1

نوروز پیش‌رو⇐بهرام بیضایی نمایش دست‌نخورده‌اش را روی صحنه می‌برد

سینماروزان: بهرام بیضایی که مهاجرتش به آمریکا به زودی به ده سال می‌رسد بعد از اجرای نمایشهایی نظیر «طرب نامه»، «جانا و بلادور» و «گزارش اداویراف» در ایالات متحده، به زودی یک نمایشنامه تازه از خود را در دانشگاه استنفورد اجرا خواهد کرد.

به گزارش سینماروزان این نمایشنامه «چهارراه» نام دارد و از جمله آثار متأخر بهرام بیضایی است که هنوز نه در ایران و در خارج منتشر نشده است و شاید همین دست نخوردگی بوده که باعث شده بیضایی این نمایشنامه را برای اجرا انتخاب کند.

«چهارراه» نمایشی دوساعته است که دو هفته ابتدایی فروردین امسال در دانشگاه محل تدریس بیضایی یعنی دانشگاه استنفورد روی صحنه خواهد رفت و به مانند اغلب کارهای سالیان اخیر این مولف، همسرش مژده شمسایی نقشی کلیدی در آن خواهد داشت.

انتشارات روشنگران که ناشر رسمی آثار بیضایی در ایران است درنظر دارد بعد از اجرای «چهارراه» در استنفورد، نسخه متنی آن را روانه بازار نشر کند.

چهارراه-بهرام بیضایی
چهارراه-بهرام بیضایی



بعد از ۴ سال شعاردهی مدیران وطنی در حمایت از پیشکسوتان⇐مراسم تقدیر از بیضایی را دانشگاهی در «اسکاتلند» برگزار می‌کند!!!

سینماروزان: در حالی که چهار سال ابتدایی دولت حسن روحانی به روزهای پایانی خود رسیده و در این چهار سال مدیران سینمایی این دولت مدام در حمایت از پیشکسوتان دم زدند ولی حتی شرایطی فراهم نشد که بهرام بیضایی بتواند به وطن بازگشته و در کشورش فعالیت کند حالا بناست مراسم تقدیر از بیضایی در دانشگاهی اسکاتلند برگزار شود.

به گزارش سینماروزان گروه ادبیات فارسی دانشکدۀ زبان‌های خارجه و مؤسسۀ ایرانشناسی دانشگاه سنت اندروز اسکاتلند برنامه ویژه‌ای تدارک دیده‌ که طی آن بهرام بیضایی به خاطر شش دهه فعالیت مستمر و خلاقانه در حوزه‌های پژوهش نمایش و اساطیر، نمایشنامه‌نویسی و فیلمسازی، دکترای افتخاری ادبیات دریافت خواهد کرد.

این برنامه که به ابتکار سعید طلاجوی (مدیر گروه فارسی) و با همکاری پروفسور علی انصاری (مدیر مؤسسۀ ایرانشناسی) دانشگاه سنت اندروز برگزار می‌شود شامل چندین سخنرانی دربارۀ آثار بهرام بیضایی، نمایش نسخۀ بازسازی شدۀ اولین فیلم بلند او رگبار ( ١٣٥١) و اجرای انفرادی بخش نخست نمایش شب هزار و یکم (١٣٨٢) با هنرنمایی مژدۀ شمسایی خواهد بود.

در این برنامه، علاوه بر سخنرانی بیضایی در مورد ضحاک و جمشید، سعید طلاجوی در مورد دیالوگ بیضایی با سینمای ایران در فیلم رگبار، پرویز جاهد در مور عناصر تریلر جنایی در فیلم‌های بیضایی با تمرکز روی فیلم‌های کلاغ، شاید وقتی دیگر و سگ‌کشی، مریم قربان کریمی در مورد هویت زنانه در رگبار، سعید زیدآبادی نژاد در مورد چندزبانی در فیلم باشوی بیضایی، فرشاد زاهدی در مورد فضا، زمان، بدن‌ها و حافظه در آثار بیضایی، نینا خامسی در مورد بازنمایی جوانان آواره در سینمای ایران، فرشید کاظمی در مورد جنبه‌های شاعرانه و اسطوره‌ای صدای زنانه در سینمای بیضایی، فاطمه خوانسالار در مورد خوانش بومگرایانه از غریبه و مه، چریکه تارا و باشو غریبه کوچک، حمید احیا در مورد زبان و شیوه‌های اجرایی در طرب‌نامه بیضایی و نیلوفر بیضایی در مورد نبوغ بیضایی و تلاش خستگی‌ناپذیر او در تئاتر و سینمای ایران سخنرانی خواهند کرد.

بهرام بیضایی که از شهریور 88 به این سو در دانشگاه استانفورد آمریکا به تحقیق و تدریس مشغول است در طی سال‌های دوری از ایران، علاوه بر تدریس و تألیف، سه نمایشنامۀ «گزارش ارداوریراف»، «سایه بازی» و «طرب نامه» را به صحنه برده است.

