1

مجری افق در راه افخمی؟!/چرا امیرحسین ثابتی قید برنامه #جهان_آرا را زد؟

سینماروزان/حامد مظفری: خبر تعطیلی موقت یا دائم(؟) برنامه تلویزیونی #جهان_آرا به دلیل علاقمندی امیرحسین ثابتی مجری این برنامه به شرکت در انتخابات مجلس، خبر خرسندکننده‌ای نیست. نه اینکه ثابتی حق ندارد که مسیر تازه‌ای را تجربه کند؛ نه! ولی اینکه چرا ثابتی برنامه ای نسبتا موفق از منظر ژورنالیستی را کنار می‌گذارد به امید ورود به مجلس، جای تأمل دارد.

کاری با عقبه سیاسی گردانندگان این برنامه و ایدئولوژی آنها نداریم چون به عنوان ژورنالیست مستقل سعی کرده‌ایم بی‌طرف بمانیم-فقط سعی کرده‌ایم-و اینکه انتظار داشته باشیم همگان مثل ما بی‌طرف بمانند، زیاده‌خواهی است ولی چرا جریان فکری شبکه افق اولا برنامه‌ای تولید می‌کند که وامدار یک مجری خاص است و ثانیا به این راحتی قید مجری را می‌زند؟ ثالثا اینکه چرا ثابتی مجلس را به یک کار ژورنالیستی بدردبخور ترجیح میدهد؟
پاسخ به سوال اول ریشه در مانیفست گردانندگان افق دارد که چون خط و ربط سیاسی مجری-نه فقط فکری که حتی ظاهری-برایشان ارجح است در پیدا کردن مجری برای چنین برنامه‌هایی کم آورده اند و حالا که نه یامین پور هست و نه ثابتی، برنامه تعطیل می‌شود تا شاید وقتی دیگر. اینکه چرا افق قید ثابتی را زده، لابد به‌خاطر المامورالمعذور! مهمترین پرسش همان پرسش سوم است چرا ثابتی که ظاهرا ژورنالیستی عدالت طلبی است به سراغ مجلس رفته؟ مجلس چه دارد که اجرای جهان آرا ندارد؟
جهان آرا از ابتدای راه اندازی برنامه ای بود که حتی مخالفان سیاسی شبکه افق آن را زیرنظر داشتند و خوب یا بد تنها برنامه شبکه افق که مطالبش هرازگاه ارزش بازنشر داشت و به جرأت می‌توان گفت خط شکنی آن بود که بعدا تولید برنامه هایی نظیر شیوه را در شبکه چهار را رقم زد. در دوره ثابتی هم بسیاری از قسمتهای این برنامه، دیدنی بود و کنارش برخی قسمتها، خنثی و مقادیری تکرار مکررات ولی به هر حال بودن‌ش برای تلویزیون و بالاخص شبکه افق، فایده‌مندتر از نبودن آن.
برسیم به پرسش اصلی؛ چرا ثابتی قید جهان آرا را زد؟ در مجلس می‌توان مفیدتر بود؟ در این باره نقطه نظر سینماگر مورد استناد جریان فکری شبکه افق یعنی بهروز افخمی که زمانی وارد مجلس شد، را مرور نکرده‌اند؟ اتفاقا افخمی یک بار در گفتگو با ثابتی در برنامه رودررو از دلزدگی سریع از فضای مجلس در همان سال اول نمایندگی و دلایل آن گفته بود. پس بعید است ثابتی نادانسته عزم مجلس کرده باشد، او همچنان می‌داند اثرگذاری یک برنامه چالشی ولو در شبکه افق به مراتب از هر نوع فعالیت سیاسی رسمی و غیررسمی بیشتر است و جز این بود مدتها بعد از تعطیلی نود، همچنان فردوسی‌پور را به نام نود نمی‌شناختند!

چرا ثابتی قید #جهان_آرا را زد؟
چرا ثابتی قید #جهان_آرا را زد؟

به نظر میرسد مسأله، دردسرهای ژورنالیسم از نوع عدالت طلبانه است که در عین جذابیت، گاهی چنان آرامش برهم زن می‌گردد که باعث می‌شود تدریس و چاپ کتاب و تولید برنامه های مفرح کنار پژمان و جواد و وحید و… را بر این نوع تولید محتوا، ترجیح دهند؟
آیا  دردسرهای ژورنالیسم عدالت‌طلب باعث شده ثابتی خسته شده و ترجیح دهد در فضایی آرام تر، ادامه مسیر دهد؟ مسیری که می‌تواند با نمایندگی مجلس و تدریس توامان ریشه های انقلاب اسلامی در مهمترین دانشگاه مهندسی کشور، ادامه پیدا کند؟ این را خودش باید بگوید.
اگر این ظن، درست باشد باید افسوس خورد برای ساختارهایی که حتی برای برندسازان خود نیز فضای آرام کار حرفه ای فراهم نمی‌کنند!




سری جدید «همسایه‌های خوب» به زودی وارد مرحله تولید می‌شود/ بازپخش فصل اول  در شبکه افق

سینماروزان/کیوان بهارلویی: همزمان با آغاز پژوهش فصل دوم مجموعه مستند «همسایه‌های خوب»، این اثر از امشب سوم دی روانه آنتن شبکه افق سیما می‌شود.

فصل دوم مجموعه مستند «همسایه‌های خوب» به کارگردانی مهدی بخشی‌مقدم و تهیه‌کنندگی مهدی شامحمدی که قرار است در مرکز مستند سوره تولید ‌شود، این روزها فرآیند تحقیق و پژوهش خود را پشت سر می‌گذارد تا به زودی فیلمبرداری خود را آغاز کند.

همزمان با تدارک عوامل سازنده برای ساخت فصل جدید، این مجموعه مستند از امشب 3 دی‌ماه روی آنتن شبکه افق می‌رود. بدین ترتیب بازپخش این اثر که محصول مرکز مستند سوره است، شنبه تا چهار‌شنبه هر هفته ساعت ۱۹ از شبکه افق خواهد بود.

