1

#هوک(حسین ریگی/علی آشتیانی‌پور)؛ بهتر می‌شد اگر…

سینماروزان/امید عشریه:

+تصویرسازی از بلوچستان

+دوربین را از پایتخت بیرون برده و تلاش کرده داستانی متداول در سودای قهرمانی محرومین را سرراست روایت کند.

+گهگاه نماهایی از بافت جغرافیایی بلوچستان نشان می‌دهد تا ظرف مکانی حفظ گردد و این نماها را تا انتها دنبال می‌کند تا نمای هلی‌شات از انبوه قایق حول صخره؛ به نشانه هجرت؟

+امیرمهدی ژوله بی حرکت اضافی خوب و دقیق جای گرفته در نقش بدمن! -هرچند برخی جاها آن دوز طنازانه‌اش بیرون می‌زند.

-چرا به جای لهجه‌سازی برای بازیگران پایتخت‌نشین، از همان بازیگران بلوچ استفاده نکرده. خیلی بهتر بود که به جای سیاه کردن رویا تیموریان یک بازیگر بلوچ را می‌گذاشتند…

-فلسفه وجودی امیر جعفری و خواهرزاده‌اش چیست؟ لهجه هر دو در برخی جاها خنده‌دار می‌شود. بهتر نبود تمام بازیگران، بومی می‌شدند؟

-لابد می‌خواهند بگویند چهره آوردیم که فیلم بفروشد! بیروی چهره‌دار چقدر فروخت؟؟

+تصویرسازی از بلوچستان خوب است اگر در خدمت درام باشد و نه منگنه شده.

+خط داستانی سرراست کمک می‌کند به محصول برای جلب مخاطب در تلویزیون ولی حس و حال لازم برای پیگیری سینمایی کم است. مهم نیست که اول و وسط و آخر چیست، مهم توانایی تازه روایت کردن است که ندارد

-حتی نتوانسته نماهای بوکس را مهیج و خواستنی درآورد

-این چه سبکی است که به جای تصویرسازی وقایع، شفاهی و از زبان این یا آن می‌شنویم؟

جوک

-به سالن بوکس می‌گوید کارخانه آدم سازی! قبلا سینماتوگراف کارخانه آدم سازی بود و حالا..‌‌.

-آن سگ چه می‌گوید حول بدمن! حیوان خدا را چرا نماد توحش قرار داده اید

حسرت
-ای کاش به موازات داستان اولیه، ماجرای کارگاه سنگ و آدم‌هایش را محور قرار میداد؟

پرسش
-فیلم قبلی کارگردان چه دستاوردی داشت که باز مورد حمایت فارابی قرار گرفت؟ کمبودهای فیلم کمبودهای تهیه‌کنندگی را هم روشن می‌کند. چرا سفارش کار به تهیه‌کننده ای شده که مدتها از فضای تولید حرفه ای دور بوده؟

توصیه
–دوستان فارابی هی منت نگذارند که لوکیشن‌های مختلف و زیست بوم خارج تهران را در الویت قرار داده‌ایم‌. پس چرا این زیست بوم هیچ تأثیری در جلب بازیگران بومی ندارد و از تهران می‌برند که نقش بلوچ بازی کند؟

هوک؛ بهتر می‌شد اگر...
هوک؛ بهتر می‌شد اگر…




هشت پخش‌کننده-تهیه‌کننده با انتقاد از بی‌کفایتی روسای سینما متذکر شدند⇐نزدیک به یک سال است که سینماداران، حق صاحبان فیلمها را نمی‌دهند!/تدابیر ارشاد نه تنها مشکلی را حل نکرده بلکه گره کور را محکم‌تر کرده!/چاره‌ای نمانده جز شکایت به قوه قضاییه جهت مطالبه حقوق پایمال شده!!

