواره.

به گزارش سینماروزان اظهارات سخنگوی وزارت بهداشت که اخیرا با حکم وزیر بهداشت، رئیس سی‌ و پنجمین جشنواره ملی قرآن و عترت (ع) دانشجویان کشور(!!) شده در شرایطیست که هنوز مجوز کتبی ستاد کرونا برای برگزاری جشنواره منتشر نشده!!

سخنگوی وزارت بهداشت شرایط برگزاری جشنواره فجر امسال را اعلام کرد و گفت: برنامه های جشنواره فیلم و تئاتر فجر امسال با ۳۰ درصد ظرفیت و با رعایت پروتکل های بهداشتی می توانند فعال باشند.

دکتر سیما سادات لاری درباره وضعیت برگزاری جشنواره های فجر به ویژه جشنواره فیلم و تئاتر فجر در سال جاری به خبرگزاری ایسنا گفت: فعالیت برنامه‌های سینما و تئاتر در گروه سه دسته بندی می‌شوند؛ پس با ۳۰ درصد ظرفیت و با رعایت پروتکل های بهداشتی می توانند فعال باشند.

وی افزود: البته این موضوع منوط به فروش بلیط فقط به صورت اینترنتی است. کنترل کد ملی و عدم فروش بلیط به بیماران از طریق نرم افزار ماسک نیز انجام می‌شود.

وی تاکید کرد: تامین تهویه مناسب و فاصله گذاری بین تماشاچیان و فاصله یک ساعته بین سانس‌ها برای انجام نظافت و ضدعفونی نیز باید انجام شود.

لاری در پایان اظهار کرد: البته ترجیح به برگزاری بیشتر به صورت غیرحضوری است زیرا رعایت فاصله گذاری و پروتکل‌های بهداشتی اصلی‌ترین اقدام برای مقابله با ویروس کروناست!!

 

 




گلایه شدیداللحن میترا حجار از سبک داوری در فجر۳۹!

 

سینماروزان: میترا حجار بازیگر “غیبت موجه” به گلایه از سبک داوری در فجر۳۹ پرداخت.

به گزارش سینماروزان در حالیکه قرار بود متفاوت ترین فیلم عباس رافعی در جشنواری سی و نهم رونمایی شود نام فیلم در فهرست هیات داوران نبود.

میترا حجار بازیگر اصلی فیلم “غیبت موجه” در یاداشتی تند به توقیف “غیبت موجه” واکنش نشان داد و نوشت: این که فیلمی به دلیل نمایش دادن واقعیت‌های جاری در سطح جامعه، امکان نمایش را از دست بدهد هم تعجب آور است و هم تاسف آور .

حجار ادامه داد: تاسف آور ازاین بابت که هر فیلم حاصل دسترنج عده زیادی از افرادی‌‌ست که حتی خواندن اسامی‌شان را در پایان‌بندی فیلم کار سختی به نظر می‌رسد، حال آنکه دو سه نفر که در طی سال در پشت میز‌هایشان نشسته‌اند، با چنین تصمیمی تلاش آن عده را به سادگی دور می‌ریزند.

میترا حجار تاکید کرد: تعجب‌آور ازین حیث که به ما آموخته‌اند هنرمند باید از جامعه جلوتر و آینه تمام نمای جامعه باشد و رسالت هنر عیان‌کردن معضلات جامعه هست و اصولا به زبان‌آوردن حرف‌هایی که دیگران یا شجاعت بیانش را ندارند یا ترجیح می‌دهند چشم فروبندند و از کنارش به سادگی بگذرند.

این بازیگر تاکید کرد: همه ما می‌دانیم که برای ساختن جامعه‌سالم نیاز به تحلیل و تعمق در معضلات هست و با پاک کردن صورت مساله گره از مشکلات باز نمی‌شود. چه بهتر که با نگاه تحلیلی این رویداد باورپذیر شود و شخصی که خطایی مرتکب شده در پایان بفهمد که در پاسخ کدامین مشکل شخصیتی‌اش این اتفاق افتاده …اما ظاهرا ما را به واپس گرایی وامی‌دارند چراکه “خانه از پای بست ویران است.”




