1

«غریزه» با دو چهره تازه و همراهی امین حیایی و پردیس پورعابدینی به زودی روی پرده می‌رود

سینماروزان/مهدی فلاح: «غریزه» آخرین ساخته سیاوش اسعدی در نیمه دوم سال روی پرده سینماهای سراسر کشور خواهد رفت.

««غریزه» چهارمین فیلم بلند سینمایی سیاوش اسعدی با تمی اجتماعی ساخته شده و با حضور دو چهره تازه؛ ساینا روحانی- دختر رها روحانی از بلاگرهای معروف- و مهدیار شاه‌محمدی که نقش‌های اصلی را بازی می‌کنند.

 

فیلم غریزه
فیلم غریزه

«غریزه» سال ۲۰۲۳ و در شرایطی که در انتظار مجوز اکران داخلی بود، در بخش اصلی و رقابتی شش فستیوال معتبر بین‌المللی به نمایش درآمد که از میان آن‌ها سیاوش اسعدی برنده جایزه‌ ویژه‌ داوران برای کارگردانی از بیست‌و‌چهارمین فستیوال فیلم اوجایی در کالیفرنیا و همچنین ساینا روحانی در نخستین تجربه‌ بازیگری موفق به دریافت جایزه‌ بهترین بازیگر زن از بیست‌ویکمین دوره‌ فستیوال فیلم سالنتو در ایتالیا شد.

«غریزه» در بیست‌‌ویکمین دوره‌ فستیوال ایمجین ایندیا در مادرید اسپانیا، سی‌امین دوره‌ فستیوال الدنبرگ آلمان، بیست‌‌ویکمین دوره‌ فستیوال ایسکیا گلوبال در ایتالیا و شانزدهمین دوره‌ فستیوال سوفیا منار در بلغارستان نیز به نمایش درآمد و نقدها و نظرات تحسین‌آمیزی از سوی مخاطبان و منتقدان این جشنواره‌ها دریافت کرد. سفرهای جهانی فیلم اسعدی در سال ۲۰۲۴ نیز ادامه دارد.

در «غریزه» که به‌ طور کامل در بخش خصوصی تهیه و تولید شده است، ‎امین حیایی، پانته‌آ پناهی‌ها و ژاله صامتی در کنار دو چهره جدید ساینا روحانی و‌ مهدیار شاه‌محمدی در نقش دو نوجوان محوری داستان، نقش‌های اصلی را ایفا می‌کنند. فرهاد شریفی، افشین سنگ‌چاپ و پردیس پورعابدینی دیگر بازیگران تازه‌ترین اثر اسعدی هستند.

فیلم غریزه با دو چهره تازه روی پرده میرود
فیلم غریزه با دو چهره تازه روی پرده میرود




سیاوش اسعدی کارگردان سینما اظهار داشت: از فیلمسازی در جنوب شهر بیزار شده‌ام!/توجه فیلم و سریال‌های ایرانی به جنوب شهر به یک مُد تبدیل شده بدون آن که دغدغه‌ای پشت آن باشد!/بسیاری از فیلم‌هایی که مدعی اجتماعی بودن هستند حتی گزارش دقیقی از واقعیت را به تصویر نمی‌کشند!/شاهد بازتولید همان سینمای کلاه‌مخملی و جاهلی هستیم که هیچ نسبتی با رئالیسم اجتماعی ندارد!/ نه‌فقط در سینما که در خود واقعیت هم دیگر نمی‌توانیم آن تصویری که از جنوب شهر داشتیم را ببینیم!/خودم صحنه‌های مربوط به #درخونگاه_تهران را در قزوین گرفتم!!/اجازه شکل‌گیری قهرمانان ملموس جنوب شهری را به فیلم‌ساز نمی‌دهند!/ اگر بخواهی قهرمان بسازی باید از جنس حاج کاظم باشد!!

سینماروزان/محمد شاکری: افزایش بی رویه فیلم و سریال سازی در محلات حاشیه ای و بیغوله ای با انتقادات سیاش اسعدی مواجه شده که خود سه فیلم حوالی اتوبان، جبب بر خیابان جنوبی و درخونگاه را متمرکز بر طبقه حاشیه‌ای ساخته است.

