1

ملاقات نوروزی لیلا زارع و صابر ابر با مخاطبان!+عکس

سینماروزان/امید عشیری: «زیر نور کم» در تعطیلات نوروز به نمایش آنلاین در می آید.

با تصمیم عوامل فیلم سینمایی «زیر نور کم» و به دلیل شرایط نگران‌کننده بیماری کرونا، این فیلم به صورت آنلاین به نمایش در می‌آید و علاقه‌مندان می‌توانند در تعطیلات نوروزی ۱۴۰۰ با مراجعه به پلتفرم های فیلیمو و نماوا به تماشای این ملودرام اجتماعی بنشینند.

«زیر نورِ کم» نخستین اثر سینمایی محمد پرویزی در مقام کارگردان است و تهیه کنندگی آن را احسان رسول اف بر عهده دارد.

لیلا زارع، صابر ابر و حمیدرضا آذرنگ بازیگران اصلی زیر نور کم هستند که در کنار بهناز جعفری، بیتا بادران، تیرداد کیایی، رابعه مدنی، روح الله کمانی و نیلوفر شهیدی در این فیلم اجتماعی به ایفای نقش پرداخته اند.

در خلاصه داستان زیر نور کم آمده است: من از آدمهایی که از زندگی ام رفته اند( تا به امروز ) خلاصی ندارم. نمی توانم آنها را جایی رها کنم، چون به شکل های متفاوتی بازمی گردند و با لحظه های خوبِ زندگیم ترکیب می شوند. این درهم تنیدگی آنها گاهی تکان دهنده است. سر زده کسی از راه می رسد دور میزی که نباید باشد حاضر می شود. شده با آنها ساعت ها و یا روزها جایی دیگری بوده ام. همین وقت هاست که زندگی ام زیر و رو می شود… به خاطر ِ همين جايي كه هستم یا باید تاریک تاریک باشه، یا روشنِ روشن… من از ماندن « زیر نورِ کم» می ترسم.

فهرست عوامل اصلی «زیر نور کم» به شرح زیر است :

مدیر فیلمبرداری: محمد آلادپوش، طراحی و ترکیب صدا: سید علیرضا علویان ً، فيلمبردار: حسين جليلي ، موسیقی: حامد ثابت، طراح صحنه و لباس: کامیاب امین عشایری، تدوین: فرناز روشنایی، طراح چهره پردازی: افروز بوجاریا، صدابردار: امیر نوبخت حقیقی، مجری طرح: پیمان جعفری، مدیر تولید: وحید مشاری، بازنويسي فيلمنامه: محمد رضا زهاب ، دستياركارگردان : رضا شريفي ، عكاس: فتاح ذي نوري، برنامه ريز: مطيع ملكي .مشاور رسانه ای: امید عشیری، امور بين الملل: نيروانا پرويزي

لیلا زارع+زیر نور کم
لیلا زارع+زیر نور کم

 




ترس صابر ابر و لیلا زارع از ماندن «زیر نور کم»!+عکس

سینماروزان: پروانه نمایش فیلم سینمایی «زیر نورِ کم» به کارگردانی محمد پرویزی و تهیه کنندگی احسان رسول اف صادر شده و این فیلم به زودی به نمایش در می آید.
«زیر نور كم» اولين فیلم بلند محمد پرویزی در مقام کارگردان است.

لیلا زارع، صابر ابر، حمیدرضا آذرنگ، بهناز جعفری، بیتا بادران، تیرداد کیایی، رابعه مدنی، روح الله کمانی و نیلوفر شهیدی بازیگران این ملودرام اجتماعی هستند که به زودی تاریخ اکران آن مشخص خواهد شد.
محمد پرویزی نویسنده و کارگردان اين فيلم یادداشت کوتاهی را به عنوان خلاصه داستان این اثر نوشته است:
من از آدمهایی که از زندگی ام رفته اند( تا به امروز ) خلاصی ندارم. نمی توانم آنها را جایی رها کنم، چون به شکل های متفاوتی بازمی گردند و با لحظه های خوبِ زندگیم ترکیب می شوند. این درهم تنیدگی آنها گاهی تکان دهنده است. سر زده کسی از راه می رسد دور میزی که نباید باشد حاضر می شود. شده با آنها ساعت ها و یا روزها جایی دیگری بوده ام. همین وقت هاست که زندگی ام زیر و رو می شود… به این خاطر هست که جايي كه هستم یا باید تاریک تاریک باشه، یا روشنِ روشن… من از ماندن «زیر نورِ کم» می ترسم.

فهرست عوامل اصلی «زیر نور کم» به شرح زیر است :
مدیر فیلمبرداری: محمد آلادپوش، طراحی و ترکیب صدا: سید علیرضا علویان، بازنویسی فیلمنامه: محمدرضا زهاب، موسیقی: حامد ثابت، طراح صحنه و لباس: کامیاب امین عشایری، تدوین: فرناز روشنایی، طراح چهره پردازی: افروز بوجاریا، صدابردار: امیر نوبخت حقیقی، مجری طرح: پیمان جعفری، مدیر تولید: وحید مشاری، مشاور رسانه ای: امید عشیری




انتقادات سامان گلریز از کتاب آشپزی گرانقیمت صابر ابر!+ توضیحات درباره پیشنهادی که آتیلا پسیانی برای بازیگری بهش داده!

سینماروزان: صابر ابر بازیگری که به زودی با یک کمدی مدتها پشت خط اکران مانده به نام «بی حساب/میلیونر میامی» به سینماها خواهد آمد اخیرا کتابی گرانقیمت به نام «تا هفت خانه آن ورتر» را منتشر کرده است؛ کتابی که بی ارتباط با آشپزی نیست.

به گزارش سینماروزان سامان گلریز آشپز سرشناس ایرانی که بارها در تلویزیون دیده شده در گفتگویی که به بهانه این کتاب با «هفت صبح» داشته هم به انتقاد از ابر پرداخته و هم ادعاهایی طرح کرده درباره پیشنهادات بازیگری که قبول نمیکند تا مبادا وارد حرفه ای غیرتخصصی شود.