واکنش یک منتقد سینما به عملکرد هیات داوران فجر⇐ای کاش بدنه سینما دربرابر این تصمیم می‌ایستاد و به جشنواره، فیلم نمی‌داد!

سینماروزان: سعيد عقيقي منتقد سينما درباره مميزي فيلم‌هایی نظیر “چپ راست” و “قاتل و وحشی” و عدم حضور این آثار در جشنواره فجر، از فقدان اتحاد در بدنه سینما گفت.

به گزارش سینماروزان سعید عقیقی به تینا جلالی در روزنامه اعتماد گفت: یادم است فيلم «شايد وقتي ديگر» از بهرام بيضايي روز آخر به جشنواره فجر رسید و جزو يكي، دو فيلم مطرح و بحث‌برانگيز آن دوره جشنواره بود. تا سال 71، تك و توك فيلم‌هايي بودند كه با نگاه مميزي به جشنواره راه پيدا مي‌كردند و علتش هم اين بود كه در آن دوره، مميزي مربوط به جشنواره نبود و مديريت خودش را مسوول نمايش فيلم‌هاي جشنواره مي‌دانست شرط نمايش فيلم را ورود به جشنواره گذاشته بود – بخش مسابقه يا مرور، فرقي نمي‌كرد- ولي از سال 72 به بعد شيوه مميزي به‌طور كلي تغيير مي‌كند و فيلم‌ها با تغييرات گوناگون در اين رويداد به نمايش درمي‌آيند.

اين منتقد سينما به صحبت‌هايش ادامه مي‌دهد: در حال حاضر سينماي ايران با داشتن انواع متولي، ورودي‌هاي مختلفي دارد و يكي از آنها جشنواره است. الان ديگر جشنواره فجر بخشي از سينما را انتخاب مي‌كند و در برابر بخشي ديگر از اين سينما قرار مي‌دهد تا فيلم‌ها را انتخاب و داوري كند. براي يك بخش – كه احتمالا سليقه‌اش را نمايندگي مي‌كند- تبليغ مي‌كند، به آن اعتبار مي‌دهد و رو‌به‌روي بخشي ديگر مي‌گذارد كه احتمالا سليقه‌اش را نمايندگي نمي‌كند. در نتيجه سينما مجموعه‌اي است ظاهرا پيوسته و در باطن گسسته.

عقيقي در بخش ديگري از صحبت‌هايش به نكته جالبي اشاره کرد: ای کاش سينما صاحب مجموعه‌اي مدون با همبستگي بالا مثلا اتحاديه بود، صاحبان اين اتحاديه با هم به توافق مي‌رسيدند و مثلا در اعتراض به سياست‌هاي ممیزی يك‌سال فيلم‌شان را به جشنواره نمي‌دادند و در اين صورت جشنواره مي‌ماند و فيلم‌هاي خودش و مجبور به اصلاح رویه می‌شد. آن وقت خودش به اين فكر مي‌افتاد به معتمدان خودش – كه هر چند سال يك‌بار هم مديريتش تغيير مي‌كند و هم معتمدانش- پول بدهد تا برايش فيلم بسازند و با همان‌ها جشنواره برگزار كند و به همان‌ها هم جايزه بدهد. اما متاسفانه در سينماي ايران اين وحدت و همبستگي وجود ندارد و گاهي حتي شاهديم عده‌اي از اينكه ديگري فيلم بسازد، جلوگيري مي‌كنند و عده‌اي ديگر از اينكه فيلم همكارشان توقيف بشود، خوشحال مي‌شوند، چون گمان مي‌كنند جا براي خودشان باز شده است.

 




تخصیص بودجه میلیاردی برای سمفا در دورانی که سینماها تقریبا تعطیل است!!؟؟+عکس

سینماروزان/کیوان بهارلویی: شفاف‌سازی مالی سازمان سینمایی درباره موسسه سینماشهر، یک پرسش کلیدی پیش‌رو می‌گذارد و آن هم چرایی صرف بودجه هنگفت برای سمفا در دوران تعطیلی تقریبی سینماها.

