1

پایان درام پرتعلیق «پسر کشی» در عمارت های قدیمی+فیلم

سینماروزان: فیلمبرداری «پسر کشی»آخرین ساخته محمد هادی کریمی پس از ۵۲ جلسه در شهرهای تهران ، کاشان و قزوین به پایان رسید.

داستان این فیلم که بیست و چهارمین نوشته ای است که از این سینماگر ساخته می شود، در دو دهه ی ۴۰ و ۷۰میگذرد.

در «پسر کشی» که به زودی وارد مرحله ی تدوین خواهد شد، بازیگران زیر به ایفای نقش پرداخته اند:
ژاله صامتی، آرمان درویش، بهاره کیان افشار ، نسیم ادبی، فرخ نعمتی ، گلوریا هاردی ، صحرا اسداللهی ، زینب قادری و لیلااوتادی، با حضور لیلا زارع با معرفی شهناز نصرتی و سهیل قاصدی.

مدیریت تصویر، صدای همزمان، چهره پردازی، صحنه و‌ تولید «پسر کشی» به ترتیب برعهده حسن کریمی، عباس رستگارپور ، شهرام خلج ، حمید بخشی و حمید غفاریان بوده و صادق یاری تهیه کننده این اثر میباشد. مدیریت تبلیغات و اطلاع رسانی «پسر کشی» را گروه مدیاژورنال برعهده دارد.

ششمین ساخته محمدهادی کریمی، داستانی ‌معمایی از پیچیدگی های روابط خانواده ای است که به خاطر یک باور غلط، دهه ها دچار بحران هستند.

برای تماشای تیزر فیلم اینجا را ببینید.

 

 




معرفی هیأت ۳۰ نفره درجه بندی سینما بدون ذکر رزومه این ۳۰ نفر!!⇐در میان این ۳۰ نفر فقط دو سینماگر شناخته شده هستند!!!+در میان ۲۸ نفر باقیمانده هم نام یک برخوردار از بودجه ۱۹۰میلیونی سازمان بابت پژوهش به چشم میخورد و هم نام مدیر سابق یک پردیس ارگانی و هم نام مدیر مدرسه ای مذهبی با پوشش اجباری چادر!!+ یک بازداشتی حوادث۸۸ هم مأمور درجه بندی فیلمها شده!!!

سینماروزان/مسعود احمدی: طی احکامی از سوی حسین انتظامی رئیس سازمان سینمایی هیات سی نفره درجه بندی سنی آثار سینمایی معرفی شدند.

به گزارش سینماروزان حسین انتظامی اسامی این 30 نفر را با ادعای آشنایی با فیلم و سینما در حوزه های فرهنگی، آموزشی، تربیتی، روانشناسی، جامعه شناسی و رسانه، اعلام  کرده ولی هیچ رزومه ای از این 30 نفر را ضمیمه ادعایش نکرده است.

این 30 نفر عبارتند از : مرضیه ابراهیمی ، حمیدرضا ابک، اسدالله اعلایی ، محمود امانی تهرانی، عماد افروغ، رضا امیر خانی، مرضیه برومند ، رضا پورحسین، سمیه توحیدلو، مهدی تهرانی، مریم جلالی دهکردی ، علی زرافشان ، مهری زعفرانی، محمد سلگی، روح الله عالمی ، افشین علا ، مهرزاد دانش، مصطفی رحماندوست، فریدون عموزاده خلیلی، سیدعلی کاشفی خوانساری، محسن کاشانی وحید، عباس کاظمی، الهه کسمایی، میترا لبافی ، جواد محقق، سیدمحمدتقی معراجی، سید محمد حسین نواب، مهدی نوید ادهم، وحید نیکخواه آزاد و محمد رضا وصفی.

شناخته شده ترین شخصیتهای سینمایی این فهرست فقط دو نفرند شامل مرضیه برومند و وحید نیکخواه آزاد!!!

در میان 28نفر مابقی هم یکی مثل محمدحسین نواب هست که بابت یک کار پژوهشی از سازمان به همراه شهاب اسفندیاری 190 میلیون دریافت کرده است و هم یکی نظیر مریم جلالی دهکردی تهیه کننده تلویزیون که مسئولیت سابقش به عنوان مدیر پردیس ارگانی ملت بدون سابقه سینماداری بشدت محل انتقاد واقع شده بود.

محسن کاشانی وحید مدیر دبیرستان مذهبی نیکان و مهری زعفرانی مدیر دبیرستان مذهبی ستوده که در مدرسه اش پوشش چادر اجباریست از دیگر افرادیند که حائز درجه بندی فیلمها تشخیص داده شده!!

رضا پورحسین از مدیران تلویزیون، میترا لبافی خبرنگار واحد مرکزی خبر و الهه کسمایی از برنامه سازان متبوع رسانه ملی نیز نامشان در فهرست سی نفره درجه بندی فیلمها به چشم میخورد.

حضور سمیه توحیدلو از فعالان بازداشتی ستاد میرحسین موسوی در انتخابات88 در فهرست سی نفره درجه بندی فیلمهای سینمایی از دیگر مصادیق شگفتی ساز این فهرست است!!!

اینکه چرا مدیر یک مدرسه مذهبی یا بازداشتی انتخابات88 باید واجد شرایط درجه بندی فیلمها تشخیص داده شود مشخص نیست؟؟

امیدواریم هرچه زودتر رزومه کامل افراد حائز درجه بندی فیلمها به همراه چگونگی احراز صلاحیت شان برای درجه بندی فیلمهای سینمایی از سوی حسین انتظامی رییس سازمان سینمایی منتشر گردد تا ابهام زدایی گردد.




شب استثنایی یک سریال انسانی⇐ تقدیر از عوامل “روزهای بیقراری۲” در مشهد مقدس

سینماروزان: سریال “روزهای بیقراری2”  افتخار دریافت سه تندیس در مراسم افتتاحیه دهمین دوره بازارچه نیکوکاری فیاض بخش استان خراسان رضوی-مشهد مقدس را به دست آورد.

این تقدیرها از امیرحسین شریفی تهیه کننده سریال “روزهای بیقراری2″، سارا صوفیانی و صفا آقاجانی بازیگران این مجموعه به خاطر پرداختن به موضوع خیریه و کودکان بی سرپرست در دهمین دوره از بازارچه نیکوکاری آسایشگاه فیاض بخش مشهد با حضور بیش از ده هزار نفر از شرکت کنندگان و خیرین بزرگ کشور در این مراسم انجام پذیرفت.

شریفی پس از دریافت تندیس از دست هیئت مدیره و مدیرعامل این مرکز اعلام کرد: این تندیس از تمام تندیس هایی که تاکنون در تمام جشنواره داخلی و خارجی دریافت نموده ام ارزشمندتر است چون این تقدیر بدون هیچ رابطه و سفارش و باند بازی توسط این عزیزان خیر به بنده اهدا می‌شود. مرکزی که ۵۵۰ نفر افراد معلول، بی سرپرست و کم توان را زیر پوشش خود دارد و دهها نخبه از این آسایشگاه تاکنون به درجات عالی دکترا و هنرهای نمایشی و نقاشی را یافته اند.

سارا صوفیانی بازیگر گفت: خوشحالم از این که توانستم در این مجموعه  نقش یک مددکار خیریه و خادم آقا علی بن موسی الرضا(ع) را ایفا کنم و این تندیس برای من با ارزش ترین هدیه از جانب خداوند متعال و این عزیزان می‌باشد.

صفا آقاجانی دیگر بازیگر سریال بیان داشت: تا آقای شریفی به من اطلاع دادند من با سر به اینجا آمدم و این که در برابر این جمع کثیر از خوبان که روبروی ما قرار دارند این تندیس را دریافت کردم افتخار من است.

در پایان امیرحسین شریفی گفت: خدا را شاکر هستم که توانستیم اين سریال را كه يكي از توليدات مركز آذربايجان شرقي مي باشد در دو شهر تبریز و مشهد در حمایت و تشویق مردم از عزیزان بي سرپرست به تصوير بکشیم و در آخر بنده هم از هیئت امنا ، هم مدیر عامل و هم روابط عمومی این مرکز تشکر و قدردانی میکنم.




رییس پلیس مبارزه با مواد مخدر بیان کرد⇐در حال بررسی فعالیتهای پوششی قاچاقچیان مواد مخدر در سینما و حراجهای هنری هستیم!!/هفتاد بار “متری شش و نیم” را دیده ام/برخی قسمتهای فیلم غیرواقعی بود ولی همین الان پلیسی را داریم که بخاطر کشتن یک قاچاقچی به قصاص محکوم شده!!!

سینماروزان: با گسترش بریز و بپاش در برخی پروژه های هنری حرف و حدیث درباره فعالیت پولشویان در این پروژه ها بالا گرفته است.

همین حرف و حدیثها بوده که باعث شده سردار محمدمسعود زاهديان رييس پليس مبارزه با مواد مخدر در گفتگو با “اعتماد” ولو به تلخیص هم که شده درباره احتمال پولشویی در هنر حرف بزند و از مصادیق بیرونی “متری شش و نیم” -فیلم مطلوب دستگاه قضا- بگوید.

سردار زاهدیان درباره احتمال پولشویی در عرصه هنر؛ در حراج‌هاي بزرگ هنري و سينما گفت: در حال بررسي اين موارد هستيم. هنوز سرنخي نداريم اما دنبال خواهيم كرد.

