1

اشارات یک هنرمند هم‌دوره عباس نعلبندیان به اعتیاد و ماجرای خودکشی‌اش⇐ نعلبندیان می‌خواست به رم بیاید که ناگاه خبر مرگش رسید/فریدون آو گفت اوردوز کرده!/نعلبنديان خودكشي كرد چون ديگر خودش را نمي‌پذيرفت/نه تنها نعلبنديان، بلكه رضا ژيان و خيلي‌هاي ديگر هم اين‌طور شدند/نمی‌دانم چه کسی هروئین و فسادهای عجیب را میان آنها پخش کرد

سینماروزان: درباره سالهای آخر زندگی عباس نعلبندیان نمایشنامه نویس بنام ایرانی و صاحب نمایش «پژوهشی ژرف و سترگ…» روایات متعددی وجود دارد بخصوص درباره چگونگی مرگ وی.

به گزارش سینماروزان شهرو خردمند از هنرمندان هم‌دوره نعلبندیان که با همراهی وی و ایرج انور کارگاه نمایش را سرپا کرد در گفتگویی که با «اعتماد» داشته با اشاره به سالهای آخر حیات نعلبندیان گفت: براي عباس نعلبنديان خيلي ناراحتم. بعد از انقلاب در رم بودم كه به صورت تلفني با او تماس گرفتم و گفتم «مي‌خواهي به اين‌جا بيايي؟» كه گفت نه؛ همين‌جا مي‌مانم. يك سال بعد خودش زنگ زد و گفت فكر مي‌كني هنوز هم بتوانم به آن‌جا بيايم؟ گفتم چرا كه نه؟ برايش دعوت‌نامه و بليت هم آماده كرده بودم كه بعد از يك هفته ديدم از او خبري نشد.

شهرو خردمند ادامه داد: شماره‌اش را گرفتم و ديدم جواب نمي‌دهد. نگرانش شدم. به شكوه نجم‌آبادي زنگ زدم و گفتم از عباس نعلبنديان خبر نداري؟ گفت مگر نمي‌داني؟ عباس نعلبنديان فوت شده! بعد با فريدون آو{نقاش و مجسمه ساز} تماس گرفتم و او گفت مي‌گويند اوردوز كرده. مرگ عباس نعلبنديان شوك بزرگي براي ما بود.

این بانوی هنرمند افزود: معتقدم يكي از قشنگ‌ترين متن‌هاي عباس نعلبنديان، متن «داوود و اوريا» است كه براي من نوشت و هنوز هم چاپ نشده است. آقاي بيژن صفاري نگذاشت اين نمايش روي صحنه برود. كلا از وقتي كه او به كارگاه نمايش آمد، مي‌خواست همه تصميم‌ها را خودش بگيرد و بقيه فقط به حرف‌هايش بگويند بله! اما من به او «نه» گفتم و آمدم بيرون.

خردمند تأکید کرد: به نظرم صادق‌ترين و تميزترين آدم در ميان همه ما، عباس نعلبنديان بود اما به او خيانت شد. من اگر بخواهم زندگينامه آقاي نعلبنديان را بنويسم، تاكيد مي‌كنم كه عباس نعلبنديان آدم تميزي بود كه قرباني يك سيستم فاسد و دروغگويي به نام كارگاه نمايش شد.

شهرو خردمند خاطرنشان ساخت: عباس نعلبنديان خودكشي كرد چون ديگر خودش را نمي‌پذيرفت. نه تنها آقاي نعلبنديان، بلكه آقاي ژيان و خيلي‌هاي ديگر هم اين‌طور شدند. من نمي‌دانم كه در آن سال‌ها چه كسي هرويين، مرفين و اين فسادهاي عجيب و غريب را در مملكت پخش كرد. من زماني كه از كشور خارج شدم، داشتم در ايران خفه مي‌شدم و نمي‌توانستم نفس بكشم. حال بد من از يك جامعه فاسد بود.

 

 

 




مانی حقیقی و بازسازی نمایشنامه‌ای که مؤلفش، خودکشی کرد!!