طبق اطلاعات ارائه شده توسط سازمان سینمایی، بودجه کل سینماشهر ۴۷.۴۴میلیارد تومان بوده است که از این مبلغ حدود ۴میلیارد(دقیقا ۳.۸۹میلیارد) صرف پشتیبانی شده است.

به گزارش سینماروزان در ریزهزینه‌های سینماشهر با تخصیص بودجه‌ای بیش از یک میلیارد(دقیقا ۱.۲۵۰میلیارد) برای سمفا مواجهیم و در شش ماه ابتدایی سال، ۷۰۲میلیون تومان برای پشتیبانی از سمفا هزینه شده است.

سمفا چیست؟ سامانه آنلاین ارائه اطلاعات درباره اکران و فروش آثار سینماها.

اینکه بعد از مدتها سمفا راه‌اندازی شد تا جامعیتی در اطلاعات فروش فیلمها باشد خیلی هم خوب است ولی در شرایطی که در سال ۹۹ و به علت شیوع کرونا، سینماها تقریبا تعطیل بوده‌اند چرا باز باید برای سمفا هزینه‌ای هنگفت شود؟

آیا نمی‌شد حالا که اکران تقریبا تعطیل است و سینماها فروش چندانی ندارند که نیاز به ارائه اطلاعات باشد از بودجه این بخش کم می‌شد و به بخش‌های آسیب‌دیده سینما کمک می‌شد؟

از آن گذشته چرا برای راه‌اندازی چنین سامانه‌‌ای باید از بودجه دولتی ارتزاق کرد؟ نمی‌شد به مانند سامانه‌های آنلاین حیطه‌های مختلف، کارهای اجرایی سمفا را هم به بخش خصوصی واگذاشت و صرفا نظارت بر آن را سازمان انجام دهد؟؟

گزلرش عملکرد مالی سینماشهر+ردیف ۶+صرف بودجه هنگفت برای سمفا
گزلرش عملکرد مالی سینماشهر+ردیف ۶+صرف بودجه هنگفت برای سمفا




توقیف “چپ راست” به‌خاطر متلک‌‌های تند به سران اصلاح‌‌طلب-اصولگرا ؟+عکس

سینماروزان: کمدی سیاسی «چپ، راست» ساخته حامد محمدی به تهیه‌کنندگی منوچهر محمدی در آستانه رونمایی در جشنواره به دلیل حجم قابل توجه اصلاحیه برای اخذ پروانه دچار مشکل شده و علیرغم مدت‌ها پیگیری سازندگان، وضعیت آن همچنان نامشخص است.

به گزارش سینماروزان نگاه انتقادی فیلم به سوءاستفاده‌های برخی سران اصولگرا و اصلاح‌طلب از احساسات مردم، نزدیکی به انتخابات ریاست جمهوری و حساسیت‌های پیرامون آن، دلیل توقیف غیررسمی فیلم بوده!

اگر در چند روز آینده سازندگان «چپ، راست» نتوانند مجوز نسخه اصلی فیلم را دریافت کنند هیچ بعید نیست که قید جشنواره را بزنند و فیلم از جشنواره فجر خارج شود.

پیش از این «مارمولک» به تهیه‌کنندگی منوچهر محمدی و فیلم‌سینمایی «اکسیدان» دیگر ساخته حامد محمدی از جمله آثار کمدی بودند که در زمان اکران خود با حواشی و اعتراضات مختلفی رو به رو شدند.

در «چپ، راست» رامبد جوان، پیمان قاسمخانی، ویشکا آسایش، سارا بهرامی با حضور سروش صحت، ستاره اسکندری، مونا فرجاد، تینو صالحی و محمدرضا مالکی ایفای نقش می‌کنند.

چپ-راست
چپ-راست




حسرت بازیگر “مارمولک” بر نقشی که عرب‌نیا بازی کرد+عکس

سینماروزان: بازیگر کمدی “مارمولک” از حسرتش برای عدم ایفای نقشی گفت که فریبرز عرب‌نیا، آن را ایفا کرد.

