1

سعید اسدی: فیلمنامه “آواز قو” برای پیمان معادی نیست!/بهرام رادان: علی مصفا و لیلا حاتمی از تماشای فیلم به وجد آمدند/عبدالله علیخانی: هر هفته منتظر توقیف بودیم!/شاه‌نشینان خانه سینما، “آواز قو” و بخش خصوصی را بایکوت کردند تا ارگانی‌ها جایزه بگیرند!/حسین فرحبخش: وصیت‌نامه عقیدتی من همان سکانس بگومگوی جمشید آریا و قاسم زارع است!/ساره آرین: سعید اسدی علاقه‌‌ای به حضور من نداشت!

سینماروزان: بیش از دو دهه پس از تولید درام ماجراجویانه “آواز قو” توسط موسسه پویافیلم، جعبه سیاه تولید این فیلم در مستند “از ایده تا اکران” به تهیه‌کنندگی ناهید دل‌آگاه باز شد.

 

در این مستند که از شبکه مستند تلویزیون روی آنتن رفت، عبدالله علیخانی و حسین فرحبخش تهیه‌کنندگان فیلم، سعید اسدی کارگردان و بهرام رادان و ساره آرین بازیگران اصلی حضور داشتند.

 

بخش‌های خواندنی گفته‌های این چهار نفر را بخوانید:

 

*سعید اسدی: فیلمنامه “آواز قو” برای معادی نیست! 

 

–فیلمنامه آواز قو برای پیمان معادی نیست، برای خودم است و من آن را در آمریکا نوشتم با محوریت جوانی که از دارالتادیب فرار می‌کند و درنهایت کارش به فرار به مکزیک می‌رسد.

 

–زمانی حمید جَمدَر از نیروهای معاونت فرهنگی فارابی با توجیه پرهزینه بودن تولید فیلم “یو اس اس اس وینسنس” که درباره شلیک ناو آمریکایی به ایرباس ایرانی بود، از من خواست طرح لوباحت ارائه بدهم و من نسخه ایرانی “آواز قو” را دادم با محوریت همان جوان و این بار جوان قصه به جای مکزیک سر از ترکیه درمی‌آورد. در هر شکل فیلمنامه اصلی برای خودم است و در خانه سینما و فارابی هم ثبت شده بود. پیمان معادی جوان مستعدی بود و فقط در حد افزودن تعدادی دیالوگ مرتبط با کلانتری کنار ما بود.

 

–در انتخاب بازیگر زن همیشه دنبال امکان دیگری به جز ساره آرین بودم ولی ایشان همه تلاشش را کرد و از خیلی‌ها هم بهتر بود.

 

–تهیه‌کننده‌های اولیه “آواز قو”-غلامحسین بلوریان و هوشنگ نورالهی-میگفتند آن سکانس کله زنی رادان به مامور انتظامی را حذف کن ولی من زیربار نرفتم چون اصلا منطق اتفاقات بعدی را زیر سوال می‌برد تا رسیدم به پویافیلم که انصافا با حداقل تغییر، فیلمنامه را به تولید رساندند.

 

— “آواز قو” یک فیلم ملی بود چون درد مردم را واکاوی می‌کرد و وقتی با مخاطبان به طور نامحسوس فیلم را می‌دیدم اغلب میگفتند: طرف، چه فیلمی ساخته!

 

–در جشن خانه سینما کلی نامزدی داشتیم ولی متاسفانه یکی دو نفر از همکاران سیاست‌باز، توطئه کردند تا رأی گیری تکرار شود و فیلم، رأی نیاورد! قرار بود حسین فرحبخش و عبدالله علیخانی جایزه بهترین فیلم سال را بگیرند ولی رئیس آن زمان جشن بعدا به من گفت آنها رأی گیری را تکرار کردند چون گمان می‌کردند اگر فرحبخش جایزه بگیرد، خدا را بنده نخواهد بود! وگرنه از فیلم تا فیلمنامه و تدوین و کارگردان و بازیگری “آواز قو” کاندید دریافت جایزه بود

 

*حسین فرحبخش: وصیت‌نامه من همان سکانس عقیدتی “آواز قو” است! 

 

–امید روحانی واسطه معرفی سعید اسدی و فیلمنامه آواز قو به ما شد آن هم در نیمه دوم سال ۷۹ که اصلا برنامه مان پر بود و نمی‌خواستیم کار کنیم. چون “تکیه بر باد” را می‌خواستیم اکران کنیم و “دوستان” هم که تازه رفع توقیف شده بود، در مسیر اکران بود و “شبهای تهران” هم در پيش تولید ولی فیلمنامه “آواز قو” آن قدر خوب بود که تصمیم گرفتیم آن را بسازیم.

