1

فرهاد اصلانی بی‌اشاره به سرانجام سرمایه‌گذاران “شاهگوش” و “مغزها…” بیان داشت⇐اگر می‌توانند، بروند و جلوی کسانی را بگیرند که برای فرار از مالیات، وارد سینما شدند!

سینماروزان: بحث درباره معافیت مالیاتی درصدی اندک ولی متمول از هنرمندان همچنان ادامه دارد و حالا فرهاد اصلانی بازیگر توانای سینما و تلویزیون نیز در این باره اظهاراتی را طرح کرده که می‌تواند کمک‌رسان ارگانهای نظارتی برای پیدا کردن منشا سرمایه‌های مشکوک باشد.

فرهاد اصلانی که سابقه ایفای نقش در سریال “شاهگوش” و فیلم “مغزها…” را دارد که با حمایت احسان دلاویز و محمد امامی از متهمان اقتصادی پرسروصدا تولید شده‌اند بی‌اشاره به این آثار، به انتقاد از سرمایه‌گذارانی پرداخته که برای معافیت مالیاتی به سینما آمده‌اند!

فرهاد اصلانی به خبرگزاری “دانشجو” گفت: همین موضوع گرانی دستمزد‌های بازیگران را دستگاه‌های تبلیغاتی به راه انداختند. باید به خود مسئولین گفت که خود شما باعث گرانی سینما شده‌اید. دولتمردان ما کاری کرده‌اند که امروز عده‌ای بدون هر ضابطه، به خصوص برای فرار از مالیاتشان، نه‌تنها به راحتی وارد سینما و فیلمسازی شده‌اند بلکه همین عرصه فیلمسازی را هم خراب‌کرده‌اند.

اصلانی ادامه داد: اگر متولیان ما می‌توانند بروند و جلوی کسانی را بگیرند که هر سرمایه‌ای را صرفا برای فرار از مالیات و لابد سود کردن، وارد سینما کرده‌اند. هیچ ضابطه‌ای هم برای ورود آنان مشخص نمی‌کنند. حتی همین‌هایی که این روز‌ها به اسم سرمایه‌گذار در سینما وارد شده و مالیات هم نمی‌دهند، گاه ساختار تشکیلات و سازمان‌دهی شده، دارند؛ بی‌آنکه کسی بداند از کجا به سینما آمده‎اند و همچنان هم می‌آیند؟




پروژه ها و افراد مرتبط با محکومان بانک سرمایه کدامند؟⇐از “شهرزاد۱” تا “میلیونر میامی” و جشنواره “مدافعان حرم”/از “شاهگوش” و “ماه تی تی” تا “لامپ صد” و “فردا”/از حسن فتحی و داوود میرباقری تا بازرس خانه سینما و همکار خبرگزاری اصولگرا/از سعید ملکان و محسن محسنی نسب و عبدالله اسکندری تا مدیرعامل سابق انجمن دفاع مقدس!

سینماروزان: با اعلام احکام حسین هدایتی، محمدهادی رضوی و احسان دلاویز از متهمان بانک سرمایه و مشخص شدن اینکه این سه نفر رویهم به 50 سال حبس و رد مال و 156 ضربه شلاق محکوم شدند بد نیست مروری داشته باشیم بر پروژه ها و افرادی که حمایت این سه محکوم را داشته اند.

هادی رضوی به جرم اخلال عمده در نظام اقتصادی به ۲۰ سال حبس، رد مال و ۷۴ ضربه شلاق و محرومیت از خدمات دولتی محکوم شده است. احسان دلاویز نیز به جرم معاونت در اخلال در نظام اقتصادی به ۱۰ سال حبس محکوم شده است. حسین هدایتی نیز به جرم اخلال در نظام اقتصادی به ۲۰ سال حبس، محرومیت دائم از بکارگیری در خدمات دولتی و رد مال معادل ۴۸۸ میلیارد تومان به نفع بانک سرمایه و به تحمل ۷۴ ضربه شلاق در انظار عمومی محکوم شد.

حسین هدایتی دارای سابقه حمایت از تولید سریال ناتمام “ماه تی تی” به کارگردانی داوود میرباقری و تهیه کنندگی مهران برومند بود.

محمدهادی رضوی داماد محمد شریعتمداری به غیر از سرمایه گذاری در فصل اول “شهرزاد” و حمایت و ریاست شورای سیاستگزاری جشنواره فیلم “مدافعان حرم” چنان که در دادگاهش روایت شد در تولید فیلمی به نام “بی حساب/میلیونر میامی” هم نقش داشت.

کارگردانی “شهرزاد” را حسن فتحی برعهده داشت و کارگردانی “میلیونر میامی” را مصطفی احمدی بازرس خانه سینما!!! دبیری جشنواره مدافعان حرم را نیز حمید یادروج از همکاران سابق یک خبرگزاری اصولگرا برعهده داشت.

سعید ملکان نیز علاوه بر حضور به عنوان مجری طرح در “شهرزاد1” تهیه کنندگی “میلیونر…” را برعهده گرفته بود.

احسان دلاویز مشاور جوان رییس اصلاحات کار هنریش را زودتر از محمدهادی رضوی و با حمایت از تولید سریال “شاهگوش” شروع کرد. “شاهگوش” را داوود میرباقری کارگردانی کرد.

دلاویز در تولید دو فیلم “فردا”ی مهدی پاکدل-ایمان افشاریان و “لامپ صد”سعید آقاخانی نیز به عنوان سرمایه گذار حضور داشت.

تهیه کنندگی “فردا” را حسین صابری برعهده داشته که در ماههای اخیر تجربه مدیریت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس را هم پشت سر گذاشت!!! تهیه کننده “لامپ صد” هم محسن محسنی نسب بود.

عبدالله اسکندری گریمور برجسته وطنی به نوعی هم مشمول همکاری با رضوی و هم دلاویز میشود چون اسکندری هم در تیم تولید “شهرزاد” و هم تیم تولید “شاهگوش” حضور داشت.

اگر میخواهید سیاهه کامل همکاران این دو محکوم را پیش رو داشته باشید کافیست فهرست تمام عوامل درگیر در پروژه های مطروحه را کنار هم بگذارید.




یک گریمور توانمند بیان کرد⇐ گريم ايران به لحاظ توانايی در خاورميانه حرف اول را می‌زند اما در زمینه دستمزدها ارتقایی را ندیده‌ایم

سینماروزان: پيام ابوالحسنی گریمور توانمند سینمای ایران که هم تجربیات تلویزیونی مانند «زیر تیغ» و «شاهگوش» دارد و هم تجربیات سینمایی نظیر «ابراهیم خلیل الله» و «اخراجیها» با اشاره به کیفیت بالای کار گریمورهای ایرانی از پایین بودن سطح دستمزد گریمورها گلایه کرد.

به گزارش سینماروزان ابوالحسنی در گفتگو با «تحریرنو» گریم ایران را در خاورمیانه دارای جایگاه رفیعی دانست و گفت: با توجه به حضور استادان بزرگی همچون عبدالله اسکندری و جلال معیریان، گریم ایران در زمره ده کشور برتر جهان است.

ابوالحسنی که سابقه همكاری با تيم ايتاليایی حاضر در پروژه «محمد رسول الله(ص)» را در کارنامه دارد ادامه داد:  گريم ايران به لحاظ توانایی در منطقه خاورميانه حرف اول را می زند و در دنيا مطرح است. برای نمونه عبدالله اسكندری تلاش بی وقفه و ارزشمندی در اين زمينه داشته و در عرصه چهره‌پردازی با تربیت شاگردان فراوانی که بسیاری از آنها هم اکنون جزو طراحان خوب چهره‌پردازی ایران هستند باعث شد تا مجله معتبر چهره‌پردازی Make-up artist، کشور ایران را در زمره ده کشور برتر جهان و اسکندری را جزو ده طراح مهم جهان در سال ۱۹۹۹ انتخاب كنند.

وی توانایی های چهره پردازان ايرانی را اين گونه تشريح كرد: با توجه به اينكه معمولا هر گريموری در يک بخش از گريم، تخصص دارد و معمولا گريم ها به صورت تيمی انجام می شود، چهره پردازان ايرانی توانایی گريم بصورت انفرادی را دارند و اين از شاخصه‌های ستودنی ماست. من معتقدم چهره پردازان ايرانی همپای ديگر عوامل صنعت سينما در حركتند.

ابوالحسنی که اخیرا طراحی و اجرای گریم مستند-داستانی «مالک اشتر» را برعهده داشته پیرامون كسب جوايز بين المللی در این حوزه هم گفت: فيلم های خارجی كه در جشنواره های بين المللی كانديد می شوند صرفا برای كارگردانی و بازيگران است و عوامل صحنه مانند چهره پردازان و طراحان صحنه در بخش فيلم های خارجی كانديدی ندارند كه منجر به كسب جايزه شود اما ردّپای گريمورهای ايرانی در فيلم های بين المللی زيادی بوده است.
وی افزود: وقتی نام يک فيلم بر سر زبانها می افتد تنها بازيگرانند كه مورد توجه بيننده قرار می‌گيرند و عوامل صحنه با كم لطفی مواجهند، اين درحاليست كه توانایی اين عوامل سبب ارتقای كيفيت فيلم است، چهره پردازان نيز از اين قاعده مستثنی نيستند.

اين چهره پرداز جوان از دستمزدهای اين بخش ابراز نارضايتی كرد و گفت: سينمای ايران از لحاظ پرداخت هزينه و دستمزد به افراد پشت صحنه با هم‌رتبه های بين المللی خود قابل قياس نيست و می‌طلبد که با توجه به کیفیت بالایی که گریمورهای ایرانی ارائه می‌دهند در این زمینه هم شاهد بهبود اوضاع باشیم.




این بانوی بازیگر بعد از ۳ سال همچنان از «شاهگوش» طلبکار است!!!+عکس

سینماروزان: دردسرهای تسویه نشدن کامل دستمزد بازیگران در سینما و تلویزیون اخیرا به شبکه خانگی هم رسوخ پیدا کرده و هرازگاه گلایه هایی را می شنویم از بازیگران محصولات خانگی که از عدم تسویه کامل دستمزدهایشان شکوه دارند.

به گزارش سینماروزان چندی قبل مینا جعفرزاده از بازیگران سریال خانگی «ابله» به گلایه از عدم پرداخت کامل دستمزدش در این سریال پرداخته بود و به تازگی نیز یکی از بازیگران زن سریال خانگی «شاهگوش» به گلایه از این پرداخته که بعد از ۳ سال همچنان از این سریال طلب دارد.