گلریز با اشاره به پیشنهادات بازیگری که بهش شده گفت: به من هم پیشنهاد بازی در دو فیلم سینمایی شد و هم چند سریال اما من همیشه به افرادی که به طور جدی پیشنهاد داده اند گفتم من یک آشپزم و نمیخواهم آشپزیم زیر سوال برد ولی رضا عطاران چون دوست قدیمی ام بود در یک قسمت از سریالش حضور داشتم یا اخیرا در یک برنامه برای شادی کودکان در نقش خودم ظاهر شوم.

گلریز ادامه داد: اخیرا پیشنهاد بازیگری در یک پروژه سینمایی بهم مطرح شد؛ پروژه ای که آتیلا پسیانی بازیگردانش است اما من به این دوست قدیمیم گفتم میخواهم در حوزه آشپزی خودم یک متخصص بمانم و نمیخواهم مردم مرا بخاطر دخالت در بازیگری نقد کنند.

سامان گلریز با اشاره به کتاب آشپزی صابر ابر با نام «تا هفت خانه آن ورتر» گفت: ابر فقط سفرش را به کتاب تبدیل کرده و وقتی میخواهد درباره آشپزی حرف بزند فقط میگوید باید اینها را با هم قاطی کنید اما چه مقدار؟ اگر این کتاب، کتاب آشپزی است باید اندازه های مواد لازم مشخص و عکس غذاها بزرگ باشد اما ابر نه اندازه مواد را داده و نه عکس بزرگ زده!!

گلریز افزود: کتابی که ابر نوشته این ضعف عمده را دارد که عکس غذا در آن قدرتمند نیست و عکس آشپزان در آن بزرگ آمده؛ بیشتر درباره بیوگرافی آشپزهاست تا کتاب آشپزی!!

این آشپز آشنا با نقد قیمت 300هزارتومانی کتاب صابر ابر گفت: برای کسی که متخصص نیست فکر نمیکنم این مبلغ را هزینه کند اما اگر با این کاغذ درجه یک، با یک کتاب تخصصی آشپزی روبرو بودیم کاملا می ارزید.

وی خاطرنشان ساخت: شخصا اگر مجبور به انتخاب از بین کتابهای مختلف آشپزی بودم اول کتاب «مستطاب آشپزی»نجف دریابندری را میخریدم و بعد کتاب «آشپزی روز»خودم را و در آخر کتاب صابر ابر را!!




توضیحات بهمن فرمان آرا درباره حاملگی یک بازیگر مرد(!) در فیلمش!

سینماروزان: آخرین فیلم اکران شده بهمن فرمان آرا با نام “دلم میخواد” هرچند در عیدفطر روی پرده رفت و روایت آن هم متکی بر حرکات موزون رضا کیانیان پیش رفت اما چنان که ازش انتظار میرفت فروش نداشت.

صابر ابر از جمله بازیگران مکمل “دلم میخواد” بود که در جایی از فیلم از رویای حاملگی خویش سخن میگوید!!!

فرمان آرا با اشاره به مضمون کلی فیلمش درباره این حاملگی به مجتبی اردشیری در “آرمان” گفت: تز فیلم در واقع همین است که فرد چون می‎‌بیند آرزو برآورده شدنی نیست، دیوانه می‎‌شود… ما سکانسی داریم که با صابر ابر شروع می‎‌شود که می‎‌گوید «خواب می‎‌بینم که حامله‎‌ام»!! هر کدام از آدمها مساله افسردگی‎‌شان یک چیزی است که باعث شده متوقف شوند. حتی بچه‎‌ای که می‎‌گوید «مدرسه نمی‎‌رم. دلم می‎‌خواد دهن ناظم را سرویس کنم چون تو مدرسه چیزایی به آدم یاد می‎‌دن که آدم بلد نیست»

فرمان آرا ادامه داد: در جایی حتی صابر ابر می‎‌گوید «پریشب بچه به دنیا اومد» بعد دکتر می‎‌پرسد «پس چرا هنوز افسرده‎‌ای؟» که پاسخ می‎‌شنود : «این افسردگی پس از زایمان است». یعنی داریم با مزاح می‎‌گوییم که بیماریم و این بیماری افسردگی یک بیماری عمومی است که نه به پولداری‎‌ات ربط دارد و نه به اینکه سر کار اذیتت می‎‌کنند و… کلا خوش نیستیم!!!




روایت‌های کوتاه اما گویای بهمن فرمان‌آرا⇐ از صابر ابر و ماجرای «پروستات پارتی» تا حاتمی‌کیا و صرف میلیاردها تومان برای جشنواره فجر!/از فرسودگی پیرمردان رخنه کرده در محافل دولتی تا نیاز مبرم جامعه به استفاده از پتانسیل جوانان مستعد

سینماروزان: بهمن فرمان آرا که فیلم «دلم میخواد»ش که با حمایت احسان آقازاده جلال رسول اف مدیرعامل بانک آینده تولید شده بعد از حل مشکلات نظارتی، آماده اکران است فیلمی دیگر به نام «حکایت دریا» را هم اکران‌نشده دارد.

به گزارش سینماروزان کاراکترهای اصلی «حکایت دریا» عبارتند از دو نویسنده به نامهای «هوشنگ» و «طاهر» که در این بین اولی که نقشش را علی نصیریان ایفا کرده میتواند تمثیلی باشد از هوشنگ گلشیری(!؟؟) که زمانی فرمان آرا رمان «شازده احتجاب» او را به فیلم بدل کرده بود.

بهمن فرمان آرا با اشاره به دیالوگی از «حکایت دریا» به «چهلچراغ» گفت: در کار آخرم «حکایت یک دریا/دل دیوانه» دیالوگی دارم که صابر ابر در نقش یک دانشجو از استادش می پرسد حالا که درس نمی دهید چه می کنید؟ و استاد در پاسخ میگوید ما در پارک با چند پیرمرد دیگر پروستات پارتی داریم!!! او مینالد، من مینالم و…

این کارگردان با انتقاد از رسوخ پیرمردان در محافل اغلب دولتی ادامه داد: واقعیت هم همین است. از یک سنی که میگذریم بدن فرسوده میشود؛ یکی از دلایلی که نمیگذارد من در خانه بمانم ذهن من است. ذهن من نیاز دارد با جوانان معاشرت کند؛ برای من فیلمسازی ابراهیم حاتمی کیا اصلا جالب نیست اما جوانهایی مثل سعید روستایی، رضا درمیشیان، محسن امیریوسفی و… خیلی جذاب هستند.