 

–ساره آرین را بهرام رادان معرفی کرد که جزو اقوامش بود و چون هم رادان و هم آرین کم تجربه بودند رفتم سراغ رفیق قدیمی ام آتیلا پسیانی و او را آوردم به عنوان بازیگردان که همه را هم راه انداخت. من به آتیلا گفتم من یک هفته ای بازیگر می‌خواهم و او یک هفته فشرده چنان با رادان کار کرد که شد بازیگر حرفه ای و تحویل داده شد به سینمای حرفه ای. ساره آرین هم کم نگذاشت و خودش نخواست بازیگری را ادامه دهد وگرنه از خیلی ها بیشتر یاد گرفت.

 

–۶۰ روز فیلمبرداری “آواز قو” طول کشید و حین این ۶۰روز بسیار منضبط پیش رفتیم.

 

–بازی جمشيد اسماعیل خانی در فیلم بی نظیر بود و با اینکه نقش مکمل داشت ولی فقط در همان سکانس سیلی زنی به رادان، تنها کلوزآپ ش پر از حس و حال و التهابی است که گاهی بازیگران اصلی هم از القای آن عاجزند.

 

–جمشید آریا به جای بازیگری، کاراکتر فتاح را آفرید و هنوز خیلی ها بعد از زینال بندری، حاج فتاح آواز قو را بهترین و سمپاتیک ترین نقش جمشید آریا می‌دانند.

 

–سکانس درگیری لفظی جمشید آریا و قاسم زارع و بحث بر سر حکومت علوی و اموی را یک سکانس عقیدتی دیدم و خودم نوشتم و اصلا وصیت نامه من یکی همین فیلم است و یکی “زندگی خصوصی”.

 

–افرادی که آن زمان فیلم را دیدند ۲۰ ساله بودند و حالا نوجوان ۱۵ ساله که آن موقع زنده نبود هم فیلم را دیده و دوست دارد چون “آواز قو” فیلم مردم و فیلم زندگی مردم است.

 

–“آواز قو” جزو معدود فیلم‌هایی است که حتی مردم با تماشای آنونس و با نمای کله زنی، کیف می‌زدند و تبلیغ خوبی بود برای اکران فیلم‌.

 

— “آواز قو” بیشتر از یک میلیارد و ۱۵۰میلیون(با بلیت ۴۰۰ تومانی)در کل ایران فروخت و فقط ۳۵۰میلیون در تهران و مثلا ۱۵۰میلیون در شیراز فروخت و در مجموع حدود سه میلیون نفر در اکران سینما فیلم را دیدند و ده ها میلیون نفر در شبکه خانگی و بعد شبکه های ماهواره ای و…

 

–فیلم “آواز قو” باقیات صالحات من است چون مردم فیلم را دیدند و دوست داشتند و هیچ وقت هم کهنه نشد.

آواز قو
آواز قو

*عبدالله علیخانی: هر روز منتظر توقیف بودیم! 

 

–فیلمنامه آواز قو را ابتدا هوشنگ نورالهی-تهیه‌کننده “باشو..‌”-و غلامحسین بلوریان می‌خواستند بسازند ولی نشد چون فکر می‌کردند نمی‌توانند پروانه بگیرند و بدون ممیزی فیلم را بسازند.

 

–پس از اکران هر هفته منتظر توقیف بودیم و ما هر لحظه نگران بودیم که امروز توقیف می‌شود یا فردا؟ حتی سینماداران متعجب بودند که چطور پروانه گرفته.

 

–شاه نشینان خانه سینما فیلم “آواز قو” را از فهرست جوایز حذف کردند تا پویافیلم و بخش خصوصی بایکوت شود و بجایش آثار ارگانی و متصل، به روال همه ساله جایزه بگیرند.

 

–در اولین اکران خصوصی در سینما سپیده با چند همکار و ازجمله محسن وزیری که فیلم را دیدیم اولین سوالشان این بود که آیا فیلم مجوز دارد؟

 

–در خانه سینما درست یک روز قبل از اکران، فیلم را نشان دادیم تا خدای نکرده گرفتار تحلیل های مغرضانه نشویم و فیلم جان سالم به در ببرد.

 

*ساره آرین: بعد از “آواز قو” مربی اسکی شدم!

 

–بعد از “آواز قو” ازدواج کردم و همسرم مربی اسکی بود و این شد که اسکی را ادامه دادم و حالا مربی اسکی هستم و یک پسر گل دارم ولی شاید هم دوباره برگشتم به بازیگری. بعد از “آواز قو” با اینکه بازی نکردم ولی همچنان مرا می شناسند ولی من به دنبال تشکیل خانواده رفتم و ضرر هم نکردم!