سینماروزان: بدقولی سینماداران در عدم بازپرداخت سهم پخش‌کنندگان و تهیه‌کنندگان از فروش فیلمهای پارسال(!!) به معضلی بدل شده که متاسفانه نه هیچ مدیر صنفی و نه هیچ مدیر دولتی سینما نتوانسته آن را حل کند.

به گزارش سینماروزان امتداد این بدقولی و کاهش روزافزون ارزش پول ملی موجب شده هشت تهیه‌کننده-پخش‌کننده به اسامی علی آشتیانی‌پور، امیر آشتیانی‌پور، محمدرضا تخت‌کشیان، امیرحسین حیدری، سعید خانی، محمد شایسته و مصطفی کیایی در نامه‌ای سرگشاده به‌صراحت از شکایت به دستگاه قضا برای بازپس‌گیری حق خود سخن گویند.

متن نامه این هشت تهیه‌کننده-پخش‌کننده را بخوانید:

نزدیک به یک سال شد که بخش زیادی از سرمایه و درآمد اکران فیلم‌ها توسط سینمادارها تصاحب شده و متولیان و صاحبان دولتی و ارگانی و خصوصی سالن‌ها به دلایل واهی حاضر به پرداخت حق صاحبان فیلم و تهیه‌کنندگان نیستند.

تصمیم‌ها و تدبیرهای خام و غلط وزارت ارشاد هم نه‌تنها ‌گره‌گشای این معضل نشده، بلکه با بی‌کفایتی گره کور آن را محکم‌تر کرده است.

اکران این فیلم‌ها پیش از ورود کرونا به کشور به پایان رسیده و فروش حاصل از آن به جیب سینمادارها رفته و عملکرد غیرحرفه‌ای این صنف شرعاً و قانوناً یک حق‌کشی آشکار است که منجر به زیان‌ هنگفت مالی و بی‌انگیزگی در تولید سینما شده است.

امضاکنندگان این متن شامل تهیه‌کنندگان و مدیران پخش فیلم‌ها در ماه‌های اخیر از تمام روش‌ها و فرصت‌های قانونی و روابط و ضوابط حرفه‌ای حاکم بر سینما برای گرفتن سهم خود از فروش استفاده کردند و امید داشتند در فضایی آرام و با پرهیز از تنش در بدنه سینما و دور از جنجال‌های رسانه‌ای حقوق از کف‌رفته‌شان را از سینمادارها دریافت کنند، اما تمام اقدامات بی‌نتیجه ماند و با تورم سرسام‌آور و اوضاع اقتصادی این ماه‌ها عملاً بخش عمده‌ای از سرمایه‌شان از دست رفت.

متاسفانه حتی به‌رغم یکپارچه‌شدن تهیه‌کنندگان، «اتحادیه صنف تهیه‌کنندگان» هم هنوز هیچ قدمی در مسیر حل این مشکل جدی برنداشته و بی‌توجه از کنار موضوع گذشته است.

پس در شرایط کنونی با بی‌اعتنایی بدهکاران و بی‌مسئولیتی متولیان صنفی و دولتی سینما در پرداخت سهم فیلم‌ها، راه و چاره‌ای جز شکایت به قوه قضاییه و مطالبه‌ی حقوق پایمال‌شده همراه با کلیه خسارت‌های ناشی از آن در مراجع قضایی نمانده است.

روند قانونی مطالبه‌ی این بدهی‌ها با احتساب ضرر و زیان‌هایی که در مسیر این دادرسی محاسبه خواهد شد، تنها گزینه‌ی پیشِ روی صاحبان فیلم و‌ موسسه‌های پخش برای مقابله با این چپاول آشکار است.




روسای صنوف خبر دارند؟⇐پخش‌کننده منتفع از اکران، مدیریت آرای مردمی فجر را برعهده گرفته!!

سینماروزان: اولین فهرست برگزیدگان آرای مردمی جشنواره سی و هشتم فجر در شرایطی رونمایی شده که آثار ارگانی بعضا ضعیف وارد فهرست شده‌اند.

