1

پرویز پرستویی: علي‌عسکري خود زخم‌خوردۀ صداوسيماست

سینماژورنال/نرگس عاشوری: مهم‌ترین اتفاق فرهنگی هفته اخیر تغییر در مدیریت سازمان صداوسیما بود. محمد سرافراز بعد از تنها 18 ماه مدیریت بر حساس‌ترین سازمان رسانه‌ای کشور استعفا کرد و عبدالعلی علی‌عسگری به سمت رئیس سازمان صداوسیما منصوب شد.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “ایران” این تغییر با اظهارات چهره‌های سینمایی و فرهنگی همزمان بود و اغلب آنهایی که روزگاری در تولید پرمخاطب‌ترین و پرافتخارترین خروجی های این رسانه نقش داشتند از مخدوش‌شدن اعتماد‌شان به رسانه ملی گفتند و اینکه اگر اصلاحیات جدی صورت نگیرد حاضر نیستند با صداوسیما همکاری کنند.

یکی از منتقدان جدی عملکرد این رسانه پرویز پرستویی بود که پس از هشت سال دوری بالاخره جمعه هفته گذشته رضایت داد در یک برنامه زنده استانی با نام «خوشا شیراز» حاضر شود. با این وجود این حضور هم خالی از گلایه نبود. نوک پیکان انتقادات این بازیگر شناخته شده متوجه برنامه «هفت» بود. صحبت‌های پرستویی نیز همچون دیگر فعالان سینمایی از دل پردرد نسبت به این برنامه نشان دارد و یکی از انتظارات جدی اهالی سینما از رئیس جدید این سازمان را هم تجدیدنظر در تیم مدیریتی و اجرایی این برنامه سینمایی می‌داند.

او همچنین بر تعامل تلویزیون با سینما و حمایت از تبلیغ آثار روی پرده به عنوان دیگر توقع بحق سینماگران تأکید دارد. پرستویی البته علاوه بر جایگاه سینمایی‌اش به عنوان یک شهروند از لزوم پدیدآمدن یک اصلاح محسوس و قابل رؤیت در این سازمان می‌گوید و موضع ضعیف تلویزیون در شرایط فعلی را غیبت نیروهای کارآمد و بی‌اعتمادی بخشی از مردم و مخاطب عنوان می‌کند.

با اینکه او معتقد است باید نگاه خوش‌بینانه‌ای به تغییر در مدیریت صداوسیما داشت از علاقه‌اش به حضور در این رسانه سخن می‎گوید و از چشم‌انتظاریش برای آشتی دوباره سریال‌سازان موفق با تلویزیون. بازیگر سریال‌های پرمخاطب «آپارتمان»، «رعنا»، «آشپزباشی»، «زیرتیغ»، «خاک سرخ» و… اگرچه در ابتدا تمایل چندانی برای صحبت در این مورد ندارد اما در نهایت حاضر می‌شود به خاطر همین نگاه خوش‌بینانه از توقع و انتظارات و انتقاداتش به صداوسیما سخن بگوید.

به امید اینکه دست کم این گفت‌وگو برای تیم مدیریتی جدید رسانه ملی نکته‌هایی آموختنی دربرداشته باشد.

عملکرد مدیریت سیما در 18ماه گذشته با فراز و نشیب‌های بسیاری همراه بود. در این دوران شاید یکی از پربحث‌ترین حوزه‌های فعالیت این رسانه مربوط به تعامل و انتظارات اهالی سینما باشد. فارغ از این توقعات که به آن نیز خواهیم پرداخت شما این دوره مدیریتی را چطور ارزیابی می‌کنید؟

در ابتدا قبل از هر چیز انتصاب دکتر علی‌عسگری به مدیریت صداوسیما را تبریک می‌گویم و آن را به فال نیک می‌گیرم چون تصورم این است که مدیریت جدید، قرار است برنامه‌ریزی و هدف متعالی‌تری در فرهنگ صداوسیما داشته باشد. با اینکه در دوره آقای ضرغامی مدیرانی بودند که ساز خودشان را می‌زدند اما به اعتقاد من حداقل ایشان اهل سینما بود، سینما را می‌شناخت و با اهالی سینما تعامل داشت اما متأسفانه از زمانی که آقای سرافراز – که بنده برای ایشان احترام قائلم و اسائه ادب نمی‌کنم – به مدیریت رسانه ملی منصوب شدند کارهای چشمگیری شاهد نبودیم بجز تغییرات مدیریتی و ادغام چند شبکه که فقط عده‌ای را بیکار کرد.

اگر تمام اهتمام مدیر رسانه‌ای به جابه‌جایی و قلع و قمع مدیرها معطوف شود پس مسأله فرهنگ‌سازی چه می‌شود. این صحبت‌های من اگر چه تکراری است و از این بابت هم عذرخواهی می‌کنم اما ناچارم به این تکرار؛ که عملکرد و رسالت رسانه ملی خیلی فراگیرتر از آن چیزی است که الان هست. فرهنگ‌سازی فقط پخش برنامه‌های علمی، تخصصی، عرفانی و انسانی در یک شبکه خاص نیست. اگر قرار است فرهنگ‌سازی کنیم باید اول شناخت درستی از سطح فرهنگی مملکت خودمان داشته باشیم و فراخور حال آن برنامه‌ بسازیم نه اینکه دائم نزول و سقوط کنیم.

این اهمال و خطاها در دوره‌ای است که تلویزیون دیگر تنها رسانه جمعی نیست و رقیبان جدی بسیاری هم دارد.

بله از همان دورانی که فعالیت شبکه‌های ماهواره‌ای جدی‌تر شد همه می‌گفتند ماهواره آمده و باید با این هجمه‌ای که از اقصی نقاط دنیا به کشور و فرهنگ ما روانه شده است مقابله بکنیم اما تمام این شبکه‌ها با سریال‌های ترک آمدند، مشتری پیدا کردند، فرهنگ ما را تحت تأثیر قرار دادند، خیانت را رواج دادند و به حریم خانواده‌ها خدشه وارد کردند و…. و در نهایت با وجود همه این اتفاق‌ها ما هیچ وقت نتوانستیم یک برنامه‌ریزی اصولی برای آنها داشته باشیم. شاید موارد استثنایی هم اتفاق افتاده باشد اما در اندازه‌ای نبوده که بتواند به مبارزه مسائل ضد فرهنگی و اخلاقی برود. حالا شرایط به اینجا ختم شده است که وقتی در کوچه و بازار با مردم روبه‌رو می‌شویم اغلب می‌گویند که ما اصلاً تلویزیون ایران را نمی‌بینیم.

تلویزیون نه وجه فرهنگ‌سازی را مدنظر قرار داد و نه وجه سرگرم‌سازی را. این مسائل را قبلاً هم گفته‌ام، در همان روزهایی که حسن فتحی لطف کردند و 5 قسمت سریال «شهرزاد» را به من دادند. همان زمان در اینستاگرام هم پست گذاشتم و مردم را به دیدن سریال دعوت کردم چراکه معتقدم حیف بود مردم این سریال را از دست بدهند، هر چند که نیاز به تبلیغ نداشت و بینندگانش سینه به سینه آن را به دیگران توصیه کردند. همان زمان گفتم که آقای سرافراز خوب است که شما هم سریال «شهرزاد» را ببینید و خوب است از این دست کارها بسازید. چه بخواهیم و چه نخواهیم باید باور کنیم که این مجموعه 10 سر و گردن از سریال‌های تلویزیونی بالاتر است. ببینید با اینکه برای سریال «معمای شاه» هزینه‌های آنچنانی شده است اما با ضرس قاطع می‌گویم تماشاگر ندارد؛ در مقابل بازتاب و تأثیرات سریالی که در شبکه نمایش خانگی عرضه شده است را به‌خوبی می‌بینیم. این را به عنوان شهروندی که در خانه‌ام قایم نمی‌شوم و در دل جامعه زندگی می‌کنم می‌گویم. وقتی مجموعه «شهرزاد» به شبکه نمایش خانگی آمد دیگر کسی فارسی‌وان و دیگر شبکه‌هایی که من نام و عنوانش را نمی‌دانم نگاه نمی‌کند. دیگر کسی سریال‌های ترک را که در شیرازه خانواده‌های ما ریشه دوانده است نگاه نمی‌کند. روشنفکر و غیر روشنفکر و عامی هم ندارد، همه شهرزاد را دیدند.

به اعتقاد شما دلیل کوچ برنامه‌سازان موفق از صداوسیما به شبکه نمایش خانگی چیست؟ چه اتفاقی افتاده است که دیگر صداوسیما را رسانه خود نمی‌دانند.

شما تمام کارهای داوود میرباقری را ببینید از «رعنا» و «گرگ‌ها» تا «امام علی(ع)» و «مختارنامه» همگی جزو پرمخاطب‌ترین سریال‌های تلویزیون بودند این یعنی سازنده آن آدم کار نابلدی نیست که بگوییم صداوسیما به این دلیل به آنها بها نمی‌دهد. میرباقری یکی از نوابغ عرصه فرهنگ و هنر است. به شبکه نمایش خانگی می‌رود چون در خانه اصلی‌اش که صداوسیماست جایی ندارد. حتی اگر مسائل مادی را هم به خودشان بسپارند می‌توانند به‌خوبی جذب سرمایه هم کنند. پس مدیران سیما نمی‎توانند بودجه را بهانه کنند. اگر بودجه ندارند، چرا این همه کارهای دم‌دستی تولید می‌شود؟ چرا فکر می‌کنیم که مخاطب تلویزیون از رشد کافی و وافی برخوردار نیست؟ سطح نگرش مردم ما خیلی بالاتر از این حرف‌هاست که این سطح تغذیه فرهنگی‌مان باشد. مگر سریال‌های حسن فتحی «شب دهم»، «میوه ممنوعه»، «پهلوانان نمی‌میرند» و … کم مخاطب داشت؟ مشت نمونه خروار است، چرا ایشان باید خارج از این سازمان سریال بسازد؟ هرچند که تعداد بیننده‌های سریالش کم از بیننده‌های صداوسیما نیست. قرار است در صداوسیما یک کار بیننده عمومی داشته باشد؛ خب الآن برای «شهرزاد» این اتفاق افتاده است. به اعتقاد من با این شرایط باید در این صداوسیما را بست.

یکی از دلایل رویگردانی سریال‌سازان موفق تلویزیونی به این موضوع برمی‎گردد که صداوسیما دستشان را باز نمی‌گذارد. شاید اگر آقای فتحی می‌خواست این ماجرا را در تلویزیون روایت کند دستش خیلی بسته‌تر و نتیجه هم متفاوت بود.

بله صداوسیما یکسری خط قرمز‌هایی دارد که برای سریال‌سازان ما محدودیت ایجاد می‌کند اما همین کارگردان‌ آمد و سریال موفقش را بیرون از صداوسیما ساخت و اتفاقاً آمار مخاطبانش هیچ فرقی نکرد به تعبیر دیگر اگر در تلویزیون هم پخش می‌شد باز هم همین مردم بودند که می‌خواستند سریال را ببینند. خب چه فرقی کرده است همه مردم الان دارند سریال را می‌بینند از مسئولان رده‌بالای مملکتی تا عامه مردم. مگر این سریال الان از مملکت دیگری مجوز پخش گرفته است یا مگر ملاک و معیار وزارت ارشاد متفاوت از ارزش‌ها و نگرش‌های رسانه ملی است. من این نکته را به عنوان یک شهروند می‌گویم اساساً قرار نیست ما جماعت فرهنگی کار سیاسی بکنیم. پس چرا این اعتماد در تلویزیون وجود ندارد. همه ما در این مملکت زندگی می‌کنیم و به قوانین آن پایبند هستیم و مصالح و موانع را هم خیلی خوب تشخیص می‌دهیم. به خدا شئون را خوب می‌فهمیم، حیثیت ایرانی را بخوبی درک می‌کنیم. یک کمی به مردم اعتماد و آنها را باور کنید. مردم و دست‌اندرکاران آثار هنری سرشان می‌شود که در کدام مملکت زندگی می‌کنند اگر نه مانند همان گروهی که به «جِم» رفتند و فعالیت می‌کنند می‌رفتند آنجا کار می‌کردند. خیلی بهتر از آنها هم بلدند کار کنند. مانده‌اند و با تمام سختی‌ها اینجا کار می‌کنند و با سیلی صورتشان را سرخ نگه می‌دارند. به هم اعتماد کنیم چرا یک زمانی ارگان تصمیم‌گیرنده در فرهنگ و هنر فقط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود اما الان همه با هم کار داریم. همه قرار است در کار هم دخالت کنیم و این به همان نبود اعتماد باز می‌گردد. همه‌ در زیر مجموعه‌های مملکتی که در آن زندگی می‌کنیم مشغول کاریم و مسائل را بخوبی می‌شناسیم حتی اگر اعتقاد هم نداشته باشیم می‌دانیم که موظفیم آن را رعایت کنیم. وقتی رئیس جمهوری مملکتی از آن سر دنیا می‌آید و می‌داند که باید روسری روی سرش بگذارد ما هم به خدا این موازین را می‌فهمیم. همه شهروند این مملکت هستیم ولی متأسفانه همدیگر را باور نداریم و به خاطر نبود باور هزار جور بلا سرمان می‌آید و همه از کارهایمان می‌مانیم.

نتیجه و عواقب همین بی‌اعتمادی به برنامه‌سازان و سریال‌سازان موفق، شده است بی‌اعتمادی مخاطب به رسانه ملی!