سیاوش اسعدی به روزنامه هم‌میهن گفت:  من با اینکه سه فیلم در بستر و فضای جنوب شهر ساختم، اما دچار بیزاری شدم و فیلم آخرم در فضایی کاملا متفاوت ساخته شده. چرا؟ برای اینکه حس می‌کنم توجه سینمای ایران به جنوب شهر و مسائل آن به یک مد تبدیل شده است، بدون اینکه دغدغه اجتماعی یا اخلاقی پشت آن باشد. در واقع شاهد یک نوع بازگشت یا بازتولید همان سینمای کلاه‌مخملی و جاهلی هستیم که هیچ نسبتی با رئالیسم اجتماعی ندارد.

اسعدی ادامه داد: حتی در مصاحبه‌ها و برنامه‌های تلویزیونی یا شبکه‌های اجتماعی هم رد این مد را می‌بینیم، مثلا فلان بازیگر می‌گوید من کارتُن‌خواب بودم، از سطل آشغال غذا می‌خوردم یا از ته جنوب شهر آمدم و حرف‌هایی از این دست که بیشتر به مثابه یک نوع فضیلت و ارزش‌گذاری اخلاقی در حال بیان شدن است. به گمان من، تجربه‌های زیسته فیلم‌ساز و اینکه مثلا خودش باید بچه جنوب‌شهر باشد یا فقر و فلاکت را تجربه کرده باشد تا بتواند دراین‌باره این سوژه‌ها فیلم بسازد یا فیلم خوب بسازد، دلیلی منطقی و قابل قبول نیست. خیلی‌ها هم بچه جنوب‌شهر بودند و خواستند به تقلید از مثلا مسعود کیمیایی فیلم بسازند اما نتوانستند یا فیلم باسمه‌ای و شعاری و اگزجره‌ای ساختند و حتی تبدیل شدند به کاریکاتوری از کیمیایی.

اسعدی افزود: به نظر من، خود آقای کیمیایی هم که بچه جنوب‌شهر تهران است به این معنا نیست که در فقر و بدبختی یا محله‌ای فقیرنشین بزرگ شده‌ باشد. محله امیریه و خیابان ری و شاپور در آن زمان مثل خیابان فرشته و الهیه الان بود. جزو محلات بااصالت و با هویتی بود که آدم‌های آنجا لزوما فقیر و تنگدست نبودند. وقتی از جنوب شهر حرف می‌زنیم، لزوما از پایین شهر به معنای جغرافیایی یا فقر و بی‌پولی به معنای اقتصادی حرف نمی‌زنیم، داریم از یک فرهنگ یا خرده‌فرهنگ می‌گوییم که اتفاقا هویت و اصالت تاریخی دارد. حالا چه طبقه‌ای مرفه و چه طبقه‌ای تهی‌دست، واجد برخی ویژگی‌های رفتاری و اخلاقی و اجتماعی بودند که از این هویت و خرده‌فرهنگ می‌آمد. مثلا آقای کیمیایی جزو طبقه فرودست جنوب‌شهر نبوده، ماشین داشته و به اصطلاح دستش به دهنش می‌رسیده اما این فرهنگ و مناسبات آن را به خوبی می‌شناخت. فراتر از این، تجربه زندگی در جنوب شهر باید با نوعی پرسه‌زنی و برخوردن با آدم‌ها و طبقات و مشاغل مختلف در این طبقه بتواند به فیلمساز کمک کند تا به درک دقیق‌تری از جنوب شهر برسد و آن را در فیلمش بازتاب دهد. در واقع بیش از حضور فیزیکی در یک جغرافیا، شناخت ذهنی و عینی از آن جغرافیا و فرهنگ مهم است. صِرفِ بودن در یک محله و منطقه، تجربه زیسته ایجاد نمی‌کند، کنش‌مندی در آن به تجربه شناخت‌پذیر و خودآگاهی طبقاتی تبدیل می‌شود.

این کارگردان تاکید کرد: بسیاری از فیلم‌هایی که مدعی اجتماعی بودن هستند حتی گزارش دقیقی از واقعیت را به تصویر نمی‌کشند. به نظر من اعتبار یافتن بسیاری از این فیلم‌ها یک شوخی است و جنوب‌شهر را به یک ابزار سرگرمی تبدیل کرده که نسبتی با واقعیت ندارد. مساله این است که فقط دغدغه داشتن نسبت به یک سوژه یا طبقه اجتماعی برای ساخت یک فیلم خوب جنوب‌شهری کافی نیست و فیلمساز باید جوهره هنری این کار را هم داشته باشد. خیلی‌ها خواستند مثل کیمیایی فیلم بسازند، اما چون آن جوهره در آنها نبود، نتوانستند و تبدیل به کاریکاتور کیمیایی شدند.