مراسم اهدای دکترای افتخاری به بهرام بیضایی با حضور اساتید برجستۀ دانشگاه سنت اندروز و به دست رئیس دانشگاه، پروفسور سالی ماپستون، در روز اول تیرماه ١٣٩٦ به انجام خواهد رسید و سخنرانی‌ها و نمایش فیلم که به وسیلۀ دکتر سعید طلاجوی برنامه‌ریزی شده‌اند در روزهای دوم و سوم تیرماه اجرا خواهند شد.




خالق “سگ کشی” در رستوران هندی+عکس

سینماروزان: 30 شهریور امسال بهرام بیضایی کارگردان و نویسنده سینما و تئاتر ایران وارد هفتمین سال مهاجرت خود از ایران و اقامت در ایالات متحده شد.

به گزارش سینماروزان در یکی از تازه ترین تصاویر منتشره از بیضایی، او و گروه نمایش “طرب نامه” را بعد از یک تمرین نمایشی سخت در رستوران هندی شاه در شهر سانی ویل کالیفرنیا می بینیم.

مژده شمسایی، افشین هاشمی و کیا موسوی از جمله همراهان بیضایی در رستوران هستند.

در تصویر می بینیم که کنار دست بیضایی حتی کوکاکولا هم دیده نمی شود و به آب معدنی بسنده کرده است.

بهرام بیضایی و تیمی نزدیک به ۵۰ بازیگر، خود را آماده شش اجرای بخش دوم نمایش شادی آور “طربنامه” در دهه سوم ماه اکتبر می‌کنند.

این اجراها قرار است در پنج شب از دو هفته متوالی در تالاری در شهر سن خوزه کالیفرنیا روی صحنه برود. بخش نخست این نمایش چند ماه قبل در استنفورد به صحنه رفت.(اینجا را بخوانید)

بیضایی و همکاران در رستوران هندی
بیضایی و همکاران در رستوران هندی




اظهارنظر یک روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب که برادری هم در شورای شهر دارد⇐ اگر آقای وزیر یک مشاور آگاه داشت، درباره چهره‌ای همانند بیضایی چنین داوری‌ نمی‌کرد

سینماروزان: در فاصله کمتر از یک سال مانده تا انتخابات ریاست جمهوری 96 و در روزهایی که شایعه ای درباره برکناری علی جنتی از وزارت ارشاد جزو اخبار پرمخاطب رسانه هاست، رسانه های اصلاح طلب که زمانی تا می توانستند حامی وزیر ارشاد دولت یازدهم بودند هم دست از محافظه کاری برداشته و با صراحت بیشتری به نقد وزیر می پردازند.

به گزارش سینماروزان از جمله چنین نقدهایی در روزنامه “شرق” منتشر شده و ابوالحسن مختاباد که بیشتر او را به عنوان منتقد موسیقی می شناسیم و برادرشان عبدالحسین هم عضو شورای شهر تهران است، در یادداشتی به بهانه اجرای “طرب نامه” بیضایی در ایالات متحده به وزیر تاخته که چرا گفته نمی داند بیضایی در این سن و سال می تواند کاری انجام دهد یا خیر.

متن کامل یادداشت مختاباد را بخوانید:

طربنامه بیضایی و دودی که از کنده بلند می‌شود

ین روزها استاد بهرام بیضایی و تیمی نزدیک به ۵۰ بازیگر زیرنظرش خود را آماده شش اجرای بخش دوم نمایش طربنامه در دهه سوم ماه اکتبر می‌کنند. این اجراها قرار است در پنج شب از دو هفته متوالی در تالاری در شهر سن خوزه روی صحنه برود. بخش نخست این نمایش چند ماه قبل به صحنه رفت و قرار بود که در یکی از شب‌ها نیز اجرای کامل هر دو بخش را شاهد باشیم (در زمانی بیش از هفت ساعت) که هنوز مشخص نیست آیا چنین اتفاقی خواهد افتاد یا اینکه تصمیم بر این است که خلاصه‌ای از نمایش قبلی گفته و به اجرای همان بخش دوم اکتفا شود.
آن‌گونه که نگارنده از گوشه‌وکنار و از برخی بازیگران این نمایش شنیده است، برای چند ماه، شنبه‌ها و یکشنبه‌های هر هفته تمرینات طاقت‌سوزی برای آماده‌شدن این نمایش انجام شده است. این نکته را از این بابت می‌گویم که دیدار از صحنه تمرین هم از قرار برای اغیار (غیر از عوامل نمایش) ناشدنی است. آقای بیضایی نظمی آهنین و انضباطی کمرشکن را بر کار وارد کرده است تا مانند بخش نخست، کاری شسته‌رفته و پاکیزه و درخور کارهای خودش و تئاتر ایرانی بر صحنه بیاید.