سردار زاهدیان درباره اینکه آیا ممکن است بریز و بپاش هنری پوششی برای پولشويي قاچاقچیان باشد بیان داشت: هر اتفاقي ممكن است. قاچاقچي مواد مخدر در هر فعاليت منجر به گردش مالي قاچاق مواد مخدر مي‌تواند حضور پيدا كند. مي‌تواند از بانك مركزي سكه و ارز بخرد و بازار ملي و اقتصادي كشور را به هم بريزد، مي‌تواند خودرو بخرد و احتكار كند و در بازار كشور تاثير منفي بگذارد. قاچاقچيان مواد مخدر در هر فعاليت اقتصادي وارد خواهند شد ولی با كار اطلاعاتي ردشان را خواهیم زد.

سردار زاهدیان با عدم توضیح بیشتر درباره چگونگی ردزنی قاچاقچیان پولشو گفت: توضیح بیشتر من باعث افشاي شگردهاي ما براي قاچاقچيان و دشواري دسترسي ما به اين رگه‌ها خواهد شد. همين توضيحات كلي را هم شايد نبايد بگويم چون بخشي از كار پنهان ماست.

رییس پلیس مبارزه با مواد مخدر با بیان اینکه 70 بار “متری شش و نیم” را دیده است تأکید کرد: البته بعضي قسمت‌هاي فيلم «متري شيش و نيم» غيرواقعي بود ولي پليس ما با اين مشكل مواجه شده كه محموله مواد مخدر كشف كرده اما قاچاقچي ناپديد شده و حالا پليس بايد ثابت كند كه اين محموله چطور به دست او رسيده و اين ضعف قانون است.

سردار زاهدیان خاطرنشان ساخت: همين حالا، پليسي داريم كه در عملياتي شركت كرده، با قاچاقچيان درگير شده و تيري هم به سمت يكي از قاچاقچيان شليك شده اما معلوم نيست تير از كدام اسلحه شليك شده. مامور ما كه فرمانده عمليات هم بوده، به قصاص محكوم شده و خانواده متهمي كه سابقه‌دار قاچاق مواد مخدر بوده، از درخواست قصاص كوتاه نمي‌آيد و ما در تلاشيم كه با خواهش و تمنا، به خانواده قاچاقچي بگوييم اشتباه كرديم تا مامور ما را ببخشد و قصاص نكند. امروز وقتي در برخي نقاط، پست ايست و بازرسي برپا مي‌كنيم، بايد جوابگو باشيم. چند وقت قبل، سگ مواد ياب ما در يك محله پارس كرده بود و خانمي كه در همان لحظه داخل خودرو بوده، از شنيدن صداي پارس سگ، ترسيده و شكايت كرده و حالا مربي سگ موادياب ما، مسير هر روزه دادگاه را مي‌رود چون بايد پاسخگوي شكايت اين خانم باشد. اين آسيب‌پذيري‌ها در عمليات‌مان وجود دارد. البته قانون هم اشكالاتي دارد كه اين اشكالات را در بازنگري قانون منعكس كرديم. با وجود همه اين دشواري‌ها هم، همكاران ما مردانه پاي كار ايستاده‌اند و نتيجه، همان تعداد شهدا و جانبازان مبارزه با مواد مخدر است و ميزان كشفيات است كه اگر اين برخوردها اتفاق نمي‌افتاد و اين حجم كشفيات نداشتيم، غير قابل پيش بيني بود كه با چه شرايطي در كشور روبه‌رو مي‌شديم.




درگذشت داریوش اسدزاده که آرزو داشت صدسالگی را رد کند ولی چهار سال زودتر به لقاءالله پیوست!

سینماروزان: داریوش اسدزاده بازیگر سینما و تلویزیون و تئاتر در سن 96 سالگی درگذشت.

داریوش اسدزاده متولد یکم آذرماه ۱۳۰۲ در کرمانشاه بود. او در ۲۰ سالگی وارد عرصه بازیگری شد و سال‌ها در مقام بازیگر، نویسنده و کارگردان در تئاتر تهران (نصر) فعالیت کرد.

در دهه ۴۰ و ۵۰ شمسی در بیش از ۵۰ فیلم سینمایی ایفای نقش کرد. او پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران را ترک کرد و در سال ۱۳۶۵ پس از ۱۰ سال اقامت در آمریکا بازگشت و در دو سریال “سمندون” و “خانه سبز” و فیلم‌های سینمایی زیادی مثل “دو نیمه سیب”، “همسر”، “قلاده‌های طلا”، “یتیم‌خانه ایران”، “زمان از دست‌رفته” و “بوی کافور عطر یاس” بازی کرد. ایفای نقشی در مایه های شاپور بختیار در درام جاسوسی “روز شیطان”بهروز افخمی از جمله کاراکترهای بحث برانگیز اسدزاده در سینما بوده است.

داریوش اسدزاده در گفتگویی تصویری با سپیده آماده در “کافه تماشا” بزرگترین آرزویش را چشیدن طعم شیرین صدسالگی دانسته بود ولی ازقضا چهار سال زودتر از آن که یک قرن زندگی را تجربه کند دار فانی را وداع گفت.




یک مدیر سابق فارابی خطاب به علیرضا تابش که از خواهرزادگی رییس اصلاحات به مدیریت همزمان فارابی و جشنواره کودک رسیده⇐برگزاری جشنواره کودک در شرایطی که سینمای کودک رونق ندارد چه فایده ای دارد؟؟/وقتی بهترین فیلم جشنواره کودک در فصل مرده اکران روی پرده میرود چه توجیهی داریم برای صرف هزینه جهت جشنواره کودک؟/وقتی همین امسال فقط هفت فیلم(!) در بخش مسابقه جشنواره کودک هستند اصلا چه نیازی هست به صرف هزینه برای برگزاری جشنواره؟/حداقلش این است که جشنواره را دوسالانه کنند و مابه التفاوت هزینه ها را صرف تولید آثار باکیفیت یا ساخت سالنهایی استاندارد ویژه فیلمهای کودک کنند

سینماروزان: در کشور جشنواره زده ایران اگر ماهی بگذرد و جشنواره ای برگزار نشود باید تعجب کرد و عجبا که در این کشور برای تعدیل کمی جشنواره ها یک شورای تازه مرکب از افرادی شکل میگیرد که برخی از آنها سالیان طولانی نمک گیر همین جشنواره های رنگارنگ بوده اند.همین است که جشنواره ای مانند کودک همه ساله با هزینه ای چندمیلیاردی برگزار میشود بدون اینکه یکی از مدیرانش از خود بپرسند این همه هزینه چه تأثیری در رشد سینمای کودک داشته؟؟؟

جعفر گودرزی از فعالان رسانه که سابقه مدیریت در فارابی را هم داشته در مناظره ای با حضور علیرضا تابش مدیر همزمان فارابی و جشنواره کودک در شبکه خبر با انتقاد از روند فرسایشی جشنواره کودک گفت: برگزاری جشنواره کودک در شرایطی که سینمای کودک رونق ندارد چه فایده ای دارد؟؟ همین امسال فقط هفت فیلم در بخش مسابقه جشنواره کودک حاضر هستند! صرف هزینه میلیاردی برای جشنواره ای با هفت فیلم(!) چه توجیهی دارد؟؟ حداقلش این است که در این شرایط جشنواره را دوسالانه کنند تا لااقل مابه التفاوت هزینه ها صرف تولید فیلمهای باکیفیت یا سالنهای استاندارد ویژه فیلمهای کودک شود.

گودرزی با رد نظریه شکل گیری سینمای کودک در دهه شصت گفت: برخلاف تصورات هم سابقه سینمای کودک و هم سابقه جشنواره کودک به قبل از انقلاب و کانون پرورش فکری کودک و نوجوان برمیگردد. آنجا بود که کلید را زدند و در دهه شصت این سینما به باروری رسید ولی به مرور کلا سینمای کودک به محاق رفت.

جعفر گودرزی ادامه داد: تولید فیلم کودک کاملا دولتی شده و کلی هزینه میکنند برای تولید فیلم کودک ولی در اکران سینمای کودک کاملا رها شده یعنی هرچه بودجه هست صرف تولید میشود. وقتی بهترین فیلم جشنواره کودک در فصل مرده اکران روی پرده میرود چه توجیهی داریم برای صرف هزینه جهت جشنواره کودک؟ نمونه اش فیلم “ضربه فنی” که برگزیده جشنواره کودک بود و 23 بهمن و آن هم به صورت محدود روی پرده رفت.

این روزنامه نگار خاطرنشان ساخت: این روزها سینمای کودک هست ولی جریان ساز نیست. در دنیا پرفروشترین فیلمها مربوط به سینمای کودک است ولی اینجا سفارشی ترین فیلم ها مربوط به سینمای کودک است.

گودرزی افزود: هر وقت سینمای ما به ادبیات کودک نزدیک شد اتفاقات خوبی برای سینمای کودک افتاد ولی سالهاست که ادبیات کودک را فاکتور گرفته ایم! چرا؟ چون در سینمای دنیا ماهها صرف فیلمنامه میکنند ولی اینجا کمترین وقت را برای فیلمنامه میگذارند.

