1

پرسش‌های کلیدی یک رسانه دانشگاهی درباره برگزاری جشنواره‌ای پرهزینه در دل مشکلات اقتصادی اهالی سینما⇐مگر جشنواره این دوره کودک و نوجوان، چیزی فراتر از یک تجمع محفلی با حضور همان دوستان همیشگی بوده؟!/ مگر می‌شود تنها به برگزاری یک جشنواره، تحت هر شرایط و با هر کیفیتی تن داد؟/اگر این جشنواره، مخاطب دارد پس چرا هیچ سانس مردمی برای رویداد امسال در نظر گرفته نشده بود؟/چرا بسیاری از شهروندان اصفهانی از برگزاری جشنواره کودک خبر ندارند؟/چرا عمده فیلم‌های جشنواره به‌جای آنکه «برای» کودکان و نوجوانان باشند، «درباره» آنها هستند؟؟/چرا به‌جای آثار سینمایی، برخی تله‌فیلم‌ها وارد جشنواره شدند؟/دستاورد این دوره از جشنواره برای سینمای ایران چه چیزی بود؟

سینماروزان: اصرار به برگزاری جشنواره‌های دولتی حتی بعد از شیوع کرونا، روالی است که در دو سال آخر دولت دوازدهم مشاهده شد و آخرین جشنواره از این دست هم جشنواره کودک بود.

مجتبی اردشیری در روزنامه فرهیختگان -منسوب به دانشگاه آزاد- در گزارشی تفصیلی به مرور دوره اخیر جشنواره کودک پرداخته و پرسش‌هایی کلیدی درباره این جشنواره مطرح کرده است.

متن گزارش روزنامه فرهیختگان را بخوانید:

سی‌وچهارمین دوره جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان، این روزها در اصفهان، تهران و چند شهر دیگر کشور درحال برگزاری است؛ مهم‌ترین رویداد سینمایی این روزهای کشور که کرونا، شکل همیشگی آن را تغییر داده است. جشنواره کودک در سال گذشته، تنها به‌صورت آنلاین برگزار و تنها، چند فیلم در سینما فرهنگ تهران به نمایش گذاشته شد. امسال اما این رویداد در دو شکل حضوری و آنلاین درحال برگزاری است اما تعداد فیلم‌های بخش‌های مختلف، خبرنگاران، مدعوین حاضر در این رویداد و حتی تعداد روزهای جشنواره، در مقایسه با جشنواره دو سال گذشته، از افت قابل‌توجهی برخوردار است.

متاسفانه کرونا، نه‌تنها روی کمیت این دوره از جشنواره کودک تاثیر گذاشته است، بلکه کیفیت آثار را نیز تحت‌الشعاع قرار داده و شگفتی خاصی از این رویداد مخابره نشده است. ضمن آنکه بسیاری از بخش‌های جنبی نیز به همین بهانه حذف شده تا جشنواره کودک درحال حاضر، به شیر بی‌یال و اشکمی بماند که قطعا تنها برای روشن ماندن چراغ آن برگزار شده وگرنه از این وادی، چیزی نصیب کودکان، سینمای کودک و اصالت و اعتبار جشنواره نمی‌شود. با این حال بهتر است نگاهی داشته باشیم به ابعاد جشنواره کودک امسال.

جشنواره سی‌وچهارم کودک به دو شکل فیزیکی و آنلاین درحال برگزاری است. در ورژن حضوری، سه سینما به نمایش فیلم می‌پردازند؛ سینما فلسطین اصفهان که مخصوص نمایش فیلم برای داوران کودک و نوجوان است. سینما ساحل اصفهان که دو سالن از 9 سالن خود را به جشنواره اختصاص داده است. در یک سالن، فیلم‌های جشنواره برای نابینایان و ناشنوایان نمایش داده می‌شود و سالن دیگر، برای اصحاب رسانه است. بنابراین تنها سه سالن در شهر اصفهان، به نمایش فیلم مشغول هستند. در تهران هم تنها سینما فرهنگ به نمایش فیلم می‌پردازد. علاوه‌بر اصفهان و تهران، 21 شهر ایران نیز همزمان با این دو شهر، فیلم‌های جشنواره را نمایش می‌دهند که اتفاق قابل‌توجهی در تاریخ جشنواره کودک محسوب می‌شود. در هر سه سینمای تهران و اصفهان که فیلم‌های جشنواره نمایش داده می‌شوند، روزانه سه سانس بعدازظهر در نظر گرفته شده است.  در بخش آنلاین نیز تقریبا تمامی فیلم‌های حاضر در جشنواره این دوره، به استثنای آثار بلند بخش مسابقه، در سه سامانه فیلیمو، تیوا و هاشور برای داوران کودک و علاقه‌مندان به این سینما نمایش داده می‌شود. درحالی که انتظار می‌رفت تا امسال و با گسترش واکسیناسیون، تعداد فیلم‌های بیشتری در جشنواره شرکت کنند اما درنهایت، 566 فیلم به دبیرخانه جشنواره ارسال شد. از این تعداد، 10 فیلم بلند سینمایی، هشت فیلم ویدئویی، 17 فیلم کوتاه داستانی، 16 فیلم پویانمایی کوتاه، 10 فیلم وب‌سری و 19 فیلم مربوط به بخش کروناروایت در این دوره از جشنواره پذیرفته شد. از این تعداد فیلم، 13 اثر مربوط به فیلم‌های اصفهانی است؛ آماری که اگرچه نسبت به تعداد آثار ارسالی اولیه، نسبتا خوب به نظر می‌رسد اما در مقایسه با دوره‌های نرمال و عادی جشنواره، از کاهش قابل‌توجهی رنج می‌برد.

اگرچه هنوز آماری از تعداد فیلم‌های شرکت‌کننده در بخش بین‌الملل جشنواره منتشر نشده اما آثار 17 کشور در جشنواره امسال حاضر هستند که شامل 10 فیلم بلند سینمایی و 10 فیلم کوتاه داستانی هستند.

اگرچه آمارهای بخش فیلم‌های جشنواره کودک امسال با کاهش معناداری مواجه است اما ثبت‌نام برای داوری در بخش کودکان و نوجوانان با افزایش خیره‌کننده‌ای مواجه بوده است.

امسال دوهزارو220 کودک و نوجوان 6 تا 16 سال، برای داوری در این رویداد ثبت‌نام کرده‌اند که از این تعداد، 716 نفر آنها اصفهانی هستند. این کودکان و نوجوانان، حدود یک‌ماه قبل در پورتال جشنواره ثبت‌نام کرده‌اند. چند روز پس از ثبت‌نام از آنها خواسته شده به این پرسش پاسخ دهند که «آیا مایل به تماشای فیلم در سالن‌های سینما هستند یا خیر». برای آن دسته از کودکان و نوجوانانی که به این پرسش پاسخ «بله» دادند، کارت صادر شده و مابقی باید از طریق سامانه‌های وی‌اودی به تماشای فیلم‌ها بپردازند. البته که با توجه به داوری آثار بلند سینمایی و عدم‌پخش این فیلم‌ها از وی‌اودی‌ها، هنوز مشخص نشده جمع کثیری از داوران کودک و نوجوان که نمی‌خواهند فیلم‌ها را به صورت حضوری در سالن‌های سینما ببینند، چگونه می‌توانند به آثار این بخش که مهم‌ترین بخش جشنواره نیز است، رای دهند!

البته فرآیند ثبت‌نام تنها شامل داوران نبود و برای بخش‌های خبرنگاران و عکاسان نیز ثبت‌نام به عمل آمد. در این بخش‌ها نیز 100 نفر ثبت‌نام کردند که درنهایت و پس از برگزاری آزمون، 10 نفر به‌عنوان خبرنگار، دو نفر به‌عنوان خبرنگار بین‌الملل و سه نفر نیز به‌عنوان عکاس در جشنواره امسال پذیرفته شدند.

در این دوره، پنجمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان نیز درحال برگزاری است که آمارهای این بخش باتوجه به شیوع کرونا، قابل‌اعتناست. در این بخش 800 اثر به دبیرخانه جشنواره ارسال شد که از این تعداد، 26 فیلم در بخش ایده و 22 اثر نیز در بخش فیلم پذیرفته شدند. این المپیاد فیلمسازی از ۱۷ مهرماه آغاز شده و تا بیست‌ویکم این ماه ادامه دارد. امسال ۵۰ نوجوان که از این تعداد ۳۱ نفر دختر و ۲۱ نفر پسر هستند، با ۳۷ ایده و ۲۴ فیلم کوتاه از ۱۵ استان به المپیاد فیلمسازی راه یافتند.

در بخش کارگاه‌های جشنواره نیز امسال سه کارگاه ملی و سه کارگاه بین‌المللی برگزار شد. همچنین 100 برنامه جنبی در حاشیه جشنواره کودک امسال در تهران و اصفهان برگزار شد.

وقتی جشنواره هیچ سانس مردمی ندارد!

همانگونه که عنوان شد، فیلم‌های جشنواره امسال در سه سینمای اصفهان و تهران نمایش داده می‌شوند. همچنین 21 شهر دیگر ایران فیلم‌ها را نمایش می‌دهند. هنوز درمورد کم وکیف نمایش فیلم‌ها در آن 21 شهر، اطلاعاتی منتشر نشده اما قدرمسلم آن‌که فیلم‌های جشنواره امسال، تنها برای داوران کودک و نوجوان و اهالی رسانه نمایش داده شده و هیچ سانس مردمی برای رویداد امسال در نظر گرفته نشده است!

مورد عجیبی که این سوال را در ذهن متبادر می‌کند که اساسا جشنواره برای چه کسانی درحال برگزاری است؟! در چندین پاسخی که مسئولان برگزاری به این پرسش داده‌اند، بهانه «کرونا» اعلام شد که قطعا نمی‌تواند مورد مناسبی برای این کمبود باشد. در جشنواره فجر، آثار برای مردم نیز نمایش داده شد و این‌طور نبود که فیلم‌ها تنها برای داوران و اهالی رسانه اکران شود.

اگر هم موضوع، عدم‌تمایل کودکان و خانواده‌های آنها به استقبال در سالن‌ها باشد که این مهم باید از استقبال دوهزارو220 کودک و نوجوان برای بخش داوری، برای صاحبان جشنواره حل‌شده می‌نمود. بر فرض هم که در صورت برگزاری سانس‌های مردمی، استقبالی از این رویداد به عمل نمی‌آمد، در عمل تفاوتی با سالیان قبل به وجود نمی‌آمد. جشنواره کودک طی سالیان اخیر، همواره با این نقد مواجه بوده که مورد استقبال چندانی در سینماهای مردمی واقع نمی‌شود، بنابراین اگر امسال هم این بخش مهم به جشنواره اضافه می‌شد و استقبال چندانی از آن به عمل نمی‌آمد، اتفاق بغرنج چندانی در مقایسه با سالیان گذشته این فستیوال رخ نمی‌داد و توجه و حساسیت چندانی هم روی این موضوع متمرکز نبود. البته که این گزاره، قطعا نمی‌تواند درست باشد چون اگر در این روزها سری به دو سینمای فلسطین و ساحل در اصفهان و فرهنگ در تهران بزنید، مشاهده می‌کنید تعداد خانواده‌هایی درکنار سینما مشغول چانه‌زنی با سینماداران هستند تا فرزندان آنها بتوانند فیلم آن سانس را تماشا کند. بنابراین دبیر و مدیران جشنواره باید به جز «کرونا»، به روشنی و درستی توضیح دهند دلیل حذف بخش مردمی از جشنواره امسال کودک چه بوده است؟

به نام اصفهان، به کام تهران

سینما فرهنگ تهران از سال گذشته، نقش قابل‌توجهی در جشنواره کودک ایفا کرد. اگرچه مرکزیت این جشنواره در اصفهان عنوان شده اما کاخ جشنواره، سینما فرهنگ تهران است. تمامی فیلم‌های جشنواره در آنجا نمایش داده شده و پس از پایان هر فیلم، نشست‌های مربوط به آن فیلم‌ها با حضور کارگردان، تهیه‌کننده و بازیگران در آن سالن برگزار می‌شود.

این درحالی‌ است که سهم اصفهان از برگزاری این نشست‌ها، تنها دو تا سه فیلم بوده و برای مابقی فیلم‌ها، حتی عوامل آن آثار به اصفهان دعوت نشده و سهم اصفهان از این رویداد، تنها نمایش ظاهری فیلم‌هاست که پس از پایان نمایش، مخاطبان باید به خانه‌هایشان بازگردند.

در همین راستا، تعداد مدعوین و اهالی رسانه دعوت‌شده به اصفهان، به کمترین میزان ممکن در عمر 34‌ساله این رویداد رسیده و بیشترین تمرکز تیم رسانه‌ای جشنواره در تهران است و درواقع اخبار جشنواره کودک این دوره، به جای اصفهان، از تهران درحال مخابره است. اگر هم عوامل یک فیلم در اصفهان حضور یابند، دو تا سه عکاس روی سن حضور یافته و از آنها عکسبرداری می‌کنند؛ حالا این تعداد را مقایسه کنید با ده‌ها عکاس و فیلمبرداری که در تهران، مشغول پوشش رویدادها در سینما فرهنگ هستند.