«همسایه‌های خوب» با شعار «گاهی آدم، حال خوب قرض می‌کند از همسایه‌ خوب» در مردادماه سال جاری برای اولین بار از شبکه دو سیما روی آنتن رفت. این اثر، قصه خیرانی است که در نزدیکی ما زندگی می‌کنند، مانند شمع به اطرافشان روشنی می‌بخشند و در یک کلام خوب کردن حال هم‌نوع‌شان را به هرچیز ترجیح می‌دهند.

این مجموعه مستند که مخاطبش خانواده و به دنبال الگوسازی در جامعه است، زندگی آدم‌های معمولی و ساده‌ای را روایت می‌کند که با استقامت بسیار، امید و انسانیت را در افراد زنده نگه داشته‌اند.

فصل اول «همسایه‌های خوب» که در 22 قسمت 30 دقیقه‌ای تولید شده، شنبه تا چهارشنبه ساعت 19:00 از شبکه افق پخش می‌شود و تکرار آن ساعت 13:00 روز بعد است.




متلک فیلمساز حاضر در فجر به مجری تلویزیون!

سینماروزان: دو سال بعد از اظهارات یک مجری زن تلویزیون خطاب به جماعت ناراضی درباره اینکه “اگر کسی اعتقاد ندارد، جمع کند از ایران برود.” همچنان و هرازگاهی شاهد تکرار آن اظهارات به طرق مختلف از سوی برخی دیگر از تریبون‌داران هستیم.

به تازگی یک فیلمساز حاضر در جشنواره فجر چهلم به این اظهارات، واکنش نشان داد‌.

به گزارش سینماروزان همزمان با پایان مراحل فنی فیلم “شادروان”، کارگردان این فیلم در یادداشتی تاکید کرد: هیچ کس حق ندارد به هیچ ایرانی بگوید اگر ناراحتی، جمع کن و برو!!

حسین نمازی نوشت: سختی کارِ فیلمساز در روزگار تلخ و پرمسئله جامعه این است که هم باید آینه‌ شفاف واقعیت‌ها باشی و هم به فکر حالِ خوب و روان مخاطب.

این کارگردان ادامه داد: هرچند بسیاری از حرکات و اظهارنظرهایی که این روزها می‌بینم و می‌شنوم به حدی مضحک و احمقانه هستند که طعنه به کمدی‌های لوس و بی‌مایه سینما می‌زنند، امّا قطعاً فیلم «شادروان» از این دایره بیرون ایستاده و یک فیلم کمدی نیست.

نمازی با واکنش قرار دادن مجری شبکه افق افزود: ما در عجیب‌ترین و سخت‌ترین شرایط سعی کردیم با ساخت یک فیلمِ اجتماعیِ شیرین و دغدغه‌مند، حالِ خوب را به مخاطب هدیه کنیم و یادآوری کنیم، ما مردم ایران یک خانواده‌ایم و کسی حق ندارد به عضوی از این خانواده بگوید؛ ناراحتی جمع کن برو!”

 

متلک به مجری تلویزیون!؟
متلک به مجری تلویزیون!؟

 

 




رییس جامعه صنفی تهیه‌کنندگان بیان کرد⇐سینمای ایران سینمایی ورشکسته است که از اول انقلاب تاکنون سودآوری نداشته!/در دولت اعتدال هیچ برنامه مدونی درباره فرهنگ و سینما ندیدیم!/حسین انتظامی شناختی از سینما ندارد و هیچ کمکی به سینما نکرده!!/مخالف حضور اتحادیه تهیه‌کنندگان در خانه سینما هستیم!/صنوف خانه سینما را به اجبار کارگری کرده‌اند و در این شرایط صنوف کارفرمایی نمی‌توانند در خانه باشند!/پس از خروج سینماداران، پخش‌کنندگان و تهیه‌کنندگان هم از خانه سینما جدا خواهند شد!/روسای خانه سینما بیشتر از اینکه درگیر تولید فیلم شوند باید به وضعیت رفاهی، بیمه بیکاری و خدمات درمانی اهالی سینما رسیدگی کنند!!

سینماروزان: در ماههای پایانی دولت اعتدال قرار داریم و عملکرد سینمایی دولت بیش از پیش در کانون توجه قرار گرفته.
دولت اعتدال دولتی بود که میتوانست حداقل در بازه ای که کل مملکت گرفتار کروناست با تعطیلی جشنواره های پرهزینه و تزریق بودجه میان بدنه گرفتار سینما دورنمایی مثبت از خود ارایه دهد ولی حیف که همچنان برای دولتیون برگزاری جشنواره به هر قیمتی بر هر چیز دیگر الویت دارد.

سید ضیاء هاشمی رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان در بررسی کارنامه سینمایی اعتدالیون در شبکه افق تلویزیون گفت: ما در دولت اعتدال هیچ برنامه مدونی درباره فرهنگ و سینما مخصوصا تلاشی در جهت ساخت آثار استراتژیک ندیدیم.
این تهیه کننده باسابقه افزود: حسین انتظامی مسئول سازمان سینمایی فرد محترمی است که شناختی از سینما ندارد ولی در مسند سینمای کشور نشسته است و هیچ کمکی به سینما نکرده است. البته ما در سال آخر تمام دولت ها شاهد این از هم گسستگی بودیم.

رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان تاکید کرد: بخش خصوصی اگر نتواند پولش را از مردم بگیرد دیگر نمی تواند ادامه دهد. سینمای ایران سینمایی ورشکسته است که از اول انقلاب تا کنون سود نداشته است!!!

سیدضیاء هاشمی در توضیح ورشکستگی سینما بیان کرد: بهترین سال های سینمای بعد از انقلاب اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد بوده است که آنها هم سود نداشته است. توجه داشته باشید در هر سال ۷۰ فیلم ساخته شده است ۵۰ فیلم از اینها نابود شده اند و ۸ تا ۱۰ فیلم توانسته است هر سال در لیست پر فروش ها باشند. این یعنی سینمای ورشکسته!

رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان در ادامه از ادغام تشکل های تهیه کنندگان به صورت واحد خبر داد و اظهار کرد:  ۴ تشکل در حوزه تهیه کنندگی داشتیم که مطلوب سینما نبود و اختلاف سلیقه ای بین سینماگران پیش آورد و در ماه های اخیر تصمیم بر این شد که اتحادیه تهیه کنندگان به عنوان صنف واحد برای همه امور فعالیت کند.
وی در ادامه افزود: ما حدود ۴۰۰ تهیه کننده داریم که تعداد زیادی از تهیه کنندگان در عرصه کسوت هستند و فعالیت جدی ندارند ولی در مجموع ۳۰ درصد تهیه کننده فعال داریم که در سینمای ایران فیلم تولید می کنند.

سید ضیاء هاشمی از جدایی قریب الوقوع اتحادیه تهیه کنندگان از خانه سینما خبر داد و گفت: صنوف خانه سینما را به اجبار کارگری کرده اند و در این شرایط صنوف کارفرمایی نمیتوانند در خانه باشند! ما مخالف حضور اتحادیه تهیه کنندگان در خانه سینما هستیم و این موضوع به صورت جدی در حال پیگیری است و شک نکنید به زودی این اتفاق خواهد افتاد. ضمن اینکه پس از خروج سینماداران، پخش کنندگان نیز باید از صنوف خانه سینما خارج شوند و اساسا هر کس که نقش کارفرمایی در سینما را دارد نباید در صنوف خانه سینما باشد.

وی در ادامه ضمن انتقاد از عملکرد صنفی خانه سینما اظهار کرد: خانه سینما باید وظایف اصلی خود را انجام دهد. در ایام کرونایی وظیفه این نهاد صنفی بسیار اهمیت دارد و روسای خانه سینما بیشتر از اینکه درگیر تولید برخی فیلمها شوند باید به وضعیت رفاهی، بیمه بیکاری و خدمات درمانی اهالی سینما رسیدگی کنند. ما به عنوان اتحادیه تهیه کنندگان نیز وظیفه رسیدگی به سینما را داریم.




ادعاهای مستندساز عضو هیأت انتخاب جشنواره سینماحقیقت⇐برخی از سازمان‌ها بودجه تولید مستند را صرف سفر زیارتی می‌کنند!/شبکه افق و سازمان روایت ۱۱۰ مستند درباره مدافعان حرم تولید کرده‌اند که یک اثر قابل دفاع از میان آنها بیرون نمی‌آید/سازمان سينمايي صندلي‌هاي خالي فيلم‌هاي مستند روي پرده را مي‌خرد اما حاضر نيست از پخش اين آثار حمايت كند

سینماروزان: مشکلات اقتصادی محدودکننده فعالیت مستندسازان که شاید اصلی ترین ریشه این مشکلات هم نداشتن فضایی برای اکران آثار مستند است و از آن طرف صرف بودجه ارگانهای متولی مستند در مسیری نه چندان مفیدفایده سبب ساز واکنش یک مستندساز جوان شده است.

به گزارش سینماروزان مهدي باقري، مستندسازي كه با «اهالي خيابان يكطرفه» در سي و چهارمين جشنواره فيلم فجر حضور داشت و در هیأت انتخاب جشنواره امسال سینماحقیقت هم حاضر است در گفتگویی که با “اعتماد” داشته اعتقاد دارد که به غیر از مرکز گسترش ارگانهای دیگری هم وظیفه حمایت از مستندسازان را دارند اما این حمایت درست صورت نمی گیرد.

باقری معتقد است، معاونت سينمايي بودجه مصوب مركز را براي ساخت آثار مستند نمي‌دهد، با اين همه سازمان‌هاي ديگري چون هلال احمر، شركت نفت، حوزه هنري و… نيز بودجه‌اي براي ساخت مستند در نظر مي‌گيرند اما این بودجه هم درست مصرف نمی شود. باقری می گوید: مركز گسترش سينماي مستند و تجربي تنها جايي است كه معمولا مورد حمله مستندسازان قرار مي‌گيرد. شما مي‌دانيد كه سازمان‌هاي ديگر هم بودجه‌اي براي ساخت فيلم‌هاي مستند در نظر دارند، اما بخش زيادي از اين بودجه را نگه مي‌دارند تا پايان سال تحت عنوان هزينه‌هاي فرهنگي به سفرهاي زيارتي كاركنان‌شان اختصاص دهند.

باقري در ادامه صحبت‌هاي خود به يكي از انتقادهايي كه در سال‌هاي اخير به عملكرد مركز گسترش مي‌شود، اشاره مي‌كند؛ ناتواني اين مجموعه سينمايي در حوزه درآمدزايي.

باقري اما به اين انتقاد اين طور پاسخ مي‌دهد: وقتي ما انتقاد مي‌كنيم، بايد راه‌حل‌هاي ممكن را هم بررسي كنيم. اگر مركز گسترش نمي‌تواند درآمدزايي كند، به اين خاطر است كه سازمان سينمايي اجازه نمي‌دهد، حوزه پخش آثار مستند پا بگيرد. اگر دفاتر پخش براي عرضه فيلم‌هاي مستند ايجاد شود، سازمان سينمايي مجبور است در قبال سينماي ملتهب مستند پاسخگو باشد. اين در حالي است كه سازمان سينمايي صندلي‌هاي خالي فيلم‌هاي مستند روي پرده را مي‌خرد اما حاضر نيست از پخش اين آثار به شيوه‌هاي ديگر حمايت كند. از جمله راه‌حل‌هايي كه باقري ارايه مي‌دهد، پخش آثار مستند در شبكه نمايش خانگي و در دانشگاه‌هاي ايران و ميان دانشجويان است.

علی باقری
علی باقری

اين مستندساز با انتقاد از عملكرد دو انجمن مستندسازان و انجمن تهيه‌كنندگان سينماي مستند، عنوان كرد: اين دو انجمن هيچ ديالوگ و گفت‌وگويي با مركز گسترش ندارند و با 30 سال سابقه و پشتوانه 300 عضو، حتي نمي‌توانند مشكلات حوزه مستند را مرتفع كنند.