الان تلویزیون برنامه پربیننده ندارد. مسأله فقط کارهای نمایشی نیست؛ چرا برنامه‌هایی مشابه گفت‌وگو با استاد غلامحسین دینانی بیشتر تولید نمی‌شود؟ پیش نیامده که من تصویر استاد دینانی را در قاب تلویزیون ببینم و تا آخر پای برنامه ننشینم. این مملکت چند تا استاد دینانی دارد؟ جایگاه این بزرگان در تلویزیون کجاست؟ چرا نیستند؟ من از ایشان درس زندگی می‌گیرم. هر کاری داشته باشم رها می‌کنم و صمٌ بکم حرف‌های ایشان را گوش می‌دهم. ولی شما از من پرویز پرستویی سؤال می‌کنید که چپ و راست بروم باز برمی‌گردم به حوزه خودم؛ حرفه‌ای که اتفاقاً برای مخاطب جذاب است و می‌تواند شادی را به خانه‌ها ببرد، می‌تواند به آدم‌ها تسکین بدهد می‌تواند بین آنها آشتی ایجاد کند و آنها را به فکر وادارد. آقای فتحی و میرباقری خارج از تلویزیون هم مخاطب خودشان را دارند و این تلویزیون است که به آنها نیاز دارد و باید آنها را جذب کند. آنها مدیوم تلویزیون و مخاطبانش را می‌شناسند. باید بستری فراهم شود که این عزیزان بیایند و کار بکنند. خود من مدتهاست که دلم می‌خواهد سریال کار کنم البته نه اینکه کاری پیشنهاد نشده باشد پیشنهاد هم شده است ولی چنگی به دل من نمی‌زند. چرا؟ چون من پرستویی به خودم می‌گویم اگر قرار است به خانه‌های مردم بروم برای مردمی که ناخوانده وارد خانه‌شان شده‌ام، چه دارم؟ من هنوز هم تلویزیون را دوست دارم ولی رغبت نمی‌کنم کاری بکنم و از این قضیه هم متأسفم.

برگردیم به سؤال اول و توقع و انتظار اهالی سینما از تلویزیون. یکی از گلایه‌های اصلی فعالان این حوزه نبود امکان تبلیغ آثار سینمایی در تلویزیون است.

عجیب است سینمایی که برای این مردم و فرهنگ کشورمان فیلم می‌سازد در شبکه‌های ماهواره فرصت اطلاع‌رسانی و تبلیغ دارد اما از رسانه ملی خودمان محروم است. آنونس یک فیلم باید از هفت‌خان بگذرد تا مجوز چند ثانیه تبلیغ در تلویزیون را پیدا کند. چه زمانی قرار است تعامل تلویزیون با سینما شکل بگیرد و تلویزیون نقش حمایتی‌اش را در قبال سینما ایفا کند. در یک دوره هم تلویزیون که تصمیم گرفت بالاخره یکی از درخواست اهالی سینما را بی‌پاسخ نگذارد به تولید برنامه تخصصی سینما رضایت داد که آن هم این روزها متأسفانه به جای اینکه نقش حمایتی داشته باشد شده است بلای جان سینما! این برنامه را مقایسه کنید با برنامه نود! ببینید عادل فردوسی‌پور چقدر باشعور، فهیم و با درایت برنامه را مدیریت می‌کند حتی اگر آدم‌ها را به چالش می‌کشد، از آن نتیجه درستی می‌گیرد. آنقدر درک درستی دارد که به تنهایی فرهنگ‌سازی می‌کند. به عنوان کوچک‌ترین عضو جامعه هنری و فرهنگی ما هم دوست داشتیم یک برنامه یا تریبون دو ساعته برای سینما داشته باشیم، اما نتیجه‌اش چه شد؟ الان برنامه «هفت» به یک شوخی می‌ماند که همه آمده‌اند به هم متلک بگویند. دقیقاً شبیه همین روزنامه‌های زرد و نشریات دم دستی که روی کیوسک‌ها می‌گذارند و رنگ‌اش هم زرد می‌شود از عدم استقبال. چرا یک اثر هنری که یک کارگردان و تهیه‌کننده با دشواری ساخته است باید در دست دو نفر در تلویزیون قرار بگیرد. چه قدرتی است که الزام ایجاد می‌کند که حتماً آقای فراستی پشت تریبون این برنامه بنشیند؟ از ابتدا هم قرص «نه» خورده باشد و همه کارها از دید ایشان مزخرف معرفی شود. آقای افخمی کجای این سینما و فرهنگ ایستاده است؟

چرا نباید اکبر عالمی این برنامه را مدیریت کند؟ چرا اسماعیل میرفخرایی مسئولیت آن را به عهده نگیرد؟ آقای افخمی نه مجری خوبی است و نه سینمایی که می‌شناسد به درد این مملکت می‌خورد. امیدوارم این تصور ایجاد نشود که چون چند تا تیکه بار من کرده‌اند من دلم درد گرفته است. من اصلاً مهم نیستم.

بعد از انتشار این مطالب بنشینند در برنامه «هفت» و مرا به سخره بگیرند، مهم نیست. باز هم می‌گویم رئیس سازمان صدا و سیما گلی به جمالتان؛ شما با این برنامه سینما را به سخره گرفته‌اید و مردم دارند ریشخند می‌کنند. سابق بر این فیلم‌ها را تجزیه و تحلیل می‌کردند، اشکالش را می‌گفتند و حسن‌اش را هم. لطف منتقد این برنامه دیگر فقط شامل حال سینمای ما هم نیست. آخر ادبیات این اظهارنظر که «به نظر من خرس بهتر از دی‌کاپریو بازی کرده است!» در شأن یک رسانه و منتقدی است که به قول معروف کتاب دارد و استاد دانشگاه هم هست! انگار نه انگار که چشم سوم هم این طرف دارد شما را تماشا می‌کند. یک برنامه سینمایی باید به من بازی کردن، فیلمسازی و… یاد بدهد و به مردم خط بدهد که به سینما بروند و چه فیلمی را ببینند نه اینکه با یک کلمه و جمله همه فیلم‌ها را تخطئه کنند.

با این شرایط چقدر نسبت به انتصاب آقای علی عسگری به مدیریت صداوسیما خوش بین هستید و از ایشان به عنوان مدیر جدید رسانه ملی چه توقعات و انتظاراتی دارید.

ایشان بیگانه نیستند و خودشان زخم خورده صداوسیما هستند اما حالا که سکان‌دار و بیرق‌دار سازمانی شده‌اند که خیلی می‌تواند تأثیرگذار باشد چند درخواست عاجزانه دارم. ارزیابی نسبت به همه حوزه‌ها در تخصص من نیست اما به عنوان کسی که در عرصه فرهنگ و هنر فعالیت دارم توقع دارم از تیمی کمک بگیرند که سطح برنامه‌سازی و سریال‌سازی تلویزیون را ارتقا دهد. بستری فراهم کنند تا سریال‌سازان موفق دوباره تلویزیون را خانه خود بدانند. تقاضای ویژه من از ایشان تجدیدنظر جدی در برنامه «هفت» است. سینما عرصه تأثیرگذار و مهمی در دنیاست، اینقدر آن را کوچک نشماریم. آدم‌های بی‌حب ‌و بغض، بی‌تکلف و متخصص را برای مدیریت و اجرای برنامه تخصصی سینما انتخاب کنیم؛ آدم‌هایی با حسن‌نیت که اسباب و تداوم آشتی دوباره مردم با سینما را فراهم کنند. این توقع بحق اهالی سینماست که انتظار داشته باشند اثرشان بیش از شبکه‌های ماهواره‌ای در رسانه ملی خودشان فرصت معرفی و تبلیغ به مردم را داشته باشد.

اصلاً قصد ورود به این ماجرا و اظهارنظر در خصوص صداوسیما را نداشتم اما بگذارید این تغییر مدیریتی را به فال نیک بگیریم. من که به شخصه تلاش می‌کنم خوش‌بین ‌باشم. این خوش‌بینی را همه‌مان نسبت به همدیگر داشته باشیم. بعد از سریال «آشپزباشی» بجز برنامه «دو قدم مانده به صبح» و موضوع آن‌که مرتبط به سالگرد سقوط ایرباس بود هیچ وقت رغبت نکردم به تلویزیون بیایم. به خاطر بی‌احترامی، بی‌توجهی و… مسائل بسیاری که خودتان هم می‌دانید اما با همه این اوصاف می‌خواهم حضور آقای علی عسگری را به فال نیک بگیرم. بیایید از همان تدبیر و امیدی که مردم رأی دادند وام بگیرید و امید بازگشت کارگردانان خوب به خانه‌های خودشان یعنی صداوسیما را زنده کنید تا مردم را پای تلویزیون بنشانید؛ امید و عشق بدهند؛ شادی بدهند؛ تخلیه‌شان بکنند؛ تسکینشان باشند؛ خوش‌بینانه نگاه کنیم؛ من می‌خواهم به تلویزیون برگردم و کار بکنم. دلم می‌خواهد، فکر کنم تلویزیون مال من است، تلویزیون مال مردم است مال همه ماست! خوش آمدید آقای علی‌عسگری، ولی تو را به خدا بیایید و همه ذهنیت‌های قبلی را پاک کنید. اعتماد کنید؛ هم به مخاطب و هم به دست‌اندرکاران تلویزیون.

 




بعد از حسین فريدون، حسن فريدونيان هم آمد+عکس

سینماژورنال: بعد ازروی کار آمدن عبدالعلی علی عسکری رییس تازه صداوسیما اولین تغییر مدیریت در صداوسیما انجام شد.

به گزارش سینماژورنال این تغییر مدیریت در دفتر ریاست انجام شده و طی آن “حسن فریدونیان” جایگزین محمدمهدی طائب شده است.

نام و نام خانوادگی حسن فریدونیان بیش از هر چیز یادآور نام “حسین فریدون” است.

حسین فریدون برادر حسن روحانی رییس دولت یازدهم است که دستیار ویژه رئیس جمهور بوده و در جریان مذاکرات لوزان و وین هم در تیم مذاکره کننده هسته‌ای حضور داشت.

فریدون نام خانوادگی اصلی رییس دولت یازدهم هم بوده است که به روحانی تغییر یافته است.

حالا در کنار حسین فریدون یک حسن فریدونیان هم در فضای مدیریتی کشور رخ نموده که از حالا به بعد باید به عنوان مدیر دفتر رئیس سازمان صدا و سیما فعالیت کند.

حسن فریدونیان
حسن فریدونیان

 




در معارفه رییس جدید صداوسیما طرح شد⇐از طلب عفو سرافراز تا توصیه پورمحمدی به استفاده از “تیپا” به‌جای استعفاء!!!

سینماژورنال: مراسم تودیع آقای محمد سرافراز رئیس سابق سازمان صدا و سیما و معارفه آقای عبدالعلی علی‌عسکری در سالن همایش‌های سازمان صدا و سیما برگزار شد.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “فارس” در این مراسم، چهره‌های مختلفی نظیر حسام الدین آشنا، داوود میرباقری، مسعود جعفری جوزانی، سیدمحمود رضوی، تقدس نژاد، داریوش ارجمند، ایرج راد، محمد حسینی، حسن خجسته، بیژن نوباوه، سیدرمضانعلی موسوی مقدم، محمد صالح علا، علی اکبر ولایتی، سردار نقدی، سردار شیرازی، محسن رضایی و … حضور داشتند.

نکته حاشیه ساز این مراسم توصیف دوپهلویی بود که معاون سیما از کیفیت حضور محمد سرافراز در رسانه ملی ارائه داد.

در ابتدای مراسم علی عسکری حکم ریاست خود را از حجت الاسلام سید هاشم رسولی محلاتی نماینده ولی فقیه در بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در حضور علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی دریافت کرد.

پورمحمدی: سرافراز نتوانست خود را با دولت و مجلس هماهنگ کند

در ادامه این مراسم علی اصغر پورمحمدی معاون سیما به ایراد سخنانی پرداخت و پس از قرائت دعایی کوتاه گفت: قرار نبود صحبت کنم ولی گفتند چون شما پیرمرد محترم شورای معاونین هستید باید صحبت کنید. من سخنران خوبی نیستم. دکتر سرافراز یک پدیده بود و هست، دکتر علی عسکری نیز یک پدیده بود و هست و مهندس ضرغامی هم یک پدیده بود و هست. به این خاطر می گویم پدیده که 14 یا 16 صفت رهبر معظم انقلاب برای دکتر سرافراز برشمردند که ایشان با استعفای سرافراز هم موافقت کردند.

وی افزود: ایشان کارهای بسیاری انجام دادند و یکی از دلایلی که باعث شد ناکام بمانند این بود که چندین کار را با هم می خواستند انجام بدهند. ملاحظات گوناگون و مختلفی وجود دارد که نمی گذارد شما به انقلاب مد نظرتان برسید. ایشان علیرغم روحیه انقلابی نتوانستند به آنچه می خواستند برسند. شاید هم ما مدیران ناتوان و نالایقی بودیم که نتوانستیم ایشان را همراهی کنیم. ما هرچه حقوق می گیریم باید به برنامه سازان و بازنشستگان و … بدهیم و بودجه ای برای برنامه سازی نمی ماند.

وی تصریح کرد: ما فرستندگان پیام با هم از نگاه فرهنگی و ارزش ها با هم متفاوت هستیم و با مخاطبان بسیاری هم روبرو هستیم. اول باید با خانواده و بعد نمازگزاران مسجد و خیابان ایران، اهالی رفسنجان، همه باید راضی باشند. ما چهارشنبه پیش مشکلات خود را خدمت آقای لاریجانی گفتیم که خبر نداشتند. یکی از نقاط ضعف سرافراز همین بود که مشکلات را نمی گوید و بیان نمی کند. مثلا آقای لاریجانی که از دوستان آقای سرافراز هستند نیز از این مشکلات خبر نداشتند.

سعی کنیم استعفا ندهیم و از مکتب “تیپا” استفاده کنیم

پورمحمدی ضمن ابراز خشنودی از حضور حسام الدین آشنا در این مراسم و آوردن وی از ردیف سوم صندلی ها به ردیف اول به شوخی گفت: همین موضوع روی میزان بودجه ما تاثیر دارد. در حالی که سردار شیرازی هم اینجا حضور دارد ولی اصلا معلوم نیست کجاست. هماهنگی در کشور ما کار بسیار سختی است و سرافراز نتوانست با دولت و مجلس هماهنگ باشد ولی گام های مهمی را برداشت و امیدوارم دکتر علی عسکری در این مسیر سخت و طولانی موفق باشد.