وقتی زمینه کار فراهم باشد خلاقیتها شکفته می شود
عمده بازیگران آماتورند، اما همه آنها در کوره تجربه و دانش ناب آقای بیضایی آبدیده شده و صیقل یافته‌اند. جذبه کارکردن با چهره‌ای نادر همانند بیضایی این خستگی طولانی‌مدت را برای همه بازیگران و عوامل، آسان و پذیرفتنی کرده است تا بعدها در تاریخ زندگی خود از چنین تجربه نابی یاد کنند.
در کنار تمامی این عوامل البته نباید همراهی همدلانه و مشفقانه مدیر و حامی این پروژه را نادیده‌ انگاشت که با درک درست از سپهر فکری و فرهنگی هنرمندی در تراز بهرام بیضایی، همت و تلاشی جانانه را فراهم کرده و می‌کند تا او بتواند ایده‌هایش را عملیاتی کند.

اگر وزیر سری به رسانه ها می زد…
تلاش‌های چند سال اخیر استاد بیضایی در منطقه کالیفرنیای شمالی نشان داد که وقتی زمینه‌های کار فراهم باشد، ‌خلاقیت‌ها هم شکفته می‌شوند و آدمی در سن بیضایی هم قوت و انرژی سال‌های جوانی را پیدا می‌کند و کاری می‌کند کارستان. چندی قبل که وزیر محترم ارشاد در پاسخ به پرسشی گفته بودند: «نمی‌دانم آقای بیضایی اصولا می‌تواند در این سن کاری انجام دهد یا نه»، شخص نگارنده که دورادور تلاش‌های استاد بیضایی را در سه سال اخیر دنبال کرده و می‌کنم و تقریبا هر سه نمایشی را که به صحنه برده از نزدیک دیده‌ام، با خود اندیشیدم که اگر آقای وزیر یک مشاور خبیر و آگاه داشت، قطعا درباره چهره‌ای همانند بیضایی چنین داوری‌ نمی‌کرد. حتی اگر سری به سایت‌ها می‌زد و گوشه‌ای از بخش نخست همین نمایش طربنامه را می‌دید یا یکی، دو سخنرانی و پرسش و پاسخ آقای بیضایی را، به قطع و یقین در ارزیابی خود تجدیدنظر می‌کرد و زبان به تحسین آقای بیضایی می‌گشود و تلاش‌هایی که کرده و می‌کند و خواهد کرد.

شاید روزی برسد…
درهرحال بسی دشوار است که در محیطی انگلیسی‌زبان باشی و بتوانی صورت‌بندی کارت را به‌گونه‌ای سامان دهی که در مدت دو هفته پنج اجرای سنگین، اما با کیفیتی مطلوب و مناسب را به صحنه ببری، آن‌هم به زبان فارسی با بازیگرانی آماتور. بیضایی اما این کار را صورت داد و استقبال از بخش نخست نشان داد که او مخاطبان خود را در این منطقه پیدا کرده است. شاید روزی برسد که نمایش بیضایی در این منطقه برای روزهای متمادی بر صحنه باشد.




بهرام بیضایی به بهزاد فراهانی گفت⇐هیچ جای{ایران} نگذاشتند اسم پسرم را در دبیرستان بنویسم!!!

سینماژورنال: 30 شهریورماه امسال که بیاید دقیقا 6 سال از مهاجرت بهرام بیضایی و اقامتش در ایالات متحده برای تدریس در دانشگاه استنفورد می کذرد.

به گزارش سینماژورنال در این مدت و بخصوص بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم کم نبودند مدیران سینمایی که ادعا کردند بیضایی می تواند به ایران برگردد و کار کند با این حال بیضایی نه برای کار کردن بلکه حتی برای سر زدن به بستگان هم به وطن بازنگشت.

بهزاد فراهانی از رفقای بیضایی که همچنان خود را شاگرد وی می داند اخیرا در گفتگو با “تماشاگران امروز” به ذکر دیدارش با بیضایی در آمریکا و شرح احوال او پرداخته است.

چه کسی نگذاشت اسم فرزندش را در دبیرستان بنویسد؟

فراهانی با اشاره به درددل با بیضایی بیان داشت: با بیضایی فقط درباره ایران حرف زدیم. می گوید هیچ جا نگذاشتند اسم پسرم را در دبیرستان بنویسم. آوردمش اینجا تا بچه ام درس بخواند. پسرش یکی از نوابغ خوب نسل جوان است و اسمش نیاسان است. مثل پدربزرگش؛ پدر بیضایی شاعری بود به نام ذکایی.