 

— “آواز قو” سوژه گرمی داشت و حرف دل جوانان را می‌زد و در اکران های خصوصی،  واقعا تشویق شدیم و بعد از سالها هنوز در فضای مجازی دیالوگ‌هایی مثل “خاک من کجاست فتاح؟” بازنشر می‌شود.

 

–من خودم امکان مهاجرت داشتم ولی چون خانواده ام را دوست داشتم، نرفتم و در ایران، ماندم و راضی هم هستم.

 

–جمشید آریا برخلاف شمایل خشن بسیار مهربان و منعطف بود و خیلی کمک کرد که من بتوانم راحت کار کنم.

 

— حسین فرحبخش و آتیلا پسیانی موافق حضور من بودند ولی سعید اسدی کارگردان باسواد فیلم، مخالف بود. حق هم داشت و میخواست بازیگر حرفه ای بیاورد ولی وقتی دید استعدادش را دارم، کمک کرد…

بازگشایی جعبه سیاه "آواز قو" روی آنتن تلویزیون
بازگشایی جعبه سیاه “آواز قو” روی آنتن تلویزیون

*بهرام رادان: “آواز قو” علی مصفا و لیلا حاتمی را به وجد آورده بود

 

— “آواز قو” چهارمین کار من بود و بزرگان بازیگری که در کار بودند خیلی بهم کمک کردند و آنچه باعث موفقیت شد مجموعه اجراهای ما بود و نه فقط یک بازی.

 

–به غیر از بسیاری از همکاران، علی مصفا و لیلا حاتمی که فیلم آواز قو را در خانه سینما دیده بودند از تماشای آن به وجد آمده بودند، تماس گرفتند و تبریک گفتند.

 

–دیالوگهای فیلم، درخشان بود و در ذهن مخاطبان، حک شد.

 

–مهمترین ویژگی آواز قو، ماندگاری است. مخاطب سینما و مردم با چند فیلم مرا به یاد می‌آورند و یکی هم “آواز قو”.

 

 




تبِ نوبه‌ی سعید اسدی کارگردان #آواز_قو و #سیب_سرخ_حوا!؟/تنها ضدآمریکایی نظام، من هستم؟؟!

سینماروزان/حامد مظفری: سه دهه و نیم از اصابت موشک ناو وینسنس آمریکایی به هواپیمای ایرباس مسافربری ایران و شهادت صدها انسان بیگناه، همچنان هیچ محصول درخور سینمایی یا تلویزیونی درباره این اتفاق تولید نشده؛ با وجود صرف میلیاردها هزینه هر ساله که برای تولید آثار بظاهر انقلابی میگردد.

سعید اسدی کارگردان آثاری همچون آواز قو، فرود در غربت، خیابان بیست و چهارم و سیب سرخ حوا، سالهاست به دنبال ارائه یک درام سینمایی با عنوان #یو.اس.اس.وینسنس درباره ماجرای حمله به ایرباس است ولی حمایتی شامل حالش نشده.

او این اواخر در همراهی با قاسم قلی‌پور تهیه‌کننده آثاری مثل عروس آتش و آتش سبز به هر دری زدند تا این فیلم را بسازند ولی دریغ از ذره‌ای حمایت فراگیر از سوی ارگان‌های مدعی.

در سی و پنجمین سالگرد حمله به ایرباس، سعید اسدی در دلنوشته‌ای برای سینماروزان چنین آورد: من از سوم جولای ۱۹۸۸ به یک تب نوبه مبتلا شدم و تنها راه بهبودی ام را در این یافتم که پشت پا به خانه و زندگی و همه چیزم بزنم و به ایران بازگردم تا به یاری مسئولین نظام و شعار دهندگان وصیت نامه ی سینمائی ام  را بسازم!!

وی ادامه داد: پس از سال‌ها، همانطور که در ملاقاتم با رئیس جمهور احمدی نژاد گفتم، دریافتم که شاید تنها ضدآمریکایی جمهوری اسلامی ایران من آمریکائی باشم! اگر بخواهم کار شکن‌ها را نام ببرم شاید شما هم به تب من دچار شوید مگر می‌شود این همه بی وطن و بی دین در یک ساختار مدعی را یک‌جا بر صدر نشاند؟؟ و‌ شاید فردای ما (امروز شما) تب من بیشتر عود کند!

تب نوبه سعید اسدی کارگردان آواز قو
تب نوبه سعید اسدی کارگردان آواز قو