اسعدی درباره دشواری های حفظ نگاه رئالیستی در ساخت فیلم‌های مرتبط با طبقه حاشیه ای بیان کرد: تغییر و تحولاتی که در معماری و شمایل شهری جنوب شهر رخ داده در مناسبات و فرهنگ جنوب‌شهری که می‌شناختیم یا در فیلم‌ها دیده بودیم، تاثیرات عمیقی گذاشت و چه‌بسا از آن هویت‌زایی کرد. ما نه‌فقط در سینما که در خود واقعیت هم دیگر نمی‌توانیم آن تصویری که از جنوب شهر داشتیم را ببینیم. مثلا ما صحنه‌های مربوط به فیلم «درخونگاه»را در قزوین گرفتیم، چون بافتی که می‌خواستیم دیگر در خود منطقه درخونگاه وجود نداشت و ما با دکور توانستیم مثلا سی چهل درصد از میدان درخونگاه را از روی عکسی که از آن داشتیم بازسازی کنیم.

اسعدی با اشاره به فقدان خلق قهرمان ملموس در آثار متاخر گفت: چاقو در آثار کیمیایی یا نمونه‌های مشابه بیشتر به مثابه اسلحه فرد برای حفاظت از خودش بوده و کارکرد امنیتی داشته است. مثل فیلم‌های وسترن که شخصیت‌هایش هفت‌تیر داشتند در اینجا هم با یک نوع وسترن ایرانی مواجه هستیم که به جای هفت‌تیر، چاقو دارد. این شخصیت‌ها اغلب قهرمان یا ضدقهرمان فیلم‌ها بودند، اما حالا اصلا اجازه شکل‌گیری قهرمانی برآمده از جنوب شهر را به فیلم‌ساز نمی‌دهند. اگر هم بخواهی قهرمان بسازی باید از جنس حاج کاظم باشد که مولفه‌های خاص خودش را دارد. می‌خواهم بگویم که بخشی از موانعی که در تصویر کردن رئالیستی جنوب‌شهر و آدم‌هایش وجود دارد موانع بیرونی و مدیریتی است، مثلا انگ سیاه نمایی که نمی‌گذارد فیلم‌ساز بخشی از واقعیت‌های موجود را به تصویر بکشد.

سیاوش اسعدی: از فیلمسازی در جنوب شهر بیزار شده‌ام!/توجه فیلم و سریال‌های ایرانی به جنوب شهر به یک مُد تبدیل شده بدون آن که دغدغه‌ای پشت آن باشد!
سیاوش اسعدی: از فیلمسازی در جنوب شهر بیزار شده‌ام!/توجه فیلم و سریال‌های ایرانی به جنوب شهر به یک مُد تبدیل شده بدون آن که دغدغه‌ای پشت آن باشد!




تعریض کارگردان “درخونگاه” به مسعود فراستی؟؟⇐هر توهینی میکند و متاسفانه حذف شدنی هم نیست!!/این شخص باعث شد ارشاد روی فیلم ما حساس شود و در نهایت پایان فیلم تغییر یابد!!

سینماروزان: فیلم “درخونگاه”- که خط داستانیش یادآور نمایش “یوبیتسومه”نیما آقازاده علیرضا نادری است از معدود آثار سینمای ایران است که نقدی گزنده بر سیاستهای کارگزاران دهه هفتادی ارائه داده است.

شاید همین نقد گزنده بود که باعث شد مسعود فراستی بلافاصله بعد از رونمایی فیلم در جشنواره فجر آن را فکسنی، توهین‌آمیز و شرم‌آور بخواند و مدعی شود که پشت تولید فیلم تفکری کثیف وجود دارد!!

حرفهای فراستی همزمان با جشنواره با واکنش سیاوش اسعدی کارگردان “درخونگاه” مواجه شد و اسعدی گفت اگر فراستی از فیلمش تعریف میکرد ممکن بود این حس ایجاد شود که “هادی و هدی” ساخته!!