باقري اين روزها در مقام هيات انتخاب مستندهاي كوتاه جشنواره سينماحقيقت، به تماشاي 500 مستند كوتاه نشسته است: از ميان اين آثار تنها 10 درصد فيلم‌ها با هزينه شخصي ساخته شده است اما كمتر از 10 فيلم را مي‌توان به عنوان آثار مناسب براي حضور در جشنواره انتخاب كرد. اين يعني چرخه توليد ما معيوب است. سينماي مستند يعني سفارش. اگر به من فيلمساز سفارش ندهند، نمي‌توانم فيلمي سر و شكل‌دار بسازم.

او با اشاره به حجم مستندهاي توليد شده بي‌كيفيت و كم‌كاري مستندسازان حرفه‌اي، از رفتار هم‌صنفان خود انتقاد كرد: بخشي از اين بيكاري به روحيات خود ما برمي‌گردد. ما مي‌خواهيم با قلدري سفارش بگيريم و بعد هم دوست نداريم نقدها و نظرات مخالف را بشنويم. همين مي‌شود كه مستندسازان تازه كار بودجه‌هاي اندك را مي‌گيرند و هميشه هم دست‌شان پر است. همين مي‌شود شبكه افق و سازمان روايت فتح بودجه شان را به 110 مستند با موضوع مدافعين حرم اختصاص مي‌دهند كه اثر قابل دفاعي هم از اين ميان بيرون نمي‌آيد.




اصولگرا علیه اصولگرا⇐طعنه‌های تند نویسنده “وطن امروز” به برنامه تلویزیونی شبکه افق

سینماژورنال: اتفاقی که روز گذشته در تحریریه روزنامه اصولگرای “وطن امروز” رخ داده و به دلیل پاره ای اختلافات با یک نهاد خاص وسایل تحریریه این روزنامه تخلیه شده سبب ساز آن گشته که حسین قدیانی نویسنده این روزنامه در یادداشتی به انتقاد از شرایط پیش آمده بپردازد.

به گزارش سینماژورنال قدیانی به مانند اغلب یادداشتهایش کوشیده ماجرای تخلیه تحریریه را هم پیوند بزند به مظلومیت بچه حزب‌اللهی‌هایی که خودش را هم یکی از آنها می‌داند.

در خلال این یادداشت طعنه تندی هم می بینیم به یکی از برنامه های تلویزیونی که در توصیف قدیانی، متهم امنیتی فتنه 88 مهمان آن بوده است؛ به نظر می رسد این طعنه خطاب به برنامه “180 درجه” شبکه تلویزیونی افق باشد که اخیرا در یکی از برنامه هایش از محمد قوچانی روزنامه نگار اصلاح طلب به عنوان مهمان دعوت به عمل آورده بود. روزنامه نگاری که این سالها مشی مستقل خویش را رها کرده و به عضویت حزب کارگزاران درآمده است.

اینکه قدیانی که خود نویسنده ای منسوب به اصولگرایان است طعنه ای میزند به برنامه شبکه‌ای مانند افق که توسط نیروهایی اغلب اصولگرا حمایت می شود می‌تواند نمادی باشد از اختلافات اندیشه ای که در دایره اصولگرایی وجود دارد.

متن کامل یادداشت حسین قدیانی را بخوانید:

همه آزادند الا…

«در جمهوری اسلامی همه آزادند الا حزب‌اللهی‌ها!» با همه علائقم به روحیات انقلابی، هر وقت به این جمله برمی‌خورم، دوست دارم بنشینم و کلی ردیه برایش بیاورم! اقلش این است که بگویم سید شهیدان اهل قلم، هنگام بیان این جمله، دیگر زیادی احساساتی شده بود! و اصلا یک چیز دیگر؛ آیا ممکن است در جمهوری اسلامی همه آزاد باشند الا حزب‌اللهی‌ها؟! راستش را بخواهید اساسا خیلی موافق این نوع نگاه نیستم! هم از مظلوم‌نمایی بدم می‌آید، هم از اینکه بخواهیم خدای نکرده قضاوت‌های احساسی درباره نظام داشته باشیم! هم‌الان حس واکاوی فلان یادداشت و بهمان متن را ندارم اما اینقدرش یادم هست که در بعضی مطالب، خیلی زیرپوستی، زیرآب این جمله را زده‌ام! با همه این اوصاف، می‌خواهم اعترافی بکنم و بالاتر! دستانم را در برابر این جمله به علامت تسلیم بالا بیاورم! آری!

خود غلط بود آنچه می‌پنداشتیم، چرا که «در جمهوری اسلامی همه آزادند الا حزب‌اللهی‌ها»! نور ببارد به آن قبر مرمرینت مرتضای آوینی! حرف حساب، جواب ندارد! دولت هم اگر از ما شکایت به دستگاه قضا نبرد، مگر فلان نهاد بدبختانه حکومتی مرده است که در روز روشن، میز و صندلی سردبیر روزنامه را به خیابان منتقل نکند؟! آه! در جمهوری اسلامی همه احترام دارند الا حزب‌اللهی‌ها! آنجا که هنگام ورود به ساختمان نیم‌بند روزنامه، متحیر می‌مانی که میز و صندلی سردبیری، کف خیابان چه می‌کند؟! و اصلا چرا این همه مأمور؟! اینجا چه خبر است؟! القصه! ساعت ۱۴ روز سه‌شنبه، زنگ زدم دفتر که ایمیل‌تان را چک کنید! متنم را فرستاده‌ام! تیترش را هم زده‌ام «فیش حقوقی صیاد»!

بچه‌های دفتر اما گفتند: «ریخته‌اند روزنامه و دارند وسایل را یکی‌یکی می‌برند بیرون!» به طرفة‌العینی آماده شدم و راه افتادم! در راه زنگ زدم به یکی از همکاران که این بار کدام متن روزنامه، این بلا را سر ما آورده؟! خنده تلخی تحویلم داد و گفت: «مأموران فلان نهاد با کلی باربر ریخته‌اند روزنامه، از اتاق سردبیری شروع کرده‌اند دارند یکی‌یکی وسایل را می‌ریزند کف خیابان! که چی؟! که حکم تخلیه دارند! وقتی رسیدند اتاق سردبیری، سردبیر می‌خواست نماز بخواند که به او گفتند نمازت را برو توی خونه بخون! و البته سردبیر بی‌آنکه با جماعت وارد بگومگو شود قامت بست اما آنها حتی حرمت نماز را هم نگه نداشتند و در همان‌ حین، میز و صندلی‌ها را داشتند می‌بردند بیرون!»

