خواننده “آهای خوشگل عاشق” استادیوم فوتبال میسازد
سینماژورنال: فریدون آسرایی خواننده موسیقی پاپ که با اولین آلبومش “غریبه” و قطعه “گل هیاهو” یا “آهای خوشگل عاشق…” به ناگاه مورد توجه مخاطبان قرار گرفت اخیرا آلبومی به نام “عشق یعنی…” را به بازار عرضه کرد.
به گزارش سینماژورنال استقبال از آلبوم تازه فریدون هم نسبتا خوب بوده است و همین باعث شده او برنامه هایی را برای برپایی کنسرت در سراسر ایران داشته باشد.
نکته اما اینجاست فریدون که بلحاظ شخصیتی خواننده ای خونگرم و صمیمی است تصمیم گرفته بخشهایی از عواید کنسرتهایش را صرف ساخت استادیومی ورزشی در روستای محل تولدش آسارا بنماید.
وی با نگارش یادداشتی برای “شهروند” ضمن اینکه از علاقه اش برای برگزاری کنسرت برای طبقات محروم سخن گفته درباره ساخت استادیوم فوتبال برای روستای آسرا هم خبر داده است.
سینماژورنال متن کامل یادداشت فریدون را ارائه می دهد:
هر روز بیشتر عاشق مردمان سرزمینم میشوم
در اینجا رسم نیست کسی حرفهای دلش را بیپرده بازگو کند. همه در کلیشه گرفتار آمدهایم. حرفها در حد حال و احوال و کجا میروی و چه میکنی خلاصه شده اما مگر میشود این همه گفتنی را در پستوی جان نهان کرد؟! این روزها حسابی سرگرمم. مشغولم و از این همه گرفتاری خوشحال. حتی درخواستهای کاری و مصاحبه هم بیشتر از هر زمان دیگری است. شهرهای دور و نزدیک را پشت سر میگذارم و هر روز بیشتر عاشق مردمان سرزمینم میشوم؛ هموطنانم در بوشهر، اصفهان، شیراز، عسلویه، رشت، کرمانشاه، کرمان و شهرهایی که به زودی در آنجا برنامه خواهم داشت.
شهری با گرانترین فرش دنیا با آمار تاسف بار از خودکشی و طلاق و اعتیاد
در راور کرمان دیدم و لمس کردم آنچه شاید هرگز شنیدهاش را باور نمیکردم. شهری با گرانترین فرش دنیا اما آمار منفی تاسف بار از خودکشی و طلاق و اعتیاد گرفته تا بزهکاری و جرایمی که گفتنی نیست. جالب آنکه همزمان با بعضی دوستان که در کشورهای اروپایی سلفی میگرفتند، من کنار کودکانی به معنای واقعی محروم عکس گرفتم و اشک ریختم. از این رو که ما خود زاده محرومیتیم، شاید گرسنگی و بینوایی را نچشیدهایم اما آن را با تمام وجود احساس کردهایم. من به زندان رفتم و بدون چشمداشت مالی با گروهی کامل طی روزهای 24 و 25 اسفندماه برای آنها که پشت میلههای آهنی تار دلتنگی را به پود غم میتنند، خواندم.
فرصتی طلایی برای خدمت به مردم
انسان وقتی در جایگاهی قرار میگیرد که دیده میشود، فرصتی طلایی برایش فراهم شده تا به مردمش خدمت کند. من سعی کردم این فرصت را از دست ندهم. ابایی هم از گفتنش ندارم. چه مقرضان ریا بنامندش و یا خودستایی، من هنر را راهی یافتهام برای رسیدن به خدا. خدای من نه در آسمانها که در قطره اشک کودکی است که آغوش پدر را بعد از هشت سال حبس هدیه میگیرد. خدای من لبخند زیبای مادری است که فرزندش را دوباره بازمیستاند.
هرگز مردم را فراموش نکنید
من مفتخرم سفیر ویژه سازمانی باشم که متولی حمایت و صیانت از خانواده زندانیان است. سازمانی که دغدغه اصلیاش رسیدگی به خانواده زندانیان است. به اعتقاد من این وظیفه همه افراد جامعه است به خصوص هنرمندان و ستارگان ورزش که چهرهای شناختهشدهتر دارند و رفتار و عملکردشان میتواند الگوی اقشار دیگر اجتماع باشد. هرگز مردم را فراموش نکنید به خصوص آنها که به هر دلیل گرفتارند.
عواید حاصل از كنسرتهاي من صرف احداث زمین فوتبالی در آسرا خواهد شد
این روزهای به اصطلاح سوت و کف و تشویق به سرعت میگذرد و آنچه از ما در ذهنها میماند نه فقط هنر خواندن و نقشآفرینی که بیشتر هنر مردمداری و همدردی با هم نوعان است. ذرهای ناچیز این احساس شرف دارد به تمام ثروت دنیا. عواید حاصل از كنسرتهاي من نيز صرف احداث زمین فوتبالی در آسرا خواهد شد که سالها پیش توسط مرحوم پدرم برای احداث ورزشگاه هدیه شده بود.