با این حال مشکل اصلی نه فقط این فهرست مملو از آثار ارگانی بلکه واسپاری مجدد مدیریت آرای مردمی از سوی خانه سینما به علی آشتیانی‌پور است.

علی آشتیانی‌پور در ماههای اخیر دفتر پخش آفرین‌فیلم را راه انداخته و تقریبا در تمام فصول اکران، سهمی از فیلمهای روی پرده داشته است. در این شرایط اینکه مدیریت آرای مردمی به پخش‌کننده‌ای منتفع از اکران سالانه برسد جای پرسش ندارد؟

تعارف که نداریم؛ بخشی از اقبال مخاطبان به آثار در اکران سراسری مرهون نتایج آرای مردمی فجر است و چه بسیار فیلمهایی که به‌خاطر ورود به فهرست آرای مردمی، پتانسیل اولیه بالاتری برای گیشه خواهند داشت.

آیا انتخاب علی آشتیانی‌پور با هماهنگی روسای صنوف خانه سینما انجام شده یا در این تصمیم‌گیری فقط پای یکی دو نفر از بالادست خانه در میان است؟؟ آیا روسای صنوف راضیند از اینکه پخش‌کننده‌ای منتفع از اکران، مدیریت آرای مردمی را برعهده گیرد؟؟

اصلا بهتر نبود مدیر پخش آفرین‌فیلم شخصا از پذیرش مسئولیت آرای مردمی استعفا می‌داد و جا را باز می‌کرد برای افراد بی‌طرف؟؟

سینماروزان آماده است توضیحات مدیران خانه سینما در این باره را منعکس کتد.




پیش چشم حسین انتظامی رخ داده؟⇐صدور پروانه سینمایی برای فیلمی ویدیویی!+ثبت قرارداد این فیلم برای اکران عیدفطر در سرگروهی منسوب به خویشاوند حیدریان!؟

سینماروزان: در هفته های اخیر کم نبوده اند صاحبان فیلمهایی تولیدشده با پروانه ویدیویی که وقتی برای دریافت پروانه نمایش سینمایی اقدام کرده اند با این واکنش اداره نظارت مواجه شده اند که حتی اگر پروانه سینمایی بگیرند چاره ای ندارند که یا در ماه رمضان یا بازه زمانی پس از جشنواره روی پرده بروند.

در این اوضاع اینکه به ناگاه قرارداد اکران فیلم “نیوکاسل” برای اکران عیدفطر در گروه باغ کتاب( به مدیریت سعید طباطبایی از خویشاوندان محمدمهدی حیدریان) ثبت میشود جای سوال دارد.

“نیوکاسل” سه سال قبل با پروانه ویدیویی(و به روایتی بدون پروانه؟) تولید شد و حتی اگر کیفیتش آن قدر بالا بوده که حائز پروانه سینمایی باشد، نباید در گل سرسبد اکران که عیدفطر باشد روی پرده برود آن هم در شرایطی که ده ها فیلم تحسین شده سینمایی که در جشنواره های فجر دو سال اخیر هم حضور داشتند ماههاست پشت خط اکرانند.

چطور شده برای “نیوکاسل” پروانه سینمایی صادر شده؟ آن هم به تهیه کنندگی علی آشتیانی پور از نزدیکان مدیرعامل خانه سینما و دست راست ایشان در نظارت بر شمارش آرای مردمی جشنواره؟؟

آشتیانی پور چندیست پخشی به نام “آفرین فیلم” را هم راه انداخته. پخشی که گفته میشود سعید طباطبایی هم در آن شراکت دارد؟!

سوال، ساده تر از ساده ترین مسائل حساب دیفرانسیل است. چگونه “نیوکاسل” به تهیه کنندگی علی آشتیانی پور پروانه سینمایی گرفته و چطور بالفور به اکران پرطرفدار عیدفطر در سرگروهی منسوب به قوم و خویش حیدریان رسیده؟؟

سینماروزان آماده است پاسخ مقامات بالادستی سینما درباره این سوال کلیدی را بی سانسور منعکس کند تا سینماگران مستقل بیش از اینها احساس غربت نکنند.