فرمان آرا با اشاره به صرف بودجه میلیاردی برای جشنواره های فجر افزود: سینما همیشه به نیروهای جوان احتیاح دارد. این جشنواره دولتی فجر که به بهانه اش هر سال میلیاردها تومان خرج میکنند اگر میخواهد زندگی در آن باشد باید فقط فیلمهای اولی و دومی را نشان دهد وگرنه باز به من و امثال من جایزه دهند چه فایده ای دارد؟؟




برای خوانش «همه خشکی»⇐صابر ابر به شهرکتاب فرشته می‌رود

سینماروزان: کتاب «همه خشکی» نوشته «یو لندله» (Jo lendle)؛ نویسنده و مدیر انتشارات هانزر (Hanser) با ترجمه ياشار دستپاك، با صداي صابر ابر در شهركتاب فرشته رونمايي مي شود.

به گزارش سینماروزان در این مراسم علاوه بر خوانش کتاب «همه خشکی» (ALLES LAND) ، صابر ابر ترجمه فارسی این کتاب را برای حاضرین مي‌خواند. از دیگر بخش‌های این برنامه، گفت‌وگو و پرسش و پاسخ با یو لندله خواهد بود.

یو لندله که تا سال 2013 مدیریت بخش ناشران را در انتشارات «دومونت» عهده‌دار بود، از سال 2014 مدیریت  انتشارات هانزر را بر عهده دارد.

این نویسنده آلمانی که متولد اُزنابروک است، دوران کودکی خود را در شهر گوتینگن گذراند. در جوانی نیز در رشته‌های ادبیات، علوم فرهنگی و فلسفه در دانشگاه‌های هیلدسهایم و مونترئال به تحصیل پرداخت.

او در سال‌های 1996 و 1997 مجله ادبی «ادیت» را منتشر کرد و از آن پس به عنوان سخنران، در یکی از برنامه‌های ادبی انتشارات «دومونت» و در حوزه ادبیات آلمانی فعال بود.

گفتنی‌است یو لندله، نخستین نویسنده‌ای است که موفق به دریافت مدرک انستیتو ادبیات آلمانی لایپزیگ شده است. از آثار او می‌توان به بین سمورها ـ نشر سورکامپ، فرانکفورت 1999 اشاره کرد.

مجموعه شهرکتاب فرشته، عصر پنجشنبه یازدهم آبان‌ ماه ساعت 16میزبان علاقمندان به حضور در این مراسم خواهد بود.




فرمان‌آرا نام فیلمش را تغییر داد⇐«حکایت دریا» به‌جای «دل دیوانه»+عکس

سینماروزان: نام فیلم تازه بهمن فرمان‌آرا که آخرین مراحل فنی خود را پشت سر می گذارد، از «دل دیوانه» به «حکایت دریا» تغییر یافت.
به گزارش سینماروزان «حکایت دریا» نهمین ساخته بهمن فرمان‌آراست که دی و بهمن ماه ۹۵ در شهرستان رامسر فيلمبرداری شد و فاطمه‌ معتمدآریا ، علی نصیریان، لیلا حاتمی، صابر ابر، علی مصفا، رویا نونهالی، داریوش اسدزاده، پانته‌آ پناهی‌ها‌ ، اصغر پيران و بهمن فرمان آرا در آن به ایفای نقش پرداختند.
فرمان‌آرا همچنين نويسنده و تهیه‌کننده «حکایت دریا» نيز هست. «حکایت دریا» به زودی آماده نمايش خواهد شد و معلوم نیست در جشنواره فجر رونمایی خواهد شد یا مستقیما راهی اکران می شود؟

ساير عوامل اصلی اين فيلم عبارتند از:
جانشين تهيه كننده و مجری طرح : ماهان حيدری ، دستيار اول كارگردان و برنامه ريز : مانفرد اسماعيلی، مدير فيلمبرداری : فرشاد محمدی، صدابردار : ساسان نخعی، طراح صحنه : كيوان مقدم ، طراح لباس : سارا سميعی، طراح گريم : مهرداد ميركيانی، آهنگساز: پیمان یزدانیان، عكاس : مسعود اشتری، فيلم پشت صحنه : الی حيدری، منشی صحنه : غزل رشيدی ، مدير توليد : وحيد مشاری ، مدير تداركات : جواد راهزانی، تدوين : سینا گنجوی ، طراح تيتراژ : ساعد مشكی، صداگذار : انسیه ملکی ، جلوه‌های ويژه تصویری : سينا قويدل ، مدیر روابط عمومی شهرستان رامسر : احسان یکتا ، مدير روابط‌عمومی و مشاور رسانه‌ای : عسل عباسيان.
بهمن فرمان آرا در نمایی از «حکایت دریا»
بهمن فرمان آرا در نمایی از «حکایت دریا»



پایان «هت تريك» با پریناز ایزدیار و ماهور الوند+عکس جدید

سینماروزان: فيلم سينمايى «هت تريك» به كارگردانى رامتين لوافى و تهيه كنندگى مجيد مطلبى با پايان مراحل فنى آماده نمايش شد

به گزارش سینماروزان «هت تريك» بهمن ماه سال گذشته در لواسان كليد خورد و فيلمبردارى در لوكيشن هايى چون شريعتى، جمهورى و … ادامه پيدا كرد. پس از فيلمبردارى نيز مراحل فنى فيلم از جمله تدوين (هايده صفى يارى) ، صداگذارى (اميرحسين قاسمى) و … انجام شد

اين احتمال وجود دارد كه در صورت مهيا بودن شرايط  «هت تريك» قبل از جشنواره اكران شود اما در غير اينصورت اولين نمايش فيلم در سى و ششمين جشنواره فيلم فجر خواهد بود.

امير جديدى، پریناز ايزديار، ماهور الوند و صابر ابر بازيگران اصلى «هت تريك» هستند.