فریده سپاه‌منصور بازیگر زن «شاهگوش» با اشاره به بدحسابی تهیه کنندگان در سالهای اخیر به سایت  «نمایش خانگی» اظهار داشت: ۳ سال از همکاری من با سریال «شاهگوش» گذشته اما هنوز دستمزدم تسویه نشده است. من برای یک همکاری ۴ ماهه با این سریال قرارداد بستم و فقط برای ۲ ماه دستمزد گرفتم و ۲ ماه دستمزدم باقی مانده است و هیچ کس هم پاسخگو نیست.

این بازیگر ادامه داد: نتیجه پیگیریهای ما هم این شد که مدام گفتند «می دهیم…می دهیم» تا ۳ سال گذشت و این حرفها برای ما پول نشد.

سپاه‌منصور با اشاره به اینکه حضور داوود میرباقری به عنوان کارگردان «شاهگوش» باعث شده به سراغ پیگیری حقوقی ماجرا نرود گفت:  همکاری من با میرباقری مربوط به امروز و دیروز نیست و از سی سال قبل و در «گرگها» با ایشان همکاری داشتم و در سالهای بعدتر و از جمله «امام علی(ع)» و «معصومیت از دست رفته» این همکاری امتداد یافت. اغلب هم خوش حسابی دیده بودم و برای همین اصلا دلم نمی خواهد بروم و از پروژه ای شکایت کنم که نام میرباقری رویش است.

وی درباره اینکه آیا میرباقری درباره مشکل وی آگاهی یافته یا نه گفت: متأسفانه پیدا کردن ایشان هم مثل گذشته ساده نیست و نتوانستم دسترسی مستقیمی به ایشان داشته باشم تا ماجرا را شرح دهم اما در تماسهای متعددی که با مهران برومند مدیر تولید و تهیه کننده دوم «شاهگوش» داشتم فقط وعده شنیدم و در نهایت هم ماجرا حل نشد.

این بازیگر که سابقه حضور در آثاری سینمایی خاطره انگیز همچون «کتاب قانون»، «مهمان مامان» و «پدر آن دیگری» را داشته است با اشاره به فراگیری عدم تسویه حساب کامل با بازیگران در سینما بیان داشت: ماجرا اینجاست که نهاد نظارتی قوی برای پیگیری این بدقولیها وجود ندارد. البته برای اهالی سینما خانه سینمایی وجود دارد که شورای حل اختلافی دارد که با ریش سفیدی کار را پیش می برد اما برای سریالهای تلویزیونی حتی یک شورای حکمیت برای دادخواهی هم وجود ندارد. به نظرم بعد از این همه سال نیاز است که چنین شورایی برای محصولات تلویزیونی هم ایجاد شود.

فریده سپاه منصور و همسرش هوشنگ توکلی
فریده سپاه منصور و همسرش هوشنگ توکلی



برای حل مشکلات مالی؟⇐جانشین تهیه‌کننده «شهرزاد» به سراغ «عاشقانه» آمد!!!

سینماروزان: سازندگان مجموعه «عاشقانه» به کارگردانی منوچهر هادی در حال حاضر در شمال شهر مشغول تصویربرداری هستند و بازی مهناز افشار در این پروژه به پایان رسیده است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از  «نمایش خانگی» در میان سایر بازیگران بازی پانته آ بهرام و حمیدرضا پگاه نیز به تازگی تمام شده است و براساس برنامه ریزی های انجام گرفته، تصویربرداری این سریال تا اواخر ماه جاری به طور کامل به پایان می رسد.

جالب اینجاست که در تازه ترین اخباری که از این پروژه منتشر توسط روابط عمومی سریال منتشر شده و همچنین تصویر روی جلد قسمت ششم نام یک تهیه کننده جدید در کنار نام مهدی گلستانه تهیه کننده قبلی آن دیده میشود؛ این تهیه کننده هومن کبیری است!

هومن کبیری که عمده فعالیتش در تولید تله‌فیلم بوده نامش به عنوان تهیه کننده در سریالهای «گارد ساحلی» و «شکر تلخ» هم دیده شده بود ضمن اینکه به عنوان مجری طرح در درام اقتباسی «پدر آن دیگری» یدا.. صمدی هم حضور داشت.

کبیری البته در تولید سریال خانگی «شاهگوش» داود میرباقری به عنوان جانشین تهیه کننده و البته مدیر تولید در کنار محمد امامی تهیه کننده «شهرزاد» که بازداشتش حواشی فراوانی را رقم زد حضور داشت.

اینکه به ناگاه بعد از عرضه ۵ قسمت از «عاشقانه» نام جانشین امامی در «شاهگوش» به عنوان تهیه کننده «عاشقانه» کنار نام مهدی گلستانه آمده هم از غرایب است!!!

در شرایطی که سرمایه گذاری سریال «عاشقانه» را محمدرضا نادری مدیرعامل گروه صنعتی دنا و میلاد علینقی از گروه داتیس خودرو برعهده داشته اند حضور جانشین امامی در «شاهگوش» به عنوان تهیه کننده چه معنایی دارد؟؟؟ آیا او به واسطه امامی آمده که مشکلات مالی پروژه را سر و سامان دهد؟

تصویر روی جلد قسمت ششم «عاشقانه» با افزوده شدن یک نام تازه به عنوان تهیه کننده
تصویر روی جلد قسمت ششم «عاشقانه» با افزوده شدن یک نام تازه به عنوان تهیه کننده



الهام پاوه‌نژاد از همه چیز و همه جا حرف زد⇐از خاطره‌بازی مداوم تا فرار از درگیریهای اینستاگرامی/از عشق به فروغ تا چگونگی تعامل با فرزند

سینماروزان/احمد محمداسماعیلی: در روزگاری که هنوزساخت سریال های آپارتمانی چندان باب نشده بود مسعود رسام و بیژن بیرنگ با ساخت سریال «همسران» و روایت داستان ملموس دو زوج میانسال و جوان دریک مجتمع آپارتمانی به توفیقات زیادی رسیدند؛ نقش یکی از زوجها را فرهاد جم-الهام پاوه نژاد ایفا کردند و در این بین پاوه‌نژاد ایفاگر «مریم» بود؛ زنی جوان و با حس و حالی به شدت همذات پندارانه برای مخاطبانی در محدوده سنی جوان.

سالها بعد هم پاوه نژاد درسریالی کمابیش نزدیک با مضمون سریال «همسران» با عنوان «هفت سنگ»  ساخته علیرضا بذرافشان باز هم توانست این نوع نقشها را به درستی کند. قبلترهم با میرباقری در دو سریال همکاری کرد؛ «یلدا» و «شاهگوش». نقش پاوه نژاد وتسلطش به لهجه شاهرودی درسریال «یلدا» به خوبی دیده شد و در سریال نمایش خانگی «شاهگوش» نیز در نقش جذاب و موفق یک پزشک به نام «زرین زوزنی» موثر ظاهر شد. پاوه‌نژاد درسینما کم کار اما موثر بوده و حضورش با فیلم‌های «زندگی با چشمان بسته» و«دیشب باباتو دیدم آیدا» ماندگار است.

این بازیگر از دیرباز فعالیتهای تئاتری خود را هم داشته است و اخیرا در نمایش هایی مثل «سیستم گرون هلم» علیرضا کوشک‌جلالی بازی کرد که بعد از اجرا در سالن اصلی فرهنگسرای نیاوران به علت استقبال بسیار خوب مخاطبان، در سالن باران هم روی صحنه رفت. «هیچ کس نبود بیدارمان کند»، «تراس» و «خدای کشتار» که این نمایش هم تا به حال بارها اجرا شده است، دیگر کارهای موثر پاوه نژاد در عرصه بازی صحنه ای هستند.

 دوسال قبل پاوه‌نژاد اولین آلبوم شعرخوانی خود «کجاست خانه باد» با اشعار فروغ فرخزاد را روانه بازار کرد. کتاب شعر «هشت صبح هشت اسفند»  نیز اولین کتاب شعر پاوه‌نژاد به سبک هایکو است که دوسال قبل روانه بازار کتاب شد و کتاب دومش به نام «قطعه نود و چهار– ردیف 8– شماره …» نیز در بازار نشر موجود است.

الهام پاوه نژاد در گفتگوی پیش رو درباره فعالیت‌های کاری اش در حیطه‌های مختلف و همچنین ارتباط با دخترش «کردیا» سخن گفته است.

این گفتگو پیشتر در «دنیای زنان» منتشر شده است:

*آیا الهام پاوه‌نژاد که در سال های اخیر در حوزه های مختلفی مثل شعر گفتن، داستان نوشتن ، بازی کردن و تدریس فعالیت می کند آدم تنوع طلبی است؟

حوزه هنرمحدود نیست و فقط منحصر به یک شاخه نیست. معتقدم کسی که در حوزه بازیگری فعالیت می‌کند به دلیل مشغله ذهنی و کاریش با حوزه های دیگری مثل ادبیات، نقاشی و عکاسی نیز درارتباط است. تدریس را سالها است که دنبال می کنم. یک دوره چند ساله به دلیل قهرم از حوزه تدریس از آن فاصله گرفتم زیرا اهداف آموزش و جذب هنرجویان مشخص نبود وهدف اغلب مدیران آموزشگاههای بازیگری کسب درآمد بود. خیلی از هنرجویان با وضعیت مالی نه چندان مناسب به این کلاسها می آمدند و تعدادی از آنها هم بچه شهرستان بودند و فکر می‌کردم بی انصافی است که فقط به فکر کسب درآمد از اینها باشم. چه آن زمان چه بعدتر در کلیت تلاش می کنم ارتباطم با هنرجویانم ادامه دار باشد وتا حد توانم به آنها مشاوره هم می دهم. در حیطه آموزش هم همیشه  دوست دارم به‌روز باشم و با مطالعه سرکلاس بروم.

*به چه دلیل اشعار فروغ فرخزاد را شعرخوانی کردید؟ آیا به دلیل اینکه او شناخته شده ترین بانوی شاعر معاصر است؟

فروغ انتخاب دیروز و امروز من نیست. شانزده سال قبل من اولین نفری بعد از انقلاب بودم که برای خواندن اشعار فروغ فرخزاد مجوزگرفتم. در دوران تحصیل دانشگاهی کار تحقیقاتی روی شخصیت و شعر فروغ انجام داده بودم. تحقیقاتم مفصل و کامل بود وهنوز هم می‌شود قرائت و برداشت جدید از افکار و شعر فروغ داشته باشیم.  16 سال قبل برای عرضه شعرخوانی فروغ به بازار به نتیجه نرسیدم و در سال های بعد دوستان و همکارانی مانند مرحوم شکیبایی و نیکی کریمی نیز به سراغ شعر فروغ فرخزاد رفتند. چند سال قبل با پیمان خازنی آهنگساز آشنا شدم و بالاخره درباره تولید این آلبوم به نتیجه رسیدیم و آلبوم شعرخوانی فروغ با استقبال خوب مخاطب روبه رو شد.