مابقی دفاتر پخش باید غاز بچرانند؟؟⇐تعیین هفت سرگروه ۹۸ در خدمت هفت پخش کننده خاص!!

سینماروزان/مهدی فلاح صابر: در آخرین جلسه شورایعالی اکران دستور به حذف پردیس کوروش و سینما ماندانا از سرگروهی و جایگزینی با سینماهای آستارا و فرهنگ شد.

به گزارش سینماروزان اگر حذف کوروش و ماندانا با جایگزینی سینماهایی فاقد اتصال به دفاتر پخش همراه بود قطعا اکران98 برای یک قدم هم که شده به سمت عدالت پیش میرفت ولی در شرایط فعلی که 7 سرگروه 98 مستقیم یا غیرمستقیم متصلند به 7 شرکت پخش خاص بعید است عدالت اکران میان دفاتر مختلف پخش را شاهد باشیم.

از سرگروههای استقلال و آزادی شروع میکنیم که متعلق به حوزه هنری هستند و طبیعی است که بهمن سبز پخش حوزه هنری منتفع اصلی این سرگروهها باشد. بماند که فیلمیران نیز از دیرباز ارتباطات کاملا حسنه ای با این سرگروهها داشته!

سرگروه آستارا که به تازگی با شراکت محمدصادق رنجکشان(سرمایه گذار چندفیلمه) و سیدجمال ساداتیان راه افتاده در اختیار فیلمهای خانه فیلم پخش متبوع ساداتیان است!

سرگروه زندگی چندین شریک دارد و از جمله منوچهر محمدی که اخیرا دفتر پخش نمایش گستران را زده و بدیهی است که الویتش فیلمهای متبوع محمدی باشد.

سرگروه فرهنگ متعلق به فارابی است و خواه ناخواه فیلمهای فارابی را در الویت قرار خواهد داد. فارابی هم که با پخش سیمای مهر متعلق به تهیه کننده منسوب به 3ارگانی ارتباط دارد!

سرگروه ایران هرچند در ظاهر مستقل است ولی ارتباطات نزدیکی وجود دارد میان مدیران فیلمیران  ونیکان فیلم با این سرگروه!

سرگروه باغ کتاب به مدیریت سعید طباطبایی(از منسوبین محمدمهدی حیدریان) اداره میشود. طباطبایی به تازگی با شراکت علی آشتیانی پور(از منسوبین منوچهر شاهسواری) شرکت پخش “آفرین فیلم” را زده و خواهی نخواهی الویت پخشش فیلمهای همین دفتر پخش خواهد بود!!

می بینید به همین راحتی شورایعالی اکران هفت سرگروهی را چیده که کاملا منسوبند به فقط 7دفتر پخش!! آن هم در اوضاعی که بیش از 20 دفتر پخش در سینما داریم که لااقل نیمی از آنها فعالند.

آیا شورایعالی اکران از خود نپرسیده تکلیف پخش کنندگانی که سینمایی برای سرگروهی ندارند چیست؟؟ آیا باز باید گل اکران به 7 پخش کننده ای که سرگروه دارند برسد و مابقی پخش کنندگان به زمانهای مرده اکران بسنده کنند؟؟




نماینده خانه سینما از رأی‌گیری الکترونیک آرای مردمی جشنواره امسال خبر داد⇔سینماروزان: امیدواریم در سایه الکترونیک شدن، فیلمهای قعرنشین اکران نوروزی به صدر آرای مردمی جشنواره راه پیدا نکنند!!

سینماروزان: امسال هم به سیاق سالهای گذشته اهدای سیمرغ مردمی جشنواره با مدیریت خانه سینما انجام خواهد شد؛ البته نه به صورت جمع آوری دستی آرا بلکه به صورت رأی گیری کاملا الکترونیک.