در خلاصه داستان فيلم آمده است: یه عبارت بیمزه هست که میگه ”
آدما يه دفعه تغيير نميكنن ، اين ماييم كه دير به دير نگاشون ميكنيم …

عوامل اصلى فيلم ” هت تريك ” عبارتند از:
تهيه كننده : مجيد مطلبي ، كارگردان : رامتين لوافي ، مجري طرح : علي كريم ، مدير توليد : مهدي بدرلو ، مدير فيلمبرداري : مرتضي هدايي، طراح گريم : سعيد ملكان ، صدابردار : وحيد مقدسي ، طراح صحنه : محسن نصرالهي ، طراح لباس : مارال جيراني ، جانشين توليد : فواد بور بور ، دستيار كارگردان : ندا آصف ، برنامه ريز : حسين متحد ، دستيار فيلمبردار : همايون قرباني ، استدي كم : عاطف اميري ، منشي صحنه : سعيده دليريان ، مدير تداركات : آرش نجفي ، عكاس : محمد بدرلو، مشاور رسانه اى: آريان اميرخان

هت تریک
هت تریک



پایان «هت تریک» صابر ابر و امیر جدیدی در لواسان+عکس

سینماروزان: فيلمبردارى فيلم سينمايى«هت تريك» به كارگردانى رامتين لوافى و تهيه كنندگى مجيد مطلبى كه از اواخر بهمن ماه در لواسان آغاز شده بود به تهران رسيد.

به گزارش سینماروزان فيلمبردارى صحنه هاى لواسان چندى پيش به پايان رسيد و گروه اين روزها در تهران مشغول فيلمبردارى باقى صحنه ها هستند. طبق برنامه ريزى هاى انجام شده فيلمبردارى «هت تريك» تا اواخر سال ادامه خواهد داشت

رامتین لوافی پیش از این فيلم هاى «آرام باش و تا هفت بشمار» و «برلین منفی هفت» را کار گردانی کرده است که موفقیت های خوبی در جشنواره های جهانی بدست آورده و «هت تريك» سومين ساخته سينمايى او محسوب مى شود.

امير جديدى، پریناز ايزديار، ماهور الوند و صابر ابر بازيگران اصلى «هت تريك» هستند.

عوامل اصلى فيلم «هت تريك» عبارتند از:
تهيه كننده : مجيد مطلبي ، كارگردان : رامتين لوافي ، مجري طرح : علي كريم ، مدير توليد : مهدي بدرلو ، مدير فيلمبرداري : مرتضي هدايي، طراح گريم : سعيد ملكان ، صدابردار : وحيد مقدسي ، طراح صحنه : محسن نصرالهي ، طراح لباس : مارال جيراني ، جانشين توليد : فواد بور بور ، دستيار كارگردان : ندا آصف ، برنامه ريز : حسين متحد ، دستيار فيلمبردار : همايون قرباني ، استدي كم : عاطف اميري ، منشي صحنه : سعيده دليريان ، مدير تداركات : آرش نجفي ، عكاس : محمد بدرلو، بازيگران: امير جديدي، پري ناز  ايزديار ، ماهور الوند و صابر ابر

صابر ابر در نمایی از «هت تریک»
صابر ابر در نمایی از «هت تریک»




ادعای خبرگزاری اصولگرا⇐اداره نظارت به دلیل پرکاری به تهیه‌کننده تازه بهرام توکلی مجوز نداده⇒آیا این تهیه‌کننده سعید ملکان است؟

سینماروزان: بهرام توکلی کارگردانی که آخرین ساخته های سینمایی و تلویزیونی‌اش  “من دیه گو مارادونا هستم” و “بیمار استاندارد” هر دو در جلب مخاطب ناکام بودند چندی قبل تازه ترین فیلم سینمایی اش با عنوان “برف سرخ” را کلید زد.

به گزارش سینماروزان با این حال تنها چند هفته بعد از شروع فیلمبرداری مسعود ردایی تهیه کننده “برف سرخ”  قید همکاری با توکلی را زد و به همین دلیل پروژه متوقف شد.

خبرگزاری اصولگرای “فارس” به تازگی گزارش داده که گروه سازنده اثر یکی از تهیه کنندگان سینمایی که چند پروژه در دستور کار دارد و پیش از این نیز با بهرام توکلی همکاری مستمر داشته است را به عنوان تهیه کننده جایگزین معرفی کرده است با این حال به دلیل درگیری این تهیه‌کننده در چند پروژه سینمایی، شورای پروانه ساخت از ارایه مجوز تهیه کنندگی برای فیلم «برف سرخ» به این تهیه کننده امتناع کرده و فیلم همچنان متوقف است.

از آنجا که سعید ملکان گریمور باسابقه سینمای ایران در تولید پروژه هایی مانند “آسمان زرد کم عمق”، “بیگانه” و “دیه گو مارادونا…” کنار بهرام توکلی بوده است به نظر می رسد منظور “فارس” از تهیه کننده جایگزین که نتوانسته موافقت اداره نظارت را به دست آورد نیز وی بوده است.




نقطه‌نظر متفاوت صابر ابر درباره حضور بازیگران سینما و ورزشکاران در تئاتر

سینماژورنال: در سالهای اخیر برخی از کارگردانان تئاتر برای آن که بازگشت مالی کافی از اجراهایشان داشته باشند به سمت استفاده از بازیگران شناخته شده سینما و تلویزیون رفته اند.

به گزارش سینماژورنال این اقدام با مخالفت برخی از بازیگران قدیمی تئاتر مواجه شده است که اعتقاد دارند هر کسی نباید مجاز باشد بدون پیشینه حرفه ای مشخص و صرفا برای پرفروش کردن یک نمایش به سراغ تئاتر بیاید.

صابر ابر بازیگری که در سالهای اخیر به اندازه سینما در تئاتر هم حضور داشته اما این طور فکر نمی کند. ابر که به تازگی نمایشی به نام “پرتقالهای کال” را به عنوان کارگردان روی صحنه برده در این باره به “اعتماد” گفته است:  من از تفكيك در تئاتر در مورد بازيگرها ناراحتم. اينكه فلاني نمي‌تواند بيايد. فلاني نبايد بيايد. فلاني مي‌آيد كه گيشه را پر كند. چيزهاي شخصي و فردي.