* در انتخاب نام دو کتابی که از شما به چاپ رسیده از اعداد استفاده شده است. دلیل این رویکرد چیست؟

این رویکرد  در انتخاب نام بیشتراتفاقی بود. البته اعداد نقش مهمی در خاطره‌نگاری ما دارند و همیشه روز تولدمان را در خاطر داریم و برخی مواقع حتی ساعت رخدادهای مهم زندگیمان را در ذهن می سپاریم.

*آیا آدم خاطره‌بازی هستید؟

خیلی زیاد خاطره بازهستم و به نظرم اعداد از ما جدایی ناپذیرند و گاهی مواقع ازیاد رفتن این اعداد مثل روز تولد و سالروز ازدواج و غیره در روابط آدمها دلخوری به وجود می آورد. اسم اول کتاب «هشت صبح هشت اسفند»، «واگویه ها» بود. در چینش آخرین مطالب، کتاب با شعر«هشت صبح هشت اسفند» تمام می شد و احساس کردم، این نام، نام مناسب تری است.

*با داوود میرباقری درسال های اخیر همکاری‌های موفقی داشته اید. این همکاری‌ها را چگونه ارزیابی می کنید؟

داوود میرباقری درکارش نگاه کارگردانی‌ دقیقی دارد وبا حساسیت و وسواس کار می‌کند و از معدود کارگردان هایی هست که درکارش نگاه کمال گرایانه ای دیده می شود وازهیچ چیبه سادگی عبور نمی‌کند؛ درسریال «شاهگوش» توضیحات مسبوطی در باره نقش «زوزنی» ارائه کردند؛ زنی بسیار موفق که یک مشکل بسیار بحرانی درزندگی شخصی‌اش دارد. زنی روانشناس که برای همه نسخه تجویز می‌کند و ناگهان احساس می کند خودش هم به درمان ومشاوره احتیاج دارد.

*کم نیستند مخاطبانی که می خواهند بدانند رابطه الهام پاوه نژاد با دخترش «کردیا» چطور است.

به رابطه دوستانه صرف اعتقاد ندارم. تصور می کنم رابطه ای موفق است که شامل همه عواطف و چارچوبها باشد. یک جاهایی لازم است با فرزند رفیق باشیم و یک جاهایی باید رابطه مادر-فرزندی حاکم باشد. در این بین رابطه مادر- فرزندی برای ثبات و سالم ماندنش نیاز به مدیریت کردن دارد و اگر این مدیریت نباشد ممکن است با فرزند به تناقض برسیم.

*آیا تابه حال با دخترتان به چالش رسیده اید؟

 نه، خدا را شکر دختر آرام و محجوبی دارم و رابطه‌مان بی دردسر است.

*…یعنی «کردیا» عصیانگری نسل جدید را ندارد؟

 نه، عصیانگر نیست. البته اختلاف نظرهایی داریم که همیشه با حرف زدن حل می شود و من همیشه در این موارد به دخترم می گویم اگر من جای تو بودم در فلان موقعیت این کار را انجام نمی دادم، اما حالا تصمیم با خودتت است.

*چقدر برای در کنار دخترتان بودن وقت صرف می کنید؟

با دخترم خیلی سفر می رویم و تابستان هم آخرین سفرمان بود.

*معمولا عیدها برای سفر چه می کنید؟

بسته به شرایط دارد و پارسال به منطقه آزاد جلفا دعوت شده بودیم و به آنجا رفتیم و خوش گذشت.

*به سرزمین مادریتان کردستان نمی روید؟

 چند سال قبل نوروز را در کردستان بودیم و به یک عروسی هم دعوت شدیم و برای دخترم حضور در یک مراسم عروسی بومی خیلی جذاب بود.

الهام پاوه نژاد
الهام پاوه نژاد

*در فضای مجازی هم معمولا حضور پررنگی دارید. چقد از این حضور برآمده از جذابیتهای آن است؟

فضای مجازی فرصتی را برای ارتباط با مخاطبانم برایم فراهم می‌کند. اگر با فرهنگ سازی درست به سراغ استفاده از این پدیده برویم به نفع مان است. متاسفانه در کشورما اول تکنولوژی می آید و بعد فرهنگ استفاده از آن و فضای مجازی هم تابع چنین تعریفی است. به نظرم باید فرآیند درست ابرازنظر را در فضای مجازی بیاموزیم، تا باعث رنجش کسی و البته باعث دردسر خودمان نشویم.

*در یکی دو سال اخیر حضور در فضای مجازی حتی درگیریهایی بین بازیگران و هنرمندان هم به وجود آمد .آیا شما اهل ورود به درگیری ها و اظهار نظر در باره عملکرد طرفین دعوا هستید؟

بستگی به شرایط دارد. اما تلاش می کنم تا حد امکان ورودی به این جدال های مجازی نداشته باشم.

*…پس احتمالا آدم محافظه کاری هستید.

ربطی به محافظه کاری ندارد. وقتی جزئیات اختلاف و موقعیتی که بین دونفر وجود دارد را نمی‌دانم بنابراین نمی توانم قضاوت منصفانه ای داشته باشم.

*مثلا مواردی را داشته ایم مثل درگیری میان یک خواننده و بازیگر درباره فیک بودن آمار فالوئرها یا درگیری میان برخی چهره ها درباره مرحوم کیارستمی که باعث شده برخی آدمهای بی‌ربط به درگیری هم نسبت به آن موضع گیری کنند اما شما در این موارد اغلب سکوت می کنید.

من چون این چالشها را قبول نداشتم دلیلی نمی دیدم که خودم را درگیرش کنم بنابراین سعی کردم سکوت کنم. به نظرم بهتر است آدمی وارد اظهارنظر درباره موضوعاتی شود که پیرامون آنها آگاهی دارد تا اظهارنظرش اثرگذاری لازم را داشته باشد.




“شهرزاد”؛ مستحق‌ترین برنده جشنواره‌ای که حتی غیرکاندیداهایش نیز جایزه گرفتند!

سینماروزان: در اختتامیه جشنواره ویدیویی یاس برگزیدگان بخش سریال شبکه نمایش خانگی تقدیر شدند و نه فقط همه کاندیداها از “شهرزاد” تا “ساخت ایران” و از “شاهگوش” تا “دندون طلا” جایزه گرفتند بلکه سریالی به نام “ساخت ایران” که اصلا نامش جزو کاندیداها هم نبود جایزه ویژه هیأت داوران را گرفت!

به گزارش سینماروزان جوایز بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه این بخش به «شهرزاد» رسید و «شاهگوش» و «دندون طلا» نیز جوایز بازیگری مرد و زن را گرفتند ضمن اینکه جایزه ویژه هیأت داوران به تهیه کنندگان «ساخت ایران» رسید.

در این بین شاید مستحق ترین برنده “شهرزاد” بود؛ سریالی که فارغ از همه حواشی اخیرش به دلیل فراگیری که در جلب مخاطب داشت توانست دو جایزه جشنواره را از آن خود کند و شاید اگر این حواشی هم نبود می توانست جایزه ویژه هیأت داوران را هم از آن خود کند.

فهرست برندگان به شرح زیر است:

–یاس زرین بهترین فیلمنامه سریال به حسن فتحی و نغمه ثمینی برای سریال «شهرزاد»

–یاس زرین بهترین بازیگر زن ستاره اسکندری برای سریال «دندون طلا»

–یاس زرین بهترین بازیگر مرد به محسن تنابنده برای سریال «شاهگوش»

–یاس زرین بهترین کارگردانی به حسن فتحی برای سریال «شهرزاد»

–هیئت داوران در بخش بهترین تهیه‌کنندگی سریال‌های نمایش خانگی تندیس خود را به دلیل «سال‌ها تلاش در حوزه ساخت فیلم و سریال،آشنایی با شرایط تولید و مدیریت موثر مراحل مختلف و پیچیده خلق یک سریال از تولید تا پخش» به منصور سهراب‌پور و سیدامیر پروین حسینی برای تهیه سریال «ساخت ایران» اهداء کرد.




“شهرزاد” با ۶ کاندیداتوری پیشتاز نامزدیهای بخش سریال جشنواره یاس/”شاهگوش” و “دندون طلا” با ۵ نامزدی رقبای “شهرزاد” هستند

سبنماروزان: هیات داوران بخش سریال های نمایش خانگی جشنواره یاس متشکل از محمدمهدی جعفری ، مسعود فروتن، مهدی فرجی، ایرج محمدی و سیروس مقدم نامزدهای این بخش را معرفی کردند.

به گزارش سینماروزان “شهرزاد” با 6 نامزدی پیشتاز است و بعد از آن “شاهگوش” و “دندون طلا” با 5 نامزدی رقبای “شهرزاد”ند.

نامزدهای چهاربخش بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه، بهترین بازیگر زن و مرد بدین شرح است:

نامزدهای بهترین کارگردانی

*حسن فتحی برای سریال «شهرزاد»

*داوود میرباقری برای سریال «دندون طلا»

*محمدحسین لطیفی برای سریال «قلب یخی ۱ »

* داوود میرباقری برای سریال «شاهگوش»

نامزدهای بهترین فیلمنامه

* شاهگوش

*دندون طلا

*قلب یخی ۱

*شهرزاد

نامزدهای بهترین بازیگر زن

*ستاره اسکندری برای سریال «دندون طلا»

*مرجانه گلچین برای سریال «شاهگوش»

*ترانه علیدوستی برای سریال «شهرزاد»

*غزل شاکری برای سریال «شهرزاد»

نامزد بهترین بازیگر مرد

*محسن تنابنده برای سریال «شاهگوش»

*حمیدرضا آذرنگ برای سریال «دندون طلا»

*علی نصیریان برای سریال« شهرزاد»

*شهاب حسینی برای سریال «شهرزاد»

*فرهاد اصلانی برای سریال «شاهگوش»

*مهدی فخیم زاده برای سریال «دندون طلا»

برندگان بخش سریال های نمایش خانگی در آیین اختتامیه معرفی خواهند شد.