جعفر گودرزی تأکید کرد: اوضاع سینمای نوجوان به مراتب بدتر است چون اصلا به سینمای نوجوان نزدیک نمیشوند. مثلا فیلم “هیس…” که در زمان حضور خودم در فارابی تولید شد به سختی مجوز گرفت و حتی در جشنواره کودک رونمایی نشد تا دردسرزا نشود ولی اگر میخواهیم سینمای نوجوان رشد کند باید در این حیطه و بخصوص درباره مسأله بلوغ کار کنیم. ولی فراموش نکنیم که بدون ایجاد فضای مناسب برای اکران آثار کودک و نوجوان هرچقدر هم هزینه در تولید و برگزاری جشنواره کنیم فایده ای نمی بریم.




رد فرضیه در خدمت اصلاحات بودن “سرکوب” توسط رضا گوران⇐اصولگرایی که به خودش باور داشته باشد را به یک اصلاح‌طلب ترسو ترجیح می‌دهم!!/هیچ‌چیز بدتر از یک اصلاح‌طلب ترسو برای دفاع از رأی مردم نیست!!/صد بار تحسین می‌کنم اصولگرایی را که پای اعتقادش می‌ایستد!!+جزییات سانسور پایان بندی و چندی از دیالوگها

سینماروزان: نخستین فیلم رضا گوران کارگردان تئاتر علیرغم محدودیت نمایش در سینماهای حوزه هنری در آستانه یک میلیارد فروش خالص است.

به گزارش سینماروزان هرچند برخی کوشیده اند “سرکوب” را فیلمی در خدمت اصلاح طلبان بدانند با این حال رضا گوران کارگردان “سرکوب” در خلال تازه ترین گفتگویش با “شرق” به صراحت اصلاح طلبان منفعل را زیر سوال برده است.

گوران میگوید: برای من صحبت‌کردن از مردمانی که برای این سرزمین رنج کشیدند و مادرانی که فقدان را تجربه کردند یا مادرانی که از نزاع‌های سیاسی آسیب دیدند، مهم است. مادرانی که در طول جنگ فرزندانشان را از دست دادند. همه اینها برایم ارزشمند است و نمی‌توانم درباره آن بی‌تفاوت باشم و اگر دقت کرده باشید هیچ‌گونه شعار سیاسی ندادم.

رضا گوران ادامه میدهد: نه اصلاح‌طلبانه برخورد کردیم نه اصولگرايانه. اما قاطعانه می‌گویم من اصولگرایی را که به خودش باور داشته باشد فارغ از اینکه من آن را قبول داشته باشم یا نه به یک اصلاح‌طلب ترسو ترجیح می‌دهم. هیچ‌چیز بدتر از یک اصلاح‌طلب ترسو برای دفاع از رأی مردم نیست. صد بار تحسین می‌کنم اصولگرایی را که پای اعتقادش می‌ایستد و این زیباست. اصولگرایی را که با هر تفکر پای اعتقادش ایستاده و شجاعانه از آن دفاع می‌کند، در برابر یک اصلاح‌طلب ترسو که مدام جا می‌زند، ترجیح می‌دهم؛ بنابراین فکر می‌کنم چیزی که ما نیاز داریم ایستادن پای آرمان‌های فرهنگی است که از آن حرف می‌زنیم.

گوران در گفتگوی تازه اش جزییاتی تازه از سانسور فیلمش ارائه میدهد. گوران میگوید: بخشی از نریشن پایانی مادر(رویا افشار) حذف شد و چیز دیگری نوشته شد. بخشی از سکانس جمشید هاشم‌پور و الهام کردا حذف شد. بخشی از دیالوگ‌های سارا بهرامی و الهام کردا نزدیک به دو دقیقه حذف شد. ابتدا گفتند 11 دقیقه حذف شود یا موسیقی و شعر ابتهاج نباید در فیلم باشد و با شخصیتی که آقای هاشم‌پور در فیلم بازی می‌کنند، مشکل داشتند.




فقط ۲۴ ساعت بعد از حرفهای حسین فرحبخش درباره گرسنگی و بیکاری سینماگران⇐مدیرعامل خانه سینما هم از شرایط سخت زندگی بدنه سینما گفت ولی نگفت برای ارتقای رفاهی سینماگران چه برنامه ای دارد؟؟

سینماروزان: فقط 24 ساعت بعد از آن که حسین فرحبخش تهیه کننده قدیمی سینما با انتقاد از عملکرد مدیران خانه سینما از بیکاری و گرسنگی بخشی قابل توجه از سینماگران گفت(اینجا را بخوانید) مدیرعامل خانه سینما هم از شرایط سخت زندگی سینماگران گفت.

منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما در مراسم تقدیر از چهار سینماگر پیشکسوت در ایوان شمس گفت: تعداد زیادی از همکاران در شرایط سختی فعالیت می‌کنند و فاصله دارا و ندار زیاد شده است اگر حواسمان به آنها نباشد برکت از سفره ما می‌رود!!
 

اشارات درست منوچهر شاهسواری به ریاضت اقتصادی سینماگران جای تحسین دارد. همین که بالاخره مدیرعامل خانه سینما هم واقف شده به دردهای اقتصادی سینماگران میتواند شروع اتفاقاتی تازه برای بهبود اوضاع باشد.

آیا مدیرعامل خانه سینما برای حل مشکلات رفاهی سینماگران برنامه ای دارد؟؟؟ آیا از حالا به بعد به جای آن که به گفته همایون اسعدیان 35درصد بودجه خانه سینما صرف امور رفاهی شود تمام بودجه صرف ارتقای زندگی اقتصادی سینماگران خواهد شد؟؟ آیا از حالا به بعد عیدی میلیاردی ارشاد و دیگر تسهیلات وارده به خانه سینما به طور مستقیم میان تمام بدنه سینما -و نه فقط عده ای خاص- توزیع خواهد شد؟؟




کنایه مطنطن محسن نامجو به محسن چاووشی!!+فیلم

سینماروزان: محسن نامجو خواننده ایرانی مقیم نیویورک به تازگی از قطعه ای با نام “اعترافات 45ضربی” رونمایی کرده! این قطعه متعلق به آلبوم “مطنطن” است که زمستان امسال عرضه خواهد شد.

“اعترافات…” به لحاظ ارکستراسیون قطعه ای تلفیقی است که از سه تار تا گیتار و درام را در خود دارد و از چهارگاه تا شور را تداعی میکند.

کلیپ این قطعه روایتگر زندگی کرمی است که در حسرت پرواز شعله ور میشود!!

در بخشی از “اعترافات…” چنین طعنه ای روانه چاووشی شده: من از عقب یه جوری ولو گشتم/به زور از خوشی مردم/محسن چاووشی خواندم…

برای تماشای ویدیوی “اعترافات…” اینجا را ببینید.




پرسش یک رسانه اصولگرا⇐چرا انقلاب اسلامی از چله خود عبور کرده ولی هنوز محصولی روایتگر «غدیر خم» تولید نشده؟؟

سینماروزان: تلویزیون و سینمای بعد از انقلاب سعی زیادی کرده اند که حمایتهای هنگفت را صرف تولید محصولات مذهبی-تاریخی کنند؛ محصولاتی که برخی از آنها توانسته‌اند اقبال عمومی را هم شامل شوند با این حال هنوز اثری شایسته غدیرخم که روایتی جذاب و دراماتیک از این اتفاق ارائه دهد تولید نشده است.

جواد محرمی در روزنامه اصولگرای «جوان» با زیر سوال بردن این کمبود، گرفتاری رسانه ملی در برنامه سازی ویژه عیدغدیر را به چالش کشیده است.

متن یادداشت محرمی را بخوانید:

اگر غدیر از سوی مسلمانان نادیده گرفته نمی‌شد قطعاً عاشورا رقم نمی‌خورد، عاشورا مولود بی‌توجهی مسلمانان به امر غدیر است. به طور قطع اگر همان سروصدایی که شیعیان در طول تاریخ برای واقعه عظیم عاشورا کردند را برای غدیر هم به خرج می‌دادند به احتمال زیاد امروز شیعه در جهان اسلام به لحاظ جمعیت در اقلیت نبود. در واقع خود شیعیان هم آنطور که باید و شاید به واقعه غدیر ضریب نداده‌اند و آن را از غبار بی‌توجهی بیرون نیاورده‌اند. در این میان رسانه‌ها و عرصه هنر نیز همواره دچار سستی و کم‌کاری بوده‌اند. انقلاب اسلامی از چله خود عبور کرده، اما هنوز یک اثر نمایشی شایسته برای این واقعه نه تنها ساخته نشده که حتی فکر ساختن آن هم به ذهن اهالی فرهنگ و هنر خطور نکرده است!

سینما که جای خود را دارد. موضوع غدیر همواره در صداوسیمای جمهوری اسلامی هم مهجور بوده و همچنان است. جالب است که جمهوری اسلامی به خصوص طی سال‌های اخیر از سوی ضدانقلاب و حتی برخی خودی‌ها متهم به این نسبت ناروا شده که بیش از شاد کردن و روحیه دادن به مردم به فکر غمگین کردن فضای جامعه بوده است و شاید همین مسئله باعث شده تا رسانه ملی در موضعی انفعالی برای شاد کردن اوقات مردم با تولید جنگ‌های شادی و عیدانه‌های کاملاً سطحی رویکردی اشتباه در برنامه‌سازی پیش بگیرد. در واقع رسانه ملی در اعیاد مختلف مذهبی به ویژه عید مهمی همچون غدیر بیش از آنکه به فکر تعمیق و آگاه‌سازی مخاطبان از راه تولید آثاری با ایده‌های بکر، تازه و جذاب و البته سرگرم‌کننده باشد، بیشتر به فکر شاد کردن مردم از طریق تولید آثار دم دستی و مناسبتی بی‌محتوا بوده است.