فارغ از این تبعیض، فضای شهری اصفهان نیز چندان حال‌وهوای جشنواره کودک را تداعی نمی‌کند. تمام تلاش مدیران جشنواره و شرکایشان در برگزاری این دوره، به نصب بنرهای کوچک و با فاصله زیاد در خیابان‌های اصلی شهر خلاصه شده و در نزدیکی دو سینمای فلسطین و ساحل هم یک نماد از سینمای کودک کار شده که توجه شهروندان اصفهانی را به خود جلب نمی‌کند. با پرسش از چندین شهروند اصفهانی متوجه می‌‌شوید آنها حتی اسم برگزاری جشنواره کودک برای امسال را هم نشنیده‌اند و خبر ندارند که چنین رویدادی، چند روزی است در شهرشان درحال برگزاری است. وخامت اوضاع زمانی بیشتر می‌شود که این سوال را از کسبه خیابان چهارباغ و شهروندانی که در این خیابان زیبا مشغول تفرج هستند، می‌پرسیم. و حالا این پرسش، جدی‌تر و پررنگ‌تر مطرح می‌شود که وقتی مردم (کودکان و نوجوانان) قرار نبود فیلم‌ها را ببینند و شهروندان نیز قرار نشد از جریان برگزاری جشنواره مطلع شوند، پس این رویداد به چه علت و با چه هدفی برگزار شد؟ قطعا روشن‌ماندن چراغ جشنواره، نمی‌تواند پاسخ مناسب و درخوری برای این پرسش مهم باشد. مطمئنا هر جشنواره‌ای بدون حضور شهروندان و مردم بی‌معناست و بیشتر به یک محفل خودمانی می‌ماند که طی آن تعدادی فیلم نمایش داده شده و به برخی از آنها هم جایزه داده می‌شود. از این رهگذار نه چیزی به سینمای مهجور کودک می‌رسد و نه علاقه‌مندان و دوستداران این‌گونه منتفع می‌شوند. حالا هم که با این تبعیض، بهتر است بگوییم جشنواره‌ای که طی سالیان اخیر با اعتراض سینماگران و مدیران اصفهانی همراه بود که چرا تصمیم‌ها در تهران گرفته و تنها لوکیشن از اصفهان بهره‌برداری می‌شود، حالا شمشیر را از رو کشیده و تبعیض را به تمام معنا در خود متجلی ساخته که تمام برنامه‌های مهم خود را در تهران برگزار می‌کند و برای خالی نبودن عریضه، چند نمایش فیلم هم در اصفهان ترتیب می‌دهد!

وقتی تلویزیون هم به کمک جشنواره کودک نیامد

طی سالیان قبل از کرونا، نقش تلویزیون در دیده و پرداخته‌شدن به سینمای کودک، بسیار پررنگ بود. تلویزیون نه‌تنها از تولید فیلم‌های کودک حمایت می‌کرد بلکه در طول برگزاری جشنواره کودک نیز تبلیغات خوبی از این رویداد به عمل آورده و بسیاری از برنامه‌های آن را پوشش می‌داد.

با شروع کرونا، این شکل حمایت از جانب تلویزیون برداشته شد و سنگینی تولید آثار این حوزه بر دوش فارابی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان افتاد. تلویزیون که در روزگار کمبود بودجه، نتوانست حمایت چندانی از تولید سینمای کودک داشته باشد، حالا در عملکردی عجیب، حتی دامنه تبلیغات و پوشش خود از جشنواره کودک را نیز کاهش داده و همان‌گونه که طی روزهای اخیر شاهد بودیم، تنها به پوشش بخش‌هایی از افتتاحیه همت گمارد و به جز این مورد، پوشش مناسب چندانی از این رویداد به عمل نیاورد.

نه‌تنها حمایتی به عمل نیاورد بلکه با آغاز پخش «کلبه عموپورنگ» از نخستین روزهای جشنواره، در قامت یک رقیب جدی برای جشنواره ظاهر شد و در سانس‌های عصرگاهی جشنواره، طیف وسیعی از کودکان و نوجوانان (مخصوصا داوران کودک و نوجوان جشنواره) را به سمت خود گسیل داشت که قطعا تاثیراتی جدی بر تعداد مخاطبان جشنواره کودک داشته است. کودکان و نوجوانانی که طی سالیان قبل عادت داشتند عموپورنگ و دیگر کاراکترهای محبوب خود را روی سن جشنواره و از فاصله‌ای نزدیک تماشا کنند، حال باید برای تماشای آنها، به‌جای حضور در سینماهای جشنواره، در خانه نشسته و به جعبه جادویی زل بزنند.

وقتی کیفیت آثار این دوره هم چنگی به دل نمی‌زند

این یک حقیقت ناگوار است که در روزگار کرونا، علاوه‌بر کاهش تعداد آثار تولیدشده در حوزه کودک، از کیفیت پرداختی فیلم‌ها نیز کاسته شده است. اگر تمام تولیدات مهم یک‌سال اخیر سینمای کودک را در همین فیلم‌هایی ببینیم که طی روزهای گذشته در این فستیوال نمایش داده شدند که اوضاع بسیار وخیم است. اگر هم تولیدات مهم در جشنواره شرکت داده نشدند یا نخواستند شرکت کنند که جایگاه جشنواره کودک به‌عنوان مهم‌ترین رویداد سینمایی این‌گونه در معرض تهدید جدی واقع است.

در این دوره از جشنواره، فیلمی که بتواند مقام «شگفتی» را کسب کند، وجود نداشت. عمده فیلم‌ها به‌جای آنکه «برای» کودکان و نوجوانان باشند، «درباره» آنها هستند و مخاطبان هدف آنها، این طیف از جامعه نیستند. همچنان بزرگسالان نقش‌های تعیین‌کننده‌ای در رخداد فیلم‌ها دارند و فردیت و تشخص قهرمان از کودکان و نوجوانان سلب شده است.

اغراق نیست اگر بگوییم چند فیلم حاضر در بخش رقابتی جشنواره امسال، «تله‌فیلم» بوده و اصلا تحت همین عنوان پروانه ساخت گرفته و در مراکز استان‌ها تولید شده‌اند. در جشنواره امسال سهم فیلم‌های نواحی و متعلق به استان‌ها بسیار بیشتر از دوره‌های اخیر است و متاسفانه کیفیت پایین این فیلم‌ها، چیزی نیست که بشود از آنها تعریف کرد. عنصر خیال‌پردازی در بسیاری از فیلم‌ها وجود نداشته و عمده آثار حاضر در بخش مسابقه، متوجه رویدادهای تلخ و حسرت‌های بزرگی است که نوجوان اثر را درگیر خود کرده و وی را مجاب به مبارزه با آن شرایط کرده که همین جریان سبب پیدایش قهرمان‌هایی پوشالی در آثاری شده که چندان برای مخاطبان حاضر در جشنواره خوشایند نبود. بسیاری از آثار مهم جشنواره امسال، با هزینه پایینی تولید شده بودند که همین، اجازه مانور بیشتر آنها روی مباحث موردعلاقه کودکان و نوجوانان ازجمله جلوه‌های بصری یا فنون سی‌جی را به صاحبان آثار نمی‌داد. تعداد معدودی از فیلم‌ها از پارامترهایی چون افکت‌های سنگین و موزیکال استفاده کردند که بیشترین استقبال نیز از آن فیلم‌ها به عمل آمد.

روی‌هم‌رفته جشنواره کودک امسال، در بحث تکنیک و محتوا، نمره قبولی نمی‌گیرد و این روند، قطعا نه به‌نفع سینمای کودک است، نه سازندگان این حوزه را راضی نگه‌ می‌دارد و نه مخاطب چندانی برای استقبال از این آثار به سینماها می‌آیند. جشنواره فیلم کودک و نوجوان در سی‌وچهارمین سال حیات خود، نتوانست به آن جایگاه رفیع خود در تولید، حمایت و عرضه آثار این حوزه نائل بیاید و این بحران، سال‌هاست به محل نزاع میان موافقان و مخالفان جشنواره تبدیل شده است.

آیا باید به برگزاری جشنواره کودک در هر شرایطی تن داد؟

برگزاری جشنواره سی‌وچهارم کودک ثابت کرد ماهیت برگزاری این فستیوال‌ها نیازمند یک بازتعریف جدی است. هم‌اکنون کسانی این دوره از جشنواره را برگزار کرده‌اند که سابقه‌ای طولانی در برگزاری جشنواره‌های مختلف داشته‌ و بنابراین ضریب اشتباه بالا از سوی آنها پذیرفته نیست. کرونا هم دیگر مهمان ناخوانده‌ای نیست که آنها بخواهند به‌ این خاطر، به چنین برگزاری عجیبی برسند.

در تمام این 20 ماهی که کرونا در ایران رخنه کرده و وضعیت معیشت اهالی سینما را به بدترین شکل خود رسانده، یکی از گزاره‌های جدی رفع این نقصان در معاش، تعطیلی جشنواره‌های هزینه‌بر و اختصاص هزینه‌های آن به اهالی سینما بود. گزاره‌ای که هر بار مطرح شد، مدیران سینمایی به دلیل نقش جشنواره‌ها و اهمیت آنها، از قبول آن سر باز زده و حتی موانع حقوقی و آیین‌نامه‌ای را پیش می‌کشیدند.

حال سوال مهم اینجاست که جشنواره سی‌وچهارم فیلم کودک و نوجوان چه دستاوردی برای سینمای ایران یا فعالان این‌ گونه سینمایی داشت؟ وقتی از همین کارگردانان و تهیه‌کنندگانی که در جشنواره امسال حضور دارند، سوال کنید دستاورد این دوره از جشنواره برای آنها یا برای سینمای ایران چه چیزی است، در جواب چه خواهند گفت؟

آورده این جشنواره برای مخاطبان کودک چه بود؟ وقتی حتی یک تماشاگر به سالن‌ها راه داده نشد و اکران مردمی از این دوره از جشنواره رخت بربست، آورده این جشنواره، برای مخاطبانش چه می‌تواند باشد؟ وقتی حتی نیمی از داورانی که در اصفهان، اعلام کردند خواهان تماشای حضوری فیلم‌ها در سینما هستند و در عمل، حتی کارت‌هایشان را از دبیرخانه تحویل نگرفتند، مشخص می‌شود که این دوره از جشنواره، حتی در لایه‌های خودی خود نیز با مشکلاتی مواجه بوده که اجازه نداده تا همان برنامه نصفه‌ونیمه به شکلی کامل اجرایی شود.

وقتی جشنواره‌ای برگزار شده که هیچ‌یک از ارکان حاضر در آن، اقناع نشده، اصرار بر برگزاری چه دلیلی می‌تواند داشته باشد؟ مگر جشنواره این دوره کودک و نوحوان، چیزی فراتر از یک تجمع محفلی با حضور همان دوستان همیشگی بوده؟ مگر می‌شود تنها به برگزاری یک جشنواره، تحت هر شرایط و با هر کیفیتی تن داد؟ اکنون که جشنواره کودک برگزار شده و مدیران سینمایی اجازه خاموش شدن چراغ آن را نداده‌اند، چه آورده ولو حداقلی نصیب کسی شده است؟

علیرضا تابش به‌عنوان مدیرعامل فارابی در مراسم افتتاحیه جشنواره، به‌صورت تلویحی با این بنیاد خداحافظی و اعلام کرد شاید دیگر دبیر این رویداد نباشد. حال که فارابی در آغاز یک دوران جدید به سر می‌برد، بسیار حیاتی خواهد بود که نسبت به عملکرد جشنواره‌های تابعه خود، تحقیقات جدی به عمل آورده و کارایی واقعی آنها را در قاموس سینمای ایران بسنجد. این گزاره که «چراغ جشنواره‌ها تحت هر شرایطی باید روشن بماند» نیازمند یک بازتعریف حرفه‌ای و متناسب با پارادایم‌های بین‌المللی است تا به این ترتیب، یک جشنواره‌ای مانند کودک که قدمتی 34 ساله دارد، لااقل به میزان سن‌وسالش، بازدهی داشته و اینچنین با بودجه چندمیلیاردی‌اش، سربار سینمای ایران نباشد. جشنواره‌ای که لااقل بتواند یک اقبال و رضایت حداقلی از سوی بدنه سینمایی و اهالی آن را با خود همراه داشته باشد و به نتایجی قابل‌قبول در سینمای ملی و بین‌المللی دست یابد. ‌




این هم واکنش مدیر فارابی- که درعین حال دبیر جشنواره کودک هم هست- به یک پیشنهاد ساده⇐پرسش: بهتر نبود بودجه جشنواره را برای رفع مشکلات معیشتی سینماگران هزینه می‌کردید و برگزاری جشنواره را در شرایط کرونایی منتفی اعلام می‌کردید؟/پاسخ: کسانی که مباحثی از این دست را مطرح می‌کنند، تصور درستی از اندازه جامعه هنری، خواست‌ها و اولویت‌هایش ندارند!!!

سینماروزان: فاصله طولی میان آمال مدیران سینمایی با خواسته‌های کف سینما روزبروز بیشتر می‌شود و در دوران پساکرونا، این فاصله طولی، عمق بیشتری هم یافته است.

به گزارش سینماروزان یک نمونه این فاصله افتادن آن است که بدنه گرفتار سینما خواستار تعطیلی جشنواره‌های بودجه‌خوار دولتی و صرف هزینه‌ها برای بهبود معیشت سینماگران هستند ولی مدیران سینمایی محض رضای خدا حتی از کنار برگزاری یکی از جشنواره‌ها هم نمی‌گذارند.