افشای اسرار نامزد آلمانی خانم بازیگر⇔مجبورم مدام بین تهران-فرانکفورت در رفت و آمد باشم/ازدواج می‌کنم تا بچه‌دار شوم!

سینماروزان/احمد محمداسماعیلی: شبنم فرشادجو از جمله بازیگرانی است که سالهاست در تئاتر فعالیت دارد و همین عقبه تئاتری در کنار تحصیل آکادمیک هنر نمایش است که باعث شده او در سینما و تلویزیون نیز به یک بازیگر قابل اعتماد برای تمامی کارگردانان بدل شود.

فرشادجو در نمایشهای مهمی مثل “عشق‌آباد” (داود میرباقری) ،”عروسی خون”(علی رفیعی)، “شب‌های آوینیون”(کورش نریمانی،) “در مصر برف نمی‌بارد”(علی رفیعی)، “شب هزار و یکم” (بهرام بیضایی) ‏”آمدیم، نبودید، رفتیم” (رضا حداد) و “این تابستان فراموشت کردم”(بهاره رهنما) حضور داشته است. درسینما و تلویزیون هم با بزرگانی مثل ابوالحسن داوودی، داود میرباقری و مهران مدیری همکاری داشته است.

مادر ساده لوح و حراف مجموعه “شوخی کردم”، افسر نیروی انتظامی سریال “شاهگوش” و سرپرستار و خواهر سربه‌هوای سیامک انصاری در مجموعه “درحاشیه” باعث محبوبیت فرشادجو در بین مخاطبان عام شده است. فرشادجو دو فیلم “آخرین بار کی سحرو دیدی؟” و “گذر موقت” که اولی در ژانر جنایی است و دومی در مایه های کمدی را آماده اکران دارد.

بزرگترین حاشیه خبری پیرامون فرشادجو در هفته های اخیر انتشار خبری درباره ازدواج او با یک پسر آلمانی خوش تیپ بوده است.

فرشادجو در گفتگوی پیش رو هم اسرار این ازدواج را فاش کرده است، هم درباره فعالیتهای بازیگری اش سخن گفته و از ویژگیهای ذاتی اش و به خصوص پرانرژی بودن سخن گفته است و هم از حضور در شبکه های اجتماعی و هایپر بودن‌اش حرف زده است.

این گفتگو پیشتر در ماهنامه «دنیای زنان» منتشر شده است.

*مدتی است کم کارتر از قبل شده اید، دلیلش چیست؟

 تابستان امسال مسافرت خارج از کشور بودم و به همین دلیل نتوانستم پیشنهادات بازیگری را قبول کنم. الان هم دست به نقد چند پیشنهاد تئاتر دارم و قبولشان نکردم زیرا نمایش ها در سالن های کوچک و بدون مخاطب قرار بود اجرا شود که زیاد موافق این سبک اجرا نیستم. البته دراین مدت به همراه دوستان بازیگرم مثل سپیده اعلایی درگیر حضور در تیم اسکواش بویدم و تلاش می کنیم سطح کاریمان را با تمرینات مستمر افزایش بدهیم چراکه اسکواش درست مثل شطرنج به بهتر فکر کردن کمک می کند.

* مدتی قبل عکسهایی از شما به همراه پسری آلمانی در رسانه ها منتشر شد و بسیاری از ازدواج شما گفتند.

دوستان با دیدن یک عکس مشترک تصور کردند من ازدواج کرده ام در صورتی که هنوز ازدواج نکرده‌ایم و نامزد هستیم. دوران نامزدیمان را می گذرانیم و در آینده نزدیک ازدواج خواهیم کرد.

*ازدواج چه تأثیراتی می تواند در زندگیتان داشته باشد؟ فکر می کنید زندگی تان زیباتر خواهد شد؟

نمی دانم چون آینده را نمی شود پیش بینی کرد اما کارم سخت می شود و مجبورم مدام بین تهران – فرانکفورت در سفر باشم.

*به فرزند داشتن علاقه دارید؟

حس مادر شدن را دوست دارم و یکی از دلایل مهم ازدواج کردنم بچه داشتن است.

شبنم فرشادجو و نامزد آلمانی اش
شبنم فرشادجو و نامزد آلمانی اش

*در سالهای اخیر به واسطه همکاری مستمر با مهران مدیری نزد مخاطب عام شناخته شده تر شدید. آیا همکاری  موفق شما با مهران مدیری  در “شوخی کردم” باعث شد در سریال “درحاشیه” حضور پیدا کنید؟

من از سال 85 با مهران مدیری در “باغ مظفر” سابقه همکاری داشتم و به سبک کاریش علاقه دارم و به نظرم موفق ترین و محبوب ترین کارگردان طنز تلویزیون ایران است.  وقتی به من گفت قصد ساخت یک مجموعه طنز آیتمی را دارد کمی تعجب کردم و تصور کردم می خواهد یک “ساعت خوش” جدید بسازد و برایم جای سوال داشت که تیپ سازی این نوع کارها چگونه می تواند مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد و به فرجام کار خوشبین نبودم. اما به مدیری و کارش اطمینان داشتم و حرف هایش را قبول کردم و برای حضور در “شوخی کردم” قرار داد بستم. بعد از همکاری موفقم با مهران مدیری در این مجموعه، ایشان با من تماس گرفتند و عنوان کردند که در کار جدیدشان “در حاشیه” نقشی برای من در نظر گرفته اند؛ نقش هاله دختری پرستار،  پر جنب و جوش ، شیطان و بازیگوش که در روند داستان نقش مهمی دارد.

*به نظر شما در مورد شخصیت پرستاران تا چه میزانی می توان به شوخی پرداخت؟ آیا دست‌تان در این زمینه باز بود؟

تا جایی که حریم و حرمت ها حفظ شود، شوخی هوشمندانه عیبی ندارد و من به ایفای نقش پرستاران علاقه خاصی دارم و سعی می کنم با تأمل بر کاراکتر این گونه نقشها را ایفا کنم.

*در سریال “در حاشیه” با سیامک انصاری که نقش مقابلتان را بازی می کرد بازی هماهنگی داشتید.

 بله، سالها است با سیامک انصاری همکاری دارم و این همکاری مشترک به دوران دانشجوئی مان بر می‌گردد و به نوع بر بازی یکدیگر کاملا اشراف داریم.

*در پشت صحنه سریال “درحاشیه” شما کمتر می خندید در حالی که همکاران تان مدام قهقهه می زدند.

بله، من زیاد نمی خندیدم. زیرا نقشم را کاملا تمرین می کردم و بعد جلوی دوربین می رفتم.

*آیا بعدا که بازی خودتان را دیدید به صحنه های بازی‌تان نخندید؟

همان یک بار در زمان پخش اولیه سریال کار را دیدم و خوشم آمد ولی در مجموع زیاد اعتقاد ندارم در منزل بشینم و بازی هایم را ببینم.

*بنابراین بازیگر خودشیفته ای نیستید.

نه، خودشیفته نیستم.

*از بازی تان در کدام سکانس “درحاشیه” بیشتر خندیدید؟

سکانس شنبلیله معروف که با سیامک انصاری بازی کردم.

*آیا پیش می آمد که مهران مدیری از گرفتن و تکرار زیاده از حد برخی از صحنه های کار عصبانی شود؟

تا به حال در هیچ کاری و سریالی عصبانیت مهران مدیری را ندیده ام.

*شما جزو بازیگرانی هستید که در فعالیتهای اجتماعی زیادی حضور دارید و عضو اهداکنندگان سلول های بنیادین هم هستید. براساس چه ویژگی این کار را انجام دادید؟

به هر حال حضور هنرمندان در کارهای خیرخواهانه یک الگوسازی برای حضور مردم در این عرصه ها است. از طرف سازمان اهداکنندگان سلولهای بنیادین با من تماس گرفته شد و چون متوجه شده بودند من در این نوع کارهای خیرخواهانه مشارکت دارم از من برای عضویت در بانک اهدای سلولهای بنیادین دعوت کردند. بعد از تماس از سازمان من هم با مهناز افشار تماس گرفتم و به اتفاق هم رفتیم و عضو شدیم.

*سلبریتی ها در سالهای اخیر به شدت در شبکه های اجتماعی فعالیت دارند. نظر شما درباره حضور درفضاهایی مانند تلگرام و ایستاگرام چیست؟

مدتی صفحات اجتماعی ام را بسته بودم و تلاش کردم از این جریانات حاشیه ای دور باشم اما دیدم به اسم من صفحات جعلی راه اندازی شده است و از طرف من به برخی از هوادارانم پاسخ های نامناسبی ارائه کرده بودند. ترسیدم که ممکن است از نام من سوء‌استفاده های دیگری بشود و بنابراین صفحه ام را مجددا راه اندازی کردم اما بازهم از این شرایط ناراضی هستم.  این نوع توهین کردنها به هنرمندان در فضای مجازی کمتر در دنیا رخ می دهد. البته چون تعداد این صفحات زیاد است رسیدگی و پیگیری هر کدامشان کار دشواری است ولی امیدوارم مسئولین برخورد قاطعی با این توهین‌ها انجام بدهند.

*به نظر شما به چه دلیل نسل جوان که عموما در این صفحات اجتماعی حضور دارند اینقدر پرخاشجو شده اند؟

یکی از دلایلش فاصله طبقاتی است که به وجود آمده است  و جوانی در تلویزیون و یا سایتها می بیند فلان بازیگر و یا چهره ورزشی ماشین و خانه لوکسی دارد و او چنین امکاناتی ندارد و این باعث  پرخاشگری می شود. الان همه ماها در زیر ذره بین قرار داریم و هر کاری انجام دهیم و مثلا به فلان رستوران و یا سفر خارجی برویم فورا رسانه ای می شود. در گذشته چون امکانات و تکنولوژی به این گستردگی نبود و اطلاع از وضعیت دیگران خیلی کمتر بود در نتیجه جوانها بیشتر زندگی و حالشان را با هم نسلانشان ارزیابی می کردند و نه با آدم های مشهور.

شبنم فرشادجو
شبنم فرشادجو

*در مجموعه “شاهگوش” در نقش یک افسر نیروی انتظامی ظاهر شدید. این نقش هم جزو کاراکترهای ماندگارتان شد.

 در تئاتر و تلویزیون با داوود میرباقری همکاری کرده بودم و برایم ادامه همکاری جذابیت داشت. به خصوص اینکه از منظر طنز به نیروی انتظامی پرداخته شده بود و شرایطی ایجاد شده بود که تصویرهایی دوست داشتنی از مأموران انتظامی ببینیم.