معاون سیما در ادامه به موفقیت های سرافراز اشاره کرد و اظهار داشت: حرکت به سمت اقتصاد مقاومتی، تمرکز بر تولیدات بهتر به جای کمیت، چابک سازی و تلاش برای حرکت رسانه ای و … همه از اقدامات موثری بود که ایشان انجام داد و من از تلاش ها و مجاهدت های خاموش ایشان قدردانی می کنم. ان شاءالله اگر ما هم در خدمتشان بودیم بتوانیم کار کنیم. یک نکته کاری هم بگویم که استعفا کلا چیز خوبی نیست و با آن موافقت می شود. سعی کنیم استعفا ندهیم و از مکتب “تیپا” استفاده کنیم.

سرافراز: طلب عفو می کنم

محمد سرافراز نیز با ابراز اینکه نمی دانم آقای پورمحمدی از ما تعریف کرد یا تخریب، بعد از مرور برخی از فعالیتهایش گفت: سازمان صداوسیما در این مقطع با مسائل زیادی هم در حوزه گفتمانی، هم مسائل سیاسی و هم مسائل فرهنگی و رسانه‌ای دست به گریبان است؛ این چالش‌ها همچنان ادامه دارد و مدیر صحیح و انقلابی همچون آقای علی‌عسکری از عهده‌ آن برخواهد آمد.

وی در واکنش به توصیه پورمحمدی درباره مقوله “استعفا” گفت: من به بخش سنتی استعفا می پردازم که استعفا به معنی طلب عفو کردن است و از همه طلب عفو می کنم که در این مدت اذیتشان کردیم و امیدوارم توفیق خدمت برای همه فراهم شود.

علی عسکری: معنای رسانه ملی در همکاری و تعامل با قوای سه گانه است

علی عسکری در سخنانی گفت: ابتدا باید از مقام عظمای ولایت تشکر کنم که به من اعتماد کردند و امیدوارم به زودی روزی را ببینم که به واسطه زحمات شما لبخند بر لب ایشان نشسته است.

وی ادامه داد: برای گسترش و غنای صداوسیما کمک کرده و اقدام می کنم. این بار بر دوش انسان های رسانه ای است و موجب افتخار و مباهات است و در همه حوزه ها قابل طرح است. چه کاری وظیفه ماست؟ عمق بخشی به تولیدات و دین باوری و مواجهه هوشندانه با موضوعات اجتماعی، نگاه کرامت آمیز به تولیدات، پاسخگویی به نیاز مخاطبان، تولید و انتقال و انتشار با کیفیت بالا و تصویر جمال زیبای ملت ایران به دست ماست.

علی عسکری ادامه داد: حمایت و پشتیبانی از به حرکت درآوردن هنرمندان عرصه رسانه و خلق آثار بزرگ فیلم ها و سریال های فاخر از ماموریت های رسانه ملی است. معنای رسانه ملی در همکاری و تعامل با قوای سه گانه است. حمایت قاطع از دولت محترم در دستیابی به اهداف نظام، پرهیز از سیاه نمایی های مرسوم، پرهیز از دو قطبی شدن جامعه، شکل دهی به مقاومت رسانه و کمک به دستیابی مردم ایران به اهداف خود از جمله اهداف رسانه ملی در دوره جدید خواهد بود.

لاریجانی: از عمر کوتاه مدیریت سرافراز تاسف می خوریم

علی لاریجانی سخنران بعدی مراسم اظهار داشت: امیدواریم آقای علی‌عسکری به گونه‌ای مدیریت کنند که 10 سال دیگر برای چنین جلسه‌ای بیاییم و از عمر کوتاه مدیریتی آقای سرافراز تاسف می‌خوریم چرا که ایشان انسان با استعداد و با هوشی است.  آقای سرافراز در ریاست رادیو و تلویزیون و در دوره فعالیت‌های خود تلاش‌های خوبی داشت. من از ایشان خواهش کردم که در رادیو و تلویزیون بماند چرا که مدیریت‌ها خیلی تاثیرگذار نیست. بلکه باید از استعدادها و توانمندی‌ها استفاده کرد.

وی بر همین اساس اضافه کرد: آقای علی‌عسکری هم قطعا موفق می‌شود که چالش‌هایی که برای سرافراز ایجاد شد، برطرف کند. البته این چالش‌ها همیشه وجود داشت که باید با عقلانیت راه‌های آن را پیدا کرد. آقای علی‌عسگری از مدیریت توانایی برخوردار است. بعید می‌دانم ایشان با پشتکار و روحیه خستگی‌ناپذیر استعفا دهند مگر اینکه شما به ایشان فشار وارد کنید که اینکه انسان در مقابل مشکلات و فشارها مقاومت کند خوب است.

وی گفت: از رهبر معظم انقلاب تشکر می‌کنم که آقای علی‌عسگری را به عنوان رئیس رسانه ملی انتخاب کردند. اگر بندهایی که در حکم ریاست سازمان صدا و سیما آمده است اجرا شود بسیاری از امور به خودی خود پیش می‌رود.




ابراز شادمانی نویسنده اصلاح‌طلب از استعفای دوگانه رییس صداوسیما و رییس بیمه

سینماژورنال: استعفای صداوسیما مدتی بعد از استعفای یکی از مدیران بیمه هرچند هر کدام به یک دلیل خاص صورت گرفت اما به هر حال تابوی عدم استعفا در میان مدیران رده بالای ایرانی را شکست.

به گزارش سینماژورنال همین تابوشکنی سبب ساز آن شده است که سیدعلی میرفتاح با نگارش یادداشتی در روزنامه اصلاح طلب “اعتماد” ضمن ابراز خوشوقتی از این استعفاها به نقد سازوکار تملق و ریاکاری در برخی سیستمهای مدیریتی بپردازد.

سینماژورنال متن کامل یادداشت میرفتاح را ارائه می دهد:

در شهر هرآنچه هست

اتفاقاتي افتاده كه در تاريخ جمهوري اسلامي تازگي دارد و بايد آنها را به فال نيك گرفت. هم استعفاي مدير تلويزيون و هم استعفاي رييس بيمه، هر دو، اتفاقي مباركند كه اگر به «رويه» بدل شوند، شايد سرمنشأ تحولاتي عظيم شوند. چه اين دو بزرگوار را استعفا داده باشند و چه هردو داوطلبانه اين راه‌حل به ذهن‌شان رسيده باشد جاي بسي خوشوقتي و شادماني است…

سوءتفاهم نشود. من مشكلي با مديران عالي‌مقام ندارم و عزل و استعفاي‌شان تاثيري بر زندگي‌ام ندارد. شكر خدا با جهان و خلق جهان در صلح كلم و مثل عقده‌اي‌هاي هيچكاره به هيچ‌كجا نرسيده، از مديران رده‌بالا كينه به دل ندارم و از عزل و سقوط روسا لذت نمي‌برم. اما به نظرم خوب است كه قدري حساب كار دست مسوولان و مديران بيايد و بفهمند كه مختار همه‌كاره نيستند و حتما جايي و كسي هست كه از آنها حساب بكشد و بر عملكردشان نظارت كند.

متاسفانه خلق‌وخوي سلطاني بعد از دوهزار و پانصد سال مثل آينه شكسته به قطعات كوچك‌تر تقسيم شده و به دست مديراني افتاده كه براي خود منزلت و شأني ويژه قائلند، بلكه خود را صاحب اختيار و همه‌كاره مي‌پندارند. گاهي با مديران بسيار رده بالا راحت‌تر مي‌شود حرف زد و به ايشان راحت‌تر مي‌شود انتقاد كرد، درحالي كه از مديران مياني نمي‌شود حتي سوال كرد.

امپراطوری هایی که با کمک بادمجان ها راه افتاده

از «مسوول» نتوانيم «سوال» كنيم، پس از كه مي‌توانيم؟ شرمنده‌ام كه بگويم خيلي از مديران رده‌پايين رسما براي خود و البته به كمك بادمجان دور قابچين‌هاي خود امپراتوري‌هاي حقيري راه انداخته‌اند كه هيچ‌كس جرات نكند به آنها حرفي بزند يا ازآنها سوالي بپرسد. گويي سازمان زير دست‌شان جزو مايملكي است، بلكه ملك طلقي است، كه در آن اجازه هرگونه دخل و تصرفي دارند. گويي اداره يا سازمان تحت امرشان قلمروي است كه كاملا شخصي و سليقه‌اي آزادند برايش تصميم بگيرند؛ با كسي كه از او بدشان بيايد كار نمي‌كنند و دوستان‌شان را بالا بالا مي‌برند و بر صدر مي‌نشانند.

دلیل گرمی بازار تملق

اصلا دليل گرمي بازار تملق و زيرآب‌زني به همين دليل است كه اگر خدمه و پرسنل نتوانند در دل رييس‌شان به هر حيله رهي باز كنند از قافله عقب مي‌مانند و سرشان بي‌كلاه مي‌ماند. نظام ديوان‌سالاري در ايران قديمي و قدرتمند است و اتفاقا از حيث قانون و ضابطه چيزي كم نداريم منتها از آنجا كه در امر «نظارت» سختگيري نمي‌شود، بعضي مديران، شخصي و سليقه‌اي و مستبدانه كارشان را پيش مي‌برند و زيردستان خود را جزو مريدان و خدمتگزاران و چاكران خود مي‌پندارند.

البته مدير باتقوا و خدوم و حدشناس و فروتن- شكرخدا- كم نداريم. خيلي‌ها هستند كه راه ورود مداحان را سد و فكر پليد سلطاني را از سر به در مي‌كنند مع‌ذلك راه براي امپراتورهاي خرد باز است و كسي هم دست ستم و تعدي‌شان را كوتاه نمي‌كند. اين خيلي خوب است كه دو مدير عاليرتبه به خاطر خطاهاي‌شان استعفا مي‌دهند. حتي اگر استعفاي‌شان داده باشند عالي است. اما اين اتفاق زماني به رويه بدل مي‌شود كه دست رسانه‌ها و به خصوص روزنامه‌ها باز باشد و بتوانند با دقت و حوصله مو از ماست مديران بكشند. اگر اين كار هنوز رويه نيست براي اين است كه دست روزنامه‌ها باز نيست.

سخنران محترم چيزي از موضوع مورد بحث نمي‌داند

سر دزدي‌هاي دور قبل اگر حساب‌كشي مي‌كرديم مي‌دانيد چند مدير بايد استعفا مي‌دادند؟ سر آن اختلاس سه هزار ميلياردي مي‌دانيد تا كدام رده بايد استعفا مي‌داد و به ناتواني خود در امر كنترل و نظارت اعتراف مي‌كرد؟ اما استعفا كه ندادند هيچ… دلخور هم بودند كه چرا قداست‌شان را رسانه‌ها ملكوك كرده‌اند. شما ببينيد ما در سيستم مديريتي چقدر تاوان اشتباهات مديران را داده‌ايم؟ چقدر بابت خطاهاي تصميم‌گيري مديران، ملت از جيب‌شان هزينه داده‌اند؟ بسياري از سخنراني‌ها گواهي مي‌دهند كه سخنران محترم چيزي از موضوع مورد بحث نمي‌داند. تا مرد سخن نگفته باشد/ عيب و هنرش نهفته باشد.

هزینه های این اشتباهات گریه دارد

اين سخنراني‌ها گواهي مي‌دهند كه سخنرانان هنري ندارند. منتها مغلوط و اشتباه و نفساني يك چيزي مي‌گويند و به روي خود نمي‌آورند… هرجاي دنيا كسي حرف غلط بزند و اشتباه كند بايد استعفا بدهد و برود. منتها اينجا اشتباهات سخنراني‌ها تبديل به لطيفه‌هاي صوتي-تصويري مي‌شود و ملت در تلگرام مي‌بينند و مي‌خندند. اما اينها خنده ندارند؛ اگر به هزينه‌هايي كه اين اشتباهات روي دست‌مان گذاشته، نگاه كنيم، گريه هم دارند… به اين جهت است كه استعفاي مديران را به فال نيك مي‌گيرم و اميدوارم به اين دو نفر بسنده نكنند.




رییس جدید صداوسیما منصوب شد/داماد آیت‌ا.. شهید، جانشین سرافراز شد+عکس

سینماژورنال: در حالی که در هفته اخیر مرتب شایعاتی درباره استعفای محمد سرافراز شنیده می شد بالاخره امروز 22 اردیبهشت ماه و با حکم رهبری این استعفا پذیرفته شد.

به گزارش سینماژورنال رهبر انقلاب در حکمي با پذيرش استعفاي سرافراز، عبدالعلي علي‌عسکري را به رياست سازمان صداوسيما منصوب کردند.

علی‌عسکری معاون فناوری عزت‌ا.. ضرغامی چنان که پیشتر سینماژورنال گزارش داده بود داماد آیت ا.. شهید مهدی داوودآبادی است.(اینجا را بخوانید)

متن حکم رهبر انقلاب برای علی‌عسکری چنین است:

بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر عبدالعلی علی‌عسگری دام توفیقه

نظر به استعفای جناب آقای محمّد سرافراز و با تشکر از تلاشهای انقلابی و ارزشیِ دلسوزانه‌ی ایشان که هرگز نباید فراموش شود، جنابعالی را که برخوردار از پیشینه انقلابی و تجربیات مدیریتی در رسانه ملّی، هستید، به ریاست سازمان صداوسیما منصوب می‌کنم.

آنچه باید توصیه شود، در حکم اینجانب به جناب آقای سرافراز به تفصیل آمده است. لذا مؤکداً سفارش می‌کنم به برنامه‌ریزی، رعایت راهبردهای کلان، جذب و حفظ و تربیت نیروهای انقلابی و کارآمد و حضور مؤثر در فضای مجازی اهتمام بورزید و به خدای متعال توکل و اعتماد کنید. توفیقات شما را از درگاه ربوبی مسألت می‌کنم.

سیّد علی خامنه‌ای
۲۲ اردیبهشت ۹۵

کارشناس مهندسی الکترونیک و دکترای بهره‌وری

عبدالعلی علی‌عسکری که به مانند ضرغامی فارغ التحصیلی مهندسی است تحصیلات خود در رشته مهندسی الکترونیک را تا مقطع کار‌شناسی به پایان برده و بعد از آن کارشناسی ارشد مدیریت و دکترای سیستم و بهره‌وری گرفته است.