برنامه‌هایی مثل دعوت از یک سلبریتی و گفتگو با وی پیرامون مسائل شخصی و حرفه‌ای یا جمع کردن مردم در محیطی روباز یا سربسته با اجرای دو مجری که مدام برای رقابت با یکدیگر بین حرف هم می‌پرند و به یکدیگر متلک‌پراکنی می‌کنند و برای خنده گرفتن از مخاطبان جوک تعریف می‌کنند، مثال‌های خوبی برای نزدیک کردن ذهن است. در این ایام در بهترین حالت با دعوت از یک کارشناس درباره موضوع غدیر مباحثی مطرح می‌شود؛ قالبی که اگرچه می‌تواند برای آن‌ها که نگاهی تخصصی به امر دین دارند و حتی جامعه دینداران جذاب باشد، اما برای جامعه خاکستری که نیازمند ارائه خوراک فرهنگی به واسطه تولید آثار با قابلیت‌های بالای هنری هستند، حرفی برای گفتن ندارد. اگر قرار باشد صداوسیما روزی به طور واقعی تبدیل به یک دانشگاه عمومی شود آنگاه باید منتظر باشیم واقعه عظیم غدیر از سایه بی‌مهری‌ها و روزمرگی‌ها بیرون بیاید.




واکنش محمدحسین فرحبخش به ادعاهای رییس هیأت مدیره خانه سینما⇐آقای اسعدیان! به خودت در آینه نگاه کن و ببین در حد ریاست هیأت مدیره صنف سینمایی؟؟/ اگر واقعا جز همان حق جلسه چیزی گیرتان نمی آید چرا هیأت مدیره را رها نمیکنید؟؟/تمدید سه باره فعالیت هیأت مدیره فعلی با کدام مجوز صنفی صورت گرفته؟/یک رفراندوم در بدنه سینما بگذارید و ببینید چند نفر موافق ادامه فعالیت شما هستند؟/ آقای اسعدیان! این همه گرسنه و بیکار در سینما هستند و شما از امنیت شغلی دم میزنی؟؟/ به زور میخواهید صنوف سینما را کارگری کنید تا از زیربار نظارت ارشاد درآیید؟؟/ اگر این طور است قید حمایت چندمیلیاردی ارشاد را هم بزنید و بروید از وزارت کار بودجه بگیرید؟؟/آیا وزارت کار حاضر است به شما بودجه میلیاردی دهد که صرف برگزاری جشنهای بی حاصل کنید؟؟/خنده دار آنجاست که همین ثبت کارگری هم فقط در “تهران” اعتبار دارد یعنی با کارگری کردن صنوف به جای خانه سینمای ایران با خانه سینمایی محلی مواجه خواهیم شد ویژه “تهران و حومه”!!/میزان بودجه ای که از سال ۹۲ تاکنون وارد خانه سینما شده در تاریخ بی سابقه است ولی خروجی این همه بودجه برای اهالی صنف چه بوده است؟/اینکه از بودجه میلیاردی ارشاد فقط ۳۵درصدش را صرف امور رفاهی کرده اید افتخار دارد؟؟/مدیریت تان آن قدر فشل است که نتوانسته اید حتی یک خانه بهداشت برای سینماگران راه اندازی کنید/چرا عیدی میلیاردی ارشاد را به مساوات میان تمام اعضای خانه قسمت نکردید؟؟/به شمقدری فحش میدهید ولی نمیگویید در زمان همان شمقدری چه عیدی ارشاد و چه سبدکالای اهدایی به طور مساوی میان همه اعضا تقسیم شد!/استعفا دهید و بروید تا خانه سینما به دست اهلش بیفتد

سینماروزان: ادعاهای همایون اسعدیان رییس هیأت مدیره خانه سینما علیه حسین فرحبخش در نشست خبری هیأت مدیره و به دنبال آن تمدید سه باره فعالیت هیأت مدیره فعلی به ریاست اسعدیان-این بار به مدت 9 ماه- با واکنش حسین فرحبخش تهیه کننده باسابقه سینما مواجه شد.

حسین فرحبخش با انتقاد از تمدید چندباره فعالیت هیأت مدیره فعلی خانه سینما بیان داشت: آقایان بیایند و بگویند با چه مجوزی دو بار به مدت سه ماه و حالا هم مقارن سالروز کودتای ننگین 28 مرداد به مدت 9 ماه حضور خود در هیأت مدیره را تمدید کردند؟؟ البته در هیات مدیره فعلی افراد مستقلی هم هستند که با خودکامگی آقایان مخالفند ولی اینها در اقلیتند. روسای صنوف را جمع میکنند و لابی میکنند که 9 ماه دیگر بمانند؟؟؟ اگر واقعا جز همان حق جلسه چیزی گیرشان نمی آید چرا هیأت مدیره را رها نمیکنند؟؟ اگر شجاعت دارید یک رفراندوم در بدنه سینما بگذارید و ببینید چند نفر موافق ادامه فعالیت شما هستند؟

فرحبخش با اشاره مستقیم به همایون اسعدیان گفت: چرا فردی که از مجموع آرای آخرین انتخابات مجمع فقط 14 رای آورده باید رییس هیات مدیره خانه سینما شود؟ آقای اسعدیان! به خودت در آینه نگاه کن و ببین در حد ریاست صنف سینمایی؟؟ هر که نداند من که امثال اسعدیان را وارد سینما کردم بهتر از هر کس دیگر به دانش امثال ایشان وقوف دارم. آقای اسعدیان! این همه گرسنه و همه بیکار در سینما هستند و شما از امنیت شغلی دم میزنی؟؟ آقای اسعدیان! به این فکر کن که چرا چهره های شاخص هیأت مدیره در نشست خبری اخیر کنارتان حضور نیافتند؟؟

این تهیه کننده با بیان اینکه خودش جزو پایه گزاران قدیمی ترین صنف تهیه کنندگی است اظهار داشت: سابقه صنفی من از مجموع سابقه صنفی آقایان به مراتب بیشتر است. همان روزی که اساسنامه خانه سینما را روی آنتن بردم بر اینکه این نهاد “انجمن صنفی-فرهنگی”است تأکید کردم و حالا هم میگویم خانه سینما نهادی صنفی-فرهنگی است و وظیفه اش بهبود معیشت سینماگران. حالا آقایان به زور میخواهند صنوف سینما را کارگری کنند که چه شود؟ که از زیربار نظارت نصفه و نیمه ارشاد آیند؟؟ اگر این طور است قید حمایت چندمیلیاردی ارشاد را هم بزنند و بروند از وزارت کار بودجه بگیرند. آیا وزارت کار بهشان بودجه میلیاردی میدهد که صرف برگزاری جشنهای بی حاصل کنند؟؟ خنده دار آنجاست که همین ثبت کارگری صنوف هم فقط در “تهران” اعتبار دارد یعنی با کارگری کردن صنوف به جای خانه سینمای ایران با خانه سینمایی محلی مواجه خواهیم شد ویژه “تهران و حومه”!

کارگردان “عطش” و “زندگی خصوصی” خاطرنشان ساخت:  بودجه ای که از سال 92 تاکنون وارد خانه سینما شده در تاریخ بی سابقه است ولی خروجی این همه بودجه برای اهالی صنف چه بوده است؟ چرا حتی توانایی آن را ندارند که با این بودجه هنگفت یک خانه بهداشت برای اهالی سینما ایجاد کنند؟؟مدیریت آقایان آن قدر فشل است که نتوانسته اند حتی یک خانه بهداشت برای سینماگران ایجاد کنند. اینکه به قول خودتان از بودجه میلیاردی ارشاد فقط 35درصدش را صرف امور رفاهی کرده اید افتخار دارد؟؟

فرحبخش ادامه داد: به جای فرافکنی بیایند و گزارش شفاف دهند که در این شش سال برای تک تک 5 هزار عضو خانه چه کرده اند؟؟ به شمقدری فحش میدهید ولی نمیگویید در زمان همان شمقدری چه عیدی ارشاد و چه سبدکالای اهدایی به طور مساوی میان همه اعضا تقسیم شد!! ولی شما چه کردید؟؟ چرا عیدی میلیاردی ارشاد را به مساوات میان تمام اعضای خانه قسمت نکردید تا کلی شک و شبهه شکل گیرد پیرامون گم شدن چندصدمیلیون پول؟؟؟

این تهیه کننده با مذمت اجبار به کارگری کردن صنوف که باعث ایجاد اختلاف در سینماگران شده تأکید کرد: اینکه بین صنوف دودستگی ایجاد کرده اید خدمت است یا خیانت؟؟  انشقاق صنوف در نتیجه اجبار به کارگری کردن خیانتی است که در کارنامه شما باقی خواهد ماند. آیا به دنبال آن هستید که باز فرصتی دست سودجویان دهید که در خانه سینما را ببندند؟ اگر هدفتان اعتلای رفاهی سینماگران است خودتان استعفا دهید و بروید تا خانه سینما به دست اهلش بیفتد.