آنچه در زیر می‌خوانید واکنش مدیر فارابی- که درعین حال دبیر جشنواره کودک هم هست به یک درخواست ساده- درباره تعطیلی یک ساله جشنواره کودک است که در خلال گفتگویی با روزنامه شرق مطرح شده است:

–عده‌ای این سؤال را مطرح می‌کنند که آیا بهتر نبود بودجه جشنواره را برای رفع مشکلات معیشتی سینماگران هزینه می‌کردید و برگزاری جشنواره را در شرایط فعلی منتفی اعلام می‌کردید؟
در جشنواره امسال، برای استیفای حقوق هنرمندان سینما، برای هر اثر کوتاه و بلند داستانی که به‌صورت آنلاین پخش شد، «هزینه نمایش Screening Fee» پرداخت شد که در شرایط پیش‌آمده ناشی از بیماری همه‌گیر کرونا که باعث شده هنرمندان سینما برخی خانه‌نشین و برخی کم‌کار باشند، کمک‌معیشتی هر‌چند ناچیز برای آنها فراهم شود. افزون‌بر‌این، جشنواره آینه‌ای از تلاش هنری هنرمندان است که به‌نوعی فضای جدید برای معرفی و نمایش و نقد و مطرح‌شدن آن در افکار عمومی و رسانه‌ها ایجاد می‌کند؛ بنابراین از این بخش جشنواره هم هنرمندان منتفع می‌شوند.
اساسا کسانی که مباحثی از این دست را مطرح می‌کنند، گویی تصور درستی از اندازه جامعه هنری، خواست‌ها و اولویت‌هایش ندارند.

‌--چطور به این نتیجه رسیدید؟
ببینید، از سویی جامعه هنری و سینماگران کشور ما بسیار جامعه بزرگ و متنوعی است و از سوی دیگر اساسا هزینه برگزاری جشنواره‌ها در ابعادی که این دوستان تصورش را دارند، نیست. البته خوشبختانه و با سیاست شفاف‌سازی در سازمان سینمایی، چیزی برای پنهان‌کردن وجود ندارد و همه شهروندان در کشور از این حق برخوردار شده‌اند. بنابراین سخنانی از این دست برای دست‌اندرکاران حوزه سینما کمی عجیب ‌و خرق‌عادت به حساب می‌آید.
مثلا برگزاری همین جشنواره فیلم کودک و نوجوان در شرایط کرونایی، به‌هر‌حال نیازمند جسارت و جرئت فراوانی(!!!) بود‌ و اگر برگزار نمی‌شد، سوی چراغ سینمای کودک و نوجوان در کشورمان، با مخاطرات جدی روبه‌رو می‌شد. حالا و پس از زحمت دبیرخانه‌ و برگزاری جشنواره به این شکل جدید‌ که هم با صرفه‌جویی در منابع هزینه‌ای‌ هم با رشد در مخاطبان و هم بالاخره با گسترش و توزیع عادلانه محتوا در سراسر کشور همراه بوده است، تمرکز بر وجوه مالی جشنواره، آن‌هم در‌حالی‌که بودجه اختصاص‌یافته به آن از متوسط بودجه یک فیلم هم کمتر است، واکنش منصفانه‌ای نیست.
آنچه ما از منتقدان و دلسوزان انتظار داریم، بررسی نقاط ضعف و قوت جشنواره است تا این مسیر ادامه داشته باشد، معروف است که جشنواره‌ها، نخستین نهادهایی هستند که در سینماهای کشورها بنا می‌شوند و آخرین چراغ‌هایی که می‌توان خاموش کرد، چراغ جشنواره‌هاست. اینکه به‌جای تلاش برای بهینه‌سازی و نقد، تلاش کنیم چنین جشنواره مهمی را از اعتبار بیندازیم به نفع هیچ‌کس نیست.




مدیرعامل فارابی بیان کرد⇐ماجرای خرید “گزارش یک جشن” در دوران مدیریتی من رخ نداده!/”گزارش یک جشن” اگر وارد اکران آنلاین شود مورد استقبال قرار می‌گیرد!/۶۰درصد مالکیت فیلم توقیفی “رستاخیز” برای فارابی و مابقی(۴۰درصد) برای رسانه‌های تصویری است/حدود ۱۷میلیارد بابت ۶۰درصد مالکیت “رستاخیز” به صاحبان اثر پرداخت شده!/اگر تهیه‌کننده “رستاخیز” حرف ما را گوش می‌داد، در عرضه اکران آنلاین درآمد خوبی کسب می‌کرد!!/اگر توقیف دیگر فیلم‌ها، به دلایلی شبیه به “رستاخیز” باشد، آنها هم می‌توانند انتظار خرید سهام توسط فارابی را داشته باشند

سینماروزان: “گزارش یک جشن” و “رستاخیز” ازجمله فیلمهای توقیفی هستند که سهام آنها از سوی فارابی خریداری شده و همین مساله، حل معضل اکران آنها را مرتبط کرده با تصمیم‌گیری مدیران فارابی که به مالکان اصلی فیلم بدل شده‌اند.

مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی درباره وضعیت فیلم‌های توقیفی «رستاخیز» و «گزارش یک جشن» که سهام آن‌ها توسط بنیاد سینمایی فارابی خریداری شده است روی آنتن شبکه پنج سیما توضیح داد: ماجرای خرید «گزارش یک جشن» در دوران مدیریتی من رخ نداده است و طبیعی است که توضیح درباره چرایی خرید به همکاران سابق بازمی‌گردد.

تابش ادامه داد: در مورد فیلم «رستاخیز» به دلیل توقف اکران، ارشاد، این جمع‌بندی را کرد تا در سهام فیلم شریک شود و درنهایت ۶۰ درصد مالکیت این فیلم (نزدیک به ۱۷ میلیارد تومان) تعلق گرفت به بنیاد سینمایی فارابی.

تابش ادامه داد: فیلم، هزینه‌های تولید بالایی داشت و سرانجام سازمان سینمایی تصویب کرد که بخشی از سهام را بنیاد سینمایی فارابی(۶۰درصد) و بخشی را موسسه رسانه‌های تصویری(۴۰درصد) به مالکیت خود درآورد.

به گزارش سینماروزان این مدیر سینمایی در پاسخ به این سوال که آیا خرید سهام مالکیت برای دیگر فیلم‌هایی که به‌دلیل توقیف رنگ اکران را ندیده‌اند، توقع ایجاد نمی‌کند، بیان کرد: اگر توقیف اکران دیگر فیلم‌ها، دلایلی شبیه به فیلم «رستاخیز» داشته باشد، می‌توانند چنین توقع و انتظاری را مطرح کنند.

تابش در واکنش به اظهارات تهیه‌کننده “رستاخیز” که خواستار راه‌اندازی یک وی.او.دی اختصاصی برای اکران آنلاین شده بود، گفت: اگر تهیه‌کننده «رستاخیز» حرف ما را گوش می‌داد، در عرضه اکران آنلاین درآمد خوبی کسب می‌کرد. «رستاخیز» ازجمله آثاری است که می‌تواند طی سال‌ها از طرق مختلف درآمد کسب کند، اما درآمد فوری ندارد.

مدیر فارابی درباره وضعیت فیلم توقیفی «گزارش یک جشن» که آن هم مالکیتش توسط فارابی از تهیه‌کننده خریداری شده بیان داشت: فیلم حاتمی‌کیا هم اگر وارد اکران آنلاین شود، مورد استقبال قرار می‌گیرد!!

 




یک مدیر سابق فارابی خطاب به علیرضا تابش که از خواهرزادگی رییس اصلاحات به مدیریت همزمان فارابی و جشنواره کودک رسیده⇐برگزاری جشنواره کودک در شرایطی که سینمای کودک رونق ندارد چه فایده ای دارد؟؟/وقتی بهترین فیلم جشنواره کودک در فصل مرده اکران روی پرده میرود چه توجیهی داریم برای صرف هزینه جهت جشنواره کودک؟/وقتی همین امسال فقط هفت فیلم(!) در بخش مسابقه جشنواره کودک هستند اصلا چه نیازی هست به صرف هزینه برای برگزاری جشنواره؟/حداقلش این است که جشنواره را دوسالانه کنند و مابه التفاوت هزینه ها را صرف تولید آثار باکیفیت یا ساخت سالنهایی استاندارد ویژه فیلمهای کودک کنند

سینماروزان: در کشور جشنواره زده ایران اگر ماهی بگذرد و جشنواره ای برگزار نشود باید تعجب کرد و عجبا که در این کشور برای تعدیل کمی جشنواره ها یک شورای تازه مرکب از افرادی شکل میگیرد که برخی از آنها سالیان طولانی نمک گیر همین جشنواره های رنگارنگ بوده اند.همین است که جشنواره ای مانند کودک همه ساله با هزینه ای چندمیلیاردی برگزار میشود بدون اینکه یکی از مدیرانش از خود بپرسند این همه هزینه چه تأثیری در رشد سینمای کودک داشته؟؟؟

جعفر گودرزی از فعالان رسانه که سابقه مدیریت در فارابی را هم داشته در مناظره ای با حضور علیرضا تابش مدیر همزمان فارابی و جشنواره کودک در شبکه خبر با انتقاد از روند فرسایشی جشنواره کودک گفت: برگزاری جشنواره کودک در شرایطی که سینمای کودک رونق ندارد چه فایده ای دارد؟؟ همین امسال فقط هفت فیلم در بخش مسابقه جشنواره کودک حاضر هستند! صرف هزینه میلیاردی برای جشنواره ای با هفت فیلم(!) چه توجیهی دارد؟؟ حداقلش این است که در این شرایط جشنواره را دوسالانه کنند تا لااقل مابه التفاوت هزینه ها صرف تولید فیلمهای باکیفیت یا سالنهای استاندارد ویژه فیلمهای کودک شود.

گودرزی با رد نظریه شکل گیری سینمای کودک در دهه شصت گفت: برخلاف تصورات هم سابقه سینمای کودک و هم سابقه جشنواره کودک به قبل از انقلاب و کانون پرورش فکری کودک و نوجوان برمیگردد. آنجا بود که کلید را زدند و در دهه شصت این سینما به باروری رسید ولی به مرور کلا سینمای کودک به محاق رفت.

جعفر گودرزی ادامه داد: تولید فیلم کودک کاملا دولتی شده و کلی هزینه میکنند برای تولید فیلم کودک ولی در اکران سینمای کودک کاملا رها شده یعنی هرچه بودجه هست صرف تولید میشود. وقتی بهترین فیلم جشنواره کودک در فصل مرده اکران روی پرده میرود چه توجیهی داریم برای صرف هزینه جهت جشنواره کودک؟ نمونه اش فیلم “ضربه فنی” که برگزیده جشنواره کودک بود و 23 بهمن و آن هم به صورت محدود روی پرده رفت.

این روزنامه نگار خاطرنشان ساخت: این روزها سینمای کودک هست ولی جریان ساز نیست. در دنیا پرفروشترین فیلمها مربوط به سینمای کودک است ولی اینجا سفارشی ترین فیلم ها مربوط به سینمای کودک است.

گودرزی افزود: هر وقت سینمای ما به ادبیات کودک نزدیک شد اتفاقات خوبی برای سینمای کودک افتاد ولی سالهاست که ادبیات کودک را فاکتور گرفته ایم! چرا؟ چون در سینمای دنیا ماهها صرف فیلمنامه میکنند ولی اینجا کمترین وقت را برای فیلمنامه میگذارند.

جعفر گودرزی تأکید کرد: اوضاع سینمای نوجوان به مراتب بدتر است چون اصلا به سینمای نوجوان نزدیک نمیشوند. مثلا فیلم “هیس…” که در زمان حضور خودم در فارابی تولید شد به سختی مجوز گرفت و حتی در جشنواره کودک رونمایی نشد تا دردسرزا نشود ولی اگر میخواهیم سینمای نوجوان رشد کند باید در این حیطه و بخصوص درباره مسأله بلوغ کار کنیم. ولی فراموش نکنیم که بدون ایجاد فضای مناسب برای اکران آثار کودک و نوجوان هرچقدر هم هزینه در تولید و برگزاری جشنواره کنیم فایده ای نمی بریم.




طعنه رندانه علیرضا تابش خطاب به کیومرث پوراحمد⇐از تهیه‌کننده‌تان بخواهید برایتان سرمایه‌گذار پیدا کند!!+گزارش یک رسانه مستقل از حمایتهایی که در سالیان مختلف از فارابی تا حوزه و از سیمافیلم تا موسسه رسانه‌های تصویری نثار پوراحمد شده!!

سینماروزان: کیومرث پوراحمد که در سالهای اخیر از روزگار اوجش فاصله گرفته و فیلمهایی ساخته مثل «پنجاه قدم آخر» و «کفهشایم کو؟» که اقبالی در مخاطبان برنینگیخته علیرغم حمایتهایی که در برهه های مختلف از ارگانهای مختلف داشته ولی اغلب حضورش در محافل عمومی را مجالی میکند برای انتقاد از این ارگانها.

به گزارش سینماروزان کیومرث پوراحمد در تازه ترین انتقاداتش که در جشن منتقدان خانه سینما مطرح شد از این گلایه کرد که چند سال پیش در بنیاد فارابی به تهیه کننده فیلم او گفته ‌اند برای تامین بخشی از هزینه ساخت فیلمش باید سرمایه گذار داشته باشد!!

در پی این اظهارات علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی خطاب به این کارگردان گفت: آقای پوراحمد زادروزتان دو روز پیش بود که به شما و همسرتان تبریک می گویم، ما متولدین دهه ۵۰ با فیلم‌ها و آثار شما در دوران نوجوانی مان خاطرات زیادی داریم، شما حق بزرگی به گردن همه‌ بچه ها دارید. آقای پوراحمد شما جزو سرمایه‌های نمادین سینمای ایران هستید و اگر من (بطور مثال) تهیه کننده فیلم شما بودم حتما از سرمایه معنوی شما برای تامین بخشی از سرمایه فیلم تان به درستی استفاده می‌کردم؛ البته بنیاد سینمایی فارابی هم مثل سابق تمام همت خود را می گمارد که برای تولید فیلم جدید شما، در کنار شما باشد.

این همه واکنشها به اظهارات پوراحمد نبوده است. پوراحمد در جشن منتقدان بی نام بردن از شخصی خاص گفته بود: طرف سی سالش است اما دفترش به اندازه زندگی من است!