ابر افزوده است: من فكر مي‌كنم ديگر كافي است. اينقدر سطحي فكر كردن ديگر براي ما نيست. كه فلاني بازيگر سينماست نبايد در تئاتر بازي كند! هر كس هر طور كه مي‌آيد با چيزي كه آمده سنجيده شود نه با چيزي كه دليل ماست. اين موضوع در تئاتر ما وحشتناك است!

وی ادامه داده است: در سينما اين مساله نيست. چون همه فكر مي‌كنند تئاتر خيلي مقدس است و مثلا نبايد اشتباهي در آن باشد. نه! چرا آدم‌ها نبايد حق تجربه داشته باشند؟ آدم‌ها مي‌توانند به تئاتر بيايند و تجربه كنند و انتخاب كنند و انتخاب شوند. يا مثلا فلاني ورزشكار است چرا مي‌آيد تئاتر بازي مي‌كند! به نظر من اينها درست نيست! شايد بيايد و بهتر از خيلي‌هاي ديگري باشد كه سال‌هاست دارند تئاتر كار مي‌كنند.

ابر خاطرنشان ساخته است: به نظرم بايد با اثر مواجه شد، نه پيشينه آن. من از اتفاقات جديد و آدم‌هاي جديد كه دارند وارد تئاتر مي‌شوند خيلي خوشحالم. چندين كار فوق‌العاده از اين جوان‌ها ديده‌ام؛ هيچ كدام هم سرشناس نبودند. هميشه جا براي بهتر شدن هست و هيچ چيز نمي‌تواند مطلق باشد.




صابر ابر و کارگردانی یک متن بی‌جغرافیا در یک سالن قاب‌عکسی!

سینماژورنال: صابر ابر بازیگری که در سالهای اخیر تجربیاتی مختلف را از سینما گرفته تا تئاتر تجربه کرده است تاکنون تجربه کارگردانی نمایشهایی چون “21 بار مردن در 30 روز” و “واوها و ویرگولها” را داشته است.

به گزارش سینماژورنال ابر در گفتگویی تازه از برنامه هایش برای دوری از سینما و کارگردانی یک متن بی جغرافیا سخن گفته است.

وی درباره دوری از سینما به “شرق” می گوید: من تصمیم گرفتم یک مدتی از سینما فاصله بگیرم. سال جدید هم قصد دارم تئاتر خودم را کارگردانی کنم و بعد بیشتر روی سینما متمرکز باشم.

یک نمایش‌نامه بی‌جغرافیا
این بازیگر ادامه می دهد: «پرتقال‌های کال» نوشته سینا آذین را در ایرانشهر روی صحنه خواهم آورد. اردیبهشت و خرداد تمرین می‌کنیم و تیر و مرداد آن را روی صحنه می‌بریم.

این بازیگر می افزاید: «پرتقال‌های کال» یک نمایش‌نامه بی‌جغرافیاست، با اینکه در پاریس می‌گذرد، اما می‌تواند هر جای دیگر دنیا هم اتفاق بیفتد. من خیلی این نمایش‌نامه را دوست دارم و دو سال هم هست که منتظر اجراشدنش هستم، چون می‌خواستم در یک سالن قاب عکسی اجرا شود، منتظر سالن بودم. صحنه را هم آتوسا قلمفرسایی طراحی می‌کند.




علی ملاقلی پور: کارد به استخوانم رسیده بود/در نقطه جوش بودم/کاملا فوتبالی هستم/ در تیم پاس هم بازی کرده‌ام

سینماژورنال/مهدی کشاورز: همزمان با بازی تاریخی ایران و استرالیا در ملبورن مردی با موهای بلند سرنوشت دو ملت را تغییر می دهد. همه چیز باب طبع یک استادیوم پرهیاهوست. هوادارانی که از صعود به جام جهانی در پوست خود نمی گنجند.

این شور و حرارت باعث بی تابی گزارشگر ایرانی می شود. جواد خیابانی انگار غرورش جریحه دار شده. صحبتهایی در مورد مردم کشور میزبان به زبان می آورد که برای همیشه سانسور می شود. شصت میلیون ایرانی فرسنگها دورتر بغضها را پنهان کرده اند. چرا باید دلها روشن باشد وقتی دو گل از حریف ، دو گل از یک استادیوم درحد انفجار عقب افتاده ایم؟!

مردی با موهای بلند.. اولین جیمی جامپ اختراع می شود. تور دروازه ایران و یک یاغی که انگیزه اش فقط خرابکاری است. مرد خرابکار نمی داند که تا دقایقی دیگر به مرد منحوسی مبدل خواهد شد. بازیکنان ایران نفسی تازه می کنند.

انگار رنگ آسمان تغییر کرده است. انرژی مضاعفی به ساق پای مردان ایرانی تزریق شده است. معجزه از ورد زبان مردمان ایران به روح و روان بازیکنان رسوخ می کند. این همان دراماتیک ترین اتفاق ورزشی تاریخ ماست. حماسه ملبورن. جایی که فوتبال روی دست سینما می زند. کاراکترهایی که بزرگترین هپی اند زمان را به دست خود و به دست تقدیر بافته اند.

ستارگان در مرز پرگهر

از آن روز سالها می گذرد. ستارگان دنیا به ایران می آیند. به مرز پر گهری که مدتها از آن غافل بودند که در اقامت بیست و چهار ساعته خود در این خاک عزیز نه اصفهان را دیدند و نه تبریز و نه شیراز و نه جنوب و شمال و شرق و غرب دیدنی اش را. چند نفر از پیرمردهای امروز و حماسه سازان ملبورن در زمین برای رقابت با ستارگان بزرگ فوتبال در حال تکاپو بودند که ناگاه سرو کله یک جیمی جامپ در زمین پیدا شد.

به دنبالش افتادند. یحیی گل محمدی او را به کنترل خود درآورد. روی پیراهن جیمی جامپ پوستر فیلم سینمایی« قندون جهیزیه» به چشم می خورد.