به گزارش سینماروزان بهرام ابراهیمی بازیگر کاراکتر “مجاور/زندانبان” در کمدی “مارمولک” به خبرگزاری تسنیم گفت: مردم اول که مرا می‌بینند می‌گویند “مارمولک” و آن نقش رئیس زندان؛ آقای مجاور. بعد آرام‌آرام بیشتر یادشان می‌آید و به سراغ دیگر نقش‌ها و سریال‌هایمان هم می‌روند.

ابراهیمی ادامه داد: خاطره‌ای بعد از اکران فیلم “مارمولک” دارم که ماشین گشتِ پلیس جلوی مرا گرفت و آن دیالوگِ معروف رئیس زندان که کاراکتر من در این فیلم سینمایی بود را تکرار کرد: “بفرستینش انفرادی!”. البته این اتفاق به شکل‌های دیگر تکرار شد.

این بازیگر باتجربه گفت: من خودم را فرزند تلویزیون می‌دانم و بسیار به این رسانه علاقه‌مندم. به جای دلخوری، دغدغه‌مندم و دوست دارم مردم بیشتر تلویزیون ببینند تا ماهواره! احساس اهانت می‌کنم وقتی می‌بینم و یا می‌شنوم سریال‌های دستِ چندم ترکیه‌ای را به سریال‌های ما ترجیح می‌دهند. حس می‌کنم به من توهین می‌کنند؛ از طرفی هم حق می‌دهم تعداد سریال‌های حوصله‌برِ ما زیاد شده است.

به گزارش سینماروزان بهرام ابراهیمی درباره حسرت‌های هنریش گفت: در تلویزیون چیزی به ذهنم نمی‌رسد اما دلم می‌خواست چمران را در “چ” بازی می‌کردم که فریبرز عرب‌نیا این نقش را ایفا کرد.البته قرار بود در سریال “مختارنامه” هم بازی کنم که قسمت نشد و مختار هم نصیب عرب‌نیا شد که خیلی خوب این نقش را بازی کرد. دوست دارم تله‌تئاتر دوباره در تلویزیون رونق پیدا کند اگر بدانم این رویه جدی می‌شود حتماً طرح‌های زیادی دارم که در اختیار تلویزیونی‌ها قرار بدهم.

 

بهرام ابراهیمی+مارمولک+چ
بهرام ابراهیمی+مارمولک+چ+فریبرز+عرب‌نیا




استقبال خانواده‌ها از کمدی مفرح “پیشی میشی”⇔تعداد سالن‌ها از ۵۰ عبور کرد!

سینماروزان: اکران فیلم “پیشی میشی” در دور جدید بازگشایی سینماها ادامه دارد و تعداد سالن‌های این فیلم نیز در حال افزایش است.

به گزارش سینماروزان حبیب اسماعیلی پخش کننده سینما و مدیر عامل شرکت رسانه‌فیلمسازان  با اشاره به استقبال از  اکران فیلم “پیشی میشی” گفت: بعد از بازگشایی مجدد سالن‌های سینما، اکران فیلم “پیشی میشی” آغاز شد و خوشبختانه در دور جدید اکران، استقبال از این فیلم به نسبت خوب بوده است.

وی ادامه داد: هم‌اکنون بیش از ۵۰ سالن سینما فیلم “پیشی میشی” را نمایش می‌دهند و هر سالن سینمایی که فعالیت خود را آغاز می‌کند، نسبت به نمایش این فیلم اقدام می‌کند. دلیل استقبال مردم، فضای مفرح و شادی است که این فیلم دارد.

اسماعیلی افزود: با توجه به اینکه فیلمهای زیادی در انتظار اکران هستند باید تلاش کنیم تا با حفظ و اجرای پروتکلهای بهداشتی ارتباط تماشاگر با سالن سینما قطع نشود و در کنار آن از بیکاری پرسنل جلوگیری شود.

فیلم کمدی “پیشی میشی” به کارگردانی حسین قناعت و تهیه‌کنندگی احمد احمدی و با حضور رضا شفیعی جم، بهاره رهنما، ارژنگ امیرفضلی، نفیسه روشن، یوسف صیادی، ساعد هدایتی، محمد شیری، عباس محبوب و صدیقه کیانفر هم‌اکنون در حال اکران است.