به گزارش سینماروزان علی آشتیانی‌پور که به مانند سال قبل مدیر ستاد انتخاب فیلم برگزیده تماشاگران جشنواره فیلم فجر است درباره روند رأی گیری مردمی در جشنواره امسال توضیح داد: خانه سینما مدیریت صیانت از آرای مردمی را عهده‌دار است و مانند سال‌های گذشته این امر خطیر را عهده دار خواهد بود و سینماتیکت به عنوان زیرمجموعه خانه سینما در خدمت رأی گیری آرای مردمی خواهد بود  و در این امر ما را یاری می‌کند.

وی درباره نحوه رای گیری آرای مردمی به این توضیح بسنده کرد: بلیت‌های سینماهای مردمی جشنواره فیلم فجر که آماده می‌شوند، دارای  کدهای خاصی هستند  که از طریق الکترونیکی کدها توسط مخاطبان ثبت می‌شود. این دوره از جشنواره ثبت  آرای مردمی به صورت الکترونیکی خواهد بود و دیگر به صورت دستی آراء مردمی اخذ نمی‌شود.

اینکه دست اندرکاران خانه سینما مدتها بعد از فراگیری اینترنت و خرید و فروش اینترنتی بلیت بالاخره قید رأی‌گیری دستی را زده‌اند و رأی گیری الکترونیک به راه انداخته‌اند خیلی هم خوب است و این امید را ایجاد می‌کند دیگر به مانند سالیان گذشته خروجی آرای مردمی پرشبهه نباشد.

امید که در سایه رأی‌گیری الکترونیک مانند رأی‌گیری دستی سالیان گذشته به ناگاه یکی از فیلمهای مردمی به نام «آباجان»، به یکی از کم‌فروشترین آثار اکران نوروزی بدل نشود و این طور نباشد که تناقضاتی مانند این پیش آید که فیلمی مانند «گشت2» جایی در فهرست آرای مردمی جشنواره نداشته باشد اما به پرفروشترین فیلم نوروزی بدل شود!!!

 




داریوش فرهنگ که فارابی با ساخت فیلمنامه جنگی «صلیب زرد» توسط وی موافقت نکرده⇐ فارابی گفته من تجربه جنگ را ندارم و نباید فیلم جنگی بسازم؛ مگر اسپیلبرگ تجربه جنگ را داشت که «نجات سرباز رایان» ساخت؟/نوعی فرهنگ میان مدیران و مسئولان سینمایی جاری است که نه جواب می‌دهند و نه توضیح؟/اگر خودی باشید هرساله فیلم می‌سازید؛ چه میلیاردها بودجه بخواهید و چه نخواهید!

سینماروزان: شش سال از ساخته‌شدن «خنده در باران» آخرین فیلم داریوش فرهنگ می‌گذرد. فرهنگ در این شش سال دیگر فیلمی نساخته و ترجیح داده در مقام بازیگر مقابل دوربین ظاهر شود.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «شرق» شاید همین پرهیز او از فیلم‌سازی کنجکاومان کرد درباره خبری که به‌تازگی درباره فیلم جدیدش منتشر شده؛ بپرسیم؛ خصوصا ازآن‌رو که فرهنگ برای ساخت این فیلم که «صلیب زرد» نام دارد، با بنیاد سینمایی فارابی مذاکره کرده و البته گویا با چالش‌هایی هم روبه‌رو شده است.

اخیرا بابک کایدان، فیلم‌نامه‌نویس «صلیب زرد» در گفتگو با «برنا» از شایعه‌ای یاد کرده که طبق آن داریوش فرهنگ نباید این فیلم را کارگردانی کند و بهتر است کارگردانی که در گونه دفاع مقدس فیلم ساخته آن را مقابل دوربین ببرد! با فرهنگ درباره صحت و سُقم این شایعه و دلیل کم‌کاری‌اش در سینما صحبت کردیم.