این اظهارات، گزارش رسانه مستقل «امپایرمدیا» را به دنبال داشته که از پوراحمد خواسته از مختصات زندگی خودش هم بگوید و از حمایتهای مختلفی که از فارابی و حوزه تا رسانه های تصویری و تلویزیون نثارش شده. این رسانه نوشت: کیومرث پوراحمد به تازگی از فردی نام برده که سی سالش است اما دفترش به اندازه کل زندگی وی است!! آیا کسی میداند طول و عرض و ارتفاع زندگی پوراحمد چقدر است؟؟ پوراحمد همان کارگردانیست که در عین ژست اصلاح طلبی با حمایت میلیاردی نهادی منسوب به اصولگرایان یعنی انجمن دفاع مقدس “پنجاه قدم آخر” را ساخت و فیلمش در گیشه 50 میلیون هم نفروخت و باز رسانه های تصویری 170 میلیون بابت رایت همین فیلم پرداخت کرد!!!

این رسانه ادامه داد: پوراحمد همان کارگردانیست که تسهیلات نیم میلیاردی فارابی را برای ساخت “کفشهایم کو” داشت و فیلمش در بهترین موعد اکران که نوروز باشد از آخر اول شد و در قعر جدول فروش قرار گرفت!! اصلا مهمترین محصول پوراحمد “قصه های مجید” با بودجه کجا تولید شد؟ با بودجه همین رسانه ملی؟ مگر ایشان با بودجه رسانه ملی “اتوبوس شب” را نساخت؟؟ بودجه تولید “خواهران غریب” را هم که حوزه هنری داد!! جز این است؟؟ تنها تجربه محسوس پوراحمد در بخش خصوصی بازسازی “سلطان قلبها” با نام “گل یخ” بود که آن هم با سر در گیشه شکست خورد. این است بخش عمده زندگی حرفه ای پوراحمد!! کارگردانی که در دهه های مختلف بهره مند از حمایتهای دولتی بوده و باز به جای حرف زدن از عایدیهایش برای دیگران طعنه میفرستد. یکی بگوید چرا؟




ادعای یک کارگردان ۶۱ساله⇐فارابی از ما حمایت نمی‌کند چون با دایی مدیرعاملش عکس نداریم!!

سینماروزان: معیارهای حمایت فارابی از فیلمسازان بعد از بیش از سه دهه همچنان در هاله ای از ابهام قرار دارد و کمتر فیلمسازی را سراغ داریم که در ادوار مختلف درباره تبعیضهای ایجاد شده به این واسطه گلایه نکند.

علیرضا تابش که در دولت اعتدال مدیریت فارابی را برعهده گرفته از جمله مدیران سینمایی است که بیش از رزومه سینمایی این عقبه سیاسی و فامیل بودنش با اصلاح طلبان است که بر زندگیش سایه انداخته است؛ هرچه نباشد او خواهرزاده رییس دولت اصلاحات است و گلایه های سینماگران از عملکرد وی هم خواه ناخواه گره میخورد با این رابطه فامیلی.

اسماعیل رحیم زاده فیلمساز 61ساله ای که هشت سال قبل فیلمی با عنوان «فیلادلفی» را با محوریت جنگ غزه ساخته بود و در این سالها مدام مترصد تولید فیلمی با نام «تباهی» بوده با اشاره به عدم حمایت فارابی از فیلمش به «کیهان» گفت: این فیلم قرار است بخشی از ماهیت پلید این گروهک تروریستی را به نسل جوان معرفی کند. با این حال، هنوز نتوانسته‌ایم شرایط تولید آن را فراهم کنیم.

وی از برخورد «چکشی» بنیاد فارابی با این پروژه خبر داد و توضیح داد: این فیلمنامه با عنوان «تباهی» دی‌ماه سال گذشته از وزارت ارشاد پروانه ساخت گرفت. مثل بسیاری دیگر از فیلمسازها، این فیلمنامه را به بنیاد فارابی ارائه دادم که چنانچه تمایل داشتند در تولید آن مشارکت کنند. این از اصول فارابی بوده است که به پروژه‌های سینمایی همسو با ارزش‌های انقلاب وام داده و می‌دهند اما آنها در کمال تعجب اعلام کردند که ساخت فیلم درباره منافقین در اولویت فارابی نیست و هیچ کمکی نکردند. برخورد چکشی و غیرمحترمانه مدیریت بنیاد فارابی دور از انتظار بود. از زمانی که فارابی فعالیت خود را شروع کرد با این بنیاد در ارتباط بوده‌ام، اما تا به حال چنین برخورد بد و عصبی را از آنها ندیده بودم. حتی با علیرضا تابش، مدیر فارابی نیز قرار ملاقات گذاشتیم و ایشان تعیین کردند که در یک زمان با هم گفت وگو کنیم، اما به وعده یک دیدار ساده هم عمل نکردند.

این کارگردان جوان تصریح کرد: مشکل فارابی با فیلمسازهایی مثل من، عدم همراهی و حمایت از جریان سیاسی خودشان است. من هم اگر مثل خیلی فیلمسازهای دیگر با دایی رئیس‌فارابی (‌محمد خاتمی) عکس می‌گرفتم، امروز به راحتی می‌توانستم از امکانات این نهاد برای ساخت فیلم خودم بهره ببرم. اما فیلمسازهایی که استقلال خود را از گروه‌های سیاسی حفظ کرده‌اند و فقط در خط انقلاب کار می‌کنند، باید این گونه با برخورد غیرمحترمانه فارابی مواجه شوند.




تأسیس یک کارگروه تازه در فارابی با عنوان «توسعه روشهای نوین تولید فیلم»+حضور معاون معزول نظارت در این کارگروه!!

سینماروزان: در سالهای اخیر تلاش زیادی از سوی مدیران دولتی سینما برای راه‌اندازی شوراهای مختلف از شورای کودک تا مقاومت و از معناگرا تا اجتماعی و بین الملل را شاهد بوده ایم؛ شوراهایی که هیچ گاه فواید آنها برای بدنه سینمای ایران که بیش از هر چیز از تبعیض در ارائه تسهیلات تولید و نمایش رنج میبرد مشخص نشده است.

به تازگی کارگروهی به نام «توسعه روشهای نوین تولید فیلم» در فارابی تأسیس شده است و علیرضا تابش مدیرعامل فارابی احکام امیررضا معتمدی، سعید منظری و حبیب ایل بیگی را برای حضور در این کارگروه صادر کرده است.

حضور امیررضا معتمدی از فعالان قدیمی جلوه های ویژه سینمای ایران در این کارگروه که رشد جلوه های ویژه رایانه ای جزو اهم مأموریتهای آن تعریف شده کاملا منطقی است اما سعید منظری با کدام سابقه وارد این کارگروه شده است؟

حبیب ایل بیگی با کدام رزومه صاحب صلاحیت حضور در کارگروه «توسعه روشهای نوین تولید فیلم» شده؟

ایل بیگی قبل از عزل از معاونت نظارت سازمان سینمایی در دولت اعتدال، سالها در کسوت روابط عمومی فعالیت داشته و بر این اساس حقش است که در کارگروه یا شورایی مرتبط با توسعه کیفیت روابط عمومی ها حضور یابد اما حضورش در کارگروه روشهای نوین تولید فیلم بر چه اساس بوده؟؟




چهار ماه بعد از انتشار فهرست سینماگران بهره‌مند از تسهیلات ویژه فارابی⇐هنوز مدیران سینمایی پاسخ نداده‌اند که یک مجری تلویزیون، منشی انجمنی در خانه سینما و یک آقازاده سیاسی، چطور تسهیلات چندصدمیلیونی گرفته‌اند؟

سینماروزان: اواخر اسفندماه سال قبل بود که فارابی در پاسخ به پرسش متوالی رسانه‌های مستقل مبنی بر اطلاع رسانی دقیق پیرامون بهره‌برداران از تسهیلات سینمایی این ارگان، فهرستی از سینماگران بهره مند از تسهیلات در فاصله زمانی 90 تا 96 را منتشر کرد.

به گزارش سینماروزان از جمله پرسشهای پیرامون آن فهرست، چگونگی تخصیص تسهیلات چندصدمیلیونی به افرادی همچون اکبر نبوی، زهرا مشتاق و عباس نادران بود؛ برخی رسانه ها در همان زمان خواستار شفاف سازی درباره این شدند که این سه نفر بر چه اساس و کدام رزومه، لایق دریافت تسهیلات فارابی شده اند.

فارابی در سال 93 که قیمت دلار حدود 3500 تومان بود، به اکبر نبوی‌منش مجری تلویزیون که در هفته های اخیر هم در شبکه آیفیلم برنامه دارد برای فیلم اکران‌نشده «پرونده‌ای برای سارا» مشارکت 400میلیونی داده بود!

فارابی در سال 95 که قیمت دلار به 3800 تومان رسیده بود به زهرا مشتاق منشی انجمنی موسوم به منتقدان خانه سینما، بعنوان کارگردان پروژه‌ای به نام «شغالها» که هیچ گاه اکران نشده، تسهیلات 300میلیونی داده!

فارابی در سال96 که قیمت دلار به 4500 تومان رسید، به عباس نادران آقازاده الیاس از متنفذین اصولگرایی تسهیلات 300میلیونی تولید فیلمی به نام «شاه کش» را داده که حتی حائز حضور در جشنواره فجر هم تشخیص داده نشد!

بعد از گذشت حدود چهار ماه از انتشار فهرست بهره وران از تسهیلات فارابی هنوز نه مدیر فارابی و نه اعضای شوراهای تخصیص بودجه این نهاد و نه هیچ کدام از مدیران سینمایی درباره چگونگی ارائه تسهیلات به این سه نفر توضیح نداده اند.

یک مجری تلویزیون چگونه واجد دریافت مشارکت 400میلیونی شده؟ منشی یک انجمن فاقد کارکرد شفاف چرا باید تسهیلات 300میلیونی بگیرد؟ یک آقازاده جوان چگونه حائز دریافت حمایت 300میلیونی شده؟

سینماروزان آماده است توضیحات مدیران فارابی درباره چگونگی تخصیص تسهیلات به این افراد را بی کم و کاست منتشر کند.




گزارش پرسش‌برانگیز یک رسانه اصولگرا⇐مدیرعامل فارابی که یک «ژن خوب» است مشغول سالن‌سازی در ملک میراث فرهنگی است؟؟!!

سینماروزان: تنها حدود سه ماه بعد از انتشار فهرست حمایتی فارابی و انتقاداتی که به خاطر عدم رویکرد منطقی در تخصیص بودجه ها به مدیران این نهاد صورت گرفت، یک رسانه اصولگرا از تلاشهای مدیرعامل این نهاد برای سالن سازی خبر داده است.

رسانه «جوان آنلاین» از سالن سازی علیرضا تابش که از خواهرزادگی رییس اصلاحات تا مدیریت فارابی پیش رفته در ساختمان این بنیاد که متعلق به میراث فرهنگی است خبر داده و به طرح این پرسش پرداخته که آیا این سالن‌سازی با دریافت مجوزهای لازم خبر داده است.

گزارش «جوان آنلاین» را با ذکر این توضیح بخوانید که سینماروزان آماده است توضیحات مدیرعامل فارابی درباره این گزارش را بی کم و کاست منتشر کند:

در حالی که ساختمان بنیاد سینمایی فارابی یا همان ساختمان قوام که موزه آبگینه هم در آن قرار دارد جز اماکن میراث فرهنگی کشور به حساب می‌آید و سازمان میراث فرهنگی به فارابی مهلت داده تا این ساختمان را ترک و به جای دیگر نقل مکان کند حالا خبر رسیده که مدیران فارابی قصد دارند در این بنای تاریخی تغییراتی انجام بدهند و این تغییرات هم چیزی نیست جر ساختن یک سالن سینما!

 موضوع تغییر کاربری ساختمان بنیاد سینمایی فارابی به موزه در دولت دهم توسط سازمان بازرسی کل کشور مطرح شد و مسئولان وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به این پیگیری ها، توضیحات مکتوب و شفاهی ارائه کردند و پیشنهاد سازمان بازرسی کل کشور را مبنی بر تغییر کاربری ساختمان فعلی بنیاد سینمایی فارابی به دلیل مشکلاتی که برای این بنیاد پیش خواهد آورد فعلا به صلاح ندانستند و قرار شد که در یک روند این ساختمان به سازمان میراث فرهنگی پس داده شود.

در این جلسه با تاکید بر تاریخچه استقرار بنیاد فارابی در خانه تاریخی قوام السلطنه، فعالیت فرهنگی هنری بنیاد فارابی را همسو با اهداف و مقررات میراث فرهنگی دانستند و در نهایت مقرر شد با توجه به تعاملات دو دستگاه دولتی یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان میراث فرهنگی، در چارچوب مقررات میراث فرهنگی این بنا همچنان در اختیار بنیاد سینمایی فارابی باشد و همچنین چارچوب‌های حفاظتی و مرمتی میراث فرهنگی در این بنای تاریخی رعایت شود.

 حالا خبر رسیده است که مدیران سینمایی فارابی قصد دارند سالن کوچکی سینمایی را که معولا از آن برای نشست‌های خبری و پخش فیلم برای افراد خاص در مناسبت‌های خاص استفاده می‌شود را تخریب و به جایش یک سالن سینمایی مدرن و بزرگ بسازند.