بیضایی در حال تدوین علمیت تخته حوضی است

فراهانی که در “سگ کشی” بیضایی نقش صاحب یک نمایشگاه اتومبیل به نام “خاوری” را بازی کرده بود با اشاره به تلاشهای بیضایی در آکادمیک کردن دانش نمایش تخته حوضی گفت: ما قوانین علمی و مدونی از تئاتر تخت حوضی نداریم…بهرام بیضایی نمایشی نوشته است نردیک به 9 ساعت و خرده ای؛ “طرب نامه” است که به دو بخش تقسیمش کرده. یک بخش که حدود 4 ساعت است و اجرا شده و از آن فیلم گرفته. بخش دیگرش را با 70 بازیگر در حال تمرین است. این بازیگران اکثرا از 300 کیلومتری سانفرانسیکو به آنجا می آیند و تمرین می کنند. همه شان هم ایرانی هستند.

این بازیگر ادامه داد: خیلی از بازیگران نمایش هنرمندند و خیلی هم هم هنرمند نیستند. بیضایی الان در حال تدوین این کار است یعنی دارد علمیت هنر تئاتر تخت حوضی را تثبیت می کند و ضبط می کند برای نسلی که در آینده این کشور می خواهند کار کنند.

#بهرامبیضایی#نیاسانبیضایی#چریکهتارا#افرا#بهزادفراهانی#مژدهشمسایی#سگکشی#

بهرام بیضایی در کنار نیاسان فرزندش
بهرام بیضایی در کنار نیاسان فرزندش



چرا بيضايي دو متن کاملا متضاد را در استنفورد روی صحنه برد؟⇔ناشر رسمی بیضایی پاسخ داد

سینماژورنال: بهرام بیضایی در یک سال گذشته دو نمایشنامه یکی نمایش دینی-آیینی “ارداویراف نامه” و دیگری یک نمایش شوخ و شنگ و مضحکه‌مانند به نام “طرب نامه” را در دانشگاه استنفورد که شش سالی است در آنجا مشغول تدریس است روی صحنه برد.

به گزارش سینماژورنال شهلا لاهیجی مدیر انتشارات روشنگران(ناشر رسمی آثار بیضایی در ایران) در یادداشتی که برای “اعتماد” نوشته، چرایی اجرای دو نمایش متضاد توسط این مولف تمام عیار سینما و تئاتر ایران را طرح کرده است.

به اعتقاد لاهیجی مروری بر وضعیت زنان در برهه های زمانی مختلف دلیل این تضاد بوده است.

سینماژورنال متن کامل یادداشت لاهیجی را ارائه می دهد:

سفر به دنیای مردگان در “ارداویراف نامه”

سال گذشته دو متن مهم و اجرانشده در ايران از استاد بيضايي به دليل عدم موافقت نهاد مربوط به ادبيات نمايشي در دانشگاه استنفورد كاليفرنيا روي صحنه رفت. هر دو اثر به صورت روخواني با تلفيقي از حركت.

هر دو اثر با استقبال كم‌نظير ايرانيان و غيرايرانيان مقيم ايالت كاليفرنيا و حتي ايالات مجاور روبه‌رو شد. «ارداويراف‌نامه» كه يك اثر باستاني است و مانده از دوران حكومت ساسانيان در ايران كه در نهايت به سقوط حكومت ساساني و سلطه چندين قرن اعراب بر ايران شد.
قرن‌ها پيش از آنكه دانته كتاب سه‌جلدي خود به نام «دوزخ، برزخ و بهشت» را بنويسد، يك موبد «زرتشتي مغان» از سوي موبد موبدان ماموريت يافت كه به جهان زيرين رود و از احوال مردگان خبر آورد. البته آنگونه كه در كتاب ارداويراف‌نامه آمده، انگيزه واگذاري چنين ماموريتي به يك مرد دين از گروه مغان به دليل بي‌باورشدن مردمان آداب آن بود و براي موبدان به منزله زنگ خطر.

اين ماموريت براي اين بود و آن كس كه مي‌رود خبر وضعيت بد جهان زيرين را براي ايجاد خوف در دل‌بندگان اهورامزدا بياورد كه كم‌تر به خطا روند و بيشتر سر اطاعت فرود آورند، به ويژه زنان كه طبق گفته‌هاي ناشي از «بنگ» و «شراب» ارداويراف بيشترين شكنجه‌شوندگان در جهان مردگان يا رستاخيز جماعت زنان بودند كه گوش به فرمان شوهر نداده و سر ناسازگاري داشته‌اند.

انتقاد از حاکمان در “طرب نامه”

نمايش ديگر “طرب‌نامه” بود. طرب‌نامه يك «مضحكه» است، يك «شوخ‌نامه» يا طنز اجتماعي بود كه طنزپردازان هر دوران در انتقاد از حاكمان به صورت في‌البداهه مي‌گفتند و مي‌نوشتند اما از مجازات مصون بودند.