 




تازه‌ترین اظهارات مدیر روابط عمومی جشنواره فجر⇐بحث اکران مردمی جشنواره هنوز به قطعیت نرسیده!/ به شکل شفاهی، موافقت خود را با اکران مردمی اعلام کرده‌‌اند ولی هنوز نامه مکتوبی از ستاد کرونا به دست ما نرسیده!!/اگر نمایش مردمی داشته باشیم، تعداد سینماهای مردمی ما و گستردگی جغرافیایی آنها، بیشتر از سال‌های گذشته خواهد بود!/نمایش فیلم‌ها در استان‌ها را خواهیم داشت؛ منوط به اجازه ستاد کرونای استان‌ها!/اسامی فیلمهای قابل نمایش در جشنواره تا هشتم بهمن اعلام می‌شود ولی اسامی کاندیداها تا اواخر جشنواره مشخص نخواهد شد!

سینماروزان: یکی از نگرانی‌های جشنواره فیلم فجر امسال برای طرفداران بسیار آن، حذف بخش مردمی آن بود. اتفاقی که روابط‌عمومی از همان روز نخست، برگزاری آن را منوط به وضعیت کرونایی کشور اعلام کرد.

در این چند روز، اخباری مبنی‌بر برگزاری این بخش منتشر شده که این اخبار، از سوی روابط‌عمومی جشنواره،  تایید یا تکذیب نشده است؟؟

مسعود نجفی مدیر روابط‌عمومی جشنواره فجر در این باره به «فرهیختگان» گفت: بحث اکران مردمی هنوز به قطعیت نرسیده و طی یکی، دو روز آینده، تکلیف این بخش مشخص شده و ما آن را به شکلی رسمی اعلام می‌کنیم.

نجفی درمورد اعلام رسمی تماشای فیلم‌ها توسط مخاطبان مردمی از سوی کیانوش جهانپور نیز به ما گفت: بله، آنها به شکل شفاهی، موافقت خود را اعلام کرده‌اند ولی هنوز نامه مکتوبی از سوی ستاد ملی کرونا به دست ما نرسیده. انتظار داریم این نامه، ظرف یکی، دو روز آینده به دست ما برسد و تنها در آن صورت است که این خبر را به شکلی رسمی اعلام می‌کنیم.

به گزارش سینماروزان با توجه به اینکه امسال تنها فیلم‌هایی نمایش داده خواهند شد که در حداقل یک بخش نامزد شوند، این پرسش مطرح است که آیا با اعلام اسامی فیلم‌های بخش مسابقه، اسامی نامزدهای هر بخش نیز اعلام می‌شوند؟

مسعود نجفی در این رابطه پاسخ داد: تا چهارشنبه این هفته (هشتم بهمن)، اسامی فیلم‌هایی که در جشنواره امسال برای اهالی رسانه و منتقدان و احتمالا مردم نمایش داده می‌شوند اعلام خواهد شد که متعاقب این اعلام، جدول نمایش فیلم‌ها مشخص خواهد شد. اما اسامی نامزدهای هر بخش، طی این هفته مشخص نخواهد شد و احتمالا مانند دوره‌های قبلی، در روزهای انتهایی برگزاری جشنواره منتشر می‌شود.

مدیر روابط‌عمومی سازمان سینمایی ادامه داد: امسال هم برای سالن رسانه‌ها، مراسم قرعه‌کشی را خواهیم داشت و اگر اکران مردمی داشته باشیم، مانند سال‌های گذشته، خبری از سری‌بلیت‌ها نخواهد بود و مخاطبان مردمی باید بلیت تکی فیلم‌ها را خریداری کرده و به تماشای هر فیلمی که می‌خواهند، بنشینند.

نجفی درمورد سینماهای مردمی جشنواره نیز گفت: اگر نمایش مردمی داشته باشیم، احتمالا تعداد سینماهای مردمی ما و گستردگی جغرافیایی آنها، بیشتر از سال‌های گذشته خواهد بود و دیگر با آن لیست تقریبا مشابه سالیان قبل مواجه نخواهیم بود. تمام این سینماها مجاز هستند تا 30 درصد ظرفیت خود برای فیلم‌های جشنواره امسال بلیت‌فروشی داشته باشند.