او این روزها سرگرم بازی در یک سریال تلویزیونی است و البته در تمام این سال‌ها ارتباطش را با تلویزیون حفظ کرده. علاقه‌مندان سریال‌های درخشان دهه ٦٠ قطعا «سلطان و شبان» به کارگردانی او در خاطرشان هست؛ سریالی که هنوز هم بازپخش آن خیلی‌ها را پای تلویزیون می‌کشاند.

 مدتی است حاشیه‌هایی مبنی بر اینکه قرار نیست فیلم سینمایی «صلیب زرد» را کارگردانی کنید شنیده می‌شود. آیا این موضوع صحت دارد؟
معمولا آدم آخرین نفری است که گفته‌هایی درباره خودش را می‌شنود. من که خبر ندارم، کمتر اهل فضای مجازی و گپ‌و‌گفت‌های مطبوعاتی و سایت‌ها هستم. هیچ صفحه‌ای هم در فضای مجازی ندارم و حالا از شما این خبر را می‌شنوم. همه چیز به سه سال پیش برمی‌گردد که طرحی نوشته بودم. به بابک کایدان دادم که فیلم‌نامه‌اش را نوشت و چندین‌بار بازنویسی کردیم و وقتی به فارابی برای ساختش پیشنهاد دادیم، بسیار استقبال کردند و حتی فیلم‌نامه را خریدند تا بسازند… . همین‌طور زمان گذشت و فقط اگر و اما و شاید و باید و… در کار بود و سرانجام به زبان بی‌زبانی گفتند: «بودجه لازم را نداریم و ان‌شاءالله در فرصت بعدی…» و از آن زمان تا حالا فرصت بعدی پیش نیامده است! مگر چقدر بودجه مهیا نیست؟ فیلم‌نامه بسیار نرمال و متداول بود، فیلمی که با زمینه‌ای بسیار انسانی در جنگ و ویرانی روایت می‌شد.
 طبق گفته شما فیلم‌نامه  مورد استقبال فارابی قرار گرفت، اما گویا شایعه‌ای وجود دارد مبنی‌بر اینکه علت اصلی ساخته‌نشدن فیلم تا به امروز به این دلیل است که شما تجربه جنگ و حضور در مناطق جنگی را نداشتید و بهتر است فیلمی با موضوع دفاع مقدس را کارگردانی نکنید، این موضوع تا چه حد حقیقت دارد؟
هرگز به‌طور مستقیم آن را نشنیده‌ام… ساختن یا نساختن یک فیلم بعد از سه سال هم انگیزه می‌خواهد، هم شور و شوق قلبی. از سوی دیگر، تهیه‌کننده یا بنیاد سینمایی فارابی از بدو تأسیس تا به امروز از همه جور فیلمی، حمایت و در آنها سرمایه‌گذاری کرده است، نوبت ما که رسید، آسمان تپید؟ من از وزارت ارشاد یا فارابی هرگز تقاضای مالی نکرده‌ام و تا زمانی که زنده‌ام این درخواست را نخواهم کرد. حتی یک ریال! آنها باید از من تقاضا کنند، نه من از آنها! بعد از ٤٠ سال کار، من نباید دنبال آنها بدوم. «صلیب زرد» فیلم مورد علاقه ارشاد و فارابی هم بوده است. مشکل کجاست؟ اگر گفته می‌شود «فرهنگ تجربه جنگ و جبهه را ندارد»، پس چطور توانسته طرحش را بنویسد؟ مگر بهترین فیلم‌ساز دلهره‌ای و جنایی، «هیچکاک»، در قتل و جنایت زندگی کرده؟ اتفاقا بسیار موجود ترسویی بوده، حتی از سایه پلیس هم می‌ترسیده. هرگز در اتاق تنها راه نمی‌رفته که مبادا سوسکی در اتاق یا حمام او باشد، مگر اسپیلبرگ کدام جنگ را شخصا تجربه کرده که فیلم زیبای «نجات سرباز رایان» را می‌سازد. بعد از «صلیب زرد» یک فیلم‌نامه دیگر، نوشته سعید شاهسواری را به فارابی دادم و تا به امروز جوابی نداده‌اند، از چه می‌ترسند؟ متوجه شده‌اید یک نوع فرهنگ میان مدیران و مسئولان جاری است که نه جواب می‌دهند و نه توضیح؟ اغلب دنبال کارهای خنثی و بی‌دردسر می‌گردند که تهدیدی برای پست و مقام و میزشان نباشد.