*نشان دادن یک زن افسر پلیس در قالب طنز در “شاهگوش” چقدر برایتان دارای جذابیت بود؟

برای اولین بار در سینما و تلویزیون بود که نگاهی طنز به نیروی انتظامی شده بود. در ابتدا قرار بود برای این جناب سروان زن مسائل عاشقانه هم به وجود بیاید که ممیزی اجازه چنین کاری را نداد!!! بعد از خواندن  فیلم نامه و قبل از شروع فیلمبرداری با خودم می گفتم چگونه امکان ساخت چنین موضوعی فراهم می شود و چون کار در شبکه نمایش خانگی فیلمبرداری می شد دست میرباقری برای نوآوری بازتر بود.

*از روحیات تان چنین برمی آید که در دوران تحصیل شیطان و بازیگویش بوده اید.

در کودکی و نوجوانی خیلی پرجنب و جوش و به اصطلاح شیطان بودم و اصولا دوست داشتم با آدم هایی که خیلی جدی و مقرراتی بودند دچار چالش بشوم. همیشه با این آدمها مشکل داشتم و نوعی یک دختر هایپر بودم.

*آیا هایپر بودن برای یک دختر در جامعه تبعات مثبت دارد و یا تبعات منفی؟

همیشه دچار چالش می شدم و برای اینکه بتوانند من را تا حدی کنترل کنند من را برای تیم دوومیدانی انتخاب کردند.

*در زندگی شخصی هم هایپربودن‌تان برای شما دردسر آفرین است؟

همیشه به ضررم بوده است. البته در چند سال اخیر با توجه سن و سالم کمی آرامتر شده ام.




صحبتهای تند و تیز غلامرضا موسوی⇐تهیه‌کننده بازداشت شده{محمد امامی} عضو هیچ کدام از تشکل‌های تهیه‌کنندگی نیست/یکی از سریال‌سازان شبکه خانگی مدعی است آستان قدس از او حمایت کرده! آیا واقعا آستان قدس پشت این سریال است؟/ مسئول شبكه نمايش خانگي در وزارت ارشاد از تئاتر آمده و هيچ شناختي از نمايش خانگي ندارد!!!

سینماروزان/محمدصادق عابدینی: زماني كه غلامرضا موسوي، رئيس شوراي عالي تهيه‌كنندگان سينما از پولشويي در شبكه نمايش خانگي صحبت كرد، خيلي‌ها به او خرده گرفتند كه حرف اشتباهي زده است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “جوان” حالا با دستگيري تهيه‌كننده سريال «شهرزاد» در پرونده اختلاس صندوق فرهنگيان مشخص شد نگراني‌ها و هشدار‌هاي موسوي نه تنها از سر ناآگاهي نبوده است بلكه پيش‌بيني شرايطي بوده كه امروز شاهد آن هستيم. غلامرضا موسوي در گفت‌و‌گو با «جوان» به ابعاد بيشتري از مسئله پولشويي در شبكه نمايش خانگي پرداخته است.

صحبت‌هايتان درباره پولشويي در شبكه نمايش خانگي با بازداشت سرمايه‌گذار «شهرزاد» به نوعي محقق شده است، چه شد كه زودتر از اينكه اصلاً خيلي‌ها به اين باور برسند كه شبكه نمايش خانگي مي‌تواند محلي براي پولشويي باشد، در اين باره هشدار داديد؟
سينما و اصولاً همه كار‌هاي فرهنگي قواعدي دارد كه براساس آن قواعد شما يك سري فعاليت را انجام مي‌دهيد و براي آن هزينه مي‌كنيد، كساني كه به قواعد و ساز و كار‌هاي آن آشنايي داشته باشند، مي‌دانند كه چه اتفاقي مي‌افتد، شايد برخي بر سر ناآگاهي يك‌بار هزينه كنند و نتيجه نگيرند، اما كساني كه چندبار هزينه مي‌كنند و نتيجه‌اي نمي‌گيرند، مشخص است كه به احتمال بازگشت هزينه‌ها‌يشان فكر نكرده‌اند و برايشان مهم نيست كه پول‌شان بازگشت داشته باشد. من سه‌سال پيش نسبت به پولشويي هشدار دارم و برخي از افراد حرفم را رد كردند و گفتند فلاني اصلاً نمي‌داند پولشويي چيست؟!

الان فكر كنم آنها بايد اعتراف كنند كه اشتباه كردند!
هزينه كرد در سينما دو دو تا چهار تا است، شايد مورد اتفاقي هم پيش بياد كه برخلاف تصور تهيه‌كننده هزينه فيلم بازنگردد، اما اينكه چطور بايد هزينه كرد و چقدر هزينه كرد مشخص است. شبكه نمايش خانگي هم همين طور است. وقتي برخي فقط هزينه‌هايي مي‌كنند كه پشت آن هيچ منطق اقتصادي وجود ندارد، قاعدتاً بايد شك كرد كه پول‌ها منشأ سالمي ندارند.

ورود اين پول‌ها چه تأثيري بر سينما خواهد داشت؟
وقتي پول تميز و سالم وارد سينما نشود، فساد ايجاد مي‌كند و به اقتصاد سينماي ايران ضرر مي‌زند. هم اكنون در شبكه نمايش خانگي چند سريال در حال ساخت است كه به طور مشخص يكي دو تاي آنها دارند هزينه‌هاي خارج از عرف انجام مي‌دهند، دستمزدهايشان بسيار بيشتر از عرف‌هاي معمول است و براي مواردي هزينه مي‌كنند كه اصلاً در سيستم سينما وجود ندارد. من به عنوان مسئول صنفي بايد جلوي لطمه‌اي را كه اين فعاليت‌ها به سينماي ايران مي‌زند، بگيرم. وقتي بازيگران را با هزينه‌هاي بسيار بالا مي‌خرند، توقع بازيگران را بالا مي‌برند و اين خطرناك است چون كار‌هاي بعدي خواسته‌هايشان را برآورده نمي‌كند و همين اقتصاد سينما را به سمت فروپاشي مي‌برد.

دستمزدهاي خارج از عرف از كجا باب شد؟
تلويزيون اولين‌بار اين كار را كرد، چون مي‌خواستند با پرداخت‌هاي بالا برخي از بازيگران را به تلويزيون بياورند. البته اولين جايي هم كه دود اين كار در چشمش رفت، خود تلويزيون بود. اصلاً تلويزيون و سريال‌هاي تلويزيوني نيازي به بازيگران مشهور ندارد، شما شبكه‌هاي ماهواره‌اي را نگاه كنيد، سريال‌هايشان بازيگران معروفي ندارد و خيلي از مردم اصلاً آنها را نمي‌شناسند، اما داستان و قصه آنها باعث مي‌شود بينندگان آنها را دنبال كنند. مثل پاورقي‌هاي مطبوعات كه به دليل داستان‌هاي خوبشان خواننده‌هاي زيادي داشتند.

الان گويا وضعيت شبكه نمايش خانگي شبيه آن چيزي شده كه در تلويزيون رخ داده است!
چندين سريال در شبكه نمايش خانگي به طور همزمان پروانه ساخت گرفته‌اند، یکی دو تاي آنها پول‌هاي خارج از عرف خرج مي‌كنند و مشخص نيست منشأ پولشان از كجا است. يكي‌شان هم مدعي است كه از آستان قدس پول گرفته است. من به عنوان كسي كه با توليت آستان قدس رضوي آشنا هستم، مي‌دانم فردي متدين است و چنين پول‌هاي بي‌حسابي خرج نمي‌كند، اگر هم خرج مي‌كند براي زائران امام رضا (ع) است و اصلاً به كسي پول مفت نمي‌دهد. بايد پرسيد آيا واقعاً آستان قدس پشت اين سريال است؟ آستان قدس بايد تأييد كند كه به اين فرد براي توليد سريال پول داده و اگر داده بايد پاسخگو باشد، چرا به فردي كه سابقه تهيه‌كنندگي نداشته چنين پولي داده كه بدون حساب و كتاب خرج كند.

چرا وزارت ارشاد مانع نمي‌شود؟!
به گمانم مسئول شبكه نمايش خانگي در وزارت ارشاد هيچ شناختي از نمايش خانگي و از تبعات ساخت اين سريال‌ها و پرداخت‌هاي بي‌حساب و كتاب آنها ندارد. وي اصلاً سينمايي نيست و از تئاتر آمده و آشنايي با فضاي سينما ندارد. اگر اين سريال‌هايي را كه در حال ساخت هستند مردم پس بزنند چه اتفاقي مي‌افتد مگر نه اينكه ضرر آن متوجه كل سينما مي‌شود؟

شما رئيس شوراي عالي تهيه‌كنندگان سينما هستيد، همين مسئله توليد سريال‌ها و مسئله ورود شخصي كه امروز بازداشت شده به صنف شما نيز باز مي‌گردد.
اين آقايي كه دستگير شده اصلاً عضو شوراي عالي تهيه‌كنندگان سينما نيست و ما وي را به عنوان تهيه‌كننده نمي‌شناسيم. او در چند كار سرمايه‌گذار بوده است. همه مي‌توانند در سينما سرمايه‌گذاري كنند، اما براي اينكه عنوان تهيه‌كننده داشته باشند ما چهار تشكيلات در شوراي عالي داريم كه افراد براي عضويت در شورا بايد ازطریق يكي از آنها اقدام كنند و آنها هم افراد را براي پذيرش به كميته شوراي عالي معرفي مي‌كنند. آن فرد يا اصلاً درخواست عضويت نداده، يا درخواست داده و رد شده در هر صورت عضو شوراي عالي نيست.

در شورا براي جلوگيري از پولشويي و هزينه‌هاي بي‌حساب كه مي‌گوييد به سينما ضرر مي‌زند، اقدامي كرده‌ايد؟
دو هفته پيش جلسه‌اي با اعضا داشتيم به آنها اخطار كرديم كه اگر سطح دستمزدهاي پرداختي‌شان به افراد چه بازيگر و چه ديگر عوامل نامتعارف باشد، شورا از اكران فيلم حمايت نخواهد كرد و حتي ممكن است جلوي اكران آن را بگيرد. قاعدتاً صنف بايد به دنبال فضاي سالم براي فعاليت‌ها باشد. تهيه‌كننده سينما بايد علاوه بر مسائل فرهنگي به مسائل اقتصادي هم توجه كند و كاري انجام ندهد كه هزينه‌ها باز نگردد، همين امسال فيلم‌هايي داريم كه فروش آن نتوانسته جوابگوی دستمزد بازيگر فيلم باشد و ضرر آنها به كليت سينما ضرر خواهد زد.