علی‌عسکری در دوران هشت ساله جنگ تحمیلی، در حوزه‌های مدیریتی صنایع هوا و فضا ورود پیدا کرد و در سالهای بعد در سمت‌هایی همچون مشاور دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، معاونت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیر عاملی سازمان مراکز ایرانگردی و جهانگردی، مدیر عاملی بنیاد فرهنگی پژوهشی غرب‌شناسی، معاونت آموزشی سازمان صدا و سیما و ریاست دانشکده صدا و سیما و معاونت توسعه و فناوری رسانه صدا و سیما به کار پرداخت.

علی‌عسکری که در دوران ریاست ضرغامی بر رسانه ملی به عنوان معاون توسعه و فناوری سازمان مشغول به کار بود فعالیتهایی را هم در تغییر ساختار ابزارهای رسانه ملی از آنالوگ به دیجیتال انجام داده است.

عبدالعلی علی عسکری
عبدالعلی علی عسکری

داماد روحانی شهید

به گزارش سینماژورنال عبدالعلی علی‌عسکری داماد آیت‌ا.. شاه‌آبادی است.

آیت‌ا.. مهدی شاه‌آبادی که فرزند آیت‌ا.. محمدعلی شاه‌آبادی از مجتهدان بنام تاریخ تشیع بود، از جمله روحانیون مبارز در دوران پیش از انقلاب اسلامی بود.

وی در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم در کنار کمک به راه انداری کمیته انقلاب اسلامی به عنوان یکی از هسته های اصلی جامعه روحانیت مبارز به عنوان نماینده تهران در اولین دوره مجلس شورای اسلامی هم حضور داشت. آیت‌ا.. شاه‌آبادی در اردیبهشت ۶۳ در جزیره مجنون به شهادت رسید.

حمید شاه‌آبادی معاونت هنری دولت دوم محمود احمدی‌نژاد فرزند آیت‌ا.. شاه‌آبادی است.

آیت ا.. مهدی شاه آبادی

آیت ا.. مهدی شاه آبادی

حمید شاه آبادی
حمید شاه آبادی



دوستداران سرافراز به صف می‌شوند

سینماژورنال: در حالی که در روزهای اخیر شایعات فراوانی پیرامون استعفا یا جایگزینی محمد سرافراز با چهره ای تازه منتشر می‌شود، شنیده های سینماژورنال حکایت از آن دارد که فردا سه شنبه 21 اردیبهشت تجمعی در حمایت از این مدیر برگزار شود.

به گزارش سینماژورنال گویا در این تجمع تعدادی از پرسنل رسانه ملی و البته برخی از چهره های هنری تلویزیون حضور خواهند داشت.

این گردهمایی بعد از نماز ظهر و عصر فردا مقابل مسجد بلال سازمان صداوسیما برگزار خواهد شد و هدف اصلی آن تأکید بر ثبات مدیریت به عنوان راهکاری برای حل مشکلات گریبانگیر رسانه ملی است.

سرافراز در مدت حضورش در رسانه ملی به دلایل مختلف که یکی از اصلی ترین آنها تعدیل نیروهای ناکارآمد و چابک سازی سیستم است با انتقاد چهره هایی مواجه شده است که در همه این سالها به صورت پاره وقت و با عناوینی نظیر کارشناس و مشاور در رسانه ملی مشغول به کار بودند و به این واسطه دستمزدهای خوبی هم می گرفتند اما در مجموعه جدید جایی نداشتند.

کمبود بودجه رسانه ملی در کنار انتقادات این گروه تعدیل شده سبب ساز آن شده است سرافراز که با هدف چابک سازی به رسانه ملی آمده بود فشارهای فراوانی را تحمل کند….




تیتر یک رسانه اصولگرا⇐یکی از این سه تن جایگزین سرافراز در رسانه ملی می‌شوند؟

سینماژورنال: «یکی از این سه تن جایگزین سرافراز در رسانه ملی می‌شوند؟»

به گزارش سینماژورنال آنچه خواندید تیتر گزارشی است که سایت “تابناک” رسانه اصولگرای نزدیک به محسن رضایی منتشر کرده است.

در ذیل این تیتر هم گمانه زنی هایی شده است درباره استعفای رییس فعلی صداوسیما که معلوم نیست چقدر می تواند صحت داشته باشد.

سینماژورنال متن گزارش “تابناک” را ارائه می دهد:

برخی خبرها از احتمال خداحافظی محمد سرافراز، رئیس سازمان صداوسیما از ساختمان شیشه‌ای جام‌جم حکایت دارد؛ گمانه زنی که پیش از این نیز شده بود، ولی اکنون با جدیت بیشتری مطرح می‌شود و حتی از وقوع این تغییرات در چند روز آینده سخن به میان آمده است.

برای نخستین بار اسفند سال ۱۳۹۴ با شنیده‌های متواتری پیرامون استعفای محمد سرافراز رئیس رسانه ملی همراه و غلامعلی حدادعادل به سمت گزینه ریاست این سازمان مطرح شد و دلیل این استعفا نیز ناکافی بودن بودجه سازمان و برخی اختلافات بر سر بودجه میان دولت و سازمان صداوسیما عنوان شد.

حسن خجسته، معاون سابق سازمان صداوسیما در امور صدا، نایب رئیس اتحادیه رادیو تلویزیون‌های آسیا و اقیانوسیه (ABU) در سال ۲۰۰۷ و معاون نظارت و برنامه ریزی صداوسیما نیز گزینه دیگری بود که برای تصدی این مسئولیت مطرح شده و در روزهای بعد حتی گفته شد، سرافراز در روزهای پایانی سال در سر کار حضور نیافته و تا واپسین روزهای سال، موضوع استعفا به یکی از خط‌های خبری تبدیل شده بود.

سکوت روابط عمومی سازمان صداوسیما نیز به این ماجرا دامن زده بود، به گونه‌ای که بسیاری از رسانه‌ها این سکوت را نشانه تأیید خبر‌ها تلقی کردند و با تأخیر به پوشش خبر‌ها پرداختند؛ اما اندکی بعد روابط عمومی صداوسیما در واکنشی دیرهنگام نه تنها استعفا و غیبت سرافراز را تکذیب کرد و از آخرین فعالیت‌های رئیس سازمان در آخرین روزهای سال در این مجموعه سخن به میان آورد، بلکه حتی بحث برخورد حقوقی با منتشرکنندگان این گمانه زنی‌ها را به میان کشید.

طی چند روز آینده اتفاق جدیدی می افتد؟
از روز گذشته، بار دیگر برخی رسانه‌ها از استعفای محمد سرافراز خبر دادند و این بار یک گزینه تازه نزدیک به غلامعلی حداد عادل را نیز مطرح کردند؛علی عسکری، معاون فنی سازمان صداوسیما در دوره عزت‌الله ضرغامی. بر اساس این خبر‌ها که با توا‌تر منابع همراه شده، طی چند روز آینده، استعفای رئیس سازمان صداوسیما رسماً علنی می‌شود و حکم رئیس جدید صادر خواهد شد و گفته می‌شود، انتقاد برخی اشخاص از عملکرد صداوسیما در تریبون‌های رسمی نیز پس از شنیدن این خبر بوده است.

هرچند از علی عسکری به عنوان گزینه محتمل در گمانه‌زنی‌ها یاد می‌شود، غلامعلی حدادعادل و حسن خجسته نیز گزینه‌هایی هستند که در صورت تأیید استعفای سرافراز، ممکن است این مسئولیت را بر عهده بگیرند. با این حال باید تا اطلاعات شفاف‌تر صبر کرد، چون تجربه نشان داده ممکن است هر لحظه اتفاق تازه‌ای رخ دهد.

محمدسرافراز پانزدهم آبان ۱۳۹۳ با حکم رهبر معظم انقلاب به عنوان پنجمین رئیس سازمان صداوسیما منصوب شد و در دوره نوزده ماهه حضورش در صداوسیما، اقدامات مفیدی به خصوص در راستای کوچک‌سازی و چابک‌سازی سازمان متبوعش انجام داد که این فعالیت‌ها همچنان استمرار دارد.




پرسش صریح رسانه اصولگرا⇐چه کسی از وضعیت صداوسیما رضایت دارد؟

سینماژورنال: اوضاع مالی بغرنج رسانه ملی در ماههای اخیر سبب ساز آن شده است که مدیران این نهاد تا حد ممکن تولید مجموعه های نمایشی را معلق کنند و البته شرایطی را ایجاد کنند برای برون رفت از این وضعیت.

به گزارش سینماژورنال با این حال اینها همه سبب ساز آن نمی شود که ارزیابی کارنامه صداوسیما به تأخیر افتد. از دل همین ارزیابیهاست که می‌توان نظراتی مشورتی هم در اختیار مدیران این نهاد برای بهبود عملکردشان ارائه داد.

محمدصادق عابدینی در روزنامه اصولگرای “جوان” به بهانه ارزیابی عملکرد و با پیش رو گذاشتن پرسش “چه کسی از وضعیت صداوسیما رضایت دارد؟” به سراغ ارائه گزارشی تحلیلی درباره اوضاع و احوال رسانه ملی رفته است.

سینماژورنال متن کامل گزارش “جوان” را ارائه می دهد:

راه‌های دیدنی‌شدن سیما

چه كسي از وضعيت صداوسيما رضايت دارد؟ پاسخ صحيح دادن به اين سؤال بايد همراه با دليل باشد، نمي‌توان صداوسيما و برنامه‌هايش را با يك «نه» از سر لجاجت كنار گذاشت و يا با يك «بله» ناشي از تعصب بي مورد، همه نواقص صداوسيما را ناديده گرفت.

بهترين راه رسيدن به جواب اين سؤال، بررسي شرايط صداوسيما است. آنچه خروجي رسانه ملي نشان مي‌دهد و آنچه در درون اين سازمان مي‌گذرد، رقابت نابرابر با تولیدات تلویزیونی در شبکه‌های جهانی،  انباشت نیروی غیرحرفه‌ای و کارنابلد، كمبود بودجه و چالش با دولت بر سر اختصاص بودجه و در نهايت ضعف‌هاي ساختاري است كه همگي در يك مجموعه بايد ديده شود.