یکی دیگر از کارهای فارابی، درباره فیلم «یک گزارش واقعی» است که پس از پنج‌سال خاک‌خوردن در آرشیو حالا سر از سوپرمارکت‌ها درآورده است، شاید اولین‌باری است که یک فیلم قبل از اکران در سینماها در سوپرمارکت‌ها و مغازه‌ها پخش می‌شود.آن هم با نازل‌ترین کیفیت نوری و رنگ و بدون مشورت و هماهنگی و اجازه کارگردان. خب… واقعا یعنی چه؟ من هرگز اهل غرزدن نیستم و روش من نیست. در هر شرایطی استقلال و منش خودم را حفظ کرده‌ام و با گذشت زمان نه اهمیتی برای این تصمیم‌ها قائل هستم و نه توقعی دارم. آنها می‌آیند و می‌روند و امثال ما می‌مانیم و کار می‌کنیم. نگاه کنیم به آنها که رفتند و آنها که در این حرفه ماندند…
 طبق گفته شما قاعده و قانونی برای فیلم‌سازی و حمایت ارشاد و فارابی وجود دارد؟
قاعده و قانون فقط برای دورزدن فیلم‌سازهاست، شما اگر خودی باشید هرساله فیلم می‌سازید. چه میلیاردها بودجه بخواهید و چه نخواهید. اگر خودی نباشید باید با هزار و یک اما و اگر فیلمی بسازید و با هزار و یک اما و اگر به نمایش درآورید و بروید خانه در صف بعدی؛ یعنی پنج تا شش سال بمانید. اگر هم تازه‌کار هستید باید با مشقت بسیار و بودجه بسیار اندک، فیلمی بسازید که شاید جایی جرقه‌ای بزند و سر زبان‌ها بیفتد.
تمام این سال‌ها نه خودی بوده‌ام و نه غیرخودی، تلاشم این بوده که بی‌خودی نباشم. هرگز حاضر به ساختن فیلم با این روش‌ها نیستم. با گدابازی نمی‌شود فیلم ساخت. بسیاری از همکاران من در خانه نشسته‌اند و بی‌کارند، بسیاری در شأن خود نمی‌بینند که سر کج کنند و رضایت بدهند که باری به هر جهت باشند. بسیاری از بی‌برنامگی و بحران و بی‌مدیریتی دچار سردرگمی شده‌اند. بسیاری نمی‌خواهند نان را به نرخ روز بخورند و بسیاری با ایده‌هاي زیبا سکوت پیشه می‌کنند. بعضی‌ها هم راه‌حل را در جنجال و سروصدا و دعوا می‌دانند که همیشه هم در این سال‌ها جواب داده است. مدیران و مسئولان که نمی‌خواهند مورد سؤال این و آن قرار بگیرند یا مقام خود را از دست بدهند، به‌سرعت از این نوع افراد حمایت می‌کنند تا سروصدا را بخوابانند. آن شور و جذبه در فیلم‌ها و فیلم‌سازان گم شده و این همه ناشی از بلاتکلیفی و بحران مدیریت است.
 در این سال‌ها بیشتر بازی می‌کنید و حاضر نیستید به هر شکلی در سینما کار کنید، اما مدت‌هاست که از تئاتر فاصله گرفتید، گروه تئاتر «پیاده» که شما و مهدی هاشمی بنیان‌گذارانش بودید، کارهای ماندگار و جذابی روی صحنه برد، اما سال‌هاست که شما سراغی از تئاتر نگرفتید، چرا؟
البته من این شانس را دارم که بازیگری هم می‌کنم و همیشه کارهایم را انتخاب می‌کنم و اجازه نمی‌دهم انتخاب شوم و بعد از ٤٥ سال این حق را به خودم می‌دهم. من از تلویزیون با «سلطان و شبان» شروع کردم و در بعضی سریال‌ها بازی می‌کنم و سعی می‌کنم گزیده باشند. امروزه تئاتر در بین مردم جا افتاده و از آن استقبال می‌شود. در تئاتر مثل فیلم‌های اول و دومم فقط عشق است و تنها عشق است که همه را سر پا نگه می‌دارد و به آنها انگیزه می‌دهد. کدام تئاتری یا به شکل عام سینماگر را می‌شناسید که امورات زندگی‌شان از این راه بگذرد؟ دخل‌وخرج‌شان با هم بخواند؟ فقط رنج و سرمستی و شور همکارانم است که نمی‌گذارد چراغ‌شان در این خانه بسوزد. ان‌شاءالله در فرصت بعدی مفصل درباره همه چیز سینما، تئاتر و تلویزیون صحبت خواهم کرد. الان باید به سر صحنه برگردم و گروه را منتظر نگذارم.
 در چه سریالی مشغول بازی هستید؟
سریالی با نام موقت «در جست‌وجوی آرامش» به کارگردانی سعید سلطانی و تهیه‌کنندگی علی آشتیانی‌پور.