با اعصابی خراب، تلفن را قطع کردم و کلی در دلم به خودم بد و بیراه گفتم که حالا باز برو ردیه بیاور علیه جمله آوینی! همین جا بگویم که من خود از آن دسته‌ام که دیوانه‌وار معتقدم روزنامه‌نگار حتی اگر بمیرد هم نباید روزنامه را تعطیل کند اما خود به خدایی من اگر جای سردبیر روزنامه بودم، دیگر وطن امروز را درنمی‌آوردم! گمانم ما همان کودکان گل‌فروش سر چهارراهیم! روزنامه‌های زنجیره‌ای که یک روز سردار همدانی را می‌زنند، یک روز سردار سلیمانی را، و هنوز از تهمت بزرگ تقلب عذری نخواسته‌اند، سر و مر و گنده، اما وطن امروز، وسایل اتاق سردبیرش باید کف خیابان باشد! گفت «در جمهوری اسلامی همه آزادند الا حزب‌اللهی‌ها!»

دعوت از روزنامه نگار مدعی تقلب

یکی از این برنامه‌های تلویزیونی، محکوم امنیتی فتنه ۸۸ را به عنوان مهمان دعوت می‌کند تا بلکه سردبیر چندین روزنامه و مجله که بلااستثناء در همه‌شان به نظام تهمت درشت تقلب در انتخابات زده، برای مخاطب از «نقش مطبوعات در انتخابات جمهوری اسلامی» سخن بگوید!

«در جمهوری اسلامی همه آزادند الا حزب‌اللهی» به شهادت کلیت صدا و سیما نیست، بلکه به شهادت امثال همین برنامه‌ها است! و این داغ را مضاعف می‌کند! «در جمهوری اسلامی همه آزادند الا حزب‌اللهی‌ها» به شهادت شکایت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی از من و ما نیست، به شهادت رفتار و گفتار کاملا موقر و کاملا متین دست‌اندرکاران همان نهادی است که این بلا را سر ساختمان روزنامه وطن امروز آوردند! و این داغ را مضاعف می‌کند! مگر ما متوقع هستیم که وزیر ارشاد از ما حمایت کند؟! مگر ما متوقع کمک وزرای کابینه دولت اعتدال هستیم؟! هیهات!

«در جمهوری اسلامی همه آزادند الا حزب‌اللهی‌ها» نه برای این است که دولت اعتدال -بخوانید یکی از دولت‌های جمهوری اسلامی!- ما را می‌زند! این که خب طبیعی است و باید هم بزند! وقتی سید شهیدان اهل قلم می‌گوید «در جمهوری اسلامی همه آزادند الا حزب‌اللهی‌ها» نه از آن روست که «BBC» یا حتی «بیست و سی» -اولی همیشه و دومی تک و توک- خط حزب‌الله را وارونه جلوه می‌دهند! بل از آن روست که برای برنامه «نقش مطبوعات در انتخابات جمهوری اسلامی» دعوت از روزنامه‌نگار مدعی تقلب می‌کند!

روزگار غریبی است نازنین

و در عین حال، اعوان و انصار نهادی حکومتی، میز و صندلی اتاق سردبیری “وطن امروز” را بریزند کف خیابان! روزگار غریبی است نازنین! خوش به حالت آقای دعایی! هم با حق دم‌ می‌خوری و هم با باطل! روزنامه‌نگار یعنی تو!

گور پدر روزنامه نگار متعهد، مستقل و آزاد! قلم را باید فروخت! هر روز به یک جناح! باید ساخت! باید پاخت! باید هم در جلسات بزرگان آفتابی شد و هم از ایشان حکم داشت، هم فصلی یک بار با تیترهای ۶ ستونی برای فتنه جشن تولد گرفت! غبطه می‌خورم به این همه آسودگی! رئیس همان نهادی که آن بلا را سر اتاق سردبیر روزنامه ما آورد، تو را از فرسنگ‌ها دور هم ببیند برایت خم می‌شود! خوش به حالت! حکم تخلیه سهم ما، حکم داشتن از بزرگان سهم تو! آن وقت من‌باب اعتدال، افه مستقل بودن سهم تو، افترای حکومتی بودن سهم ما! تقسیم کار جالبی است! ما که راضی به رضای خدا هستیم! همین! همین و دیگر هیچ!




مدیر میانی “افق”، مدیریت شبکه مستند را برعهده گرفت+عکس

سینماژورنال: معاون سیما در حكمي سليم غفوري را به عنوان مدير شبكه مستند منصوب كرد؛ فردی که حدود پنج سال است با شبکه افق همکاری دارد.

به گزارش سینماژورنال غفوری مهمترین پست مدیریتی اش مدیریت گروه مستند شبکه تلویزیونی “افق” بوده است؛ شبکه ای که از سازمان هنری-رسانه ای اوج حمایت می شود.

سید سلیم غفوری متولد ۱۳۵۲ در شهرستان رشت است.  او دانش‌آموخته مهندسی کامپیوتر از دانشگاه آزاد اسلامی است و به عنوان کارگردان و تهیه‌کننده مستند و فعال فرهنگی معرفی می‌شود.

در  کارنامه کاری غفوری مدیریت گروه مستند شبکه افق از ۹۱ سال تاکنون، مدیریت مرکز فرهنگی میثاق، دبیری اتحادیه بین‌المللی امت واحده و عضویت در شورای مستند مرکز مستند سوره حوزه هنری دیده می‌شود.

«نسیم حیات»، «جنگ پنهان»، «پارسیان زنگبار»، «آسیایی‌های به غزه می‌روند»، «کاروان آزادی»، «مرزبانان»، «قیام صحرا»، «اسرار زندان ابوسلیم»، «نیمه خاموش»، «خواب‌های سیاه» از جمله مستندهایی هستند که غفوری تهیه‌کنندگی آنها را بر عهده داشته است.