 انتقاد از صداوسيما به معناي قبول نداشتن كليت رسانه ملي نیست
از سوي ديگر انتقاد از صداوسيما به معناي قبول نداشتن كليت رسانه ملي نیست. اكثر انتقاد‌هاي دلسوزانه نسبت به صداوسيما براي بهبود وضعيت است. جديدترين انتقاد از سازمان صداوسيما را مقام معظم رهبري در ديدار با معلمان بيان كردند. ايشان ضمن گلايه از متناسب نبودن برخي از برنامه‌ها با نيازها، از عمل نكردن مديران صداوسيما به توصيه‌هاي قبلي ايشان انتقاد كردند.
در ابتداي پيروزي انقلاب دو شبكه تلويزيوني در سازمان راديو و تلويزيون ملي ايران فعاليت داشتند. با ايجاد سازمان صداوسيما و تعريف مأموريت‌هاي جديد باز هم همان دو شبكه برقرار بودند و تا سال‌ها شبكه‌هاي 1 و 2 بار صداوسيما را به دوش مي‌كشيدند. در آن سال‌ها خبري از شبكه‌هاي ماهواره‌اي، اينترنت و حتي شبكه نمايش خانگي نبود و تنها عدول از این دو شبکه تماشاي فيلم‌هاي VHS بود.
درجازدن صداوسيما در دو شبكه آنقدر ادامه داشت تا حضور گيرنده‌هاي ماهواره‌اي در پشت‌بام‌ها در اوايل دهه 70 مديران فرهنگي را شوكه كرد. از آن سال‌ها تا كنون هر ساله به ميزان رقباي سازمان صداوسيما افزوده شده است. با وجود اين تنها كار صداوسيما چشم دوختن به جمع كردن ماهواره‌ها و افزايش تعداد شبكه‌ها بود. امروز ديگر صداوسيما قبول كرده رقيبي به نام ماهواره دارد و حتي بدش نمي‌آيد، برنامه‌هاي پربیننده ماهواره‌اي را كپي كند. بينندگان تلويزيون كه با هجوم شبکه‌های خارجی روبه‌رو شده‌اند برخی نواقص شکلی و حرفه‌ای صداوسيما را در تولید برنامه می‌بینند و درک می‌کنند. دهه 60 براي صداوسيما گذشته است و نشان دادن «سال‌هاي دور از خانه» باعث خلوت شدن خيابان‌ها نمي‌شود. در دهه 90 بايد «خندوانه» داشت تا بيننده را پاي تلويزيون نگه داشت. اين دقيقاً پاشنه آشيلي است كه صداوسيما در طول سال‌هاي اخير از آن ضربه زيادي خورده است.
همه مي‌خواهند كپي كنند
وقتي يك برنامه تلويزيوني مثل «خندوانه» شبكه نسيم يا «90» در شبكه 3در بين بينندگان تلويزيون گل مي‌كند، برنامه‌ساز‌ها مي‌خواهند سريع كپي از آن را براي شبكه ديگري بسازند. حتي اگر برنامه‌اي در BBC بيننده داشته باشد باز هم در ايران كساني هستند كه نمونه ايرانيزه شده‌اش را به تلويزيون پيشنهاد كنند. برخی دیگر از شبکه‌ها هم كه نشان داده‌اند مي‌توانند منبع الهام برخي از مديران شبكه‌ها و برنامه‌سازان صداوسيما باشند. يكي از انتقاد‌هايي كه به برنامه‌هاي تلويزيوني وارد است، همين كپي‌كاري‌هاي فاقد خلاقيت و ايده است. خلاقيت داشتن در سازماني به نام صداوسيما دارد به گوهري تبديل مي‌شود كه پيدا كردنش هر روز سخت‌تر مي‌شود. اينترنت و ماهواره فرصت جست‌وجو را به بينندگان تلويزيون داده است و مي‌شود نمونه‌هاي خارجي برنامه‌هاي تلويزيوني را به راحتي پيدا كرد.
مديران شبكه‌ها مقصرند!
بينندگان تلويزيون چند مدير شبكه را مي‌شناسند؟ سؤال سختي است، اصلاً چرا بايد مديران شبكه‌ها را شناخت؟ پاسخ در اختيارات مديران شبكه‌ها است. مديراني كه هدايت شبكه‌هاي تلويزيوني را برعهده دارند. شبكه‌هايي كه حدود 70 یا80‌ميليون بيننده بالقوه مي‌توانند داشته باشند. اگر شبكه‌اي موفق بود، مدير شبكه‌اش موفق است و اگر شبكه‌اي نتوانست بيننده جذب كند، اولين مقصر شكستش مدير شبكه است. چيزي مانند تيم‌هاي فوتبال كه تفكر مربيان باعث پيروزي و شكست تيم‌ها مي‌شود. اگر بيش از 20 شبكه تلويزيوني صداوسيما را مانند ليگ فوتبال ببينيم بايد بيش از 20 مدير موفق نيز براي شبكه‌ها داشته باشيم كه براي موفقيت شبكه‌هايشان شبانه‌روز برنامه‌ريزي كنند. در مقابل اين تمثيل صداوسيما داراي شبكه‌هايي است كه رسماً نامزد سقوط به ليگ پايين‌تر هستند؛ شبكه‌هايي كه نتوانسته‌اند بينندگانشان را حفظ كنند.
ناموفق‌ها منزوي مي‌شوند
شبكه چهارم عنوان «فرهيختگان» را براي خود انتخاب كرده است. در جامعه‌اي كه ميليون‌ها فارغ‌التحصيل دانشگاه دارد و جمعيت فرهيخته‌اش هر روز بيشتر مي‌شود، چرا شبكه فرهيختگان جزو كم بيننده‌ترين شبكه‌هاي تلويزيوني است؟! شبكه آموزش هم با وجود حضور 20 ميليون دانش آموز در سطح كشور، برنامه آموزشي ندارد كه اين جمعيت ميليوني را پاي تلويزيون بنشاند. در كشوري كه ام القراي جهان اسلام است و استقبال مردمي از مسابقات حفظ و قرائت قرآن نشانه از علاقه عمومي به قرآن است، شبكه «قرآن» سيما هم يكي از كم استقبال‌ترين شبكه‌هاي سيما است. در منظومه شبكه‌هاي صداوسيما، شبكه «افق» قرار است شبكه‌اي متفاوت و بر اساس سبك زندگي ايراني- اسلامي باشد، اما چقدر اين شبكه در زمينه مأموريت‌هايش موفق عمل كرده است؟ پاسخ اين سؤال را ميزان مخاطبان شبكه مشخص مي‌كند كه جزو كم بيننده‌ترين شبكه‌هاي سيما است.
شبكه «سلامت» نيز اگرچه موضوع حساس سلامتي جامعه را پيگيري مي‌كند، در مقابل برنامه‌هاي تركيبي خانوادگي در شبكه‌هاي سراسري كه مخاطبان پيگير توصيه‌هاي بهداشتي را دارند، از جايگاه پايين‌تري در جذب بيننده دارد. اين شبكه‌هاي منزوي را در كنار شبكه «مستند» بايد نگاه كرد كه در طول يك سال مجموع بينندگانش 15 درصد رشد داشته است. اين شبكه ثابت كرده است مي‌توان حرفه‌اي عمل كرد و با وجود مشكلات مالي و ساختاري موفق بود. در شرايطي كه شبكه‌اي مانند «مستند» هر روز بر تعداد بينندگانش مي‌افزايد، شبكه‌هاي كم مخاطب منزوي مي‌شوند.
دولت ناراضي است؛ پس بودجه نمي‌دهد!
اگر دولت مي‌خواست به سؤال ابتداي اين متن پاسخ دهد، رسماً با يك «نه» محكم نارضايتي خود را از صداوسيما اعلام مي‌كرد. نارضايتي كه دلايل آن از سوي دولتي‌ها بارها اعلام شده و مديران صداوسيما نيز بارها پاسخ‌هاي خود را ارائه كرده‌اند و حتي محمد سرافراز، رئيس صداوسيما از زياده‌خواهي دولت انتقاد كرده و از اينكه دولت بودجه سازمان را به گروگان گرفته است، انتقاد كرد. دولت بر سر بودجه صداوسيما چالشي جدي را با صداوسيما آغاز كرده كه نتيجه آن فشار فلج‌كننده‌اي به ساختار رسانه ملي است. با وجود اينكه از نظر قانوني دولت نمي‌تواند چنين برخوردي با صداوسيما داشته باشد، اما فعلاً دولت بر موضعش پافشاري مي‌كند و صداوسيما را با مشكلات عديده‌اي روبه‌رو كرده است.
بي پولي مشكلي جدي است
 مي‌گويند پول خوشبختي نمي‌آورد ولي قطعاً بي‌پولي بدبختي مي‌آورد. وضعيت صداوسيما دقيقاً چنين وضعيتي را نشان مي‌دهد كه در زمان پولداري نتوانست شرايط خوبي را به دست بياورد، اما در دوران بي پولي به شدت اوضاعش خراب شده است. امروز حتي اگر صداوسيما بخواهد خوب باشد، پولي براي برنامه سازي، بهبود وضعيت شبكه‌ها و حتي نگهداشتن كانال‌هاي تلويزيوني‌اش ندارد. كاهش تعداد شبكه‌هاي تلويزيوني نشان مي‌دهد كه نداشتن پول حتي باعث مي‌شود كه شبكه‌اي با عمر چند سال يكباره تعطيل شود. سريال‌هاي گرانقيمت تلويزيوني هم به خاطر بي پولي ساخته نمي‌شوند و جايشان را ميني‌سريال‌هاي ارزانقيمت دم‌دستي پر كرده است كه مخاطب چنداني هم ندارند. معاون سيما در مصاحبه‌اش بر اينكه بي‌پولي باعث شده كارهاي سازمان روي زمين بماند تأكيد مي‌كند و همه منتظرند تا دولت كمي شير بودجه را شل كند تا شايد معجزه‌اي شود.
بهره‌وري پاسخي براي بي‌پولي

با همه معايب و مشكلاتي كه سازمان صداوسيما با آن رودررو است، روش‌هاي خروج از بحران نيز وجود دارد. سرافراز به خوبي ساختار صداوسيما را مي‌شناسد و همين باعث شد كه برنامه‌اش را بر اصلاح اين ساختار بگذارد. از طرف ديگر به غير از حذف پست‌هاي مديريتي مي‌شود چابك‌سازي سازماني را به مسئله برنامه‌سازان تلويزيون نيز تعميم داد. بسياري از منتقدان رسانه‌اي صداوسيما در زماني كه در مقام برنامه‌ساز ظاهر شدند، نشان دادند كه هيچ چيزي در بساط ندارند. صداوسيما مي‌تواند به جاي اينكه سرمايه و زمانش را در اختيار گروه‌هاي ناكارآمد برنامه‌ساز قرار دهد كه محصولش شبكه‌هاي بي بيننده‌اي مانند «افق» باشد، مي‌تواند پاي استعداد‌هاي جديد را به سازمان باز كند.

مثال اين موضوع برنامه «جادوي صدا»، مسابقه صداپيشگي است كه اساتيد گرانقدر دوبلور حتي اجازه نمي‌دهند استعداد‌هاي جوان اشتباه كوچكي داشته باشند و با همين نگاه بسته است كه سال‌ها دايره بسته‌اي كه در صداوسيما شكل گرفته، باز نشده است. هواي تازه يا پوست‌اندازي رسانه ملي، كاري است كه از عهده رئيس سازمان بر مي‌آيد. سرافراز هنوز زمان زيادي پيش رو دارد و اگر بخواهد مي‌تواند تغيير ايجاد كند. پاسخ به سؤال ابتدايي اين متن چه بله باشد و چه خير، صداوسيما بايد فراموش نكند همان طور كه در دهه 90 با ماهواره غافلگير شد، اگر نخواهد تغيير كند، حريفانش ميدان بازي را تغيير مي‌دهند.

لبيك رئيس رسانه ملي به فرمايشات رهبر انقلاب
در پي بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار با معلمان و بيان دغدغه‌هاي ايشان درباره لزوم توجه رسانه ملي به توليد برنامه‌هاي مناسب براي نسل جوان و نوجوان كشور، رئيس رسانه ملي با انتشار پيامي ضمن تأكيد بر توجه ويژه به دغدغه‌هاي رهبر معظم انقلاب، تبعيت از رهنمودهاي معظم له را راهگشاي همه مسائل دانست.



این مدیر رسانه ملی بیشتر از ۱۰۰ نیروی ناکارآمد را حذف کرد+عکس

سینماژورنال: کمبود بودجه صداوسیما در سالهای اخیر سبب ساز آن شده که برخی از شبکه های این رسانه ملی سعی کنند با تعدیل نیروهای ناکارآمد شرایط استفاده بهتر از نیروهای مفید را فراهم کنند.

به گزارش سینماژورنال از جمله این شبکه ها شبکه مستند است که امیر تاجیک مدیر آن در گفتگویی با “مهر” از این گفته که به هنگام حضورش در این شبکه 183 نیروی ستادی داشته و حالا تعداد آنها به 67 نفر رسیده است؛ به بیان بهتر 116 نیرو از سیستم حذف شده اند؛

تاجیک در توصیف این حذف نیروها به وجود سمتهایی بی کاربرد چون مشاور و کارشناس در شبکه اشاره کرده و در کنار آن نیروهایی که به صورت نیم شیفت فقط روزی 4 ساعت در محل کار خود حاضر می شدند و البته بخشی از نیروهای تعدیل شده به دلیل عدم کارکرد حرفه ای کنار گذاشته شدند.

از 183 نفر به 67 نفر رسیدیم

تاجیک در این باره می گوید: روز اولی که من به این شبکه آمدم ۱۸۳ نفر نیرو داشت که الان تعدادشان به ۶۷ نفر رسیده و ممکن است کمتر هم بشوند چراکه به اعتقاد من نیروی ستادی باید نقش تسهیل کننده را برای نیروی تولید داشته باشد. توان ما در فضای بیرون از شبکه استفاده شود.

حذف نیروهایی که کار نمی‌کردند و حقوق می‌گرفتند

این مدیر میانی صدا و سیما افزود: روز اول که متوجه این تعداد شدم بسیار تعجب کردم. وقتی اولین مبلغ ماهانه را واریز کردند متوجه شدم همه دارایی صرف حقوق ها شده و هیچ مبلغی برای تولید نمانده است. کنجکاو شدم ببینم چه کسانی در این مجموعه کار می کنند. ۱۲ نفرشان افرادی بودند که صرفا در سمت هایی چون کارشناس و مشاور حقوق می گرفتند و اصلا سر کار نمی آمدند. تعداد زیادی هم افرادی بودند که به صورت نیم شیفت فقط ۴ ساعت می آمدند و تقریبا هیچ کارایی نداشتند. یک سری هم نیروهایی بودند که اگرچه فرصت در اختیارشان گذاشتیم اما به طور حرفه ای کاربلد نبودند و توانایی های شان باید در جای دیگری استفاده می شد.

وی با تاکید بر اینکه کوچک سازی دستور مقام معظم رهبری است و این کار باید انجام شود، تصریح کرد: مابقی کسانی که باقی ماندند کارمند سازمان بودند و این ها امروز از توان شان به درستی استفاده می شود. روش من این چنین است که خودم بیشتر از همه کار می کنم و گاهی خارج از ساعت اداری یا روزهای تعطیل هم در حال پیگیری امور هستم. این باعث می شود در بچه ها هم انگیزه برای تلاش بالاتر رود.

امیر تاجیک

امیر تاجیک




دبیر اسبق جشنواره فجر: مدیران “هفت” مي‌خواستند من فقط از وزارت ارشاد انتقاد كنم

سینماژورنال: محمدرضا عباسيان مدیر اسبق موسسه رسانه های تصویری و دبیر جشنواره سی و یکم فیلم فجر كه در برنامه جمعه شب «هفت» در انتقاد از راه اندازي VOD سخن گفته بود، در گفت و گو با “جوان” به تشريح مواضعش در خصوص سامانه «سند» پرداخت و گفت: برخلاف آنچه در گزارش «جوان» ( تلويزيون به دنبال سرقفلي ويدئو كلوپ اينترنتي ارشد) آمده من صرفاً به انتقاد از ارشاد نپرداختم، بلكه از صداوسيما نيز انتقاد كردم در صورتي كه مديران برنامه «هفت» مي‌خواستند من فقط از وزارت ارشاد انتقاد كنم.

به گزارش سینماژورنال وي گفت: بحث دانلود فيلم با آنچه نماينده حقوقي صداوسيما در «هفت» به عنوان پخش برنامه عنوان كرد، متفاوت است و نمي‌توان VOD را تلويزيون ناميد در صورتي كه اين سامانه همان ويدئو كلوپ است.

ارشاد هيچ كاري تا امروز انجام نداده است

عباسيان ادامه داد: راه اندازي VOD تنها در سطح همان حرف بوده و ارشاد هيچ كاري تا امروز انجام نداده است. اين در حالي است كه ما VOD را چند سال پيش در مؤسسه رسانه‌هاي تصويري راه‌اندازي كرديم، اما به دليل نبود سرمايه‌گذار كار اجرايي نشد.

دبير سابق جشنواره فيلم فجر افزود: راه‌اندازي VOD بر بستر اينترنت همان كاري است كه مدت‌ها توسط سايت‌ها در حال انجام است و به صرفه نيست در صورتي كه مي‌توان براي آن ستاپ باكس طراحي كرد و علاقه‌مندان با پرداخت آبونمان از آن استفاده كنند و ديگر هزينه‌اي براي دانلود فيلم‌ها نپردازند.

هر چقدر دانلود بيشتر شود، سود بيشتري به جيب شركت‌هاي ارائه كننده خدمات اينترنت و وزارت ارتباطات واريز مي‌شود

وي با انتقاد از عملكرد وزارت ارتباطات در فيلتر نكردن سايت‌هاي غيرمجاز دانلود فيلم گفت: يكي از دلايلي كه وزارت ارتباطات تمايلي به فيلتر كردن سايت‌هاي دانلود فيلم غيرمجاز ندارد، فروش پهناي باند اينترنت است و هر چقدر دانلود بيشتر شود، سود بيشتري به جيب شركت‌هاي ارائه كننده خدمات اينترنت و وزارت ارتباطات واريز مي‌شود، اين درحالي است كه دانلود‌هاي غيرمجاز به صنعت سينماي ايران ضربه مي‌زند.