علیرغم تحرکات برای حذف صداهای مخالف از هیأت مدیره آن هم درست در سالروز کودتای ننگین ۲۸ مرداد⇐مجمع عمومی خانه سینما به ابقای تمام اعضای هیأت مدیره فعلی رأی داد

سینماروزان: غیبت چهار عضو اصلی هیأت مدیره در نشست خبری اخیر رییس هیأت مدیره خانه سینما نشانگر نوعی عدم تعادل در هیأت مدیره بود و گویای اینکه برخلاف تصورات خودکامگان، دیگر بسان سابق نمیتوان به راحتی هیأت مدیره را قبضه کرد و اسب منفعت طلبی را تازاند.

اصرار رییس هیأت مدیره به برگزاری مجمع هم جز آن که عدم تعادل در هیأت مدیره را اثبات کند خروجی دیگری نداشت.

مجمع عمومی خانه سینما عصر دوشنبه ۲۸ مرداد در حالی برگزار شد که خودکامگان به دنبال آن بودند که با حذف صداهای مخالف، به هیأت مدیره ای یکدست برسند.

با این حال در نهایت و با رای ۲۰ صنف از ۲۲ صنف حاضر در مجمع، هیات‌مدیره فعلی با تمام اعضا تا پایان اردیبهشت سال ۹۹ ابقا شدند.

مجمع ضمن ابقاء هیئت مدیره و بازرس به مدت 9 ماه  آنان را موظف به پیگیری موارد زیر کرد:

1-  پیگیری ثبت صنوفی که تاکنون موفق به دریافت گواهینامه ثبت نشده‌اند و تشکیل مجمع عمومی با حضور صنوف قانونی در دوره بعدی

2- پیگیری مراحل تغییرات و اصلاح اساسنامه و تصویب آن در مجمع عمومی فوق‌العاده




محمدهادی کریمی در نشست تحلیل سناریوی «کمدی انسانی» مطرح کرد⇐چه بسیار دوزخ‌هایی که تابلوی بهشت را بر سر در خود نصب کرده‌اند و چه دوزخیانی که از رانت بهشت دارند در این دنیا متمتع می‌شوند!!/ آن قدر همه و همه معترض شده‌اند که اهمیت و شکوه اعتراض به کل از بین رفته و به جای اعتراض بیشتر تعارض‌های رفتاری را می بینیم!!/ملامت شنیدن و در عین حال به خود وفادار بودن است که برای هنرمند سلوک می‌آفریند! 

سینماروزان: پنجمين نشست تحلیلی «فيلمنامه فيلم» از سلسله نشست های «سینماپاتوق حوزه هنری» با موضوع نقد و بررسي درام سينمايي «كمدي انساني» به كارگرداني محمد هادي كريمي در سالن اوستاي حوزه هنري برگزار شد.

به گزارش سینماروزان محمدهادي كريمي نويسنده، كارگردان و تهيه كننده فيلم سينمايي «كمدي انساني» با اشاره به دشواریهای تولید مستقل در سینمای ایران گفت: هنرمند، کبوتر حرم نیست، گل گلخانه نیست، همین سختی ها و صعوبت ها و ملامت شنیدن ها و در عین حال به خود وفادار بودن‌هاست که برای هنرمند سلوک می آفریند و لذت تجربه کاتارسیستیک از فیلمسازی را به هنرمند می دهد. هنرمند گله و شکوه و آه وناله و اعتراضی هم اگر دارد باید در اثرش منعکس شود و در فردیتش رسوخ یابد نه در پشت تریبون ها… به همین خاطر از سختی های ساخت فیلمی چون «کمدی انسانی» در بخش خصوصی نمی خواهم بگویم، راستش آن قدر همه و همه معترض شده اند که اهمیت و شکوه اعتراض به کل از بین رفته و ما به جای اعتراض بیشتر تعارض‌های رفتاری را پیرامون مان می بینیم!!

کارگردان درام ماندگار «برف روی شیروانی داغ» افزود: فردیت برای هنرمند از نان شب هم واجب‌تر است، مهم تر از تکنیکهای فیلمسازی‌، کانسپتی است که قرار است مبنای ساخت جهان یک فیلم شود، مهم تر از زاویه ی دوربین، زاویه ی فکری سازنده ی یک اثر به موضوعی است که قراراست هسته ی مرکزی اثر او تلقی شود، البته به اشتراک گذاشتن بی پروای فردیت، خود یک جرأت و جسارت و اعتماد به نفس و رهایی ویژه ای می طلبد که رسیدن به این موقعیت بسیار دشوار است.

سازنده «بشارت به یک شهروند هزاره سوم»، ««غیرمنتظره و «امشب شب مهتابه» خاطرنشان ساخت: «کمدی انسانی» فیلمی است بیوگرافیک، پیرامون زندگی یک فرد و به واسطه آن که هر زندگی‌ای در ادوار و دهه‌های مختلف امتداد می‌یابد، داستان ما هم در چند دهه رخ می‌دهد و این به معنای تاریخی بودن داستان نیست. گرچه برای نشان دادن هر دهه، تصاویر باید منطبق با حال و هوا و فضای آن دهه باشد؛ از بافت معماری و لباس گرفته تا اشیاء صحنه و رخدادهای اجتماعی ویژه آن دهه، ولی «کمدی انسانی» وقتی دقت می‌کنیم یک فیلم جامعه شناختی است و نه تاریخی، و این جامعه شناختی از کریدور بیشتر روان شناختی است یعنی از خلال بُعد روان‌شناختی رشد یک پسر در خانواده، مدرسه و در کل پیرامونش به یک نگاه کلی از جامعه‌ای که او در آن بزرگ شده و نیز اثری که او در بزرگسالی بر پیرامونش می‌گذارد می‌رسیم، اینکه خشونت چطور در وجود یک فرد نهادینه و سپس بازتولید و منتشر می‌شود و همه این تلخی‌ها باید به زبانی گفته می‌شد که به لحاظ بصری و گرافیک همه عین تابلوی نقاشی باشد که عشق اصلی و کشش اولیه شخصیت داستان به نقاشی بخشی از مضمون است و به لحاظ لحن روایت آن ظرافت درونی پسر که همیشه مورد تحقیر و سرکوب واقع می‌شد در فیلم جاری باشد که شما از آن به عنوان شاعرانگی یاد می‌کنید، ضمن اینکه در «کمدی انسانی» از گویش تاریخی کلیشه‌ای و مرسوم فیلم‌های تاریخ معاصر و لباس‌ها و صحنه‌های تکراری خبری نیست، چیزی که باعث متفاوت دیده شدن آن  شده است.

این کارگردان با اشاره به وجه تسمیه عنوان «کمدی انسانی» گفت: مسلما فیلمسازی که این نام را را برای اثرش برمی گزیند می‌خواهد تعریضی داشته باشد به داستان منظوم دانته و بگوید خرق عادت‌هایی که در روایت دوزخ و بهشت برخلاف سنت پیشینیان به مخاطب می‌دهد، حالا بروز و ظهور دراماتیک‌تری در جامعه انسانی دارد، چه بسیار دوزخ‌هایی که تابلوی بهشت را بر سر در خود نصب کرده‌اند و چه دوزخیانی که از رانت بهشت دارند در این دنیا متمتع می‌شوند. خلاصه سفر ادیسه وار انسان بر روی زمین خاکی به یک تراژدی رسیده که از فرط رقت بار بودن و تکرار همیشگی‌اش کمدی شده است.

شایان ذکر است برنامه «سینما پاتوق حوزه هنری» به منظور توسعه تعامل سینماگران، حمایت از آثار سینمایی و گسترش مراودات بین اهالی رسانه و هنرمندان و بسترسازی برای معرفی بهتر محصولات سینمای ایران زیر نظر روابط‌عمومی و امور محافل سازمان سینمایی حوزه هنری طراحی شده و در این دوره با محوریت «فیلمنامه فیلم» به تحلیل و بررسی ساختارهای محتوایی فیلم و فیلمنامه آثار سینمایی می پردازد.




ادعای تهیه‌کننده «سدمعبر»: بازیگری داریم که برای  اینکه یک سال تمام در فیلمی بازی نکند، دستمزد گرفته!⇔پرسش: آیا منظورتان نوید محمدزاده است؟⇐تهیه‌کننده «سدمعبر»: بیشتر از این بگویم، فردا پروانه‌ای هم که گرفتیم را باطل می‌کنند!!

سینماروزان: بحث ورود سرمایه های مشکوک به سینمای ایران از جمله بحثهایی است که اول بار توسط رسانه های مستقل مطرح شد و مدتها بعد، رسانه های سیاسی وابسته هم جرأت کردند بدانها ورود کنند و ولو محافظه کارانه درباره اش حرف بزنند.

بهمن کامیار کارگردانی که تولید «سدمعبر» را در کارنامه دارد به تازگی با انتقاد از سرمایه های هنگفتی که باعث بالا رفتن هزینه تولید شده از بازیگری گفته که برای بازی نکردن(!) دستمزد یکساله گرفته است!!

بهمن کامیار با انتقاد از صاحبان سرمایه های مشکوک به «خبرآنلاین» گفت: همین‎ها که بودجه‎های آنچنانی دارند همیشه فیلم تولید کرده‎اند منتهی فیلم‎هایشان توان رقابت نداشت. یعنی نه در اکران دیده می‌شد و نه در جشنواره‌ها. بنابراین اینها داشتند یک پولی را هرز می‎دادند. برنامه این شد که ما آدمی که بخواهد با اینها رقابت کند را نداریم و محصولاتمان توان اینکه شانه به شانه اینها جلو بیایند را ندارند، بنابراین راهش این است که ما از خود اینها بیاوریم این طرف که برایمان فیلم بسازند.