او همچنین تجربه عضویت در هیات انتخاب و داوری جشنواره‌هایی در حوزه مستند از قبیل جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران، بخش مستند جشنواره فیلم فجر، جشنواره تسنیم، جشنواره سما و جشنواره رویش را داشته است.

سلیم غفوری
سلیم غفوری




گمانه‌زنی یک رسانه اصولگرا⇐انتخاب مدیر آینده شبکه مستند از “حوزه هنری” یا “افق”

سینماژورنال: استعفای امیر تاجیک مدیر جوان شبکه مستند بلافاصله بعد از معرفی رییس جدید صداوسیما سبب ساز آن شد که برخی گمانه زنی ها درباره جانشین وی در این شبکه مطرح شود.

به گزارش سینماژورنال از جمله این گمانه زنی ها از سوی سایت اصولگرای “فردا” منتشر شده است. این رسانه در گزارشی به قلم مهدی شیخ صراف ضمن مرور برخی تغییر و تحولات شبکه مستند نکته جالبی را درباره مدیران آینده شبکه مستند طرح کرده است.

به گزارش این رسانه مدیران آینده این شبکه از حوزه هنری یا شبکه افق انتخاب خواهند شد.

سینماژورنال متن کامل گزارش “فردا” در این باره را ارائه می دهد:

چیزی فراتر از یک مدیر

امیر تاجیک جزو مدیران جوانی بود که با رفتن سرافراز در زمره مدیران سازمان صدا و سیما در کنار سرافراز قرار گرفتند. او طی این مدت مدیر شبکه مستند بود اما جایگاه او در کنار سرافراز آرام آرام به چیزی فراتر از یک مدیر شبکه تبدیل شده بود چه آنکه این اواخر با حمایت های بی شائبه ضرغامی به جای رئیس سازمان صدا وسیما به انتقادات پاسخ می داد در دعواهای مدیریتی برای دیگران خط و نشان می کشید و در یک کلام زبان غیر مستقیم سرافراز بود.

کمتر از یک ماه قبل او سید عزت الله ضرغامی رئیس سابق سازمان صدا وسیما را به «واسطه گری» و «ضعف در تصمیم سازی ها برای توسعه غیرمنطقی شبکه های سازمان» متهم کرده بود. او در یک نامه سرگشاده با ذکر اخبار بازداشت برخی مدیران ضرغامی و صدور حبس ابد برای آنها مدعی شده بود که « معاونت سیما با حدود دویست و شصت میلیارد تومان بدهی به دکتر پورمحمدی تحویل شد و در نهایت رسانه ملی در آغاز مدیریت جدید صدها میلیارد تومان بدهی داشت.» 

گزارشهای منتشر شده ای حاکی از این است که تاجیک دز زمانی که مدیرتولید سبکه پرس تی وی بود برای اولین بار شهرزاذ میرقلی خانی را با سرافراز آشنا کرد. میرقلی خانی در زمان ریاست سرافراز بر صداوسیما بازرس ویژه رئیس رسانه ملی شد که به به جریان افتادن پرونده امنیتی اش با رفتن به عمان و افشاگری های او مشکلات بسیار و حاشیه هایی را برای سرافراز ایجاد کرد.

پروژه تطهیر

اما ماجرای تاجیک در مورد محمد آفریده و باند او قصه دیگری است. کسی که پیش از هرچیزی با عنوان تهیه کننده فیلم ضد ایرانی «یک خانواده محترم» شناخته می شود که مملو از توهین های آشکار به خانواده شهدا، رزمندگان و شخص امام خمینی(ره) است. فیلمی که طی سرمایه گذاری مشترک با فرانسه ساخته شد. اما در ایران توقیف شد و در سینماهای فرانسه به اکران عمومی رسید!

فیلمی که جشنواره ضد ایرانی ابوظبی هم جایزه گرفت و حتی زبان اماراتی ها را باز کرد تا از آن به عنوان سندی از جامعه «پر از دروغ و تقلب ایران» و راوی زندگی «تاریک و بدون آینده روشن ایرانیان» یاد کنند! اما با وجود اینکه سازمان سینمایی وقت اعلام کرد از او شکایت می کند، رئیس رسانه ملی بخاطر آن به مجلس احضار شد و منجر به برکناری رئیس سیما فیلم گردید، آفریده هیچ گاه به خاطر این فیلم نه تنها مجازات نشد بلکه پروژه ای برای تطهیر وی توسط باند رسانه ای او شکل گرفت!

تصورمان این نبود…

به خواسته امیر تاجیک چنین مدیری که در دوران حضورش در مرکز سینمای مستند و تجربی بدترین فیلمهای سیاه نمای ضد اجتماعی در کشور ساخته شد ناگاه سر از ساختمان شبکه مستند درآورد. مدیری که خوراک جشنواره های ضد ایرانی خارجی را با بودجه بیت المال تامین می کرد و از جامعه ایران موضوعاتی مثل کودک کشی، وازکتومی، قصاص، صیغه، تجاوز به محارم ، قتل ناموسی، خودکشی و سقط جنین را برمی گزیدیند که بسیاری از آنها حاوی سکانس های کثیف جنسی، اروتیک و اگزوتیک بودند و اکثرا در ایران توقیف ولی در فرانسه و سوئد و… رونمایی شدند!

حضور آفریده با با کارنامه سیاه مدیریتی در صدا و سیما به عنوان نقطه سیاهی در روند مثبت سیما، مورد اعتراض قرار گرفت اما سرافراز به حرفهایی که از سر دلسوزی بود وقعی ننهاد. تاجیک هم به این انتقادات هیچ توجهی نکرد و تنها به شکل صوری شخص دیگری را به جای آفریده به عنوان مدیر تولید شبکه مستند منصوب کرد. اما محمد آفریده و باند او در رسانه ملی بساط گستردند. او پا به پای تاجیک به مراسم و جلسات مختلف می رفت و عکس یادگاری می گرفت. این مسئله حتی مورد اعتراض خانواده دانشمند شهید مصطفی احمدی روشن قرار گرفت و از مدیران رسانه ملی به خاطر اینکه از اعتماد آنها سوء استفاده کرده و موجب شدند چنین فردی به خانه آنها پا بگذرد گلایه کردند. مادر شهید احمدی روشن گفت:«اگر «آفریده» را می‌شناختیم به خانه شهید راه نمی‌دادیم.» و افزود: «تصورمان این نبود که ممکن است فردی با این سوابق در سازمان باشد.»