هيچ كدام ظرفيت ارائه حجم بالاي فيلم براي دانلود را ندارند

عباسيان گفت: وزارت ارشاد نام چند شركت را براي فعاليت در VOD معرفي كرده كه هيچ كدام ظرفيت ارائه حجم بالاي فيلم براي دانلود را ندارند، اين در حالي است كه هم اكنون سايت‌هايي وجود دارند كه چند هزار فيلم را براي دانلود قرار داده‌اند.

اين كارشناس سينما يكي از عواملي را كه باعث ايجاد نگراني درباره VOD شده است، احتمال توليد محتواي خارج از ارائه فيلم دانست و خواستار شفافيت در اين زمينه شد. لازم به ذكر است راه‌اندازي VOD توسط وزارت ارشاد، اعتراض صداوسيما را در پي داشته است.




محمدحسين لطيفي كه در ٦ سال ٤ سريال ساخته⇐اين خيلي بد است كه به خاطر مشكلات جناحي تلويزيون را دچار مشكلات اقتصادي كنند

سینماژورنال: محمدحسین لطیفی که در سالهای اخیر سریالهای مختلفی را برای تلویزیون تولید کرده است این روزها هم مشغول ساخت فصل دوم “دودکش” برای نوروز تلویزیون است.

به گزارش سینماژورنال “نردبام آسمان”، “تنهایی لیلا”، “دودکش1” و “زمانی برای عاشقی” از جمله سریالهایی هستند که لطیفی در این سالها برای تلویزیون ساخته و به واسطه همکاری نزدیک با این رسانه هم که شده باید در حال و هوای تولیدات رسانه ملی باشد.

با این حال این کارگردان در گفتگویی با “ایسنا” به صراحت از این گفته که محصولات تلویزیون را زیاد پیگیری نمی کند!

لطیفی در پاسخ به این پرسش که عملکرد کدام شبکه تلویزیون را موفقتر می داند گفته است: من راستش خیلی تلویزیون را پیگیری نمی‌کنم و نمی‌توانم دقیق در این زمینه نظر بدهم.

مهمترین اتفاق سال؟ پرداخت معوقات مالی

افت کیفیت محصولات تولیدی تلویزیون در سال اخیر باعث از دست دادن بخشی از مخاطبان و باختن رقابت به شبکه های ماهواره ای شد اما  لطیفی بی اشاره به این افت کیفی، مهمترین اتفاق سال را پرداخت معوقات مالی می داند.

وی بیان داشته است: اتفاق ویژه‌ای که امسال در رسانه ملی افتاد از نظر من این بود که بعد از مدت‌ها بخشی از بدهی‌ها از سوی سازمان صداوسیما پرداخت شد و برخی همکاران بعد از مدت‌ها توانستند مطالباتشان را از تلویزیون بگیرند. به نظرم این اتفاق حرکت خوبی بود.

مشکل اساسی؟ فقط کمبود بودجه است و لاغیر

البته که متعاقب این ماجرا اصلی ترین مشکل این کارگردان هم کمبود بودجه سالانه ایست که به صداوسیما تعلق می گیرد! این کارگردان اظهار داشته است: مشکل اساسی من به عنوان یک کارگردان، یک شهروند و کسی که برای سازمان صداوسیما کار می‌کند، این است که به شکل کاملا قانونی و در مجلس شورای اسلامی در لایحه بودجه صداوسیما تغییرات اساسی ایجاد شود؛ چراکه این واقعا آزاردهنده و خیلی بد است که به خاطر مشکلات شخصی و جناحی، مجموعه‌ صداوسیما هر بار دچار مشکلات و فشارهای اقتصادی شود. امیدوارم سال آینده این اتفاق در مجلس شورای اسلامی بیفتد و این مساله حل شود.

دیالوگهای فیملنامه مهم نیست/مهم این است که هر روز صبح سرکار حاضر می شویم

محمدحسین لطیفی که امسال یک فیلم سینمایی به نام “اسب سفید پادشاه” را هم روی پرده داشت که فروش آن تا پایان اکران به 200 میلیون هم نرسید در توصیف چگونگی تولید سریال “دودکش2” هم اظهارات جالبی را طرح کرده است.

وی درباره کامل‌ بودن فیلمنامه سریال‌ها پیش از کلید خوردن، در پاسخ به اینکه چقدر به عنوان کارگردان بر فیلمنامه کامل تأکید دارد؟ گفت: فیلمنامه اگر کامل باشد شاهکار است. از همه بهتر برای منِ کارگردان خوب است اما واقعیت این است که بازیگرانی که با من کار کردند همه می‌دانند که من به آن‌ها فرصت می‌دهم و آن‌ها را تحت فشار قرار نمی‌دهم و همیشه از انرژی خودشان استفاده می‌کنم، در نهایت هم اتفاق بدی نمی‌افتد. مهم این است که ما هر روز صبح سرکار حاضر می‌شویم و می‌دانیم که می‌خواهیم چکار بکنیم، دیالوگ زیاد مهم نیست.




واکنش حدادعادل به انتشار خبری مبنی بر مدیریتش در رسانه ملی

سینماژورنال: عدم راهیابی غلامعلی حدادعادل به مجلس دهم سبب ساز شکل گیری شایعاتی درباره آینده مدیریتی این چهره سرشناس جریان اصولگرایی شده است.

به گزارش سینماژورنال از جمله این شایعات مربوط است به جایگزینی او با محمد سرافراز در رسانه ملی.

بنا به اطلاعات ارائه شده در “تسنیم” غلامعلی حدادعادل سه شنبه شب یازدهم اسفندماه در حاشیه مراسم پاسداشت بیش از نیم‌قرن خدمات علمی مهدی‌ مشکوة‌الدینی در مشهد اظهار داشت: خبر منتشر شده در رابطه با مدیریت من در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران شایعه‌ است که در فضای مجازی منتشر شده و صحت ندارد.

وی افزود: این خبر کذب محض بوده و آن را تکذیب می‌کنم و دکتر محمد سرافراز رئیس رسانه ملی هم‌چنان در سمت خود به فعالیت می‌پردازد.

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی خطاب به اصحاب رسانه گفت: من در مصاحبه خود اعلام کردم که از گذشته تاکنون مشاوره و راهنمایی به رسانه ملی می‌دادم و هرگز اعلام نکردم که از سوی مقام معظم رهبری به عنوان رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران منصوب شده‌ام و درخواستم از اصحاب رسانه این است که اخبار را به درستی منعکس کنند تا هیچ گونه شک و شبهه و شائبه‌ای ایجاد نشود.




آیا این ادعای رسانه اصولگرا حقیقت دارد؟⇐دولت ۱۰۰ ميليارد ضرر داد تا تلويزيون بي‌پول بماند؟!

سینماژورنال: مزایده واگذاری آگهی های رسانه ملی بدون نتیجه ای مشخص نیمه تمام باقی ماند و در این بین هر کدام از رسانه ها تحلیل خود در این باره را ارائه می کنند.

به گزارش سینماژورنال روزنامه اصولگرای “جوان” تحلیلش در این باره را با تیتر “دولت 100 میلیارد ضرر داد تا تلویزیون بی پول بماند” منتشر کرده است.

سینماژورنال متن کامل گزارش “جوان” را ارائه می دهد:

چه کسی کارشکنی کرد؟

مزايده آگهي‌هاي صداوسيما که براي خروج اين سازمان از بحران مالي برنامه‌ريزي شده بود، با کنار کشيدن بانک دولتي بدون برنده باقي ماند تا گره بي‌پولي صداوسيما باز نشود؛ موضوعي که پيش از اين یه آن پرداخته بودیم و خبر از کارشکني دولت در راه استقلال مالي صداوسيما داده بود.
محمد سرافراز، رئيس سازمان صداوسيما در نشست معاونان سازمان، اطلاعاتي را درباره مزايده اخير آگهي‌هاي راديو و تلويزيون ارائه کرد. مزايده‌اي که پيش از اين گفته شده بود دولت براي به شکست انجاميدن آن از بانک‌ها خواسته بود با صداوسيما همکاري نکنند.

دولت گزينه صداوسيما را سوزاند!
دعواي دولت و صداوسيما بر سر بودجه تشابه زيادي به جنگ آب دارد. دولت در بالا دست سد بودجه‌اي ايجاد کرده و در پايين دست با قطع شدن جريان مالي، خشکسالي دامن سازمان صداوسيما را گرفته است. صداوسيما براي پايان دادن به اين وضعيت روش کسب درآمد از آگهي‌هاي راديو و تلويزيوني را تغيير داد و با اعلام مزايده واگذاري تمام آگهي‌هاي راديو و تلويزيون پيشنهادي اغواکننده براي به دست آوردن درآمد ناشي از تبليغات بزرگ‌ترين رسانه کشور ارائه کرد. مزايده‌اي که با وجود توجيه اقتصادي به دليل آنچه مي‌توان کارشکني دولت ناميد، به شکست انجاميد.

محمد سرافراز درباره آنچه در اين مزايده گذشت، مي‌گويد: سازمان براي افزايش درآمد و براساس راهکارهاي قانوني تصميم به برگزاري مزايده و واگذاري آگهي‌هاي بازرگاني گرفت، ولي فشارهاي بيروني بر گروه برنده مزايده از جمله بانک توسعه و تعاون مانع عملياتي شدن آن شد، به طوري که با توسل به راه‌هاي غيرقانوني و بعضاً سياسي به اين گروه فشار آوردند تا خود را کنار بکشد و مزايده شکست بخورد. حتي وزارت رفاه و تعاون از بانک زيرمجموعه خود خواست تا از مزايده کنار بکشد، همزمان با اين فشارها به دنبال برگزاري مزايده، برخي سازمان را به آنتن‌فروشي متهم مي‌کردند در حالي که رسانه ملي ضوابط پخش دارد و اين ضوابط نه‌تنها نسبت به گذشته تغييري نکرده که دقيق‌تر شده است.

ضبط 100 ميليارد ضمانت بانک
سعيدکاردار، مشاور اقتصادي رئيس رسانه ملي نيز درباره برگزاري مزايده آگهي‌ها و به شکست انجاميدن آن مي‌گويد: در روز اعلام و تحويل اسناد، شرکت‌کننده سومي هم وجود داشت که صرفاً به علت دو دقيقه تأخير به بهانه اشکال قانوني، از پذيرش پاکت وي خودداري شد.

به گفته دکتر کاردار، 35 شرکت اسناد خود را پس از اعلام مزايده خريداري مي‌کنند که فقط سه شرکت از ميان آنها پاکتشان را پس آوردند. دو شرکت باقيمانده شامل گروه بانک توسعه و تعاون و شرکاي بخش خصوصي برنده بودند. گروه دوم متشکل از سه شرکت بخش خصوصي بودند که پس از بازگشايي پاکت‌هاي «الف» و «ب» در روز چهارشنبه 30 دي امسال با حضور نمايندگان قانوني مشخص شد که فقط مزايده دو شرکت‌کننده دارد.

مشاور اقتصادي رئيس رسانه ملي مي‌افزايد: يک روز بعد، بانک توسعه و تعاون به بهانه حمايت از بخش خصوصي و رعايت اصل 44 آن هم پس از بازگشايي پاکت‌ها انصراف داد، اين در حالي‌ است که بعد از بازگشايي همه پاکت‌ها و مشخص شدن شرکت‌کننده‌ها، اعلام انصراف، غيرقانوني بود و تنها چيزي که به ذهن متبادر مي‌شود، تباني شرکت‌کنندگان است. در روز شنبه نيز پاکت قيمت‌ها بازگشايي شد، در همين حال، سازمان صداوسيما با توجه به مستندات قانوني برنده مزايده را اعلام و به همه شرکت‌کنندگان ابلاغ کرد، ولي با فشارهايي که به گروه برنده آوردند باعث شدند تا آنها در مهلت قانوني موفق به ارائه ضمانتنامه و پيش‌پرداخت نشوند. بنابراين سازمان نسبت به ضبط ضمانتنامه 100 ميليارد توماني به صورت قانوني کرد. همه اينها در حالي بود که مزايده برگزار شده بازترين و شفاف‌ترين مزايده بوده است.

دولت قيد پولش را زد تا تلويزيون برنده نشود!
دولت در جريان حضور بانک توسعه و تعاون مزايده آگهي‌هاي تلويزيوني 100 ميليارد توماني ضرر کرده است؟

رقم بسيار درشتي که به عنوان حق قانوني صداوسيما به خاطر رفتار بانک به حساب سازمان صداوسيما واريز شده است، اما در مقابل اين 100 ميليارد تومان، دولت نگذاشت تا درآمد هزار و 700 ميليارد تومان در سال نصيب صداوسيما شود؛ رقمي که در مقابل ميزان پول مصادره شده، بسيار بيشتر است.

در جنگ غيرعلني که دولت بر سر بودجه با صداوسيما راه انداخته است، قوه مجريه در حال قطع کردن روزنه‌هاي اميدي است که صداوسيما مي‌توانست با آنها حيات بدون بودجه دولتي را تجربه کند. از نظر دولتي‌ها صداوسيمايي که وابستگي به پول بودجه سالانه دولتي نداشته باشد، بزرگ‌ترين رسانه منتقد دولت خواهد شد. حجم وسيع مخاطبان و تأثيرگذاري بالاي صداوسيما در افکار عمومي کشور، دولت را به تلاش براي تحت فشار قرار دادن صداوسيما براي همراهي با دولت وادار کرده است؛ تلاشي که حتي در آن شکست و ضرر بانک دولتي براي رسيدن به يک هدف بزرگ‌تر توجيه مي‌شود.




دولت از بانک‌ها خواسته با صداوسيما همکاري نکنند؟!