وی همچنین درمورد نگرانی جامعه منتقدان از عدم‌شروع فرآیند ثبت‌نام برای شرکت در این رویداد گفت: قرار است نشستی با مدیران انجمن منتقدان خانه سینما داشته باشیم تا تکلیف حضور منتقدان در جشنواره این دوره مشخص شود. بنابراین منتقدان عزیز منتظر باشند که ظرف یکی، دو روز آینده، در جریان اخبار حضور خود در جشنواره قرار بگیرند. برج میلاد، به‌عنوان مقر اصلی و محل برگزاری نشست‌ها انتخاب شده و پردیس ملت هم به نمایش فیلم‌ها اختصاص دارد.

تا پیش از این، اعلام شده بود با توجه به شیوع ویروس کرونا، نمایش مردمی فیلم‌های جشنواره، تنها برای مخاطبان تهرانی ممکن خواهد بود و شهرستانی‌ها، امسال، محروم از برگزاری جشنواره هستند. حالا اما با تغییر وضعیت کرونایی کشور، رنگ قرمز استان‌ها، به آبی و زرد تبدیل شده و همین، انتظارها را برای برگزاری جشنواره در استان‌ها بالا برده است.  در این رابطه مسعود نجفی گفت: احتمالا نمایش فیلم‌ها در استان‌ها را خواهیم داشت ولی تمام اینها منوط به اجازه ستاد کرونای استان‌ها خواهد بود که اگر شرایط برگزاری جشنواره در استان خود را فراهم ببینند و موافقت مکتوب خود را اعلام کنند، قطعا ما هم استقبال کرده و جشنواره را همزمان با تهران، در استان‌ها نیز شاهد خواهیم بود.

 

 




حق‌العمل‌کاری؛ از تهیه‌کنندگان تا مدیران!!؟؟

سینماروزان/صالح دلدم: ویروس کرونا به یک سالگی خود در ایران نزدیک می‌شود. ویروسی که در یک سال شرایط جدیدی در حوزه‌های مختلف از جمله اجتماعی و اقتصادی ایجاد و کسب و کارها و مشاغل را دستخوش تغییر کرد. یکی از مقوله‌هایی که از این بابت بیشترین آسیب را دید، اقتصادِ هنر و صنعت سینمای جهان بود.

به گزارش سینماروزان و به نقل از ستاره سینما، سینمای ایران نیز از این قاعده مستثنی نبود اما سینمای ایران از مدتها پیش ورشکسته بود و کرونا تنها میخی بر تابوت آن شد و البته حقایقی از سینمای کشور را عیان کرد که پیش از کرونا به آن کمتر توجه میشد یا بیشتر تخصصی مطرح می‌گردید.

در سالی که در دو ماه پایانی آن هستیم، علیرغم تعطیلی و رکود سالن‌های سینما و شکست اکران‌آنلاین بواسطه فقدان کپی‌رایت در ایران و قاچاق گسترده فیلم‌ها و افق نامشخص بازگشت سینما به شرایط عادی و زمان اکران مطمئن فیلم‌ها و برگشت سرمایه آثار تولید شده، شاهد اوج درخواست‌های پروانه فیلمسازی از سازمان سینمایی و تولید فیلم سینمایی بودیم!

موضوعی که با هیچ منطقی منطبق نیست و بیشتر شبیه ماجرای رشد حباب‌گونه بورس در اقتصاد دچار رکود تورمی ایران بود که تشت رسوایی و ورشکستگی آن خیلی زود به زمین افتاد!

«سود در تولید است؛ نه فروش!» این جمله برای بسیاری آشناست. در شرایط عادیِ سینمای ایران پیش از کرونا، شاید تعداد فیلم‌هایی که در سال سرمایه خود را از گیشه سینما برمی‌گرداندند، به انگشت‌های دو دست هم نمی‌رسیدند اما باز شاهد تهیه فیلم از سوی تهیه‌کنندگان فیلم‌های شکست خورده بودیم!