با این حال گویا ماجرا همچنان ادامه دارد و سیاوش اسعدی با اشاره به تغییر پایان بندی نسخه اکران “درخونگاه” به پیشنهاد ارشاد گفت: ما در شرایطی فیلمسازی می کنیم که فشارهای چند جانبه ای وجود دارد و متاسفانه از سوی بچه های خودمان و فعالان سینما بسیار این موضوع ‌دیده می شود چون انگار بیشتر به دنبال کشف و شهود و دادن گراهای سانسور شدن هستند و اینها را برای بزرگ کردن خودشان به زبان می آورند.

وی با تعریض به مسعود فراستی افزود: منتقدی در برنامه تلویزیونی وجود دارد که هر توهینی می کند و متاسفانه حذف شدنی هم نیست. این شخص باعث شد ارشاد روی فیلم ما حساس شود و در نهایت پایان فیلم تغییر یابد.

سیاوش اسعدی درباره تفاوت پایان بندی نسخه اکران شده فیلمش نسبت به نسخه جشنواره فیلم فجر گفت: مقداری اصلاحات به فیلم وارد شد و آن را انجام دادیم و به این شکل درآمد. ما خودمان را با شرایطی که پیش آمد وفق و اصلاحات را انجام دادیم و البته این پایان بندی هم به نوعی برای من جذاب و امیدوار کننده تر است هرچند با پایان بندی اصلی تفاوت دارد.




درخونگاه (سیاوش اسعدی)⇐ رضای نارضا، لاجوردی(!!) و سرداری که حواسش به آمیزش نخ به نخ سیگارها نبود؟؟

سینماروزان/حامد مظفری:

مثبت: داستانگویی حتی از نوع استعاریش آن هم از دهه سازندگی در نوع خود قابل توجهست به خصوص که در انتهای درام و در دل بحران تأکید گل درشت بر سردار سازندگی را نیز میبینیم آن هم درون کلانتری!!

منفی: دیالوگ نویسی تخت و مونوتن به سبک کیمیایی! همه عین هم مسجع(!)حرف میزنند از خواهر و برادر تا مادر و شهرزاد بدکاره!

منفی: حتی موسیقی متن هم کم ارجاع ندارد به موزیک متن‌های اسفندیار منفردزاده و بابک بیات برای کیمیایی

مثبت: ظرافت در قاب‌بندی تورج اصلانی و وسواس در چیدمان صحنه حتی

منفی: در محدودیت لوکیشن جلب توجه میکند ولی…

منفی: محاصره در لوکیشنهای داخلی هرقدر هم که صحنه آرایی جذاب باشد باز به زدگی می‌انجامد.

منفی: ضعف تدوین محمدرضا مویینی بدجوری پاشنه آشیل است و کندی روایت حوصله سربر است!

منفی: چرا لات درخونگاه در بازگشت از ژاپن، اغلب در خانه است؟؟؟ و حتی سراغ لات‌های محله نمی‌رود و آمارشان را درآورد؟؟

مثبت: استعاره؟ فراوان است! گل درشتش، “هشت سال”ی است که داروندار رضا را به باد میدهد بی رضای رضا و با حقه “لاجوردی”!! دستمالی شده اش، “شهرزاد”بدنامیست که میشود ناجی رکب خوردگان آن هشت سال‼ اپیدمیکش، “باران”ی است که هی میبارد و میبارد بی تطهیر تلخی آن هشت سال و بالاخره نوباوه اش میشود کودکی که مسلسل گرفته به سوی بازی خورده آن هشت سال‼

مثبت: پیشرفت محسوس امین حیایی در ایفای تیپ لاتهای پایین(!) که از “کما” تا “ساخت ایران” تکرار شد، حالا به تکاملی رسیده دست‌نیافتنی! و وقتش است دیگر حیایی قید این تیپ را بزند!

مثبت: نوآوری در نمایش همخوابگی با رعایت خط قرمزها!! به جای آمیزش تن به تن آدمیان، آمیزش نخ به نخ سیگارهاست که به رخ کشیده میشود!!

*سکانس

-کباب خوران مادر و فرزند در دل بازار و متعاقب آن کابوس سیل در خواب مادر

*کاراکتر
-طاووس با بازی ژاله صامتی که همچنان زیرکانه نقش زن سنتی گرفتار در چنگال ندانم کاری شوهر را روی هوا می‌زند! صد حیف که چون هیچ وقت دستبند سبز نداشته لابد سهمی از سیمرغها نخواهد داشت!!