نکته مهم این است که آیا مدیران فارابی مجوز‌های لازم برای این تغییرات را از سازمان میراث فرهنگی و شهرداری کسب کرده است یا خیر؟ نکته دیگر این است که در شرایط نامساعد اقتصادی کشور هزینه میلیاردی برای ساخت یک سالن سینمایی که اصلا هم معلوم نیست بناست به چرخه اکران کمک کند یا فقط مخصوص میهمانان ویژه مدیر فارابی و دوستان نزدیک و آشنایان در ایام خاص است چه توجیهی خواهد داشت؟




راه‌اندازی شورای تازه برای دریافت بودجه؟؟⇐مدیرعامل فارابی در واکنش به راه‌اندازی «شورای بین‌الملل»: امیدوارم با «تخصیص بودجه»، اتفاقات خوبی در این حوزه رقم بخورد!!⇔پرسش: در شرایطی که اغلب اعضای «شورای بین‌الملل»، مدیران و کارمندان ارگانها و محافل دولتی هستند آیا بناست برای حضور در این شورای تازه هم دستمزد دریافت کنند؟

سینماروزان: محمدمهدی حیدریان از بدو حضورش در سازمان سینمایی علاقه زیادی برای راه اندازی شوراهای مختلف از شورای مقاومت تا شورای معناگرا نشان داده است و در تازه ترین مورد شورای عالی بین الملل سینمای ایران هم راه اندازی شده است.

به گزارش سینماروزان اینکه در روزگاری که بیش از هر چیز تکیه به بخش خصوصی حس میشود راه اندازی چنین شوراهایی آن هم با حضور افرادی که کمترین خروجی در بخش خصوصی نداشته اند چه سودی را عاید سینمای ایران خواهد کرد مشخص نیست اما اینکه مدیرعامل فارابی که عضو همین شورای بین الملل هم هست، اتفاقات خوب در این شورا را گره بزند به تخصیص بودجه پرسش‌برانگیز است.

علیرضا تابش با اشاره به وظایف شورای بین الملل به «شرق» گفت: چند حوزه وجود دارد که در شورا باید به آنها توجه شود از جمله توسعه حضور در بازارهای جهانی که موضوع مهمی است. دبیرخانه این شورا نیز بنیاد سینمای فارابی در نظر گرفته شد و نخستین کار این است که کارگروهی تشکیل شود و در نخستین جلسه یک‌سری مصوبات در نظر گرفته خواهد شد. قطعا حوزه بین‌الملل سینما وسیع است و نیاز به آیین‌نامه و شیوه‌نامه است که در شورا به تصویب برسد… البته اكران فيلم خارجي نيز از جمله مباحثي است كه در شورای عالی بین‌الملل سینمای ایران قابل طرح است. اميدوارم با همفكري و هم‌گرايي و تخصيص بودجه اتفاقات خوبي در اين حوزه رقم بخورد.

علیرضا تابش تخصیص بودجه را عاملی در جهت رخداد اتفاقات خوب در حوزه بین الملل مطرح کرده است. تخصیص بودجه برای چه؟ برای پرداخت دستمزد به اعضای شورای عالی بین الملل؟

اعضای شورای عالی بین الملل چه کسانی هستند؟

–علیرضا تابش که مدیرعامل فارابی است.

–صادق موسوی که مدیرعامل انجمن سینمای جوانان است.

–محمدمهدی طباطبایی نژاد که مدیرعامل مرکز گسترش است.

–رضا میرکریمی که دبیر محفل هشت میلیاردی بین الملل فجر است.

–رائد فریدزاده که معاون بین الملل فارابی است.

–ایرج تقی پور که جزو سیاستگزاران گروه دولتی هنروتجربه و کارمندان محفل هشت میلیاردی بین الملل است.

–مهدی یزدانی که هم مدیرعامل موسسه رسانه های تصویری است و هم جزو مدیران محفل هشت میلیاردی بین الملل فجر.

–نادر طالب زاده که هم جزو هسته مرکزی جشنواره عماری است که ردیف بودجه آن در لایحه بودجه مجلس می آید و هم جزو کارمندان محفل جهانی فجر!

–امیر اسفندیاری که نزدیک بیست سال معاون بین الملل فارابی بود و قطعا به قدر کفایت از بابت این معاونت دستمزد دریافت کرده است.

در شرایطی که بخش عمده اعضای شورای عالی بین الملل به عنوان مدیر یا کارمند مشغول کار برای ارگانهای دولتی یا ارگانهای متصل به منابع عمومی هستند آیا بناست مجددا به آنها بابت حضور در شورای عالی بین الملل دستمزد پرداخته شود؟




مدیرعامل فارابی در تازه‌ترین گفتگوی خود بیان کرد⇐ هر که میخواهد وام بگیرد، باید سند ملکی بگذارد!!/در سال گذشته از میان ۱۹ پروژه، فقط ۵ پروژه توانسته‌اند وام بگیرند چون بقیه نتوانستند سند ملکی بگذارند!!!/صفر تا صد «سرو زیر آب»، «نفس»، «فیلشاه» و «ماجرای نیمروز» را تأمین کردیم!!!/ارقام کمکهای فارابی به فیلمسازان در بازه زمانی ۹۰ تا ۹۶ منتشر خواهد شد

سینماروزان: تغییر شیوه حمایت بنیاد سینمایی فارابی از پروژه های سینمایی خروجی خود را در جشنواره امسال نشان داد که به جای لوگوی فارابی این لوگوی صندوق توسعه اعتباری هنر بود که در تیتراژ چندین فیلم نقش بست؛ اتفاقی که به اعتقاد بسیاری افزایش دامنه بوروکراتیک در ارائه حمایت بود.

به گزارش سینماروزان پیشتر فیلمسازان مستقیما از فارابی حمایت می گرفتند و دو برابر مبلغ حمایت را وجه الضمان به صورت چک نزد فارابی قرار میدادند تا تضمینی باشد برای بازگشت سرمایه اما حالا و با ورود صندوق اعتباری هنر به کار مشخص شده که دریافت کنندگان حمایت باید سند ملکی، گرو بگذارند و احتمالا اگر ملکی در دست و بال ندارند باید قید حمایت فارابی را بزنند!!

علیرضا تابش مدیرعامل فارابی درباره روند جدید حمایت از پروژه های سینمایی به «اعتماد» گفت: تغيير شيوه حمايت‌هاي بنياد سينمايي فارابي در سال ٩٦ كليد خورده است و ما امسال ١٩ پروژه سينمايي را براي اخذ وام به صندوق اعتباري هنر معرفي كرديم كه از بين آنها ٥-٤ پروژه تاكنون وام‌هاي‌شان را دريافت كردند دليلش اين است كه آنجا به‌جاي اخذ ضمانتنامه‌هاي فرهنگي تضمين ملكي مي‌گيرند.

این مدیر سینمایی ادامه داد: ما سه نهاد هستيم يعني بنياد سينمايي فارابي، صندوق اعتباري هنر و صندوق كارآفريني اميد. تفاهمنامه سه‌جانبه داريم. سينماگران توسط ما معرفي مي‌شوند و پرونده‌هاي‌شان تكميل مي‌شود در فضاي صندوق اعتباري هنر مي‌روند، آنجا پرونده كارهاي كارشناسي مالي انجام مي‌شود. سپس به شعبه صندوق كارآفريني اميد ويژه سينماگران معرفي مي‌شوند. عمدتا كساني كه موفق نشدند وام‌هاي‌شان را دريافت كنند، به دليل اين است كه بايد سند ملكي در وثيقه بانك بگذارند. طي شش ماه اخير و در حال حاضر ٥-٤ پروژه به‌راحتي وام گرفته‌اند.

تابش که با حداقل رزومه سینمایی از خواهرزادگی رییس دولت اصلاحات به مدیرعاملی فارابی رسید درباره کمیت اعطای وام بیان کرد: در روال جدید افزايش وام هم صورت گرفته يعني اگر ما يك ميليارد تومان گذاشتيم صندوق اعتباري هنر يك ميليارد گذاشته و صندوق كارآفريني اميد ٢ ميليارد. یعنی 4میلیارد.

مدیرعامل فارابی درباره اینکه حالا فیلمسازانی که سند ملکی ندارند چه باید بکنند بیان داشت: سينما محل حرفه‌اي‌ها است. حرفه‌اي‌ها بايد تضمين كنند كه وام را پس مي‌دهند و فيلم مي‌فروشد. اينكه ما فيلم‌هاي شخصي بسازيم يا فيلم‌هاي مثلا خيلي خاص، مخاطب خاص با وام صندوق كار‌آفريني درست نيست.

تابش با اشاره به انواع دیگر حمایت فارابی از پروژه ها اظهار داشت: بخش دوم حمايت‌هاي ما، فيلم‌هايي است كه فارابي از آنها دعوت مي‌كند و در آثارشان مشاركت مي‌كنيم. مشاركت، يعني خود بنياد سرمايه فيلم را يا بخشي از سرمايه فيلم را تقبل مي‌كند. نوع سوم حمايت، حمايت‌ از فيلم‌هايي است كه تشخيص مي‌دهيم حتما بايد توليد شوند و صفر تا صد تامين مالي را خود بنياد سينمايي فارابي انجام مي‌دهد كه تعدادشان محدود هستند؛ مثلا «ماجراي نيمروز»، «فيلشاه»، «سرو زيرآب» و «نفس» فيلم‌هايي هستند كه خواستيم براي سينماي ايران توليد شوند و در توليد آنها مشاركت كرديم و اكران شدند حالا به قول شما هم در سود و هم در ضرر ما شراكت داريم، شراكت هم در نمايش خانگي، هم در رايت تلويزيوني، در رايت بين‌الملل است، هرجايي باشد ما در اين فيلم شريك هستيم، هم در سود و هم در زيانش.

مدیرعامل فارابی درباره اینکه چرا ارقام حمایتهای فارابی منتشر نمیشود گفت: در گام نخست تصميم داريم كه اطلاعات مربوط به حمايت‌هاي بنياد سينمايي فارابي از پروژه‌هاي سينمايي از سال ٩٠ تا ٩٦ را منتشر كنيم. ما يك واحد مالي و واحد معاونت فرهنگي و يك واحد حقوقي داريم. اطلاعات اين سه بخش راجع به يك پروژه سينمايي بايد يكدست باشد تا مو لاي درزش نرود. فردا مثلا ما يك عددي را در وب‌سايت‌مان منتشر مي‌كنيم نگويند اين عدد شما ١٠٠٠ تومان آن كم يا زياد است. داريم آمارها را مرتب مي‌كنيم. ان‌شاءالله در سال جديد آن را منتشر مي‌كنيم.




یک رسانه مستقل خطاب به مدیرعامل فارابی⇐قدم اول حضور در بورس، شفاف‌سازی مالی است/قبل از حضور در بورس، فهرستی شفاف از وامها و تسهیلات ارائه شده را منتشر کنید

سینماروزان: ادعاهای تازه علیرضا تابش مدیرعامل فارابی درباره همکاری بخش دولتی سینمای ایران در بورس و عرضه سهام سینما به مردم، به مانند اغلب اظهارات این مدیر با پرسشهای کلیدی مواجه شده است.

تابش که در دولت اعتدال از خواهرزادگی رییس دولت اصلاحات تا مدیرعاملی فارابی پیش رفته مدعی ایجاد صندوق سرمایه گذاری سینما در بورس و تأمین سرمایه تولید فیلمها از طریق مشارکت مردم شده بدون اینکه بگوید درحالی که حتی سرمایه گزاران بیرونی هم اغلب به دلایلی غیر از بازگشت سرمایه(!!!) وارد این حیطه میشوند چگونه امکان دارد مردم عادی را ترغیب کرد به خرید سهام محصولاتی که حتی تکلیف اکرانشان هم مشخص نیست؟؟

رسانه مستقل «سینمامثبت» در یادداشتی در این باره به مدیرعامل فارابی توصیه کرده اولین قدم حضور در بورس که شفاف سازی مالی است را اجرایی کند و سپس به فکر عرضه سهام سینما بیفتد.

متن یادداشت «سینمامثبت» را بخوانید:

 سخنان اخیر «علیرضا تابش» مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی درباره حضور سینمای ایران در بورس با اقبال فراوانی مواجه شد اما این ایده و جنبه های مختلف آن توسط رسانه ها تحلیل نشد تا مشخص شود شرایط فعلی سینمای ایران تا چه اندازه مستعد پذیرش در بورس است؟

در طول سال های گذشته بخش عمده ای از تولیدات سینمایی با اتصال به «بدنه قدرت»، اقدام به جذب سرمایه و ساخت فیلم کرده اند. در تمامی این موارد دستمزدهای سازندگان این آثار اعم از کارگردان، بازیگر، فیلم نامه نویس و… محرمانه بوده و حتی افشای برخی از این موارد در رسانه ها با واکنش های شدید اهالی سینما مواجه و کار به «تهدید» و «شکایت» کشیده است! واقعا کسی آیا می داند چند فیلم پُرهزینه سال های اخیر سینمای ایران با چه رقمی تولید شده است؟ فروش آن چقدر بوده است؟ چه میزان ضرر و زیان داشته است؟اختلاف رقم صرف شده برای تولید با فروش اندک فیلم ها چطور جبران شده و چگونه در چنین شرایطی سال هاست فیلم سازانی آثار «نفروش» می سازند و همچنان به فیلم سازی ادامه می دهند؟

سینمای ایران به دلیل عدم وجود «شفافیت» و عدم امکان انتشار «اطلاعات با اهمیت» اولین و مهم ترین ویژگی حضور در بورس را ندارد!