سینماژورنال/محمدصادق عابدینی: اتفاقات حاشيه‌سازي که در چند روز گذشته سازمان صداوسيما را درگير خود کرده بود، بهانه‌اي شد تا حسام‌الدين آشنا، نايب‌رئيس و نماينده رئيس‌جمهوري در شوراي نظارت سازمان صداوسيما خواستار تشکيل جلسه فوق‌العاده اين شورا شود؛

جلسه‌اي که با توجه به مواضع قبلي دولت در قبال سازمان صداوسيما، سعي خواهد شد نتايج مطلوب دولت از آن خارج شود. اين جلسه با فاصله يک روز از درخواست آشنا برگزار شد، اما روابط‌عمومي صداوسيما بدون اطلاع از اين موضوع در اطلاعيه از اينکه قرار است چنين جلسه‌اي برگزار شود، استقبال کرد!

در اطلاعيه روابط‌ عمومي سازمان، به مواردي از کارشکني دولت در قبال صداوسيما اشاره شده است.

دولت نسبت به حاشيه‌هاي سازمان حساس شده
موضوع خروج شهرزاد ميرقلي‌خان، بازرس ويژه رئيس صداوسيما و دلايل متعددي که براي خروج وي از ايران عنوان شده بود، باعث شد تا محمد سرافراز، رئيس سازمان در گفت و‌گو با روزنامه “جام‌جم” ارگان مطبوعاتي صداوسيما، سعي در پاسخگويي نسبت به اين حاشيه داشته باشد.

سرافراز در اين گفت‌و گو موضع تندي در قبال دولت گرفته و مي‌گويد: به نظر من، رشد يک درصدي بودجه رسانه ملي ناشي از نگاه حزبي، سليقه‌اي، بخشي‌نگري، غيرملي و کاملاً غيرمنصفانه است که چنين نگاهي به صداوسيما شايسته رويکرد ملي دولت نيست.

بعد از اين گفت‌و‌گو، مدير شبکه مستند نيز طي يادداشتي به دفاع از مواضع سرافراز و حمايت از توانايي‌هاي خانم ميرقلي‌خان در تصدي بازرسي ويژه پرداخت.

در شرايطي که اين دفاع تمام‌قد از ميرقلي خان بايد حاشيه‌هاي به وجود آمده را مديريت کند، انتشار فايل صوتي درباره دو تن از کارکنان پرس‌تي‌وي که حاوي مسائل غيراخلاقي بود، باز هم دامنه حاشيه‌هاي سازمان را وسيع‌تر کرد، به نحوي که حتي موضوع جنجالي بودجه صداوسيما را تحت‌الشعاع خود قرار داد. روز سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه حسام‌الدين آشنا خواستار تشکيل جلسه فوق‌العاده شوراي نظارت بر صداوسيما شد. اين جلسه روز چهارشنبه 21 بهمن‌ماه برگزار شد.

انتصاب افراد با اطلاع و نظارت شورا
روابط‌عمومي شوراي نظارت در خبر کوتاهي نتايج اين جلسه را اين‌گونه گزارش کرد: با توجه به اصل 175 قانون اساسي وظايف شوراي نظارت، اعضاي شورا در جلسه فوق‌العاده روز چهارشنبه 21 بهمن 1394 مصوب نمودند از اين پس کليه افرادي که حکم انتصاب آنها با امضاي رئيس سازمان انجام مي‌شود و همچنين هرگونه تغييرات در تشکيلات و ساختار که باعث ايجاد، اصلاح يا حذف ساختار قبلي مي‌گردد با اطلاع و نظارت شورا انجام شود. همچنين تمامي مزايده‌ها و مناقصه‌هايي که از نظر مالي تعهدآور است نيز شامل اين مصوبه مي‌شود.

بند اول اين مصوبه کاملاً در راستاي اتفاقاتي است که براي شهرزاد ميرقلي‌خان پيش آمده است.

بند دوم نيز مي‌تواند درباره مزايده آگهي‌هاي بازرگاني راديو و تلويزيون باشد که چندي پيش از سوي صداوسيما منتشر شده و هدف آن کاهش وابستگي صداوسيما به بودجه دولتي عنوان شده است.

اما روابط‌ عمومي صداوسيما روز گذشته اطلاعيه‌‌ای را منتشر کرد که مفاد آن حکايت از اطلاع نداشتن سازمان از برگزاري جلسه شوراي نظارت است. اين اطلاعيه حاوي ادعايي است که در صورت صحت آن نشانه سنگ‌اندازي دولت در راه تأمين بودجه صداوسيماست.

همچنان در انتظار جلسه شوراي نظارت!
در اين اطلاعيه که با عنوان «همچنان در انتظار جلسه شوراي نظارت!» و در پي سخنان نماينده رئيس‌جمهور در شوراي نظارت بر صداوسيما كه خواستار تشكيل جلسه فوق‌العاده اين شورا براي بررسي به‌زعم ايشان مسائل پيش آمده در روزهاي اخير شده بود،  آمده است:  «بايد گفت، موضوع مهمي كه اين شورا قول بررسي آن را در ارتباط با رسانه‌ ملي داده بود، اين است كه صدا‌و‌سيما يك دستگاه فرهنگي است كه بودجه‌اش بايد توسط دولت تأمين شود و نه از طريق درآمدهاي بازرگاني و سازمان در انتظار اقدامات مؤثر شورا در اين خصوص است و نه موضوعاتي كه ساير دستگاه‌ها بايد پاسخگوي آن باشند.

در بودجه پيشنهادي دولت به سازمان صداوسيما براي سال 95، تنها يک درصد رشد در نظر گرفته شده است و دولت حتي در بودجه جاري اين سازمان نيز به نسبت افزايش حقوق و دستمزد کارکنان سازمان، افزايشي را قائل نشده است، اين در حالي است که رشد قابل توجهي براي بودجه ساير دستگاه‌هاي دولتي فرهنگي در نظر گرفته شده است. بايد به اين استدلال رياست محترم جمهوري نيز اشاره کنيم که ايشان در جلسات مختلف تأکيد کرده‌اند، صداوسيما بايد از طريق کسب درآمد، به اداره خود بپردازد.

به همين دليل نيز در دور جديد فعاليت‌هاي سازمان و به‌منظور افزايش درآمدها، رسانه ملي اقدام به برگزاري مزايده آگهي‌هاي بازرگاني کرد که متأسفانه گروه برنده مزايده با کار‌شکني‌هاي مختلفي روبه‌رو شده است و حتي برخي مقامات دولتي از رؤساي بانک‌ها خواسته‌اند در اين مزايده با صدا وسيما همکاري نکنند. در واقع، موارد فوق از آن دسته موضوعاتي است كه شوراي نظارت بر صدا‌وسيما مي‌تواند براي كمك به رفع آنها تشكيل جلسه دهد تا رسانه بتواند به فعاليت‌هاي خود در عرصه‌هاي مختلف ادامه دهد.»

عمق يافتن اختلاف ميان صداوسيما و دولت
اين ادعاي صداوسيما درباره درخواست مقامات دولتي از رؤساي بانک‌ها براي مشارکت نکردن در مزايده صداوسيما مي‌تواند سنگ‌اندازي دولت براي حل نشدن مشکل مالي رسانه ملي قلمداد شود.

به شکست انجاميدن مزايده آگهي‌هاي راديو و تلويزيون که مبلغ در نظر گرفته شده براي آن مي‌تواند بسياري از مشکلات مالي سازمان را حل کند، در کنار وضعيت نا‌بهنجار بودجه صداوسيما که سرافراز نيز در گفت‌و‌گو با “جام‌جم” به آن اشاره داشته است، نشان‌دهنده عمق يافتن اختلاف ميان صداوسيما و دولت است؛ اختلافي که حاشيه‌هاي سازمان به گسترش آن کمک کرده و صداوسيما را در موضع انفعال قرار داده است.




سالها پس از رپ‌خواني عطاران در سيما⇐رپ به بهانه انتخابات به سيما می‌آید؟

سینماژورنال: محمدباقر معلم مدیر دفتر موسیقی و سرود سازمان صداوسیما به تازگی گفتگویی را با خبرگزاری “ایسنا” انجام داده است؛ گفتگویی که در پیش درآمد آن گفتگوکننده چنین جمله ای را نوشته است: گفت‌وگویمان با پخش سه قطعه موسیقی با مضون انقلابی و انتخاباتی آغاز شد؛ خودش می‌گفت به‌زودی از تلویزیون پخش می‌شوند؛ تعجب کردم؛ رَپ، آن هم در صداوسیما؟!

به گزارش سینماژورنال البته که در هیچ جای دیگر گفتگو این مدیر رسانه ملی به صراحت از ساخت قطعات رپ در صداوسیما صحبت نکرده است اما از این گفته که همواره بین نیاز مردم و محصولات موسیقایی سازمان فاصله وجود داشته و وی قصد دارد این فاصله را بردارد ولی به کار بردن دو کلیدواژه یکی “انتخاباتی” و دیگری “رپ” در پیش درآمد گفتگو، این ظن را پیش رو می گذارد که نکند در آستانه انتخابات بناست قطعات رپ انتخاباتی روی آنتن رود.

البته که سابقه رپ در تلویزیون به سریالهایی برمیگردد که با حضور رضا عطاران تولید شد. “قطار ابدی” از جمله سریالهایی بود که در ابتدای برخی آیتمهای آن قطعاتی کم و بیش شبیه به آثار رپ خوانده می شد. “خانه به دوش” دیگر سریالی با حضور عطاران بود که قطعه ای رپ در تیتراژ آن شنیده می شد.

اما برسیم به گفته های مدیر دفتر موسیقی صداوسیما…

محمد باقر معلم درباره تولید آثار جدیدی در سبک‌های رپ، پاپ و تلفیقی در دفتر موسیقی سازمان صداوسیما به “ایسنا” اظهار کرد: همیشه تولید سازمان با تولید بیرون تفاوت داشت و فاصله زیادی بین آن چیزی که سازمان تولید می‌کرد با نیاز روز مردم احساس می‌شد و به همین علت هم بسیاری از کارهای تولیدی سازمان در گذشته دیده نمی‌شدند.

مردم دیگر مثل گذشته سه ماه را با یک قطعه موسیقی سپری نمی‌کنند

او با بیان اینکه در گذشته در سازمان صداوسیما بیشتر تولید کارخانه‌ای اتفاق می‌افتاد، سخنانش را اینگونه ادامه داد: این کار از لحاظ فنی ایرادی نداشت، ولی شرایط موسیقی برخلاف جریان روز ایستا بود؛ دیگر موسیقی‌های صداوسیما مثل گذشته در میان مردم زمزمه نمی‌شدند. روزگار عوض شده و مردم دیگر مثل گذشته سه ماه را با یک قطعه موسیقی سپری نمی‌کنند.

مدیر دفتر موسیقی صداوسیما با اشاره به افزایش رسانه‌ها و افزایش تنوع‌طلبی مخاطبان اظهار کرد: صداوسیما تلاش دارد تا از مرکبی که در جامعه وجود دارد بهره بگیرد؛ چراکه اگر بتوانی از هر امکانی نهایت بهره درست را ببری، انگار جهان را بر نظم اولیه چیده‌ای؛ ما هم در دفتر موسیقی سازمان محتوای خودمان را در ظرف مورد استقبال مردم ریختیم. اگر آن چیزی که درست است عرضه شود دیگر چه فرقی می‌کند رپ، پاپ یا تلفیقی باشد؟

می توان از امکانات جدید بهره گرفت

معلم با اشاره به سبک‌های جدید آثار تولیدی صداوسیما گفت: می‌توان امکانات جدید جامعه را حذف کرد یا می‌توان از آن بهره گرفت و درست استفاده کرد؛ اگر گزینه حذف را انتخاب کنیم در واقع هیچ چیزی دستمان را نمی‌گیرد و فقط صورت مساله را پاک کرده‌ایم ولی از طرفی هم می‌توان از آن امکانات به درستی بهره گرفت و پیشرفت کرد.

او تاکید کرد: محتوای آثار تولید شده توسط دفتر موسیقی سازمان صداوسما اگرچه در قالبی جدیدی ارائه می‌شوند، اما محتوای آنها قابل دفاع است. این سه قطعه‌ای که به‌زودی از سازمان صداوسیما پخش می‌شوند، هر کدام مضمون خودباوری دارند؛ اینکه باید خودمان را باورکنیم، چراکه اگر منتظر باشیم تا دستی از غرب یا شرق به کمکمان بیاید تا همیشه ثابت می‌مانیم و هیچ‌گاه پیشرفت نخواهیم کرد.




روايت رييس سابق صدا و سيما⇐سيدحسن خميني و فعاليت دوبله در تلويزيون+عکس

سینماژورنال: عزت الله ضرغامی ، رئیس سابق سازمان صدا وسیما در یکی از پست های خود در کانال تلگرامی اش عکسی از پشت صحنه دوبله در صدا و سیما منتشر کرده است.

به گزارش سینماژورنال در این تصویر سید حسن خمینی به عنوان دوبلور افتخاری صحنه ورود حضرت امام خمینی (ره) به میهن را بازگو می کند.

ضرغامی و سیدحسن خمینی دراستویوی دوبله
ضرغامی و سیدحسن خمینی دراستویوی دوبله



اين زن، بازرس ويژه رييس صدا و سيما در ميانه خدمت ناگهان براي هميشه از ايران رفت!+عکس

سینماژورنال: با گذشت دوهفته از خروج از كشور بازرس ویژه سرافراز، مدیریت ارشد این سازمان دچار بحرانی جدی شده است.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “خبرآنلاین” شهرزاد میرقلی‌خان که با انتصاب محمد سرافراز به ریاست صداوسیما، به‌همراه وی از امور بین‌الملل شبکه پرس تی‌وی به جام جم رفت و عهده‌دار مسئولیت کلیدی بازرس ویژه رییس صداوسیما بود نیمه دی‌ماه بصورت ناگهانی از کشور خارج و به مسقط پایتخت عمان رفت.

با گذشت دوهفته از خروج از كشور بازرس ویژه سرافراز، مدیریت ارشد این سازمان دچار بحرانی جدی شده است. خانم میرقلی‌خان در صفحه فیس‌بوک خود مسقط را بعنوان محل اقامت خود معرفی کرده است.