تهیه‌کنندگانی که در کرونا هم از فعالترین افراد سینمای تعطیل بودند! پاسخ ساده است، این افراد همانطور که حسین فرح‌بخش پرکارترین تهیه‌کننده بخش خصوصی سینمای بعد از انقلاب اشاره کرد؛ «حق‌العمل کار» هستند. پولی از جیب در تولید فیلم نمی‌گذارند بلکه با فاکتورسازی برای سرمایه‌گذاران در تولید هم به سود حتی میلیاردی بدون اکران و فروش فیلم می‌رسند و برخی با صورت‌سازی خود را شریک فیلم هم می‌کنند!

و البته در میان سرمایه‌گذاران هم بیشتر پول بادآورده و مشکوک به پولشویی دیده می‌شود تا پول زحمت‌کشی، پول‌هایی که هر درخواست نابه‌جایی از سوی بازیگران را پذیرا هستند و هزینه تولید در سینما را هم بالا برده‌اند و تهیه‌کنندگان حرفه‌ای بخش خصوصی را عاجز از رقابت با این پول‌ها، خانه‌نشین کرده‌اند.

آن‌هایی که در دوران کرونا فیلمی نساخته‌اند بطور دقیق همان تهیه‌کنندگان انگشت‌شمار سالم با بودجه شخصی هستند. اگر دوباره ویروس جدید کمونیستی ناشی از جنگ بیولوژیکی پیدا نشود، سینمای ایران در بهترین حالت از فروردین ۱۴۰۱ به شرایط عادی می‌رسد و صف انتظار اکران فیلم‌های تولید شده و اکران نشده دست کم به دو سال می‌رسد که یعنی خواب سرمایه در تورم و کاهش ارزش پولی که هر روز بدتر از دیروز می‌شود.

هشتاد درصد مردم ایران به سینما نمی‌روند و فیلم‌های ایرانی آینه زندگی مردم و همذات پنداری مخاطبان نیست و سالن‌های سینما ضرر می‌دهند، چون تهیه‌کننده خودش پولی نگذاشته تا اثری بسازد که دغدغه فروش داشته باشد و در تولید هم به سود رسیده است.

علاوه بر موارد بالا، بخش دیگری که در سینمای ایران در دوره کرونا عیان‌تر شده است، مدیریت دولتی آن است که البته بخش عمده مشکلات اشاره شده هم به همین سوءمدیریت برمی‌گردد.

کرونا باشد یا نباشد، سینما باشد یا نباشد، اهالی سینما بیکار و فقیر باشند یا نباشند، به حال مدیران سینمایی و اعضای شوراهای آن فرقی نمی‌کند، آن‌ها حقوق و مزایای خود را می‌گیرند و تنها چیزی که برای‌شان اهمیتی ندارد، سینما و زندگی سینماگر است. تازه برخی از آن‌ها هم «حق‌العمل کار» هستند؛ یعنی درآمدهایی به غیر از حقوق رسمی دولتی از داخل سینما و‌ از حشر و نشر با برخی باندهای سینما و با پایمال کردن حقوق دیگر سینماگران با رواج تبعیض و فساد و رانت در سینمای ایران دارند.

فیلم‌های فاقد فروش با اسامی فیلمسازان تکراری که با مصوبه حمایت دولتی در برخی ارگانهای دولتی ساخته می‌شوند، برخی مجوزها یا برخی اعضای شوراهای ممیزی که کارچاق‌کنی در بانک‌های خصوصی را در سابقه خود دارند، آدرس دقیق این قبیل افراد است که حتی در پشت‌پرده با برخی شرکت‌های تولید و پخش فیلم و البته سینماداری هم شریک غیررسمی هستند و پیش از همه خود به ارشاد نیاز دارند اما برای فیلمسازان بخش خصوصی نسخه می‌پیچند!

کرونا آسیب زد اما این حُسن را داشت که واقعیت سینمای ایران را بیش از پیش عیان کرد، سینمایی که باید بخشی از فرهنگ باشد اما در مناسبات آن بویی از فرهنگ و‌ انسانیت به مشام نمی‌رسد و ژانر غالب آن گانگستری است، البته نه روی پرده بلکه پشت پرده!