انگیزه بیضایی این بود

انگيزه بيضايي در به صحنه‌آوردن دو متن كاملا متضاد كه يكي ديني ـ آييني ترسناك و «آموزنده» و ديگري شوخ و مضحكه و در عين حال پر از طنزي تلخ، از وضعيت و اشتغال زنان و خصومت آشكار آتشكده با آنان بود.

من كه پس از كتاب ارزشمند «هزار افسان كجاست؟»، كار جديدي جز دو كتاب از درون متون كهن كه قبلا در مجموعه نمايشنامه‌هاي او چاپ شده بود اما خريد آن مجموعه با قيمت گران در توان دانشجويان و دوستداران بيضايي نبود، به چاپش اقدام كرديم. يكي “ضيافت و ميراث” در يك مجلد و ديگري «سلطان مار» كه هرگز به صورت مستقل در روشنگران چاپ نشده بود.

آن سوی دنیا قدرش را می دانند و اینجا از دستش دادیم
بيضايي اكنون ٧٨ ساله است. موهاي سر و ابرويش يكسره سفيد مثل نقره و قلمش همچنان توانا مثل الماس. آن سوي دنيا قدر او را مي‌دانند اما ما در اينجا از دستش داديم.

خوبان خود را از دست می دهیم

سال پيش به تماشاي «فيلمنامه‌خواني روز واقعه»، از مشهورترين متون بيضايي كه به دست و همت آقاي رحمانيان تهيه، تدوين و كارگرداني شده بود، رفتيم. كار فوق‌العاده بود. حاضران از دست‌زدن خسته نمي‌شدند اما من از ديدن موهاي سفيد رحمانيان ترسي ناشناخته به جانم افتاد. ياد موهاي سپيد بيضايي افتادم. خوف به جانم نشست!
زمان مثل برق در گذر است و ما نه خود ديگر مي‌توانستيم بيضايي‌ها و رحمانيان‌هاي ديگري بسازيم و نه اجازه داديم آنها خود بر اين كار همت ورزند. اينگونه بود كه ما بيضايي‌هاي‌مان را از دست داديم. ديگر خوبان‌مان را هم از دست مي‌دهيم، بي‌آن‌كه براي پركردن جاي خالي‌شان نسلي يا گروهي جوان‌تر از ميان شاگردان و پيروان‌شان پرورش داده باشيم.

کتابی که یک سال و چند ماه در ممیزی ماند

يادم مي‌آيد از نخستين كتاب‌هايي كه انتشارات روشنگران منتشر كرد، «سيماي زن در آثار بهرام بيضايي» بود. اين كتاب تقريبا يك سال و چند ماه در مميزي كتاب ماند. بنا بود مسطح چاپ شود اما حروفچيني نمي‌توانست حروفش را بيش از آن حد معطل نگه دارد. براي همين از روي حروفچيني يك كپي برداشت و حروف را جمع كرد.
به كتاب يا راستش را بخواهيد به اين «كتابچه» كه در آن تنها به فيلمنامه‌هاي بيضايي پرداخته بوديم، پس از اين در و آن در زدن‌هاي فراوان دستگيرم شد به فيلمنامه انگ‌هاي مختلفي زده بودند. هميشه متعجب بودم چرا چنين اتفاقي ممكن است براي يك مجموعه فيلمنامه بيفتد.

دلیل فشار را فهمیدم

به خصوص كه آن‌وقت‌ها تازه با بيضايي آشنا شده و شرمگين بودم كه چنين سوالي را از خودش بپرسم اما پس از چند سال كار مداوم با بيضايي و خواندن بيشتر آثارش با بيضايي بيشتر آشنا شدم و دليل فشار بر بيضايي در نمايشنامه‌ها و فيلم‌هايش را دانستم. بيضايي جزو معدود اهالي هنر بود كه در آثارش نقش‌هاي محوري و اصلي را به زنان مي‌داد، آن هم نه زنان جوان و خوش بر و رو، بلكه به زنان ميانسال يا حتي كهنسال كه در حكم پيرسال «خدابانوان» فرهنگ ديرسال اين سرزمين كهن هستند.
در “كلاغ”، “مسافران” و بسياري آثار نوشتاري او اين تمايز به چشم مي‌خورد. ولوله‌اي كه در باب نگاه اسطوره‌اي بيضايي به زنان در ميان دوستان و دشمنان او در گرفته، ناشي از همين گزينش است.

فقط مردم او را به جا آوردند

مسيري كه او رفت، خلاف مسير هر روز بود اما مردم، فقط مردم او را به جا آوردند، تحسين كردند و به استادي‌اش پذيرفتند.

بيضايي امروز در جمع دوستداران و پيروانش غايب است اما هنوز دل دوست‌دارانش براي او و به ياد او مي‌تپد. آرزو مي‌كنم قلب زيباي او ساليان بتپد و دل دوستدارانش همچنان مملو از مهر و تحسين او. بادا كه چنين بادا.