گفته می‌شود خروج ناگهانی وی به دنبال جلسه‌ای با برخی نهادها بوده است.

رسانه‌های رسمی سال ٢٠٠٧ خبر از محکومیت شهرزاد قلی خانی بدلیل خرید دوربین با کاربرد دید در شب برای دولت ایران داده بودند و وی سال ٢٠١٢ پس از آزادی که با میانجیگری عمان صورت گرفته بود، به ایران بازگشته و بعنوان مدیر روابط عمومی و بین‌الملل پرس تی‌وی منصوب گردیده بود.

شهرزاد قلی خانی
شهرزاد میر قلی خان(نفر وسط)



توضیحات ناقص صداوسیما درباره ماجرای تعهد گرفتن از تهیه‌کنندگان سینما

سینماژورنال: بعد از آشکار شدن ماجرای تعهدی که مدیران رسانه ملی از تهیه کنندگانی که خواستار پخش تیزرهای آثارشان از رسانه ملی هستند می‌گیرد(اینجا را بخوانید) حالا روابط عمومی صداوسیما توضیحاتی را در این باره ارائه کرده است.

به گزارش سینماژورنال روابط عمومي سازمان صداوسيما اعلام كرده كه فقط از سازندگان تيزرهايي كه پس از بهره‌مندي از حمايت رسانه‌ ملي براي پخش رايگان تيزر، آن را براي تبليغ در اختيار شبكه‌هاي ماهواره‌اي قرار مي‌دهند خسارت خواهد گرفت.

متن كامل توضيح صدا و سيما را بخوانيد:

بخش عمده تیزرها به صورت رایگان پخش می شود
صداوسيما به‌ عنوان رسانه‌اي فراگير بيشترين سهم را در معرفي توليدات سينمايي كشور داشته است. يكي از راه‌هاي حمايتي رسانه ‌ملي از صنعت سينمايي كشور پخش آگهي‌هاي آنها در قالب‌هاي مختلف تصويري (تيزر)، زيرنويس و راديويي است. اما آنچه در اين بين از اهميت برخوردار است و برخي منتقدان به آن توجهي ندارند، اين است كه بخش عمده‌اي از تيزرهاي فيلم‌هاي سينمايي توليد داخل كاملا به‌ صورت رايگان از سوي صداوسيما پخش مي‌شود تا رسانه‌ملي نيز به سهم خود در پازل حمايت از صنعت سينما نقش خود را ايفا كرده باشد.

سازندگان نباید تیزر فیلمهایشان را در اختیار شبکه های غیرمجاز قرار دهند

در واقع نگاه رسانه‌ ملي به پخش رايگان تيزر فيلم‌هاي سينمايي داخلي، نگاهي حمايتي است كه با هدف معرفي اين فيلم‌ها و تشويق مخاطبان براي تماشاي آنها انجام مي‌شود. از سويي مسوولان سينمايي كشور نيز بارها به صراحت اعلام كرده‌اند كه پخش تيزرهاي سينمايي در شبكه‌هاي ماهواره‌اي غيرمجاز، منع قانوني دارد، بنابراين سازندگان اين فيلم‌ها نبايد تيزر فيلم‌هاي‌شان را براي تبليغ در اختيار شبكه‌هاي غيرمجاز ماهواره‌اي قرار دهند.

اگر سازنده بعد از گرفتن تیزر رایگان، به شبکه‌های آن سوی آب هم تیزر داد باید حق پخش تیزر را پرداخت کند
به همين دليل اداره كل بازرگاني صداوسيما با بررسي‌هاي كارشناسي به اين نتيجه رسيد كه در ادامه اين حمايت، در فرم قرارداد پخش تيزر، اين تعهد را از سازنده اخذ كند كه چنانچه از حمايت فرهنگي رسانه‌ملي براي پخش رايگان برخوردار شود نمي‌تواند تيزر فيلم خود را براي پخش در اختيار شبكه‌هاي ماهواره‌اي غيرمجاز قرار دهد. لذا اگر اثبات شود كه سازنده پس از بهره‌مندي از حمايت رسانه‌ براي پخش رايگان تيزر، آن را براي تبليغ در اختيار شبكه‌هاي ماهواره‌اي قرار داده است، بايد حق پخش تيزر را به صداوسيما پرداخت كند؛ تعهدي كه طرفين با رضايت و به‌منظور اجراي سياست‌هاي فرهنگي و هنري كشور آن را امضا مي‌كنند.

پی نوشت سینماژورنال

توضیحات روابط عمومی صداوسیما فقط به یکی از مصداقهای مورد اشاره در تعهدنامه مربوطه اشاره دارد. در تعهدنامه ای که صداوسیما اخیرا پیش از پخش تیزر آثار سینمایی از تهیه کنندگان می گیرد بر این امر تأکید شده که در صورت پخش تیزرهای فیلم از شبکه های ماهواره‌ای، این اقدامات صورت خواهد گرفت:

–قطع پخش تیزر از رسانه ملی

–پرداخت خسارات مادی ناشی از این امر توسط تهیه کننده

–نداشتن حق اعتراض تهیه کننده به تصمیمات بعدی رسانه ملی

–عدم پخش تیزرهای فیلمهای آتی تهیه‌کننده از رسانه ملی

در این بین روابط عمومی سازمان صداوسیما فقط درباره پرداخت خسارت مادی صحبت کرده است و درباره عدم پخش تیزرهای فیلمهای آتی از رسانه ملی و نداشتن حق اعتراض تهیه کننده که در شمول موارد مصرح در تعهدنامه مربوط است کمترین توضیحی نداده است.

بهتر است که روابط عمومی سازمان هر چه زودتر درباره تمام موارد مطرح شده در تعهدنامه به صراحت توضیح دهد وگرنه راه را برای شایعه سازی بیشتر در این باره باز خواهد کرد.




رسانه ملی اين تهيه‌كنندگان را نقره‌داغ مي‌كند؟

سینماژورنال/حامد مظفری: بالاخره شایعاتی که در روزهای اخیر درباره بدعت جدید رسانه ملی برای پخش تیزرهای فیلمهای سینمایی طرح شده بود با انتشار تصویری از تعهدنامه جدیدی که این رسانه به هنگام عقد قرارداد پخش تیزر، پیش روی تهیه کنندگان می‌گذارد تأیید شد.

به گزارش سینماژورنال رسانه ملی که در هفته‌های اخیر  به دلیل رایگان و یا کم هزینه بودن تبلیغات آثار سینمایی از شبکه‌های ماهواره ای فارسی زبان از رقابت با این شبکه ها جا مانده، کوشیده با روشی تازه جلوی پخش تیزرهای فیلمهای سینمایی از شبکه‌های ماهواره ای را بگیرد.

اما این روش جدید هم بیشتر از آن که به نفع تهیه کنندگان باشد به نفع صداوسیما است. در این روش تازه، تعهدنامه ای پیش از عقد قرارداد پخش تیزرهای یک فیلم سینمایی خاص از رسانه ملی در برابر تهیه کننده قرار می گیرد و وی در جریان این امر قرار می‌گیرد که در صورت پخش تیزرهای این فیلم خاص از شبکه های ماهواره‌ای، این اقدامات صورت خواهد گرفت:

–قطع پخش تیزر از رسانه ملی

–پرداخت خسارات مادی ناشی از این امر توسط تهیه کننده

–نداشتن حق اعتراض تهیه کننده به تصمیمات بعدی رسانه ملی

–عدم پخش تیزرهای فیلمهای آتی تهیه‌کننده از رسانه ملی

همان طور که می بینیم در این تعهدنامه همه چیز به نفع رسانه ملی پیش می‌رود و اصلا حتی تبصره ای قرار داده نشده که مثلا ممکن است تیزر یک فیلم خاص به دلیل همزمانی اکران در کشوری خارجی، توسط پخش کننده خارجی فیلم در شبکه های فارسی زبان پخش شود.

تهیه کنندگان به دنبال به چالش کشیدن شبکه‌های ماهواره‌ای هستند

این اتفاق را بگذارید کنار تلاشهایی که اتحادیه تهیه کنندگان برای پیگیری حقوقی زیر پا گذاشتن کپی رایت توسط شبکه های فارسی زبان ماهواره ای دنبال می‌کند.

اتحادیه تهیه کنندگان مدتیست که به دنبال پیدا کردن راه حلی بین‌المللی برای مقابله با سوءاستفاده شبکه‌های ماهواره ای از آثار سینمای ایران است. مدتهاست شبکه‌های ماهواره ای آثار ایرانی را بلافاصله بعد از عرضه در شبکه خانگی روی آنتهای خود می فرستند و بدین طریق ضرر غیرقابل جبرانی را به تهیه‌کنندگان بخش خصوصی وارد آورده اند. اتحادیه تهیه‌کنندگان به دنبال آن است که به طرق قانونی جلوی این اتفاق را بگیرد و در این زمینه پیگیریهای موفقیت آمیزی را هم داشته است.

به جای تعهدنامه، اله‌مان‌های تشویقی را بیشتر کنید

تعهدنامه رسانه ملی و تلاشهای اتحادیه تهیه کنندگان را کنار هم بنگریم یک چیز دستگیرمان می شود و آن هم اینکه گویا در کشور ما هنوز که هنوز است بر سر حل ساده ترین مسائل هم باید عجیب ترین اتفاقات را به چشم بنگریم.

رسانه ای که به واسطه امکانات خود می تواند ملجأیی باشد برای تهیه کنندگان وقتی می‌بیند در کورس رقابت از یک سری شبکه ماهواره ای جامانده به جای آن که بکوشد با اعطای تسهیلات تشویقی بیشتر به اهالی سینمای ایران شرایطی را فراهم کند برای به حاشیه رفتن شبکه های ماهواره ای، سنگی تازه را پیش پای تهیه کنندگان می گذارد.

آن هم تهیه کنندگانی که صنف رسمی آنها همه تلاشش را می کند تا یک بار برای همیشه شبکه های ماهواره ای را به خاطر نادیده گرفتن حق مولف به چالش بکشد.

سوال اینجاست که آیا در چنین شرایطی بهتر نبود رسانه ملی هم به کمک تهیه کنندگان می‌آمد و سعی می‌کرد به طرق مختلف آنها را دلگرم کند به ادامه راهشان در برابر شبکه های ماهواره ای؟

آیا اعضای اتحادیه تهیه کنندگانی که دارد به صورت کاملا قانونی و البته با گماردن وکلای بین‌المللی از شبکه‌های ماهواره ای اعاده حق می‌کند نباید در این شرایط بیش از گذشته حمایت رسانه ملی را پشت خود ببینند؟

رسانه ملی پشت تهیه کنندگان باشد

به نظر می رسد رسانه ملی که نشان داده مدیران تازه‌اش به فکر انداختن طرحی نو برای اداره آن هستند در این شرایط می‌تواند با قرار گرفتن پشت تهیه کنندگان و البته حمایت از محصولاتشان بدون قرار دادن تعهدات دست و پاگیر، آنها را در پیگیری حقوقی شکایت از شبکه های ماهواره ای دلگرمتر کند.




ورشكستگي مالي صدا و سيما و واگذاری یکجای آگهیهای سال آینده به یک كنسرسيوم تبليغاتي؟/ آيا گذشته تراژيك تكرار خواهد شد؟

سینماژورنال: در حالی که این روزها مشکلات مالی در رسانه ملی به اوج خود رسیده و تهیه کنندگان و کارگردانانی که همه این سالها عادت به کسب درآمد از این رسانه داشته اند(!)را به شدت نگران کرده است یکی از رسانه های وابسته به اصولگرایان یک گزارش عجیب را روی خروجی خود قرار داده است.

به گزارش سینماژورنال “پارس نیوز” که ارگان رسانه ای جمعیت ایثارگران محسوب می شود در گزارشی با اشاره به اینکه پس از پایان دوران ریاست ضرغامی بر صدا و سیما این سازمان با بحران عمیق مالی مواجه شده بطوری که در ماههای اخیر حقوق کارکنان تمام وقت این سازمان با تاخیر پرداخت و برنامه سازی ها متوقف و اضافه کاری کارکنان نیز در بسیاری از حوزه ها قطع شده است مدعی شد بدلیل اینکه دولت نیز حاضر نیست حتی 50 درصد بودجه سالیانه مصوب سازمان را تخصیص دهد، این سازمان تصمیم به فروش یکجای آگهی های سال آینده خود به 2 یا 3 آزانس تبلیغاتی گرفته است.

این رسانه که صاحب امتیاز آن یکی از اعضای شورای شهر تهران است مدعی شد رییس سازمان صدا و سیما پذیرفته است که ٢٢ میلیون ثانیه امکان پخش آگهی تلویزیونی(سیما) و ١٠ میلیون ثانیه امکان پخش آگهی در رادیو(صدا) با قیمت پایه 1300 میلیارد تومان به 3 آژانس تبلیغاتی واگذار شود.

گفتنی است جمعیت ایثارگران در دوران مدیریت ضرغامی در صدا و سیما اعضای شورای مرکزی خود را در سمتهای کلیدی این سازمان به کار گمارده بود.

بخش خصوصی اصیل را دریابید نه بخش خصولتی
به گزارش سینماژورنال البته که واگذاری یکجای آگهیهای رسانه ملی به کنسرسیومی متشکل از چند آژانس چیز جدیدی نیست و در سالهای گذشته بوده اند برخی شرکتها نظیر نوین عرفا و چهره هایی چون کامبیز دری و برادران آقاگلیان که در این زمینه فعال بودند و البته این فعالیت در سالهای بعدتر با رضایت رسانه ملی همراه نبود.

با این حال نکته اینجاست که واگذاری آگهی های رسانه ملی می بایست با الویت قرار دادن بخش خصوصی واقعی صورت گیرد نه چهره ها یا سازمانهایی دولتی که در پوشش بخش خصوصی وارد چنین دادوستدی می شوند.

به جز آن در این واگذاریها حتما تکلیف تسهیلات اهالی فرهنگ و هنر در معرفی کالای خود در رسانه ملی هم مشخص شود تا زیاده خواهیهای سوداگرانه موجب نشود اهالی هنر مهجور مانده و برای معرفی محصول خود، دست به دامن شبکه های ماهواره ای شوند.