پنجاه میلیون بیننده و پنجاه هزار هوادار و پنجاه بازیکن و نیمکت نشین با بهت به عکس صابر ابر روی پیراهن او نگاه می کردند. از این جمعیت خیلی ها با «میم مثل مادر» رسول ملاقلی پور اشک ریخته بودند و نمی دانستند این جیمی جمپ قصد خرابکاری ندارد.

وقتی بی عدالتی را دید به سرش زد که با فوتبال از آفساید ناخواسته فرار کند

نام او علی ملاقلی پور است. وقتی که با بی مهری هایی برای تبلیغات شهری و تلویزیونی و حتی مطبوعاتی روبرو شد. وقتی سانسهای فیلمش با وجود دستیابی به رکورد فروش قابل تامل به خاطر نمایش یک فیلم جدید کاهش پیدا کرد به سرش زد که با فوتبال از این آفساید ناخواسته فرار کند و واقعا فرار کرد و خودش یک بیلبورد تبلیغاتی شد. با هزینه ای چون تقبیح از سوی برخی همکاران سینمایی اش. کسانی که انگیزه ای برای حمایت از او نداشتند که انگار درد او درد اینها نبود.

داستان مردی که می خواست صدای هنرمندان مستقل را به گوش خیلی ها برساند با یک بازداشت و یک وساطت از سوی حجت ا.. ایوبی و مساعدت معاون اجتماعی ناجا ختم به خیر شد. هر چه باشد او پسر خالق بسیاری از سکانسهای شکوهمند سینمای دفاع مقدس است.

علی ملاقلی پور
علی ملاقلی پور در قامت یک جیمی جامپ

 در تماس کوتاهی که با او داشتیم می گوید: امروز تلفنها را جواب نمی دادم. نمی دانم چه حسی به من گفت که تلفن شما را جواب دهم. وقتی به او اعلام کردم که رسانه ما هم به عنوان یک رسانه مستقل بدون برخورداری از رانتهای ویژه و حمایتهای لازم بسیاری از دغدغه های تورا می شناسد تشکری کرد و با لحنی که انگار از اتفاقات روز جمعه  پشیمان بود گفت :دیگر تمام شد و نمی خواهم این روش را ادامه بدهم.

اما چند جمله ای با مردی که نمی خواست حرف بزند همکلام شدیم. شاید جیمی جامپ روز جمعه سرنوشت جدیدی را مثل جیمی جامپ ملبورن برای فیلمش و برای دیگر فیلمهایی که بابرخی بی مهری ها در روزهای اکران مواجه شده اند رقم زده باشد. به هر حال احترام به قانون رفتاری متقابل از سوی هر دو طرف است.

این بازیکنانی که داخل زمین دیدی غالبا نه تو را می شناسند و نه انگیزه ات را از این کار. فکر نمی کنی بیان اعتراضت در قالب کلمات از جیمی جامپی کم هزینه تر باشد؟

من بعضی وقتها در نقطه جوش کاری را انجام می دهم که شاید در حالت عادی آن کار را مرتکب نشوم.حالا هم فکر می کنم شاید اشتباه کرده باشم.

 قبلا به استادیوم آمده بودی و آیا فوتبالی هستی؟

 بله کاملا فوتبالی هستم. در تیم پاس هم بازی کرده ام.

فکر می کردی یک روز جلوی “فابیو کاناوارو” بهترین مدافع سابق جهان از فیلمت دفاع کنی؟

(می خندد) نه قطعا نه! خودم هم نفهمیدم چه شد که کار به اینجا رسید.

بعضی ها معتقدند این کار فقط از پسر ملاقلی پور بر می آمد. برخی سینماگران از روش تو خشنود نبودند.

مجبور بودم. خیلی چیزها دیدم. دیگر کارد به استخوانم رسیده بود. قبول دارم شاید کارم اشتباه بود.دیگر نمی خواهم در این خصوص صحبت کنم. همین که خیلی ها با من همراه شدند و از من حمایت کردند برایم کافی است.مطالب زیادی در فضای مجازی منتشر شد و انگار حرف دلم را از زبان خیلی ها شنیدم.

به قول دوستان نبوغ دهه شصتی ها کار را به جایی می رساند که مفت و مجانی به اندازه بازخورد بیلبوردهای شهری برای یک فیلم مستقل تبلیغ شود.

(لبخندی دوباره به نشانه تایید)

برنامه بعدی ات چیست؟

هیچی! دیگر قصد دارم سکوت کنم. تا اینجا دیگر کافی است.

راستی از اتفاقات بعد از دستگیری حرفی برای گفتن داری؟ اصلا کسی تو را شناخت؟وساطتت کرد؟

هر چه بود تمام شد. مهم نیست که بعدش چه شد.مهم این بود که  از روی فشاری که بر من وارد شده بود کاری را کردم که شاید نباید می کردم.




نگار جواهریان در کنار خواهرانش+عکس

سینماژورنال: نگار جواهریان بازیگر زن سینمای ایران این روزها کمدی “قندون جهیزیه” را روی پرده دارد.

به گزارش سینماژورنال جواهریان در این کمدی نقش مقابل صابر ابر را بازی کرده است.

این بازیگر به تازگی تصویری اجتماعی از خود در کنار خواهرانش را منتشر نموده است.

جالب است که خواهران نگار هم بشدت شبیه به او هستند.

نگار جواهریان در کنار خواهرانش
نگار جواهریان در کنار خواهرانش




چرا صابر ابر اتیکت لباس‌هایش را جدا نمی‌کند؟

سینماژورنال: صابر ابر بازیگر سینما و تئاتر اخیرا درگیر اجرای نمایشگاهی از چیدمان و عکس شده با نام «از مردم استمداد مي‌كنم»؛ نمايشگاهي كه برخلاف بروشور و پوستر تبليغاتي آن بيشتر پرفورمنسي است تاثيرگذار به همراه مقداري عكس و چيدمان از ميان ۱۷۲۴ قطعه عكس و آگهي از گمشدگان دهه ۴۰ كه توسط صابر ابر طي چند سال جمع‌آوري شده‌ بودند.