آیا بیضایی نمایش شوخ و شنگ و شادی‌آورش را به ایران می‌آورد؟ بازیگرش پاسخ داد

سینماژورنال: شهریور 95 که برسد دقیقا هفت سال از مهاجرت بهرام بیضایی به ایالات متحده می گذرد و در این مدت جز وعده های برخی مدیران سینمایی مبنی بر حمایت از بیضایی در عمل هیچ اتفاقی برای کمک به بازگشت وی صورت نگرفته است و حتی یکی از فیلمنامه های وی با عنوان “مقصد” که توسط یکی از دستیاران بیضایی برای دریافت پروانه ساخت ارائه شده بود چیزی جز یک موافقت اصولی از اداره نظارت نصیبش نشد.

به گزارش سینماژورنال در این اوضاع امید به بازگشت بیضایی به وطن امیدی بیهوده است؛ افشین هاشمی که در دهه اخیر همواره یکی از بازیگران نزدیک به بهرام بیضایی بوده و در آخرین فیلم وی “وقتی همه خوابیم” نیز جزو دستیاران او بود نوروز امسال در یک نمایش شوخ و شنگ از بیضایی با عنوان “طرب نامه” که در دانشگاه استنفورد اجرا شد(اینجا و اینجا و اینجا را بخوانید) ایفای نقش کرد.

این ایفای نقش باعث شده که “شرق” در گفتگویی با هاشمی هم درباره اجرا در این نمایش بپرسد و هم درباره حال و هوای این روزهای بیضایی. یکی از پرسشها هم درباره امکان اجرای “طرب نامه” در ایران است که افشین هاشمی در این باره هم توضیحاتی داده است؛ توضیحاتی که باز هم بوی امید از آن به مشام نمی‌رسد.

متن کامل گفتگوی افشین هاشمی درباره بیضایی را بخوانید:

‌نوروز امسال در استنفورد آمريكا در «طرب‌نامه» بهرام بيضايي بازي كرديد. تجربه حضور در اين اجرا چطور بود؟
آقاي بيضايي «طرب‌نامه» را با گروهشان در استنفورد، حدود ٩ ماه تمرين مي‌كردند كه بهشان پيوستم. نقشي در نمايش‌نامه بود كه ابتدا آقاي بيضايي آن را حذف كرده بودند، آن را برگرداندند و من بازي‌اش كردم؛ نقشِ سردسته مطرب‌ها كه گروهش را به يك عروسي برده تا آنجا طرب برپا كنند. اين نمايش،‌ برگرفته از انواع شيوه‌هاي اجرائي نمايش‌هاي ايراني است و آنجا با استقبال خيلي خوبي مواجه شد.
‌بيضايي سال‌هاست از ايران مهاجرت كرده و همه كمابيش از او بي‌خبرند. احوال بيضايي چطور است؟
خيلي سرحال و سرخوش و سرزنده، نمايش‌هايي كه ساليان‌سال آرزوي اجرايشان را داشتند به صحنه مي‌برند.
‌قصد ندارند اين نمايش را به ايران بياورند؟
به‌نظرم به‌صحنه‌آوردن «طرب‌نامه» در ايران نياز به حمايت‌كننده‌اي دارد كه بتواند ٤٠ بازيگر را به ايران بیاورد و پيش‌ از آوردن اجرا، كارهاي اجرائي‌اش را انجام دهد و مجوزهاي لازم را بگيرد.
‌نمايش‌نامه «طرب‌نامه» هم قرار نيست اينجا منتشر شود؟
نمي‌دانم. چون گمانم سال‌ها پيش نسخه كوتاه‌تري از اين نمايش‌نامه به ارشاد ارائه شده و بعد از مدت‌ها معطلي مجوزي نگرفت. ولي احتمالا در آنجا منتشر خواهد شد و احتمالا در ايران هم در اختيار همگان قرار خواهد گرفت.
‌باخبر نيستيد كه بيضايي قصد بازگشت به ايران را دارد يا نه؟
احتمالا اگر اينجا كار يا پيشنهاد مشخص و مطمئني داشته باشند، مي‌آيند.

طرب نامه
افشین هاشمی(چپ) در نمایی از “طرب نامه”



تخته‌حوضي‌ها و صد حيف و يك سوال⇐بهرام بيضايي از دغدغه اين روزهايش مي‌گويد

سینماژونال: اینکه بهرام بیضایی بعد از نزدیک به شش سال حضور در دانشگاه استنفورد به ناگاه نوروز 95 تصمیم گرفت نمایشی تخته حوضی و کاملا مفرح با عنوان “طرب نامه” را روی صحنه ببرد(اینجا و اینجا را بخوانید) شگفتی بسیاری از مخاطبان و از جمله دوستداران بیضایی را موجب شد.

به گزارش سینماژورنال این شگفتی و سوالاتی که برخی رسانه‌ها درباره چرایی این انتخاب برای اجرا مطرح کرده بودند سبب ساز آن شد که بهرام بیضایی در تازه ترین گفتگوی خود به صراحت درباره این اجرا صحبت کند.