چه كار بايد كرد كه امكان پولشويي در شبكه نمايش خانگي از بين برود؟
به نظرم قوه قضائيه اگر خوب عمل كند و هشدار‌ها را جدي بگيرد، اين كار شدني خواهد بود. من سه سال پيش هشدار دادم و اگر امروز اثبات نمي‌شد، هنوز هم از سوي برخي‌ها در مظان اتهام بودم كه چرا آن حرف‌ها را زدم. الان هم مي‌گويم برخي از اين سريال‌ها نمي‌گويند پول از كجا آورده‌اند يا اينكه ادعا مي‌كنند آستان قدس پولشان را داده است، من اعتقاد و اعتماد كامل دارم توليت آستان قدس يك ريال هم بي‌حساب پول خرج نمي‌كند. بايد الان آستان قدس روشنگري كند كه آيا ادعايي كه مطرح شده درباره حمايت از اين سريال حقيقت دارد و اگر حقيقت دارد، بگويد چرا به فردي كه فقط سابقه دستياري داشته چنين پولي داده‌ است؟!




میرباقری سریال “شاهچراغ” را می‌سازد+عکس

سینماژورنال: در شرایطی که رکود مالی حاکم بر رسانه ملی سبب ساز آن شده است که داوود میرباقری درگیر فعالیت برای شبکه خانگی شده و سریالهای “شاهگوش” و “دندون طلا” را برای شبکه خانگی بسازد تقریبا هفته ای نیست که خبری درباره بازگشت او به رسانه ملی شنیده نشود.

به گزارش سینماژورنال در هفته های گذشته اخباری شنیدیم درباره تولید سریالهای “سلمان فارسی” و “ارچن” با حضور میرباقری و برای رسانه ملی و حالا هم خبری رسیده مبنی بر ساخت سریال “احمد بن موسی” فرزند امام موسی کاظم(ع) که در شاهچراغ دفن شده است، توسط این کارگردان.

تولید سریال در سیمای استانی

حسین حقایقی قائم مقام صدا و سیمای فارس با بیان اینکه ساخت سریال احمد بن موسی(ع) در اولویت های مرکز فارس است به “مهر” گفته است: طراحی اولیه انجام شده و داوود میرباقری برای ساخت سریال احمدبن موسی(ع) اعلام آمادگی کرده است.

این قائم مقام استانی صداوسیما تولید سریال “احمد بن موسی(ع)” را برآمده از توجهی دانسته که خیران فارس از گذشته در امور دینی داشته اند و گفته است: خیران فارس آماده سرمایه گذاری و انجام امور نیکوکارانه برای حضرت احمدبن موسی(ع) و نشر معارف اسلامی هستند.

مسیری برای تولید سریالهای مذهبی در بخش خصوصی

به گزارش سینماژورنال “احمد بن موسی کاظم” ملقب پسر ارشد امام موسی کاظم(ع)  است. وی جزو نخستین کسانی بود که با امام هشتم شیعیان بیعت کرد. “شاهچراغ” نام آرامگاهی است در شیراز که احمد بن موسی و برادرش محمد بن موسی در آن دفن شده اند.

اینکه در کمبود بودجه رسانه ملی گروهی از خیرین برای تولید یک محصول مذهبی فاخر پیشقدم شده اند به شدت جالب و البته موثر به نظر می رسد چون راه برای تولید آثار بیشتری از این دست، خارج از سازمان و در بخش خصوصی فراهم می شود.

شاهچراغ
آرامگاه شاهچراغ در شیراز



داماد شریعتمداری؛ سرمایه‌گذار سریال ۱۲ میلیاردی “شهرزاد”!+عکس

سینماژورنال/حسن جهاندار: بعد از ورود علی حضرتی فرزند پسر الیاس حضرتی مدیرمسئول روزنامه اصلاح طلب “اعتماد” به حیطه سینما و تهیه آثاری چون “خداحافظی طولانی” و “نیم رخها” یکی به کارگردانی فرزاد موتمن و دیگری به کارگردانی ایرج کریمی حالا یک آقازاده دیگر هم وارد مدیوم تصویر شده است.

به گزارش سینماژورنال سیدمحمدهادی رضوی داماد محمد شریعتمداری معاون اجرایی ریئس دولت یازدهم با مشارکت در تولید و سرمایه گذاری سریال “شهرزاد” رسما وارد عرصه تهیه کنندگی شده است.

“شهرزاد” سریالی 26 قسمتی است در گونه تاریخی-عاشقانه که توسط حسن فتحی کارگردانی می شود که برای تولید آن حدودا 12 میلیاردی هزینه شده است.

سیدمحمدهادی رضوی مدیرعاملی یک گروه اقتصادی به نام “فاطمی” را برعهده دارد. این گروه در برگیرنده چندین مجموعه از جمله شرکت صنایع آینده سازان فاطمی نوین، سیستم های رسانه ای فاطمی، ماشینهای اداری فاطمی و کارخانجات فاطمی می باشد و آن طور که گردانندگان آن ادعا کرده اند همواره سعی در بکارگیری نیروهای متخصص و خلاقیتهای منحصربفرد داشته است.

گروه فاطمی برای فعالیتهای فرهنگی خود نیز یک باکس ویژه درنظر گرفته است و “شهرزاد” نیز در همین باکس به عنوان کارکرد فرهنگی این گروه تعریف شده است.

مشارکت گروه فاطمی از “شاهگوش” تا “شهرزاد”

هرچند “شهرزاد” اولین سریالی است که رضوی به عنوان تهیه کننده آن فعالیت داشته اما این سریال اولین محصول فرهنگی گروه فاطمی نیست.

این گروه پیش از این در تهیه سریال “شاهگوش” داوود میرباقری نیز حضور فعال داشتند ولی در آنجا بجای رضوی این نام محمد امامی از نزدیکان رضوی بود که در کنار محمد برومند به عنوان تهیه کننده می آمد.

البته که در “شهرزاد” نیز نام محمد امامی به عنوان تهیه کننده آمده است و احتمالا چون رضوی نمی توانسته در همان اولین حضور نامش را به عنوان تهیه کننده بیاورد در فهرست عوامل فیلم نامش به عنوان سرمایه گذار آمده است.

سیدمحمدهادی رضوی در گفتگویی که چندی پیش درباره تولید “شهرزاد” با “دنیای تصویر” داشت گفته بود: سریال “شهرزاد” بزرگترین و پرهزینه ترین مجموعه تاریخ سینما و تلویزیون ایران در بخش خصوصی می باشد با هزینه ای بالغ بر 120 میلیارد ریال. این نکته را به رییس سازمان سینمایی هم عرض کردم که قطعا این میزان سرمایه گذاری که من و آقای امامی انجام دادیم جدا از اینکه تلاش خواهیم کرد مجموعه ای در جهت بالا بردن سطح کیفی در مدیوم شبکه خانگی ارائه دهیم باعث میشود اطمینان از دست رفته سرمایه گذاران در این بخش نیز جلب شود که منجر به تولید آثاری فاخر و باکیفیت توسط دوستان دیگر نیز شود.

سیدمحمدهادی رضوی
سیدمحمدهادی رضوی

عدم راهیابی به اتاق بازرگانی و ورود به شبکه خانگی

برای آنها که می خواهند بیشتر سیدمحمدهادی رضوی را بشناسند باید بگوییم ایشان جوانی هستند که در میانه های دهه سوم زندگی خود به سر می بزند. به گزارش سینماژورنال اواخر سال گذشته و در کشاکش انتخابات اتاق بازرگانی بود که سیدمحمدهادی رضوی با شعار “لابی ثروت شیعه در مقابل لابی سرمایه صهیونیست‌ها” پا به عرصه این انتخابات گذاشت و با بهره‌گیری از پتانسیل برخی همراهان رسانه‌ای سعی کرد به معرفی خویش پرداخته و حتی در تبلیغات انتخاباتی در روزنامه‌های مهم اقتصادی کشور نیز کم نگذاشت.

رضوی برای کمک به کسب آرا یک نشست خبری نیز در دفتر کار خود در گروه فاطمی برگزار کرد؛ دفتری پرزرق و برق واقع در خیابان احمد قصیر(بخارست) که ورود به آن با کفش ممنوع بوده و خبرنگاران باید با دمپایی‌های مخصوص گروه فاطمی وارد آنجا می‌شدند که همین موضوع اعتراض برخی خبرنگاران را به دنبال داشت.

اما در آخر اعضای اتاق بازرگانی به این جوان جویای نام اعتماد نکرده و وی را مستحق دستیابی به کرسی اتاق بازرگانی ندانستند.

گران‌ترین ملودرام تلویزیونی بخش “خصوصی”!!!

رضوی همواره سعی کرده خود را چهره ای مستقل از پدر همسرش نشان دهد اما در برخی سفرهای استانی دولت یازدهم در کنار پدرزن خود دیده شده است.

داماد محمد شریعتمداری، پرقدرت وارد عرصه شبکه خانگی شده و منتظر است بازخوردهای مخاطبان نسبت به سریال “شهرزاد” را ببیند تا بعد از آن برای سرمایه گذاری در سینما و تلویزیون برنامه ریزیهای جامع تری انجام دهد.

“شهرزاد” پروژه ای بوده که از آن به عنوان گران‌ترین ملودرام تلویزیونی بخش “خصوصی” یاد شده است.

این سریال از حضور بازیگرانی چون ترانه علیدوستی، شهاب حسینی، مصطفی زمانی، علی نصیریان، هومن برق نورد، مهدی سلطانی و محمود پاک نیست سود می برد و طبق برنامه ریزیها اولین قسمت آن اوایل مردادماه به شبکه خانگی عرضه خواهد شد.

“شهرزاد” عاشقانه ای را به تصویر می کشد که همزمان با حوادث منتهی به کودتای 28 مرداد 1332 روی می دهد.

"شهرزاد" در سایت گروه فاطمی
معرفی “شهرزاد” در سایت گروه فاطمی



آسیب شناسی محسن تنابنده از مناظره جنجالی انتخابات ۸۸

 سینماژورنال: محسن تنابنده این شبها از یک طرف سریال “پایتخت4” را روی آنتن دارد و از طرف دیگر اولین تجربه کارگردانی سینمایی اش با عنوان “گینس” روی پرده است.