کامیار ادامه داد: همین آدمی که رودرروی هم می‎ایستیم، به هم فحش می‎دهیم و همدیگر را تحریم می‎کنیم، پول که بدهید، می‎آید برای من می‎سازد. بنابراین کارگردان‌هایی از این طرف به آن طرف بردند، فیلم ساختند و فیلم‌هایشان هم فیلم‌های خوبی است، هم قابل دفاع است، هم در جشنواره و هم در اکران موفق می‌شود و هم اقتصاد سینما راه می‌افتد.

کامیار با اشاره به بالا رفتن دستمزد بازیگران به واسطه ورود سرمایه های مشکوک بیان داشت: بازیگری داریم که برای  اینکه فیلمی بازی نکند، دستمزد یکساله گرفته. این را من کجا بگویم؟! یعنی من پول بدهم که تو بازی نکنی!! به یک بازیگری گفته‎اند می‎شود شما امسال فیلم بازی نکنید؟ بازیگر گفته من باید بازی کنم، زندگی دارم، خرج دارم. گفته‎اند که ما خرج یک سال تو را می‎دهیم. در یک سال چند فیلم بازی می‎کنی؟ دو تا! این هم دستمزد دو تا فیلم. شما امسال فیلم بازی نکن چون سال دیگر من می‎خواهم یک محصولی بیرون بدهم که می‎خواهم تو فقط در فیلم من باشی.

این تهیه کننده در پاسخ به این پرسش «خبرآنلاین» که آیا منظورش از بازیگر مذکور، نوید محمدزاده است گفت:  اسم نمی‌برم. این اتفاق در کجای سینما می‌افتد؟ به مارلون براندو هم اگر یک چنین حرفی می‌زدند، مارلون براندو قبول نمی‌کرد. من می‌گویم که ما همه چیزمان- ماشاءالله- به همه چیزمان می‌آید. بیشتر از این بگویم، فردا پروانه‌ای هم که گرفتیم را باطل می‌کنند.




حرف حساب یک مستندساز⇐وقتی حتی مخابرات و اداره برق در حال حذف قبض کاغذی برای تعدیل هزینه‌ها هستند، چرا وزارت ارشاد همچنان اصرار دارد به صرف میلیاردها هزینه برای انتشار نشریات کاغذی کم یا بی‌مخاطب؟؟

سینماروزان: در اوج بحران کاغذ و زمین گیری رسانه های کاغذی همچنان شاهد هزینه های هنگفت ارشاد برای حمایت از رسانه های کاغذی هستیم و هیچ کس هم نمیپرسد چرا بیت‌المال باید هزینه رسانه هایی شود که نمیتوانند حتی نیمی از هزینه‌های خود را به واسطه تکفروشی تأمین کنند؟؟

شفاف سازی حسین انتظامی درباره ریزهزینه ای سازمانهای زیرمجموعه مشخص کرده که در سالهای اخیر هزینه های هنگفتی هم از سوی زیرمجموعه سازمان صرف انتشار یا کمک به نشریات شده است. در یک فقره فقط در گروه هنروتجربه 400میلیون صرف انتشار یک مجله شده یا ریزهزینه ای موسسه رسانه های تصویری مشخص ساخته که هزینه ای هنگفت صرف بازنشر اخبار موسسه در سه مجله خاص شده که تازه یکی از این مجلات هم به یکی از مدیران سازمان تعلق دارد و سردبیر مجله دیگر نیز در شورای سیاستگزاری هنروتجربه است!!!(اینجا را بخوانید)

در این اوضاع محمد دیندار روزنامه نگار و مستندساز با انتقاد از این هزینه ها اظهار داشته است: هنوز هم بسیاری از مسائل درباره سازمان سینمایی شفاف‌سازی نشده است. به‌طور مثال، برای ما جای سؤال است که آقای حسین انتظامی، رئیس محترم سازمان سینمایی چرا همزمان چند مسئولیت مهم دیگر در دولت و از جمله ریاست کارگروه ساماندهی کاغذ را برعهده دارد؟ آیا نیروی دیگری برای به عهده گرفتن این مسئولیت‌ها وجود ندارد؟ چرا در شرایطی که حتی برخی از سازمان‌ها ازجمله مخابرات و برق، برای صرفه‌جویی در مصرف کاغذ درحال قطع صدور قبض کاغذی هستند، چرا وزارت ارشاد با هزینه میلیاردی به انتشار نشریات کم یا بی‌مخاطب، آن هم با کاغذ اعلا اصرار دارد؟ چرا در یک فقره 400 میلیون صرف انتشار نشریه هنروتجربه شده؟؟ آیا بهتر نیست همین نشریات در قالب فضای مجازی منتشر شوند تا هزینه کاغذ کمتر شود؟




بهرام رادان برای کریم امینی پروانه ساخت گرفت+مستانه مهاجر برای حسین پارسایی پروانه گرفت  

سینماروزان: شورای صدور پروانه ساخت در جلسه اخیر با دو فیلمنامه موافقت کرد.

به گزارش سینماروزان بهرام رادان با تغییر فاز به تهیه کنندگی(!) پروانه ساخت “گربه سیاه” را گرفته که بناست کریم امینی کارگردان کمدی “دشمن زن” آن را بسازد.

حسین پارسایی کارگردان تئاترهای موزیکال “بینوایان” و “الیور توییست” نیز پروانه ساخت “جوجه تیغی” را به تهیه کنندگی مستانه مهاجر گرفته است.

فهرست کامل پروانه های صادره به شرح ذیل است:

–“گربه سیاه” به تهیه‌کنندگی بهرام رادان ،کارگردانی کریم محمد امینی و نویسندگی علی اصغری

— “جوجه تیغی” به تهیه‌کنندگی مستانه مهاجر،کارگردانی حسین پارسایی و نویسندگی مصطفی زندی




روی آنتن زنده و با حضور منوچهر شاهسواری و حامد مظفری مطرح شد⇐اینکه فیلمهای هنروتجربه را متعالی و فیلمهای دیگر را ضدتعالی بدانیم، درست نیست!/ هنروتجربه باید تبدیل به پاتوق میشد ولی هنوز این اتفاق نیفتاده!!/هنروتجربه را راه انداختند که فیلم پخش کنند یا مجله منتشر کنند؟؟/عجیب است که هنروتجربه برای پخش فیلم بنا شد ولی حتی یک پخش‌کننده در شورای سیاستگزاری آن وجود ندارد!!/مشکل هنروتجربه آن است که اگر بودجه دولت نباشد بلافاصله تعطیل میشود/اگر مسیر هنروتجربه درست بود باید بعد از پنج سال، لااقل نیمی از هزینه هایش را از بلیت‌فروشی تأمین میکرد!/کدام تهیه‌کننده حرفه‌ای سینماست که با وقوف به کیفیت، فیلمش را از جریان سراسری اکران محروم کند و به هنروتجربه بسنده کند؟؟/بخش عمده محصولات این گروه اصلا استاندارد سینمایی ندارند و صرفا یک سری فیلم ویدیویی یا تله‌فیلم یا تله تئاترهایی هستند که بعید است حتی در شبکه خانگی هم مشتری داشته باشند!/اینکه به‌جای بازیگر حرفه‌ای از یک فیلمبردار حاذق(!) برای ایفای نقش در فیلمشان استفاده میکنند یعنی خلاقیت هنری؟؟/اینکه سیاستمداران از رده خارج را به رونمایی آثارشان فرامیخوانند یعنی تجربه‌گرایی؟؟؟/میتوانند با یک دهم بودجه میلیاردی فعلی، یک سامانه ویدیوی درخواستی فراگیر راه بیندازند و فیلمهای هنروتجربه را همان جا بارگذاری کنند تا هم در بیت المال صرفه جویی شود و هم این همه گلایه بابت کمبود سانس شکل نگیرد!!

سینماروزان: انتشار تازه ترین ریزهزینه ای هنروتجربه از سوی سازمان سینمایی و بخصوص صرف هزینه 800 میلیونی برای پشتیبانی در این گروه یا صرف 400 میلیون برای انتشار مجله در این گروه واکنشهای مختلفی را از سوی صاحب‌نظران شکل داده.

برخی این هزینه ها را بدون ایجاد دستاورد مشهود در افزایش مخاطب برای این گروه، مصداق تلفات بودجه ای میدانند و برخی نیز این تلفات را نیاز فرهنگ و هنر میدانند!!!

“کیفیت هنروتجربه” در تازه ترین برنامه “ارغوان هنر”رادیونمایش با اجرای علی جعفری به بحث گذاشته شد و منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما و حامد مظفری مدیرمسئول رسانه مستقل “سینماروزان” درباره این گروه نظرات خود را بیان کردند.

منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما با نگاهی حامیانه به کارکرد هنروتجربه، میزان اقبال مخاطبان به محصولات سینمایی را ناشی از احوالات بیرونی دانست و گفت: اینکه چرا مخاطب به تماشای فیلمی میرود میتواند ناشی از احوالات اجتماعی مردم باشد و همین احوالات است که تعیین میکند که مخاطب به تماشای فیلمی برود یا نرود.

منوچهر شاهسواری درباره پراکندگی سالنهای هنروتجربه اظهار داشت: مخاطبی که دنبال محصول خاص است قطعا آن محصول را پیدا خواهد کرد. مخاطبی که میل به محصولی دارد پیدایش میکند. اساسا قرار نیست حجم سالنهای هنروتجربه به اندازه فیلمهای جریان آزاد اکران باشد!! ولی اینکه فیلمهای هنروتجربه را متعالی و فیلمهای دیگر را ضدتعالی بدانیم هم درست نیست. گروه هنروتجربه باید تبدیل به پاتوق میشد ولی هنوز این اتفاق نیفتاده.