به  دنبال پاسخ یک سوال

وی با بیان اینکه نمایش “طرب نامه” تقدیم شده به “همه مطربان توهین شده در طول تاریخ ایران” درباره انتخاب این نمایش گفت: کسانی در تخته حوضی کار می‌کردند که استعدادشان از هیچ کس دیگر در جهان کمتر نبود. هیچ کدام نه کنسرواتوار رفتند، نه دانشگاه رفتند، نه موسیقی را جایی خواندند و همیشه به عنوان رقاص و مطرب بهشان توهین شد ولی این حرفه را تحریم نکردند و ایستادند و این حرفه را نگه داشتند.

بیضایی ادامه داد: همیشه سوالم این بود که اگر اینها نویسنده داشتند و اگر اینها اندکی امنیت داشتند و آزادی داشتند تخته حوضی چه می‌شد.

بهرام بیضایی با اشاره به “طرب نامه” اظهار داشت: این سعی من است برای اینکه بفهمم{در صورت وجود امنیت خاطر مطربان} تخته حوضی چه می‌شد؟ این یکی از سوالات همیشگی ام است و دارم دنبال جوابش می‌گردم.

طرب نامه
طرب نامه

اجرایی با حمایت نویسنده “معمای هویدا”

به گزارش سینماژورنال بیضایی که از شهریور 89 ایران را ترک کرده و در مرکز مطالعات ایرانشناسی دانشگاه استنفورد مشغول تدریس است در این مدت نمایشهای دیگری چون “جانا و بلادور”، “سایه بازی” و “گزارش ارداویراف” را هم روی صحنه برده است.

مدیر برنامه مطالعات ایرانشناسی عباس میلانی است؛ مورخی که بیش از هر چیز به خاطر نگارش کتابی با نام “معمای هویدا” شناخته می شود. روی صحنه بردن نمایشهایی نظیر “طرب نامه” نیز با حمایت کامل این مورخ صورت گرفته است.

افشین هاشمی فقط نشسته و ساز می زند

“طرب نامه” با بازی چهل بازیگر(نقش پوش) زن و مرد ایرانی از جمله مژده شمسایی (همسر و از بازیگران ثابت و اصلی کارهای نمایشی و سینمایی بیضایی) در دانشگاه استنفورد آمریکا روی صحنه رفت.

در این اجرا افشین هاشمی بازیگر ایرانی که به تهیه کنندگی رضا میرکریمی و با همکاری محسن قرایی فیلمی به نام “خسته نباشید” را ساخت نیز حضور داشت.

جالب اینجا بود در “طرب نامه” که فضایی شاد و سرخوشانه داشت و اغلب بازیگران آن در حال حرکات موزون دیده می شدند افشین هاشمی نقش یک نوازنده را ایفا می کرد که فقط نشسته بود و ساز می زد. شاید به این خاطر که پذیرفتن نقشی دیگر در این نمایش برایش مشکلاتی را برای فعالیت در داخل ایجاد کند.

طرب نامه
نمایی از “طرب نامه”/افشین هاشمی در سمت چپ در حال نواختن کمانچه دیده می شود




بیضایی تازه ترین نمایش خود را به “مطربان گمنام” تقدیم کرد و از چرایی عدم اجرای آن در ایران گفت+عکس

سینماژورنال: بهرام بیضایی کارگردان و نویسنده سینما و تئاتر ایران که بیشتر از پنج سال است ایران را ترک کرده و در دانشگاه استنفورد به تدریس مشغول است تازه ترین نمایش خود “طرب نامه” را دومین شنبه و یکشنبه از بهار امسال برابر با هفتم و هشتم فروردین ماه روی صحنه برد.

به گزارش سینماژورنال “طرب نامه” در گونه نمایشهای روحوضی بوده و بعد از “سایه بازی”، “جانا و بلادور” و “گزارش ارداویراف” چهارمین نمایشی است که بیضایی با حمایت مرکز ایران شناسی دانشگاه استنفورد اجرا می کند.

“یورونیوز” در گزارشی که از اجرای این نمایش ارائه داده پاره ای نقطه نظرات بیضایی درباره آن را نیز منعکس کرده است.

سینماژورنال متن این گزارش را ارائه می دهد:

اولین و آخرین تماشاگرانی که “طرب نامه” را می بینند/امکان اجرا در ایران نبود

بیضایی معتقد است کسانیکه نمایش “طرب‌نامه” را می بینند به احتمال زیاد اولین و آخرین تماشاگران آن در تاریخ جهان خواهند بود. بیضایی اعتقاد دارد که اجرای این نمایش جز با پشتیبانی مرکز ایرانشناسی دانشگاه استفورد در هیچ جای دیگر جهان ممکن نخواهد بود. او گفت اجرای این نمایش در ایران ممکن نبود چون مجوز اجرا به آن داده نشد و در جاهای دیگر جهان نیز مخاطب زبان فارسی به اندازه کافی وجود ندارد.