-موسی با بازی محمود جعفری که دیر وارد می‌شود اما از لحظه ورود درام را مال خود میکند!

*گاف
-“سلطان و شبان” در ابتدای دهه شصت روی آنتن رفت یا دهه هفتاد؟




مسافرت مهدی هاشمی و دخترش به دهه ۴۰!!

سینماژورنال: در یک اقدام تجربه نشده مهدی هاشمی بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون به همراه دخترش نورا در فیلم تازه دامادش سیاوش اسعدی بازی خواهد کرد.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “سینما” سیاوش اسعدی به تهیه کنندگی امیر سمواتی به تازگی پیش تولید فیلم جدیدش “سال تحویل” را آغاز کرده و قصد دارد با انتخاب عوامل و بازیگران، بزودی فیلمبرداری را آغاز کند.

اسعدی در حالی بزودی این فیلمنامه را جلوی دوربین می برد که پیش از این عنوان شده بود او فیلمنامه “درخونگاه” را جایگزین “سال تحویل” کرده است.

ظاهرا اسعدی ساخت “سال تحویل” را در اولویت قرار داده و تولید “درخونگاه” را به اردیبهشت سال آینده موکول کرده است.

امیر سمواتی که تهیه کنندگی این فیلم را برعهده دارد در خصوص “سال تحویل” می گوید: چند روزی است پیش تولید این فیلم را شروع کرده ایم . تاکنون با مهدی هاشمی و نورا هاشمی به عنوان دو تن از بازیگران اصلی قرارداد بسته ایم.

عاشقانه ای در دهه 40

وی ادامه می دهد: طبق برنامه ریزی انجام شده فیلمبرداری این فيلم 15 آبان ماه در تهران آغاز مى شود. این یک فیلم عاشقانه است که تمام اتفاقات آن در سال 48 رخ می دهد.

این برای اولین بار است که مهدی هاشمی و نورا هاشمی در یک فیلم سینمایی با یکدیگر هم بازی می شود.

نورا هاشمی در دو فیلم قبلی اسعدی حضور داشته اما مهدی هاشمی برای اولین بار است با سیاوش اسعدی همکاری می کند.

فیلمی که گفته می شود متفاوت از کارهای قبلی اسعدی در مقام کارگردان است
نکته قابل توجه اینجاست که فیلمنامه این فیلم را سیاوش اسعدی و نیما نادری نوشته اند. نيما نادری پسر علیرضا نادری است که پیش از این در “تعبیر وارونه یک رویا” جیرانی ایفاگر نقش جوان اول سریال بود. نیما نادری البته در نگارش فیلمنامه “درخونگاه” نیز با اسعدی همکاری کرده است.

در حالیکه قرار است فیلمبرداری این فیلم نیمه آبان ماه در تهران آغاز شود اما تهیه کننده فیلم معتقد است “سال تحویل” به جشنواره می رسد.

سمواتی در همین رابطه می گوید: قرار است با شروع فیلمبرداری مونتاژ همزمان نیز آغاز شود تا اولین نمایش “سال تحویل” در جشنواره فجر امسال باشد.




فراخوان انتخاب بازیگر برای فیلم تازه سیاوش اسعدی/علاقمندان دختر ۱۶-۱۷ ساله شانس خود را امتحان کنند

سینماژورنال: سیاوش اسعدی کارگردان جوان سینمای ایران قصد دارد یکی از بازیگران اصلی فیلم تازه اش را با تست بازیگری انتخاب کند.

به گزارش سینمال فیلم تازه اسعدی “سال تحویل” نام دارد که درونمایه ای عاشقانه دارد و بناست به زودی در ایتالیا کلید بخورد.

اسعدی برای انتخاب یکی از کاراکترهای اصلی زن فیلمش فراخوانی را برگزار کرده است که طی آن علاقمندان بازیگری دختر 16 تا 17 ساله میتوانند در این فراخوان شرکت کنند.

سیاوش اسعدی از عموم علاقمندان به ایفای این نقش خواسته است یک قطعه عکس خود را به همراه مشخصات کامل به آدرس saltahvilmovie@gmail.com ارسال کنند.

اسعدی که پبشتر دو فیلم “حوالی اتوبان” و “جیب بر خیابان جنوبی” را ساخته است “سال تحویل” را براساس یکی از رمانهای پدرش سیامک اسعدی و با فیلمنامه ای از خودش و نیما نادری میسازد.