منوچهر شاهسواری معتقد بود: وقتی درباره هنروتجربه صحبت میکنیم نباید آن نگاه کمی مبنی بر پرفروش شدن را داشته باشیم و اصلا این گروه بنا شده برای نمایش آثاری که مخاطب کثیر ندارند!!

حامد مظفری روزنامه نگار مستقل و مدیرمسئول “سینماروزان” در واکنش به اظهارات شاهسواری بیان داشت: با هیچ پدیده ای به طور مطلق موافق نیستم پس نمیشود به طور مطلق هنروتجربه را تأیید کرد یا رد کرد ولی نه فقط گروه هنروتجربه بلکه هر محفل هنری دیگری باید براساس میزان ایجاد ارتباط با مخاطب درباره موفقیت خود و در نهایت برای امتداد حیات خود تصمیم گیری کند ولی درباره هنروتجربه چنین سنجشی صورت نگرفته چون گروهی کاملا دولتی است انگاری اینکه مخاطب به سالنهایش برود یا نرود چندان اهمیت ندارد.

این روزنامه نگار ادامه داد: اغلب نهادهایی که بودجه ثابت دارند برای ارتباط گیری با مخاطب تلاش چندانی نمیکنند، چون میدانند چه مخاطب باشد و چه نباشد همچنان بودجه دارند! هنروتجربه اگر درست اجرا میشد باید بعد از پنج سال لااقل نیمی از هزینه های فعلی خود را از طریق بلیت فروشی یا جلب مخاطب پوشش میداد ولی این اتفاق نیفتاده! چرا؟

این روزنامه نگار مستقل خاطرنشان ساخت: اگر این گروه را راه انداختند برای دیده شدن آن دسته از آثار خاص که فرصت دیده شدن در اکران رسمی را ندارند که اصلا نیازی به راه اندازی گروه هنروتجربه نبود. میتوانستند با یک دهم بودجه میلیاردی فعلی، یک سامانه ویدیوی درخواستی فراگیر راه بیندازند و فیلم های هنروتجربه را همان جا بارگذاری کنند تا هم بیت المال تلف نشود و هم این همه گلایه بابت کمبود سانس در این گروه شکل نگیرد.

حامد مظفری با انتقاد از کیفیت محصولات عرضه شده در هنروتجربه گفت: به غیر از معدودی استثنائات، بخش عمده محصولات این گروه اصلا استاندارد سینمایی ندارند و صرفا یک سری فیلم ویدیویی یا تله فیلم یا تله تئاترهایی هستند که بعید است حتی در تلویزیون یا شبکه خانگی هم مشتری داشته باشند. اینکه بجای بازیگر حرفه ای از یک فیلمبردار حاذق(!) برای ایفای نقش در فیلمشان استفاده میکنند یعنی خلاقیت هنری؟؟ اینکه سیاستمداران از رده خارج را به رونمایی آثارشان فرامیخوانند یعنی تجربه گرایی؟؟؟ کدام تهیه کننده حرفه ای سینما وجود دارد که با وقوف به کیفیت، فیلمش را از جریان سراسری اکران محروم کند و به هنروتجربه بسنده کند؟؟ اغلب همینهایی که به تعریف و تمجید از هنروتجربه و نفی جریان سراسری اکران میپردازند همانها هستند که قبل از هنروتجربه سراغ دفاتر معتبر پخش فیلم میروند و وقتی نتیجه نمیگیرند به ناچار از هنروتجربه سربرمیاورند و تازه بعد از مدتی هم به نقد هنروتجربه میپردازند که چرا سانس کافی بهشان نداده؟؟!! گویا خودشان هم حواسشان نبوده اصلا اساس هنروتجربه محدودیت اکران است.

مدیرمسئول “سینماروزان” درباره اکران آثار مستند و کوتاه در هنروتجربه بیان است: این خیلی خوب است که فیلمهای کوتاه و مستند را در هنروتجربه نمایش میدهند ولی چگونه نمایش دادن مهمتر از نمایش دادن است. اینکه هفته ای یک یا دو سانس گردشی به فلان فیلم مستند میدهند منجر به دیده شدن آن اثر میشود؟؟؟ به این شیوه فیلم را عرضه کردن بهتر است یا عرضه همین فیلمهای مستند از طریق سامانه های ویدیوی درخواستی؟؟

حامد مظفری در ادامه گفته های خویش تأکید کرد: هدف گذاری هر کاری اگر درست باشد قطعا آن کار به نتیجه میرسد. آنها که هنروتجربه را برای اکران فیلمهای پشت خط اکران مانده بنا کردند یادشان نبود اکران فیلم بدون داشتن حداقل بیست سالن درجه یک، فقط آب در هاون کوبیدن است! در سینمای ایران ده ها دفتر پخش در معرض تعطیلی هستند که میشد با تقسیم فیلمهای هنروتجربه میان این دفاتر پخش هم آنها را فعال کرد و هم اسباب اکران درست فیلمهای هنروتجربه را شکل داد.

این روزنامه نگار خاطر نشان ساخت: پخش، حیطه تخصصی است و یک شبه که نمیشود پخش کننده شد. آقایان تجربه سالیان دفاتر پخش را یکجا فاکتور گرفتند و خودشان گروهی زدند برای پخش فیلمهای تجربه گرا!!! هنروتجربه برای پخش فیلم بنا شد ولی حتی یک پخش کننده در شورای سیاستگذاری آن وجود ندارد!! هنروتجربه بنا بود فیلم پخش کند یا مجله منتشر کند؟؟؟ در شورای سیاستگذاری هنروتجربه سردبیر یک مجله سینمایی حضور دارد ولی پخش کننده، حضور ندارد. چرا؟؟




خروجی شورای صنفی نمایش⇐ثبت قرارداد “چاقی” و “کلوپ همسران”+پایان اکران “تگزاس۲″، “سرخپوست” و “ما همه با هم هستیم” در تمام سینماها منهای سینماهای هفت سالن به بالا  

سینماروزان: در جلسه اخیر شورای صنفی نمایش  قرارداد فیلم سینمایی «چاقی» به کارگردانی راما قویدل بعد از فیلم «جانان» ساخته کامران قدکچیان در گروه ایران و «کلوپ همسران» ساخته مهدی صباغ‌زاده در گروه ایران بعداز فیلم «چاقی» ثبت شد.

همچنین در جلسه اخیر شورا مقرر شد آخرین روز نمایش فیلم سینمایی «تگزاس ۲» ساخته مسعود اطیابی سه‌شنبه همین هفته باشد و از آن پس تنها در پردیس‌های هفت سالنه نمایش داشته باشد.

همچنین با توجه به اینکه سقف تعداد هفته نمایش فیلم‌های «سرخپوست» ساخته نیما جاویدی و «ما همه باهم هستیم» ساخته کمال تبریزی خاتمه پیدا کرده این فیلم در سرگروه‌ها تعویض و تنها در سانس فوق‌العاده و پردیس‌های هفت سالنه‌ها امکان نمایش دارند.




خروجی نشست رییس هیأت مدیره خانه سینما⇐ بایکوت نشست توسط چهار عضو اصلی هیأت مدیره+یک اپسیلون شفاف سازی درباره فاصله بعید دریافتی مدیرعامل با متوسط دریافتی بدنه سینما+یک مجهول بزرگ درباره حق الجلسه مدیرعامل از مسئولیتهای متعددش

سینماروزان: نشست خبری همایون اسعدیان رییس هیأت مدیره خانه سینما در حالی برگزار شد که بایکوت نشست توسط چهار عضو اصلی هیأت مدیره و تنهایی بیش از حد اسعدیان و متکلم وحده شدن او در بخش عمده زمان نشست، بدجوری جلب توجه میکرد.

غیبت چهار عضو هیأت مدیره در این نشست چه معنایی دارد جز اختلاف با اسعدیان؟؟ نه ابراهیم حقیقی، نه علی قائم مقامی، نه کامران ملکی و نه روانبخش صادقی، هیچ کدام در نشست کنار اسعدیان حاضر نشدند تا مشخص شود اصرار بیهوده بر کارگری کردن صنوف تا چه حد میتواند ضربه زننده به اتحاد صنوف باشد.

در این نشست که حتی یک وعده امیدوارکننده درباره آینده منتج از کارگری شدن در آن وجود نداشت همایون اسعدیان ناخواسته(؟) یک اپسیلون شفاف سازی کرد و آن هم درباره دستمزد مدیرعامل خانه سینما.

اسعدیان در جایی از حرفهایش گفت: اکثریت سینماگران وضع خوبی ندارند و برخی ماهی یک میلیون و ششصد هزار تومان دستمزد می‌گیرند!

اسعدیان در جایی دیگر از سخنان خود گفت: حقوق مدیرعامل خانه سینما ماهی ۵ میلیون تومان است.