سینماژورنال: مانی حقیقی کارگردان جوان ایرانی در تازه ترین تجربه سینمایی اش با عنوان “شن جین ین” به بازسازی بخشهایی از یک تئاتر دهه چهل پرداخت.

به گزارش سینماژورنال آخرین نماهای “شن جن ین” در حالی اواخر هفته گذشته فیلمبرداری شد که در این نماها در یک اقدام غیرمتعارف مانی حقیقی به بازسازی بخشهایی از یکی از نمایشنامه های عباس نعلبندیان پرداخت.

این نمایشنامه “پژوهی ژرف و سترگ و نو…” نام دارد که زمستان 1347 توسط آوانسیان در انجمن ایران و آمریکا(سینما کانون فعلی) روی صحنه رفته بود.

بازسازی با کمک متخصص اجرای نمایشهای بدون دکور

در این بازسازی آربی آوانسیان نویسنده و کارگردان سرشناس تئاتر که در اجرای نمایشنامه های بدون دکور ادبیات ارمنی تخصص دارد به مانی حقیقی کمک کرد و یک نمای 3 دقیقه ای از آن نمایش کاملا بازسازی شد.

به گزارش سینماژورنال چهره های مطرح تئاتر ایران و از جمله پانته آ پناهیها، الهام کردا، ستاره پسیانی، سعید چنگیزیان، وحید آقاپور، مرتضی اسماعیل کاشی، رامین سیاردشتی و سینا رازانی در این بازسازی ایفای نقش داشتند.

نگار نعمتی وظیفه طراحی لباس را برعهده داشت و امیرحسین قدسی وظیفه صحنه و ساخت و ساز دکورهای نمایش را .

“شن جن ین” بعد از “کارگران مشغول کارند”، “کنعان” و “پذیرایی ساده” چهارمین تجربه کارگردانی بلند مانی حقیقی است؛ فیلمی که حقیقی قصد دارد بعد از رونمایی در یک جشنواره اروپایی آن را اکران کند.

متاثر از فضای پوچگرایانه بعد از کودتا

به گزارش سینماژورنال “پژوهشی ژرف و سترگ در سنگواره‌های قرن بیست و پنجم زمین‌شناسی یا چهاردهم، بیستم فرقی نمی‌کند” نخستین نمایشنامه حرفه ای عباس نعلبندیان بود که در سال 1347 نوشته شد و یک سال بعد به کارگردانی آربی آوانسیان روی صحنه رفت.

این نمایش کاملا متاثر از فضای پوچگرایانه و عرفانگرایانه کاذبی نوشته شد که در سالهای میانی دهه 40 و به سبب سرخوردگی جامعه روشنفکری از کودتای 28 مرداد 32 شکل گرفته بود.

مرور آثار نمایشی در کیوسک روزنامه فروشی

عباس نعلبندیان که تحصیلات آکادمیک در زمینه تئاتر نداشت قبل از رها کردن دبیرستان و هنگامی که در کیوسک روزنامه فروشی پدرش کار می کرد به مرور آثار مطرح ادبیات نمایشی ایران و جهان پرداخت و همین مطالعات غیرآکادمیک بود که باعث شد وقتی بعد از نگارش داستانهایی چون “هفت تا نه و نیم” و “از مرگ تا مرگ” وارد حیطه نمایشی شود با همان اولین اثرش “پژوهشی ژرف و سترگ…” خود را به عنوان چهره ای مستعد به رخ بکشد.

نمایشنامه هایی با نامگذاری طولانی و در نهایت انتحار

به گزارش سینماژورنال نعلبندیان عادت داشت که برخی از کلمات فارسی را به عمد نادرست بنویسد و البته که نامگذاری نمایشنامه هایش را نیز به طولانی ترین شکل ممکن انجام دهد. “اگر فاوست یک‌کم معرفت به‌خرج داده‌بود”، “صندلی کنار پنجره بگذاریم و به شب دراز تاریک و خاموش سرد بیابان نگاه کنیم” و “داستان‌هایی از بارش مهر و مرگ” از جمله نمایشنامه های وی هستند.

این هنرمند که تقریبا در اغلب آثار خود نگاهی خاص به مقوله مرگ داشت در خرداد 68 به خودکشی دست زد و از دنیا رفت.