علیرضا تابش در سخنان خود اعلام کرده «با همکاری بورس برای نخستین‌بار امکان سرمایه‌‌گذاری جسورانه در سینما فراهم می‌شود.» صندوق جسورانه نوعی از سرمایه گذاری است که در آن سرمایه گذاران یا سود کلانی می کنند یا اینکه متضرر می شوند! یک جور سرمایه گذاری پُرخطر که سرمایه گذاران باید تضمین هایی برای سودآوری فعالیت خود داشته باشند. این نوع سرمایه گذاری این روزها در زمینه «استارت آپ ها» با اقبال مواجه است اما بعید است در سینمایی که فیلم سازان به طور غریزی در مواجه با «پول مفت دیگران» فیلم های بد می سازند، نتیجه ای داشته باشد.

سخن آخر اینکه مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی که خود برخاسته از خانواده ای اقتصادی و «بانکدار» است، بهتر است در همین ابتدای کار فهرستی شفاف از وام ها و تسهیلات پرداختی به فیلم سازان از سوی فارابی  و حتی اعداد و ارقامی که در این بنیاد در جریان است را اعلام رسانه ای کند تا مشخص شود با قواعد و اصول «بورس» آشنا است و می تواند مرجع مطمئنی برای جلب اعتماد سرمایه گذاران باشد.




«کیهان» خطاب به مدیرعامل فارابی⇐ آیا با هزینه شخصی به سفرهای خارجی می‌روید؟

سینماروزان: انتشار خبر و عکس از حضور برخی مدیران سینما در سفرهای اروپایی در روزگار ریاضت اقتصادی بدنه مستقل سینما، به شدت برخورنده است و شاید همین مسأله بوده که باعث شده روزنامه «کیهان» با طرح پرسشی از یکی از مدیران دولتی در این باره خواستار توضیح شود.

در متن «کیهان» آمده است: برخی سینماگران در تماس با کیهان مدعی سفر شخصی مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی به کشور اتریش با حکم مأموریت شدند! جای سؤال است که آیا سفر اروپایی علیرضا تابش با حکم و هزینه مأموریت بوده یا با هزینه شخصی؟ اگر برای مأموریت است، با توجه به اینکه هیچ برنامه و جشنواره‌ای در کار نیست و سایت خبری این بنیاد نیز در این زمینه اطلاع‌رسانی نکرده، پس دلیل این سفر چیست؟  امید است که با توجه به شبهاتی که بین سینماگران ایجاد شده، مدیریت بنیاد فارابی برای تنویر افکار عمومی پاسخگوی این پرسش‌ها باشد.

سینماروزان آماده است پاسخ مدیرعامل فارابی به این گونه پرسشها را بی سانسور حتی یک واژه منتشر کند.




مدیرعامل فارابی خبر داد: ایجاد صندوق سرمایه‌گذاری فیلم با حضور یک شرکت فعال در بورس!/شراکت مردم در تولید فیلم از طریق خرید سهام!!!⇔پرسش اول: چرا نام آن شرکت فعال را اعلام نمی‌کنید تا سهامداران و میزان وابستگی مشخص گردد؟/پرسش دوم: با این اقتصاد شکننده، کدام عاقلی سرمایه‌اش را صرف خرید سهام سینما می‌کند؟

سینماروزان: علیرضا تابش که به واسطه خواهرزادگی رییس دولت اصلاحات و بدون رزومه سینمایی موثر به ناگاه در دولت اعتدال تا مدیرعاملی فارابی پیش رفت در ماههای اخیر مدام درباره ایجاد شرایط جدید حمایت از فیلمها سخن گفته است!

به گزارش سینماروزان تازه ترین افاضات تابش درباره راه اندازی صندوق سرمایه گذاری فیلم در بورس و مشارکت شهروندان در تولید فیلم از طریق خرید سهام است؛

تابش با اشاره به اقسام حمایت از تولید فیلم به «مهر» گفت: گروهی از پرونده های سینمایی برای دریافت وام به صندوق اعتباری هنر معرفی می شوند، برخی از فیلم ها نیز براساس سیاست ها و اولویت های فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی به صورت مشارکتی با این بنیاد تولید می شود و گروهی از فیلم ها هم هستند که بنیاد فارابی به دنبال تامین همه سرمایه آن است که این گروه سوم سقف حمایتی بنیاد فارابی است.

مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی درباره یک اتفاق جدید در تامین بودجه تولید فیلم ها اعلام کرد: اقدام دیگر بنیاد فارابی غیر از تغییر شیوه های حمایتی جدید سرمایه گذاری، ایجاد صندوق سرمایه گذاری فیلم زیر نظر سازمان بورس اوراق بهادار است و ما در شرف صدور موافقت حصولی این صندوق توسط بورس هستیم. همه فعالیت ها در این صندوق مطابق قوانین جاری کشور در بورس خواهد بود و از جمله مزیت های این صندوق معافیت مالیاتی و شفافیت است که شفافیت از ارکان اقتصاد مقاومتی هم به شمار می رود. مردم هم می توانند از طریق خرید سهام فیلم در تولید فیلم های سینمایی شرکت داشته باشند و زمان مشخصی هم اعلام می شود که بتوانند پذیره نویسی کنند. امروز به دلیل شرایط موجود ضرورت تاسیس صندوق سرمایه گذاری فیلم بیش از گذشته احساس می شود چون متاسفانه الگوهای رایج دنیا در حوزه چگونگی تامین مالی تولیدات هنوز در نهادهایی مثل بنیاد سینمایی فارابی رایج نشده است. البته بنیاد فارابی در راه اندازی صندوق سرمایه گذاری فیلم به صورت مشترک با یکی از موسسسات فعال در بورس و همچنین صندوق اعتباری هنر همکاری می کند و این سه نهاد موسسان صندوق سرمایه گذاری فیلم خواهند بود.

به گزارش سینماروزان عدم اعلام نام موسسه ای که بناست در راه اندازی صندوق سرمایه گذاری فیلم به فارابی کمک کند چه معنایی دارد؟ چرا مدیرعامل فارابی نام این موسسه را اعلام نمی کند که هم سهامداران آن مشخص شوند و هم میزان وابستگی به ارگانها و نهادهای دولتی؟

به جز این در شرایطی که اقتصاد سینما یک اقتصاد شکننده و جز معدودی آثار، مابقی قادر به بازگشت سرمایه خود از طریق اکران نیستند کدام شهروند عاقلی پیدا میشود که سرمایه اش را صرف تولید سینمایی کند؟؟




افشاگری اخوی منوچهر محمدی روی آنتن زنده «سینمادو»: شورای راهبردی کودک ۵-۶ فیلم کودک ساخت!!!⇔پیشنهاد: رییس معزول سینما که شورای راهبردی را راه انداخت و در کنار ایشان، مدیرعامل فارابی که در شورای راهبردی کودک حضور داشته، نام این ۵-۶ فیلم را اعلام کنند و بگویند براساس کدام معیارها این فیلمها حمایت دریافت کرده‌اند؟ میزان حمایت هم اعلام شود که چقدر بوده؟

سینماروزان: در این دو سال و نیم بعد از راه اندازی شورای سیاستگذاری و راهبردی سینمای کودک توسط رییس معزول سینما هیچ گاه به شفاف سازی درباره دستاوردهای این شورا و اینکه این شورا چه حاصلی برای سینمای کودک داشته اشاره نشده است.

به گزارش سینماروزان مهدی ارگانی، مسعود کرامتی، حمید جبلی، جواد حاتمی،  محسن چینی‌فروشان، فرشته طائر‌پور، مرضیه برومند، مهدی یزدانی مدیرعامل اخیر موسسه رسانه های تصویری و البته علیرضا تابش مدیرعامل فارابی اعضای شورای راهبری سینمای کودک بودند که در این میان البته طائرپور خودش مدتی بعد از حضور در این شورا فیلمی کودک با نام «خاله قورباغه» را ساخت که درباره منابع مالی تولید آن پرسش فراوان است.

اعضای شورای راهبردی سینمای کودک هیچ گاه درباره خروجی این شورا به صراحت شفاف سازی نکردند و هیچ گاه درباره حمایت از تولید آثار سینمای کودک هم اطلاع رسانی نکردند با این حال به تازگی ایرج محمدی تهیه کننده فیلمی با نام «شکلاتی» که اخیرا روی پرده رفته و پرسشهایی طرح شده درباره شباهتهای آن به «چارلی و کارخانه شکلات سازی»تیم برتون به افشاگری درباره حمایت این شورا از تولید چند فیلم کودک پرداخته است.

ایرج که اخوی منوچهر محمدی تهیه‌کننده و مدیر پردیس مگامال است روی آنتن زنده «سینما2» و در گفتکویی تفصیلی با حامد عنقا بیان داشت: شورای راهبردی کودک وزارت ارشاد همت کرد و 5، 6 فیلم کودک ساخت و این آثار بعد از جشنواره کودک اصفهان به کانادا و هند و… راه یافتند، اما متاسفانه فرصت نمایش دقیق و درست به این آثار تعلق پیدا نکرد.

سخنان محمدی اصلی‌ترین پرسشی را که ایجاد میکند آن است که به غیر از «شکلاتی» نام دیگر فیلمهای کودکی که با حمایت شورای راهبردی کودک ساخته شده‌اند چیست؟؟ و از آن مهمتر اینکه ملاک حمایت از تولید چنین آثاری چه بوده است و اصلا این حمایت از کانال کدام ارگان سینمایی صورت گرفته؟

به نظر میرسد مدیرعامل فارابی که نامش در میان اعضای شورای راهبردی سینمای کودک دیده میشود بهتر از هر شخص دیگری بتواند در این باره شفاف سازی کند.




تابش با طرح ایراد از معاونت بین‌الملل فارابی، مسئولیت جدید ایل‌بیگی را اعلام کرد!!

سینماروزان: معاونت بین الملل بنیاد سینمایی فارابی در همه این سالها به یک دلیل مهم و آن هم عدم نوزایی و تثبیت چنددهه‌ای افرادی ثابت در رأس آن مدام با انتقاد کارشناسان بین الملل روبرو بوده است.

به گزارش سینماروزان علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد فارابی در تازه ترین گفتگوی خود که با «شرق» انجام شده در کنار تلاش برای تعریف و تمجید از معاونت بین الملل تعریضی هم زده به یکی از ایرادات این معاونت. تابش بیان داشت: معتقدم هر زمان تغییروتحولی لازم باشد، باید با درک اقتضائات زمان، مدیریتی پویا، در چارچوب برنامه‌ای مدون و در چند گام و مرحله به سمت تغییر مأموریت‎‌ها و اهداف حرکت کرد. ایراد اصلی من به همکاران بین‌الملل بنیاد، شاید همین باشد که کمتر تمایل داشته‌اند در باب فعالیت‌های خود، آنچنان که بایدوشاید، اطلاع‌رسانی کنند.

تابش در جایی دیگر از این گفتگو هم از مسئولیت جدید حبیب ایل بیگی معاون معزول نظارت چنین گفت: با تقسیم کاری که در بنیاد صورت پذیرفته، قائم‌مقام بنیاد، حبیب ایل‌بیگی، مسئولیت حمایت از سینمای کودک و نوجوان و این نوع از فیلم‌هایی را که مخاطبان زیادی دارد، برعهده گرفته‌اند که امیدواریم به‌زودی، جدا از مباحث جشنواره‌ای، موارد مربوط به تولید آثار متنوع در این ژانر و اکران عمومی آنها نیز در قالب برنامه‌ای مدون پیش‌روی مخاطبان آن قرار گیرد.




روایت مهدی فخیم‌زاده از قرارداد ترکمانچایی که فارابی در سازوکار تازۀ مشارکت پیش‌روی فیلمسازان می‌گذارد⇐فارابی ابتدا گفت بیشتر از ۲۰۰ میلیون نمی‌شه به شما وام داد!/بعد از حضور ایل‌بیگی در فارابی گفتند ۴۰۰ میلیون وام می‌دهیم اما هم ۳۲درصد شراکت می‌خواهیم و هم بابت شراکت چک می‌گیریم!! حق هم نداری شریک ثالث بگیری!/معلوم نیست فارابي چرا يهو همچين ويراژي داده و از وام به شراکت سوييچ کرده/آیا این شراکت، یک جور رانت تازه است؟/آیا فارابی می‌خواهد به اسم شراکت به هنروتجربه و ناقلان ژن خوب، پول برساند؟/تابش گفته هميني هست که هست!/باعث تأسف است که سینما شده خوکچه آزمایشگاهی!/خوشحالم که با طناب پوسیده فارابی در چاه مشارکت نرفتم!

سینماروزان: بنیاد سینمایی فارابی به عنوان مهمترین نهاد زیرمجموعه سازمان سینمایی سالهاست که براساس ضوابط خاص خود از فیلمسازان به گونه های مختلف از شراکت در تولید یا اعطای وام حمایت میکند.

به گزارش سینماروزان در هفته های اخیر علیرضا تابش مدیرعامل متأخر این نهاد که با حداقل رزومه سینمایی موثر، سر از مدیریت در این نهاد درآورد و البته که این دریافت منصب هم هیچ ربطی به خویشاوندی شان با رییس دولت اصلاحات نداشت(!!) از ضوابط تازه در اعطای حمایت به فیلمسازان سخن گفت؛ ضوابطی که جز فیلمسازانی که پیه دریافت آن را به تن مالیده‌اند کسی از جزییات آن باخبر نیست.

مهدی فخیم زاده فیلمساز صریح اللهجه سینما و تلویزیون از جمله آنهاست که مترصد بود با دریافت حمایت فارابی کمدی «مشت در وقت اضافه» را بسازد اما در نهایت این امر میسر نشد.

فخیم زاده در یادداشتی با درونمایه طنز با مرور تلاشهای ناکامش برای دریافت حمایت از فارابی سازوکار جدید این ارگان در اعطای حمایت را شبیه به قرارداد ترکمانچایی دانسته که بیش از آن که به نفع فیلمسازان مستقل باشد به ضرر آنهاست.