به گزارش سینماژورنال مضامین غیرمتعارف و گاه دور از اخلاقی که او در “گینس” ارائه شده در کنار تکراری بودن بیش از حد موقعیتهای “پایتخت” و مشابهت آن با فصلهای قبلی سبب ساز بروز پاره ای از انتقادات به وی شده است.

تنابنده در تازه ترین گفتگویش که با بهناز شیربانی در “شرق” انجام شده اما بی آن که مسئولیت مشکلهای موجود در این دو اثر را بپذیرد منتقدان را متهم به بی انصافی کرده است.

البته که از نظر وی منتقد بزرگواری چون هوشنگ گلمکانی هم وجود دارد که به سریالش لطف دارد اما بقیه منتقدان در عوالم دیگری سیر می کنند.

محسن تنابنده که لحن گفتاریش در این گفتگو نشان دهنده دلخوری فراوانش از انتقادهایی است که به فیلمش و این سریال وارد شده، به آسیب شناسی مناظره انتخاباتی جنجالی سال 88 میان دو نفر از کاندیداها بعنوان عاملی جهت گسترش بدرفتاری در سطح جامعه پرداخته است.

این کارگردان در جاهایی از گفتگویش نیز درباره ایفای نقش خواننده لوس آنجلسی در “شاهگوش” و عدم رضایتش از همکاری با کمال تبریزی در “ابله” سخن گفته است.

سینماژورنال متن کامل گفتگوی محسن تنابنده را ارائه می دهد:

این‌روزها بحث و نظرهای مختلفی درباره فصل چهارم سریال «پایتخت»مطرح است. باوجود اقبال زیاد مخاطبان، بسیاری از منتقدان معتقدند که «پایتخت» به مرور جذابیت‌هایش را از دست می‌دهد و شاید ظرفیت ادامه‌دارشدن را ندارد. با همه این تعابیر و صحبت‌ها، با توجه به زمان کمی هم که برای ساخت فصل جدید در اختیار داشتید، نظر شما نسبت به کیفیت فصل جدید چیست؟
حقیقت این است که نالیدن از شرایط خیلی فایده‌ای ندارد و اینکه مدام بخواهی این نکات را متذکر شوی که زمان نداشتم یا شرایط برای ساخت فراهم نبود، در این صورت خیلی راحت می‌شود کاری را تولید نکرد و به نظرم این بهانه‌ها بیشتر شانه‌خالی‌کردن است. چیزی که مشخص است اینکه اقبال مخاطبان به سریال پایتخت در همه این سال‌ها مثال‌زدنی است و همین استقبال مخاطبان است که باعث شده تمام سختی‌ها را برای تولید پایتخت به جان بخریم. اما تا حدی از دوستانی که در حوزه نقد قلم می‌زنند دلگیرم و متأسفانه شرایط را درک نمی‌کنند. در همین فصل چهارم، ما با شرایط بسیار سختی کار را به آنتن رساندیم. گرمای وحشتناک شمال، لوکیشن‌های متعدد و… و از هیچ‌چیز به‌منظور کیفیت بهتر اثر چشم‌پوشی نمی‌کنیم. در این شرایط توقع هم نداریم که توسط گروهی مورد هجمه بی‌مورد قرار بگیریم. نگاه اجتماعی جاری در سریال، نوع پلان‌ها، گسترش قصه و نماهای سنگین یا شخصیت‌های زیاد قصه مشخص می‌کند تا چه حد برای ساخت این مجموعه زحمت کشیده شده است. حقیقت این است که ما برای منتقد این سریال را نمی‌سازیم و تمام تلاش ما برای مردم است. من متوجه این نگاه دوگانه منتقد و تماشاگر نمی‌شوم! گاهی با خودم فکر می‌کنم انگار منتقدان ما در عوالم دیگری سیر می‌کنند و اصلا متوجه اثری که ساخته شده است نمی‌شوند؛ هرچند منتقدانی هم مثل آقای گلمکانی که آدم بزرگوار و منتقد پیش‌کسوتی هستند به سریال لطف دارند. صحبت من با منتقدانی است که انصاف را در تحلیل‌هایشان رعایت نمی‌کنند.
در فصل پیشین و فصل چهارم البته بخشی از انتقادها متوجه نحوه حضور اسپانسر در سریال هم بود، که چرا پایتخت این بستر را برای حضور اسپانسر به این شیوه فراهم کرده است… .
برای ساخت یک مجموعه، عوامل زیادی دست به دست هم می‌دهند. از خیلی‌ها شنیدم که می‌گویند چرا اسپانسر در سریال این‌قدر گل‌درشت است؟ به‌خدا ما هم عقلمان می‌رسد و متوجه هستیم که چه‌چیزی به‌نفع یا ضرر سریال است. اما باور کنید حضور اسپانسر اختیاری نیست، کاملا جبری است. به دلیل اینکه سازمان صداوسیما با مشکلات بسیار بد اقتصادی مواجه است ما هم به‌عنوان تولید‌کنندگان یک اثر مجبور هستیم چیزهایی را بپذیریم. علاوه‌بر اینکه معتقدم اساسا حضور اسپانسر در کار اگر به شکل بهداشتی و هم‌راستا با نحوه ارائه اثر، استفاده شود اصلا بد نیست. این مورد در سایر کشورها هم وجود دارد و اصلا اتفاق بعیدی نیست، اما در کشور ما این ضعف اقتصادی وجود دارد و صداوسیما با توان اقتصادی بسیار کمی که دارد، از وجود این اسپانسرها نه‌تنها در این سریال بلکه در سایر برنامه و مجموعه‌هایش می‌تواند کمی قوت بگیرد. از طرف دیگر تغییر و تحولات معمولا به ضرر سازندگان تمام می‌شود و آن‌قدر رسانه ملی دچار سیاست‌های غلط می‌شود که مسیر هم برای سازندگان نامشخص است. تلویزیون خواستار سریال‌های با کیفیت خوب و درجه‌یک است و از ما می‌خواهند با سریال‌های مبتذل و مستهجن مبارزه کنیم. این شرایط دقیقا مثل این است که تمام لوازم یک جنگ را از شما بگیرند و شما را راهی جنگ کنند هرچند که شاید جنگ واژه درستی نباشد، اما به‌هرحال مشابه همین وضعیت است. مگر شدنی است؟ حتما باید ابزاری در اختیار ما باشد که بتوانیم کاری کنیم. تجربه به من ثابت کرده که وارد شدن به حوزه کارهای شیرین از فشار اول قبر سخت‌تر است و اصلا ساخت سریال در تلویزیونی که با محدودیت‌های بسیاری روبه‌رو است، بسیار دشوار است. شوخی با خانم‌ها در تلویزیون ما تقریبا امکان ندارد. شوخی با سن و برخی‌چیز‌های دیگر خط‌قرمز است و تقریبا هیچ دستاویزی برای سرگرمی مردم وجود ندارد. حقیقتا با این شرایط دلم می‌خواهد یکی از همین منتقدانی که پایتخت را فاجعه‌بار توصیف کرده است، بیاید و سریال بسازد. حتما کار مشکلی است و از پس آن برنمی‌آید. بسیاری از منتقدان ما منتظر می‌مانند تا در شرایطی اعلام حضور کنند و حاضر نیستند بپذیرند یک مجموعه وقتی به فصل‌های مختلف می‌رسد باید دچار تغییر و تحولاتی شود و مثلا برای ساخت فصل چهارم، همه‌چیز؛ از متن گرفته تا نحوه ساخت، سخت‌تر می‌شود و خودشان را در شرایط سازندگان اثر قرار نمی‌دهند.
اما بخشی از این انتقادها هم به کیفیت متن مربوط می‌شود. وجود پلان‌های طولانی یا نبود داستانی به انسجام فصل‌های پیشین یکی از نقدهایی است که در مورد «پایتخت ٤» مطرح می‌شود…  .
اگر به «پایتخت٤» نگاه تحلیلی داشته باشیم متوجه می‌شویم که این سریال در هر فصل شیوه دیگری به لحاظ روایت پیدا کرده است. زمانی یک قصه منسجم و واحد داشته است و زمانی دیگر روال کار بر این اساس بوده که فیلم‌نامه با داستانک‌های متنوع نوشته شود. به‌مرور هرچقدر که پیش رفتیم سعی کردیم تا شخصیت‌های داستان را در موقعیت‌های متفاوت و جدید قرار دهیم. مشکل این است که تحمل خیلی‌ها پایین آمده و خیلی حوصله یا اعصاب این را ندارند که از ابتدا تا انتهای سریال را با دقت و حوصله نگاه کنند. بخش عظیمی از مردم هم دچار خستگی روحی و روانی هستند و تنها خواسته‌شان وجود سریالی است که آنها را بخنداند و خیلی پیگیر قصه نمی‌شوند. باز هم تأکید می‌کنم که شکاف وحشتناکی بین مردم و منتقد وجود دارد و منتقد عمدتا برای لذت‌بردن کاری را نگاه نمی‌کند و این‌روزها بیشتر به این موضوع فکر می‌کنم که یکسری آدم‌ها چرا از تلویزیون رفتند و به این نتیجه می‌رسم که برخی آن‌قدر تو را مستهلک می‌کنند که ناچار به کناره‌گیری می‌شوی. شرایط برای کارکردن، آن‌هم در رسانه ملی سخت است و دراین‌میان هستند افرادی که بی‌خبر از این شرایط زیر باد کولر می‌نشینند، سیگار می‌کشند و آروغ روشنفکری می‌زنند.
چیزی که مشخص است و متأسفانه در جامعه ما به مرور تبدیل به یک فرهنگ می‌شود، بدرفتاری و استفاده از ادبیات بد در مراوده با هم است. زمانی در دولت قبل، دو نفر در ملأعام در مناظره به جان هم افتادند و کار به بدرفتاری و ادبیات بد و سخیف کشید. این فرهنگ به‌مرور نه‌تنها در ابعاد زیاد و آدم‌هایی که جایگاه و منزلت اجتماعی بالایی داشتند بلکه در سایر سطوح اجتماعی هم رسوخ پیدا کرد و فرهنگ و هنر هم از این قاعده مستثنا نبود و متأسفانه به جایی رسیدیم که همه به هم ناسزا می‌گوییم، به‌زور خانه سینما را می‌بندیم و رفتارهای این‌چنینی از ما سر می‌زند. مدتی است که نخستین تجربه‌ کارگردانی من در سینما اکران شده است و من رفتارها و گفتارهای عجیبی درباره فیلم می‌بینم و می‌شنوم، احتمالا فیلم من ضعف‌هایی هم دارد، اما متأسفانه کار را هم نقد نمی‌کنیم. فحش می‌دهیم و معلوم نیست چرا این کار را انجام می‌دهیم. کار من و امثال من از یک جهت قابل ستایش است، باید احترام گذاشت به کسانی که تماشاچی را به سالن‌های سینما می‌آورند و با توجه به اینکه مدام از بحران مخاطب حرف می‌زنیم، مشخص نیست چرا به کسانی که تماشاچی به سالن‌ها می‌آورند فحش می‌دهیم و برعکس به کسانی که تماشاچی نمی‌آورند هم ناسزا می‌گوییم؟ ما به‌دنبال چه هستیم؟ فکر می‌کنم زمان آن فرارسیده که این ادبیات سخیف و بدرفتاری و توهین از بین برود و روزگار کمی جلو برود تا با هم کمی مؤدب‌تر و درست برخورد کنیم.
سال‌هاست که همراه سیروس مقدم«پایتخت» را برای مردم تولید می‌کنید و به گفته خود سیروس مقدم، شما عنصر مهمی در تولید این مجموعه و به‌نوعی مغز متفکر آن هستید. هیچ‌وقت به این فکر کرده‌اید که دیگر میلی به ادامه این مسیر ندارید و بهتر است از این مجموعه خداحافظی کنید؟
حقیقتا فقط اقبال مردم است که تا به امروز من را وادار به ادامه مسیر کرده. بازی‌کردن در فیلم سینمایی، نوشتن و حتی کارگردانی، هرقدر هم که سخت باشد، از کار ما در «پایتخت» سخت‌تر نیست. تنها لطف مردم است که «پایتخت» را نگاه داشته و مشخص نیست چرا در این سال‌ها عده‌ای تمام تلاششان را کردند که نباشیم و مدام به این فکر می‌کنند هرطور که هست بلایی سر ما بیاورند که از کار منصرف شویم. این فقط منوط به‌ کار ما نیست. در بسیاری از حوزه‌ها؛ مثل فوتبال و سیاست هم همین اتفاق را می‌بینید و نمی‌دانم چرا چشم دیدن همدیگر را نداریم!
شما از جمله افرادی هستید که همیشه در صحبت‌هایتان به‌ کار گروهی قائل هستید و با تیم نویسندگان فصل‌های «پایتخت» را نوشتید. آیا از کار گروهی نتیجه خوبی گرفتید یا با توجه به اینکه معمولا ساخت«پایتخت» با سایر مشغله‌های شما هم‌زمان شده است، کمکی بوده برای پیشبرد کار؟
البته پیمان قاسم‌خانی از جمله نویسندگانی است که با تیم نویسندگانش کار کرده و همچنان مشغول کار است و آثار درخشانی هم نوشته‌ است. اصولا کار به این شیوه کاملا درست و مطابق با استانداردهای جهانی است. سریال‌های موفق دنیا عمدتا گروهی نوشته می‌شوند و من همیشه به این موضوع اشاره کرده‌ام که مدیون تیم نویسندگانم هستم. شرایط بسیار سختی را برای رسیدن به این مرحله طی کردیم و حقیقت این است که من تصوراتی دارم و دنیایی را ساختم و به‌مرور، روی آن تسلط پیدا کردم که آن رؤیا را با گروهی از جمله تیم نویسندگان و سیروس مقدم در میان می‌گذارم. شاید این فرصت بدی نباشد که از سیروس مقدم عزیز تشکر ویژه‌ای داشته باشم. مردی بسیار صبور و محترم که خیلی‌وقت‌ها خارج از محدوده، چیزهایی را از او طلب می‌کنم یا در کارش دخالت می‌کنم و از همین‌جا از او معذرت می‌خواهم. اما حقیقت این است که «پایتخت» یک کار گروهی است و در تمام این سال‌ها گروهی منسجم آن را به سرانجام رساند.
 در سال‌های اخیر شما علاوه بر حضور در سینما و تلویزیون، مدیوم شبکه نمایش خانگی را هم با آثاری که بسیار پرسروصدا بودند تجربه کردید. ایفای چند نقش سنگین در سریال «شاهگوش» یا بازی در نقش یک پیرزن در سریال «ابله» توجه بسیار زیادی را به این سریال‌ها جلب کرد و وجه اشتراک این دو کار، گریم‌های بسیار سنگین شما بود. آیا علاقه شما به حضور در نقش‌هایی است که علاوه‌بر تنوع در بازی، گریم عجیب و سختی هم داشته باشد؟!
وقتی قرار شد با داوود میرباقری عزیز در سریال شاهگوش همکاری کنم، او به من پیشنهاد کرد که نقش چند مجرم و متهم را بازی کنم. تعداد این نقش‌ها البته بسیار زیاد بود و برای من بازی در تعداد زیادی نقش امکان‌پذیر نبود؛ بنابراین انتخاب نقش‌ها را به خودم واگذار کرد. اما طبعا وقتی قرار بود نقش «اِبی» یا یک روحانی را بازی کنم، نیاز به گریمی که باعث تغییر چهره من شود بود و این، به بازی من کمک زیادی کرد. اما من بازیگری نیستم که از گریم‌های سنگین استقبال کنم و به فراخور نقش گریم هم متفاوت است، اما در مورد سریال «ابله»، آقای تبریزی از من خواست که نقش پیرزن قصه را بازی کنم. طبیعتا بازی در این نقش برای من هم بسیار جذاب بود و یک بازیگر در شرایط مختلف کاری و پیشنهاد‌های مختلف و البته مدیوم‌های متفاوت و بسته به استعداد و توانایی‌ای که دارد، یا کاری را قبول می‌کند یا خیر. من هم بازی در نقش پیرزن سریال «ابله» را پذیرفتم چون برای خودم تجربه جدیدی بود. اما از اینکه نقش پیرزن سریال «ابله» را بازی کردم خوشحال نیستم.
این نارضایتی به‌دلیل شرایط کار و نوع قصه است یا حضور این سریال در شبکه نمایش خانگی؟
فکر می‌کنم جا داشت تا این نقش را جای بهتری خرج کنم. ساخت این سریال دچار سرعت و شتاب شد و شرایط برای کار خیلی مساعد نبود و نشد آن‌طور که باید کلیت قصه را گسترش دهیم.
با اینکه شما تا پیش از«پایتخت» در چند سریال و مجموعه تلویزیونی بازی کردید و در سینما حضور چشمگیری دارید و البته سابقه درخشان بازی در تئاتر را هم دارید؛ اما عامه مردم با نقش «نقی معمولی» با شما ارتباط برقرار کردند و دوستش دارند. به‌عنوان عضوی از تیم سازنده این اثر و کسی که انرژی مردم در تمام این سال‌ها باعث شده کار در شرایط سخت تلویزیون را بپذیرد، فکر می‌کنید این سریال ظرفیت ادامه مسیر را در فصل‌های آینده خواهد داشت و اصلا صحبتی درباره ادامه‌دارشدن مجموعه وجود دارد؟
این سریال به‌گونه‌ای نوشته شده که ظرفیت ادامه‌دارشدن را دارد و حقیقتا اصرار مردم باعث ساخته‌شدن «پایتخت» بوده است، اما این‌قدر این روزها خسته‌ام که نمی‌توانم به این سؤال فکر کنم و نمی‌دانم چه پاسخی بدهم. احترام مردم ایران برایمان واجب است و هرکاری می‌کنیم برای آنهاست. اما پاسخ روشنی برای این پرسش ندارم… .