طرب نامه بهرام بیضایی
طرب نامه بهرام بیضایی

نمایش کمدی موزیکال و شادی آور “طرب‌نامه” به کارگردانی و نویسندگی بهرام بیضایی با بازی چهل بازیگر(نقش پوش) زن و مرد ایرانی از جمله افشین هاشمی و مژده شمسایی به روی صحنه رفت و در روزهای شنبه و یکشنبه آینده (۱۴ و ۱۵ فروردین) اجرای دیگری انجام می‌شود.

طرب نامه بهرام بیضایی
طرب نامه بهرام بیضایی

تقدیم به همه مطربان گمنام

بیضایی پیش از اجرای این نمایش در سخنانی، نمایش “طرب‌نامه” را به «همۀ مطربان گمنام و خاموش قرن‌ها که جز شادی نخواستند و جز اندوه نبردند» تقدیم کرد. او می گوید که نام «طرب‌نامه» را نیز از یک شعر حافظ گرفته شده است:

حافظ آن روزطرب‌نامه عشق تو نوشت
که قلم بر سر اسباب دل خرم زد

طرب نامه بهرام بیضایی
طرب نامه بهرام بیضایی

به گفتۀ بیضایی، تصویر مطرب‌ها و نوازندگان و رقصندگان از دوره ساسانی در نقش برجسته های طاق بستان و بر پیاله ها و بشقاب ها و گلدان های کنده کاری شده باقی است.

افسانه حضور مطربان در ایران

بیضایی در مورد ریشۀ حضور مطرب ها در فرهنگ ایران به دو افسانۀ مهم در این مورد اشاره می کند که یکی از آنها افسانه آوردن سه تا ۹ هزار کولی از هند به وسیله بهرام گور برای سرگرم کردن مردمی است که به این شادی ها دسترسی نداشته اند.

طرب نامه بهرام بیضایی
طرب نامه بهرام بیضایی

افسانه دوم نیز داستان سی لحن باربد است که به گفته بیضایی، نوعی موسیقی نمایشی و داستانگو مثل کین ایرج، خون سیاوش، مشکدانه و گنج سوخته بوده است.




بيضايي و اجراي يك نمايش شاد در بهار ۹۵+عکس و فیلم

سینماژورنال: بهرام بیضایی نویسنده و کارگردان ایرانی از نیمه 89 که ایران را ترک کرد و برای تدریس به استنفورد رفت تاکنون سه نمایش “سایه بازی”، “جانا و بلادور” و “گزارش ارداویراف” را در آن سوی دنیا روی صحنه برده است.

به گزارش سینماژورنال بیضایی بهار پیش‌رو هم نمایشی تازه با عنوان “طرب نامه” را در استنفورد اجرا خواهد کرد.

“طرب نامه” همان طور که از نامش  هم پیداست یک اثر شبه‌روحوضی محسوب می‌شود و جزو نمایشنامه‌های طربناک یا مضحکه مثل “چهار صندوق” است.  این نمایش به قول خود بیضایی در قالب نمایش‌های شادی‌آور است.

در آنونسی که از این نمایش به عنوان “آگهی طرب نامه” منتشر شده است فضای شوخ و شنگ و موزیکالی را شاهد هستیم.

مژده شمسایی همسر بیضایی به مانند همه کارهای اخیر وی بازیگر اصلی این نمایش شادی آور است و افشین هاشمی بازیگر ایرانی نیز در این نمایش ایفای نقش خواهد کرد.

بهرام بیضایی در کنار نویسندگی نمایش و فیلمنامه و کارگردانی، همواره بر روی گونه‌های مختلف نمایش‌ ایرانی مطالعه کرده است و برای گونه‌های فراموش‌شده نمایشنامه، نمایش‌هایی در قالب‌های جدید نوشته است.

بخشی از “طرب نامه” را بخوانید:

این طَرَبْ‌نامه نَدارَد بِهتَری / اِمشَبی شَبْ‌زِندهْ‌داری میکُنیم!
خَنده بَر لَب‌ها اگر آیَد خُوش است / زآن که ما دَندانْ‌شُماری میکُنیم!
این تَماشا با نِی و تار آوَریم / رُوزَنی دَر شامِ تاری میکُنیم!
روزِ روشَن تا کِی آیَد هوشْ‌دار / آسمان را پَردهْ‌داری میکُنیم!
روزِگار اَر شُغلِ ما را خوار کَرد / ما بِه وِی آیینهْ‌داری میکُنیم!

برای دیدن آگهی طرب نامه اینجا را کلیک کنید.

آگهی طرب نامه بیضایی
آگهی طرب نامه بیضایی