سینماروزان متن کامل یادداشت مهدی فخیم زاده را ارائه میدهد:

والله من يه تجربه شخصي دارم که اگه اونو توضيح بدم ممکنه خيلي چيزا براي خوانندگانتون مشخص بشه. من طي اين سي‌و‌سه چهارسال که از عمر فارابي مي‌گذره هيچ وقت براي گرفتن وام يا تسهيلات فيلمسازي سراغ فارابي نرفتم، يعني دوطرفه بود، نه فارابي‌چي‌ها مارو تحويل مي‌گرفتن، نه ما خودمونو سنگ رو يخ مي‌کرديم. فارابي جاي آدم‌هاي خاص با نوع فيلمسازي خاص و روابط خاص بود، بگذريم.

اواخر سال‌گذشته من براي فيلمنامه‌اي پروانه‌ساخت گرفتم. ولي اين روز‌ها پيدا کردن تهيه‌کننده و سرمايه‌گذار براي هر نوع فيلمنامه‌اي کارآسوني نيست. چون تهيه‌کننده‌هاي ما فعلا به يک نوع کمدي بخصوص از نوع لودگي تمايل پيدا کردن. (البته حق دارن بيچاره‌ها‌، چون درحال‌حاضر به‌هر دليلي اين نوع فيلم مورد استقبال مردم قرارگرفته، تهيه‌کننده بخش‌خصوصي هم که مثل موسسه اوج و حوزه هنري و نورتابان سرگنج ننشسته) قصه من از اون نوع نبود، تهيه‌کننده بخش دولتي هم با من و امثال من پالوده نمي‌خورن، اونا مشتري‌هاي خاص خودشون و سوژه‌هاي خاص خودشونو مي‌طلبن.

درنتيجه فکر کردم بهتره خودم سرمايه فيلمو جور کنم، ولي من که يک‌ميليارد و پانصد‌ميليون تا دوميليارد تومن پول نقد نداشتم. چه کنم چه نکنم به‌فکر فارابي افتادم، به‌خودم گفتم خدا رو چه ديدي شايد براي يه‌دفعه‌‌ام که شده ازاين نمد فارابي يه کلاهي هم واس ما درست بشه. شال و کلاه کردم و تو ارديبهشت امسال فتوکپي شناسنامه و کارت ملي و اصل و خلاصه فيلمنامه و فيش ثبت بانک فيلمنامه وکوفت و زهره‌مارو… بردم تحويل بخش فرهنگي فارابي دادم، گفتن خبر ميديم. يک‌ماه گذشت خبري ندادن. زنگ زدم گفتن منتظرباش خبر ميديم، يه‌ماه ديگه گذشت بازم خبري نشد دوباره زنگ زدم خلاصه چه دردسرتون بدم بعد از دوماه‌نيم يه آقايي تماس گرفت وگفت ما بيشتر از دويست‌ميليون به‌شما نمي‌تونيم وام بديم، گفتم خيلي‌ممنون دست شما درد نکنه به‌درد من نمي‌خوره.

ول کردم و بي‌خيالش شدم. گفتم عجله‌اي نيست باشه ببينيم چي ميشه. پونزده، بيست روز بعد آقاي ايل‌بيگي که تازه شده بود قائم مقام فارابي زنگ زد وحال واحوال کرد و گفت فلاني تو يه تقاضا‌نامه اينجا داري، مي‌خواي دوباره به‌جريان بندازيم؟ گفتم نيکي و پرسش. يه ماه‌و نيم ديگه گذشت باز خبري نشد اين‌بار من يه اس‌ام‌اس فرستادم وگفتم آقاي ايل‌بيگي…

خلاصه تو اواخر شهريور يا اوايل مهر بود که خبردادن بيا براي عقد قرارداد. شال و کلاه کردم، رفتم. مسئول بخش مالي گفت :«کشتي‌بان را سياستي دگر آمد، فارابي ديگه به کسي وام نميده، ما مشارکت مي‌کنيم.» يه قرارداد پونزده بيست صفحه‌اي گذاشت جلوم. قرارداد رو ورداشتم آوردم خونه و نشستم خوندم، ديدم نوشته ما چهارصد‌ميليون به‌شما وام مي‌ديم در عوض به نسبت 32‌درصد از فيلم شريک مي‌شيم و هراتفاقي که براي فيلم بيفته 32درصدش مال ماست. درضمن قيد کرده بود که طبق اين قرار‌داد گرفتن شريک ثالث قدغنه. همچنين بابت اين قرارداد همون اول يه چک چهارصد‌ميليوني بدون تاريخ بايد بدي.

گفتم عجب قراردادي، مي‌خوان شريک بشن بعد چکم مي‌گيرن. تا حالا شريک اينجوري ديدين؟ به‌هرحال چاره‌اي نبود، مي‌خواستم فيلمو بسازم. ولي هرچي فکر کردم ديدم با چهارصد‌ميليون فارابي و نقدينگي خودم نمي‌تونم فيلمو تموم کنم. دوباره بلند شدم و رفتم فارابي و گفتم آقاي مسئول مالي، اين قرارداد ترکمنچايي قبول، ولي من اگه اينجوري فيلمو شروع کنم نيمه‌کاره مي‌مونه، شريک ديگه‌اي هم نمي‌تونم بگيرم، مي‌گي چيکار کنم؟ نمي‌شه پنجاه پنجاه بشيم؟ گفت شرمنده، مامورم و معذور. آقاي تابش گفته هميني است که هست، بيشتر از اين مقدور نيست. منم ول کردم و اومدم.

دوباره بي‌خيال ساختن فيلم شدم تا ببينم مزاج سينما کي تغيير مي‌کنه و شرايط براي ساختن فيلمي که لوده نباشه کي آماده مي شه. تب و تاب ساختن فيلم که ازسرم افتاد تازه فرصت کردم که بشينم و سَکيس دوقوز کنم و به اين خط ومشي جديد فارابي خوب دقيق بشم. اين ديگه چيه؟ کدوم شير پاک خورده‌اي نشسته و يه همچين فکرِ بکري کرده؟ فارابي تاحالا وام مي‌داد و مي‌گفت مي‌خوام فيلمسازي رو تسهيل کنم و نقدينگي بچه‌هاي فيلمسازو تامين کنم که بتونن فيلمي که مي‌خوان در ژانرهاي مختلف و متنوع بسازن، حالا بگذريم که چي مي‌شد و چيکار مي‌کردن و به کيا مي‌دادن، کدومش درست درمي‌اومد و کدومش غلط، ولي صورت مسئله اين بود. ولي صورت مسئله مشارکت چيه؟ کي حاضر مي‌شه با اين شرايط با فارابي شريک بشه؟ اگرکسي قصد داشته باشه يه فيلم حرفه‌اي و جذاب و پرمخاطب بسازه چرا بايد با فارابي شريک بشه؟ خوب خود بچه‌ها و تهيه‌کننده‌ها و دست اندرکاران سينما مي‌تونن باهم شريک بشن، يا سرمايه‌گذاري از بيرون جورکنند و فيلم بسازن، همون کاري که الان خيلي‌ها دارن مي‌کنن، چرا برن فارابي‌؟ فارابي که معلومه چي‌کار مي‌کنه و قدرالسهمش رو چطوري پرداخت مي‌کنه. مگه درطي اين سال‌ها وام‌هاشو چطوري پرداخت کردن؟ به‌قسط‌هاي حلوا جوزي. يه قسط اول، يه قسط وسط، يه قسط آخر، يه قسط بعد از صداگذاري… الي آخر. تو پيش‌نويس قرارداد منم همينجوري نوشته‌ بودن.

تازه همه مي‌دونن فارابي هيچ‌وقت سر موقع پرداخت نمي‌کنه، يه‌سال يه‌سال عقب مي‌ندازه، مي‌گه ندارم، بودجه‌ام نرسيده، مقدور نيست… کاريش نمي‌شه کرد. فارابي که تهيه‌کننده بخش‌خصوصي نيست که دلش شورسرمايش رو بزنه، بخش دولتيه، با يک نهاد دولتي کاري نمي‌شه کرد. اگه کسي رو شراکت و قول و قرار فارابي حساب کنه و فيلم‌برداري رو شروع کنه، ته‌حسابش با کرام‌الکاتبينه. اگه وسط فيلم مطابق معمول فارابي سهمشو پرداخت نکرد و به‌تعويق انداخت چي‌کار بايد کرد؟ فيلم‌برداري رو که نمي‌شه تعطيل کرد تا فارابي پول براش بياد و احتمالا سهمش رو بده يا نده. شريک ديگه‌اي هم که طبق قرار‌داد نميشه گرفت. فعل‌وانفعال مالي ديگه‌اي هم رو فيلم نمي‌توني بکني و از جايي هم نمي‌توني پول بگيري چون اول بايد موافقت شريکت يعني فارابي رو جلب‌کني، جلب کردن چنين موافقت‌هايي هم از يه‌ نهاد دولتي مثل فارابي کار حضرت فيله و باهزار اگر و اما روبه‌رو مي‌شي.
به هرحال از هرطرف که نگاه مي‌کني نمي‌توني بفهمي که فارابي چرا يهو همچين ويراژي داده  و از وام به شراکت سوييچ کرده. ازمن که گذشت، من چهارصد‌ميليون فارابي‌رو نگرفتم و از خير وام و شراکتشم گذشتم. ولي آقاي تابش‌جون ما بگو اين فکر بکر از کجا به کله شما افتاده؟ والله من که چهل‌ساله تو اين سينمام و از دور و نزديک فعل‌وانفعالات سينما رو رصد مي‌کنم هرچي فکر مي‌کنم نمي‌تونم بفهمم قضيه چيه‌؟ اگه راستشو بخواي، ببخشيدا! تنها منطقي که به‌نظرم مي‌رسه اينه که اين شراکت يه جور رانت تازه است. وام‌هايي که تا حالا به بعضي فيلم‌ها و آدم‌ها دادين سروصدا راه‌انداخته و اينور اونور نوشتن و بازخواست کردن‌، حالا فارابي مي‌خواد به اسم شراکت به فيلم‌هاي خاص که هيچگونه امکان فروش ندارن و از همون اول معلومه که نمي‌تونن مخاطب‌رو به سالن بکشه و به قصد جشنواره و «هنروتجربه» ساخته مي‌شه و سازنده و تهيه‌کننده‌‌اش هم احتمالا از ژن خوب برخورداره به اسم شراکت يه‌پولي برسونه و يه ژن خوب به سينما تزريق کنه. بعدم هر کي بگه چرا يه‌همچين پولي به يه‌همچين آدم و يه‌همچين فيلمي دادين، بگن وام قرض‌الپس‌نده که نداديم، شريک شديم، پول بيت‌المال‌و پس مي‌گيرم. ولي کدوم پول؟ از کي پس مي‌گيري؟ پدربيامرز، شما که به‌قول خودتون از فيلم‌هايي که فروش کردن نمي‌تونين وام‌هاي کلوني رو که دادين پس بگيرين و به قول خودتون يه اطاق چک برگشتي از بچه‌هاي سينما دارين، حالا چطوري مي‌خواين سهم شراکتتون ‌رو از فيلمي که نفروخته بگيرين؟ از کي پس بگيرين؟ فيلمي که نفروخته و با خاک يکي شده و زير صد‌ميليون فروخته پولش کجا بود که به‌شما پس بده؟
به ‌هرحال سال‌هاست که سينما شده خوکچه آزمايشگاهي، هرکي هرچي به فکرش مي‌رسه رو اين سينماي بدبخت پياده مي‌کنه و نفر بعدي مياد و مي‌گه اشتباه بود، خراب مي‌کنه و دوباره يه چيز جديد راه ميندازه. من به شما قول مي‌دم که اين شراکت فارابي هم از همون کار‌هاست، امکان نداره پا بگيره و جواب بده، من مرده و شما زنده، خواهيد ديد که بعد از مدتي يا خودشون کنسل مي‌کنن و مي‌گن جواب نداد يا جانشينشون اينکار رو مي‌کنه. فقط چيزي که مي‌مونه اينه که : اجر خود مي‌برن و زحمت ما مي‌دارن.
درپايان لازمه يه ‌تشکري از جناب تابش داشته باشم، چون ايشون با عدم‌موافقت پنجاه‌درصدي باعث شدند که من با فارابي شريک نشم و يه ‌بلاي گنده از سرم برداشته بشه، چون اگه موافقت کرده بود و من با طناب پوسيده فارابي تو چاه فيلمسازي رفته بودم الان يه فيلم نيمه‌کاره رو دستم مونده بود. ولي حالا مي‌تونم صبرکنم تا اين موج لوده‌بازي تو سينما بخوابه و من يه تهيه‌کننده يا شريک درست وحسابي پيدا کنم و فيلمم‌رو بسازم…




یک بوروکراسی تازه برای رهایی از پرداخت مالیات؟⇐علیرضا تابش: فارابی دیگر به هیچ کس وام نمی‌دهد/دریافت تسهیلات از طریق صندوق اعتباری هنر انجام خواهد شد؛ البته با معرفینامه فارابی!

سینماروزان: ماجرای حضور پررنگ بخش دولتی در سینمای ایران و انحصاری که بدین طریق و به واسطه سودآوری در تولید برای برخی تهیه کنندگان به وجود آمده تمامی ندارد و حتی وقتی صحبت از تغییر و تحول میشود به جای آن که به سمت کاهش تصدی گری دولتی برویم با بوروکراسی های تازه مواجهیم.

به گزارش سینماروزان نمونه تازه ای از این عریض و طویل کردن ساختار دولتی آن است که علیرضا تابش که از خواهرزادگی رییس دولت اصلاحات به مدیرعاملی بنیاد فارابی رسیده از این گفته که دیگر فارابی به هیچ پروژه تولیدی وام نمیدهد و اخذ تسهیلات باید از طریق صندوق اعتباری هنر انجام گیرد؛ البته با دریافت معرفینامه از فارابی!