مهران مدیری با دستمزد میلیادری در بند؟!+کارتون

سینماژورنال/اشرف‌السادات موسوی: حاشیه های سریال “در حاشیه” مهران مدیری در حالی ادامه دارد که رسانه های مختلف هم بدشان نمی آید با پرداختن به این حاشیه ها مخاطب جلب کنند.

به گزارش سینماژورنال دقیقا به همین دلیل روزی نیست که یکی از پزشکان در نقد این سریال نکته ای یا حرف و حدیثی را مطرح ننموده و از آن سو یک سری رسانه به انتقاد از این پزشکان نپردازند.

به تازگی پای وکلا هم به داستان باز شده و انگار این بازی حداقل تا پایان پخش فاز اول سریال ادامه دارد.

حواشی به کمک رونق کیفی “درحاشیه” آمده اند

با این حال نکته ای که در میان این حاشیه ها مغفول مانده کیفیت نه چندان قابل قبول “در حاشیه” است که انگار این حاشیه ها به کمکش آمده اند تا کسی درباره وجود کمترین نوآوری در آن و چرخیدن درب سریال بر پاشنه کلیشه ها حتی یک کلمه هم حرف نزند.

بداهه های مهران و جواد+مشابهت کاراکتر مدیری با کاراکتری از “شاهگوش”

به گزارش سینماژورنال سریال “در حاشیه” با حداقل متن و اغلب مبتنی بر بداهه پردازی چهره هایی چون جواد رضویان، مهران غفوریان و سیامک انصاری پیش می رود و مهران مدیری نیز همه پرداختی که از شخصیت یک جراح پلاستیک اخراجی نشان داده تکانهای مداوم سر است؛ تکانهایی که یادآور تکانهای سر یکی از کاراکترهای سریال “شاهگوش” با نام “استاد ارتعاش” است.

“در حاشیه” به واسطه انتقادات پزشکان فعلا شانتاژ خبری خوبی برای مطرح شدن دارد و البته که در این شانتاژ کسی هم درباره دستمزد بالای مهران مدیری برای سریال چیزی نمی پرسد.

مهران مدیری
کارتونی از مهران مدیری در بند حواشی “در حاشیه”

امروز نیز یکی از روزنامه های صبح با نام “شهروند” که ارگان جمعیت هلال احمر است با انتشار کاریکاتوری که مدیری را در بند نشان میدهد سعی کرد این موضوع را به مخاطب القا کند که مهران مدیری تحت فشار است.

شک و شبهه ها درباره دستمزد میلیاردی مدیری را برطرف کنید

به گزارش سینماژورنال اما ای کاش در کنار تصویرنگاری این بندهایی که به ظاهر به دست و پای مهران بسته اند کسی هم بود و می پرسید رقم واقعی تولید سریالی که تقریبا 90 درصد آن در یک لوکیشن ثابت می گذرد چقدر بوده است.

آیا کسی از مسئولان سیما هست که شک و شبهه هایی که درباره دستمزد چند میلیاردی مدیری مطرح شده است را برطرف کند و در یک شفاف سازی آشکار مبلغ دقیق قرارداد او و گروهش را اعلام کند؟