به گزارش سینماژورنال در پرفورمنس اين نمايشگاه، صابر ابر و پانته‌آ پناهي‌ها در دو اتاق شيشه‌اي قرار گرفته‌اند كه شامل وسايل اوليه‌اي براي زندگي از جمله تختخواب، شير دستشويي، چند قابلمه و ماهيتابه، آينه، پنكه، دفترچه يادداشت و قلم مي‌شود و اين دو بازيگر نقش گمشده و گم‌كرده را بازي مي‌كنند. رويارويي اين دو با تماشاگران بداهه‌هاي تكرار نشدني خلق مي‌كند.

تعدادی لباس دارم که با اتیکت پوشیده شده اند

صابر ابر در گفتگویی تفصیلی به بهانه اجرای این نمایشگاه به طرح برخی اتفاقات عجیب زندگیش پرداخته است و از جمله اینها پوشیدن لباس با اتیکت. ابر به “اعتماد” گفته است: شايد عجيب باشد ولي من تعدادي لباس دارم كه پوشيده شده‌اند اما با اتيكت! دليل دارد. به خاطر كسي كه آن را به هم داده.

وی ادامه داده است: يك چيزهايي در زندگي معمولي هم اتيكت دارد كه اين براي چه سالي و چه دوراني است. يعني حتي از اين معمولي‌تر هم در زندگي من وجود دارد. اينقدر صادقانه دارم مي‌گويم! دليلش فقط خاطره بازي نيست. از دست دادنش خيلي بيشتر برايم مهم و نگران‌كننده است.

مادرم میگفت چرا پابرهنه ای؟ می گفتم گم شد کفشم!

یکی دیگر از عجایب گفته های ابر درباره گم کردن چیزهایی است که به آنها علاقه ندارد. ابر در این باره بیان داشته است: يكي از چيزهاي جالب كه شايد به دليل وصل من به طبيعت باشد، اين است كه چيزهايي را كه دوست نداشتم گم مي‌كردم و مي‌گفتم گم شد! چون دوست‌شان نداشتم.

وی با ذکر مثالی در این باره ادامه داده است: بارها مي‌شد كه با مادرم بيرون بوديم و من پابرهنه مي‌شدم! كفشم را درمي‌آوردم و جا مي‌گذاشتم. مادرم مي‌ديد و مي‌گفت چرا پابرهنه‌اي؟ مي‌گفتم: گم شد كفشم! من تركش كردم. حذفش كردم. نخواستم با من بيايد. نمي‌خواستم، براي من نبود. دوستش نداشتم.




وقتی اباذر عاشق عایشه شد یــا چرا نقش صابر ابر در “پاداش” قلع و قمع شد؟+عکس

سینماژورنال: کمدی “پاداش” یا نام کاملش “از رییس جمهور پاداش نگیرید” که این روزها روی پرده است حدودا هفت سالی توقیف بود.

به گزارش سینماژورنال در چرایی توقیف این فیلم هم کمال تبریزی کارگردان آن و هم مهدی کریمی تهیه کننده اش به تفصیل سخن گفته اند و بیشتر از هر کس دیگر جواد شمقدری رییس سابق سازمان سینمایی را مسبب این توقیف دانسته اند.

از آن طرف جواد شمقدری نیز در گفتگویی با اشاره به مشکلات محتوایی این فیلم وجود یکی از کاراکترهای مکمل فیلم یعنی کاراکتر “اباذر” که توسط صابر ابر ایفا شده را بزرگترین مشکل فیلم بیان کرده است. اینجا را بخوانید.

در برابر این بیانات شمقدری، مهدی کریمی تهیه کننده فیلم اما صراحتا گفته است که شمقدری حتی با نسخه ای از “پاداش” که بخشهای مربوط به صابر ابر آن تعدیل شده بود هم مشکل داشته است. اینجا را بخوانید.

در میان این همه بگومگو کمتر کسی است که درباره ماهیت کاراکتر صابر ابر در “پاداش” چیزی بداند؛ اغلب آنها که به تماشای نسخه فعلی نشسته اند نیز چیز زیادی از این کاراکتر دستگیرشان نشده است.

سینماژورنال برای اولین بار جزییات کاراکتر “اباذر” را رسانه ای میکند تا مخاطبان فیلم از حجم پرسشهایی که در این باره دارند کاسته شود.

مریدی درویش مسلک با نام اباذر

صابر ابر در “پاداش” کاراکتری را ایفا کرده با نام “اباذر”؛ کاراکتری که به ظاهر خود را مرید دوآتشه مولا علی(ع) نشان می دهد، ظاهری شبیه به دراویش دارد و از تهران “علی علی” گویان به حج می رود و قصد دارد پرچم حقانیت علی(ع) را در قبرستان بقیع بالا ببرد.

او همه تلاشش را می کند و بعد از کلی درگیری با شرطه ها به نزدیکی بقیع می رسد اما در چند قدمی آن به زمین می خورد و از هوش میرود.

پاداش
صابر ابر در نمایی از “پاداش”

عشق به عایشه زندگیش را دگرگون می کند

بعد از زمین خوردن، یک دختر ترک که او را می بیند برای کمک به سراغش رفته و صابر چشمش که به این دختر که “عایشه” نام دارد می افتد یک دل نه صد دل عاشقش میشود و از اینجا به بعد است که تکیه کلامش “عایشه عایشه” می شود.

البته که در نسخه ممیزی خورده فعلی حتی نام کاراکتر دختر تغییر پیدا کرده و بجای “عایشه” با “عالیه” مواجهیم.

ممکن بود از جناس لفظی، جناس معنوی حاصل آید

به گزارش سینماژورنال دلیل اصلی ممیزی خوردن این کاراکتر هم همین تغییر ناگهانی وضعیت روحی این کاراکتر است؛ اینکه طرفدار علی(ع) در قیاسی نامناسب حالا طرفدار عایشه شده هرچند از جناس لفظ است اما ممکن بود خدای نکرده از این جناس لفظ، جناس معنوی حاصل شود.

