#پایتخت در مسیر #نود و #کلاه_قرمزی؟!
سینماروزان/مجتبی اردشیری: زمانی که پیمان جبلی بهعنوان ریاست سازمان صداوسیما انتخاب شد، امیدهای بسیاری نسبت به توانمندیهای مردی که سالیان دراز در کسوت خبرنگار فعالیت کرده بود، به وجود آمد. در آن زمان، همه میدانستند که سازمان عریض و طویل صداوسیما، حال و روز خوشی ندارد و وقوع برخی اقدامات ضربتی و حتی تدریجی میتوانست حال آن را بهتر کند اما امروز که حدود ۱۹ ماه از مدیریت جبلی میگذرد، میبینیم که وضعیت سازمان چندان تغییری نکرده…
در این زمینه، مجموعه #پایتخت، مثال بسیار خوبی است که به آن بپردازیم. مجموعه پرطرفداری که طی روزهای اخیر، صحبتهایی مبنی بر توقف همیشگی تولید آن مطرح شد. اظهارنظری که دامنه آن، به سوالی از جبلی نیز کشیده شد که ایشان در پاسخ گفتند دلیل ساخته نشدن فصل هفتم این سریال، اختلافاتی است که در درون عوامل این مجموعه پیش آمده است.
اینکه ریاست محترم سازمان، سوال را با سوال پاسخ دادهاند، بهکنار، اما شاید هوشمندانهترین پرسشی که آن خبرنگار میبایست از جبلی در آن زمان میپرسید، این بود که آیا دعوت و تقاضایی از سوی سازمان مبنی بر تولید فصل هفتم این سریال شده است یا خیر؟
تاکنون هیچ دعوت و درخواستی از سوی سازمان مبنی بر تولید فصل هفتم این مجموعه محبوب صورت نگرفته است؟؟
آقای جبلی! بیم آن میرود که سیاست فوتوقت فرسایشی، به اهرمی همیشگی برای سازمان صداوسیما تبدیل شود. یعنی ارکان قدرت در آن سازمان، بیتوجه به خواسته مردم، نسبت به حذف یک برند تصمیم بگیرند و پس از آنکه آن حذف را صورت دادند، آنقدر راجع به آن موضوع اظهارنظر نکنند، تا آبها از آسیاب بیفتد؛ درست مانند کاری که با برنامه #نود صورت گرفت. اما آیا قرار است چنین سیاستی برای سریال پایتخت هم رقم بخورد؟
اگر هم چنین رویهای در دستور کار است، نفع سازمان از این حذف چه خواهد بود؟ مرور سریال در ادوار گذشته نشان میدهد که سازمان با جذب آگهیهایی قبل، حین و بعد از پخش این سریال، به سودآوری قابلتوجهی دست یافته است پس اعمال سیاست فوتوقت فرسایشی در قبال این سریال، چه معنا و آوردهای دارد؟
جناب جبلی گرامی! یک زمانی، سلبریتیهای بسیاری با سازمان همکاری داشتند که نتیجه آن، گرایش بیشتر مردم به برنامههای صداوسیما بود. از یک زمان به بعد، احساس میشود که سیاستی در خفا دنبال شد که ما سلبریتیها را از تلویزیون خارج میکنیم تا به شبکه خانگی تحت نظر ساترا بروند و کمکم تلویزیون خودمان را راه میاندازیم. اما این سیاست باید از سوی نهادی دنبال شود که پشت دستش پر باشد نه اینکه بخواهیم ۴۵ سال پس از انقلاب، تنها تریبون دیداری و شنیداری را از نو راهاندازی کرده و در مسیری که مشخص است مخاطب چندانی ندارد، سیستم آزمون و خطا را تجربه کنیم.
آقای جبلی! بسیاری از چهرهها کمک بسیاری کردند تا برندسازی در تلویزیون برای کارهای زیادی صورت گیرد بنابراین نباید با حذف آنها، به یک خودزنی بزرگ روی آورد. ضمن اینکه سریالهایی چون پایتخت و یا دیگر برنامههای محبوب تلویزیون نظیر #کلاه_قرمزی که امروز دیگر نیستند، سرمایههای شما محسوب میشوند که با پول بیتالمال تولید شدهاند. این برندها، متعلق به مردم هستند که نمیتوان آنها را کنار گذاشت. حال مگر شما یا هر مدیر دیگری میتواند یک سرمایه میلیونی و مردمی را کنار بگذارد؟
انتظار میرود که با یک تصمیمگیری هوشمندانه، مسیر ملی شدن تلویزیون با شتاب بیشتری دنبال شده و با جذب متخصصین مجرب در تولید سریالهای تلویزیونی مخاطبان بیشتری را به سمت تلویزیون گسیل دارند.