مدیران مستند از حوزه یا افق می آیند

شاید تاجیک هیچ گاه فکر نمی کرد مجبور خواهد شد به این زودی سمت خود را ترک کند. اتفاقی که با استفعای غیر منتظره سرافراز رخ داد و دامان او را هم گرفت. حالا دکتر عبدالعلی علی عسکری، رئیس تازه سازمان صدا وسیما با تکیه بر آنچه رهبر انقلاب از او خواسته اند به جبهه مومن فرهنگی و جوان های هنرمند انقلابی میدان بدهد.

او باید برای شبکه مستند به فکر مدیر تازه ای باشد. کسی که بتواند از پس آفریده و امثال او که اخیرا با زد وبندهای سیاسی سر از جشنواره فیلم روح الله درآورده است بر بیاید و پای آنها را از رسانه ملی ببرد.

برخی از گمانه زنی ها از حضور مدیران جوان فیلمسازی مستند از حوزه هنری و شبکه افق به جای تاجیک حکایت دارند و در این میان نام محسن یزدی و سلیم غفوری به چشم می خورد. اما این مدیر هرکه باشد کار سختی برای احیای ساختار شبکه مستند پیش رو خواهد داشت.

مدیر مستعفی شبکه مستند در متن استعفای خود مدعی شد: «در طول این هجده ماه مستندسازانی که لایق بودند و کاربلد، به کار گرفته شدند.» تنها با نگاهی به محمد آفریده قضاوت در خصوص درستی این جمله آنقدر ها هم دشوار نیست!




امتداد حمايتهاي ويژه سيما از “باديگارد”؟

سینماژورنال: در حالی که حداقل سه هفته ای تا روی پرده رفتن “بادیگارد” ابراهیم حاتمی کیا زمان باقیست اما علاقه رسانه ملی به این محصول که پیشتر و قبل از جشنواره در بخشهای خبری استارتش زده بود رفته رفته پررنگتر می شود.

به گزارش سینماژورنال در این مسیر امشب پشت صحنه “بادیگارد” از دو شبکه تلویزیونی روی آنتن خواهد رفت.

ابتدا شبکه افق وابسته به سازمان اوج که بودجه تولید “بادیگارد” را داده ساعت 21 این مستند را روی آنتن خواهد فرستاد.

ساعتی بعد یعنی در ساعت 22.45 نیز مستند پشت صحنه “بادیگارد” از شبکه مستند روی آنتن خواهد رفت.

باید منتظر ماند و دید این حمایت ظرف روزهای آینده و با نزدیکی به زمان اکران رسمی فیلم بیشتر خواهد شد یا نه.




با حذف محمدحسین لطیفی، کارگردان “استرداد” سریال تاریخی “حریم” را اواخر پاییز در شهرک دفاع مقدس کلید می‌زند/این سریال از شهادت رئیسعلی دلواری تا فرار احمدشاه از ایران را روایت می‌کند/بودجه تولید سریال را سازمان اوج می‌دهد+توضیحات کارگردان درباره وجه تاریخی سریال، تکذیب حضور سناریست “صدام” و توزیع کاراکترها میان بازیگران مطرح و چهره‌های بومی جنوب کشور

سینماژورنال: علی غفاری کارگردانی که علاقه خود به گونه تاریخی را با ساخت پروژه فاخر “استرداد” به بهترین شکل نشان داده بود بار دیگر به سراغ ژانر تاریخی رفته است.

به گزارش سینماژورنال غفاری این بار نه برای سینما که برای تلویزیون، اثر تاریخی می سازد و نه برای شبکه های روتین تلویزیون بلکه برای شبکه “افق” که با نظارت مستقیم سازمان هنری-رسانه ای “اوج” فعالیت می کند.

غفاری نگارش فیلمنامه یک سریال 26 قسمتی با عنوان “حریم” به تهیه کنندگی حسین صابری را به کمک گروهی از نویسندگان برای این شبکه انجام داده است؛ سریالی که پیشتر بنا بود محمدحسین لطیفی آن را بسازد اما شاید وسواسهای سفارش دهندگان که خواهان خلق کاری آبرومند بودند سبب ساز آن شد غفاری که توانایی خود در خلق یک درام تاریخی پر اوج و فرود را در “استرداد” نشان داده بود برای این کار انتخاب شود.

سریال “حریم” یک مقطع تاریخی خاص را دستمایه خلق داستان کرده است؛ دوران جنگ جهانی اول و حضور نیروهای انگلیسی در جنوب ایران. بخش عمده داستان هم در جغرافیای جنوب رخ می دهد و برای آن که بلحاظ طراحی صحنه همه چیز منطبق با واقعیت پیش برود لوکیشنهای مورد نیاز این کار به طور کامل در شهرک سینمایی دفاع مقدس و تحت نظارت مجید میرفخرایی که از چهره های زبده طراحی صحنه است ساخته شده اند.

نگارش “حریم” به صورت گروهی انجام شده/پیشنهاد کارگردانی از سوی مدیران اوج بود

علی غفاری در گفتگو با سینماژورنال با بیان اینکه پیشنهاد ساخت سریال را مدیران سازمان اوج به وی داده اند بیان داشت: فیلمنامه “حریم” بصورت گروهی نگارش شده است درست مانند روندی که برای نگارش “استرداد” طی شد چون فکر میکنم وقتی بصورت کارگاهی کار می کنید شرایط ایده پردازی بهتر فراهم شده و داستان روان تر پیش می رود.

این کارگردان با معرفی گروه نویسندگان این کار ادامه داد: نادر وحید، رضا خمسه و حمید رسولی پور سه نویسنده ای هستند که در کنارم حضور دارند و خودم سرپرستی نویسندگان را برعهده داشته ام. نگارش فیلمنامه به پایان رسیده است و وارد پیش تولید شده ایم.