این پروسه که گویا به خاطر حل مشکلات مالیاتی فارابی ایجاد شده جز افزودن بر دامنه بوروکراسی سودی دارد؟

مدیرعامل فارابی گفت: در راستای سیاست‌های سینمایی کشور، ماه گذشته تفاهم‌نامه‌ای فی‌مابین بنیاد سینمایی فارابی و صندوق اعتباری هنر به امضا رسید و اعطای تسهیلات به پروژه‌های سینمای حرفه‌ای در کارگروهی بررسی و به صندوق اعتباری هنر ارجاع داده می‌شود. این تسهیلات به فیلم‌های دارای پروانه ساخت مورد تأیید و صرفا با معرفی نامه بنیاد سینمایی فارابی پرداخت خواهد شد و تهیه کنندگان متقاضی تسهیلات، در جریان شرایط و مدارک مورد نیاز قرار می گیرند.

وی با اشاره به حمایت بنیاد سینمایی فارابی طی سال‌های ٩٢ تا ٩٥ از ۱۵۳ پروژه سینمای حرفه‌ای در قالب تسهیلات، گفت: اختصاص وام توسط فارابی خواص و محسناتی داشته اما متاسفانه در حوزه مالیاتی بنیاد فارابی را با بحران روبرو کرد که البته کارشناسان و مدیران مالی و حقوقی بنیاد و سازمان سینمایی درصدد حل آن مشکلات هستند. با تغییر شیوه حمایت‌های بنیاد فارابی در این دوره، شاهد حمایت عام از فیلم‌ها نخواهیم بود و دریافت تسهیلات با معرفی بنیاد فارابی از طریق صندوق اعتباری هنر انجام می شود.

مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی حمایت از تولید سینمای ایران را در سه قالب برشمرد و گفت: محدودیت بودجه بنیاد سینمایی فارابی کفاف حمایت از همه فیلم‌ها را نمی‌دهد، لذا در حد مقدور، سالانه تسهیلات را برای تولید آثار سینمایی فراهم می‌کنیم و گروهی از فیلم‌ها برای دریافت وام به صندوق اعتباری هنر معرفی می‌شوند، دسته دوم گروهی از فیلم‌ها هستند که بر اساس سیاست‌ها و اولویت‌های بنیاد فارابی، در تولید آنها مشارکت می‌شود و دسته سوم هم فیلم‌هایی خواهند بود که به دنبال تأمین همه سرمایه آن خواهیم بود که این نوع حمایت، سقف حمایت بنیاد فارابی است، اما طبعا تعداد این تولیدات کم شمار اما در محتوا و تکنیک متفاوت خواهند بود. البته تولید مشترک با کشورهای خارجی و جلب مشارکت نهادهای سینمایی برای افزایش سهم مشارکت آنها در تولید سینمایی کشور همچنان از سوی بنیاد سینمایی فارابی برنامه‌ریزی و پیگیری خواهد شد.

‎علیرضا تابش با اشاره به سابقه و روش‌های تجربه شده حمایت در تعامل با تهیه کنندگان و صاحبان آثار سینمایی گفت: طبق مصوبه شورای تولید و طرح و برنامه بنیاد سینمایی فارابی، خرید رایت فیلم‌ها انجام نخواهد شد و نسبت به تعهدات گذشته تهیه کنندگان نیز، هیاتی برای تعیین تکلیف این تعهدات و بدهی‌ها در بنیاد سینمایی فارابی تشکیل شده است. در تجدید ساختار بنیاد سینمایی فارابی، مدیریت تأمین منابع و سرمایه‌گذاری پیش‌بینی خواهد شد و با همین هدف طی چند ماه اخیر «ستاد اقتصادی سینمای ایران» تشکیل گردیده و جلسات منظم در این حوزه برگزار شده است.

‎تابش با اشاره به این نکته که بودجه سال ٩٧ موسسات و نهادهای سینمایی در چارچوب طرح جامع سینما تدوین می‌شود گفت: این موسسات به جز کمک‌های دولتی، باید برای کسب درآمد پایدار پیش‌بینی‌های لازم را داشته باشند. تغییر سمت و سوی حمایت‌های سینمایی مستلزم اراده مدیران سینمایی، مسئولان خانه سینما، سرمایه‌گذاران فیلم‌ها و سایر نهادهای حامی سینما و فرهنگ و هنر است. بررسی کمی و کیفیِ رفتار سینمای ایران در سال‌های اخیر در حوزه تولید مبیّن این نکته است که سینمای ایران در یک دوره خاصِ گذار به سر می‌برد و در حال پوست اندازی است.

تابش تحولات سینما را در ایران و دنیا مهم دانست و ادامه داد: این نکته هم در حوزه تولید قابل تامل است و هم در حوزه اکران و مخاطب، لذا توجه داشتن به واقعیت‌ها و مولفه‌های ایجابی و ذاتی این دوران مهم، در برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌ها برای روند آتی سینمای ایران ضروری است. هم در برنامه‌ریزی و تبیین و هم در مرحله اجرای برنامه جامع سینما، اصناف سینمایی، دولت، رسانه‌ها، هنرمندان باید همدل و همگرا باشند و البته مجموعه مدیران و کارشناسان سینمایی خود را به اجرای آن ملزم بدانند و این برنامه دائما رصد، ارزیابی و پیگیری شود.




مدیرعامل فارابی: حقوق ۶۴ فیلم سینمایی به کشورهای خارجی فروخته شده است/این فروش به صورت رایت سینمایی، تلویزیونی و رایت پخش در هواپیما بوده+فهرست فیلمهای فروخته شده⇔پرسش اول: این فروش با چه قیمتی انجام شده و در نتیجه آن چنددرصد هزینه تولید بازگشته؟/پرسش دوم: فیلمهایی مانند «امکان مینا» و «تراژدی» و «ربوده شده» که در داخل هم مخاطب چندانی نداشته‌اند چگونه به خطوط هواپیمایی ترکیه و قطر فروخته شده‌اند؟/پرسش سوم: شرایط فروش فیلمهایی مانند «قشنگ و فرنگ» که فرصت اکران در داخل را هم نداشته‌اند چگونه و با چه قیمتی بوده؟

سینماروزان: علیرضا تابش مدیرعامل فارابی که زمزمه های پرش عنقریب وی به یکی از زیرمجموعه های فرهنگی شهرداری بیش از هر زمان دیگری به گوش میرسد در تازه ترین بیلانی که از فعالیتهایش در فارابی ارائه داده از این گفته که فارابی در دولت یازدهم حقوق 64 فیلم سینمایی را به کشورهای مختلف فروخته است.

به گزارش سینماروزان فارغ از آن که درباره درآمد ناشی از این فروش اطلاعاتی از سوی تابش اعلام نشده و تابش نگفته این فروش فیلم چقدر از هزینه های تولید را جبران کرده نکته ای هم وجود دارد درباره نحوه فروش که از فروش به شبکه های تلویزیونی و اینترنتی تا فروش به خطوط هواپیمایی را دربرمیگیرد.

از یک طرف مشخص نیست ملاک انتخاب فیلم برای فروش به شبکه های تلویزیونی یا خطوط هواپیمایی چه بوده و از طرف دیگر در فهرست فیلمهای به فروش رفته با فیلمهایی مانند «قشنگ و فرنگ» برمیخوریم که هنوز در داخل هم فرصت اکران پیدا نکرده اند!!

جالب است فیلمهایی نظیر «امکان مینا»، «تراژدی» و «خانه ای در خیابان چهل و یکم» و «ربوده شده» که در داخل هم مخاطب چندانی نداشته اند به خطوط هواپیمایی خارجی فروخته شده اند. چگونه و با چه قیمتی؟ مشخص نیست.

بماند که در میان فهرست فیلمهای فروخته شده آثاری نظیر «گاو»، «پدر»، «بادکنک سفید»، «بایسیکل ران»، «شهر زیبا» و «رقص در غبار» متعلق به سالها قبل هم دیده میشود؛ فیلمهایی که بیشتر به واسطه آوازه فعلی کارگردانانشان فروخته شده‌اند و نه به واسطه تلاشهای بین الملل فارابی.

متن گفته های تابش درباره این معاملات سینمایی را بخوانید:

–در طی دولت یازدهم، در نتیجه مذاکرات به عمل آمده، با هدف گسترش دیپلماسی هنری و تعاملات سینمایی در عرصه بین‌المللی، معاونت بین‌الملل بنیاد فارابی طبق قراردادهایی حقوق 64 فیلم‌ ایرانی را در قالب حقوق سینمایی، تلویزیونی، اینترنتی، ویدئویی و پخش درون پروازیِ خطوط هواپیمایی به فروش رسانده است.

–طبق قرادادهای منعقد شده، ۱۷ عنوان فیلم سینمایی به خطوط هواپیمایی کشورهای امارات، ترکیه، عمان، قطر، هند و… فروخته شده است که این فیلم‌ها عبارتند از: «امکان مینا»، «آذر شهدخت پرویز و دیگران»، «پدر»، «تجریش ناتمام»، «تراژدی»، «جزیره رنگین»، «حورا»، «خانه‌ای در خیابان چهل و یکم»، «خداحافظی طولانی»، «خواب آب»، «خیلی دور خیلی نزدیک»، «دربند»، «ربوده شده»، «سینما نیمکت»، «شیفت شب»، «طبقه حساس» و «قشنگ و فرنگ».

–برنامه‌ریزی‌های لازم برای اکران محدود ۸ عنوان فیلم شامل «استرداد»، «تراژدی»، «حکایت عاشقی»، «خانه‌ای در خیابان چهل و یکم»، «ربوده شده»، «سیانور»، «سینما نیمکت» و «شیفت شب» در ۵ کشور استرالیا، ایتالیا، آلمان، آمریکا و کانادا به عمل آمده که در نتیجه، این برنامه‌ها – در برخی موارد، با حضور عوامل – به انجام رسیده است.

— قرارداد واگذاری حقوق نمایش فیلم‌های «راه آبی ابریشم»، «کفشهایم کو؟» و «ملک سلیمان» در هفته‌های فیلم در کشورهای خارجی با سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی منعقد شده که از این رخدادهای فرهنگی هم استقبال شایان توجهی به عمل آمده است.

–بنیاد سینمایی فارابی حقوق تلویزیونی ۲۵ عنوان فیلم در ۱۴ کشور اسلواکی، آلبانی، برزیل، بوسنی، ترکیه، تونس، رومانی، کرواسی، لبنان، مالزی، مکزیک، ویتنام، هند، یوگسلاوی و بنگلادش را نیز به فروش رسانده است که از میان این فیلم‌ها می‌توان به «آتش بس»، «بادکنک سفید»، «بایسیکل‌ران»، «پدر»، «پرنده باز کوچک»، «پرواز مرغابی‌ها»، «تو آزادی»، «جزیره رنگین»، «چوری»، «رقص در غبار»، «روز کارنامه»، «زمانی برای دوست داشتن»، «سوپر استار»، «شهر زیبا»، «عصر روز دهم»، «قبیله من» و… اشاره کرد.

— ۲۱ عنوان فیلم سینمایی نیز برای پخش اینترنتی، به شکل غیر انحصاری، برای بهره‌برداری کاربران در چین و خاور دور واگذار شده است که این عناوین عبارتند از «آتش بس»، «بادکنک سفید»، «پل چوبی»، «چک»، «چهل سالگی»، «خرس»، «خواب‌های دنباله‌دار»، «رویای سینما»، «روییدن در باد»، «زمانی برای دوست داشتن»، «سوپر استار»، «شب واقعه»، «شیر تو شیر»، «صدای پای من»، «طبقه سوم»، «عصر روز دهم»، «فرزند خوانده»، «قبیله من»، «گلوگاه»، «مامان بهروز منو زد» و «ملکه».

–فروش کلیه حقوق سینمایی/ ویدئویی/ تلویزیونی فیلم‌های «رقص در غبار» و «شهر زیبا» به کشور فرانسه، حقوق ویدیویی ۵ عنوان فیلم «بادکنک سفید»، «بایسیکل‌ران»، «پدر»، «کلوزآپ» و «گاو» به کشورهای آمریکا، برزیل، ترکیه، فرانسه و کانادا، و نیز واگذاری حقوق آرشیوی فیلم‌های «شهر زیبا» و «رقص در غبار» نیز به کشور ژاپن صورت پذیرفته است.




معاون نظارت، عزیمت به فارابی را تکذیب کرد⇐تا آخرین روز در همین مسئولیت خواهم ماند

سینماروزان: در حالی که در روزهای اخیر برخی رسانه های اصولگرا از تغییر و تحول در بنیاد سینمایی فارابی سخن گفته و معاون نظارت را مهمترین گزینه برای حضور در فارابی دانسته اند اما معاون نظارت این مسأله را تکذیب کرد.

به گزارش سینماروزان شائبه پرش علیرضا تابش خواهرزاده رییس دولت اصلاحات به شهرداری و فعالیت در یکی از مدیریتهای فرهنگی شهرداری این گمانه را شکل داده که ابراهیم داروغه زاده معاون نظارت گزینه اصلی جانشینی اوست.

داروغه زاده اما گمانه رفتن به فارابی را از اساس تکذیب کرده و به «ایلنا» گفت: وقتی قبول کردم علیرغم مشکلات و سختی‌های قابل پیش‌بینی مسئولیت نظارت و ارزشیابی را بپذیرم این شایعات برای من جنبه شوخی دارد. تا آخرین روزی که در سازمان سینمایی باشم در همین مسئولیت خواهم ماند.