اینکه در شرایطی که طبق گفته اسعدیان برخی از سینماگران فقط ماهی 1.6 میلیون دستمزد دارند مدیرعامل خانه که باید همراه ازکارافتادگان باشد ماهی 5میلیون میگیرد به ایجاد فاصله میان بدنه صنف با مدیرعامل منجر نمیشود؟؟

جالب اینکه اسعدیان درباره دستمزد اعضای هیات مدیره هم چنین گفت: حق‌ الجلسه هیات مدیره برای هر فرد در هر جلسه ۱۶۰هزار تومان است و در ماه چهار جلسه برگزاری می‌شود یعنی هر عضو هیأت مدیره ماهی 800 هزار تومان دریافتی دارد!!

اسعدیان حق الجلسه خودش از حضور در هیأت مدیره خانه سینما را ماهی 800 هزار تومان دانست ولی نگفت مدیرعامل خانه سینما که همزمان در ده ها شورا و هیأت امنا عضو است بواسطه این عضویتهای متعدد به غیر از آن 5میلیون ماهانه چقدر حق الجلسه میگیرد؟؟؟




سه سال بعد از مهاجرت از ایران، رامسین کبریتی در گفتگویی شفاف با سینماروزان اظهار داشت⇐در کانادا هستم و یک زندگی آرام و بی‌هیاهو را سپری میکنم!/بعد از «ستایش»، دو سال تمام بیکار بودم/در مدت بیکاری، هر پروژه‌ای که نمی‌خواست پول بازیگران را دهد سراغ من می‌آمد و به نوعی اسمم شده بود «خیرالله»!!!/برخلاف میل درونی، به «GEM» پیوستم و ترجیحم این بود که در کشورم کار کنم ولی وقتی کار نبود چه باید میکردم؟؟/شرایط مالی «جم» کاملا معمولی بود ولی بدحسابی ندیدم/انگاری هرجا من میروم آنجا می‌خشکد چون مدتی بعد از حضورم در «جم»، مدیر این شبکه به قتل رسید و کل پروسه تولید خوابید!!/بعد از قتل سعید کریمیان، اغلب همکاران «جم» اخراج شدند و تولید در این شبکه متوقف شد/پس از جدایی از «جم»، سعید سلطانی پیشنهاد داد برگردم و در فصل سوم «ستایش» بازی کنم ولی میدانستم که اگر برگردم ممنوع‌الفعالیت خواهم شد و به «ستایش۳» نمیرسم!/آن قدر تشنه بازیگری هستم که دوست دارم در تک تک فیلمهای روز سینمای ایران بازی کنم!!/دیگر با هیچ شبکه ماهواره‌ای همکاری نخواهم کرد!/تا ۲ سال آینده قطعا در ایران خواهم بود

سینماروزان/مسعود احمدی: رامسین کبریتی از جمله بازیگران کم حاشیه و بااخلاق تلویزیون و سینما بود که وقتی سه سال قبل به ناگاه خبر پیوستنش به شبکه ماهواره ای «جم» منتشر شد خیلیها را شگفت زده کرد. با این حال مدت زمان حضور کبریتی در «جم» هم چندان به طول نینجامید و بعد از قتل مدیر «جم»، رامسین کبریتی از این شبکه جدا شد و به کانادا مهاجرت کرد و این روزها هم مشغول تحصیل در کانادا است.

رامسین کبریتی سه سال بعد از ترک ایران، درباره شرایط این روزهایش به سینماروزان گفت: این روزها در کانادا هستم و یک زندگی آرام و بی‌هیاهو را سپری میکنم. اگر چه دور بودن از حرفه ای که عاشقانه دوستش داشتم یعنی بازیگری خیلی سخت است ولی سعی میکنم با شرایط کنار بیایم.

کبریتی که سابقه ایفای نقش در درامهایی ماندگار همچون «آواز قو» و «شبهای تهران» را در کارنامه داشته در چرایی مهاجرت از ایران بیان داشت: والله من دوست نداشتم از ایران خارج شوم اما شرایط زندگی و کار در ایران برایم خیلی سخت بود. من «ستایش» را با ۹۸ درصد ببینده روی آنتن داشتم اما دریغ از یک تماس با من و ارائه یک پیشنهاد کار معقول.

کبریتی ادامه داد: من حدود ۲ سال تمام بیکار بودم و هیچ کاری بهم پیشنهاد نمی شد؛ البته پیشنهاد می‌شد اما مجانی و بدون دستمزد و در راه خیریه!!! من یکی دو کار خیریه(!) قبول کردم بلکه اوضاع بهتر شود اما بعدش کار به جایی رسیده بود که دیگر هر پروژه ای که نمیخواست پول بازیگران را دهد سراغ من می آمد و به نوعی اسمم شده بود «خیرالله»!!!{میخندد}

رامسین کبریتی در پاسخ به این سوال که چرا از «جم» شد به سینماروزان گفت:بیکاری آن قدر بهم فشار آورد که ناچار شدم به ترک ایران و همکاری با «جم» ولی بعد از ترور سعید کریمیان مدیر این شبکه ماهواره ای، شرایط عوض شد و دیگر اصلا تولید چندانی در این شبکه صورت نمیگرفت!! انگاری من هر جا می‌روم آنجا میخشکد!!{میخندد} چون مدتی کوتاه بعد از حضور در «جم»، کریمیان به قتل رسید و تقریبا اغلب کارمندان «جم» اخراج شدند و دربدر غربت!!! برخی از همکاران به ایران برگشتند و برخی نیز در غربت ماندگار شدند.

اینکه چرا علیرغم پایین بودن کیفیت محصولات «جم»، رامسین کبریتی راضی شده به حضور در این شبکه، پرسش بعدی سینماروزان از این بازیگر بود. رامسین کبریتی در این باره بیان داشت: ببینید، به لحاظ تولید، «جم» تازه در ابتدای راه بود و بنا بود شرایط تغییر کند و تولیدات حرفه‌ای تر شود ولی به هر حال سعید تروریان کشته شد و کل روند تولید خوابید.

کبریتی ادامه داد: البته من برخلاف میل درونی ام بود که به جم پیوستم و ترجیحم این بود که در کشورم کار کنم ولی وقتی کار نبود چه باید میکردم؟؟ در هر صورت آدم زنده نیاز به زندگی دارد و باید کار کند. در ایران کار نبود و من هم به جم رفتم تا فقط کار کنم و زندگیم بچرخد. در آنجا هم نه فیلم سیاسی بازی کردم نه در نماهای خلاف شرع و عرف بازی کردم!!

رامسین کبریتی پیرامون شرایط مالی کار در «جم» و میزان ابراز رضایتش از مسیری که پیموده به سینماروزان گفت: والله شرایط مالی کاملا معمولی بود ولی بدحسابی ندیدم. با ما به صورت ماهانه قرارداد بسته بودند و بصورت ماهانه حقوقمان پرداخت میشد. در آنجا یادم نمیآید که پول کسی را خورده باشند و تقریبا با همه مطابق قرارداد تسویه حساب کردند. در مورد راضی بودنم هم باید بگویم راهی بود که انتخابی کرده بودم و باید تا انتها میرفتم.

در روزهایی که فصل سوم و نهایی سریال «ستایش» در حال آماده سازی برای پخش است اینکه آیا تولید فصل سوم «ستایش» باعث نشده رامسین کبریتی به ایران بازگردد سوال بعدی سینماروزان از کبریتی بود. کبریتی با تأیید پیشنهاد کارگردان «ستایش» اظهار داشت: برای بازی در فصل سوم «ستایش» دعوت به کار شدم. سعید سلطانی کارگردان محترم سریال پیشنهاد دادند که برگردم و در فصل سوم همراهیشان کنم ولی از آنجایی که میدانستم با بازگشتم مدتی را باید ممنوع‌الفعالیت سر کنم و به «ستایش ۳» نخواهم رسید و از طرف دیگر همزمان با پیشنهاد سلطانی برای مهاجرت به کانادا اقدام کرده بودم، برای همین ترجیح دادم به کانادا بیایم و تحصیلم را ادامه دهم.

بازیگر سریالهایی همچون «مدار صفر درجه»، «شب دهم» و «تنهاترین سردار» در پاسخ به این پرسش که برنامه ای برای بازگشت به ایران ندارد گفت: راستش را بخواهید برای برگشت به ایران لحظه شماری میکنم و یک دنیا دلتنگم برای وطنم ولی تا دو سال آینده نمیتوانم به ایران بیایم چون در حال حاضر در کانادا مشغول تحصیلم.

رامسین کبریتی ادامه داد: علیرغم پیشنهاداتی که داشته ام دیگر با هیچ شبکه ماهواره ای همکاری نخواهم کرد و فقط و فقط به تحصیل همزمان در یک دوره پیشرفته بازیگری و همچنین آموزش زبان میپردازم ضمن اینکه با یک موسسه پذیرش تحصیلی برای کشورهای اروپایی-آمریکایی نیز مشغول همکاری هستم ولی تا ۲ سال آینده قطعا در ایران خواهم بود.

این بازیگر درباره ارتباطش با محصولات روز سینما و تلویزیون ایران به سینماروزان گفت: تقریبا تمام سریالها و فیلمهای ایرانی روز را پیگیری میکنم و امیدوارم تولید محصول به قدری زیاد باشد که هیچ یک از همکارانم بیکار نباشند!!

«آیا فیلم یا سریالی بوده که رامسین کبریتی دوست داشته در آن حضور داشته باشد؟» رامسین کبریتی در پاسخ به این پرسش سینماروزان صادقانه اظهار داشت: آن قدر تشنه بازیگری هستم که دوست داشتم در تک تک فیلمهای روز سینمای ایران بازی میکردم!!

رامسین+کبریتی
رامسین کبریتی