علیرضا نادری هیچ نقشی در نگارش “حریم” ندارد

غفاری شنیده های مرتبط با حضور علیرضا نادری نویسنده سریالهایی چون “میوه ممنوعه” و “اشکها و لبخندها” در تیم نگارش “حریم” را تکذیب کرده و اظهار داشت: شاید چون ایشان در حال نگارش سریال “کشتزار مرگ” یا “صدام” بوده اند که آن نیز از محصولات سازمان اوج است این شبهه پیش آمده ولی ایشان هیچ نقشی در نگارش سریال “حریم” نداشته اند و شنیده های مبنی بر دیالوگ نویسی سریال توسط ایشان هم صحیح نیست.

بخش عمده ای از کار به نبردهای دریایی اختصاص دارد

علی غفاری که بعد از “استرداد” یک درام با مضمون مقاومت با نام “ابوزینب” را هم ساخته بود درباره اینکه چقدر فکر می کند “حریم” هم بتواند به اندازه “استرداد” خوش ساخت و آبرومند باشد به سینماژورنال گفت: داستانی که مبنای کار قرار گرفته پروداکشن سنگینی را طلب می کند بخصوص که بخش عمده ای از کار هم به نبردهای دریایی اختصاص دارد که در زمان حضور انگلیسیها در جنوب کشور روی داد. داستان در 100 سال پیش به وقوع می پیوندد و فارغ از مطابقت تاریخی داستان و صحنه ها باید بلحاظ گویش مردمان هم همه چیز دقیق پیش برود. اینها همه باعث می شود که با تمرکز کامل و انرژی بالا کار را پیش ببرم و سعی کنم استانداردها را ارتقا دهم.

60 درصد کارمان در شهرک دفاع مقدس انجام خواهد شد

این کارگردان درباره جزییات آغاز کار بیان داشت: فیلمبرداری به دو بخش زمینی و دریایی تقسیم بندی شده است. با آماده شدن دکورهایی که برای نمایش جنوب صد سال پیش در شهرک دفاع مقدس انجام گرفته است فیلمبرداری را از اواخر پاییز در شهرک آغاز خواهیم کرد. حدودا 60 درصد کارمان در شهرک انجام خواهد شد و برای مابقی کار که نماهای دریایی است سعی خواهیم کرد به تناوب از جغرافیای بوشهر و قشم بهره گیریم. البته این بخش دوم نیاز به زمان بندی های فصلی هم دارد که باید لحاظ شود.

ماجرای آزادیخواهان جنوب هنگام سلطه انگلیس

یکی از ویژگیهای “استرداد” دست گذاشتن بر روی پرونده ای قدیمی درباره ماجرای استرداد 11 تن طلای ایران از سوی روسیه بود. آیا در “حریم” هم بناست چنین پرونده هایی بازگشایی شود. علی غفاری در این باره به سینماژورنال بیان داشت: برهه ای که در سریال رویش مانور می دهیم زمانی است که مملکت ما پر از فراز و نشیب بوده است. همزمان با تاج گذاری احمدشاه و ورود انگلیسیها از جنوب به کشور، شوروی نیز تقریبا بر نیمه شمالی کشور مسلط شده بود و همین تسلط بیگانه بود که آزادیخواهان را وارد ماجرا کرد. داستان “حریم” اما ماجراهای بخش جنوبی کشور را مصور می کند.

از رئیسعلی دلواری تا خضرخان اهرمی

وی ادامه داد: در روایت داستان پای یک سری شخصیت تاریخی مهم نظیر رئیسعلی دلواری، شیخ حسن چاه کوتاهی و زایرخضرخان اهرمی هم به داستان باز می شود و درباره این شخصیتها نیز اطلاعات کافی در اختیار مخاطب قرار می گیرد. پس این طور نیست که یک ماجرا یا یک شخصیت خاص روایت شود که در این سریال اتفاقات مهم آن دوره واقعه نگاری تصویری شده و آدمهای درگیر در اتفاقات هستند که داستان را می سازند.

رئیسعلی دلواری
رئیسعلی دلواری به همراه جمعی از همرزمانش

داستان ما دقیقا از شهادت رئیسعلی آغاز میشود

با توجه به اینکه پیشتر در سریال “دلیران تنگستان” همایون شهنواز بخشهایی از زندگی رئیسعلی دلواری مرور شده بود این پرسش پیش آمد که آیا در “حریم” همان برهه از زندگی رئیسعلی روایت می شود یا بخشهایی دیگر و غفاری پاسخ داد: داستان ما دقیقا از شهادت رئیسعلی آغاز میشود و تا زمان پایان جنگ جهانی اول و خروج احمدشاه از ایران ادامه می یابد. برای احترام به این مرد آزادیخواه بخشهایی از سریال نیز به تصویرسازی او می گذرد اما این بخشها کوتاه است و مدخلی برای ورود به داستان.

استفاده از بازیگران بومی جنوب در کنار بازیگران مطرح سینما و تلویزیون

علی غفاری درباره پروسه انتخاب بازیگران این سریال عظیم به سینماژورنال گفت: هیچ بازیگری برای سریال انتخاب نشده و فعلا در حال رایزنی و مذاکره هستیم. این سریال بلحاظ شخصیت، کار شلوغ و پربازیگری است و برای اینکه بتوانیم تمامی شخصیتها را به یک اندازه مورد توجه قرار دهیم نیاز داریم به استفاده همگون از چهره های مطرح سینما و تلویزیون در کنار تعدادی از بازیگران تئاتر و البته یک سری چهره های کمتر شناخته و بازیگران بومی جنوب کشور.

زودتر از سه سال آینده کار روی آنتن نخواهد رفت

این کارگردان درباره زمان روی آنتن رفتن سریال “حریم” بیان داشت: پیش بینی این موضوع خیلی سخت است اما شخصا فکر نمی کنم بتوان سریال را زودتر از سه سال آینده روی آنتن فرستاد یعنی اگر همه چیز مطابق برنامه ریزیها پیش برود اولین قسمت سریال پاییز 97 روی آنتن می رود.