ميركريمي “دختر” را از بخش مردمي فجر خارج كرد

سینماژورنال: مدیر ستاد انتخاب فیلم برگزیده از نگاه تماشاگران سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر گفت: سید رضا میر کریمی مدیر عامل خانه سینما فیلم دختر را به منظور پیشگیری از هرگونه شائبه احتمالی از بخش رقابت آرائ تماشاگران جشنواره فیلم فجر خارج کرد.

به گزارش سینماژورنال علی آشتیانی پور اظهار کرد: بنا به تصمیم سید رضا میرکریمی مدیرعامل خانه سینما فیلم سینمایی “دختر” از گردونه رقابت شمارش آراء برای انتخاب فیلم برگزیده از نگاه تماشاگران جشنواره فیلم فجر خارج شد.

وی اضافه کرد: میرکریمی ترجیح داده است با توجه به مسوولیتی که در خانه سینما دارد و به منظور پیشگیری از هرگونه شائبه احتمالی، فیلم “دختر” در این بخش حضور نداشته باشد.

گفتنی است همه ساله بخش اهداء سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران در جشنواره فیلم فجر توسط خانه سینما صورت می پذیرد. آشتیانی پور در خاتمه از این تصمیم حرفه ای میرکریمی قدردانی کرد و افزود اوایل هفته آینده چگونگی اجرای این بخش که در جشنواره فیلم فجر از اهمیت بالایی برخوردار است به اطلاع عموم خواهد رسید.

اقدامتان قابل تقدیر است اما یادتان نرود برای مخاطب کیفیت اثر است که مهم است و نه سیمرغ

سینماژورنال به نوبه خود اقدام رضا میرکریمی در خارج کردن فیلمش از سبد شمارش آرای مردمی را ارج می نهد ولی نکته اینجاست که در سالهای اخیر مخاطبان هم زیاد به داشتن سیمرغ به عنوان اله‌مانی برای انتخاب فیلم جهت تماشا نمی‌نگرند بخصوص در سالهای اخیر که برخی از داوران جشنواره به صراحت از جابجایی سیمرغها در لحظات آخر سخن گفته اند.

آرای مردمی هم بعضا طوری پیش رفته که حرف و حدیثهایی را شامل شده است و البته در اکران سراسری بارها دیده شده آثاری که سیمرغ مردمی گرفته اند پایین تر از فیلمهایی قرار گرفته اند که اصلا نامشان در میان فیلمهای رده بالای آرای مردمی جشنواره هم نبوده است.