شخصیتی که در ابتدا و تا اواخر فیلم مرتب از عشق به علی دم می زده به ناگاه واله و شیدای عایشه شده و همه گذشته خود را فراموش میکند و همین بوده که سوءتفاهماتی را برای جواد شمقدری و اداره نظارتش به وجود آورده بود.




صابر ابر در کنار دخترش!!!+عکس

سینماژورنال: تب نگهداری از حیوانات به همان اندازه که میتواند ناشی از حمایت از حیوانات باشد نوعی ژست هم شده است.

به گزارش سینماژورنال در سالهای اخیر شهروندان بسیاری را دیده ایم نه بواسطه میل قلبی در حمایت از حیوانات که بیشتر برای درگیری بی واسطه با یکی از مظاهر سطحی مدرنیته به نگهداری از حیواناتی چون سگ و گربه روی می آورند.

این تب البته که در میان هنرمندان ایرانی هم رواج یافته و بسیاری از آنها نیز نه تنها در کمپینهای حمایت از حیوانات حضور فعال دارند!!! که به نگهداری حیوان هم می پردازند.

در تازه ترین مورد صابر ابر تصویری اجتماعی از خودش و سگش را منتشر کرده؛ سگی که “بانو” نام دارد و صابر در توصیفی عجیب درباره آن نوشته است: معرفي ميكنم ؛ بانو ،  دخترِ بنده!

قرار دادن سگ روی سر به کنار اینکه بازیگری سگی را دختر خود قلمداد کند هم از آن حرفهاست…

صابر ابر و سگش
صابر ابر و سگش

 




استفاده کارگردان “من دیه‌گو…” از واژه “فرح‌بخش” برای توصیف اثرش+اعتراف وی به تلاش برای سرسام‌آور کردن فیلم

سینماژورنال: تازه ترین ساخته بهرام توکلی با عنوان “من دیه گو مارادونا” هستم از جمله فیلمهای حاشیه برانگیز سال جاری بوده است.
به گزارش سینماژورنال از یک طرف از دست دادن سرگروهی تنها بعد از سه هفته روی پرده بودن به دلیل پایین آمدن کف فروش و از طرف دیگر حمایت بانک پاسارگاد از تولید فیلم از جمله دلایل این حاشیه برانگیزی بوده است.
فروش نه چندان مناسب “من دیه گو…” این فرضیه را به ذهن متبادر میکند که مخاطبان سینما چنان که باید از این فیلم خوششان نیامده و در این بین کارگردان اثر بجای پاسخگویی درباره دلایل این فروش پایین سعی می کند حرفهایی از جنس دیگر بزند.

یک فیلم اجتماعی است با یک تلقی غیرجدی نسبت به برخی عادت‌های فرهنگی‌مان
در تازه ترین گفتگوی بهرام توکلی نیز این حرفهای دیگر است که به چشم می آید. وی که با “شرق” صحبت می کرده در پاسخ به اینکه آیا فیلمش یک کمدی ابزورد است می گوید: من خودم را قاضی مناسبی برای پاسخ به این سؤال نمی‌دانم. روزهای اول جشنواره گفتم یک فیلم اجتماعی است با یک تلقی غیرجدی نسبت به برخی عادت‌های فرهنگی‌مان در منازعات و حتی نام کمدی را به کار نبردم.

اصلا قرار نبود فرح‌بخشی رخ دهد
توکلی سپس با تاکید بر صفت “فرح بخش” که نام خانوادگی یکی از تجاری سازان سینمای ایران است ادامه می دهد: در کمدی در انتها باید یک فرح‌بخشی باشد و در این فیلم اصلا قرار نبود فرح‌بخشی رخ دهد. ما واژه‌ها را معمولا با کارکرد و معنای اولیه‌شان به کار می‌بریم که به نظرم درست نیست. سینمای امروز کلا از بسته‌بندی‌شدن و این خط‌کشی‌ها فرار می‌کند.

هدف ما ایجاد سرسام بود
بهرام توکلی درباره حجم بیش از حد دیالوگهای اثر که تماشای آن را برای بسیاری از مخاطبان سینما سرسام آور کرده نیز صحبت کرده است. وی با تاکید بر آن که ایجاد سرسام فرساینده هدفش بوده می گوید: هدف ما با این دیالوگ‌ها ایجاد سرسام فرساینده بود. تأکید داشتیم بر این افراط که با فرهنگ ما هم انطباق دارد. ما معمولا زیاد حرف می‌زنیم، با صدای بلند حرف می‌زنیم و مدام بر حرف خودمان در بحث‌ها پافشاری می‌کنیم و اصلا نظر طرف مقابل را نمی‌شنویم. عارضه‌ای که شخصیت‌های فیلم هم به آن مبتلا هستند. فیلم قرار بود این سرسام‌ها را تصویر کند.




پیراهن مارادونا بر تن سعید آقاخانی!+عکس

سینماژورنال: در حالی بناست اکران “من دیه گو مارادونا هستم” تازه ترین فیلم بهرام توکلی از چهارشنبه 9 اردیبهشت ماه در سینماهای کشور آغاز شود که یک اتفاق جالب درباره فیلم افتاده است.

به گزارش سینماژورنال این اتفاق طراحی فانتزی یکی از پوسترهای فیلم با حضور سعید آقاخانی به عنوان تصویر اصلی پوستر است.

آقاخانی در این پوستر با پیراهن شماره 10 تیم ملی آرژانتین که زمانی متعلق به دیه گو مارادونا بود دیده می شود.

پخش فیلم برعهده شرکت تازه تاسیس تهیه کننده اثر

پخش “من دیه گو مارادونا هستم” را موسسه قاب آسمان برعهده دارد که دفتر پخش متبوع جواد نوروزبیگی تهیه کننده فیلم است.

“من دیه گو مارادونا هستم” به سرگروهی اریکه ایرانیان روی پرده خواهد رفت.

داستان فیلم درباره نویسنده ای است که یک بیماری روانی او را با اتهام دزدیده شدن داستانش روبرو می کند.

نقش این نویسنده را سعید آقاخانی بازی میکند و ایفای نقش بیمار روانی را هم صابر ابر برعهده دارد.

من دیه گو مارادونا هستم
من دیه گو مارادونا هستم